شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج)
دست انداز

قسمت اول برنامه دست انداز با کارشناسی استاد شریفی و حجت الاسلام مرعشی


 

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ: 23/08/1401

برنامه: دست انداز

استاد شریفی:

بسم الله الرحمن الرحیم اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی فَاطِمَةَ و اَبِیهَا وَ بَعلِهَا وَ بَنِیهَا وَ السِّرِّ المُستَودَعِ فِیهَا بِعَدَدِ مَا اَحاطَ بِهِ عِلمُک

عرض سلام و شب بخیر خدمت همه شما خوبان عزیزان و بینندگان شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج) خوشحالیم که بار دیگر و با یک برنامه جدید در خدمت شما عزیزان هستیم برنامه دست انداز که از این هفته و فعلاً دوشنبه شبها از ساعت 6:30تات 7:30 در خدمت شما خوبان هستیم تا اگر تغییری در برنامه ایجاد شد ان شاءالله تغییر ساعت و روزش را خدمت شما عرض خواهم کرد، اما هدف ما از این برنامه واکاوی تاریخ اسلام بررسی مذاهب و عقاید دیگر و حقایقی از تاریخ صدر اسلام در این برنامه قرار است گفت و گو بشود سعی کردیم این برنامه را مختص بدهیم اولویت و مشارکت با مخالفین مکتب اهل بیت، اهل سنت سلفیت و وهابیت موضوعات مختلفی قرار است در این برنامه بحث بشود به صورت چالشی به صورت ریز موضوع و گام به گام جلو برویم تا بدانیم و بفهمیم که آیا این عقیده و اعتقادی که داریم عقیده و اعتقاد صحیح بر منهج قرآن سنت و سیره رسول خدا هست؟ یا خیر، آیا گذشتگان ما که این مذهب و این مکتب را به ما رساندند راست گفتند دروغ گفتند، چه مقدار درست گفتند چه مقدار اشتباه کردند که عقیده ای که ما در آن هستیم چه میزان با حق و حقیقت نزدیک است در این برنامه کارشناس های مختلفی را دعوت خواهیم کرد و در حضور این کارشناس ها مباحث مطرح خواهد شد و ان شاءالله در برنامه آینده و برنامه های آینده تمام تلاش مان این است که مخالفین مکتب اهل بیت را دعوت کنیم به برنامه، چه حضوری چه اسکایپ چه تلفنی و حتی تماس از جانب ما با علمای اهل سنتی که نقد می کنند عقاید شیعه را و  معتقد هستند که این قسمت از عقیده شیعه باطل است یا این سخن شیعه اشتباه است، آنها را دعوت خواهیم کرد نسبت به این مطالب خود شان در اینجا و در حضور شما بینندگان مطالب شان را در فضای علمی و دوستانه و برادرانه مطرح کنم قضاوت هم با شما بیننده عزیز، مهمان امشب برنامه ما جناب آقای استاد مرعشی هستند گفت و گو و سلام علیک با ایشان داشته باشیم بر می گردیم به موضوع و ان شاءالله موضوع امشب خود مان را مطرح خواهیم کرد، سلام علیکم جناب آقای مرعشی عزیز شب شما بخیر در خدمت تان هستیم.

حجت الإسلام مرعشی:

علیکم السلام و رحمة الله شب شما هم بخیر، اعوذبالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمد الله رب العالمین و صلی الله علی محمد و  آله الطاهرین

بنده هم عرض سلام دارم خدمت شما و همه شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج) الحمد الله این توفیق نصیب مان شد در خدمت شما باشیم ان شاءالله که بتوانیم خدمت حقیقی را به این مکتب ان شاءالله انجام بدهیم و در راستای انجام وظایف مان موفق باشیم ان شاءالله، ابتدای برنامه های همه برنامه های شبکه ولی عصر (عج) هست دوست دارم آغاز بکنیم برنامه را با اینکه قطعاً در خیلی از برنامه ها احادیثی خوانده می شود نسبت به وجود نازنین حضرت صاحب العصر و زمان (عج) روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفدا، برنامه را با دعای سلامتی حضرت آغاز بکنیم،

اللهم صلی علی محمد و آل محمد، بسم الله الرحمن الرحیم اللّٰهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الحُجَّةِ بْنِ الحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلَىٰ آبائِهِ فِي هٰذِهِ السَّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلِيلاً وَعَيْناً حَتَّىٰ تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فِيها طَوِيلاً.

استاد شریفی:

خیلی متشکر و ممنون از جناب آقای مرعشی عزیز و همچنین تشکر از دوستانی که در از طریق لای در اینستاگرام دارند برنامه ما را می بینند، موضوع اولی که ما می خواهیم آن را خدمت شما ارائه کنیم که شاید زمان هم ببرد و برنامه های مختلفی حول این موضوع باشد مباحث مربوط به فاطمیه است ما نزدیک داریم می شویم به ایام فاطمیه و  قصد داریم تمام آنچه که گفته اند را در کفه ترازو بیاوریم بگوییم این سخن این افراد و این هم پاسخ ما و قضاوت را بگذاریم به عهده شما، شبهات اینها مطرح خواهد شدـ، پخش خواهد شد، ما هم نظر خود مان و پاسخ خود مان را خواهیم گفت، روشنگری خواهیم کرد و بعد پرسشگری داریم سؤال داریم که برادر اهل سنت این پاسخ ما این مطلب ما و این سؤال ما، پاسخ شما نسبت به این سؤال ما و این پرسش ما چیست؟ اولین موضوعی که ما این هفته در خدمت شما هستیم طرح ای شبهه است که عده ای معتقد هستند و در رابطه با جریان شهادت بی بی دو عالم می گویند کتک زدن زن در عصر جاهلیت و در آن صدر اسلام بین آن اعراب جاهلی این تعارض و تناقض دارد، چرا؟ چون عرب جاهلی نسبت به زن یک نگاه تعصب آمیزی داشته حمایت قبیله ها و قبیله و عشیره بوده و امکان نداشت که عرب جاهلی به زن آسیب برساند، ما می خواهیم بیاییم زن از منظر اهل سنت را بررسی کنیم، زن از منظر برادران اهل سنت در عصر جاهلی صدر اسلام در زمان پیامبر، بعد از پیامبر در حکومت خلفای بعد از پیغمبر تا ببینیم آیا این ادعای اهل سنت یا شبکه های وهابی مطرح می کنند چقدر صحت دارد، کیلیپ شماره یک را باهم ببینیم با طرح شبهه آشنا بشویم و بعد بر میگردیم حول این موضوع با جناب آقای مرعشی هستیم و خدمت شم مطالبی را ارائه خواهیم کرد.

کیلیپ1:

آقای ترشابی:

اصلاً شما بروید تاریخ صدر اسلام را بررسی بکنید، آیا وجود داشته که در آن زمان کسی یک زن آزاده را شکنجه بکند؟ حتی مردان آزاده کمتر شکنجه شدند، چرا؟ برای اینکه مورد حمایت قبیله شان بودند، پیامبر مورد حمایت ابوطالب و بنی هاشم بود، ابوبکر مورد حمایت طایفه اش بود، و عمر مورد حمایت طایفه اش بود، خیلی از اینها، در نتیجه نه تنها اینکه به هیچ زن آزاده که در همان صدر اسلام که کفار و مشرکین شکنجه می کردند تعدی و تعرضی نشده و معمولاً این کار انجام نمی گرفت چون قبیله پشت سر او ایستاده بود، قطع نظر از مسائل فکر و اعتقادی، چگونه ممکن هست که فاطمه زهرا یک زن آزاده با ایشان یک چنین رفتاری بشود، آن وقت یک نفر مسلمان هم پیدا نشود به این موضوع اعتراض بکند، یک نفر از بنی هاشم هم حاضر نشود به این موضوع بپردازد،

اصلاً شما بروید تاریخ صدر اسلام را بررسی بکنید آیا وجود داشته که در آن زمان کسی یک زن آزاده را شکنجه بکند؟

استاد شریفی:

خب سخن جناب آقای ترشابی را دیدید هیچ زن و مردی شکنجه نمی شده، چونکه از طرف قبیله و عشیره خودش مرد حمایت قرار می گرفته، یک مدینه فاضله ای بوده اصلاً همه خوب بودند  هیچ مشکلی هم نبوده، پس این تعارض دارد به هجوم به خانه حضرت زهرا و اینکه کتک خورد بی بی دو عالم از دست عده ای، این سؤال و این شبهه این آقا بود، برای این مطلب آغاز می کنیم پاسخ ها را و از باب احترام اول در خدمت جناب استاد مرعشی خواهیم بود ببینیم پاسخ ایشان چیست، جناب آقای مرعشی در خدمت شما هستیم بفرمایید

حجت الإسلام مرعشی:

به نظرم این یک مطلبی هست، اصل طرح شبهه، شبهه ای هست قطعاً خیلی از عزیزانی هم که پای رسانه ها هستند، الآن نشسته بودند ممکن است همان شبکه را داشتند می دیدند، برایشان این سؤال پیش می آمد که پس این هم ما تا الآن صحبت هایی راجع به جاهلیت شنیده بودیم اینها چه بوده، خب مسلماً وقتی که اسم جاهلیت می آید انسانی یکی از اولین چیزهایی که به ذهن او می رسد همین بحث زنده به گور کردن زنها و دختران است، اینکه عجین شده با نام جاهلیت، خیلی جالب است این آقا می آید ادعا می کند می گوید شکنجه ای در کار نبوده، نمی دانم اینها زنده به گور کردن را شکنجه نمی دانند، شکنجه را به چه چیزی به حساب می آورند، حالا ببینیم این زنده به گور کردن آیا صرفاً عقیده ما است، ما آمدیم این را مطرح کردیم یا نه خود اهل سنت هم چنین تعابیری دارند، ببینیم باهم این تفاسیری هست که در ذیل آیه

«وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ»

تکویر/8

آمده، تفسیر طبری را بنده بیاورم و عزیزان هم بتوانند مشاهده بکنند، این تفسیر طبری است که یکی از معروفترین تفاسیر اهل سنت هست در ذیل آیه «وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ۝ بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ» ما این مطلب را داریم و در سوره تکویر هم هست، که اینطور می آیند تفسیر می کنند

«لا بذنب کان اهل الجاهلیة یقتل أحدهم إبنته و یغذو کلبه فعاب الله ذلک علیهم»

اینها اینطور بودند که اهل جاهلیت هر کدام از اینها دخترش را می کشت و سگش را زنده نگه می داشت پس خداوند به این سؤال آنها را عیب کرد

خیلی تعبیر شیوایی هست، خود آیه شیوا هست واضح هست، آز آن طرف این تفسیر تنها نیست، اکثر تفاسیری که می آیند این مطلب را نقل می کنند الآن مثلاً ما از سیوطی هم حتی تفسیر در المنثور جزء6، که می بینیم در ذیل ای آیه باز «وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ» دقیقاً همان تعبیر که بعضی ها با این تعبیر خواندند که  «سألت» باید خوانده بشود

«(بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ) قال لا بذنب کان اهل الجاهلیة یقتل أحدهم»

الدر المنثور، جلال الدين السيوطي ج6، ص319

این مسلک شان بوده با تعبیر «کان اهل الجاهلیت» هم می آورد که اینها کاری بوده که متسمراً انجام می دادند، دختران شان را می کشتند و سگان شان را برای خود شان نگاه می داشتند، خیلی تعبیر شیوا و واضح هست، نیاز به طول و تفسیر دیگری هم ندارد، این مطلب را وقتی ما نگاه می کنیم، وقتی اینطور داریم این مطلب را می بینیم پس می بینیم این صرفاً یک ادعایی نیست که شیعیان بخواهند این را بگویند، یک چیزی است که در جهان هم حتی من امروز داشتم نگاه می کردم، عرب جاهلی را ما سرچ بکنیم به همان انگلیسی هم این ویژگی ها و تعابیری که برای عرب جاهلی بکار برده شده همین هست که اینها دختران شان را زنده به گور می کردند؛ خیلی هم جالب است این مطلب آقای شریفی عزیز که اینکه هر اتفاقی مثل اینکه الآن می افتد، هر چیزی که به عنوان افتخار به حساب می آید ظاهراً آن زمان هم بوده این چیز هایی که از نظر ما چیز های قبیحی هست کما اینکه الآن می بینیم اهل جاهلیت می آمدند دختران شان را می کشتند و به جای آن سگ نگهداری می کردند، الآن که پیشرفت هم کرده دیگر نه پسری نه دختری فرزندان را اجازه نمی دهند به دنیا بیایند، فرزندی تشکیل نمی شود و بجای آن همان مسلک را پی می گیرند، اینها هم باز سگان شان را نگهداری می کنند، دقیقاً در همین تعبیر باز این مطلب به چشم می خورد؛ ما در تفسیر های زیادی داریم، تفاسیر فارسی هم اگر عزیزان بخواهند مراجعه بکنند از کتب اهل سنت این تفسیر معارف القرآن هست برای آقای عثمانی که مترجم آن مولوی حسین پور هست، عزیزان هم مشاهده می کنند در جلد14 صفحه 405، ذیل همین آیه

«وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ»

باز همین تعبیر به چشم می آید که

در میان عرب رسم بود که وجود دختر را برای خود عار می پنداشتند و او را زنده در گور دفن می کردند

تفسیر معارف القرآن، مترجم مولوی حسین پور، ج14، ص405

 

خب این مطلب بسیار واضح هست که در آن زمان برای اینها وجود داشته، همچنین اینکه «وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ» بالأخره این آیه یک لفظی در آن دارد شاید برای خیلی ها این لفظ برای عرب همان زمان هم عجیب بوده، اینکه «موؤدة» چه افرادی هستند ما می رویم سراغ یکی از این همکلاسی های همی آقای ترشابی، اینها همه اگر نگوییم خدای شان ابن تیمیه است همه شان شاگرد مکتب ابن تیمیه هستند یکی از این افراد ابن کثیر دمشقی هست که تفسیر القرآن العظیم او معروف است کتابی در تفسیر دارد به این اسم، که تفسیر القرآن العظیم، جلد14، صفحه 263، اینجا ما باز مشاهده می کنیم وقتی می خواهد تعبیر را ذکر بکند که که «موؤده» چه کسانی هستند

«و قوله (وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ) هکذا قرائة الجهوری (سئلت) والموؤدة هی التی کان أهل الجاهلیة یدسونها فی التراب کراهیة البنات»

اینکه اینها چیز واضحی بوده که موؤدة یکسری افراد بودند که اهل جاهلیت آنها را دفن می کردند از بین می بردند خاک مال می کردند در تراب و خاک، بخاطر اینکه اینها از جنس زن از جنس دختر بیزار بودند

تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر دمشقی، ج14، ص263

مطلب خیلی روشن هست که الآن ما این مطلب را حتی از ابن کثیر هم ذکر کردیم که به نظرم در این حد این برای ما کفایت می کند که می بینیم پس این مطلب، یک مطلب اجماعی کل جهان هست که  عرب جاهلی با چه چیزی شناخته می شود؟ با همین زنده به گور کردن دختران.

استاد شریفی:

حالا جالب است آقای مرعشی شما نکته ای که فرمودید، خب این آقای ترشابی می آید می گوید که حتی به مردها هم آسیب نمی رساندند، شکنجه نمی شده، چون حمایت قوم و قبیله ای بوده، چه برسد به زنها، طبق آیات قرآن و تفاسیر اهل سنت در عصر عرب جاهلی که چسبیده به صدر اسلام است، یعنی خیلی از آن افرادی که بزرگان دین شدند، چه در نزد اهل سنت چه نزد شیعه، اینها در همان فرهنگ بزرگ شده بودند، اینها سگ را ارزشش را بیشتر می دانستند از یک دختر از یک زن، دختر خودش را زنده به گور می کرد اما سگ را نگه می داشت، حالا اینکه شما هم فرمودید امروزه می بینیم امروز که دنیای مدرن است، دنیای عقل گرایی و تکنولوژی و این مباحثی که مطرح می شود دنیای روشنفکری و روشنگری و اینها که صاحب بچه نمی شود سگ را به عنوان فرزند خودش می گیرد، یا حتی با سگ ازدواج می کند، حالا می خواهیم این را بگوییم که، خیلی نگوییم دوران عرب جاهلیت، الآن دوران انسانی جاهلی هست، چون خیلی ما پیشرفته تر و جلوتر زدیم از آن عرب جاهلی که این هم باید یک مقدار روی آن تأمل بشود

حجت الإسلام مرعشی:

حالا در تکمله این فرمایش شما این مطلب را اگر عزیزان هم حالا افرادی که مشغول کارهای فقهی هم هستند، خیلی وقت ها شبهه را اینطور مطرح می کنند که اصلاً آن زمان مرسوم نبوده سگ بخواهند نگهداری بکنند، حالا بعضی ها می آیند می گویند فتوا می دهند نجس است و حرام است، اما اینها کاملاً نشان داد که اصلاً همان فرهنگ جاهلی همین بوده که الآن هم هست، پس حرمتش به اینجا برنمی گردد.

استاد شریفی:

دقیقاً، خب بینندگان عزیز نکته اول اینکه ثابت کردیم از آیات قرآن و تفاسیر اهل سنت که این عربی که آقای ترشابی ادعا می کند دست روی زن بلند نمی کرده، این عرب دختران خودش را زنده به گور می کرده، یعنی چنین نگاهی به دختر و زن وجود داشته که اصلاً این دختر و این آفریده ارزش زندگی ندارد تا چه برسد که بخواهد کتک بزنند او را، او لیاقت و ارزشش در مقابل یک حیوانی مثل سگ خیلی پست تر و پایین تر است که سگ نگهداری می شود، تربیت می شود به آن بها داده می شود، اما دختر نه، این جنس نه، این را باید زنده به گور کرد، افرادی در کتب اهل سنت ذکر شده که این کار را انجام دادند و به آن اعتراف کردند، روایتی است آقای طبرانی در کتاب المعجم الکبیر خودش، جلد18 صفحه337 نقل می کند از نعمان بن بشیر که می گوید از عمر بن خطاب در تفسیر همین آیه شنیدم که

گفت قیس بن عاصم نزد رسول خدا آمد و گفت من در زمان جاهلیت 8 تا از دخترانم را زنده به گور کردم، پیغمبر گفت در قبال هر کدام یک بنده آزاد کن،

المعجم الکبیر، طبرانی، ج18، ص 337،ح 863

و خلیفه دوم هم اشاره کرد که من هم چوپان شتر هستم، من چکار کنم؟ پیغمبر گفت

تو هم در قبلا هر کدام از آنها یک شتر قربانی کن

ببینید این روایت در کتاب معجم الکبیر جناب آقای طبرانی، جلد18، روایت نقل شده حدیث شماره 863 با سند معتبر این روایت را آقای طبرانی نقل می کند پاورقی هم تصریح می شود شماره 863 که هیثمی در مجمع الزوائد جلد 7، صفحه 134 نقل می کند که بزار نقل کرده طبرانی نقل کرده و رجال بزار رجال بخاری و مسلم هستند غیر از حسین بن مهدی که او هم ثقه هست؛ خب همین روایت را که آقای طبرانی نقل می کند و جناب آقای هیثمی هم تصحیح می کند آقای البانی هم در سلسلة الأحادیث صحیحة خود، جلد7، شماره 3298 یک بابی را می آورد، باب کفاره کسانی که دختران خود شان را زنده به گور کردند، آنجا همین روایت را نقل می کند و بعد در ادامه تصریح می کند که رجال روایت همه ثقه هستند، رجال مسلم هم غیر از حسین که شیخ بزار بوده و  این شخص ثقه هست، پس از نظر سند و متن معتبر و خود علمای اهل سنت و حتی شخصیتی مثل البانی که بخاری دوران به او می گویند آقایان سلفی تصحیح سندی و متنی کرده این نکته و این مطلب را؛ یکی دیگر از علمای اهل سنت جناب آقای شنقیطی است یک حرفی را می زند خیلی حرف سنگین است، نقل می کند مطلبی را از خلیفه دوم که می گوید من دو تا کار انجام داده بودم در زمان قبل از اسلام خودم، یکی از آنها را یادم می آید گریه می کنم، یکی را یادم می آید میخندم، چه هست نکته؟ آن که من را به گریه وا می دارد این است که دختری به دنیا آمد از من رفتم که این دختر را زنده به گور کنم وقتی داشتم برای او گودالی می کندم، چاله ای می کندم، خاک ها به ریش و صورت من رسیده بود این دختر این خاک را از ریش من پاک می کرد، آن نوزادی که قرار بود تا چند لحظه بعد زنده به گور بشود، و آن دختر نمی دانست که من برایش چه برنامه ای دارم، این گودالی که دارم می کنم برای چیست؟ در حالی دارم این گودال را دارم می کنم که این دختر را در آن زنده دفن کنم، و این دختر دارد خاک را از ریش و صورت من پاک می کند، این است که وقتی یادم می آید به گریه می افتم، اما آنچه که من را به خنده وا می دارد این است که من بتی از خرما برای خودم درست می کردم و آن را عبادت می کردم، وقتی هم گرسنه می شدم آن را می خوردم، حالا قسمت دوم خیلی ربطی به موضوع ما ندارد اما قسمت او را جناب آقای شنقیطی نقل می کند در اضواء البیان در صفحه 63، ذیل همین آیه ای که ما به آن اشاره کردیم، دوستان عزیز این دو تا از افرادی است که به ادعای اهل سنت بزرگان اینها هست در زمان عصر جاهلیت اینها چنین رفتاری را داشتند با دختران خود شان، این را بسیاری از علمای اهل سنت به عنوان امر قطعی نقل کردند؛ یا دوباره آقای ابن کثیر در کتاب تفسیر القرآن العظیم خودش دوباره از قیس بن عاصم نقل می کند که در آنجا می آید می گوید که من12 یا 13تا از دختران خودم را زنده به گور کردم، تفسیر القرآن العظیم، مجلد رابع عشر، صحفه 265، اینجا هم دوباره نقل می شود از جناب قیس بن عاصم که می گوید من 12 یا 13 تا از دختران خودم را زنده به گور کردم، حالا سؤال ما داریم از آقای ترشابی و امثال آقای ترشابی این عربی که شما ادعا کردید نه به زن نه به مرد، نه شکنجه ای می رساند نه آسیبی می رساند نه کسی حق داشت بگوید بالای چشم اینها ابرو است، اگر این حرف شما درست باشد که این آیه قرآن و این روایات صحیح شما، پس شما زنده به گور کردن دختران را، آن هم نه یکی، نه دو تا، 12 -13 تا دختر خودش فرزند خودش را یک شخص با دست خودش زنده بکند زیر خاک، حیوان را نگاه دارد، حیوان را عزت بدهد،  حیوان را تربیت کند، حیوان را نوازش کند اما فرزند خودش را با دست خودش زیر خاک کند و هیچ عزتی برای این حتی عزت حیات را برای دختر خودش قائل نباشد، پس اگر قرار بود این عرب جاهلی و قرار بود این اعراب زنان را شکنجه کنند و زنان را اذیت و آزار کنند باید چکار با آنها می کردند، آقای ترشابی اینها سؤالی است که ما از شما داریم؛ پس ما این قسمت از مطلب را جمع می کنیم به این عنوان که حرف شما کاملاً اشتباه است، در صدر اسلام و این اعرابی که زندگی می کردند، زن هیچ عزتی نداشت، تا جایی که آن را حتی حق حیات هم ندارد، آن هم نه اینکه این دختر را و این نوزاد را خفه کند و اصطلاحاً بکشد بعد دفن کند، نه زنده زنده در گور  می گذاشتند و روی او خاک می ریختند، و این نکته ای است که یک مقدار انسان باید روی آن تأمل کند.

قسمت اول برنامه را در خدمت شما بودیم داریم بررسی می کنیم و واکاوی می کنیم تاریخ قبل از اسلام را عرب جاهلی را همینطور جلو خواهیم آمد تا ببینیم در کتب برادران اهل سنت ما در رابطه با عقیده به زن، نگاه به زن چه مطالبی آمده تا بهتر متوجه بشویم که وقتی مطرح کردیم و بیان کردیم هجوم عده ای را به خانه حضرت زهرا و آسیب ها و صدماتی که بی بی در این جریان دید، که فکر نکنیم در آن زمان بنابر ادعاهای گزاف و دروغی که تا الآن ثابت کردیم این نکته را حداقل در گام اول که این عرب جاهلی و آن عربی که در آن زمان زندگی می کرد نگاه آنها به زن طوری بود که دست روی زن بلند نمی کردند.

می خواهیم بیاییم سراغ یکسری مصادیق دیگر، پیغمبر اعلام رسالت کرد در مکه، طبق حرف این آقایان، پس کسانی که به پیغمبر ایمان آوردند اصلاً نباید شکنجه بشوند، چون عرب کسی را شکنجه نمی کرده، حمایت قبیله و عشریه بوده کسی روی کسی دست بلند نمی کرده، بخصوص روی زنها، می خواهیم ببینیم این حرف با گزاره های صحیح تاریخی درست است یا خیر؟ فعلاً به مردها کاری نداریم،  چون موضوع ما نگاه به زن هست، جناب استاد مرعشی اگر گزاره تاریخی دیگری در این نکته دارید ما در خدمت شما هستیم.

حجت الإسلام مرعشی:

خب قطعاً همه ما خیلی شنیدیم از اینکه مفصلاً چه عذاب ها چه شکنجه ها و اینکه به چه صورت محاصره می کردند انواع محاصره ها، محاصره اقتصادی، محاصره نظامی اینکه چقدر محدودیت قرار می دادند، اینها مطلبی نیست که جای پوشاندن داشته باشد، خیلی هم جالب بود ایشان آقای ترشابی در کیلیپ خود تأکید می کرد که نه مردها را اینها شکنجه می کردند نه زنها را شکنجه می کردند، حالا ما کاری با آن قسمت واضح تر نداریم، با آن قسمت واضح کار داریم که اصرار داشت که اصلاً چه معنا دارد کسی بخواهد زن را شکنجه بکند، چنین چیزی اصلاً سازگار نبوده با آن مطلب، خب مطلب که خیلی زیاد هست و همه ما هم شنیدیم که اصلاً اسلام به چه نحوی رشد کرد، به چه نحوی خودش را بالا کشید، اگر قرار بود بدون هیچ فشاری بدون هیچ چیزی، این همه سختی به وجود نمی آمد، از جمله آن افرادی که همان ابتدا مسلمان شد یک خانواده بودن، خانواده ای بسیار شریف که سمیه بود مادر خانواده، پدر این خانواده یاسر بود و فرزند اینها عمار بود، ما الآن نسبت به سمیه که مادر این خانواده بود و یک زن به حساب می آمد، بالأخره اگر قرار است شکنجه ای نباشد نسبت به زنان، خب سمیه یک زن هست ببینیم رفتار عرب آن زمان را با همین افرادی که آقای ترشابی ادعا می کند می گوید که شما بیاورید تاریخ صدر اسلام را بخوانید ببینید آیا شکنجه ای بوده، خب می خواهیم تاریخ صدر اسلام را بخوانیم نه از کتاب های معمولی از کتاب ابن حجر عسقلانی الإصابة فی تمییز الصحابه، کتابی که مهمترین کتاب برای شناختن صحابه هست، در جلد 13، اینطور بیان می کند که در باب سمیه بنت خبّاط وقتی که می خواهد تعریف بکند مشخص بکند ایشان چه شخصیتی بودند،

«والدة عمار بن یاس کانت سابع سبعة فی الإسلام»

هفتمین نفری بود که اسلام آورد

الإصابة فی تمییز الصحابه، ابن حجر عسقلانی، ج13، ص493

 چه اتفاقی برای او افتاد؟

«عذّبها ابو جهل و طعنها فی قبلها فماتت»

ابو جهل این سمیه (س) را اینقدر شکنجه کرد

عذّبها یعنی شکنجه کرد او را، قطعاً آقای ترشابی چه فارسی چه عربی همه اش تعذیب به معنای شکنجه هست،

استاد شریفی:

که ایشان می گفت اصلاً شکنجه ای نبوده، اصلاً هیچ کسی را شکنجه نمی کردند

حجت الإسلام مرعشی:

بله همین یعنی می گفت که شکنجه نمی کردند ما حالا گذشتیم از آن قسمتی که می گفتیم حالا اینها را زنده به گور می کردند، گفتیم باشد حالا شاید منظورش شکنجه خاص باشد، دیگر چه از این بالاتر که شکنجه می کرد ابو جهل این فرد را، ابو جهل هم اتفاقاً از آن افرادی بود که عربیت او مشهور بود بین افراد، یعنی بالأخره بعضی افراد بودند که بی اصل و نسب بودن کسی کاری به آنها نداشت، اما اگر قرار است غیرت عرب به این شکل باشد پس ابو جهل هم باید جزو همین افراد باشد که کاری به زنها نداشته باشد

«عذّبها ابو جهل و طعنها فی قبلها فماتت»

 اینقدر او را عذاب داد و شکنجه کرد و با نیزه در زیر شکم ایشان زد که در اثر این نیزه کشته شد

دیگر چه شکنجه ای می خواهد بالاتر از این باشد

«فکانت اول شهیدة فی الإسلام»

اولین شهیده اسلام اولین زن شهید اسلام سمیه (س) بوده

ادامه می دهد بعد از آن از ابن اسحاق در مغازی هم، ابن اسحاق یک کتاب دارد به نام مغازی ابن اسحاق که در آنجا نقل می کند

«حدثنی رجال من آل عمار بن یاسر»

که چه اتفاقی افتاد؟

«أن سمیة ام عمار»

همین سمیه مادر عمار

«عذّبها آل بنی المغیرة»

خاندان بنی المغیره  او را تعذیب کردند بر اسلام

بخاطر اینکه مسلمان شده بد، خب شنیدیم حتماً ابو جهل به سمیه گفت که یکی از این سه تا را شما باید انتخاب کنی، یا باید سب بکنی شتم بکنی پیامبر را که این یکی از این راه ها هست، یا اینکه باید از اسلام دست برداری، یا باید به لات و عزّا قسم بخوری و به آنها ایمان بیاوری، بخاطر مسلمان بودن شکنجه می شد

«و هی تأبی غیره حتی قتلوها»

غیر از اسلام چیزی را برنگزیرد  تا اینکه به قتل رسید

«و کان رسول الله یمرُ بعمار و أمّه و ابیه»

وقتی رد می شد از کنار عمار و مادرش که همین سمیه باشد و پدرش که یاسر باشد

«و هم یغذّبون بالأبطح»

آنجا داشتند شکنجه می شدند در ابطح

«فی رمضاء مکة»

یک منطقه فراخی در مکه بود

یک منطقه سنگلاخی بود که نقل هم شده که چه شکنجه های سنگینی که سنگ بر بدن اینها می گذاشتند، سنگ های داغ را بر بدن برهنه اینها می گذاشتند و عذاب شان هم به همین صورت بود، عذاب دردناکی بود تا جایی که آقا رسول الله به اینها می فرمود

«صبراً آل یاسر موعدکم الجة»

آنها را به بهشت بشارت می داد، این یکی از آن مثال ها است، بعد پایین هم اتفاقاً باز ذکر شده

«و جاء ابو جهل الی سمیة فطعنها بحربة فقتلها»

تا اینکه باز هم این مقدار شکنجه هم برای آنها کم  بود

شکنجه ای که نقل می شد را باز مثل اینک شکنجه به حساب نمی آوردند، تا اینکه با همین نیزه آنقدر بر پیکر سمیه زدند تا سمیه را به قتل رساندند، خب مطلب از این واضح تر؟ شکنجه دیگر چه چیزی می خواهد باشد که این را ما شکنجه به حساب نیاوریم،، این راجع به هفتمین زنی که اسلام آورده بود، خب این خیلی واضح و خیلی روشن هست، پس نباید این را به حساب این بگذاریم، این آقای ترشابی و افرادی هم که الآن هستند، الآن این شبهه یک شبهه فراگیری هست آرام آرام هم الآن می بینیم باز شروع می کنند، اینها حواس شان جمع است مناسبت ها که می رسد اینها هم از قبل شروع می کنند هرچه شبهه دارند، به هر ترفندی هست آنها را مطرح می کنند، خلاصه این یکی از آن مصادیقی بود که شکنجه رخ داده بود و واضح و روشن بود.

استاد شریفی:

خیلی خب ممنون و متشکر از شما جناب آقای مرعشی عزیز یکی دیگر از گزاره های تاریخی را ایشان مطرح کردند که آقای ترشابی می گفت زنها را شکنجه نمی دادند، مردها را شکنجه نمی دادند، بخصوص بحث زنان مطرح بود چون ارتباط می خواست بدهد این را به جریان هجوم به خانه حضرت زهرا و شهادت حضرت زهرا که طبق گزاره های صحیح تاریخ استاد مرعشی تصریح کردند یکی از آن زنانی که به دست مشرکین مکه به شهادت رسید به طرز بسیار فجیع و شکنجه های بسیاری شد، جناب سمیه مادر حضرت عمار که رضوان خدا بر ایشان باد اتفاق افتاد، اینها را ندیدید آقای ترشابی؟ اینها را هر بچه مسلمانی بلد هست، شکنجه های صدر اسلام توسط مشرکین مکه را چطور اینها را منکر می شوید، واقعاً چگونه شما می خواهید اینها را انکار کنید.

مطلب دیگر در کتب اهل سنت ذکر شده که یکی از کارهایی که در اوایل اسلام خلیفه دوم مکه انجام می داد، نقل خود علمای اهل سنت و روایات شان هست که شمشیر سر شانه می آمد بیرون و دنبال کسانی می گشت که اینها مسلمان شدند تا اینها را کتک بزند و تنبیه کند شکنجه کند، حالا با شمشیر به اینها صدماتی را برساند، نقل شده در کتب اهل سنت با سند معتبر  این را اصلاً شما از علمای اهل سنت سؤال کنید، کیفیت اسلام خلیفه دوم  چگونه بوده؟ ایشان چگونه اسلام می آورد، این اسلام ظاهری را چگونه قبول می کند، این را با افتخار در کتب شان نقل می کنند که روزی خلیفه دوم شمشیر بر سر شانه در کوچه ها می گشت تا شخصی به او خبر داد که تو که دنبال همچین مواردی می گردی در کوچه های مکه، خبر داری که خواهر و داماد شما، شوهر خواهر خودت مسلمان شدند؟ آقای عمر بن خطاب می رود منزل خواهرش، و آنجا می شوند که اینها دارند قرآن تلاوت می کنند حاشیه هایش را بگذاریم کنار، گفت و گویی را انجام می دهد، که چه هست این؟ می گویند قرآن است، و فحاشی می کند نسبت به خواهر و دامادش و درگیر می شوند، کاری که انجام می دهد کتک بسیار شدیدی می زند شوهر خواهر خودش را، اینکه آقای ترشابی می گفت نه مرد را می زدند نه زن، نه مرد را شکنجه می دادند نه زن را، خلیفه دوم است داماد خود را لگد مال می کند و کتک شدیدی می زند، خواهر ایشان می آید جلو در دفاع از شوهرش دست خواهرش را می گیرد، دو تا نقل است یک نقل این است که سر خواهرش را به دیوار می کوبد سر خواهرش می شکند خون جاری می شود، یک نقل دیگر این است که صورت خواهرش را پر از خون می کند، این روایت اول در کتاب دلائل النبوة آقای بیهقی است، روایت را نقل می کند  جناب آقای بیهقی در این کتاب، در این روایت در صفحه 219، تصریح می کند اینجا این درگیری را و اینکه خلیفه دوم خواهر خودش را کتک می زند تا اینکه خواهرش خون آلود می شود، این در روایت اول، اما همین روایت را با کنی تغییر، آقای احمد بن حنبل در کتاب فضائل الصحابه خودش، جلد اول نقل می کند در صفحه 279، شماره روایت 371، که محقق در پاورقی تصریح می کند

«اسناده حسن»

فضائل الصحابه، احمد بن حنبل، ج1 ،ص 279، ر 371

که روایت معتبر است و از نظر سند اشکالی به آن وارد نیست که آقای خلیفه دوم اینجا خواهر خودش را کتک می زند و باعث این می شود که ایشان صدمه ببیند و  دچار خونریزی بشود؛ خب پس این هم در رابطه با خلیفه دوم و کتک زدن خواهر خودش و داماد خود شان در صدر اسلام، آقای ترشابی اینکه خواهرش است، این هم دامادش هست چطور شما می گویید عرب آن موقع دست روی زن بلند نمی کرده، روی مرد بلند نمی کرده، اتفاقاً در این روایت هم زن را کتک زدند، و هم مرد را کتک زدند، آن هم خواهر و دامادش.

حجت الإسلام مرعشی:

به گونه ای اینها صحبت می کنند مثل اینکه بخواهند بگویند که آن زمان هر چیزی که بوده احترام به زن بوده، کما اینکه از صحبت های شان اینطور بر می آید اگر اینها بخواهند کسی را بزنند آن هم مرد، و زنها یک احترام خاصی داشتند، زن سالاری بوده مثل اینکه آن زمان

استاد شریفی:

از زن سالاری هم آن طرف تر، آنطور که آقای ترشابی  می گفت یک حالتی اینکه ترس از زن اصلاً داشتند، انگار جنس غالب آن موقع زن بوده، همچین حالتی در کلام آقای ترشابی هست.

حجت الإسلام مرعشی:

بله خیلی جالب است اتفاقاً اینکه بخواهیم ببینیم همین مطلب را ببینیم آیا آن وقت مرد سالاری بوده یا زن سالاری بوده، خیلی مختصر سریع یک اشاره بکنیم به این مطلب ببینیم که مرد سالاری آن وقت بوده یا زن سالاری طبق نظر اینگونه افراد مثل کارشناس هایت وهابی، یا کار نشناس ها بگوییم، اینها تماماً داشتند اینطور القا می کردند که  زن چنین منزلتی داشته، ببینیم نظر صحیح بخاری چه هست، صحیح بخاری، دار ابن کثیر، صفحه 1322، حدیث 5191، با موعظه الرجل ابنته لحال زوجها، نقل می کند حدیث مفصل هست از شعیب عن الزهری که این اتفاق افتاد ابن عباس می آید پیش خلیفه دوم و سؤالاتی می پرسد، حالا  آن چیزی که من منظور ما هستی می رسند به اینجا که خلیفه دوم اینطور بیان می کند که

«کنا معشر قریش نغلب النساء»

ما غالب بودیم بر زنان

صحیح بخاری، دار ابن کثیر، ص 1322، ح5191

معشر قریش یعنی همه آن طایفه قریش ما هرکه بودیم روش مان همینطور بود که مرد سالار بودیم ما غلبه داشتیم بر زنان

«فلما قدمنا علیِّ الأنصار إذا قوم تغلبهم نساؤهم»

وقتی که آمدیم با انصار انصار آشنا شدیم

هجرت کردیم و دیدیم که انصار با چه شیوه ای با زنهای شان برخورد می کنند زنها به چه شکل با مردها برخورد می کنند، بالأخره زنها برای شان بد آموزی داشت اینها از آنها یاد گرفتند که زنهای ما هم بخواهند زنهای مکه هم بخواهند شبیه زنهای انصار بشوند، خلاصه آنها هم قوت شان بر ما زیاد شد، اما در ادامه هم این را نقل می کند که من کوتاه نیامدم، خلیفه دوم می گوید که من کوتاه نیامدم و من ادامه می دادم به سخت گیری ام به زنها، خلاصه این را بدانیم که آیا مرد سالاری این وسط بوده یا زن سالاری، پس مرد سالاری را صحیح بخاری دارد می گوید.

استاد شریفی:

ممنون و متشکر نکته خوبی بود وسط این بحث از باب همین نکته ای که شما فرمودید من یک نمونه تاریخی دیگری باورم، شخصیتی هست در تاریخ بنام لبیبه کنیزی است قبل از خلیفه دوم ایمان می آورد و مسلمان می شود، این کنیز را خلیفه دوم کتک می زد شکنجه می کرد برای اینکه دست از اسلام بکشد، جالب این است که وقتی خسته می شد می نشست استراحت می کرد، به این کنیز هم می گفت، می گفت نه اینکه رهایت کردم که دیگر نمی خواهم بزنم تو را، نه خسته هستم می خواهم خستگی از تنم در برود بعد دوباره از نو شروع کنم شکنجه کردن تو را؛ کتاب الکامل فی التاریخ، برای آقای ابن اثیر جزری که در مقدمه اش تصریح می کند که من فقط روایات صحیح و  نکات صحیح تاریخی را در کتابم ذکر کردم، ایشان در صفحه 591، این نکته را ذکر می کند

این جاریه و کنیزی است از بنی مؤمل قبل از عمر بن خطاب اسلام می آورد و عمر بن خطاب او را عذاب می کرد و شکنجه میداد بخاطر اینکه از دینش دست بکشد وقتی هم خسته می شد خلیفه دوم می نشست می گفت الآن خسته شدم که فعلاً دست کشیدم از شکنجه ات و از تازیانه زدن تو،  ان شاءالله دوباره قوت بگیرم این مسیر را ادامه خواهیم داد.

یک نفر دیگر را هم نقل می کند بنام زنیره که این را هم خلیفه دوم شکنجه می داد و عذاب می داد بخاطر اینکه اصل اسلام را پذیرفته بودند و ایمان آورده بودند و این مصادیق در کتب اهل سنت ثابت می کند حرف جناب آقای ترشابی حرف باطل و دروغی بود، از زمان جاهلی نگاه به زن این بود زنده به گور می کردند، صدر اسلام شد زنان شکنجه می شدند  عذاب می شدند حتی کشته می شدند بخاطر اینکه اسلام آورده بودن اعتقادات آن اعراب را نداشتند و حتی شخصی خواهر  داماد خودش را لگد کوب می کند به قدری کتک می زند که سر و صورت آنها پر خون می شود، آیا اینها مواردی هست که آقایان ترشابی ها ندیدند اینها را در تاریخ، یا دیده اند ولی برای اینکه حقیقتی را کتمان کنند مجبور هستند بیایند اینگونه دروغ بگویند کسی که حاضر است برای عقیده خودش و منافع خودش با خواهر و داماد خودش و خانواده خودش این رفتار را انجام بدهد آیا حاضر نیست کسی که در مقابل خلافت او و به قدرت رسیدن او ایستاده است بخواهد او را کتک بزند، همچین چیزی جای دوری نیست، پس این هم موارد دیگر، حالا در گزاره های تاریخی می خواهیم یک مصداق دیگر بیاوریم، خود حضرت زهرا (س) در صدر اسلام و در همان اوایل دعوت رسول خدا (ص) به بی بی هم آسیب وارد شد صدمه زدند عده ای به حضرت زهرا به عنوان یک دختر نازنین و ناز پرورده آقا رسول خدا تا ثابت کنیم که نه خانواده خود اهل بیت، خانواده خود پیغمبر هم مورد آسیب قرار گرفتند در صدر اسلام، جناب استاد مرعشی اگر مواردی را بفرمایید خوشحال خواهیم شد.

حجت الإسلام مرعشی:

ما با توجه به فرصتی که داریم سعی می کنیم خیلی مختصر فقط اشاره ای بکنیم به این بحث چونکه اصل بحث ما قرار است منتهی بشود به همین مطلب به اینکه این جسارت هایی که به حضرت بی بی زهرای مرضیه (س) انجام شده، این یک محیطی هست یک فضایی هست که اینها می خواهند در قالب این توجیه بکنند این  مطلب را که این سازگار نیست با غیرتی که آن زمان بوده، اما ما الآن دیدیم گزاره های تاریخی را باهم دیدم، و مطالب هم خیلی روشن و واضح بود که به چه شکل بوده که یکی از همین مصادیق همین بحث اهانت و جسارت به حضرت زهرای مرضیه (س) بوده که در زمان حیات خود پیامبر (ص) هم رخ داده، توسط چه کسی؟ همان ابو جهلی که گفتیم در عربیت مشهور بود یک غلامی داشت، یکبار غلامش این جسارت را انجام داده یکبار خود ابو جهل مرتکب چنین خطا و چنین غلط بزرگی شده که این روایات را اگر بخواهیم باهم ببینیم قطعاً نشان دهنده اصل این مطلب خواهد بود، این مطلب در سیره ابن اسحاق آمده، سیرة ابن اسحاق که نسبت به مغازی و نسبت به مبعث سخنانی دارد، ما می بینیم طلب را که چه اتفاقی افتاده؟ یک نفر بوده به اسم عبد شمس و برخوردی داشته با حضرت زهرای مرضیه (س) در این روایت 320 ما این را داریم می خوانیم

«شج غلام من قریش فاطمة بنت رسول الله (ص)»

سیرة ابن اسحاق، محمد بن اسحاق بن یسار، ص217، ر320

که این جسارت را نسبت به  حضرت زهرای مرضیه (س) انجام داده، این یکی از آن نمونه هایی هست که در همین سیره ابن اسحاق به چشم می خورد، حالا ما بخواهیم سند آن را هم بررسی بکنیم،

استاد شریفی:

همین مقدار که این را مطرح کنیم روایت از نظر سند معتبر و صحیح است اگر کسی از دوستان اهل سنت می خواهد بیاید بگوید روایت باطل است می تواند تماس بگیرد ما بررسی سند آن را هم برایش انجام بدهیم که طبق این روایت این ثابت می شود که یک شخص عرب قریشی می آید سر حضرت زهرا (س) را در مکه می شکند، آقای ابوجهل هم می آید می گوید این از طرف من آمد این کار را انجام داد، یعنی صدمه و آسیب به خود حضرت زهرا در مکه دختر پیغمبر، این هم یک گزاره تاریخی با سند صحیح، نکته دیگری هم اگر هست جناب استاد ما در خدمت هستیم

حجت الإسلام مرعشی:

اصل مطلب همین بود که ما بخواهیم بشناسیم و بدانیم این غیرتی که آن اعراب داشتند از آن دم می زدند که همچنان هم مثل اینکه ادامه می دادند که ما همان غیرت اعرابی که آن زمان بوده الآن هم  داریم به چه شکلی بوده.

استاد شریفی:

آیا خود ابو جهل هم جسارتی به حضرت زهرا داشته، گزاره های تاریخی دارید در این رابطه؟، چند دقیقه دیگر وقت داریم این را هم بگویید که ما این را جمع بکنیم ان شاءالله

حجت الإسلام مرعشی:

 ما نسبت به خود ابو جهل هم وقتی که

استاد شریفی:

چون این روایت اول فرستاده ابو جهل و غلام ابو جهل بود که در مکه به حضرت زهرا جسارت می کند

حجت الإسلام مرعشی:

بله، ما در کتاب انساب الأشراف بلاذری، وقتی نگاه می کنیم، چاپ دار الفکر هست در انصاب الأشراف به صراحت ذکر شده، صفحه 14، همین مطلب آنجا بحث غلام ابو جهل بود  اینجا مستقیم می آید می گوید

«قال و لطم ابو جهل فاطمة بنت رسول الله»

خود ابو جهل، خود شخص ابو جهل این جسارت را انجام داد و این سیلی را زد بر صورت نازنین حضرت زهرای مرضیه (س)

«فرأت ابا سفیان فشکت إلیه فرجع معها إلیه»

ابا سفیان را می بیند و شکایت می کند به او و این را ابراز می کند که این لطمه ای بود که خداوند آن را قبیح دانسته، پس ما وقتی که چنینی مدارکی چنین مستنداتی داریم نسبت به بالاترین، یعنی بالاترین زنی که در کل زمان ها در کل مکان ها وجود داشته، چنین بالاترین جسارتی نسبت به ایشان انجام می شود، آیا اصلاً جای این تردید هست که بخواهیم بگوییم اینها نسبت به زنان عطوفتی داشتند چه برسد به اینکه بخواهیم بگوییم اینها را شکنجه نمی کردند و اینها.

استاد شریفی:

خیلی متشکر و ممنون از جناب آقای مرعشی دوست و استاد عزیز، جمع بندی کنیم برنامه امشب مان را؛ یک شبهه ای مطرح کرد آقای ترشابی که ما همیشه گفتیم شبهات مخالفین مکتب اهل بیت دامن خود آنها را می سوزاند و عقاید ما را بهتر و زیبا تر ثابت می کند همین شبهات چون باعث رشد ما هم هست که شهادت حضرت زهرا حمله به حضرت زهرا با اعتقاد به این نکته که عرب جاهلی نسبت به زن یک غیرت و تعصبی داشته که شکنجه و عذاب نمی کرده زن را، کتک نمی زده، این طرح شبهه بود، ما آمدیم از قبل از اسلام از دوران جاهلیت این گزاره های تاریخ را آوردیم قرآن و روایات اهل سنت را که نگاه اینها به زن این بوده که زن پست تر از یک حیوان است، حیوان را پرورش می دادند و نوازش می کردند اما دختران خود شان را زنده به گور می کردند، بزرگانی از اهل سنت این کار شان بوده دختران خود شان را زنده به گور می کردند تا12 تا 13 تا دختر خودش را می آید زنده به گور می کند، بعد آمدیم صدر اسلام، زنانی ایمان آوردند به رسول خدا اسلام آوردند، مثل جناب سمیه، اینها را شکنجه کردند و به بدترین حالت به شهادت رساندند، زنان دیگری را شلاق می زدند، آزار می دادند شکنجه می کردند، تا حتی خود بی بی دو عالم حضرت زهرا (س) را، هم سیلی به صورت بی بی نازنین زدند هم سر بی بی را شکستند، در مکه و در حضور رسول خدا، حالا اینکه رسول خدا دفاع نکرد و شمشیر نکشید، همینطور که اهل سنت می آیند می گویند باید شمشیر کشیده می شد، امیرالمؤمنین شمشیر می کشید تا کشته بشود، ان شاءالله در فصل و برنامه خودش مفصل این را بحث خواهیم کرد، اما اینجا یک کنایه و یک اشاره ای،  پیغمبر شمشیر نکشید در دفاع از حضرت زهرا (س)، پیغمبر جنگ راه نه انداخت در دفاع از دخترش حضرت زهرا (س)، آیا پیغمبر دختر خودش را دوست نداشت؟، پیغمبر نسبت به دخترش علاقه مند نبود؟ آیا نعوذبالله، پیغمبر هم بزدل و ترسو بد طبق آن حرف هایی که شما می زنید؟ نه تنها شبهه شما پاسخ داده شد و ثابت کردیم دارید دروغ می گویید، خلاف قرآن و خلاف روایات حرف می زنید، برای اینکه الآن کسی که منصف باشد و کسی که  بیننده برنامه امشب ما باشد، سؤالاتی در ذهن او ایجاد می شود که این سؤالات چند نمونه است، یک چرا آقای ترشابی دروغ می گوید؟ چرا این حقایق تاریخی را علمای اهل سنت به مردم  عوام شان نمی گویند؟ چرا نمی گویند چه اتفاقاتی افتاد و چه نگاهی به زن بود توسط بزرگان مان که متأسفانه همین نگاه به زن امروزه هم بین بزرگان اهل سنت هست و دختر و زن را یک موجود بی ارزشی که فقط برای استفاده در چند کار و چند مطلب نگاه می کنند، و همین نگاهی که دیروز بود این نگاه امروز هم در همین مذهب و عقیده متأسفانه هست.

ان شاءالله با برنامه های دیگر در ادامه همین بحث در خدمت شما خواهیم بود و این موضوع تازه شروع شده دعوت می کنیم از همه اهل سنت که اگر واقعاً حرفی برای گفتن دارند دوستانه و عالمانه بیایند حرف شان را مطرح کنند، قضاوت را هم می سپاریم به عهده بینندگان، ممنونم از شما همه خوبان دعای اول و آخر ما

اللهم عجل لولیک الفرج.

 


  
  • رضایی

    26 آبان 1401 - ساعت 17:03

    با سلام.ممنونیم.عاااالی بود با خاک یکسان شدند.میدونم ده ها حدیث صحیح دیگه درباره رفتار عمر با زنان در حضور رسول اکرم صلوات الله علیه و آله وجود داره که در صورت لزوم به نمایش خواهید گذاشت.دستتون رو میبوسم

    0 0

دست انداز>

سوال از اهل سنت پاسخ به شبهات کتک زدن زن تاریخ صدر اسلام حضرت زهرا س شکنجه جاهلیت ابن تیمیه زنده به گور کردن اسلام خلیفه دوم قریش خانواده اهل بیت ع رد الشمس غیرت ابوجهل