افضل الاعیاد

قسمت سوم ویژه برنامه افضل الاعیاد با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین عباسی


 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

 

عنوان برنامه: افضل الاعیاد (غدیر و قرآن کریم)

 

تاريخ: 21/ 04/ 1401

استاد: حجت الاسلام والمسلمین دکتر عباسی

مجری: آقای سید محمد صفایی

مجری:

مولا اگر نبود ولایت نداشتیم/ روز حساب باب شفاعت نداشتیم/ عاشق نمی شدیم اگر مرتضی نبود/ نسبت به اهل بیت ارادت نداشتیم/ عشق علی که قسمت هر کس نمی شود/ سلمان اگر نبود سعادت نداشتیم/ مولا اگر نبود عجم سر شکسته بود/ ما غیر از او امید حمایت نداشتیم/ اسلام ما نتیجه لبخند مرتضی است/ با زور تیغ میل هدایت نداشتیم/ ما از دعای خیر علی رزق می خوریم/ این طور اگر نبود روایت نداشتیم/ شب های جمعه گریه مان ارث مرتضی است/ ما بی کمیل حال عبادت نداشتیم/ محشر که دست مردم سر گشته خالی است/ بیچاره می شدیم گر که ولایت نداشتیم.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم وَالْعَنْ أعْدائَهُم، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوَلَايَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ ألْمَعْصُومِين‏ (علیهم السلام)

عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما بینندگان جان، عاشقان و موالیان حضرات آل الله (صلوات الله علیهم اجمعین) در هر نقطه ای از جهان تبریک و تهنیت عرض می کنم فرا رسیدن دهه ولایت و امامت را که به عید سعید غدیر خم منتهی می شود به محضر حضرت بقیة الأعظم (ارواحنا فداه) و همچین خدمت شما خوبان، به همین مناسبت هر شب در خدمت شما هستیم با ویژه برنامه افضل الأعیاد از عُش آل محمد جوار کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) و از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف).

امشب استفاده می کنیم از محضر یکی دیگر از کارشناسان نام آشنای شبکه جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای دکتر عباسی حاج سلام علیکم خدمت شما عرض تبریک دارم.

استاد عباسی:

سلام علیکم ورحمة الله بنده هم عرض سلام و ادب و احترام دارم محضر بینندگان عزیز و گرامی شبکه جهانی ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و امیدوارم که این ایام که ایام عید هست و ایام ان شاء الله گرفتن حاجات و آن چه که به عنوان آرزو و حاجت در قلب ما هست که بالاترین و بالاترین آن ان شاء الله فرج موفور السرور حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشد ان شاء الله که در این ایام خدا به همه ما توفیق دعای خالصانه و توفیق شرکت در مراسم جشن و سرور اهل بیت (علیهم السلام) و عرض ارادت محضر امام امیر المؤمنین علی ابن ابیطالب (علیه الصلاة والسلام) را عنایت بفرماید محضر شما هستیم.

مجری:

خیلی ممنون استفاده می کنیم بحث امشب را بگذاریم غدیر و قرآن کریم با این پیش فرض که اگر ما بودیم و قرآن کریم منبع دیگری هم نداشتیم می خواهیم ببینیم موافقت غدیر با قرآن کریم چگونه است نسبتش چگونه است و چطور می شود از قرآن کریم آن برداشت ولائی را از حدیث غدیر برداشت کرد؟ بفرمایید

استاد عباسی:

ممنونم از حُسن مطلع شما و بحثی را که پیشنهاد فرمودید.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وبه نستعین إنه خیر ناصر ومعین الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوَلَايَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ ألْمَعْصُومِين‏ (علیهم السلام)

مطلب، مطلب بسیار مهم و سرنوشت سازی است و مطلب دقیقی است ما در طول زندگی، فرصت برای عباداتی مثل نماز، روزه تا حدی داریم این چند ده سالی که در دنیا احتمالاً زنده باشیم و زندگی بکنیم؛ اما فرصت انتخاب مسیر خیلی کم هست شما زمانی که قصد می کنید ان شاء الله به حرم امام رضا (علیه السلام) مشرف بشوید این که می دانید می خواهید حرم امام رضا بروید و از قم می خواهید به سمت مشهد بروید فرصت برای این که شما بروید و در جاده مشهد قرار بگیرد کوتاه هست.

چند دقیقه وقت دارید از یکی از خروجی های قم خارج بشوید و آن خروجی باشد که درست باشد یعنی به سمت مشهد رفته باشید، وقتی داخل مسیر افتادید به سمت مشهد دیگر داخل مسیر هستید فرصت دارید برای بنزین به ماشین، برای استراحت، توقف و ... ولی این انتخاب مسیر هم خیلی حساس است گاهی اوقات می خواهند یک آدرسی را پیدا بکنند در ماشین بچه ها صحبت می کنند پدر خانواده که راننده است می گوید این جا حساس است یک ذره سکوت کنید من این جا را اشتباه نروم.

در اتوبان های تهران آن های که رفتند می دانند یک خروجی را اشتباه بروی یک مسیری را جابجا بروی گاهی ساعت ها باید بگردی و چقدر از وقتت و چقدر از انرژیت گرفته می شود و چقدر اعصاب خردی ایجاد می کند. این که عرض می کنیم مهم است حقیقاً راه گشا است یعنی قرار هست ما عمری زندگی بکنیم این که دین را قرار هست چه از مجرایی بگیریم؟ دین را قرار است از چه کسی تحویل بگیریم؟ قرار هست گوش به حرف علی الإطلاق چه کسی باشیم؟ به چه کسی اعتماد بکنیم و راحت همه موارد دین را از او بگیریم این از مسائل بسیار مهم است.

مجری:

نکته دیگر این که، این عبادات را اگر انجام ندادیم نماز و روزه می توانیم قضاء کنیم جایگزینش هست کفاره هست حتی بعد از مرگ هم گفته شده است به جا بیاورند ولی این که می فرمایید اصل ولایت قابل قضاء شدن نیست.

استاد عباسی:

بله قابل قضاء، قابل اغماض نیست، کفاره ندارد خودش قضاء ندارد و بر خلاف عبادات دیگر ما الان بعضی از عبادات را داریم که اساساً خود خدا (شارع) دستور می دهد به جا نیاور و بعد هم دستور می دهد که حتی اعاده هم نیاز نیست مثل 2 رکعت نمازی که برای مسافر در سفر 4 رکعتی را 2 رکعتی می خواند آن 2 رکعت را نخوانده، اما خدا می گوید نخواندی و نباید بخوانی حتی اگر بعداً هم می خواهی قضاء کنی در شهر خودت باید 2 رکعت را قضاء بکنی.

یا در زمان ها و شرایط خاص ممکن است یک نفر در کل عمر مستطیع برای حج نشود ما وقتی که سراغ قرآن کریم می آییم همه مسلمان ها در محضر قرآن کریم هستند هم می توانند استفاده کنند هم باید استفاده کنند و مراجعه کنند. شما هم اشاره فرمودید آیا ما باشیم و قرآن کریم آیا غدیر به معنای ولایت امیر المؤمنین تأیید می کند یا نه مثلاً جریانی که در طرف مقابل به عنوان جریان سقیفه شکل گرفت آن را تأیید می کند؟

عبارت دیگر عرض می کنم آیا غدیر بنای بر این بوده که مطابق دستورات خدای متعال باشد بر اساس دستورات خدای متعال باشد یا نه یک جریانی مستقل از دستورات خدا قرار گرفته که ما معتقد هستیم دقیقاً مطابق دستورات خدای متعال است. عین نص هست و آیاتی که خاص غدیر نازل شده آیه ابلاغ 67 مائده و آیه اکمال 3 سوره مبارکه مائده دقیقاً مؤید این هست که این دقیقاً بر اساس آن چیزی است که خدای متعال بیان کردند.

ما می خواهیم یک پله عقب بیاییم از یک جهت دیگری بررسی بکنیم آن این که بگوییم ما نمی خواهیم در این برنامه آیه ابلاغ و اکمال را بررسی بکنیم بگوییم بر اساس آیه اکمال و ابلاغ غدیر مطابق با قرآن است در واقع همه می دانند و همه شنیدند و قطعی است هیچی ما می خواهیم از دید یک فردی که هنوز وارد این فضای غدیری قرآن کریم که آیه ابلاغ و آیه اکمال باشد قدر متیقنش نشده. به عنوان یک غیر مسلمانی که جدید وارد اسلام شده یا به عنوان یک مسلمانی که اهل سنت هست و احیاناً به او گفتند که شما کاری به آیه ابلاغ و اکمال نداشته باش آیه اکمال و ابلاغ قرار نیست این طوری که شیعه ها گفتند باشد و ... و نمی خواهد آیه ابلاغ و اکمال را به هر دلیلی بپذیری.

مجری:

یک نگاهی برون مذهبی داشته باشی

استاد عباسی:

بله نگاه برون مذهبی داری می خواهیم بگوییم اصلاً چون محتوای غدیر چه است؟ محتوای غدیر این است که خدای متعال نه پیغمبر، خدای متعال دارد حاکم برای روی زمین انتخاب می کند، خلیفه برای پیغمبرش انتخاب می کند. امام برای جامعه دارد انتخاب می کند این از جانب خدا انتخاب شدن یک امر ویژه و خاص است. آیا قرآن از جانب خدا خلیفه، حاکم، امام در جامعه مشخص شدن را تأیید می کند یا نه امر مقابلش را که مردم بیایند و خودشان خلیفه ای را انتخاب بکنند. شیوه های دیگر یک شیوه می شود شیوه غیر الهی (مردم) مردم جمع بشوند رأی بدهند بزرگان قوم بنشینند شورا باشد به زور باشد بعضی ها قهر و غلبه را قبول کردند گفتند اگر کسی با قهر و غلبه آمد.

بالاخره ما باشیم و قرآن به محضر قرآن مراجعه بکنیم بگوییم خدایا شما قرآن را مایه هدایت قرار دادی برای ما این را روشن بفرمایید که شما قرار هست خودتان امام جامعه و حاکم و رهبر و خلیفه را مشخص بکنید یا نه قرار هست که این به مردم واگذار بشود خودشان هر کاری دل شان خواست انجام بدهند.

مجری:

خیلی دقیق و حساس است یعنی این انتخاب اول را اگر درست انتخاب کنیم در این مسیر درست قرار بگیریم تا انتهاء در آن مسیر درست قرار می گیریم.

استاد عباسی:

بله دقیقاً همین طور است و نکته مهم در این جا این است که ما برای اثبات این مسئله وارد آیات ولایت خاصه امیر المؤمنین در قرآن مثل ابلاغ، اکمال، ولایت نمی شویم. این مطلبی که ما داریم عرض می کنیم به آن امامت عامه الهی در قرآن کریم می گویند یعنی چه؟ یعنی این که خدای متعال در قرآن، شیوه استمرار هدایت خودش در جامعه شیوه امامت الهی جامعه را چه می داند؟ الهی می داند یا مردمی می داند؟ مردم باید انتخاب بکنند یا خدا باید انتخاب بکند؟ ما به این سبک از آیات و به این روش بحث را پیش می بریم من آیاتی را یک به یک بررسی می کنم که این مسئله روشن بشود.

اولین آیه ای که ما بررسی می کنیم آیه 30 سوره مبارکه بقره است که بسیاری از بیننده ها با این آیه مأنوس هستند و مشهور هست

(وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يفْسِدُ فِيهَا وَيسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ)

(به خاطر بياور) هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من در روی زمين، جانشينی [= نماينده‌ ای‌] قرار خواهم داد.» فرشتگان گفتند: «پروردگارا! »آيا کسی را در آن قرار می ‌دهی که فساد و خونريزی کند؟! (زيرا موجودات زمينی ديگر، که قبل از اين آدم وجود داشتند نيز، به فساد و خونريزی آلوده شدند. اگر هدف از آفرينش اين انسان، عبادت است،) ما تسبيح و حمد تو را بجا می ‌آوريم، و تو را تقديس می ‌کنيم.» پروردگار فرمود: «من حقايقی را می ‌دانم که شما نمی ‌دانيد.»

سوره بقره (2): آیه 30

(وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ) زمانی که خدای متعال به ملائکه فرمودند که: (إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً) من بر روی زمین خلیفه قرار می دهم (جَاعِلٌ) از ماده جعل هست این جعل یک معنای فارسی بد دارد که می گویند جعل کرد مثلاً اسناد دولتی را جعل کردند. یعنی مانند او نوشتند مانند او درست کردند ایجاد کردند جعل به معنای ایجاد کردن و قرار دادن است. قرار دادنی که در این جا معنا می کنیم به معنای ایجاد کردن است یعنی وقتی خدای متعال می فرماید که من بر روی زمین خلیفه جعل کردم یعنی خلیفه قرار دادم.

خلیفه ای را مستقر کردم می گویند مُهر را جعل می کند یعنی مانند آن مُهر، مُهری را از خودش دارد می زند یعنی از جانب خودش دارد ایجاد می کند و این جا هم معنای آیه همین است ادامه آیه گفتند که: (قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يفْسِدُ فِيهَا وَيسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ)؛ خدای متعال دارد در این آیه بیان می فرمایند که من بر روی زمین خلیفه ای را قرار می دهم، این خلیفه روشن است که غیر از ملائکه و اجنه هستند و انسانی باید این خلیفه باشد.

البته یک تعبیر اشتباهی است که گاهی اوقات در عرف جامعه می گویند ما خلیفه خدا بر روی زمین هستیم مثلاً انسان خلیفةُ الله است به صورت عام می گویند در حالی که قطعاً این گونه نمی تواند باشد یعنی این که همه ماها خلیفة الله بر روی زمین نیستیم این مقصود یک طیف خاص از کسانی هستند که دارند آفریده می شوند چون اولی اش حضرت آدم (علی نبینا وآله وعلیه السلام) هست هم زمانی دارد و معاصرت دارد این خلقت با این جعل خدای متعال!

یعنی همان کسی که اولین نفر آفریده شد همان اولین نفر به عنوان خلیفه خدا بر روی زمین قرار داده شد و جعل شد یعنی به عنوان خلیفه خدای متعال منصوب شد. این یک آیه که خدای متعال در این جا از واژه جعل به معنای جاعل (إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً) استفاده کرده وقتی می فرماید که: (إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً) یعنی این امر، امر الهی است جزء وظائف و کارهای من به عنوان خدای متعال هست نه جزء وظائف و کارهای مردم و شمایی که آفریده می شوید.

(إِنِّی جَاعِلٌ) به درستی که من (جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً) و جاعلٌ هم از مدلی استفاده شد یعنی فعل نیست اسم فاعل است یعنی دائماً، همیشه خدای متعال در حال جعل بر روی زمین هست به عنوان خلیفه کسی را قرار می دهد.

مجری:

اگر می خواهید خلاف این باشد باید شما یک دلیل قرآنی بیاورید.

استاد عباسی:

بله دلیل قرآنی خلاف این بیاورید عرض خواهیم کرد که طرف مقابل چه هست و چه نکاتی گاهاً در این رابطه بیان می شود؟ آیه بعدی معروف به آیه امامت حضرت ابراهیم هست بینندگان عزیزمان اگر همراهی بکنند و دقت بکنند روش استدلال به این آیات هم مشخص می شود و می توانند برای دیگران هم این مطلب را بیان بکنند و استدلال داشته باشند. آیه 124 سوره بقره معروف به آیه امامت حضرت ابراهیم می فرماید:

(وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيتِي قَالَ لَا ينَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ)

(به خاطر آوريد) هنگامی که خداوند، ابراهيم را با وسايل گوناگونی آزمود. و او به خوبی از عهده اين آزمايش ها بر آمد. خداوند به او فرمود: «من تو را امام و پيشوای مردم قرار دادم!» ابراهيم عرض کرد: «از دودمان من (نيز امامانی قرار بده!)» خداوند فرمود: «پيمان من، به ستمکاران نمی ‌رسد! (و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند، شايسته اين مقامند)».

سوره بقره (2): آیه 124

در این آیه می فرماید زمانی که ابراهیم توسط خدای متعال ابتلاء پیدا کرد یا خدای متعال ابراهیم را آزمود مورد ابتلاء قرار داد به چه واسطه ای مورد ابتلاء قرار داد؟ (بِكَلِمَاتٍ) قصه کلمات مفصل است در آیه 37 سوره بقره وقتی که بحث توبه حضرت آدم مطرح می شود آن جا هم کلماتی القاء می شود که:

(فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ)

سپس آدم از پروردگارش کلماتی دريافت داشت؛ (و با آنها توبه کرد.) و خداوند توبه او را پذيرفت؛ چرا که خداوند توبه ‌پذير و مهربان است.

سوره بقره (2): آیه 37

بر آدم ابو البشر کلماتی القاء شد با آن کلمات توبه کرد (إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ) خدا توبه پذیر و مهربان برای او حاضر شد و در مقابل او قرار گرفت این کلمات همان کلمات است که در تفاسیر اهل سنت هم داریم مثل در المنثور سیوطی و ... که آن جا به نام پیامبر و اهل بیت پیامبر خدا را قسم داد (فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ) یعنی آدم از جانب خدا یاد گرفت که چه بگوید که توبه اش قبول بشود؟ و این چه بگوید اسامی اهل بیت (علیهم السلام) بود این جا هم ابراهیم به همان کلمات آزموده شد در روایاتی که در ذیل این آیه در منابع شیعه هم آمده بحث کلمات مطرح شده که در ذیل این آیه چه به ابراهیم نشان داده شد؟ مقامات امیر المؤمنین، مقامات اهل بیت (علیهم السلام) به حضرت ابراهیم نشان داده شد و اعتراف و خضوعی که حضرت ابراهیم در مقابل اهل بیت (علیهم السلام) انجام داد.

(فَأَتَمَّهُنَّ) به نحو کامل و خوب و مناسب کار را تمام کرد و از آزمون سر بلند بیرون آمد (قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا) خدای متعال فرمود (إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا) ما تو را برای مردم امام قرار دادیم، امام وضع کردیم امام منصوب کردیم معنی دقیق توسط فارسیش منصوب شدن می شود فلان شخص به فلان مقام منصوب می شود این می شود (إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ) ما تو را برای مردم امام قرار دادیم و منصوب کردیم این مُهر خورده که از جانب خدای متعال منصوب شدی.

باز ما شاهدیم در این آیه خدای متعال از واژه جاعِلُکَ استفاده کرد، جَعلَکَ نیست (إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ) باز به معنای این که در مقام جعل، در مقام نصب خدای متعال ویژگی خاص و منحصر به فرد خدای متعال است که (قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا) ما تو را برای مردم امام قرار دادیم. یعنی غیر از ما (اسم فاعل هست) غیر از ما کسی این کار را نمی کند (إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا)

مجری:

می توانست انی جعَلْتُکَ بگوید

استاد عباسی:

بله ولی این جا به صورت ویژه هست این آیه باز همین مطلب را روشن می کند که امامت در قرآن کریم، امامت الهی است. یعنی خدای متعال به مردم نگفت مردم بروید ببینید ابراهیم بهتر است یا فلان شخص خودتان انتخاب بکنید صَلاح با خودتان هست خدای متعال این را به عنوان حق خودش می داند به عنوان حتی وظیفه خودش می داند می گوید برای مردم بر گردن خدای متعال هست می گوییم خدا مجبور است این کار را بکند می گوییم نه خدا که مجبور نمی شود ما که خدا را مجبور نمی کنیم. خدای متعال گاهی اوقات برای خودش یک مسئله ای را به عنوان حتم و فرض قرار می دهد که باید این اتفاق از جانب خدا رقم بخورد

مجری:

 حتی به انبیاء دیگر نگفت که شما جعل کنید نبی، قبل از ابراهیم هم بود ولی او جعل نکرد.

استاد عباسی:

بله هر جایی که انبیاء الهی مثل نبی مکرم اسلام در غدیر آمدند گفتند به عنوان امر الهی بوده است که در خطبه غدیر دارد که آقا رسول الله فرمودند:

«أنزل الله تبارک و تعالی ثلاثا مرارا»

3 بار بر من جبرئیل نازل شد

(يا أَيهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ)

ای پيامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملا (به مردم) برسان! و اگر نکنی، رسالت او را انجام نداده ‌ای!

سوره مائده (5): آیه 67

این امر، امر شخصی پیغمبر نیست آن اشتباهی که برخی در غدیر انجام دادند این بود که به آقا رسول الله گفتند باز دو مرتبه آمدی می خواهی پسر عمویت را العیاذ بالله روی شانه های ما سوار کنی نسبت فامیلی هست پسر عمویت را دوست داری این که:

(سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ * لِلْكَافِرِينَ لَيسَ لَهُ دَافِعٌ)

تقاضاکننده‌ ای تقاضای عذابی کرد که واقع شد! اين عذاب مخصوص کافران است، و هيچ کس نمی ‌تواند آن را دفع کند.

سوره المعارج (70): آیات 1 و 2

دقیقاً این را می خواهد مطرح بکند که امر، امر الهی است با هیچ کس هم تعارف ندارد؛ چون اصلاً قرار نیست که پیغمبر در این جا تعیین تکلیف بکند. اگر به باب روایات رسیدیم این روشن خواهد شد که به آقا رسول الله بارها و بارها وقتی آمدند گفتند که شما پیغمبر هستید ما هم چند هزار نفر هستیم ما ایمان می آوریم شما بعد از خودت خلافت و جانشینی ات را به ما بده حضرت فرمودند که این جزء شئونات من نیست. من فقط و فقط ابلاغ کننده هستم خدا باید بگوید چه کسی بعد از من خلیفه باشد، امام بعد از من را باید خدا مشخص بکند و این جا به صورت قطعی (إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا) هر یک آیه ای که ما می آوریم یک درخواست از طرف مقابل مشخص می کند. یک آیه به روشنی آیه 30 سوره بقره، یک آیه به روشنی آیه 124 سوره بقره بیاورید که خدا گفته باشد مردم باید انتخاب بکنند. انتخاب را به مردم دادیم در مقابل چه آیه ای می آورند؟ آیه ای که اصلا و ابدا مربوط به این ماجرا نمی شود آیه ای در رابطه با شورا می آورند

(وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَينَهُمْ)

و کارهاي شان به صورت مشورت در ميان آنهاست

سوره شوری (42): آیه 38

(وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَينَهُمْ) صرفاً مشورت است بعد هم می گوید

(فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ)

اما هنگامی که تصميم گرفتی، (قاطع باش! و) بر خدا توکل کن!

سوره آل عمران (3): آیه 159

وقتی که تو تصمیم گرفتی آن موردی که توصیه می شود از مشورت مردم استفاده بشود باز هم استفاده اش در چه صورتی است؟ در صورتی که پیامبر صلاح ببیند. (فَإِذَا عَزَمْتَ) مشورت ها را بشنو بعد تو انتخاب بکن و تصمیم بگیر. باز تصمیم مردم نیست ما این جا درخواست مان این هست کسی که می گوید غدیر، ولایت امیر المؤمنین نیست جانشینی به امر خدای متعال نیست یک آیه صریح قرآن بیاورد و ثابت بکند که دئب قرآن و مدل هدایتی قرآن، مدل ولایتی امیر المؤمنینی نیست یعنی مدل جعل از جانب خدای متعال، انتصاب از جانب خدای متعال نیست. انتخاب از جانب مردم است یک دلیل روشن و واضح بیاورید ما به این روشنی داریم بیان می کنیم، گاهی اوقات در شبکه های وهابی دیده شده گاهی از این آیه بیننده های عزیز وقتی استفاده کردند امامت را گفتند؛ گفتند این که امامت حضرت ابراهیم هست شما به این کار نداشته باش شما یک جای دیگر بیاور که گفته باشد حضرت علی امام است. جوابش همین است که ما الان اصلاً در این مسئله نیستیم که امامت حضرت علی را به صورت خاصه ثابت کنیم. ما می خواهیم بگوییم اساساً منش قرآن، منش امامت الهی است یا نه خلافت مردمی است این را ثابت بکنیم اصلاً کاری به شخصش نداشته باشیم چون ما اگر می خواستیم شخص را ثابت کنیم می رفتیم آیه ابلاغ‌ را می آوریم می گفتیم این شأن نزول آیه اکمال، این شأن نزول، این موارد این جاها استدلال شده این جاها بیان شده غدیر را ثابت می کردیم.

مجری:

در مورد اصل این که اولاً باید امام باشد و این امام از جانب چه کسی باید باشد؟

استاد عباسی:

این که جامعه رهبر و امام می خواهد مردم نیاز به هدایت دارند که این قطعی است همه قبول دارند؛ اما این که مردم انتخاب بکنند یا خدا انتخاب بکند. انتصاب الهی یا خلافت مردمی یا نظر مردم ما می گوییم ما یک آیه می آوریم شما یک آیه به همین روشنی بیاورید که نشان بدهد منهج قرآن کریم، شیوه قرآن کریم برای بعد از پیغمبر این است که مردم بیایند یک جوری انتخاب بکنند سر چطوری اش حرف داریم وارد آن نمی شویم ولی مردم بیاند انتخاب بکنند خدا انتصاب نداشته باشد.

مجری:

یا یک امامی در قرآن آمده باشد مردم انتخاب کرده باشند. یک نمونه حداقل بیاورید.

استاد عباسی:

بله یک نمونه باشد که مردم یک نفری را به عنوان امام انتخاب کرده باشند بدون این که خدای متعال بیان کرده باشد.

مجری:

بینندگان عزیز یک میان برنامه باهم ببینیم و بعد مجددا خدمت تان بر می گردیم

(میان برنامه)

مجری:

«السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَمِينَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ حُجَّتَهُ عَلَى عِبَادِهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ‏»؛ عرض خیر مقدم و تبریک مجدد دارم خدمت شما بینندگان عزیز و ارجمند، جناب استاد در بخش اول برنامه اشاره ای فرمودید این روش بحث یعنی ما قبل از این که وارد موضوع غدیر به عنوان شخص ولایت امیر المؤمنین بشویم کلاً بحث امامت را در قرآن کریم بررسی کنیم به دعایی اشاره فرمودید به آیه سی ام سوره مبارکه بقره اشاره که آن جعل آمده بود و آیه 124 سوره مبارکه بقره که در مورد حضرت ابراهیم بود و فکر می کنم باز آیات دیگری هم به عنوان شاهد مثال داریم می شود استفاده کرد بفرمایید

استاد عباسی:

آیات فراوانی هست در رابطه با ماجرای جعل یا نصب امامت و خلافت در بین انبیاء الهی که این منهج قرآن کریم هست یک مورد دیگر، ماجرای حضرت داود (علی نبینا وآله وعلیه السلام) هست که در سوره مبارکه ص آیه 26 این جا می فرماید که:

(يا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَينَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَيضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِينَ يضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يوْمَ الْحِسَابِ)

ای داوود! ما تو را خليفه و (نماينده خود) در زمين قرار داديم؛ پس در ميان مردم به حق داوری کن، و از هوای نفس پيروی مکن که تو را از راه خدا منحرف سازد؛ کسانی که از راه خدا گمراه شوند، عذاب شديدی بخاطر فراموش کردن روز حساب دارند!

سوره ص (38): آیه 26

ای داود ما تو را به عنوان خلیفه در بین مردم در روی زمین قرار دادیم یعنی ما تو را منصوب کردیم وقتی که تو را منصوب کردیم شرح وظائف هم مطرح می شود می گوید: (فَاحْكُمْ بَينَ النَّاسِ بِالْحَقِّ) پس بین مردم به حق حکم بکن باید به حق حکم بکنی این جا یک بحث خیلی جالبی مطرح است آن این که اساساً ماجرای قضاوت هم از همین شئون امامت هست یعنی قرار هست اگر کسی حکم و قضاوت در بین مردم بکند بله از امیر المؤمنینی که در دَکةُ القضاء می نشستند و قضاوت بین مردم می کردند در شهرها و مناطق دیگر قضاتی از جانب ایشان و ... بودند. ولی اصل منصب قضاوت با حکم بین مردم جزء شئون امامت است جزء شئون حاکمی است که حاکم الهی از جانب خدای متعال هست. چون وقتی خدای متعال او را به عنوان خلیفه بر روی زمین منصوب می کند که باز این جا از کلمه خلیفه استفاده کرده یعنی دقیقاً بحث، بحث خلافت هست (يا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ) ای داود ما تو را خلیفه ای برای مردم قرار دادیم. (فَاحْكُمْ بَينَ النَّاسِ بِالْحَقِّ) بین مردم به حق حکم کن (وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَيضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ) از هوا تبعیت نکن که تو را از مسیر دور خواهد کرد (إِنَّ الَّذِينَ يضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ) آن های که از مسیر الهی گمراه بشوند عذاب شدیدی برای آن ها هست که این جا باز از واژه (جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ) استفاده کرده همه اش (جَعَلْنَاکَ) است هر جایی نبی ای از انبیاء الهی قرار است این مسند به او واگذار بشود امامت جامعه، هدایت جامعه، خلافت می خواهد واگذار بشود از جانب خدای متعال هست.

اصلاً و ابداً چیزی به نام مردم بخواهند تصمیم گیرنده باشند نداریم 2 آیه ای که به آن استناد می کنند (وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ) و آیه دیگر (وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَينَهُمْ) هر 2 آیه فقط مشورت مطرح هست آن هم در اموری غیر از این امور، هرگز و هرگز در این امور مشورتی از مردم گرفته نشده. جالب است که اگر بخواهیم یک جایی خیلی پایین تر از مسئله امامت را ما بررسی بکنیم که آن می شود فرمانده یک لشکر بودن فرمانداری یا حاکمانی که جاهای مختلف منصوب می شوند. هرگز و هرگز در دوران زندگی پیامبر یک نفر را پیامبر نفرمودند که مردم شما خودتان یک نفری را به فرماندهی بگذارید با فرماندهی او به این جنگ بروید. هرگز و هرگز یک نفر را نگفتند مردم شخصی را به عنوان حاکم فلان شهر خودتان انتخاب بکنید اصلاً و ابدا همه این ها جزء شئون خدای متعال از طریق پیامبر اکرم هست پیامبر اکرم هم اعلام کننده هستند. والا ورود کننده به این مسئله مطلقا نیستند.

من یک مورد دیگر از نبی ای از انبیاء الهی عرض بکنم در سوره مبارکه طه آیات 29 تا 32 وقتی که قرار هست یک مسئولیت بسیار مهمی را حضرت موسی (علی نبینا وآله وعلیه السلام) انجام بدهد و آن هم رفتن به مقابله با بزرگ ترین طاغوت عالم (فرعون) ادعای خدایی دارد دقیقاً خودش را خدا می داند یعنی در این حد طاغوت هست می گوید:

(فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى)

و گفت: «من پروردگار برتر شما هستم!»

سوره نازعات (79): آیه 24

این جا یک سری درخواست های از خدای متعال دارد یک سری درخواست ها، درخواست های طبیعی است

(قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي * وَيسِّرْ لِي أَمْرِي * وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِي * يفْقَهُوا قَوْلِي)

(موسی) گفت: «پروردگارا! سينه‌ام را گشاده کن؛ و کارم را برايم آسان گردان! و گره از زبانم بگشای؛ تا سخنان مرا بفهمند!

سوره طه (20): آیات 25 تا 28

کلام و بیان من درست باشد می خواهم بروم یک کاری به این سنگینی و مهمی انجام بدهم یکی از درخواست های که از خدای متعال دارد این هست که:

(وَاجْعَلْ لِي وَزِيرًا مِنْ أَهْلِي)

و وزيری از خاندانم برای من قرار ده...

سوره طه (20): آیه 29

برای من شما قرار بده؛ خدایا تو برای من قرار بده وزیری که سنخیت با من داشته باشد (مِنْ أَهْلِي)

(هَارُونَ أَخِي)

برادرم هارون را!

سوره طه (20): آیه 30

اگر می شود برادرم هارون باشد این هم پیشنهاد من هست (وَاجْعَلْ لِي وَزِيرًا مِنْ أَهْلِي * هَارُونَ أَخِي)

(اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي * وَأَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي)

با او پشتم را محکم کن؛ و او را در کارم شريک ساز؛

سوره طه (20): آیات 31 و 32

او را شریک در امر من قرار بده خدای متعال در آیات قرآن چون داریم بررسی می کنیم ما که نمی خواهیم بگوییم خدا باید این گونه می گفت. خدای متعال می شد این طور بیان بفرمایند که موسی، شما پیامبر ما هستید خودت یکی را انتخاب بکن می گویی هارون خوب است هارون را بر دار. هر که را دوست داری بر دار.

مجری:

به عنوان وزیر است.

استاد عباسی:

بله و قرار است یک نفر همراهت یا وزیرت باشد خودت انتخاب بکن و همراه خودت یک نفر را ببر؛ اما خدای متعال این جا اصلاً و ابدا وارد این محدوده نشده یعنی حتی به پیامبرشان هم اجازه نمی دهند وارد این حیطه بشوند. می گوید پاسخ از جانب خدای متعال:

(قَالَ قَدْ أُوتِيتَ سُؤْلَكَ يا مُوسَى * وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَيكَ مَرَّةً أُخْرَى)

فرمود: «ای موسی! آنچه را خواستی به تو داده شد! و ما بار ديگر تو را مشمول نعمت خود ساختيم...

سوره طه (10): آیه 36 و 37

یعنی موسی، درخواستت را شنیدیم یک بار دیگر ما دوباره منت روی سرت گذاشتیم یعنی دارد یکی را به عنوان خلیفه و وزیر و جانشین او مشخص می کند می گوید ما مشخص می کنیم (أُوتِيتَ سُؤْلَكَ يا مُوسَى) جواب درخواستت را ما داریم می دهیم و منت هم می گذاریم که جواب می دهیم و امام و خلیفه برای بعد از تو قرار می دهیم.

مجری:

و حضرت موسی معتقد بود که این جعل الهی است؟

استاد عباسی:

بله بعد جای دیگر در سوره فرقان به همین اشاره می کند می گوید:

(وَلَقَدْ آتَينَا مُوسَى الْكِتَابَ وَجَعَلْنَا مَعَهُ أَخَاهُ هَارُونَ وَزِيرًا)

و ما به موسی کتاب (آسمانی) داديم؛ و برادرش هارون را ياور او قرار داديم؛

سوره فرقان (25):‌ آیه 35

ما قرار دادیم نه موسی دلش می خواست با هارون برود گفتیم حالا برو عیب ندارد نه ما حکم زدیم هارون را منصوب کردیم به وزارت موسی (علی نبینا وآله وعلیه السلام) ما آمدیم او را امام قرار دادیم ما آمدیم او را به عنوان خلیفه و جانشین و وزیر او قرار دادیم. یعنی هر جای قرآن که برویم باز ما این جا تحدی می کنیم هر جای قرآن که برویم امامت، امامت الهی است جزء شئونات خدای متعال است. انتخاب خلیفه، انتخاب امام، هدایت کننده بعد از پیغمبر جزء شئونات خدای متعال است همان جوری که انتخاب پیغمبر با خدای متعال هست خود پیامبر را هرگز و هرگز مردم نمی توانند جمع بشوند با همدیگر بگویند فلانی آدم خوبی است ما بگوییم پیغمبر است. اصلاً و ابداً این کار را نمی توانند بکنند.

مجری:

که اگر کار دست مردم بود اشخاص دیگری را انتخاب می کردند.

استاد عباسی:

بله، اساساً عقل این اقتضاء را دارد که خدای متعال یک سیستمی را برای هدایت بشر طراحی کرده این سیستم همه چیزش باید در دست خودش باشد و در ید قدرت خودش باشد و طراح و مجری اش خودش باشد اگر قرار باشد که یک نفری بیاید که او از جانب مردم به عنوان امامت انتخاب شده که او نمی تواند دسترسی به غیب خدای متعال داشته باشد. باید کسی باشد که از جانب خدای متعال باشد و خدا، غیبتش را در اختیار او قرار بدهد که او بتواند این وظیفه مهم و خطیر را به سر انجام برساند والا نشدنی است.

مجری:

کل سیستم اصلاً به هم می ریزد یک چرخ دنده اشتباه در این سلسله باشد کل دنده ها از کار می افتد

استاد عباسی:

قطعاً ‌همین طور است لذا ما الان اعلام می کنیم به بینندگان عزیزمان بخواهند از دیگران از مخالفین از شبکه های وهابی که اگر واقعاً فکر می کنید در این قصه، پاسخی دارید ما در خدمت تان هستیم با برنامه تماس بگیرید نظرتان را بگویید بحث بکنیم این یک مسئله ای نیست که من یک گوشه ای داخل منزلم بنشینم بگویم پدران مان شیعه بودند ما هم شیعه هستیم. پدران مان سنی بودند ما هم سنی هستیم حالا چه کار کنیم ما در یک خانواده شیعه به دنیا آمدیم یعنی چه در یک خانواده شیعه یا سنی به دنیا آمدیم نه این وظیفه اقتضاء می کند و عقل حکم می کند نه همیشه بزرگان ما این سمتی می رفتند این سمتی می رفتند اگر اشتباه می رفتند همیشه می رفتند و بر می گشتند می گفتند به مشهد نرسیدیم باز هم تو می گویی من باید این سمتی بروم ولو این که به مشهد نرسم؟

مجری:

مشرکین هم پدران شان همه آن سمتی می رفتند.

استاد عباسی:

بله، اگر واقعاً کسی معتقد هست قرآن، یک رکن هست مراجعه به قرآن باید داشته باشیم ما می گوییم غدیر موافق با قرآن است یا سقیفه؟ ما می گوییم غدیر موافق با قرآن است آقایان می گویند سقیفه موافق با قرآن است استدلال روشن از قرآن بیاورند، آیات متشابه و این ها نه استدلال روشنِ روشن باید بیاورند اگر می توانند استدلال روشن بیاورند برای ما بیان بکنند ما که چیزی ندیدیم هر چه هم تفحض کردیم چیزی پیدا نکردیم.

چیزی هم نیامدند بیان بکنند اگر واقعاً کسی دلیل دارد از این طرف خیلی روشن است داود می خواهد امامت پیدا بکند خدای متعال منصوبش می کند هارون می خواهد خلافت و امامت پیدا بکند خدای متعال منصوبش می کند ابراهیم می خواهد امامت پیدا بکند نگویند این ها که پیامبر هستند ما کاری به آن ها نداریم شما بیا حضرت علی را ثابت کن. ما می گوییم ما باشیم و قرآن اگر قرار باشد یکی دیگر را هم به عنوان رهبر و امام جامعه بپذیریم قرآن به ما می گوید چه کسی را باید بپذیریم؟ قرآن به ما می گوید کسی که مردم جمع شدند گفتند این خوب است بپذیریم یا کسی که خدای متعال امر کرد که از او تبعیت بکنید باید تبعیت بکنیم؟ خیلی روشن و واضح است.

لذا در غدیر، در جریان خطبه نبی مکرم یک امر عجیب و غریب اتفاق نیفتاد که بگوییم مردم تعجب کردند لذا مردم هم در آن جا تعجب نکردند جز آن فردی که مخالفت کرد آمد گفت یا رسول الله اگر این که می گویی از جانب خدا است پارتی بازی نداری خلیفه خودت را انتخاب می کنی پسر عمویت را چون دوست داری نیاوردی من طاقت ندارم به خدا بگو عذاب نازل بشود و خدا هم عذاب نازل کرد.

هیچ گاه خدای متعال در حضور پیغمبر عذاب نازل نکرده الا این یک مورد به خاطر این که مسئله امامت آن قدر مهم است که قابل اغماض نیست چون این جا آمده اصل الهی بودن امامت را دارد طرف زیر سوال می برد؛ یعنی می خواهد بگوید من یقین خدا انتخاب نکرد خیلی شبهه سنگینی است در صحرای غدیر یک نفر می گوید من یقین دارم امر الهی نیست تو داری پارتی بازی می کنی اگر راست می گویی اگر از جانب خدا است بگو عذاب نازل بشود. در واقع او این طور از قبل می داند که تا پیغمبر بین مردم است عذاب نازل نخواهد شد این طوری نیست که خدا سریع عذاب نازل کند 23 سال با پیغمبر زندگی کردند هیچ گاهی عذاب نازل نشده چرا این جا دارد این طوری برخورد می کند؟ چون عذاب نازل نشده خیالش راحت است می گوید عذاب نازل نمی شود شبهه من اثر گذار می شود جان می گیرد بقیه مردم هم می گویند راست می گویند پسر عمویش را آورده و فلان شده. ولی این جا عذاب نازل می شود خدا می خواهد بگوید اصل امامت از جانب من است شوخی بر دار نیست من حاضر هستم عذاب نازل کنم ولی مشخص باشد، ولی بقیه مردم در صحرای غدیر، در جحفه، در حین سخنرانی پیغمبر بعد از سخنرانی پیغمبر (دارم مثال می زنم) مثلاً‌ گفتند یا رسول الله این چه کاری بود شما کردی؟ مگر خودمان عقل نداریم شما وقتی که العیاذ بالله از دنیا می رفتید ما دور هم جمع می شدیم یک نفر را انتخاب می کردیم. این چه کاری بود شما همه را جمع کردی یعنی باید تعجب می کردند، چرا پیغمبر دارد این کار را می کند؟ مگر آیات (وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَينَهُمْ)، (وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ) مگر قبل نازل نشده همه مردم می دانند پیامبر از دنیا رفت ما باید خلیفه انتخاب کنیم. پس برای چه پیغمبر مردم را در صحرا جمع کرد تعجب نکردند آمدند تبریک گفتند و بیعت کردند. چادر بیعت 3 شبانه روز بر پا می شود و مردم گروه گروه می آیند و بیعت می کنند.

این وسط هم حرف های خیلی بچه گانه ای بعضی از مجری های، اسم شان را کارشناس نمی توانیم بگذاریم بعضی از مجری های بی ارزش و بی قیمت شبکه های وهابی می گویند از 120 هزار نفر اگر می خواستند یک نفر یک نفر بیایند و تبریک بگویند این مقدار هر کدام یک ثانیه دو ثانیه طول بکشد فلان و فلان می شود ماهها طول می کشد این بازی ها را جمع کنید بس است خجالت بکشید مگر قرار بود که نفر به نفر بیایند با امیر المؤمنین بیعت بکنند؟ نه یک بیعت عمومی گرفتند که در آن موقع بعدش هم گروه گروه آمدند یا بزرگان قبائل آمدند یا گروه گروه می آمدند بعضی ها می آمدند دست تکان می دادند (مثل سان دیدن) یک فرمانده وقتی می خواهد از 100 هزار تا نیرو سان ببیند از همه یکی یکی سان ببیند که بگوییم 100 هزار دقیقه طول می کشد نه این ها 100 تا 100 تا 500 تا 500 تا عبور می کنند آن ها که هیچی. ولی نسبت به اصل قصه واقعاً حرفی وجود ندارد در غدیر افراد که خود خلیفه دوم از اولین نفرها هست آمدند تبریک گفتند و بیعت کردند و هیچ کدام تعجب نکردند که چه نیازی است من به شما می گویم یک خودکار در جیبم هست این خودکار را به شما می دهم می خواهید مطلب بنویسید 3 تا خودکار روی میزم هست چه نیازی دارم که از شما خودکار بگیرم.

حالا مردمی که این آقایان می گویند عقل شان می رسید بعد از پیغمبر خودشان انتخاب کنند و فلان و بَهمان چه نیازی است که پیغمبر برای شان خلیفه و امام مشخص بکند؟ پس بی خیال شوید ما می گوییم نه پیامبر با آن شرایط خاص در غدیر، با آن گرمای هوا، با آن سختی ها و مشکلات همه مردم را نگه می دارد که در بین این مردم حتی مردمی هستند که از مکه آمدند یعنی پیغمبر نگفته است. این اشتباه است ما روایات داریم پیامبر دارد بر می گردد وسط راه این اتفاق افتاد نه پیامبر بر نمی گردد پیامبر همه حاضرین در مکه را گفتند می خواهیم یک جایی برویم یعنی برنامه دیگری وجود دارد یعنی باید یک برنامه خاص دیگری برگزار بشود لذا از اهل مکه هم همراه هستند آن های که جلو رفتند و آن های که عقب ماندند برسند این نه به معنی این که یک عده ای به سمت شهرشان رفتند دور شدند نه در همین مسیر یک مقدار بعضی ها جلو و عقب بودند.

شما در یک اتوبان هم می خواهی بروی سوت شروع که بزنی همه با همدیگر فاصله پیدا می کنند یکی شتر تند رو دارد یکی کند رو دارد یکی پیاده است و یکی سواره است یعنی برنامه جدی خدای متعال هست بلافاصله مراسم حج تمام شد دیگر پیامبر به آسمان نگاه می کرد منتظر امر خدای متعال بود که این جا ابلاغ کن می دانند چه را باید ابلاغ بکنند می دانند مسئله ولایت را باید ابلاغ بکنند. فقط این که کجا باشد؟ لذا همه را همراه کردند تا در یک مسیری این اتفاق بیافتد اگر قرار است که هارون وزیر حضرت موسی شود فقط حضرت موسی پیشنهاد می دهد و خدای متعال نمی گوید که دیگر نمی خواست از ما بپرسی اصلاً‌ تو یک نفر کمک می خواهی یک نفر کمک می گیری اگر اسمش وزیر می خواهد باشد اگر اسمش می خواهد خلیفه باشد.

مجری:

در آن دوران غیبت، خلیفه می شود

استاد عباسی:

می خواهد این مقامات را پیدا کند این مقامات، انتصاب الهی است. این مقامات دیگر مقامی نیست که حضرت موسی بخواهد خودش کسی را مشخص بکند یا فلانی می خواهد کسی را خودش مشخص بکند خدای متعال دانه دانه برای افراد حکم می زند یعنی خدای متعال اگر قرار بود به ما بگوید بعد از پیامبر، ما باید خلیفه و امام را مشخص بکنیم چطوری باید می گفت؟ چطوری می گفت قبول می کردیم دیگر رد نمی کردیم ان قلت وارد نمی کردیم. آدم با عقلش به قرآن مراجعه بکند قرآن به هر پیغمبری رسیده جعل گفته انتصاب از جانب خدای متعال است هیچ کجا به عهده مردم نگذاشت و اگر به مدل زندگی پیغمبر مراجعه بکنیم یعنی آن 23 سال و سیره نبوی را هم بخواهیم کنار این بگذاریم پیامبر هم هرگز و هرگز کسی را به عنوان جانشین نگفتند مردم انتخاب بکنند. ما می گوییم اگر این مسئله جریان مردمی (خلافت مردمی) است یک بار باید یک رزمایش انجام می شد یک آماده سازی باید اتفاق می افتاد. پیامبر می گفت مردم، من امروز با بعضی از صحابه از مدینه خارج می شوم بعد از ظهر بر می گردم این صبح تا بعد از ظهر 2 ساعت اولش را شما وقت دارید یک نفر را به عنوان حاکم امروز مدینه انتخاب کنید جمع شوید ببینیم چطوری می توانید انتخاب بکنید؟ مثلاً جمع بشوید رأی گیری بکنید. مثلاً شورا تشکیل دهید. بزرگان تان جمع شوند مثلاً‌ اهل حل و عقد باشند یک بار بگوید آزمایشی مردم خلیفه انتخاب بکنند. وقتی که قرار می شود فرمانده انتخاب بکند پیامبر تا فرمانده سوم می گویند اگر فلانی شهید شد فلانی، فلانی شهید شد فلانی تا فرمانده سوم هم پیغمبر مشخص می کند مردم گرفتار نشوند.

حتی وقتی که دو تا لشکر فرستادند یک لشکر خالد ابن ولید هست که سمت یمن رفت یک لشکر امیر المؤمنین فرستاده حتی برای وقتی که این 2 تا لشکر به هم می رسند هم پیامبر برنامه دارد مشخص می کند. دارد نصب می کند می گوید به هم رسیدند فرمانده حضرت علی (علیه السلام) است. شما 2 تا فرمانده مختلف فرستادی این قدر این 2 تا فرمانده را قبول نداری که خودشان یکی را بگویند شما فرمانده باش! مردم بگویند از این 2 تا ما این یکی را بیشتر قبول داریم این باشد. اصلاً این، واگذار نمی شود واگذار شدنی نیست تفویضی نیست باید خدای متعال انتخاب بکند و پیامبر هم بر اساس مبنای قرآن عمل کرده و مبنای قرآن هم همین است امامت، حاکمیت، خلافت هر چه می خواهید اسمش را بگذارید این الهی است انتصاب از جانب خدای متعال است.

در همین دنیا ما نمی پذیریم فلان شرکت خودرو سازی در عالم با همه پیشرفت و فلان او خودرو بسازد مثلاً من در ایران خودم از پیش خودم نمایندگی برایش ایجاد کنم می گویم من نمایندگی فلان شرکت هستم می گوییم از آن ها مجوز داری می گوید نه عقلم می رسید بله من بهترین میکانیک روی زمین هستم خودم برای فلان شرکت نمایندگی زدم. اصلاً کسی قبول نمی کند می گوید این ماشین، صدها مسئله دارد قِلق دارد توضیحات دارد نکات دارد مطالب دارد حالا چه کسی می پذیرد که خدای متعال، پیامبری بیاورد بعد برای هدایت و رهبری امت این پیامبر، جانشینی این پیامبر بگوید شماها خودتان مشخص بکنید نماینده من چه کسی باشد؟ چه کسی قرار است حرف من را در جامعه اجرا بکند؟ شما بگویید چه کسی اجرا بکند؟  شما بگویید چه کسی اجرا بکند ندارد آیات قرآن، تماماً دارد این مطلب را بیان می کند.

مجری:

خیلی عالی احسنتم، روال بحث کاملاً مشخص است عزیزان حتی اگر بینندگانی از مخالفین و اهل سنت یا دیگران هستند می توانند تماس بگیرند سوالات خودشان را مطرح کنند اگر فکر می کنند اشکالی به این مباحث وارد است بیایند مطرح کنند استاد گرامی ان شاء الله پاسخگو خواهند بود.

 (میان برنامه)

مجری:

«عَلی الدُّرّ والذّهب المُصفّی؛ وباقی الناسِ کلُّهم تُرابُ.»

عرض خیر مقدم خدمت شما بینندگان عزیز و ارجمند، جناب استاد تماس های ما بر قرار شد اگر اجازه می دهید تماس ها را بگیریم تماس اول آقای فتحی از کرج سلام عرض می کنم

بیننده آقای فتحی ازکرج:

سلام عرض می کنم، آقای عباسی من همان معلولی هستم که گاهی با ویلچیر خدمت می رسیدم و به من وقت می دادید نمی دانم شناختید یا نه؟

استاد عباسی:

بله آقای فتحی بزرگوار

آقای فتحی:

آقای عباسی از شما غیر از این حرف های زیبا انتظار نداشتم خیلی عالی بود یعنی روش جدید بود فقط طالوت را جا انداختید.

استاد عباسی:

جا نیانداختیم قرار بود ادامه را بگویم

آقای فتحی:

قوم بنی اسرائیل می آیند به پیغمبرشان می گویند تو برای ما مشخص کن

استاد عباسی:

احسنت! این که شما تکمیل کردید زیباتر است

آقای فتحی:

منتظر بودم بگویید نگفتید، می دانید من با تورات هم سر و کله می زنم قرآن با وصفی که می گوید تورات تحریف شده است اما می خواهد

(وَبِالْوَالِدَينِ إِحْسَانًا)

و به پدر و مادر نیکی کنید

سوره بقره (2): آیه 83

می گوید و در تورات خبر دادیم (وَبِالْوَالِدَينِ إِحْسَانًا) در مورد حدیث ثقلین در تورات صِفر پیدایش، فصل 27، آیه 20 قشنگ موضوع را حل می کند و تمام می کند یعنی می گوید خداوند به حضرت ابراهیم می گوید من به تو قول می دهم که از نسل اسماعیل هم 12 مرد پاک ظهور خواهد کرد یعنی کلاً می بندد نمی دانم این دعوا برای چه است؟ می خواهم 2 تا آیه را نشان بدهم بعد یک مطلب دارم اول غدیر از نظر من می دانید خدا یک مقدار به من لطف داشته لطف می کنید سوره رعد آیه 20 را داشته باشید در این آیه یک مکانیزمی را قرآن شروع می کند می گوید آن های که هیچ وقت پیمان شان را نمی شکنند همیشه بر سر پیمان شان هستند و و و به آیه 25 می آید آیه 25 را شما می خوانید؟

استاد عباسی:

(الَّذِينَ يوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَلَا ينْقُضُونَ الْمِيثَاقَ)

آنها که به عهد الهی وفا مي‌کنند، و پيمان را نمی ‌شکنند...

سوره رعد (13): آیه 20

آقای فتحی:

آن های که پای عهدشان هستند و هرچه هم بشود پایشان ایستاده اند؛ اما آیه 25 چه می گوید؟

استاد عباسی:

آیه 25 می گوید:

(وَالَّذِينَ ينْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يوصَلَ وَيفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ)

آنها که عهد الهی را پس از محکم کردن می ‌شکنند، و پيوند هايی را که خدا دستور به برقراری آن داده قطع می ‌کنند، و در روی زمين فساد می ‌نمايند، لعنت برای آنهاست؛ و بدی (و مجازات) سرای آخرت!

سوره رعد (13): آیه 25

آقای فتحی:

فرق این 2 تا آیه چه است؟

استاد عباسی:

آیه اول که در رابطه با کسانی است که عهد و میثاق شان را نگه می دارند، آن جا نگهدارنده عهد و میثاق هستند.

آقای فتحی:

آیه بالایی می گوید یک عده هستند همیشه بر سر عهدشان باقی می مانند اما آیه 25 می گوید یک عده هستند آمدند پیمان بستند و شکستند، بالا نمی گوید پیمان بستند یعنی پیمانی ازلی بوده آیه 25 می گوید پیمان بستند «بخً بخً» گفتند و شکستند درست است؟

استاد عباسی:

بله (وَيقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يوصَلَ)

آقای فتحی:

آیه بالا نمی گوید پیمان بستند یعنی پیمان ازلی بوده من معتقد هستم ایرانی ها را می گوید که پیمان شان را با امیر المؤمنین هیچ وقت نشکستند.

استاد عباسی:

این آیه (مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ) دارد آقای فتحی یک کار ویژه نسبت به ایرانی ها انجام دادند

آقای فتحی:

آقای عباسی اجازه هست سقیفه را هم در قرآن ببینیم؟

استاد عباسی:

بفرمایید

آقای فتحی:

قرآن در همان ساختار خاصش از یک روشی استفاده می کند جناب موسی در کوه طور می رود 30 روز، 40 روز می شود، در تورات نوشته گمان کردند موسی مرده و آن گوساله طلایی را ساختند جناب عیسی در قرآن در آیه 116 سوره مائده از او پرسیده می شود عیسی تو گفتی بگویند پدرت روح القدس است؟ جناب عیسی تعجب می کند. می گوید خدایا این چه سوالی است که اگر من گفته بودم تو می دانستی. برای خدا آن جوابی که جناب عیسی می دهد مهم بود می گوید تا زمانی که من بین شان بودم همچنین اتفاقی نیفتاد یعنی انحراف همه ادیان را از لحظه رفتن پیامبران شان آدرس می دهد حالا لطف می کنید آیه 144 آل عمران را بیاورید؟

الان به راحتی آیه سقیفه را در قرآن می بینید همین های که من گفتم را می گوید و جلو می آید می گوید محمد یک پیامبری مثل موسی و عیسی است آن ها مردند امت شان خراب کردند لحظه ای که این پیامبر هم بمیرد شما به جاهلیت خود رجوع می کنید. لحظه ای که حضرت رسول فوت کرد چه اتفاقی افتاد؟ به خوبی آیه، آیه سقیفه است. آقای عباسی امروز شبکه کلمه را گذری داشتم نگاه می کردم چند دقیقه اش را گوش کردم یکی از دوستان می گفت من شیعه هستم به حرفش شک ندارم، گفت من شیعه هستم اما به حرم امام رضا رفتم هیچ فرجی نشده انگار هر که قرار است آن جا برود همان لحظه کارش درست بشود و بر گردد اصلاً امام رضا رفتن فایده ندارد مادرم گفت من را از یزد ببر گفتم مادر فایده ندارد. یک برنامه ای درست کنید که خدا به مصلحت انجام می دهد اگر شما با نیت پاک بروی حتماً می گیری؛ اما به نیت این که من بروم بگیرم آن وقت داستان 2 تا می شود. قرآن طی این ساختار همه را تعریف می کند یعنی آیه 144 سوره آل عمران را نمی خوانند لحظه ای که پیامبر اسلام (در شهادتش هم حرف دارد) قرآن می گوید بمیرد قرآن که یا ندارد

استاد عباسی:

(أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ)

آيا اگر او بميرد و يا کشته شود، شما به عقب بر می ‌گرديد؟

سوره آل عمران (3): آیه 144

آقای فتحی:

قرآن که یا ندارد اتفاقی افتاده که قرآن دارد آن را می گوید لحظه انحراف همه ادیان از لحظه رفتن پیامبران شان آدرس داده می شود. طالوت را جسارت کردم آن شکلی گفتم ببخشید چون بنی اسرائیل با همه آن بهانه گیری هایشان می گویند تو برای ما مشخص کن خودشان نمی روند برای خودشان پادشاه انتخاب کنند.

استاد عباسی:

(ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا)

زمامدار (و فرماندهي) براي ما انتخاب کن!

سوره بقره (2): آیه 246

اقای فتحی:

ممنونم از این که به من وقت دادید شب شما بخیر

مجری:

شب شما هم بخیر خدا نگهدار تماس بعدی آقای حسین از مشهد سلام بر شما

بیننده آقای حسین از مشهد:

سلام خسته نباشید خواستم از حاج آقا سال کنم ببینم اصل امامت که مهم ترین اصل دین است یک آیه می خواستم که به امامت دلالت کند چرا در قرآن نیامد؟

استاد عباسی:

آیه در رابطه با امامت در قرآن نیامده؟

آقای حسین:

نیامده اگر آمده شما اشاره کنید تا من هم دلائل خودم را بگویم.

استاد عباسی:

ما از اول تا حالا آیه خواندیم در رابطه با چه بود؟

آقای حسین:

من از اول برنامه ندیدم کدام آیه منظورتان است؟

استاد عباسی:

آیه 30 سوره بقره، آیه 124 سوره بقره امامت حضرت ابراهیم

آقای حسین:

بیاورید آن چه ارتباطی به حضرت علی دارد؟ من آنم که رستم بود پهلوان همان اول آیه خداوند جواب

استاد عباسی:

شما از اول بحث را گوش نکردید الان دارید قضاوت خارج از موضوع انجام می دهید. من توضیح بدهم بعد شما بفرمایید شما می گویید این، ارتباطی با آن ندارد ما خودمان این حرف شما را گفتیم، گفتیم بعضی ها ممکن است بگویند این ارتباطی ندارد. ارتباطش این جا روشن می شود ما الان سراغ قرآن برویم شما به عنوان یک مسلمان سراغ قرآن می روی از قرآن این استفاده می شود یا این متوجه می شوید که مردم باید بروند از خدا بخواهند خدا به آن ها امام معرفی کند خدا باید امام را منصوب کند یا مردم باید امام را منصوب بکنند؟

آقای حسین:

یعنی چه؟ هم قرآن هست و هم سنت صحیح رسول الله (علیه الصلاة والسلام) هست ما دیگر چه نیاز به امام داریم؟

استاد عباسی:

بزرگوار چه نیازی داریم را کاری نداریم بالاخره یک نفر بعد از پیغمبر می خواهد خلیفه بشود این را مردم باید انتخاب کنند یا خدا باید انتخاب کند این دو تا منش است غیر از این که نداریم شیعه می گوید خدا انتخاب کرده. اهل سنت می گویند مردم انتخاب بکنند درست است یا نه؟

آقای حسین:

می دانید مشکل تان چه است؟ مشکل تان این است که من به شما می گویم به خوبی واضح بشود دین اسلام، دین سیاسی نیست

مجری:

آقای حسین فکر کنم شما اعتقاد نداری اگر سنت پیامبر است مگر پیامبر نفرمود که:

«من مَاتَ وَلَمْ یَعْرِفْ إِمَام زَمَانِهْ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»

الجواهر المضية في طبقات الحنفية؛ المؤلف: عبد القادر بن محمد بن نصر الله القرشي، أبو محمد، محيي الدين الحنفي (المتوفى: 775هـ)؛ الناشر: مير محمد كتب خانه – كراتشي؛ ج2، ص 457

«وَمَنْ مَاتَ وَلَيْسَ في عُنُقِهِ بَيْعَةٌ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»

صحيح مسلم بشرح النووي؛ اسم المؤلف: أبو زكريا يحيى بن شرف بن مري النووي الوفاة: 676، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت - 1392، الطبعة: الطبعة الثانية،ج3، ص1478، ح1851

این اصل مشخص است «ماتَ میتةً جاهلیة» پس چرا شما امام و خلیفه تعیین کردید؟ شما هم تعیین نمی کردید

آقای حسین:

اجازه بدهید بحث را تمام بکنم

مجری:

شما بحث را از اول ببینید فکر می کنم بحث را ندیدید

آقای حسین:

نه دین اسلام، دین سیاسی نیست مثل دین یهود و مسیحی و بودا به همین خاطر پیامبر خلیفه نداشت دین اسلام یک مکتب است یک تئوری است.

استاد عباسی:

آقای حسین آقا در همه حرف هایت مناقشه و حرف است این را جواب من بدهید ما دو تا منهج داریم، دو تا شیوه، روش، مکتب داریم یکی می گوید بعد از پیامبر مردم باید خلیفه را انتخاب کنند که مذهب سقیفه (اهل سنت) می شود. یکی می گوید که خدا باید انتخاب کند که منهج غدیر می شود. شما کدام یکی از این ها را قبول داری اولاً، ثانیاً برای آنی که قبول داری دلیل از قرآن بیاور من دلیل از قرآن می آورم شما هم دلیل از قرآن بیاور.

آقای حسین:

من دارم می گویم اولاً شما می گویید غدیر خم امامت منصوب و منصوص از طرف خدا است این را باید ثابت کنید. ولی من که می گویم از طرف مردم هست به این خاطر می گویم از طرف مردم هست که چون دین اسلام، دین سیاسی نیست و یک مکتب است یک تئوری است فیلسوفی مثل ملا صدرا وقتی مکتب و فلسفه اسلامی را می سازد جای خودش خلیفه نمی گذارد. یا فلان ریاضی دان که مکتب ریاضی را گسترش داده نمی آید جانشین بگذارد

مجری:

شما پیامبری را در حد مکاتب بشری بردید

استاد عباسی:

آقای حسین اگر نیاز به خلیفه و جانشین نیست پس چرا مردم برای پیغمبر، خلیفه مشخص کردند؟

آقای حسین:

چرا مشخص کردند؟ مشخص است چون جامعه اسلامی نیاز به رهبر دارد

استاد عباسی:

شما می گویی نیاز دارد بعد می گویی نیاز ندارد، همانی که شما می گویی نیاز دارد را از قرآن برای من دلیل بیاور که قرآن گفته باشد شما این مدلی عمل بکنید این طوری رهبر مشخص بکنید. این شیوه انتخاب کردن را و شما قبولش داری. الان به شما می گویند خلیفه اول بعد از پیغمبر چه کسی است؟ ابوبکر می گویی درست است یا نه؟

آقای حسین:

می دانی چرا؟ چون مهم ترین رکن دین که نماز است امامت نماز پیغمبر به حضرت ابوبکر (رضی الله عنه) واگذار شد.

استاد عباسی:

آهان! پس شما داری دلیل می آوری بر ثابت بودن من می گویم اینی که از روایت آوردی که این روایتش مشکل دارد قبول نداریم از قرآن بیاور. از قرآن دلیل بیاور که ابوبکر باید بعد از پیغمبر خلیفه باشد به انتخاب مردم؛ شما انتخاب مردم می گویی باز دوباره شما نمی توانی بروی از روایت دلیل بیاوری که بله چون امام جماعت از جانب پیامبر شد پس خلیفه مردم است. شما می گویید مردم باید انتخاب کنند این که مردم باید انتخاب کنند حق انتخاب دارند اجازه دارند خلیفه را خودشان انتخاب بکنند همین را شما برای ما دلیل بیاور از قرآن یک دانه آیه روشن برای این مسئله بیاور تمام ما از شما می پذیریم من سنی می شوم تمام بشود

آقای حسین:

موضوع امامت را شما به دین اضاف کردی این را شما باید ثابت کنی ولی من می گویم (وَ أَمْرُهُمْ شُورى‏)

استاد عباسی:

آیه را که دارید بالا پایین می خوانید هیچی ولی این چه ربطی دارد به مدل خلافت بعد از پیغمبر آیه ای روشن بیاور که باید مردم بنشینند خلیفه انتخاب بکنند. خدا نباید انتخاب بکند من می گویم خدا باید انتخاب کند اصلاً به فردش کاری ندارم شما بگو حضرت علی در غدیر انتخاب نشده است من به فردش کار ندارم این که این مدلی باید باشد برای مدل خودت از قرآن دلیل بیاور من از اول برنامه دلیل آوردم بیننده ها هم دیدند شما هم برای خودت دلیل بیاور من از شما می پذیرم.

آقای حسین:

اجازه می دهی آیه 124 سوره بقره را من دلائل خودم را بیاورم که هیچ ربطی به امامت ندارد.

استاد عباسی:

اصلاً شما امامت من را نمی خواهد رد کنی شما مدل خودت را ثابت کن شما که می گویی خلیفه را باید مردم بعد از پیامبر انتخاب بکنند در سقیفه جمع شدند خلیفه انتخاب کردند بگو این با کجای قرآن سازگار است؟ یک آیه روشن بیاور که این مدل، مدل قرآنی برای انتخاب رهبر جامعه است

آقای حسین:

پیغمبر ما غیر مستقیم حضرت ابوبکر را برای پیش نمازی فرستاد سال قبلش هم...

استاد عباسی:

آقا جان من از قرآن به شما می گویم برای من بیان کن از روایت پیامبر نمی خواهم بیان کنی آیه قرآن بیاور منهج قرآن را بیان کن برای این که باید مردم رهبر جامعه و خلیفه را انتخاب بکنند تمام شد داری برای ما بیان کن

آقای حسین:

سوره انعام آیه 165

استاد عباسی:

بخوان استدلال کن

آقای حسین:

آن جا که خداوند می گوید بعد از پیغمبرها دیگر هیچ حجتی بر مردم نیست

استاد عباسی:

چه ربطی به موضوع ما دارد؟ ما نگفتیم حجت بر مردم باید باشد بالاخره الان وقتی به تو می گویند خلیفه بعد از پیغمبر چه کسی است؟ می گویی خلیفه اول ابوبکر این خلیفه اول، ابوبکر را از کجای قرآن در آوردی؟

آقای حسین:

حاجی نیاز به قرآن نیست شما موضوعی به اسم امامت که آوردی شما باید ثابت کنی!

استاد عباسی:

پس مدل خلافتی که شما به آن معتقد هستی مدل قرآنی نیست قرآن که نمی شود برای ما حرف نداشته باشد مدل خلافتی، مدل قرآنی نیست درست است یا نه؟

آقای حسین:

شما امامت حساب کردی این را باید ثابت کنی

استاد عباسی:

من از اول برنامه دارم همین را ثابت می کنم شما که می گویی حرف من درست نیست شما باید حرفت را ثابت بکنی یا دلیل بر بطلان بیاوری یا ثابت بکنی من مدل قرآن را می گویم مدل امامتی است به داود می گوید: (إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ) به آدم می گوید (إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً) به ابراهیم می گوید (إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا) هارون را آن طوری می گوید هر کجا قرآن از خلیفه، جانشین، وزیر، وصی در این موضوعات گفته خودش انتخاب کرده به مردم اجازه انتخاب نداده، شما می گویید به مردم اجازه انتخاب داده؟ دلیل روشن بیاور که به مردم اجازه انتخاب داده که خروجیش مثلاً‌ فلان شخص شده.

آقای حسین:

آقا شما مگر مهم ترین اصل دینت امامت؟ نیست بدون این که حضرت علی را قبول داشته باشی وضویت آب بازی است این چرا در قرآن نیامد اگر آمد آیه بده

استاد عباسی:

در قرآن آمد آیه اش را هم بیان کردیم آیاتی، اختصاصی امامت امیر المؤمنین داریم 67 مائده ابلاغ، 3 مائده اکمال، 55 مائده آیه ولایت آقای عزیز حرف را عوض نکن ما داریم بر سر مبنا با شما صحبت می کنیم، می گوییم شمایی که می گویی امامت امیر المؤمنین نه، امامت الهی نه مردم باید انتخاب کنند این مدل انتخاب کردن از قرآن برای ما ثابت کن. دو تا پنج تا آیه کنار هم بچین بگو بر اساس این 5 آیه، این 2 آیه، این 3 آیه مردم باید رهبر را انتخاب بکنند خلیفه و جانشین پیغمبر را انتخاب کنند اگر ما می گوییم خلیفه اول ابوبکر به این دلیل می گوییم بر اساس نظر قرآن این را باید برای من مطرح کن.

آقای حسین:

ما می گوییم در قرآن موضوعی به این شکل نیامده است.

مجری:

پس شما داری می گویی نیامده

استاد عباسی:

پس شما می گویی دلیل قرآنی نداریم.

آقای حسین:

شما که می گویی آمده یک آیه به من بده

استاد عباسی:

دارم می گویم من آیات قرآن در امامت عامه الهی را بیان کردم آیات امامت عامه، خیلی واضح و روشن است می گوییم قرآن می گوید داود را ما خلیفه قرار دادیم (منصوب کردیم) هارون را ما خلیفه قرار دادیم (منصوب کردیم) ابراهیم منصوب می شود همه این ها منصوب از جانب خدا هستند یک مورد در قرآن بیاورید یک نفر را به عنوان امام، خلیفه، رهبر هر چه که شما می گویی مردم انتخاب کرده باشند خدا انتخاب نکرده باشد.

این آیه را ببینید، این آیه خیلی روشن است واقعاً تأمل کنید و فکر بکنید ببینید آیه 247 سوره بقره که آقای فتحی هم تماس گرفتند اشاره کردند ما ادامه بحث مان را می خواستیم بگوییم آیه امامت طالوت می گوید:

(وَقَالَ لَهُمْ نَبِيهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُوا أَنَّى يكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَينَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ)

و پيامبرشان به آنها گفت: «خداوند (*طالوت*) را برای زمامداری شما مبعوث (و انتخاب) کرده است.» گفتند: «چگونه او بر ما حکومت کند، با اينکه ما از او شايسته‌ تريم، و او ثروت زيادی ندارد؟!» گفت: «خدا او را بر شما برگزيده، و او را در علم و (قدرت) جسم، وسعت بخشيده است. خداوند، ملکش را به هر کس بخواهد، می ‌بخشد؛ و احسان خداوند، وسيع است؛ و (از لياقت افراد برای منصب‌ ها) آگاه است.»

سوره بقره (2):‌ آیه 247

خدا برای شما طالوت را به عنوان پادشاه برای شما بر انگیخت (قَالُوا أَنَّى يكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَينَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمَالِ) خوب گوش بدهید گفتند از کجا بر ما بزرگی و شاهی رواست در صورتی که ما به پادشاهی شایسته تر از او هستیم، ما باید انتخاب کنیم ما باید پادشاه باشیم او مال زیادی ندارد (قَالَ) گفت (إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ) خدا او را انتخاب کرده بر گزیده در دانش و توانایی و قوت جسمانی فزونی بخشیده (وَاللَّهُ يؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يشَاءُ) خدا هر کسی را که بخواهد به او پادشاهی می دهد، به او قدرت می دهد قدرت باید از جانب خدا باشد حاکم باید از جانب خدا باشد شما می گویی نه مردم حق دارند بروند سقیفه بنشینند خلیفه برای پیغمبر انتخاب بکنند مگر نمی گویند «خلیفة الله وخلیفة رسوله» خلیفه دارند انتخاب می کنند پادشاه که انتخاب نمی کنند. می گویند خلیفه داریم انتخاب می کنیم این را از قرآن برای ما ثابت کن شما گفتی در قرآن نیست؛ در قرآن نیست و من از قرآن ثابت کردم حرف من ثابت است شما دیگر نمی توانی بگویی در قرآن نیست ولی مثلاً‌ می خواهیم سراغ فلان روایت برویم

آقای حسین:

الان همین آیه ای که شما گفتید 247 این مربوط به کدام قوم است؟

استاد عباسی:

مربوط به هر قومی هست این مبنای قرآنی است من از اقوام مختلف برای شما گفتم، انبیاء مختلف را گفتم شما یک نبی بیاور غیر از این انجام شده باشد یک خلیفه، یک جانشین، رهبری را بیاورید مدلی که شما می گویید در قرآن انتخاب شده باشد.

آقای حسین:

الان از آیه 124 چند تا ایراد می گیرم شما جواب بده

استاد عباسی:

حسین آقا اصلاً ایراد گرفتن شما فایده ای ندارد من دارم می گویم امامت الهی یا مردمی شما می گویی مردمی یعنی مردم باید امام، حاکم، خلیفه، رهبر را انتخاب بکنند هر چه که شما می گویی باید از آن دلیل قرآنی بیاوری دلیل قرآنی نداری بگو دلیل قرآنی ندارم بعد برو اشکال بگیر من جواب اشکالت را بدهم.

آقای حسین:

نه دارم سوره مائده آیه 54

استاد عباسی:

بگو

مجری:

در حد یک دقیقه فرصت دارید

آقای حسین:

در مورد گروهی است بعد از رحلت پیغمبر خداوند برای ما آیه فرستاد خداوند چه می گوید؟ می گوید اگر گروهی از دین مرتد شدند خداوند در عوض گروهی را برای تان می فرستد که از سرزنش هیچ سرزنش کننده ای نمی هراسند خداوند آن ها را دوست دارد آن ها هم خدا را دوست دارند مصداق بارزقش مال خلافت حضرت ابوبکر است در جنگ ردّه

استاد عباسی:

آقای عزیز این مطلب اگر برای آن ماجرا بود، چه ارتباطی به خلافت او دارد شما که می گویی خلافت الهی نیست اگر آن هم باشد باز حرف ما ثابت است؛ یعنی خلافت الهی است به جای حضرت علی، ابوبکر خلیفه این باز امامت الهی می شود امامت مردمی نمی شود یک امام را در سقیفه اهل حل و عقد انتخاب کردند، امام قبلی ابوبکر گفت فلانی را انتخاب کردم یکی دیگر آمده شورای 6 نفره انتخاب کرده بالاخره چند چند هستیم باید کدام یکی از این ها را قبول کنیم؟

آن که شما می گویید باز امامت الهی می شود اگر بخواهد آن آیه منطبق با آن باشد امامت الهی می شود. امامت مردمی نمی شود ضمن این که شما می خواهید بروید از تفسیر خودتان در کتاب خودتان بگویید این های که گفته خدا را دوست دارند خب خدا را دوست دارند این چه ربطی به پذیرش خلافت دارد؟ من به شما گفتم از حضرت علی یا ابوبکر قبل از این که وارد این دو نفر بشویم شما ثابت کن قرآن می گوید امام، مردمی باید باشد نه الهی باشد.

مجری:

از آقای حسین تشکر می کنم وقت مان تمام است.

استاد عباسی:

ان شاء الله شب های دیگر تماس بگیرید ما منتظر هستیم اگر شب های دیگر من باشم باز هم موضوع ام همین است باز هم می خواهم روی همین موضوع پا فشاری کنم و به نظرم این خیلی روشن گر و روشن کننده هست که بدانیم برای اثبات امامت مردمی در قرآن کریم دست خالی است هیچ دلیلی وجود ندارد ایشان هم 2 بار گفتند دلیل ندارند باید سراغ روایات برویم بعد هم یک آیه ای خواندند که مرتبط با موضوع نیست.

مجری:

در تفاسیر شیعه گونه ای دیگر تفسیر شده، احسنتم تشکر می کنم جناب آقای دکتر عباسی بحث بسیار بحث مبنایی و ریشه ای و جالب و مفیدی بود. امیدوارم که عزیزان تأمل کنند. تشکر می کنم از شما بینندگان همراهان گرامی ان شاء الله با ما تا شام عید سعید غدیر خم بمانید شما عزیزان را به ایزد منان می سپارم والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته.

 


افضل الاعیاد>

ولایت و امامت امیرالمومنین علیه السلام در قرآن غدیر از جانب خدا امامت انتصاب الهی جعل و نصب نبی و امام امامت عامه در قرآن