شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج)
ویژه برنامه کریمه

ویژه برنامه کریمه با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین بنیادی


 

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ: 13/08/1401

ویژه برنامه: کریمه

مجری:

بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

اگر مثل پرستو بی قرارم

هوای حضرت معصومه دارم

دلم پر می زند در آستانت

سر و جانم فدای داستانت

 تو هستی دختر موسی بن جعفر

یگانه گوهر موسی بن جعفر

اگر در قم نبودی قم چه می کرد؟

بگو این روح سر در گم چه می کرد،

اگر در قم نبودی قم غمین بود

بدون تو همیشه آخرین بود

 قم بی تو قم بی آسمان است

قم بی تو غریب و بی نشان است

قم بی تو ندارد رنگ و بویی،

قم بی تو ندارد آبرویی

قم از تو نور جانش منجلی شد

شکوه مذهب آل علی شد

عرض سلام و ادب و احترام و ارادت و تسلیت و تعزیت به مناسبت دلم نمی آید بگویم وفات، شهادت حضرت فاطمه معصومه (س) و این مصیبت را عرض تسلیت دارم خدمت قطب عالم امکان خدمت شریف ترین و نفیس ترین انسانی که بر روی این کره خاکی تنفس می کند و خیر و برکت زندگی مان دم و بازدم مان به برکت وجود او است و همینطور این عرض تسلیت ها تقدیم به شما بینندگان محترم و اهل بیتی که در هر جای دنیا هستید دل های تان امشب بر فراز آسمان قم به پرواز در آمده و دل های تان زائر این صحن و سرای مقدس و نورانی است، همینطور عرض سلام داشته باشم خدمت استاد ارجمندم جناب استاد بنیادی، استاد خیلی خوش آ مدید و من هم خیلی خوشحالم که امشب توفیق دارم در محضر تان درس پس بدهم

حجت الإسلام بنیادی:

بسم الله الرحمن الرحیم بنده هم عرض سلام و عرض تسلیت دارم هم به بینندگان محترم در سراسر دنیا و هم حضرت عالی و دوستان و همکاران و قاطبه شیعیان مخصوصاً رحلت شهادت گونه ولی نعمت مان حضرت فاطمه معصومه (س) را ایام و شب های غم انگیزی است مخصوصاً همانطور که در شعر آغازین ییانات خودتان فرمودین قم و اهل قم و کسانی که زائر حرم حضرت فاطمه معصومه (س) هستند یقیناً حظ و بهره و آن کرامات حضرت معصومه (س) نصیب شان شده که مهم ترین آن  همین مجاورت است، تا سعادت نباشد اینها اتفاق نمی افتد، امیدواریم که بتوانیم برنامه خوبی در این چند دقیقه ای که محضر بزرگوار بینندگان عزیز و حضرت عالی هستیم بتوانیم انجام وظیفه کنیم و آنچه که موجب رضایت پروردگار هست انجام بشود.

مجری:

ان شاءالله، جناب استاد همه اهل بیت حالا مخصوصاً آقا امام موسی بن جعفر (ع) اولاد خیلی زیاد داشتند ما در فرزندان ائمه نداریم کسی که مثل حضرت فاطمه معصومه (س) اینگونه بدرخشد، چنین عظمتی را آن چیزی که در دنیا چشم من می بیند حالا آن چیزهایی که در پشت پرده است که خدا و خود اهل بیت می دانند اما آن عظمت ظاهری که خداوند متعال به این بانو داده به این بانویی که در جوانی به شهادت رسیدند این عظمت دلیلش چیست این ویژگی حضرت معصومه چیست که بین این همه امامزاده ایشان این جایگاه را پیدا کردند

حجت الإسلام بنیادی:

مهمترین بیان، بیان معصومین(ع) هست گاهی شخصیت انسانی را در مقدار درک و فهم انسان های عادی نیست ولی وقتی انسان بزرگ انسان کامل انسان معصوم نسبت به انسانی بیانی را دارند ویژگی هایی را بیان می کنند فضائل او را بیان می کنند این نشان می دهد که بله  شخصیت یک شخصیت بزرگی است و شخصیت ممتازی است نه در چشم مردم بلکه یک جایگاه الهی دارد در بعد روایاتی که  به دست ما رسیده آنچه که مقدور بوده، چون در دوران بنی العباس یکی از اتفاقات بدی که افتاد و بسیار ناگوار بود این که بر اساس دشمنی شان می آمدند و آن اسناد آن احادیث آن مدارک همانطور که یاران امام موسی بن جعفر (ع) را می آمدند و به شهادت می رساندند تمام آن مباحث را هم از بین می بردند هرچه که از دست شان بر می آمده آن کار را می کردند منتهی در عین حال با این وضعیت ما می بینیم که روایات متعددی از حضرت صادق (ع) و امام موسی بن جعفر امام رضا (ع) و حضرت جواد (ع) این روایات در رابطه با شخصیت حضرت فاطمه معصومه (س) بیان شده است که واقعاً بهت آور است برای یک انسانی که  تاریخ اسلام را می شناسد اصلاً تاریخ زنان جهان را می شناسد یک بیان این چنینی که هم نگاه به شخصیت درونی حضرت فاطمه معصومه (س) دارد و هم به صفات و ویژگی های حضرت معصومه (س) قبل از اینکه هم که این بیانات معصومین را عرض کنم، واقعاً ما در جامعه فرقی هم نمی کند مرد یا زن انسان بتواند فرهنگ صفات را در خودش رشد بدهد تجلی بدهد نمود بدهد، فرهنگی که درون انسان است، ما گاهی فرهنگ را نسبت به  جامعه می بینیم آن درست است منتهی مهمترین بخش این است که انسان ویژگی های افراد را انسانهای ممتاز را که می بیند آن ویژگی ها یاد بگیرد و در خودش بکار ببرد، در رابطه با حضرت فاطمه معصومه (س) جمله ای دارند خود حضرت موسی بن جعفر (ع) که در آن جریان نامه های اهل خراسان که آمدند به دیدن حضرت در مدینه و موفق نشدند و بعد نامه های شان را دادند سؤالات شرعی شان را دادند، آنجا حضرت معصومه (س) جواب این سؤالات را بیان کردند، در باز گشت اینها کاروان شان برخورد کرد با کاروان امام کاظم (ع) وقتی حضرت دیدند این نامه ها را، این نکته مهم است نامه ها را دیدند جواب ها و پاسخ های حضرت معصومه (س) را دیدند و بعد اینجا می فرمایند

«فداها ابوها»

این اشاره به شخصیت کامل حضرت معصومه (س) دارد اینها آمده بودند همان جواب معصوم، یعنی امام دوران خود شان را بگیرند ولی حضرت می بینند که حضرت فاطمه معصومه (س) همان که خود شان قرار بوده بنویسند همان را در نام های اینها پاسخ دادند، این خیلی مهم است که شخصیت علمی یک بانوی ممتاز در رابطه با زیارت حضرت، زیارت حضرت معصومه مانند زیارت معصوم هست،

«من زارها کمن زارنی»

مجری:

امامزاده دیگری هم داریم که این فضیلت را داشته باشد زیارتش؟

حجت الإسلام بنیادی:

کمتر داریم چنانکه در رابطه با زیارتنامه ای که معصوم برای غیر معصوم نوشته شده باشد آن طور که نقل است فقط در رابطه با حضرت معصومه (س)  این نقل شده، این جایگاه بیشتر هم معلوم می شود که نفس زیارت حضرت یعنی همین دلدادگی به حضرت معصومه (س) مثل این است که انسان به زیارت معصوم رفته، مثلاً به زیارت امام رضا (ع) رفته،

«من زارها کمن زارنی»

 این خیلی مهم است، در یک روایت بسیار زیبایی از امام جواد (ع) حضرت می فرمایند

«من زار عمتی بقم فله الجنة»

ارجاع می دهند زائرین را به عمه بزرگوار خود شان

«من زار قبر عمتي بقم فله الجنة»

زیارت حضرت معصومه

«اِنَّ زيارَتَها تُعادِلُ الْجَنَّةَ»

ما گاهی از اوقات بر اساس آن نگاه ظاهری خود مان یا نگاه عاطفی و درونی خود مان وقتی وارد حرم حضرت معصومه می شویم آنجا این هم هست واقعیت هم دارد، می گوییم واقعاً حرم حضرت معصومه بهشت است، سکونت و آرامشی که در این بارگاه انسان پیدا می کند در دلی که اینجا می تواند انجام بدهد این خودش برای ما همینجا بهشت است در این دنیای پر هیاهو یک جایی که انسان دچار آرامش می شود انسان می تواند راحت آنچه را که می خواهد بگوید توسل پیدا کند، حضرت می فرمایند زیارت حضرت فاطمه معصومه معادل با خود بهشت است؛ در یک روایتی که باز آن مقام و جلالت و شأن بزرگ حضرت فاطمه معصومه که در زیارتنامه حضرت هم هست که فرمودند

«و تَدخُلُ بِشَفاعَتِها شِيعَتي الجَنَّةَ بِأجمَعِهِم»

آقایان ادبا وقتی به این عبارات می رسند متحیر می شوند

«و تَدخُلُ بِشَفاعَتِها شِيعَتي الجَنَّةَ بِأجمَعِهِم»

همه شیعیان خب این واقعاً کلماتی است که نشان می دهد یک انسان بزرگ می تواند چه ویژگی های و چه عظمتی و چه مقامی می تواند داشته باشد یکی از مباحثی که جناب آقای استاد علوی برای ما مهم است، برای همه عزیزان بینندگان عزیز این هم بسیار مهم است این است که گاهی می گوییم ما یک معصوم را یا یک انسان را چگونه بشناسیم در رابطه با معصومین(ع) اینها را برویم سراغ ویژگی های شان مثلاً ما پیامبر اکرم (ص) را چطور می خواهیم بشناسیم می رویم قرآن را باز می کنیم می بینیم قرآن چه تعابیری در رابطه با پیامبر اکرم نقل کرده و بیان فرموده، در رابطه با معصومین غیر از این روایات، زیارتنامه حضرات معصومین هست، این زیارت نامه ها بر اساس آن خصائص ویژگی ها و صفاتی که وجود داشته، امام معصوم دارد این را بیان می کند از لسان معصوم است که وقتی زیارتنامه را انسان می گذارد جلوی خودش و آن زیارتنامه را می خواند ببینید چه تعابیری بکار بردند اصلاً بیاییم این را ما مشابه زیارتنامه های خود معصومین قرار بدهیم، زیارتنامه حضرت معصومه (س) عین زیارتنامه های معصومین (ع) هست، حالا ما این ویژگی ها را از کجا باید بشناسیم، می گوییم می رویم مراجعه می کنیم به زیارتنامه حضرت معصومه (س) در آنجا ببینید

«إن لَکِ عِندَ الله شأناً من الشأن»

شأن نه در میان جامعه عند الله برای حضرت معصومه (س) جایگاهش یعنی جایگاهی در نزد پروردگار متعال، بعد نسبت به همین بیان در زیارتنامه از حضرت تقضا می کنیم، یعنی می دانیم آن احادیثی که بیان شده تبلور آن در این زیارتنامه ها پیدا می شود که

«یافاطمة اشفعی لنا فی الجنة»

ما شفاعت می خواهیم، شفاعت یک مقام بسیار بزرگی است، شفاعت یک مقامی است که برای انبیاء برای معصومین ائمه معصومین (ع) برای همه اینها این مقام شفاعت یک مقام بزرگی است، انسانی که هم در این دنیا بتواند برای انسان ضمانت کند هم در آن دنیا بتواند شفاعت کند

مجری:

آن هم شفاعتی که فرمودید عالمگیر است، که برای قمی ها میرزای قمی کافی است

حجت الإسلام بنیادی:

بله، ما با یک جایگاه بسیار بزرگ به قدری که از بیان ما بر نمی آید، ما گاهی بعضی از بزرگان و علما فقها کسانی که غور کردند در احادیث و منابع دینی و منابع اسلامی بعد یک مرتبه می بینیم که مثلاً مرحوم علامه امینی، مرحوم شیخ عباس قمی و بزرگان دیگر مراجع عظام تقلید، حتی مراجع جدید نقل هایی  دارند از اینکه حضرت معصومه (س) به قدری کریم هستند که این کریمه بودن حضرت را لمس کردم و درک کردیم، یعنی در همین دنیا دیدیم که حضرت چگونه کار انسان را راه می اندازد، چگونه غصه را از دل انسان بر می دارد، چگونه راه را نشان انسان می دهد، کافی است انسان در آن بیان معروف که اگر فرصت شد عرض می کنیم که انسان زیارت حضرت معصومه(س) اگر می خواهد بیاید انجام بدهد و بشود زائر حضرت معصومه (س) یا وارد حرم مطهر بشود بداند «عارفاً بحقها» وارد بشود.

مجری:

«عارفاً به حقها» پیش شرط این «فله الجنة» می شود یعنی کسی که این نوع زیارت را داشته باشد آن پاداش در انتظار او خواهد بود.

من یک شعری می خواهم بخوانم که هیچ کس نخوانده تا حالا با این موضوع یا حداقل اینکه من نشنیدم و فکر نمی کنم هیچ چیزی به اندازه این شعر امشب امام رضا و حضرت معصومه را شاد کند، من می خواهم تقدیم به مادر گرامی شان حضرت نجمه خاتون (س) شعر بخوانم

زخاطر برد ماه هفتم هفت آسمان غم را

حمیده مادرش وقتی به او بخشید تَکتُم را

 

همان که کنیه او حضرت ام البنین بوده

همان که پرورانده در بغل سلطان عالم را

 

همان نجمه که عطر حضرت معصومه را دارد

همان که کرده جاری در کویر شور زمزم را

 

همان که کودکش قبل از تولد هر سحرگاهان

برایش خوانده با صوت جلی آیات محکم را

 

همان خورشید هشتم که پناه بی پناهان است

همان که برده بالا تا فراز عرش پرچم را

 

علی صورت علی سیرت علی ظاهر علی باطن

دوباره غصب کردند از علی حق مسلّم را

 

چه فرزندی همان که ناله یابن الشبیب او

دمادم زنده کرده روضه باز محرم را

 

کسی که مادر خورشید شد فرزند فرزندش

کشد بر خاک ذلت بینی یحیی بن اکثم را

 

عجب شمس الشموسی از نگاه نجمه جاری شد

که روشن کرد تا روز قیامت کل عالم را

کسی که مثل من که از کودکی پدر و مادر نداشت جناب استاد، ما پدر مان حضرت معصومه بود، مادر مان حضرت معصومه بود، خواهر مان حضرت معصومه بود صله رحم مان حرم حضرت معصومه بود، هیچ وقت پناهی نداشتیم و من احساس می کنم اگر بروم در شهری که حرم نداشته باشد بخواهم زندگی کنم من دو روز نمی توانم زندگی کنم، نه اینکه خیلی اهل عبادت و زیارت و ریاضت باشم، نه عادت کردیم به اینک یک انرژی بزرگ و محکم و عظیم همیشه پشت سر مان باشد همیشه یک دلگرمی بزرگ در کنار خود مان داشته باشیم، خدا را شکر می کنیم بخاطر این مجاور بودن ان شاءالله لیاقت آن را داشته باشیم ان شاءالله دل های مان هم نزدیک باشد، نه اینکه افتخار نیست هنر نیست که آدم بدنش نزدیک یک حرمی رد شود برود و بیاید، ان شاءالله این دلهای ما لیاقت این حرم را پیدا بکند.

جناب استاد راجع به «عارفاً بحقها» می خواهیم صحبت بکنیم این یک پیش شرط است برای قبولی زیارت که زیارتنامه حضرت فاطمه معصومه آمده راجع به این یک صحبتی بفرمایید.

حجت الإسلام بنیادی:

آن شعری که قرائت کردید قبل از این صحبت بسیار مضامین عالی داشت و سروده خودتان هم بود و بسیار هم عالی صفا پیدا می کند انسان، بله ما در رابطه با «عارفاً بحقها» روایاتی داریم که تصریح دارد که نسبت به زیارت حضرت فاطمه معصومه (س) تأکید دارند «عارفاً بحقها»، همین نوع بیان نشان می دهد که حضرت معصومه (س) یک شأن و یک مقامی دارد که مواظب باشید شاید به این تعبیر با دیگر امامزاده ها و اینها یا حتی با دیگر خواهران حضرت فاطمه معصومه (س) این را نیایید مقایسه کنید بگویید که دختری از دختران، نه تمام وجود حضرت فاطمه معصومه (س) یک وجود بسیار متعالی مقدس هم در نزد معصومین بوده و لذا تأکید می کنند که شما زیارت که می روید عارف به حق و جایگاه حضرت فاطمه معصومه باشید، شاید هر کسی می رود زیارت می کند به قول ما امروزی ها می گوییم که دلی می رود زیارت می کند این خیلی خوب است گاهی خیلی باصفا و با اخلاص کامل وارد می شود یک سلام می دهد همان سلام را شاید جوابش را بشنود، چون جواب سلام که حتماً هست ولی آنکه با آن اخلاص می رود آنکه با آن صفا می رود او یک عرفان ناگفته ای در وجود آن زائر هست

مجری:

یک نمونه از این اخلاص ها را بگویم  خیلی شیرین است دلم نمی آید نگویم بحث مان را خیلی شیرین تر می کند اینکه بعضی وقت ها می خواهیم یک  عرض ارادت یا عرض ادب یا عرض حاجتی بکنیم دنبال واژه می گردیم، سائل بودن در محضر اهل بیت در خانه های شان یک هنری می خواهد بعضی ها دارند، یک سید بزرگواری بود عیالوار بود سالها مستاجر بود، هیچ امیدی هم نداشت، امید ظاهری که از اینجا قرار است پول برسد من خانه دار شوم، یک روز دیدم گفت که احمد خانه خریدم خانه خوبی هم خریدم، گفتم چطور خانه دار شدی سید؟ گفت یک روز یک بغچه درست کردم به خانمم گفتم درست کرد نان و پنیر و سبزی درست کرد با دو تا خرما رفتم گوشه صحن حرم نشستم نگاه کردم به این گنبد، گفتم خانم مورچه ها در این شهر خانه دارند من خانه ندارم، می گفت تا غروب همین یک جمله را تکرار کردم، گفتم خانم مورچه ها خانه دارند ما خانه نداریم، می گفت دو روز بعد یک معجزات و کراماتی از حضرت صادر شد من خانه دار شدم می خواهم بگویم که این صفای بی ریا بودن این ساده حرف زدن خیلی قشنگ است

حجت الإسلام بنیادی:

این هنری است جوشش از فطرت انسان دارد، یعنی فطرت انسان با انسان فریب کاری نمی کند، یعنی ما الآن برویم سراغ حکما برویم سراغ عرفا، برویم سراغ فقها و این حرف ها می گویند انسان اگر بر اساس آن فطرت بیاید وسط عالم گلستان می شود امکان ندارد انسان با فطرت بتواند ارتباط برقرار کند از ذات و نهان فطرت بتواند صحبت بکند و پاسخی نگیرد این بیان و خاطره ای که فرمودید حقیقت دارد ما کرامات بسیار زیادی از حضرت فاطمه معصومه (س)، چه کسانی که از قبل برای ما تعریف کردند و نقل شده در تاریخ چه کسانی که الآن موجود هستند، همین الآن من شاید دو سه سال قبل بود دیدم یک خانم مسنی هم بود می زند به این ستون ها یا چهار چوب یکی از درب های ورودی شبستان حرم صدا بلند نبود ولی حالا ما که عابر بودیم شنیدیم که دائم می گفت که یا حضرت معصومه پناهم تویی آبروی بچه ام نرود، بعد یکی از دوستان ما گفت خانم مشکل چیست، حالا شاید او کاری از دستش بر می آمد که بتواند حل کند، این حالت را که دید گفت که فرزندم بدهکار شده در بازار، پای آبروی او در کار است همانجا وسیله جور شد، شاید همان کسی که رفت و  به آن خانم گفت همان زمینه ساز شد همان وسیله ای بود که آنجا عبور کند، این عارفاً بحقها، بله گاهی از اوقات همان حالت  درونی انسان است با همان صفا بی ریایی وارد می شود ولی گاهی از اوقات انسان با یک دقت بیشتری نگاه می کند که آمده کجا، با یک نگاه زبدگی علمی می آید نگاه می کند، عرفانی نگاه می کند می گوید چه مقامی دارد، مرحوم ملا صدرا اینگونه بود، یعنی این «عارفاً بحقها» است، وقتی آن مشکل فلسفی اتحاد عاقل و معقول که از مباحث سخت هم هست شاید تا آن موقع لاینحل هم بود شاید الآن هم برای خیلی ها قابل درک و فهم نباشد ولی ایشان می گوید که من توسل جستم و آمدم کنار ضریح حضرت فاطمه معصومه (س) با این توسل مشکله ای که برای هیچ کس قبل از من بو علی و دیگران و دیگران حل نشده بود به برکت این توسل حل شد، وقتی می فهمد کسی که در بتن معارف دینی دارد کار می کند و به یک بن بست علمی می رسد می گوید این دیگر از دست من بر نمی آید، اندازه من دیگر این نیست، باید بروم توسل پیدا کنم و می آید اینجا و مشکلش را آنجا حل می کند

مجری:

من به نادانی خود معترفم می دانم

محفل انس تو باید علمایی باشد

حجت الإسلام بنیادی:

احسنتم، به هر صورت ما داریم روایات زیادی هم داریم، حالا یکی دو روایت را عرض می کنم که برکت این مباحثه و بحث بشود  خیلی جالب است، اصلاً این «عارفاً بحقها» را بعضی ها می گویند از آداب است بعضی ها می گویند نه شرط زیارت کامل «عارفاً بحقها» است، حالا فرق ندارد، «عارفاً بحقها» انسان برود زیارت در یک روایتی آقا امام رضا (ع) به یکی از یاران خود شان به نام سعد که از قم بوده می فرماید

«یا سعد عندکم لنا قبر»

بحارالأنوار ج : 99 ص : 266

ببینید تعابیر را ما یک قبری پیش شما داریم برای ما است

«قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَبْرُ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُوسَى ع»

آیا مقبره حضرت فاطمه معصومه (س) را می فرمایید؟

من لا یحضره الفقیه، جلد2، صفحه584،ح ۱۰۱۱۳۸

«قَالَ نَعَمْ»

حضرت فرمودند بله

بعد حضرت فرمودند به سعد، شاید این سعد اهل دل بوده و اهل معنا حضرت می فرمایند

«مَنْ زَارَهَا عَارِفاً بِحَقِّهَا فَلَهُ الْجَنَّةُ»

بهشت را از دست ندهی اگر قم هستی، «فَلَهُ الْجَنَّةُ» این در یک روایتی وارد شده، اصلاً قبل از تولد حضرت فاطمه معصومه(س) می دانید ما از امام صادق (ع) روایاتی داریم در رابطه با حضرت، یکی از آن روایات این است که حضرت می فرمایند که

«مَنْ زَارَهُ إِلَیْهَا عَارِفاً بِحَقِّهِ»

کسی که برود به سمت حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه (س) این در جایی قرار می گیرد در رابطه با آقا امام رضا(ع)، آقا امام صادق در رابطه با امام رضا (ع) می فرمایند اگر کسی  برود زیارت حضرت رضا(ع)

«عَارِفاً بِحَقِّهِ»

در حالی که آگاه و عارف به حق حضرت رضا(ع) هست

«أَخَذْتُهُ بِیَدِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ أَدْخَلْتُهُ الْجَنَّةَ»

این را امام صادق در رابطه با آقا امام رضا(ع) می فرماید بعد راوی می پرسد که

«جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ مَا عِرْفَانُ حَقِّهِ»

آقا جان عرفان حق امام رضا (ع) چیست که من شناخت باید پیدا کنم، عرفان به این حق باید پیدا کنم

این باز درس عملی امروز ما است

«قَالَ: يَعْلَمُ أَنَّهُ إِمَامٌ مُفْتَرَضُ اَلطَّاعَةِ»

بدان به زیارت کسی داری می روی، به زیارت امام رضایی داری می روی یعنی واجب است اطاعت کنی از او

آنها به حسب ظاهر در قید حیات باشند یا نباشند ولی شما «عارفاً بحقها» بروید، شما بدانید امامی است  که تصرف در تکوین دارد در هر چیزی که شما اراده کنید؛ ما این روایات و این بیانات را مثلاً در رابطه با حضرت سید الشهدا (ع) هم داریم که در آن هم آقا امام صادق (ع) به یکی از اصحاب شان فرمود که چقدر می روی زیارت حضرت اباعبدالله الحسین(ع) عرض کرد، مدتی چندبار بعد حضرت فرمود مواظب باش هر کس عارف به حق او باشد و زیارت کند بهشت پاداش او است؛ حالا من این دو نکته را عرض کردم اینها در رابطه با چه کسی بود؟ یک روایت در رابطه با امام رضا(ع) بود یک روایت در رابطه با امام حسین (ع) بود، «عارفاً بحقه» این دو اما عزیز، ما عین روایت را در رابطه با حضرت فاطمه معصومه (س) داریم که حضرت می فرماید که

«من زارها عارفاً بحقها فله الجنة»

بحار ج. ۴۸ صفحه ۳

در رابطه با معصومین داریم، در رابطه با حضرت معصومه هم داریم، اصلاً جایگاه و آن شأن و منزلتی که وجود دارد، این نشان می دهد که اگر من به عنوان یک انسان و یک مسلمان فقط هم جناب استاد علوی ما نگاه به مباحث عرفانی به آن معنای خاص هم خیلی نداشته باشیم، نه به همین مباحث اجتماعی هم ما نگاه کنیم، امروز انسان نمونه در جامعه یک غنیمت است، شما یک همسایه ای را فرض کنید منزل می خواهید بخرید دنبال همسایه خوب می گردید، اول از همسایه های خوب سؤال می کنید انتخاب می کنید، انسان های خوب یعنی انسان هایی که دارای ویژگی دیانت هستند، دین به انسان ها اعتبار می دهد، دین به انسان آبرو می دهد، دین محل اعتماد مردم می شود، ما اگر بخواهیم بیاییم به زیارت حضرت فاطمه معصومه (س) آنکه می توانیم در رفتار عملی خود مان پیاده کنیم آنها را هم یاد بگیریم، یعنی هم عرفان فکری ذهنی و قلبی خودمان و هم این عرفان در رفتار خود مان در گفتار خود مان حتی در افکار خود مان، این شناخت از حضرت که بعد بیاییم که این در مجاورت حضرت فاطمه معصومه (س) بزرگ شده، متولد اینجا است، یا این زائر حضرت معصومه هست، خب این خیلی مهم است ما گاهی از اوقات به بچه های هیئتی می گوییم، می گوییم بچه های هیئتی شما وقتی می آیید در این هیئت یک مارک و یک آرمی به شما وصل می شود که دیگر از این به بعد باید مواظب باشید، اگر یک حرفی بزنید می گویند بچه هیئتی است، ما باید اینها را مواظب باشیم، حالا من اگر فرصت شد در رابطه با اهل قم هم عرض می کنم که چه آبرویی اهل قم دارند به سبب وجود حضرت فاطمه معصومه (س)، علی ای حال آنکه اولی است همه انسان ها همه  مسلمان ها «عارفاً بحقها» باشند منتهی مجاورین و اهل قم بیشتر باید عارف به حق باشند، این را در ذهن شان داشته باشند.

مجری:

خدا حفظ تان بکند.

می خواهیم کم کم وارد مبحث خود شهر قم بشویم

شهر من تکه هایی از مکه

کربلا سامرا نجف در توست

 

می شود ای مدینه ای مشهد

تا ابد آشیان من باشی

 

جنگل و آبشار اینجا نیست

رود و دریا کنار اینجا نیست

 

آستانت همیشگی سبز است

تا تو مازندران من باشی

یک اتفاقی به کوری چشم کسانی که واقعاً چشم های شان لیاقت دیدن این سرافرازی ها را  ندارد دارد می افتد و آن هم این است که در ایام شهادت ها ولادت ها خیلی حال و هوا دارد عوض می شود یعنی همه شهادت ها و ولادت ها دارند رنگ و بوی اربعینی شدن دارند به خود شان می گیرند، مثلاً اگر شما چند سال پیش تشریف می آوردید قم دسته های عزاداری می آمدند عزاداری می کردند یک اتفاق زیبایی که اضافه شده این است که از تمام شهر های ایران هیئت دارها موکب دارها که سابقه و تجربه خدمت در اربعین و پذیرایی اربعین را دارند، و همینطور موکب داران عراقی سرازیر شدند به قم و در خیابان ها و در هر جایی که نزدیک حرم فضایی وجود داشته موکب زدند و مشغول پذیرایی شبانه روزی از زوار هستند، خود من در یکی از این موکب ها فعالیت می کنم نوکری می کنم، بلافاصله بعد از برنامه به آنجا خواهم رفت، شبانه روزی از زوار چه از جهت اسکان شان چه از جهت صبحانه نهار و شام در خدمت شان هستیم و این نوید سالهایی را می دهد که ان شاءالله هر سال تعظیم شعائر به نحو احسن در ساحت مقدس اهل بیت (ع)، چه شاه چراغ چه قم هر جایی که حرمی هست و آن صاحب حرم آن شأن خدایی را دارد ما بتوانیم این شئونات را در حد بضاعت مان رعایت بکنیم، ان شاءالله قسمت و روزی تان بشود سال بعد در چنین شبی میهمان سفره باکرامت کریمه اهل بیت باشید.

جناب استاد من یک سؤالی را که می خواهم بپرسم و شاید خیلی از بینندگان هم این سؤال در ذهن شان باشد، ما یک سرزمینی داریم بنام قم، این قم مقدس است عزیز است یک سرزمین برگزیده است، این عزیز کردگی قم آیا بخاطر وجود حضرت معصومه و امامزادگان است؟ یا نه این عظمت قبل از حضور حضرت معصومه هم بوده، یعنی قم یک سرزمین انتخاب شده، یک سرزمین برگزیده بوده و وجود حضرت معصومه جلوه این عظمت را بالا برده و بیشتر کرده.

حجت الإسلام بنیادی:

اتفاقاً خیلی مهم است، این سؤال هم هست، بله ببینید در اینکه ما در روایات مان داریم که «أرض قم مقدسه» زمین قم زمین مقدسی است  ما در روایات زیاد هم داریم که با تعابیر مختلف بیان شده ولی یقیناً ای مقدس بودن زمینه های رشد قم را به واسطه حضور حضرت فاطمه معصومه (س) چندین برابر می کند و لذا همین الآن در اذهان همه تداعی می کند که قم مقدس، چرا مقدس؟ می گویند بخاطر وجود حضرت فاطمه معصومه (س) است، وجود حضرت فاطمه معصومه (س) در قم یک وجودی است که یک مرتبه یک امری را از یک سطحی می برد به یک سطح بالاتری و یک مرتبه می شود مدفن یکی از انوار الهی این اتفاق اینطور می افتد، اصلاً همان موقع که حضرت در نزدیکی قم حالا شهر ساوه یا جای دیگری چرا قم را انتخاب کردند و فرمودند که بعد از آن وقایع فرمودند که مثلاً تا قم چند فرسخ است، گفتند ده فرسخ است و حضرت آمدند قم، حتی ظاهراً موسی بن خزرج قم خودشان رفتند و همراهی کردند و آمدند تا قم این بخاطر این است که هم ارض قم مقدس است هم اهل قم

مجری:

حضرت بیمار بود و توان مسافرت را به سختی داشت، این سختی را به جان می خرد و می گوید که برویم برسیم

حجت الإسلام بنیادی:

بله یعنی ارض قم و اهل قم  ما این دو تا را باید همیشه در ذهن مان باشد، و لذا باید بدانیم که چه کسی در چه جایی قدم بر می دارد، یعنی أرض مقدس، اهل قم  هم در روایات زیاد داریم، جناب استاد علوی من گاهی از اوقات می گویم که چرا ما این روایات را روی تابلوهای بزرگ نمی نویسیم در قم، اینها فوق العاده هستند یعنی هر طوری ما فکر کنیم نمی توانیم اینطور بگوییم، یک بیانی از امیرالمؤمنین امام علی (ع) داریم در رابطه با اهل قم، شما ببینید این بیان چقدر مهم است

«صَلَواتُ اللّه عَلی أَهْلِ قُم»

این بیان برای امیرالمؤمنین علی (ع) هست، این بیان برای اهل قم است، ما در رابطه با احادیثی که در رابطه با قم هست چند گروه از روایات است یک سری از روایات در رابطه با خود ارض قم است، یک گروهی از روایات مربوط به اهل قم است، یک گروهی از روایات مربوط به خود قمیین است، یعنی منظور همان کسانی که در اصحاب ائمه بودند در سلسلة روات احادیث بودند، و افراد شاخص و برجسته ولی به هر صورت قم و اهل قم یک جایگاه ویژه دارند، حالا ببینید روایات را که در یک روایتی داریم که امام صادق (ع)  به عبدالله بن سنان بیان می کنند که

«و هو»

قم

«و هو معدن شیعتنا»

شیعه ناب در قم است،

بحارالانوار:ج 60،ص212

این شیعه ناب در قم هست این را امام صادق می فرماید

«قم مأوای فاطمیین»

شما می دانید خیلی دشمنی ها با خاندان رسالت شد با وجود نازنین امیرالمؤمنین، با وجود نازنین حضرت زهرا(س)، این مخالفت ها، مأوا و مأمن اینجا است «مأوای فاطمیین» بعد در یک فراز دیگری دارد «مأمن شیعتنا» یعنی جایگاه امن برای شیعیان ما این شهر قم است در رابطه با بحث علم همان قمیونی که در اصحاب ائمه (ع) زیاد اسامی شان به چشم می خورد ما داریم که «قم معدن علم»  قم معدن علم است شاید یک زمانی ما باور مان نمی شد از اقصی نقاط جهان دارند می آیند الآن در قم کسب علم می کنند و کسب فیض، گاهی برخی از مباحث علمی در گوشه و کنار جهان هست ولی اینکه علم همراه با فیض باشد علم توحیدی باشد قم مرکز آن است الآن این حوزه علمیه با برکت حوزه علمیه ای که شما ببینید برکات آن در همه جای جهان است، نگاه اول مسلمان ها در میان این کشور های مسلمان ما زیاد داریم، الآن نگاه شان به ایران است و نگاه شان به این مرکز یعنی قم مقدس، تأثیر قم است، تأثیر حوزه قم است، تأثیر اهل قم است خب اینها خیلی مهم است یا در رابطه با همین بحث أرض قم فرمودند «تربة قم» گاهی تعبیر به أرض، ولی گاهی از اوقات تعبیر می شود به تربت قم

مجری:

این تربت از آن أرض خیلی محترمانه تر و خیلی جایگاه بالاتری را می رساند

حجت الإسلام بنیادی:

تقدس را می رساند

«تُرْبَةُ قُم مُقَدَّسَةٌ، وَ أَهْلُها مِنّا وَ نَحْنُ مِنْهُمْ»

بحارالانوار:ج 60،ص219

ما اگر مثلاً بخواهیم تقریب به ذهن بکنیم اینها را مثلاً ما منا را در رابطه با سلمان فارسی داریم «سلمان منا اهل البیت» خب اینقدر نزدیک به وجود نازنین حضرات معصومین (ع) خب این خیلی مهم است یعنی ما اگر اینها را یک خورده حلاجی کنیم مخصوصاً نسل جوان ما

مجری:

من یک توضیح بدهم می خواهم برای خودم هم روشنتر بشود من برداشتم این است که وقتی می گوید که اهل قم از ما هستند من خودم اینطور راجع به آن فکر می کنم که اگر من در کنار حرم حضرت معصومه زندگی کنم راه و مسیر زندگی ام جدا از اهل بیت باشد من را هل قم به حساب نمی آیم اما اگر یک نفر در آمریکا زندگی کند و در مسیر اهل بیت قدم بردارد و قلم بزند و جریان فکری و وجودی و همه چیز آن در راستای این «اهدنا الصراط المستقیم» باشد او اهل قم محسوب می شود، یعنی اهلیت این جایگاه را داشتن.

حجت الإسلام بنیادی:

احسنت، خود عنوان اهلیت یک موضوع بسیار مهمی است، اینکه کسی شایستگی  و اهلیت این کار را داشته باشد شما در قرآن کریم هم گاهی آیات قرآن را با تعبیر اهل بکار می برند مثل همان جریان حضرت نوح و فرزند او می گوید فرزندم بود ولی اهل من نبود، یعنی فرمایش حضرت عالی کاملاً درست است، و مطابق با مباحث معرفتی ما هم هست با همه این احوال ما باید این جایگاه را بشناسیم یعنی چه در قم باشیم و تنفس کنیم یا در بیرون قم باشیم ولی این جایگاه و همین قمی بودن را این را انسان وقتی متوجه بشود خوب است؛ در یک روایتی داریم که بنظرم اینجا باز از آن مباحثی است که پایبندی قمی ها چه به آن تعبیری که حضرت عالی فرمودید چه به آن تعبیری که عرض کردیم،

«لولا القمیون لضاع الدین»

تاریخ قم،ج۲۰، ص ۵۲

این خیلی مهم است، یعنی سنگر اول حفظ دین قم است، یعنی غیر از اینکه نشان می دهد جایگاه قم را، نشان می دهد جایگاه حفاظت از مباحث دینی معارف دینی را، جلوگیری از بدعت ها، استاد علوی دنیا پر از بدعت شده دنیا پر از شبهه شده، دنیا پر از چیزهای تقلبی و مشابه شده این فقط در اجناس نیست، در خیلی چیزهایی که مربوط به آن نرم افزار انسانیت انسان است دستکاری کردند

مجری:

نام تان دکان بعضی ها شد این روزها

هست زرق و برق بازار بدلها بیشتر

حجت الإسلام بنیادی:

احسنت، به قدری علوم انسانی غیر توحیدی، یعنی علوم انسانی انسانی زاییده فکر انسان، ولی ما وقتی می گوییم علوم انسانی الهی توحیدی این حرف ها را داریم می زنیم یعنی دین به معنای واقعی، حالا حضرت می فرماید که

«لولا القمیون لضاع الدین»

این از ائمه معصومین است یک جمله ای است خیلی این جمله جالب است، یعنی یک بشارتی است منتهی ما باید آن اهلیت را داشته باشیم، دارد

«اهل قم مغفور لهم»

ما باید خود مان را برسانیم به آن جایگاه به آن مرتبه ای که این شامل ما بشود، یعنی ما خود مان را باید تطبیق بدهیم با این بیان نورانی

«اهل قم مغفور لهم»

یعنی رحمت الهی شامل شان شده

این تعابیر تعابیر سنگینی است، گاهی نقل این را نمی توانیم شاید خیلی هم نسبت به ائمه معصومین ولی هست یعنی در لا به لای کتب روایی گاهی جملاتی پیدا می شود، یک جمله ای است واقعاً این را هم برای اهل قم باز عرض کنیم، باز به همان معنای وسیعی که فرمودند که بیان این است

«خمر الله تعالی ولایتنا فی طینتهم»

خدای متعال در سرشت اهل قم ولایت معصومین (ع) را قرار داده

بحار الانوار، ج۵۷، ص۲۱۱-۲۱۶

یعنی فطرت، یعنی طینت، آن سرشت انسان به واسطه این ولایت ائمه معصومین، «خمر الله» یعنی همان سرشت انسان، سرشته شده ما اگر بخواهیم واقعاً در مسیر اهل بیت قرار بگیریم و افتخار هم داریم می کنیم، افتخار مان هم به این است که راه اهل بیت راه نجات است، یعنی ما وقتی که می گوییم سید «الشهدا (ع) سفینة الهدی» سید الشهدا سفینه هدایت است سفینه نجات است، «سفینة النجاة و مصباح الهدی» این را ما داشته باشیم، درست است که کشتی اباعبدالله (ع) اوسع است ولی راه اهل بیت یکی است، ما الآن در این مسیر قرار گرفتیم سعی کنیم در این مسیر که اسمش را ما می گذاریم مسیر تکامل، خود مان را کامل کنیم تا به کمال واقعی برسیم، این کمال واقعی هم برای خودمان خو است، هم برای جامعه مان خوب است، هم برای عاقبت مان خوب است هم برای آخرت مان خوب است، یعنی همه اینها هست یعنی انسانی که به یک کمالی می رسد، یک مرتبه می بینیم که، از آن طرف هم هست انسانی که در مسیر تکامل قدم بر ندارد تکامل معرفتی در مسیر کمال قدم بر ندارد این می شود یک انسان قصیر القلب یک انسانی که یک مرتبه می بینیم که  فاصله دارد می گیرد خودش هم باورش نمی شود یعنی تا می آید متوجه بشود می بیند این فاصله زیاد شده، به مناسبت این شب وفات شهادت گونه حضرت فاطمه معصومه (س) یادی کنیم از این جنایت اخیر در حرم مطهر حضرت شاه چراغ، انسان اگر در آن مسیری که کمال است که ما می گوییم مسیر اهل بیت، مسیر ولایت معصومین (ع) این مسیر کمال است و می دانیم قابل اثبات هم هست همه اینها هم هست، اگر از این فاصله بگیریم یک مرتبه می بینیم می آید بچه زن کودک، پیر، خادم غیر خادم هر کسی را، کسی که بیاید و سلاح دست بگیرد و چشمش را ببندد و به رگبار ببندد این معلوم است هم خودش بد است هم آن کسی که به این به او اعتقاد دارد بد است، و هم آن مسیری که تا حال طی کرده، هم اینها بد بوده که یک مرتبه یک موجودی درست می شود از او اینطور و یک رفتاری از او بروز داده می شود این رفتاری که دیدید.

مجری:

جناب استاد باز هم اگر اجازه بدهید من یک چند بیت شعر بخوانم تقدیم به شهدای مظلوم شاه چراغ و بخش پایانی برنامه را دوست دارم شما برای ما روضه بخوانید و یک ذکر توسل داشته باشیم از آن ذکر توسل هایی که گره های بزرگ را ان شاءالله باز خواهد کرد در این شبی که همگی به در خانه کریمه ای قرار است برویم که کسی از در خانه اش با دست خالی بر نخواهد گشت ان شاءالله.

زندگانی چیست جز یک خواب راحت در حرم

یا شروع دلنشین یک رفاقت در حرم

 

لذت و تأثیر آن چندین برابر می شود

با جماعت عاشقانه چند رکعت در حرم

 

روضه دلچسب است در هر جای این عالم ولی

با صفا تر می شود ذکر مصیبت در حرم

 

هیچ فرقی نیست بین مشهد و شیراز و قم

 موج دارد می زند نور زیارت در حرم

 

مرگ از هر اتفاقی در جهان زیبا تر است

موسمش باشد اگر بعد از زیارت در حرم

 

تشنه شاه چراغم ای اجل مهلت بده

تا بمیرم لحظه عرض ارادت در حرم

 

خوش بحال آن کبوتر های خونین بال که

عاقبت شد روزی آنها شهادت در حرم

جناب استاد این بخش، بخش پایانی است دقایق دقایق پایانی است اگر نکته ای هست که حضرت عالی در صحبت ها به آن اشاره نکردید اشاره کنید و بعد از آن هم بنده خودم از شما استدعا دارم که  یک چند دقیقه ای یک روضه دلچسب برای ما رقم بزنید.

حجت الإسلام بنیادی:

بیشتر نگاهم به بینندگان عزیز است و قبل از همه به خودم چون زندگی یک حرکت است یک سیر است، انسان وقتی در این سیر قرار می گیرد باید مقصد را ببیند  هدف را ببیند باید نوع حرکتش را هم ببیند چطوری دارد زندگی می کند، چطور دارد حرکت می کند انتخاب هایش را باید بفهمد، اصلاً یکی از عقل های مهم عقل معاش و عقل معاد و اینها را می گوییم عقل تشخیص بهترین نوع تشخیص، بهترین نوع عقل این است که انسان تشخیص بدهد در این زندگی اش حیات طیبه داشته باشد، سکون انسان حرکت انسان یکی از ویژگی های ممتاز زنگی حضرت فاطمه معصومه (س) هجرت ایشان است، و هجرت هم باز از آن عناوین پر معنا است، هجرت حضرت فاطمه معصومه (س) یک هجرت بسیار ماندگار است، شما ببینید یک مرتبه یک ایران بزرگ به وسعت سالیان و دهها سال قبل را در نظر بگیرید یک مرتبه می شود یک مجموعه بزرگ ولایی و شیعی که امروز ما داریم این ندای تشیع از این شکور اسلامی داریم می فهمیم این خیلی مهم است، وجود مقدس حضرت رضا(ع) در مشهد و بعد هم حرکت حضرت فاطمه معصومه، این حرکت را برجسته کرد.

مجری:

یک تقسیم بندی بکنم عرب ها یکبار آمدند سرزمین ایران را فتح کردند، خاکش را گرفتند حضرت معصومه با کاروانش آمد قلب ها را فتح کرد، یعنی دو گونه فتح داشتیم که این فتح دوم به نام نامی حضرت فاطمه معصومه (س) است

حجت الإسلام بنیادی:

بله کاملاً درست است؛ حضرت فاطمه معصومه (س)، ببینید الآن مثلاً ما وقتی می آییم در رابطه با القاب حضرت صحبت می کنیم می گوییم حضرت معصومه هستند و شفیعه هستند، حضرت محدثه هستند، بعد سؤال می کند محدثه هستند بیشتر چه روایاتی بعد می بینیم حضرت متمرکز هستند در نقل احادیثی که مربوط به امامت و ولایت است، این خیلی مهم است، مثلاً همین روایت معروف

«مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ مَاتَ شَهِيدا»

بحار الأنوار ج27 ص111

این بسیار مهم است، حضرت در طریق این سند قرار گرفتند، یا آن روایت غدیر و روایات متعددی که داریم، حضرت فاطمه معصومه (س) حرکت شان از مدینه به سمت مرو و خراسان یک حرکتی نبوده که فقط بگویند من ثابت قدم هستم در امر ولایت، دو چیز لازم است برای یک انسان مؤمن دو چیز لازم است در بعد امامت یک ثابت قدم بودن، یکی هم اثبات ولایت و امامت، این دو تا مهم است ما الآن در بحث امامت نیاز داریم، یعنی همه ما باید کار کنیم، جامعه در جهان واقعاً مضمون روایت معروف هم هست که اگر مردم محاسن کلام ما را بدانند جذب ما می شوند این یعنی امامت، یعنی ما بحث امامت را در جامعه دارم، حضرت معصومه (س) هم ثابت قدم بودند در هجرت شان، در بحث امامت و ولایت، آمدند با وجود آن خطرات بزرگ و می دانستند هم که مأموران عباسی کسانی که مخفیانه رسد می کردند و کسانی که به حسب ظاهر نمایان بودند و بعد هم در نزدیکی قم هر کسی که همراه حضرت فاطمه معصومه (س) بوده آنها را به شهادت می رسانند و بعد حضرت وارد قم می شوند، این خیلی مهم است 17 روز حضرت معصومه (س) در  قم بودند، واقعاً مردم قم سنگ تمام گذاشتند، یعنی وقتی انسان نگاه می کند قم چه تاریخی دارد همین الآن هم قم چه جایگاهی دارد، بعد در همان جای معروف بیت النور که حضرت مشغول عبادت و دعا بودند در امنیت کامل بودند من می خواهم اشاره به این بدهم که وقتی یک جامعه ای شد جامعه وفادار به امامت و ولایت و یاد گرفت پایداری و حمایت از امام و ولی خودش را این یک جاهای خودش را نشان می دهد، یک مرتبه آن گل می کند برجسته می شود ورود حضرت فاطمه معصومه (س) به قم یک شکوهی از وجود جمعیت قمی ها از بزرگ و کوچک گرفتند و بعد حضرت تشریف می آورند قم و در امنیت، منتهی حالا آن زخم یا آن بیماری امان نداد

مجری:

داغ هایی که در راه دیدند

حجت الإسلام بنیادی:

بله داغ هایی که در راه دیدند، آن سختی ها، قمی ها اینگونه بودند یعنی وفاداری شان را نشان دادند، من می خواهم اشاره بکنم به اینکه قمی ها وفاداری را اینطوری نشان می دهند، حضرت فاطمه معصومه (س) می دانید با حضرت رضا یک سال است این جدایی اتفاق افتاده، حضرت رضا (ع) روایاتی دارند در رابطه با شهادت سید الشهداء  و حضرت معصومه (س) اینها را شنیدند دیدند گریه کردند  اشک ریختند منتهی من یک خاطره ای عرض می کنم بعد یک ذکر مصیبتی از حرم حضرت معصومه، جناب استاد علوی عزیز ما یک زمانی، برای خیلی وقت هم نیست شاید چهار یا پنج سال قبل به یکی از مساجد قم که آنجا حالا منبر می رفتیم  و شب شهادت، شبی که برای روضه خوانی حضرت علی اصغر اختصاص می دهند شب هفتم ماه محرم اینها می آیند به سمت حرم حضرت فاطمه معصومه (س) این طبّال ها کسانی که طبل می زنند، اینها هم یک گروه ویژه ای داشتند، آمدند عزادار ها آمدند طبّال ها آمدند تا رسیدیم جلوی ایوان آینه و بعد آن آقایی که فرماندهی می کرد این گروهی که طلب زنها و دیگران سینه می زدند و زنجیر با یک حالت خاصی یک شعری را زمزمه می کرد و اینها روی همان شعر طبل می زدند سینه می زدند، من با یکی از رفقای روحانی بودیم  کنار حوض ایستاده بودیم و آن طبل زنها جلو بودند من ه این دوست مان گفتم که فلانی یک نگاه به در و دیوار حرم بینداز انگار همه حرم دارد گریه می کند، یک لحظه این حرف را که زدیم یک حال خاصی داشت من برگشتم پشت سرم را نگاه کردم دیدم یک خانم مسنی نشسته روی این صندلی هایی که باز می شود و همراه هست، بعد گویا این صدای ما را شنید، گفت بله آقا داغ حسین تازه است، من مادر دو تا شهیدم ولی داغ حسین تازه است از ما به ولی نعمت مان حضرت فاطمه معصومه (س) اینکه قمی ها اینگونه وفاداری خود شان را نشان می دهند ولی عمه جان شما حضرت زینب (س) در کربلا در کوفه در شام در مسیر واقعاً چه به سر اسرای آل الله آمد که وقتی رسیدند این جماعت به مدینه اهل مدینه نمی شناختند صدا می زدند «أین رجالکم» چادر های خاکی، یک حالتی، و سؤال می کردند مردان شما کجا هستند ام البنین دنبال زینب کبری (س) می گردد، امیدواریم به حق حضرت زینب، به حق حضرت فاطمه معصومه به حق همه بزرگان همانطور که فرمودیم و همه مان هم می بینیم  خدا ما را عارف به حق اهل بیت و پیرو راه اهل بیت و کسانی باشیم که ثابت قدم در این مسیر ما را جزء کسانی معرفی کنند و در فهرستی معرفی کنند که بگویند بله اینها از شیعیان ما بودند.

مجری:

همه دعا های زیبای شما را در دو بیت خلاصه می کنم و حسن ختام برنامه تقدیم نگاه مهربان بینندگان محترم می کنم.

گر در ولای آل علی صرف می شود

از خیر عمر بگذر و بگذار بگذرد

 

ای کاش این دو روزه ی باقی ز عمر نیز

در صحبت از ائمه ی اطهار بگذرد

یا علی مدد.


ویژه برنامه کریمه>

حضرت معصومه س قم وفات جایگاه خاص امام رضا ع امام کاظم ع شفاعت شیعه امامزاده زیارت عارف به حق مسیر تکامل هجرت کشور اسلامی مشهد فتح قلوب