شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج)
مهدی یار استاد علی شریفی

قسمت سی و چهارم برنامه مهدی یار با کارشناسی استاد علی شریفی
با موضوع مهدویت و نقد مدعیان دروغین


بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ : 17 اردیبهشت 1400

استاد شریفی:

بسم الله الرحمن الرحیم

«اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ»

عرض سلام و شب بخیر دارم خدمت همه بینندگان عزیز شبکه جهانی حضرت ولیعصر(عج) امیدوار هستیم که به لطف آقا امیرالمؤمنین علی (ع) خدا عزاداری های همۀ شما محبین و شیعیان و بنده حقیر را در این شب های قدر و نماز و روزه های ما را مورد لطف و عنایت خودش قرار بدهد و قبول فرموده باشد إن شاءالله، خوشحال هستیم که با یکی دیگر از برنامه های مهدی یار در خدمت  شما عزیزان هستیم و امیدوار هستیم که این هفته هم در کنارشما خوبان بتوانیم قسمتی از معارف مکتب اهل بیت را بیان کنیم و پرسشگریی داشته باشیم نسبت به مخالفین مکتب اهل بیت و شبهات آنها را هم در کنار این مطلب پاسخ بدهیم إن شاءالله.

پیرو برنامه های گذشته همانطور که شما عزیزان هم مستحضر هستید ما بنای مان بر این بود که در این شب ها و در این برنامه ها اول برنامه دقایقی را در نقد جریان احمد بصری مطالبی را ارائه کنیم و بعد از آن نسبت به مخالفین مکتب اهل بیت چه برادران اهل سنت و چه وهابیت پرسشگری خودمان را در مباحث مهدوی ادامه بدهیم و شبهات آنها را هم در قالب همین پرسشگری پاسخ دادیم و خواهیم داد إن شاءالله.

چند هفتۀ که در رابطه با نقد جریان احمد بصری و ادله خودمان در اثبات بطلان این جریان خدمت شماعزیزان بودیم حول یک موضوع می چرخید؛ صفات امام و راه شناخت امام از مدعیان دروغین در روایات چیست؟ یکی از آن موارد و یکی از صفاتی که همراه امام هست و همیشه امام آن را باید داشته باشد به عنوان اینکه امام هست در روایات مکتب اهل بیت علم امام هست که خود علم را توضیح دادیم زیر شاخه های بسیار زیادی دارد و یکی از آن علومی که ما نسبت به این مسئله در این چند هفته در خدمت شما بودیم علم به لسان ها، زبان ها، لهجه ها و لغات است؛ گفتیم امام از آنجای که حجت خدا است بر مردم و شاهد اعمال و ناظر اعمال ما است باید آگاه باشد علم داشته باشد به همه لسان و زبان های نه تنها انسان ها، به همه موجودات، حیوانات، نباتات و روایت های مختلفی را هم در هفته های گذشته از آقا علی بن موسی الرضا (ع)، آقا امام کاظم (ع)، آقا امام حسن عسکری (ع) برای شما عزیزان بیان کردیم و فکر می کنم حدود پنج یا شش روایت ما در جلسات گذشته خدمت شما این روایات را ارائه دادیم، امشب هم برنامه خودمان را متبرک می کنیم به یک روایت در همین موضوع از آقا امام باقر (ع) روایتی که مرحوم شیخ صدوق رضوان خدا بر ایشان باد در کتاب «معانی الاخبار» در صفحه 101 حدیث شماره 3 تصریح می کند که راوی می گوید از آقا امام باقر(ع) سؤال کردیم که امام به چه چیزی شناخته می شود؟ چه صفاتی را باید امام داشته باشد؟ و چه چیزی؟ امام فرمود:

1-نص از جانب خداوند

معانی الاخبار، شیخ صدوق، ص 101، ح 3

یعنی خداوند او را به امام منصوب کرده باشد

و همینطور که پیغمبر آقا امیرالمؤمنین را نصب کرد و به مردم معرفی کرد و مردم امام را شناختند و این که امام ،امام بعدی خودش را معرفی می کند و به مردم اعلام می کند.

 که مثلاً آقا امیرالمؤمنین در هنگام شهادتش وصیت کرد و اعلام کرد که بعد از من امام آقا امام حسن هست و همینطور بگیریم تا ادامه آن و بعد امام می گویند:

یکی دیگر از صفاتی که امام دارد این است مردم را خبر می دهد از فردای مردم و عالِم هست به همه امور

 و یک نکتۀ که ما اینجا روی آن می خواهیم انگشت بگذاریم این است:

و او سخن می گوید علم دارد به تمام لسان ها و لغات.

پس طبق این روایت از آقا امام باقر (ع) امام یک سری صفاتی را دارد که ما با توجه به آن صفات امام را می شناسیم؛ یک: از جانب خدا نص می شود «إِنِّي جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً» یا «إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً» خود خدا است که امام را برای مردم انتخاب می کند حق مردم نیست که بتوانند برای خودشان امام یا خلیفه قرار بدهند، مبانی قرآنی و این هم روایت، پس امام از جانب خدا نص می شود، چه کسی او را معرفی می کند؟ پیغمبر او را معرفی می کند همان‌گونه که آقا امیرالمؤمنین را در غدیر خم معرفی فرمود و یازده امام بعد آقا امیرالمؤمنین از نسل ایشان را که پیغمبر در غدیر خم معرفی کردند إلی یوم القیامه خلفاء، اوصیاء و هادیان این امت همینطور که در کلام آقا امام باقر (ع) مشاهده کردید، چندتا خصلت دیگر امام دارد؛ او عالِم است به همه امور، نیاز به مردم ندارد، او از علم غیب آگاه است، از فردای مردم با خبر است و مردم را مطلع می کند، و یکی دیگر از آن صفات امام که در روایات قبلی هم و در برنامه های گذشته هم تصریح آوردیم از ائمه دیگر از آقا امام رضا( ع)، آقا امام حسن عسکری(ع)، امام کاظم(ع) که اگر این صفت را نداشت بدانید او امام نیست، چه بود؟ این که امام عالِم هست به همه لهجه ها، به همه ربان ها و به همه لغات، گفتیم آقای احمد بصری از آنجای که این صفت را ندارد علتش را هم می دانیم چون ایشان امام نیست ایشان یک شخصیت دروغگوی است که آمده است به عنوان یک جنس کپی به عنوان یک جنس تقلبی بیاید خودش را جای ائمه جا بزند، چه گفته؟ آمده است از اساس این قضیه را انکار کرده «پاسخ های روشنگرانه» جلد 4 در صفحه 153

ائمه علامت ها و نشانه های که با آن حجت بر مردم شناخته می شود را مشخص کردند.

پاسخ های روشنگرانه، احمد بصری، ج 4، ص 153

ما هم می گوییم روایت هم آوردیم، این هفتمین یا هشتمین روایتی بود که خدمت شما ارائه کردیم.

و معین کردند که در آنها شناخت عمیق نسبت به زبان ها قید ننموده اند.

این هم دروغی که از آقای احمد بصری ثابت است، ما تا الآن هفت هشت تا روایت آوردیم که امام تصریح کرده است راه شناخت حجت خدا و صفت امام یکی از آنها علم است و یکی از آن علوم علم به تمام زبان ها و لسان ها و لهجه ها است، این یک مورد از جریان آقای احمد بصری و کتابی که ایشان نوشتند.

کتاب «عقاید اسلام و از تو درباره روح می پرسند» ایشان در این کتاب در صفحه 194

علمی که داشتن آن برای حجت خدا لازم است به هیچ وجه آگاهی از زبان های کتاب های آسمانی یا زبان های دیگر یا حفظ جملات کتاب های آسمانی نیست.

عقاید اسلام و از تو در باره روح می پرسند، احمد بصری، ص 194

یعنی قرار نیست امام عالِم باشد به زبان های دیگر و حتی کتب ادیان دیگر را، کتب ادیان الهی دیگر را امام بلد باشد، چرا؟ چون آقای احمد بصری بلد نیست، طبق مبنای آقای احمد بصری بارها گفتیم و بار هم تکرار می کنیم؛ سؤال را اینگونه می پرسیم؛ آقایان اتباع احمد بصری! مشرف بشوید حرم آقا علی بن موسی الرضا، کربلاء، نجف، سامرا، کاظمین و مدینه، کنار قبور ائمه اطهار با امام صحبت می کنید طبق مبنای شما می دانید امام حرف شما را متوجه نمی شود؟ چرا؟ امام فارسی بلد نیست، این مبنای آقای احمد بصری است و طبق مبنای شما هزاران بلکه صدها هزار مترجم باید کنار امام رضا(ع) نشسته باشند که افراد مختلف با زبان ها و لهجه های مختلف که می آیند عرض حاجت می کنند به امام، آن مترجمین برای امام ترجمه کنند، آن مترجمین هم که معصوم نیستند اشتباه پیش می آید شما چیز دیگری می خواهید آنها چیز دیگری به امام می رسانند، آیا این است عقیدۀشما؟ آنچه که احمد می گوید در واقع همان چیزی است که وهابیت می گوید چرا؟ ائمه ما طبق مبنای آقای احمد بصری انسان های بی سوادی جاهلی بودند فرق خاصی هم با دیگران ندارند، امتیاز خاصی هم ندارند، چرا؟ چون احمد بصری ندارد اینها را، لذا برای همسان سازی خودش با ائمه اطهار مجبور است که بیاید مقامات ائمه اطهار را تا این مقدار بیاورد پایین و مجبور شود دروغ بگوید که ما هیچ روایتی نداریم که اهل بیت و ائمه فرموده باشند راه شناخت حجت خدا از مدعیان دروغین و صفت امام یکی آن علم به لسان و لهجه ها و زبان ها است، می گوید نداریم، گفتم حدود 300 روایت بنده حقیر جمع کردم، پس طبق روایات اهل بیت و کلام اهل بیت و مستنداتی که از جریان احمد بصری ارائه کردیم تاکنون وی نه تنها صفت امام و صفات امام را ندارد بلکه مدعی دروغگوی است که هم جاهل است به روایات اهل بیت و هم دروغگو است و دروغ بسته است به اهل بیت و طبق روایتی که شیعه و سنی نقل کرده است آقا رسول خدا فرمود هر کس تعمداً به من دروغ ببندد که دروغ به ائمه اطهار هم دروغ به خود آقا رسول خدا است نشیمنگاه او جهنم است، آیا اتباع احمد بصری برای این سؤالات ما و برای این روایات پاسخ دارند؟ در فضای مجازی روزی نیست که چندین نفر از اینها فحاشی، توهین، اهانت، هر چه که شما می خواهید اسمش  را بگذارید فکر کنید اینها به بنده و دوستان بنده و اساتید بنده نداشته باشند، رجز بسیار می خوانند در فضای مجازی که ما جواب شما را داریم، ما نمی دانم جواب دادیم، اینها شبهات بسیار ساده است، شبهات آبکی است، ما می خواهیم پاسخ بدهیم، اما می  گوییم بسم الله تشریف بیاورید پاسخ بدهید، نه در فضا مجازی در گروه های شیعی حضور پیدا می کنند، فقط ادعا است، اعلام کردیم در شبکه تشریف بیاورید، فقط ادعا است می گویند می آییم، در هفته کلی پیام می آید که ما این هفته می خواهیم بیاییم رسوای تان کنیم، آن هفته می خواهیم بیاییم رسوای تان کنیم، شنبه می آییم، یک شنبه می آییم، جمعه می آییم، اما خبری نیست، دقیقاً عزیزان بزرگوار کأنه اتباع احمد بصری برادر ناتنی و کوچک شبکه کلمه و شبکه های وهابی و آقای عقیل بی عقل، در ادعا بسیار پر مدعا، اما در میدان عمل خبری نیست، امیدوار هستیم که این انتظار ما زیاد طول نکشد و اینهای که هر هفته هر روز رجز می خوانند در فضای مجازی بسم الله تشریف بیاورند و پاسخ ما را بدهند.

بزرگوار گرامی همینطور که در هفته گذشته هم ما این بحث را شروع کردیم؛ جریان مهدویت و آشنای شما از مبانی اعتقادی اهل سنت در مسئله مهدویت، بیش از سه هفته هست فکر کنم که این بحث را شروع کردیم و در هفته های گذشته بحث را به اینجا رساندیم که اصل مهدویت در نزد اهل سنت روایات آن متواتر هست، عقیده مسلم و اجماعی اهل سنت است و انکار مهدویت به دو دلیل کفر است دوتا دلیل آوردیم، همه را هم طبق مبانی اهل سنت و کتب خودشان؛ یک: چون انکار مهدویت یعنی در واقع انکار روایت متواتر آقا رسول خدا و قول قطعی و صادر شده از جانب رسول خدا است پس انکار او انکار این عقیده، یعنی انکار سخن رسول خدا و انکار سخن رسول خدا هم در واقع می شود کفر طبق مبانی اهل سنت، مورد بعدی: گفتیم در کتب اهل سنت وارد شده که تصریح کرده اند انکار مهدویت کأنه انکار خداوند و توحید است و این هم کفر است مطلبش را هم از آقای البانی آوردیم، از جناب آقای بن باز آوردیم و جناب آقای مولوی عبدالرحمن سربازی و دیگر بزرگان اهل سنت.

تا اینجای بحث آمدیم و الآن در خدمت شما هستیم با یک چالش؛ سؤال پرسیدیم در جلسات قبلی ولی هیچ کدام از کارشناسان وهابی، هیچ کدام از پیروان اینها و اتباع اینها تا الآن به ما پاسخی نداده اند، سؤال ما این بود گفتیم اینها می گویند به این شکل و شمایل و سبک و روش که شیعه معتقد هست روایات امامت متواتر است، انکار اینها در واقع انکار سخن رسول خدا است، شیعه می گوید هر کس شیعه نیست کافر است، البته این نکته را بگویم؛ ما شیعیان می گوییم هر کس منکر امامت و ولایت آقا امیرالمؤمنین باشد مسلمان هست مؤمن نیست اختلاف داریم، بر خلاف اهل سنت که «من أنكر خلافة أبي بكر او عمر فهو کافر» هر کسی که خلافت أبوبکر و عمر را انکار کند کافر است آن هم تفکیکی بین اسلام و ایمان قرار نمی دهند، لذا در کتب فقهی خودشان و کتبی که احکام را صادر می کنند در آن کتاب مثل «فتاوای دار العلوم دیوبند» تصریح می کنند که حتی بچه نوزاد یا کودک و یک نوجوان شیعۀ که از دنیا رفته و به سن بلوغ نرسیده حق دفن در قبرستان مسلمین ندارند، چرا؟ می گویند ایشان بر دین پدرش است و شیعه هست و چنین احکامی را هم صادر کردن، حالا اینها می گویند شیعه معتقد هست امامت به این عنوان با این جایگاه، پس باید اسم امیرالمؤمنین در قرآن به صورت صریح آمده باشد و اشاره شده باشد به امامت آقا امیرالمؤمنین به صورت صریح در قرآن که ما در مناظره با آقای سجودی پاسخ این را دادیم دوازده مبنا را طبق نظر اهل سنت آوردیم که خلافت رکنی از ارکان دین، خلافت اصلی از اصول دین، ضروری دین و سؤال کردیم که کجای قرآن اسم آقای أبوبکر و عمر آمده؟ الآن در مسئله مهدویت این سؤالی است که ما دو سه هفته هست داریم می پرسیم؛ روایات مهدویت در نزد اهل سنت متواتر، انکارش کفر، عقیده اجماعی اهل سنت، گفتیم کجای قرآن آیه صریح در مورد مهدی اهل سنت آمده است؟ این جلسه و إن شاءالله یک جلسه دیگر هم فکر می کنم طول بکشد این بحث مان، موضوع ما این هست؛ سنت چالشی برای اهل سنت و وهابیت، چرا؟ به این دلیل که روایات مهدویت در نزد شبکه های وهابی وعدۀ از اهل سنت که در حال انکار مهدویت هست برای اینها بزرگترین چالش را ایجاد کرده، مبنای اینها چه است؟ فقط قرآن، فقط قرآن، لذا با روایات مهدویت دچار یک چالش و تضادی شدند، برای اینکه موضوع را بهتر متوجه بشوید کلیپ شماره یک را با هم ببینیم.

کلیپ شماره 1:

پس در قرآن کریم در هیچ جایش صراحتاً صحبتی از امام زمان نشده شما قبول دارید من هم قبول دارم، بعدش شما می گویید بله در قرآن آمده که «أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ» زمین را بندگان صالح من به ارث می برند، من این را هم با شما قبول دارم، اما تمام ادیان تقریباً به یک ناجی در نزدیکی قیامت ادیان الهی ایمان دارند اهل سنت هم این باور را دارند که در نزدیکی قیامت فردی ظهور می کند یک شخصی از نسل محمد و کارهای بزرگ و اصلاحات بزرگی را انجام می دهد و عدالت بزرگی را می آورد، ولی او ربطی با این امام زمانی که شما می گویید ندارد، ما اینطوری به شما می گوییم؛ من می گویم به شما که مسائلی که برای نجات ما لازم هستند برای اینکه ما را نجات بدهند لازم هستند خدا بسیار صریح و شفاف و واضح در قرآن بیان کرده و پیامبر اکرم (ص) هم در حدیث صحیح بیان کرده مثلاً به عنوان مثال برای تان می گویم ما معتقد هستیم که توحید و نبوت و معاد اگر کسی اعتقاد به اینها نداشته باشد نجات پیدا نمی کند، در نتیجه این توحید و نبوت و معاد درصدها آیه قرآن کریم به شفافیت بیان شدند، اگر امام زمان معقولۀ می بود که برای نجات ما لازم می بود همانطوری که توحید و نبوت و معاد صریح و واضح و روشن در قرآن بیان شدند امام رمان هم حتماً بیان می شد، در نتیجه چون بیان نشده پس چیزی به نام امام زمان وجود خارجی ندارد، این ها را می دانید آخوندها درست کردند.

استاد شریفی:

صحبت های آقای ترشابی را دیدیم من تیتروار صحبت های ایشان را بگویم؛ ایشان تصریح کرد که مهدویت در قرآن به صورت صریح اشارۀ به آن نشده، این یک نکته.

نکته دوم: ایشان اشاره کرد همه ادیان الهی معتقد به آمدن یک منجی هستند پس تمام ادیان الهی ادیان و شریعت های گذشته بشارت آمدن این منجی را دادند، گفت از روایات صحیح ما هم این مسئله ثابت است که در آخرالزمان مهدی خواهد آمد ما هم قبول داریم، حالا اینها را گفت، دوتا نکته گفت؛ گفت چون مهدویت مسئله مهمی نیست حالا ما قبول کنیم یا قبول نکنیم خیلی مشکلی پیش نمی آید، بحث نجات ما در مسئله مهدویت نیست که خلاف روایات اینها است چون اصلاً آخرالزمان و در هنگام ظهور مردم به واسطه حضرت مهدی هدایت می شوند و نجات پیدا می کنند، اینها را إن شاءالله روایت هایش را خواهیم آورد، فعلاً می خواهیم تیتروار عنوان حرف ها را بزنیم، و چون در قرآن اشارۀ به صورت صریح به مهدویت نشده است لذا پس مهدویتی وجود ندارد، آقای ترشابی! این حرف شما خیلی مضحک، سخیف و سطحش پاین است، می گوید همه ادیان الهی معتقد به آمدن یک منجی هستند، این ادیان الهی انبیاء اینها از جانب چه کسی این بشارت را دادند؟ می گوید در احادیث ما هم و ما هم به آمدن این مهدی معتقد هستیم، چه کسی بشارت داده؟ آقا رسول خدا بشارت داده، پیغمبر گفته است ولی چون در قرآن به صورت صریح نیامده پیغمبر دروغ گفته است؟ یا پیغمبر راست گفته؟ متوجه شدید بیننده ها داستان چه شد؟ می گوید پیغمبر گفته اما چون در قرآن نیامده پس دروغ است پس مهدویتی نیست عین همان جریانی که پیغمبر خواست در آخر عمرش وصیت بنویسد عدۀ گفتند که قرآن برای ما کفایت می کند نیازی نیست که پیغمبر بنویسد، پیغمبر هم غمناک شد گفت بلند شوید از خانۀ من بروید بیرون، یا در نقلی که إبن حبان در کتاب ثقاتش نقل می کند که پیغمبر وصیت نوشت کاغذی را نوشت و شخصی که در روایت آمده خلیفه دوم بود این دست نوشته پیغمبر را انداخت دور که إبن عباس در این روایت گریه می کند و می گوید تمام مصیبت های اسلام از این روزی بود که نگذاشتند پیغمبر این وصیت و این مکتوبش را بنویسد و این را نشر بدهد در بین امت اسلامی، پس آقای ترشاب در یک چالشی گیر کرده؛ یک طرف بحث مهدویت است می گوید همه ادیان الهی معتقد هستند پیغمبر هم گفته ما هم قبول داریم ولی چون در قرآن نیامده پس می گوییم مهدویتی وجود ندارد، چرا در این چالش گیر هستند؟ چون اگر بحث مهدویت را قبول کنند تبعاتی دارد ابزاری برایش لوازمی برایش می آید که یکی از آن جاهای که اینها گیر می افتند در کلیپ شماره دو است و کلیپ بعدی که آقای ترشابی در این کلیپ در قبال سؤال بینندۀ اینطور دست و پا می زند، کلیپ شماره دو را با هم ببینیم.

کلیپ شماره 2:

-آقای ترشابی من یک سؤال دارم؛ شما عقیده مهدویت را از قرآن برای من ثابت کنید و بگویید چرا از قرآن وقتی اگر نمی شود ثابت بشود چرا منکر آن باید کافر باشد؟

+جزو اصول دین نیست که از قرآن ثابت بشود.

-پس چرا آن را کافر می دانید؟ تمام علمای اهل سنت و وهابیت گفتند منکر آن کافر است.

+تمام علمای اهل سنت نیستند تعدادی از علمای اهل سنت به این صورت مطرح کردند که چون با حدیث صحیح رسول الله (ص) به اثبات رسیده اگر کسی انکار بکند از اسلام خارج می شود اما آن کسانی که مهدویت را، البته مفهوم شیعۀ آن را هیچ کس از اهل سنت به آن اعتقاد ندارد، اما مهدی به مفهوم اهل سنت که در آخرالزمان فردی متولد می شود و اصلاحاتی ایجاد می کند آنهایی که گفتند منکر آن کافر می شود می گویند چون حدیث پیامبر صحیح هست و کسی حدیث صحیح پیامبر را انکار بکند کافر می شود.

-الآن نظرشما چه است آیا مهدویت آیا مهدی آخرالزمان اهل سنت وجود دارد یا نه؟ یا خرافه است؟ این روایت را شما قبول دارید یا نه؟

+بله بنده روایت را قبول دارم که صحیح هست و معتقد هستیم که در آخرالزمان فردی متولد می شود از نسل محمد الرسول الله و عدالت ایجاد می کند.

-بحث این نیست بحث این است که شما می گویید روایت وقتی رسید آدم باید قبول کند پس چرا شما از شیعه از قرآن سؤال می کنید؟ شیعه هم می گوید ما هم روایت برای مان رسیده، مشکل شما چه است؟

استاد شریفی:

دوستان عزیز متوجه شدید حالا وقتی گفتیم چالش اسم چالش را آوردیم منظور ما چه بود؟ دقت فرمودید؟ آقا ترشابی! شما که می گویید ما معتقد هستیم روایت صحیح و معتبر از رسول خدا رسیده در مسئله مهدویت، پس چرا انگشت گذاشتید فقط روی قرآن؟ چرا؟ کلیپ اول ایشان اعتراف کرد اما گفت چون در قرآن نیامده قبول نیست، پس پیغمبر دروغ گفته نعوذ باالله، یا اینکه نه، پیغمبر گفته که خود این آقا اعتراف می کند گفته اما چون در قرآن نیامده ما آن را قبول نمی کنیم، یعنی انکار سنت، در کلیپ دوم بیننده خوب این آقا را گیر انداخت که اگر شما می گویید ما طبق روایت صحیح رسیده است مهدی نزد ما و مهدی اهل سنت، پس چرا وقتی شیعه می گوید ما روایت داریم می گویید نه ما روایت قبول نداریم فقط قرآن؟ من می خواهم یک اشاره ای کنم؛ ما نباید در بازی این وهابیت و این منکرین سنت رسول خدا قرار بگیریم، اساساً چه کسی گفته که ما هر آنچه که باید ثابت کنیم فقط بیاییم بگویم قرآن؟ این بازی است که این شبکه های وهابی راه انداختند در میدان اینها بازی نکنید، اگر فقط قرآن، ببخشید مگر شما نمی گویید ما اهل سنت هستیم؟ اصلاً اسم تان را گذاشتید اهل سنت نه اهل قرآن، اگر قرآن مهم تر است چرا نمی گویید ما اهل قرآن هستیم؟ چرا می گویید اهل سنت؟ چرا اول سنی بودن خودت تان را می خواهید نشان بدهید بعد قرآنی بودن خودتان را؟ اصلاً اسم تان را به این عنوان گذاشتید، بعد وقتی که از شما سؤال می پرسیم و بحثی را شروع می کنیم چرا می آیید آنجا می گویید که فقط قرآن؟ چرا سنت پیغمبر را مجبور هستید انکار کنید؟ هر بینندۀ که اگر از این پس با اینها گفتگو می کند بحث می کند چه در فضای مجازی چه شبکه هایشان، به محضی که گفتند قرآن بگویید شما مگر نمی گویید سنی هستید؟ سنت پیغمبر، چرا از سنت فراری هستید؟ چرا سنت شده است چالشی برای اهل سنت و وهابیت امروز؟ چرا از سنت فراری هستند؟ به خصوص وهابی ها و سلفی ها، به این دلیل است که سنت است که مُچ اینها را می گیرد و اینها را رسوا می کند، مسئله خیلی واضح است دوتا کلیپ کنار هم گذاشتیم نتیجه می خواهیم بگیریم، دقت کنید در این سه چهار هفته ما چه مسائلی مطرح کردیم از مبانی اهل سنت کتب آنها و این کلیپ های از خود اینها پخش کردیم:

 یک: همه ادیان الهی به آمدن منجی معترف هستند و معتقد.

دو: روایات مهدویت به اعتراف خودشان متواتر است.

سه: جزء عقاید مسلم و اجماعی اهل سنت است.

چهار: انکار مهدویت به مانند انکار خداوند است.

پنج: انکار مهدویت کفر آمیز و منکر آن کفر است.

ما سؤال می پرسیم از شما شبکه های سلفی، عین سؤال خودتان را به خودتان بر می گردانیم؛ در قرآن به حیض، به حیواناتی مثل گاو، مورچه، فیل، زنبور، مسائل خیلی کوچک اشاره شده، چرا در قرآن به این مهدی اهل سنت با این جایگاهی که نزدشما دارد هیچ اشاره ای نشده یا حداقل خودتان اعتراف کردید اشاره صریح نشده؟ چرا؟ ما این سؤال را از شما مطرح می کنیم و از شما طلب می کنیم این سؤال را، ببینیم برایش پاسخی دارید یا خیر.

 کلیپ شماره سه هست یک شخصیت دیگر هست آن هم در همین قضیه دست و پا زده و به شدت گیر کرده، این کلیپ را هم با هم ببینیم بعد بر می گردیم در خدمت شما خواهم بود.

کلیپ شماره 3:

-از آقای انصاری سؤالی دارم راجع به حضرت مهدی که می گویند مورد قبول اهل سنت هست؛ این را به چه اساسی می گویند احادیث هست؟

+بله احادیث صحیح و متواتری از پیامبر (ص) ثابت شده و ما بارها نشان دادیم در برنامه ها.

-این حضرت مهدی که می گویند می خواهد بیاید چیکار کند آخرالزمان؟

+می خواهد در آخرالزمان بیاید دنیا را پر از عدل و داد بکند و دین را تجدید بکند، الله سبحانه و تعالی به هر بهانۀ می خواهد این اسلام را در وقت که اسلام در ضعف قرار دارد در وقتی که مسلمانان از آن وظیفۀ که به دوش شان سپرده شده شانه خالی کردند الله سبحانه و تعالی شخصیت های را آماده می کند که دین را تجدید بکنند.

-اگر که قرار بود حضرت مهدی بیاید که همچین کاری کند همین را هم خداوند در قرآن می آورد که آخرالزمان حضرت مهدی می آید.

+بخاطر اهمیت نداشتن این موضوع الله سبحانه و تعالی در قرآن نیاورده، بالفرض محال اگر مهدی نیاید اصلاً نیاید آیا در دین اشکالی وارد می شود؟

-پس قطعی نیست که شما می فرمایید.

+نه، پیغمبر (ص) بشارت دادند و ایشان «وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ».

-اگر بشارتی که پیغمبر دادند پس بر می گردد به همان علم غیبی که داشته، ما معتقد هستیم پیامبر علم غیب به یک صورتی که در مورد وحی خداوند و تبلیغ دین اسلام داشته یعنی آن هم از طرف خداوند بوده درست است؟

+هر حرفی که پیامبر (ص) زدند بنابر وحی بوده که از جانب الله سبحان و تعالی شده چون که در قرآن کریم می گوید «وما ينطِقُ عَنِ الهَوَى * إنْ هُوَ إلاّ وَحْيٌ يُوحَى».

-ولی این موضوع چون در قرآن کریم نیامده پس حتماً دلیل هم ندارد که ما بخواهیم به آن اکتفا بکنیم.

+شما فارسی سرتان نمی شود؟ من زبان دیگری اگر می خواهید بگویم عربی، بلوچی.

استاد شریفی:

دوستان عزیز دیدید که این آقای انصاری هم چطور تا آن سبک و سیاقی که خودشان راه انداخته بودند دست و پا می زد و نمی توانست این شبهه را جمع کند چرا؟ چون همیشه ادعا کرده بودند شیعه باید اینها را از قرآن ثابت کند، فقط قرآن، حالا یک نفر آمده همرنگ خود اینها، شکل و شمایل و حرف زدنش مثل خود اینها که این مهدی اهل سنت می آید قطعی است آقای انصاری؟ بله احادیث متواتر داریم که پیغمبر گفته شخصی در آخرالزمان می آید مهدی می آید خلاصه یک کارها را انجام می دهد، می گوید پس در قرآن نیامده چون در قرآن نیامده طبق مبنای خودشما باطل است، می گوید نه، روایت داریم، می گوید پس چرا در قرآن نیامده؟ می گوید اهمیت ندارد، چطور مهدی اهمیت ندارد در نزد شماها که می گویید روایاتش متواتر است عقیده اجماعی ما هست به وسیله او هدایت می شویم هر کس او را انکار کند کافر است؟ چطور اینقدر باز این بی اهمیت می شود؟ که انکار او می شود انکار الوهیت خدا طبق حرف آقای بن باز که ما هفته های گذشته هم آوردیم، باز بیننده نگهش می دارد که در قرآن نیست پس وجود ندارد، می گوید پیغمبر، خوب دقت کنید انحراف را، بی سوادی و جهالت اینها را شما خوب دقت کنید، می گوید پیغمبر ثابت است که گفته مهدی می آید روایاتش هم متواتر است و او متصل به وحی است هر آنچه که می گوید از جانب خدا است، پیغمبر از جانب خدا، پس طبق حرف آقای انصاری و اجماع تمام مسلمین هر آنچه که پیغمبر می گوید آیات سوره نجم او از روی هوا و هوس سخن نمی گوید از جانب وحی می گوید پس پیغمبر از جانب خدا گفته است مهدی خواهد آمد، بعد آقای انصاری چه می گوید؟ برای که گیر کرده، یک کلام نمی تواند بگوید چه کسی گفته اصلاً اساساً همه چیز باید در قرآن باشد؟ چه کسی همچین حرفی را زده؟ بلکه إن شاءالله ما ثابت می کنیم طبق مبانی اهل سنت، سنت قاضی و اولا است بر قرآن طبق حرف خودشان، یک کلام نمی تواند بگوید چون چند سال است به این روش آمدند، می گوید ببینید مهم نیست اگر مهدی نیاید اشکالی وارد می شود؟ بله که اشکال وارد می شود آقای بی سواد، اگر مهدی موعود نیاید یعنی این است که پیغمبر بشارتی داده است روایاتش در نزدشما متواتر است در نزد ما هم همچنین، طبق حرف خودتان متصل به وحی است یعنی سخن خدا را گفته است و اگر نیاید یعنی اینکه یا پیغمبر و خدا دروغ گفتند یا اشتباه کردند یا اینکه بدا حاصل شده خدا یک امری را گفته دستوری داده الآن بداء حاصل شده حکم آن عوض شده که شما بداء را هم جزء خرافات، بدعت ها و شرک می دانید إلی ما شاءالله برایش برنامه رفتید در نقد آن، پس من سؤال می پرسم از شما وهابی  ها و سلفی ها، گفتم سنت چالشی شده برای شما اهل سنت و وهابیت، مهدویت تان را از قرآن برای ما ثابت کنید اگر مرد آن هستید بسم الله، ما دو سه هفته این سؤال را داریم مطرح می کنیم پاسخی نگرفتیم.

جناب آقای احمدی عزیز سلام علیکم

بیننده:

السلام علی من اتبع هدی، اللهم صلی علی محمد و آل محمد الأئمة المهدیین و سلم تسلیماً کثیرا

آقای شریفی وقت می دهی صحبت کنم یا می خواهی بپری وسط حرفم من را قطع کنی، از اول به من بگو، اگر وقت نمی دهی من بروم

استاد شریفی:

شما ظاهراً باید از اتباع آقای احمد بصری باشید با این ورودتان، درست است آقای احمدی؟

بیننده:

من از ایمان داران به سید علیه السلام هستم بله، با قرآن و سنت ایمانم را بدست آوردم، وقت می دهید صحبت بکنم یا نه؟

استاد شریفی:

بله دعوا که نداریم دوست من یک مقدار هم آرام تر هم آهسته تر ما در خدمت شما هستیم و نه تنها وقت به شما می دهیم بلکه خوشحالیم که شما تماس می گیرید حالا شما سؤال دارید یا بنده سؤال بپرسم که من الآن سه هفته چهار هفته یک موضوع را شروع کردیم آن هم بحث راه شناخت حجت خدا و مطالبی که آقای احمد امام شما مطرح کرده که خلاف روایت است، یا ایشان دروغ گفته یا ایشان جاهل است، امام طبق روایاتی که ما آوردیم او عالم است به همه لسان ها زبان ها و لهجه ها و آقای احمد این صفت را ندارد، و ائمه تصریح کردند کسی که این صفت را ندارد امام نیست، شما پاسخ برای این مطلب دارید آقای احمدی؟

بیننده:

اتفاقاً من برای جواب به همین آمدم

استاد شریفی:

بفرمایید در خدمت تان هستیم.

بیننده:

شما تهمت می زنید بعد می گویی دعوا نداریم، دعوا از این بیشتر چیست دشمنی داری شما، این را من به شما بگویم بیننده ها هم بدانند، ما به دستور بعضی از مسئولین و خادمین جمع شدیم، شبهاتی که علیه سید علیه السلام و این دعوت مبارک توسط معاندین مخصوصاً شما منتشر می شود را جمع بکنیم رویش تحقیق علمی بکنیم و به آنها پاسخ بدهیم الحمد الله، امشب هم یکی از این پاسخ های مستدل و کوبنده  را من می خواهم در مقابل همه بیننده ها بدهم همه بفهمند، شما هم اگر به من وقت بدهید وفقکم الله

استاد شریفی:

ما خیلی هم خوشحال می شویم که شما تشریف آوردید ان شاء الله هر هفته شما و دوستان دیگر تان بیایند به شرطی که باز بعداً بر علیه شما هم بیانیه صادر نشود که شما هم جزء اتباع بی سواد و مزدور احمد بودید، چون معمولاً هر کدام از شما که آمدید آخرش دیگر دوستان شما همچین حرف هایی زدند، ما الآن در خدمت شما هستیم ان شاء الله آن تحقیقاتی هم که شما می فرمایید که دارید انجام می دهید روی شبهات ما و مطالب ما، این را بگویم چندین ماه است اینها را داریم می شنویم، همان زمان مناظره بنده با آقای کهندل هم در همان گروه آقای کهندل همین بحث مطرح شد که ما یک لجنه ای تشکیل بدهیم و شبهاتی که شبکه حضرت ولیعصر و آقای حسینی قزوینی و بنده نوعی و استاد هوشیار و اینها دارم مطرح می کنیم که مثلاً جواب بدهید، الآن هم تشریف آوردید ما در خدمت تان هستیم؛ سؤال را مطرح کردیم شما هم آمدید پاسخ کوبنده بدهید ما را رسوا کنید، ما در خدمت شما هستیم بفرمایید.

بیننده:

بله من می خواهم حرف حق را بزنم از کلام ثقلین، مستقیم می خواهم از کلام ثقلین به شما بگویم نه به واسطه این علمایی که دین را به نفع خودشان تفسیر می کنند، آقای شریفی شما ادعا کردی راه شناخت حجت خدا این است که ائمه را امتحان بکنیم، آقا شیعه باید در نزد ائمه برود زانوی تلمذ بزند پیش امامش نه اینکه مثل امام باشد شاگردش را امتحان بکند، شیعه برود حجت های خدا را امتحان بکند؟ این چیست که شما یاد می دهید این حرف های باطل چیست، آیا شما خودت همه زبان ها را بلد هستی یا نه، که می آیی به سید علیه السلام ایراد می گیری، سید علیه السلام همچین صفتی ندارد پس بر حق نیست این چه استدلال الکی است این حرف شما آقای شریفی خیلی بچگانه است همین نشان می دهد که شما چقدر از سیره حضرت پیامبر دور هستید من خیلی ساده جواب کوبنده به شما می دهم، آیا حضرت پیامبر اسلام وقتی می خواست سران پادشاه فارس و روم را دعوت به اسلام بکند به زبان فارسی نامه نوشت برای پادشاه فارس یا به زبان عربی نامه نوشت؟ متن نامه در کتب تاریخی موجود است، شما که نمی توانی انکار بکنید، نامه به زبان عربی بوده، الله اکبر شبهه پاسخ داده شد، حضرت پیامبر زبان های دیگر را بلد نبود این هیچ اشکالی ندارد هیچ عیبی ندارد، شما شبهه ای کردی که باعث شده حضرت پیامبر را زیر سؤال بردی ، باید استغفار کنی آقا، اگر پیامبر زبان های دیگر را بلد بود چرا نامه هایی که به سران کشورها نوشت به زبان خوشان ننوشت، این ثابت می کند که پیامبر فقط عربی بلد بود، حالا وقتی خود پیامبر عربی یاد داشته باشد زبان های دیگر بلد نباشد چه اشکالی پیش می آید که سید علیه السلام همینطور باشد.

استاد شریفی:

حالا اجازه هست من صحبت بکنم؟

بیننده:

صحبتی نداری حرف بزن

استاد شریفی:

خیلی خب، شما فارسی بلد هستید الآن فارسی صحبت کردیم با هم دیگر، آقای احمدی چرا همه مردم همه مسلمین به همه زبان ها که در هر کشوری انگلیسی ایرانی، ترکیه، پاکستان، هند هر زبانی برای خودش دارد چرا همه ما نمازمان را عربی می خوانیم آقای احمدی؟ یعنی شما الآن نمازت را عربی می خوانی و واجب است عربی بخوانی فارسی بلد نیستی؟ دوست بزرگوار چندتا نکته را یاد بگیر اولاً من نگفتم امام را امتحان کنیم، روایت آوردم راه شناخت امام، چطور امام را از مدعیان دروغین  بشناسیم، این نکته اول، نکته دوم گفتی شما خودت بلد هستی همه زبان ها را خب من ادعای امامت ندارم ادعا هم نکردم که بلد هستم، چون یک من بلد نیستم چون امام نیستم هم این علم را ندارم، احمد ادعای امامت کرده و می  گوید من امام هستم و باید این صفت را داشته باشد طبق روایات آیا دارد، من الآن یک روایت خدمت شما بخوانم دوباره، ببینید بینندگان عزیز دقت کنید کتاب «اصول کافی»، مرحوم کلینی کتاب الحجه بابی که امام را چگونه بشناسیم و دلیل بر امامت امام چیست، حدیث شماره 7، ابو بصیر می گوید به امام کاظم گفتم قربانت بگردم امام به چه دلیل شناخته می شود، گفت چند خصلت،

با همه مردم جهان به هر زبانی می تواند سخن بگوید و اهل هر زبانی می  تواند بدون مترجم گفت و گو کند.

اصول کافی، کلینی، کتاب الحجة، حدیث 7

بعد می گوید که دیری نگذشت که مردی از خراسان آمد با امام فارسی صحبت کرد  از امام سؤالی پرسید امام به فارسی جوابش را داد، آن شخص گفت یا بن رسول الله من عربی بلد هستم صحبت کنم، اما گفت نه متوجه باش من حجت خدا هستم، گفتار هیچ انسانی پرنده ای جانداری زبان آنها بر من امام پوشیده نیست، وگرنه چه فرقی بین من و آن غیر امام و هر کس این خصال را ندارد امام نیست، خب این روایت جناب آقای احمدی، پس امام باید این صفت را داشته باشد، آقای احمد بصری ندارد شما پرسیدی که پس پیغمبر چرا نامه ها را به زبان فارسی ننوشته به پادشاه ایران، یا به زبان های دیگر، هم را عربی نوشته، گفتم به همان دلیلی که خداوند زبان عربی را انتخاب کرد بعنوان زبان رسمی اسلام، و نماز را که واجب است بر همه مسلمین باید به زبان عربی خوانده بشود هر کس در هر کشوری و در هر زبانی هم که هست، حالا من از شما سؤال می پرسم شما می گویید پیغمبر بی سواد بود، سواد خواندن و نوشتن نداشت فقط عربی بلد بود، این حرف شما دقیقا حرف وهابی ها است، آنها هم برای اینکه یک سری افرادی را کنار پیغمبر قرار بدهند همان کاری که آقای احمد بصری کرده، از فضائل و از آن جایگاه و صفات خاص پیغمبر و ائمه می زنند تا یک سری افرادی را کنار اینها قرار بدهند، احمد هم همین کار را کرده، آیا شما واقعاً معتقد هستید به مانند وهابیت که پیغمبر بی سواد بوده آقای احمدی؟

بیننده:

اولاً که به ما تهمت نزن شما اهل غلو هستید، دور از قرآن هستید والله که دور از قرآن هستید، آیا خداوند در قرآن به پیامبرش گفته که شما کامپیوتر هستی؟ آیا خداوند در قرآن به حضرت پیامبر فرموده شما نرم افزار مترجم هستی، نخیر خداوند فرموده پیامبر بشری است مثل شما، فرقش فقط وحی شدن احکام و عقاید اسلامی   است، نه زبان دانستن های زیاد و اینها، حرف شما مخالف قرآن است فارسی حرف زدن که وحی نیست که در نتیجه خیلی طبیعی هست، مثل بشرهای دیگر که بلد نیستند همه زبان ها را، حضرت پیامبر هم بلد نباشد، چون بشری هست مثل ما فوق بشر نیست که، خود قرآن می گوید حضرت پیامبر حتی سواد خواندن و نوشتن نداشت امی بود، چه برسد به فارسی بلد بودن و همه زبان ها بلد بودن، بیننده های محترم شما قضاوت بکنید آیا قرآن راست می گوید که حضرت پیامبر با ما هیچ فرقی نداشته غیر از وحی شدن، آقای شریفی می گوید فرقش این است که همه زبان ها را بداند، قرآن می گوید نه هیچ فرقی نداشته، این می گوید نه همه زبان ها را بداند، من فقط از قرآن برای شما دلیل آوردم آقای شریفی حالا ببینم شما این قرآن را این دلیل قرآنی را رد می کنی یا قبول می کنی.

استاد شریفی:

این حرفی که آقای احمدی می زند حرف امامش است، حرف آقای احمد بصری است، که تبعیت می کند از همان سلفی ها و وهابی ها که این امی را در قرآن به این عنوان گرفتند که پیغمبر نعوذبالله یک انسان بی سوادی بود که سواد خواندن و نوشتن هم نداشت، که آقای احمد بتواند خودش را جا بیاندازد، دوست من آقای بزرگوار امی به این معنا نیست، امی یعنی او شاگردی کسی را نکرده، استاد ندیده، علم پیغمبر از جانب خدا آمده، بینندگان عزیز دقت کنید این کتاب را ببینیم، کتاب «عقاید اسلام و از تو درباره روح می پرسند» صفحه 193، آقای احمد چه می گوید:

این موضوع بیان می کند اشکالی ندارد که پیغمبر امی باشد و نخواند و ننویسد، و اشکالی ندارد که ایشان متون تورات و انجیل را نداند یا آنان را حفظ نباشد، هر کس که مدعی خلاف این شود غلو کننده است،

عقاید اسلام و از تو در باره روه می پرسند، ص 193

آقای احمد می گوید پیغمبر سواد خواندن و نوشتن نداشت،

کتب الهی دیگر را هم نمی توانست بخواند، و هر کس چنین اعتقادی نداشته باشد غالی است،

که غالی مورد لعن پیغمبر و اهل بیت قرار گرفته،

و خودش را دچار موضوعی کرده که دلیلی بر آن ندارد و تنها هوای نفس او است که این عقیده را به گردن او انداخته که رسول خدا توانایی خواندن و نوشتن دارد، بیشتر از این نیز که در مرحله اثبات این توانایی هستند و منظور آنها تطبیق دادن نمی  باشد، یعنی ثابت نشده که رسول خدا می خواند و می نویسد، بلکه برعکس  ثابت شده است و تاریخ نشان می دهد که ایشان به فردی نیاز داشتند که برایشان بخواند و بنویسد، لذا کاتبان وحی داشتند و آنچه در جهان خارج برای افرادی که در تماس با پیامبر  بودند ثابت شده است این که ایشان نمی خواند و نمی نوشد و چرا که ایشان بی سواد بود، به همین دلیل این موضوع را روایت کردن که کسی ایشان را در حال خواندن و نوشتن ندیده است، بنابراین حتی اثبات اینکه ایشان توانایی خواندن و نوشتن داشته است فایده ای برای منتفی کردن امکان این که رسول یا خلیفه خدا در زمین در عمل نمی خواند و نمی نوشت (یعنی امی بود) ندارد. پیغمبر به صحیفه هایی از تورات موسی نیازمند بود که برایش نقل شود و ایشان و علی علیه السلام نسبت به خواندن آن توانایی نداشتند چرا که این صحیفه ها به زبان دیگر غیر از عربی بود.

آقای احمد همه این تهمت ها را زده، امام شما آقای احمدی، که پیغمبر بی سواد بوده امیرالمؤمنین بی سواد بوده اینها وقتی می خواستند متنی را بخوانند یک مترجم برایشان می آورده، همه اینها را نوشت ادعا کرده توهین کرده به این دلیل که فقط بیاید این را بگوید،

این موضوع مطلب مهمی را که برخی افراد مدعی می شوند که حجت خدا باید همیشه و در همه حالت ها همه زبان ها را بداند نفی کند.

آقای احمد همه این اهانت ها را کرده فقط سر این موضوع که خودش را به این عنوان بتواند جا بزند کنار پیغمبر و ائمه که کسی نتواند به او اشکال بگیرد که این امام شما که سواد ندارد، این زبان های دیگر را بلد نیست، عربی را هم کلی غلط غلوط می خواند، می گوید خب پیغمبر هم بی سواد بود، امیرالمؤمنین هم بی سواد بود، بعد نتیجه می گیرد.

ایشان در این عالم مانند بقیه مردم مسائل زیادی را نمی داند، فقط مطلبی را می داند که شاگردی کسی را کرده یاد گرفته است.

این پیغمبری که امام شما دارد معرفی می کند این ائمۀ که دارد معرفی می کند، این آقا می گوید پیغمبر و ائمه فقط چیزهایی را می دانند که شاگردی کردند در نزد مردم ما در روایت مان داریم که علم امام لدنی است از جانب خدا علم به او می رسد، روایت داریم از آقا رسول خدا به اهل بیت و ائمه چیزی نیاموزید آنها برتر هستند  از همه شما، این کلام آقای احمد بصری حالا برویم ببینیم معنی امی یعنی چه؛ شما که اینقدر ادعا می کنید بفهمید.

این هم کلام اهل بیت، کتاب «بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد» در این کتاب باب 4، صفحه 473،

بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد، باب 4، ص 473

در اینکه رسول خدا به تمام زبانها می توانست بخواند و بنویسد

راوی سؤال کرده

می گوید از امام جواد علیه السلام پرسیدم چرا پیامبر را امی می گویند، فرمود مردم چه می گویند

وقتی در روایت آمده مردم چه می گویند منظور مخالفین مکتب اهل بیت است، عرض کردم چون می گویند، پیغمبر بی سواد بود قادر نبود چیزی بنویسد، امام جواب فرمود

دروغ گفته اند خدا آنها را لعنت کند،

این لعنت به آقای احمد بصری هم می رسد آقای احمدی،

چگونه چنین چیزی ممکن است در حالی خدا در قرآن چنین آیاتی در رابطه با پیغمبر فرموده است، چگونه چیزی را به آنها می آموخت که خود به خوبی نمی دانست، بخدا قسم که رسولش به 72 یا 73 زبان می خواند و می نوشت و جز این نیست که سبب نامیده شدن او به امی این است که او اهل مکه بود و مکه ام القراء بود چنان که خدای متعال اینگونه در قرآن فرمود.

و بعد روایت بعدی را هم باز نقل می کند که

پیغمبر به همه زبانها می توانستند تبلیغ و النذار کنند

این کلام آقا امام جواد؛ روایت دیگر هم کنار این است ولی نمی خواهم خیلی طولانی بشود الآن شما گفتید پیغمبر بی سواد بوده پیغمبر سواد خواندن و نوشتن نداشته، حرف آقای احمد وامام تان را آوردم، امام جواد تصریح کرده، لعنت خدا بر آن کسی که چنین اعتقادی داشته باشد، امام جواد راستگو است یا آقای احمد بصری شما، این سؤال دوم لطفاً پاسخ بدهید حالا.

بیننده:

شما خودت را مفتضح کردی، هرچه از سید علیه السلام آوردی دقیقاً مطابق قرآن و سیره متواتر حضرت پیامبر بود هیچ اهانتی هم نبود، شاگردی در وحی و در دین اسلام نکردند، دین اشکال داشت اگر می کردند، در مسائل دیگر شاگردی کردند علم آموزی کردند، هیچ اشکالی ندارد، توصیه و دستور اسلام است خود حضرت پیامبر هم در این مسائل شاگردی کردند یاد گرفتند همینطوری است که برای ما الگو است، اگر اینطوری نبود که فایده نداشت، الحمد الله که کار شما به جایی رسیده که در پاسخ به من نمی توانی از قرآن دلیل بیاوری من از قرآن دلیل آوردم، نتوانستی از روایت متواتر اهل بیت دلیل بیاوری که پیامبر زبان های  دیگر بلد نبود، من آوردم، رفتی سراغ یک دانه خبر واحد، آخر مرد حسابی کدام عقل سلیمی آیه محکم قرآن را سیره قدیم و متواتر حضرت پیامبر را با یک دانه روایت خبر واحد که سندش هم معلوم نیست صحیح است یا نه کنار بگذارد، حتی اگر سندش هم صحیح باشد خود اهل بیت خود امام جواد (ع) فرمودند در مقابل قرآن و روایات متواتر این روایت های خبر واحد را بزنید به دیوار و قبول نکنید.

استاد شریفی:

همین تمام شد؟

بیننده:

بله کوبنده تر از این چه می خواهی؟

استاد شریفی:

خب نکته بعدی، متأسفانه این جریان چقدر مطالبش سطحش پوچ و پایین است، می گوید بله پیغمبر در امور دنیوی شاگردی مردم را می کرده، دقیقاً باز همان حرف وهابی ها است، باز هم مخالفین مکتب اهل بیت که پیغمبر در شریعتش متصل به وحی بود اما در امور دنیوی پیغمبر معصوم نیست خطا می کند دچار اشتباه می شود، دچار لغزش می شود، بی سواد است و ...، این حرف این آقا حرف احمد هم هست، البته احمد تناقضاتی هم دارد، من یکی از تناقضاتش را بگویم، که همیشه گفتیم ما از اینها به کتب خودشان مسلط تر هستیم به مبانی خودشان تسلط  مان بیشتر است همانطوری که در منابع اهل سنت و وهابیت هم همینطور است، «پاسخ های روشنگر بر بستر امواج» جلد5،  صفحه 244،

امام مهدی امام و رهبر همه زمین است و امام و رهبر باید  از همه مردم در قرآن عقاید، فقه، و اداره شهرها و بندگان آگاه تر باشد و نمی توان بین امامت و اعلمیت جدایی انداخت

پاسخ های روشنگر بر بستر امواج ج 5،  ص 244،

امامت یک جا می گوید هم امور دنوی و هم امور معنوی و اخروی امام باید افضل از همه باشد، اعلم از همه باشد، خب این یک تناقض از امامت، پس روایت اهل بیت که هیچ، ارزش ندارد ما در جریان شما بخواهیم از کلام اهل بیت مایه بگذارم، از کلام امام خودتان جواب تان را می دهم، پس این حرف شما باطل در این مورد، یک مورد هم کفایت می کند، گفت که علم به زبانها خبر واحد است،  من حدود 300 تا روایت برایت آوردم، اولاً خودتان می گویید ما حق انکار هیچ روایتی را نداریم و یک روایت را هم اگر انکار کنیم کافر هستیم، این حرف آقای ناظم العقیلی است، من حدود 300 تا روایت دارم حدود 8 تا روایت هم تا الآن نشان دادم گفتی پیغمبر امی بوده، روایت آوردم از آقا امام جواد که هر کس چنین حرفی را بزند، از آقا امام باقر هم داریم، ملعون است و لعنت خدا بر او، از شما یک درخواست دارم، یک روایت برای من بیاور که پیغمبر بگوید من بی سواد هستم سواد خواندن ونوشتن ندارم و این حرفی که آقای احمد بصری زده با این روای جور در بیاید، می توانی برای ما بیاوری این روایت را؟

بیننده:

وقتی قرآن گفته که پیامبر امی بوده هیچ نیازی به روایت نیست، از هزار تا روایت هم بهتر است

استاد شریفی:

امی را که من از کلام معصوم معنا کردم به چه عنوان است،

بیننده:

شما اجازه بده من حرفم را بزنم، شما شانتاژ می کنی من را می خواهی به وهابی ها بچسبانی، از خدا بترس این کار نکن، من را به درد سر نیانداز، بعدش هم آن حرفی که آوردی فقط در مسائل وحی بود دنیا نبود، اداره شهرها یعنی همان طریقه صحیح حکومت بر اساس شریعت اسلام، من خیلی ساده از قرآن و روایات متواتر برای شما دلیل آوردم این تناقضی که شما می   گویید در فهم شما است، آن هم بخاطر عنادی که به یمانی موعود سید علیه سلام دارید، من باز هم یک دلیل دیگر از امام علی علیه السلام برای شما می آورم، امام علی را که قبول داری ماه رمضان است دعا کردی، امام علی را قبول داری یا نه؟ مگر در همین کتاب بصائر الدرجات روایت نداریم که امام علی علیه السلام به حضرت پیامبر فرمود من زبان عبری بلد نیستم، من الآن یک دفعه به ذهنم آمد آدرسش را جلوی دستم ندارم؛ ولی تو اگر نمی ترسی اگر مرد هستی این روایت را بیاور همه ببینند، که امام علی (ع) آیا عیب داشته که عبری بلد نبوده، نمی توانی که این را بگویی.

استاد شریفی:

دوباره روایتش را بگویید چه هست روایت

بیننده:

روایت این است که من الآن سندش یادم نیست که امام علی (ع) به حضرت پیامبر می گویند که من عبری بلد نیستم، خودت را به ندانستن نزن، برنامه های گذشته خیلی سریع روایت می آوری اینجا نتوانستی پیدا کنی، اینجا بلد نبودی اینها را ما دیگر بلد هستیم ما را گول نزن، همانطوری که امام علی (ع) عبری بلد نبوده سید علیه السلام زبانهای دیگر را بلد نبوده هیچ اشکالی هم نداشته دقیقاً در آن روایت پیامبر هم به او نمی گوید که ای علی تو چرا عبری بلد نیستی تو مگر حجت خدا نیستی، تو مگر نباید همه زبانها را بلد باشی همچین چیزی نبوده، اگر مرد هستی این روایت را بیاور.

استاد شریفی:

روایت را نشان می دهم ببینید همین است، کتاب «بصائر الدرجات» جلد 1، آقای احمدی تک تک کتاب های شما را خواندیم همه حرف های شما و امام تان را و لیدرهای جریان تان را دیدیم  شنیدیم و خواندیم، مطمئن باش همینطور که از وهابیت هنوز حرف نزده ب بسم الله را شروع نکرده ما اسکنش مطلبش پاسخش حتی تعریف آن شبهه را بهتر از اینها بلد هستیم شما هم همینطور هستید، آن روایتی که شما می گویید این روایت حالا اگر نیست بگوید نیست من بگردم روایت دیگری را پیدا کنم، «بصائر الدرجات» جلد 1، صفحه 298، حدیث شماره 4، همین روایت است، روایت از اینجا نقل می شود داستانش که امام صادق فرمود که الواح حضرت موسی را یک عده ای پیدا کردند آوردند پیش پیغمبر همین است؟

بیننده:

بله همین است

استاد شریفی:

خیلی خب، داستان این است دوستان عزیز؛ بعد جبرئیل به پیغمبر خبر می دهد که این الواح را پیدا کردند می آورند پیش تو و آنها آمدند پیش پیغمبر این را بخوانیم،

روزی قافله ای از یمن به خدمت پیغمبر آمد به آن کوه که رسیدند کوه دهان باز کرد والواح همانطور که در لفافه پیچیده شده بود بیرون آمد به همان صورتی که بر موسی علیه السلام نهاده شده بود آنها را برداشتند، چون آن را بدست گرفتند و خواستند آن را باز کنند و بخوانند به دلشان افتاد که بدان نگاه نکنند و هیبت آن باعث شد بترسند؛ و جبرئیل نازل شد بر پیغمبر و جریان را آگاه کرد چون آنها به خدمت پیغمبر رسیدند ابتدا پیامبر از آنها راجع به آنچه یافته بودند سؤال کردند،

بصائر الدرجات، ج 1، ص 298

خب این الواح حضرت موسی بود، این تیکه ای که پیغمبر الواح را می دهد به امیرالمؤمنین و بعد

امیرالمؤمنین می گوید که یا رسول الله من نمی توانم آن را بخوانم، حضرت فرمود جبرئیل به من گفته که به تو بگویم این الواح را امشب زیر سرت بگذار فردا صبح که برخیزی می توانی آن را بخوانی.

همین است درست است آقای احمدی؟

بیننده:

بله همین است

استاد شریفی:

خب این روایت را شما قبول داری دیگر؟

بیننده:

بله بله آنجا را بیاور که امام علی گفته من عبری بلد نیستم

استاد شریفی:

باشد، پس شما این روایت را آقای ناظم العقیلی مطرح کرده بزرگان شما مطرح کردند در رد روایاتی که ما در بحث صفات امام آوردیم، چندتا چالش دارد این روایت

بیننده:

چرا نشان نمی دهی آن پایین صفحه را؟

استاد شریفی:

دوست من یک لحظه صبر کن اصلاً مانیتور بنده دارد الآن همین روایت را نشان می دهد، من الآن از شما اعتراف گرفتم که این را قبول دارید گفتید بله، بیننده های عزیز تا الآن این آقا دست و پا می زد تمام حرفشان هم این بود که پیغمبر بی سواد است، هرچه که یاد دارد چیزهایی بوده که از مردم یاد گرفته، پیغمبر بی سواد است از مردم یاد گرفته هرچه که می داند، سواد خواندن و نوشتن ندارد، دارم می گویم تکرار می کنم به این دلیل، برگردیم صفحه قبل.

چون آنها به خدمت پیغمبر رسیدند ابتدا پیامبر از آنها راجع به آنچه یافته بودند سؤال کرد آنها عرض کردند ما از کجا دانستید که ما چیزی پیدا کردیم، حضرت فرمودند خدا به من خبر داد و آن همان الواح است، همگی شهادت دادند و الواح را تقدیم پیغمبر کردند، حضرت بدان نظری افکنده با اینکه به عبرانی نوشته بود، پیغمبر آن را خواندند.

آقای احمدی این روایت که می گوید پیغمبر زبان عبری بلد بود، و عبرانی خواند شما که تا الآن می گفتی پیغمبر بی سواد بوده، امامتان می گفت که  هیچ جا ثابت نشده است، در هیچ جای تاریخ، نه در حدیث نه در تاریخ  که پیغمبر کتاب های تورات و انجیل و زبانهای دیگر را پیغمبر خوانده باشد، خب الآن که آقای احمد بصری کذاب و دروغگو درآمد چه پاسخ می دهی؟

بیننده:

علم غیب داشته با علوم دنیا این حرفها را نداریم، پیامبر وحی را بلد بوده، کلام من روشن و واضح است از قرآن دلیل آوردم از روایت متواتر دلیل آوردم، از امام علی (ع) هم روایت آوردم که بلد نبودند زبان های دیگر هیچ اشکالی ندارد، شما آمدید

استاد شریفی:

شما هیچ روایتی نیاوردی تا حالا همین یک روایت را آوردی که این روایت هم  کل اعتقادات شما را بر باد داد که،

بیننده:

صبر کن، شما آمدی بخاطر عنادی که به سید علیه السلام دارید، ایرادهای بنی اسرائیلی می کنید، این شبهات و این ایرادهای بنی اسرائیل را نه من جواب دارم نه پیامبر جواب داشت، نه خدا جواب داده فکری به حال خودت بکن که عذاب الهی

استاد شریفی:

آقای احمدی چه دارید می گویید شما که نه خدا جواب داد نه پیغمبر، آقا ببین خیلی راحت فارسی ساده روان، نه اینقدر عصبانی شو نه این‌قدر تند تند حرف بزن، به تو وقت می دهیم عزیز من، شما تا الآن و امامتان ادعا می  کردید که پیغمبر سواد ندارد یک بی سوادی بوده که اصلاً ثابت نشده و هیچ جا نقل نشده که پیغمبر بجز عربی چیزی خوانده باشد یا چیزی نوشته باشد، احمد صراحتاً می گفت پیغمبر نه تورات، نه انجیل نه کتب ادیان الهی گذشته را بلد نبود بخواند، اینجا در این روایت که من از تو اعتراف گرفتم گفتم قبولش داری؟ گفتی بله، در این روایت پیغمبر الواح حضرت موسی را که زبانی عبرانی بود پیغمبر اینها را می خواند، اینها را خودش خوانده، این را می خواهی چه جوابی بدهی؟

بیننده:

شما چرا آن طرفش را نشان نمی دهی؟ آن طرفش را نشان بده،

استاد شریفی:

آن‌طرفش را نشان می دهم این را اول بگو چکارش کنیم؟

بیننده:

نه جواب نمی دهم اول آن طرفش را نشان بده

استاد شریفی:

این را چکار کنیم تا برویم سراغ بقیه روایت،

بیننده:

چرا آن طرفش را نشان نمی دهی می ترسی؟

استاد شریفی:

آقا این روایت از نظر ما که قبول نیست شما گفتی قبولش داری، این روایت از نظر سند اشکال دارد، بنده برای آقای ابو محمد ترجمه ای پیدا نکردم از نظر سند این شخص مجهول است من ترجمه ای پیدا نکردم، روایت خبر واحد است، طبق مبنای خودتان، که احمد تصریح می کند خبر واحد حتی در احکام فقهی هم حجیتی ندارد، این خبر واحد است، نکته سوم، روایت تعارض دارد با روایات متواتری که بنده ادعا کردم گفتم حدود 300 روایت که ائمه و اهل بیت علم همه زبانها را داشتند؛ نکته چهارم، روایت تعارض دارد با روایات دیگر که امیرالمؤمنین و ائمه به زبان ائمه صحبت کردند و کتب تورات و انجیل را خوانده اند، من که این روایت را قبول نکردم، شما قبول کردی، گفتی قبول دارم، الآن از شما سؤال می پرسم، من این همه روایات آوردم با این روایت هم خودتان را رسوا کردید، اینها را که چپ و راست در کانال های تلگرامی خودتان می گذارید چرا قبلش را قیچی می کنید، چرا قبلش را سه نقطه می گذارید همین یک تیکه را می گذارید؟ چرا قبلش را نمی نویسید که پیغمبر عبرانی خوانده است و زبان عبرانی بلد بوده، الآن امامت می گوید این ثابت نشده خودت یک روایت آوردی، جواب این تناقض و تعارض را دو دقیقه وقت می دهم در خدمت شما هستیم بفرمایید.

بیننده:

خب شما خودت تناقض کردی قیچی کردی آن طرف روایت را که من استدلال کردم را چرا نمی آوری چرا ترسیدی نشان بدهی پایین صفحه را نشان ندادی، نشان بده، آن قسمتی که امام علی می گوید من عبری بلد نیستم را نشان بده

استاد شریفی:

خب آن را که نشان دادیم دیگر، دوست من، بفرمایید بینندگان عزیز، این هم این چیزی که این آقا می گوید بفرمایید این را الآن نشان دادم،

بیننده:

امام علی حجت خدا هست یا نیست؟

استاد شریفی:

دوست من اصلاً ما این روایت را قبول نداریم، من با شما فارسی صحبت کردم دیگر،

بیننده:

خوب شد تناقض خودت را نشان دادی، همینجا می خواستم برسم، بیننده های عزیز من این را می گویم و خدا حافظی می کنم، که جدل می شود خودش بالا دو دقیقه قبل روایت خبر واحد را آورد به من گفت این خبر واحد را باید قبول بکنی، من گفتم خبر واحد است،

استاد شریفی:

آقای احمدی می گویم 300 تا روایت داریم شما 300 تا روایت را خبر واحد می دانی؟

بیننده:

من هم همین را می گویم ،خودش الآن تعارض دارد، من گفتم این روایتی که شما آوردی تعارض دارد با قرآن، تعارض دارد با سیره پیامبر می گفت نه، با روایات متواتر تعارض دارد، آنجا قبول نبود الآن خودش دارد سند دلیل ما را می آورد.

استاد شریفی:

آقای احمدی جواب دیگری دارید یا از خدمت تان خدا حافظی کنیم،

بیننده:

من همین را فقط می خواهم جواب آخر به شما بدهم، جواب از قرآن و روایات متواتر دادم این ایرادهای بنی اسرائیلی شما این شبهات بنی اسرائیلی شما را من نمی توانم، من هیچ اشکالی ندارد بگویم، سؤال علمی داری جواب می دهم،

استاد شریفی:

آقای احمدی یک روایت دیگر به شما نشان می دهم بحث را جمع کنیم، در تناقضات خودتان، این جریان شما همین است، فرقه شما همین است، هرچه که بگویید از همان استدلالات خودتان بطلان تان را ثابت می کنیم، همانطور که از کتب تان بطلان تان را ثابت می کنیم.

کتاب «اصول کافی» مرحوم کلینی، در جلد2، حدیث 1، باب دارد مرحوم کلینی در این که همه کتب نازله از جانب خدا که نزد ائمه است و با هر زبانی که بود آن را می دانستند، روایت شماره اول امام نقل می کند به یکی از اهل تورات،

کتاب مذهبی خود را چطور می دانی؟ گفت من بدان عالم هستم، فرمود آن را خوب می فهمی؟ گفت بسیار خوب می فهمم، ایشان گفت ابوالحسن آغاز کرد به خواندن انجیل

اصول کافی، کلینی، ج 2، حدیث 1

بعد آن شخص مسیحی گفت

 پنجاه سال است که تو یا مانند تو را می جستم، بعد به پروردگار خود ایمان آورد و ایمان ثابت و درست یآورد و آن زنی که همراهش بود ایمان آورد،

حالا ادامه اش ببینیم چه می گوید، عرض کرد آن شخص گفت

تورات و انجیل و کتب انبیا از کجا به دست شما است، فرمود همه آنها از خودشان به ما ارث رسیده است، و چنانچه که می خواندند آن را می خوانیم،

یعنی همان لهجه ای که آنها می خواندند کتب الهی که از جانب خدا آمده حضرت عیسی حضرت موسی و دیگر انبیاء الهی که صاحب کتاب بودند، امام می گوید ما می خوانیم به همان لهجه و زبانی که آنها می خواندند از آنها به ما ارث رسیده.

چنانچه خود انبیا بیان می کردند بیان می کنیم به راستی خدا در زمین خود حجت نمی گمارد که از چیزی پرسش شود و بگوید من نمی دانم، آقای احمدی و آقای احمدی ها به والله قسم حق خیلی روشن و واضح است، خیلی روشن و واضح است، فقط یک مقدار این عینک تعصب تان را باید بردارید یا جابجا کنید. من ممنون هستم از شما امیدوارم که باز هم تماس بگیرید شما و دیگر اتباع احمد، تماس های شما راهکاری است برای مخاطبی و بیننده های ما.

باور کنید سخت است بحث کردن با اتباع جریان احمد بصری به این علت که متأسفانه از منطق و، چطور بگویم که احساس نکنند دارم توهین می کنم، ولی واقعاً خیلی سخت است برای من بحث کردن با اینها بخاطر اینکه هیچ رنگ و بویی نبردند از فهم از منطق این دو دوتا چهارتا را هم مطرح می کنیم، بیست دقیقه صحبت می کرد عین وهابیت که پیغمبر بی سواد بوده هیچ چیز حالی اش نبوده پیغمبر فقط هرچه که شاگردی مردم کرده، روایت می آورد می گوید این روایت را من قبول درام احتجاج می کند و ما از همان روایت ثابت می کنیم که امامت و شما تا الآن دروغ می گفتید جاعل بودید، این روایت می گوید پیغمبر این علم را دارد، بعد می گوید شبهه است، حرف هایش هم تکراری است ما بارها  این حرف ها را از اتباع دیگر احمد هم شنیدیم، هرچه که می گوییم، اینها شبهه است شبهه پاسخ ندارد، راه شناخت حجت خدا شبهه نیست، یعنی چه شبهه پاسخ ندارد؟، من به آن مذهبی که شبهاتش را نتواند پاسخ بدهد کافر هستم، یک شبهه شما بر علیه شیعه بیاور که من نتوانم جوابش را بدهم، این چه مذهبی است که شما شبهات تان را نمی توانید پاسخ بدهید، بعد می گویید شبهه پاسخ ندارد، نه شبهه پاسخ دارد مذهب شما مذهب باطلی است.

بیننده بعدی که در خدمت شان هستیم آقای امیر آقای عزیز از گلستان، سلام علیکم جناب امیرآقای عزیز،

بیننده:

سلام علیکم خسته نباشید خدا قوت استاد واقعاً خسته نباشید من ممنون هستم از برنامه های عالی که شما دارید، هفته پیش یک بحثی را عنوان کردید مهدویت از دیدگاه اهل سنت کتاب هایی را معرفی کردید از دیدگاه اهل سنت، من از شما خواهش می کنم مجدداً این کتب را معرفی کنید، صفحاتی را هم که اشاره کردید این صفحاتش را هم به ما نشان بدهید؛ ممنونم از زحمات شما و همه عوامل برنامه.

استاد شریفی:

خواهش می کنم حالا چون این کتاب ها بخصوص این کتاب هایی که ما در این چند برنامه ارائه کردیم کتبی است که در نرم افزارهای روایی و حدیثی اهل سنت هم نیست، یعنی کتبی است از علمای معاصر یا علمای مکتب دیوبند هند که ما از مشهد زاهدان  وسیستان و بلوچستان و از کتاب  فروشی های خود اهل سنت تهیه کردیم، ان شاء الله من این قول را می دهم که ما یک سری از این اسکن هایی که در برنامه از آن استفاده کردیم این اسکن ها را تحت یک مقاله ای روی سایت مؤسسه حضرت ولیعصر (عج) قرار بدهیم که شما هم بتوانید اسکن ها را دانلود کنید، و خود اسکن ها را داشته باشید، اینطور بهتر است امیر آقای عزیز؟

بیننده:

خیلی عالی می شود هرچه زودتر باشد بهتر است، ممنونم از شما خدا خیر بدهد

استاد شریفی:

خواهش می کنم بروی چشم ان شاء الله که انجام وظیفه خواهیم کرد دعا کنید خدا یک مقداری به ما قوت بیشتری بدهد که بتوانیم با سرعت بیشتری آنچه که شما خواستید را انجام بدهیم ان شاء الله. بزرگوارید دعایمان کنید خیلی متشکر و ممنون از لطف شما، بیننده بزرگوار بعدی که در خدمت شان خواهیم بود، آقای علیزاده بزرگوار از کرج، سلام علیکم جناب آقای علیزاده.

بیننده:

سلام علیکم جناب آقای شریفی خسته نباشید، واقعاً خدا یار و یاورتان باشد با این آقایانی که دیگر هیچ چیز ندارند یعنی عقایدشان اینقدر تو خالی است با یک انگش همه چیزشان به هم می ریزد، من اولاً تشکر می کنم از شما من زنگ زدم در رابطه با آن آقای محمد آقا که زنگ زده بودند با آقای ترشابی واقعاً دست شان درد نکند که این آقای ترشابی را در دو راهی سه راهی نه در هزار میلیون راهی گذاشته بودند، من می خواستم بگویم آقایانی که معتقد هستند احادیث مهدویت متواتر است و کسی که مهدویت را قبول نکند کافر است، ما که هیچ کس ادعا نمی کند نه علمای بزرگ شیعه نه علمای بزرگ آنها که حضرت مهدی چه زمانی ظهور می کند، این دست خداوند متعال است، شاید یک دقیقه دیگر ظهور بکند ان شاء الله شاید 50 سال دیگر، من می خواهم بگویم فردا این امام شما این مهدی شما شاید ظهور بکند چه زمانی می خواهد به دنیا بیاید؟

استاد شریفی:

احسنت درست است دقیقاً، اتفاقاً جناب آقای علیزاده ما یک سری یک مناظره ای کردیم با این آقای عقیل هاشمی در فضای مجازی در مسئله مهدویت فکر کنم برای یک سال پیش بود و این آقا پخش هم نکرد این را، نه در شبکه خودش نه در کانال فضای مجازی خودش، ما یک سؤال مطرح کردیم آنجا گفتیم آقا اهل سنت معتقد به مهدویت هستند بله، سؤال پیش می آید طبق روایات اهل سنت حداقل سنی که باید مهدی اهل سنت هنگام ظهور داشته باشد، حداقل که به سن بلوغ رسیده باشد دیگر، درست است آقای علیزاده

بیننده:

بله ما هم همین را می گوییم

استاد شریفی:

حداقلش 18 سال که خودشان روایت دارند می گویند در سنین جوانی ایشان ظهور می کند، بعد بگوییم حداقل 18 سال، آیا امکان دارد هفته دیگر مهدی اهل سنت ظهور کند؟ اینها دو حالت دارد یا باید بگویند خیر، خب ما دلیل می خواهیم، یعنی مثلاً چه دلیلی اهل سنت روایت ارائه کنند که پیغمبر گفته باشد مهدی اهل سنت سال 1500 هجری قمری یا سال 1500 شمسی ظهور می کند که بگوییم طبق این روایت الآن موقع ظهور نیست، یا راه دوم بگویند ما علم غیب داریم، که مهدی الآن ظهور نمی کند، که هردوی این دوتاش باطل است، نه چنین روایتی دارن نه ادعای علم غیب دارند، مورد سوم، پس باید بگوید احتمال دارد همین هفته مهدی اهل سنت ظهور کند، خب مهدی اهل سنت الآن ظهور کند این هفته حداقل باید 18 سال سنش باشد، یعنی 18 سال قبل به دنیا آمده باشد، چطور الآن با این قاطعیت پس اینها معتقد هستند می گویند مهدی اهل سنت به دنیا نیامده؟

بیننده:

بله دیگر هیچ جوابی متأسفانه یا خوشبختانه ندارند خودشان را رسوا می کنند من از آقای محمد آقا هم خیلی تشکر می کنم، از برنامه های خوب شما هم تشکر می کنم خدا یار و یاورتان باشد با این اتباع احمد.

استاد شریفی:

دعا کنید خدا صبر به ما بدهد

بیننده:

بله خدا شاهد است من دعا می کنم برای همه کارشناس ها خیلی ممنون تشکر خداحافظ

استاد شریفی:

خیلی ممنون زحمت کشیدید، من عذر خواهی می کنم از دیگر بینندگان عزیزی که پشت خط بودند وقت برنامه ما تمام شد، مجالی نیست تا عزیزان دیگری در خدمت شان باشیم ان شاء الله هفته های دیگر در خدمت شما بزرگواران خواهیم بود، به همین دلیل همیشه می گوییم حضور مخالفین را غنیمت می شماریم چون صحبت های شما سخنان شما و استدلالات شما و پاسخ هایی که از جانب تشیع برای صحبت های شما هست بهترین راه اثبات حق و حقیقت است، همین که امشب هم مشخص و واضح شد، من جمع کنم بحث امشب مان را.

جناب آقای احمدی تماس گرفتند از اتباع احمد بحثی را داشتیم، ثابت کردیم آنچه که اینها مدعی هستند در آن دچار تناقض و تعارض هستند، و اینها به دنبال زیر سؤال بردن مقامات و صفات پیامبر و ائمه معصومین هستند به این دلیل که می خواهند یک جنس کپی و قلابی را در کنار یک جنس اصل، ناب و عتیقه، قرار بدهند و امشب هم دیدیم در بحث مهدویت در شبکه های وهابی چالشی برای آنها درست شده است، چالش اهل سنت و وهابیت، مهدویتی که شما به آن معتقد هستید، روایات متواتر اجماعی انکار او کفر این مهدویت را از قرآن برای ما ثابت کنید، آقای ترشابی، حالا کلیپ های دیگر نرسیدیم ان شاء الله هفته های بعد، آقای ترشابی و دیگر کارشناسان ایشان مثل آقای انصاری و دیگران در این چالش دست و پا می زنند از یک طرف می گویند روایت صحیح داریم، قبول درایم اما در قرآن چون نیامده نمی پذیریم، جای دیگر گیر می کند، نه قرآن درست است نیامده بصورت صریح اما روایت صحیح داریم قبول می کنیم، خب پس اگر شیعه هم معتقد باشد که مهدویت را با روایات صحیح و روایت متواتر از پیغمبر قبول دارد، در قرآن آمده است، نه بصورت صریح شأن نزول تفسیر و کنایه همانطور که آقای ترشابی هم گفت چرا به شیعه پس اشکال می گیرید؟ همین اشکال به خودتان وارد است، می گویید شیعه اعتقاد دارد مهدویت یکی از مسائل مهم اعتقادی است، گفتیم خب خود علمای اهل سنت همین را مطرح کردند، روایاتش متواتر عقیده او اجماعی انکارش هم کفر است.

امیدوارم که کمی این عینک تعصب کنار زده بشود و سؤالات ما را بتوانید پاسخ بدهید، قطعاً اگر سؤالات ما را پاسخ بدهید، مناظره که نیامدید ما دیگر از شما نا امید هستیم، مناظره نیامدید، حداقل امیدوارم شبهات را در شبکه های خودتان پاسخ بدهید پاسخ شما را ما پخش می کنیم و نقد خواهیم کرد، قضاوت هم به عهده بینندگان عزیز. تشکر می کنم از شما بینندگان عزیز دعایمان کنید که خدا در این مسیر ما را موفق بدارد آخر و عاقبت همه ما را بخیر کند و به هر حال دعای صبر داریم از جایگاه رفیع الله متعال در مقابل این مخالفین، یا علی مدد شب همه شما خوش موفق و مؤید باشید.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

 

 


مهدی یار>

شبکه ولی عصر مهدی یار علی شریفی