شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج)
عصر ایمان حجت الاسلام و المسلمین عباسی

قسمت پنجم برنامه عصر ایمان با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین عباسی


 

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ:18 مرداد 1399

مجری:

بسم الله الرحمن الرحیم وَ بِه نَستَعین

عرض سلام و احترام خدمت همه شما بینندگان شبکه جهانی ولیعصر اسعدالله ایامکم تبریک عرض می کنم خدمت تان فرا رسیدن عیدالله الاکبر عید سید غدیرخم.

«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلیِّ بنِ أَبِی طالِب علیه السلام»

خیلی خوشحال هستیم که در چنین روز مبارک بار دیگر با مجموعه برنامه عصر ایمان در خدمت همه شما دوستداران اهلبیت (ع) هستیم، ابتدای برنامه عرض سلام می کنم خدمت کارشناس برنامه حاج آقای عباسی و از ایشان خواش می کنم، ایشان هم عرض سلام خدمت شما داشته باشند. سلام علیکم و رحمة الله حاج آقا بفرماید.

استاد عباسی:

سلام علیکم و رحمة الله بنده هم عرض و ادب و احترام دارم خدمت بینندگان عزیز و گرامی شبکه جهانی حضرت ولبیعصر (ارواحنا له الفداه) امیدوار هستم که این عید بر همه شما عزیزان مبارک باشد و البته حقیقتاً عید سید غدیرخم تمام نشده است گرچه شام عید سید غدیرخم هستیم و هم عید سیعدغدیرخم و هم اعیاد دیگر ادامه دارد ما 24 همین ماه ذی الحجه روز مباهله را داریم و عید مباهله را و بر اساس آنچه در غدیر خم اتفاق افتاد معتقد هستیم که عید سید غدیر سه روز هست چون آقا رسول الله بعد از این که خطبه خواندند سه روز خیمه بیعت برای امیرالمؤمنین برپا کردند و تا سه روز مردم برای بیعت نزد امیرالمؤمنین می آمدند. در محضر شما هستم.

مجری:

خیلی ممنون متشکر، عرض می کنم خدمت همه بینندگان محترم که شبکه جهانی ولیعصر در دهه کرامت کار خودش را آغاز کرد به لطف امام رضا و حضرت معصومه(ع) و خدا را شاکر هستیم که در دهه ولایت در همین ایام غدیر ما از این به بعد در کنار اینترنت روی ماهواره هم در خدمت همه شما هستیم حالا دوستانم در اتاق فرمان فرکانس شبکه را خدمت تان زیر نویس خواهند کرد اما بدانید که در ماهورا یاهست فرکانس 12149 جهت ورتکال سیمبول ریت 27500 در خدمت تان هستیم. من یک دوبیتی تقدیم می کنم به مناسبت عید غدیر و از حاج آقای عباسی استاد و کارشناس محترم برنامه خواهش می کنم که به مناسبت این عید قبل از اینکه وارد بحث خودمان بشویم وارد بحث هفتگی بشویم یک فضیلتی یک نکته ای و روایتی هم از امیرالمؤمنین خدمت شما تقدیم بکنند.

بنی آدم اعضای یکدیگرند

همه به یک به یک نوکر حیدراند

چو عضوی به درد آورد روزگار

مدد گیرد از صاحب ذلفقار

حاج آقا بفرماید.

استاد عباسی:

ممنون هستم «بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم وَ بِه نَستَعین إِنَّهُ خَیرُ ناصِرٍ وَ مُعین ثُمَّ الصَّلاةُ وَ السَّلامُ عَلَی سَيِّدِنَا وَ نَبیِّنَا ابا القاسم مصطفی محمد وعلی اهل بیت طیبین الطاهرین و لعن دائم علی اعداعهم اجمعین الی قیام یوم الدین الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةِ المعصومین عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ» شام عید سعید غدیرخم عیدالله الاکبر هست عیدی که عید همه انبیاء هست و عید همه ادیان هست و خدای متعال روزی را به عظمت این روز نیافریده است، خب به ذهنم آمد که اگر قرار هست نکته ای در باره غدیر بگویم اشاره ای به خطبه غدیره ای رسول(ص) باشد که خطبه بسیار زیبایی است مفادی که در این خطبه وجود دارد و بحث هایی که حضرت در این خطبه مطرح کرده اند، طولانی ترین خطبه رسول گرامی اسلام در کُل 23 سال هست و آخرین خطبه رسمی در جمع حدود 120 هزار نفر از مسلمان ها از مناطق مختلف از جهات متفاوتی خطبه غدیریه رسول اسلام بی نظیر هست از حیث تعداد شرکت کننده در سخنرانی حضرت رسول که حدود 120 هزار نفر هست از حیث طولانی بودن خطبه که طولانی ترین خطبه رسول گرامی اسلام هست این بحث ها با تومعنینه و آرامشی که آقا رسول الله برای مردم بیان می کردند حتی بیش از یک ساعت باید زمان این خطبه بوده باشد تا درس ها ارائه بشود تنوع شرکت کننده ها که در واقع از نمایندگان همه بلاد اسلامی را آن زمان از به هر حال حجاز و عراق و شام و یمن و مناطق متعدد در این بحث حضور داشتند از این حیث، از حیث دیگر بحث جامعیت این خطبه هست که در مقدمه خطبه توحیدی که حضرت بیان کردند ثنای الهی که در کلام حضرت بوده بسیار کامل و بعد مباحث مربوط به جایگاه خود حضرت که بحث نبوت هست، بحث های مربوط به امامت و جایگاه ولی نزد رسول خدا و بخشی هم بحث های مربوط به حلال و حرام الهی که توسیه می کنم در فضای وب هم وجود دارد آن کسانی که دسترسی به کتاب ندارند، آن عزیزانی که دسترسی به کتاب دارند کتاب خطابه غدیر که حالا انتشارات های مختلف چاپ کرده اند با ترجمه و توضیحات متفاوت ملاحظه بکنند و بهره ببریم از این عظمت کلام رسول خدا و ولایت امیرالمؤمنین. من چند تکه را کوتاه اشاره می کنم و عرض می کنم و بعد إن شاءالله بحث خودمان را خواهیم داشت به مناسبت غدیر این بحث را من کوتاه خدمت تان عرض می کنم، یکی از بخش های خطبه غدیر که حالا در آن تقسیم بندی که ما انجام دادیم حدود یازده بخش برای خطبه غدیر مشخص کرده بودیم و تقسیم بندی بر یازده بخش مختلف بود در بخش سوم اعلان رسمی ولایت و امامت دوازده امام (ع) را داریم که در این بخش بعد از اینکه در بخش قبل جایگاه و اهمیت بحث ولایت را و این که چرا مردم را جمع کردند چرا قرار هست برای شان صحبت کنند و چه چیزی را قرار هست اعلام بکنند در بخش، بخشی از فضائل امیرالمؤمنین و جایگاه حضرت و بحث ولایت معصومین (ع) را بیان می کنند فرمودند «فَاعْلَمُوا مَعاشِرَ النّاسِ، اَنَّ اللَّهَ قَدْ نَصَبَهُ لَكُمْ وَلِیّاً وَ اِماماً فَرَضَ طاعَتَهُ عَلَى الْمُهاجِرینَ وَ الْاَنْصارِ وَ عَلَى التّابِعینَ لَهُمْ بِاِحْسانٍ، وَ عَلَى الْبادى وَ الْحاضِرِ، وَ عَلَى الْعَجَمِىِّ وَ الْعَرَبِىِّ، وَ الْحُرِّ وَ الْمَمْلوكِ، وَ الصَّغیرِ وَ الْكَبیرِ، وَ عَلَى الْاَبْیَضِ وَ الْاَسْوَدِ، وَ عَلى كُلِّ مُوَحِّدٍ» «ای مردمان بدانید این آیه در باره او است ژرفی آن را  فهم کنید و بدانید که خداوند او را برای تان صاحب اختیار و امام قرار داده پیروی او (امیرالمؤمنین) بر مهاجر و انصار و آنان که به نیکی از ایشان پیروی می کنند بر صحرا نشینان و شهروندان و عجم و عرب و آزاده وبرده و کوچک و بزرگ و سفید و سیاه و بر هر یکتا پرستی لازم شمرده شده است» بعد فرمودند «ماضٍ حُكْمُهُ، جازٍ قَوْلُهُ، نافِذٌ اَمْرُهُ» «اجرای فرمان و گفتار او لازم و امرش نافذ است، نسازگارش رانده، پیرو و باور کننده اش در مهر و شفقت است» «مَلْعُونٌ مَنْ خالَفَهُ» «هر آیینه خداوند او و شنوایان سخن او و پیروان راهش را آمرزیده است» «مَعاشِرَ النّاسِ، اِنَّهُ آخِرُ مَقامٍ اَقُومُهُ فى هذَا الْمَشْهَدِ» «مردم بدانید این آخرین باری است که من دارم در جمع عمومی شما سخنرانی می کنم و حضور پیدا می کنم» «فَاسْمَعُوا وَ اَطیعُوا وَ انْقادُوا لِاَمْرِ اللَّهِ رَبِّكُمْ» «پس گوش بدهید و اطاعت کنید و منقاد باشید در مقابل امر خدای عزوجل اطاعت پذیری داشته باشید» «فَاِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ  هُوَ مَوْلاكُمْ وَ اِلاهُكُمْ» «خدای عزوجل مولا و سرپرست شما و خدای شما و پرورش دهنده شما است» «ثُمَّ مِنْ دُونِهِ رَسُولُهُ وَ نَبِیُّهُ الْمُخاطِبُ لَكُمْ» «بعد از خدا آن کسی که ولایت دارد بر شما مقام و جایگاه ولایت و سروری و سادت بر شما دارد آن پیامبری از جانب خدا است که الان دارد با شما صحبت می کند» یعنی خودشان را فرمودند «ثُمَّ مِنْ بَعْدى عَلِىٌّ وَلِیُّكُمْ» «بعد از من حضرت علی(ع) ولی شما است و امام شما است به امر خدای غزوجل » «ثُمَّ الْاِمامَةُ فى ذُرِّیَّتى مِنْ وُلْدِهِ، اِلى یَوْمٍ تَلْقَوْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ» «سپس امامت در ذریۀ من از فرزندان امیرالمؤمنین» که در روایت دیگری حضرت فرمودند «ذُرِیَّةُ کُلَّ نَبِیٍّ مِنّ وُلّدِه وَذُرِّیَتِیّ مِنّ وُلّدِ علی یابن ابی طالب» یا «مِنّ صُلّب علی یابن ابی طالب» که این از آن مسائل خیلی خاص و ویژه هست برای امیرالمؤمنین که خدای متعال ذریه پیغمبر را از صُلب یا از وُلد امیرالمؤمنین مقرر فرموند امکان این وجود داشت که به عنوان مثال امام بعد از امیرالمؤمنین از دیگر فرزندان خود پیغمبر، مثلاً فزندانی می داشتند و فرزندان یا از نوادگان حضرت همانطوری که به امام حسن و امام حسین(ع)  وقتی می رسد امام حسن(ع) امام هست بعد برادر شان امام حسین(ع) بعد از فرزندان امام حسین(ع) ادامه پیدا می کند نه از فرزندان امام مجتبی(ع)، این از حکمت های الهی هست و در باره امیرالمؤمنین که اصل ذریه پیغمبر از در واقع همه انبیاء از وُلد خود آن پیغمبر هستند الّا آقا رسول الله که از ذریه امیرالمؤمنین هستند که به عنوان وصی حضرت هستند، این را فرمودند بعد نسبت به حلال و حرام که «لا حَلالَ اِلّا ما اَحَلَّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ هُمْ» «یعنی اهلبیت حلال خدا را خدا، پیغمبر و اهلبیت» «وَ  حَرامَ اِلّا ما حَرَّمَهُ اللَّهُ عَلَیْكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ هُمْ» «و حرام را ایشان باید مشخص بکنند» و بعد باز فرمودند «مَعاشِرَ النّاسِ، فَضِّلُوهُ» «امیرالمؤمنین را برتر بدانید بالاتر و والاتر بدانید» «ما مِنْ عِلْمٍ اِلّا وَ قَدْ اَحْصاهُ اللَّهُ فِىَّ» «هیچ علمی در عالم نیست برای سعادت بشر دلّا اینکه خدا متعال آن را در من قرار داده و در من جمع کرده» «وَ كُلُّ عِلْمٍ عُلِّمْتُ فَقَدْ اَحْصَیْتُهُ فى اِمامِ الْمُتَّقینَ» «هر علمی که خدا در اختیار من پیغمبر قرار داد من آن را در امام المتقین که امیرالمؤمنین باشد جمع کردم و به ایشان منتقل کردم» «وَ ما مِنْ عِلْمٍ اِلّا وَ قَدْ عَلَّمْتُهُ عَلِیّاً» «همه علوم را به امیرالمؤمنین آموزش دادم» «وَ هُوَ الْاِمامُ الْمُبینُ» «و این همان امام مبین هست که» «فَقَطّ اَحّصَیّنَاهُ وَکُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُّبِینٍ» «هرچیزی را ما در امام مبین به حساب درآوردیم و مشخص کردیم» بعد فرمودند «مَعاشِرَ الله، لاتَضِلُّوا عَنْهُ وَ لاتَنْفِرُوا مِنْهُ، وَ لاتَسْتَنْكِفُوا عَنْ وِلایَتِهِ» کجا دارند پیغمبر می بینند، چه شرایطی را دارند می بینند «ای گروهی از مردم گمراه از امیرالمرمنین نشوید، دوری نکنید از امیرالمؤمنین، استنکاف از ولایت و پذریرش امر ولایتش نداشته باشید» «فَهُوَ الَّذى» «او تنها کسی است که» «یَهْدى اِلَى الْحَقِّ وَ یَعْمَلُ بِهِ» «هم هدایت به حق می کند هم عمل به حق می کند» «وَ یُزْهِقُ الْباطِلَ وَ یَنْهى عَنْهُ» «باطل را نابود می کند نهی از باطل هم می کند برای شما» «وَ لاتَأْخُذُهُ فِى اللَّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ» «در راه خدا هیچ ملامتی او را دلسرد نمی کند» این خیلی نکته عظیمی است در رابطه با وجود نازنین امیرالمرمنین(صلاة الله و السلامه علیه)، ملامت هایی که ایشان کشیدند، من الان اینجا عرض می کنم به بینندگان عزیزمان به مؤمنین به اهل ولایت امیرالمؤمنین که این ویژگی امیرالمؤمنین را در آن دقت بکنید و تلاش بکنید که پیدا بکنید «وَ لاتَأْخُذُهُ فِى اللَّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ» الان زمان سرزنش ها است الان زمان ملامت ها است اگر در امور مختلف در بحث هایی که در جامعه پیش می آید گاهی اوقات ملامت می شویم در حق ملامت می شویم، یک موقعی کسی کار بدی کرده ملامت می شود خب این صبر بر این ملامت ثواب هم ندارد دیگر یک خطای کردی داری ملامت می شوی ولی یک موقع ملامت های نا به جا به خاطر دینداری، آن خانمی که به خاطر حجابش ملامت می شود، آن آقایی که حلال خوری اش و پرهیز از ربا و پرهیز از حرام می شود عقب افتاده بودن و خلاصه دور از جامعه بودن و حرف های این چنینی ملامت می بیند، آن عزیزی که بخاطر با همه نمی دانم پروتوکل های بهداشتی و نمی دانم فلان و اینها مجلس عزای ابی عبدالله برپا می کند روز های آینده همه این مدت چند ماه تلاش کرده و تلاش کردند همین هیئتی ها همین سینه زن ها همین عزادارها تلاش کردند برای سلامت جامعه، شب که بسیار از ما مشغول استراحت بودیم آنها رفتند خلاصه زدعفونی کردند ایستگاه های اتوبوس و اتوبوس ها و نمی دانم خیابان ها و جاهای مختلف را، آن زمانی که عد ه ای آنقدر نگران بودن از خانه نمی آمدند بیرون باید هم نمی آمدند بیرون اینها جان شان را وسط گذاشتند در بیمارستان ها خدمت جهادی، آن زمانی که افراد نگران اموات خود شان بودند و فرزند نمی توانست به جسد پدر خودش نزدیک بشود بخاطر شرایط بیماری و اینها رفتند و کار غسل و کفن و دفن و اینها را انجام دادند بیماران کرونای یا از دنیا رفتن کرونایی را انجام دادند، همه این کارها را انجام دادند بسته مواد غذای برای محرومین و آسیب دیدگان از کرونا تهیه کردند حالا که به تنها دلخوشی آنها رسیده است که زمان عزا بر سید الشهداء یا جشن غدیر بخواهند برگزار بکنند حالا دارند ملامت می شوند، سرزنش می شوند، حرف و حدیث های مطرح می شود، این ویژگی امیرالمرمنین باب این روزهای ما است «وَ لاتَأْخُذُهُ فِى اللَّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ» آقای نصرالهی فروان هستند کسانی که در طول تاریخ نه امروز فقط اعتقادات شان را از دسست دادند بخاطر همین لَومَةُ لائِم از این طرف به ما می گویند خیلی مواظب زبان تان باشید اهلبیت به ما توصیه فرمودند که مراقب باشید کسی را ملات نکنید مراقب باشید نیش نزنید به کسی، کنایه نزنید به کسی این سفارش را کردند از آن طرف به شخص گفته اند که دارد ملامت می بیند اگر ملامتی که داری می بینی تقصیر خودت نیست بخاطر دینت هست بخاطر اسرار بر حقت هست اینجا بایست و این ملامت را نادیده بگیر و این تو را رشد می دهد خدا اولاً تو را رشد می دهد ثانیاً تو را رشد می دهد باعث می شود که قدرتمند بشوی، اینکه جا های مختلف امیرالمؤمنین در مقابل جمعیت زیاد اگر امری امر حق بود می ایستاد و هر چه ملامت می کردند هر چه برخورد می کردند نیش و کنایه می زدند حضرت خَم به ابرو نمی آوردند این چیزی هست که آقا رسول الله این صفت را برده وسط 120 هزار نفر در غدیر برای مردم دارد بیان می کند که مردم این علی یابن ابی طالب هست با این ویژگی «وَ لاتَأْخُذُهُ فِى اللَّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ» بعد شروع می کنند حضرت از آن ویژگی های از امیرالمؤمنین می گویند که در آسما ها معروف و بار ها در آسمان ها از جانب خدای متعال و فرشته گان الهی تمجد شده از آنها، می فرمایند «اَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ، لَمْ یَسْبِقْهُ اِلَى الْایمانِ بى اَحَدٌ» «هیچ کس در ایمان از علی بن ابی طالب سبقت نگرفته» ایمان آوردن امیرالمؤمنین در شرایطی هست که دین در پاین ترین سطح ممکن از نظر حمایتی هست در سخت ترین شرایط ممکن هست یعنی شما فرض بکنید بی هزاران نفر آدم با یک تفکر کاملاً شرک گرایانه و بُت پرستی  یک نفر بیاید تمام این بُت را نفی بکند و بگوید خدای واحد، چون لا الله که گفت یعنی همه بُت های شما زیر پای ما در این شرایط یاری کردن که این شرایط یاری کردن فقط کتک خوردن دارد سزنش شنیدن دارد احیاناً محروم شدن از بسیاری از خدمات اجتماعی و نمی دانم مسائل خانوادگی و نمی دانم همه اینها را می تواند در پی داشته باشد، بعد حضرت فرمودند«وَ الَّذى فَدى رَسُولَ اللَّهِ بِنَفْسِهِ» که این جریان لیلة المبیت آقا امیرالمؤمنین هست که این روایت در تفاسیر اهل سنت آمده که آقا رسول الله در عالم بالا خدای متعال به جرئیل و میکائل عرض کردند کدام یک از شماها حاضر هست از عمرش بگذرد عمرش را بدهد به برادر خودش شما دوتا را من برادر قرار داده ام عمر آن کمتر بشود عمر برادرش طولانی تر جبرئیل گفت من خودم می خواهم عمرم را برای چه بدهم میکائل هم گفت من هم می خواهم عمرم را برای چه بدهم چرا من کمتر زندگی کنم اینجا دیگر شوخی نیست که پول توجیبی نیست که آقا مثلاً می بخشم بعداً به دست می آورم عمر است جاودانگی است زندگی است آن وقت خدای متعال به جبرئیل و میکائل گفت حالا بروید پایین خانه پیغمبر رخت خواب پیغمبر، ببینید من، علی برادر نبود واقعاً با پیغمبر من اینها را برادر به اصطلاح به عنوان عقد اخوت برای اینها خواندم اینها را برادر کردم بروید ببینید چه فدا کاری دارد می کند اینها آمدند دیدند بله بیرون 40تا شمشیر منتظر هستند که نمیه شب بشود حمله بکنند داخل، شمشیرهای از میان کشیده داخل پیامبر نیست و پیامبیر در مسیر مدینه علی یابن ابی طالب در بستر پیامبر خوابیده اینجا زدند به شانه امیرالمؤمنین «بَخٍ بَخٍ لَكَ يَا ابْنَ أَبِي طَالِبٍ» «مبارک باشد بر تو ای پسر ابو طالب» «إِنَ الله یُباحِیّ بِکَ الّملائکه» «خدا در آسمان مجلس فضیلت تورا گرفته دارد فضائل تو را برای ملائکه بیان می کند با کبف با لذت به همه ملائکه افتخار می کند بخاطر فاضئل که شما دارید» که من توصیه می کنم واقعاً حیف است این خطبه، بخوانید دیر نشده شام عید غدیر هست ولی بخوانید این روزها تا عید مباهله که تقریباً یک هفته زمان می برد 24 ذی الحجه روز مباهله است و ما الان 18 هستیم شیش روز بعد بخوانیم این خطبه را و همه سال می توانیم بخوانیم و در واقع یک خطبه بسیار وزین در فضائل امیرالمؤمنین، جایگاه امیرالمؤمنین و آنچه که یک مسلمان برای زندگی خود باید بداند.

مجری:

خیلی ممنون و متشکر استفاده کردیم من که خودم به شخصاً کیف کردم از این فرازهای که از این خطبه زیبا و شنیدنی حضرت رسول شنیدم، یک سر به اتاق فرمان می زنیم بر می گردیم و إن شاءالله بحث را با حاج آقای عباسی ادامه می دهیم.

سلام مجدد و عرض تبریک مجدد خدمت همه شما بینندگان عزیز، هر چقدر عید غدیرخم را تبریک بگویم و هر چقدر گرامی بداریم و بزرگ و عزیز بداریم این روز مبارک را کم است اما خب چیکار کنیم که بضاعت ما بیشتر از این نیست، از حاج آقای عباسی من خواهش می کنم که یک خلاصه ای یک مختصری از مباحث قبلی بفرماید که ما وارد مباحث جدید بشویم خلاصه را که فرمودید من یک سؤال هم دارم که عرض به خدمت تان که بینندگان از شبکه پرسیده بودند من خدمت شما می پرسم.

استاد عباسی:

بله، عرضم محضرتان بحث ما در باب اجتهاد و تقلید بود آنچه که به عنوان یکی از مباحث بسیار مهم که عرض کردیم بسیاری از علمای ما در طول تاریخ ابتدای کتا های علمی شان در مسئله مسائل فقهی بحث ضرورت اجتهاد و تقلید را مطرح می کردند و روی این مسئله هم حجمه از جانب جریان های انحرافی زیاد هست چه درون مذهب شیعه چه بیرون مذهب شیعه یعنی با بیرون مذهب شیعه هم مربوط به کُل مسمان ها وهابی ها را داریم که کاملاً با پروسه تقلید مخالف هستند و مبارزه می کنند با این جریان یا این جریان های انحرافی در باب مهدویت که امروزه دارند فعالیت می کنند و یک در واقه برنامه ای هم در شبکه جمعه شب ها پخش می شود برنامه ای به نام مهدی یار با همین موضوع آنها هم باز دوباره با اجتهاد و تقلید مشکل دارند، درون مذهبی هم باز جریان های متفاوت هستند که پیگیر زدن این اصل هستند از جریان شیعی که این نشان دهنده اهمیت ماجرای اجتهاد و تقلید هست که ما عرض کردیم که اگر ما از باب منابع دینی یک آرامش خاطر نداشته باشیم یک تو معنینه ای نداشته باشیم بقیه امور ما به هم می ریزد یعنی مسائل دیگر دینی ما کاملاً به هم می ریزد، در حال استدلال های موثبت قصه اجتهاد و تقلید بودیم که بعد از این که مباحث عقلی و عرفی را مطرح کردیم ابتدای بحث دو آیه قرآن را هم اشاره کردیم نسبت به بحث اثبات تقلید که آیه نفر بود و آیه ذکر و جمع بندی ما در این جلسه یعنی شروع ما در این جلسه بحث روایاتی هست که در این باب آمده، این خلاصه از جلسه گذشته.

مجری:

خیلی ممنون، عرض بکنم خدمت بینندگان عزیزمان که راه های تماس باز هست سؤالات تان را می توانید از طریق پیامک و از طریق راه های ارتباطی که زیر نویس می شود در شبکه با ما در میان بگذارید ما از اساتید محترم شبکه همکاران از من می پرسند من هم سؤالات تان را از استاد عباسی می پرسم، حاج آقا قبل از این که وارد ادله روایی تقلید و روجوع به متخصص بشویم سؤال کردند دوستان سؤال را به من منتقل کردند سؤال کرده بودند که کارشناس برنامه یعنی حضرت عالی گفته بودید که ما در این دوره نمی رسیم برویم دنبال تخصص وغور در دین نیاز داریم به رجوع به متخصص و تقلید اما ضاهراً استناد کرده بودند به یک روایتی از امام معصوم(ع) که به یکی از اصحاب شان گفته بودند ایشان در آن روایت شغل شان هم روغن فروشی بوده که شما هم می توانی کسب و کارت را داشته باشی روغنت را بفروشی هم این که بیایی در درس و بحث شرکت کنی و در علم دین و مثلاً مسائل احکام و اینها متخصص بشوی، این تناقض به ذهن شان آمده بود و این را گفته بودند که ما از شما بپرسیم.

استاد عباسی:

ببینید نکته ای هست و آن این که زمان معصومین(ع) تا امام حسن عسکری(ع) و بعد غیبت صغرای حضرت ولیعصر(ارواحنا له فداه) هم علم به این گستردگی نبود مباحث علوم بخاطر این که مستقیم خدمت امام معصوم می رسیدند لذا بسیاری از این علومی که الآن واسطه هست مثل علم رجال که ما باید برویم یک روای را تحقیق بکنیم یک راوی هم نه آن روایتی که از امام معصوم برای ما نقل می کند از ما تا آن امام معصوم(ع) شاید هشت تا راوی نُه تا راوی ده تا راوی فاصله باشد خب این هشت نه تا همه باید بررسی بشود یعنی دانه دانه وثاقت شان عدم وثاقت شان، شیعه بودن نبودن، راستگو بودن دروغگو بودن، کجا زندگی می کردند حتی بین، وجود داشتند یا نداشتند، این فرد با نسبت به استاد او در این روایت که آمده این دوتا ملاقات داشتند یا نداشتند، این از نظر زمانی می تواند این روای را درک کرده باشد دیده باشد، بعضی ها اصلاً در زندگی نامه می روی می بینی که آقا این دوسالش بوده که آن شخص از دنیا رفته خب بچه دوساله که تحمل روایت، یعنی نمی تواند روایت را بشنود حفظ بکند متوجه بشود بنابر این اصلاً اساساً نقل روایت از این همه راویی راستگو  ولی این سند مشکل دارد بخاطر این که نقد روایت، بحث رجالی بحث دراد و خیلی از بحث های دیگر بخاطر حضور، درک حضور معصوم نبوده، این یک نکته.

مجری:

اصلاً از نگاه اصول هم تقریباً بی نیاز می شویم دیگر اگر امام معصوم باشد.

استاد عباسی:

بله دیگر وقتی امام معصوم بوده می آید خیلی از واسطه های در علوم مسائل مختلف حذف می شده لذا شخص زمان کمتری را باید می گذاشته که برسد به آن درجه اجتهاد و به اصطلاح کسب علم.

مجری:

اصلاً کسب علمی می خواهد برود

استاد عباسی:

یا حکم شرعی بخواهد برسد زمان خیلی کمی نیاز داشته تا چه بکند و این الان این مقدور نیست این نکته اول. نکته دوم بحث ما بحث محال بودن این اتفاق نبود که بگویم آقا محال هست که کسی بتواند جمع بکند بین درس خواندن و مثلاً کار کردن و کسب و کار ولی این واقعاً برای چند درصد مردم مقدور است؟

مجری:

اگر مقدور باشد همان موردی است و بر آن هم اشکال ندارد برود این کار را بکند حرف شما این است.

استاد عباسی:

موردی است بله کسی منع نکرده که کسی نتواند برود کار علمی بکند در این حال ولی واقعاً آیا عموم مردم می توانند این کار را؟ یعنی عموم مردم وقتی دارند سر کسب و کار عادی شان می روند دیگر گاهی اوقات فرصت نان خریدن هم در زندگی پیدا نمی کنند یعنی نان را مثلاً می سپارند می گویند به بچه بگو من نمی رسم سرکار هستم، در این شرایط که حالا هر زندگی ها چه سخت شده دو شغله و سه شغله گاهی داریم و زندگی ها زندگی های سخت تری شده و الّا بله درستش، خوبش این هست که وقت بگذارد بروند علوم دینی مسائل دینی، ولی آموزش مسائل دینی با این فاصله یعنی با این در واقع واسطه که از یک مرجع تقلید از یک متخصص هم بگیریم خیلی از مردم وقت نمی کنند یعنی حرف شان هست که وقت نمی کنیم به آنها می گویم آقا فلان مطلب را از صفحه 10 مثلاً تا 17 فلان جا را بخوان، خب می گوید که من هفت صفحه باید بروم بخوانم خب شما به من خلاصه اش را بگو چه شد یعنی همین مقدار هم یا نمی توانند یا نمی خواهند فرصت بگذارند.

مجری:

نمی روند رساله توضیح المسائل را بخوانند دنبال حکم بگردند می گویند یک زنگ بزنیم دفتر مرجع و سریع

بپرسیم.

استاد عباسی:

بله یک زنگ بزنیم بپرسیم در انترنت یک جستجو کوچک بزنیم برسیم به نهایت مطلب، لذا حرف ما منافات با این قصه ندارد و باز هم توصیه ما این هست می گویم آقا الان هم اگر کسی کسب و کارهای دیگر دارد الان هم پای درس و دین برود منتهی این پای درس و دین برود چون زمانش محدود هست به جای این که برود پای درس و دین مثلاً تمام فقه و اصول و رجال و درائی و تفسیر و لغت و اینها را بخواند بهتر هست که مثلاً یک دوره اعتقادی برود یک دوره اخلاقی برود یک دوره آموزش همین احکام، یعنی واقعاً اگر کسی از روزی که تکلیف می شود یا نزدیک تکلیف هست از ده دوازده سالگی شروع بکند برای این که مسلط به احکام همین رساله توصیح المسائل که هیچ توضیحی ندارد هیچ قیدی ندارد، روایاتش را هم نیاورده خلاصه هم هست فقط هم حکم شرعی است بخواهد واقعاً مسلط به این بشود چند سال زمان می برد یعنی شما ببینید احکام مختلف چقدر مثلاً حکم شرعی جزئی در رابطه با نماز وجود دارد در رساله توضیح المسائل لذا واقعاً این دوتا را معتقد هستیم که منافات ندارد و ما هر داریم وقتی حرف می زنیم باید یک قانون کلی برای همه، می گویند آقا اگر در جاده 120تا بیشتر سرعت بگیری تصادف اتفاق می افتد ممنوعیت است سرعت بیشتر از 120تا یک آقا می آید می گوید من 170تا هم بروم تصادف نمی کنم، شما تصادف نمی کنی دیگران که می توانند با شما تصادف کنند و بعد هم شما تصادف نمی کنی بقیه که احتمال این که خودشان با هم تصادف کنند، لذا بخاطر یک استثتاء قاعده کلی را تغییر نمی دهند می گویند چون عموماً 120تا سرعت را بیشتر نمی توانند کنترل کنند پس ممنوعیت در این سرعت اتفاق می افتد ولو این که ما ده درصد در راننده های مان داریم که اگر مثلاً با 170تا سرعت هم بروند هیچ اتفاقی ممکن است برای شان نیفتد ولی قانون را می آیند بر اساس عموم تطبیق می دهند واقعاً در عموم مردم اصناف مختلف شغل های مختلف آیا واقعاً این امکان وجود دارد که بیایند خود شان تطبع در دین، خود شان بروند کتاب  روایی را ببینند و حکم شرعی را خود شان به دست بیاورند، حرف ما بود که این امکان ندارد.

مجری:

خیلی ممنون، حاج آقا وارد بحث بشویم ادله روایی را بفرماید از ائمه معصمومین(ع).

استاد عباسی:

بله، روایات فروان هست که در این باب وارد شده و از آنها استفاده و برداشت این می شود که باید رفت سراغ مرجع تقلدی یا شخصی که متخصص در دین هست به تمام و می تواند احکام شرعی را در اختیار ما قرار بدهد  یکی از آن موارد توقیع شریف امام زمان به اسحاق بن یعقوب هست آن توقیع معروفی که شنیده اند بسیار از بینندگان که «أَمّا الْحَوادِثُ الْواقِعَةُ  فَارْجِعُوا فیها الی رُواةِ حَدیثِنا فَإِنَّهُم حُجّتی عَلَیْکُم و‏‎ ‎‏أَنا حُجَةُ الله عَلَیّهِ» که این روایت حالا من ترجمه بکنم در «کمال الدین و تمام النعمه شیغ صدوق، جلد دو، صفحه484» و «الغیبه شیخ طوسی، صفحه 291» آمده که فرمودند «در احکام پیشرو در آن مواردی که جدید به وقوع می پیوندد در آن مسائل به راویان حدیث ما رجوع کنید که من» « فَإِنَّهُم حُجّت عَلَیْکُم » «آنها حجّتی بر شما هستند و من حجّت بر ایشان هستم » خب در این نامه و در پاسخ به سؤالات که ابهام ها و مشکلات برای پرسش گر ایجاد کرده بود حضرت آمدند به راویان احادیث ارجاع دادند و جالب است اینجا که به خود احادیث ارجاع ندادند نگفتند در اینطور موارد، می توانستند بگویند دیگر چون روایات ائمه بوده دیگر « فَارْجِعُوا فیها الی حَدیثِنا » «به خود حدیث های ما مراجعه کنید دیگر» حرفی که همین الان آقایان می زنند  که می گویند آقا خب به خود حدیث مراجعه بکنید به یکی که فقط حدیث را بخواند برای شما که دیگر ان دیگر در واقع شأنیتی ندارد فرمودند «الی رُواةِ حَدیثِنا» یعنی این به اصطلاح دوتا قرینه یکی به راویان حدیث مراجعه شود نه به خود حدیث یکی هم این که از باب این که مشکلات به وجود آمده بود بخاطر دسترسی به امام وعصوم و حضرت فرمودند که به اینها مراجعه بکنید این یعنی این که این سؤالات در واقع سؤالات ویژه و مراجعه به راویان حدیث این اطمنان را ایجاد می کند که مراد امام تنها نقل حدیث نبوده بلکه به نوعی اجتهاد و استفاده از احادیث توسط راویان حدیث مطرح شده بنابر این راویان حدیث اهلبیت در زمان غیبت حجّت و دلیل و ملاک هستند در امور دینی در امور شرعی و احکام شرعی و حضرت آنها را با وجود شریف خودشان مقایسه فرمودند که آنها حجّت بر شما هستند و من حجّت بر آنها یعنی یک سلسه مراتبی را در واقع قائل شدن در اخذ علوم دینی که حالا که ما به امام معصوم به صورت مستقیم دسترسی نداریم حضرت در پرده غیبت هستند مراجعه به راویان حدیث برای گرفتن منابع دینی، اما نسبت به سند روایت چون دیدم بعضی ها سعی می کنند به هر حال مناقشه ایجاد بکنند یا احتمال دارد که بعد کسی به ذهنش بیاید که حالا سند این روایت به چه گونه هست، «توقیع شریف امام زمان به اسحاق بن یعقوب» در بر دارنده فرزمان آن حضرت هست به قسمت به رجوع به راویان حدیث «این توقیع توسط شیخ کُلینی نقل شده در منابع روایی همچون کمال الدین و الغیبه شیخ طوسی ذکر شده» متن روایت این گونه هست «حَدَّثَنَا محمد بن محمد بن عِصام الکلینی(رصی الله عنه) قَال حَدَّثَنا محمد بن یعقوب کلینی ‏عن إسحاقَ بن یعقوب، قال: سألت محمد بنَ عُثْمانَ العُمَری (رضی الله عنه) أن یوصل لی کتاباً قد ‏‏سألتُ فیه عن مسائل اُشکلَتْ علیً فورد التوقیعُ بِخط مولانا صاحبِ الزمان(ع) امّا ما سَأَلْتَ عَنْهُ» تا به اصطلاح آخر اینجا روایت شروع می شود که به دست امام زمان چنین توقیعی صادر شد با روایت راویانی که بیان می کنند اما سند روایت، در سند روایت افرادی وجود دارند شیخ صدوق هست محمد بن محمد بن عصام کلینی هست محمد بن یعقوب کلینی که صاحب کتاب، نویسنده کتاب کافی شریف است اسحاق بن یعقوب، محمد بن عثمان عمری که حالا در رابطه با وثاقت اینها من خیلی کوتاه و خلاصه عرض می کنم، در رابطه به شیخ صدوق که خب در رجال نجاشی، رجال نجاشی آمده در رابطه ایشان مطرح کرده که محمد بن علی بن الحسین بن موسی بن بابویه قمی « ابو جعفر، نزیل الرّی، شیخنا و فقیهنا و وجه الطائفة بخراسان» که دیگر در واقع تأیید تمام هست «رجال نجاشی، صفحه 389» نفر دیگر محمد بن محمد بن عصام کلینی هست که در کتاب های رجالی در رابطه با ایشان مدح یا قدحی وارد نشده لذا ایشان مجهول هست اما حالا در رابطه به ایشان یک نکته ای داریم که عرض می کنیم، نفر دیگر محمد بن یعقوب کلینی هست که با در رابطه به رجال نجاشی در رابطه به ایشان توصیف زیبای آمده « شيخ أصحابنا في وقته بالري ووجههم ، وكان أوثق الناس في الحديث » دیگر ثقه تر از ایشان در حدیث بنابر تعبیر «رجال نجاشی، صفحه 377» وجود ندارد، نکته دیگر این که چگونه شیخ کلینی این توقیع را به دست آوردند با توجه به زمان و فاصله ای که دارند راه های مختلف برای به دست آوردن صحت توقیع داشتند در اختیار شان که با توجه به آن می توانیم نتیجه بگیریم که ایشان تا علم به صحت توقیع نداشتند این را نقل نمی کردند و علم به صحت داشتند، راه هایی که برای رسیدن به این توقیع و به دست آوردن توقیع داشتند یکی آن اینکه با توجه به نزدیکی صدور توقیع امکان علم به صحت آن برای شان فراهم بود چون فاصله شان خیلی نزدیک هست تا زمان غیبت صغرا، زمان امام عصر، شیخ کلینی احمد بن اسحاق را می شناخت و می توانست از طریق او صحت توقیع را احراز کند و از طریق او چگونگی دسترسی به توقیع را جویا بشود، نکته دیگر محتوای توقیع دارای مطالب ارزنده و مهمی بوده که بخاطر حساسیتی که خود توقیع ایجاد می کرد که شیخ کلینی توجه ویژه در رابطه با صحت آن داشته باشد چون یک دستر عمومی کُلی برای همه شیعیان و مؤمنین حضرت دارند در این صادر می کنند، یعنی یک روایت معمولی فردی یا اخلاقی جزئی نبوده که بگویم خب حالا خیلی دنبال سند این روایت یا صحت صدور آن نروند، این مطالبی که بود، حالا با کنار هم قرار دادن این می توانیم پی ببریم که این توقیع از نظر شیخ کلینی مورد اعتبار بوده.

مجری:

یعنی آن مجهول بودن آن راوی دوم را شما با این توصیفی که از شیخ کلینی دارید بیان می کنید می گوید آن جبران کننده آن است.

استاد عباسی:

بله و حالا باید قرینه هایی هم باز برای آن قضیه باز داریم ولی این که خود کلینی آمده این مطلب را نقل کرده با ویژگی های که و حساسیت هایی که داشته و با ویژگی های که عرض کردیم حمعاً اینگونه می تواند باشد که از نظر ایشان ثابت بوده و حالا ایشان آن فرد را مورد اطمینان بوده ولی به ما نرسیده آنچه که در رابطه با او وجود دارد حالا قرینه های دیگری را هم عرض می کنیم.

مجری:

البته نفی هم از ایشان نیامده.

 استاد عباسی:

نه نفی نیامده بله مجهول هست و چیزی در موردش گفته نشده .

مجری:

راستگو بودن یا دروغگو بودن یا مثلاً.

استاد عباسی:

نه به هیچ عنوان، نفر دیگر اسحاق بن یعقوب هست، برای اسحاق بن یعقوب در کتاب های رجالی توصیفی

نیامده مثل محمد بن محمد مجهول هست اگرچه در منابع روایی روایت زیادی از آن نقل نشده اما در عین حال شواهد و قرائنی هست که می توانیم به صحت آن دست پیدا بکنیم و اعتماد به آن داشته باشیم به عنوان مثال در آن زمان به دست آوردن صحت توقیع کار آسانی بود می شد به دست بیاورد که به دست آورد که آیا اسحاق بن یعقوب چنین نامه ای را دریافت کرده یانه بنابر این چون خیلی نزدیک بود به شیخ کلینی اگر این باز مجهول بود و مشکلی در رابطبه به ایشان بود از دیدگاه شیخ کلینی به دست آوردن شرایط و احوالات او برایش خیلی آسان بود چون خیلی در دوره نزدیکی زندگی می کردند و زندگی چندین ساله شیخ کلینی در بغداد در کنار سفرای حضرت ولیعصر(ارواحنا له الفداه) می تواند در واقع میزانی باشد برای این که اسحاق بن یعقوب برایش شخص مطمئنی بوده مسجل بوده یا خیر، شخصیت دیگر محمد بن عثمان عمری هست که از نواب خاص امام زمان هست و در رابطه با ایشان دیگر هیچ بررسی نیاز نیست و از نواب حضرت ولیعصر(ارواحنا له الفداه) است، حالا بنابر این دور نفر یعنی محمد بن محمد و اسحاق بن یعقوب در این روایت ناشناخته هستند ولی قرائنی وجود دارد که من قرینه ها را باز اینجا قرائین کلی را عرض می کنم تا روشن بشود. قرینه اول مان این هست محمد بن محمد بن عصام از مشایخ شیخ صدوق هست و در روایاتی که از او در وسایل الشیعه و به نقل از کتاب های مختلف شیخ صدوق نقل شده شیخ صدوق بدون واسطه از آن نقل می کند که بنابر این نشان می دهد که شیخ صدوق ایشان را می دیده.

مجری:

یعنی روایت دیگری هم هست از محمد بن محمد.

استاد عباسی:

روایت دیگر هم هست و آن روایات همواره شیخ صدوق بدم واسطه نقل می کند بنابر این خود ایشان روئیت داشته و ملاقات داشته و قبول داشته در تمام روایات محمد بن محمد بن عصام از شیخ کلینی نقل کرده باز یعنی همه شان شیخ صدوق از این شخص بلا واسطه و همه این روایات باز این شخص از شیخ کلینی نقل کرده به عبارت دیگر اگر چه وی شخص مجهول از نظر علم رجال هست ولی دو تن از محدثان شیعه یعنی کلینی و شیخ صدوق به ترتیب استاد و شاگرد او بودند یکی شان استادی کرده یکی شان هم شاگردی کرده بنابر این مورد اعتماد هست یک مطلبی در واقع حدیثی هم در رابطه با علم رجال دارد و آن این که کثرت نقل از شخصی می تواند نشانه این باید که آن مروی عنه ثقه هست این در «کتاب کلیات فی علم رجال، صفحه 350» نقل شده که حالا همین بحث را که ما داریم عرض می کنیم یک خُرده تخصصی تر هست بعضی ببیننده های ما ممکن است بگوید خب آقا در واقع بحث عمومی تر ولی باز خود ایت نشان می دهد چقدر کار نیاز دارد چقدر بحث های دینی نیاز به ظرافت دارد.

مجری:

خیلی ممنون و متشکر ادامه می دهیم برنامه را اما در اینجای برنامه تماس داریم آقای محمد رضا از زاهدان، سلام علیکم و رحمة الله بفرماید.

بیننده:

بسم الله الرحمن الرحیم سلم عرض می کنم خدمت استاد حاج آقای عباسی و همچنین سلام عرض می کنم مجری عزیز برنامه، فقط ببخشید شما فرموردید از زاهدان، از لاهیجان.

مجری:

از لاهیجان هستید شما؟

بیننده:

بله از لاهیجان هستم.

مجری:

من اشتباه شنیدم از اتاق فرمان معذرت می خواهم سلام علیکم بفرماید.

بیننده:

ببخشید عذرخواهی می کنم من فکر کردم شما گفتید از زاهدان هستم.

مجری:

من اشتباه کردم بفرماید.

بیننده:

معذرت می خواهم ببخشید.

مجری:

خواهش می کنم.

بیننده:

حاج آقای عباسی می خواستم مطالبی را خدمت شما عرض کنم بعد فقط خواهش می کنم به من اجازه بدهید که من حرف هایم کاملاً تمام بشود بعداً من گوشی را قطع می کنم جواب شما را از انترنت إن شاءالله می شنوم اما اجازه بدهید حرف های من اول تمام بشود کاملاً ممنون هستم، حاجی عزیز شما بهتر می دانید که یکی از قوی ترین  ادله این آقایانی که مخالف اجتهاد و تقلید هستند یکی از ادله قوی شان این هست که می گویند فتاوای مجتهیدین از روی ظن و گمان هست و خداوند در قرآن هم مطلق ظن و گمان را و هم چنین در روایات مذمت کردند بنابر این این فتاوای مجتهدین هم چون غالباً حالا همه شان نه چون عالباً 90 درصد از روی ظن و گمان هست پس این هم ارزشی ندارد، می خواستم جواب شما را بدانم و آیا اصلاً اینطور هست که مطلق ظن و گمان حرام باشد به آن آیا در فقه در آیات و روایات داریم که خداوند بعضی از امور را معتبر کرده باشند مثال آیه ای یا مثال روایاتی داریم یا نه؟ این مطلب اول، مطلب دوم این است که حاج آقای عزیز می دانید اکثر این کسانی که مخالف اجتهاد و تقلید هستند متأثر از افکار اللهیاری هستند خب این دیگر عین روز روشن است که الغالباً حرف های این را گوش می دهند و متأثر از افکار و بیانات اللهیاری هستند، می گویم بهتر نیست به نظر شما یک مناظره ای باشد با ایشان یا نه بیایید به جای اینکه مثلاً ادله را بفرمایید، یا بعد از اینکه ادله را فرمودید تمام شد بیایید مطالب ایشان را، در برنامه های تان نقد و بررسی بکنید؛ چون ایشان الآن با یک شخصی به نام آقای طیبیان مناظره دارند پنج، شیش جلسه گذشته است، نمی دانم شما دیده اید یا نه، همین مطالب همین ادله ای که شما آوردید را ایشان هم آورده است و نقد کرده است، می گویم بهتر نیست بیایید شما هم مناظره بکنید، و یا اینکه عرضم به حضور شما که بیایید مطالب ایشان را مثل این کلیپ هایی که از وهابیت پخش می کنید نقد می کنید با الهیاری هم این کار را انجام بدهید. آیا به نظر شما اینطور کار انجام بدهید بهتر هست یا نه؛ بعد معذرت می خواهم من وقت تان را می گیرم.

مجری:

خیلی ممنون آقای محمد رضا همین دو سؤال بود قربان؟

بیننده:

نه یک دوتای دیگر مانده است.

مجری:

اگر یک مقدار سریع تر که ما به، هم به جواب دادن برسیم هم ادامه بحث را.

بیننده:

من همین الآن همه را می گویم. حاج آقای عباسی یک سؤال بعدی من این است که در مورد کاشفیت فتوی مثلاً همین آقای الهیاری گفته بود که آقا اگر فتاوای مجتهدین کاشف از قول معصوم هست پس چرا وقتی که این مراجع از دنیا می روند شما می گویید که آقا عمل کردن به فتاوای این مرجع تقلیدی که از دنیا رفته است دیگر حرام است، خب شما چرا این حرف ها را می زنید مگر نمی گویید فتاوای مجتهدین کاشف شده از قول معصوم هست؟ بعد چرا وقتی از دنیا می رود عمل کردن به فتاوایی که در توضیح المسائل او هست باید باطل باشد. این مطلب بعدی.

مجری:

خیلی ممنون آقای محمد رضا.

بیننده:

جانم.

مجری:

سه سؤال پرسیدید بعد هفته بعد و هفته های بعد هم هست، ما هم پاسخ این سه سؤال را  جنانب آقای استاد عباسی خدمت تان بگویند هم اینکه ما به ادامه بحث مان برسیم ان شاء الله بله بعید هست ما فرصت داشته باشیم، ما فرصت برنامه مان رو به اتمام هست، اگر بپرسید سؤالتان بی جواب می ماند من از شما خدا حافظی می کنم

بیننده:

خدا حافظ شما.

مجری:

 و تشکر می کنم از شما ان شاء الله پاسخ ها را می شنویم فقط قبل از اینکه آقای عباسی، استاد عباسی بفرمایند عرض می کنم خدمت تان که سؤال اول تان را که راجع به ظن و گمان بود ، سه هفته قبل، سؤال تان که راجع به ظن و گمان بود جناب آقای محمد رضا سه هفته پیش آقای استاد عباسی جواب دادند الآن مجدداً خدمت شما جواب می دهند راجع به بحث مناسب هم حالا خود استاد هم می فرمایند؛ ما روال برنامه عصر ایمان را از جلسه اول اینگونه تعریف کردیم که اول ادله شیعه را و ادله خودمان را کامل می گوییم طی چند برنامه بعد به نقد و بررسی و مناظره با نظرات و افراد دیگر چه از وهابی ها، چه اهل سنت، چه مسیحی، چه کسانی که شما نام بردید به آنها هم خواهیم رسید ان شاءالله ما ترس و نگرانی از مناظره و گفت  و گو نداریم. آقای استاد در خدمت هستیم.

استاد عباسی:

سلامت باشید.

مجری:

سؤال اول شان ظنّ و گمان بود که سه هفته قبل پاسخ دادید حالا مجدد باز هم بفرمایید.

استاد عباسی:

بله من فقط اشاره بکنم که بحث در ظن و گمانی که نهی شده است ظن و گمان غیر راجحی است که با استحسان می انجامد، یعنی از چیز های ذهنی و عرفی استفاده بکنند، اینجا ما مبنای کار علمی بحث روایات، روایات اهلبیت و آیات قرآن علیهم السلام هست که اینجا ظن راجحی هست بنابراین اینها بر اساس ادله مشمول آن نهی که اهلبیت علیهم السلام گفته اند نمی شود.

مجری:

و همه فتاوا و اینها هم ظن و گمان نیست، ایشان گفتند همه فتاوا ظن و گمان است.

استاد عباسی:

بله اینکه همه نیست اما مقداری هم که چی هست در کلام فقها و آن مقداری هم که مربوط به ظنّ هست، ظن راجح است که حالا مرحوم شیخ انصاری مفصل این را در فرائد الاصول شان مطرح کردند که اصلاً این روایات دلیل منع بر استفاده از ظواهر و استفاده از آیات قرآن و روایات نمی شود. من می خواهم عرض بکنم که اگر قرار باشد یک همچین اشکالی وارد باشد این اشکال دقیقاً به کاری که خود این آقایان هم انجام می دهند در احکام فقهی وارد هست، چطور؟ اینها می گویند آقا یک نفری باید باشد به جای اینکه برداشت می کند بعد به عنوان برداشت  نهایی اش را بگوید فرایندش را هم بگوید یعنی بگوید آقا من این روایت را دیده ام، این روایت منظورش این است برو این کار را انجام بده، نهایتاً او هم دارد همین کار را می کند یعنی او هم دارد برداشت شخصی خودش را از این روایت می گوید و إلّا باید پنجاه تا روایت بدون اینکه حرف بزند بگذارد جلوی شما بگوید آقا خودت می دانی ولی آنجایی که او می آید از آن روایت ها انتخاب می کند می گوید این روایت آنجایی هست که شما سؤال پرسیدید و اینجای روایت این مطلب روشن می شود که شما باید این کار را انجام بدهید، این هم بازهم می شود ظن و گمان؛ چون او نمی تواند قسم حضرت عباس بخورد که این یقیناً حکم اللهی  هست که خدا مقرر فرموده است. این نکته دیگر در رابطه با ظن که چه کردیم. نکته دیگر بحث؛

مجری:

مناظره بود.

استاد عباسی:

مناظره را گفتند این باید در واقع در شبکه تبیین بشود که یعنی شبکه تصمیم گیری بکند که آقا با چه

کسی می شود مناظره کرد، چون آنطوری که ما برداشت مان هست این آقایی که ایشان اسم بردند آداب اولیه مناظره را هم رعایت نمی کنند، آداب اولیه کلام را هم مناظره نمی کنند اهل حتاکی، اهل صحبت های ناروا و غیره هستند ولی از این جهت که ما اشکالات را چه ایشان گفته باشد، چه هر کس دیگر اشکالات را جواب خواهیم داد؛ عرض کردیم که ما در این جلسه هنوز داریم در واقع بررسی و ادله خودمان را می آوریم ادله ای که دیگران می آورند و نقد آن ادله را حتماً در دستور کار داریم قول به شما می دهم که نماند شبهه ای از شبهاتی که این آقا در موضوع اجتهاد و تقلید یا دیگران مطرح کردند الّا اینکه ما در اینجا جواب متقن مستدل و محکم در رابطه با آن داده باشیم . نکته دیگر گفتند چرا مراجع که از دنیا می روند.

مجری:

حاج آقا فرمودند مراجعی که از دنیا می روند مراجع بعدی می گویند که عمل به فتوای او حرام است

استنادشان هم به حرف آقای الهیاری بود خب این دروغ هست اصلاً همچین چیزی نیست.

استاد عباسی:

بله ما این نکته ای که،

مجری:

هستند هنوز کسانی که مقلد مرحوم حضرت امام هستند.

استاد عباسی:

بله تقلید اینطور نیست که از بین برود، تقلید برای نو مقلِّد، یعنی کسی که جدید می خواهد تقلید را آغاز بکند نمی تواند تقلید را از دیگران از گذشته انجام بدهد علتش هم این است که خیلی از احکام و فلان و این حرف هایشان در واقع دیگر جدید باید باشد و موارد جدید پیش می آید یک سری کارهای مالی با مراجع دارند مثل بحث وجوهات و غیره که باید مرجع تقلید زنده باشد، شما نمی توانید به مرجع تقلید مرده استناد کنید، لذا این حرف شان که می گویند شما می گفتید کاشفیت از قول معصوم از این طرف می گویید آقا حرام هست این درست نیست، اولاً ما نمی گفتیم آقا کاشفیت صد درصد از قول معصوم چون در هر صورت استنباط است و اجتهاد هست از این طرف هم نمی گوییم که آقا دیگر حجیت ندارد و باطل هست و حرام هست خیلی ها بنای بر تقلید میّت از مرجع تقلید زنده می گیرند و ادامه می دهند.

مجری:

اصلاً می گویند اگر مرجع گذشته اعلم باشد شما می توانید از ایشان تقلید بکنید.

استاد عباسی:

بله این، این موارد این چنینی هست لذا این حرف شان در واقع بر اساس حرف ناروایی هست که برخی ها آمده اند نقل کرده اند و تهمتی که زده اند.

مجری:

خیلی ممنون وقت برنامه رو به اتمام هست فقط من اضافه بکنم که ان شاء الله از هفته آینده، هفته بعد ما 9:30 شب در خدمت تان هستیم راه های تماس برنامه باز هست بعد از برنامه می توانید سؤالات تان را از طریق پیام به کانال هایی که عرض می کنند خدمت تان در شبکه بپرسید این برنامه هم فرصت ما تمام شد و هم مباحث خودمان ماند و هم عذر خواهی می کنم از خانم محمدی از آمریکا تماس گرفته بودند به علت اینکه به پایان برنامه نزدیک شدیم نتوانستیم خدمت ایشان باشیم، ان شاء الله هفته های آینده ادامه می دهیم بحث مان را با استاد عباسی.

عمری پدرم گفت که فرزند خلف باش

یعنی که فقط بنده سلطان نجف باش

اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

حاج آقا خیلی ممنون خسته نباشید.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته


  
  • حبیب

    21 مرداد 1399 - ساعت 05:43

    سلام علیکم چرا برنامه کامل در آپارت و یو تیوپ قرار نگرفته است؟

    0 0

عصر ایمان>

شبکه ولی عصر عصر ایمان استاد عباسی