شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج)
مهدی یار حجت الاسلام والمسلمین مجتهد سیستانی

قسمت بیست و نهم برنامه مهدی یار با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین مجتهد سیستانی


بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ : 29 اسفند 1399

برنامه:مهدی یار

مجری:

بسم الله الرحمن الرحیم

به پنجم روز شعبان در مدینه آمده دنیا

علی بن الحسین بن علی آن گوهر والا

گرفته شهربانو در بغل قنداقه او را

کند شکر خدا جدش علی عالی اعلا

پدر باشد حسین وشاد ازمیلاد فرزندش

مبارک باد می گوید براوجبریل از بالا

اسعد الله أیامکم عرض سلام و ادب و احترام خدمت همۀ شما بینندگان عزیز شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج) تبریک عرض می  کنم خدمت همۀ شما عزیزان بیننده میلاد حضرت زین العابدین حضرت سجاد (صلوات الله علیه) را، امروز در روز میلاد امام سجاد در برنامه مهدی یار در خدمت شما هستیم با اندی تأخیر هم ولادت حضرت سید الشهداء، ولادت حضرت ابوالفضل العباس (ع) را خدمت همۀ شما بینندگان عزیز تبریک عرض می کنم، در آخرین جمعه سال 1399 در آخرین ساعات این سال در خدمت شما هستیم با برنامه مهدی یار، همچنین در خدمت استاد و کارشناس محترم برنامه حجت الاسلام  و المسلمین حاج آقای مجتهد سیستانی، از ایشان خواهش می کنم عرض سلامی خدمت شما داشته باشند در ادامه برنامه در خدمت شما خوبان بیننده خواهیم بود، حاج آقا سلام علیکم و رحمة الله أسعد الله أیامکم بفرمایید.

استاد مجتهد سیستانی:

بسم الله الرحمن الرحیم

من هم خدمت شما و بینندگان عزیز هم عرض تبریک دارم و هم عرض سلام و خدمت تان هستم.

مجری:

خیلی ممنون و متشکر، ما چند برنامه قبلی در برنامه مهدی یار در خدمت حاج آقای حجازی بودیم با موضوع ویژگی  ها و وظایف شیعیان در عصر غیبت، قبل تر از آن چند برنامه در خدمت حاج آقای مجتهد سیستانی بودیم با موضوع بررسی حدیث وصیت که از احادیث و یکی از پایه  های اصلی احمد اسماعیل بصری و اتباع ایشان هست، این برنامه در خدمت حاج آقای سیستانی هستیم با یک موضوع جدید، إن شاء الله حالا بعداً آقای حجازی اگر تشریف آوردند در برنامه با موضوعاتی که ایشان مطرح می کنند در خدمت ایشان هم خواهیم بود، این برنامه در مورد موضوع حجیت خواب؛ حالا برای دوستانی که بیشتر مطلع نیستند عرض می کنم خود حاج آقا هم إن شاء الله مفصل در مقدمه بحث شان می  فرمایند، یکی از موضوعات و یکی از محمل  های که طرفداران احمد اسماعیل بصری ادعا می کنند و در مورد آن حرف می زنند و خیلی برایشان مهم هست بحث خواب دیدن است اینکه شما حالا طی مراحلی و با یک ویژگی  های و با یک مقدماتی خواب می بینید و در آن خواب به شما می  گویند که مثلاً ایشان بر حق هست یا بر حق نیست یا مهدی هست یا نیست و حالا موضوعاتی که اشاره می کنند، خواهش می کنم هم حاج آقای سیستانی إن شاء الله در ابتدا یک مقدمۀ بفرمایند هم اینکه موضوع اصل شان و استدلال  های که می  خواهند بفرمایند در نفی حجیت خواب برای ما بفرمایند، حاج آقا بفرمایید.

استاد مجتهد سیستانی:

احمد بصری با ادعای اینکه راه شناخت حجت خدا منحصر در نص، صلاح و پرچم هست؛ یکی از اقسام نص را نص مباشر می  داند که توسط وحی خدا در عالَم رؤیا صورت می  پذیرد و در اختیار همۀ مردم هم هست، او ادعا می  کند که این از بعد حضرت آدم (ع) تا روز قیامت در جریان دارد و همۀ امت ها از طریق خواب حجت  های خدا را تشخیص می  دادند و چنین نصی هم با تواتر رؤیا ثابت می  شود شرطش هم این هست که موافق با نص خلیفه قبلی بر حجت بعدی باشد و البته در عین اینکه ادعا می کند شرط دارد در جای دیگری تصریح می کند که رؤیا دلیل و حجت مستقل است لذا کسانی که با جریان احمد بصری ارتباط دارند به خوبی می  دانند که آن‌ها خواب برایشان بسیار با اهمیت هست حتی کانال های دارند ویژۀ نقل خواب های اتباع در تأیید احمد بصری و این که در بعضی مناظرات ادعا می کنند که خواب برای ما موضوعیت ندارد یا خواب یک موضوع حاشیه  ای کلیش ه ای هست دروغ محض است آن‌ها حتی کتاب نوشتند، مقالات متعدد دارند، کنفرانس های متعدد دارند در مورد اثبات حجیت خواب و اینکه خواب دیدن یکی از راه  های شناخت حجت خدا است، احمد بصری برای مستدل جلوه دادن ادعای خودش با استناد به سیره بعضی از انبیاء که به گمان او دارای نص الهی مباشر یعنی رؤیا بودند این را برای همۀ انبیاء اثبات کرده و سنتی می  شمارد از آن سنت های که قرآن تصریح می کند «لا تبدیلَ ولا تحویلَ لسنت الله» که هیچ تغییر و تبدیلی در آن اتفاق نمی  افتد یعنی خواب همین‌طور راه شناخت حجت خدا بوده و خواهد بود، در مقابل ادعای که احمد بصری کرده اگر بخواهیم خیلی خلاصه جواب بدهیم این هست که اولاً سنت خدای متعال برای معرفی حجت خودشان در طول تاریخ مشخص است؛ در حالی که حتی یک پیغمبر دلیل حجیت خودش را رؤیا معرفی نکردند و نیز هیچ ملتی از راه رؤیا پیامبر خودش را نشناخته الی چیزی که در مورد حضرت یوسف (ع) احمد بصری و اتباع او ادعا می کنند که در جای خودش مفصل به ادعای آن‌ها دراین‌باره پاسخ داده شده، حال ما بر فرض بپذیریم اصلاً در مورد بعضی از انبیاء با خواب آن‌ها شناخته شده اند اما آیا اینکه در مورد بعضی ها چنین اتفاقی افتاده می  توانیم نتیجه بگیریم که این یک قانون کلی و یک سنت الهی برای همۀ امت  ها و برای همۀ انبیاء بوده؟ به عبارت علمی اگر ما بخواهیم این را مطرح بکنیم آیا موجبه جزئیه مثبِت موجبه کلیه هست؟ هر گز؛ همچنان که خود جریان احمد بصری در مورد معجزه به همین بیان استناد می کنند می گویند شما چه دلیلی دارید که همۀ انبیاء معجزه داشتند و با معجزه شناخته شدند؟ فوق آن در مورد چند تا پیغمبر شما معجزه می دانید و موجبه جزئیه مثبِت موجبه کلیه نیست اینکه چند پیغمبر با معجزه شناخته شده اند دلیل نمی شود که تمام حجت های الهی یکی از راه های شناخت شان معجزه باشد، خب چطور شما در معجزه این را می گویید اما به خواب که می رسید سخن خودتان را فراموش می کنید و مثلاً از رؤیای یوسف یا رؤیای ادعا شده برای مادر حضرت موسی یا رؤیای ادعا شده برای حواریون از این سه چهارتا رؤیای که در خواب در قرآن مثلاً مطرح شده می خواهید نتیجه کلی قانون کلی و یک سنت کلی الهی را به دست بیاورید که همۀ حجت های خدا یکی از راه های شناخت شان خواب بوده؟ چطور به این تناقض گویی  شما دچار شدید؟

جواب دومی که داریم؛ شما می گویید از آدم تا خاتم بلکه تا قیامت این راه بوده خواب دیدن برای شناخت حجت خدا؛ اتفاقاً در روایتی که در کافی هم آمده که از کتب بسیار معتبر شیعه هست تصریح شده که مردم تا مدت‌ها اصلاً خواب نمی دیدند و خواب بعداً ایجاد شده

 «إِنَّ اَلْأَحْلاَمَ لَمْ تَكُنْ فِيمَا مَضَى فِي أَوَّلِ اَلْخَلْقِ»

در ابتدای خلق مردم خواب نمی دیدند

«وَ إِنَّمَا حَدَثَتْ»

بعداً خدای متعال مقدر کردند که انسان ها خواب هم ببینند، پس چه شد آن سنت الهی که می  گفتید از آدم تا خاتم بلکه تا قیامت تحویل و تغییر و تبدیلی در آن وجود نداشته؟

نکته دیگر و سومی که خدمت تان عرض می کنیم این هست که شما می  گویید رؤیا نص الهی است؛ نص یعنی باید به گونۀ آشکار و متقن و محکم باشد که حجیت را بر همگان تمام بکند، این در حالی است که خواب از آن جهت که در معرض دستبرد گستردۀ شیطان قرار دارد و خیلی اوقات نیازمند به تعبیر و تحویل هست به طور عمومی اطمینان آور نیست، امام صادق (ع) در همین زمینه فرمودند بسیاری از خواب های مردم دروغ قرار داده شده تا به صورت کلی و همیشگی مورد اعتماد آن‌ها نباشد، یعنی اصلاً ماهیت خواب برخلاف ماهیت چیزی است که حجت قرار است قرار بگیرد دلیل و برهان قرار است قرار بگیرد چیزی که دلیل می خواهد باشد حجت می خواهد باشد برهان می  خواهد باشد اتفاقاً باید 99 درصد اصابت بکند به حقیقت، برساند ما را به واقعیت، در حالی که اینجا امام صادق (ع) برعکس می  فرمایند بسیاری از خواب‌ ها دروغ قرار داده شده تا مردم به طور کامل اعتماد به خواب نداشته باشند، اتفاقاً چیزی که احمد بصری به آن تمسک کرده و چنگ زده در تمام فرقه  های شیعه و سنی اتفاق افتاده بوده یعنی شما اگر بروید به فرقه اسماعیلیه مراجعه بکنید به فرقه صوفیه، به فرقه قادیانی، به فرقه بابیت، بهائیت، می بینید یکی از ارکان استدلال  های آن‌ها یکی از تکیه  گاه  های محکم آن‌ها برای پشت کردن به اعتقادات شیعه و اسلامی همین خواب بوده خواب دیدند فلان قطب بر حق است، خواب دیدند فلان مدعی بر حق است، خواب دیدند فلانی نائب امام زمان است، خواب دیدند فلانی خود امام زمان است و بعد متأسفانه ایمان آوردند و هم گمراه کردند دیگران را و هم خودشان گمراه شدند، پس اینکه از یک چیزی ببینیم بیشتر باطل دارد استفاده می  کند تا حق، کاملاً مشخص می کند برای ما که این چیز نمی تواند حجت خدا بر همگان و عالَم بشریت باشد.

من نکات زیادی را در این زمینه در نظر داشتم که خدمت بزرگواران عرض بکنم اما می  خواهم فقط به یکی از آن قسمت ها و یکی از آن نکته  ها در این جلسه اشاره بکنم و آن خواب دیدن معصوم هست؛ احمد بصری یکی از دعاویی که دارد در مورد اینکه خواب حجت است این است که ما معصوم را در خواب ببینیم چون شیطان نمی  تواند به صورت معصوم متمثل بشود لذا اگر معصومی را در خواب دیدیم که گفتند فلانی امام است فلانی حجت است دیگر دلیل برای ما تمام است حجت برای تمام است و باید ایمان بیاوریم، البته احمد حرف های زیادی زده است برای اثبات حجیت خواب؛ گاهی اوقات می  گوید خواب اگر متواتر بود حجت است، گاهی اوقات می  گوید اگر در خواب آیۀ از قرآن آوردید دیگر حجت است، گاهی اوقات می  گوید که اگر در خواب خبر غیبی به شما داده شد حجت است و چیزهای دیگر هم گفته ولی عرض کردم در این جلسه ما فقط یکی از آن‌ها را که خواب دیدن معصوم باشد را مورد بررسی قرار خواهیم داد.

ابتداً عرض می کنم مسئله خواب دیدن معصوم چیزی نیست که أحمد بخواهد آن را مطرح کرده باشد بلکه این پیشینه هزارساله و بیشتر از هزار سال دارد؛ مسئله  ای است که تقریباً می  شود بگوییم به درازای تاریخ اسلام عمر دارد و علمای زیادی در این زمینه قلم زده  اند که آیا خواب حجت است؟ یا آیا دیدن معصوم در خواب حجت هست یا نه؟ علمای مثل شیخ مفید، سید مرتضی، علامه کراجکی که شاگرد شیخ مفید بودند، علامه حلی، علامه مجلسی و محقق شیخ یوسف بحرانی که این‌ها از قرن تقریباً پنجم شروع شده  است مکتوبات  شان تا الآن در دسترس ما قرار دارد؛ خواب دیدم معصوم شش گونه قابل تصور است این که کسی بگوید من معصوم را خواب دیدم، چطوری شده که شما می  گویید من معصوم را خواب دیدم؟ شش گونه قابل تصور هست:

گونه اول این هست که بنده چهره معصوم را در بیداری دیده  ام زمان پیغمبر اسلام هستم، زمان یکی از ائمه هستم چهره را در بیداری دیدم و بعد در خواب هم همان چهره را ببینم لذا می گویم من پیغمبر را دیدم چون چهره‌شان را می شناسم، می گویم من امام علی را دیدم چون چهره‌شان را می شناسم.

گونه دوم این هست که بنده چهره را تا به حال در بیداری ندیدم در خواب احساس بکنم که این چهره، چهرۀ معصوم است.

گونه سوم این هست که در بیدار چهره معصوم را تا به حال ندیدم، الهام به من شده که این چهرۀ معصوم است.

گونه چهارم این هست که شخصی را در خواب ببینم که بگوید این شخص دیگری که در کنار من است مثلاً در خواب حجت خدا است مثلاً می  گوید که من یک شخصی را دیدم با یک کس دیگر که خیلی احترام می  گذاشت، گفتم ایشان چه کسی است احترام می  گذاری؟ در خواب گفتم مثلاً، گفت این پیغمبر خدا است، یک شخصی در خواب بگوید این شخص دیگری که داری در خواب می بینی فلان معصوم هست.

گونه پنجم یک شخص خودش بگوید من فلان معصوم هستم مثلاً در خواب بیاید بگوید من مثلاً امام حسین(ع) هستم، از ایشان بپرسم بگوید من امام حسین هستم، بگویم شما کی هستید؟ بگوید من امام حسین(ع) هستم، یا خودش مثلاً بگوید من امام حسین(ع) هستم بعد هم یک حرفی یک سخنی یک مطلبی بفرماید.

و آخرین گونۀ که خدمتتان عرض می کنم این هست که از روی قرائنی شواهدی بنده حدس می زنم که مثلاً این خانم نورانی که دیدم چون مثلاً نور داشته پس حضرت مثلاً زهرا(س) بودند، حدس می زنم با یک قرائن شواهدی که این چهره متعلق به معصوم بوده، یا مثلاً یک اعمالی در مورد خواب دیدن معصوم نقل شده بنده یک اعمالی را انجام دادم و بعد خوابیدم و بعد یک چهرۀ دیدم، چون آن اعمال را انجام دادم چون نیت کردم مثلاً امام کاظم(ع) را ببینم حالا که در خواب یک چهرۀ دیدم حتماً امام کاظم(ع) است نور هم نبوده ایشان هم نگفته من امام کاظم هستم به دلم هم نیفتاده اما چون نیت کرده بودم که مثلاً امام کاظم(ع) را ببینم و یک اعمالی را انجام دادم الآن که چهرۀ را در خواب می  بینم حدسم این هست که پس حتماً امام کاظم (ع) را دیدم.

ما به صورت خیلی مختصر اگر بخواهیم این پنج  تا شش  تا صورت را مورد بررسی قرار بدهیم این‌طوری عرض می کنیم که مورد اول که کسی بگوید من پیغمبر را خواب دیدم و چهره را هم در بیداری دیده باشد این فقط برای امام ها اتفاق می افتاده، ائمه (ع) امام اول، امام دوم و امام سوم چهره پیغمبر را دیده بودند در بیداری شان، هم عصر پیغمبر بودند، بقیه ائمه هم طبق روایاتی که ما داریم که این‌ها با پیغمبر ملاقات داشتند یا روح شان هر شب جمعه می رفته به آسمان با پیغمبر ملاقات داشتند چهرۀ واقعی پیغمبر را دیده بودند، چون دیده بودند لذا وقتی یک چهره ای در خواب می دیدند می  دانستند که چهره همان چهره پیغمبر هست، این در مورت ائمه.

مردم هم هر کدام در زمان هر معصومی بودند و آن معصوم را دیدند و بعد همان معصوم همان قیافه را در خواب دیدند می توانند بگویند ما فلان امام را دیدیم این تنها وجهش این هست و الی در دوره غیبت که معمولاً کسی معصوم را در بیداری ندیده الی حالا بپذیریم که کسی مثلاً مشرف شده خدمت امام زمان (ع) و بعد همان قیافه را در خواب دیده باشد چون در ائمه دیگر که مشرف نمی شوند، هم چنین تشریفاتی خیلی خیلی نادر اگر اتفاق افتاده باشد که کسی مثلاً در عالَم مکاشفه در زمان غیبت مثلاً صورت امیرالمؤمنین (ع) را یده باشد در حالا حالت خواب هم نه، در حالت مکاشفه  یا در حالت بیداری حتی اگر اتفاق افتاده باشد خیلی خیلی نادر هست که اصلاً قابل به حساب آوردن نیست، ما در زمان غیبت امام (ع) چهره معصوم را ندیدیم لذا این گونه اول و صورت اول کلاً نسبت به ما منتفی هست.

اما آن پنج  تا گونه دیگر؛ اگر که کسی را من خواب ببینم بگوید که این معصوم است؛ اگر من می  شناسم چه کسی است خود این کس مثلاً پدر من است خب قول پدر من که حجیت ندارد که بگوید این کسی که الآن اینجا است امام حسین(ع) هست مثلاً، از کجا معلوم امام حسین(ع) باشد؟ پدر من که معصوم نیست که قولش بر من حجت باشد، اگر هم نمی  شناسم او را که قول انسان ناشناس چطور می  خواهد بر من حجت باشد که این کسی که الآن دارد با تو حرف می زند مثلاً پیغمبر است خب تو خودت چه کسی هستی که داری خبر می  دهی این شخص پیغمبر است؟ این که می  رود کنار.

یک چهره ای را ما خواب ببینیم بگوید که من فلان امام هستم؛ وقتی من آن چهره را در بیداری ندیدم و نمی‌دانم چهره امام در بیداری چه شکلی است چطور می  توانم در خواب اعتماد بکنم به اینکه یک چهرۀ را دیدم آن چهره به من بگوید من فلانی معصوم هستم فلان امام هستم و بعد یک صحبتی را بکند، من وقتی بیدار شدم بگویم که بنده فلان امام را دیدم چون خودش گفته، من که چهره را در بیداری ندیدم از کجا می  خواهم بگویم که این چهره، چهره معصوم بوده و به من حرفی که زده حرف صادق و درستی هست.

اگر می  گویید به من الهام شد؛ الهام شدن مگر که یک مسئله کوچه بازاری و کشک است که همین‌طوری به یک کسی الهام بشود؟ الهام گونه خفیف شده وحی هست وحی الهی که بر انبیاء می شده و حتماً دوستان می دانند که ادعاهای که می کنند که وحی برای همه اتفاق می افتد باطل هست وحی مخصوص انبیاء (ع) بوده و اگر در مورد بعضی ها تعبیر به وحی شده مثل زنبور عسل، مراد آن وحی لغوی هست نه وحی اصطلاحی که مربوط به نبوت بوده است لذا ما در روایاتی داریم که به واسطه وفات پیامبر وحی قطع شد از زمین و دیگر وحی نمی شد از آسمان به زمین آن وحی نبوتی یا نبوی، پس اینکه ما بخواهیم بگوییم که به من الهام شد؛ الهام خفیف شدۀ وحی هست که آن هم یا در اختیار ائمه (ع) بوده یا در اختیار انسان های بسیار بسیار وارسته که در قدیم به آن‌ها اولیاء الله می گفتند و اخیراً هم به آن‌ها عارف باالله می گویند برای هر کسی اتفاق نمی افتد مسئله الهام که بگوید به من الهام شده است که مثلاً در خواب فلان کسی که دیدم مثلاً معصوم بوده است معصوم پنجم بوده معصوم چهارم بوده است یا از این مسائل.

اگر می  گوید حدس زده ام از بعضی قرائن و شواهد؛ حدس شما که بر خودشما هم حجت نیست حدس حجیتی ندارد چون حدس بالاتر از ظن نیست و طبق تصریح آیات قرآن ظن حجت نیست «وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا» ظن نمی تواند جای حق را بگیرد و چیزی را اثبات بکند لذا آنچه که خدمت تان عرض شد بررسی این شش صورت بود، صورت اول قطعاً کسی که پیغمبر را یا یک امام را در بیداری دیده همان چهره را در خواب ببیند همان چهره است چون پیغمبر فرمودند که شیطان متمثل به من نمی  شود یعنی من را چون یدید همان صورتم در خواب ببینید او شیطان نیست خود من هستم، خیلی خوب این قبول، اما صورت  های دیگری که کسی پیامبر و دیگر معصومین را ندیده و روی این مسائلی که عرض کردم یک شحصی مثلاً در خواب بگوید این فلان معصوم هست یا من حدس بزنم یا ادعا می کنم به من الهام شده که مثلاً این فلان معصوم است این هیچ کدام قابلیت اثبات ندارد حجیت دارد نه برای شما و نه بر غیر شما.

بعضی وقت ها حتی شده افرادی ادعا می کنند ما فلان امام را دیدیم، می گویم چه دیدید؟ می گویند همین صورتی که نقاشی شده، مثلاً حضرت عباس(ع) را دیدم، می گویم از کجا فهمیدی حضرت عباس است؟ می گوید همین عکس شان که همه جا هست من هم دیدم، این عکس ها که عکس اهل بیت (ع) نیست تمام این عکس ها جعلی است افراد همه آن‌های که مذهبی هستند مؤمن هستند اطلاع دارند ما هیچ عکسی از اهل بیت از ائمه (ع) نداریم افرادی که حالا شیفته ائمه بودند یا روی هر حساب کتاب دیگری یک صورت زیبای را به ذهن  شان رسیده مثلاً این‌طوری مثلاً خوشگل بکشند این‌طوری کشیدند و مثلاً نسبت دادند که مثلاً این مثلاً باشد برای حضرت عباس، آن باشد مثلاً برای حضرت علی (ع)، این یکی مثلاً باشد برای امام حسین (ع)، حتی بعضی از عکس ها عکس دوازده معصوم کشیده شده کنار هم نشستند، این‌ها همه عکس های جعلی است و اینکه از روی عکس مثلاً شما چون یک عکسی را در بیداری دید در خوب هم همان عکس را ببینی و بعد ادعا بکنی که این عکس مثلاً من امیرالمؤمنین را خواب دیدم یا امام حسین(ع) را خواب دیدم این‌ها هیچ قابلیت اثبات ندارد.

مجری:

خیلی ممنون و متشکر، این صحبت این فرمایشاتی که داشتید راجع به این شش حالت که همه را هم تقریباً می شود گفت نفی کردید این راجع به بحث اصل دیدن امام معصوم یا پیامبر خداوند در خواب است یا اینکه اگر ما دیدیم یا ندیدیم او برای ما و دیگران حجیت دارد یا ندارد؟ چون دو بخش است.

استاد مجتهد سیستانی:

ما بیشتر نگاهمان به حجیت است چون همین الآن می خواستم اشاره بکنم که جریان احمد می گوید که چطور علمای خودتان می‌گویند مثلاً ما امام زمان را خواب دیدیم ما نمی‌دانم امام حسین را خواب دیدیم ما چیزهای دیگر را خواب دیدیم این‌ها همه اشکال ندارد نقل می کنید در منبرها در کتاب ها برای دیگران، به ما که می  رسد می گوییم مثلاً خواب دیدیم می گویید نه فلان، شیطان بوده؛ صحبت ما سر حجیت هست ما کدام یکی از علمای ما مثلاً این خوابی که دیده را به عنوان حجت تمام کردن بر دیگران آمده استناد کرده؟ اگر که بنده مثلاً خواب دیدم مثلاً یک چهره نورانی را و به دلم مثلاً این‌طور بود که ایشان حضرت مهدی (ع) هست و گفتند که مثلاً فلانی برای ما یک کتابی بنویس ما غریب هستیم، حالا من بیایم یک کتابی بنویسم این خواب را هم نقل بکنم که به جای بر نمی خورد این دقیقاً موافق شریعت است موافق وجدان است موافق عقل است که من بیایم برای امام زمان خودم یک کتابی بنویسم در مورد فضائل شان در مورد خوبی هایشان، در مورد هر چیزشان، این اشکالی ندارد استناد کردن این‌طوری را ما اصلاً کاری به آن نداریم، نمی خواهم بگویم درست است یا غلط، اصلاً کاری به آن نداریم، آن را که شما ادعا کردید حجت بودن خواب است ما داریم آن را می زنیم؛ می  گوییم شما می  گویید خواب حجت است اگر کسی معصوم را ببیند دیگر برایش حجت تمام می شود، عرض می کنیم شش  تا صورت بیشتر ندارد این که معصوم را شما ادعا کنید دیدید یا الهام می  گویید شده یا حدس می زنید از قرائنی یا معصوم را در بیداری دیدید که حالا چهره  اش را در خوب هم دیدید می گوید همان است یا خودش گفته من فلانی هستم یا یک کسی در خواب گفته این فلانی است، دیگر از این حالت  ها که دیگر هیچ صورت دیگری خارج نیست و ما همۀ این‌ ها را مورد بررسی قرار دادیم.

مجری:

چرا برای آن قسمتی که مثلاً خودتان هم فرمودید حالا زیاد هم نقل شده و قابل اعتنا هم بوده بعضی از نقل ها که مثلاً حضرت حجت به خواب یک عالِمی آمدند که فلانی برای من یک کتاب بنویس یا مثلاً شاید مکرر شنیدیم در مجالس روضه و منبرها که مثلاً من مشکلی برایم بوده حضرت زهرا یا حضرت سید الشهداء آمدند گفتند یک مجلس روضۀ برای من بگیر، آنجا چرا این سختگیری ها نیست که بگوییم که شما از کجا می دانید که مثلاً او حتماً آیا مثلاً حضرت زهرا (س) هستند یا سید الشهداء هستند یا یکی دیگر از ائمه؟

استاد مجتهد سیستانی:

سخت گیری نیست به خاطر اینکه نمی  خواهم چیزی را در دین اثبات بکنم؛ ما نمی  خواهیم بگوییم که مثلاً واجب هست بر من که مثلاً یا بر هر کسی که مثلاً این مشکل را دارد مثلاً روضه بگیرد چون من خواب دیدم، یا بر هر کسی که مثلاً عالِم هست واجب است برای امام زمان کتاب بنویسد چون من خواب دیدم به من گفتند بنویس، ما نمی  خواهیم وجوب، حرمت یا اعتقادی از این خواب‌ها اثبات بکنیم چون نمی  خواهم چیزی را در دین اثبات بکینم برای ما آن‌قدر اهمیت ندارد غیر از این آن چیزی که ایشان خواب دیده؛ اولاً کسی که خواب دیده کاملاً مورد عنایت خاص الهی بوده مثلاً اگر علامه مجلسی می آید می  گوید من خواب دیدم، پدر علامه مجلسی مثلاً می  گوید من خواب دیدم اهل بیت گفتند این کودک  شما مثلاً به مقامات بالا می  رسد و حافظ مثلاً مذهب اهل بیت می   شود و از این مسائل، یک کسی که دیگر همه برایش احترام قائل هستند و کاملاً شناخته شده هست که ایشان مثلاً چقدر اهل مکاشفه بوده چقدر اهل ریاضت بوده نماز شبش از ده سالگی ترک نمی  شده یک شخصیت کاملاً معنوی، شما بیایید این را کوچه بازاری کنید هر کسی هر خوابی دید دیگر این مثلاً چطور مثلاً پدر علامه مجلسی گفته؟ چطورشیخ صدوق گفته من امام زمان را دیدم در خواب در حالی که ایشان در بیداری ندیده بوده؟ پس از کجا گفته؟ پس من هم که مثلاً یک آدم عامی که مثلاً در نماز هم سهل انگار هستم مثلاً احکامم را هم بلد نیستم اعتقاداتم هم حساب کتاب درستی ندارد خودم را مثلاً بیایم مقایسه کنم با شیخ صدوق، پس یک نکته این هست که بینندۀ آن خواب‌ها در نهایت و اوج تقوا و معنویت و اخلاص بودند و این برای کسی اصلاً شبهه  ناک نیست، آن‌ها ادعا کنند به من الهام شده قابل پذیریش است چون الهام برای غیر حجت خدا هم اتفاق می  افتد ما منکر آن که نیستیم، عرض می  کنیم اینکه هر کسی بیاید بگوید خواب دیدم و بعد بگوید برای من الهم شده بود که این معصوم است این قابل پذیریش نیست.

نکته اول این هیست که خود بینندۀ خواب‌ها افراد بسیار بسیار خاصی بودند که بعضی هایشان حتی در بیداری امام زمان (ع) را دیدند.

نکته دوم هم این هست که محتوای خواب شان اثبات یک مسئله در دین نبوده حتی اینکه بگویند در فلان چیز مستحب است چون خواب دیدم، حتی مستحب، مثلاً 5 بار مسواک زدن مثلاً به بالا شش بار به پایین باشد، حتی کوچک ترین چیزی که هیچ نقش مهمی در دین نداشته باشد آن‌ها نمی آمدند با آن خوابی که دیدند بخواهند این مسئله کوچک را اثبات بکنند.

مجری:

یعنی شما می فرمایید علماء و مراجع سلف یا حتی فعلی و دیگران از آقایان علماء مثل مثلاً اشاره کردید اگر یک خواب هم دیدند اگر یک کرامتی یا مشاهدۀ یا مکاشفۀ هم بوده به استناد آن خواب مثلاً حکمی را از واجب به حرام یا مثلاً برعکس این‌طوری تغییر ندادند.

استاد مجتهد سیستانی:

حالا شما باز می  گویید حکم؛ احمد بصری اعتقاد را دارد چون حکم خیلی درجه  اش پایان‌تر از اعتقاد است و عجیب هم هست که امام صادق (ع) در یک روایتی که به اسناد متعددی صحیحه ثبت شده است در مورد اذان سؤال پرسیدند که این‌ ها چه می  گویند این‌ها که مخالف شیعی هستند می  گویند اذان از کجا آمد؟ او جواب می دهد می  گوید پیغمبر نمی دانستند مردم را چطوری آگاه بکنند که وقتی نماز است یک جلسۀ گرفتند که مثلاً یکی می گفت ناقوسه مثلاً کلیسا بزنیم، یکی گفت بوق یهود را بزنیم و این‌ها، بعد حضرت گفت حالا مثلاً تا فردا فکر کنیم بعد شب یکشان خواب دید که این اذانی که ما الآن می گوییم را شنید آمد به پیغمبر گفت من خواب دیدم که مثلاً همچنین صدای شنیدم در خواب، حضرت گفتند همین خوب این همین را بگذاریم، بعد امام صادق (ع) با ناراحتی می گویند آن‌ها دشمنان خدا دروغ می گویند دین خدا اعزاز این است که با خواب بخواهد اثبات بشود حالا امام صادق (ع) این را دارند برای چه می گویند برای یک اذانی که مستحب است در نماز بگویی یا نگویی مهم نیست، این را حتی امام صادق (ع) نمی پذیرند که یک اذانی که یک حکم مستحب بوده برای یکی از اعمال عبادی ما توسط خواب ثابت شده باشد در دین، بعد شما بیایید بگویید تعداد ائمه را مثلاً می  خواهید بشکنید بگویید بجای 12تا 24 تا یا تعداد حجت  ها را بخواهید، یا بخواهید بگویید امام زمان رفته کنار و یکی دیگر آمده این‌ها را بخواهید با خواب اثبات بکنید کاملاً مشخص است که شما پیرو اهل بیت و احادیث اهل بیت (ع) نیستید پس آن حساسیت اگر برای ما نسبت به آن خواب‌هایی که علما دیدند اگر وجود ندارد به خاطر این است که این‌ها هرگز خواب را حجت نمی دانستند و نمی خواستند با استناد به آن خواب‌ها مسئله شرعی حکم شرعی اثبات بکنند چه برسد به اعتقاد شرعی.

مجری:

خب پس یک سؤال دیگر هم که گفتند حاج آقا به خاطر اینکه بحث برای بینندگان عزیزمان روشن بشود شما می گویید این خواب‌ها چون‌که شنیده  ایم دیگر قطعاً در این میدان مبارزه با این مدعیان دروغین هستید که قطعاً در جریان هستید هم من خوب شنیدم هم عزیزان بیننده شاید شنیده باشند که مثلاً می گویند یا دو سه روز یک دعایی بخوانید همین مکتب بصری یا مثلاً یک مقدمات می  گویند بعد می  گویند در خواب این اتفاق برای شما می افتد و کسی می  آید و می  گوید که احمد اسماعیل مثلاً حجت خدا است و از این داستان  ها شما می  فرمایید اساساً دروغ نقل می  کنند، اصل دیدند خواب را یا اینکه آن کسی که در خواب می بینند مثلاً توهمات است یا تمثل شیطانی است یا هر چیز دیگر.

استاد مجتهد سیستانی:

این‌ها دو قسم است یک عده ای زیادی  شان دروغ می  گویند ما افرادی را داریم که مبلغ بودند چند سال در این جریان و چقدر تلاش می کردند و چقدر افراد را گمراه کردند، بعد که خدا خواست و توفیق به آن‌ها دارد و مستبصر شدند و برگشتند حالا دارند اعتراف می کنند که مثلاً یکی از کارهای ویژه ما ساختن خواب بود، و بزرگتر ها و بقول خودشان خادم ها به ما اصرار می کردند و تأکید می کردند که بنشینید خواب های قشنگ بسازید که دورغ مثلاً اشکال ندارد دروغ مصلحتی، شما که احمد برایت ثابت است که امام شده حالا چهارتا دروغ هم بگویید، حالا هم خانم هم آقا ما سراغ داریم که این‌ها اعتراف کردند بله ما بارها و بارها شده که به دروغ گفتیم ما احمد را خواب دیدیم که  ما را تأیید کرده یا تو را دعوت کرده که بیا فرزند امام زمانت را یاری کن و از این  چیزها، پس یک عده  زیادی که دروغ است و دروغ هم در دنیا فعلی ما یک چیزی است که خیلی مرسوم است، برای دنیایشان مردم دروغ می گویند برای دین شان همه دورغ می گویند، این یک نکته، نکته دوم این است که  آن‌هایی هم که راست می گویند دو قسم دارد خیلی هایش از بحث تلقین است که من می  خواستم اشاره بکنم، یکی از صورت‌هایی که باعث می شود ما فکر بکنیم معصوم را دیدیم تلقین است، تلقین این است که، من خودم دیدم یکی گفت که خودم بودم همان‌جا گفت که من  الآن نیت می کنم امام زمان را خواب ببینم، خب مگر به نیت است که آدم بخواهد خواب ببیند بعد هم خوابید و بیدار شد و امام زمان را خواب دیدم به همین راحتی، یعنی نیم ساعت خوابش برد، این تلقین است و جریان احمد بسیاری از کسانی که ادعا می کنند خواب دیدند و راست هم می  گویند تلقین کردند چون آن دستور عملی که احمد گفته انجام دادند  با آن فکری که این دستور عمل را حجت خدا گفته انجام دادم خواب حتماً خواهم دید، بعد خوابی هم می بینند و گمراه می شوند یا اگر گمراه بودند گمراه‌تر می شوند، این مسئله را هم باید مورد توجه قرار بدهیم ، احمد بصری یک دستور العملی دارد بنابر اینکه سه روز روزه بگیرند و بعد به حضرت زهرا (س) جهت کشف حقانیت احمد در خواب متوسل بشوند، خود همین سه روز روزه بدعت است ما در دین اسلام برای اینکه کسی بخواهد بشناسد امام بر حق کیست سه روز روزه بگیرد یعنی یک راهکار باشد، سه روز روزه بگیرد برای اینکه خواب ببیند حجت خدا کیست ندارد وقتی شما قبول کردی  این بدعت را علمای اهل معنا و اولیاء الله یک اصطلاحی دارند می گویند شما از ولایت الله خارج شدید «الله ولی الذین آمنوا»  کسی ایمان دارد که از طریق شریعت بخواهد برود جلو، شما اگر از طریق غیر شریعت از طریق بدعت از چیزی که جزء دین نیست داری می روی جلو از ولایت الله خارج بشود.

مجری:

حاج آقا مگر روزه گرفتن جزء دین نیست؟

استاد مجتهد سیستانی:

روزه گرفتن همین‌طوری جزء دین نیست، همین‌طوری من روزه بگیرم اما بگویم یک روزه خاصی هست که برای فلان کار هست و فلان اثر را هم دارد بگوییم جزو دین است حتی سفره ای که برای ام البنین می اندازند سفره ای که برای ابوالفضل می اندازند می گویند جزء دین است مثلاً یکی از راه ها گرفتن حاجت جزء دین این است که سفره حضرت عباس بیندازند این بدعت است ما اگر این کارها را انجام می دهیم رجاء انجام می دهیم راه گرفتن حاجت توسل است، توسل هم به کسانی است که یا معصوم هستند یا مورد تأیید معصومین بودند یا مجرب است که حاجت می دهند حالا من می خواهم از این راه استفاده بکنم بگویم راهش این است مثلاً بعضی ها هستند سوریه که راهش باز بود نظر می کردند عروسک می بردند برای حرم حضرت رقیه (س) زیاد هم بود کمدی بود آنجا می گذاشتند، خب صد در صد اگر کسی بگوید که مثلاً راه گرفتم حاجت از حضرت رقیه  این است که عروسک ببری راهش این است این بدعت است این دروغ است اصلاً به این نیت بخواهی ببری حرام است ما رجائاً اگر انجام بدهیم اشکالی ندارد لذا عرض می کنم کسی که راه شناخت حجت خدا این است که سه روز روزه بگیرید و این جزو دین هست، این خودش بدعت است در دین همچنین چیزی ما نداشتیم شما دارید اضافه می کنید، عین این می ماند که شما بیایید یک نماز اضافه بخوانیم بگویم نماز در دین نیست، نماز در دین هست، نماز همین‌طوری هم بخوانی اشکالی ندارد اما به‌عنوان اینکه یک نمازی است در دین مثلاً ساعت 10 صبح باید بخوانید، به این عنوان آن نمازی که می خوانید حرام است بدعت است

مجری:

مثلاً گفته می شود و در احادیث است و تعلیم پیامبر بزرگوار اسلام و حضرت جعفر که مثلاً برای گرفتن حاجت امام معصوم به پیامبر خدا فرمودند نماز جعفر بخوانید، مثلاً نماز استغاثه بخوانید، یعنی فرمایش شما این است که ما یک سری نماز ها و روزه  هایی و یک سری اذکار در دین داریم که از معصوم وارد شده، که این‌ها درست است، کما اینکه مجلس روضه و گریه و توسل و این‌ها درست است، اما اگر یک شخصی بیاید بگوید یک نمازی است هیچ کدام از معصومین نفرمودند پیامبر خدا نفرمودند، من به شما می  گویم اگر می خواهید حاجت بگیرید، همان مثالی که خودتان فرمودید تا ساعت 10 صبح بایستید و یک نمازی به این شکل بخوانید، این می شود بدعت،

استاد مجتهد سیستانی:

این می  شود بدعت، بدعت اصلاً معنایش این است، یعنی چیزی که در دین نبوده وارد دین بکنند، به اسم دین هم هست، شمای احمد بصری دارید می گوید راه شناخت حجت خدا این است سه روز شما روزه بگیر خب این راه شناخت حجت خدا باید در دین باشد دیگر، کجای دین گفته سه روز روزه بگیر بعد متوسل بشو به حضرت زهرا، چون این حضرت زهرایشان می گویند پس ما از ولایت الله خارج نشویم، سر قضیه وقتی خراب بود آن ته دیگر فایده ای ندارد شما وقتی قبول کردید این روزه را که جزو دین است و می خواهید بگیرید از ولایت الله خارج می شوید از ولایت خدا که خارج بشوید ولایتی غیر از ولایت شیطان وجود ندارد،

مجری:

استناد روایی دارد این سه روز روزه ای که این‌ها می گویند بگیرید

استاد مجتهد سیستانی:

هیچ چیز ندارد،

مجری:

پس می  فرمایید از اساس بدعت است

استاد مجتهد سیستانی:

بله، از اساس بدعت است و از خودشان متأسفانه در آوردند، لذا آن توسلی هم که به شما گفته به حضرت زهرا بکنید مثل این می  ماند که مثلاً من می  خواهم یکی را بکشم متوسل بشوم به حضرت زهرا که مثلاً توفیق بدهد بکشمش، وقتی راه و نیست خراب هست آن توسل هم به درد نمی  خورد یا یک دعایی را دارند که چهل روز گفته بخواند، این دعا هم در هیچ جا وارد نشده و خود احمد ساخته و خیلی هم از نظر ادبی مشکل دارد خب کسی که قبول کرد که این دعا وسیله  ای است برای اینکه بخواهد حجت خدا را بشناسد چون دوباره تمسک به بدعت کرده این مسئله که می گویم مسئله خیلی مهمی هم هست، اتفاقاً در بحث عرفان حلقه و شیطان پرست ها و این‌ها و حتی مرتاض های هندی این‌ها یک چیزی دارند به اسم منتر که همین چیزها است که قبول بکنید یک چیزی که نیست را قبول بکنید، حالا یا معقول نیست یا مشروع نیست، قبول بکنید این کار را انجام بدهید بعد کم کم یک حالاتی برایتان اتفاق می افتد صداهایی می شنوید در صوفیه این چیزها هست، و داستان های مفصلی هم ما در این زمینه داریم که حتی می  گوید من پیش یک کسی رفتم که به اولیاء خدا معروف بود چون یک کراماتی از او دیده بودند در نجف، و این را با دوتا واسطه نقل می کنم،یعنی کاملاً مستند، و می  گوید وقتی که من رفتم اصرار کردم یک کم که مثلاً با او صمیمی شدم به من اعتماد کرد گفت اولین مرحله این است که شما باید با نجاست وضو بگیرید بعد ما تازه فهمیدیم این کرامت ها و این اخبار غیبی که دارد می دهد از ولایت الله خارج شده وارد ولایت شیطان شده، و کسی که وارد ولایت شیطان بشود همان طور که «إِنَّ الشَّياطِينَ لَيُوحُونَ إِلى‌ أَوْلِيائِهِمْ» الهام می  کنند به دلشان می  اندازند ممکن است حتی شما خواب ببینید ممکن است حتی صدا در بیداری بشنوی، و حتی ممکن است خبر غیبی هم پیدا بکنی، برای اینکه چون تحت سلطه شیطان قرار گرفتی آن هم می خواهد شما را همین‌طور با آن طناب بکشاند به سمت نیستی، و با مستی کرامت شما را گول بزند خیلی راحت ممکن است که این‌ها را در اختیار شما قرار بدهد.

مجری:

و بیننده  ای هم که به راحتی به این طور چیزها دل می بنده آن هم مستقیم می  رود به همان راهی که در حقیقت شیطان تدارک دیده.

استاد مجتهد سیستانی:

بله لذا اینکه بعضی از کسانی که اهل معنا بودند در عباراتی که دارند که می  گویند دلیل حقانیت راه آثار آن است، یک کسی مثلاً می گوید از کجا معلوم این راهی که شما می  گویید درست است، می گوید خب اثرش را می بینید، مثلاً صدایی می  شنوید خوابی می بینید، آن بزرگ را بابد بهش بگوییم، البته این بزرگی که عرض می کنم برای 1100 سال پیش است این حرف، این را می خواهم عرض بکنم این برای  آن زمان بود، چون مردم در آن زمان متشرع بودند از راه شریعت می خواستند ریاضت بکشند، نماز شب زیاد بخوانند سجده طولانی بروند اذکاری بگویند که در شریعت وارد شده، خب می گوید اگر که راه من حق باشد آثارش هم این است، آثار را هم می گوید، کما اینکه یکی از دوستان آیت الله میلانی می فرماید که من هم این اذکاری که در اصول کافی هم آمده، این اذکار را گفتم، و یک برنامه ای گذاشتم برای خودم مدت‌ها می گفتم، و بعد کم کم حالاتی برایم اتفاق افتاد، مثلاً برای نماز شب یک صدایی می شنیدم که فلانی بلند شو نماز شب بخوان، این دیگر از شیطان نیست، چون من از طریق خود دین وارد شدم، تحت ولایت الله هستم، اگر اثری ببینم بله این درست، آقای میلانی می گوید که به او گفتم که به من هم بده آن اذکار را گرفتم و انجام دادم و حالا بقیه قصه اما یک ذکری یکی آمد به من گفت که در هیچ روایتی نیست، و این را هم به عنوانی که این ذکر راه رسیدن به ملکوت است خب این ذکری که در دین نیست از کجا شما دارید می گویید با فلان تعداد مثلاً می شود، این می شود بدعت از ولایت الله خارج می شوید، یک بحث خیلی مهمی عرض می کنم چون در فرقه های مختلف ما این را داریم، در مسیحیت ما داریم در شیطان پرستی داریم، در مرتاض های هندی داریم، در صوفی خودمان داریم، که بعضی وقت ها خبر غیبی دادند یا کار دیگری کردند یا فکر را خواندند یا حالا مسائل دیگری این‌ها را کسی نباید گول بخورد که پس این‌ها اگر راهشان غلط بود چرا به این اثر رسیدند، نه این اثر به خاطر این است که تحت ولایت شیطان رفتند، پس این راهکاری که احمد بصری دارد می  دهد شما را گول نزدن که ما متوسل به حضرت زهرا (س) می  شویم، اصل قصه بدعت است، آن سه روز روزه، وقتی شما از ولایت الله خارج بشوید دیگر فایده  ای نخواهد داشت، ما الآن داریم افرادی که حتی در یهود هستند، و حتی در صوفیه و در بعضی  جاها که نمی  خواهم اسم ببرم که این‌ها حتی از آیات قرآن سوء استفاده می کنند، یعنی قرآن باز می کند از غیب خبر می دهد، ظاهرش این است، چطور شده دارد از قرآن خبر می دهد؟ اینکه اصلش کسی که با نجاست رفته وضو گرفته تحت سلطه شیطان باشد همان طور که شیطان در بیداری می تواند آیات قرآن را از آن سوء استفاده بکند به ذهن یک کسی بیندازد که مثلاً این برداشت را بکند و یک فرقه  باطلی بسازد مثل جبریه که از قرآن استفاده می کنند که انسان مجبور است گناه بکند و بعد هم خدا کتکش می زند می  اندازدش جهنم، از قرآن استفاده می  کند می گوید خدا جسم است و دیده می شود، و هر کسی بگوید خدا دیده نمی  شود کافر است، این‌ها را چه کسی در ذهن  شان می  اندازد، قطعاً شیطان کمک کرده به این‌ها و خیلی هم عجیب است بعضی  هایشان متعدد دیدم که ذوق می زنند که این از توفیقات الهی بود که من از این مسئله فهمیدم که مثلاً فلان مسئله این‌طور است، نه عزیز من این از توفیقات الهی نبود از توفیقات شیطانی بود که شما گرفتارش شدی، پس مسئله تلقین و مسئله بدعت و خروج از ولایت الله هم یک مسئله بسیار بسیار مهمی است که باید مورد توجه قرار داده بشود، اگر شیخ صدوق دارد می  گوید ایشان تحت ولایت الله بوده، کاملاً متشرع بوده هیچ تخطی از شریعت نداشت هیچ چیز از خودش در نمی  آورده اما متأسفانه کسانی که الآن دارند این ادعاها را می  کنند خیلی  هایشان افرادی هستند که هیچ تقوا و هیچ اخلاص و هیچ معنویت و هیچ چیز دیگری ندارد و همین‌طور گر ادعاهایی می کنند که ما خواب دیدیم و چنان شد.

مجری:

حاج آقا باز دو قشر در جامعه هستند، یک قشر بیشتر متمایل هستند به این گروه ها و این تفکرات مذهبی یک قشر کمتر، یک زره سکولارتر به اصطلاح امروزی یا یک زره با دین فاصله شان بیشتر است متأسفانه این‌هایی که گرایش داشتند و حالا ما بعضی  هایشان را دیدیم یا مثلاً می  شناختیم به احمد اسماعیل متأسفانه افرادی بودند که حالا بعضاً یا طلبه بودند یا نمی‌دانم گرایش‌ها مذهبی داشتند، همیشه هم می گفتند فلانی بچه مذهبی هست، خب خیلی جای تعجب است در بیداری عالم واقعی این همه احادیث این همه نقل بر تعداد، همان طور که آن برنامه  هایی هم که خدمت شما بودیم راجع به حدیث وصیت صحبت می  فرمودیدی، که ائمه 12 هستند به تعداد اصوات به تعداد حواریون، به تعداد اشاهر این همه عبارت یقینی راجع به این است، چطور می شود چه اتفاقی می  افتد که این‌ها با یک خواب یک دفعه از این رو به آن رو می شوند یعنی این واقعاً هما ولایت شیطان است، یعنی آیا آن شخصی که مثلاً صاحب آن فرقه است می تواند به راحتی به این‌ها تصرف پیدا بکند و این‌ها را این‌طوری مبهور تصرف خودش بکند با یک خواب یا نه؟

استاد مجتهد سیستانی:

بله، حالا ما نگفتیم این انحصار در ولایت شیطان دارد یعنی ما نمی خواهیم جسارت کنیم هر کسی که از این خواب‌ها دیده حتماً آدم خیلی بدی هست و اهل بدعت بوده و چطور بوده و چطور بوده اما اینی که شیطان بتواند برای من خواب سازی بکند به هر دلیلی این در روایات بسیار زیادی آمده که حالا من فکر نمی کنم فرصت بشود اگر فرصت شد روایات متعددی می آورم که اصلاً شیاطینی بالخصوص اسم برده شدند که اصلاً این‌ها تنها وظیفه‌شان خواب سازی است، خواب های وحشتناک بسازند، خواب های دروغ بسازند، خواب های غمگین کننده بسازند، و بعضی  وقت ها حتی ممکن است به خاطر امتحان باشد، بالاخره شما می دانید که قطعاً کسی که ایمان آورده طبق سوره عنکبوت در آن آیه معروف ما شما را رها نمی کنیم، «أن تقولوا آمنا» همین که فقط بگویید ایمان آوردیم، «وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ» و هیچ امتحانی نشوید، حتماً برای ایمان تان باید شما امتحان هم بشوید، یکی از امتحان ها همین است که من یک خواب باطلی را اجازه بدهم ، شما تحت ولایت شیطان هم نیستی ولی من خدای متعال اجازه بدهم شیطان برای شما خواب سازی بکند، خب باید امتحان بشود شما، الآن من خواب دیدم که مثلاً یک آقایی آمده گفته من امام سیزدهم هستم، شما اعتقاد راسخ داشتی که امام ها 12 هستند یا نه؟ این اعتقاداتت ارثی است یا اکتسابی هست، برایش زحمت کشیدی یا مفتکی است، باید امتحانش را پس بدهی لذا بنده جسارت نمی خواهم بکنم بگویم هر کسی از آن‌ها خواب دیده حتماً تحت ولایت شیطان است اما شیطانی بودنش بله قطعی است، حالا اینکه چرا شیطانی است یک وجهش آن است، یعنی تمام کسانی که آن روزه را گرفتند تمام کسانی که آن دعا را خواندند قطعاً تحت ولایت شیطان رفتند چون بدعت است در دین نیست شما برداشتی،اگر شما قبول دارید احمد امام است، می  گویی چون امام معصوم گفته، خب اگر امام است قبول دارد که اصلاً چه نیازی به خواب داری دیگر قبول داری امام است، اگر قبول نداری امام است یا شک داری که امام هست یا نیست چطور حرف ایشان را قبول بکنید که سه روز روزه بگیری به‌عنوان راه شناخت حجت خدا، یا چطور آن دعایی که خود ساخته است، شما بر می  دارید می خوانید، به چه دلیلی آن که امام نیست که ، روی چه حساب کتابی شما این را می  خوانید، لذا است که شیطانی بودنش قطعی است اما اینکه هر کسی دیده چون تحت ولایت شیطان بوده ، نه بنده همچنین جسارتی نکردم، نکته دیگری که می خواهم عرض بکنم ما در روایات بسیار زیاد عواملی برای دروغ شدن خواب داریم، یعنی مکان های متعددی در  روایت ما آمده زمان  های متعددی در روایت ما آمده و حالت های متعددی در روایت ما آمده که گفته در این حالت ها نخوابید یا حتی اگر کسی خوابیده بیدارش بکنید، یا تصریح شده که در این مکان ها یا در این زمان ها خواب دروغ است، یا تصریح  شده در سلطه شیطان است، چطور شما بدون توجه به این همه عواملی که در روایات اهل بیت آمده شما احمد بصری همه این‌ها را می گذارید کنار و می گویید که خواب حجت است بر فرض هم می خواست بگوید که خواب حجت است در این همه کتابی که شما نوشتید لااقل این روایت را باید می   آوردی که مثلاً کسی اگر با جنابت خوابیده و بعد خواب دیده احمد بصری حجت خداست این خواب حجت است، با اینکه امام صادق (ع) فرمودند کسی که با جنابت بخوابد خوابش باطل است، یا اگر در دو سوم اول شب مثلاً  کسی خواب دید احمد امام است این خواب حجت است چون خواب دیده احمد امام است؟ با اینکه امام صادق (ع) فرمودند که دو سوم شب خواب باطل است و در سلطه اجنه فاسق هست، شما روایات اهل بیت را رفتید دیدید در زمان  های بد مکان های بد، چقدر از این افرادی که این خواب‌ها را دیدند به توجه به همه این‌ها

مجری:

آن‌ها بدون تقید آوردند یعنی  مطلق گفتند هر موقع خواب دیدی حجت است

استاد مجتهد سیستانی:

هر موقع هر جوری هر جایی

مجری:

شما می فرمایید در روایت اهل بیت ما مکان ها و زمان ها و حالت های متعددی داریم که اصلاً گفتند اگر خواب دیدید آن خواب مورد اتکا و اعتنا نباید باشد،

استاد مجتهد سیستانی:

مثلاً به‌عنوان مثال یکی از عادت هایی که خیلی ها دارند به شکم خوابیدن است، به شکم خوابیدن در روایات ما به شدت نهی شده تا حدی که در روایت داریم که اگر کسی را دیدید به شکم خوابیده باپا بیدارش کنید، یعنی با بی احترامی، خم نشوید مثلاً دست بزیند بگوید فلان بلند شو، با پا بیدارش بکنید، یا دارد در روایت که می گوید کسی به شکم نمی خوابد الّا شیطان یا اعوان شیطان یا منافق یا دیوانه، چنین خوابی، حالا شما چپه هم خوابیدی روی شکم بعد خواب دیدید احمد حجت است مثلاً این یکی دوتا هم نیست متعدد روایتی داریم این‌ها را شما چرا با بی توجهی کنار می  گذارید و فقط می  گویید خواب احمد را دیدیم پس حجت است،  خواب چطوری دیدید خواب با وضو بوده خواب دو سوم اول شب نبوده خواب با جنابت نبوده، خواب به شکم نبوده، کلی شاید من شمردم شاید بالای 35 مورد در روایات ما ذکر شده که ما این‌ها را همه را در کتاب بسیار قوی خواب نما همه را جمع کردیم و توضیح دادیم و روایاتش را و مطالبی که به آن مربوط بوده اما خب چون فعلاً  وقت اقتضا نمی کند فقط اشاره کردم که پس اگر آن هم باشد شما دیگر هیچ صحبتی نمی توانید نسبت به حجت بودن خوابی که دیده شده مطرح بکنید، نکته دیگری که عرض می کنم این است که شما می گویید پیغمبر فرمودند شیطان به من متمثل نمی شود، تمثل به شیطان یعنی چه؟

مجری:

خیلی ممنون که بیننده برنامه امشب مهدی یار هستید حاج آقای مجتهد سیستانی داشتند توضیح می  دادند راجع به تمثل به پیامبر بزرگوار اسلام و انبیا در خواب و آیا این تمثل آیا این واقعی هست یا واقعی نیست و یا اینکه در تصرف شیطان و اعوان شیطان هست یا نه؟ حاج آقا بفرمایید.

استاد مجتهد سیستانی:

اینکه پیامبر فرموده باشند که هر کس مرا دیده، مرا دیده چون شیطان به من متمثل نمی شود، جریان اتباع احمد و خود احمد بصری توجه نکردند بعضی از این روایت ها اصلاً مربوط به عالم خواب نیست، مربوط به عالم بیداری است، و منظور پیامبر این است که اگر کسی من را دید در جایی یا خوابیدم یا دارم می روم یا هر کاری خود من را دیده و شیطان نمی تواند در عالم بیداری به من متمثل بشود، و شواهد تاریخی هم ما داریم که این توهم بوده است و خود اهل سنت اصلاً نقل کردند این را که حضرت سلیمان (ع) وقت می رفتند به توالت یک انگشتری داشتند اسم خدا رویش بود می دادند به کنیزشان و آن نگه می داشت، وقتی برمی گشتند آن را می گرفتند، وقتی که ایشان رفتند سخر جنی آمد بصورت سلیمان در بیداری بصورت پیغمبر خدا آمد و گفت که انگشتر را بده این هم داد، تا این را داد آن خاتم ملک سلیمان بود، جن و ملک پری همه مطیع سخر جنی شدند با قیافه سلیمان و سلیمان هم چون این قیافه سلیمان را دزدیده بود سلیمان دیگر قیافه  اش از دست رفت و یک قیافه دیگری شد، و وقتی آمد بیرون به کنیز گفت که انگشتر را بده گفت تو که هستی که انگشتر سلیمان را از من می خواهی، و سلیمان فهمید که آزمایش الهی شده است و این‌ها، و بعد دیگر چه افسانه  هایی بافتند اهل سند که این سخر جنی رفت پیش زن های حضرت سلیمان و چه فساد و فحشا و این‌ها را نقل می کند و سلیمان هم دیگر هیچ چیزی نمی توانست بگوید، نه قیافه سلیمان را داشت و نه خاتم سلیمان را رفت شاگرد یک ماهیگیری شد و ماهی می گرفت و خلاصه بعد سخر جنی چون کارهای زشتی می کرد، حالا نمی خواهم اسم بیاورم، مردم شک کردند که این سلیمان است، با اینکه قیافه سلیمان داشت و انگشتر سلیمان دستش بود نزدیک بود کودتا بکنند و او را بکشند، فرار کرد انگشتر را در دریا پرت کرد که دیگر دست سلیمان هم نیافتد، از قضا ماهی آن را خورد، بعد سلیمان همان ماهی را گرفت از قضا صاحب آن تور ماهی گیری گفت این ماهی برای خودت، و شکمش را که پاره کرد که تمیزش کند و پزد انگشتر افتاد بیرون، دستش کرد و ... قصه اش خیلی طولانی است، افسانه ای است، برای اهل سنت است

مجری:

در زمره سایر افسانه های فطرس

استاد مجتهد سیستانی:

بله کلاً قصص الأنبیاء اهل سنت همه اش افسانه های اسرائیلی است این هم از همان ها است، که حتی حافظ هم متأسفانه چون تفسیر کشافی زمخشری را می  خوانده که این قصه آنجا هم آمده ایشان هم من شعر الآن حفظم نیست ولی خب در کتاب خواب نما آوردم، که می  گوید من آن انگشتر سلیمانی را به هیچ نمی خواهم که چند روزی دست طاغوت و دست جن بر آن باشد، اصلاً همچنین چیزی نبوده آن انگشتر هیچ وقت دست جن و طاغوت نبوده، این فکر ،فکر غلطی است ولی خب این مطرح شده، اینکه شیطان بتواند در بیداری، اصلاً ربط به خواب ندارد بصورت یکی از انبیاء متمثل بشود، پیغمبر اسلام می گویند هر کس مرا دید نمی  گویند در خواب، بعضی از روایات این‌طوری است، هر کس مرا دید مرا دیده، چون شیطان مثمثل به من نمی شود،

مجری:

خب از اطلاقش نمی شود خواب به عالم واقع را باهم برداشت کرد؟

استاد مجتهد سیستانی:

نه اصلاً ربط به خواب ندارد چون نگاهشان نگاه بیداری است، چون در بعضی روایات تصریح کردن که هر کس من را در خواب دید، این پس یک مورد که پیغمبر می خواهند بگویند که در بیداری شیطان به من متمثل نمی شود، یک روایت دیگر از پیغمبر نقل می کنند که پیغمبر گفتند هر کس مرا در خواب دید مرا دیده، چون شیطان متمثل به من نمی شود، این روایت هم ناظر به کسانی هست که پیغمبر را در بیداری دیده بودند چون وقت می گوید مرا دید، نمی گوید وقتی یک صورتی دید که فکر می کند من هستم، می گوید «من یرانی» هر کس مرا دید، هر کس آدم عاقل باشد متوجه می شود مرا دید یعنی بدانی که این پیغمبر است، هر کس مرا دید در خواب مرا دیده است، چون شیطان به من متمثل نمی شود، من که هیچ وقت پیغمبر را ندیدم از کجا فهمیدم که اینکه دیدم پیغمبر است که بعد بگویم شیطان متمثل نمی شود چون پیغمبر بوده و شیطان متصل به پیامبر و به دیگر معصومین نمی شود، لذا این نکته هم کاملاً روشن است این حدیث ارتباطی به کسانی که پیغمبر را اصلاً در بیداری ندیدند، و در قرن های دیگر یک خوابی دیده اند ندارد، و اتفاقاً هم در تمام کتب شیعه ما دوتا روایت فقط در این زمینه داریم، یعنی این مسئله ای که این قدر الآن رویش دارند اهل سنت مانور می دهند، چون آن‌ها خیلی روایت کردند که پیغمبر گفتند این را، و در بحار الأنوار هم که اتباع احمد خب چون سواد ندارند متوجه نیستند، در بحار الأنوار هم که این حدیث را آورده راوی هایش همین است ،پسر عمر گفت پیغمبر گفته هر کس مرا در خواب دید در بیداری دیده، ابوهریره که 5هزار حدیث جعل کرده، جعال معروفشان بوده، نقد کرد که پیغمبر گفتند نمی‌دانم چه کسانی، تماماً اسناد، اسناد سنی با آن وضعیتی که آن‌ها دارند، این‌ها راوی این حدیث هستند که پیغمبر گفته هر کس مرا در خواب دید در بیداری دیده.

مجری:

در روات و مشایخ شیعی

استاد مجتهد سیستانی:

ما دوتا روایت فقط داریم، یکی در کتاب سلیم هست،

مجری:

چه کسی می فرماید آنجا؟

استاد مجتهد سیستانی:

همین که حضرت علی (ع) به پسر عمر می گویند که مثلاً وقتی که پدرت می خواست فوت بکند این‌ها را گفت، بعد می گوید راست می گویی همین ها را گفت، یک اعترافاتی کرد، می گوید شما که آنجا نبودند می گوید نه پیغمبر به من گفت، می گوید پیغمبر که وفات کرده، می گوید من دیشب پیغمبر را خواب دیدم، پیغمبر به من گفتند که این این‌طوری گفته، آن طوری گفته، و پیغمبر فرمودند هر کس مرا ببیند در خواب مرا دیده است، یعنی کسی دارد این حدیث را نقل می کند که پیغمبر را در بیداری دیده، حضرت علی (ع) از کودکی پیغمبر را دیدند تا وقتی که لحظه شهادت سرشان روی سینه امیرالمؤمنین بوده ، کسی دارد این را نقل می کند که پیغمبر را در بیداری دیده حالا می گوید من پیغمبر را دیدم، چون در بیداری دیده و الآن هم می گوید پیغمبر همان قیافه را دیدم، و پیغمبر فرمودند، یک روایتی هم هست که از امام رضا (ع) که شخصی آمد گفت من پیغمبر را خواب دیدم، گفت چطور خواهی بود که اگر یکی از ستاره ها، ستاره من در شهر شما دفن بشود امام (ع) فرمودند آن ستاره من هستم، پاره تن پیغمبر من هستم، و بعد این حدیث را خواندند که ن از پدرم از پدرم، از پدرش تا امام باقر (ع) که پیغمبر گفتند اگر کسی مرا در خواب دیده مرا دیده است و شما پیغمبر را دیدید، احمد بصری اینجا دست می گذارد در کتاب عقاید الإسلام، می گوید ببینید، آن شخصی که آمد خدمت امام رضا (ع) پیامبر را در بیداری ندیده بود، آمد به امام رضا (ع) گفت من پیامبر را دیده بودم؟ حضرت گفت بله تو پیامبر را دیدی، و بعد هم استناد کردند به این حدیث چطور پس شما شرط می کنید که باید کسی پیامبر را در بیداری دیده باشد تا اگر در خواب هم دید بتواند بگوید که آن پیغمبر بوده و شیطان این‌طوری متوسل نمی شود.

مجری:

یعنی احمد بصری می آید از این روایت استفاده می کند و می گوید که امام رضا تأیید کرده،

استاد مجتهد سیستانی:

بله این حدیث را علی الإطلاق تأیید کرده، پس لذا شما هر چهره ای را در خواب دیدی حالا یا حدس می زنید یا الهام شده، یا خودش گفته من هستم، یا یک کسی آنجا بوده، هر طوری شما برداشتتان این است که پیغمبر است، پس پیغمبر است،

مجری:

پاسخ شما چیست استاد؟

استاد مجتهد سیستانی:

پاسخ ما این است که اولاً سند روایت ضعیف است، شما می خواهید بیایید یک مسئله به این مهمی را که تمام فرقه های اسلامی دارند ادعا می کنند ما پیغمبر را دیدیم، شما بیایید در فرقه شافعیه، در فرقه حنبلیه مخصوصاً حنبلیه که این‌ها چقدر خواب نقل می کنند که ما پیغمبر خدا را خواب دیدیم، به یک کسی تکیه زده بودند گفتند که هر کس از این پیروی نکند در آتش است، گفتیم چه کسی است، گفتند احمد بن حنبل است، فرقه نواصب ما می بینیم چقدر خواب می بینند، شیخ مفید نقل می کند، می گوید کسی بود فحش به اهل بیت می داد، ناصبی  بود فحش به اهل بیت می داد بعد یک مناظراتی کردیم و این‌ها فهمید اشتباه است شیعه شد، بعد که شیعه شد، یک روز آمد گفت که من الآن دارم خواب می بینم در تأیید امیرالمؤمنین، وقتی ناصبی بودم پیغمبر خدا را خواب می دیدم بر ضد امیرالمؤمنین، پیغمبر خدا به من می گفتند که حق با ابوبکر است، پیغمبر خدا به من می گفتند که عثمان مظلوم کشته شده مثلاً ببینید خودشان می آیند اعتراف می کنند که ما این‌طوری خواب می دیدیم، همه فرقه های اسلامی اسماعیلیه، کسانی که حتی از اسلام خروج کردند مثل بابیت، مثل بهائیت که دیگر کلاً اسلام را بوسیدند گذاشتند کنار، ولی خب در اسلام به وجود آمدند در شیعه به وجود آمدند، همه شان  استناد می کنند، بخواب ما پیغمبر را خواب دیدیم، ما قیامت راخواب دیدیم، دلیل اول این است که مطلب به این مهمی که تمام فرقه های اسلامی دارند چنگ به آن می زنند برای اینکه فرقه خودشان را اثبات بکنند باید یک روایت لاأقل اگر متواتر هم نیست که به نظر ما باید متواتر باشد چون این راه شناخت حجت خدا را که نمی شود با یک حدیث بیاید که، باید یک چیزی محکم و مستحکمی باشد بر فرض هم متواتر نیست باید لاأقل صحیح السند باشد، در کتاب های مختلف شیعه ثبت شده باشد، قرائن مخفوفه قطعی داشته باشد که از امام صادر شده تا بتواینم به آن استناد بکنیم، نه یک تک روایتی که دوتا روایتش  هم ضعیف هستند و به این مضمون هم

مجری:

البته به نظر من می شود پاسخ داد که آن شخصی هم که در محضر رضا (ع) خواب را نقل کرده باز امام معصوم صحه گذاشته،

استاد مجتهد سیستانی:

به من می خواستم بگویم مفصل است ما تقریباً ده تا جواب داریم، اولش این است، این اصلاً سندش ضعیف است و سند وقتی که، شما می گویید ما اصلاً رجال را قبول نداریم اصلاً قبول شما رجال را هم قبول نداشته باشید، بالاخره معیارتان در پذیرش یک حدیث چیست؟ یک حدیث چطور معتبر است، چون ما قطعاً احادیث دروغ داریم، و احادیثی داریم که گفته احادیث دروغ داریم، که اگر بگویید نداریم خود این احادیث دروغ می شود، شما بگویید حدیث دروغ نداریم، خب این هم احادیثی که گفته حدیث دروغ داریم چه می شود؟ ما حدیث دروغ قطعاً داریم ، لذا شما رجال را هم قبول ندارید، سند و بررسی سندی را هم قبول ندارید بالاخره روی چه معیاری این حدیث می گویید از امام صادر شده که دارید برای کل جامعه شیعه 500 میلیون شیعه با این حدیث استناد می کنید که علی الإطلاق، پیغمبر علی الإطلاق هر کس هر جوری پیغمبر را خواب ببیند، گمان کرده الهم شده هرچه که شده، خودش گفته کسی گفته حتماً پیغمبر را خواب دیده، پس این قابلیت اثبات ندارد سند ضعیف است، جالب است اینجا این نکته را هم عرض بکنم که احمد بصری نام راوی را هم خودش باز اشتباه نقل کرده، یعنی غیر از اینکه سند  خودش خراب است ایشان باز خراب ترش کرده، وعلی بن حسن فضال فتحی مذهب را ایشان علی بن حسین نقل کرده، و مترجم کتاب چون حواسش بوده که اینجا اشتباه شده علی بن حسن ثبت کرده، یعنی خود کسی که اعتقاد به امامت احمد دارد ،و کتاب ایشان را ترجمه می کند می فهمد که امامش اینجا اشتباه کرده، علی بن حسین کتاب عقاید الإسلامی ایشان را در ترجمه عقاید الإسلام علی بن حسن کرده، این یک نکته است نکته دوم همین است که شما عرض کردید و آن اینکه امام معصوم صحه بر این خواب گذاشتند و بعد استناد کردند به آن روایت صرف این نیست که همین‌طور استناد بکنند به آن روایت، بله اگر من هم زمان امام کاظم(ع) بودم می رفتم می گفتم دیشب پیغمبر خدا را خواب دیدم این‌طور گفتند امام می گفتند بله پیغمبر را دیدی، ما که حرفی نداشتیم، اگر تأیید معصوم باشد، اگر حجت بر ما تمام شود که ما پیغمبر را خواب دیدیم که حرفی نداریم، صحبت سر این است که اگر تأیید امام معصوم نیست،  من هم معلوم نیست روی چه حساب و کتابی دارم می گویم پیغمبر خدا را خواب دیدیم چطور می خواهد این برای من حجت باشد، می گویی حدس زدم، خب حدس که ظن آور است فوقش، ظن که حجت نیست، می گویید به من الهام شد، تو کی هستی که به تو الهام بشود، چه مقامی داشتیم نماز شب می خواندی مثلاً چند نفر از شما نماز شب خواندید، چند نفر از شما اهل تقوا و اخلاص و معنویت بودید و حالا رفتید، و همان هایی هم که بودند باز می بینید بعضی  جاهای دیگر کارهایشان خراب بوده، در چه حدی شما هستی که ادعای الهام می خواهی بکنی، می گویید یک در خواب به من گفت، خب آن یکی که بود یا می شناسید که بوده پدرت بوده برادرت بوده دوستت بوده، خب این حجت نیست، یا نشانه است که دیگر بدتر ، حرف ناشنانس که حجت نیست، می گویید خودش به من گفته خب اینکه، کسی خودش بگوید من دلیلم خودم هستم، اینکه خودش گفته که دلیل نمی شود، کاملاً مشخص هست که این روایت، البته عرض کردم ما حدود ده تا جواب دادیم به این، این روای یک تتمه ای دارد و گفته که شیطان نه بصورت من نه بصورت ائمه نه بصورت یک نفر از شیعیان درنمی‌آید، یعنی این روایت را اگر شما بخواهید اطلاقش را بگیرید، خب اطلاق آخرش را می خواهید چه کار بکنید؟ چطوری ما می توانیم بپذیریم که شیطان بصورت احدی از شیعیان با همین تعبیر، نمی گوید شیعیان خالص شیعیان کامل، احدی از شیعیان در حالی که قطعاً شیطان بصورت شیعه ها در می آید چون همه شیعه ها که در آن حد نیستند، خیلی ها گناه می کنند اشتباه می کنند خطا می کنند، مسائل شرعی را شاید خیلی رعایت نکند و تحت ولایت شیطان بروند،  یا تحت سلطه شیطان باشند و شیطان بتواند به آن‌ها خواب سازی بکند، اینکه بگوید احدی از شیعه ها شیطان به او متمثل نمی شود قطعاً باطل است اگر می خواهند اطلاق اینجا را دست کاری بکنید، خب اطلاق آنجا هم دست کاری می شود، چطور به چه دلیلی شما می خواهی اینجا اطلاقش را دست کاری بکنی، به هر دلیلی که می گویید، می گویید که خیلی از شیعه ها ما می دانیم که شیطان به آن‌ها متمثل شده، بنده هم می گویم بنده می دانم وهمه می دانند که خیلی از خواب‌هایی که ادعا می کنند پیغمبر را دیدند شیطان بوده، چون دارد فرقه باطل را تأیید می کند وقتی بابی می گوید من پیغمبر را خواب دیدم گفته علی محمد باب بر حق است، وقتی قادیانی می گوید من خواب دیدم گفته احمد قادیان همان مسیح است که ظهور کرده، وقتی که یک کسی که فحش به اهل بیت می داده پیغمبر را خواب دیده که راهت را درست است، شما با این خواب‌ها می خواهید چه کار بکنید؟ چطور آنجا کسی که واقعاً دروغ هم نمی گوید خیلی ها هستند دروغ نمی گویند، حالا درست است فرقه شان باطل است، ولی واقعاً یک خوابی دیده اند دارند نقل می کنند، و برداشت شان هم این بوده حالا به قول شما القاء شده الهام شده هرچه که شده، برداشت این بوده است که پیغمبر بوده، چطور آنجا آن اطلاق را به هم می زنی می گویی نه هر کس خواب پیغمبر را ببیند که معلوم نیست پیغمبر را دیده باشد، غیر از این شما جوابی ندارید برای آن فرقه های باطل، چطور اطلاق حدیث را آنجا به هم می زنید، خب اینجا هم که برسد ما هم همین را می گوییم، هر کسی ما منکر این نیستیم که کسی پیغمبر را در خواب ببیند، نمی گوییم که نمی بیند، می گویید دلیل اثباتش چیست، اگر توانست اثبات بکند آن کسی که دیده پیغمبر خدا است، سلمان، اگر نمی تواند اثبات بکند ما نمی گوییم حتماً شیطان است، این هم باز یک برداشت غلطی است که احمد بصری به ما نسبت می دهد که می گوید این‌ها می گویند ما نمی گوییم شیطان است ما می گوییم این خواب برای ما حجت نیست، چون ما نتوانستیم، از یک راه قطعی از یک راه برهانی از یک راه عقلایی، که محکمه پسند باشد اثبات بکنیم، این شخصی که دیدیم پیغمبر است، باز دوباره تأکید می کنم، اگر علما به خواب های خودشان در این زمینه اعتنامی کردند، به خاطر این بود که خواب را حجت نمی دانستند و نمی خواستند با این خواب یک مسئله شرعی چه برسد یک عقیده شرعی را بخواهند اثبات بکنند، یک مسائلی بوده که کتابی بنویس یا فلان کار خیر را انجام بده که این‌ها در دین اسلام هم بوده این چیزها، مثلاً من امام زمان(عج) را خواب دیدم گفتند که قرآن بیشتر بخوان، خب چه اشکالی دارد، چیز خاصی نیست، یعنی یک توصیه کردند که در خود دین هم گفته قرآن بیشتر بخوان اما اگر بخواهم یک ذکر  خاصی یک نماز خاصی را به‌عنوان اینکه این جزو دین است چون من خواب دیدم، همچنین چیزی آیا علما چنین طریقه ای داشتند کلّا و کلا و هر گز همچنین طریقی نداشتند.

مجری:

استاد یک سؤال دیگر ببخشید اینکه می فرمایید خواب حجت نیست ،خب برای دیگران که قطعاً حجت نیست، برای خود آن آدم بالاخره شما فرمودید ممکن است به جهتی مورد تصرف واقع شده باشد، اگر بخواهد از آن بند آن تصرف خودش را رها بکند باید چه کار بکند، بالاخره به حرف این‌ها گوش داده یک شکی کرده، مثلاً یک بحثی کردند گفتند آقا شک داری که احمد بر حق نیست سه روز روزه بگیر این دعا را هم بخوان، شب این خواب را می بینی، حالا خواب دیده و متحیر شده که چه کار بکند،

استاد مجتهد سیستانی:

بله خب راهش این است وقتی امام صادق (ع) در آن حدیث صحیح السند به چندین طریق می فرمایند دین خدا عزیزتر  از آن است که با خواب ثابت شود، شما اگر پیرو اهل بیت هستید، سند هم صحیح است، چندین سند هم دارد ،هم کافی نقل کرده هم علل الشرایع نقل کرده، اگر که پیرو اهل بیت هستی که می گویند راه شناخت حجت خدا خواب نیست، راه شناخت حجت خدا راه های عقلایی است خدا عقل داده که ما با عقل خودمان استفاده بکنیم برویم جلو، راه شناخت حجت خدا همان چیزهایی است که در روایات اهل بیت و جود دارد و اینکه ائمه 12 تا بیشتر نبودند، و اینکه بعد از امام زمان (ع) امام حسین رجعت می فرمایند، طبق عقاید شیعه هست بعضی متواتر است بعضی از ضروریات مذهب است، بعضی از مشهورات مذهب است ،و چیز پوشیده ای نیست که شما حالا بخواهی با یک خواب به یک حقیقتی برسی که به قول احمد 500 میلیون شیعه نرسیدند فقط تو فهمیدی، اما من یک نکته دیگری را هم عرض بکنم اینکه گفتید برای خود طرف آیا حجت است یا نیست، اگر که کسی خوابی دید و یقین پیدا کرد که کسی که دیدم معصوم بوده پیغمبر بوده، اینجا اصولی هایی که می گویند قطع حجت است بذاته می گویند که این خواب برای خود شما حجت است، برای دیگران حجت نیست چون قطع یک مسئله شخصی است ممکن است من به یک مسئله یقین داشته باشم شما به آن مسئله

مجری:

می گویند قطع از هر طریقی حاصل بشود حجت است

استاد مجتهد سیستانی:

بله آن‌هایی که می گویند اما در مقابل این اصولی ها افراد دیگری هستند مثل  غازیها، مثل مرحوم کمپانی در بعضی کلمات شان، مثل مرحوم کاشف الغطاء که این‌ها می گویند قطع از هر طریقی حجت نیست، مثلاً اگر کسی قطاء است همین‌طور قطع پیدا می کند، مثلاً می گوید من نمی دانستم نماز جمعه واجب است یا حرام است، بعضی می گویند واجب است در زمان غیبت، بعضی ها می گویند مستحب است، بعضی ها نادر گفتند حرام است، کلاغ پرید به دلم افتاد که واجب باشد، قطع پیدا کردم، آن‌هایی که می گویند قطع به ذاتِ حجت است مجبور هستند اینجا بگویند که بله شما چون قطع برایت پیدا شده نماز جمعه برایت واجب است یا حرام است، اما این‌طرف که نام بردم این‌ها می گویند نه قطع قطاء کسی که بی خود و الکی قطع پیدا می کند حجیت ندارد چون حجیت قطع ذاتی نیست، آن‌ها می گویند حجیت قطع عقلایی بوده، عقلای عالم می دیدند بهترین راه اینکه بخواهند زندگی خودشان را پیش ببرند تکیه بر یقین است بالاتر از یقین که ما نداریم، بنده یقین دارم خب این کار را باید بکنم خب می کنم، یقین دارم این حرف را باید بزنم خب می زنم، یقین دارم این کار را نباید بکنم خب نمی کنم، بالاتر از یقین چون نداشتیم لذا تا جایی تکیه کردن بر یقین و قطع صحیح است که عقلایی باشد، اگر عقلایی نبود من خوابی دیدم بیایم کل اعتقادات 1400 ساله را ببوسم بگذارم کنار، حکم به تکفیر 500میلیون شیعه بدهم حکم به امامت یک آدمی بدهم که در کتاب عقاید الإسلام صفحه 58 می گوید، رجوع عالم به جاهل واجب است چنین خبطی مرتکب شده است حکم بکنم که این آقا  معصوم است و حجت خدا است و چه و چه، و اینقدر غلط داشته باشد اینقدر تناقض گویی داشته باشد زبان مادری خودش را نمی تواند حرف بزند ادبیات عرب بلد نیست، احادیث را بلد نیست، هیچ چیز بلد نیست همین‌طور به هم خشک و تر را به هم ربط می دهد و حرف های باطل، به خاطر اینکه من یک خواب دیدم، خب قطعاً این قطع عقلایی نیست، حالا بر فرض ما بخواهیم آن مبنای اصولی را هم بپذیریم بله کسی یقین پیدا کرد قطعش برای خودش حجت است، ما که این را قبول نکردیم، در کتاب لوح و قلم هم توضیح دادیم که قطع حجیتش ذاتی نیست بلکه عقلایی است، اگر کسی گفت آقای احمد بصری به بقیه ربطی ندارد، اینکه شما می آیی می گویی اگر من خواب دیدم برای همه عالم ثابت می شود که شما حجت هستی، حرف ، حرف باطلی است.

مجری:

یا این هم که شما فرمودید اول بحث که کانال هایی دارند در فضای مجازی و می آیند خواب سازی می کنند و خواب را برای هم نقل می کنند پس این‌ها هم هر کدام نهایتش تازه اگر بعد از این همه اشکالاتی که شما فرمودید بر این خواب واقعاً مسلط است این اشکالات که زمانش چه زمانی است، مکانش چه مکانی است حالتش چه حالتی است، آیا آن شخصی که دیده پیامبر است معصوم است یا نه، بعد از این همه اصلاً این همه نقل کردن خواب پس از موضوع اصلاً خارج می شود دیگر نهایتاً بر خود شخص حجت است.

استاد مجتهد سیستانی:

بله بر فرض که این معنا  را بپذیریم، البته احمد بصری برای فرار از این مسئله قصه تواتر رؤیا را مطرح می کند می گوید اگر که این دیده آن دیده، مثلاً هزار نفر دیدند، این دیگر تواتر درست می کند در اینکه این خواب حتماً دیده شده و از خواب معصوم هم که حجت است چون هر کس که پیامبر را ببیند

مجری:

پس این خواب سازی ها در حقیقت برای رسیدن به آن قائده تواتر رؤیا است

استاد مجتهد سیستانی:

بله در عقاید الإسلام تصریح می کند که تواتر رؤیا اگر متواتر نباشد که ثابت نمی شود، باید متواتر باشد، و وقتی که متواتر شد بر همه عالم حجت می شود، چرا؟ چون وقتی که ما می گویید که پیغمبر شیطان نمی تواند به او متمثل بشود چون این آقا یک نفر است نمی توانیم به آن اعتماد بکنیم همچنین خوابی دیده شده، و إلّا اگر ثابت بشود که همچنین خوابی دیده شده که پیغمبر اسلام در خواب فرمودند احمد بصری امام بر حق است این دیگر مهم نیست که چند نفر دیده باشد ما اگر دنبال این هستیم که چندین نفر دیدند می خواهیم تواتر اثبات بکنیم، جوابی که ما به آن‌ها می دهیم یک جواب علمی است و جواب تاریخ هم می دهیم، جواب علمی این است که ضمیمه کردن لاحجت با لاحجت، حجت نمی سازد، شما فرض بفرمایید یک کذابی آمد گفت که پیغمبر این را گفتند، یک جعالی هم آمد گفت که پیغمبر همین را گفتند، یک مجهولی هم که اصلاً نمی دانیم چه کسی هست، آمد گفت پیغمبر همین را گفته، یک آدمی که پرت و پلا می گفت حواسش هم پرت بود گفت پیغمبر همین را گفته، یک آدمی که خیلی وقت ها یادش می رفت که پیغمبر چه گفته، آن هم معلوم نیست یادش بوده یا نه گفت پیغمبر این را گفته، این چهارتا پنج تا ده تا اصلاً بیست تا آدم های این‌طوری کذاب جعال و جاهل و مجهول این‌ها بیایند یک نقلی بکنند که پیغمبر این را گفته، آیا از ضمیمه شدن این‌ها به هم ثابت می شود که پیغمبر این را گفته، کدام آدم عاقلی می تواند به این اعتماد بکند؟ تواتر در جایی گفته می شود که برای ما قطع و یقین حاصل بکند، وقتی ما ثابت کردیم که خواب اصلاً حجت نیست، امام صادق (ع) می فرماید: دین خدا عزیزتر از آن است که با خواب ثابت شود، وقتی تصریح می کنند دین خدا با خواب ثابت نمی شود شما هزارتا خواب بیایی ببینی، ده هزارتا خواب هم بیایی ببینی چون خواب حجت نیست ضمیمه شدن این خواب‌هایی که حجت نیست ،یا به عبارت علمی، ضمیمه شدن لاحجت به لاحجت حجت نمی سازد، عین این می ماند که شما دوتا نجاست را بخواهید به هم به چسپانی از آن طهارت در بیاوری، بگویی این‌ها چون به هم ضمیمه شدند، پس دیگر طاهر شدند.

مجری:

در علم ریاضی هم می گویند هر چقدر صفر کنار هم بگذارید باز همان صفر است،

استاد مجتهد سیستانی:

بله همان صفر می شود و این یک نکته، نکته دوم این است که شما می گویید باید متواتر باشد خیلی خب سلمان کدام یک از خواب‌هایی که شما به آن استناد کردید در مورد انبیا متواتر بوده، شما به خواب یوسف تمسک می کنید برای اینکه اثبات کنید راه شناخت حجت خدا خواب است، یوسف غیر از خودش چه کسی خواب دید که پیغمبر خدا هست، خودش هم خواب دید، شما می گویید درمورد او خواب ببیند شما می گویید مادر موسی خواب دید، خیلی خب مادر موسی اصلاً خواب دید، دروغ محض است مادر موسی خواب ندید در بیداری به او الهام شد که بچه ات را بی انداز در صندوق، حالا خواب دید، چند نفر غیر از ایشان خواب دیده که از آن در بیاید که موسی حجت خدا بوده شما می گویید پیغمبر خدا خودشان خواب دیدند، یا مثلاً چهار نفر خواب دیدند، خیلی خب در عقاید الإسلام در تمام روایات شیعه و سنی گشته سه تا خواب پیدا کرده که خواب دیدند پیغمبر حجت خدا است بعد ایمان آوردند، خیلی خب سه تا خواب برفرض هر سه تایش هم قبول که یکی از خواب‌ها خواب سعد بن ابی وقاص است، سعد بن ابی وقاص پدر عمر سعد که در کربلا آن همه جنایت کرد و خودش با امیرالمؤمنین بیعت نکردن و منحرف بود کاملاً از امیرالمؤمنین شما آمدی به خواب او استناد کردی برای اینکه به خواب او استناد کردی برای اینکه ثابت کنی خواب راه شناخت حجت خدا است، اصلاً سلمان سعد بن ابی وقاص خواب دیده پیغمبر خدا حجت است و ایمان هم آورده،چند تا پیدا کردی؟ سه تا، سه تا می شود متواتر؟ پس شما می آمدی به ما می گفتی از کجا در می  آورید که شرط اینکه پیغمبر خدا را در خواب دیدم شیطان نباشد این است که در بیداری دیده باشم، می گفتی این شرط را از خودت در آوردی، من می گویم شما از کجا در آوردی خواب باید متواتر باشد، کدام یکی از این خواب‌هایی که شما به آن استناد می کنید، که خیلی هایش هم دروغ است، اصلاً مادر موسی خواب ندیده، داوود اصلاً خواب ندیده اصلاً آن آیه که می گوید ما داوود را در زمین خلیفه قرار دادیم کجا گفته در خواب به داوود گفتیم، اصلاً خواب ندیده، حواریون اصلاً خواب ندیدند، حالا همه آن‌ها قبول تمام آن‌ها را که شما بگذارید هر کدام تک تک هست، یوسف یک خواب دیده مادر موسی یک خواب دیده لذا اصلاً تواتری وجود نداشته این تواتر را شما از کجا به وجود آوردید از کجا مطرحش کردید، ثانیاً عرض کردیم ضمیمه شدن لاحجت الی حجت تواتر نمی سازد، خب ما در این زمینه نکته خیلی داریم و روایات متعددی این‌ها به آن استناد کردند، آیات متعددی به آن استناد کردند، که من فقط به یک آیه

مجری:

از استنادات طایفه

استاد مجتهد سیستانی:

همپوشی برای اینکه اثبات بکنند که این خواب حجت است، خیلی طولانی است بحث من خیلی مختصر عرض بکنم، استناد بکنم بخواب یوسف که یوسف خواب دید که 11ستاره و ماه و خورشید بر او سجده کردند و بعد به پدرش گفت پدرش فرمود که این خواب را نگو به برادرها چون برای شما دسیسه می چینند، و به همین گونه شما انتخاب شدی و علم تعبیر خواب به شما خواهدداد در آینده، احمد می گوید خب این چه ابهامی دارد که شما به آن اشکال می کنید، به یوسف خواب دیده یعقوب نمی دانسته حجت بعد از خودش چه کسی است، یوسف یک خوابی می بیند وقتی برای پدر می گوید پدر از آن خواب تشخیص می دهد حجت بعد از خودش کیست، و برادران یوسف چرا می خواهند یوسف را بکشند، چون مشخص می شود که حجت بعد از پدر این برادر کوچک است این‌ها نیستند، همانطور که قابیل هابیل را به خاطر بحث وصایت کشت وفهمید که ایشان وصی هست حسودی کرد، حسد آن‌ها هم به خاطر این بوده که می فهمیدند چه کسی حجت است می گفتند پس چرا ما حجت نباشیم بخواهند بکشند، این خلاصه ادعای احمد بصری هست که ما خیلی خلاصه عرض می کنیم، اولاً در روایت صحیح السندی ما داریم که وقتی یعقوب خواب یوسف را شنید بسیار غمگین شد، و خودش را آمده برای بلا و امتحان کرد، اگر تعبیر خواب یوسف این بود که پیغمبر می شود اینکه ناراحتی نداشت که، تعبیر خواب یوسف به تصریح امام باقر (ع) که راوی پرسید تعبیر خواب یوسف چه بود گفتند تعبیرش این بود که «إنه سیملک مصر» تعبیرش این بود که پادشاه مصر می شود، یعقوب چون از این خواب فهمید که یوسف پادشاه قرار است بشودناراحت شد، چرا چون در دهات من که پادشاه نمی شود حتماً می خواهد یک مملکتی برود و از من دور بشود و مشکلاتی پیش می آید از این جهت بله ، وإلّا اگر تعبیر خواب این بود که تو پیغمبر می شوی این خوشحالی دارد ناراحتی ندارد که و قصه حسادت برادران یوسف هم در خود قرآن تصریح شده است که این قصه به خاطر این بود که گفتند که یوسف پیش پدر ما محبوب تر است و بحث وصایت نبوده، ان شاء الله بینندگان عزیز اگر خواستند جواب مفصل را بدانند حتماً به کتاب خواب نما مراجعه کنند و مفصل توضح داده شده،

مجری:

خیلی ممنون و متشکر حاج آقای مجتهد سیستانی خیلی ممنون و متشکر که در این برنامه مهدی یار که آخرین برنامه زنده است در سال 1399 ما در خدمتتان بودیم یک سال گذشت ان شاء الله که سالی که گذشت با همه سختی ها به پایان رسید إن شاءالله که سال جدید سال سراسر برکت و نور و إن شاءالله سال ظهور حضرت حجت برای همۀ شما عزیزان بیننده باشد.

گرفتارم گفتارم ابوالفضل

گره افتاده در کارم ابوالفضل

دعایی کن دوباره چند وقتی

هوای کربلا دارم ابوالفضل

اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته

 

 


مهدی یار>

شبکه ولی عصر مهدی یار حجت الاسلام مجتهد سیستانی