شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج)
مهدی یار حجت الاسلام شهبازیان

قسمت سی و هشتم برنامه مهدی یار با کارشناسی استاد شهبازیان
با موضوع مهدویت و نقد مدعیان دروغین


بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ : 14 خرداد 1400

مجری:

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام و ادب و احترام خدمت همۀ شما بینندگان عزیز و محترم شبکه جهانی حضرت ولی عصر و برنامه مهدی یاری که جمعه شب ها در این شبکه از طریق این برنامه در خدمت  شما بینندگان عزیز و محترم هستیم، عرض تسلیت دارم خدمت  تان هم به مناسبت سالروز رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) هم به مناسبت ایام شهادت شیخ الأئمه حضرت امام صادق (ع)، فردا شب، شب 25 شوال و شب شهادت این امام عظیم الشأن هست، هزار طائفه آمد هزار مکتب رفت و ماند شیعه که قال الإمام الصادق داشت، همۀ ما مرهون زحمات و تلاش های هستیم که امام صادق (ع) در تثبیت مکتب و مذهب فقه شیعه إثنی عشری داشتند و ما فقه شیعی مان را امروز به نام ایشان و به نام فقه جعفری می شناسند در اقصی نقاط و در همۀ مذاهب و ادیان دیگر، إن شاءالله که خداوند به ما توفیق بدهد بتوانیم جزء شاگردان و جزو رهروان مکتب امام صادق (ع) باشیم.

در برنامه این هفته در برنامه مهدی در خدمت استاد و کارشناس محترم برنامه حجت الإسلام و المسلمین شهبازیان هستیم عرض سلامی خدمت  شان دارم و در ادامه برنامه در خدمت  شما بینندگان عزیز خواهیم بود، حاج آقا سلام علیکم و رحمة الله اعظم الله أجورکم، بفرمایید.

استاد شهبازیان:

علیک السلام و رحمة الله

بِسّمِ الله الرَّحمنِ الرَّحِیّم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ آلِهِ الطَّاهِرِینَ

عرض سلام و احترام خدمت همۀ بینندگان عزیز و همچنین حضرت عالی و عرض تسلیت هم بنده دارم خدمت تان به مناسبت سالروز رحلت حضرت امام خمینی (ره) سالروز شهداء و قیام 15 خرداد و همچنین شهادت امام جعفر صادق (ع)، إن شاءالله که خدای متعال توفیق بدهد بتوانیم هم رهرو خوبی برای شهداء باشیم و هم اینکه یکی از یاران مورد نظر امام صادق (ع) باشیم.

مجری:

خیلی ممنون و متشکر، استحضار دارید بینندگان عزیز برنامه مهدی یار به مباحث پیرامون مهدویت می پردازد هم مدعیان دروغین مهدویت، هم اختصاصاً مباحث مربوط به مهدویت و ظهور و پاسخ به شبهاتی که در این زمینه ها وجود دارد، بحثی که امشب در خدمت  حاج آقای شهبازیان استاد و کارشناس محترم برنامه هستیم بحث یمانی هست؛ اطلاع دارید که یکی از نشانه های ظهور و یکی از علائم حتمی ظهور که در روایات تأکید شده بحث ظهور یمانی هست، ما این را امشب می خواهیم به بحث بگذاریم و از حاج آقای شهبازیان سؤال بکنیم؛ حاج آقا! می فرمایند که یکی از علائم حتمی است؛ این مورد وثوق و مورد اجماع همۀ علمای شیعه هست یا نیست؟

استاد شهبازیان:

اگر اجازه بدهید من یک مقدمه که بیشتر حالت یادآوری می شود شاید بینندگان و کسانی که این برنامه مهدی یار را دنبال می کنند موردنظرشان باشد ما یک جلسه ای را گفتگو کردیم در مورد مفاهیم کلی نشانه های ظهور و من آنجا عرض کردم که در فضای نشانه های ظهور در واقع ما سه دیدگاه و سه نظر داریم؛ یک نظر، نظر کسانی بود که می پذیرفتند وجود نشانه های ظهور را در فضای آن آموزه های مهدویت و هندسه مباحث مهدویت که خود اینها به حداکثری و حداقلی ما تقسیم کردیم در آن بحثی که ارائه دادیم خدمت سروران و دسته دوم کسانی بودند که اعتقادی به نشانه های ظهور نداشتند و به تعبیری در آن جلسه توضیح دادیم یک نگاه تاریخی به نشانه های ظهور می کنند و می گویند ما اصلاً چیزی به نام علائم ظهور نداریم که مثلاً بگوییم که بلافاصله بعد از رخداد بعضی از نشانه ها قرار است مثلاً یک ماه، دو ماه، یک سال، دو سال نهایتاً ظهور حضرت مهدی (ع) بخواهد اتفاق بیفتد، تمام آن معیارها و مَوله های خاص تاریخی را پیاده می کنند تا بگویند مثلاً بحث مثل سوفیانی یک مقوله مرتبط با ظهور حضرت نیست که مثلاً حتماً از منطقه شام فردی از خاندان أبوسفیان خواهد آمد کشتار خواهد کرد یک حرکتی را انجام می دهد، یا مثلاً یمانی خواهد آمد، یا قتل نفس زکیه  ای رخ خواهد داد، یا خراسانی و دیگر نشانه های که در روایات ذکر شده، می گویند ما در اینجا اصلاً چیزی به نام نشانه های ظهور نداریم اصطلاحاً اینها ملاحم و فِتن هستند یعنی یک رخدادهای تاریخی که در طی گزارش های تاریخی و روایات اهل بیت (ع) بیان شده، امروز شما فکر می کنید اینها نشانه های مرتبط به ظهور حضرت مهدی است، واژگان فرج را تحلیل می کنند مثلاً می گویند الزاماً فرج در روایات «متی فرج شیعتکم» چه زمانی فرج اتفاق می افتد؟ بعد امام صادق(ع) یک سری نشانه های را ذکر کردند، می گویند شما فکر می کنید آن فرج یعنی ظهور، پس نشانه های بعدی آن می شود نشانه های ظهور، نه، فرج در آنجا یعنی گشایشی در امور کار مردم مثل همین قصۀ که بعد از امام باقر (ع) در دوره امام صادق (ع) یک گشایش بیشتری اتفاق افتاد که حضرت بتوانند بیان کنند آن مفاهیم و آموزه های خودشان را، یک مقدار راحت تر از بقیۀ ائمه، وگرنه ایشان هم سختی داشتند فشارهای دولت های مخالف وجود داشت اما حضرت به هر حال یک آزادی بیشتری از بقیه اهل بیت پیدا کردند توانستند مفاهیم را انتقال بدهند، پس این فرج به معنای گشایشی در امور زندگی شیعیان است نه الزاماً ظهور، گفتیم یک نظریه دوم بود بعضی از شواهدش را هم ذکر کردیم و نظر سوم این بود که بین ظهور و قیام حضرت تفاوت قائل می شد؛ می گفتند یک ظهور در کنار خانه خدا «يبايع له بين الركن والمقام» با حضرت بیعتی صورت می گیرد بعد حضرت از زمانی که اعلان دعوت می کنند ظهور می کنند و خودشان را معرفی می کنند تا زمانی که قیام انجام می شود و دیگر حق و باطل کاملاً مجزا شدند و حضرت می خواهند با باطل بجنگند و آنجا الحق و زهق باطل به صورت کامل «یَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدلاً وَقِسْطاً» اتفاق بیفتد می گویند در این فاصله ظهور تا قیام که حدود چندین ماه طول می کشد آنجا این رخدادهای مانند سوفیانی و خَسف بیداء و یمانی و قتل نفس زکیه و بقیه موارد اتفاق خواهد افتاد، پس دیگر ما نشانۀ ظهور نداریم نشانۀ قیام داریم، به همین خاطر استدلال هم می کنند به بعضی از شواهد روایی و اینها که عرض کردیم اگر کسی می خواهد ورود پیدا بکند دیگر صرفاً نمی تواند بگوید من تلقی صددرصد دارم که ما نشانه داریم حالا بخواهم تحلیل بکنم، به هر حال اندیشمندان، محققان، نویسندگان یک إنقلت و قلتُیی در این فضا برای شان وجود دارد و به راحتی هم هر روایتی را نمی توانیم بپذیریم.

نکته دومی را که تذکر دادیم و اینجا جا دارد ما مجدد به آن یک اشارۀ بکنیم، شاید فاصلۀ باشد بین آن برنامه ها و یا بعضی از عزیزان مجدد تازه به ما پیوسته باشند؛ ببینید در فضای نشانه های ظهور ما یک بلیه ای که داریم و یک مشکلی که امروز داریم نشانه سازی اتفاق افتاده، این از گذشته بوده یعنی در دوره واقفیه ما یک شواهد تاریخی داریم که بنی العباس نشانه ظهور سازی کرد به ویژه آن روایت های مرتبط با رایات و سودت پرچم های سیاه و موارد مرتبطه این احتمال و شاعبۀ جعل در بعضی از آنها بسیار قوی است، بعضی از روایت های دیگر هم به همین صورت بود یعنی نقش فِرق نقش خلفاء و حاکمان بنی امیه یا بنی العباس، شما ببینید مزّی در کتاب خودش بحث می کند و روایات سوفیانی را جعل یکی از نوادگان معاویة بن أبی سفیان می داند می گوید آنها (اموی ها) دیدند که بنی العباس حاکم شده می خواستند یک حرکتی را انجام بدهند آمدند مقوله ی به نام سوفیانی را مطرح کردند، سوفیانی هم مستحضر هستید سوفیانی به معنای کسی که منصوب است در اینجا به أبوسفیان، در بعضی از گزارش ها هم ذکر می کند که این فرد از خاندان إبن آکلة الأکباد است از خاندان هند جگرخوار است از خاندن أبوسفیان است، پس این مقوله را خود مزّی از علمای اهل سنت می آید نسبت می دهد جعل آن را به خاندان أبوسفیان و یا بعضی از افراد ممکن بود داعیه مهدویت داشتند مثل محمد بن عبدالله نفس زکیه و اینها آمدند برای پیشبرد اهداف خودشان مثل کسانی که از زیدیه در منطقه طالقان آمدند ادعای مهدویت کردند، اینها وقتی آمدند ادعای مهدویت کردند حرکتی را که آغاز کردند یک روایاتی جعل شد، الآن بعضی از روایت های که منصوب است به اینکه افرادی از طالقان و دیلمان خواهند آمد به اینکه ممکن است به وسیله این جریان زیدیه دستکاری شده باشد تحریف شده باشد یا جعل شده باشد.

مجری:

در بعضی از روایات شان حاج آقا عدد هم حتی می گویند.

استاد شهبازیان:

عدد هم مشخص کردند.

مجری:

حالا عددهای خیلی به نسبۀ منطقه و جمعیت آنجا مثلاً عددهای زیادی هم هست، یعنی شما می فرمایید این روایات از جمله روایات مجعول است؟

استاد شهبازیان:

اینها دیگر محل تأمل جدی است بعضی از محققین که به صراحت می گویند جعلی هستند مثلاً ما در مورد تعداد یاران حضرت مهدی (ع) دو گزارش را در «دلائل الإمامه» یا یک گزارش را در «بشارت الإسلام»، یک گزارش هم مرحوم سید بن طاوس دارد  که از اهل سنت نقل می کند آنجا اولاً افرادی که ذکر می کنند این افراد به ساز و کار امروزه همخوانی ندارند، نکته دومی که وجود دارد به 313 نفر هم نمی رسد یعنی آن فرد آمده دانه دانه شما بشمارید بعضی وقت، من یک شمارش می کردم 270 و خِردۀ می شد، یعنی به 300تا هم نمی رسد، یعنی مشخص است آن کسی که این روایت را به نام امام صادق(ع) به نام امیرالمؤمنین(ع) نوشته خیلی درست درمان این را جعل نکرده و دستکاری در آن وجود دارد، به علاوه که اصلاً روایت های شاذ هستند یعنی اصلاً روایت های که در متون ما اعتنای به آنها نشده و بزرگانی مثل شیخ صدوق، شیخ طوسی و دیگران اصلاً بیان کردند، حالا این را که بخواهیم بگذریم، پس یک دسته روایت ها و گزارش های داریم که احتمال دستکاری وجود دارد به ویژه در قصه معاصر ما، یعنی برخی از کتاب ها آمدند و دستکاری های را نسبت به روایات ما انجام دادند بعضی های شان آمدند یک داستان های را ساختند و بعضی از بحث ها را مطرح کردند که ما دیگر نمی توانیم به اینها استناد بکنیم یا بخواهیم اینها را معتبر قرار بدهیم به همین خاطر ما پیشنهادمان بر این هست که در روایت های موجود در فضای نشانه های ظهور باید دقت بیشتری بشود مثلاً کتاب مثل «بیان الأئمۀ» مرحوم محمد مهدی زین العابدین برای ما اعتباری ندارد اگر چه این کتاب هفت جلد است هر جلد آن نزدیک به سیصد چهارصد صفحه است و آمده نشانه های را در مورد ظهور حضرت (ع) بیان کرده اما به این روایات ما نمی توانیم استناد بکنیم حالا در ادامه بحث إن شاءالله مواردی را خدمت تان نمایش خواهم داد از این کتاب و بحث های که بعضی ها حتی آمدند استنادهای را انجام دادند، پس این دو مقدمه را باید توجه جدی بینندگان و عزیزان داشته باشند.

مجری:

یکی اینکه حاج اصل فرج را به معنای گشایش گرفتند به معنای ظهور نگرفتند این یک مسئله جدی است در بررسی روایت ها.

استاد شهبازیان:

که در واقع ما می خواستیم بگوییم سه نظریه وجود دارد یک آن نگاه تاریخی است یعنی بدانید که در برابر پذیرندگان نشانه ها افرادی را هم داریم که اصلاً این نشانه ها را قبول نمی کنند و این را تاریخی تحلیل می کنند، من جسارتاً در پرانتز، شاید یادآوری بشود برای عزیزان، مثلاً یک جا امیرالمؤمنین در نهج البلاغه فرمودند در آن جلسه ما اشاره کردیم دیگر نمی خواهم برگردم و قطعاً می توانند در آرشیو سایت پیدا بکنند و بحث های مهدی یار عزیزان اگر علاقمند بودند به آنجا مراجعه کنند، ما عرض کردیم امیرالمؤمنین فرمودند که یک گروهی خواهند آمد از منطقه مشرق و هلاکت حاکیمانی به وسیله آنها اتفاق خواهد افتاد، ویژگی شان این است ویژگی این افراد این هست که صورت های گرد و پهن و صافی دارند، گوش های کوچکی دارند و چنین و چنان، حتی إبن أبی الحدید در شرح نهج البلاغه خودش و دیگران آمدند معیار شناسی کردند ویژگی یابی کردند مراد امیرالمؤمنین از این گزارش همان جریان مغول هست و حملۀ که از منطقه مشرق زمین انجام دادند هلاکت بنی العباس به وسیله آنها رخ داد، برخی تاریخیون می گویند ببینید این اصلاً نشانه ظهور نیست رخدادی است که امیرالمؤمنین چند صد سال قبل پیش بینی کردند بیان کردند اصطلاحاً به آن می گوییم ملاحم و فِتنی که اتفاق افتاده، اما برخی امروز چیکار می کنند؟ می گویند نه، این اشاره دارد به جنگ های آینده که بعضی از سروران و بزرگان آمده بودند تطبیق داده بودند مثلاً به قصه روسیه، بعضی ها آمدند آن را تطبیق دادند به ترکیه فعلی، برخی آمدند این را تطبیق دادند به چین و قضایای مرتبط سیاسی اجتماعی فعلی، تاریخیون می گویند که نه، اینها رخدادهای پیش بینی شده است و سال ها قبل از ظهور، نشانه ظهور نیست. 

مجری:

با توجه به این سه تا قولی که فرمودید یعنی بعضی فرج را به معنای گشایش می گیرند، بعضی به همان نشانه، یعنی آنهای که معتقد هستند که جزو علائم ظهور هست بعضی از اتفاقات در آخرالزمان و یک قولی هم که فرمودید بعضی ها اینها را نشانۀ قیام می دانند یعنی بعد از ظهور، ما می خواهیم راجع به یمانی در این برنامه صحبت کنیم؛ می خواهم برگردم به همان سؤال اولم؛ بحث یمانی با توجه به این سه تا نظریه که فرمودید چه جایگاهی دارد؟

استاد شهبازیان:

دیگر حالا همین، دعوا می شود بین آقایان محققین، یک بحث علمی پیش می آید که برخی می گویند ما نشانۀ به نام یمانی را می پذیریم و یکی از نشانه ها است، نگرش تاریخی می گوید نه، این قصه یمانی شعیب بن صالح، ببینید پس از آن ریشه بحث را می زنند.

مجری:

اصلاً قبل از اینکه وارد بحث بشویم.

استاد شهبازیان:

بله که اصلاً روایاتش درست هست نیست، محدوده اعتبارشان چقدر هست، حوزه بیان بحث ها چقدر هست، یک نگرش تاریخی می گوید اصلاً تمام قصه یمانی و تمام قصه شعیب بن صالح بر می گردد به دوران شکل گیری بنی العباس و چون تعدادی از قبائل یمنی و تعدادی از به اصطلاح منطقه خراسان مثل أبو مسلم خراسانی یاری گری کردند برای بنی العباس، در واقع این گزارش ها دارد آن قضایا را ذکر می کند و برخی آن هم اصلاً به وسیله خود آن خلفاء جعل شده، یعنی اگر مثلاً می آید که یک پرچم های سیاهی از منطقه خراسان می آید واجب است که شما به آن بپوندید این در واقع آن راوی بنی العباسی می خواهد بیاید و اثبات بکند که پرچم أبومسلم خراسانی رایت هدایت است بشتابید به آن، پس ارتباطی با مقولۀ به نام سید خراسانی قبل از ظهور حضرت مهدی (ع) ندارد و قصه یمانی هم به همین صورت است، یعنی تحلیل ها که صورت می گیرد در این فضا قرار می گیرد، البته ما امشب گفتگوی که انجام می دهیم این فقط به خاطر این بود که بینندگان بدانند چه فضای بحثی وجود دارد، چه نظریاتی در تقابل با همدیگر مطرح می شود، اما ما امشب در این بحث و برنامه فارغ از نظر شخصی خود بنده که اصلاً بخواهم مطرح بکنم، بنده نظر شخصی خودم را مطرح نمی کنم، نگاه تاریخیون هم چون تقریباً نگاه پذیرفته شدۀ عموم نویسندگان نیست به آن هم ما امشب توجهی نخواهیم کرد و می پردازیم فرض را بر این می گذاریم که یمانی هست و از منظر پذیرندگان نشانه های ظهور وارد بحث می شویم.

مجری:

حاج آقا قبل از اینکه از این زاویه وارد بحث بشویم و حالا یمانی را معرفی بکنید و خصوصیاتش را بگویید و ویژگی هایش را بگویید و روایاتش را بفرمایید فرمودید که یک نظریه هست که می گویند که فرج به معنای گشایش است و اینها ملاحم الفتن آخرالزمان و پیش بینی ها و پیش گویی ها است، اگر ما بگوییم این دسته از روایات، یعنی قائل به این نظریه تاریخی باشیم چرا می گویند این روایات جعل شده؟ نیازی به جعل نیست بگوییم علائم ظهور نیست، یعنی یک پیش گویی توسط ائمه اتفاق افتاده، با توجه به علم ائمه نزد ما هم پذیرفته است در آخرالزمان این اتفاق می افتد، چرا می گویند جعل شده این روایات پس؟

استاد شهبازیان:

دو حیث دارد؛ تاریخیون می گویند یک سری از روایت ها حقیقتاً از اهل بیت وارد شده است ولی اهل بیت پیش بینی یک رخداد آینده را کردند بنابر علم غیب شان پیش بینی رخداد آینده کردند، عرض کردم مثل این مقولۀ که...

مجری:

یعنی این باز خودش دو جهت دارد.

استاد شهبازیان:

بله دو جهت دارد مثل این بحثی که در نهج البلاغه امیرالمؤمنین فرمود یا مثل بحثی که خود اهل بیت (ع) محمد بن عبدالله نفس زکیه وقتی می آید با امام صادق (ع) گفتگو می کند، این روایتی است که شیعه و سنی ذکر کردند حتی در «مقاتل الطالبیین» هم أبی الفرج اصفهانی بیان می کند و امام صادق (ع) خطاب می کند به محمد بن عبدالله و عبدالله بن حسن پدر این محمد بن عبدالله، از خاندان امام حسن بودند این افراد عموزادۀ امام صادق(ع) هستند، امام صادق(ع) می گویند با توجه به آن کتابی و علمی که از طریق امیرالمؤمنین در اختیار ما قرار دارد که ما شیعیان قائل هستیم به این که یکی از راه های علوم اهل بیت و علم غیب ائمه آن کتاب «جفر» امیرالمؤمنین و کتاب «صحیفۀ» فاطمه زهرا (س) هست که در اختیار اهل بیت قرار داشته و اهل بیت رخدادهای را إلی یوم القیامه را در آنها وجود داشته و می دانستند، شاهد آن این گزارشی است که شیعه و اهل سنت ذکر کرده محمد بن عبدالله نفس زکیه وقتی می آید خدمت امام صادق می گوید به ما کمک کن تا ما حرکت خودمان را مثلاً ادامه بدهیم امامتی به دست بیاوریم خلافتی به دست بیاوریم، امام صادق(ع) عبارتی دارند می فرمایند که در آن کتاب امیرالمؤمنین و از علوم گذشته اجداد ما رسیده است که خلافتی برای  شما نخواهد بود، یعنی این را بیان می کند و توضیح می دهد که آنجا.

مجری:

این همان که بعد آن واقعه فخ اتفاق می افتد دیگر درست است؟

استاد شهبازیان:

بله بعد از آن قضیه قصه شهید فخ هم اتفاق می افتد، اینها همه مرتبط با هم بودند، می خواهم عرض بکنم که پس این یک قضیه است، آقایان تاریخی می گویند که در صحت این گزارش تردیدی نیست اهل بیت بنابر علم غیب خودشان پیش بینی کردند از آینده، ولی این یک پیش بینی در رخداد صد سال، پنجاه سال، دویست سال، پنج صد سال بعد است ربطی الزاماً به ظهور نداشته، شما نمی توانی بیایی بگویی که این نشانه ظهور است.

مجری:

پس چون مثلاً قتل نفس زکیه واقع شده است پس ظهور نزدیک است.

استاد شهبازیان:

بله مثلاً شما بگویی که این اتفاق، نه، آنجا اهل بیت خواستند بفرمایند که قتل نفس زکیه ای اتفاق می افتد، اتفاق هم افتاد تمام شد و رفت، واقعه تاریخی درستی بود صحت بیان اهل بیت هم ثابت شد که اینها درست دارند می گویند ولی ربطی به ظهور ندارد، کنارش یک دسته دیگری داریم که یک روایاتی هست ساخته شده اصلاً، یعنی مثلاً ممکن است پیغمبر فرمودند که (پیش بینی کردند) اهل بیت هم حتی پیش بینی کردند که یک دولتی و حاکمیتی از منطقه خراسان شکل خواهد گرفت، جریان های مدعی دروغین، حاکمان مثل اموی ها و بنی العباس و بعضی از افرادی که به اصطلاح به دنبال یک پولی بودند یک اموالی بودند که از این خلفاء و افراد بخواهند مثلاً بگیرند، این افرادی را ما داریم که در طی تاریخ آمدند چیکار کردند؟ آمدند شروع کردند بنابر یک سخن که درست هم بود و دقیق بوده آمدند تطبیق دادند، آمدند به آن پرداختند، آمدند به آن اضافاتی انجام دادند مثل اینکه پیغمبر فرمود مهدی موعود می آید، این قطعی است شیعه و سنی گفته، دستگاه اموی فرزندان خلیفه دوم آمدند جعل کردند گفتند این مهدی موعود که می آید این ویژگی را دارد خالی در فلان قسمت صورتش دارد، زخمی دارد و او از فرزندان عمر بن خطاب است، این را در «الأنصاب» بلاذری ذکر می کند و اینها آمدند به دروغ یک ویژگی های ذکر کردند که تطبیق پیدا بکند با نوۀ از نوادگان خلیفه دوم، یا بنی العباس آمدند می دانستند که پیغمبر فرموده است حکومت بنی الامیه ساقط می شود، پیغمبر خطاب کرد به عباس عموی خودش که بله از فرزندان تو گروهی به خلافت خواهند رسید، تا این میزان صادق است قطعی است پیغمبر خدا هم فرمود و اتفاق هم افتاد، از اینجا به بعدش را دستگاه عباسی برای اینکه بتواند برای خود فضیلت سازی بکند آمد چیکار کرد؟ یک سری داستان های را در فضای مرتبط با، آمد به دروغ گفت اصلاً حکومت ما متصل به ظهور هست و بعد آمدند خلفای خودشان را به عنوان مهدی معرفی کردند، پس ممکن است بعضی از گزارش های ما هم به این صورت اتفاق بیفتد به وسیله بعضی از گروه ها یا خلفاء شکل گرفته باشد.

مجری:

خیلی ممنون و متشکر مقدمه جامع و خوبی بود در اینکه وارد بحث یمانی بشویم دیدگاه های مختلفی را حاج آقای شهبازیان مطرح کردند که بدانیم قبل از اینکه با پدیده یمانی به عنوان یکی از علایم ظهور بخواهیم مواجه بشویم با آن و بخواهیم بررسی بکنیم بدانیم که بعضی از اقوال و بعضی از علماء قبل از اینکه وارد این بحث بشویم با ادلۀ که دارند و با بیانی که دارند مخالف این قضیه هستند و تفاسیر دیگری نسبت به موضوع دارند.

حاج آقا رسیدیم به اینجا که بالاخره ما اصل یمانی را فعلاً قبول بکنیم و ویژگی ها و خصوصیاتش را بگویید چه کسی هستند ایشان؟ از کدام منطقه می آیند؟ سلسله نسب شان و حالا آنچه که در روایات راجع به ایشان گفته می شود.

استاد شهبازیان:

پس ما می خواهیم از منظر پذیرندگان نشانه های ظهور ورود پیدا بکنیم ولی طبیعتاً یک بررسی دلالی که خود حدیث متنش دارد چه می گوید، بحث سندی، اعتبار سنجی، از چه کتابی دارد ذکر می شود اینهم برای ما اهمیت پیدا می کند، یک نکتۀ که وجود دارد ما حدود بین 18 تا 20 گزارش روایت را مجموعاً در شیعه و اهل سنت در مورد مقوله یمانی داریم، در این میزان روایتی که حالا فرض کنیم گزارش ها را به صورت 20 عدد فعلاً تصور بکنیم، بعضی از گزارش ها آمدند اصل فقط یمانی را تأیید کردند یعنی اینکه یمانیی خواهد بود بدون هیچ ویژگی های خاصی که بخواهند ذکر بکنند.

مجری:

حاج قبل از اینکه وارد بشویم جهت تقریب به ذهن خودم و بینندگان عزیز؛ فرمودید 18 تا بیست روایت، می توانیم بگوییم متواتر است؟

استاد شهبازیان:

نه نهایتاً می توانیم بگوییم که روایت های یمانی در اصل یمانی متواتر است، یک تواتر اجمالی برایش قائل بشویم، در اصل آن، اما حالا بعد می گوییم ویژگی های شخصی اش نیازی به بحث دارد، ویژگی های شخصیتی اش نیاز به بحث دارد، اینکه با چه کسی قرار است نبرد بکند، از چه منطقۀ می خواهد، اینها همه دانه دانه باید بحث بشود، به صورت جزئی تواتری وجود ندارد، اما به صورت کلی می توانیم فقط همین مقدار بگوییم.

مجری:

یک تواتر اجمالی آنهم.

استاد شهبازیان:

بله بعضاً ما شاید به سمت تواتر اجمالی برویم، حالا دیگر خیلی بخواهیم نهایتاً ورود پیدا بکنیم می گوییم یک تواتر معنوی دارد مثلاً.

مجری:

اصل یمانی؟

استاد شهبازیان:

بله که می گوید مثلاً «الیمانیُ من علائم الظهور» از نشانه های ظهور محسوب می شود اما بقیه حاشیه ها و موارد و بحث ها نه، آنها دیگر تواتر ندارند، حتی تواتر اجمالی برای ما ندارد، ما آن چیزی را که در مورد یمانی داریم مطلب اول اصل یمانی است بله در گزارش های داریم که یک یمانیی خواهد بود با این واژگان هم به کار برده شده؛ در «روضه کافی» مرحوم کلینی روایتی را نقل می کند البته سندش هم صحیح است معتبر است، مرحوم کلینی در کتاب شریف کافی بیان می کنند که:

«قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ»

یعقوب سراج می گوید که به امام صادق (ع) عرض کردم که

«مَتَى‌ فَرَجُ‌ شِيعَتِكُمْ‌»

چه زمانی آن گشایش برای شیعیان اتفاق می افتد؟

که پذیرندگان ظهور می گویند اینجا خود ظهور، یعنی چه زمانی ظهور می شود؟

«إِذَا اخْتَلَفَ وُلْدُ الْعَبَّاسِ»

یک اختلافی بین بنی العباس می افتد

«وَ وَهَى سُلْطَانُهُمْ»

سلطنت شان را از دست می دهند

«وَ طَمِعَ فِيهِمْ مَنْ لَمْ يَكُنْ يَطْمَعُ فِيهِمْ»

دیگر حتی آدم های معذرت می خواهم درپینی و بی زور و بی حساب هم اینقدر آن بنی العباس ضعیف می شود که طمع می کنند در از بین بردن آنها

«وَ خَلَعَتِ الْعَرَبُ أَعِنَّتَهَا»

مردمان عرب می آیند و از زیر یوغ پادشاهان خودشان خودشان را رها می کنند

بعد آنجا می فرماید که:

«وَ ظَهَرَ الشَّامی»

سفیانی در واقع اینجا مراد است که از منطقه شام خواهد آمد

«وَ أَقْبَلَ الْيَمَانِيُّ وَ تَحَرَّكَ الْحَسَنِيُّ »

در آن زمان یمانی هم خواهد آمد

این عبارت به میزان، نه دیگر اسم، رسم، ویژگی، صفت، نسب، هیچ چیز دیگر بیان نشده و فقط ما می توانیم بگوییم در اینجا اشاره می کند که یمانی یکی از نشانه های ظهور مثلاً حضرت مهدی (ع) هست بنابر گزارشی از امام صداق (ع)، پس اصلش را ما فرض بر پذیرش می گیریم، اگر اصل این گزارش قابل پذیرش است.

مجری:

حتی با این روایت ظهور سفیانی، ظهور یمانی و سید حسنی نامی.

استاد شهبازیان:

البته این حسنی با بعضی از عبارت های دیگر که از حسنی نام می برد در تعارض است که این خودش یک برنامه جداگانۀ را می طلبد و اینجا چون ذکر می کند که این حسنی در منطقه عربستان تا می خواهد به اصطلاح قیامی بکند و به نفع حضرت مهدی گویا حرکتی را انجام بدهد بلافاصله او را می کشند یعنی اصلاً اجازه قدرت نمایی به او داده نمی شود، حالا روایت ادامه دارد که دیگر ما ورود به آن پیدا نمی کنیم، در ادامه گزارشی را ذکر می کنند، ما حالا اصل یمانی را داریم آیا نام و ویژگی های هم برای یمانی ذکر شده؟ اولین ویژگی شخصی می شود نام و اسم یمانی؛ اجمالاً ما هیچ اسم و نامی برای یمانی در گزارش ها وجود ندارد إلا دوتا عبارت که این دوتا عبارت هم حالا می خواهیم عرض بکنیم که اصلاً قابلیت استناد ندارند، پس می توان گفت برای یمانی نامی وجود ندارد، یک گزارش گزارشی است که معروف شده به گزارش سطیح کاهن؛ سطیح را ذکر کردند إبن اسیر در کتاب خودش می آورد در کتاب تاریخ خودش، بقیه هم آوردند، سطیح کاهن را می گویند که یک کاهنی بود قبل از بعثت پیغمبر و کهانت می کرد پیشگویی می کرد غیبگوی های را مثلاً می آمد انجام می داد به وسیله نجوم یا به وسیله ابزار و عَداتی که داشت می آمد حرف های را در مورد آینده مطرح می کرد، در بعضی از گزارش ها هم گفتند اصلاً عین یک تیکه گوشت بوده مثل یک بچه قنداقۀ که هیچ دست و پای برایش مشخص نیست اینهم به همین صورت پیچیده بوده روی زمین افتاده بوده کهانت هم می کرده، افراد و اُمرای آن زمان می آمدند چیکار می کردند؟ اگر خوابی می دیدند بحثی بود از ایشان استفاده می کردند، در گزارش داریم که ذاجَدَن مَلِک آمد چیکار کرد؟ یک خوابی دید یک فضای برایش به وجود آمد، چه کسی می تواند تفسیر کند؟ گفتند سطیح کاهنی هست، رفتند حالا قصه مفصلی دارد سطیح را می آورند شروع می کند تفسیر کردن، آنجا سطیح کاهن اشاره می کند به پیغمبر خدا؛ پیغمبری خواهد آمد چنین و چنان خواهد شد، همینطوری کلامش را ادامه می دهد تا این عبارت:

«ثم یخرج ملک من صنعاء الیمن»

در یک دورۀ پیش می آید که إبن النبی المهدی می آید، فرزند پیغمبر مهدی خواهد آمد، این فرزند پیغمبر (مهدی) که می آید

«ثم یخرج ملک من صنعاء الیمن»

این فرد در زمانی هست که یک آقای هم در صنعاء یمن آمده

«أبیض کالقطن»

رنگ چهره اش سفید است مثل پنبه

«إسمه حسین أو حسن»

که اسم آن پادشاهی که از «ملک من صنعاء الیمن» از منطقه صنعاء یمن آن پادشاه می آید حسن یا حسین است.

برخی خواستند بگویند که این گزارش سطیح کاهن می خواهد اشاره بکند که نام یمانی حسن یا حسین است و حتی خیلی شاید جالب باشد در مقام تطبیق پدر سید بدرالدین الحوثی عبدالملک الحوثی که الآن رهبر شیعیان یمن هستند پدر ایشان سید حسین بود، برخی می گفتند مراد از این گزارش سید حسین الحوثی است چون اینجا درآمده گفته فردی از صنعاء یمن می آید، ایشان در یمن بودند، «اسمه حسین أو حسن» که مراد مثلاً همان حسین است و گفتند مراد سید حسین الحوثی است، بعضی حتی اینگونه تطبیق دادند، بعضی می آمدند به سید حسن نصرالله این را تطبیق می دادند چون یک جایش مثلاً گفته حسن، حالا هیچ کدام از اینها نه واقعیت داشت و نه قابلیت تطبیق داشت.

مجری:

این اسم حسن و حسین هم پس مصداق روایت اهل بیت ندارد.

استاد شهبازیان:

أحسن، حالا نقد ما چه چیزی است؟ اینکه عرض کردم که ما پس هیچ گزارشی در مورد نام یمانی نداریم إلا بعضی به دو گزارش، این گزارش ها قابلیت اعتباری برای ما ندارد و قابلیت قبولی برای ما ندارد، چرا؟ اولاً این از معصوم وارد نشده، یک گزارش کاهنی است که برای ما اعتباری ندارد، ثانیاً تردید در اینجا در اسم وجود دارد اصلاً مشخص نیست که این فرد قطعاً درست گفته باشد، سوم اینکه می گوید «یخرج ملک من صنعاء الیمن» به تعبری هر گردی گردو نیست قرار نیست هر کسی از یمن آمد الزاماً همان یمانی مورد نظر در نشانه های ظهور باشد ممکن است صدها نفر در یمن حرکتی را انجام بدهند آیا الزاماً یمانیی نشانه ظهور است؟ قطعاً چنین سخنی باطل است و نمی توانیم بزنیم، یک نکته مهم دارد این گزارش اصلاً در منابع شیعی وجود ندارد إلا در کتاب «مشارق انوار الیقین» حافظ رجب بُرسی، اصل این گزارش از متون اهل سنت است و در متون حدیثی ما بزرگی از بزرگان ما به این گزارش اعتناد نکرده و آن را نقل نکرده، مرحوم علامه مجلسی هم که به مناسبتی در «بحار الأنوار» ذکر می کند این را از «مشارق انوار الیقین» حافظ رجب بُرسی ذکر می کند که حافظ رجب بُرسی هم حالا در اصل شیعه هست اما معتبر نزد ما به معنای نویسنده محدث قوی نیست و بعضی ها هم البته رمی به تصوف ایشان را می کنند و بعضاً کتب ایشان را نقد می کنند، اما می خواهم عرض بکنم که پس در کتب معتبر حدیثی ما مثل کمال الدین، مثل کمال الغیبه شیخ طوسی یا بزرگان دیگر اصلاً به این گزارش اعتنا نشده است، پس یک گزارش شاز و نادری را داریم که نه اصالت سندی دارد و نه اصالت محتوایی برای ما دارد فقط ما کلیتش را نهایتاً چون بعضی از جاهایش موافق با دیگر روایات ما است، مثل اینکه مهدی خواهد آمد، این مقدارش را می پذیریم، اما برای بقیه مفاهیمش دیگر دلیلی بر پذیرش نداریم، پس این گزارش اول نام هم برای ما مشخص است، گزارش دومی را که ذکر می کنند از یک کتاب اهل سنت است، کتاب فتن ابن حماد، گزارش این است

«عن ابی جعفر (ع)»

از امام باقر می خواهد نقلش بکند، که

«اذا ظهـر السـفیانی علی الأبقع، و المنصور الیمانی خرج الترك و الروم فظهر علیهم السفیانی»

می خواهد بگوید سفیانی اولاً غلبه پیدا می کند بر یمانی، اما شاهد مثال ما این است عبارت «و المنصور الیمانی» بعضی ها آمدند گفتند که اینجا می خواهد بگوید که اسم یمانی منصور است، خب این هم با قواعد ادبیات عرب سازگار نیست و ما نمی توانیم این را بپذیریم، اینجا عبارت این است ، المنصور الیمانی به معنای نصرت داده شده است، در واقع توصیفی از یمانی دارد صورت می گیرد گویا، ونهایت این است که اگر ما بخواهیم به فرض هم بگویم که این المنصور الیمانی اینجا می خواهد نامی را مشخص بکند، ما در هیچ منبع شیعه ای چنین روایتی نداریم، فقط از کتاب الفتن نعیم بن حماد ذکر شده سندش هم دچار ضعف است مشکل سندهای قبل از اما باقر (ع) و ما نمی توانیم این گزارش را بعنوان یک گزارش قطعیه به آن اعتنا بکنیم، و بگوییم قسم حضرت عباس یا برای ما مشخص است، قابل استدلال است که مثلاً نام یمانی منصور باشد.

مجری:

فارغ از اینکه منصور به معنای اسم بدانی یا به معنای صفت بدانیم در اصل صدور این روایت از امام باقر محل تردید است

استاد شهبازیان:

یک گزارش داریم «المنصور الیمانی» حالا چه کسی گفته که اولاً این اسم برای یمانی است،ثانیاً گزارش برای ما قابلیت اعتنا و پذیرش ندارد فقط از منابع اهل سنت عملاً برای ما ذکر شده و به آن اشاره شده،

مجری:

خب ما مورد اسم را بررسی کردیم، مسئله بعدی که می خواهیم راجع به آن صحبت بکنیم.

استاد شهبازیان:

بله من فقط در پرانتز عرض بکنم یک روایتی در نعمانی داریم مرحوم نعمانی آنجا می آید می گوید که «و منهم المنصور» یعنی می خواهد بگوید که از یمنی ها المنصور خواهد آمد، آنجا هم که توصیف است، ولی یک وقت دوستان نگویند این در کتاب الغیبه نعمانی است، نه آنجا هم مرحوم نعمانی یک سندی دارد سندش از نظر رجالی ضعیف است، سند به اهل سنت برمی گردد، پس ما سند شیعی برای اثبات نامی برای یمانی نداریم.

مجری:

مسئله دومشان چیست حاج آقا؟ که راجع به یمانی بخواهیم بررسی بکنیم،

استاد شهبازیان:

بحث نسب است، پس ما اصل یمانی را بپذریم، یک شد، ویژگی شخصی نامی مشخص نشد، دو نسب، بعضی ها یمانی را بعنوان سید یمانی نام می برند، خب این به صورت انصافش معلوم است که برای ما محل تردید است سیادت یمانی، آنچه که در مورد یمانی بعنوان سید ذکر می کنند، «مد دلیل»؟ کدام گزارش اهل بیت اشاره کرده؟ فقط و فقط می توانیم یک گزارش را نام ببریم؛ یک گزارش مرحوم سید بن طاووس آورده در کتاب «کتاب فلاح السائل» نه قبل سید کسی اشاره می کند و نه بعد از سید، حالا در نقد اشاره خواهم کرد، عبارت این است، که امام صادق (ع)

«قلت متی یکون خرجه»

از امام صادق پرسیده شد که خروج مهدی چه زمانی خواهد بود، بعد حضرت فرمود

«قال نعم علامات شتی»

یک سری علامات بر آن وجود دارد

بعد خطاب به حضرت

«مثل ماذا؟»

کدام علائم؟

حضرت ذکر کردند

«خروج رایة من المشرق، و رایة من المغرب»

یک پرچمی از شرق یک پرچمی از غرب

«و فتنة تضلّ اهل الزوراء»

یک فتنه ای که در بغداد اتفاق خواهد افتاد

«و خروج رجل من ولد عمی زید بالیمن»

برخی خواستند با توجه به این گزارش که گفت مردی از یمن می آید که من ولد عمی زید است، بگویند این مراد یمانی است و نصبش برمی گردد به زید بین علی بن حسین، پس چون از نسل امام سجاد (ع) می شود ما می توانیم بگوییم که این فرد سادات است و از خاندان اهل بیت (ع) محسوب می شود.

مجری:

حاج آقا حوثی های یمن را هم که می گویند زیدیه هستند، اینطوری خیلی نزدیک شد،

استاد شهبازیان:

بله خب می گویم، اینکه آن گزارش سید حسین الحوثی را می آیند تطبیق می دهند، می گفتند از یمن که هست، من الزیدیه هم که هست از آن طرف هم اسمش حسین است، پس این گزارش ها می خواهد به سید حسین الحوثی اشاره کند، ببینید اولاً این گزارش جر در فلاح السائل سید ذکر نشده، نه قبل و نه بعد این عدم اعتنای قدمای ما را به این گزارش می آورد، دو سند ضعیف است، پس می شود یک روایت شاژ و به اصطلاح به یک عبارت دیگر یک حدیث غریب هم ممکن است برای ما محسوب بشود یک رواتی است که تک و تنها است، سندش هم ضعیف است، بعلاوه گزارش اشاره ای ندارد که حتماً، باز آن هر گردی گردو نیست اینجا هم جاری است، خب گفته «خروج رجل بالیمن» یک مردی از یمن می آید، آیا الزاماً یعنی همان یمانی نشانه های ظهور بعضی ها خواستند بگویند که بله این یمانی است، اگر نهایتاً هم بخواهیم این سخن را ذکر بکنیم

مجری:

حاج آقا یک نکته است، اگر سؤال بشود که این استدلالی که شما می فرمایید اصل روایت در پاسخ امام صادق به سؤالی در مورد علائم ظهور بوده است،

استاد شهبازیان:

بله، حالا اینها را چون پستو پیدا می کند دیگر من ورود پیدا نکردم، آنجا که «متی یکون خروجه غیر» را ذکر می کند در مورد اصل همین روایت برای مهدویت تردیدی اتفاق می افتد در بعضی از افراد، اما ما پذیرفتیم، یعنی ما می گوییم این یمنی می خواهد به عنوان همان یمانی موعود ذکر بکند اگر بخواهد ذکر بکند فقط ما یک گزارش می توانیم ذکر بکنیم، که سیادت یمانی را اثبات می کند، جز این گزارش گزارش دیگری وجود ندارد، که بیاید ذکر بکند بگوید «الیمانی من اهل البیت» نداریم، «الیمانی من ولد حسین بن علی» نداریم، «الیمانی» از خاندان سادات محسوب می شود، هیچ گزارشی ذکر نشده، پس ما باشیم و همین یک گزارش طبق بحث های فنی حدیثی دیگر ما نمی توانیم واقعاً با یک گزارش یک نگرشی را بخواهیم برای یک فرد تثبیت بکنیم یا اثبات قطعی صورت بگیرد به ویژه اینکه سند هم ضعیف است، و می گوید در قرن 6 و 7 به وسیله سید بن طاووس ذکر شده، قبل و بعدش کسی از آقایان علما مثلاً فهولی از علما باشد این را در کتب حدیثی ذکر نکرده، پس نهایتاً ما در مورد سیادت یمانی می خواهیم به یک گزارش که آن گزارش خیلی قابلیت اثبات را برای ما ندارد.

مجری:

ویژگی های یمانی، حاج آقا جنگ هایی که می کند آنها هم در روایت ذکر شده؟

استاد شهبازیان:

بله اینکه یمانی از کجا می آید، و قرار است با چه کسی بجنگد ما بعد از اینها هم آمدیم روی نسب، از نسب هم می گذریم که واقعاً برای ما قابل اثبات نیست سیادت یمانی، سومین نکته بحث آن ملیت و به نوعی مکان خروج است، اولاً از واژگان یمانی اِشعار دارد و ذهن را می برد به این سمت که الیمانی باید از کدام کشور باشد؟ از منطقه یمن

مجری:

در روایت هم بود دیگر «رجل من یمن»

استاد شهبازیان:

بله، مثلاً آنجا گفته «یخرج من الیمن» اما در گزارشات این تثبیت شده، در چندین مورد حود سه الی چهار گزارش را ما داریم که می آید تثبیت می کند یمانی باید حتماً از منطقه یمن باشد، و یمن واقعی باشد، همین کشوری به نام یمن، نه اینکه یک دشتی را مثلاً ما بگوییم شامات که شامل فلسطین، لبنان،  سوریه، نه نمی خواهد یک عنوان عام بدهد، می خواهد بگوید خود یمن حقیقی، در بعضی از گزارشها هم توجه کردید عبارت این است «من صنعاء الیمن» یعنی از صنعا خواهد آمد، همان گزارش قبلی را اگر بخواهیم برگردیم، عبارت از صنعا ذکر می کند، اما آن چیزی که از اهل بیت وارد شده، و مرحوم صدوق در کامل الدین ذکر کرده، از امام باقر (ع)

«و أنا ارید أن أسأله عن القائم من آل محمد (ص)»

می خواستم در مورد مهدی (ع) پرسش بکنم

«و إن من علامات خروجه»

کمال الدین، شیخ صدوق

خب این چه علاماتی دارد؟ یکی

«خروج سفیان من الشام»

سفیانی از منطقه شام

که همان سوریه است

«و خروج الیمانی من الیمن»

و یمانی قطعاً از یمن می آید،

ما دو گزارش را داریم که مرحوم صدوق در کمال الدین ذکر کرده، هردو گزارش هم قید من الیمن را برای یمانی بیان می کند، مشابه روایتی داریم در «کتاب الغیبه» نعمانی، مرحوم نعمانی روایتی را که ذکر می کند، البته این سندش از اهل سنت است که مرحوم نعمانی می آورد، می گوید تعدادی آمدند خدمت پیغمبر رسیدند از یمن پیغمبر بشارت داد و ابراز خوشحالی کرد و خوش آمد گفت، بعد خطاب کرده به یارانشان، و اصحاب که

«جائکم الیمن»

الغیبه، نعمانی

بدانید اصحاب یک تعدادی دارند از اهل یمن می آیند، بروید استقبالشان در دروازه ورودی استقبال بکنید اینها را بیاورید، چرا پیغمبر این همه احترام کرد؟

«فلما دخلوا علی رسول الله قال قوم رقیقة قلوبهم راسخ ایمانهم»

اینها یک آدم هایی هستند قبلشان رقیق است، ایمانشان راسخ است

«و منهم المنصور»

و از اینها هست همان منصور

که در آن گزارش اهل سنت ذکر می کرد

«المنصور الیمانی»

بخواهند بگوید که این منصور مراد همان یمانی است که از یمن می آید

«و یخرج فی سبعین الفاً»

این منصور یمانی با هفتاد هزار نفر

«ینصر خلفی، و خلف وصیی»

می رود یاری می کنند وصی من را وصی وصی من را

که مراد حضرت مهدی است که خودش خلیفه رسول خدا است و جانشین امیرالمؤمنین است در واقع حضرت مهدی (ع) اینجا در این گزارشها تصریح بر این نکته شده که آقای یمانی باید از کدام خود منطقه باشد، «من الیمن» دیگر نمی تواند «من العراق» باشد، دیگر نمی تواند «من الشام» باشد، نمی تواند جای دیگر باشد

مجری:

یعنی بر خلاف اسم و سیادتش که گزارشها و روایات جدی و معتبری نداریم راجع به مکانش، ملیتش چه؟

استاد شهبازیان:

بله، اینجا چهارتا گزارش را داریم، یعنی بیشینگی روایات بیشتر از بقیه است، تعداد بیشتر است، بقیه یک دانه روایت و گزارش بود آن هم بعضی شان از معصوم نبود، اما اینجا چهار گزارش داریم، این چهار گزارش تأیید می کند خود اصل نام گذاری الیمانی را اگر ما مجموع 20 گزارش و روایت می گویند الیمانی، که این تبادر ذهن است اولیه می گوید دیگر نمی گوید از مشهد است، می گوید یمانی اسمش با او هست یعنی از یمن است و از آن منطقه خواهد آمد، یعنی شما این چهار گزارش را به علاوه خود ماهیت نام و حقیقت آن عنوان مثل اینکه می گویند طرف رضوی است، خب از مشهد است دیگر، طرف مثلاً نجفی است خب از نجف خواهد بود اینجا یمانی را به این عنوان تبادر ذهن می گیرند، نکته ای که در مورد یمانی بعد وجود دارد، در دو گزارش داریم که ایشان را بعنوان نشانه های حتمی ظهور گرفته، بعد در آن جلسه مفصل بحث کرده بودیم که مراد از نشانه حتمی چیست؟ گویا می خواهد بگوید نشانه حتمی، نشانه ای است که قطعاً رخ خواهد داد، نشانه غیر حتمی چیست؟ ممکن بشود ممکن است نشود، پس یمانی را در دو گزارش ذکر کردند بعنوان نشانه های حتمی، فرمودید که یک گزارش را ما داریم، یمانی با چه کسی نبرد خواهد کرد؟ در گزارش ها ذکر شده که دعوای اصلی یمانی با سفیانی است، یعنی در عموم روایت ها و گزارش ها درگیری بین یمانی و سفیانی خیلی قابل توجه نشان داده شده، خب این درگیری اما روایت ها و گزارش ها یک مقدار دو راه می رود بعضی از گزارش ها می گوید یمانی بر سفیانی غلبه پیدا می کند، بعضی از گزارش ها می گوید نه برعکس است، سفیانی بر یمانی غلبه پیدا می کند، اینها با هم دیگر تعارض دارد، و باید وجه جمعی برایشان پیدا بکنیم.

مجری:

به لحاظ سندی و رجالی

استاد شهبازیان:

بله، غلبه یمانی روایاتش قوی تر است،

مجری:

یعنی روایاتی که می گوید یمانی بر سفیانی پیروز می شود؟

استاد شهبازیان:

یمانی بر سفیانی پیروز می شود، آنها روایت هایش قوی تر است

مجری:

به لحاظ سند یا همان به لحاظ تعداد؟

استاد شهبازیان:

هم سند هم دلالت، تعداد حدود سه تا چهارتا گزارش در مجموع داریم که می توانیم به آن استناد بکنیم، و در نهایت حالا یک جمع بندی خواهم کرد یکی از مشکلات ما با گزارش مثل یمانی، این همه بعضی ها می خواهند این را بعنوان گویا یکی از اصول مذهب ما مشخص بکنند، باز ما در آن برنامه بینندگان تذکر دادیم که اصلاً مقوله نشانه های ظهور جزو ضروریات و مسائل اساسی مهدویت نیست، به‌ویژه وقتی روایات نشانه ها را ورود پیدا کنیم اینقدر تفاوت و ضعف سند و ضعف اعتبار، و ضعف کتاب وجود دارد، که حقیقتاً ما نمی توانیم به یک جمع بندی قطعی برسیم، خب الآن ما داریم بعضی از اینها را اشاره می کنیم، مشخص می شود اصلاً این تک روایت است، جای دیگر هم ذکرش نکردند، منابع اصیل ما مثلاً بیانش نکردند. اما یک مسئله مهمی که در اینجا وجود دارد آن وقت یک کمی موجب دست انداز شده و اینکه مدعیان دروغین سعی می کنند خودشان را یمانی معرفی بکنند،دو وسه   تا گزارش داریم گویا می خواهد یک جایگاه ویژه  ای را برای یمانی قبل از ظهور حضرت مهدی (ع) بیان می کند، من این گزارش ها را باهم دیگر مرور بکنیم. یک سؤالی بوجود می آید که این یمانی اعتبار و جایگاهش چه هست، آیا آدم مثبتی است یا آدم منفی است، خب در گزارش ها ذکر شده ما یک روایت داریم می گوید «یمانی یوالی علیاً» از شیعیان امیرالمؤمنین است، پس این ظاهراً چهره مثبتی است، اما مهمتر، این گزارشی است که مرحوم شیخ مفید در کتاب «الإرشاد» ذکر می کند، شیخ طوسی در کتاب «الغیبه» ذکر می کند، با یک اضافه ای مرحوم نعمانی در کتاب «الغیبه» ذکر می کند، عبارت از امام صادق (ع) که می خواهد بفرماید که

«خروج الثلاثة السفیانی و الخراسانی و الیمانی فی سنة الواحدة فی شهر واحد فی یوم واحد»

سفیانی و خراسانی و یمانی در یک سال در یک ماه در یک روز خروج می کنند

حالا در پرانتز عرض بکنم، بعضی ها می گویند که یمانی چقدر قبل از ظهور می آید، برای ما بصورت عینی و شفاف خیلی مشخص نیست، اما مثلاً به مثل این روایتی می توانیم یک تحلیل بکنیم، تحلیل چیست؟ چون اینجا گفته یمانی و سفیانی با هم می آیند، ما می دانیم که سفیانی بین 7 تا 15 ماه قبل از مهدی (ع) خواهد آمد، پس دیگر نهایت نهایتش سفیانی و یمانی هم که هم زمان هستند، نهایتاً اینکه یمانی 15 ماه قبل از حضرت مهدی خواهد آمد، آن نهایت زمانی که می توانیم از این گزارش برداشت بکنیم، پس سه سفیانی و خراسانی و یمانی با هم خواهند آمد. این عبارت برای بعضی مهم شده

«و لیس فیها رایة اهدی من رایة الیمانی لأنه یدعو الی الحق»

پرچم هدایت است پرچم یمانی چون او شما را دعوت به حق می کند

خب بیان شده، پس آقا یمانی یک پرچم حق است پرچم هدایت است، این نشان می دهد که او چهره مثبتی است، یا در بعضی از گزارش های دیگر داریم که یمانی را وقتی می خواهد ذکر بکند یمانی را بصورت کسی بیان می کند که «من الأبدال» است قابلیت اعتبار جایگاهی دارد، می گوید که از ابدال هستند از یاران حضرت مهدی (ع) هستند، خب در مجموع اگر ما به این سه یا چهار گزارش در این زمینه بخواهیم کلیتش را بگوییم نهایتاً می توانیم بگوییم که آقای یمانی یک چهره مثبتی است، اگر بر این چهارتا گزارش بخواهیم اطمینان بکنیم، یا اعتبار سنجی بکنیم، فقط این کلیت را به ما می دهند که پرچم او پرچم هدایتی است و او دعوت به چه چیزی می کند؟ دعوت به حق می کند، حال بعد به یک جمع بندی خواهم رسید، بعضی ها می خواهند بگویند که این یعنی معصوم، نه عصمتی ندارد، دعوت به حق می کند، پرچم، پرچم هدایت است.

مجری:

خیلی ممنون و متشکر؛ یکی از بینندگان عزیز سؤالی داشتند که ما از استاد و کارشناس برنامه بپرسیم حاج آقا سؤالشان البته راجع به همین روایتی بود که شما در همین قسمت آخر فرمودید،

«خروج الثلاث السفیانی و الخراسانی و الیمانی فی سنة واحد فی شهر واحد فی یوم واحد ولیس فیها رایة الأهدی من رایة الیمانی لأنه یدعو إلی الحق»

خب حالا من سلسله سندش را که دیگر عرض نمی کنم، و یک روایت دیگر هم از امام صادق است که فرمودند،

«إنه قال للقائم خمس علامات الظهور، السفیانی و الیمانی و الصیحة من السماء و قتل نفس الزکیه و الخصف بالبیداء»

که برای این هم سلسله سندهایش را از بحار الأنوار از غیبة نعمانی، از الزام الناسب و از چندتا سند دیگر که برای ما فرستادند، حالا اصل سؤال شان این بود که با این همه روایت باید چکار بکنیم راجع به یمانی.

استاد شهبازیان:

هیچ چیز عرض کردم ما، مجموع حدود 20تا گزارش و روایت که یکی مثلاً در کتاب «الکافی» مرحوم کلینی یا «کمال الدین» مرحوم صدوق  که احتمالاً جزء اسنادی باشد که ایشان فرمودن ذکر می کند که «خمس علامات محتومات»، در یک عبارت، یا «خمس علامات قبل قیام قائم» 1. السفیانی 2. الیمانی؛ گفتیم ببینید آن گزارش ها نهایتاً، خب گفتیم اصلش را پذیرفتیم که یک یمانی وجود دارد، پس این مجموع روایات که گفته «الیمانی خمس علامات قبل قیام قائم» و یک الیمانی، این یعنی اینکه اصل یمانی، بقیه بحث ها جدا شد، گفتیم حالا این اصل یمانی که هست یک اسمی می خواهد، یک نسبی می خواهد، یک ویژگی چهره می خواهد مثلاً می گویند بلند بود کوتاه بود، به فرض در مورد سفیانی ما داریم که سفیانی رنگ چهره اش اینگونه است، یا مثلاً در بعضی از گزارشها داریم آبله گون است، و غیره و غیره اما در مورد یمانی هیچ اشاره ای نشده، که اصلاً چه شکلی است الا همان گزارش سطیح کاهن که خواندیم، گفتیم سفید است مثل پنبه، ولی هیچ گزارشی نداریم، سیادتش را هیچ گزارش معتبر و محکمی نداریم، آنهایی هم که این بزرگوار ذکر کردند تعددش را در اصل یمانی است.

مجری:

همین روایت معروف امام صادق است که پنج تا علامت دارد

استاد شهبازیان:

بله خمس علامات محتومات، که حالا این قید محتوماتش هم در بعضی از گزارش ها نیست

مجری:

در این روایتی که ایشان برای ما فرستادند همین کلمه محتومات هم نیست حتی

استاد شهبازیان:

بله آن نیست، بعضی از روایت ها داریم «الیمانی من المحتوم» بعضی از گزارش ها نه فقط گفته «الیمانی» مثلاً قید حتمیت هم نیاورده، ما نهایتاً اینجا می پذیریم که یک گزارش هایی در مورد چه داریم؟ یمانی داریم، نهایتاً هم می پذیریم که حتمیت دارد، دو گزارش فقط داریم که می گوید حتمیت دارد، بقیه ویژگی ها خیلی برای ما مشخص و روشن نیست، یک تک گزاره هایی که بعضاً از اهل سنت است فقط همان تک گزاره.

مجری:

حاج آقا معذرت می خواهم این تأکید شما به اینکه ویژگی های یمانی برای ما مشخص نیست، ظاهرش نسبش، شما می فرمایید که اصل یمانی قبول است، ولی چون ویژگی ها و خصوصیات برای ما روشن نیست ما نمی توانیم او را تطبیق بدهیم و بشناسیم

استاد شهبازیان:

اینکه قطعاً، می خواهیم نهایتاً به اینجا برسیم، بعداً شما فرمایشاتن متنی است و زودتر به نتیجه نهایی هدف برنامه، نتیجه همین چیزهایی است که داریم می گویم هدف است، ما فردا حیدر مشتت، در عراق در اماره عراق، حرکت خودش را در عراق آغاز کرد و بعد گفت من یمانی هستم، و بعدش هم مرد، خب این قطعاً مشخص است که دیگر این فرد حتی با همین گزارش های ضعیف هم قابلیت تطبیق ندارد، احمد اسماعیل بصری، همین جریان احمد الحسنی که  بعضی ها مرید هستند و در برنامه های مختلف گفت و گو شده، ما گفت و گو داریم با جریان احمد اسماعیل می گوییم آقا شما که این همه به ویژگی از یمانی نام می برید و می گویید احمد اسماعیل یمانی است تو را به خدا بروید بشناسیدش واجب است بشناسیدش، این همه دارید زور می زنید گزارش های یمانی را وقتی نگاه می کنیم، نامی از یمانی برده نشده، از کجا می گویی اسمش احمد است، یمانی را به صورت صد در هزار گفته باید من الیمن باشد با قید حقیقی یمن، پس کجا است، از بصره در می آید، این یمانی که ذکر شده می گویند آدم عالم یا خوبی است نهایتاً با گزارشها، ما که صدتا دلیل داریم شما اکاذیب دارید حرف های غلط دارید حرف های اشتباه دارید، بعد یک گزارش های معارض داریم، یمانی را اینجا می گوید خروجش 15 ماه نهایتاً قبل از حضرت مهدی است، حضرت عالی آقای احمد اسماعیل از سال 78 آمدی، یعنی بیش از 20 سال است حرکت خودت را آغاز کردی و هنوز خبری نیست،

مجری:

ایشان که از این یمانی بودن هم گذشتند دیگر،

استاد شهبازیان:

دیگر آنکه بله، می رود می گوید این یمانی اصلاً امام سیزدهم است،  و بعدش هم داستان های دیگر

مجری:

حاج آقا فکر کنم آن 15 ماه یمانی را که رد کردند بعدش به مقام مهدویت رسیدند؛ من یک سؤال دیگر هم دارم راجع به این مسئله اما تماس داریم، تماس را بگیریم بعدش در خدمت تان خواهیم بود، جناب آقای بنیاسی از همدان سلام علیکم و رحمة الله بفرمایید.

بیننده:

سلام علیکم و رحمة الله خدمت مجری عزیز و استاد گرامی، خدمت شما عرض شود که طبق فرمایشات استاد قبل از ظهور یمانی و سید خراسانی و اینهایی که علائم ظهور هستند، من اینها را هیچ کدامش را اطلاعی ندارم و طبق فرمایش استاد خدشه ای هم در اعتقاد من وارد نمی شود، خب ظهور آقا امام زمان (عج)  خودش که تشریف می آورند، حتماً معجزه ای دراند دیگر، حالا ما این علائم را نه می شناسیم نه به گوش مان رسیده نه اطلاعی داریم، خود ظهور حتماً معجزه ای دارد که سریع شناخته بشود که بله همین مهدی آل محمد (ص) است دیگر، ما می توانیم صریحاً مثل روز ایشان را بشناسیم یا نه مثل همین آقایانی که الآن جدیداً آمدند و می گویند ما امام هستیم و فلان و بهمان، این را خواستم زحمت بکشند یک توضیح بدهند ممنون می شوم.

مجری:

خیلی ممنون و متشکر جناب آقای بنیاسی، از طریق تلویزیون برنامه را ببینید حتما استاد پاسخ شما را خواهند داد. حاج آقا یک نکته ای که در ابتدای فرمایشتان گفتند خیلی برای من جالب بود که ما همه این مباجث را می شنویم اما خدشه ای در اعتقاد مان نسبت به امام زمان(عج) وارد نمی شود این جان همه حرف های ما و همه برنامه ها را ایشان در یک کلام فرمودند،

استاد شهبازیان:

دقیقاً ببینید الآن نشانه های ظهور یک التهاب کاذبی وجود دارد؛ چه کسی سفیانی است، ترامپ بود که بود نتانیاهو بود، خراسانی این هست آن است، همانطور که آقای بنیاسی فرمودند نکته دقیقی را  اشاره کردند ان شاءالله شاید جلساتی اینجا بحث شده و یک وقتی هم به امید خدا با هم گفت و گو خواهیم کرد، ما نیاز داریم به معیارهای شناسایی مهدی موعود (ع)؛ حضرت که تشریف آوردند اصلاً سفیانی باشد یا نباشد، مثلاً خود همین یمانی واقعاً با این همه ابهام ما می گوییم نشانه های ظهور را می خواهیم قرار بدهیم برای شناخت حضرت مهدی، به تعبیر ما طلبه ها معرف باید اجلای از معرَف باشد، یعنی باید روشن تر باشد، ولی این یمانی و این مجموعه روایت هایی که تک و توک باهمدیگر تعارض و تقابل دارند، چطور می تواند ما را به حضرت مهدی (ع) برساند، چه کسی گفته که حتماً باید اول یمانی را پیدا بکنی بعد بروی، «اعرف الحق تعرف اهله» همان معیارهای حقی که برای شناخت امیرالمؤمنین به دست آوردیم در برابر معاویه و در برابر خلفای دیگر و فهمیدیم که علی (ع) حقیقت محض است، همان معیار ها در شناخت حضرت مهدی (ع) بکار می  آید و ما باید روی آنها سرمایه گذاری بکنیم، که چون فرصت نمی شود این بحث معیارها را باز کنم، من یک کتابی درام به عنوان «معیارهای شناسایی مهدی موعود (ع) و تمایز آن از مدعیان دروغین» که اصلاً چه معیارهایی را اهل بیت فرمودند، آنجا  در آن کتاب توضیح مفصل دادیم اما فعلاً دیگر نسبت به این قضیه، یا یک برنامه ای را ان شاء الله شاید در شبکه زحمت بکشند بروند.

مجری:

حاج آقا به نظر من با توجه به مباحثی که در این برنامه مطرح شد و خودتان هم  فرمودید که این روایاتی که علائم ظهور، حتی علائم حتمی، تازه چقدر علائم و نشانه های غیر حتمی و ظن و گمانی داریم بخاطر اینکه دغدغه برطرف بشود که شما این همه دارید می گویید ما اینها را اصلاً نمی دانستیم تا الآن بعضی هایش را، تازه داریم می شنویم، ما خود امام زمان را چه معجزه ای چه نشانه واضح و آشکاری  در حد دو سه مورد یا دو سه تا جمله که این نگرانی برطرف بشود.

استاد شهبازیان:

ببینید آن چیزی که مشخص است روایت فرمود که «إن امرنا ابین من هذه الشمس» امر ما روشن تر از خورشید است، راحت ترین کار این است، به ما گفتند اصول دین تحقیقی است این یک، دو تحقیق کردیم چگونه به دست آوردیم علی حق است نه معاویه، حسن حق است نه معاویه، حسین حق است نه یزید همان معیارها «تمسک بالأمر اول» همان بیان ها و معیارها برای این، خب آن معیارها چه بوده؟ اولاً کسی که ادعای امامت می کند باید نص قطعیه از جانب خدا و اهل بیت داشته باشد، تک تک ائمه ما از امام سابق از رسول خدا به نام نام برده شدند، مشخص است دیگر که فلانی بعدش فلانی، بعدش فلانی، دانه دانه ذکر کرده، خب یک جریان های مدعیان کاذبی که می آیند، علی محمد شیرازی ادعای بابیه کرد اسمش در کدام روایت آمده؟ حسین علی نوری، کجا به ما گفتند امام بعدی شما حسین علی نوری است، احمد اسماعیل بصری یک گزارش بیاورند یک روایت بیاورند که اهل بیت اشاره کرده باشند اما سیزدهم شما احمد بن اسماعیل است من البصره، ماده ها و صدها روایت برای اهل بیت درایم، پس یکی آن نصوص قطعیه از اهل بیت است، در کنار آن علم است، علم به حلال و حرام است، علم به قرآن است، وقتی یک فردی مثل احمد اسماعیل بصری قرآن را اشتباه می خواندن دیگر برای ما مشخص است که این امام نیست، تحلیلش از روایات غلط است، خوانش را با بقیه روایت اهل بیت ندارد، در تعارض است، مشخص است که او باطل است، پس محکم علمی برای آن بیاناتی که آمده

مجری:

علم به آن گویش ها علم به لغات

استاد شهبازیان:

علم به لغت، یکی علم به لغات، یعنی تمام لغت یعنی زبان های عالم را به فصاحت بلد است، به بهترین وجهش بلد است، بعدی معجزه است، معجزه ای می آورد، معجزه هم یعنی چه کاری؟ یعنی کاری که دیگران نمی   توانند انجام بدهند، حضرت مهدی (ع) تصریح شه، مرحوم شیخ طوسی، سید مرتضی، بزرگان ما تصریح کردند که حضرت مهدی (ع) حتماً معجزه می آورد و لازم است معجزه را ارائه بدهد، چون یک فاصله ای افتاده در دوران غیبت با ایشان بخاطر اینکه ما بتوانیم آن شخص خارجی را تطبیق بدهیم که همان مهدی موعودی است که در روایت برای ما بیان کردند باید آن ویژگی های برایش صادق بشود از جمله معجزه ای را که برای حضرت بیان کردند، خب همه این موارد، حالا موارد متعددی است، آنجا بنده نظیر 15 -16 مورد ذکر کردم.

مجری:

حاج آقا همین جمله ای که گفتید طبق روایت اهل بیت با توجه به اعتقاد ما که این از خورشید واضح تر است، آن امر واقعی نه این مدعیان دروغین، وقتی اتفاق بیافتد از خورشید واضح تر است همان برای ما کفاید می کند یعنی بالاخره ما می فهمیم که حضرت ان شاء الله ظهور کردند.

استاد شهبازیان:

ببینید مردم فکر می کنند صبح حضرت ساعت 8 صبح ظهور می کند، تا ساعت 10 – 12 هر کس به او پیوست، پیوست نپیوست تمام است، نه اینطوری نیست، حضرت می آید ندای آسمانی که می زند ندای آسمانی را همه می شنوند، که همه مردم دنیا به زبان خودشان می شنوند، انگلیسی، انگلیسی عرب، عرب، فارس، فارس و بعد حضرت وقتی می آید اعلان دعوت می کند همین سلامت ماندن در کنار خانه خدا و دولت جائر نمی تواند تسلطی بر او پیدا بکند و از بینش ببرد خودش نشانه بعدی است، نشانه  دیگر خود حضرت چندین ماه تبلیغ می کند گفت و گو می کند، استدلال می کند ببینید ما بیان داریم «کتب علی نفسه الرحمة» خدای متعال اینطور نیست که یک دفعه ما را یقه مان را بگیرد، برای تکلیفش ولی خدا را می  فرستند، «ما کنِّا معذبین حتی نبعث رسولا ما خلو فیها إلّا نظیر» انظار دهنده را قرار می دهد حضرت ولی عصر تبلیغ می کند گفت و گو می کند بحث می کند مردم متنبه می شوند، نوع استدلال مشخص است که ایشان امام است، مثل احمد اسماعیل و مثل حسین علی نوری و مثل کیَک و کیَک نه جعل حدیث دارد نه تقطیع حدیث دارد، نه تحریف حدیث دارد، و نه اینکه قرآن را اشتباه بخواند بگوید دوست داشتم اشبتاه خواندم،

مجری:

و اینکه نمی آید ببینیمش حداقل

استاد شهبازیان:

بله آنکه احمد اسماعیل که اصلاً معلوم نیست دیگر مرده است یا زنده است، و کاری به آن نداریم، پس این اجمالی برای این.

مجرِی:

من می خواستم این نکته را عرض کنم حالا قبل از تماس آقای بنیاسی که این دقت و وسواسی که شما دارید روی این مسئله یکی بخاطر همین است چونکه یمانی خصوصیات و ویژگی هایش گفته نشده و فقط نام برده شده که یمانی من الیمن، حالا طبق این حدیثی هم که هست علامات ظهور  پنجگانه از امام صادق که بپذریم این یک راهی باز می شود برای اینکه یک عده ای بیایند و از این بستر سوء استفاده بکنند نکته ای که شما دارید، فهم من از فرمایشات شما است، این است که خیلی خودمان را درگیر اینها نکنیم تا در دام آن مدعیان نیافتیم.

استاد شهبازیان:

خدا پدرت را بیامرزد، همین است، چیزی که ما می خواهیم با حرص و جوش بگوییم، شما دارید ساده بیانش می کنید، این هم برای همین نکته است ببینید مردم، بعضی از عزیزان عاشق امام زمان هستند اما از حول حلیم در دیگ می افتند، یک گزارش داریم، تعبد به روایت درست است، تو ثابت کن که یک مطلبی که گفته شده صد در صد کلام معصوم است ما هم تبعیت می کنیم، این یک نکته، نکته دوم بیان اینها فهم خود این روایت ها که چگونه است ما بعضی از افراد می آیند یک روایت ضعیف و السندی غیر معثور از اهل بیت را که در یک کتاب دست چندم هم ذکر شده این را می آیند بیان می کنند، بابا خود پیغمبر خدا فرمود اهل بیت فرمودند که کذابینی وجود داشتند، جاعلان حدیثی وجود داشتند مراقب باشید گولتان نزنند، فرمود «ابی الخطاب» که فرقه خطابیه راه افتاد با این فرد، چرا این غالی فرقه ساز شده؟ امام صادق (ع) فرمود چون معنای محدث در روایات را نفهمید اینکه اهل بیت مورد حدیث قرار می گیرند یعنی الهامی به آنها می شود نفهمید این یعنی چه بعد دچار غلو شد گفت اهل بیت خدا هستند، می خواهم عرض بکنم که یک وقت یک تک گزارشی را نیاورند بعد بر مبنای آن عقیده برای شما درست بکنند، عقیده باید مبتنی بر روایات قطعیه متعدد باشد، نه اینکه یک گزارشی را از یک سطیح کاهنی پیدا بشود، «اسمه حسین او حسن» این بخواهد بیان بکند بعد یک نفر بیاید بگوید مگر نشنیدید یمانی می آید اسمش حسین هست، من هم حسین آقا هستم، من هم حسن آقا هستم، اینکه اصلاً قابلیت اثبات ندارد، دین خودمان را معامله با بعضی از گزارش های ضعیف نکنیم، آنچه که مهم است اصالت مهدویت تبعیت از امام زمان روایات قطعیه ای که وجود داشته باشد، ولی انصافاً بخواهیم حالا از احمد اسماعیل بپرسیم بگوییم یک روایت بیاور که بگوید اسم یمانی هم حتی احمد است، خب کجا اصلاً ما که نداریم، در سیادت یمانی ما دچار تردید هستیم، فقط آن یک گزارش است «فلاح السائل» مرحوم سید بن طاووس است، آیا ما واقعاً با یک گزارش ضعیف السند غیر ذکر شده در منابع دیگر می توانیم بیاییم یک عقیده درست بکنیم بگوییم یمانی قطعاً سادات است، این محل تردید است.

مجری:

خیلی ممنون حاج آقا سی ثانیه جمع بندی بفرمایید

استاد شهبازیان:

خب خدا حافظ شما، التماس دعا یک روایت اینجا فقط داریم این روایت حیف شد که ذکر نکردیم البته دچار مشکلاتی است اما یک گزارش داریم اصلاً می خواهد بگوید، یمانی اصلاً 70 سال قبل از امام زمان می آید سفیانی را می کشد، خودش هم میمیرد بعد در دوره امام مهدی تازه رجعت می کند، این دیگر کاملاً با روایت های دیگر یمانی متفاوت است

مجری:

این به لحاظ سندی؟

استاد شهبازیان:

نه سندش مشکل ندارد، در کتاب شناسی ما گیر داریم رویش

مجری:

خیلی ممنون و متشکر، از شما بینندگان عزیز که مثل همیشه حوصله کردید و برنامه مهدی یار را دیدید ان شاء الله هفته های آینده هم بیننده برنامه مهدی یار باشید، قسمتی از صحبت های حاج آقای شهبازیان در این برنامه استناد داشته به یک از برنامه های قبلی که مهمان برنامه مهدی یار بودند استاد شهبازیان، هم این برنامه را هم سایر برنامه های مهدی یار و دیگر برنامه های شبکه حضرت ولیعصر می توانید از طریق سایت شبکه حضرت ولیعصر که دوستان برای شما زیر نویس خواهند کرد ببینید و به دوستان خودتان که علاقه من به این مباحث هستند این برنامه را معرفی کنید، صلوات آخر برنامه را تقدیم می کنیم به رئیس مذهب و مکتب شیعه حضرت امام صادق (ع)،

اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

 

 


مهدی یار>

شبکه ولی عصر مهدی یار حجت الاسلام شهبازیان