خورشید کعبه - ویژه برنامه ولادت حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام

قسمت اول ویژه برنامه خورشید کعبه با کارشناسی آیت الله سید محمد حسینی قزوینی


 بسم الله الرحمن الرحیم

13/11/1401

موضوع: خاطرات «آیت الله حسینی قزوینی» از شب سیزدهم رجب در مکه!

ویژه برنامه خورشید کعبه

فهرست مطالب این سخنرانی:

دو قدم تا رسیدن به بالاترین مرحله عرفان و رسیدن به لقاء الله!

روایتی اعجاب انگیز در مقام و جایگاه حقیقی امیرالمؤمنین (سلام الله علیه)

تنها راه حقیقی و واقعی خداشناسی!

اشعاری زیبا در وصف مولا امیرالمؤمنین (سلام الله علیه)

خاطرات «آیت الله حسینی قزوینی» از شب سیزدهم رجب در بیت الله الحرام

1-     اگر زمانی آیت الله خامنه‌ای را دیدید، از طرف ما دست ایشان را ببوسید!

2-     سفره های مفصل اعیانی با دانشجویان وهابی دانشگاه أم القری!

3-     فحش های آبدار حین طواف خانه کعبه!

مجری:

گوهری شد از درون کعبه بیرون از صدف

کرد بیت الله را با آن شرف بیت الشرف

گوهری سنگین بها رخشان شد از بیت الحرم

کز ثریا تا ثری را کرد کمتر از خزف

کعبه شد از مقدم او قاف عنقاء قدم

شاهبازان طریقت در کنارش صف بصف

سینه سینا مگر از هیبتش شد چاک چاک

یا شنید از رأفتش موسی ندای «لا تخف»

ز اشتیاقش یوسف صدیق در زندان غم

وز فراقش پیر کنعان نغمه ساز وا اسف

خلعت خلت شد ارزانی بر اندام خلیل

کرد بنیاد حرم چون بهر آن نعم الخلف

کعبه را شد همسری با تربت پاک غری

مبدأ اندر کعبه بود و منتهی اندر نجف

آسمان زد کوس شاهی در محیط کن فکان

زهره ساز نغمه تبریک زد بی چنگ و دف

هردو گیتی را به شادی کرد فردوس برین

نغمه روح الامین با یک جهان شوق و شعف

گوش جان بگشا و بشنو از امین کردگار:

لا فتی إلا علی لا سیف إلا ذوالفقار

بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و أحشرنا معهم و ألعن اعدائهم السلام علیک یا أمین الله فی أرضه و حجته علی عباده السلام علیک یا أمیرالمؤمنین

عرض سلام و تحیت و احترام و تبریک و شادباش ما به محضر حضرت بقیة الله الأعظم مهدی موعود (ارواحنا فداه) و همچنین خدمت شما عاشقان و موالیان مولا علی (علیه السلام). عرض تبریک و تهنیت به مناسبت این اعیاد مبارک و فرخنده و میمون.

روز گذشته که میلاد حضرت جوادالائمه ابن الرضا (علیه السلام) بود و ان شاءالله در روز سیزدهم رجب که در پیش داریم میلاد مولی الموحدین امام المتقین یعسوب الدین قائد الغر المحجلین مولانا امیرالمؤمنین علیه أفضل صلوات المصلین را در پیش داریم.

ان شاءالله خداوند متعال همه ما را جزو شیعیان راستین آن امام همام ثبت و ضبط بگرداند و ان شاءالله این محبت و ولایت را با خودمان تا محشر به همراه داشته باشیم.

به مناسبت این عید فرخنده در خدمت شما هستیم با ویژه برنامه «خورشید کعبه» از شهر مقدس قم جوار کریمه اهلبیت حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) و از «شبکه جهانی حضرت ولی عصر».

این برنامه با ترکیب جدید و با دکور جدید و به صورت ترکیبی و دارای بخش‌های مختلف خواهد بود. برخلاف آن چیزی که در شبکه مرسوم بود ان شاءالله به مناسبت این میلاد فرخنده و میمون در خدمت شما خواهیم بود با بخش‌های مختلف.

ما در خدمت دوست عزیز و ارجمندم آقای «سجاد اکبری» هستیم. سلام علیکم و رحمة الله، عید بر شما مبارک باشد؛

آقای سجاد اکبری:

سلام علیکم و رحمة الله؛ اسعد الله أیامکم سعیدا. اجازه بدهید بنده هم سلام عرض کنم خدمت بینندگان عزیز.

عرض سلام و ادب و احترام ویژه و مخصوص دارم حضور یکایک شما محبین آقایمان حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) اسد الله الغالب علی بن أبی طالب (صلوات الله و سلامه علیه). خیلی خوش آمدید به ویژه برنامه «خورشید کعبه».

امیدوارم دل‌هایتان چراغانی شده باشد در این مناسبت فرخنده و مبارک. به شما عزیزان تبریک می گویم. این اعیاد فرخنده را حضور حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ویژه تبریک می گویم.

همچنین تبریک به همکار عزیز و ارجمندم جناب آقای «صفایی». خیلی خوشحالم که به اتفاق هم در خدمت محبین آقا امیرالمؤمنین هستیم.

آقای «صفایی» یک اتفاق خوبی رخ داده است. همکارانم مسابقه‌ای را در «شبکه جهانی حضرت ولی عصر» تدارک دیدند که سؤالی مطرح شده است. سؤال را خدمتتان می‌خوانم:

"حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) چند سال قبل از بعثت به دنیا آمدند؟ نام مادر و پدر حضرت چه بود؟"

برای شرکت در مسابقه پاسخ صحیح را تا ساعت 21 امشب از طریق پیام رسان ایتا به شماره «00989931994856» ارسال کنید. از میان مخاطبینی که پاسخ صحیح را برای ما ارسال کردند به قید قرعه جوایزی اهدا خواهد شد.

اسامی برندگان هم ان شاءالله در همین ویژه برنامه «خورشید کعبه». قرائت خواهد شد. اسامی چند نفر از دوستانی که در مسابقه شرکت کردند را می‌خوانم. امیدوارم که تعداد شرکت کنندگان بیشتر و بیشتر هم شود.

«محمد صالح محمودی»، «سید حسین صدیقی»، «سید مرتضی»، «رقیه سادات درّی»، «محمودی»، «امیر محمد رحیمی»، «مجتبی»، «حسین» و سایر دوستانی که شرکت کردند.

خیلی خوشحالیم که در این مناسبت فرخنده از شهر مقدس قم و از جوار بارگاه ملکوتی حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) همراه و هم قدم شما هستیم.

بخشی را به اتفاق همدیگر می‌بینیم، برمی گردیم و همچنان در استودیوی ویژه برنامه «خورشید کعبه» منتظر شما و در خدمت شما عزیزان هستیم.

صلی الله علیک یا امیرالمؤمنین یا علی بن أبی طالب

عرض خیر مقدم و شادباش و تبریک مجدد خدمت شما بینندگان و همراهان عزیز و ارجمند. در خدمت شما هستیم با ویژه برنامه «خورشید کعبه» از «شبکه جهانی حضرت ولی عصر».

ان شاءالله امشب شب اول این ویژه برنامه هست. ما به مدت سه شب در خدمت شما خواهیم بود با بخش‌های مختلف تا شام میلاد امیرالمؤمنین.

طبق روال هر پنج شنبه شب که در خدمت کارشناس ارجمند استاد معظم و گرانقدر آیت الله حسینی قزوینی هستیم، امشب هم ان شاءالله در بخش کارشناسی در خدمت سرور عزیز و ارجمندمان خواهیم بود. حاج آقا سلام علیکم، عرض تبریک و تهنیت دارم؛

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

السلام علیک یا بقیة الله فی أرضه السلام علیک یا میثاق الله الذی أخذه و وکده السلام علیک یا وعد الله الذی ضمنه السلام علیک یا صاحب المرئی و المسمع فما کان لنا شیء الا و انتم له السبب و الیه السبیل

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته؛ خدمت بینندگان عزیز و گرامی خالصانه‌ترین سلامم را تقدیم می‌کنم. ایام ولادت مولود کعبه امیرالمؤمنین خاتم الاوصیاء را به پیشگاه مقدس فرزند بزرگوارش حضرت بقیة الله الأعظم آن نازنین وجودی که؛

«وَ بِیمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَی وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاء»

زاد المعاد- مفتاح الجنان، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: اعلمی، علاءالدین، ص 423، باب دعاء العدیلة الکبیر

و همه شما گرامیان و همه علاقه مندان به اهلبیت عصمت و طهارت تبریک عرض می‌کنم.

نازد به خودش خدا که حیدر دارد

دریای فضایلی مطهر دارد

همتای علی نخواهد آمد هرگز

صد بار اگر کعبه ترک بردارد

السلام علیک یا امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب

آقای سجاد اکبری:

حاج آقا بنده هم خدمت شما سلام عرض می‌کنم. خیلی خوش آمدید و خیلی خوشحالیم که در این مناسبت فرخنده در خدمت شما هستیم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

بنده هم خدمت حضرتعالی عرض سلام دارم و موفقیت جنابعالی را از خداوند منان می‌خواهم و این ایام مبارک را خدمت جنابعالی تبریک عرض می‌کنم.

آقای سجاد اکبری:

ممنون و متشکرم از لطفتان. آقای صفایی در خدمت شما هستیم.

مجری:

ممنون و متشکرم، زنده باشید. ان شاءالله سؤالات را از محضر آیت الله حسینی قزوینی مطرح می‌کنیم. زمانی که این بخش را به اتمام برسانیم یک شعرخوانی خواهیم داشت و مجدد در خدمت استاد عزیز خواهیم بود.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

ظاهراً مسابقه‌ای هم اعلام کردید.

مجری:

بله، می‌خواهید یک بار دیگر مسابقه را اعلام کنید.

آقای سجاد اکبری:

همانطور که عرض کردم دوستان ما خصوصاً از ایام قبل در فضای مجازی سؤال را مطرح کردند. بار دیگر در این برنامه سؤال را خدمت شما مخاطبین عزیز عرض می‌کنم. سؤال این است:

"حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) چند سال قبل از بعثت در کعبه به دنیا آمدند؟ نام مادر و پدر حضرت چه بود؟"

دوستان عزیز تا سال 21 فرصت دارند که پاسخ صحیح را برای ما ارسال کنند. شماره را هم همکاران عزیز من زیرنویس می‌کنند. بینندگان عزیز می‌توانند پاسخ صحیح را از طریق پیامرسان ایتا برای ما ارسال کنند.

حتماً ان شاءالله به قید قرعه جوایزی به عزیزان اهدا خواهد شد. اسامی برندگان هم در همین ویژه برنامه «خورشید کعبه» قرائت خواهد شد.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

قرار است چند نفر را برنده اعلام کنید؟

مجری:

حاج آقا ان شاءالله کرم شما که زیاد است.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

اگر ما هم پاسخ دادیم به ما هم جایزه می‌دهید؟

مجری:

ما به بینندگان عزیز می گوییم که برنامه و صحبت‌های حاج آقا را به دقت گوش دهند، شاید پاسخ سؤالات در صحبت‌های حاج آقا باشد.

بنده سؤال اول را این چنین مطرح کنم که با توجه به این فضائلی که در مورد مولود کعبه حضرت امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب (سلام الله علیه) هست، بفرمایید که در کتب عامه و اهل سنت بالاترین فضیلتی که در مورد امیرالمؤمنین ذکر شده است چیست؟!

ما می‌خواهیم از منابع اهل سنت یک فضیلت استفاده کنیم که خاص باشد یا فضائل خاص امیرالمؤمنین چیست!!

دو قدم تا رسیدن به بالاترین مرحله عرفان و رسیدن به لقاء الله!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله الحمدلله الذی هدانا لهذا و ما کنّا لنهتدی لولا أن هدانا الله

در رابطه با فضائل اهلبیت (علیهم السلام) اولاً باید بدانیم آنچه از زبان رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه اطهار بیان شده است، با توجه به فهم و درک مخاطب بوده است. همانطور که در روایت داریم:

«إِنَّا مَعَاشِرَ الْأَنْبِیاءِ أُمِرْنَا أَنْ نُکلِّمَ النَّاسَ عَلَی قَدْرِ عُقُولِهِم»

ما انبیاء با مردم آنگونه که عقل و درکشان اقتضا می‌کند صحبت می‌کنیم.

کافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 8، ص 268، ح 394

ما در روایات متعدد داریم:

«إِنَّ أَمْرَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یقِرُّ بِهِ إِلَّا مَلَک مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِی مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَان»

خداوند عالم جایگاهی به ما داده است که فقط ملائکه مقرب می‌توانند این جایگاه را درک کنند و انبیاء مرسل و مؤمنینی که خداوند عالم قلبشان را به ایمان منور کرده است می توانند درک کنند.

معانی الأخبار، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ص 407، ح 83

نقل شده است اصحاب از پیغمبر اکرم پرسیدند: پس چه کسانی این جایگاه را درک می‌کنند؟! حضرت فرمودند: تنها خودمان! ما در بعضی از روایات داریم که تنها خودمان نسبت به جایگاه و مقامی که داریم آگاهی داریم. این دیگر مسئله را تمام می‌کند!

«مرحوم کلینی» در کتاب «کافی» جلد اول صفحه 401 و «مرحوم فیض کاشانی» در کتاب «وافی» جلد اول صفحه 11 این روایت را آورده است و بزرگان دیگر هم این روایت را نقل کرده‌اند.

در بعضی از روایات داریم که پیغمبر اکرم فرمودند: جایگاهی داریم که این جایگاه را کسی درک نمی‌کند. راوی سؤال می‌کند: یا رسول الله! اگر قرار باشد این جایگاه را کسی درک نکند، پس مردم از جایگاه شما محروم هستند؟! حضرت فرمودند:

«مَنْ شِئْنَا»

کسی که ما اراده کنیم.

بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد صلّی الله علیهم، نویسنده: صفار، محمد بن حسن، محقق / مصحح: کوچه باغی، محسن بن عباسعلی، ج 1، ص 22، ح 10

مراد از فرمایش حضرت این است کسی که ما دریچه قلبش را به روی آن معرفت نورانی باز کنیم می‌تواند این جایگاه را درک کند.

در کتاب «کافی» جلد یک صفحه 401 روایت زیبایی نقل شده که در حقیقت بشارتی برای ماست. از قول امام صادق (علیه السلام) نقل شده است:

«إِنَّ حَدِیثَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یحْتَمِلُهُ إِلَّا صُدُورٌ مُنِیرَةٌ أَوْ قُلُوبٌ سَلِیمَةٌ أَوْ أَخْلَاقٌ حَسَنَةٌ»

خداوند عالم جایگاهی به ما داده است کسی نمی‌تواند آن جایگاه را درک کند مگر آنکه دارای سینه نورانی و قلم سالم و اخلاق خوب هستند.

کافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 1، ص 401، ح 3

همانطور که قرآن کریم می‌فرماید:

(إِلاَّ مَنْ أَتَی اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیم)

مگر کسی که با قلب سلیم به پیشگاه خدا آید.

سوره شعراء (26): آیه 89

اگر ما بتوانیم خودمان را با سیر و سلوک به این مراحل برسانیم خیلی خوب است. البته منظور ما از سیر و سلوک با چیزهایی که مدنظر بعضی از عرفاست تفاوت دارد. ما با آنها هیچ کاری نداریم.

امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) می‌فرماید: بعضی افراد سیر و سلوک را هزار منزل دانسته‌اند! افرادی نظیر «خواجه عبدالله انصاری» در کتابشان مراحل سیر و سلوک را صد منزل که هر منزل را هم ده منزل برشمرده است.

بعضی افراد سیر و سلوک را صد میدان نوشته‌اند و بعضی افراد هفت منزل نوشته‌اند. «مولوی» می‌گوید:

هفت شهر عشق را عطار گشت

ما هنوز اندر خم یک کوچه‌ایم

این افراد با توجه به این مراحل و عالم ناسوت و عالم برزخ و عالم مثال و عالم ملکوت و عالم جبروت و لاهوت هفت آسمان و هفت مرحله را طی می‌کنند تا به مرحله فناء فی الله برسند.

امام خمینی می‌فرماید: من کاری با اینها ندارم. بین بنده و رسیدن به لقاء الله و فناء فی الله یک قدم بیشتر نیست. قدم اول پا گذاشتن روی هوای نفس و قدم دوم در کوی جانان و بالاتر از فرشتگان است.

(وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوی)

و آن کس که از مقام پروردگارش خائف بوده و نفس را از هوی باز داشته.

(فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِی الْمَأْوی)

بهشت جایگاه او است.

سوره نازعات (79): آیات 40 و 41

واقعاً باید تلاش کنیم تا هوای نفسمان را کنترل کنیم. حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در خطبه 220 از کتاب «نهج البلاغه» در رابطه با سیر و سلوک دو جمله دارد و می‌فرماید:

«قَدْ أَحْیا عَقْلَهُ وَ أَمَاتَ نَفْسَه»

عقل را به کار بیندازید و نفس را هم بکشید.

نهج البلاغة، نویسنده: شریف الرضی، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صالح، صبحی، ص 337، خ 220

شخص در برابر اراده خدا و اراده حضرت ولی عصر اراده‌ای برای خودش نداشته باشد. شخص باید اصلاً خود را نبیند و در عالم جز ذات حق و جلوه حق چیز دیگری نبیند.

به دریا بنگرم دریا تو بینم

به صحرا بنگرم صحرا تو بینم

به هرجا بنگرم کوه و در و دشت

نشان از صنع زیبای تو بینم

حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) می‌فرماید:

«ما رأیت شیئا إلا و رأیت الله قبله أو بعده أو معه»

من چیزی در دنیا ندیدم مگر اینکه قبل از او و بعد از او و با او خدا را دیدم.

مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: رسولی محلاتی، سید هاشم، ج 10، ص 391، ح 8

این بالاترین مرحله عرفان است که انسان در جهان جز حق و جلوه حق چیز دیگری نبیند.

(فَأَینَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّه)

و به هر سو رو کنید، خدا آنجا است.

سوره بقره (2): آیه 115

به هرکجا نگاه کنید همه وجه الله است.

(کلُّ مَنْ عَلَیها فانٍ وَ یبْقی وَجْهُ رَبِّک ذُو الْجَلالِ وَ الْإِکرام)

تمام کسانی که روی آن (زمین) هستند فانی می‌شوند و تنها ذات ذو الجلال و گرامی پروردگارت باقی می‌ماند.

سوره الرحمن (55): آیات 26 و 27

اگر ما به این مرحله برسیم، باید نفس را بکشیم. کشتن نفس هم دو راه دارد. راه اول آن ترک محرمات و راه دوم اتیان واجبات است.

به قول «مرحوم قاضی» این درست همانند آن است که انسان بخواهد کوه را با پلک چشمش بکند. ترک کردن همه محرمات و عمل به تمامی واجبات واقعاً خیلی سخت است.

ما از ابتدای طفولیت در این عالم ماده با همین مسائل عادت کردیم و عمل به این کار برای ما خیلی سخت است. درواقع اگر ما بتوانیم این نفس را بکشیم و همواره خودمان را در محضر حق و در محضر حضرت ولی عصر بدانیم و احساس کنیم:

(أَ لَمْ یعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یری)

آیا او نمی‌داند که خداوند همه اعمالش را می‌بیند؟!

سوره علق (96): آیه 14

همه کارهایمان درست است و می‌رسیم به جاهایی که؛

رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند

بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت

یا:

بار دیگر از ملک پران شوم

آنچه در وهم تو ناید آن شوم

روایتی اعجاب انگیز در مقام و جایگاه حقیقی امیرالمؤمنین (سلام الله علیه)

در رابطه با حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) هم در منابع شیعه و هم در منابع اهل سنت این تعبیر آمده است. «مرحوم مجلسی اول» در کتاب «روضة المتقین» جلد پنجم صفحه 492 نقل کرده است که رسول گرامی اسلام می‌فرماید:

«و ما عرفک إلا الله و أنا»

تو را غیر از خدا و من کسی نشناخت.

روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، نویسنده: مجلسی، محمدتقی بن مقصودعلی، محقق / مصحح: موسوی کرمانی، حسین و اشتهاردی علی پناه، ج 5، ص 492، باب زیارة جامعة لجمیع الأئمة صلوات الله علیهم

همچنین «حسن بن سلیمان حلی» در صفحه 336 می‌نویسد:

«یا عَلِی مَا عَرَفَ اللَّهَ إِلَّا أَنَا وَ أَنْتَ»

یا علی! خدا را جز من و تو کسی نشناخت.

«وَ مَا عَرَفَنِی إِلَّا اللَّهُ وَ أَنْتَ»

حقیقت نوری من را کسی غیر از خدا و تو نشناخت.

«وَ مَا عَرَفَک إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَا»

و تو را غیر از من و خدا کسی نشناخت.

مختصر البصائر، نویسنده: حلی، حسن بن سلیمان بن محمد، محقق / مصحح: مظفر، مشتاق، ص 336، ح 14

تا انسان به آن مقام بالا نرسد، خیلی سخت است. در منابع اهل سنت هم تعبیر جالبی است. «طبرانی» متوفای 360 هجری در کتاب «معجم الکبیر» که طبق قول مشهور روایات آن همگی معتبر است، جلد اول صفحه 320 روایتی را نقل می‌کند که شاید این روایت خیلی برای ما راهگشا باشد.

عرایضی که ما عرض کردیم تقریباً می‌تواند پشتوانه‌ای از اهل سنت باشد. نقل شده است روزی رسول اکرم به امیرالمؤمنین فرمودند:

«وَالَّذِی نَفْسِی بیده لَوْلا أَنْ یقُولَ فِیک طَوَائِفُ من أُمَّتِی ما قَالَتِ النصاری فی عِیسَی بن مَرْیمَ»

قسم به خدایی که جان من در قبضه قدرت اوست اگر بیم آن نداشتم که امت من در حق تو غلو کنند همانطور که نصاری در رابطه با عیسی بن مریم آوردند.

«لَقُلْتُ فِیک الْیوْمَ مَقَالا لا تَمُرُّ بِأَحَدٍ مِنَ الْمُسْلِمِینَ إِلا أَخَذَ التُّرَابَ من أَثَرِ قَدَمَیک یطْلُبُونَ بِهِ الْبَرَکةَ»

درباره تو فضیلتی می‌گفتم که از میان هر قومی عبور می‌کردی خاک زیر پای تو را طوطیای چشمشان قرار می‌دادند و از آن برکت می‌جستند.

المعجم الکبیر، اسم المؤلف: سلیمان بن أحمد بن أیوب أبو القاسم الطبرانی، دار النشر: مکتبة الزهراء - الموصل - 1404 - 1983، الطبعة: الثانیة، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ج 1، ص 320، ح 951

همچنین «هیثمی» که متوفای 807 هجری است، در کتاب «مجمع الزوائد» جلد 9 صفحه 131 مفصل این روایت را آورده است و می‌نویسد:

«أن رسول الله قال لعلی والذی نفسی بیده لولا أن یقول فیک طوائف من أمتی بما قالت النصاری فی عیسی بن مریم لقلت فیک الیوم مقالا لا تمر بأحد من المسلمین إلا أخذ التراب من أثر قدمیک یطلب به البرکة»

مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، اسم المؤلف: علی بن أبی بکر الهیثمی، دار النشر: دار الریان للتراث/دار الکتاب العربی - القاهرة, بیروت – 1407، ج 9، ص 131، باب منه جامع فیمن یحبه ومن یبغضه

دیگر علمای اهل سنت هم این روایت را نقل کرده‌اند. این روایت نشانگر این است که جایگاه امیرالمؤمنین خیلی رفیع و خیلی بالا و والاست که شاید عقل‌های ما به آن نرسد.

ما در تاریخ یک نفر به نام «علامه حلی» داشتیم، به طوری که نه قبل از ایشان و نه بعد از ایشان کسی همانند «علامه حلی» نیامده است.

ایشان وقتی می‌خواهد حدیث حقیقت را از امیرالمؤمنین مطرح کند و شرح بدهد، چنین می‌نویسد که «کمیل» سؤال می‌کند: حقیقت چیست؟! امیرالمؤمنین می‌فرمایند: تو چکار داری که حقیقت چیست؟!

«کمیل» می‌گوید: آقاجان! آیا شخصیتی همانند شما سائل را از پاسخ محروم می‌کند؟! امیرالمؤمنین هم شروع به شرح دادن حقیقت می‌کند.

«علامه حلی» زمانی که می‌خواهد این مطلب را شرح بدهد، می‌گوید: من خودم را خیلی عاجزتر و ناتوان‌تر می دانم که بتوانم قلم به دست بگیرم و کلام امیرالمؤمنین را در رابطه با حدیث حقیقت شرح دهم!!

جایی که عقاب پر بریزد

از پشه لاغری چه خیزد

بنابراین آنچه ما نسبت به حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) و ائمه اطهار (علیهم السلام) داریم، با توجه به درک خودمان است.

آب دریا را اگر نتوان کشید

هم به قدر تشنگی باید چشید

خیلی برایم جالب و شیرین است که وقتی بعد از قتل عثمان آمدند و امیرالمؤمنین را به عنوان خلیفه معین کردند، حضرت فرمود: حق به حقدار رسید و حق به جایگاه خودش برگشت.

صحابه آمدند و به امیرالمؤمنین تبریک گفتند. هرکدام از صحابه چیزی گفتند و وقتی نوبت به «صعصعة بن صوحان» رسید، جمله زیبایی مطرح کرد. ایشان گفت:

«یا أمیر المؤمنین لقد زینت الخلافة و ما زانتک»

یا امیرالمؤمنین: هرکسی به خلافت رسید خلافت برای او آبرو شد، اما زمانی که تو به خلافت رسیدی تو برای خلافت آبرو شدی.

شرح الکافی- الأصول و الروضة، نویسنده: مازندرانی، محمد صالح بن احمد، محقق / مصحح: شعرانی، ابوالحسن، ج 7، ص 196، باب قوله: و أفضلهم مناقب

بعضی از اصحاب یک معرفت ویژه‌ای نسبت به اهلبیت و حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) داشتند. عده‌ای دیگر آنگونه که باید آن بزرگواران را می‌شناختند، نشناختند.

«عمار» می‌گوید: وقتی در خانه امیرالمؤمنین هجوم آوردند، من دستم به شمشیر بود و چشمانم به لب‌های امیرالمؤمنین دوخته بود. منتظر بودم تا حضرت لب بجنباند و شمشیر بکشم.

«سلمان» با خیال راحت دارد تماشا می‌کند و عین خیالش هم نیست. او می‌گوید: رضای امیرالمؤمنین رضای ماست.

به دلیل اینکه معرفت خیلی بالاست و وقتی می‌بیند امیرالمؤمنین آرام است، او هم آرام است. او می‌داند حقیقت چیست و از پشت پرده خبر دارد.

در مقابل عده‌ای دیگر که معرفتشان پایین است، می‌گوید: من چشمانم را به لب‌های امیرالمؤمنین دوخته بودم تا وقتی امیرالمؤمنین لب تکان بدهند من شمشیر بکشم.

بنده قبلاً هم به مناسبتی نکته‌ای را در «شبکه جهانی حضرت ولی عصر» عرض کردم. یکی از عبارت‌هایی که خیلی مشهور است و در روایت داریم:

«علی خیر البشر من أبی فقد کفر»

علی بهترین انسان روی زمین است و هرکسی این امر را قبول نکند کافر شده است.

تاریخ مدینة دمشق وذکر فضل‌ها وتسمیة من حلها من الأماثل، اسم المؤلف: أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله الشافعی، دار النشر: دار الفکر - بیروت - 1995، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامة العمری، ج 42، ص 372

این روایت را در منابع اهل سنت با سندهای مختلف آورده‌اند. این روایت را از قول «جابر بن عبدالله انصاری» نقل شده است. همچنین کتاب «مناقب علی بن أبی طالب» از قول عایشه نقل کرده است:

«سئلت عائشة عن علی (علیه السلام)؟»

از عایشه در مورد علی بن أبی طالب پرسیدم.

«ذاک من خیر البریة! ولا یشک فیه إلاّ کافر!»

او بهترین خلائق است! در این گفتار کسی شک نمی‌کند مگر آنکه کافر باشد.

مناقب علی بن أبی طالب، نویسنده: أحمد بن موسی ابن مردویه الأصفهانی، تحقیق: عبد الرزاق محمد سین حرز الدین، چاپ: الثانیة، 1424، ناشر: دار الحدیث، ص 110، ح 125

«ابن مردویه» متوفای 410 هجری است و کتاب ایشان هم کتاب معتبری است. ایشان هر روایتی نقل کرده سند آن را هم آورده است. طبق این روایت علی بن أبی طالب بعد از رسول گرامی اسلام و در عصر خود بهترین بشر است.

البته عقیده ما نسبت به امیرالمؤمنین این است که علی بن أبی طالب و رسول گرامی اسلام از همه انبیاء و از تمام ملائکه و حتی از ملائکه مقرب و روح که اعظم از جبرئیل هست هم بالاتر هستند.

مرحوم امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) در کتاب «مصباح الهدایة» حدیث رضوی را مفصل شرح می‌کند. در این روایت آمده است که امیرالمؤمنین از رسول گرامی اسلام سؤال می‌کنند:

«یا رسول الله، أفأنت أفضل، أم جبرئیل؟»

یا رسول الله! آیا شما افضل هستید یا جبرئیل؟

حضرت در جواب فرمود:

«وإنّ الملائکة لخدّامنا وخدّام محبّینا»

ملائکه خدام ما و خدام محبان ما هستند.

مصباح الهدایة إلی الخلافة والولایة، نویسنده: السید الخمینی، ص 73، باب مطلع 12

این قضایا کاملاً نشانگر این است که جایگاه اهلبیت (علیهم السلام) جایگاه بسیار بالایی است.

تنها راه حقیقی و واقعی خداشناسی!

در کتاب «علل الشرایع» روایتی نقل شده است که از امام حسین (علیه السلام) سؤال می‌کنند:

«فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی فَمَا مَعْرِفَةُ اللَّهِ»

یکی از اصحاب گفت: یابن رسول الله! پدر و مادرم فدایتان راه خداشناسی چیست؟

«قَالَ مَعْرِفَةُ أَهْلِ کلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِی یجِبُ عَلَیهِمْ طَاعَتُهُ»

حضرت فرمود: اگر می‌خواهید خدا را بشناسید امام زمان را بشناسید، همو که اطاعت از او بر شما واجب شده است.

علل الشرائع، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، ج 1، ص 9، ح 1

معرفة الله یک راه دارد و آن هم شناختن امام زمان است. تعبیر امام خمینی در کتاب «آداب الصلاة» صفحه 185 این است که می‌فرمایند: خداوند عالم تمام کمالات ذاتی، کمالات صفاتی و کمالات افعالی را در وجود مقدس محمد و آل محمد قرار داده است.

در دعای رجبیه که در «مفاتیح الجنان» هم نقل شده است و «مرحوم کلینی» و دیگران هم آن را نقل کرده‌اند، مطلبی در این خصوص آمده است.

«شیخ طوسی» در کتاب «مصباح المتهجد» دعایی که از قول حضرت ولی عصر نقل شده است را آورده‌ که می‌فرماید:

«اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِمَعَانِی جَمِیعِ مَا یدْعُوک بِهِ وُلَاةُ أَمْرِک»

در ادامه می‌فرماید:

«لَا فَرْقَ بَینَک وَ بَینَهَا إِلَّا أَنَّهُمْ عِبَادُک»

خدایا فرقی میان تو و آنها نیست الا اینکه آنها بنده و مخلوق تو هستند.

مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، نویسنده: طوسی، محمد بن الحسن، ج 2، ص 803، باب أول یوم من رجب

تمام فضائل و مقامات و کمالاتی که حق تعالی دارد، اراده خداوند تعلق گرفته است که در سلسله جلیله احمدیین قرار داده است.

اگر ما بتوانیم قدری معرفتمان را در این شب‌ها به اهلبیت (علیهم السلام) بیشتر کنیم، شاید بهترین توشه‌ای است که می‌توانیم برداریم.

مجری:

احسنتم، طیب الله أنفاسکم. ما که هرچه از ذکر و نام و یاد امیرالمؤمنین بشنویم، سیر نمی‌شویم. ذکر و نام امیرالمؤمنین دل و جان را صفا می‌دهد.

«ذِکرُ عَلِی عِبَادَة»

مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، نویسنده: ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد بن علی، ج 3، ص 202، فصل فِی مَحَبَّتِهِ ع

منتها چه کنیم که وقت ما ضیق است و امشب هم دوستان برنامه متنوعی تدارک دیدند. بنابراین باید در این بخش فعلاً از جنابعالی خداحافظی کنیم و بخش دیگری را خواهیم داشت. ان شاءالله مجدداً برمی گردیم و در خدمت شما و بینندگان عزیز خواهیم بود.

یک میان برنامه را ببینیم، ان شاءالله با بخش‌های مختلف برنامه با ما همراه باشید. برمی گردیم و در خدمت بینندگان عزیز خواهیم بود.

آقای سجاد اکبری:

بینندگان عزیز اسعد الله أیامکم. امیدوارم هرجای جهان که هستید و به این قاب جهانی چشم دوختید و دارید برنامه زنده «خورشید کعبه» را از قاب «شبکه جهانی حضرت ولی عصر» تماشا می‌کنید، دل‌هایتان در این مناسبت فرخنده چراغانی شده باشد.

حتماً ما را تا لحظات پایانی این ویژه برنامه دنبال و همراهی بفرمایید، زیرا که همکاران بنده بخش‌های متنوعی را برای شما تهیه و تدارک دیدند.

همانطور که مستحضر هستید مسابقه برقرار است. سؤال مسابقه را بازهم خدمت شما عرض می‌کنم.

"حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) چند سال قبل از بعثت در کعبه به دنیا آمدند؟ نام مادر و پدر حضرت چه بود؟"

حتماً از طریق پیامرسان ایتا برای شماره‌ای زیرنویس می‌شود، پاسخ خودتان را ارسال بفرمایید. به قید قرعه ان شاءالله جوایزی خدمت عزیزان اهدا خواهد شد.

پیامک‌های خودتان، اشعار خودتان، دلگویی های خودتان را می‌توانید برای ما از طریق شماره «00989931994856» ارسال کنید. جناب آقای «علیرضا محمدی» برای ما نوشته‌اند:

"علی چون با خدا شب را سحر کرد

کمال همنشین در او اثر کرد

میلاد حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) را به شما و همه شیعیان حضرت تبریک و تهنیت می گویم."

بر شما هم مبارک باشد. ان شاءالله که هرجا هستید به میمنت این شب عزیز و این ایام فرخنده دل‌هایتان چراغانی باشد و حالتان خوبِ خوب باشد.

در این قسمت از برنامه در خدمت شاعر اهلبیت جناب آقای «سید مجتبی اقوامی» هستیم و قرار است که با اشعار و ابیاتی که ایشان در مقام حضرات معصومین علی الخصوص حضرت امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب سروده‌اند، لذت ببریم.

حتماً با ما همراه باشید. بخش‌های متنوعی در انتظار شما عزیزان هست. آقا سید سلام علیکم، خیلی خوش آمدید؛

آقای سید مجتبی اقوامی:

عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت شما عزیزانی که اینجا حضور دارید و بینندگان عزیز که مشتاقانه فضائل امیرالمؤمنین را دنبال می‌کنند و در این شب‌ها دلشان شاد است. با افتخار در خدمتتان هستم.

مجری:

خدمت شما سلام و عرض تبریک دارم، خیلی خوش آمدید. مطلع خیلی زیبایی بود تک بیتی که ایشان خواندند و ما را مست کرد. ان شاءالله که اشعار و ابیات زیبای شما سکرآور خواهد بود.

اشعاری زیبا در وصف مولا امیرالمؤمنین (سلام الله علیه)

آقای سید مجتبی اقوامی:

ابیات خود را با این دو سه بیت آغاز کنم، سپس ببینیم به کجا می‌رسد.

ای کعبه داری یک جهان جان در بر امشب

الحق که از هرشب شدی زیباتر امشب

آغوش جان را باز کن جانانه آمد

هنگام قربانی است صاحبخانه آمد

مکه تجلی گاه داور گشته امشب

کعبه گریبان چاک حیدر گشته امشب

حِجر و حَجَر، رکن ارادی، رکن شامی

گویند مولا مقدمت بادا گرامی

خیل ملائک کعبه را در بر گرفتند

بت‌های خانه ذکر «یا حیدر» گرفتند

تاریخ می‌گوید علی مولود کعبه است

مولود کعبه نه، بگو موعود کعبه است

او پیشتر از کعبه بوده، نکته این است

پس کعبه مولود امیرالمؤمنین است

اگر اساتید بزرگوارم اجازه بدهند یک رجز عربی برای حضرت مولا می‌خوانم. دو سه دقیقه این رجز را بخوانم و یک غزل هم تقدیم کنم بعد فکر می‌کنم دیگر وقتم تمام است.

مجری:

این که سروده جنابعالی بود دیگر؟!

آقای سید مجتبی اقوامی:

شعری که الآن خواندم از استاد سازگار بود. خداوند حفظشان کند. الآن در خاطرم آمد که این شعر را بخوانم.

مجری:

خیلی زیبا و عالی بود.

آقای سید مجتبی اقوامی:

در انتها یک غزل از اشعار خودم خدمتتان تقدیم می‌کنم.

آقای سجاد اکبری:

اگر قرار باشد اینطور پیش بروند ما در پوست خودمان نمی‌گنجیم.

مجری:

بله، ما هم باید ادامه بدهیم و شب مشاعره می‌شود.

آقای سید مجتبی اقوامی:

من هم از اشعار خودم می‌خوانم و هم از اشعار دوستان می‌خوانم. من از کودکی علاقه ویژه‌ای نسبت به امیرالمؤمنین داشتم. الحمدلله که در وادی شعر آمدیم بیشتر سروده‌هایم از امیرالمؤمنین است.

بنده هم شعرهای خوب امیرالمؤمنین را از دوستان دیگر حفظ می‌کنم و هم خودم هم سعی می‌کنم در خدمت شما از مناقب و فضائل حضرت امیرالمؤمنین بگویم.

اگر دست علی دست خدا نیست

چرا دست دگر مشکل گشا نیست

امشب برای فرج امام زمان نیت می‌کنم و اسماء آقاجانم علی بن أبی طالب را می‌برم. با این صلوات «شیخ طوسی» آغاز می‌کنم:

«اللَّهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّمْ وَ زِدْ وَ بَارِک عَلَی صَاحِبِ الدَّعْوَةِ النَّبَوِیةِ وَ الصَّوْلَةِ الْحَیدَرِیةِ وَ الْعِصْمَةِ الْفَاطِمِیةِ وَ الْحِلْمِ الْحَسَنِیةِ وَ الشَّجَاعَةِ الْحُسَینِیةِ وَ الْعِبَادَةِ السَّجَّادِیةِ وَ الْمَآثِرِ الْبَاقِرِیةِ وَ الْآثَارِ الْجَعْفَرِیةِ وَ الْعُلُومِ الْکاظِمِیةِ وَ الْحُجَجِ الرَّضَوِیةِ وَ الْجُودِ التَّقَوِیةِ وَ النَّقَاوَةِ النَّقَوِیةِ وَ الْهَیبَةِ الْعَسْکرِیةِ وَ الْغَیبَةِ الْإِلَهِیة»

زاد المعاد- مفتاح الجنان، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: اعلمی، علاءالدین، ص 404، باب دعاء الاثنی عشر إماما للخواجه نصیر

الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة سلطان اولیاء و سخن گذار منبر سلونی و سرور مطلبی و ابن عم نبی و درّ هل أتی و مهر برج إنما شهسوار لافتی و پیشوای انبیاء و عروة الوثقی و کلمة الحسنی و سید الاوصیاء و عماد الاصفیاء و آیت الله العظمی و خیر المؤمنین و امام المتقین و اول العابدین و زین الموحدین و حبل الله المتین و لنگر آسمان و زمین و وجه الله و عین الله و روح الله و أذن الله و باب الله و سیف الله و قدرت الله و لسان الله و ولی الله و قال مولانا رسول الله ذاک أخی و أبن عمی و وصیی و وارثی و موضع سرّی أبا الحسنین و مولی الکونین و امام الثقلین و یعسوب الدین و رئیس الموحدین و قائد غرّ المحجلین و قال مولانا امیرالمؤمنین أنا سرّ الأسرار و شجرة الأنوار و دلیل السموات و أنیس المسبحات و خلیل جبرائیل و أنیس میکائیل و أنا شدائد الخلائق و أنا محقق الحقائق و أنا مأول تأویل و أنا آلفة الإیلاف و أنا رجال الأعراف و أنا نبأ العظیم و أنا صراط المستقیم و أنا امام المحشر و أنا ساقی الکوثر و أنا مبید المشکلات و أنا نور و البینات و أنا نون و القلم أنا مصباح و الظلم و أنا جبل الراسخ و أنا علم الشامخ و أنا صدیق الأکبر و أنا فاروق الأعظم و أنا إمام بدریٌ أحدیٌ خیبریٌ و سید هاشمیٌ مکیٌ مدنیٌ و أنا أسدالله الغالب و أنا غالب کل غالب و أنا مظهر العجائب و أنا مظهر الغرائب و أنا صاحب المفاخر و المناقب و أنا نقطة الدائرة المطالب و أنا الحیدر و أنا الصفدر عن الذی سمتن أمی حیدر و أنا أحیی و أمیت بإذن ربی و أنا علی بن أبی طالب

سیاهی گر نباشد که سحر بیرون نمی‌آید

ز عوراب مخالف این خبر بیرون نمی‌آید

سکوت کعبه از سرّ صدف معلوم می‌گردد

کسی که داخل خود گوهر ارزشمندی دارد های و هوی ندارد.

سکوت کعبه از سرّ صدف معلوم می‌گردد

که در بطنش به جز حیدر گوهر بیرون نمی‌آید

وقتی امیرالمؤمنین به دنیا آمدند سوره مؤمنون را تلاوت کردند. این در حالی بود که نه هنوز پیغمبر اکرم به نبوت مبعوث شدند و نه هنوز قرآن نازل شده بود.

دهان تلخ عالم می‌شود شیرین ز آیاتش

که از لب‌هایش جز شهد و شکر بیرون نمی‌آید

زبانت می‌شود مفتاح گر مدح علی گویی

کز آن صندوقچه عرشی ضرر بیرون نمی‌آید

فضائل علی بن أبی طالب در جنگ احزاب:

صدای عبدود را گوش عالم هم شنید اما

چرا از بین یاران یک نفر بیرون نمی‌آید

فقط مولا و خط ذوالفقارش چاره کار است

که از دستی به جز دستش هنر بیرون نمی‌آید

یقیناً مادر گیتی مثالش را نمی‌زاید

چونین کنز الغرائب کز بشر بیرون نمی‌آید

مجری:

یا علی مدد

من یک وقتی فکر می‌کردم در مورد روایتی که داریم اگر جن و انس کاتب شوند و آب دریا مرکب شوند واقعاً فضائل امیرالمؤمنین نگاشته نمی‌شود و در کتاب‌ها گنجانده نمی‌شود.

من با خود می‌گفتم شاهد مثال این روایت این است که این همه شاعران به زبان‌های مختلف در قرن‌های متمادی مدح و منقبت امیرالمؤمنین را سروده‌اند.

اگر بخواهیم همه آنها را جمع کنیم اصلاً سروده‌های بشری قابل جمع نیست. ما که بشر هستیم نمی‌توانیم این سروده‌ها را جمع کنیم.

آقای سید مجتبی اقوامی:

قصیده‌ای برای حضرت فاطمه زهرا دارم که آن را به صورت شعر آورده بودم. چند بیت از این شعر را می‌خوانم.

یادتان رفته مگر ای امت کم حافظه

قصه فتح در و آن پهلوان خیبری

هرچه خالق جمع کرده جمع ازدادش علی است

حضرت صاحب فقط باید بیاید داوری

کل دریاها شود جوهر درختان هم قلم

بازهم قاصر شوند از شأن و فضل حیدری

مجری:

عاشقان تو علی دل که به دریا بزنند

این محال است که در شیعگی‌ات جا بزنند

آقای سید مجتبی اقوامی:

من این دو بیت را هم از «استاد مجاهدی» تقدیم کنم و کار من تمام شود.

دلی که خانه مولا شود حرم گردد

کز احترام علی کعبه محترم گردد

من از شکستن دیوار کعبه دانستم

هر آن کجا که علی پا نهد حرم گردد

مجری:

طیب الله أنفاسکم، نفس شما گرم. ان شاءالله همیشه نوحه خوان و مدح گوی اهلبیت (علیهم السلام) باشید.

آقای سید مجتبی اقوامی:

هرچه داریم از اهلبیت است و علمایی که به ما یاد می‌دهند. ما پای منبر این شعرها را یاد گرفتیم. من اغلب اشعارم را از روی روایات می گویم و دست و پای علمایی نظیر آیت الله قزوینی و دوستان دیگر را می‌بوسم. خداوند به آنها طول عمر دهد.

مجری:

از شما خداحافظی می‌کنیم و به شما تبریک مجدد می گوییم. ان شاءالله در برنامه‌های بعد در خدمتتان باشیم.

آقای سید مجتبی اقوامی:

یا علی، زنده باشید. در خدمتتان هستیم.

مجری:

بینندگان عزیز و ارجمند همچنان با ما باشید و ان شاءالله با بخش دوم کارشناسی در خدمت شما خواهیم بود.

آقای سجاد اکبری:

بینندگان عزیز ممنون و متشکرم از دنبال کردن و همراهی‌های همیشگی شما. امیدوارم همچنان پرانرژی بیننده ویژه برنامه «خورشید کعبه» باشید. جناب آقای محمد صادق احمدی برای ما چه زیبا نوشته‌اند:

سرچشمه عشق با علی آمده است

گل کرده بهشت تا علی آمده است

شد کعبه حرم خانه میلاد علی

کز کعبه صدای «یا علی» آمده است

خدا قوت به شما، اجرتان با امیرالمؤمنین باشد

خیلی خوشحالیم از اینکه از این طریق و از این روزنه بالاخره این ایام شاد دارد برای شما جشن گرفته می‌شود تا دل‌های شما هم شاد باشد. امیدواریم همگی خادمان خوبی برای حضرات معصومین علی الخصوص امیرالمؤمنین (صلوات الله و سلامه علیه) باشیم.

با بخش دوم کارشناسی برنامه در خدمت شما هستیم. خواهش می‌کنم که شما هم ما را همراهی بفرمایید. من مجدداً خدمت حاج آقا سلام عرض می‌کنم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

مجری:

حاج آقا می‌خواهیم سؤال دوم را مطرح کنیم. این بخش را اختصاص بدهیم به خاطرات جنابعالی. احتمالاً در سال‌های متمادی تشرفات مختلفی به حج عمره و حج واجب داشتید و در ماه رجب هم احتمالاً مشرف بوده‌اید.

می‌خواهیم ببینیم خاطراتی دارید از ایام عمره رجبیه و ایامی که در کنار خانه کعبه و همزمان با میلاد امیرالمؤمنین باشید؟! از اتفاقاتی که در آنجا افتاد خاطراتی برای ما بیان کنید.

خاطرات «آیت الله حسینی قزوینی» از شب سیزدهم رجب در بیت الله الحرام

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

من کودک که بودم مادرم همیشه می‌گفت: شب سیزدهم رجب بچه سیدها از امیرالمؤمنین عیدی می‌گیرند!

این قضیه از دو سه سالگی در ذهن ما باقی مانده بود. ما شب‌های سیزدهم رجب می‌گفتیم: یا امیرالمؤمنین! اگر می‌خواهید عیدی بدهید من دوست دارم شب سیزدهم رجب مکه باشم و ناظر لحظه‌ای باشم که شما در مکه مکرمه متولد شدید.

الحمدلله خداوند عالم دو مرتبه به ما توفیق داد. ما یک مرتبه سیزدهم رجب نجف بودیم و دو مرتبه هم سیزدهم رجب در مکه مکرمه بودیم.

واقعاً سیزده رجب کعبه تماشایی است. بنده به بینندگان عزیز توصیه می‌کنم اگر دوست دارند خداوند متعال یک عمره خوب و باصفا نصیبشان کند، امشب از امیرالمؤمنین بخواهند شب سیزده رجب مکه باشند.

وقتی ما بعد از نماز تراویح به مسجد رفتیم، دیدیم شیعیان از ایران و بحرین و پاکستان و کشورهای اروپایی می‌آیند در حالی که شیرینی و شکلات و گز در دست دارند.

بعضی افراد به قدری جعبه‌های پذیرایی در دست داشت که از بغل نگاه می‌کرد و روبرو را نمی‌دید! شیعیان در کنار کعبه پذیرایی توزیع می‌کردند.

جالب اینجاست که آنجا دیگر جای مداحی و شعرخوانی نیست. مردم اعم از زنان و مردان روبروی رکن یمانی که برعکس در کعبه است، نشسته‌اند و محل شکافته شدن کعبه را تماشا می‌کنند و اشک شوق می‌ریزند.

من یقین داشتم که اگر بهترین و قوی‌ترین مداح آنجا بود و سوزناک‌ترین مصیبت را می‌خواند، نمی‌توانست اینطور از مردم اشک بگیرد. خیلی عجیب بود! مردم از روی شوق ضجه می‌زدند.

1- اگر زمانی آیت الله خامنه‌ای را دیدید، از طرف ما دست ایشان را ببوسید!

بعد از اینکه این قضایا گذشت، بنده با لباس عربی تا ساعت یک و نیم یا دو مشغول طواف بودم. نزدیک حجرالأسود دیدم آقایی دست بر شانه من گذاشت. وقتی برگشتم، دیدم یک جوان حدوداً سی و پنج ساله هست که با زبان عربی فصیح گفت:

«ما هذه الخرافات آلتی تعتقدون أنّ علیا ولد فی داخل کعبة؟»

این خرافات چیست که شما می گویید علی بن أبی طالب در داخل کعبه متولد شده است؟

من گفتم: شما «حاکم نیشابوری» را می‌شناسید؟! او گفت: بله، ایشان یکی از علمای بزرگ ماست. من گفتم: کتاب «مستدرک علی الصحیحین» اثر ایشان را هم مشاهده کردید؟! ایشان گفت: بله. من گفتم: ایشان در جلد سوم صفحه 550 می‌نویسد:

«فقد تواترت الأخبار أن فاطمة بنت أسد ولدت أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب کرم الله وجهه فی جوف الکعبة»

روایات متواتر داریم که فاطمه بنت أسد علی بن أبی طالب را در درون خانه کعبه به دنیا آورده است.

المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 3، ص 550، ح 6044

شما هم معتقدید که روایت متواتر همانند آیه قرآن است. «ابن تیمیه» در کتاب «مجموعة الفتاوی» می‌نویسد:

«وَأَمَّا مَنْ أَنْکرَ مَا ثَبَتَ بِالتَّوَاتُرِ وَالْإِجْمَاعِ فَهُوَ کافِرٌ»

مجموع الفتاوى؛ المؤلف: تقي الدين أبو العباس أحمد بن عبد الحليم ابن تيمية الحراني الحنبلي الدمشقي (المتوفى: 728 هـ)؛ المحقق: أنور الباز - عامر الجزار، الناشر: دار الوفاء، الطبعة: الثالثة، 1426 هـ / 2005 م، ص 109

این بنده خدا وقتی دید که من روایت را با ذکر جلد و صفحه گفتم جا خورد. ایشان که شخص مؤدبی بود، پرسید: چقدر از طواف شما باقی مانده است؟! من گفتم: دو شوت یا سه شوت مانده است.

ایشان هم در طواف مرا همراهی کرد و گفت: برویم در گوشه‌ای بنشینیم و با همدیگر صحبت کنیم.

ایشان چند نفر دیگر از هیئت امر به معروف و نهی از منکر جمع کرد و با همدیگر صحبت کردیم. ما تا ساعت 4 بعد از نیمه شب با این افراد مشغول صحبت بودیم.

آن‌ها دائماً سؤال می‌پرسیدند و من هم پاسخ می‌دادم. آن‌ها از اینکه من با ذکر جلد و صفحه از کتب خودشان پاسخ می‌دادم برایشان خیلی جالب بود.

در نهایت ما از این افراد خداحافظی کردیم و رفتیم. فردا بازهم بنده حدود ساعت یک و نیم مشغول طواف بودم که دیدم ایشان بازهم آمد و مرا پیدا کرد. ایشان گفت: من امروز سه ساعت کتاب «مستدرک علی الصحیحین» را گشتم، اما این عبارت را پیدا نکردم.

من گفتم: آدرسی که من از کتاب «مستدرک علی الصحیحین» به شما دادم چاپ بیروت هست که در چهارده جلد با تحقیق «دکتر مرعشلی» نوشته شده است.

ایشان گفت: کتابی که ما داریم سه جلدی و قدیمی است. امکان دارد به محل سکونت شما برویم و شما کامپیوتر خود را بیاورید تا من با چشم خودم در نرم افزارها این عبارت را ببینم؟! من امروز خیلی تلاش کردم تا این عبارت را پیدا کنم و خسته شدم.

من قبول کردم و با ایشان به هتل آمدم که چسبیده به بیت الله الحرام بود. ایشان در لابی هتل نشست و من رفتم کامپیوتر را آوردم. بنده نرم افزار «الجامع الکبیر» را تازه از مکه خیابان عزیزیه روبروی دانشگاه أم القری خریده بودم و ورژن اول آن تازه درآمده بود.

بنده این کتاب را باز کردم، ایشان نگاه کرد و تندتند مطالب را نوشت. ایشان به من گفت: شما مطلبی هم دیشب گفتید که برای ما خیلی سنگین بود. ما نمی‌گوییم شما دروغ می گویید، اما باور آن برای ما سنگین است.

من گفتم: چه گفتم؟! ایشان گفت: شما گفتید که «بخاری» صاحب کتاب «صحیح» امیرالمؤمنین را جزء خلفا نمی‌داند. امکان دارد این مطلب را هم برای من بیاورید تا ببینم؟!

من کتاب «تاریخ صغیر» اثر «بخاری» جلد اول صفحه 32 را برای ایشان آوردم و گفتم که ملاحظه کنید «بخاری» می‌نویسد:

«عاش أبو بکر بعد أن استخلف سنتین وأشهرا»

ابوبکر دو سال و چند ماه بعد از اینکه به خلافت رسید از دنیا رفت.

«وعمر عشر سنین حج‌ها کل‌ها»

عمر بن خطاب ده سال خلافت کرد.

«وعثمان اثنتی عشرة سنة حج‌ها کلها»

عثمان دوازده سال خلافت کرد.

«ومعاویة عشرین سنة إلی أشهرا»

معاویه بیست سال خلافت کرد.

بنده گفتم که ملاحظه کنید نامی از علی بن أبی طالب در اینجا نیامده است. مگر علی بن أبی طالب خلیفه نیست. حال فرض می‌کنیم امیرالمؤمنین خلیفه اول نیست، خلیفه چهارم که هست!! ایشان در صفحه بعد هم می‌نویسد:

«فکان أبو بکر سنتین وسبعة أشهر وکان عمر عشر سنین وخمسة أشهر وکان عثمان ثنتی عشرة سنة»

سپس می‌نویسد:

«وکانت فتنة معاویة بینه وبین علی أربع سنین»

فتنه معاویه و علی بن أبی طالب چهار سال طول کشید.

«ثم ولی معاویة عشرین سنة إلا شهرین وکان یزید بن معاویة أربع سنین إلا شهرا ثم هلک»

التاریخ الصغیر، المؤلف: محمد بن إبراهیم بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، الناشر: دار الوعی, مکتبة دار التراث - حلب, القاهرة، الطبعة الأولی، 1397 – 1977، تحقیق: محمود إبراهیم زاید، ج 1، ص 32 - 33، ح 107

ملاحظه کنید نامی از خلافت علی بن أبی طالب در اینجا نیست. بازهم در صفحه 93 آمده است:

«ولی أبو بکر سنتین وستة أشهر وولی عمر عشر سنین وستة أشهر وثمانیة عشر یوما وولی عثمان ثنتی عشرة سنة غیر اثنتی عشر یوما»

ایشان سپس می‌نویسد:

«وکانت الفتنة خمس سنین»

در ادامه می‌نویسد:

«وولی معاویة عشرین سنة»

التاریخ الصغیر، المؤلف: محمد بن إبراهیم بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، الناشر: دار الوعی, مکتبة دار التراث - حلب, القاهرة، الطبعة الأولی، 1397 – 1977، تحقیق: محمود إبراهیم زاید، ج 1، ص 93، ح 373

اینجا نامی از علی بن أبی طالب برده نشده است. این بنده خدا مات و مبهوت مانده بود و چندین مرتبه این عبارات را می‌خواند.

او در نهایت دستش را روی دست دیگرش زد و گفت: این همه مطالب در تراث ما هست و ما از همه اینها بی خبریم. نه ما خودمان این مطالب را دیدیم و نه اساتید ما این مطالب را به ما می گویند!

ایشان سپس شماره تلفنی از ما گرفت و مرتب از طریق اینترنت و ایمیل با ما در ارتباط بود. او به ما اصرار می‌کرد که هرگاه به مکه آمدید، به ما زنگ بزنید تا با همدیگر صحبت کنیم.

بنده بعد از آن جلسه دو سه مرتبه دیگر که به مکه مکرمه مشرف شدم، با ایشان تماس می‌گرفتم. ما شب‌ها به پشت بام بیت الله الحرام می‌رفتیم و می‌نشستیم با این افراد صحبت می‌کردیم.

این اتفاق در همان سالی رخ داد که «ملک عبدالله» به آمریکا رفته بود و با رئیس جمهور آمریکا شراب خورده بود. ایشان جمله زیبایی به بنده گفت که من آن را ضبط کردم و فردای آن شب این فایل صوتی را خدمت آیت الله ری شهری نشان دادم.

ایشان گفت: ما با شما اختلاف عقیدتی زیادی داریم. رُک بگویم که ما توسل را شرک دانسته و شما را مشرک می دانیم. اگر دست ما باشد شما را به مکه مکرمه راه نمی‌دهیم.

با تمام این احوالات شما افتخار کنید که رهبری دارید که می‌گوید: "آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند" و ما رهبری داریم که به آمریکا می‌رود و با رئیس جمهور آمریکا شراب می‌خورد. این مایه ننگ ماست!

اگر زمانی آیت الله خامنه‌ای را دیدید، از طرف ما دست ایشان را ببوسید و بگویید که ما به وجود شما افتخار می‌کنیم. ما عقیده شما را قبول نداریم، اما این شهامت شما را در برابر استکبار دوست داریم و به شما علاقه داریم.

بنده فردای همان شب خدمت آیت الله ری شهری رفتم و این مطالب را گفتم. ایشان بسیار خوشحال شدند و گفتند: من در طول عمرم چنین تعبیری از سوی یک دانشجوی وهابی دانشگاه أم القری نشنیده بودم.

2- سفره های مفصل اعیانی با دانشجویان وهابی دانشگاه أم القری!

بنده شب‌ها به خوابگاه دانشگاه أم القری می‌رفتم. دانشگاه أم القری دانشگاهی است که تقریباً می‌توان گفت دومین دانشگاه لیدر پرور است. اولین دانشگاه لیدر پرور دانشگاه محمد بن سعود در ریاض است و دومین دانشگاه، دانشگاه أم القری است.

این دانشگاه هرکسی را راه نمی‌دهند. تا کسی به وهابیت وفادار نباشد نمی‌تواند به این دانشگاه راه پیدا کند. این دانشگاه نظیر دانشگاه امام حسین ماست.

فارغ التحصیلان این دانشگاه در منصب‌هایی نظیر سفیر و خطیب جمعه قرار می‌گیرند. در حقیقت فارغ التحصیلان این دانشگاه جزو شخصیت‌های طراز اول عربستان سعودی هستند.

ما شب‌های ماه مبارک رمضان بعد از نماز تراویح به خوابگاه این دانشگاه می‌رفتیم و با دانشجویان صحبت می‌کردیم. دانشجویان از ما سؤال می‌پرسیدند، ما پاسخ می‌دادیم و آنها خوششان می‌آمد.

ما کامپیوتر خود را هم می‌بردیم که اگر نسبت به مطلبی حضور ذهن نداشتیم از طریق کامپیوتر به آنها نشان می‌دادیم.

سحرها با این دانشجویان سحری مفصلی می‌خوردیم. دانشجوهای این دانشگاه سحری‌های مفصلی می‌خوردند به طوری که سبک غذا خوردن آنها با اعیان ما هم فرق می‌کرد. بعد از خوردن سحری در بیت الله الحرام نماز می‌خواندیم و برمی گشتیم.

روزی حاج آقای نواب که الآن هم مسئول بعثه مقام معظم رهبری است، به من گفتند: آقای قزوینی آخر وهابی‌ها تو را می‌کشند. شما کجا و خوابگاه دانشگاه أم القری کجا. آنجا لانه زنبور است!

من گفتم: آقای نواب اولاً کشته شدن در راه دفاع از امیرالمؤمنین عشق است. آرزو داریم این خون کثیف ما برای امیرالمؤمنین ریخته شود. ثانیاً جوانان وهابی به مسائل معرفتی صد برابر بیشتر از جوانان ما علاقه دارند.

شما که مسئول بعثه هستید را به خوابگاه دانشگاه أم القری راه نمی‌دهند. حتی بسیاری از شخصیت‌های مکه مکرمه را هم به خوابگاه این دانشگاه راه نمی‌دهند.

دانشجویان هرشب به بعثه می‌آیند ما را سوار می‌کنند، ما را به خوابگاه می‌برند، از ما پذیرایی می‌کنند و ما را کنار بیت الله الحرام برمی گردانند و با همدیگر نماز جماعت می‌خوانیم. این برنامه هرشب تکرار می‌شد و کار یک شب و دو شب نبود.

این امر نشانگر این است که واقعاً این دانشجویان یک فقر معرفتی شدید دارند. بزرگان وهابی این مطالب را به آن‌ها نمی‌گویند، زیرا اگر بگویند اولاً مریدان خود را از دست می‌دهند و ثانیاً موقعیت و مقام و پست و حقوق‌های بادآورده را از دست می‌دهند.

بنابراین زمانی که بنده با این دانشجویان مواجه می‌شوم، می‌بینم آنها یک عشق و علاقه خاصی به مسائل معرفتی دارند.

3- فحش های آبدار حین طواف خانه کعبه!

البته ناگفته نماند که بعضی از این دانشجویان هم عناد دارند. سال بعد که به مکه مکرمه مشرف شده بودیم، بنده خدایی کنار بیت الله الحرام ما را پیدا کرد. ایشان دست روی شانه بنده گذاشتند و وقتی برگشتم شروع به فحاشی کرد.

اگر خداوند واجب کرده بود کنار بیت الله الحرام به کسی نهایت فحاشی را انجام دهند، ایشان بیش از این نمی‌توانست این کار را انجام دهد. من هم همینطور به ایشان نگاه می‌کردم.

فضا قدری خلوت بود و ما هم ایشان را به کناری کشیدیم و گفتم: برادر بیا برویم گوشه‌ای بنشینیم و با همدیگر صحبت کنیم. او گفت: من برادر تو نیستم!

من گفتم: آقایی که برادر من نیستی، می‌شود برویم به گوشه‌ای بنشینیم؟! او که دید من از رو نمی‌روم گفت: برویم. من گفتم: کسی که برادر من نیستی، قرآن کریم می‌فرماید:

(وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکینَ اسْتَجارَک فَأَجِرْهُ حَتَّی یسْمَعَ کلامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذلِک بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یعْلَمُون)

و اگر یکی از مشرکان از تو پناهندگی بخواهد به او پناه ده تا کلام خدا را بشنود (و در آن بیندیشد) سپس او را به محل امنش برسان چرا که آنها گروهی ناآگاهند.

سوره توبه (9): آیه 6

شما مؤمن و من مشرک! بفرمایید دلیل شرک من چیست؟! ایشان شروع به صحبت کرد و گفت: شما متوسل می‌شوید. من آیات قرآن مربوط به توسل را خواندم و ایشان ساکت ماند. ایشان چندین شبهه مطرح کرد و من همانجا پاسخ دادم.

قسم به روح امیرالمؤمنین و قسم به ولای امیرالمؤمنین ایشان همانجا بلند شد پیشانی و شانه مرا بوسید و عذرخواهی کرد. او گفت: امکان دارد شما شماره تلفن همراه خود را به من بدهید؟! من شماره خود را دادم.

ایشان گمان نمی‌کرد من به او شماره بدهم، گفت: دروغ می گویید، شماره اشتباهی دادید. اجازه بدهید من زنگ بزنم تا ببینم گوشی شما زنگ می‌خورد یا خیر. او به تلفن بنده زنگ زد و وقتی تلفن من زنگ خورد راحت شد.

ما با ایشان تا سه چهار سال مرتب در ارتباط بودیم، اما بعد از آن دیگر خبری از ایشان نشد.

قضایایی که بنده نقل کردم خاطره‌های بنده بود. وقتی کلمه خاطره به میان می‌آید، آن لطیفه به یادم می‌آید. می گویند کسی خیلی جوک می‌گفت. او برای اصفهانی‌ها و کاشانی‌ها و قمی‌ها و تبریزی‌ها جوک می‌گفت.

او یک مرتبه کنار بیت الله الحرام توبه کرد و گفت: من دیگر برای کسی جوک نمی‌گویم. همین که کنار بیت الله الحرام ایستاده بود، یک مرتبه آقایی آمد و از او پرسید: قبله کدام طرف است؟! او گفت: خدایا من توبه کردم جوک نگویم، اما خاطره که می‌توانم بگویم!!

مجری:

حاج آقا لذت بردیم، خیلی ممنون.

آقای سجاد اکبری:

دست شما درد نکند.

مجری:

حسن ختام برنامه باشد. دوستان اشاره می‌کنند که قرعه کشی آماده شده است و قرار است که در محضر حاج آقا قرعه کشی انجام شود.

من خدمت بینندگان عزیز توضیح بدهم هرکسی که پیامک را ارسال کرده است، یک کد دریافت می‌کند و سیستم خود به خود قرعه کشی را انجام می‌دهد.

قرعه کشی سیستمی خواهد بود و الآن هم تصویر می‌آید. حاج آقا بسم الله بفرمایید تا قرعه کشی را انجام دهیم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

بسم الله الرحمن الرحیم.

مجری:

پنج نفر به شماره‌های 1049، 1007، 1013، 1035، 1006 برنده قرعه کشی هستند. عزیزانی که این کدها به آنها ارسال شده است، برنده قرعه کشی می‌شوند.

آقای سجاد اکبری:

ان شاءالله هر جایزه‌ای به آنها اهدا می‌شود، مبارکشان باشد.

مجری:

شاید دوستان پشت صحنه هم باشند، زیرا دوستان خیلی در تکاپو بودند از حاج آقا عیدی بگیرند.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

مشخصات افراد هست. اگر افرادی از اتاق رژی باشند اسمشان خط می‌خورد و جریمه هم می‌شوند.

آقای سجاد اکبری:

دوستان پشت صحنه اگر برایشان کد ارسال شده است هرچه زودتر پس بگیرند، زیرا حاج آقا جریمه گذاشتند.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

عزیزانی که برنده شدند شماره حساب بانکی می‌دهند و جوایز برایشان واریز می‌شود.

مجری:

حاج آقا حسن ختام برنامه دعا بفرمایید.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

خدا را به آبروی امیرالمؤمنین سوگند می‌دهیم فرج مولایمان حضرت بقیة الله الأعظم را نزدیک کند و همه ما را از یاران خاص و سربازان فداکار و شهدای رکابش قرار بدهد.

خدا را به آبروی امیرالمؤمنین سوگند می‌دهیم رفع گرفتاری از همه گرفتاران بنماید و بر همه بیماران شفای عاجل عنایت کند.

کسانی که در داخل و خارج بر ما رحم نمی‌کنند و فتنه انگیز هستند، اگر قابل هدایت نیستند محو و نابود و مضمحل بگردان.

خدایا کسانی که در هر لباس و منصبی برای اهلبیت زحمت می‌کشند موفق و مؤید بدار. خدایا ما را در دنیا و آخرت از محمد و آل محمد جدا نفرما.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

آقای سجاد اکبری:

حاج آقا خیلی ممنونم از لطفتان، خداوند به علم و نفس و کلامتان برکت عنایت کند. آقای صفایی به شما هم خداقوت می گویم. خدا خیرتان بدهد. اجازه بدهید مصرع‌هایی را تحت عنوان حسن ختام تقدیم شما و بینندگان عزیز کنم.

گفتم که علی، گفت: بگو سرّ الله

گفتم که علی، گفت: بگو عین الله

گفتم که به وصفش چه بگویم، گفتا

لا حول و لا قوة إلا بالله

خیلی ممنون و متشکرم از اینکه تا لحظات پایانی ویژه برنامه «خورشید کعبه» بیننده ما بودید. ان شاءالله که حال دلتان همیشه خوب باشد.

ان شاءالله این ویژه برنامه به مدت سه شب ادامه دارد. افتخار می‌کنیم به همراهی شما و داشتن مخاطبینی چنین عزیز و دلسوز و پروپا قرص و فرهیخته. تا قسمتی دیگر از این ویژه برنامه شما عزیزان را به خداوند متعال می‌سپاریم. یا علی مدد

مجری:

بنده هم تشکر می‌کنم از شما بینندگان و همراهان عزیز و ارجمند. از همه شما عزیزان التماس دعای فرج و دعای خیر داریم. در این لحظات شب جمعه برنامه را با این دعای خاص شب جمعه به پایان برسانیم:

یا دائم الفضل علی البریة یا باسط الیدین بالعطیة یا صاحب المواهب السنیة صل علی محمد و آله خیر الوری سجیة و أغفر لنا یا ذا العلی فی هذه العشیة

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

 


خورشید کعبه - ویژه برنامه ولادت حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام>

ولادت مولود کعبه فضائل اهل بیت ع معرفت سیر و سلوک خلافت شعر خوانی ماه رجب سیزده رجب پاسخ به شبهات وهابیت رهبر شجاع آیت الله قزوینی