دست انداز

قسمت سوم برنامه دست انداز با کارشناسی حجت الاسلام مرعشی و آقای شریفی


 

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ: 07/09/1401

برنامه: دست انداز

استاد شریفی:

بسم الله الرحمن الرحیم. اللهُمَّ صَلِّ علی فاطمهَ و اَبیها و بَعلِها و بِنیها و اَلسِّرِّ المُستُودَعّ فِیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلمُکَ

عرض سلام خدمت همه شما خوبان بینندگان عزیز شبکه حضرت ولی عصر (عج) دوشنبه شبی دیگر و برنامه دست انداز همانطور که وعده داده بودیم قصد داریم در این برنامه بدون تعصب و از نگاه یک محقق و پژوهشگری که بدنبال حق و حقیقت است نه شیعه نه اهل سنت، پرونده ای را باز کردیم در موضوع فاطمیه اولین بحثی که چند جلسه ای است در خدمت شما و جناب آقای مرعشی هستیم حول این موضوع است، جایگاه زن در صدر اسلام، چه قبل از اسلام چه اول اسلام چه دوران خلافت خلفا مدعی هستند حمله به خانه حضرت (س) و شهادت بی بی تعارض دارد و آن جایگاهی که زن در صدر اسلام داشته، حالا حمایت قومی قبیله ای از زن و خود شأنیت و شخصیت زن، دو هفته ای هست در خدمت شما و عزیزان و خوبان هستیم با جناب استاد مرعشی و این هفته ادامه این بحث، سلام علیک احوال پرسی و خوش آمد گویی خدمت استاد داشته باشیم بر می گردیم باز با ادامه این بحث خدمت شما خواهیم بود، سلام علیکم جناب آقای مرعشی عزیز شب شما بخیر  در خدمت شما هستیم.

حجت الإسلام مرعشی:

علیکم السلام و رحمة الله سلام عرض می کنم خدمت همه شما و همچنین خدمت همه بینندگان عزیز و ارجمند

اعوذبالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الحمن الرحیم الحمد الله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

الحمد الله این توفیق باز به دست آمد در خدمت تان هستیم ان شاءالله که بتوانیم وظیفه خود مان را به درستی بشناسیم و توفیق عمل به آن هم ان شاءالله پیدا بکنیم، در خدمت تان هستیم.

استاد شریفی:

خیلی متشکر و ممنون، بنده جا دارد عرض سلامی هم داشته باشم خدمت عزیزانی که پیج اینستاگرامی دارند برنامه را می بینند و امیدواریم که برنامه مفیدی را در خدمت شان باشیم. خب جلسات قبلی دوستان عزیز همانطور که پیگیر برنام هستید مطالب مختلفی را از کتب اهل سنت بیان کردیم، اینکه در قبل از اسلام عده ای از همین اعراب و افرادی که بعضی های شان مقدس هستند نزد اهل سنت دختران خود شان را زنده به گور می کردند و اساساً جنس زن را، ارزش حیات حتی برای او قائل  نبودند و در زمان صدر اسلام شکنجه ها و اذیت و آزارهایی که زنانی که ایمان آورده بودند و اسلام آورده بودند توسط همین افراد اتفاق افتاد تا مرز شهادت پیش رفتند، اینکه زن شیطان است، زن شوم است، زن نحس است، زن را باید با تازیان کتک زد، تازیانه باید همیشه در خانه آویزان باشد، تا زن از او بترسد و حساب ببرد، کتک خوردن بسیاری از زنها توسط افرادی که مقدس هستند برای اهل سنت در جلسات قبلی مطرح شد، این جلسه هم می خواهیم قسمت های دیگر از این مباحث را مطرح کنیم تا ثابت کنیم آنچه که امروز مدعی هستند که در زمان خلافت خلفا و نگاه این افراد به زن نگاه با احترامی بوده و اینها عدالت را رعایت می کردند در قبال زن و بحث زن و مرد وجود نداشته نه اینگونه نیست بلکه زن یک موجود بی ارزش در نزد این افراد بود، ببینید این مطلبی که خدمت شما می خواهم ارائه کنم قصد توهین جسارت و اهانت نیست ولی خواهش می کنم از شما بیننده عزیز برادر اهل سنتم، خواهر اهل سنتم کمی با تأمل نسبت به مطالب بنگریم و فکر کنیم فارغ از شیعه و سنی آیا اگر امروز این حرف ها را به ما بگویند و امروز چنین مطالبی گفته بشود نگاه شما به گوینده این شخص چه هست، در نزد بسیاری از بزرگان شما اهل سنت زن یک موجود بی ارزشی بوده که متأسفانه حتی زنان خود شان را به یکدیگر هدیه می دادند، امروز در این جامعه اگر گفته بشود در فلان منطقه ای در فلان کشوری در فلان قارّه ای دیگر مسائل طوری شده که مردها زنهای خود شان را به یکدیگر هدیه می دهند، شما چه ذهنیت برای تان ایجاد می شود؟ کلیپی هست از یک شخصیتی که از یک شخصیتی که این روزها زیاد آتش فتنه به واسطه بعضی از حوادث و اغتشاشاتی که در کشور اتفاق افتاده دارد به این آتش می دمد در شبکه های وهابی و شبکه های تروریستی حضور پیدا می کند، این آقا سالیان گذشته در همین شبکه ولایت آمده بود و یک حرفی را زده بود کلیپ شماره یک از جناب آقای مولوی مرادزهی را ببینیم بر می گردم در خدمت شما هستم.

کلیپ 1:

مولوی مرادزهی:

در مدت کوتاه 23 سال شاگردانی را تربیت کرد که تاریخ اسلام از ارائه چنین نظیری و چنین تربیتی عاجز است، چنین شاگردانی که وقتی از مکه به مدینه هجرت فرمودند پیمان اخوت و برادری را بین مهاجرین و انصار بستند، چه پیمانی چه وحدتی، چه اخوت زیبایی تاریخ بشریت الگوی این را به ما نشان بدهد یک برادر مهاجر با یک برادر انصاری پیمان اخوت بسته می شود، برادر انصاری او را در خانه پذیرایی می کند و اعلام می دارد برادر مهاجر من دو تا همسر دارم دو تا خانواده دارم شما یکی از این دو تا را انتخاب بکنید من طلاق می دهم عده اش که تمام شد شما به عقد خودت در باور هرچه مال و دارایی دارم نصفش مال تو انتخاب کن و نصفش مال من اما برادر مهاجر می فرماید خداوند به مال و جان تو برکت عطا بکند راهنمایی کن مسائل تجاری را تا من بروم.

استاد شریفی:

مطالب این جناب آقای مرادزهی را باهم دیگر دیدید مطالبی که ایشان سالیان قبل در شبکه ولایت مطرح کرده بود و حرفی که ایشان دارد می زند روایتی است در کتاب صحیح بخاری که جناب آقای محمد بن اسماعیل بخاری در کتاب خودش در صحیح بخاری، جلد4، حدیث 3780، این روایت را نقل می کند آقای بخاری که پیغمبر میان عبدالرحمن بن عوف و سعد بن ربیع پیوند برادری بست سعد به عبدالرحمن گفت من مرد ثروتمندی هستیم مالم را می خواهم با تو تقسیم کنم دو تا زن دارم زنهای من را بیا نگاه کن یک، اول بیا زنهای من را نگاه کن هر کدام از اینها که خوشت آمد بگو من آن را طلاق می دهم این زن باشد برای تو،  دو تا نکته است اینقدر این زن بی ارزش است در نزد این افراد  که او را به عنوان یک هدیه، به عنوان یک کالا بهم اعطا می کنند و هدیه می کنند، من با فلانی دوست هستم چرا زن خودم را محروم کنم از خانواده از فرزندانش از همسرش این نشان می دهد که زن هیچ اهمیتی ندارد نزد این آقایان، خیلی راحت زنش را طلاق بدهد، بدهد به یک کس دیگر، چرا؟ چون من با فلانی دوست هستم از فلانی خوشم می آید، خ زن شما چه گناهی کرده که این را باید از آن مهر و محبت خانواده دور کنید از او جدا کنید که مثلاً من از یک نفر دیگر خوشم می آید مثل اینکه امروز کسی بخواهد به یک نفر یادگاری بدهد هدیه ای بدهد زن خودش را عطا کند، این است آن جایگاه زن؟ حالا بحث غیرتش جدا که شما بیایید زنهای من را ببینید از هر کدام خوشتان آمد پسند کردید بگویید من آن زن را بدهم به شما این تازه به عنوان فضیلت مطرح شده که آقای مرادزهی به عنوان فضیلت می گوید، چقدر این صحابه باهم اخوت و برادری دارند، اگر یک نفری آقای مرادزهی و آقای مرادزهی ها، یک نفری امروز بیاید یک آتئیستی، یک ضد اسلامی یک ضد دینی که این بخاری شما امروز شده سر منشاء فیلم هایی که بر ضد اسلام و پیغمبر حتی صحابه ساخته می شود با این روایت و با این کلیپ شما بگوید آقای مرادزهی شما که می روید بیعت می کنید با بعضی ها به عنوان امیرالمؤمنین و خلیفه و ادعا می کنید جان و مال و ناموس مان فدای او، اینقدر می گویید ما ارتباط مان صمیمی است خب همسران خودتان را هدیه کنید، چرا این کار را نمی کنید، مگر نمی گویید سیره و سنت صحابه را باید عمل کرد، مگر نمی گویید شیعه کافر است، مگر در کتاب های تان شما ننوشتید که شیعه کافر است چون سیره و سنت صحابه را قبول ندارد، خب یکی از سیره و سنت های صحابه هدیه دادن زنهای شان به همدیگر است به این عمل می کنید شما؟ اگر عمل می کنید اعلام کنید ما عمل کردیم، اگر عمل نمی کنید و نمی پسندید برای خودتان به غیرت تان بر می خورد چطور برایت صحابه پیغمبر اینها را قائل شدید، اینها یا راست است یا دروغ است، اگر دروغ است چرا این صحیح بخاری را می گویید صحیح است اینها را قبول دارید، اگر راست است پس نشان می دهد زن هیچ جایگاه و وجاهتی نزد بزرگان شما ندارد، او مثل یک کالا است مثل یک جنس است راحت می توانید هدیه کنید به این طرف و آن طرف و به اشخاص دیگر بدهید، و این خلاف آن چیزی است که امروز مدعی می شوید که ما نسبت به زن شأنیت قائل هستیم؛ این نکته اول در رابطه با موضوع امشب ما می رویم سراغ استاد مرعشی با نکته دیگری که ایشان مطرح خواهد کرد، جناب آقای مرعشی در خدمت شما هستیم.

حجت الإسلام مرعشی:

سلامت باشید بزرگوار هستید، بسیار خب سم الله الرحمن الرحیم همانطور که کاملاً همه عزیزان در جریان بودید این نگاه حقیقی زن را دیدید که در کتب اهل سنت  همین هایی که الآن داعیه دار آزادی زن داعیه دار حقوق زن شدند همانطور که برادر بزرگوار جناب آقای شریفی توضیح دادند اینها خود شان به چه چیزهایی قائل هستند، حالا تازه یکسری از اینها را ما مطرح کردیم، دوست دارم یکی دیگر از این مطالب را هم مطرح بکنم، ممکن است بعضی از شما شنیده باشید این مطلب را اما اینکه جلسه پیش هم خاطرم هست یکی از عزیزانی که مشارکت داشتند در بحث تماس گرفته بودند باز یک اشاره ای به این مطلب داشتند، اما ببینیم همه بشناسیم آن مطالبی را که اینها به آن پایبند می شوند و اصطلاحاً می خواهند از همین مطالب حقوق زن را بیرون بکشند و ان شاءالله اگر فرصت شد قطعاً می بینیم آیا خود شان به اینها پایبند هستند یا خیر؛ یکی از بحث هایی که مطرح می شود این هست که ارزش زن را ما بخواهیم خ خیلی وقت ها انسان می آید جداگانه یک چیزی را بیان می کند به عنوان ارزش، خیلی وقت ها هم هست آن را مقایسه می کند با بقیه چیزها شنیدیم دیگر مثلاً به عنوان نمونه می گویند زعفران طلای سرخ است مثل طلایی میماند که سرخ است، طلای سیاه نفت است این تشبیه ها چیزهای رایجی است که وقتی مطرح می شود ما می توانیم به اصل آن موضوع به ارزش آن موضوع پی ببریم، حالا ببینیم این تشبیه این در کنار هم آمدن چطور است نسبت به زن در کتب اهل سنت، این کتاب صحیح بخاری، از صحیح بخاری بالاتر نمی خواهیم بیاوریم، نزد  اهل سنت هیچ جای شبهه و اشکالی در آن نیست، دار ابن کثیر دمشق در باب «من قال لایقطع الصلاة شیء»، حدیث 514، نقل می کند از اسود از عایشه و همچنین

«حدثی مسلم عن مسروق عن عائشه ذکر عندها ما یقطع الصلاة»

صحیح بخاری، دار ابن کثیر، باب من قال لایقطع الصلاة شیء، ح514

چه چیزهایی نماز را باطل می کند؟ ببینیم پاسخ چیست، در کنار چه چیزی چه چیزی ذکر شده

«الکلب و الحمار و المرأة»

سه تا چیز باعث بطلان نماز می شود یکی سگ، یکی الاغ و دیگری زن، خب چقدر این صحبت عجیب است، سگ، الاغ و زن این صحبتی هست که در صحیح بخاری، در صحیح ترین کتابی که اینها بخواهند به آن استناد بکنند فردا اگر قرار باشد قانونی نوشته باشد، قانون مدنی اگر قرار است نوشته بشود بالأخره نیاز دارد به یک مستندی، اصطلاحاً به یک رفرنسی که بخواهند بگویند ما عقاید مان را از اینجا گرفتیم دیگر واضح ترین آنها می شود همین صحیح بخاری که قطعاً از آن استفاده می کنند، و این هم مطلبی هست که در صحیح بخاری ما می بینیم، که کلب و حمار و مرأة، در کنار هم قرار گرفتند، بعد اعتراض می کند خود عایشه که

«فقالت شبهتمونا بالحمر و الکلاب»

شما ما زنها را تشبیه کردید به الاغ ها و سگها

این تشبیه از این مطلب شنیده می شود

استاد شریفی:

یعنی خود خانم عایشه هم از این روایت شاکی است و این را توهین فهمیده که شما ما را با الاغ و ما را با سگ مقایسه کردید کنار همدیگر گذاشتید، حالا راوی چه کسی است جناب آقای مرعشی، جون اینجا یک مسئله است، روایت از یک غیر مسلمان نقل شده یا از همان صحابه و رسول خدا ادعا شده

حجت الإسلام مرعشی:

بله عزیزان هم دیدند روایت از مسروق روایت می شود که حالا ما بقیه سندها را هم ذکر می کنیم، این نکته ای هم که اشاره کردید من بررسی می کردم در خود همین سایت هایی که  قرار شان این بوده مثل اینکه بنا گذاشته اند که توجیه بکنند، آمدند گفتند بالأخره یکسری چیزها هستند باطل می کنند نماز را، ما دیدیم مثلاً چیزهایی که وضو را باطل می کنند، یکسری چیزها هم نماز را باطل می کنند، لزوماً تشبیهی در کار نیست اما می بینیم که خود عایشه کاملاً چنین تشبیهی را برداشت کرده

استاد شریفی:

فهم عایشه این است همین تشبیه است

حجت الإسلام مرعشی:

بله همینطور است که به صورت واضح همین را برداشت کرده؛ خب یکی دیگر از کتب صحیح اینها کتاب صحیح مسلم هست، باز یک مقدار مفصل تر این مطلب را مطرح کرده، صحیح مسلم، کتاب الصلاة، صفحه 232، باب قدر ما یستر المصلی، چه مقدار باید بپوشاند مصلی، چه چیزهایی را باید بپوشاند چکار باید انجام بدهد به عنوان ستر اصلطلاحاً چه چیزهایی را باید قرار بدهد روایت این هست که

«قال رسول الله (ص) إذا قام احدکم یصلی فإنه یستره فإذا کان بین یدیه مثل آخرة الرحل»

وقتی یک نفر می خواهد نماز بخواند یک چیزی را بگذارد بین دستان خودش یا در کنار خودش یک چیزی شبیه جهاز شتر

صحیح مسلم، کتاب الصلاة، ص 232، باب قدر ما یستر المصلی

«فإذا لم یکن بین یدیه مثل آخرة الرحل»

اگر چنین چیزی نبود

یک چیزی مثل جهاز شتر یک حائلی  قرار نداشت

«فإنه یقطع الصلاة الحمار و المرأة و الکلب الأسود»

 سه چیز نمازش را باطل می کند یک حمار الاغ دیگری زن و دیگری سگ سیاه

خب باز هم همین سؤال برای این قائل پیش آمده

«قلت یا اباذر»

راوی چه کسی بود؟ راوی در صحیح مسلم ابوذر هست، اباذر دارد این روایت را نقل می کند بعد این اعتراض انجام می شود که

«قلت یا اباذر ما بال الکلب الأسود من الکلب الأحمر من الکلب الأصفر»

چرا فقط سگ سیاه، آیا اگر این سگ یک سگ قرمز رنگی بود یک سگی پیدا کردیم که زرد رنگ بود آیا اینها باعث بطلان نماز نمی شوند؟

«قال یابن أخی سألت رسول الله کما سألتنی»

دقیقاً همین سؤالی را که تو الآن از من پرسیدی برای من هم پیش آمد من هم همین سؤال را از رسول الله (ص) پرسیدم

 جواب چه بود؟

«فقال الکلب الأسود شیطان»

سگ سیاه شیطان است

 خب خیلی مطلب در این یک جمله نهفته است، اینکه قرار نیست سگ زرد سگ قرمز باطل کننده نماز باشد ما سگ سیاه باطل کننده نماز است، زن باطل کننده نماز است

استاد شریفی:

زن می رود کنار و هم رتبه سگ سیاه قرار می گیرد چون سگ سیاه همان شیطان است

حجت الإسلام مرعشی:

همان مطلبی که دقیقاً در جلسه قبل مطرح شد

استاد شریفی:

احسنت می خواستم همین را بگویم ما جلسه قبل آوردیم که خلیفه دوم تصریح اش بر این بود که زن شیطان است، روایت از پیغمبر در بخاری آوردیم که زن چه از جلو بیاید چه از پشت سر هر دو حالت این است که شیطان دارد به انسان نزدیک می شود، خب اینجا هم بیننده های عزیز دقت کنند، روایت در کتاب بخاری و مسلم، زن کنار الاغ و سگ سیاه قرار می گیرد چون سگ سیاه همان شیطان است، خب جناب استاد مرعشی در خدمت تان هستیم.

حجت الإسلام مرعشی:

همین مطلب اصلاً یک باب است، که عزیزان هم بخواهند مشاهده بکنند یک روایت دو روایت هم نیست تمام این باب اصلاً بنا شده در صحیح مسلم ما داریم می بینیم، این احادیثی که ذکر شده همه اینها دارند همین مطلب را به ما می رسانند با سندهای مختلف، صحابه مختلف این مطلب را نقل کردند، گفتارهای مختلف از ابی هریره باز همین مطلب نقل شده

«عن ابی هریرة قال، قال رسول الله (ص) یقطع الصلاة المرأة و الحمار و الکلب و بقی ذلک مثل مأخرة الرحل»

دقیقاً همان مطلب به سندهای مختلف به الفاظ مختلف، پس این مطلب یک چیزی هست که می گوییم، ما به این قسمت کار داریم، اگر بنا باشد قانون مدنی بر اساس این کتاب ها نوشته بشود قطعاً جایگاه زن کنار سگ سیاه است

استاد شریفی:

حالا در فتاوای اهل سنت، در سایت های اهل سنت هم در رابطه با بطلان نماز نسبت به این روایت مطلبی هست جناب آقای مرعشی؟ حالا شاید یکی بگوید فقط در کتب روایی ما و بخاری و مسلم آمده، این را هم اگر پاسخ بدهید ممنون می شوم

حجت الإسلام مرعشی:

بله، خوب است باهم ببینیم این مطلب را بعضی وقت ها مطالبی که بیان می شود حالا ممکن است عزیزان بیننده هم خود شان همین مطلب در ذهن شان باشد بگویند اینها مطالبی بوده که قدیمی ها بیان کردند، الآن دیگر از خیلی ها بخواهیم بپرسیم اینها را رد می کنند، اینها مطالبی هست که باطل است دیگر نبش قبر نکنید، اینها صحبتی نیست که الآن بخواهد انجام بشود، ما دقیقاً بخواهیم مراجعه بکنیم، بخواهیم ببینیم نظر این بزرگان چیست در سایت های شان؛ سؤالی که در استفتائات سایتی که منسوب هست به خود اهل سنت، یک اهل سنت ایرانی اگر بخواهد سؤال بپرسد، همین سؤال را مطرح کرده به اسم کرد مسلمان سؤال این است که آیا اگر زن یا سگ یا خر از جلوی نماز گذار که مانعی جلوی خود قرار نداده نمازش باطل می شود یا نه؟ پاسخ چیست؟ پاسخ این است که نماز شخص مسلمان را مرور زن بالغ، خر و سگ سیاه قطع می کند یعنی باطل می کند، که بعد از آن هم دقیقاً روایت ابوذر را نقل می کنند که دقیقاً در کنار سگ سیاه قرار دادن زن در آنجا واضح بود و همه شما اصل مطلب را هم دیدید، پس یکبار نیایید اینطور بگویید،  اینها مطالبی بوده گفته شده، تمام شده حالا یک چیزی نقل کردند الآن کسی به آن قائل نیست، نه آقا همین الآن  همین امروز دارند اینها به همین فتوا می دهند، اگر زن رد شد نماز تمام، نماز باطل شد، اگر سگ سیاهی آنجا بود نماز باطل شد اگر الاغی رد شد بازهم نماز باطل شد.

استاد شریفی:

خیلی خب متشکر و ممنون از جناب استاد مرعشی، حالا نمی دانم خانم های اهل سنت چه می خواهند برداشت کنند ا ز این مطلب، در تکمله این بحث من یک روایت دیگر از صحیح مسلم بخوانم، شما نماز می خوانید الاغ سگ سیاه و خانم رد می شود از جلوی نمازگزار اهل سنت  نماز او باطل است، آقایان روایت دیگری را نقل کردند در کتاب صحیح مسلم من تعمداً این روایت را از مختصر صحیح مسلم که مترجم آن آقای عبدالقادر ترشابی کارشناس شبکه وهابی کلمه است آوردم که دیگر ایشان ترجمه کرده این روایت را، باب 142، نماز خواندن به سوی مرکب، می گوید

عبدالله بن عمر روایت کرد که پیغمبر مرکبش را جلوی خودش قرار می داد و به سوی آن نماز می خواند،

مختصر صحیح مسلم، ترجمه عبدالقادر ترشابی، باب 142

 دقت کنید روایت را عبدالله بن عمر نقل می کند، پیغمبر مرکب خودش را جلوی خوش قرار می داد و به سمت آن نماز می خواند، حالا همین روایت در فتح الملهم شرح صحیح مسلم، مفسر شیخ شبیر احمد عثمانی، اینجا ترجمه می کند به چه عنوان؟ دو تا روایت است می گوید از ابن عمر روایت است که

رسول خدا شتر خودش را بین خود و قبله می خواباند و به سوی آن نماز می خواند،

فتح الملهم، شرح صحیح مسلم، مفسر شیخ شبیر احمد عثمانی، حدیث 1145

حدیث 1145؛ بیننده گرامی پیغمبر شتر را می گذاشت حائل می کرد بین خودش و قبله در بخاری و مسلم شما روایت است ما نگفتیم شتر و حیوان خودش را می گذاشت و حائل می کرد بین خودش و قبله و نماز می خواند اما زن که رد می شد می گفت نماز باطل است، یعنی نگاه پیغمبر که شما معرفی کردید به یک زن، پست تر از حیوان خودش مثل شتر است، حالا یک گریزی هم بزنیم در حرم نبوی که حضور پیدا می کنیم آن ضریح مبارک را حائل قرار می دهیم بین خود مان و قبله، می گویند شرک است، اما در بخاری و مسلم شان روایت نقل می کنند که پیغمبر حیوان خودش را شتر را حائل قرار می داد بین خودش و قبله و نماز می خواند به سمت آن شتر، خب پاسخ این موارد و این مطالب در کتب شما چیست، امیدواریم که پاسخی نسبت به این مسئله داشته باشید.

یک بزرگوار عزیزی در اینستاگرام درخواست مشارکت در برنامه داده ایشان را وصل می کنیم ان شاءالله مطلب شان را بشنویم باز در ادامه بحث در خدمت شما بینندگان عزیز و جناب آقای مرعشی خواهیم بود، ان شاءالله تا وصل بشوند من مطلب بعدی را بخوانم و برویم سراغ این بزرگوار عزیز؛ روایتی دیگر است در کتاب صحیح بخاری که باز با این روایت مشخص می شود نگاه خلیفه دوم به زن چه بوده است، آیا آن نگاه رحمانی و لطیفی که باید به زن داشته باشیم طبق روایات آن بوده یا نه یک نگاه خشن و نگاه منفی؛ صحیح بخاری، جلد3، حدیث شماره 3294، راوی می گوید که

عمر بن خطاب از رسول خدا (ص) اجازه ورود خواست در حالی که زنانی از قریش نزد آن حضرت بودند که با وی درباره خرج زندگی خویش صحبت می کردند

صحیح بخاری، مترجم عبدالعلی نور احراری ، ج3، ح3294

حالا پاورقی هم زده مترجم که مراد از زنان قریش همسران پیغمبر هستند ما همینطوری معنی کنیم،

همسران رسول خدا  نزد پیغمبر بودند و داشتند در مورد نفقه و خرجی با پیغمبر صحبت می کردند و بیشتر می طلبیدند و آوازهای خود را بلند می کردند

چند تا نکته است در این روایت، یک زنان رسول خدا سر پیغمبر سر و صدا می کردند سر مال دنیا سر نفقه شان یا پیغمبر اینجا نفقه نمی داده خب عصمت پیغمبر زیر سؤال است یا نه زنان پیغمبر هم بد رفتاری می کردند سر رسول خدا، فعلاً اینها را کار نداریم قلم بگیریم می گوید

چون عمر بن خطاب اجازه خواست زنان برخاستند و پس پرده شتافتند

زنها فرار کردند بلند شدند رفتند پشت پرده رسول خدا اجازه داد و عمر بن خطاب آمد و پیغمبر می خندید عمر پرسید به چه دلیل شما می خندید پیغمبر فرمود

تعجب کردم از اینکه این زنانی که پیش من بودند چون صدای تو را شنیدند پس پرده شتافتند، عمر گفت یا رسول خدا اینها سزاوار هستند برای اینکه از تو بترسند تا به من چرا از من ترسیدند و از شما نترسیدند

زنان پیغمبر جواب خلیفه دوم را دادند گفتند چون تو نسبت به رسول خدا درشت تر و تند تر و بد خلق تر هستی، حالا اینجا یک اهانت به پیغمبر است که پیغمبر هم شخص تندی بوده بد خلق بوده تند خو بوده چون می گویند تو نسبت به پیغمبر بد تر هستی و نکته دوم همسران رسول خدا در خانه پیغمبر از خلیفه دوم می ترسیدند دقت کنید، همسران رسول خدا از خلیفه دوم در خانه پیغمبر جلوی پیغمبر ترس و واهمه داشتند وقتی عمر بن خطاب آمد در خانه پیغمبر و پیغمبر هم حضور داشت فرار کردند گفتند تو آدم تند خو و آدم خشنی هستی بعد چطور هجوم این شخص در روایات معتبر اهل سنت به خانه بی بی حضرت زهرا (س) بعد از پیغمبر با اینکه یاری هم نداشتند قِلّت یار هم بود و بی بی و امیرالمؤمنین مخالف بودند با جریان سقیفه اینجا که می رسد می گویند نه امکان ندارد خلیفه دوم چنین شخصیت نبوده وقتی خلیفه دوم  در خانه پیغمبر می آید در حضور پیغمبر زنهای پیغمبر که خیلی های شان هم در حزب و گروه و جناح خلیفه دوم بودند اینها پا به فرار می گذارند از خلیفه دوم می ترسند وای به حال بعد پیغمبر پس این هیچ تعارضی ندارد که نه نمی شود اصلاً امکان ندارد، روایت صریح و واضح مشخص کرده که این مطلب ثابت می کند که خلیفه دوم نگاهش نسبت به زن یک نگاه بسیار تندی بوده و زنان پیغمبر هم از او حساب می بردند.

در خدمت آقا سید جواد هستیم از دوستانی که از طریق اینستاگرام با ما ارتباط برقرار کردند، آقا سید جواد سلام علیکم

بیننده:

با سلام و درود خدمت دوستان عزیز استاد شریفی و کارشناس برنامه و دوستان و شیعیان آقا امیرالمؤمنین که برنامه را هم از طریق اینستاگرام استاد شریفی می بینند هم از شبکه جهانی می بینند، سلام و درود دارم، من یک سؤالی داشتم راجع به برنام، الآن استاد شریفی ما هر چقدر بیاییم صحبت بکنیم روایت بخوانیم یا شما آن آدرس هایی که می آورید فایده ای ندارد مردم چه چیزی را می بینند؟ کنش سیاسی را می بینند الآن از مراجع تقلید ما از مراجع آیت الله علوی آیت الله زنجانی یک موضع سیاسی مخالف حکومت گرفتند

استاد شریفی:

آقای سید جواد عزیز موضوع برنامه ما بحث سیاسی نیست این مطلبی که شما گفتید ربطی به برنامه ما ندارد و اینکه شما می گویید، بیان این موارد و مطالب منفعتی ندارد، دارد اینکه این حرف تان اشتباه است در مورد اینکه مراجع نسبت به مسائل روز بیانیه بدهند یا ندهند که بیانیه هم دادند این مطلب شما ربطی به برنامه ما ندارد، اگر در رابطه موضوع برنامه مطلبی دارید در خدمت تان هستم، اگر نه از محضر شما خداحافظی کنم

بیننده:

موضوع این است که الآن مولوی عبدالحمید یک کنش سیاسی انجام می دهد

استاد شریفی:

آقای سید جواد عزیز من موضوع ما فاطمیه است، موضوع برنامه ما فاطمیه است حول یک مسئله ای که زن در صدر اسلام چه جایگاهی داشته نزد آقایان چون اینها مدعی هستند زن دارای جایگاه و شخصیت بوده در حمایت قوم و قبیله و عشیره اش بوده و زن را نمی توانستند بزنند، ما آمدیم داریم می گوییم آقا در منابع اهل سنت نگاه به زن این بوده ربطی به این مسائلی که شما دارید می گویید الآن ندارد برنامه ما

بیننده:

در مورد همین موضوع، استاد شریفی این مورد و مورد های دیگر ما به منابع اهل سنت می بینیم درست است؟

استاد شریفی:

خب الآن ما منابع اهل سنت خواندیم

بیننده:

الآن من مثالش را می زنم مثلاً در منابع ما کجا هست که بگوییم که حفظ نظام از حفظ جان امام زمان مهمتر است

استاد شریفی:

ببخشید جناب آقای سید جواد دوست عزیز من، من به شما چندبار است به شما اعلام می کنم که در موضوع برنامه صحبت کنید اما متأسفانه شما راه خودتان را دارید پیش می روید من عذرخواهی می کنم، چون چندبار به شما تذکر دادم دیگر و شما رعایت نکردید مجبور شدم شما را قطع کنم؛ خب جناب استاد مرعشی تا بیننده عزیز دیگری وصل بشود ما در خدمت شما هستیم با ادامه مباحث تان بفرمایید.

حجت الإسلام مرعشی:

به صورت کلی آن مطلبی که الآن ما در صدد این هستیم تا بیان بکنیم شاید پاسخ بسیاری از عزیزانی هم باشد که الآن پای گیرنده ها نشستند، الآن دارند از طریق اینستاگرام ما را تماشا می کنند، و هر جای دیگری ممکن است کلیپ ها را ببینند، یک مطلب همین هست که ابتدای برنامه گفته شد و آن اینکه این شبهه ای که وارد شده که چطور ممکن است اصلاً امکان دارد آیا فردی که در زمان صدر اسلام، آن زمانی که یک غیرت خاصی مردان بر زنان خود شان داشتند، آن زمانی که زنها از یک قرب و منزلت خاصی برخوردار بودند آیا ممکن هست برنامه ای علیه چنین افرادی شکل بگیرد؟ یا اینکه ضربه و لطمه ای به آنها وارد بشود؟ این یک طرف بحث هست که ما مفصل داریم بررسی می کنیم خیلی هم تا الآن دیگر واقعاً برای همه باید بدیهی شده باشد که چه رفتارهایی مخصوصاً شخص خلیفه دوم نسبت به زنها داشته و در طرف دیگر هم حالا این دوست مان که باز صحبتی داشتند ما صرفاً این را بدانیم یا عزیزان اهل سنتی که هستند این را بدانند آیا اگر قرار است فردی بنابر مکتب اهل سنت بنابر آن مدارکی که معتبر هست نزد اهل سنت بخواهد یک قانونی را بنویسد، یک تشکیلاتی را برپا بکند باید به همین ها رجوع بکند ارزش زن را اینگونه باید ببیند، یکی دیگر از آن مطالبی که مخصوصاً در پاسخ به همین سؤال که آیا اینهایی که آزاده بودند، زن هایی که آزاده بودند، زن هایی که برای خود شان قوم و قبیله ای داشتند آیا مورد اذیت و آزار قرار نمی گرفتند؟ یکی از آن مطالب مطلب بسیار جالبی است بعد از اینکه ابوبکر از دنیا می رود، خب چیز طبیعی هم بوده آن زمان دختر ایشان عایشه یک مراسمی را برپا می کنند در منزل،

استاد شریفی:

چه مراسمی؟

حجت الإسلام مرعشی:

مراسم نوحه خوانی، یک مراسمی برگذار می کند برای عزاداری

استاد شریفی:

مگر نوحه خوانی و عزاداری بدعت نبود؟ اینها مگر حرام نیست اینها را که صحابه انجام نمی دادند، در واقع با این روایت می خواهید بگویید که خانم عایشه خودش نوحه خوان بوده و حسینیه داشته و مراسم عزا به پا می کرده؟

حجت الإسلام مرعشی:

قطعاً همینطور است حال همین سؤال ما هم هست که واقعاً این چه مکتبی است که از یک طرف قرار است زمانی که یکی از بزرگترین، اگر نخواهیم بگوییم بزرگترین چونکه خیلی جاها مثل همینجا هم هست بالأخره شأن و قربی که خانم عایشه دارد خیلی وقت ها بالاتر از خیلی از اینها است

استاد شریفی:

طبق روایات اهل سنت نصف دین شان را که قرار است از خانم عایشه بگیرند، یعنی 50 درصد از اعتقادات اهل سنت خودش یک بدعتی را دارد در دین می گذارد و خودش یک عمل فعل حرام دارد انجام می دهد

حجت الإسلام مرعشی:

داریم همین را مشاهده می کنیم، همین عمل را، این مطلب هم همینطور نبوده حالا در یک کنج خرابه ای مثلاً شروع به گریه و زاری و نوحه خوانی بکنند، نه مجلس یک مجلس مفصلی بوده صدای نوحه خوان ها بلند می شده، حالا ببینیم با هم اصل مطلب را مطالب که در کتب زیادی نقل شده، ما کتب تاریخی زیادی داریم و همچنین کتبی که مربوط به سنن هستند ذکر شده اما بخاطر ضیق وقت که واقعاً مطالب زیاد هست بدون تعارف و فرصت هم نیست مستقیم برویم سراغ فتح الباری که بخواهیم هم اصل مطلب را ببینیم و هم بخواهیم تصحیح سندی آن را ببینیم، این کتاب فتح الباری شرح صحیح بخاری هست، برای ابن حجر عسقلانی، جلد5، دار المعرفه بیروت، صفحه74، چه می گوید اینجا در فتح الباری، ابن حجر این را نقل می کند که «بإسناد صحیح» ببینید این مطلب را درد از ابن سعد در طبقات او نقل میکند که «بإسناد صحیح» این تصریح ابن حجر هست، از طریق زهری از سعید بن مسیب این به ما رسیده که

«قال لما توفی ابوبکر»

وقتی که ابوبکر از دنیا رفت

فتح الباری شرح صحیح بخاری، ابن حجر عسقلانی، دارالمعرفة بیروت، ج5، ص74

«أقامت عائشة علیه النوح»

یک مجلس نوحه خوانی و مجلس عزاداری برای او اقامه کرد عایشه

«فبلغ عمر فنهاهن فأبین»

این مطلب به عمر رسید وقتی که این مطلب را عمر شنید نهی کرد آنها را از این کار

«فأبین»

آنها محل نگذاشتند

عمل نکردند به این نهی

«فقال لهشام بن بن ولید اخرج الی بیت ابی قحافة»

حالا اینجا بیت هست در بعضی از نسخ بنت ذکر شده که برو سراغ ام فروه

«یعنی ام فروة»

برو سراغ ام فروه

که ام فروه کیست؟ خواهر ابوبکر است بالأخره خواهر ابوبکر هم آنجا جزء  افرادی بود که گریه و زاری می کردند جزو عزاداران بود، فرمان داد عمر به هشام بن ولید که ام فروه را برای من بیاور

«فعلاها بالدرة ضربات»

یک ضرباتی با شلاق و تازیانه بر ام فروه زد

خواهر ابوبکر آیا این کسی است که جزء کنیزها هست؟ این کسی است که جزء افرادی است که قبیله ندارد؟ خواهر خلیفه مسلمین بوده هنوز چند روزی نگذشته از اینکه این خلیفه از دنیا رفته آن وقت این دارد آماج حملات خلیفه دوم قرار می گیرد که با شلاق دارد بر تن او می زند آن وقت ما انتظار داریم نسبت به دیگر افراد عملکرد ملایم، عملکرد مهربانانه ای را بخواهیم ببینیم خب مطلب، مطلب بسیار واضحی است.

«فعلاها بالدرة ضربات»

آن وقتی که این را شنیدند

«فتفرق النوائح حین سمعن بذلک»

وقتی که این مطلب را آن نوحه گرها آن افرادی که زاری می کردند شنیدند دیگر متفرق شدند

در همین یک روایت خیلی مطلب خوابیده یعنی اینکه ما بخواهیم از همینجا شروع بکنیم که چه کاری انجام داد عمر به چه وسیله ای به وسیله تازیانه درّه همان تازیانه هست، مخصوصاً اگر به یاد بیاورند بینندگان عزیز ما در جلسه پیش هم کلیپی پخش کردیم که اصلاً می گفت حرف تازیانه و اینها یک صحبت هایی است که می بندند و اصلاً چنین صحبت هایی صحیح نیست اما می بینیم که دقیقاً همین اتفاق افتاده آن هم نسبت به چه کسی؟ نسبت به خواهر ابوبکر، این سندی بود که عزیزان مشاهده کردند، این مطلب ممکن است برای شما سؤال بشود که بالأخره خانه، خانه عایشه بوده پس چه برنامه ای بوده که به جای  اینکه این هشام و این خلیفه دوم بروند سراغ خود عایشه، بروند سراغ صاحب خانه رفتند سراغ خواهر ابی بکر؟ پس چرا خود خانم عایشه را رها کردند؟ این مطلب را اتفاقاً ابن جوزی ذکر می کند که ما بخواهیم ببینیم در وقتی که ابن جوزی این روایت را می آورد

استاد شریفی:

یعنی می خواهید بگویید به چه دلیلی خانم عایشه کتک نخورد از عمر بن خطاب؟

حجت الإسلام مرعشی:

بله صحبت همین است

استاد شریفی:

شاید ایشان عزاداری نمی کرده، یعنی شاید مخالف با عزاداری بوده

حجت الإسلام مرعشی:

مخالف با عزاداری بوده بعد در خانه خودش گرفته؟ اینکه حالا نمی خواهیم تشبیه بکنیم، اما این گناه بزرگتری است، اینکه ما بخواهیم یک مجلسی را برپا کنیم و بگوییم ما با این مخالف هستیم؛ ببینیم کلام ابن جوزی در کشف المشکل من حدیث صحیحین چه می گوید، از کشف المشکل ابن جوزی هست این مطلب که  دقیقاً همین مطلب را ذکر می کند می خواهد که چرا خود عایشه صاحب خانه چرا مورد اهانت قرار نگرفت شلاق نخورد؟ مطلب این است که

«قلت إبنة أبی قحافة هی ام فروه أخت ابی بکر فلما لم یمکنه أن یکلم عائشه هیبة لها و احتراماً أدب هذه»

کشف المشکل، ابن جوزی

وقتی که دید نمی تواند برود سراغ خانم عایشه، یک اجر و قرب بیشتری هر دو نسبت به هم داشتند، خیلی جالب است در نسخ دیگری وقتی که جریان اواخر عمر، عمر هست ذکر می کنند این مطلب را ذکر می کنند که عمر اتفاقاً خیلی می فرستاد عبدالله بن عمر را فرستاد پیش خانم عایشه که بگوید من کنار قبر آقا رسول الله (ص) یک جایی را می خواهم که آنجا دفن شوم، بالأخره در اصل اینکه چرا این مکان را قرار است اجازه اش را عایشه بدهد، آن صحبت های مفصل بسیار زیاد دیگری است اما این مطلب بود که بالأخره یک هیبتی داشت همانطور که اینجا دارد ذکر می کند ابن جوزی که عمر خیلی احساس می کرد باید به آن پایبند باشد، بخاطر همین نتوانست نسبت به عایشه صحبتی بکند وارد خانه عایشه شد کس دیگری را بیرون کشید و به او آن ضربات تازیانه را نثار کرد.

استاد شریفی:

خیلی خب پس طبق حرف ابن جوزی خلیفه دوم زورش به خانم عایشه نرسید که ایشان را شلاق نزد، این هم نکته ای است. خب برویم سراغ یکی دیگر از گزاره های تاریخی و رفتار خلیفه دوم با مردم بخصوص زنان، عزیزان دیگر در خواست شرکت در برنامه را دارند، ولی خب ظاهراً من هرچه سعی می کنم که دوستان تشریف بیاورند بالا ولی وصل نمی شود، حالا ان شاءالله اگر دوستان وصل شدند در خدمت دیگر عزیزان هم خواهیم بود؛ اما یک نکته ای آقای عبدالرزاق صنعانی استاد بخاری کتابی دارد به نام المصنّف در این کتاب روایتی را نقل می کند خوب دقت کنید دوستان عزیز بخصوص شما بیننده اهل سنت می گوید شبی در مدینه صدای نوحه و گریه و زاری و شیون به گوش خلیفه دوم رسید، پس تنها خانم عایشه و اهل بیت خلیفه اول نبوده که نوحه و عزاداری داشتند، بقیه مردم هم این مراسم را برگزار می کردند، پس بدعت در مدینه در صدر اسلام بدعت عزاداری و نوحه خوانی توسط همین صحابه و صحابیه اتفاق می افتاده که حالا اینها را باید اهل سنت در جای خودش جواب بدهند در بحث عزاداری و نوحه خوانی، فعلاً بگذاریم کنار می گوید خلیفه دوم رفت دنبال صدا و رفت تا رسیده به یک خانه دید صدا از این خانه می آید و داخل این خانه شد، اینجا سؤال پیش می آید که در آیات قرآن سوره نور آیه 27و 28

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتًا غَيْرَ بُيُوتِكُمْ»

ای کسانی که ایمان آورده اید در خانه هایی که برای خودتان نیست حق ندارید بروید

نور /27

مگر قبل از آن اجازه بگیرید، خلیفه دوم رفت داخل خانه ای که مربوط به خلیفه دوم نبود آیا اجازه گرفت؟ نه بدون اذن و اجازه وارد خانه شد، و بعد زنها را پراکنده کرد تا رسید به آن زنی که داشت نوحه خوانی می کرد او را با تازیانه کتک زد، تا اینکه حجاب این زن از سرش افتاد، اینها را یک مقدار مقایسه کنید، خلیفه دوم بدون اجازه می رود وارد خانه کسی می شود زنها را پراکنده می کند نامحرم هستند این زنها، زن نوحه خوان را می زند، زن نوحه خوان چادر یا برقه هرچه که بگوییم، روی سرش بوده آن از سرش می افتد بی حجاب می شود بعد می گویند خب این زن حجابش از سرش افتاد، عمر بن خطاب گفت اشکال ندارد، چرا؟ چون این زن احترامی ندارد، کتاب المصنف برای جناب عبدالرزاق صنعانی، جلد3، صفحه 368، حدیث 6711، سؤال می پرسیم از شما برادر و خواهر اهل سنت وقتی خلیفه دوم اینگونه وارد خانه ای می شد بدون اجازه، زنها را می زد حجاب از سرشان بر می داشت بعد هم می گفت اینها حرمتی ندارند، آیا امکان ندارد این شخص بیاید یک روزی به خانه کسی که مقابل قدرت و مقابل به حکومت رسیدن خودش ایستاده است بیاید به خانه او حمله کند؟ خب قطعاً کسی که این پرونده را دارد و این اعمال را دارد می تواند این کار را هم انجام بدهد فرقی نمی کند، پس آقای ترشابی و آقای ترشابی ها و آقایانی که ادعا می کنید هجوم به خانه حضرت زهرا توسط خلیفه دوم امکان ندارد، چون خلفا عادل بودند، اینها با زنها کاری نداشتند، زن را احترام می کردند این صحیح نیست، طبق روایات شما.

جناب آقای عبدالرحیم به ایتای شبکه پیامی دادند ویسی فرستادند صدای ایشان را می شنویم ان شاءاللهت پاسخ شان را خواهیم داد

صدای بیننده:

آقای مرعشی من واقعاً برای شما متأسف هستم شما در حرف های تان خیلی به اهل سنت تهمت و افترا می زندی، هر جا در کت اهل سنت خواستید بگویید گفتید صلی الله علیه و آله در صورتی که اهل سنت می گویند صلی الله علیه، و صلی الله علیه و آله برای شما اهل بدعت است، کور هستید کتاب ها را نمی بینید یا در این ظلمات خود تان می خواهید تحریف کنید و به اهل سنت دروغ ببندید

استاد شریفی:

خب آقا شما اهانت کردید توهین کردید

حجت الإسلام مرعشی:

پاسخ اولی که به این عزیز بدهیم اول یک دمنوش گل گاو زبان راهکار اول ما است، آب خنک هم برای همه جا خوب است، حالا ببینیم چه کسی تحریف کرده است

استاد شریفی:

اصلاً یک سؤالی اینجا دارم آقای مرعشی شما آل پیغمبر را هم برای شان درود فرستادید، آیا اساساً این اهانت است؟، گفت شما اهانت کردید، می خواهم بگویم درود فرستادن به اهل بیت پیغمبر و آل پیغمبر اهانت است؟

حجت الإسلام مرعشی:

حالا اینها ظاهراً هر چیزی را اهانت می دانند، نمی دانم مگر اینکه بخواهیم شبیه ابن تیمیه و آن صحبت او که اگر «فان کثیرا من الصحابة و التابعین کانوا یبغضونه » بغض اهل بیت داشتند اگر اینطور به حساب بیاوریم شاید این را اهانت به حساب بیاورند، اما من آوردم مطلب را اگر این کتاب صحیح بخاری است می خواهیم ببینیم که در دار ابن کثیر چاپ شده،  برویم صفحه 1205 ببینیم چه کسی تحریف کرده واقعاً این صفحه 1205، یک بابی دارد صحیح بخاری که

«صلاة الله ثناؤه عند الملائکه»

صحیح بخاری، دار ابن کثیر، ص 1205

در بحث های تفسیری است که ما چطور باید بر پیامبر سلام بفرستیم صلوات بفرستیم بحث این است که

«قیل یا رسول الله أما السلام علیک فقد عرفناه فکیف الصلاة علیک»

ما الآن فهمیدیم چطور با شما سلام می کنیم

سلام علیک می گوییم، اما چطور باید بر تو درود بفرستیم، این صحیح بخاری است می خواهیم ببینیم چه کسی دارد تحریف می کند بنده دارم تحریف می کنم یا کس دیگر قائل به تحریف می شود، این کلام، کلام صحیح بخاری است، که

«اللهم صلی علی محمد و علی آل محمد»

تعبیر باید به این شکل باشد، این سخن خود آقا رسول الله است که شما اینگونه درود بفرستید  حالا صحیح بخاری دارد این را می گوید، دو حالت دارد یا اینکه ما باید بگوییم اینهایی که خود شان در همین صفحه هم ما مشاهده می کنیم زمانی که اسم آقا رسول الله را می آورند اینها آمدند یک تحریفی انجام دادند، الآن می بینید دقیقاً در همین صفحه

«قال رسول الله صلی الله علی و سلم، پایین همین حدیث باز این مطلب را به همان شکل ذکر می کند، یا اینها دارند تحریف می کنند، یعنی همان افرادی که آمده اند این را به زینت طبع آراسته کردند اینهایی که آمدند این را چاپ کردند، آنها تحریف کردند یا اینکه خدای نکرده بخاطر همان چیزی که ابن تیمیه گفته، گفته اینها بغض داشتند نسبت به اهل بیت، آمدند از این کار صرف نظر کردند، که حمل بر صحت آن این است که اینها دچار اشتباه شدند، پس ما در حقیقت داریم مطلب اینها را اصلاح می کنیم، داریم می گوییم اینها نمی خواستند با این بغض رفتار بکنند، فقط صحیح بخاری نیست، صحیح جامع الصغیر البانی هست، باز اینجا ما مشاهده می کنیم، در چندین مرتبه ذکر می کنند که طریقه صلوات فرستادن و درود فرستادن بر پیامبر به این صورت هست که شما باید بگویید «صلی الله علی محمد و آل محمد» و غیر آن چیزی نیست که بخواهد حمل بر صحبت بشود.

استاد شریفی:

بعضی از دوستان در اینستاگرام پیام دادند گفتند آقای مرعشی زیاد جوش نیاورید اینها خلاصه کردند، آنجایی هم که باید همیشه حذف بشود همین اهل بیت پیغمبر است، ضلالت و ظلمت مشخص شد داستان چیست، دشمنی با اهل بیت پیغمبر است، این خلاصه و این موارد هم که هر جا بخواهد تلخیص بشود اهل بیت باید حذف بشود، چیز جدیدی نیست، حال این را هم به هر حال نمی دانم درود فرستادن به اهل بیت می شود ظلمت، می شود تاریکی، می شود اهانت و آن هم در عصر امروز، 1400 سال پیش بر سر این اهل بیت چه آورده اند متأسفانه.

خب ممنون از شما خوبان و عزیزانی که وقت تان را در اختیار ما قرار دادید هم من هم جناب آقای مرعشی از شما تشکر ویژه داریم ان شاءالله سعی خواهیم کرد جلسه بعد آخرین جلسه باشد در حول این موضوع و از جلسات بعد باز یک باب دیگر را در همین مبحث و بحث فاطمیه در خدمت شما عزیزان باشیم، دعای اول و آخر و همیشگی ما که این دعا فصل الخطاب است برای همه افرادی که به دنبال روزهای خوب هستند

اللهم  عجل لولیک الفرج.


دست انداز>

جایگاه زن صدر اسلام فاطمیه غیرت مرادزهی صحابه سیره حقوق زن ستر در نماز نفقه همسران پیامبر ص خلیفه دوم درود و صلوات