شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج)
تاریخ بدون روتوش دکتر سید محمد حسینی

قسمت سی و سوم برنامه تاریخ بدون روتوش به کارشناسی دکتر سید محمد حسینی


 

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ : 7 اردیبهشت 1400

استاد حسینی:

بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل الفرجهم

عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی ولی عصر (عج)، امشب در شب میلاد آقا امام حسن مجتبی (ع) هستیم آن دسته از عزیزانی که برنامه ما را به صورت زنده می بینند تبریک و تهنیت عرض می کنم خدمتتان و همین جا یک نکته را که هم مرتبط با آقا امام حسن مجتبی (ع) هست هم مربوط به برنامه تاریخ بدون روتوش را خدمتتان عرض بکنم؛ یکی از تحریف های که انجام شده در تاریخ و یکی از مواردی که جعل شده است در تاریخ و تهمت های که به ایشان زده شده اتهام حضور در جنگ با ایرانی ها است و ما معتقد هستیم قبلاً هم گفتیم و به آن اشاره کردیم که آقا امام حسن مجتبی (ع)، آقام امام حسین (ع) و امیرالمؤمنین علی (ع) هیچ وقت در جنگ با ایرانی ها و در موقعی که اعراب درگیر شدند با ایرانی ها در صدر اسلام حضور نظامی نداشتند و حاضر هستیم در این خصوص هم گفتگو بکنیم اگر کسی مخالف بود بر اساس منطق مکتب اهل بیت حاضر هستیم با آنها بحث و گفتگو هم بکنیم.

اما برنامه ما که شما بیننده قسمت 33 آن هستید برنامه تاریخ بدون روتوش هست ما گفتیم که تاریخ و گزارش های تاریخی دستخوش تحریف قرار گرفته بعضی وقت ها تحریف ها علیه یک سری از اشخاص بوده است، بعضی وقت ها به نفع اشخاص بوده است، کاری که در این برنامه می کنیم این است که ما با دید منتقدانه به تاریخ ایران باستان نگاه می کنیم و روال را به این صورت پیش گرفتیم که از آنجای که بر اساس ادعای بسیاری از حداقل مورخین معاصر تاریخ ایران باستان گره خورده است با تفکرات زرتشت، ما آمدیم اصل تفکرات زرتشتی گری را معرفی کردیم، آثار زرتشتی را، برخی از اعتقادات زرتشتی ها را، ابهاماتی که در مورد زرتشت بود را مطرح کردیم برای شما عزیزان و گفتیم این روال را ادامه خواهیم داد و به تاریخ اسلام هم إن شاءالله خواهیم رسید.

سه سؤال اساسی در این برنامه مطرح کردیم گفتیم از آنجای که برخی از مبلغین زرتشتی مدعی هستند که مسلمان ها به دنبال یک پیامبر عرب هستند اما باید بیایند به دنبال یک پیامبر ایرانی پارسی گوی و از او پیروی بکنند، گفتیم این ادعای ایرانی بودن زرتشت با اوستا همخوانی ندارد اگر شما می خواهید بیایید کتاب اوستا را تبلیغ بکنید تشویق بکنید مردم را به خواندن کتاب اوستا، بر اساس این کتاب اوستا نه تنها نیامده است که زرتشت در ایران به دنیا آمده بلکه منطقه فعالیت زرتشت جای معرفی شده که ویژگی های که در اوستا آمده هیچ همخوانی با ایران ندارد، گفتیم بیایید بگویید زرتشت اگر شما می گویید ایرانی بوده می توانید اثبات بکنید یا نمی توانید 33 قسمت گذشته کسی همچین کاری را در برنامه در بخش تماس ها انجام نداده که اثبات بکند زرتشت ایرانی بوده.

نکته دوم آمدیم گفتیم شما که میگویید بیایید پیروی زرتشت بشوید، این زرتشت چه کسی بوده؟ آیا زرتشت پیامبر الهی بوده یا نبوده؟ اگر شما قائل به اهورامزدا هستید آیا معتقد هستید که زرتشت کسی است که از جانب اهورامزدا به عنوان واسطه بین اهورامزدا و انسان ها فرستاده شد یا نه؟ زرتشت نبوت داشت یا نداشت؟ این سؤال دوم و ابهام ما بود عرض کردیم و اینجاها اختلاف نظرهای فاحش را نشان دادیم به شما که بین زرتشتی ها هست.

و نکته سوم آمدیم گفتیم اصلاً زرتشت چه زمانی بوده؟ بالاخره شما وقتی که می خواهید بیایید به ما بگویید که پیرو یک پیامبر باشید، اگر نبوت را اثبات بکنید شما، بخواید بیایید بگویید شما پیرو این پیامبر باشید بالاخره در مورد این پیامبر چقدر می دانید؟ در مورد زرتشتی که روز ولادت اعلام می کنید شماها، روز که هیچ، هفته که هیچ، ماه که هیچ، سال که هیچ، دهه که هیچ، صده که هیچ، در مورد هزاره زرتشت هم اختلاف نظرهای فراوان و فاحشی وجود دارد که برتری دادن به یک قول و قول های دیگر در مورد زمان ولادت یا زمان فوت یا کشته شدن زرتشت تقریباً امکانپذیر نیست، حداقل تا اینجا ثابت شده است که امکانپذیر نیست چون اگر امکانپذیر بود عزیزان می آمدند تشریف می آوردند حداقل اظهار نظر می کردند در این خصوص.

در همین راستا ما برنامه مان را ادامه می دادیم تا رسیدیم به دو هفته قبل، عرض کردیم به خاطر اینکه به ماه مبارک رمضان رسیدیم ما می خواهیم بحث مان یک مقداری از آن فضای چالشی بودن به فضای تبیین اعتقادات زرتشت تغییر بدهیم در این ماه، بعد از ماه مبارک رمضان دوباره مباحث خودمان روال قبل خودش را پیدا خواهد کرد فلذا شروع کردیم در مورد روزه در آیین زرتشت که آیا اصلاً زرتشتی ها روزه دارند ندارند، نَبُر در آیین زرتشت چه است، چه می گویند در مورد نَبُر و اینها صحبت کردیم، هفته گذشته من با عزیزی تماس گرفتم از موبدان زرتشتی درخواست کردم که روی خط تشریف بیاورند در مورد نماز و نیایش در آیین زرتشت صحبت بکنند، ایشان نپذیرفتند درخواست ما را به دلیل اینکه گفتند ما در این شأن و جایگاه خودمان را نمی دانیم، تواضع کردند و پیشنهادشان موبدان دیگر زرتشتی بوده، من از عزیزان موبدی که با آنها در ارتباط بودم و یا می شناختم تماس گرفتم با جناب آقای موبد بهمردی، ایشان فرمودند که هر آنچه سؤال در مورد آیین زرتشت باشد را من پاسخ می دهم، بزرگواری کردند در برنامه حاضر شدند، البته من قبل از برنامه هم به ایشان عرض کردم گفتم سؤالات ما در برنامه این هست و ایشان روی خط هم تشریف آوردند در مورد نکاتی فرمایشاتی را داشتند خیلی مؤدبانه بود البته فرمایشات ایشان به نسبت مبلغین دیگری که حالا ما دیده بودیم یا کسانی که با این برنامه گاهی تماس می گیرند تحت عنوان زرتشتی و من تماس گرفتم از ایشان تشکر هم کردم باز هم از ایشان تشکر می کنم بخاطر ادبی که داشتند، جایگاه علمی جناب آقای موبد بهمردی در بین موبدان زرتشتیان نزد ما ثابت هست و به هر حال جایگاه علمی ایشان را هم می شناسیم و می دانیم که در بین زرتشتیان جایگاه والای دارد، کتاب هم دارد ایشان آثاری را هم دارند و کتبی را هم جناب آقای موبد بهمردی نوشته اند که حالا اگر لازم شد من معرفی می کنم نکاتی را در مورد آن هم خدمتتان عرض خواهم کرد، تماسی که گرفتیم ما بعد از برنامه قبل با جناب آقای موبد بهمردی صحبتی که شد ایشان فرمودند که با این روالی که ما داریم در برنامه دلایلی را داشتند از جمله این روالی که ما داریم که مثلاً ایشان صحبت کردند نکته ی را فرمودند بعد ما آمدیم گفتیم در برگردان اوستای جناب آقای موبد رستم شهزادی مطلب خلاف این آمده است، یا مثلاً جلوتر مطلبی را فرمودند بنده از موبد نیکنام نکته دیگری را عرض کردم، فرمودند که به هر حال با این روال ادامه نمی دهند بحث را و البته این نکته را خیلی مؤدبانه فرمودند ممنون هستم باز از ایشان، بحث را با این روال نمی توانند ادامه بدهند صحبت ایشان بود که در توان شان نیست همچین روشی را بخواهند در برنامه داشته باشند حالا دوست ندارند همچین روشی را، البته به روش ما خُرده نمی گرفتند می گفتند که من اهل این روش الآن نیستم که بخواهم نکته ی را بگویم بعد مثلاً نقیضی از موبد دیگری آورده بشود و اینها، به هر حال ایشان صاحب اختیار هستند برای اینکه بخواهند در این مسئله تصمیم بگیرند در برنامه ما شرکت بکنند یا شرکت نکنند ولی روال ما هفته گذشته هم بر این بود فکر می کردم که ادامه داشته باشد بحث و گفتگوها، بنده هم خیلی کم صحبت کردم هفته گذشته و به احترام مهمانی ایشان در برنامه ما اجازه دادم که ایشان نکات شان را بفرمایند بعد از نکاتی که فرمودند که اصلاً به آن نپرداختم فقط دو سه مورد ورود پیدا کردم به بحث که ملاحظه فرمودید هفته گذشته به چه شکل بود، چون حالا این بحث پیش آمد و متوقف شد این گفتگوی ما با جناب آقای دکتر موید بهمردی، من همان روال قبل را که روزه زرتشت بود را خدمتتان عرض کردم، می خواهم بروم سراغ نماز زرتشت نکاتی را در مورد عبادات زرتشت عرض بکنم البته بازهم اگر موبد دیگری دوست داشتند که روی خط تشریف بیاورند، ولی ما روال مان همین هست عزیزان زرتشتی اجازه بدهید که ما روال مان را عوض نکنیم و روال را عوض نخواهیم کرد، روال ما همین است شما نکته ی را بگویید ما نقیضی را اگر داشته باشد اگر تضادی داشته باشد از کتب شما از اوستا از بخش های مختلف آن، از موبدان زرتشتی خواهیم آورد و اینها را به مردم نشان خواهیم داد چون معتقد هستیم دیگر آن دورۀ که ما فقط می آمدیم نسبت به سؤالات و شبهاتی که علیه اسلام و تشیع مطرح می شد پاسخ می دادیم دیگر تمام شد رفت، حالا الآن ما سؤال داریم و جریان و حرکت شیعه می پرسد را معتقد هستیم که راه افتاده است و حالا دیگر شیعیان دارند سؤال می پرسند دیگر حالا شما هم باید سؤال را جواب بدهید هیچ اشکالی ندارد مؤدبانه سؤال می پرسم تا شما پاسخگو باشید إن شاءالله.

اما در مورد نماز و نیایش در آیین زرتشت، حالا چرا من تعبیر نماز را می گویم؟ چون خود زرتشتی ها از تعبیر نماز استفاده می کنند، من الآن به جای اینکه بروم سراغ ده تا کتاب، تمرکزم در این برنامه روی یک کتاب خواهد بود خواهش می کنم با دقت هم نگاه بکنید مطالب ما را چون یک هفته می خواهیم به بحث نماز در آیین زرتشت بپردازیم، بعد اگر سؤالی برای تان به وجود آمد پیشاپیش این سؤال اینجا پاسخ داده شده باشد و ما نیاز نباشد که مجدد بخواهیم برگردیم به مطالبی که گفته شد.

اولاً هدف از عبادت در آیین زرتشت چه است؟ آیا عبادت وجود دارد یا وجود ندارد؟ نیایش وجود دارد یا ندارد؟ نماز وجود دارد یا وجود ندارد؟ بله وجود دارد اما هدفی که از این عبادت و نیایش مطرح شده است در آیین زرتشت این هدف چیست؟ در کتاب اوستای برگردان جناب آقای استاد ابراهیم پورداود اولین مترجم اوستا به زبان فارسی است که انتشارات فروهر هم آمده است این کتاب را چاپ کرده است، ما برویم بخشی از این کتاب را هات 28 را با همدیگر ببینیم، ببینیم آقای زرتشت خودشان در مورد عبادات شان چه گفته اند؛ قبلاً به این موضوع مفصل پرداخته ام اما به عنوان مقدمه نیاز است یک اشارۀ دوباره به آن بکنم:

ای مزدا!

آقای زرتشت می گوید که ای مزدا، اهورامزدا را می گوید

به هنگام نیایش با دست های بر افراشته

موقعی که دارم عبادت می کنم دست هایم را بالا می آورم

برای همه آفرینیش سپند مینو خواستار آرامش و پناه و شادمانیم.

آن چیزی که می خواهم در دعا این است با دست های بر افراشته، چرا؟ چرا من دارم عبادت می کنم؟ هدفم رضایت چه است؟ هدفم چه است؟

خواستار آنم

هدفم از این عبادت این است

که بهمن و گوشوروَن را خشنود توانم ساخت.

برگردان اوستا، استاد ابراهیم پورداود، چاپ انتشارات فروهر، هات 28

هدف من از عبادت که دستم را بالا می گیرم نماز می خوانم منِ زرتشت این است که گوشورون را خوشحال کنم، گوشورون چیست؟ آنهایی که دنبال کردند برنامه ما را قسمت فکر کنم دهم یازدهم را دیدند دقیق می دانند گوشورون چه است، گوشورون یعنی روان گاو، یعنی هدف از عبادت در اینجا رضایت روان یک گاو گفته شده، گاو یعنی هر گاوی نه، یک گاوی بود آن اول آفرینش او شکل گرفت اتفاقاً فلسفه برانگیخته شدن زرتشت براساس اوستا نگهداری از این گاو بود بعد نگهداری هم نتوانست بکند زرتشت، از بین رفت آن گاو، یک نطفۀ داشت نطفه اش را گاو یک طوری فرستاد کره ماه، از کره ماه حالا اتفاقات دیگری افتاد، اما بالاخره آنچه که در اوستا آمده از زبان زرتشت رضایت این گاو است، من در مورد ترجمه آن هم خدمتتان عرض کردم نکاتی را نشان دادم «گِوُش اُرون» اُرون که یعنی روان، گِوُش هم همان گاو است، حالا جاهای دست برده شده در برگردان اوستا، بله من این تحریف ها را هم نشان دادم ولی خیلی واضح شما می توانید الآن اسکن کتاب را نشان بدهم خدمتتان؛ برگردان گات ها جناب آقای موبد رستم شهزادی که ایشان آمدند فقط بخش گاتاهای اوستا را برگردان به زبان فارسی داشتند «پیدایش زرتشت، آمادگی زمینه ظهور، رسالت زرتشت، آموزش های زرتشت» ببینید خیلی واضح در یسنا هات 32 بنده 12 واژه گِوُش چه ترجمه شده؟

حیوانات

برگردان گات ها، موبد رستم شهزادی، یسنا، هات 32، بنده 12

همان گاو است، من اصلاً اتفاقاً در این آموزش ترجمه ی که خود زرتشتی ها نوشتند برای آموزش زبان اوستایی صراحتاً دیدم که یک همچین ترجمه ی را که موافق بود با آنچه که ما عرض کرده بودیم را دقیقاً آورده بودند؛ ملاحظه بفرمایید این کتاب «آموزش نشانه های اوستایی» که آقای بهنام مبارکه آمده است این را نوشته آقای بهنام مبارکه که آخرین مترجم اوستا است البته بخش وندیداد را کامل آن را ترجمه نکرده، ببینید در این کتاب آمده جدولی را آورده و شروع کرده ترجمه ها را آورده می گوید این عبارت یک نوشته اوستایی است این ستون، نوشته فارسی آن چه است، برگردان فارسی آن چه است، اینجا خیلی صریح

گَ اُ

آموزش نشانه های اوستایی، بهنام مبارکه

نوشته اوستایی خط و نشانش به این شکل است، ترجمه آن چه شده؟ گاو.

گِوُش اُورون یعنی روان گاو، یعنی علت نماز در آیین زرتشت چه است؟ رضایت آن روان گاو است، مفصل در این خصوص صحبت کردم با شما، تحریف هم صورت گرفته در برگردان های اوستا که ما نسبت به آن پرداختیم و الآن دیگر نمی خواهم نسبت به آن مفصل بپردازم، پس تا اینجا مشخص شد عبادت در آیین زرتشت نیایش وجود دارد اما به گفته خود زرتشت در اوستا هدف از آن عبادت و دست بر افراشته زرتشت چه بوده است؟ حفظ رضایت آن گاو بوده روان گاو بوده.

برویم حالا سراغ بحث عبادات؛ به چه شکلی نماز را به جا می آورند؛ اولاً اینکه این کتاب را ملاحظه بفرمایید امشب من می خواهم در خصوص این کتاب صحبت کنم با شما، عباراتی که اینجا آمده برای تان احتمالاً خیلی جالب و بعضاً عجیب خواهد بود، چاپ دوم کتاب «نماز در دین زرتشتی» تعبیر نماز را به کار برده، چه کسی؟ جناب آقای موبد دکتر اردشیر بهی که ایشان را دیگر عزیزان زرتشتی خوب می شناسند، باز انتشارات فروهر هم آمده است این کتاب را چاپ کرده، در مقدمه این کتاب مطلب جالبی آمده بود به شما نشان بدهم و فلسفه اصلاً تماس هفته قبل هم تقریباً همین بود، در همان ابتدای کتاب در پیش درآمد گفته که

در دوران آموزش ها و آزمون های نوزوتی

نماز در دین زرتشتی، موبد دکتر اردشیر بهی، چاپ انتشارات فروهر، چاپ دوم

که توضیح داده نوزوت به چه معنا است یک نوزوت دارند نوزود هم گفته می شود یک موبدی است که تازه آمده به درجه روحانیت رسیده، یعنی کسی که تازه موبد شده

دوست گرامی ام آقای بهنام مبارکه وجود دفتری که دربردارنده چند و چون نمازهای زرتشتیان باشد را گوشزد نمود.

یعنی فلسفه نوشته شدن این کتاب این هست که جناب آقای بهنام مبارکه آمده است توصیه کردند به جناب آقای موبد دکتر اردشیر بهی که بیایند کتاب بنویسند مجزا در مورد نماز در آیین زرتشت، من با خود جناب موبد بهنام مبارکه تماس گرفتم هفته قبل، حالا ایشان به خاطر فروتنی که داشتند فرمودند من در این حد نمی بینم خودم را که بخواهم اینجا اظهار نظر بکنم، مطالب این چنینی فرمودند که ما خلاصه توفیق نداشتیم بیاییم نکات ایشان را بشنویم در مورد نماز در آیین زرتشت، برویم سراغ مطالب کتاب چه آمده، نماز و نیایش در آیین زرتشت به چه شکل است:

گام نخست:

هر فرد زرتشتی پیش و در هنگام به بجای آوردن هر نماز می بایست مواردی چند را رعایت نمایند.

دقت کنید ببینید این نماز در آیین زرتشت چه شکلی است، نماز در ذهن تان مقایسه کنید در آیین اسلام به چه شکل است، فقط ببینید چه دردسرهای واقعاً دارد این نماز در آیین زرتشت به نسبت آموزه صلاة در اسلام.

فرد نماز گزار می بایست از صمیم قلب و با دل دور از هر گونه خشم و کینه و پلیدی نماز خویش را به جای آورد زیرا که پاکی و اَشویی درون از بی آلایشی خداوندی سرچشمه می گیرد.

این دیگر بحث های اخلاقی است اینها احکام نیست، چه کسی می تواند اندازه بگیرد دل چه کسی قبل از نماز پاک است چه کسی دلش پاک نیست.

همچنین نمازگزار می بایست به پاکی برونش نیز توجه ویژه نماید

یعنی آنچه که در اسلام هم تحت عنوان ازاله حدس و خبس از آن یاد می شود یعنی باید مطهر باشد جسمش هم

که این خود شامل بدن و پیرامون آن می شود

در اسلام برای نماز خواندن مقدمه هست وضو هست غسل هم هست اگر بحث ازاله مطرح باشد و از بین بردن مسائلی باشد و پاک شدن از آنها، منتهی اطراف نماز گزار شرایطش خیلی راحت تر است با آن چیزی که در آیین زرتشتی آمده

 زرتشتیان باور دارند که هر جسمی که از بدن جدا می شود ناپاک است

همان نسو می شود که نسو کش هم داریم در آیین زرتشت، به معنای نعش کش

بنابراین شایسته نیست که نماز گزار پس از اصلاح و یا چیدن ناخن و بدون حمام گرفتن نماز به جای آورد.

می گوید اگر ناخنت را گرفتی باید بروی حمام کنی وگرنه نمی توانی نماز بخوانی، اگر اصلاح کردی باید بروی حمام کنی وگرنه نمی توانی نماز بخوانی.

همچنین آنان باور دارند

یعنی زرتشتی ها

که پیرامون فرد نماز گزار می بایست به شعاع هفت متر از هر گونه آلودگی دور باشد

تا هفت متر هم اطرافت نباید آلودگی باشد بخواهی نماز بخوانی، در اسلام می گوید مثلاً محل سجده نباید نجس باشد یک شرایطی دارد فقط برای گذاشتن ارکان نماز گزار بر روی زمین، اینجا می گوید اصلاً هفت متر اطرافت هم باید تمیز باشد.

پوشاندن سر؛ حالا شاید برای تان جالب باشد ببینید بحث حجاب را در نماز و اینها به چه شکل مطرح کرده:

پوشاندن سر:

سفارش و اهمیت پوشاندن سر به اندازۀ است

یعنی اینقدر زیاد است در آیین زرتشت

که در برخی از اوستاها جمله آغازین اینگونه نگاشته می شود

اصلاً با حجاب شروع می شود، چه می گوید؟

«نام اُور مرذ واجیم» منش خوب داریم همگی سر وا پوشیم

یعنی همه سرهای مان را می آییم می پوشانیم

همگی نماز وِکریم به دادار اورمزد

یعنی همه نماز می خوانیم برای آن دادار و جهاندار و همان اهورامزدا، منتهی هدف چیست؟ هدف از این نماز خواندن برای اهورامزدا رضایت روان گاو است بر اساس خود متنی که در اوستا آمده بود.

لازم به یادآوری است که پوشاندن سر برای مرد و زن هر دو بایسته

حجاب هم مرد هم زن، نه فقط خانم ها بخواهند روسری بپوشند سرشان را بپوشانند، جناب آقای موبد دکتر اردشیر بهی می گوید که باید هم مرد هم زن سرش را بپوشاند، نمی گویند اینها را به شما نه؟

و در مراسم همگانی شایسته است که همه از سرپوش سفید و یکسان بهره‌مند شوند که این خود نمادی از یکرنگی، یکپارچگی و همازوری جامعه است.

می گوید نه تنها سرتان بپوشانید خانم ها در این مراسم های جمعی که شرکت می کنید و این نیایش ها، آقایان هم باید سرشان بپوشانند، رنگش را هم ما مشخص می کنیم چه رنگی، سفید باید بپوشید، در اسلام این نیست نهایتاً می گویند لباس نماز گزار حجاب را برای زن ها قائل هستند به جز وجه و کفین، یعنی دوتا دست از مچ و صورت، پا را هم که استثنا می دانند از مچ به پایین برای نماز موقع نماز برای خانم ها، آقایان هم که یک حداقل پوشش را با آن کیفیت در کتب فقهی کتاب الصلاة آمده به چه شکل است، اینها می گویند نه، ولی لباس چه، لباس نماز گزار؟ مثلاً در اسلام داریم که در لباس مشکی که بی دلیل پوشیده باشد طرف، نه اینکه مثلاً عزاداری امام حسین (ع) باشد مشکی پوشیده باشد، لباس مشکی پوشیده باشید بخواهید نماز بخوانید این کراهت دارد، در مورد آن کراهت آن هم بحث هست، ولی اینجا می گوید زن و مرد سرشان را بپوشانند رنگ آن هم باید سفید باشد، دیگر چه؟ قبله؛ رو به سوی نور، وقتی می خواهیم در آیین زرتشتی نماز بخوانیم، رو بسوی نور باید نماز بخوانیم، بعد ایشان آمده است توضیحی داده، می نویسد که

زرتشتیان رو بسوی نور کرده نماز خواند و نیایش و  ستایش خویش را بجا می آورند به همین سبب قبله یا پرستش سوی زرتشتیان

یعنی جهت قبله زرتشتیان

پرستش سوی زرتشیان نور است

خب حالا نور یعنی چه ما به نور شمع می گوییم نور،مشکک است دیگر، به نور خورشید هم می گوییم نور، ولی این کجا  و آن کجا، چه نوری

نوع منبع نور اهمیتی ندارد

لامپ باشد یا آتش باشد یا خورشید باشد فرقی ندار

ولی لازم به یاد آوری است که منبع نور بزرگتر و قوی تر اولویت دارد

یعنی اگر شما یک پروژکتور دارید بر آن پروژکتور بخوانید، رو به لامپ صد نماز نخوانید در آیین زرتشت، مثلاً اگر یک ال ای دی دارید در یک اتاق نباید رو به ال ای دی بخوانید یک لامپ از این لامپ های قوی مثلاً آلوژن باشد قبله  مهم تر می شود یا مثلاً اگر خورشید است و یک ظرف آتشی است در آنجا رو به خورشید باید نماز بخوانید؛ باید منبع نور بزرگتر و قوی تر اولویت داشته باشد برای کسی که می خواهد نماز بخواند

بعنوان مثال اگر فرد نماز گزار در آتشکده بهنگام روز نماز بجای می  آورد با آنکه آتش به او نزدیک تر است ولی رو به سوی نور خورشید نماز خویش را برپا می دارد، البته به گونه ای که پشت به آتش نداشته باشد

پشت به آتش نباید بکنید ، مقدس است آتش، اینطوری هم نباشد که آتش  پشت تان باشد ولی رو به خورشید نماز بخوانید، در حالی که اگر مشرف بشوید حرم امام حسین (ع) می بینید که نماز خواندن در یک بخشی از حرم به شکلی است که تقریباً نباید این چنین باشد اگر شرایطش فراهم باشد ولی پشت به ضریح هم می شود، در حرم حضرت معصومه (س) هم به این شکل است، چون ما ائمه را که نمی  پرستیم که بگوییم نمی شود پشت به اینها نماز خواند، بهتر است که در جهت قبله قرار بگیرند ولی پشت به ضریح مطهر ائمه قبور مطهر ائمه نماز خواندن مبطل صلاة نیست، اگر رو به قبله باید نماز بخوانی، در آیین زرتشت می گوید نه، آتش اگر وجود داشت خورشید هم بود رو به خورشید خواستی نماز بخوانی باید پشت به آتش نباشی

البته به گونه ای که پشت به آتش نداشته باشد این خود یک از صدها دلیلی است که از ابتدا نور پرستش سوی زرتشتیان بوده

یعنی جهت قبله زرتشتیان بوده ،حالا این چه دلیلی است که از ابتدا اینطوری بوده را نمی دانم، سخت نمی گیریم چون یک جاهایی از کتاب را راحت می شود نقد کرد نمی خواهم به آنها بپردازم پس چه شد وقتی می خواهی نماز بخوانی در آیین زرتشت، اول پاکی درونی باید داشته باشید، پاکی برونی داشته باشید پوشیدن سر داشته باشید رو بسوی نور نماز بخوانید دست های برافراشته، حالا جالب است بدانید که زرتشتی ها در مورد این چیزی که در اسلام بعنوان  تکبیر از آن یاد می شود دست باز یا دست بسته نماز خواندن، نکته دارند آقایان زرتشتی هم ،کتاب «نماز در دین زرتشتی» موبد دکتر اردشیر بهی را دارم خدمتتان نشان می  دهم

نماز در دین زرتشتی، موبد اردشیر بهی

دست های برافراشته

خوشحال باید باشند عزیزان زرتشتی من  این کتاب هایشان را می آیم اینطوری می خوانم، بعد یک نکاتی است جلوتر برویم می گویم

از آنجایی که وخشور ایران در هات 28 بند 1 می فرماید پیش از هر چیز ای دانای بزرگی نیکی افزای مینوی با دست های برافراشته تو را نماز برده  و خوشبختی کامل را خواستارم

این ادامه‌اش که دیگر رضایت گاو و اینها دیگر اینجا نیامده ،خیلی به صلاح نبوده بیاید اینجا نماز بخواند، ایرادی ندارد شاید محل شاهدش همین بخش بوده، ولی واقعاً اگر اینقدر مهم است این مسئلۀ گاو نخستین خب راحت صراحتاً بگویید در آثارتان دیگر ،چه اشکالی دارد؟

بسیاری از بزرگان دین  باور دارند که دست های نماز گزار به هنگام نماز باید بر افراشته باشد

می گوید در آیین زرتشت می خواهی نماز بخوانی دست ها را باید بگیری بالا، بر افراشته

اما برخی از آنها،

علمای زرتشتی اختلاف نظر دارند

برخی از آنها در زمان نیایش دست ها را  در جلو گره کرده یا دست به سینه نماز خویش را به نشانه ادب و ارج به جای می آورند

تقریباً شکل اختلافی که بین مسلمان ها هست، شیعیان امامیه هیچ کس اعتقاد ندارد باید دست بسته نماز خواند ولی اهل سنت بینشان اختلاف است ، حنفی ها می گویند باید زیر ناف دستت را ببندی، شوافه می گویند یک شکل دیگر بالاتر از ناف باید ببندی ،حنابله یک فتوای دیگری دارند، مالکی ها هم که فتوایشان جدا است در مورد نمازهای واجب اصلاً فتوایشان متفاوت است با عموم اهل سنت، پس دستت را هم باید بگیری بالا ولی اختلاف دارند اینها، بعضی می گویند دست را باید ببندی و بعضی ها می گویند نه، به نشانه ادب باید دست به سینه نماز خواند، تمام شد تا اینجا ؟ نه کار دارد، مقدمات دارم، سدره و کشتی، این نکته جالب است دقت بفرمایید

سدره و کشتی:

همان گونه که نشانه درونی هر فرد زرتشتی اندیشه، گفتار و کردار نیک است، نشانه برونی اش سدره  و کشتی است

زرتشتی را چطور می گوییم زرتشتی؟ ایشان می گوید که در دلش گفتار، پندار، و کردار نیک باشد که دل کسی را ما نمی توانیم بخوانیم، ظاهرش چه باشد، سدره و کشتی است

و هر فردنماز گزار می بایست پیش  از بجای آوردن هر نمازی کُشتی نو کند

یک داستان دیگر را هم دارند اینجا عزیزان زرتشتی  بخواهند عبادت بجا بیاورند باید کُشتی نو کنند، لباس کُشتی، کُشتی که اصطلاحاً می گویند را باید بپوشد و نو کند.

زمان کُشتی نو کردن، نمازگزار بایست اوستای «سروش واژ»

سروش به آن می گویند، سَرُوشه گفته اند، همین سروش را معمولاً زرتشتی ها می گویند همان جبرئیل است مثلاً در اسلام، حالا این دقیق هم نیست تعبیر.

و سپس اوستای

موقعی که تازه کُشتی می بندی اول می آیی اوستای سروش واژ

و سپس اوستای کشتی را خوانده و آن را نو کند، بعد از کُشتی نو کردن است که بهدین آماده به جای آوردن نماز است

یعنی در مورد پوشش هم شما وقتی می خواهید در آیین زرتشت نماز بخوانید باید چیکار بکنید؟ باید بیآیید و کُشتی نو کنی.

آوای اوستا:

بعد شروع می کند می گوید آوا باید چه شکلی باشد، خواندنش چه باشد و اینها که من حالا به جای اینکه بخواهم توضیح بدهم می خواهم یک تیکه آوای اوستای را بشنوید شاید برای تان جالب و جذاب باشد؛ از سایت موبد کوروش نیکنام هم برای تان پلی خواهم کرد؛ جستجو بزنید «نیکنام اوستا خوانی» در موتور جستجوگر گوگل سایت شان می آید «کوروش نیکنام، پژوهنده فرهنگ ایران باستان» آقای نیکنام چون آمده است کتابی تحت عنوان «نغمه های ایران باستان» دارد گاتاها را به زبان شعر به همراه سنتور زنی دوباره خوانده، حالا نکتۀ را من خدمتتان عرض کنم همه اش را نمی گویم ولی تا آنجای که چون جلسۀ بودیم خدمت جناب آقای کوروش نیکنام، رونمای از این کتاب بود آنجا توضیح دادند آن کسی که سنتور می زند یک دین دیگری داشت کلاً، حالا چه هم نمی گویم چه کاره بود و چه بود اعتقاداتش، آن کسی که سنتور زنی صوت آقای موبد نیکنام را انجام داد یک دین و اعتقادات کاملاً جدای از زرتشتی ها داشت، خودشان می دانند واقف هستند ایشان هم زنده هست آن سنتور زن شان، آن کتاب که جدا منتشر شد یک بخش های از اوستا خوانی آقای نیکنام البته بعضی هایش سنتور زنی دارد بعضی هایش ندارد، آن که ندارد را من تیکه هایش را برای تان می گذارم از همین بخش های که در سایت شان گذاشتند، این اوستا خوانی است بخشی از اوستا خوانی است در نماز، البته قبل از نماز موقع کشتی بستن و سدره پوشی باید یک بخش های از این اوستا قرائت بشود و خوانده بشود.

نماز از آغاز:

جالب ترین بخش این کتاب اینجا است «نماز در دین زرتشتی» موبد دکتر اردشیر بهی، انتشارات فروهر، صفحه شماره 21، اینجا را بیشتر دقت کنید:

زرتشتیان بر این باور پایبند هستند که سرشت کودکان به سبب حضور غالب نیروی اهورایی فَرَوَهرپاک بوده و حتی برخی از بزرگان کودکان را نماد اهورایی دانسته و تنبیه بدنی را برای آنان ناپسند شمرده اند.

نماز در دین زرتشتی، موبد دکتر اردشیر بهی، چاپ انتشارات فروهر، چاپ دوم، ص 21

اینکه تنبه بندی در آیین زرتشت هست یا نیست حالا لازم بشود می رسیم می بینید چه ها گفتند ولی حالا از باب رسم امانتداری عبارت را خدمتتان قرائت کردم.

از آنجای که دین زرتشتی دین اختیاری

الآن می بینید اختیاری بودن یعنی چه

از آنجای که دین زرتشتی دین اختیاری و گزینیش آن با اندیشه است به جا آوردن نمازها و آداب دینی را بر کودکان تا سن بلوغ واجب نبوده

یعنی چه؟ می گوید دین زرتشتی را خود فرد باید انتخاب کند، دین آزادی، می گوید از آنجای که این اعتقاد وجود دارد در آیین زرتشت، تا سن بلوغ واجب نیست که زرتشتی بیاید نماز بخواند، یعنی چه؟ تا سن بلوغ واجب نبوده یعنی چه؟ یعنی بعد از سن بلوغ نماز خواندن واجب می شود برایش، غیر از این است؟ غیر از این برداشت می شود از این عبارت فارسی؟ چه اتفاقی می افتد؟ یک کسی حالا کودک است تا سن بلوغ که بر اساس گفته ایشان نماز زرتشتی بر گردنش نیست سن بلوغ هم 15 سالگی گفتند، تا آن موقع تکلیفش چه است؟ کودکی باشد جنایت بکند، آدم کشی بکند، سرقت اینترنتی انجام بدهد، اتفاقاتی که دارد رخ می دهد دیگر، بحث انتظار ذهنی که نیست دارد رخ می دهد افراد زیر 15 سال که دارند دچار یک سری تخلفات می شوند

و بنابر همین باور تمامی گناهان آنان

یعنی کودکان زیر 15 سال

تا پیش از سدره پوش شدن به پای والدین شان نوشته می شود

بچه برود آدم بکشد پدرش مقصر است بچه هیچ کاری نکرده، بچه دزدی بکند فقط پدرش مقصر است،حالا اینکه تاوان دادن مباحث دنیوی بر گردن والدین باشد آن یک بحث است، اینکه تاوان گناه را هم بگذاری گردن پدر و مادر، به صورت مطلق هر گناهی انجام داد گردن پدر و مادر تا 15 سالگی بحث دیگر است و ادامه اش جالب می شود:

بنابراین بر والدین واجب هست که فرزندان خود را تشویق نمایند تا هر چه زودتر (حداکثر تا 15 سالگی) دانش دینی را فرا گرفته و با اختیار به دین زرتشت پیمان بندند.

می گوید واجب است پدر و مادر سریع بچه اش را زرتشتی بکند حداکثر تا 15 سالگی که بیچاره می شوند پدر و مادر، هر گناهی بکند بچه زرتشتی نباشد گردن پدر و مادرش است.

لازم به ذکر است که مراسم سدره پوشی (پیمان استواری به دین) یکی از بزرگترین و مهم ترین آداب زرتشتیان است

در اسلام همچین چیزی نیست تقریباً می شوند گفت شبیه این را در جشن تکلیف ما دیدیم بعضی ها مثلاً جشن تکلیف می گیرند، آن جشن موضعیت شرعی ندارد ولی اینجا جشن سدره پوشی و کُشتی بستن و اینها برای زرتشتی ها موضعیت شرعی دارد.

و به علت اهمیتش آن را نوزادی هم می نامند

اگر جشن نوزادی شما شنیدید در آیین زرتشت، جشن نوزادی این نیست که طرف تازه حتماً به دنیا آمده لزوماً، در همین جشن شرکت کرده تازه می خواهد زرتشتی بشود 15 سالگی.

که به معنی زایش نو پای نهادن به دنیای معرفت است، در زمان مراسم با شکوه سدره پوشی، نوزاد شونده پیمان می بندد که پیرو کیش مزده یسنا بوده و با خرد آگاه آداب و رسوم دین اهورای را به جای آورد و یک بهدین واقعی باشد.

گفته بود چه اینجا؟ خلاصه گفته بود کسی که زرتشتی زاده است تا 15 سالگی، 15 سالگی کشتی باید ببندد، قبل از 15 سالگی زرتشتی نشد چه می شود؟ هر کاری انجام داد جنایتش گناهش گردن چه کسی است؟ گردن پدر و مادرش است، من سؤال می  پرسم از شما؛ گفت دین آزادی است دین اختیاری است انتخاب کردن آن اختیاری است، سؤال من این است؛ اگر کسی زرتشتی زاده باشد 15 سالش بشود گناه هم انجام بدهد گردن پدر و مادرش، حالا که 15 سالش شد به تعبیر جناب آقای دکتر اردشیر بهی واجب بود بر پدر و مادر که بیایند این را زرتشتی بکنند و آیین زرتشتی را یاد بدهند آموزش های زرتشتی را یادش بدهند کُشتی ببندد، اگر ایشان کُشتی نبست چه اتفاقی می افتد؟ آیا اتفاق بدی برایش می افتد؟ اتفاق خوبی برایش می افتد یا نه؟ من این را از برگردان جناب آقای جلیل دوستخواه برای تان بیاورم؛ صفحه شماره 856 که در مورد کشتی بستن هست؛ اگر کسی کشتی نبست چیکار باید بکند؟ کتاب «اوستا کهن ترین سرودهای ایرانیان» برگردان جناب آقای جلیل دوستخواه می گوید که:

سروش پارسا، گرز آخته در دست از دروج پرسید: ای دروج تیره روز و تبهکار! کیست چهارمین تن از نرینگان تو؟

اوستا کهن ترین سرودهای ایرانیان، برگردان جناب آقای جلیل دوستخواه، ص 856

اینجا آمده است در مورد سه گروه قبلش صحبت کرده که اگر این طرف این کار را بکند آن کار را بکند چه اتفاقاتی برای شان می افتد، می گوید چهارمین دسته چه کسی است؟ پاسخ دارد می دهد:

چهارمین نرینۀ من کسی است خواه مرد خواه زن

در مورد ارتداد در اسلام بین زن و مرد تفاوت وجود دارد، ولی اینجا می گوید خواه مرد خواه زن

که پس از پانزده سالگی کشتی بر تن نبندد و سُدره نپوشد؛ در چهارمین گام ما دیوان بی درنگ زبان و مغز او را تباه می کنیم

پانزده سالت شد کشتی نبستی، زبان و مغزت تباه می شود، خب حالا یکی پانزده سالش شده در آئین زرتشت کشتی نبسته، چکار باید بکند،

سروش پارسا گرز آخته در دست، از دروج پرسید ای دروج تیره روز و تبه کار چه چیز می تواند تاوان این کردار باشد،

یک زرتشتی زاده پانزده ساله شده کشتی نبسته، حالا می خواهد برگردد، اشتباه کرده می خواهد شانزده سالگی کشتی ببندد، می گوید اشتباه کردم می خواهم زرتشتی بشوم، مثلاً زرتشت پیغمبر بوده، چیست جوابش؟، جواب می دهد پاسخی که داده صفحه 857،

چنین گناهی را هیچ تاوانی نیست،

ادبیات اوستا آن عزیزانی که با آن آشنایی دارند می دانند، یک جا تاوان می گوید برای گناه ها یک جا می گوید این گناه دیگر خیلی بالا است دیگر تاوانی ندارد جز مرگ، با شلاق زدن و اینها دیگر کار راه نمی افتد.

خب حالا تازه می رسیم به نمازهای زرتشتی چند وعده است، کتاب نماز در دین زرتشتی، موبد دکتر اردشیر بهی،

نمازهای روزانه: هر فرد زرتشتی در شبانه روز پنج گاه نماز بجای می آورد که عبارت اند از،

نمازهای زرتشتی، موبد دکتر اردشیر بهی

پنج وعده را آورده، یک دانه از دمیدن خورشید تا نیمروز، که این در اسلام نیست، از موقع طلوع خورشید تا نیمروز ما نماز واجب نداریم در اسلام، یک دانه از نیمروز تا سپسین، یک دانه از سپسین تا فرورفتن خورشید، یعنی از ظهر تا نیمه روز، سه چهارم روز، یکی از آن زمان تا غروب، از فرورفتن خورشید تا سپیده دم، یک دانه دارند، غروب تا سپیده دم یک نماز واجب دارند، از سپیده دم تا دمیدن خورشید هم یکدانه دارند، یعنی سپیده دم که پدیدار می شود تا اینکه خورشید طلوع بکند یک نماز واجب دارند، نماز واجب که دارم می گویم تصحیحاتی که خودش الآن به شما می گویم، هم عبارت واجب را استفاده کردند هم عبارت فریضه را، در همین کتاب، بعد می گویند که کیفیت بجا آوردنش چه شکل است، و مقدمات را برای تک تکش بجا بیاورد و بخوانم این تیکه متن را هم برایتان.

در طی هر یک از این گاه ها ابتدا نمازگزار کشتی نو کرده (سروش واژ و اوستای کشتی)، سپس اوستا گاه مربوطه را می خواند

چون گاه مربوطه بخاطر این زمان های مختلفی که دارد تغییر می کند، مثل نماز مسلمان ها نیست که همان حمد و سوره ای که در نماز صبح می خوانید در نماز مغرب و عشاء هم می توانید بخوانید،

و در انتها با اوستای برساد، بنام روز و ماه مربوطه تحویل می دهد،  لازم به یاد آوری است که این مجموعه حداقل نماز روزانه بوده،

حداقل بوده یعنی واجبش بوده، حداقل نماز روزانه پنج وعده است، حالا دیگر الآن زرتشتی ها مبلغین شان بعضی ها می گویند نه ما نماز نداریم، ما بحث واجب نداریم، ما فریضه نداریم، ارتداد نداریم، اینها برای این است که بخواهند اینها را بعنوان ایراد از مسلمان ها بگیرند، وگرنه ببینید صریح کلام این بود که روال نماز خواندن به چه شکل است و این حداقل است، این پنج وعده حداقلش است،

لازم به یاد آوری است که این مجموعه حداقل نماز روزانه بوده، و نماز گزار می تواند باتوجه به نام روز و ماه در طی سال صفات پسندیده و فروزه های اهورای مرتبط با آن روز را یادآور گردد،

چون زرتشتی ها هر روز ماه شان هم به یک اسم بوده و است،

بعنوان مثال در فلان روز چه بگوید و چه بخواند و چه بخشی را بخواند،

تا انتهای این توضیح که در مورد نماز های روزانه شان است، مفصل عبارات و اصطلاحات روزها را هم آورده که چه بخشی از اوستا را هم برای آن روز بخواند، باز اینجا می گوید کسی که بلد نیست این نماز را بخواند چکار باید بکند،

لازم به یاد آوری است، بنابر روایت داراب هرمزد یار چناچه کسی یارای خواندن و نیایش و نمازها نباشد،

توان خواندن نمازها را به این شکل ندارد،

باید از برای جبران،

واجب است که جبران می کند در این آیین مزده یسنا،

دو نماز کوتاه اشم وُهو، یتا اهورا بخواند

اینها را بلد نیستی باید چکار کنی، این یکی نیایش ها را شروع می کنی خواندن تا بروی یاد بگیری چطور نماز زرتشتی را بخواهی بخوانی، بعد بحث مراسم سدره پوشی را آورده معرفی کرده، که به چه شکل است و یک نکته جالب هم باز در این کتاب آمده است، نماز در دین زرتشتی موبد دکتر اردشیر بهی، این هم بعضی ها را دیدید، بعضی از این زرتشتی ها می آیند می گویند که زرتشت آموزگار بوده است، زرتشت پیامبر نبوده است و اینها، صفحه 27، می گوید که :

 9پایه و اساس دارد دین زرتشت این را جاهای دیگر هم گفتم، 9، اصل دارد، دومین اصل چیست از اصول زرتشتی؟ نگاه کنید،

باور به پیامبری اشوزرتشت،

یعنی یکی از اصول اعتقادی را باور به پیامبری اشوزرتشت معرفی کردن که بخری از زرتشتی ها می گویند ما نبوت زرتشت را قبول نداریم، این یعنی منکر اصول زرتشتی گری می شوند، ادامه کتاب هم حدود 40 درصد باقی مانده این کتاب در مورد بحث ازدواج در آیین زرتشت و روش عقد در آیین زرتشت که پیچیدگی عجیب و غریبی دارد، واقعاً پیچیدگی های زیادی دارد عبارات و اصطلاحات زیادی دارد، آیینش پیچیده است، بر اساس آنچه که در این کتاب آمده ما آن را به وقت خودش شاید عرض کردیم خدمتتان، حالا باز صفحه بعدش را هم ببینیم، در مورد لباس سدره توضیح داده چاکی کنار سدره که یاد آور خنجر و زره های جنگی است و چه هست، و مراسم سدره پوشی که مراسم سدره پوشی را ببینید چه مقدماتی دارد، این لباس را چطور بپوشد چه شکلی باید باشد، موبد باید چکار کند، جلوی طرف بایستد، نمی دانم چه انگشتی را در کجای لباس فرو کند، و بعد آستین ها را به چه شکل در آورد، و چه سنتی را گفتند اینجا دیگر مفصل است، در آیین زرتشت نماز و عبادت خیلی سخت است، واقعاً بر اساس آنچه که در کتاب «نماز در آیین زرتشتی» موبد دکتر اردشیر بهی آمده است، این کتاب هم کتاب 500سال 700 سال، 1000 سال پیش نیست، این کتاب 10 سال است حداقل چاپ شده، حداقل این چاپش برای 10 سال قبل است، انتشاراتش هم انتشارات فروهر است در کشور ایران نمایندگی دارد، آدرسش را هم بخواهم به شما بدهم، تهران خیابان انقلاب فلسطین جنوبی، راحت بروید آنجا بگویید این کتاب برای شما هست یا نیست، چطوری است، خب پس در نتیجه نیایش داشتیم در آیین زرتشت هدفش آرامش روان گاو نخستین بوده که آن هم در مورد گاو نخستین قبلاً توضیحی دادم، با این همه پیچیدگی‌هایی که داشت که ما یک بخشی اش را خدمت شما اشاره کردیم، نمی گوییم نماز در اسلام پیچیدگی ندارد، ولی زرتشتی ها هم نیایند بگویند که ما دین مان دین خیلی ساده ای است، مشکل ندارد شما گفتار نیک، پندار نیک، کردار نیک، داشته باشی بست است، این آموزه ها هم هست، یک نکته را هم عرض کنم، بعضی های می آیند پنج وعده نماز را می بینند در آیین زرتشت اینطوری ادعا می کنند می گویند خب اسلام هم آمده از آیین زرتشت این آموزه ها را گرفته، من دو جلسه قبل در این خصوص توضیح دادم خدمتتان اسلام این آموزه ها را از آیین زرتشت نگرفته، مثلاً خود جناب آقای دکتر اردشیر خورشیدیان، رئیس انجمن موبدان تهران، در کتاب پاسخ به سؤالات دینی زرتشتیان ، آمده گفته بود بعضی از این اعتقاداتی که در زرتشت هست از یهودیت گرفته شده، خب عبادتی در بین یهودی ها باشد، اصل یهود که پیامبر الهی داشته، تحریف شده است، و بعد بگوش زرتشتی ها رسیده باشد، و موارد دیگری که من آوردم برایتان نشان دادم که اتفاقاً فرهنگ زرتشت تحت تأثیر فرهنگ مسلمان ها قرار گرفته است و آیین اسلام بوده که روی زرتشت تأثیر گذاشته، این را از کتاب «داد و ستدهای فرهنگی میان زرتشتیان و مسلمانان در سه دهه، نخست هجری» دکتر فرهاد صبوری فر نوشته، منتهی انتشارات هیرومبای زرتشتی ها چاپ کرده، سومین انتشارات زرتشتی ها ایران است، در آنجا تصریح شده بود به مسئله ای که، ببینید این را من پیدا کردم، علامت زده بودم قبلاً از کتاب داد و ستد های فرهنگی میان زرتشتیان و مسلمانان، در سه دهه نخست هجری، دکتر فرهاد صبوری فر، استاد یار گروه تاریخ دانشگاه اراک، انتشارات هیرومبا، در صفحه 319، مطلبی که آورده در اینجا این است که در اثر برخورد این دو تصور، تصور اسلام و زرتشت، زرتشیان از باورهای مسلمانان تأثیر پذیرفتند، و نتایج این تأثیرات در کتاب اردای ویراف نامه که دوزخیان از عذاب های جسمی در رنج هستند و بهشتیان از نعمات مادی برخوردار هستند بروز یافته، این دوتا، چند موضوع دیگر را هم ما داریم، و حالت اعتراف گونه نسبت به این که زرتشتی ها یک جایی تحت تأثیر مسلمان ها قرار گرفتند، حالا می خواهید بگویید که این عبارتی که آمده یعنی بعد از اسلام جعل شده در آیین زرتشت، آن دیگر من نباید پاسخگو باشم، آن دیگر خود عزیزان زرتشتی نسبت به آن پاسخگو باشند.

برویم سراغ تماس ها امیر آقا از گلستان که ظاهراً مخالف مطالب ما هستند، سلام علیکم و رحمة الله آقا امیر.

بیننده(امیر آقا از گلستان):

سلام علیکم خسته نباشید، استاد گرامی جناب آقای حسینی خدا قوت، من پنج سؤال درباره کوروش داشتم، اگر اجازه بدهید، سؤال  اول منشور کوروش در سازمان ملل آیا واقعاً از کوروش است یا خیر؟ سؤال دوم قبر کوروش در پاسارگاد آیا واقعاً قبر کوروش است یا خیر؟ سؤال سوم، سخنانی که امروز در ایران از زبان کوروش بصورت پوستر و مقاله منتشر می شود آیا واقعاً از کوروش است یا خیر؟ سؤال چهارم، آیا کوروش به دین زرتشت بوده یا خیر؟ سؤال پنجم، بالاخره واقعاً کوروش نامی در تاریخ بوده یا خیر؟ و این سؤال نیست خواستم ببینم بهترین کتابی که درباره وجود و حقیقت زرتشت و کوروش نوشته شده، معرفی فرمایید، استاد حسینی خواهش می کنم پنج پرسش من را با منبع معتبر بیان فرمایید با سپاس فراوان از برنامه خوبتان و زحمت هایی که شما می کشید، ممنونم از شما.

استاد حسینی:

خواهش می کنم، ممنونم از شما، آقا حمید عزیز، یک تماس را اجازه بدهیم تماس بعدی اش را بگیریم، بعد از پاسخ بنده،فرمودند منشور کوروش که در سازمان ملل هست یا ازش یاد شده آنجا بحث هایی که مطرح می کنند در مورد این استوانه، آیا واقعاً این برای کوروش هست یا نیست، من در مورد این  مسئله الآن نمی توانم نظر بدهم خدمت شما، ولی بر اساس آنچه که محققین هم دارند اظهار نظرمی کنند برخی منکر اصالت این استوانه شدند، برخی مثبت اصالت این استوانه شدند، برخی را هم من بعضی جاها  دیدم تفکیک کردند می گویند از فلان بند تا فلان بند، برای کوروش است، از فلان بند تا فلان بند برای کوروش نیست، یعنی تفکیک بین بندها قائل شدند، ولی چون در آن استوانه، حالا اولاً اینکه سالم هم نمانده، آن ترجمه ای که از آن باقی مانده، در مورد مردوب که از آن یاد شده، تجلیلی که از مردوب شده آنجا آمده، مواردی آنجا آمده است که خیلی خوش ندارند این ترجمه درستش به دست همه برسد که به چه شکل خواهد شد، چون دیگر مردوب کجا اهورا مزدا کجا، مشخص است مردوب خدایان دیگران بوده است و خدای ایران و باستان نبوده است، فلذا در مورد اصالت این موضوع باید جداگانه حداقل این است که من بروم همه نظرات را ببینم، تا بخواهم یک نظری بخواهم بدهد حداقل بر اساس نظرات دیگران چون خود من که به آن دسترسی ندارم اما دیدم که نظرات مخالفی در مورد او هم مطرح شده است، منتهی بالاخره آنچه که معروف و مشهور است در بین پژوهشگران این است که این منشور، منشور کوروش است، و الآن هم ما انگیزه ای برای تکذیب این مسئله نداریم، و چه بسا مواردی که در آن منشور توانستند ترجمه بکنند، به ما کمک می کند در استحکام استدلال هایی که داریم در مورد ادعاهایی که داریم در مورد تاریخ ایران و باستان، و بعضی  از شخصیت های ایران و باستان داشت، فرمودید قبر کوروش در پاسارگاد هست یا نیست، در مورد قبر کوروش در پاسارگاد دلیلی وجود ندارد، حالا اگر بعنوان یک نمادی باشد، در پاسارگاد، بگوییم این نمادی است از کوروش آنجا بوده است و اینها، آن یک بحث دیگری است چون با فاصله آن مقبره ای که اصطلاحاً می گویند مقبره وجود دارد آنجا، سنگ نوشته هایی از کوروش، نصب شده، البته فاصله دارد اینقدر که پیاده نمی شود به راحتی رفت، ولی به هر حال اصل مسئله که قبر کوروش در آنجا باشد، محل تشکیک است، اتفاقاً آن یک مسئله ای بود در کتاب، «از زبان داریوش» جناب پروفسور هاید ماری کخ، ترجمه جناب دکتر پرویز رجبی آمده، اینجا آمده است می گوید که یک دلیلی وجود دارد برای تشکیک نسبت به این مسئله که بیاییم بگوییم هخامنشیان زرتشتی بودند، محل این تشکیک چیست؟ می گوید که، صفحه 334، اصلاً نشان بدهم کتاب  را، «از زبان داریوش» پروفسور هاید ماری کخ نویسنده کتاب، و دکتر پرویز رجبی هم 14 سال شاگرد پروفسور هاید ماری کخ بوده است، مترجم این کتاب است، صفحه 334، این کتاب، می گوید:

دفن مردگان تنها دلیل قابل استفاده علیه این برداشت است که هخامنشیان زرتشتی بوده اند

از زبان داریوش، پروفسور هاید ماری کخ، ترجمه دکتر پرویز رجبی، ص 334

یعنی اگر ما بخواهیم بگوییم هخامنشیان زرتشتی بوده اند چون اعتقاد ندارند زرتشتی ها به دفن این دلیلی می شود برای اینکه بخواهی در آن تشکیک بکنیم، البته یک زره مفصل است، بحثی که اینجا مطرح کردیم، آداب و رسوم کفن و دفن،

یافته های فراوان  حکایت دارد که ایرانیان عصر هخامنشی مردگان خود را دفن می کردند،

ایشان اعتقادش این است که یافته های زیادی است، اما یک سری آثاری است در ایران و باسان دفن هم وجود داشته، ولی می گوید دفن مردگان تنها دلیل استفاده علیه این برداشت است که هخامنشیان زرتشتی بوده اند، البته ایشان می گوید تنها دلیل شاید ما دلایل دیگری هم به ذهن مان برسد، خب پس اگر بگوییم کوروش زرتشتی بوده با مقبره تضاد پیدا می کند، اما اگر بگوییم زرتشتی نبوده فقدان دلیل داریم برای دفنش، و مغایرت یعنی فقدان دلیل کنار یک چیز دیگری تقویتش می کند که قبر کوروش آنجا نیست، و آن هم این است گزارش هایی وجود دارد، مثلاً گزارش هرودوت، حالا این هرودوت هم نمی گوییم آدمی بوده است علیه السلام هرچه که گفته است درست است، ولی هرودوت از افرادی بوده که مطالبی که در این کتاب آمده است از شیفتگان دوره ایران و باستان بوده، بعضی ها می گویند هرودوت دشمن بوده است و چه بوده است، این کتاب چیز دیگری دارد می گوید، مخالف است آن گفته هرودوت، حتی متن کتابی که بعضی از زرتشتی ها به آن استناد می کنند برای محل قبر کوروش که بگویند در پاسارگاد بوده، تحت عنوان زیارت نامه فیثاغورس، آن هم مطلبی که در آن آمده است تضاد و تعارض دارد با آنچه که الآن ادعا می کنند اینجا قبر کوروش است، او مثلاً می  گوید یک جای دیگر کوروش را بردند، فرمودید سخنانی از زبان کوروش که مطرح می شود در فضای مجازی واقعیت دارد یا نه؟ غالباً دروغ است اینها اکثراً دروغ است، بعضی  وقت ها روایات اهل بیت (علیهم السلام) است به اسم کوروش منتشر می کنند، بعضی  وقت ها کلام یک کس دیگری است آمدند به اسم کوروش منتشر می کنند، عمدتاً هم نگاه بکنید مثل مسلمان ها نیستند بخواهند اسکن کتاب بگذارند، کتاب باز بکنند بگوید در این کتاب این مسئله آمده کوروش اینطوری گفته، یک چیزی را می نویسند،پست می کنند، می گویند بعضی سلبریتی ها را هم استوری می کنند، پست می کنند آنها را منتشر می شود، منبعش کجا است؟ این را دیگر نباید بپرسی از آنها، اصلاً در این فاز و این فضا ورود پیدا نمی کنند که بخواهند علمی از آن سخنی که منتسب کردند به کوروش بخواهند دفاع بکنند، بعضی  وقت ها هم عین روایات شیعه را برمی دارند، این اصلاً عین روایت اما صادق (ع) عیناً کپی می کنند می گویند این را زرتشت گفته یا کوروش گفته، خیلی خنده دار است این، آیا کوروش زرتشتی بوده یا نبوده،  دلیل مثبتی ما برای اینکه بگوییم کوروش قطعاً زرتشتی بوده است، نداریم و این روش دفن هم مخالف اعتقادات زرتشتی ها است، مگر بیاییم بگوییم که این روش دفن که در اوستا همینطوری آمده است اینها دروغ پردازی هایی است که بعداً موبدان انجام دادند نسبت دادند به اهورا مزدا و زرتشت، و از آن طرف فقدان ادله هم البته هست، با آن مطلبی که پروفسور هاید ماری کخ آورده بود روش دفن را هم باز تشکیک بوجود می آید که کوروش زرتشتی بوده باشد، حالا چه آیینی داشته اگر زرتشتی نبوده، آیا مهر پرست بوده و چه بوده است، آنها را هم ما ادله مان کم است در موردش مستشرقین بعضی ها آمدند حرف هایی را زدند ولی ادله نیست، عموماً بر اساس تحلیل است، ممکن است تحلیل درست باشد، ممکن است درست نباشد، اگر ما داریم اینجا می گوییم که قبری که منتسب می کنید به کوروش مخالف تفکرات زرتشتی ها است بخاطر اینکه برنامه ما اینجا دارد ابهاماتی که در مورد آیین زرتشت است را دارد مطرح  می کند، فرمودید آقای کوروش بوده یا خیر، آن گزارش هایی که ما داریم می بینیم و کثرت گزارش هایی که وجود دارد، اگر این اصطلاح را بکار ببریم بگوییم تواتری که در گزارش های تاریخی وجود دارد در مورد شهزاده کوروش من خودم منکر وجود کوروش نمی شوم، آنچه که دارم می بینم خیلی سخت است کسی بخواهد از اساس کوروش را منکر بشود، ولی دیدم منکرین را بحث هایشان را، بحث های منکرین را هم من دیدم، ولی خیلی قابل توجه ندانستم آن را، فرمودید برترین کتاب در مورد کوروش و زرتشت را معرفی کنید، در مورد دوره هخامنشیان البته، این دوره هخامنشیان هم کوروش بوده است و هم داریوش اگر در مورد زمان داریوش خواستید همین کتاب از زبان داریوش پروفسور هاد ماری کخ خیلی خوب است چون الواح را آورده ترجمه کرده بر اساس آنها مطلب گفته الواحی که در دوره هخامنشیان نوشته شده، کتاب قابل استفاده ای است، اگر نقد زرتشت را بخواهید کتاب «آه راستی» که استاد و دوست عزیزم جناب آقای موحد فاطمی نوشتند، کتاب راه راستی، خرید اینترنتی اش هم امکان پذیر است، می توانید تهیه بفرمایید، سایتی هم به همین اسم دارند راه راستین، می توانید آنجا مراجعه کنید مطالب خوبی را ایشان آنجا منتشر می کنند، گروه پژوهشی آرتا هم پژوهش های مناسبی را انجام داده در نقد زرتشت می توانید به کانال تلگرام گروه پژوهشی آرتا هم مراجعه بفرمایید.

خب برویم سراغ تماس بعدی که ایشان مخالف بودند ظاهراً من گفتم امیر آقا، آقا حسن از خوزستان، آقا حسن سلام علیکم و رحمة الله.

بیننده(حسن آقا از خوزستان):

سلام علیکم طاعات و عباداتت قبول، این صحبت هایی که شما کردی داشتم گوش می دادم نمی فهمم بد بود نماز شان، آیا این عبادتی که می کنند، مثلاً لباس سفید بپوشند خب چه اشکالی دارد؟ یا مثلاً نماز را به این صورت گفتند نظافت باید چند متری باشد، یا اینکه بچه 15 سال به تکلیف می رسد گناهش گردن پدر و مادرش است، این بخاطر این است که بد تربیتش می کنند، بچه که بد تربیت بشود گناهش، گردن پدر و مادرش می شود،

استاد حسینی:

مسلمان هستید شما؟

بیننده:

من مسلمان هستم شیعه هستم، قربان امام حسین و شیعه و اما حسن باشم،

استاد حسینی:

الآن مثلاً اگر پسر حضرت نوح در 15 سالگی بدی کند یعنی حضرت نوح باید توبیخ بشود؟

بیننده:

خب ما در اسلام می گوییم اگر کسی اسم بدی برای پسرش بگذارد بد است تا آخر، اگر پسری خطا کند، بچه ای حالا دختر باشد یا پسر، بعنوان باقیات و صالحات تا آخر عمرش هر گناهی کند گردن پدر و مادرش است مگر ما در اسلام اینطور نمی گوییم؟

استاد حسینی:

حسن آقا جنبه مثبت یک چیز دیگر است، شما دارید می گویید تربیت خوبی را انجام می دهد، اصلاً اینجا این نیست که تربیت بد اگر انجام داد گناهش گردن پدر و مادر است، مطلقاً می گوید هر اشتباه خطا گناهی انجام بدهد یک زرتشتی  زاده تا 15 سالگی تمام آنها گردن پدر و مادرش است بی برو و برگرد،

بیننده:

خب نگاه کن بچه ای که تا 15 سال برسد، ما هم در اسلام می گوییم طبق شرع هنوز شرعی نشده، باید پدر و مادر خوب راهنمایی اش کنند، یا آنجا می گوییم کتکش نزنند، خب تمام این حرف ها کجایش بد است.

استاد حسینی:

حسن آقا نمی دانم دوتا مسئله را دارید با هم مقایسه می کنید اصلاً فهمیدید، تفاوتش را، خیلی تفاوت فاحش است، در اسلام می گوید خوب تربیت بکن، خوب تربیت میکنی، یا نتیجه می دهد یا نتیجه نمی دهد، حضرت نوح فرزندش را نمی توانیم بگوییم بد تربیت کرد که ، ولی جهنمی شد، اینجا می گوید خوب رفتار کرد بد رفتار کرد، رفتار خوب و بدش بخاطر پدر و مادر بود یا نبود، اینجا می گوید هر گناهی کرد گردن پدر و مادر،این چیز خوبی است؟ یعنی الآن این همه، گاهی می بینیم در دنیا بعضی دزدی می کنند، اصلاً پدر و مادرش بی خبر هستند از این فرد، فرار کرده رفته در 14 سالگی اصلاً جنایت جنگی بیاید انجام بدهد، نسل کشی انجام بدهد، چرا باید پدر و مادرش اینجا پاسخگو باشند.

بیننده:

نه تا 15 سالگی بچه ای خطا کند اشتباه کند، بعد از 15 سالگی کاری دیگر ندارد، گردن خودش است، ما می گوییم تا آخر عمرش هر خطایی کند هر اشتباهی کند گردن پدر و مادرش است.

استاد حسینی:

الآن حضرت نوح پسر خطا کرد گردن حضرت نوح است؟

بیننده:

هنوز ضرب المثل است،

استاد حسینی:

حسن آقا فرمودید هر خطایی بکند گردن پدر و مادر، الآن فرزند نوح خطا کرد گردن حضرت نوح است؟

بیننده:

نوح هنوز زیر سؤال است،

استاد حسینی:

شما برای دفاع از یک جمله  که در کتاب آمده دارید حضرت نوح را زیر سؤال می برید، شما مسلمان باشید این حق ندارید همچین حرفی بزنید پیامبر الهی را زیر سؤال ببرید که،

بیننده:

بگذار من یک چیزی به تو بگویم، من این را می خواهم بگویم، ما می گوییم زرتشت دین اجدادی ما بوده،

استاد حسینی:

خب از اولش این را بگویید، نیایید حضرت نوح را زیر سؤال ببرید بعد بگویید زرتشت دین اجدادی ما بوده.

بیننده:

در هر صورت آیینی داشته بت پرست نبوده، مثل اعراب، نور خوانده، ما هم می گوییم خداوند نور سماوات و العرض، در هر سورة یک آیینی داشته، از بت پرستی بهتر بوده.

استاد حسینی:

گاو پرستی هم آیین است حسن آقا، حالا نمی شود گفت که به هر حال یک آیینی داشته،

بیننده:

اجازه بده، بخاطر اینکه این بحثی که شما دارید، کوتاه کنی به نظرم بهتر است بخاطر این که جوانها منحرف می شوند،

استاد حسینی:

حسن آقا اگر خواندن اوستا باعث انحراف جوانها است پس شما چرا ناراحت هستید، حرف زرتشت را ما بخوانیم منحرف بشوند

بیننده:

صدام اسم جنگش را گذاشت قادسیه، تیم های فوتبال شان را می گذارند قادسیه، از عمر آمد چرا از جنایت عمر نگوییم،

استاد حسینی:

ما این هم گفتیم، حسن آقا این را بگوییم خیالتان راحت می شود؟ حمله ای که اعراب به ایران کردند، جنایت بود، خب خیالتان راحت شد، ما که از اولش این را گفتیم،

بیننده:

خب بگویید که به زنها چکار کرد، به مردها چکار کرد،

استاد حسینی:

حسن آقا ما این را از اولش گفتیم، ولی اگر من پیروی کردم از عمر بیا بگو چرا این را نمی گویی.

بیننده:

من می گویم با این صحبت هایی که شما می کنید جوانها تحریک می شوند حس ناسیانولیستی شان می آید بالا،

استاد حسینی:

حسن آقا جز کتاب اوستا و کتاب های تاریخ باستان و کتاب زرتشتی ها خواندم، چرا با خواندن اینها جوانها قرار است که تحریک بشوند.

بیننده:

به خدا قسم جوانها را از دین اسلام این بحث در می آورد،

استاد حسینی:

حسن آقا من سؤال پرسیدم می گویی دین آبا و اجدادیت بوده، چرا من اوستا بخوانم جوانان ما منحرف می شوند؟

بیننده:

ما دین اسلام را قبول کردیم،

استاد حسینی:

شما الآن حضرت نوح را زیر سؤال بردی

بیننده:

حضرت نوح زیر سؤال نبردم جناب عالی الآن در جامعه مگر نمی گویند پسر نوح هم خطا کرد،

استاد حسینی:

من می گویم پسرش خطا کرد شما می گویید هر خطایی کند گردن پدر و مادرش است من می گوییم پسر نوح خطا کرد، حضرت نوح گیر است؟ شما می گویید حضرت نوح هم زیر سؤال است، اگر یکی از امامان ما فرزندشان خطا بکند آن امام گیر است؟ لابد بر اساس منطق شما زیر سؤال است. ولی اینجا نباید غبار بر دامن زرتشت بنشیند، نباید غبار بر دامن کسانی که این کتاب ها را نوشتند بنشیند.

بیننده:

من نمی گویم که نوح گناه کرده، من می گویم، در ضرب المثل یا چیزی که باشد می گویند پسر نوح هم خطا کرد،

استاد حسینی:

ما ضرب المثل اشتباه هم داریم، سر بی گناه پای چوبه دار می رود بالای دار نمی رود، هزاران بی گناه در تاریخ کشته شدند بی گناه ترین آدم در تاریخ امام حسین بود که ،کشته شدبه شهادت رسیدنشان، حسن آقای عزیز شما شیعه هستید دیگر درست است؟

بیننده:

بله شیعه بخدا قسم،

استاد حسینی:

اصلاً نیاز نیست قسم بخورید می پذیرم از شما

بیننده:

نگاه کن اسم زینب می آید اشکم درمی‌آید،

استاد حسینی:

نه الآن برای من ملاک نیست آنجا من اینجا با این بن مایه اعتقادی تان بقول زرتشتی ها کار دارم، اهل بیت راجع به زرتشت چه گفتند؟

بیننده:

من نمی دانم چه گفتند،

استاد حسینی:

خب بپرس، حسن آقای عزیز، همینطور بخواهید صحبت کنید بگویید برنامه بد است 2000 ساعت کسی بیاید بگوید برنامه بد است، من یک کلمه به او می گویم خوب است، استدلال باید بیاورید

بیننده:

ما تضاد داریم با اعراب، درست است دینشان را قبول کردیم،

استاد حسینی:

من نمی گذارم موضوع بعدی را مطرح کنید که، اینجا بخواهید شبهه بیاندازید بزرگوار، اهل بیت راجع به زرتشت خوب گفتند یا بد گفتند؟

بیننده:

اهل بیت نمی دانم چه گفتند

استاد حسینی:

خب پس شما بپرس، آقا حسن، چرا نمی خواهی بدانی اهل بیت چه گفتند، چرا دوست نداری؟

بیننده:

من می گویم، مثل اینکه فرض کن پدر، پدر بزرگ من زرتشتی است، خب تو داری توهین به پدر پدربزرگ من می کنی.

استاد حسینی:

حسن آقا این روش را بگذارید کنار برنامه ما آمدیم اینجا چند هزار صفحه کتاب گذاشتیم از زرتشتی ها داریم بر اساس اینها صحبت می کنیم، چند هزار صفحه کتاب اسکن کردیم بر اساس اینها این حرف را زدیم، اینطور شعار دادن در جامعه ضرب المثل است اینجا را بگذارید بحث های جایهای دیگر صحبت بکنید در موردش این برنامه اینجا باید استدلال سند باید وجود داشته باشد، آقا حسن اهل بیت راجع به زرتشت چه گفتند، چرا نمی خواهید ببینید چه گفتند؟

بیننده:

آقای حسینی من نگاه کنید بخدا قسم احیا می گذارم

استاد حسینی:

آقا حسن قسم و آیه نیاورید، اصلاً به ما ارتباطی ندارد، اصلاً شما صبح تا شب پیاده برو مکه بیا،

بیننده:

من را شما تحریک می کنید دیگر،

استاد حسینی:

آقا حسن اهل بیت تحریک کردند مردم را؟

بیننده:

نه تو مرا تحریک می کنی

استاد حسینی:

خب من اگر جمله اهل بیت را بخوانم

بیننده:

همانطوری که جنایت عمر را ما می پوشونیم، این را هم بپوشونیم،

استاد حسینی:

اگر شما دارید می پوشانید جنایت بعضی از خلفا را، آن مشکل شما است ،آن مشکل من نیست،

بیننده:

شما نگاه کن اگر در شبکه ولایت شبکه حضرت ولیعصر، گفتند عمر آمد در ایران چکار کرد،

استاد حسینی:

آقا جنایت کردند، حمله کرند جنایت کردند، نکته بعدی چیست، من دارم می گویم اهل بیت چه گفتند راجع به زرتشت، شما چرا نمی خواهید ببینید نیاز نیست اشکتان راه بگیرد، وقتی اسم اهل بیت می آید حرف اهل بیت را ببینید در اینجا چیست بعدش گریه بکنید.

بیننده:

کردها سنی هستند، دور ما سنی هستند،

استاد حسینی:

ممنونم از شما، خدا نگهدار شما باشد، آقا یدالله از خوزستان سؤالی پرسیدند من این را جواب بدهم، تو را به خدا وقتی تماس می گیرید بدانید محل اشکالتان به برنامه چیست، شعار دادن حرف زدن، جوانها را منحرف می کنید، اینها یک چند ثانیه را به این اختصاص می دهید، ما این برنامه را ادامه خواهیم داد، اوستا خواهیم خواند، کتاب زرتشتی ها را خواهیم  خواند با موبدان بحث و گفت‌وگو و مناظره هم اگر حاضر بشوند انجام خواهیم داد،

آقای یدالله از خوزستان نوشتند که ببخشید اگر استاد اگر دین زرتشت هیچ پایه و اساسی ندارد در پیامبر بودنش اختلاف است در وجودش اختلاف است، در وجود زرتشت انکار نکردم، در سنش اختلاف است، چه کسانی این احکام را درست کردند، چه کسانی و با چه اهدافی این دین را پیام گذاری کردند، بالاخره باید یک پایه داشته باشد یا نه؛ بر اساس روایت که در کتاب الإحتجاج شیخ طبرسی آمده است، شخص زرتشت بنیان این فکر را گذاشت و همان زرتشت معروف پایه گذار این دین زرتشتی گری، ولی ایران و باستان پیامبر هم داشتند، خب یک سری از کسانی که در ایران بودند آن زمان ایمان آوردند به پیامبر، حالا یا اسمش جاماسب بود یا همان مجوس بود، ولی در قرآن با تعبیر مجوس از پیروان آن دین حداقل یاد شده است،  حالا در مورد تعبیر مجوس من بعداً لازم بشود توضیح خواهم داد خدمت شما در آیات و روایات به چه شکل است و چگونه بکار برده شده، اما خود آقای زرتشت بر اساس آن روایت خودشان پایگذار این مسئله بودند منتهی دوره های بعد در دوره ساسانیان بخصوص، دیگر دستبرد هم صورت گرفت و من معتقد هستم حتی  در کلام خود زرتشت دست بردند یک چیز اضافه هم کردند، من منتهی برای آن بخشی که اضافه کردم به کلام زرتشت دلیل جدا دارم، مثلاً از روایات خودمان دلیل دارم، امثال حسن آقا که می آیند اینجا حسن آقا ما حرف شما را می شنویم، قسم می خورید آیه می آورید من پیاده رفتم، مشهد اینها همه اش بجای خودش من که منکر آن نشدم، من دارم یک سؤال ساده می پرسم می گویم خب شما که می گویی من پیرو اهل بیت هستم نظر اهل بیت راجع به زرتشت چه بوده؟ چرا این را نمی گویید، در مورد کوروش و داریوش نظر رهبر انقلاب چیست، نظر امام خمینی راجع به کتاب اوستا چه بوده؟ حداقل ادعایی که آدم دارد را به آن پایبند باشد دیگر.

خانم عبدالهی از تهران سلام علیکم و رحمة الله.

بیننده(خانم عبدالهی از تهران):

سلام وقت تان بخیر، میلاد امام حسن را تبریک می گویم خدمتتان، اول اینکه تماس گرفتم هم از شما هم از تمام عوامل فوق العاده برنامه تاریخ بدون روتوش بابت این برنامه عالی و کم‌نظیر تشکر کنم و هم اینکه یک تشکر ویژه داشته باشم از شما بابت برنامه هفته گذشته با موبد بهمردی که واقعاً در نوع خودش بی نظیر بود، اول اینکه بحث های  شما در برنامه هفته گذشته کاملاً براندازه یک شیعه امیرالمؤمنین بود، و همانطور که قبلاً وعده داده بودید، که اگر موبدی به برنامه حاضر بشود حتماً شما حرمت شان را حفظ می کنید، حتماً وقت بیشتری به او برای بیان مطالب می دهید، و شما کاملاً مطابق وعده های تان عمل کردید، ایشان کاملاً فرصت بیشتری  حتی از شما برای صحبت کردن داشتند، در رابطه  با هفته پیش یک نکاتی در ذهن من هست که گفتم خدمتتان عرض کنم، من فکر می کنم که برنامه هفته پیش با وجود اینکه شما به آنها خیلی سخت نمی گرفتید، حتی خیلی ایشان را به چالش نکشیدید، خیلی دست آورد های مهمی داشت، که واقعاً می شود گفت یکی از نقاط عطف برنامه تاریخ بدون روتوش بود، و فکر می کنم که اولین و مهم ترین دست آورد برنامه هفته گذشته این بود که موبد بهمردی با حضورشان یک مهر تأییدی زدند بر هر آنچه که شما از قسمت اول تا قسمت سی و چندم برنامه فرموده بودید، و ثابت کردند که مطالب شما کاملاً منطبق بر مبانی اعتقادی و منابع متون زرتشتی ها است، مثلاً همان بحث نبی بودن یا نبودن زرتشت که هفته گذشته هم در موردش شما صحبت کردید از ایشان در موردش سؤال کردید، و کاملاً مشخص شد که با علمای زرتشتی و موبدان زرتشتی بین این نبی بودن و نبودن کاملاً تناقض هست، و همانطور که امشب مطرح شد، یکی از رکن اساسی در مباحث زرتشتی ها است، اماباز از آن‌طرف آن تناقض اثبات شد؛ و از طرفی هم خب موبد بهمردی با حضور شان یک سری اتهاماتی بی اساس به شما و برنامه شما می زنند و می گویند که شما اجازه حضور به زرتشتی ها نمی دهید که یک سری از مخاطبین هم در این راستا سعی کردند در این قضیه راستی آزمایی کنند، واین را هم رد کردن، چون‌که شما نه تنها به ایشان اجازه دادید که در برنامه حاضر بشوند بلکه وقت بیشتری به ایشان دادید، و حتی نسبت به سایر مخاطبینی که در برنامه حاضر شوند مثل همین آقای حسن که حتی شیعه بودند، شما با موبد بهمردی که حتی موبد زرتشتیان هستند خیلی بالطافت بیشتری برخورد کردید به ایشان وقت بیشتری دادید، حتی به ایشان اجازه دادید که یک طرفه مباحث و مطالب شان را مطرح کنند، و حتی باز به نسبت سایرین به ایشان سخت نگرفتید، و تناقضات و مشکلاتی که در صحبت هایشان بود را اصلاً به رویشان نیاوردید، مثل همان جریان پیامبران ادیان ابراهیمی و غیر ابراهیمی که مطرح کردند، مثل همان جریان وحی و الهام و تفاوت این دو را که مطرح کردند که حتی به نظر یک مخاطب عام که بنده باشم توضیحاتشان قانع کننده نبود، اما شما باز بخاطر اینکه حرمت ایشان حفظ بشود از کنار این مطالب هم خیلی با الطافت و بزرگواری گذشتید، و خب همین می تواند به تنهایی ثابت کند که افرادی که این اتهام را به شما می زنند که شما به زرتشتی ها اجازه صحبت نمی دهید، آدم ها ناتوان در بحث علمی هستند، که بجای این که این ناتوانی را قبول کنند و سعی در فهمیدن بیشتر کنند بجایش روی آوردن به  اتهام زدن، و از طرف دیگر خب خود حضور موبد بهمردی بعنوان یک مقام بالای اعتقادی در بین زرتشتی ها بعنوان یک مقام دانا و آگاه یک پاسخ کوبنده ای بود به تمام آن قهرمانان کامنتی که در برنامه حاضر نمی شوند اما در پیچ اینستاگرام تاریخ بدون روتوش و فضاهای دیگری که بحث هایی پیرامون همین برنامه مطرح می شود، دائماً ادعا می کنند که ما برنامه تاریخ بدون روتوش را فاقد ارزش علمی می دانیم، و برای همین به این برنامه توجهی نمی کنیم، و به همین خاطر است که سؤالات مطرح شده در این برنامه را هم پاسخ نمی دهیم، خب حضور ایشان کاملاً جواب دندان شکنی بود به حرف و ادعای این افراد وقتی یک موبد که با آن علم و آن آگاهی در برنامه حاضر می شود، قطعاً این برنامه ارزش علمی دارد، قطعاً بر اساس متون آنها است، و قطعاً آن‌قدر با ارزش و دارای اصول است که یک موبد در برنامه حاضر شده و این خودش یک پاسخ خیلی خوبی بود برای این قهرمانان کامنتی، و از طرفی فکر می کنم که اگر به این بخش اشاره نکنیم که شما درست است که سکوت کردی، درست است که وقت بیشتری، حالا یک سکوت آگاهانه درست ترش است، یا وقت بیشتر به موبد بهمردی دادید، ولی کاملاً همان سکوت بجا در همان سؤال هایی که از ایشان پرسیدید، همان اشاراتی که به مباحث برنامه های گذشته، مثلاً کشتن مورچه ها و اینها داشتید کاملاً حجت را بر من مخاطب تمام کرد، که تا الآن مطالب چطور بوده حق از کدام طرف مطرح شده بر چه اساسی بوده چرا آن طرف ادعاهای بی جاداشته چرا آن‌طرف حرف هایش را بر اساس اصول زده، و به همین خاطر بابت این برنامه و تمام تلاش هایی که در این سی و چند قسمت داشتید و ان شاء الله از این به بعد هم ادامه دارد باشد، از شما تشکر کنم و همین نکات را خدمتتان عرض کنم.

استاد حسینی:

بسیار بسیار ممنونم از شما خانم عبدالهی خدا ان شاء الله به شما جزای خیر بدهد، بسیار ممنونم از اینکه تشریف آوردید و نکاتی را در مورد هفته قبل فرمودید، بله واقعاً هفته قبل این تعبیر را بکار بردم برای بعضی از بزرگواران که من دو پا روی ترمز بودم، برای اینکه به بعضی از موارد ورود پیدا نکنم، چون حدود دو صفحه عبارت تایپ کرده بودم که مثلاً لازم بشود جواب بدهم در گفت و گو، ولی خواستیم حرمت جناب موبد عزیز حفظ بشود، جایگاه علمی شان مشخص بود نزد ما و خواستیم ایشان بیشتر صحبت بکنند، و هیچ ایرادی هم ندارد و از کرده خود خرسند هم هستیم، و حالا نکاتی را هم  که شما اشاره فرمودید در مورد اینکه پس تفاوت الهام و حی من بعضی از موارد به ذهنم می رسید که بخواهم عرض بکنم، ولی آنجا به هرحال نگفتم، فقط یک عبارت است، کتاب (اردا ویرافنامه یا بهشت و دوزخ در آیین مزد یسنی)، یک عبارت است من بخوانم، در مورد اینکه الهام و وحی چه فرقی دارد، وحی که مشخص است از جانب خداوند و جبرئیل می آید، الهام چیست؟ صفحه 10 که خانم ژاله آموزگار این کتاب را تحقیق کردند، آقای دکتر رحیم عفیفی که زبان شناس هستند ترجمه کردند، و خانم ژاله آموزگار بود به نظرم محقق این کتاب اگر اشتباه نکنم، خب ابتدای کتاب مقدمه کتاب صفحه 10،

در اوستا اشاره ای به رؤیا و خیال (الهام) و مواد مخدر منگ یا بنگ نشده، فقط در خورد اوستا اشاره می کند، که زن زرتشت به او می گوید که کمی از مواد مخدر خود به من ده تا من هم بتوانم خوب فکر کنم، خوب سخن گویم، و خوب عمل کنم.

ارداویرافنامه، تحقیق ژاله آموزگار، ترجمه،رحیم عفیفی، ص 10

تفاوت وحی و الهام هم این است، یکی دوتا هم نیست، اگر خواستید به شما دانه دانه نشان می دهیم، یک قسمت هم من در قسمت 18 در مورد این بحث صحبت کردم،

بسیار ممنوم از شما و عزیزانی که پشت خط بودند و ان شاء الله که هفته های آینده با برنامه تاریخ بدون روتوش در خدمتتان خواهیم بود روال همین روال خواهد بود ما اینجا اوستا داریم می خوانیم توهین نمی کنیم جسارت نمی کنیم، اوستا را هم که من باید بخوانم از ترجمه بگردان مختلف گاهی نیاز می شود بیاوریم یاد می کنیم، دوست داشتم یک کتاب جدید هم آورده بودم بخوانم حالا از رویش فرصت نمی شود.

ممنوم از شما متشکرم از همراهی تان التماس دعا دارم از همه شما خوبان، امیدوارم آنهایی که در فضای مجازی می آیند علیه اسلام تبلیغ می کنند و به دنبال این هستن که بگویند تفکرات زرتشتی را جایگزین تفکرات اسلامی بکنید، در این برنامه تشریف بیاورند نکات شان را علمی بفرمایند منتظرشان هستیم، التماس دعا یا علی مدد خدا نگهدار.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته


  
  • سید علی

    14 ارديبهشت 1400 - ساعت 10:30

    با سلام و خسته نباشید خواهشا در مورد ذوالقرنین هم صحبت کنید آقای رائففی پور میگید در کتاب ها تحریف شده است اسم کوروش را پاک کردن اسم داریوش را نوشتن تاریخ را قوم قالب مینویسند ذوقرنین یعنی صاحب دو شاخه یعنی دو قبیله با تشکر

    0 0

تاریخ بدون روتوش>

شبکه ولی عصر تاریخ بدون روتوش سید محمد حسینی