شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج)
کاوش - پاسخ به شبهات باستان گرایان درباره تاریخ اسلام

قسمت اول برنامه کاوش با کارشناسی حجت الاسلام والمسلمین دکتر روستایی


  

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 برنامه کاوش

تاریخ : 17/11/1401

موضوع : بررسی شبهه خشونت و ترور توسط پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله وسلم

 مجری:

 اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم واحشرنا معهم واالعن اعدائهم 

السلام علیک یا جبل الصبر یازینب الکبری سلام الله علیها

عرض سلام و احترام خدمت شما بینندگان جان عاشقان ومحبین حضرات آل الله صلوات الله علیهم اجمعین در هرنقطه ای از جهان

عرض تسلیت و تعزیت دارم شام رحلت شهادت گونه حضرت زینب کبری سلام الله علیها را به محضر مولایمان حضرت بقیه الله ارواحنا فداه و همچنین خدمت شما دوست داران و عاشقان حضرتشان ، انشااله که به زودی زیارت آن بانو درمدینه دمشق نصیب و توفیق همه عزیزان بگردد.

خب در خدمت شما هستیم با اولین قسمت از سری برنامه های کاوش ، ویژه پاسخ به شبهات باستان گرایان در شهر مقدس قم و در جوار کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها و از«شبکه جهانی حضرت ولی عصر عج الله تعالی فرجه الشریف »

خب خیلی وعده داده بودیم به دوستان عزیز و گرامی که مشتاق بودند که این برنامه را پیگیری میکردند و سراغ جناب استاد روستایی را هم میگرفتند وبه دلایل متعدد برنامه عقب افتاد و ان شااله از این هفته دوشنبه شب ها در خدمت شما هستیم و درخدمت کارشناس ارجمند جناب حجت الاسلام والمسلمین دکتر روستایی ویژه پاسخ به شبهات باستان گرایان

جناب استاد سلام علیکم خیلی خوش امدید

کارشناس:

 علیکم السلام ورحمه الله ، بنده هم خدمت همه بینندگان « شبکه جهانی حضرت ولی عصر ارواحنا له الفدا » عرض سلام و احترام دارم و خرسند هستم دیگر بار از قاب تلویزیون میهمان خانه های این عزیزان باشم که با برنامه کاوش که مختص هست به تاریخ اسلام انشااله لحظات خوبی رو برای عزیزان خلق بکنیم ویک گفت و گوی علمی داشته باشیم .

البته ما تقاضامان این هست در برنامه مشارکت بکنند هم ازعزیزان داخل ایران و هم ازعزیزان خارج از کشور

اگر هم احیانا کسانی این شبهات در ذهنشان جای گرفته چه در قالب  کسانی که ما کلیپ هاشون رو پخش میکنیم وچه کسانی که فکر اونها در ذهنشان باشد بیاین روی خط و گفت و گو بکنند و هیچ مانعی وجود نداره

مجری :

حتما زیر نویس خواهند کرد شماره های اتصال به برنامه رو و روال برنامه رااستاد  فرمودند ما پخش کلیپ داریم کلیپ هایی از باستان گرایان و جناب استاد به ترتیب پاسخ میدهند.

خب اولین کلیپ اگر آماده هست دوستان پخش کنند و ان شاالله برمیگردیم .

 کلیپ ( شبهه):

ما خدمت شما چند چیز گفتیم  در باب این که  شکنجه و حمله نیمه شب از خود رسول الله صلی الله علیه واله وسلم شروع شد چون میدانید منشا مسلمین دو چیز هست یکی قرآن و دیگر سیرت رسول الله صلی الله علیه واله ی وسلم حالا اصحاب هم گاهی حدیثشان نقل میشود و حتی سکوت رسول الله صلی الله علیه و اله و سلم نیز نشان دهنده موافقت است اگر از رسول الله صلی الله علیه و اله ی وسلم چیزی میپرسیدند و ایشون سکوت میکرد به معنای آری و موافقت است و اجرا میکنند.

این تروریسم و نصفه شب از اونجاست ، عرض کردم به دوستمون که وقتی یک چیزی نوشتند و بردند به مجلس که شکنجه رو بردارند اون چهارتا آخوند که نمیدونم چه کاره هستند این ها گفتند مخالف اسلام است ، این ها اشاره شان به همان سر چشمه شکنجه هست که من یک موردش رو خدمت شما میاورم

صفحه 314کتاب مستطاب تاریخ نامه طبری ج4فکر میکنم با جلد سوم اشتباه گرفتم این مطالب بعینه متن کتاب است و من از خودم چیزی ابداع و اختراع نکردم یا بیام یه چیزی بگم که خدایی نکرده راست نباشه

عرض کردم یه تعدادی عرب آمدند خدمت مدینه که ما میخواهیم مسلمان شویم و حالشون خوب نبود رسول فرمودکه بروید و از شیر شترهای من بخورید حالتون خوب میشه ، این بیست ، بیست و یکی دو نفر آمدند شتربان رو پیدا کردند ، بیابان صاف این بیست و بیست و یکی دونفر شتربان رو کشتند و شترها رو راندندو خبر آمد برای رسول که شتربانت را کشتند و رسول ، علی بن ابی طالب علیه السلام را فرستاد و این ها را آوردند حضرت رسول اکرم دستور دادند چشمان این ها رو دراوردند و دستان و پاهای اینان  رو بریدند و گذاشتند توی افتاب ، خیلی هولناکه و شکنجه از اونجا شروع شد و این از نخستین شکنجه هاست که چشم رو در بیاری و دست را هم ببری و بگذار ی توی خاک تا بمیره ، بیست و دونفر یا بیست نفر حالا هرچه بخاطر کشتن یک نفر .

این جلد چهارم هست واین جلد سوم گوید پس مردمانی از قبیله عرب بیامدند به مدینه ومسلمان شدند وبه مدینه بیمار شدند که آب مدینه نساختشان ، پیغمبر علیه السلام گفت با اشتربان من بیرون شوید وشیر اشتران من بخورید تا بهتر شوید عینا کلام به کلام صحبت هایی هست که من کردم در اون برنامه ، درست ؟

وآن اشتران را ریاح داشتی ، ریاح شتربان حضرت رسول صلی الله علیه و اله و سلم ، پس آن مردمان بیامدند و با ریاح همی بودند پس ریاح را بکشتند و اشتران را براندند و مرتد شدند و به قبیله خویش باز شدند.

گفتند کسب بدی نبود رفتیم و شترها را اوردیم

وپیغمبرعلیه السلام علی بن ابی طالب علیه السلام  را بفرستاد تا همه را بازآورد  پس بفرمود تا دست و پایشان ببریدند . خیلی هولناکه! رسول الله باشی شما ببینید اینهایی که نام رسول و پیغمبر رویشان هست مثل زرتشت ، صداش درست مثل این که از جان و روح بیاد بیرون به لطافت وزیبایی و محتوا بیان کند هیچ تهدیدی و هیچ خشونتی یا کنفسییوس یا بودا یا پیمبران یهود کتابهایی که من خوندم راجع به پیمبران یهود یک نفر دیدند کشته شده بدست یکی از این پیمبر ها که مهم ترین هم بوده که موسی بوده یک مشت زده که بار کرده بودندو میخواستند ترک کنند مصر را این ها ماموران رژیم بودند وحالا هرچه میگویند یک مشت زده و کشته اما این که پیامبر باشی و دست و پا ببری و یا چشم از کاسه در بیاوری.

 آقا این چه اقبالی ست جه بدبختی هست که ما دچار شدیم اگر خدا ی عالمیان آدم ها را خلق کرده خب اون کرده همه محترمند نه کسی طرف شما باشه به بهشت بره بقیه جهان برن به جهنم این داستان اینه دیگه و قتل کنی به این وضع  فرستاده ی خدا حیرت انگیزه بکشتند و اشتران برنداند وخب این رو خوندم پس بفرمود دست هاشون ببریدند و چشمهاشان برکندند و بفرمود بر زمین گرم به نیم روز به جایی از مدینه که آنرا حره خوانند وهمه بر آن زمین همی تپییدند تا بمردند واین پیش از ان بود که خداوند آیات حدود را فرستاد وچنین و چنان حدود فرستاد همون داستانی که عرض کردم حد حد میشناسه در قضاوت داره مثلا پنجاه نفر یکی را کشته همه رو نکشید این مطالبی بود که اونجا مطرح شد

مجری:

عرض سلام و خیر مقدم اولین کلیپ رو دیدیم که کلیپی نسبتا طولانی و دارای شبهات متعددی نیز بود

اول این که سیره پیامبر را این میداند که ایشان سر منشا ترور و خشونت بوده اند واین امر را نسبت میدهند به آقا رسول الله !

ابتدا ببینیم سیره رسول الله صلی الله علیه و اله و سلم در برخورد با مخالفین چه  بوده، اصل داستان چه بوده و پیامبر بر چه اساس این گونه مجازات کرده اند یا شکنجه کرده اند و بازهم میپردازند به خشونت در کتاب مقدس یعنی شبهات متعددی مطرح شده این جا و میشنویم پاسخ تفصیلی جنابعالی رو

کارشناس:

ببینید ایشان میایند واز یک تاریخ نامه طبری که منسوب به بلعمی هست یک گزارشی رو نقل میکنند دقت کننید منسوب به بلعمی و بدون بررسی سندی اون گزارش و بدون بررسی اون گزارش که سیره تاریخ پژوهی و بدون بررسی سیره پیامبر در مواجهه با مخالفین سریعا قضاوت میکند، وبعد می اید از زرتشت و انبیا الهی در مقابل پیامبر اسلام استفاده میکند که همگی جای تامل است .

نکته اول این است که این آقا میگوید پیامبر فردی خونریز بوده است و سر منشا همه خونریزی ها پیامبر بوده است واشاره ای بصورت کامل به جرم آن افراد نمیکند ، سوای این که ملاک ها ی تاریخ پژوهی را بررسی نکرد ، من اجازه میخوام عباراتی که ایشون خوند رو برای مردم بخوانم ، این همان تاریخ نامه طبری است : پس مردمانی از قبیله عرب بیامدندبه مدینه و مسلمان شدند و بیمار شدند که آب مدینه نساختشان ، پیغمبر علیه السلام گفت با اشتر بان من بیرون شوید و شیر شتران من  میخورید تا بهتر شوید و آن اشتران را ریاح داشتی پس آن مردمان بیامدند و با ریاح همی بودند پس ریاح را بکشتند و اشتران را براندند و مرتد شدند و به قبیله خویش باز شدند وبعد پیامبرآقا امیر المومنین را فرستاد و ادامه ماجرا......

ببینید هیچ سندی در این جا ارائه نشده است آیا اساسا گزارشی که هیچ سندی در مورد آن ارائه نشده است چه چیزی در مورد ان میتوانیم بگوییم ؟

آیا میتواند اعتبار داشته باشد ؟

بله همه تاریخ پژوهان بر اساس سند مطالب را ذکر نمیکنند ولی بهر حال در تاریخ پژوهی باید این مساله را ردیابی کنیم که آیا این مساله با شخصیت تاریخی اون فرد اساسا سازگار هست یا نیست ؟ آیا عملی که اون فرد انجام داده در اثر چه چیزی بوده است ؟

این افراد کسانی بودند که محارب بودند و آمدند ایجاد رعب و وحشت کردند و این افراد دزدی کردند و این فرد را کشتند . آیا اساسا کشتن تعداد افراد که بطور مثال ایشان گفتند بیست یا بیست ودو نفر که حتی این تعداد نیز در این جا نیامده است ، ایا این مدل پرداخت به این مساله درست است ؟

ببینید ما  برگردیم برویم و بررسی کنیم ببینیم این آمار و ارقام ایا درست است یا خیر ؟

 اولا ببینید در کتاب آقای طبری عبارات متعددی وجود دارد : درمورد شتران ابن صدقه در تفسیر طبری در تاریخ طبری شاید به این لفظی که آقا خواند نیست ولی اجازه بدید من این مطالب رو پی بگیرم ، ببینید اینها چی بوده ماجراشان ؟حالا بعد بررسی میکنیم که آیا این مطالب درست یا نیست یک عبارت این است : عن انس ، حالا با این انس کاردارم : قدم ثمانیه نفر امدند و مسلمان شدند و مشکلاتی برایشان پیش امد و این ها رو پیغمبر بهشون فرمودن  بروید پیش شتران صدقه و موادی را  بخورید و بعد این ها آمدند این کارها را انجام دادند و بعد آمدند راعی شتر ( یعنی شتر بان ) را کشتند  وشتران را بردند  ودراین جا داره رسول خدا فردی را فرستاد دراین جا علی بن ابی طالبی در کار نیست ، دست و پاشون قطع شد والی آخر ......

دراین جا سند چیه ؟ اوضاعی،  علی بن سهل عن ورید بن مسلم ، اوضاعی ، یحیی ابن ابی کثیر عن ابی عنابه عن انس  که حالا این اوضاعی در مکتب تاریخی شام است و مکتب تاریخی شام با دشمنی با اهل بیت علیهم  السلام شهره اند واین انس درباره اش خواهم گفت که مورخ دربار چه کسی هست پس این جا بیست یا بیست و دونفر نیست و سندش نیز مشکل دارد

حالا می رویم سراغ روایت بعدی ولید ، علی ، ولید، سعید ، قطاده ، انس؛ چهارده نفر از عرینه وسه نفر از اکب یعنی هفده نفر پس باز بیست یا بیست و دونفر نشد. می گوید این ها این گونه بوده اند وبعد خدا آیه نازل کرد که جزای محاربه با خدا ورسول این است یعنی اصلا بحث خشونت طلبی و شکنجه نیست ، ببینید شما در هر آیینی و در هر قانونی مجرم یک مجازاتی داردببخشید شما درایین زرتشت مجرمین هیچ مجازاتی ندارند، حالا ما اوستا را هم بررسی میکنیم ، آیا مجرمین در زرتشت به اینان کاری ندارند ، اگر این گونه باشد که هرج و مرج میشود، هر کس مال هر کس را بدزد و هر کس هر خلافی انجام بدهد و هیچ کس به ایشان کاری نداشته باشدو بگوییم افرین کار خوبی کردی .

پس اولا آمار و ارقام که امار ارقام درستی نیست و بعد ایشون مطلبی را ذکر میکند بدون بررسی سندی، بدون این که بببیند این مطلب آیا با شخصیت تاریخی فرد سازگار است یا خیر ؟بدون این که بررسی کند و ببینید این افراد بخاطر محاربه کشته شده اند یا بخاطر قتل کسی ؟

یک زمانی شما میگویی بخاطر یک نفر بیست نفر را کشتم ، که در اینجا اسلام میگوید النفس بالنفس، یک نفر در مقابل یک نفر ؛ نکته بعدی این است که حتی سیره و روش رسول خدا نیز دست و پا قطع کردن نیست، ببینید ما یک روایتی را خدمت شما عرض بکنم از کتاب نهج البلاغه که امیر المومنین سلام الله علیه در روزی که ابن ملجم ایشون رو ضربت زدند وصیتی که ایشون میکنندببینید چی هست؟کتاب نهج البلاغه تحریر دکتر صبحی صالح در صفحه 421امده است:انظر وانا اذا مت زمانی که من از دنیا رفتم دقت بکنید این شخصی که به من ضربه زده است فاضربوه ضربه بضربه این فرد یک ضربه زده است شما نیز یک ضربه بزنید و لا تلبسوا برجل ، مثله نکنید ، دست و پایش را قطع نکنید فانی سمعت رسول از رسول خدا شنیدم ایاک و المثله ولو بالکلب العقول حتی سگ هار را مثله نکنید در مقابل یک فرد ضربه بضربه یک ضربه زده شما نیز یک ضربه بزنیدشاید حتی فرد نمیرد، قران نیز میگوید النفس بالنفس ، پیامبر برفرض این که این کا را کرده باشد از باب محارب بودن اینهاست خب آقا شما تاریخ طبری را دیدی اما تفسیر طبری را ندیدی در کتاب تاریخ نامه امده اینان آمدند کشتند و شتران را براندندو مرتد شدند (اشاره به ارتداد) این جا بحث ارتداد امده توی منابع دیگر که ازشون قرائت کردم داره که بحث محاربه است ماجرا یعنی صرفا مرتد بودن نیست یک کسی ممکن هست حتی مرتد نباشدو حتی بحسب ظاهر مسلمان باشد و این فرد بیاید و غارت بکند و رعب و وحشت ایجاد بکند حالا در شهر یابیابان که احکام متفاوتش را در منابع اسلامی بررسی کردن این جا جرم خاص خودش را داره بله کسی که محارب باشد چندتا مجازات برایش در نظر گرفته اند که یکی از ان موارد قطع دست و پا است اصلا بحث شکنجه نیست که بدون سند وآمار این گونه صحبت میکند.

ما دو نکته را باید بدانیم ابتدا این که باید ببینیم قرآن پیامبر را چگونه معرفی میکند چون که ایشون میخواهد بگوید بله پیامبر خشونت طلب است و تمام کشت و کشتار ها از ایشون شروع شده ما قران را از روی نرم افزار باز میکنیم  قران میگوید وما ارسلناک الا رحمه للعالمین ما شما را مایه رحمت قرار دادیم کجا شکنجه ؟

بله اصحاب پیامبر یک شاخص داشتند : اشدا علی الکفار رحما بینهم  تازه اون اشدا علی الکفار بعد از تلاش برای هدایت افراداست ، پیامبر آن قدر برای هدایت افراد تلاش میکرد که خداوند آیه نازل کرد که ما قران را نازل که تو خودت را به مشقت بیندازی ، آیه را بخوانیم برایتان اول آیه رحمه للعالمین :آیات متعددی با این واژه امده که ما این را خدمتتان میخوانیم :و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین ایه 107 سوره انبیا یا در ایه 4 سوره قلم وقتی خداوند در مورد پیامبر صحبت میکند میگوید : انک لعلی خلق عظیم  شما اخلاق بسیار نکویی داری ، خلق صیغه مبالغه است . خداوند به پیامبر دستور داده اگر شما قسی القلب باشی لن فظوا من حولک پیامبر نستجیر بالله اگر بخواهد ریاست بکند باید به این پایین باشد، فبما رحمه من الله لنت لهم و لو کنت غلیظ القلب اگر بد اخلاق و غلیظ القلب باشی لن فظوا من حولک فاعفوا عنهم و استغفر لهم الی آخر

ببینید این چیزی است  که قرآن در مورد پیامبر نقل میکند .

آیاتی که میگوید النفس بالنفس و العین بالعین چشم در مقابل چشم و دست و پا در مقابل دست و پا این موارد از باب قتل است نه این که یک نفر درمقابل بیست نفر ، ولی اگر از باب محاربه باشد قضیه فرق میکند ، علمای اسلامی امده اند این طور گفته اند .

 حالا کاری نداریم ممکن است من یک نقدی به این گزارش داشته باشم اما بطور کلی شما بیا تفسیر طبری را هم بخوان و بگو که تفسیر طبری میگوید :جزا الذین بما یحاربون  که اینجا بحث بحث محاربه است وراوی ادامه میدهد همین انس میگوید فارتدوا عن الاسلام قتل الراعی شتربان را کشتند شترها رابردند  اخافوا السیبل امدند ایجاد رغب و وحشت کردند دربین مردم و اصابوا الفرج الحرام مرتکب فحشا شدند جرم های متعدد انجام دادند بعد هم ایه این است انما جزا الذین یحاربون الله والرسول ویسئون فی الارض فسادا میگوید اینها درمورد اینها نازل شده است خب اینها این همه کارکردند  خب جناب مشیری اگر کسی بیاید اموال شما را بدزد ، ازآیین شما برگردد، نگهبان شما رانیز بکشد و بعد یک محله را غرق کند وبرای مردم ایجاد رعب و وحشت کند و بعد بیاید مرتکب فحشا هم بشود نمیگویم نسبت به ناموس شما  نسبت به یکی ازنوامیس ، شما براش کف میزنی ، جه کا رمیکنی ؟ اگرمجازات کردی کسی حق دارد به شما بگوید چرا این کار را کردی ؟ بالاخره هردینی و هر آیینی و هر کشوری قانون خاص خودش را دارد این ازاین مساله؛

اما نکته قابل تاملی که وجود دارد در مورد این گزارش ، روایتی است که در صحیح بخاری آمده است زیرا که این ماجرا در صحیح بخاری نیز امده است؛ ببینید ما در تاریخ یک شخصیتی داریم به نام حجاج بن یوسف ثقفی که این فرد به خونریزی مشهور و معروف است وبا اهل بیت علیهم السلام نیز رابطه بسیار بدی نیز دارد وازآن سمت وقتی از دنیا میرود جمعیت فراوانی ازن و مرد و کودک در زندان این مرد حضور دارند وحتی نیز عده ای از اینان نیز عریانند.

 ببینید مرور الذهب مسعودی را جلد 3 صفحه 138بحث مرگ حجاج را مطرح میکند که حجاج کجا از دنیا رفت میگوید این فرد بیست سال برمردم عمارت کرد عده ای را با شکنجه کشت ودرلشکریان نیز عده ا ی که حدود صدو بیست هزار نفر بودند نیز کشت و ایشون میگوید مات و فی حبسه خمسون الف رجل و ثلاثون الف امراه در زندان این آقا پنجاه هزار نفر مرد و سی هزار زن بوده اند منهن از این بانوان شانزده هزار نفر مجرده عرب به مجرده به کسی میگوید که بدون لباس باشدو کان یحبس النسا و الرجال فی موضع واحد و زنان و مردان را در یکجا نگه داری میکرده است. شما ببینید آدم حالش بد میشود هشتاد هزار نفر زندانی و شانزده هزار نفر به این صورت بعد میگوید که زندان این آقا سقف نداشت که مردم را بپوشاند من الشمس از گرمای خورشید درتابستان ولا من المطر و البرف فی الشتا از سرما و برف در زمستان و کان له غیر ذلک من العذاب و میگوید عذاب های زیادی داشت که ما این را درکتاب اوسط اوردیم ، خب حالا آقای حجاج با این ویژگی ها در کجای داستان قرار دارد؟

 این صحیح بخاری هست چاپ بیت الافکار دوندی چاپ های تک جلدی دراین جا وقتی این روایت نقل میشود که بله از انس هم هست که بله گروهی آمدند از قبیله عرینه و گفتند آونا  مارا مسکن بده و اطعمنا غذا بهمون بده  وزمانی که حالشون خوب شد گفتند هوای مدینه بد است و پیامبر فرمودند بروید و از شیر شتران استفاده کنید رفتند وراعی شتر را کشتند والی آخرو بعد ادامه اش همه این حرف ها را که این آقا دارد نقل میکند ودر ادامه اش یک حرفی دارد به نقل از آقای سلام، سلام کیه ؟سلام بن مسکین یکی از راویان است سلام بن مسکین میگوید فبلغنی ان الحجاج قال الانس حدثنی باشد عقوبه عاقبهم النبی بدترین عقوبتی که پیامبر انجام داده چی بوده است ؟فحدثوه بهذا انس امد این را گفت  بعد این خبر به حسن بصری رسید حسن بصری گفت کاش نمیگفت !!!!!

ببینید حرف من چی هست ؟یک آدم خونریز و شکنجه گر مثل حجاج بدنبال یک داستان جعلی هست تا با استفاده از آن محملی برای توجیه خونریزی ها خویش پیدا کند واز انس میخواهد و انس نیز نظرش را تامین میکند این یک علامت سوال هست ، این به ذهن نمیرسدچرا آقای مشیری به این توجه نمیکنی ؟چرا فلش را به سمت رسول خدا میبری؟ ببینید یک پژوهشگر روشمند وعلمی بحث میکند این که شما بگویی رسول خدا جرم کرده حرف و سخن درستی نیست ، شما چرا رسول خدا را از قرآن نمیبینی؟

حالا من از یک گزارش دیگر بگم و انشاالله بروم سراغ بخش های دیگر ببینید در مدینه مایک فردی را داریم به نام عبد الله ابن ابی که رئیس منافقان مدینه است و رابطه خوبی نیز با یهود داردو حتی در جنگ احد یک سوم لشکر را با خود برگرداند  وشدیدا سر ناسازگاری داشت این آقا ، جابر بن عبدالله انصاری میگوید غزوه ای بودیم با پیغمبر ومردی از مهاجرین با انصار درگیر شد که حالا در گیریشان را ذکر میکند و داد و بیداد و سرو صدا و رسول خدا پرسیدند چه شده است ؟گفتند درگیری صورت گرفته است دراین جا آقای عبدالله ابن ابی برگشت گفت لئن رجعنا الی المدینه لیخرجن اعز من اذل آقا اگر برگردیم به مدینه یک عده را ذلیل میکنیم و بیرون میکنیم خبر به پیامبر رسید عمر لعنه الله علیه گفت دعنی اضرب عنق هذا المنافق  آقا اجازه بده گردن این منافق را بزنم  این آقا فردی هست که به طور ضمنی پیامبر و مهاجرین را به گونه ای تهدید میکند  پیامبر فرمودند ولش کن لا یتحدث الناس ان محمدا یقتل اصحابه من نمیخواهم که مردم بگویند دارد اصحابش را میکشد با این که دشمنی این آقا ثابت و اشکار هست و یا مثلا در ماجرای هاتب بن ابی بلطعه که نقشه جنگ را لو میدهد بازهمین ماجرای دعنی اضرب عنق هذا المنافق تکرار شد حالا کار نداریم که گوینده چه مقدار  این گفتار خویش را دارد درست میگوید یا خیر ، خب دراین جا ماجرای مشابهی به وجود امد آیا پیامبر اورا کشت اتفاقا طبق نقل قول ها امیرالمومنین را فرستاد به دنبالش زبیر را نیز فرستاد به دنبالش ، این فرد نقشه جنگ را نوشته بود داده بود به یک خانمی رفتند این خانم رو دستگیر و اوردند و معلوم شد که هاتب بن ابی بلطعه گفته است به او این کار را بکن خب آیا پیامبر او را کشت ؟ خیر

پیامبر شکنجه گر نیست ، بله اکر کسی جرمی را مرتکب بشود او را مجازات میکند و یا وقتی می آییم و تاریخ را بررسی میکنیم می بیینیم پیامبر کلا یک نفر راکشته است و آن نیز در جنگ احد بوده است طبق بعضی از نقل قول هایی که وجود دارد این را آقا روتیمی در جلد 8 .........صفحه 78 میگوید والنبی کان اکمل الناس فی هذه الشجاعه پیامبر کامل ترین بود شجاع ترین بود در جنگ و لم یقتل بیده الا ابی خلط اون هم قتله یوم الاحد  اون رو هم در جنگ احد کشت نه این که گذاشت در مقابل یک نفر بیست نفر را کشت و دست و پاشون رو قطع کرد و گذاشت تشنگی بکشند و بمیرند واز این حرفها  واین گونه نیست .

این رو من معتقدم کار انس هست

مجری :

ممکن است این تحریف باشد و حتی در خود واقعه احد اون وحشی عموی پیامبر را شهید کردند و حضرت حمزه علیه السلام را مثله کردند

کارشناس:

پیامبر چی گفت به وحشی  قید وجهک عنی نبینمت فقط اومد مسلمان شد پیامبر فقط همین رو گفت قید وجهک عنی .

 با این که وحشی مسلمان درستی هم نبودوداخل استخر شراب مرد، نه اورا مجازات کردپیامبر و نه هنده را مجازات کرد . با این که هنده دستور داده بود و به وضع خیلی بدی حمزه را مثله کردند ، آمد بعضی از اعضای حضرت حمزه را که برید اعضای حضرت را به عنوان گردن بند به گردنش انداخت . خب پیامبر این کار را نکرد ، سیره پیامبر را درست روایت کنید حرف ما این است بنابراین حرفی که این آقا میزند کاملا نادرست است اگر فرصت داریم موارد دیگری را نیز بگوییم

مجری :

اجازه بدید که یک تنفس داشته باشیم و بخش های دیگری از این داستان را بررسی کنیم.

میان برنامه

مجری :

خیلی خوش امدید به برنامه  کاوش از «شبکه جهانی ولیعصر » که قسمت اولش رو تقدیم شما میکنیم، ویژه پاسخ به شبهات باستان گرایان ؛

در بخش اول برنامه کلیپی پخش شد و یکی از باستان گرایان در یکی از شبکه های ماهواره ای اتهاماتی را وارد کرد و شبهاتی را راجع به رسول خدا مطرح کرد. خب جناب آقای دکتر روستایی از منابع متعدد ، اصل ماجرا و از لحاظ تاریخی این واقعه را بررسی کردند .

خب جناب دکتر روستایی بفرمایید در منابع شیعی این واقعه چگونه امده است ؟بعد هم اون واقعه خشونت در کتاب مقدس و اوستا را که ایشون سعی کردند برئ کنند آنرا هم بررسی کنید؟

کارشناس :

ببینید آیه قرآن راجع به محارب چه میگوید قرآن چند مجازات را برای محارب قرار  میدهد حالا ببینیم این مجازات هایی که در قران امده است با آن روایاتی که در صحیح بخاری و تاریخ نامه طبری آمده است همخوانی دارد یا خیر ؟یا این که افزودنی هایی در آن هست ؟

انما یحاربون الله و رسوله و یسئون فی الارض فسادا ان یقطعوا او یصلبوا او تقطعوا ایدیهم و ارجلهم من خلاف او یعفوا لهم فی الارض ذلک خزی لهم فی الدنیا و فی الاخره عذاب الیم کسانی که محارب شناخته میشوند این افراد یا باید کشته شوند یا این که به دار آویخته شوند یا این که دست و پاشان بصورت مخالف قطع شود یا تبعید شوند ، این که کور شوند وزبان به زمین بکشند نداریم .

اما نسبت به منابع شیعی در کافی شریف آمده است

باب حد المحارب : محمد بن یحیی _ احمد بن محمد عن علی بن حکم و حمید بن زیاد وابن سماعه عن غیر واحد من اصحابه جمیعا عن عوام 

حال کاری به سند روایت نداریم این روایت می رسد به امام صادق علیه السلام . میگوید گروهی از بنی ذقه امدند محضر رسول خدا و مدتی پیش ایشان بودند و بعد از مدتی گفتند فقالوا اخرجنا من المدینه مارا ازمدینه بفرستید برویم فبعث بهم الی ابن الصدقه یشربون من اموالها و یاکلون من الوانها فلما برئوا خلاصه اینها زمانی که خوب شدند قتلوا ثلاثه ممن کانوا فی الابل  سه نفر را کشتند فبلغ رسول الله فبعث بهم علیا فهم فی واد قطعه لا یقدرون علیها لایخرج منها  پیامبر امیر المومنین علیه السلام را فرستاد وآن ها در جایی بودند که نمیتوانستند از آن جا خارج شوند ، خلاصه حضرت اونها را دستگیر کرد و اوردند و پیامبر هیچ مجازاتی نکرد تا این آیه نازل شد انما جزا الذین یحاربون الله و رسوله ویسئون فی الارض فسادا ان یقتل و الی اخر فختار رسول الله من القطع  رسول خدا قطع را انتخاب کرد فقطعوا ایدیهم و ارجلهم من خلاف  در این جا این حکم اجرا شده است و این که چشمانشان کور شده باشد ویا چیز دیگر نداریم همین . دستگیر شده اند وآیه نازل شده است و بر اساس آیه مجازات شده اند ، چند مجازات وجود دارد و پیامبر این مجازات را انتخاب میکند و دقیقا طبق مفاد آیه قرآن عمل میشه وآن هم به عنوان محارب نه به عنوان آدم کشی که اگر برطبق این عناوین دیگر مثل آدم کشی یا دزدی باشد النفس بالنفس اجرا میشود و در این جا عنوان محاربه و ویژگی های محارب براین ها صدق میکند و برای اونها مجازات محاربه در نظر گرفته میشود .

اما نسبت به اوستا ایشون یک سری ادعا دارد در مورد عدم خشونت در اوستا ، ما به بررسی اوستا میپردازیم،  کهن ترین سرودهای ایرانیان آقای جلیل دوست خواه  پژوهش کرده اند در صفحه 301بخش یشت ها کرده ی 6ایه 21و22:از هوشنگ پیش دادی میگوید بعد عبارت را ببینید : من را این کامیابی ارزانی داد که من بزرگترین شهریار همه ی کشورها شوم که بر همه دیوان ومردان دروند و جادوان و پریان و کری ها و کریه ها ی ستمکار چیرگی یابم که دوسوم از دیوان مرزندی و دروندان ورن را بر زمین افکنم ؛ این جا صحبت از کشتن دو سوم دیوان مرزندی و دروندان ورن است . حالا مرزند یعنی چی ؟ ورن یعنی چی ؟

دانشنامه مرزیستا که واژه نامه توضیحی ایین زرتشت است مازنه ( مرزند که اونجا گفت ) : سرزمین دیوان مازندرانی  مازندران یکی از استان های شمال ایران در سحل دریای خزر است که در قدیم محل دیوان دانسته شده است بعد در اوستا اکثرا از دیوان مازندران تحت عنوان مشرکین مازندران یاد شده است که نشان میدهد آنان هنوز به دین زرتشتی در نیامده و پیرو دین قدیم بو ده اند . اون جا دارد میگوید  من دو سوم این  مشرکین را بکشم . خب در تاریخ نامه طبری هم نوشته شده بود این ها مرتد شده اند و پیامبر نیز بر اساس ارتدادشان اینان را کشت . اما ورن کجاست ؟ورن همان سرزمین دیلم یا گیلان است که در اوستا جای دیوان ودروغ پرستان دانسته شده است .پس هم دیوان مرزندی و هم دیوان ورن را میخواهد بکشد اون هم دو سوم ، حالا چطور شد در این جا چیزی نیست ولی در جایی که بیست نفر را برفرض بخاطر ارتداد میخواهند بکشند به چشم می آید .

اما ایشون گفت من بررسی کردم ودیدم تنها حضرت موسی در بین انبیا بنی اسراییل فقط یک نفر را کشته است و آن هم یک کشت زده و یک نفر را کشته است و حال بررسی میکنیم ببینیم آیا این گونه هست یا نه ؟

ببینید در صفر تثنیه فصل 20ایه 16: اما از شهر های این امت هایی که یهوه خدایت تو را به ملکیت میدهد هیچ ذی نفس را زنده مگذار بلکه ایشان را بالکل هلاک ساز  خب این یک آیه ای هست که ایشون در کتاب مقدس ندیده است باز در جای دیگر میگوید که :با مدیان بطوری که یهوه موسی را امر فرموده بود جنگ کرده همه ذکوران را کشتند و بنی اسراییل زنان مدیان و اتباع ایشان را به اسیری بردند و جمیع بهایم و جمیع مواشی ایشان را غارت کردند و جمیع شهر ها و ساکن قلعه ها ی ایشان را به آتش سوزانیدند .  این هم یک مورد دیگر .

صفر اعداد فصل 31 ایه 1:و موسی به روسای لشکر یعنی سرداران هزاره ها و سرداران صدها که از خدمت جنگ باز آمده بودند غضبناک شد و موسی به ایشان گفت آیا همه زنان را زنده نگه داشتید پس الان هر ذکوری از اطفال را بکشید و هر زنی را که مرد راشناخته با او همبستر شده باشد بکشید و از زنان هر دختری را که مرد را نشناخته و با او همبستر نشده برای خود زنده نگاه داریدواز انسان زنانی را که مرد را نشناخته بودند سی و دو هزار نفر بودند . این همه کشت و کشتار را ایشون ندیده .

خب ایشونی که از کتاب مقدس میگوید نباید یه بررسی دقیقی داشته باشد و یک همچین ادعایی بکند .

مجری :

در واقع میخواهد این گونه وانمود کند که قبل از پیامبر اسلام هیچ خشونتی نبوده است و همه ی ادیان بدون خشونت بو ده اند و همه ی خشونت ها از پیامبر  اسلام شروع شده است  

حال به سراغ تماس ها میرویم :

اولین تماس آقای امین از تهران : شما که میگویید در زمان حجاج هشتاد هزار نفر زندانی بوده اند مگر آن زمان و آن شهر چقدر جمعیت داشته که هشتاد هزار نفر زندانی بوده اند ؟

پاسخ کارشناس:

شما عبارت راببینید و این عبارت رو دوستان نمایش بدهند حال سوال آیا در کتاب مرور الذهب گفته همه مال اون شهر بوده اند ؟

سوال دیگر : در مورد حکم محاربه که قانون کشور ما بر گرفته از فقه تشییع هست ماده 279 مصوب 1/2/92گفته محاربه عبارت است از کشیدن سلاح به قصد جان ، مال یا ناموس آنها یا ارعاب آنها که به نحوی که موجب ناامنی در محیط گردد. هرگاه کسی با انگیزه شخصی به سوی یک یا چند شخص سلاح بکشد و عمل او جنبه عمومی نداشته باشد و یا کسی که بر روی مردم سلاح بکشد در اثر ناتوانی موجب سلب امنیت نشود محارب محسوب نمیشود . حالا شما حساب بکنید یک جمعیتی آمده اند بیرون و خواسته ای دارند و رو برویشان نیروهای مسلح ایستاده اند در این جا ناامنی از قبل ایجاد شده است حالا یک فرد در اثر ناتوانی در برخورد با تعداد زیاد ماموران نیروی انتظامی سلاح خود را می اندازد آیا این فرد محارب محسوب میشود ؟

پاسخ کارشناس :

ببینید تعریف محاربه در قانون که مشخص است و هم چنین تعریف محاربه در فقه ؛ ما از زمان شیخ طوسی جمع کردیم و بیان نمودیم به طور مثال شیخ طوسی در النهایه میگویند : المحارب هو الذی یجرد السلاح وان یکون اهل الریبه فی مصر کان او غیر مصر فی بلاد شرک کان او فی بلاد اسلام ، لیلا کان او نهارا شیخ طوسی که مال جمهوری اسلامی نبود مال چند قرن قبل بود .بطور کلی کسی که سلاح بکشد گفته اند این محارب محسوب میشود حالا تشخیص این مساله با قوه قضاییه است .

امین از تهران : حاج آقا رعب و وحشت از قبل ایجاد شده است و ربطی به این آقا ندارد؟

پاسخ کارشناس :

 امین آقای عزیز فکر میکنم داریم از موضوع خارج میشویم .

امین از تهران : فکر میکنم شما جواب ندارید.

پاسخ کارشناس :

 ببینید یک موقع یک کسی آمبولانس اتش میزند که خب حکم آنرا قاضی مشخص میکند و یک موقع کسی سلاح میکشد و ایجاد رعب و حشت میکند و حکم محارب به وی میدهند این را هم فقهای خیلی قبل تر از جمهوری اسلامی گفته اند و حتی گفته اند این سلاح از باب غالب است ، حالا مردمی آمدند در کوچه و خیابان آیا این ایجاد رعب و وحشت میکند ؟ خیر نمیکند اما اگر آمدند و آتش زدند و یا کارهای دیگر وحتی سلاح بکشند یا نکشند و ایجاد رعب و وحشت کردند این جا این افراد مجرم اند و این که اسمش را محارب بگذاریم و تشخیص محاربه بدهیم و یا بگوییم قطاع الطریق هستند آن دیگر برعهده ی قاضی است .

ما دربرنامه یمان اگر کسی سوالی میپرسد میگوییم از لحاظ فقهی این است و این فقه نه اختصاص به شیعه دارد ونه سنی .

مجری:  

در حقیقت موضوع برنامه مون مربوط به شبهه ای بود که آقای مشیری راجع به یک گزاره ی تاریخی گفته بودند و کارشناس برنامه آنرا شکافتند و پاسخ دادند حالا این دوستمون چرا آمدند این گونه خارج از بحث این مساله را مطرح کردند نمی دانیم چرا ؟

سوال بعدی آقای فتحی از کرج :ببینید همه قوانین الهی یکی هست و هر آنچه که در اوستا و تورات هست در قرآن نیز هست ولی خب البته نمیتوان هر چیزی را ربط به اوستا و زرتشت داد ، این آقای مشیری نیز بلد نیست و فقط از روی کتاب میخواند ، فقط یک نکته ای هست آقای روستایی، این که شما میگویید حضرت رسول از بین انواع مختلف حکم محاربه این حکم قطع دست و پا را انتخاب کرده ، من نگاه کردم و مطالعه کردم دیدم این همان کار و همان قتلی بوده است که آنان با آن ساربان انجام داده اند.

سوال بعدی آقای محمدی از اصفهان : این آقای امین از عوامل مزدور وهابیت است و تا میشود به او وقت ندهید .

مجری :

خیلی متشکرم ، اتفاقا ما به مخالفین وقت میدهیم و میگوییم بیایید و سوال بپرسید ولی سوالی که در چارچوب باشد نه این که بحث را منحرف کنید.

کارشناس:

ما یک جمع بندی داشته باشیم ، ما یک سخن داریم با آقای مشیری و یک سخن داریم با آقای امین

آقای مشیری زیبنده هست که شما روش مند و علمی بحث بکنید و این که بدون دلیل و سند صحبت بکنید و هر چیزی را بگویید کار درست و صحیحی نیست، بالاخره ما قیامتی در پیش داریم ، آقا اباعبدالله یک جمله ای دارند میفرمایند اگر دین نداری لااقل آزاده باش .

من نمیگویم شما بیا و آیین من را انتخاب کن و حتی نمیگویم که شما مذهب حقه جعفری را انتخاب کن اما اگر مذهب دیگری نیز داری باید عالمانه و روش مند بحث بکنی این عباراتی که ایشون گفتند درست نبود ونه با قرآن سازگار بود و نه با تاریخ و نه با سیره رسول خدا ونه با اوستا .

مجری :

 باید این نکته را اضافه کنم که در چارچوب حکومت پیامبر دیگر ادیان نیز بودند و داشتند زندگی میکردند و جزیه میدادند.

کارشناس :

حتی الان هم هستند و حتی برطبق اصل دوازده و سیزده قانون اساسی این ها از حقوق خودشان برخوردارند و آیین های مذهبی خودشان را دارند.

اما نسبت به امین عزیزهم من در شبکه ولایت بودم و ایشون تماس میگرفت و سعی میکرد مطلبی را که خودش میخواهد القا کند واین کار ، کار درستی نیست ودر مورد بحث محاربه هم که ایشون مطرح کردند این مطلب در فقه اهل سنت بحث شده است و در بحث فقه اهل تشییع نیز امده است و ربطی نیز به جمهوری اسلامی ندارد اما این که در یک مورد خاصی یک موردی هست این تشخیصش با قوه قضاییه است و از ایشون خواهش میکنم در چارچوب بحث کنندو ما نیز در حد توانمان پاسخ گو هستیم.

مجری:

ضمن این که در پی سفید کردن صفحات سیاه تاریخ نیز نباشیم و حجاج را همه میشناسند، این که بگویید هشتادهزار نفر کجا جا میشوند ، این جا صفحه ی سیاه تاریخ سفید شدنی نیست .

کارشناس:

ایشون میگویند اهل اون شهر این قدر بودند ؟مومن خدا مگر شما نمیدانید حجاج حاکم عراق بود و وسعت عراق و کوفه و بصره کم نبوده و خود کوفه اساسا یک شهر مهاجر خیز است یعنی افراد دیگر از شهر های دیگر می آیند . بالاخره با یک دانش تاریخی بهتر میتوان مسایل را فهمید.

مجری :

احسنتم جناب آقای روستایی عزیز و تشکر میکنم از شما عزیزان و التماس دعای فرج دارم .

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته


  
  • رضایی

    17 مرداد 1402 - ساعت 11:33

    با سلام اینها باسنان گرا که نیستند.آتئیست هستند

    0 1
  • رضایی

    17 خرداد 1402 - ساعت 22:02

    عاااالی بود.درود خداوند بر استاد روستایی عزیز

    0 2

کاوش - پاسخ به شبهات باستان گرایان درباره تاریخ اسلام>

پاسخ به شبهات باستان گرایان تاریخ اسلام شکنجه ترور تاریخ طبری ارتداد محارب جنگ احد سیره پیامبر ص مجازات محارب در قرآن اوستا