ویژه برنامه صدیقه شهیده

ویژه برنامه صدیقه شهیده به مناسبت شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به روایت 40 روز
با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین ابوالقاسمی


 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

عنوان برنامه: صدیقه شهیده

تاريخ: 23/ 08/ 1400

استاد: حجت الاسلام والمسلمین ابوالقاسمی

مجری: آقای صفایی

قسمت:۱

آیینه رسول خدا روی فاطمه آیینه رسول خدا روی فاطمه جان وجود بسته به یک موی فاطمه با آنکه نیست از حرم مخفی اش نشان شهر مدینه گم شده در کوی فاطمه بوی بهشت گرچه محمد از او شنید با له قسم بهشت دهد بوی فاطمه ختم رسل گرفت به پهلو دو دست خویش از آن لگد که خورد به پهلوی فاطمه. توبا دمید و صدر فتاد و شجر شکست وقتی خمید قامت دلجوی فاطمه چون باب وحی سوخت پر و بال جبرئیل نزدیک شد چو شعله به گیسوی فاطمه انگار رفت طاقت دست خدا ز دست زان ضربتی که خورد به بازوی فاطمه آیات نور و پرده ظلمت خدای من دست پلیده دیو کجا روی فاطمه از یک طرف خجل شده از فاطمه علی. از یک طرف نگاه حسن سوی فاطمه میثم اگرچه فاطمه رازش نگفتمان میثم اگر چرا اگرچه فاطمه رازش نگفته ماند محسن همی شود است سخنگوی فاطمه

  بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم السلام علیک ایتها الصدیقه الشهیده

مجری:

عرض سلام و احترام خدمت شما گرامیان عاشقان و موالیان حضرات آل الله (صلوات الله علیهم اجمعین) محبین و عزاداران فاطمی (سلام الله علیها). عرض تسلیت و تعزیت دارم فرا رسیدن شهادت صدیقه طاهره حضرت  فاطمه زهرا  (سلام الله علیها)  را بر اساس روایت چهل روز به محضر حضرت بقیه الله الاعظم (ارواحنا فداه) و همچنین خدمت شما بزرگواران به همین مناسبت در خدمت شما هستیم با ویژه برنامه صدیقه شهیده (سلام الله علیها)  از شهر مقدس قم جوار کریمه اهل بیت حضرت  فاطمه معصومه (سلام الله علیها)  و از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ان شاء الله که برنامه ما مورد رضایت و عنایت خاصه. آن بانوی جلیله قرار بگیرد و شما بهره کافی و وافی را از برنامه ببرید توفیق داریم که امشب در خدمت کارشناس ارجمند مهمان گرامی جناب حجت الاسلام والمسلمین ابوالقاسمی باشیم و از محضرشان استفاده می‌کنیم آقا سلام علیکم عرض تسلیت دارم خدمت شما بفرمایید.

استاد: ابوالقاسمی

 علیکم السلام و رحمة الله اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین اللهم صل علی محمد و آل محمد عرض سلام خدمت شما بینندگان عزیز و گرامی شبکه جهانی ولی عصر (عجل الله و تعالی فرجه الشریف) عرض سلام و وقت بخیر دارم و. شهادت حضرت  صدیقه طاهره (سلام الله علیها)  به روایت چهل روز را خدمت همه بزرگواران تسلیت عرض می‌کنم خدمتتان هستم.

مجری:

 خیلی ممنون و متشکرم من سوال را این چنین آغاز کنم که اساساً فلسفه شهادت در چهل روز چیست؟ اینکه این چهل روز بنا به روایتی خوب آمده است یک ما چند روایت داریم همانطور که عزیزان مستحضر هستند روایت چهل روز داریم شصت و پنج روز داریم هفتاد و پنج روز داریم نود روز داریم اینکه خیلی هم میان شیعیان این چهل روز جا افتاده نیست بنابر نقلی هم روز ولادت امام  حسن عسکری (علیه السلام)  هم است.  می‌خواهم ببینم که فلسفه اش چیست؟ آیا واقعاً الزامی دارد که ما این روز را پاس بداریم به عنوان روز شهادت یا خیر؟

استاد: ابوالقاسمی

 بسم الله الرحمن الرحیم ما از جهت تاریخی در مورد وفات حضرت  صدیقه طاهره (سلام الله علیها)  حتی به گفته اهل سنت چند نظر داریم و نظرهایی که در هر منطقه به حسب عادات یا به حسب علمای آن منطقه رایج بوده است با منطقه دیگر فرق می کند  همین الان در عراق روز چهلم یکی از عزاداری‌های بسیار رایج حضرت  زهرا  (سلام الله علیها)  است. با توجه به اینکه در آن منطقه بحث شهادت یا وفات شهادت گونه حضرت معصومه (سلام الله علیها) را ندارند و ولادت امام  عسکری (علیه السلام)  دو نقل دارد یک روزش دو روز بعد است یک نقلش دو روز بعد است یک نقلش مثل امروز است لذا آن‌ها ولادت امام  عسکری (علیه السلام) را می‌گذارند دو روز بعد برگزار می‌کنند و امروز را یا مثل امروز را شهادت حضرت  زهرا (سلام الله علیها) می گیرند اما در ایران با توجه به اینکه  با توجه به جایگاه والای حضرت معصومه (سلام الله علیها) و اینکه ما در محضر آن حضرت  (سلام الله علیها) هستیم.

و ایشان ولی نعمت ما هستند خوب آن نقل رایج‌تر و مرسوم‌تر نه از جهت قوت از جهت که به اصطلاح رواج بیشتری داشت عرفی برای ولادت امام  عسکری (علیه السلام) را مثل امروزی می‌گیرند و طبیعتاً این شهادت شهادت حضرت  زهرا (سلام الله علیها) یک مقدار کمتر نقل شد در ایران و لذا ایرانی ها کمتر به این مسئله پرداختند اگرچه حالا ما ان شاء الله روایتش را عرض خواهیم کرد روایات کمی ندارد و تعداد زیادی از علما این را به عنوان یکی از نظرات مشهور. نقل کردند پس اولین مسئله اینکه این قضیه درست  است در ایران آنقدر جا افتاده نیست الان بعد از این به اصطلاح تنظیم زمان‌ها و تقویم درست کردن و مراسمات که برگزار می شود اما در عراق جا افتاده است ولی مسئله بعدی که ما مطرح می‌کنیم ما قصدمان از این برنامه نه درست کردن دهه است نه به اصطلاح دهه سازی است آن چیزی که است برگزاری مراسمی به عنوان تکریم حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها)  با توجه به اینکه یکی از نقل‌های آن حضرت (سلام الله علیها) است و ما با توجه به ارادتی که. به آن بانوی بزرگوار داریم هرگونه بتوانیم که با ربط و چه بی‌ربط ما باید به آن حضرت (سلام الله علیها) ابراز ارادت کنیم یگانه بانوی وجود است و وقتی امروز به نقلی منتسب به آن حضرت (سلام الله علیها) است. لذا ضرورت دیدیم که حتماً این برنامه را برگزار کنیم و حداقل مقداری از مدارک مربوط به این مراسم را خدمت بزرگواران بیان کنیم خدمتتان هستم.

مجری:

 پس یک گرامیداشت و یادبودی است اشاره فرمودید به مدارک مستندات حالا بپردازیم به بحث های تاریخی از این جنبه هم حداقل بپردازیم تا ان شاء الله مباحث بعدی.

استاد: ابوالقاسمی

در مورد سندهای مربوط به قول چهل روز ، این سندها بسیار زیاد هستند از جهت روایی من بعضی از آن‌ها رو که حالا اهمیت بیشتری دارد خدمت بزرگواران عرض کنم اولینش در کتاب سلیم بن قیس است  کتاب سلیم بن قیس آمده است روایتی را از دو نفر از بزرگان شیعه نقل کرده است یکی از جناب سلمان و دیگری هم از ابن عباس. ما کتاب سلیم را که باز می‌کنیم در کتاب سلیم عبارت را به این صورت آورده است.

وصية فاطمة الزهراء عليها السلام وشهادتها

قال: فبقيت فاطمة عليها السلام بعد وفاة أبيها رسول الله صلى الله عليه وآله أربعين ليلة. فلما اشتد بها الأمر دعت عليا عليه السلام وقالت: (يا بن عم، ما أراني إلا لما بي، وأنا أوصيك أن تتزوج بنت أختي زينب تكون لولدي مثلي، وتتخذ لي نعشا، فإني رأيت الملائكة يصفونه لي.

وأن لا يشهد أحد من أعداء الله جنازتي ولا دفني ولا الصلاة علي).

قال ابن عباس: وهو قول أمير المؤمنين عليه السلام: (أشياء لم أجد إلى تركهن سبيلا، لأن القرآن بها أنزل على قلب محمد صلى الله عليه وآله: قتال الناكثين والقاسطين والمارقين الذي أوصاني وعهد إلي خليلي رسول الله بقتالهم، وتزويج أمامة بنت زينب أوصتني بها فاطمة عليها السلام).

قال ابن عباس: فقبضت فاطمة عليها السلام من يومها، فارتجت المدينة بالبكاء من الرجال والنساء، ودهش الناس كيوم قبض فيه رسول الله صلى الله عليه وآله. فأقبل أبو بكر وعمر يعزيان عليا عليه السلام ويقولان له: (يا أبا الحسن، لا تسبقنا بالصلاة على ابنة رسول الله).

ابن عبّاس مى‌گويد: حضرت زهرا عليها السّلام بعد از رحلت پدرش پيامبر صلى اللَّه عليه و آله چهل شب ماندوقتى بيماريش شدّت يافت على عليه السّلام را صدا زد و فرمود: «اى پسر عمو، حال مرا كه مى‌بينى، من تو را وصيت مى‌كنم كه با دختر خواهرم زينب ازدواج كنى تا براى فرزندانم مثل خودم باشد. و براى من تابوتى آماده كنى، كه من ديدم ملائكه آن را توصيف مى‌كردند. و بر جنازه من و دفنم و نماز بر من احدى از دشمنان خدا حاضر نشوند»

ابن عبّاس مى‌گويد: اين همان سخن امير المؤمنين عليه السّلام است كه فرمود: مسائلى بود كه براى ترك آنها راهى نيافتم، چرا كه قرآن طبق آن بر قلب محمّد صلى اللَّه عليه و آله نازل شده بوديكى جنگ با ناكثين و قاسطين و مارقين كه دوستم پيامبر صلى اللَّه عليه و آله مرا به جنگ با آنان وصيّت كرده و بر سر آن با من پيمان بسته بود، و ديگر تزويج امامه دختر زينب كه فاطمه به من وصيّت كرده بود.

ابن عبّاس مى‌گويد: حضرت زهرا عليها السّلام همان روز از دنيا رفت. صداى گريه زن و مرد مدينه را به لرزه در آورد، و مردم مانند روزى كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله از دنيا رفته بود متحيّر ماندند.

ابو بكر و عمر هم بعنوان تسليت به امير المؤمنين عليه السّلام آمدند و گفتند: «اى ابو الحسن، براى نماز بر دختر پيامبر بر ما سبقت مگير»

كتاب سليم بن قيس الهلالي نویسنده : سليم بن قيس الهلالي    جلد : 1  صفحه : 392

وصية فاطمة الزهراء عليها السلام وشهادتها قال: فبقيت فاطمة عليها السلام بعد وفاة أبيها رسول الله صلى الله عليه وآله أربعين ليلة. حضرت  زهرا (سلام الله علیها)  چهل روز بعد از پدر بزرگوارشان چهل شب زنده ماندند فلما اشتد بها الأمر دعت عليا عليه السلام وقتی که خیلی بیماریشان سخت تر شد حضرت  (علیها السلام)  علی (علیه السلام)  را خواستند وصیت ها را انجام دادند. بعد در ذیل آن روایت از ابن عباس نقل می کند که:وهو قول امیرالمومنین علیه السلام سه چیز است که من به وصیت شد لذا باید انجام می‌دادم و بعد می گوید:

قال ابن عباس: فقبضت فاطمة عليها السلام من يومها، دقیقاً آن روز چهلم یعنی چهل شب که گذشت روز چهل و یکم می شود در واقع اگر روز وفات حساب کنید اگر از فردا کنیم چهل روز می شود چهل روز بعد از روز وفات پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)  حضرت  زهرا (سلام الله علیها) از دنیا رفتند و به شهادت رسید این. یک روایت در کتاب سلیم که از دو نفر هم از جناب سلمان هم از جناب ابن عباس نقل شده است.

 پس اولین مدرک همانطور که عرض شد از کتاب سلیم بود بعد از این قضیه می‌رسیم به تاریخ یعقوبی  یعقوبی متوفای دویست و هشتاد و چهار می شود گفت از قدیمی‌ترین مورخین است یعنی تقریباً جزو همان سردر اول مورخین است کسانی که مدارک تاریخی را گردآوری کردند چند نظر رو مطرح می کند اولین نظری که مطرح می کند همین روز شهادت به نقل چهل روز است حالا من عبارت جستجو زدم تا عبات را بیاورد:

"و لم يخلف من الولد إلا فاطمة، و توفيت بعده بأربعين ليلة و قال قوم بسبعين ليلة و قال آخرون ثلاثين ليلة و قال آخرون ستة أشهر، و أوصت عليا زوجها أن يغسلها، فغسلها

پیامبر بعد از خودشان به جز حضرت فاطمه سلام الله علیها فرزندی نداشتند. و حضرت زهرا سلام الله علیها نیز چهل روز یا هفتاد روز و به قول افرادی دیگر  سی روز و یا شصت روز بعد از پیامبر صلی الله علیه وآله از دنیا رفتند. و به امیرالمؤمنین علیه السلام وصیت کردند که مرا غسل بدهید و

تاريخ يعقوبی  ج۲ص۱۱۵ دار صادر

 من متن را برای بزرگواران بخوانم در مورد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)  صحبت می کند می گوید: ولم یخلف من الولد بله تاریخ یعقوبی جلد دو عبارت به این صورت است که و لم يخلف من الولد إلا فاطمة، از فرزندان جز حضرت  زهرا (سلام الله علیها) را بر جای نگذاشت و توفيت بعده بأربعين ليلة و حضرت  زهرا (سلام الله علیها) بعد از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)   بعد از چهل شب از دنیا رفتند و به شهادت رسیدند.

 پس باز در بین متقدمین از سلیم نقل کردیم که سلیم هم از جناب سلمان هم از جناب ابن عباس و بعد یعقوبی نظری که خودش مطرح می کند همین اربعین لیله است

و قال قوم بسبعين ليلة و قال آخرون ثلاثين ليلة و قال آخرون ستة أشهر، بعضی گفتند هفتاد روز که همان هفتاد و پنج روز حالا این سبعین ممکن است نود  باشد همان اختلافی است و قال آخرون ثلاثین گروه دیگری سی گفتند و قال آخرون ستة أشهر  و نظر راجح سنی ها هم شش ماه است این ترتیبی هم که آورده است برایمان مهم است اگر از کم به زیاد نقل کرده بود گفته بود ثلاثون اربعون سبعون ستة اشهر می‌گفتیم  اینجا دارد فقط از جهت ترتیب عددی میرود بالا اما اولیت ندارد می گوید: و توفیت بعده باربعین نظر خودش را می گوید: و قال قوم و قال آخرون و قال آخرون پس مشخص است نظری که خودش برگزیده است همین نظر 40 روز است  یعقوبی هم مشهور به گرایش شیعی سیاسی است شیعه اعتقادی نبوده است.

اما شیعه سیاسی به حساب می آید با توجه به این قضیه این می‌تواند باز خودش تقویت کند این نظر به اصطلاح چهل روز را این مدرک دوم که خدمت بزرگواران عرض کردم مدرک سوم از مسعودی است که شبیه همین عبارت را مطرح کرده است اما به جای اربعون لیلتاً اربعون یوما آورده است یعنی ما الان توفی بعده به اربعین لیلة بود عبارت یعقوبی عبارتی که مسعودی در کتاب خودش آورده است مسعودی هم یک مورخ شیعه. در مروج الذهب جلد دو صفحه دویست و هشتاد و دو دقیقاً عبارت یعقوبی را ذکر کرده است:

وقبض صلى الله عليه وسلم وهو ابن ثلاث وستين سنة على حسب ما تقدم في صدر هذا الباب من قول ابن عباس ، ولم يخلف من الولد الا فاطمة عليها السلام ، وتوفيت بعده بأربعين يوماً ، وقيل : سبعين يوماً ، وقيل غير ذلك .

مروج الذهب ومعادن الجوهر نویسنده : المسعودي    جلد : 2  صفحه : 282

منشورات دار الهجرة ايران - قم :الناشر

 به این صورت عبارت وقبض صلى الله عليه وسلم وهو ابن ثلاث وستين سنةپیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)  که از دنیا رفتند شصت و سه سال داشتند این کلام ابن عباس است و فرزندی جز حضرت  زهرا (سلام الله علیها) بر جایی نگذاشتند که ایشان هم وتوفيت بعده بأربعين يوماً ، وقيل : سبعين يوماً ، وقيل غير ذلك .

چهل روز نظر خود مسعودی است. بعضی گفتند: هفتاد بعضی هم غیر این را گفتند پس ما در آن صدر اول مورخین که نگاه می‌کنیم از جهت تاریخی نظر چهل روز یک نظر بسیار مشهوری بوده است بین مورخین با گرایشات مشهور به شیعه.

  یک کتابی است به نام تاریخ اهل البیة مولفش مشخص نیست در قرن دو  و سه نگاشته شده است مشهور به این است که در قرن دو  و سه نگاشته شده است از این جهت که یک جمله‌ای دارد این جمله برای ما راهگشا است در فهمیدن بعضی از. متون دیگر این متن را می‌خوانیم به هر صورت به عنوان یک کتاب تاریخی شیعی شناخته شده است کتاب تاریخ اهل اللبیت روایة کبار المحدثین و المورخین در صفحه هفتاد و دو این کتاب عبارت را این چنین مطرح می کند و اقامت مع امیرالمومنین علیه السلام من بعد وفات رسول الله صلی الله علیه و آله خمس و سبعون یوما در کتاب تاریخ اهل البیت که خدمتتان عرض کردم روایتی که با محدثین و مورخین. می گوید: و اقامت مع امیرالمومنین علیه السلام من بعد وفات رسول الله صلی الله علیه و آله خمس و سبعین یوما و بعد یک اسمی می‌برد با یکی از مورخین سرشناس است و قال الصحیابی و قد قیل اربعون یوما البته در متن‌های دیگر این نسبت را به خود او مستقیم دادند به عنوان قیل نسبت ندادند اما این اسم چون مختلف نقل شده بود بعضی اینجا قرمانی نوشتند  قرمانی متأخر بینه نمی شود این در نمی آید بعضی ها اسم های دیگری گفتند اما در این عبارت فریابی گفته است که از تاریخی. مناسبت دارد و ما می‌توانیم تشخیص بدهیم که این مورخ دیگری که این نظر را داشته است چه کسی بوده است .

عبارت دیگری است از شخصی است که گرایش شیعی دارد اما نزد علمای شیعه به عنوان یک شخصیت حالا خیلی علیه السلام ایشان شناخته نشده است و بعضی‌ها او را غالی می‌دانند مولف کتاب هدایت الکبری حسین بن حمدان خصیبی در کتاب خود خودش می آید:

وَ أَقَامَتْ مَعَ أَبِيهَا بِمَكَّةَ ثَمَانِيَ سِنِينَ ثُمَّ هَاجَرَتْ مَعَهُ إِلَى الْمَدِينَةِ، وَ أَقَامَتْ بِهَا عَشْرَ سِنِينَ الْهِجْرَةَ وَ مَضَى رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) وَ لَهَا ثَمَانِيَةَ عَشَرَ سَنَةً، وَ عَاشَتْ بَعْدَهُ خَمْسَةً وَ سَبْعِينَ يَوْماً وَ بِرِوَايَةِ الْغَارِ أَرْبَعِينَ يَوْماً وَ هُوَ الصَّحِيحُ.

او هشت سال نزد پدرش در مکه زندگی کرد، سپس با پدرش به مدینه هجرت کرد و ده سال هجرت در آنجا اقامت گزید و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) رحلت کرد، او هجده ساله بود. بعد از او هفتاد و پنج روز و به روایت الغار چهل روز زندگی کرد

الهداية الكبرى نویسنده : الخصيبي، حسين بن حمدان    جلد : 1  صفحه : 176

 وقتی راجع به. حضرت  صدیقه طاهره (سلام الله علیها)  صحبت می کند می گوید:

وَ أَقَامَتْ مَعَ أَبِيهَا بِمَكَّةَ ثَمَانِيَ سِنِينَ و اقامت مع ابیها بمکه سمانیه سنین همراه پدرشان در مکه هشت سال زندگی کردند سپس به مدینه هجرت فرمودند ده سال در آنجا بودند پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) که از دنیا رفتند

 وَ لَهَا ثَمَانِيَةَ عَشَرَ سَنَةً، هجده سال عمر مبارک حضرت  (سلام الله علیها)  بود وَ عَاشَتْ بَعْدَهُ خَمْسَةً وَ سَبْعِينَ يَوْماً بعد از حضرت  (صلی الله علیه و آله و سلم) هفتاد و پنج روز که حالا با تصحیح نود و پنج روز باشد زندگی کردند. وَ بِرِوَايَةِ الْغَارِ أَرْبَعِينَ يَوْماً وَ هُوَ الصَّحِيحُ.

حالا این روایت الغار چیست؟ مشخص نیست اما طبق روایتی که حالا الغار احتمالاً الغارات باشد یا تصویب شده کلمه اش افتاده است ممکن است طبق روایتی که در الغارات بوده است یا دیگر کتب اربعین یوما چون غارات یکی از متقدم‌ترین کتاب‌های تاریخی است و به روایت الغارات احتمالاً وَ بِرِوَايَةِ الْغَارِ أَرْبَعِينَ يَوْماً. چهل روز وَ هُوَ الصَّحِيحُ باز نظر خود به اصطلاح صاحب هدایت الکبری چهل روز است چهل روز انتخاب کرده است پس ما وقتی نگاه می‌کنیم از جهت مورخین ما افراد زیادی داریم که اعتقادشان به چی بوده  است؟ چهل روز بوده است فریابی دویست و دوازده مولف غارات ثقفی دویست و هشتاد و سه این دوتا دویست و هشتاد و سه اگر ما غارات بگیریم باز متقدم است تاریخ اهل بیت از فریابی نقل کرده است که آن هم عرض کردیم جزو متقدمین به حساب می آید فریابی دویست و دوازده. مسعودی خودش جزو متقدمین است سیصد و چهل و شش است یعقوبی خودش دویست و هشتاد و چهار است خود کتاب سلیم که قدیمی‌ترین کتاب است یعنی ما یک مجموعه‌ای داریم از متقدمینی که اغلب گرایش تاریخی دارند و آنها چیکار کردند چهلم را مطرح کردند می‌رسیم به دوران سید بن طاووس البته ابوالفرج اصفهانی هم است.

 ابوالفضل اصفهانی به صورت قیل نقل کرده می گوید:

و کانت وفاة فاطمة- علیها السلام- بعد وفاة النبی (ص) بمدة یختلف فی مبلغها فالمکثّر یقول: بستة أشهر. و المقلّل یقول: أربعین یوما؛ إلا أن الثابت فی ذلک ما روی عن أبی جعفر محمد بن علی أنّها توفیت بعده بثلاثة أشهر

وفات فاطمه سلام الله علیها پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله در مدتی رخ داد که مقدار آن متفاوت است و بیشتر می گویند: شش ماه. و آن که مقدار می دهد می گوید: چهل روز. اما آنچه در این موضوع ثابت می‌شود، روایتی است که از ابوجعفر محمد بن علی نقل شده که سه ماه پس از او درگذشت

 ابو الفرج علی بن الحسین الأصفهانی (م 356)،مقاتل الطالبیین،ص 59 و 60، تحقیق سید احمد صقر، بیروت، دار المعرفة، بلا تاریخ.

در زمان حیات حضرت  صدیقه طاهره (سلام الله علیها) بعد از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)   اختلاف استب مدة یختلف فی مبلغها اختلاف شده است فالمکثّر یقول: بستة أشهر. . آن که زیاد دیده می شده است این را شش ماه نقل کرده است و المقلّل یقول: أربعین یوماآن کسی که کم می‌بیند چهل روز نقل کرده است دیگر این فقط به عنوان اختلاف نقل کرده است.

 می‌رسیم به کتاب یقین مرحوم سید بن طاووس و در کتاب طرف من الأنباء و المناقب في شرف سید الأنبیاء  از سید بن طاووس همین روایت را در دو جا  نقل کرده است:

وفي كتاب اليقين بسنده عن سلمان الفارسي ، قال : قلنا يوما يا رسول الله ، من الخليفة بعدك حتّى نعلمه؟ قال لي : يا سلمان أدخل عليّ أبا ذرّ المقداد وأبا أيوب الأنصاريّ ، وأمّ سلمة زوجة النبي من وراء الباب ، ثمّ قال : اشهدوا وافهموا عنّي ، إنّ عليّ بن أبي طالب وصيّي ، ووارثي ، وقاضي ديني وعدتي ، وهو الفاروق بين الحقّ والباطل ، وهو يعسوب المسلمين ، وإمام المتّقين ، وقائد الغرّ المحجّلين ، والحامل غدا لواء ربّ العالمين ، وهو وولده من بعده ، ثمّ من الحسين ابني ، أئمّة تسعة ، هداة مهديّون إلى يوم القيامة ، أشكو إلى الله جحود أمّتي لأخي ، وتظاهرهم عليه ، وظلمهم له ، وأخذهم حقّه.قال : فقلنا له : يا رسول الله ، ويكون ذلك؟ قال : نعم ، يقتل مظلوما من بعد أن يملأ غيظا ، ويوجد عند ذلك صابرا.قال : فلمّا سمعت ذلك فاطمة عليها‌السلام أقبلت حتّى دخلت من وراء الحجاب وهي باكية ، فقال لها رسول الله ما يبكيك يا بنيّة؟ قالت : سمعتك تقول في ابن عمّك وولدي ما تقول!! قال : وأنت تظلمين ، وعن حقّك تدفعين ، وأنت أوّل أهل بيتي لحوقا بي بعد أربعين ، يا فاطمة ، أنا سلم لمن سالمك ، وحرب لمن حاربك ، أستودعك الله تعالى وجبرئيل وصالح المؤمنين ، قال : قلت : يا رسول الله من صالح المؤمنين؟ قال : عليّ بن أبي طالب.

سلمان فارسی: روزی به رسول خدا صلی الله علیه و آله عرض کردیم: یا رسول الله، خلیفه بعد شما کیست تا او را بشناسیم؟ به من فرمود: ای سلمان! ابوذر، مقداد و ابوایوب انصاری را نزد من بیاور در حالی که‌ام سَلَمه همسر پیامبر پشت در بود سپس به ما فرمود: گواه باشید و سخن مرا بفهمید که علی بن ابی طالب وصیّ، وارث و ادا کننده وام و برآورنده وعده‌های من است. او فرق گذارنده بین حق و باطل و یعسوب (زنبور عسل نری که دیگر زنبورها از او پیروی کنند) مؤمنان و پیشوای مؤمنان روسفید غرقه در نور و کسی است که فردای قیامت پرچمدار ربّ العالمین است. و پس از او دو پسرش هر دو امامند. سپس از نسل فرزندم حسین، نُه تن که جملگی هادی و مهدی اند، تا قیامت امامت می‌کنند؛ من از اینکه اُمّتم امامت برادرم را انکار کنند و بر علیه او همدست شوند و درباره وی ستم روا دارند و حقّش را از او بگیرند، به خدا شکایت می‌برم. سلمان گوید: عرض کردیم: یا رسول الله، آیا به راستی چنین خواهد شد؟! فرمود: آری، او مظلوم کشته خواهد شد، پس از اینکه وجودش را مالامال از غصّه کنند و در آن حال وی را شکیبا یابند. سلمان گوید: چون فاطمه علیها السّلام این سخنان را شنید سراسیمه و گریان آمد و از پشت پرده وارد شد، پس رسول خدا صلی الله علیه و آله به وی فرمود: دخترم، چه چیزی تو را به گریه انداخته است؟ گفت: سخنانی را که درباره عموزاده‌ام و پسرانم فرمودی شنیدم. فرمود: تو نیز مورد ستم قرار خواهی گرفت و حقّت را از تو می‌گیرند، و تو اولین کسی از اهل بیت هستی که پس از من، بعد از چهل روز به من ملحق می‌شوی. ای فاطمه، من با هرکس با تو آشتی باشد، آشتی هستم و با هرکس که با تو از در جنگ درآید، در جنگم. تو را به خدا می‌سپارم و به جبرئیل و صالح مؤمنان. سلمان گوید: عرض کردم: یا رسول الله، «صالح مؤمنان» کیست؟ فرمود: علی بن ابی طالب.

طرف من الأنباء والمناقب ج 1  ،ص 376المؤلف: السيّد رضي الدين أبو القاسم علي بن موسى بن جعفر بن طاووس الحسني الحلّي [ السيّد بن طاووس ]المحقق: الشيخ قيس العطّارالناشر: انتشارات تاسوعاء المطبعة: مطبعة الهادي تاريخ النشر : ١٤٢٠ هـ.ق

 از جناب سلمان رضوان الله تعالی علیه. یک روزی به حضرت  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  عرض کردیم:

يا رسول الله ، من الخليفة بعدك حتّى نعلمه؟ قال لي : خلیفه بعد از شما چه کسی هستند؟ فرمودند که: يا سلمان أدخل عليّ أبا ذرّ المقداد وأبا أيوب الأنصاريّ ، وأمّ سلمة زوجة النبي من وراء الباب ام سلمه پشت در ایستاده بود ، ثمّ قال : اشهدوا وافهموا عنّي ، إنّ عليّ بن أبي طالب وصيّي ، ووارثي ، بدانید این را از من بدانید علی بن ابیطالب (علیه السلام)  وصی من است وارث من است وقاضي ديني وعدتي ، کسی است که همه بدهکاری های مرا پرداخت میکند تمام وعده های من را او ادا میکند. وهو الفاروق بين الحقّ والباطل ، او فاروق است وهو يعسوب المسلمين ، او فرمانده مسلمین است وإمام المتّقين است ، وقائد الغرّ المحجّلين است ، والحامل غدا لواء ربّ العالمين ، او است که به اصطلاح پرچم خدای متعال را در فردا یعنی قیامت به دست خواهد گرفت.

 وهو وولده من بعده ثمّ من الحسين ابني ایشان و دو فرزندش بعد از خودش و سپس از نسل حسین (علیه السلام)   فرزندم ، أئمّة تسعة نه امام  هستند ، هداة مهديّون إلى يوم القيامة ، أشكو إلى الله جحود أمّتي لأخي من به خدا شکایت خواهم کرد که اینکه امتم حق برادرم را منکر می‌شوند ، وتظاهرهم عليه ، وظلمهم له ، وأخذهم حقّه.قال و پشت به پشت هم میدهند برای جنگ با او و به او ظلم می‌کنند و حق او را می‌گیرند: فقلنا له : يا رسول الله ، ويكون ذلك؟ آقا مگر می‌شود حق علی (علیه السلام) را بگیرند؟!!قال : نعم ، يقتل مظلوما من بعد أن يملأ غيظا ، بعد از اینکه خیلی به او ظلم میکنند و دلش را خون می‌کنند به شهادت می رسد  ويوجد عند ذلك صابرا.قال : فلمّا سمعت ذلك فاطمة عليها‌السلام اما با همه اینها صبر می کند حضرت  زهرا (سلام الله علیها) این را که شنیدند أقبلت حتّى دخلت من وراء الحجاب وهي باكية با گریه از پشت پرده بیرون آمدند ، فقال لها رسول الله : ما يبكيك يا بنيّة؟ دخترم برای چه گریه می‌کنی؟ قالت : سمعتك تقول في ابن عمّك وولدي ما تقول!! پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) من شنیدم چی فرمودید راجع به شوهرم و راجع به فرزندانم قال : وأنت تظلمين ، فرمودند: به تو هم ظلم خواهد شد وعن حقّك تدفعين ، به شما هم. حقت رو غصب خواهند وأنت أوّل أهل بيتي لحوقا بي بعد أربعين ، تو اولین کسی از اهل بیتم هستی که بعد از چهل روز به من ملحق می‌شوید .

این روایت را هم سید بن طاووس در به اصطلاح کتاب الیقین خودشان آوردند و در طرف در دو جا این کتاب وجه نقل کردند در صفحه صد و هفتاد و شش و صفحه سیصد و هشتاد و شش.

مجری:

 اجازه می‌فرمایید اگر داشته باشیم یک میان برنامه کوتاه ببینید ان شاء الله باز هم در خدمتتان هستیم.عرض سلام و تسلیت مجدد خدمت شما بینندگان عزیز و ارجمند  استاد گرامی در بخش اول برنامه اشاره فرمودید به مستندات و ادله قول شهادت چهل روز پس از شهادت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)   که رسیدیم به روایتی که از لسان مبارک خود نبی مکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بود که یک نوع پیشگویی کرده بودند در مورد و فکر می‌کنم الان مدارک و مستندات هنوز باقی مانده باشد. بفرمایید.

استاد: ابوالقاسمی

 بله مدارک دیگری هم در مورد به اصطلاح چهلم است اما این مدارک اغلب دیگر به صورت قیل است یعنی تا زمان سید بن طاووس این مدارک را آن کسانی که مطرح کردند نظر خودشان بوده است مواردی که مطرح کردیم از این به بعد بیشتر به صورت قیل بیان می شود یکی از این‌ها عبارتی است که مرحوم شیخ طوسی در تلخیص الشافی مطرح کردند البته یک نکته‌ای دارد این اجماع شیعه و سنی است تقریباً که حضرت  صدیقه طاهره (سلام الله علیها) تا زمانی که زنده بودند امیر مومنان (سلام الله علیه)  بیعت اجباری هم نتوانستند از ایشان بگیرند اکراهی که صورت گرفت بعد از شهادت حضرت  صدیقه طاهره (سلام الله علیها) بود  در اینکه آن بیعت اکراهی چه زمانی انجام شده است مرحوم شیخ طوسی اختلاف نظرها را مطرح می کند و منهم من قال اربعین یوما یعنی بعضی گفتند امیر مومنان (سلام الله علیه) بعد از چهل روز آن بیعت اکراهیشان بود  اگر ما این را حساب کنیم یعنی حضرت  صدیقه طاهره  (سلام الله علیها)  همان موقع که از دنیا رفتند امیر مومنان (سلام الله علیه) مجبور شدند چیکار کنند بیعت کنند .

 چون متن بخاری هم است که تا زمانی که فاطمه (سلام الله علیها)  بود اقلاً یک مقدار احترام به حضرت  علی (علیه السلام)  می‌گذاشتند فشارها بله وقتی که حضرت  (سلام الله علیها)  از دنیا رفت دید که وضعیت خیلی سنگین شده است  مجبور شد با ابوبکر بیعت کند بعد از این می‌رسیم به. عیون المعجزات حسین بن عبدالوهاب که اینجا و روی اربعین یوما نقل کرده است در ابه المداد فی شهر معتمر علمای بغداد مقاطر بن عطیه در جلد دوم کتاب صفحه چهارصد و پنجاه و دو می آید مطرح می کند روایتی را که از جناب سلمان و ابن عباس نقل کردیم همان روایات کتاب سلیم را در اینجا هم آورده است پس نظر خودش همین می تواند باشد می‌رسیم به روضه الواعظین مرحوم فتال نیشابوری صفحه صد و شصت و هفت:

رُوِيَ أنَّ فاطِمَةَ عليهاالسلام لازالَت بَعدَ النَّبِيِّ مُعَصَّبَةَ الرَّأسِ ، ناحِلَةَ الجِسمِ ، مُنهَدَّةَ الرُّكنِ مِنَ المُصيبَةِ بِمَوتِ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله ، وهِيَ مَهمومَةٌ ، مَغمومَةٌ ، مَحزونَةٌ ، مَكروبَةٌ ، كَئيبَةٌ ، حَزينَةٌ ، باكِيَةَ العَينِ ، مُحتَرِقَةَ القَلبِ ، يُغشى عَلَيها ساعَةً بَعدَ ساعَةٍ ، في كُلِّ ساعَةٍ وحينٍ تَذكُرُهُ وتَذكُرُ السّاعاتِ الَّتي كانَ يَدخُلُ فيها عَلَيها فَيَعظُمُ حُزنُها ، وتَنظُرُ مَرَّةً إلَى الحَسَنِ عليه السلام ومَرَّةً إلَى الحُسَينِ عليه السلام وهُما بَينَ يَدَيها عليهاالسلام ، فَتَقولُ : أينَ أبوكُمَا الَّذي كانَ يُكرِمُكُما ويَحمِلُكُما مَرَّةً بَعدَ مَرَّةٍ ؟ أينَ أبوكُمَا الَّذي كانَ أشَدَّ النّاسِ شَفَقَةً عَلَيكُما فَلا يَدَعُكُما تَمشِيانِ عَلَى الأَرضِ ؟ فَإِنّا للّهِِ وإنّا إلَيهِ راجِعونَ فُقِدَ وَ اللَّهِ جَدُّكُمَا وَ حَبِيبُ قَلْبِي وَ لَا أَرَاهُ يَفْتَحُ هَذَا الْبَابَ أَبَداً وَ لَا يَحْمِلُكُمَا عَلَى عَاتِقِهِ كَمَا لَمْ يَزَلْ يَفْعَلُ بِكُمَا ثُمَّ مَرِضَتْ مَرَضاً شَدِيداً وَ مَكَثَتْ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً فِي مَرَضِهَا إِلَى أَنْ تُوُفِّيَتْ ص

روايت شده است كه فاطمه عليهاالسلام پس از درگذشت پيامبر صلى الله عليه و آله ، از مصيبت مرگ ايشان ، پيوسته دستار بسته بود و جسمش روز به روز ، نحيف تر مى شد و از هم مى پاشيد ، و هميشه ناراحت و غم زده و اندوهگين و رنجور و افسرده و گرفته و گريان و دل سوخته بود ، و ساعت به ساعت از هوش مى رفت و هر ساعت و هر زمان به ياد پيامبر صلى الله عليه و آله و به ياد ساعات و لحظاتى مى افتاد كه نزد ايشان مى رفت و بر غَمَش افزوده مى شد . او گاه به حسن و گاه به حسين كه در برابرش بودند ، مى نگريست و مى فرمود : «كجاست پدرتان كه شما را نوازش مى كرد و بارها شما را بر دوش خود مى نشاند و بغل مى كرد ؟ كجاست پدرتان كه بيش از هر كس ، شما را دوست مى داشت ، آن قدر كه نمى گذاشت روى زمين راه برويد ؟ ما از خداييم و به سوى خدا باز مى گرديم»

روضة الواعظين : ص 167 ، المناقب لابن شهر آشوب : ج 3 ص 362 نحوه مختصرا ، بحار الأنوار : ج 43 ص 181 ح 16 .

آن روایت مشهور که لازالَت بَعدَ النَّبِيِّ مُعَصَّبَةَ الرَّأسِ ، ناحِلَةَ الجِسمِ این روایت را در کتاب خودش مطرح می کند به عنوان اولین مدرکی که این کتاب روایت را آورده است  و بعد از آن می آید در ادامه روایت اینکه حضرت  (سلام الله علیها)  چهل روز بعد از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بیشتر زنده نبودند رو بیان می‌کرد در این روایت که عرض کردیم در روضه الواعظین روایت را آورده است. به این صورت است که رُوِيَ أنَّ فاطِمَةَ عليهاالسلام لازالَت بَعدَ النَّبِيِّ مُعَصَّبَةَ الرَّأسِ ، مُعَصَّبَةَ الرَّأسِ علامت داغداری و مصیبت دیدگی بود حضرت  زهرا (سلام الله علیها)  دیگر بعد از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)  دائم در حال مصیبت بودند ناحِلَةَ الجِسمِ ، بدنشان هر روز بیشتر از روز قبل ضعیف‌تر می‌شد مُنهَدَّةَ الرُّكنِ آن قوا قوای بدنشان از دست دادند مُنهَدَّةَ الرُّكنِ یعنی دیگر توان ایستادن هم نداشت. مِنَ المُصيبَةِ بِمَوتِ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله ، از مصیبتی که در بعد از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)  دیدند وهِيَ مَهمومَةٌ ، مَغمومَةٌ ، مَحزونَةٌ ، مَكروبَةٌ ، كَئيبَةٌ ، حَزينَةٌ ، باكِيَةَ العَينِ ، مُحتَرِقَةَ القَلبِ ، با چشم اشک ریز با قلب داغدار يُغشى عَلَيها ساعَةً بَعدَ ساعَةٍ ، في كُلِّ ساعَةٍ وحينٍ تَذكُرُهُ وتَذكُرُ السّاعاتِ الَّتي كانَ يَدخُلُ فيها عَلَيها فَيَعظُمُ حُزنُها .

 

دائم از حال میرفتند بیهوش میشدند و گریه میکردند. تا اینکه می‌فرماید فَإِنّا للّهِ وإنّا إلَيهِ راجِعونَ ثُمَّ مَرِضَتْ مَرَضاً شَدِيداً وَ مَكَثَتْ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً فِي مَرَضِهَا إِلَى أَنْ تُوُفِّيَتْ صلوات الله علیها که البته این متن را دو جور ترجمه کردند بعضی می گویند: دوران بیماری حضرت  (سلام الله علیها)  چهل روز بود بعضی گفتند: منظور این است که از زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)  این چهل روز رخ داده استچهل روز چون می گوید: از همان روز اول این حالت را داشت دیگر وَ مَكَثَتْ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً فِي مَرَضِهَا إِلَى أَنْ تُوُفِّيَتْ تا زمانی که از دنیا رفتند چهل روز طول کشید.

 این لذا عبارتی است که با هر دو نظر هم نظر هفتاد و پنج  روز یا نود و پنج  روز یا چهل روز این عبارت را موافق بودند و هر دو به این عبارت استناد کردند می‌رسیم به عبارت ابن خشیب بغدادی در تاریخ الموالید الائمه این چنین می گوید:

وهاجرت الى المدينة مع رسول الله صلى الله عليه وآله فاقامت معه عشر سنين وكان عمرها ثمانية عشر سنة واقامت مع امير المؤمنين على عليه السلام بعد وفاة ابيها خمسة وسبعين. وفى رواية اربعين يوما حدثنى بذلك محمد بن موسى الطوسى قال حدثنا أبو السكين قال حدثنا الهيثم ابن عدى قال الذارع الزارع انا اقول فعمرها على هذه الرواية ثمانية عشر سنة وشهر وعشرة ايام. وولدت الحسن ولها احد عشر سنة بعد الهجرة بثلاث سنين.

او نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله به مدینه هجرت کرد و ده سال با آن حضرت زندگی کرد و نزد امیرالمؤمنین علیه السلام اقامت گزید. ، پس از فوت پدرش به مدت هفتاد و پنج سال. در روایت چهل روز، محمد بن موسی طوسی برای من روایت کرد، گفت: ابوالسکین برای ما روایت کرد، گفت: هیثم بن عدی برای ما روایت کرد، ذریع زری گفت: می گویم سنش طبق این روایت هجده سال و یک ماه و ده روز است. امام حسن در یازده سالگی و سه سال پس از هجرت به دنیا آمد.

تاريخ مواليد الأئمة نویسنده : البغدادي، ابن الخشاب    جلد : 1  صفحه : 10

واقامت مع امير المؤمنين على عليه السلام بعد وفاة ابيها خمسة وسبعين. وفى رواية اربعين يوما  هفتاد و پنج روز و در روایتی چهل روز حدثنى بذلك محمد بن موسى الطوسى قال حدثنا أبو السكين قال حدثنا الهيثم ابن عدى می گوید این را هیثم بن عدی برای ما نقل کردند  هیثم بن عدی یکی از متقدمین به اصطلاح اخباری‌ها است و خودش هم جزو مورخین بوده  است و دویست و هفت هجری از دنیا رفته است یعنی ما باز یک مورخ دیگری داریم که آمده است و از همان به اصطلاح قرن اول صدر اول مورخین زمان شهادت حضرت  (سلام الله علیها)  را چهل روز نقل کرده است البته بعد یک جمله‌ای دارد که می گوید: قال ذالک حالا این جمله در تاریخ و موالید الائمه درست نقل نشده در این نسخه‌اش ما گشتیم دیدیم در کتاب مرحوم اربلی در کتاب کشف الغمه این عبارت را توضیح داده است که مقصود از زارع چه کسی است و عبارت اصلاح کرد یعنی اگر کسی این عبارت را ببیند قال الزارع فکر می کند که این قال الزارع ادامه حدث هیثم بن عدی است و حال آنکه هیثم بن عدی متقدم بر زارع است.

زارع  متاخره‌ است لذا این قال الزارعی که در روایت آمده است این جمله تمام شده است جمله قبلی تمام شده است حدث الحیثم بن ادی تمام شد این نظر نظر هیثم بن علی مورخ است که تاریخ زیاد نوشته است یکی از متقدمین مورخین است و بعد می گوید:

قال حدثنا الهيثم ابن عدى قال الذارع که زارع هم احمد بن نصر بن عبدالله بن فتح ابوبکر زارع است که در نهروان حدیث می‌گفت، باز برویم سراغ بعدی که این را مطرح کرده است خوارزمی در مقتل الحسین است که او هم نظر قطعی خودش را مطرح می کند راجع به ذریه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) عبارتی شبیه عبارت یعقوبی و مسعودی دارد می گوید:

ذكر أنّ أعرابيا جاء من الشام و ابن عباس كان في المسجد الحرام يفتي الناس، فسأله عن أبناء رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و بناته، فأخبره أنّ أبناءه كانوا خمسة: القاسم؛ و الطاهر؛ و المطهر؛ و الطيب؛ و هم من خديجة (رضي اللّه عنها) و ابراهيم من مارية؛ و بناته كن أربعا: زينب؛ و رقية؛ و أمّ كلثوم؛ و فاطمة؛ و كن أيضا من خديجة، و كلّهم مات في حياته (صلوات اللّه عليه) إلاّ فاطمة فإنها بقيت أربعين يوما من بعده.

وی ذکر کرد که بادیه‌نشینی از شام آمده و ابن عباس در مسجدالحرام به مردم فتوا می‌دهد، از آن حضرت درباره فرزندان و دختران رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم سؤال کرد و به او گفت. پسرانش پنج نفر بودند: قاسم؛ و طاهر؛ و مطهر؛ و طيب آنها از خدیجه (رضی الله عنه) و ابراهیم از ماریه هستند. و دخترانش چهار نفر بودند: زینب; و رقیه; و ام کلثوم; و فاطمه؛ آنها نیز از خدیجه بودند و همه در زمان حیات او (رضوان الله تعالی علیه) از دنیا رفتند، مگر فاطمه که چهل روز پس از او ماند.

مقتل الحسین علیه السلام نویسنده : خوارزمی    جلد : 1  صفحه : 130

مقتل الحسین علیه السلام  تألیف  اخطب خوارزم، موفق بن احمد - سماوی، محمد  الناشر  انوار الهدي  چاپ دوم    سنة 1381ش -1423ق

و كلّهم مات في حياته (صلوات اللّه عليه) همه ذریه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در زمان حیات آن حضرت  (صلی الله علیه و آله و سلم) از دنیا رفتند إلاّ فاطمة جز حضرت صدیقه طاهره  (سلام الله علیها)  فإنها بقيت أربعين يوما من بعده. پس باز یک نفر مورخ داریم خوارزمی مورخ مشهور است مقتل الحسین دارد این مورخ می‌گوید: زمان شهادت چهلم بوده است بعد از او می‌رسیم به ابن شهرآشوب که پانصد و هشتاد وهشت از دنیا رفته است آن صدر وسط به حساب می آید صدر اول سر دوم هستند مثل خوارزمی در مناقب خودش. نظرهای مختلفی را مطرح کرده است:

قبض النبيّ صلى اللّه عليه و آله و سلم و لها يومئذ ثماني عشرة سنة و سبعة أشهر، و عاشت بعده اثنين و سبعين يوما. و يقال: خمسة و سبعين يوما ،و قيل: أربعة أشهر. و قال القرباني: قد قيل: أربعون يوما، و هو أصحّ .

پیامبر صلی الله علیه و آله از دنیا رفت و در آن زمان هجده سال و هفت ماه داشت و پس از او هفتاد و دو روز زندگی کرد. گفته می شود: هفتاد و پنج روز، و گفته می شود: چهار ماه. قربانی گفت: گفته شده است: چهل روز و این صحیحتر است

المناقب  ج۳ ص۳۵۷

 می گوید که: قبض النبيّ صلى اللّه عليه و آله و سلم و لها يومئذ ثماني عشرة سنة و سبعة أشهر، عمر حضرت  زهرا (سلام الله علیها) وقتی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از دنیا رفتند هجده سال و هفت ماه بود بعد از اینکه این را مطرح می کند می آید آن عبارتی که ما قبلاً عرض کردیم خیلی مشخص نیست چی گفتند و عاشت بعده اثنين و سبعين يوما. بعد از حضرت  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  هفتاد و دو روز حالا اینجا می گوید: و يقال: خمسة و سبعين يوما ،و قيل: أربعة أشهر. و قال القرباني: اول گفتیم قریابی بود مورخ مشهور بود قد قيل: أربعون يوما، قد قیل اربعین یوما آقای قریابی یا قربانی به این نقل گفته قد قیل اربعین یوما گفتند که چهل روز بوده است بعد خود ابن شهر آشوب می گوید: و هو أصحّ .

این نظری که از فریابی نقل شده است که چهل روز باشد این اصح است این نظر نظر درست‌تر است من مناقب آل ابیطالب را بیاورم بزرگواران مشاهده بفرمایند عبارت را به این صورت مطرح می کند تا اینجا که می گوید: قبض النبيّ صلى اللّه عليه و آله و سلم و لها يومئذ ثماني عشرة سنة و سبعة أشهر، و عاشت بعده اثنين و سبعين يوما. و يقال: خمسة و سبعين يوما ،و قيل: أربعة أشهر. و قال القرباني که این قربانی همان فریابی است: قد قيل: أربعون يوما، و هو أصحّ .

پس باز می‌بینیم یک عالم دیگر از علمای شیعه همین نظر چهل روز را به عنوان نظر شهادت حضرت  زهرا (سلام الله علیها) انتخاب کرده است و بعد همان عبارتی که لازالَت بَعدَ النَّبِيِّ مُعَصَّبَةَ الرَّأسِ ، همان را مطرح میکند ثُمَّ مَرِضَتْ مَرَضاً شَدِيداً وَ مَكَثَتْ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً فِي مَرَضِهَا إِلَى أَنْ تُوُفِّيَتْ ص آن روایت که دو وجه احتمال داشت را. به عنوان دلیل میاورد در صفحه صد و سی و هفت آن عبارت قبلی صفحه صد و سی و دو بود این صد و سی و هفت است بعد از این می‌رسیم به ابن بصریق کتاب صاحب کتاب عمده که از به اصطلاح انسابی‌ها یا نسب شناس های معروف است در کتاب خودش می گوید: و فقال قوم اولین نظری که می گوید: بقیت بعد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم اربعین یوما چهل روز بعد از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)   در دنیا بودند نخب المناقب حسین بن جبر است یا حسین بن جبیر متوفای ششصد و چهل و هشت.

 همان عبارت و قال الفریابی با حالا تصویفی که دارد قربانی قد قیل اربعین یوما و هو اصح این چهل روز صحیح‌تر است بعد می آید دوباره در صفحه پانصد و نود و دو  یعنی اینجا که ما مطرح کردیم پانصد و هشتاد و سه بود آن روایت ثُمَّ مَرِضَتْ مَرَضاً شَدِيداً وَ مَكَثَتْ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً فِي مَرَضِهَا إِلَى أَنْ تُوُفِّيَتْ ص می رسیم به سبط بن جوزی در تذکرة الخواص صفحه دویست و هشتاد و هفت نظرهای مختلف می گوید البته چهل روز را قبول نمیکند او نظر طولانی تری قبول دارد. که بله عبارتی که ستة اشهر است چون سنی است و گرایش سنی‌گری دارد ستة اشهر  را قبول می کند مرحوم اربلی آمده است در کشف الغمه قال ابن الخشیا فی تاریخ موالید و وفات اهل بیت از شیوخش نقل می کند عبارت‌های عبارت‌ها را تا اینجا که می‌رسد  و فی روایت اخری اربعین یوما.

 همان مطلبی که از ابن خشاب آوردیم که بعد خود ابن خشاب مقدم کرده بود اینجا می گوید: و فی روایت اخری اربعین یوما دیگر روایتش را نمی گوید کسی نقل کرده است بعد می گوید: و قال الزارع. پس مشخص می شود آن عبارت که ما خواندیم تا همین جا بوده است  بعد و قال زارع می آید و در ادامه می گوید و روی انها بقیت بعد ابیها اربعین صباحا در صفحه ۵۱۰ کتاب خودش ذخائرالعقبی مرحوم محب الدین طبری است متوفی ششصد و نود و چهار صفحه پنجاه و دو و فی روایت اربعین یوما شهاب الدین ایجی است در فضائل الثقلین من کتاب توضیح الدلائل علی ترجیح الفضائل صفحه چهارصد و شصت و پنج فی روایت اربعین یوما دیاربکی از علمای حالا دو طرف نقل شده است تاریخ الخمیس فی احوال انفسه نفیس. جلد یک  صفحه دویست و هفتاد و هشت و فی روایت اربعین یوما کرکی حائری در تسلیت المجالس جلد یک صفحه پانصد و شصت و هفت آن روایت روی انها مطرح می کند که معصبة الراس.

 تاج الدین عاملی فی تواریخ الائمه صفحه چهل و یک همان کلام به اصطلاح ابن خشیاب را آورده  است و فی روایت اخری اربعین یوما مرحوم شیخ حر عاملی منظومه برای حضرت  زهرا (سلام الله علیها) سروده اینطور می گوید: خمس و سبعون یک نظر و اربعونا خمس و تسعون  او تسعونا او نصف حولن یا شش ماه فاتبر اقوالهم برو نظرها را ببین و انظر به حق ایها اقوی لهم مرحوم مجلسی در بحار از ابن عباس نقل کردند از وهب بن منبه از ابن عباس حالا اینکه از ابن عباس در کدام کتاب آمده است مرحوم بحرانی اسم کتاب را نبردند چون مرحوم بحرانی و مرحوم مجلسی دیگر تقریباً هم دوران بودند می‌فرماید:

وذكر وهب بن منبه ، عن ابن عباس أنها بقيت أربعين يوما بعده ، وفي رواية ستة أشهر وساق ابن عباس الحديث إلى أن قال : لما توفيت شقت أسماء جيبها وخرجت فتلقاها الحسن والحسين فقالا : أين امنا؟ فسكتت فدخلا البيت فاذا هي ممتدة فحركها الحسين فاذا هي ميتة ، فقال : يا أخاه آجرك الله في الوالدة ، وخرجا يناديان : يا محمداه يا أحمداه اليوم جدد لنا موتك إذ ماتت امنا.

بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء نویسنده : العلامة المجلسي    جلد : 43  صفحه : 116

 بعض کتب المناقب القدیمه وذكر وهب بن منبه ، عن ابن عباس أنها بقيت أربعين يوما بعده صلی الله علیه و آله و سلم در عوالم جلد دو  صفحه دویست و چهل و هفت مرحوم مجلسی نگفتند از کجا آوردند این را فقط گفتند وذكر وهب بن منبه ، عن ابن عباس أنها بقيت أربعين يوما بعده هم در بحار دقیقاً این عبارت آوردند جلد چهل و سه صفحه صد و شانزده هم در مرآت العقول جلد پنج صفحه صد و هجده.

مجری:

اجازه می فرمایید تنفسی داشته باشیم ان شاء الله باز در خدمت هستیم یک توقف کوتاه باز هم در خدمتتان هستیم.

 عرض خیر مقدم و تسلیت مجدد خدمت شما عزیزان، استاد گرامی در تا اینجای برنامه اشاره فرمودید به مستندات و مدارک مستندات بسیار هم زیاد بود و می‌توانیم بگوییم اصلاً این قول چهل روز بسیار قول معتبری هم است یعنی اهمیتش کمتر از اقوال دیگر نیست منتها حالا من این سوال را مطرح کنم در فرصتی که باقی مانده است دلیل این اختلاف و تعدد روایات چیست؟ برای چی یک روز مشخص تعیین نشده است همانطور که مثلاً روز شهادت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)   مشخص است  این دلیل تعدد برای چه چیزی است.

استاد: ابوالقاسمی

بسم الله الرحمن الرحیم اتفاقاً دقیقاً یکی از علل اختلاف اساسی اختلاف در زمان وفات پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و زمان دفن آن حضرت  (صلی الله علیه و آله و سلم) است شیعیان روایت مشهورشان در زمان وفات پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)  و شهادت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)  بیست و هشت صفر هستند اما در نزد اهل سنت اساساً زمان شهادت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)  شهادت آنها ماه ربیع نیمه دوم ماه ربیع می‌دانند. و لذا مثلاً در نزد مورخین اولیه طرف می‌گفته است چهل روز از فلان روز حساب کن  ما الان از هفده ربیع که حالا بعضی از آنها  نقل می‌کنند به عنوان وفات پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)  تا بیست و هشت صفر نوزده روز است شما چهل روز هم اضافه کنید به این نوزده روز به چه زمانی می‌رسد؟ تقریباً شصت روز که پنجاه و نه یا شصت روز  اگر از زمان دفن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)  که بعضی می گویند: دفن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دو یا سه روز طول کشید.

حالا نظر باز نظر مورخین اصلیش این است که نه همان شب تا سحرش پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)  دفن شدند یعنی مفصل من در روز شهادت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) صحبت راجع به آن کردم اما حالا آنهایی که می گویند: دو تا سه روز طول کشیده که بگویند ابوبکر هم آمد و شرکت کرد قصد و غرض مطرح است که بله نماز خواندند  سه روز هم آنجا اضافه می شود یعنی هی زمان کش پیدا می کند لذا این ها از آن روز حساب می‌کنند و چهل روز به علاوه آن و بعد مورخ یعنی یک تاریخی مشخص می کند برای وفات حضرت  (صلی الله علیه و آله و سلم)  می گوید: طبق آنی که من حساب کردم تاریخ شهادت آن روز بوده است مورخ بعدی می آید  فاصله بین آن روز تا بیست و هشت صفر حساب می کند روز شهادت اصلی شهادتی که ما شیعیان اعتقاد داریم برای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)  آن را حساب می کند یک تاریخ به دست می آورد.

 یک مورخ دیگر می آید این را تا زمان دفن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)  به نظر شیعه یا به نظر سنی ها حساب می کند یک تاریخ دیگر به دست می آورد یعنی یکی از علل اساسی اختلاف در زمان شهادت حضرت  زهرا (سلام الله علیها) اختلافی است که شیعه و سنی در زمان وفات پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) داشتند و این فاصله که حالا روز دقیقش هم خود اهل سنت اختلاف دارند. این فاصله موجب شده است نتیجه‌ای که آن طرف گفته است متاسفانه مورخ حواسش به این قضیه نبوده است که آن نتیجه رو دارد به حساب عدد ایام می گوید: آمده آن را با روز شهادت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به نظر شیعه سنجیده  است و یک تاریخی اعلام کرده است که حالا من این تاریخ را نگاه می‌کنیم درش اختلاف به وجود آمده است این یک مسئله.

 مسئله دوم  راجع به همان هفتاد و پنج روز و نود و پنج روز است که دیگر حالا در زمان گذشته  نقطه در عبارات گذاشته نمی‌شد دیگر لذا خمسون و سبعون یا خمسون و تسعون دقیقا عین هم نوشته می شود لذا در مورد آن دو هم با توجه به این تصحیفی که رخ داده است آن دو نقل هم است پس ما باید بیایم یک تحقیق دقیق تاریخی باید صورت بگیرد نظرات مورخین متقدم با توجه به آن چیزی که در مورد وفات پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هر کدامشان گفت بررسی شود آن موقع شاید شود یک جمع‌بندی کلی از این‌ها به دست آورد.

مجری:

 خیلی ممنون و متشکر فکر می‌کنم دیگر فرصتی باقی نمانده باشد برنامه را به پایان برسانیم تشکر می‌کنم از جناب عالی جناب حجت الاسلام والمسلمین ابوالقاسمی همچنین شما بینندگان عزیز و ارجمند. با این صلوات برنامه را به پایان می‌رسانم که اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها والسر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.


ویژه برنامه صدیقه شهیده>

ویژه برنامه صدیقه شهیده شبکه جهانی ولی عصر شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فاطمیه استاد ابوالقاسمی