شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج)
مهدی یار استاد علی شریفی

قسمت سی و نهم برنامه مهدی یار با کارشناسی استاد علی شریفی
با موضوع مهدویت و نقد مدعیان دروغین


 

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ : 21 خرداد1400

مجری:

اَعُوذُ بِاالله مِنُ الشَّیّطانِ الرَّجِیّم بِسّمِ الله الرَّحمنِ الرَّحِیّم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ آلِهِ الطَّاهِرِینَ

عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت همۀ شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولیعصر(عج) همچنان تبریک عرض می کنم فرخنده میلاد حضرت بانوی کرامت حضرت معصومه (سلام الله علیها) را و تمام این ایام و دهه کرامت را به همۀ شما بینندگان عزیز و ارجمند شادباش عرض می کنم، همانطور که مطلع هستید جمعه شب ها تقدیم می کنیم محضرشما گرامیان برنامه مهدی یار را برنامه ای که این افتخار را داریم در محضر استاد بزرگوار جناب آقای شریفی باشیم إن شاءالله امشب هم بتوانیم از محضرشان بهره‌مند بشویم و نهایت استفاده را ببریم، ابتداً یک سلام و عرض ادبی داشته باشیم محضرشان بعد آن إن شاءالله برنامه را پیش خواهیم گرفت، سلام عرض می کنم خدمت تان تبریک می گویم.

استاد شریفی:

عرض سلام خدمت  شما و همچنین همۀ بینندگان عزیز شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج) بنده هم به نوبه خودم فرا رسیدن این ایام را به خصوص میلاد با برکت بانوی کریمه اهل بیت حضرت معصومه (س) را به شما عزیزان و بزرگواران و حضرت عالی تبریک عرض می کنم امیدوار هستیم که خداوند متعال به میمنت این ایام طاعات و عبادات همۀ ما را قبول کند و همۀ ما را تحت عنایت این بی بی بزرگوار حفظ بفرماید، در خدمت شما هستیم.

مجری:

سلام باشید خیلی ممنون إن شاءالله به برکت دعای خیرشما، قبل از اینکه شروع بکنیم بنده یک تذکر بدهم به عزیزان؛ بالاخره این توفیق را داریم ما در شهر کریمه اهل بیت از جوار حرم مطهر حضرت معصومه تقدیم می کنیم به شما این برنامه را، حضرت استاد در خدمت تان هستیم.

استاد شریفی:

همینطور که حضرت عالی و بینندگان عزیز در جریان هستند روال برنامه ما اینگونه است که در برنامه مهدی یار یک تایمی را در نقد جریان احمد بصری و بحث معرفت افزایی نسبت به شناخت امام در خدمت  شما عزیزان هستیم و بعد از آن نقد خواهیم کرد مطالب و موارد مخالفین مکتب اهل بیت را در رابطه با مباحث مهدویت، جلسه گذشته ما بحثی را مطرح کردیم تحت این عنوان که یکی از صفات امام و راه های شناخت امام این هست که امام از غیر معصوم علم کسب نمی کند علم او لدنی است و شاگردی کسی را نکرده است، یکی از بهترین ادلۀ ما در رابطه با علم امام همین مسئله است که در روایات کثیری به آن اشاره شده به طور مثال که روایتی است در کتاب «غبت مرحوم نعمانی» در این روایت حدیث شماره 266 راوی می گوید که خدمت امام رضا (ع) بودیم بحث مان در مورد امامت بود و تا اینکه حضرت (خود آقا علی موسی الرضا (ع)) مطالبی را در رابطه با صفات امام و مقام امام بیان فرمودند:

امام از هر گونه گناه پاک و از هر عیب دور و منزه هست که به وسیله علم لدنی مخصصو شده

غبت نعمانی، حدیث 266

پس هم عصمت را امام در این روایت بیان می فرمایند هم علم لدنی امام را، در ادامه تصریح می کنند:

امام یگانۀ روزگار است احدی به پای او نمی رسد

این همان بحث افضلیت امام بر دیگران هست

هیچ عالِمی در حد و عیار او نیست، کسی نمی تواند جایگزین او باشد هرگز مثل و مانندی برای او نیست، او به برتری و فضل مخصوص شده است، تمامی این فضائل را بدون اینکه طلب کند یا از کسی یاد بگیرد به دست آورده است.

پس امام شاگردی غیر معصوم را نکرده است علم او لدنی است از جانب خدا است و همین یکی از راه های شناخت حجت الهی می باشد، ما بینندگان عزیز جلسه قبلی مطلبی را آوردیم که آقای احمد بصری که مدعی امامت هست در حوزه و دانشگاه درس خوانده به طور مثال کتاب «جواب های روشن کننده از راه امواج» قسمت اول در صفحه 49 تصریح می کند:

فارخ التحصیل دانشکده مهندسی/مهندس شهر سازی می باشد، در حوزه علمیه نجف درس خوانده است.

جواب های روشن کننده از راه امواج، نویسنده احمد بصر، قسمت اول، ص 49

گفتیم طبق این مدرک و اعتراف خود احمد که امام و حجت خدا به هیچ عنوان از غیر معصوم کسب علم نمی کند و در هیچ جا ثابت نشده است که ائمه شاگردی کسی را کرده باشند، آقای احمد بصری طبق همین اعتراف و روایات ادعای امامتش ادعای کذبی است، این را جلسه قبلی بیان کردیم اما در این جلسه می خواهیم تناقضات و تعارضات جریان احمد در این مسئله را کمی باز کنیم تا شما متوجه بشوید که اساساً مدعیان دروغین مهدویت چقدر دچار تناقض گویی و تعارض هستند چون کلام شان کلام حق نیست؛ بعد از اینکه آقای احمد ادعای امامت کرد با حرف های گذشته آقای احمد این مطالب جور در نمی آید لذا این جریان شروع کردند به خباثت و دروغگویی به طور مثال سایت رسمی جناب آقای احمد بصری سایت عربی ایشان:

چگونه احمد بصری در حوزه علمیه درس خوانده است و مدعی علم لدنی است؟

معاندین می گویند:

«یقول المعاندون»

دشمنان احمد می گویند که آقای احمد بصری هم در دانشگاه درس خوانده هم در حوزه درس خوانده و چطور از آن طرف ادعا دارد که علم را از معصومین گرفته و نزد پدرش درس خوانده؟

جواب:

این قسمتش را ما کار داریم

آقای احمد بصری در حوزه علمیه به امر پدرش رفته است برای اصلاح، نه اینکه او در حوزه علمیه درس خوانده باشد.

این قسمتش را دقت کنید، در سایت عربی آقای احمد بصری ادعا می شود که آقای احمد بصری در حوزه علمیه نجف درس نخوانده بلکه صرفاً برای اصلاح رفته، پس درس نخوانده، در همین رابطه یکی از لیدرهای این جریان در داخل کشور جناب آقای هاشمی هم در پاسخ به استاد ما آیت الله دکتر حسینی قزوینی که استاد ما کلیپ پنج دقیقه تا شش هفت دقیقۀ، فکر کنم پنج دقیقه تا هفت دقیقه بیشتر نبود نقد کرد این جریان را، کلیپ مال حدود فکر می کنم شاید چهار سال پیش بود خیلی از این لیدرهای این جریان نزدیک به یک ساعت و نیم دو ساعت برنامه رفتند که به اصطلاح همین پنج دقیقه را بتوانند جواب بدهند اما هر آنچه که در این برنامه گفتند یا دروغ بود یا یک تعارض و تناقض دیگر هم به این مطالب اضافه شد، کلیپ شماره یک که مال جناب آقای هاشمی هست با هم ببینیم بعد بر می گردیم در خدمت شما هستیم.

کلیپ:

یک حرف هم ایشان اینجا می زند که احمد در حوزه درس خوانده؛ این غلط است این اشتباه است احمد در حوزه درس نخوانده بلکه در حوزه درس می دادند.

مجری:

بله دارد به صراحت می گوید که درس می داد.

استاد شریفی:

به صراحت گفت که آقای احمد در حوزه درس نخوانده، ببینید کتاب احمد را نشان دادیم در حوزه درس خوانده است، سایت عربی احمد می آید می گوید در حوزه درس نخوانده، این لیدر این جریان می آید می گوید در حوزه علمیه درس نخوانده، حالا برویم ببینیم سایت رسمی آقای احمد بصری سایت فارسی اینها در ایران باز چه تناقض و تعارضی اضافه کرده به این مطلب؛ «مؤسسه علمی فرهنگی وارثین مکلوت» این سایت رسمی فارسی زبان احمد در ایران هست که مورد تأیید آقایان به اصطلاح اتباع احمد هست

آیا احمد الحسن در حوزه علمیه نجف درس خوانده است؟

ورود احمد به حوزه علمیه نجف به منظور تحصیل علوم دینی پیش از آگاه شدن شان از رسالت و قبل از شروع دعوتش بوده.

یعنی یک تعارض دیگر اینجا اضافه شد می گوید احمد در حوزه درس خوانده اما آن موقع که درس می خوانده نمی دانسته مثلاً پیغمبر است و امام است و فرزند حضرت مهدی است، بعداً که فهمیده بچۀ امام زمان است، پیغمبر است، نمی دانم خدا است، رسول است، شتر حضرت صالح است، گوسفند رؤیای یُهاالناس،  اینها همه را که بعد فهمیده بعد دیگر آنجا از حوزه خارج شده آمده برای اصلاح حوزه علمیه، یعنی دقت کنید چیدمان را؛ احمد در کتابش؛ درس خوانده است در حوزه، سایت عربی؛ درس نخوانده، یک عده از لیدرهای احمد می گویند درس نخوانده در حوزه، سایت رسمی فارسی شان می گوید احمد درس خوانده ولی آن مال موقعی بوده که هنوز جاهل بوده و نمی دانسته پیغمبر و امام است، استاد ما در آن کلیپ این مطالب را آورد کنار هم گفت احمد یک جا می گوید درس خواندم یک جا می گوید درس نخواندم این تعارض و تناقض را آقایان جواب شان چه است؟ بعد یک پاسخ دیگر به استاد ما دادند که آن پاسخ جالب است اصلاً اشکال را نفهمیدند، کلیپ شماره دو را با هم ببینیم.

کلیپ:

در ادامۀ صحبت های شان می گوید که تناقضات دیگری را مثلاً دارند بیان می کنند یک آن این هست برای من خیلی جالب است که گفتند که احمد گفته جای که من به دانشگاه رفتم و فارغ التحصیل دانشگاه مهندسی هستم شهر سازی و در جای دیگر می گویند که من در حوزه علمیه درس خواندم؛ این واقعاً تناقض است که یک نفر هم در حوزه درس بخواند هم در دانشگاه؟ خود بنده هم در حوزه درس خواندم هم در دانشگاه درس خواندم حالا این تصور من عرض کردم آقای قزوینی باید از اول منطق را بخواند، چه تناقضی وجود دارد؟ یک کسی هم در حوزه درس بخواند هم در دانشگاه درس بخواند تناقض این کجاست؟

تحصیلاتش را کجا انجام داد؟ دانشگاه آقای بصری مهندسی خوانده یا رفته حوزه نجف یا رفته پیش امام مهدی؟ آقای قزوینی عزیز شما مگر منطق نخواندید پایه اول حوزه؟ مگر نگفتید آنجا در تعارض یا در تناقض هشت وحدت شرط دان؟ شما خواستید تناقض پیدا کنی؟ برادر عزیز! احمد الحسن علوم تجربی طبیعی مهندسی را در دانشگاه بصره خوانده نه علم امامت را، علم امامت را از پدرش امام مهدی (ع) یاد گرفته، این کجایش با هم تناقض دارد؟ ببین انصافاً کارهای تان را.

مجری:

بله چقدر زیبا یعنی اینها خودشان اصلاً نفهمیدند چه است سؤال.

استاد شریفی:

اصلاً نفهمیدند اشکال کجا است، آقای فتحیه! آقای هاشمی! آقای هاشمی ها! آقای فتحیه ها! اشکال ما اشکال استاد ما به شما این بود؛ احمد در حوزه درس خوانده است یا نخوانده است؟ نکته اول اصلاً چه دانشگاه چه حوزه هر جا درس خوانده باشد طبق روایات امام شاگردی هیچ کسی را نمی کند چه در علوم تجربی دنیوی ظاهری، چه در امور دینی، اصلاً اینها از هم جدا پذیر نیست امام افضل و اعلم هست بر همۀ علوم، این یک، حالا از دانشگاهش گذشتیم فعلاً، می گویند این علوم فقط علوم دینی است علوم تجربی را امام شاگردی دیگران کرده؛ اینهم دروغ است خلاف روایات هست اینهم می بوسیم فعلاً می گذاریم کنار کاری نداریم، حوزه علوم چه درس می دهند؟ جز علوم دینی است؟ احمد در حوزه درس می خواند علوم دینی شاگردی غیر معصوم، سؤال استاد ما این بود؛ احمد یک جا می گوید درس خواندم یک جا می گوید درس نخواندم، اینکه در دانشگاه و حوزه این تعارض و تناقض ایجاد می شود اصلاً ربطی به سؤال ما نداشته که آقایان اصلاً نفهمیدند اشکال ما کجاست، اما یک نکتۀ دیگر؛ دروغگو کم حافظه است اینها الآن حرف شان این است بیننده های عزیز کتمان می کنند این مسئله را، کلاً جریان احمد کتب گذشتۀ خودش در حال کتمان و تحریف است که چند موردش را نشان دادیم در جلسات قبلی، می آیند می گویند احمد رفت حوزه همان چیزی که سایت فارسی شان «مؤسسه وارثین ملکوت» نوشته بود رفت حوزه درس خواند اما آن مال موقعی بوده که از انحرافات حوزه علمیه خبر نداشته، بعد از اینکه چند سال درس می خواند از انحرافات حوزه علمیه خبردار می شود آنجا به امر پدرش امام زمان می رود حوزه علمیه برای اصلاح، این دیگر آخر، آخر حرف شان هست، حالا در همین هم یک تناقض و تعارض خیلی شیک و مجلسی و قشنگ من برایش آوردم؛ «جواب های روشن کننده» جلد دوم، صفحه 91:

نامم احمد است در شهر بصر جنوب عراق زندگی می کردم تحصیلات خود را در دانشگاه به پایان بردم، دارای مدرک لیسانس در رشته مهندسی عمران هستم، سپس به به نجف نقل مکان کردم در آنجا به قصد تحصیل علوم دینی ساکن شدم.

جواب های روشن کننده، نویسنده احمد بصری، ج 2، ص 91

آقای احمد می آید حوزه علمیه برای درس خواندن و بعد ادامه اش می گوید، این پس مدرک دوم بود که آقای احمد خودش اعتراف می کند در حوزه علمیه درس خوانده.

و بعد از گذشت مدت زمان تحصیل فهمیدم که راه و روش تعلیم در حوزه نجف بسیار در انحطاط و پائین است

بعد می آید می گوید حالا در حوزه علمیه قرآن و سنت شریف را نمی خواندم بلکه فقه و کلام می خواندم، حالا فقه و عقاید حوزه علمیه جز قران و روایات چیز دیگر نیست، اینها فعلاً کار نداریم، می گوید بعد از اینکه فهمیدم در حوزه علمیه انحراف هست:

تصمیم به جدائی از میان آنها گرفتم و در خانه خودم علوم آنها را بدون یاری کسی خواندم، اما با آنها در ارتباط بودم و بعضی از آنها نیز با من در ارتباط بودند.

طبق این مدرک آقای احمد بصری تصریح می کند بر اینکه رفته تحصیل کرده است این نکته اول آن، آقای احمد بصری در حوزه علمیه تحصیل می کند بعد از چند سالی که از تحصیلی می گذرد طبق حرف خودش تاز می فهمد حوزه علمیه دارای انحراف هست و خلاصه مسائلی در حوزه علمیه هست که از نظر ایشان اشتباه است و از حوزه علمیه جدا می شود، پس آن چند سال اول که تحصیل می کرده اطلاعی از انحراف حوزه علمیه نداشته، کتاب بعدی؛ «داستان ملاقات» آقای احمد در کتابش داستانی را آورده که من چطور خدمت امام زمان رسیدم و امام زمان به من گفت تو فرزند منی، در این داستان ملاقات خوب دقت کنید چه می گوید:

اولین ملاقاتم با امام مهدی در این زندگی دنیوی در حرم امامین عسکریین بود و در این ملاقات با امام مهدی آشنا شدم، این ملاقات چند سال قبل بود و پس از این ملاقات ملاقات هایم با ایشان ادامه یافت و امور زیادی را برایم روشن ساخت ولی مرا امر به تبلیغ آن نفرمود بلکه مختص به خودم بود و مرا تربیت کرد و مرا از انحرافات زیادی که در حوزه علمیه نجف وجود داشت آگاه ساخت اعم از انحرافات علمی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، یا انحرافات اشخاصی که در حوزه علمیه بودند که برای من این قضیه خیلی دردناک بود، روزها و ماه ها گذشت و خدا خواست که امام را ملاقات کنم و این بار امام زمان مرا به حوزه علمیه نجف اشرف فرستاد تا آنچه را که مرا به آن خبر کرده بود برای عدۀ از طلاب حوزه علمیه مطرح کنم.

تناقض و تعارض اینجا، اینجا می گوید من با امام زمان ملاقات داشتم چند سال قبل از اینکه بروم حوزه علمیه امام زمان من را از انحرافات حوزه علمیه آگاه کرده بود بعد از آن من را فرستاد حوزه علمیه تا اصلاح کنم، در متن قبلی چه گفته بود؟ من تازه چند سال درس خواندم بعد از چند سال درس خواندن تازه فهمیدم که در حوزه علمیه انحراف وجود دارد، یک جای کار می لنگد دروغگو کم حافظه است این آقای که ادعا رؤیت امام زمان دیدار امام زمان را کرده یادش رفته بوده که قبلاً چه چیزی گفته بود که اینجا با آنجا جور در نمی آید، در این جریان و این فرقه إلی ماشاءالله تناقض و تعارض وجود دارد که ما امشب دو نمونه اش را خدمت شما در بحث شاگردی آقای احمد بصری در دانشگاه و حوزه و زانوی تلمذ زدن در محضر اساتید دانشگاه و حوزه بیان کردیم و چون دروغگو می خواهد دروغ اول خودش را تصحیح کند حکمت خدا همیشه بر این بوده که دروغ های بعدی پشت سر هم می آید.

مجری:

خیلی جالب است که ما اتفاقاً با تک تک اینها مصادق برای اینکه بخواهیم ببینیم آن روایت ثقلینی که می گوید قرآن و عطرت همیشه همراه هم هستند از یک طرف و در خود قرآن آمده که حالا عطرت هم به همین معنا که «لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً» هر چه غیر از قرآن باشد غیر از عطرت باشد اصلاً می توانیم از همین جا بفهمیم که آیا این عطرت هست یا عطرت نیست.

استاد شریفی:

اصلاً من همیشه بارها هم این را گفتم سر کلاس سخنرانی هایم گفتم جریان احمد بصری اصلاً نیازی به رجوع ما به روایات اهل بیت نیست کتاب های خود احمد را ورق بزنی هر ورق آن هر خط آن گواهی است بر بطلان این جریان چون خط بالا به خط پایین پایین نمی خواند، صفحه قبلی با صفحه بعدی نمی خواند، این کتاب با آن کتاب نمی خواند، سایت های عربی با فارسی شان با هم نمی خواند، سراسر تناقض و تعارض.

مجری:

أحسنتم بسیار خوب خیلی ممنون متشکر و الحمد الله تا اینجای برنامه این یکی از تناقضات شان هم باز واضح و آشکار شد خدا شکر که توانستیم به این پی ببریم و إن شاءالله بتوانیم هدایت بکنیم آن افرادی را

که اگر ناخواسته و ندانسته از مسیر حق منحرف شدند.

مرغ دلم راهی قم میشود

مرغ دلم راهی قم میشود

در حرم امن تو گم میشود

عمه سادات سلام علیک

روح عبادات سلام علیک

كوثر نوری به كویر قمی

آب حیات دل این مردمی

این تیکه اول طبق روال برنامه عزیزانی که شاهد برنامه بودند و پیگیر هستند برنامه را مطلع هستند ابتداً حالا یک نقد مختصری نسبت به جریان احمد بصری انجام می شود و الآن به نظرم وقت این است که برویم سراغ وهابی ها.

استاد شریفی:

بله همانطور که فرمودید ما مدتی هست این سبک و سیاق را شروع کردیم و هر دو جریان را در حال نقد هستیم و الآن هم در خدمت شما هستیم با نقد ادعاهای شبکه های وهابی و مخالفین مکتب اهل بیت در مسئله مهدویت، ما در جلسات گذشته بحث جایگاه حضرت مهدی در مبانی اهل سنت را مطرح کردیم و دو سه جلسه هست رسیدیم به یک روایت آنهم روایتی که ثابت می کند خلافت حضرت مهدی (عج) آن مهدی که اهل سنت به او اعتقاد دارد ما اساساً در این برنامه فعلاً کاری به مهدویت شیعی و اعتقاد شیعه در مسئله مهدویت نداریم، جلسه اول این مطلب را بیان کردیم که همین مسئله مهدویت از نگاه اهل سنت را ما اگر ریز بشویم در این جریان، حدوداً هشتاد تا نود درصد از عقائد نه تنها مهدویت شیعی، مباحث امامت شیعی از همین روایات مهدویت اهل سنت قابل اثبات است پای ادعایش هم ایستادیم و مورد به مورد هم داریم می آیم جلو، فکر کنم سه هفته هست ما روی یک روایت «مهدی خلیفة الله» ایستادیم داریم دیگر هر آنچه که اینها گفتند در این موضوع را داریم پخش می کنیم یعنی دیگر هیچ چیزی نماند در این مسئله که اینها گفته باشند، این را به بیننده ها بگویم همین امروز بعد از ظهر با آقای سجودی داشتیم در واتساپ با هم سر همین موضوع بحث می کردیم، ولی سؤال ما هنوز به جایش مانده و امروز هم که داشتیم با ایشان صحبت می کردیم گفتم این را پاسخ بدهید به هر حال چیکار می خواهید با این مسئله بکنید؟ روایات اهل سنت روایت داریم با پنج سند که مهدی اهل سنت خلیفة الله است، ما جلسات قبلی تصحیح علما را آوردیم و بررسی سندش را هم انجام دادیم، این جلسه و در حال حاضر چندتا کلیپ دیگر داریم از جمله یک کلیپی است که آقای خدمتی کلیپی را پخش کرده از استاد ما آیت الله حسینی قزوینی و مدعی شده که استاد ما سخن آقای ارنؤوط در ذیل روایت مهدی خلیفة الله را تقطیع کرده قبل  و بعدش را بریده و یک تیکۀ از متن را گرفته و خوانده و به اصطلاح آقای خدمتی خیانت کرده، این کلیپ را با هم ببینیم، ببینیم خائن چه کسی است، بی سواد چه است، جاهل چه کسی است و من گاهی وقت ها احساس می کنم که اینها مشکل عقلی دارند چون گاهاً کلیپ های پخش می کنند مطالبی می گویند که هر بچۀ که دو روز فقط بیننده شبکه ما باشد متوجه می شود که این حرف آقای خدمتی چقدر پوچ است چقدر توهی است و چطور اینها مدعی هستند که علامه دهر هستند و بزرگان وهابیت و سلفیت اینقدر سطح شان و نگاه شان پایین است، کلیپ بعدی را با هم ببینیم.

کلیپ:

آقای خدمتی:

تدلیس ایشان و مخفی کاری ایشان از خود کلیپ خودش اول نشان بدهیم بعد بیاییم توضیح بدهیم.

استاد حسینی قزوینی:

همین کتاب «مسند احمد بن حنبل» هست با تحقیق شعيب الأرنؤوط که دلباخته إبن تیمیه هست.

آقای خدمتی:

شما توجه کنید در اینجای که خودش آمده خط کشیده و روایات را می آورد از کجا انتخاب می کند، خوب توجه کنید از خود صفحه خودش، ما نمی توانیم دست بزنیم الآن، نه جلو بیاوریم به عقب، همین صفحۀ که اینطوری هست، بگذارید بیاید جلو صفحه را می آورد صفحه 71.

استاد حسینی قزوینی:

ایشان در اینجا.

آقای خدمتی:

حالا از صفحه کجا نشان داد؟ جای دیگر را نشان داد، اول 71 نشان داد، حالا بعد می آید قبلش نشان می دهد.

استاد حسینی قزوینی:

روایات.

آقای خدمتی:

ببینید هر جا یک پاورقی دارد یعنی اینجا که این روایت هست «1» نوشته، حالا این پاورقی را چرا کتمان می کند؟ نمی آورد؟ یک کم برگردیم.

استاد حسینی قزوینی:

در اینجا روایاتی را مطرح می کند روایات روایت 22387.

آقای خدمتی:

این «1» هست

استاد حسینی قزوینی:

می گوید اگر دیدید پرچم های سیاهی از.

آقای خدمتی:

خوب توجه کنید این «1» هست معمولاً «1» یعنی پاورقی هم دارد حالا اینجا چرا کتمان می کند؟ چرا نشان نمی دهد؟ نشان نمی دهد ولی ما نشان خواهیم داد، ادامه بدهیم.

استاد حسینی قزوینی:

ناحیه خراسان می آید بشتابید، چرا؟ «فإنَّ فیها خلیفة الله المهدی» در میان این سپاهی که  پرچم سیاه دارند از طرف خراسان می آیند حضرت مهدی هست کدام مهدی؟ مهدیی که خلیفة الله است، این پاورقی هم ایشان می آید یک.

آقای خدمتی:

پاورقی هم ایشان می آید، حالا چه است؟ پاورقی هم ایشان می آید یعنی فرار می کند پاورقی را نشان نمی دهد خودش هم می گوید از آنجا می داند که زیر نوشته این ضعیف هست این منکر الحدیث هست این متهم شده به تشیع، ولی نشان نمی دهد، برگردیم به کلیپ.

استاد حسینی قزوینی:

بحثی را مطرح می کند.

آقای خدمتی:

بحثی را مطرح می کند، بحث چه مطرح می کند؟ که می گوید این حدیث صحت ندارد، چرا نشان نمی دهید؟ چرا خیانت می کنید؟ چرا این قسمت را نمی گویید چه بحثی مطرح می کنیم؟ دنباله کلیپ.

استاد حسینی قزوینی:

بعد ایشان می آید در نهایتش این قضیه را در روایت دیگری که است:

«فإذا رأیتموه فبایعوه ولو حبواً علی الثلج»

 وقتی دیدید مهدی را با او بیعت کنید ولو با راه ها رفتن برروی یخ و برف باشد

«فإنه خلیفة الله المهدی، ورجاله ثقات رجال الصحیح»

آقای خدمتی:

یعنی نا اینجا «ورجاله ثقات رجال الصحیح» دیگر شما چه حرفی دارید؟ حالا کجا به هم زده؟ از کجا به کجا آورده؟ ما می خواهیم که نشان بدهیم که این آقا چطور تدلیس کرده؛ این مسند احمد بن حنبل هست با تصحیح آقای أرنؤوط، اینجا که بنده عرض کردم این حدیثی که جناب آقای قزوینی به آن اشاره کرد:

«إذا رأیتم الرایات السود قد جاءت من قِبَل خراسان فأتوها، فإن فیها خلیفة الله المهدی»

یک پاورقی دارد این «1» این را آقای قزوینی نشان نداد، ما برویم سراغ پاورقی؛ حالا ما اینجا علامت زدیم و درست کردیم که بینندگان بدانند همین صفحه هفتادی که آقای قزوینی نشان داد:

               «إسناده ضعیف، شریک وهو إبن عبدالله النخعی سیء الحفظ وعلی بن زید وهو بن جدعان ضعیف وکان یغلو فی التشیع»

یعنی در تشیع در شیعه گری خودش غلو می کرد زیاده روی می کرد، پس شما چرا این را نشان ندادید؟ این خیانت در گزارش تاریخ است، از اول که می آورد، می آورد روی این زوم می کند ولی پاورقی که «1» هست نشان نمی دهد.

روایت بعدی که آمده صفحه دیگر آورده چه؟ که از جای دیگر آورد که بعد اینجا را از پایین نشان داد از این نشان داد که این آمده اینجا گفته که

«فإنه خلیفة الله المهدی، ورجاله ثقات رجال الصحیح»

این را نشان داد، این را نشان نمی دهد که دنباله آن هست که می گوید چه؟

«وعده»

یعنی چه کسی؟

البیهقی فی الدلائل صفحه 516، جلد 6

«من طریق کثیر ین یحی، عن شریک بن عبدالله، عن علی بن زید، عن أبی قلابه عن فلان»

تا اینجا می آید بعد می گوید که

«وعده»

یعنی چه کسی؟

«وأورده الذهبی فی «المیزان»، وعده من منکرات علی بن زید بن جدعان، فقال أراه منکراً»

یک آدمی است که شناخته نشده یک آدمی است که در حدیثش هزار و یک چند اشکال هست، چرا این

را نشان ندادید آقای قزوینی؟

مجری:

بسیار خوب حالا بخواهیم بهتر تحلیلش بکنیم ببینیم حالا بالاخره ادعاهای که داشت این آقای خدمتی درست هست درست نیست؟ اولاً این دوتا کتاب فرق داشتند با همدیگر ظاهراً، این پاورقی را چرا حاج آقا نشان نداد؟

استاد شریفی:

همانطور که شما فرمودید و آقای خدمتی ادعا کرد حاج آقای قزوینی پاورقی را نشان نداده رفته از یک جای دیگر یک چیز دیگر گفته، حالا اسکن گرفتن هایش را هم که دیدید، آقای خدمتی نه اسکن گرفتن بلدی، نه اسکن درست کردن بلدی، نه علمیتی داری، نه زوم کردن حتی یک اسکن را بلدی، چه به شما بگویم؟ «مسند آقای احمد بن جنبل» با تحقیق شعيب الأرنؤوط همان اسکنی که استاد ما نشان داد و آقای خدمتی آورد، این همان حدیث 22387، اینهم همان «1» که آقای خدمتی ادعا کرد، اینهم پاورقی إسناده ضعیفی که آقای خدمتی گفت، آقای خدمتی! برادر من! عزیزمن! یک مقدار یاد بگیر دفعه بعدی اینطوری گاف و سوتی ندهی، آن مطلبی که استاد ما بیان  کردند از همین پاورقی خواندند متن استاد ما از پاورقی بود، آقای ارنؤوط می آید این روایت را بررسی سند می کند این روایت همانطور که ما جلسات قبلی گفتیم چهار پنج تا سند و طریق دارد آقای ارنؤوط می آید طروق مختلفش را شروع می کند به بررسی کردن، مثلاً طریق اول از زید بن جدعان و علی بن زید آمده، این ضعیف است هر چند آقای ارنؤوط هم اینجا اشتباه کرده این راوی صحیح مسلم است و ما همه روایت ها را بررسی کردیم تصحیح دیگر علماء را آوردیم، فعلاً کاری به این نداریم که بخواهم اشکالات آقای ارنؤوط را بگیریم، می خواهیم بگوییم آقای خدمتی چقدر بی سواد است، آقای ارنؤوط می آید تک تک طورق و سندها را بررسی می کند می گوید این طریق فلان راوی در آن هست ضعیف هست، سند بعدی فلان راوی در آن هست آن هم ضعیف هست، این صفحه چند بود؟ صفحه 70، صفحه بعد برویم صفحه 71 ادامه همان پاورقی؛ آقای ارنؤوط می آید سند بعدی را بررسی می کند تا می رسد به آن سندی که إبن ماجه نقل کرده که ما جلسات قبلی مفصل این را آوردیم، سند إبن ماجه را می آورد و بعد تصریح می کند که این سند إبن ماجه رجالش ثقه و روایت صحیح است معتبر است همان که استاد ما خوانده، طبق مبنای خودتان این روایت الآن، آقای ارنؤوط روایت را تصحیح می کند سه چهارتا سند دیگر هم که به نقل آقای ارنؤوط به نقل اشتباه ایشان سندها ضعیف هست هم این روایت را تقویت می کند، پس شد یک روایت یا یک سند صحیح، مثلاً چهارتا هم سند ضعیف، قاعده «يقوي بعضها بعضا» پس استاد ما خیلی شیک و مجلسی مطلب را ارائه کرده از پاورقی هم خوانده، آن جاهلی که نفهمیده قضیه چه است آقای خدمتی است، آقای خدمتی! یک مقداری بنشین کار علمی بکن به جای که دنبال دزدیدن پول های ملازاده باشی، اینهای که شما دارید مطرح می کنید به عنوان گاف و اشتباه استادید ما بی سوادی و جهالت خودتان را نشان می دهد، این روایت پنج شش تا سند دارد و گفتیم چندتا طریق دارد من یک طریق دیگرش را هم خدمت شما نشان بدهم؛ روایت دیگر از همین در همین معنا از آقای عبدالله بن عمر رسیده است، آن روایت از أبی قلابه بود، این سند دیگر؛ کتاب از جناب آقای سیوطی اخباری که در مورد حضرت مهدی (ع) وارد شده است در نزد علمای اهل سنت، روایت را نقل می کند از عبدالله بن عمر که پیغمبر فرمود:

«المهدی خلیفة الله»

باید با او بیعت کنید از او تبعیت کنید.

پاورقی دوباره «55» حالا باز این را هم به آقای خدمتی نشان بدهیم:

«إسناده حسن»

این روایت هم از نظر سند حسن هست، پس این یک طریق دیگر، حالا طریق های دیگر هم دارد که ما جلسات قبلی آوردیم ولی الآن بخاطری که آقای خدمتی دیگر بحث را با ایشان تمام کنیم یک نکته دیگر به ایشان نشان بدهیم؛ اصلاً این روایت در صحیح مسلم آمده بود ولی الآن در صحیح مسلم وجود ندارد، آقای خدمتی که اینقدر علاقه به پاورقی دارد این پاورقی را هم ببیند؛ این کتاب دیگر است «الشراط الساعة» یکی دیگر از کتب مخالفین مکتب اهل بیت این روایت را می آورد کدام روایت؟ روایتی که پیغمبر فرمود:

«فإنه خلیفه الله المهدی»

برویم پاورقی را ببینیم پاورقی چه زده؟ «صحیح مسلم کتاب الإیمان ج 2، ص 193» اما ما الآن در صحیح مسلم این روایت را نداریم.

مجری:

همان اول کلیپ داشت می گفت که شما دارید تقطیع می کنید تحریف می کنید و اینها، الآن بزرگترین کتاب  آنها معتبرترین کتاب آنها دچار همین شده.

استاد شریفی:

پس روایت مهدی خلیفة الله چندین سند، سندهای معتبر، ارنؤوط هم تصحیح کرده گاف و سوتی آقای احمدی را هم ثابت کردیم، این  روایت اصلاً در صحیح مسلم بوده و الآن در صحیح مسلم نیست، به جز اینهم آیا باز هم روایت هست که ثابت بشود حضرت مهدی خلافتش الهی هست؟ امر حضرت مهدی امر الهی است؟ روایت در «مصنف إبن أبی شیبه» است روایت با سند معتبر؛ إبن عباس نقل می کند می گوید روزگار سپری نخواهد شد تا اینکه یک جوانمردی از ما اهل بیت بیاید که می آید و این کارها را انجام می دهد، راوی می گوید به إبن عباس گفتم که به هر حال این چه مسألۀ است که پیران شما انجامش نمی دهند یک جوان باید از شما اهل بیت بیاید؟ کتاب «المصنف» جلد رابع عشر، کتاب الفتن، صفحه 180، می گوید به إبن عباس گفتم چرا بزرگان  شما قوم، چرا پیرمردان شما اهل بیت نه، یک جوان باید بیاید؟ إبن عباس جواب داد:

«هو أمرالله»

المصنف إبن أبی شبیه، ج رابع عشر، کتاب الفتن، ص 180

امر او، ثقیفه می خواهیم تشکیل بدهیم؟ شورا می خواهیم تشکیل بدهیم؟ مردم می خواهند انتخاب کنند؟ نه، او مهدی خلیفة الله است امرش الهی است خدا به هر کسی بخواهد این مقام را می دهد یکی به حضرت عیسی که در گهواره سخن می گوید، یکی هم که سن 90 سالگی 80 سالگی، به پیرمردی و نوجوانی و جوانی نیست کسی که ظرفیتش را داشته باشد امر، امر الهی است، اینهم روایت بعدی اینهم با سند معتبر، دیگر حالا ببینیم آقای خدمتی به هر حال در جواب این گاف و سوتی که داده می  خواهد چه پاسخی بدهد.

مجری:

عزیزان حالا الحمدالله هستند و دارند مشاهده می کنند که تلفن ها زیرنویس شده و می توانند تماس بگیرند با برنامه خودشان، اما قطعاً همین افرادی که بالاخره پیگیر برنامه هستند تماس هم گرفتند با آن شبکه ها درست است؟

استاد شریفی:

بله می خواستم همین را اشاره کنم، ما یک مناظره هم چند سال قبل داشتیم با این شبکه اینها، آقای عقیل هاشمی و آقای سجودی سر همین موضوع که امروز هم با آقای سجودی بحث می کردیم در وات ساب همین را به او گفتم ایشان گفت که، مهدی اهل سنت یک فرد عادی است نیاز ندارد اسمش در قرآن بیاید، گفتم روایاتش متواتر نزد شما ،انکار مهدی کفر نزد شما، روایت دارید مهدی خلیفة الله است خلافتش الهی است، چطور می گویی یک فرد عادی است که خلافتش عادی است از جانب خدا معرفی می شود، پس اگر اینگونه است باید اسمش در قرآن بیاید، ما از شما همین تحدی شما را به خودتان برمی گردانیم، مگر شما نمی گویید خلافت امیرالمؤمنین اگر الهی باشد باید اسمش در قرآن بیاید، ما می گوییم اصل امامت الهی است در قرآن هم به آن اشاره شده، لزومی به آوردن اسم نیست، ولی همین سؤال را به خودتان برمی گردانیم، روایات مهدی در نزد اهل سنت متواتر است، عقیده اجماعی اهل سنت که آوردیم اینها را هفته های قبل انکار مهدی کفر است، خود حضرت مهدی اهل سنت خلافتش الهی است خب باید اسمش در قرآن بیاید، 18 تاعالم اهل سنت من گذشته گفته بودم این روایت را تصحیح کردند، الآن حدود 40 نفر را جمع کردیم، بیننده های شیعه تماس گرفتند با همین شبکه همین سؤال را مطرح کردند، اما ما تا به امروز جوابی از اینها نشنیدیم در این قضیه فقط گوش هایشان را گرفتند چشم هایشان را هم بستند، انگار نه انگار شتر دیدی ندیدی؛ کلیپ شماره 4 را ببینیم در همین موضوع.

مجری:

بسیار خب ببینیم با هم

کلیپ 4:

شما گفتید روایت مهدی خلیفة الله ضعیف است در حالی که 18 تا از علمای اهل سنت این را تصحیح کردند،می خواستم ببینم چرا جرعت ندارید، چرا مرد نیستید، که بیاید تصحیح این روایت را به ما نشان بدهید، این که شما فرمودید که خلیفة الله، آن برادرمان که شیعه بودند و زنگ زدند باز هم شما جواب قانع کننده ای ندادید، گفتید این روایت ضعیف است شما لطف کنید از همان 18 روایتی که آقای شریفی فرمودند آن شب، آن روایت ها را بیاورید تبیین کنید، آقای شریفی در مناظره گفتند 18 تا روایت وجود دارد، یا 18 تا مطلب و جود دارد یکی از آنها را شما بیایید تضعیف کنید،

مجری:

بسیار خب حالا این آقای ترشابی دلش بیشتر مثل اینکه تصحیح می خواهد، دارد سؤال می پرسد، حالا ما می گوییم که نمی خواهد انکار بکند، تفقحاً می خواهد علم کسب بکند، ممکن است به ایشان نشان بدهیم ببینیم تصحیح های اینها در کجا آمده؟

استاد شریفی:

ما آن شب مناظره نشان دادیم چه بنده چه دیگر اساتید بنده هم نشان دادند، اما اینها آقای مرعشی هزار بار هم که ببینند باز کتمان می کنند، باز هم شما می گویی چشم، آقای ترشابی ندیدی من دوباره چندتا تصیح دیگر نشان بدهم، «النهایة فی الفتن و ملاحم» ابن کثیر دمشقی، روایت را می آورد که پیغمبر فرمود اگر روی یخ و برف هم که شده با مهدی بیعت کنید چون

«فإنهم خلیفة الله المهدی»

النهایة فی الفتن و ملاحم، ابن کثیر دمشقی،

تصحیح می کند ابن ماجه روایت را نقل کرده و سند روایت قوی و صحیح است، خب این حرف از آقای ابن کثیر، کتاب بعدی آقای ابن کثیر «البدایة و النهایه» در همین کتاب هم ایشان روایت را نقل می کند و تصریح، می که سند روایت قوی و صحیح است، این نفر اول آقای ابن کثیر؛ «المستدرک علی الصحیحین» حاکم نیشابوری، در این کتاب جلد 4، حدیث 8432، روایت را نقل می کند،

«فإنه خلیفة الله المهدی هذا حدیث الصحیح علی شرط الشیخین»

المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج 4، حدیث 8432،

این روایت صحیح و معتبر است به شرط بخاری و  مسلم بالاترین درجه صحت روایت در نزد اهل سنت این است که روایت به شرط بخاری و مسلم صحیح باشد، حاکم نیشابوری متسائل است، تصحیح هایش قبول نیست، به شرطی که ذهبی روایت های او را تصحیح او را تأیید کرده باشد، حدیث 8432، می رویم پاورقی، این آقای خدمتی خیلی به پاورقی علاقه دارد،  این را نگاه کند، آقای ذهبی می گوید:

«علی شرط بخاری و مسلم»

پس ذهبی، حاکم، ابن کثیر، سیوطی، خیلی از بزرگان، بن باز، حتی البانی، ارنعوط، و ... این روایت را تصحیح کردند و تصریح کردند که این روایت از نظر سند معتبر است ان شاء الله امیدواریم که این آقای ترشابی این را ببینید و شما بیننده ها درخواست کنید از اینها همانطور که این دو بزرگوار بیننده تماس گرفته بودند، چرا واقعاً مرد نیستید، اگر واقعاً صداقت دارید،اگر واقعاً راست می گویید، بیایید اسکن ها را روایت را نشان بدهید بگویید اینها گفتند، صحیح است اما اشتباه کردند، اصلاً شما بگویید اشتباه کردند، همین که شما اینقدر مردانگی ندارید مطلبی که ما بیان می کنیم از کتب خودتان آن را بیایید به بیننده ها نشان بدهید، در این شبکه هر بیننده ای با هر تفکری آمد هر روایتی از کتب شیعه هم بر ضد ما بود آورد ما آوردیم گفتیم روایت این است؟ گفتند بله، بررسی کردیم گفتیم به این دلایل به این دلایل این روایت جوابش یا این است یا اصلاً روایت باطل است، ما دو سه هفته قبل با یکی از اتباع احمد مناظره داشتیم، اصلاً ایشان آمد گفت یک روایتی به ذهن من می رسد الآن دم دست ندارم روایت را به اصطلاح در جواب بنده آورد، ایشان داشت می گفت روایت این است من اسکن روایت ها را به او نشان دادم، گفتم همین است؟ گفت بله همین است این روایت عقیده ما را ثابت می کند، حالا ما جوابش را دادیم گفتیم ادله شما بر این روایت باطل است، اینها آنقدر مردانگی ندارند، که از روایات کتب خودشان هم نشان بدهند، فقط در حال کتمان و مخفی کاری هستن، اما بعد از این مسائل جناب آقای مرعشی یک اتفاقی افتاد، اتفاق این بود دوستان عزیز خب اینها در بحث امامت امیرالمؤمنین که می رسد می گویند شما باید اسم امیرالمؤمنین را از قرآن بیاورید، چون می گویید خلافت الهی است، خلافت حضرت علی در قرآن باشد باید اسم در قرآن آمده باشد، شبهه قدیم پوسیده اینها که بارها جواب دادیم، الآن برای بیننده ها یا مثلاً ثابت شد مهدی اهل سنت خلافتش الهی است، در قرآن داریم اسم مهدی اهل سنت، به اسم اشاره شده باشد؟ شاید حالا آن قرآنی که بز جناب عایشه خورده شاید در آن صفحه بوده به آن کاری نداریم، از آن بگذریم، پس نداریم، بیننده ها همین سؤال را از یکی از این شبکه ها پرسیده، یک پاسخ خیلی قشنگی آن کارشناسی وهابی به این سؤال بیننده داده، کلیپ شماره 5 را با هم ببینیم بعد برگردیم در خدمت شما بینندگان عزیز باشیم.

مجری:

بسیار خب بله ببینیم.

کلیپ 5:

- ببخشید یک سؤال قرآنی داشتم

+ در خدمت تان هستم

- چند وقت قبل یک مناظره در شبکه کلمه شد و در آن آقای شریفی ثابت کردند که حضرت مهدی خلیفة الله است، حالا من می خواهم از شما که یک آیه قرآن به من نشان بدهید که اسم حضرت مهدی در آن آمده باشد،

+ که اسم مهدی در آن باشد

-  بله، چون شما می گویید اگر ولایت امیرالمؤمنین الهی باشد امیرالمؤمنین خلیفة الله باشد باید اسمش در قرآن آمده باشد، حالا علمای شما می گویند که امام زمان مهدی، اهل سنت خلیفة الله است، پس باید اسمش در قرآن آمده باشد.

+ ما همچین چیزی نگفتیم چه کسی به شما رسانده همچین چیزی که اگر کسی می خواهد بگوید که امامت را اثبات بکند باید در قرآن اسمش آمده باشد، ما همچین چیزی نگفتیم، همچین اعتقادی نداریم.

- شبکه های توحیدی اهل سنت همیشه می گویند ولایت امیرالمؤمنین

+ نه هیچ کسی هیچ شبکه اهل سنت نگفته که برای اینکه اثبات بشود کسی خلیفه است یا نیست باید اسمش در قرآن باشد، همچین چیزی نمی گویند.

- برای خلافت الهی می گویند

+ نه برای خلافت الهی همچین چیزی اعتقاد ندارند، متشکرم از حضورتان، در هر صورت اسم مهدی در قرآن نیامده ما همچین اعتقادی هم نداریم.

مجری:

بسیار خب، الآن در این بازه زمانی و این تماس بیننده فعلاً این اعتقاد را ندارند اینها،

استاد شریفی:

یعنی ببینید همه بیننده های این شبکه ها، شبکه های مذهبی این شبهه را هزاران بار از اینها شنیدند الآن از اساس منکر شد، که اصلاً ما چه زمانی همچین حرفی را زدیم، چه زمانی گفتیم اگر کسی خلافتش الهی بود باید اسمش در قرآن بیاید، اصلاً نگفتیم، هیچ کس نگفته

مجری:

اصلاً بعنوان یک استدلال یکی از محکم ترین استدلال ها این را بیان می کردند که بگویند شیعه حرفش باطل است، الآن اینجا که رسیده

استاد شریفی:

اصلاً کلاً می گوید نه ما چه زمانی همچین حرفی زدیم، یک موقع هست می گوید اشتباه کردیم، سؤال مان اشتباه بوده یک وقتی است می گوید اصلاً ما کی گفتیم، صبح تا شب شما همین را دارید می گویید، بارها هم پاسخ تان را دادیم، الآن ما این سؤال را انداختیم در زمین شما اسم مهدی تان را از قرآن بیاورید، هر مطلبی که شما می گویید برای امیرالمؤمنین شیعه قائل است، ما همان را برای حضرت مهدی از کتب شما ثابت کردیم، چه بود؟ گفتیم شیعه معتقد است خلافت امیرالمؤمنین الهی است، خب ثابت کردیم خلافت حضرت مهدی شما الهی است، شیعه می گویند روایت خلافت امیرالمؤمنین متواتر است، ثابت کردیم اهل سنت تصریح کردند، اعتقاد به مهدویت متواتر است، شیعه معتقد است خلافت ائمه اثنا عشر و امیرالمؤمنین عقیده اجماعی ما است، خب ما گفتیم عقیده اجماعی اهل سنت عقیده به مهدویت است و مطالبش را آوردیم، آوردیم انکار حضرت مهدی در کتب اهل سنت پذیرفته نشده ست و انکارش انکار خداوند و کفر است، از آنطرف هم شما می گویید شیعه می گوید هر کس ولایت امیرالمؤمنین ندارد از دایره ایمان خارج است، یعنی شما نعل به نعل بگذارد کنار هم همه اینها را آوردیم، خب حالا سؤال آقا حضرت مهدی کجای قرآن اسمش آمده، من این نکته را هم بگویم بعضی از بیننده ها امروز از من سؤال پرسیده بودند که آیا در قرآن به حضرت مهدی اصلاً اشاره نشده؟ نه این خلط نشود، بحث ذکر اسم با شأن نزول آیات دوتا بحث مجزای از همه است، ان شاء الله در جلسات بعدی ما آیات قرآنی که شأن نزولش را خود علمای اهل سنت تصریح کردند در رابطه با حضرت مهدی و بحث ظهور وخروج ایشان در آخرالزمان هست آن را خواهیم آورد، اما شیعه و سنی همه معتقد هستیم، حضرت مهدی یا امیرالمؤمنین به اسم در قرآن بصورت صریح ذکر نشده اهل سنت هم خودشان به این معتقد هستن که همینطور که این آقا گفت، در قرآن اسم حضرت مهدی نیامده است، خب الآن ما می خواهیم بگوییم چرا اسم حضرت علی در قرآن نیامده با اینکه  همان مشخصه ای که برای حضرت مهدی در نزد اهل سنت است، همان اعتقاد هم نزد ما هست، چرا اسم حضرت مهدی در قرآن نیامده؟ یا سؤال شما اشتباه است که قطعاً اشتباه است، یا این آقا همینطور که گفت ما اصلاً کلاً از اساس قضیه را منکر شد.

مجری:

بسیار خب خیلی تشبیه و تنظیر و تمثیل بسیار به جایی بود، که بارها و بارها هم ما می شنویم، پس به محض اینکه اولین باری که این سؤال را شنیدیم که چرا نام امیرالمؤمنین در قرآن نیامده همین را می شود بصورت سؤال از خود همین افرادی که مدعی حق هستند، پرسید و دنبال جواب بود.

استاد شریفی:

ما سه هفته آقای مرعشی همین سؤال را پرسیدیم، سؤآل سه هفته برنامه ما همین است، اسم حضرت مهدی در قرآن، که آقای سجودی به حسابت خودش پاسخ داد، ما هفته قبل البته دو هفته قبل، پاسخ آقای سجودی را پخش کردیم، ایشان آمده بود به اصطلاح خودش پاسخ داده بود، پاسخش هم همین بود که حضرت مهدی یک انسان عادی است که گفتیم قیچی کردی حرف ما را ، حضرت مهدی اهل سنت خلیفة الله است، نگو انسان عادی است، اگر خلیفة الله بودن و امر الهی بودن یک مسئله عادی است در نزد شما پس چرا اینقدر اصرار دارید که از قرآن بیاید.

مجری:

شاید عادی بودنش را مثل «أنا بشر مثلکم» پیامبر بگویند

استاد شریفی:

حالا خدا می داند داستان چیست، ما سه هفته چهار هفته است همین سؤال را مطرح کردیم، اهل سنت اسم مهدی را باید از قرآن برای ما طبق آن ادعایی که دارند بیاورند، یا بگویند سؤال ما از اساس اشتباه است، یا اصلاً سؤال داریم چرا مهدی اهل سنت با همه این شاخصه‌ها و با همه این صفات اسمش در قرآن نیامده، سؤآل است، ببینید به خیلی از حیوانات اشاره شده، می خواهم از جنس آنها سؤال بپرسیم، به حیوانات اشاره شده، مورچه، فیل، عنکبوت، گاو، سگ، یک سری احکام خاص زنانه در قرآن آمده است، خیلی مسائل ریزی است، عجوج و مجوج، مثلاً آخر الزمان، ادعا می کنندی ک عجوج و جوج در آخر الزمان می آیند زمان قبل قیامت در زمان ظهور مهدی و اینها، خب در آن اشاره شده، در قرآن یک عجوج و مجوج آمده است و مواردهای دیگر، چرا مهدی اهل سنت را خدا تحویل نگرفته، چرا کم اعتنا بوده، آن هم به چه موضوعی ، به یک موضوعی که تمام ادیان الهی، باز این را هم شیعه وسنی مشترک هستند، تمام ادیان الهی به آمدن این منجی بشارت دادند، مسئله اینقدر مهم هست، قرار است که مستضعفین دنیا در این دنیا به حکومت برسند که این آیه را شیعه و سنی شأن نزولش را در رابطه با حضرت مهدی بیان فرمودند، خب چرا خدا در قرآن اشاره نکرده به حضرت مهدی، حالا این خودش یک بحث دیگر دارد، جوابی که ما بعنوان شیعه می دهیم ان شاء الله در جلسات بعدی من مفصل این را می آورم، که یکی از سؤالاتی که آقای ابن حجر عسقلانی در بحث مهدویت به آن اشاره کرده است همین است، و آقای ابن حجر عسقلانی این اشکال را وارد دانسته، که چرا خیلی مطالب کوچکتر و کم اهمیت تری از مسئله مهدویت در قرآن به آن اشاره شده اما اشاره به اسم دجال در قرآن نشده، چون یک بحثی که داریم، بحث دجال در منابع اهل سنت است، خیلی بحث شیرین هم هست ان شاء الله، آنجا آقای ابن حجر می گوید که چرا دجال با این عظمتش؛ در منابع اهل سنت، اعتقاد به دجال در ردیف اعتقاد حضرت مهدی قرار گرفته، یعنی عدم اعتقاد به دجال کفر روایاتش متواتر، ان شاء الله آنها را هم برایتان می آورم، که اصلاً شما می دانید که در منابع اهل سنت آمده که دجال الآن زنده است، چه زمانی؟ زمان حیات خود رسول خدا دجال زنده بوده، می گوید حضرت مهدی سال 255 به دنیا آمده، مگر می شود کسی 1200 سال عمر کند؟ دجال در منابع اهل سنت 255 سال قبل از حضرت مهدی به دنیا آمده و الآن هم زنده است، اینها را ان شاء الله مفصل بحث دجال را مطرح می کنم، و آنجا خیلی مباحث قشنگتر است، که ابن حجر می آورد که با این همه اهمیت که دجال در کتب ما آمده و در روایات ما آمده که پیغمبر فرمود اگر دجال را انکار کنید، کافر می شوید، چرا در قرآن به دجال اشاره نشده، و یک جواب قشنگی داده که جوابش را می گذارم برای آن برنامه، چون جواب ابن حجر جواب ما در رابطه با عدم ذکر امام و ائمه در قرآن است.

مجری:

بسیار خب پس نسخه برنامه های بعد را هم از الآن پیشاپیش شنیدیم با اشتیاق بیشتری ان شاء الله برنامه های مهدی یار را پی خواهیم گرفت.

تا اینجا الحمد الله بحث بسیار منطقی پیش رفت و آن چیزی هم که بیشتر اثبات شد، این بود که مخالفین چه احمد بصری باشد چه این جرایانات وهابی باشند، خیلی وقت ها اصلاً نیاز نیست به اینکه ما برویم سراغ منابع اصیل  شیعی تا بخواهیم پاسخ آنها را بدهیم، همانطور که استاد بزرگوار فرمودند، همین کافی است که ما منابع خودشان را دو بار سه بار اینها را بررسی بکنیم، می بینیم که چقدر اختلاف دارند و چقدر تناقض و تعارض در میان کلماتشان به وجود می آید.

ببخشید آقای شریفی یک از عزیزان سؤآل پرسیدند خواستند این سؤالی را که مطرح کردید از آقای سجودی نسبت به تنظیر و تمثیل اینکه نام امیرالمؤمنین و نام مهدی که آنها قائل هستند، که در قرآن لازم است ذکرش گفتند اگر ممکن هست بپرسید یعنی دوباره مطرح بکنید تا بتوانند اینها، یاد داشت بکنند و بتوانند بپرسند از شبکه های وهابی.

استاد شریفی:

ببینید تحدی ما این است اهل سنت و وهابیت می گویند شیعه معتقد است خلافت و امامت امیرالمؤمنین الهی روایاتش متواتر و عقیده اجماعی ما است، پس باید شیعه اسم امیرالمؤمنین را از قرآن بیاورد، ما ثابت کردیم، عقیده مهدویت نزد اهل سنت روایاتش متواتر، عقیده اجماعی اهل سنت انکار مهدی و مهدویت کفر است و مهدی اهل سنت خلیفة الله است، پس اهل سنت باید اسم مهدی را از قرآن برای ما بیاورند، و ثابت کنند، این تحدی و سؤال ما از همه  مخالفین مکتب اهل بیت بود، و این سؤال را من بارها گفتم، هر وهابی و هر اهل سنتی در رابطه با ذکر اسم امام که در قرآن مطرح کرد شما همین را بگذارید مقابل آن طرف باید پاسخگو باشند، یا بگویند ما سؤال مان اشتباه است.

مجری:

بسیار خب حالا ما دیدیم یکی از بینندگان را که این را مطرح کرد، کلاً زد زیر هم چیز و تمامی آن مبانی شان را زیر سؤال برد،

استاد شریفی:

احسنت اینها ده سال است که دارند این شعار را می دهند، یک روایت خواندیم، یک استدلال یک طرح سؤال طرح اصطلاحاً  پرسشگری که داریم مطرح می کنیم، بیننده این پرسش را گرفت مطرح کرد، کلاً بزرگترین و مهم ترین شبهه شان در این ده سال را انکار کردند، گفتند ما چه زمانی همچین حرفی را زدیم.

مجری:

بسیار خب حالا اگر موافق هستید ببینیم یکی دیگر ازاین پاسخ هایشان را در کلیپ بعد، کلیپ شماره 6 را با هم می بینیم.

کلیپ 6:

- شیطان ..... من الکافرین شد مورد لعن و نفرین قرار گرفت، این است که به خلیفة الله ایمان نیاورد،

+ آقا ما خلیفة الله نداریم اینها تعابیر من در آوردی آقایان علمای شما هست، ما خلیفة الله نداریم ،کجای قرآن فرمود خلیفة الله؟

- «إِنّي جاعِلٌ فِي الأَرضِ خَليفَةً»

+ خب کجا است خلیفة الله نیست که خلیفه است،

_ به حضرت داود می گوید «إنا جعلناک خلیفة فی العرض» کسی که خلیفه الله شد بر زمین حالا داود (ع)

+ آقا جان خلیفة الله این تعبیر شما است از خودتان دارید می بافید، این خلیفة الله نیست، خلیفةٌ است، «إِنّي جاعِلٌ فِي الأَرضِ خَليفَةً» من خلیفه ای می گذارم، خلیفة الله ما نداریم، داود هم آنجا نگفت من خلیفة الله هستم، ما اصلاً چیزی به اسم خلیفة الله نداریم، شما باید بنشینی ثابت بکنید، یا خلیفة الله را از کجا در آوردم، باید ببینی از کجا در آوردی این حرف را،

- الآن من آیه اش را پیدا کنم به شما می گویم، «يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً» شیطان

+ به داود می گوید که «يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ» ما تو را خلیفه در روی زمین قرار می دهیم، نگفته خلیفه خدا معلوم نیست خلیفه خدا است، شما از کجا می گویید این خلیفه خدا است، از خودت نمی توانی ببافی که آقا.

مجری:

لا إله الاّ الله نمی دانم اصلاً چطور این سؤال اینها را مطرح بکنیم که بخاطر اینکه بخواهند به مقاصد خودشان برسند، پیامبران را بخواهند انکار بکنند، یواش یواش دیگر معلوم نیست دیگر به کجا بخواهند برسند، در خدمت تان هستیم.

استاد شریفی:

چند تا نکته است این آقا کسی است که ادعا می کند شیعه بوده الآن وهابی و سلفی شده، در شبکه ها، مثل آقای موسوی نامی که انجا است، یا آقای سجودی، خب ما بارها ثابت کردیم که اینها ابتدائی ترین موارد قرآن و سنت رسول خدا و اعتقادات، یک مسلمان را هم بلد نیستند، می گوید اصلاً ما چیزی به نام خلیفة الله اصلاً نداریم، خب روایت را که فعلاً می گذاریم کنار، یا اصلاً ندیده، یعنی واقعاً هم ندیده، اینها اینقدر بی سواد هستند، و نه وقت می گذارند برای مطالعه، فقط دنبال همان که آقای ملازاده گفت، دنبال نشقه و دسیسه برای دزدین پولهای بدبخت و بیچاره و سر کیسه کردن این تجار خلیج هستند، خب روایت مهدی خلیفة الله را گذاشتیم کنار بیننده تماس می گیرد، می گوید شیطان به این دلیل رانده شد که انکار کرد خلیفة الله را، می گوید اصلاً خلیفة الله نداریم بیننده آیه قرآن می خواند،  خدا خودش هم گفت، خدا حضرت داوود را بعنوان خلیفه قرار داد، خب اینجا فاعل چه کسی است، خدا می گوید من جعل کردم این را بعد این بی سواد می گوید این خلیفة آلله تعابیر من در آوردی آخوندها  و علمای شما است، اولاً آیه قرآن است دو روایت پیغمبر است المهدی خلیفة الله، این یک، دو این بی سواد آیه را هم نمی فهمد آخرش هم می گوید داوود هم معلوم نیست خلیفه چه کسی است،  خلیفه شیطان است، نعوذ بالله؟ شیطان می گوید انی جاعل، شیطان به حضرت ابراهیم گفت «إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا» همه اینها فاعل خدا است، خدا است که این مقام را برای این اشخاص حضرت داوود، حضرت ابراهیم، و ... قرار داده، این می گوید داوود هم قرار نیست خلیفه چه کسی باشد، این عناد و دشمنی شان بخاطر چیست؟ بخاطر زیر سؤال بردن سؤالات و شبهاتی است که به اینها وارد می شوند و نمی توانند پاسخ بدهند،  مجبور هستند، اصل و اساس قرآن را هم انکار کنند، آقا رسول الله یعنی چه؟ رسولی که از جانب خدا آمده است، یعنی خدا این رسول رانصب کرده است ،به هر بچه ابتدایی بگویی، این را می فهمد، حالا من بگویم رسول الله بگوید پیغمبر هم معلوم نیست رسول چه کسی هست، خب این اهانت به پیغمبر است، اهانت به انبیا است، کلیپ شماره 7 را با هم ببینیم، آقای ضیایی همین مطلب را توضیح داده، خلیفة الله یعنی چه، رسول الله یعنی چه؟ کلیپ شماره 7 را ببنیم بعد بر می گردیم در خدمت شما هستیم.

کلیپ 7:

رسیدیم به نوعی اضافه که اضافه فاعلی است ، همانطور که می گوییم رسول الله یعنی الله فاعل است فرستند الله است، و به همین صورت ، در بحث خلیفة الله هم یعنی جاعل خلیفه الله است، یعنی خداوند این خلافت را می دهد.

مجری:

بسیار خب

استاد شریفی:

ایشان هم همکار ایشان بود، خلیفة الله مثل رسول الله، همانطور که رسول را خدا انتخاب می کند، خلیفه خدا هم خدا او را انتخاب می کند، می شود خلیفة الله، این خیلی راحت و شسته  و شکیل و شیک، آقای شکری یک مقداری حواست را جمع کن داری چه می گویی؛ اما یک مطالبی ایشان بیان کرده بود که ما خلیفة الله نداریم، اصلاً خلیفة الله یعنی چه؟ چون حدود 14 دقیقه بود، بحث این آقای رضایی با این اقای شکری که فکر کنم اسمش را اگر درست گنم، گفت اصلاً خلیفة الله یعنی چه، چه کسی اصلاً گفته خلیفة الله نداریم ،صفاتش چیست، من چندتا از کتب تفسیری اهل سنت را در این رابطه بیاورم که الآن می خواهم اینها را بگذارم کنار روایت المهدی خلیفة الله، با هم جمعش کنیم ببینیم حالا چه اتفاقی می افتد پیغمبر وقتی فرمود مهدی خلیفة الله است با این آیات قرآن و تفسیر علمای اهل سنت یک نتیجه خوبی می خواهیم بگیریم، «تفسیر معارف القرآن» برای مفتی محمد شفیع عثمانی، ترجمه مولانا محمد یوسف حسین پور، جلد1، صفحه 230، مسئله خلافت زمین،

از آیات فوق برقرای نظم در زمین و جاری ساختن قوانین الهی و تعیین خلیفه از جانب اول (خدا) روشن شد، و مهمترین باب قانون مملکت و جهان داری استباط گردید، برای برقرار نظم در زمین، جانشینانی از جانب خدا می آیند که در زمینی سیاست و حکومت می کنند، وظیفه تعلیم و تربیت مردم را بعهده می گیرند، و احکام الهی را جاری می سازند، پس وقتی حضرت مهدی شد خلیفة الله ،وظیفه اش تشکیل حکومت بر روی کره زمین است ، وظیفه اش تعلیم و تربیت مردم است، احکام الهی را قرار است جاری کند،

تفسیر معارف القرآن، مفتی محمد شفیع عثمانی، ترجمه مولانا محمد یوسف حسین پور، ج 1، ص 230،

ادامه،

تعیین این خلیفه

آقای شکری که می گفتی نمی دانم حضرت داوود خلیفه چه کسی است

تعیین این خلیفه بی واسطه از جانب خدا صورت می گیرد و کسی دیگر د ر آن نقش ندارد، حق تعالی به اتقاضای علم و حکمت خویش افراد ویژه ای را انتخاب کرد،

آقای سجودی که می گفتید، مهدی اهل سنت یک فرد عادی است هیچ تفاوتی با این پادشاه و سلطان های دیگر ندارد، آقای مفتی محمد شفیع عثمانی، مولوی حسین پور و علمای شما تصریح، کردند خلافت وقتی شد الهی فقط خدا است که او را نصب می کند، خدا به اقتضای علم و حکمت خویش افراد ویژه ای را انتخاب می کند و آنها را، بعضی ها شاید بگوید اینها فقط مختص به انبیا است، نه خیر

آنها را پیامبر یا خلیفه خود تعیین می کند،

پس افرادی هستند که خلیفه خدا هستند از جانب خدا آمدند اما پیغمبر هم نیستند، پس این هم جواب یکی دیگر از شبهاتی که اینها می گویند، این خلیفه بی واسطه از جانب خدا احکام او را دریافت می کند، و آنها را در جهان برقرار می سازد، خب برویم ادامه بحثش در صفحه بعد 236

تفسیر معارف القرآن، مفتی محمد شفیع عثمانی، ترجمه مولانا محمد یوسف حسین پور، ج 1، ص 236

براساس دلایل روشن ثابت گشت که حضرت آدم علومی را که برای شایستگی خلافت لازم بود می دانست در حالی که فرشتگان بعضی از آن علوم را می دانستند وجن‌ها بخش کوچکی از آن را در اختیار داشتند همانطور که در شرح آن گذشت، آدم جامع عمر هردو گروه یعنی فرشته و جن بود و بدین جهت شرف او بر هردو گروه مسلم شد،

پس یک نکته دیگر ثابت می شود کسی که خلیفة الله است علمی را دارد که اجنه و فرشتگان دارای آن علم نیستند، اصلاً دلیل افضلیت آدم بر اجنه و فرشتگان همین علم حضرت آدم بود، بعد صفحه 436 ادامه بحث

دو رشته اصلاح و هدایت کتال الله و رجال الله،

تفسیر معارف القرآن، مفتی محمد شفیع عثمانی، ترجمه مولانا محمد یوسف حسین پور، ج 1، ص 436

 من می خواهم خلاصه کنم چون وقت نیست، در اینجا آقای مفتی محمد شفیع عثمانی می گوید قرآن به تنهایی کفایت نمی کند خدا برای هدایت و اصلاح بشر ثقلین گذاشته که دو قسم است، اینجا اشاره می کند،

یک کتاب آسمانی است ،دو رسولانی که جهت تعلیم آنها چنانکه نازل نمودن کتابها را به تنهایی کامل قرار نداده است، تنها به ارسال رسولان نیز اکتفا ننموده بلکه هردو رشته را مرتباً با هم قرار داده است،

پس یک کتاب می خواهیم یک مربی و معلم می خواهیم، حرف ایشان این جا این است، حالا ادامه  اش را ببینیم چه می گوید.

آیه قرآن دوباره می آورد، «کونوا مع الصادقین» همراه با راستگویان باشید، همراه با پرهیزکاران باشید، این دوتا آیه را می آورد به عنوان اینکه خداوند یک کتاب دارد، یک رجال الله دارد، با این مطلب من جمع کنم، می گوید رسول خدا در این مورد حدیث ثقیلین را بیان فرموده است، که ای مردم بعد از خودم برای شما دو امر مهم قرار می دهم، کتاب الله و عترت خودم و اهل بیت خودم،

خلاصه اینکه از راهنمایی قرآن و تعالیم رسول اکرم این امر مانند خورشید روشن گردید، که برای اصلاح و تربیت ملت ها در هر قرن و زمان نیاز به دو چیز است، یکی قرآن دوم برای فهم و عمل بر هدایات قرآن و تربیت بندگان خدا،

پس بیننده های عزیز دقت کنیم، خلیفة الله همان رجال الله هستند، که اینها مربی هستند،  کنار کتاب، و هر کسی اگر می خواهد هدایت بشود باید هم کتاب را داشته باشد و هم خلیفة الله و رجال الله را، که ما در روایات اهل سنت ثابت کردیم،یکی از آن خلیفة الله ها در کتب اهل سنت مهدی اهل سنت است، این آقا می گفت ما اصلاً چیزی بنام خلیفة الله نداریم، اصلاً خلیفة الله یعنی چه.

کتاب بعدی «تفسیر تبیین الفرقان» جناب آقای مولوی محمد عمر سربازی، جلد 2، مسئله اول، حکمت مکالمه خدا با ملائل درباره خلقت آدم، در صفحه 242، جواب سوم،

خداوند متعال به قصد تعریف و بیان حقیقت آدم با فرشتادگان چنین گفت، حقیقت آدم فقط صورت آدم و هیئت ظاهری او نیست، بلکه حقیقت اصلی او در این است، مظهر

تفسیر تبیین الفرقان، مولوی محمد عمر سربازی، جلد 2، مسئله اول، ص 242، جواب سوم،

این خلیفة الله چه هست، که هست؟ مهدی اهل سنت که خلافت الهی دارد، چه صفتی را دارد؟

مظهر تجلی جمال و جلال الهی و دارای کمالات و فضائل بس زیادی است بطوری که در زمین وظیفه نیابت و خلافت الهی را بعهده دارد

این هم حرف آقای مولوی محمد عمر سربازی است، مطلب زیاد است اما چون وقت نیست و یک کلیپ دیگر می خواهم پخش کنم، کلیپ شماره 9 را به هم ببنیم، کلیپ است از جناب آقای مولوی عبد الحمید در پاسخ به این آقایانی که ادعا کردند ما چیزی بنام خلیفة الله نداریم.

مجری:

ببینیم اینها دیگر چه جوابی دادند.

کلیپ 9:

« وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ»

اشاره به نعمت معنوی است، الله تعالی نعمت عظیم و بزرگ خلافت روی زمین و جانشینی پروردگار بر روز زمین را به انسان واگذار کرد،

و جانشینی پروردگار بر روز زمین را به انسان واگذار کرد، و این کرامت بسیار عظیمی است اکرام بزرگی احترام بزرگی الله تعالی داد به انسان که به فرشتگان هم این را نصیب نکرد، فرشتگان آرزو کردند، تمنی کردند، ولکن الله فرمود این نعمت به انسان ها کار شما نیست، این جایگاه جایگاه شما نیست.

مجری:

بسیار خب این هم از بزرگ اینها در  ایران که به صراحت تصریح کرد به اینکه جانشینی خدا در اختیار اینها قرار گرفته

استاد شریفی:

مقامی داریم بنام خلیفة الله که این مقام جانشینی خدا بر روی زمین است، حالا آقای مولوی عبد الحمید بدعت گذار است، بی سواد است، جاهل است، باید اینها پاسخ بدهند، چرا؟ چون اینها ادعا کردند، ما چنین مسئله ای نداریم و اگر بگوییم خلیفة الله بر روی زمین یعنی اینکه خدا را گذاشتیم کنار، و غیر خدا یکی دیگر آمده جای خدا و دارد کار خدایی انجام می دهد.

مجری:

چنین حرفی را هم زدند؟

استاد شریفی:

بله، کلیپ شماره 8 را با هم ببینیم همین آقای شکر حالا من اگر فامیلش را درست گفته باشم چون حقیقت امر خلی الآن حضور ذهن ندارم که فامیلش رادرست گفته باشم، و دیگران چون این ادعا را کردند، کلیپ شماره 8 را باهم ببینیم.

کلیپ 8:

شما اصلاً تعریف کند خلیفة الله چکاره است، تعریفش چیسـت، اصلاً برای چه خلیفه خدا شده، خلیفة الله یعنی چه، وجه تسمیه این اسم چیست، خلیفة الله، یعنی چه؟ یعنی جانشین خدا، معنی اش که بکنی وقتی می گویی، خلیفة الله عربی است، مردم فکرمی کنند یک عنوان بزرگی است، یک اتفاقی افتاد، ترجمه اش کن یعنی جانشین خدا،  جای خدا آمده، خدا رفت کنار، مثلاً یک نفر کارمند یک اداره ای است می خواهد برود مرخصی یک نفر را جایگزین خودش می کند، این می شود جانشین او کار او را انجام می دهد، حالا خلیفة الله یعنی چه؟ یعنی خدا رفت کنار مرخصی است یا یک کارهایی را مثلاً داده به خلیفة الله، این اصلاً تعریفش چیست، سند هم نمی خواهیم از شما، فقط تعریف کنید همین.

مجری:

بسیار خب باید پشت این تماس بجای آقای رضایی مولوی عبد الحمید را می گذاشتیم، ببینیم که جواب شان را بدهد،

استاد شریفی:

بله دقیقاً همین است، آقا ببنید برای اینکه زیر بار این مسئله نروم، آیه صریح قرآن است، روایات معتبر شما برای اینکه زیر بارش نرود؛ یعنی اینکه مثلاً پس خدا دیگر نشسته کنار دوتا خدا شده، آیه قرآن مگر در قرآن خدا نفرمود ملائک مدبرات امر را انجام می دهند، خب یعنی چه؟ تمام تفاسیر اهل سنت نوشتند، مراد این آیه این است که فرشتگان تدبیر عالم می کنند، خب تدبیر عالم کار خدا است یا کار فرشته  ها هست، پس خدا رفته کنار، فرشته ها جانشین خدا شدند، پاسخ آقای عبد الحمید را می خواهد چه بدهد؟ آقای عبد الحمید تصریح کرد که خلیفة الله جانشین خدا در روی زمین است، تو نفهم بی سواد هستی، نه اینکه خدا رفته کنار، خلیفة الله مثل رسول الله، مربی برای تربیت بشر اگر اینطوری باشد که اصلاً نیاز به پیغمبر هم نداشتیم دیگر خود خدا به همه الهام می کرد که این احکام را اینطوری انجام بدهید، چرا یک رسول فرستاد آیا خدا وقتی فرستاده، یعنی خودش رفته کنار فرستاده اش دارد هم کارها را انجام می دهد، دوتا خدا داریم، یک پیغمبر یک رسول الله یک خدا؟ اینقدر نفهمیدی شما این حرفها را ،اینها بی سوادی و جهالت اینها است، جناب آقای مرعشی، که الحمد الله این شبکه ها در نگاه خیلی ها  و اول یک تهدید بود، ولی الآن به این رسیدند خیلی ها  و من همان اول  گفتم این تحدید   ها یک فرصت تبدیل شد، ما به واسطه این شبکه ها امروز مبانی خیلی ریز اعتقادی امامت را داریم در منبرها در سخنرانی ها در برنامه ها و بین بچه شیعه ها دارد بحث می شود،  و این را مدیون همین شبکه ها و همین افراد هستیم، که با این برنامه هایشان ما را به سمتی بردند که عقاید خودمان را از لابه لای کتب اهل سنت، هر چه که آوردیم از کتب خود اهل سنت از اقوال خودشان، از تعاراضات و تناقضات خودشان آوردیم، و ممنونیم از شما شبکه های وهابی که شما باعث رشد ما در معرفت افزایی ما نسبت به اعتقادات مان و نسبت به ائمه اطهار شدید و این جای تشکر دارد از شما،

مجری:

واقعاً همین طور است من هم حالا در تکمله ای این فرمایشتان این آیه شریفه 73 سوره یونس را بخوانم که می فرماید:

« فَكَذَّبُوهُ فَنَجَّيْنَاهُ وَمَنْ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ وَجَعَلْنَاهُمْ خَلَائِفَ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا ۖ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ»

یونس / 73

اینهایی را که آمدند تکذیب کردند خداوند می فرماید که ما اینها را غرق کردیم و به جای همین هایی که غرق شدند یک سری خلیفه پاک و صالح قرار دادیم و دنیا را در اختیار اینها قرار خواهیم داد، خلی تشکر می کنیم، خیلی استفاده کردیم جناب آقای شریفی عزیز این جلسه هم الحمد الله توفیق این را داشتیم که بهره‌مند بشویم از خدمت تان.

استاد شریفی:

بزرگوارید ممنونم از شما وهمه بینندگان عزیز خواهشی که من از شما عزیزان دارم سؤالی را  که ما چند جلسه است داریم مطرح می کنیم این سؤال را به ذهن بسپارید دوران پاسخ به شبهه شیعه تمام شده، دوران پرسشگری تشیع است، ما باید بپرسیم و در ای پرسش ها هم عقیده ما به دیگران معرفی می شود هم این استحکام و قوی بودن عقیده ما به دیگران ثابت می شود و هم اینکه شبهات دیگران در قبال اعتقادات ما و این طرح پرسشگری ما پودر می شود مثل آب خوردن.

مجری:

الحمد الله، بسیار خب خیلی تشکر می کنیم از محضرتان و همچنین تشکر می کنم از همه شما بینندگان عزیز و ارجمند که تا انتهای برنامه همراه برنامه خودتان برنامه مهدی یار بودید. تا دیدار آینده خدا نگهدار.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

 


مهدی یار>

شبکه ولی عصر مهدی یار علی شریفی