ویژه برنامه ام الائمه - بررسی اسناد تاریخی شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

ویژه برنامه ام الائمه به مناسبت ایام فاطمیه
کارشناس: حجت الاسلام و المسلمین روستایی

• كليپ اول شبهات و ادعاهاي كارشناس شبكه وهابي ( سجودي ) : ... در تقويم ها و كتاب ها وفات بوده و الان شهادت ميگويند و ... و در كتاب هاي شيعه شهادت ميگويند و اين دروغ است و ... و حضرت فاطمه (س) را زده اند و زندگي اش را بهم ريخته اند ولي باز رفته است و طلب فدك و ... را ميكند و ... اين ماجراها دروغ و ساختگي است و ...
• بررسي و پاسخ به ادعاها و شبهات كارشناس شبكه وهابي ( سجودي ) در كليپ اول
• اثبات اصل هجوم در منابع معتبر اهل سنت
• اعتراف و پشيماني ابوبكر در پايان زندگي از هجوم به خانه حضرت فاطمه (س) به نقل طبري
• اعتراف و پشيماني ابوبكر در پايان زندگي از هجوم به خانه حضرت فاطمه (س) به نقل مقدسي و معتبر دانستن روايت
• اعتراف و پشيماني ابوبكر در پايان زندگي از هجوم به خانه حضرت فاطمه (س) به نقل سيوطي و معتبر دانستن روايت
• عقيده علماي بزرگ شيعه و اهل سنت به ظلم شدن به حضرت فاطمه (س)
• ضرار بن عمر و غطفاني (متوفي 200 هـ) : عقيده شيعه اين است كه حضرت فاطمه (س) توسط ابوبكر و عمربن خطاب مورد ظلم و ضرب و جرح قرار گرفت تا اينكه جنين شان سقط شد با استناد به التجريش
• امام موسي بن جعفر (ع) : حضرت فاطمه (س) به شهادت رسيدند به نقل كليني در كافي
• نظر علامه مجلسي در مورد روايت امام موسي بن جعفر (ع) و شهادت حضرت فاطمه (س)
• علامه مجلسي : شهادت حضرت فاطمه (س) از امور متواتر است و بيان سبب شهادت و ماجراي هجوم
• آيت الله العظمي خويي : ظلم به حضرت فاطمه (س) متواتر اجماعي است و ... با استناد به صراط النجاه
• نظر امام صادق (ع) در مورد شهادت حضرت فاطمه (س) و سبب آن و ... با استناد به صراط النجاه
• علت مخفي بودن قبر حضرت فاطمه (س) از زبان علماي بزرگ اهل سنت
• سمهودي شافعي : علت مخفي بودن قبر حضرت فاطمه (س) ، دشمني فرمانروايان با آنها از گذشته تا كنون بوده است با استناد به وفاء الوفا
• بررسي موضوع فدك و غصب فدك در منابع معتبر اهل سنت
• وقتي آيه 26 سوره اسراء نازل شد ( وآت ذالقربي حقّه ) ، رسول اكرم (ص) فدك را به حضرت فاطمه (س) بخشيد با استناد به مسند ابي يعلي موصلي
• اقدامات گوناگون حضرت فاطمه (س) براي اثبات عدم مشروعيت خلافت ابوبكر
• بحث حضرت فاطمه (س) با ابوبكر درباره فدك با استناد به فتوح البلدان از بلاذري
• وقتي آيه 26 سوره اسراء نازل شد ( وآت ذالقربي حقّه ) ، رسول اكرم (ص) فدك را به حضرت فاطمه (س) بخشيد با استناد به درّ المنثور از جلال الدين سيوطي
• نقل علماي بزرگ اهل سنت در مورد بخشيدن فدك به حضرت فاطمه (س) توسط رسول اكرم (ص) بعد از نزول آيه 26 سوره اسراء در منابع معتبر اهل سنت
• حضرت فاطمه (س) مكرر موضوع فدك را طلب ميكردند با استناد به صحيح بخاري
• ماجراي فدك در صحيح بخاري
• بررسي و تحليل در مورد درخواست مكرر حضرت فاطمه (س) براي فدك و ... و ابا كردن ابوبكر
• حضرت فاطمه (س) چه چيزهايي را از ابوبكر طلب كردند ؟
• عمل به سنت رسول اكرم (ص) ، دليل ندادن مطالبات حضرت فاطمه (س)
• دادن بخشي از مطالبات حضرت فاطمه (س) توسط عمربن خطاب
• سوال از اهل سنت : اگر ندادن مطالبات حضرت فاطمه (س) عمل به سنت رسول اكرم (ص) ( طبق ادعاي ابوبكر ) بود ، پس چرا عمربن خطاب به اين سنت ( طبق ادعاي ابوبكر ) عمل نكرد ؟!
• اعتراف ابوبكر به اينكه اهل بيت رسول اكرم (ص) از ايشان ارث ميبرند با استناد به مسند احمد بن حنبل
• ابوبكر سند فدك را به عنوان ميراث حضرت فاطمه (س) از پدرشان نوشت و سپس عمربن خطاب آن را پاره كرد ! به نقل سبط بن جوزي
• دلايل عمربن خطاب براي پاره كردن سند فدك به عنوان ارثيه حضرت فاطمه (س) به نقل سبط بن جوزي
• كليپ دوم شبهات و ادعاهاي كارشناس شبكه وهابي : ... يك روايت صحيح در تاريخ وجود ندارد كه كشته شده است و همه روايات ضعيف اند ... علي (ع) و حسنين پول ميگرفتند از بيت المال و از عمربن خطاب ، و استفاده ميكردند متواتر تاريخي است ... ازدواج عمربن خطاب با ام كلثوم ( خواهر حسن بن علي ) در شيعه و اهل سنت به كثرت روايت كرده اند و ... عمربن خطاب بعد از ازدواج با ام كلثوم گفت از رسول خدا شنيدم كه در روز قيامت تمام روابط سببي و نسبي از هم گسسته ميشود جز روابط سببي و نسبي من ، به همين خاطر داماد اهل بيت شدم و سند روايت حسن است و سندش را تصحيح كرده اند و بخاطر اين ازدواج ، محبت و ارتباط بين اينها خوب است و ... در كتب شيعه هم آمده است ام كلثوم با عمربن خطاب ازدواج كرد
• بررسي و پاسخ به ادعاها و شبهات عجيب كارشناس شبكه وهابي در كليپ دوم
• بررسي و پاسخ به شبهه : اصلاً سند تاريخي براي شهادت حضرت فاطمه (س) نداريم !
• عمربن خطاب ( در ماجراي بيعت گيري براي ابوبكر ) : بخدا سوگند هركس با ما مخالفت كند را ميكشيم به نقل موسي بن عقبه ( متوفي141هـ) در المغازي
• مقاله جامع در مورد بررسي شبهه ازدواج ام كلثوم با عمربن خطاب در سايت موسسه تحقيقاتي حضرت وليعصر (عج)
• اميرمومنان علي (ع) و حضرت فاطمه (س) اصلاً دختري به نام ام كلثوم نداشته اند در منابع معتبر اهل سنت
• اولاد و فرزندان اميرمومنان علي (ع) و حضرت فاطمه (س) با استناد به سبل الهوي و الرّشاد از صالحي شامي
• تحريفات خبيثانه در روايت فرزندان اميرمومنان علي (ع) و اضافه كردن نام ام كلثوم و رقيه در چاپ ديگر كتاب سبل الهوي و الرّشاد از صالحي شامي
• برخي از تناقضات در رابطه با شبهه ازدواج ام كلثوم با عمربن خطاب
• كراهت اميرمومنان علي (ع) از ديدن عمربن خطاب با استناد به صحيح بخاري
• نظر اميرمومنان علي (ع) درباره عمربن خطاب و ابوبكر به اعتراف عمربن خطاب با استناد به صحيح مسلم


 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

عنوان برنامه: ام الائمه

تاريخ: ۰۵/ ۱۰/ ۱۴۰۱

استاد: حجت الاسلام و المسلمین روستایی

مجری: آقای صفایی

قسمت:۴

بیت معمور ولایت را  اجل ویرانه کرد بیت معمور ولایت را اجل ویرانه کرد آنچه را با خانه، صد چندان به صاحبخانه کرد شمع روی روشن زهرا چو آن شب شد خموش زهره ساز و نغمه ی ماتم در آن کاشانه کرد آه جانسوز یتیمان اندر آن ماتم سرا کرد آشوبی که عقل محض را دیوانه کرد داغ بانو کرد عمری با دل آن شهریار آنچه شمع انجمن یکباره با پروانه کرد شاه با آن پر دلی، دل از دو گیتی برگرفت خانه را کآنشب تهی زان گوهر یکدانه کرد بارها کردی تمنّای فراق جسم و جانچون که یاد از روزگار وصل آن جانانه کرد سر به زانوی غم و با غصّه ی بانو قرین عزلت از هر آشنائی بود و هر بیگانه کرد شاهد هستی چو از پیمانه ی غم نیست شد باده نوشان را خراب از جلوه ی مستانه کرد ساقی بزم حقیقت گوئیا از خمّ غم هر چه در خمخانه بودی اندر آن پیمانه کرد «مفتقر» را شوری از اندیشه بیرون در سر است هر دم او را از غم بانو نوائی دیگر است

 بسم الله الرحمن الرحیم اللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الصِّدِّيقَةِ فاطِمَةَ الزَّكِيَّةِ، حَبِيبَةِ حَبِيبِكَ وَنَبِيِّكَ، وَأُمِّ أَحِبَّائِكَ وَأَصْفِيائِكَ، السلام علیک ایتها الصدیقه الشهیده

مجری:

عرض سلام و صلوات و تسلیت و تعزیت ما به محضر نبی مکرم خاتم حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) و همچنین اهل بیت طیبین و طاهرین ایشان (علیهم السلام) بالاخص مولایمان آقا جانمان ولی نعمتمان صاحب عزای اصلی حضرت بقیه الله الاعظم (ارواحنا فدا) و همچنین عرض سلام و تسلیت و تعزیت دارم خدمت شما عاشقان و دلدادگان و سینه سوختگان فاطمی در شب شهادت. تک بانوی عصمت دخت نبوت همسر ولایت مادر امامت حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا  (سلام الله علیها)  در خدمت شما هستیم با ویژه برنامه ام الائمه از جوار کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) و از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) امشب هم در خدمت یکی دیگر از کارشناسان ارجمند هستیم و ان شاء الله از مباحثشان پیرامون شهادت و نحوه شهادت و تاریخ شهادت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) استفاده می‌کنیم افتخار دارم که در محضر کارشناس ارجمند جناب حجت الاسلام والمسلمین دکتر روستایی هستند. حاج آقا سلام علیکم عرض تسلیت تعزیت دارم بفرمایید در خدمتتان هستیم.

استاد: دکتر روستایی

عرض سلام خدمت شما و  بینندگان عزیز شبکه جهانی حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفدا) عرض سلام و ادب و احترام دارم و تسلیت می گویم  شهادت ام الائمه حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا  (سلام الله علیها)  را خدمت یکایک عزیزانمان و آرزومندم و امیدوارم که عزیزانمان در مجالس عزای حضرت صدیقه (سلام الله علیها) شرکت می‌کنند خادمان خودشان را  در شبکه ولی عصر (ارواحنا له الفدا)  از دعای خیرشان فراموش نکنند که محتاج دعای عزیزانمان هستیم.

مجری:

 خیلی ممنون و متشکرم از حضرتعالی به پاسخ به برخی از شبهاتی که در شبکه‌های مختلف معاند و وهابی مطرح می شود  پیرامون شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)  خوب سوالات مختلفی مطرح می شود  جناب استاد بعضی‌ها تاریخ شهادت را منکر می شوند  بعضی‌ها از اساس خود شهادت را منکر می شوند  و از اساس می گویند  چنین واقعه ای اصلا وجود نداشته است فکر می‌کنم کلیپ آماده باشد با کلیپ شرا ع کنیم یک کلیپ را بینندگان عزیز ببینند و ان شاء الله سپس استاد پاسخ میدهند.

کلیپ

 سلام و عرض ادب خدمت همه کارمندان بسیار خوب  شبکه سید کریم هستم از هرات  یک سوال می خواستم بپرسم در یک تقویمی در سال هفتاد وفات حضرت فاطمه (سلام الله علیها)  که برادر بعضی شهادت نوشته کردند یعنی یک بحثی اگر بتواند یک تقویم ها که سال وفات بوده است برای من روان کنید تشکر خداوند  شما را حفظ کند سلامت باشید موفق باشید. بله در تقویم ها است اگر شما بگردید در اینترنت ولکن ما آن را نمی توانیم به عنوان یک دلیل قوی حساب کنیم که شیعه در تاریخ معتقد نبوده که حضرت فاطمه (سلام الله علیها)  به دست حضرت عمر کشته نشده است بله این است این ها نوشتند وفات قبل از سال ۱۳۷۱ بود یا که الان شما گفتید من حالا دیگر خودتان باید بگردید در اینترنت پیدا می شود  شبکه کلمه در این مورد هم چند فیلم ساخته بود به نظرم ولی قضیه این است اینها در کتاب هایشان حداقل در یکی از کتاب هایشان است که حضرت فاطمه (سلام الله علیها)  روز دند یعنی قبل از اینکه تقویم ما بیاید این ها تو کتاب های تاریخ شان است که یکی از دروغ هایشان این است که حضرت فاطمه (سلام الله علیها)  را. حضرت عمر زده است و به خاطر همین زدن ایشان چند روز  بعد یا چند مدت بعد وفات یافته است که دروغ است لذا این نمیتواند به اصطلاح با کشتن به عنوان وفات می شود  این هم می شود  این هم میتوانم بگویم چون آمده است  مثلا کتاب تاریخی آمده است  که وفات حضرت حسین (علیه السلام)  کشتن حتما لازم نیست که یعنی فوت کرده است  دیگر حالا یا به مرگ طبیعی یا به شمشیر لذا به نظرم دلیل چندان قوی نمیتوانیم برایشان ارائه بدهیم دروغ است ولی اصل کتابش دروغ است اول برادری خودش را ثابت کند باز بیاید با ما حرف بزند نمی دانم در یکی از کتاباهایشان بوده است یادم رفته است.

 تحقیق داشتم حالا یادم رفته است. به هر حال مذهبی است که بر دروغ بنا شده است هر چیزی میتوانند بگویند ولی عقل هم چیز خوبی است چون شما میگویید صحبت کن من صحبت میکنم از آن طرف می گویید آمده است فدک را  از او گرفته است خانه اش را آتش زده است هرچی ظلم بوده است حق حضرت علی (علیه السلام) را خورده  است باز فردا می گوید  که حضرت فاطمه (سلام الله علیها)  رفت با همان دنده شکسته رفت مسجد به ابوبکر گفت که حق پدر مرا بده حق مرا فدک را بده بابا آمده است  تمام زندگی به هم ریخته است من یک بار یک داستان گفتم یک رفیقی دارم کمی به اصطلاح این را پلیس گرفته بود. پلیس مخفی او را گرفته بود دو سه ماه گم بوده است پلیس منظورم به اصطلاح اطلاعات است وقتی که آزاد شد بی گناه بوده ما خوشحال شدیم گفتیم آزاد شدی ادارد  نرا  رفت ماشینش گرفت پس فردا باز هم رفت چرا گفت من با رئیس کار دارم دو کیلو بادام در ماشینم بوده است نمیدانم چی بوده است مثلا بادام پسته یک چیزی بود او می گوید  کجا کجاست فردا بیا فردا دیگر  به او راه ندادند.

 حالا داستان حضرت فاطمه (سلام الله علیها)  اینطوری است گرفته این روز ده است. شکنجه کرده است باز می را د میگوید یک تومن من پیش  ابوبکر است  ابوبکر از خدا بترس آن یک تومن من را بده تو تمام زندگیت را به هم ریخته داستانی است که سر و ته اش دروغ است این ها وقتی که مواد میکشیدند این حدیث ها را نوشتند.

مجری:

  دیدیم با همدیگر و شنیدیم جناب استاد الحمدالله حالا ایشان  در این کلیپ به آن شبهه خیلی پیش پا افتاده مسئله تقویم و اشاره وفات در تقویم الحمدالله خودش اشاره میکند و پاسخ میدهد که اصلا اعتبار ندارد  وفات اعم از شهادت و یا غیر شهادت است لذا این را منکر می شود  و رد میکند الحمدالله کار ما روا    سان میکند منتها یک شبهه دیگر مطرح میکند و از حربه دروغ بزرگ استفاده می‌کند یعنی دروغ هرچی بزرگتر باشد قابل باورتر مثلاً می‌خواهد کلاً از اساس کل واقعه را غصب شهادت تهدید هجوم هر اتفاقی هر ظلمی که واقع شده است را از اساس رد کند و بگوید  اصلاً وجود نداشته است و این‌ها همه ساختگی است پاسخ بدید لطفاً و ببینیم که آیا ساختگی بوده است یا اصلاً در منابع ما وجود دارد  اینها مستند بفرمایید.

استاد: دکتر روستایی

 بسم الله الرحمن الرحیم بینندگان عزیز که خودشان کلیپ را دیدند. وزن علمی و جایگاه این شخص را می‌توانند راحت حدس بزنند در یکی از کتاب‌هایشان بوده است یادم رفته است چیست؟ دقت کردید اول کلیپ میگفت مسلط نیست که بخواهد مثلاً در مورد ما قضاوت کند و بعد این ادبیات سخیف بدون هیچ دلیل علمی آقا کتاباهایشان دروغ است بعد آخرش هم میاید توهین میکند وقتی مواد می‌کشیدند این ها را چیز کردند وزن علمی انسان معلوم می شود.

  با این مدل حرف زدن می گوید . شاعر قشنگ می گوید  می گوید  پسته بی مغز چون لب وا کند رسوا شود دیگر معلوم است وزن علمی آدم چه طور است این نکته اول نکته دوم ببینید این مواردی که فرمودید چه بحث هجوم باشد چه بحث ضرب و شتم حضرت زهرا (سلام الله علیها)  باشد و موارد دیگر اینها در منابع شیعه و اهل سنت ثابت شده است این نیست که مثلاً این آقا یک کلمه بگوید  آقا این دروغ می گویند  دروغ گفتند این ها بیخود گفتند  ببینید من اول اصل هجوم را  حالا چون شما اشاره کردید نشان بدهم و. معلوم شود که بالاخره این سخنی که ایشان دارد  ادعا میکند در مورد چه چه کسی صادق است این کتاب تاریخ طبری کتاب تاریخ طبری ما مثل این آقا نیستیم که بگوییم یادم رفته است.

 درباره تاریخ طبری اصح التواریخ گفته شده است در بین اهل سنت  اصح التواریخ و اصبتها یا تعابیر خیلی بلندی درباره طبری ذکر کردند علمای اهل سنت حالا ببینیم آقای طبری چه گفته است جلد سوم این کتاب. ملاحظه بفرمایید حوادث سال سیزدهم صفحه چهارصد و بیست و نه روایت  آغاز می شود:

«ثنا يونس بن الاعلى قال حدثنا يحيى بن عبد الله بن بكير قال حدثنا الليث بن سعد قال حدثنا علوان عن صالح بن كيسان عن عمر بن عبد الرحمن ابن عوف عن أبيه أنه دخل على أبى بكر الصديق رضى الله تعالى عنه في مرضه الذى توفى فيه فأصابه مهتما فقال له عبد الرحمن أصبحت والحمد لله بارئا فقال أبو بكر رضى الله تعالى عنه أتراه قال نعم قال إنى وليت أمركم خيركم في نفسي فكلكم ورم أنفه من ذلك يريد أن يكون الامر له دونه ورأيتم الدنيا قد أقبلت ولما تقبل وهى مقبلة حتى تتخذوا ستور الحرير ونضائد الديباج وتألموا الاضظجاع على الصوف الاذرى كما يألم أحدكم أن ينام على حسك والله لان يقدم أحدكم فتضرب عنقه في غير حد خير له من أن يخوض في غمرة الدنيا وأنتم أول ضال بالناس عدا فتصدونهم عن الطريق يمينا وشمالا يا هادى الطريق إنما هو الفجر أو البحر قلت له خفض عليك رحمك الله فإن هذا يهيضك في أمرك إنما الناس في أمرك بين رجلين إما رجل رأى ما رأيت فهو معك وإما رجل خالفك فهو مشير عليك وصاحبك كما تحب ولا نعلمك أردت إلا خيرا ولم تزل صالحا مصلحا وأنك لا تأسى على شئ من الدنيا قال أبو بكر رضى الله تعالى عنه أجل إنى لا آسى على شئ من الدنيا إلا على ثلاث فعلتهن ودت أنى تركتهن وثلاث تركتهن ودت أنى فعلتهن وثلاث ودت أنى سألت عنهن رسول الله صلى الله عليه وسلم فأما الثلاث اللاتى ود ت أنى تركتهن فودت أنى لم أكشف بيت فاطمة عن شئ وإن كانوا قد غلقوه على الحرب »

عبد الرحمن بن عوف به هنگام بيمارى ابوبكر به ديدارش رفت و پس از سلام و احوال‌پرسى، با او گفت و گوى كوتاهى داشت. ابوبكر به او چنين گفت:من در دوران زندگى بر سه چيزى كه انجام داده‌ام تأسف مى‌خورم ، دوست داشتم كه مرتكب نشده بودم ، يكي از آن‌ها هجوم به خانه فاطمه زهرا بود ، دوست داشتم خانه فاطمه را هتك حرمت نمى‌كردم؛ اگر چه آن را براى جنگ بسته بودند... .

الطبري ، تاريخ الامم والملوك ، ج۳، ص 430

  از اینجا ماجروی همان مرض وفات ابابکر است که ایشان در بستر بیماری است و می گوید  آقا سه تا کار را نباید  ای کاش نمی‌کردم سه کار را باید می‌کردم سه کار را باید نمی‌کردم سه سوال کاش میپرسیدم من ماجروی معروف است اینجا در یکی از آن کارهایی که می گوید  ای کاش نمی‌کردم خودش می گوید  فودت أنى لم أكشف بيت فاطمة عن شئ وإن كانوا قد غلقوه على الحرب  ای کاش به خانه فاطمه زهرا  (سلام الله علیها)  هجوم نمی‌بردم حتی اگر برای جنگ بسته شده بود  این سند است این طبری است این اعتراف ابوبکر است. جناب آقای سجودی نکند میخواهی طبری هم متهم کنی به این که مواد می کشیده است و این را درست کرده است این کتاب طبری است تو بدون دلیل علمی کتب شیعه روز یر سوال می بری طبری را چه میخواهی بگویی.

این هم یک نکته راجع به اصل هجوم حالا علمای اهل سنت مثل مقدسی مثل سیوطی آمدند گفتند روایت  معتبر است یعنی گفتند معتبر است این در احادیث المختاره جلد اول کتاب صفحه هشتاد و نه اصل روایت  بیان شده است ببینید همین جملاتی که زیرش خط کشیده شده است می گوید ای کاش این کار را نمی‌کردم. ای کاش خانه فاطمه را حریمش را  نمی شکستم.

« أَخْبَرَنَا أَبُو الْفَخْرِ أَسْعَدُ بْنُ سَعِيدِ بْنِ مَحْمُودٍ الأَصْبَهَانِيُّ قِرَاءَةً وَنَحْنُ نَسْمَعُ بِأَصْبَهَانَ قِيلَ لَهُ أَخْبَرتكُم فَاطِمَة بنت عبد الله الْجَوْزِدَانِيَّةُ قِرَاءَةً عَلَيْهَا وَأَنْتَ تَسْمَعُ أَنا مُحَمَّدُ بن عبد الله بْنِ زَيْدٍ أَنا أَبُو الْقَاسِمِ سُلَيْمَانُ بْنُ أَحْمَدَ الطَّبَرَانِيُّ ثَنا أَبُو الزِّنْبَاعِ را حُ بْنُ الْفَرَجِ الْمِصْرِيُّ ثَنَا سَعِيدُ بْنُ عُفَيْرٍ حَدَّثَنِي عُلْوَانُ بْنُ دَاوُدَ الْبَجَلِيُّ عَنْ حُمَيْدِ بْنِ عبد الرَّحْمَن بن حميد بن عبد الرَّحْمَن بْنِ عَوْفٍ عَنْ صَالِحِ بْنِ كَيْسَانَ عَنْ حميد بن عبد الرَّحْمَن عَنْ أَبِيهِ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِي بَكْرٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ أَعُودُهُ فِي مَرَضِهِ الَّذِي تُوُفِّيَ فِيهِ فَسَلَّمْتُ عَلَيْهِ وَسَأَلْتُهُ كَيْفَ أَصْبَحْتَ فَاسْتَوَى جَالِسًا فَقُلْتُ أَصْبَحْتَ بِحَمْدِ اللَّهِ بَارِئًا فَقَالَ أَمَا إِنِّي عَلَى مَا تَرَى وَجِعٌ وَجَعَلْتُمْ لِي شُغْلا مَعَ وَجَعِي جَعَلْتُ لَكُمْ عَهْدًا مِنْ بَعْدِي وَاخْتَرْتُ لَكُمْ خَيْرَكُمْ فِي نَفْسِي فَجُلُّكُمْ وَرِمَ لِذَاكَ أَنْفُهُ رَجَاءَ أَنْ يَكُونَ الأَمْرُ لَهُ وَرَأَيْتُ الدُّنْيَا قَدْ أَقْبَلَتْ وَلَمَّا تُقْبِلْ وَهِيَ جَائِيَةٌ وَسَتُنَجِّدُونَ بُيُوتَكُمْ سُتُورَ الْحَرِيرِ وَنَضَائِدَ الدِّيبَاجِ وَتَأْلَمُونَ ضَجَائِعَ الصُّوفِ الأَذْرِيِّ كَأَنَّ أَحَدَكُمْ عَلَى حَسَكِ السَّعْدَانِ وَوَاللَّهِ لأَنْ يُقَدَّمَ أَحَدُكُمْ فَتُضْرَبَ عُنُقُهُ فِي غَيْرِ حَدٍّ خَيْرٌ لَهُ مِنْ أَنْ يَسْبَحَ فِي غَمْرَةِ الدُّنْيَا ثُمَّ قَالَ أَمَا إِنِّي لَا آسَى عَلَى شَيْءٍ إِلا عَلَى ثَلاثٍ فَعَلْتُهُنَّ ودت أَنِّي لَمْ أَفْعَلْهُنَّ وَثَلاثٍ لَمْ أَفْعَلْهُنَّ وَد تُ أَنِّي فَعَلْتُهُنَّ وَثَلاثٍ وَد تُ أَنِّي سَأَلْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَنْهُنَّ فَأَمَّا الثَّلاثُ اللَّاتِي وَد تُ أَنِّي لَمْ أَفْعَلْهُنَّ فَوَد تُ أَنِّي لَمْ أَكُنْ كَشَفْتُ بَيْتَ فَاطِمَةَ أَوْ تَرَكْتُهُ وَأَنْ أُعَلِّقَ عَلَى الْحَرْبِ وَدتُ قُلْتُ وَهَذَا حَدِيثٌ حَسَنٌ عَنْ أَبِي بَكْرٍ إِلا أَنَّهُ لَيْسَ فِيهِ شَيْءٌ مِنْ قَوْلِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَقَدْ را ى الْبُخَارِيُّ فِي كِتَابِهِ غَيْرَ شَيْءٍ مِنْ كَلامِ الصَّحَابَةِ فَمِنْ ذَلِكَ مَا را ى طَارِقُ بْنُ شِهَابٍ عَنْ أَبِي بَكْرٍ أَنَّهُ قَالَ لِوَفْدِ بَزَاخَةَ تَبِيعُونَ أَذْنَابَ الإِبِلِ حَتَّى يُرِيَ اللَّهُ خَلِيفَةَ رَسُولِهِ وَالْمُهَاجِرِينَ أَمْرًا يَعْذُرا نَكُمْ وَرا تْ عَائِشَةُ أَنَّ أَبَا بَكْرٍ قَبَّلَ النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بَعْدَ مَوْتِهِ وَغَيْرَ ذَلِكَ»

لأحاديث المختارة  المستخرج من الأحاديث المختارة مما لم يخرجه البخاري ومسلم في صحيحيهما ج1  ، ص 89، ضياء الدين أبو عبد الله محمد بن عبد الواحد المقدسي (المتوفى: 643هـ)دراسة وتحقيق: معالي الأستاذ الدكتور عبد الملك بن عبد الله بن دهيشالناشر: دار خضر للطباعة والنشر والتوزيع، بيرا ت – لبنان الطبعة: الثالثة، 1420 هـ - 2000 م

و در صفحه نود می گویدقُلْتُ وَهَذَا حَدِيثٌ حَسَنٌ عَنْ أَبِي بَكْرٍ این روایت  معتبر است جز اینکه چیزی از پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم) در آن نیست و نباید هم باشد چون این ماجروی بعد از پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم )  است حوادث سال سیزده است سیوطی هم همین را می گوید در  مسند  فاطمه زهرا  (سلام الله علیها)  ملاحظه بفرمایید صفحه سی و چهار همین روایت  را  میاورد ای کاش خانه فاطمه (سلام الله علیها)  را حریمش را نمی شکستم. و بعد در صفحه سی و پنج می گوید  انه حدیث حسن جز اینکه چیزی از پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم )  در این نیست  بله چون حوادث سال سیزده است و پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم )  آن زمان به شهادت رسیدند اما حدیث حسن معتبر است  آقا شما بیا اشکالی ندارد  اگر  مشکل شما با یه نسبت اعتیاد حل می شود   بگو طبری نمیدانم این چنین  سیوطی این چنین و مقدسی این چنین اینکه درست نیست این سخیف است ادبیات علمی هرگز اینگونه نیست این نکته اول.

 اما نکته دوم اینکه عقیده شیعه بر این بوده که به حضرت زهرا (سلام الله علیها)  ظلم شده است. نه تنها این را  شیعه گفته بلکه علمای اهل سنت هم گزارش کردند ببینید من یک کتابی در روی صفحه مانیتورم است که نویسنده کتاب ضرار بن عمرو قطفانی متوفی سال دویست است ما الان  هزار و چهارصد و چهار هستیم یعنی دوازده قرن و نیم قبل نویسنده فوت کرده است  در قرن دوم بوده است و دیگر راس آخر سال آخر قرن دو از دنیا رفته  است این زمانی است. که اهل بیت ما (علیهم السلام) حضور دارند  مستحضر هستید که امام  رضا (سلام الله علیه) سال دویست و دو یا دویست و یک اختلاف اقوالی که در تاریخ وجود دارد به شهادت رسیدند عصر امام  رضا (سلام الله علیه) را  درک کرده است عصر آقا امام  کاظم (علیه السلام)  را  درک کرده است  این نویسنده  اینجا در عصر ائمه (علیهم السلام)  دارد  یک گزارشی ذکر می‌کند کتاب کتاب اهل سنت است کتاب کلامی است ملاحظه بفرمایید.

 در صفحه پنجاه و دو التحریش اسم کتاب بود نویسنده ضرار بن عمرو قطفانی بود  اینجا ملاحظه بفرمایید صفحه پنجاه و دو. می گوید:

«و أنّ أبا بکر و عمر ظلما و ضربا فاطمة بنت رسول الله حتى ألقَت جنینا»

«[شیعیان بر این اعتقاد هستند که] ابوبکر و عمر به فاطمه ظلم کرده و او روز دند تا اینکه جنینی روسقط کرد.»

التحریش، الغطفانی ، تحقیق: حسین خانصو/ محمد کسکین ، ص۵۲

  عقیده شیعه این است که حضرت زهرا (سلام الله علیها)  توسط این دو نفر مورد ظلم واقع شد و ضرب و جرح شد و حتی جنین خودشان را  سقط کردند حتى ألقَت جنینا این است این هم زمانی که به اگر  بدهیم   دست آقای سجودی احتمالاً یک نسبت اعتیاد هم به این نویسنده میدهد آن چیزی که دارد  گزارش شیعه است درست است  این یک کتاب که این مسئله را  دارد  اما ببینید ما اگر بخواهیم یک مسئله‌ای را  ادعا کنیم چه ما ادعا کنیم چه هر کس. طبیعتاً دانش خاص خودش را دارد  یعنی بر اساس دانش رجال دانش درایه اگر یک گزاره حدیثی باشد مورد بررسی قرار میدهیم و مورد مطالعه قرار می‌دهیم این را  همینطوری نمی‌توانیم بگوییم آقا یادمان رفت یا درست است یا غلط است همینطوری نمی شود  ادعا کرد.

 ببینید این کتابی که در روی صفحه مانیتور من است کتاب کافی است جایگاهش مشخص است در بین شیعه راوی به راوی هم آقایان می‌توانند بروند بررسی کنند البته آقایانی که محقق هستند  نه مثل این آقا در این کتاب کافی ملاحظه بفرمایید در. جلد همان اول صفحه دویست و نود و یک کتاب الحجة روایتی نقل می‌کند سند کاملا مشخص است سندش هم معتبر است :

«مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنِ الْعَمْرَکِیِّ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ أَبِی الْحَسَنِ ع قَالَ: إِنَّ فَاطِمَةَ ع صِدِّیقَةٌ شَهِیدَةٌ وَ إِنَّ بَنَاتِ الْأَنْبِیَاءِ لَا یَطْمَثْن‏.»
امام کاظم علیه السلام می فرمایند : فاطمه (ع) صدیقه ی شهیده است و دختران انبیاء دچار حیض نمی شوند.

الکافی،کلینی،ج1،ص 291

روایت می گوید  آقا از آقا موسی بن جعفر ابالحسن اینجا مقصود آقا موسی بن جعفر (علیه السلام) است قَالَ: إِنَّ فَاطِمَةَ ع صِدِّیقَةٌ شَهِیدَةٌ حضرت زهرا (سلام الله علیها)  به شهادت رسیده است کلمه شهیده در این مسئله کاملا وضوح دارد  و عرض کنم خدمت شما اتفاقاً من به لحاظ لغت حالا نمیخواهم خیلی تخصصی در اینجا وارد شوم اما به لحاظ لغت هم بررسی کردند اولین معنای واژه شهیده. بحث کسی است که مقتوله است و کشته شده است کسی که کشته شده است معنای شهید کسی که در راه خدا کشته می‌شود حالا گاهی اوقات در راه خدا وسط میدان جنگ است.

 گاهی اوقات هم مثل حضرت صدیقه طاهره (علیه السلام) در واقع میدان جنگی مثل خودش دارد  نه میدان جنگی که مثلاً شمشیر داشته باشد نه دارد  دفاع از امام  زمانش میکند مورد ظلم واقع می شود  و به شهادت می‌رسد  این روایت  سندش هم معتبر است هر کسی میخواهد می تواند بررسی کند البته ما اینجا به اعتبار اینکه بالاخره زمانمان با یک تنگنایی مواجه هستیم راوی ذکر نمی‌کنیم اما تایید علما را  بر این روایت  می‌آوریم.  این نقل مرحوم کلینی مرحوم مجلسی در کتاب مرآة العقول در جلد پنجم راجع به این روایت  میاید صحبت می‌کند :

«إن هذا الخبر " إن فاطمة عليها السلام صديقة شهيدة " يدل على أن فاطمة صلوات الله عليهاكانت‏ شهيدة و هو من‏ المتواترات‏ و كان سبب ذلك أنهم لما غصبوا الخلافة و بايعهم أكثر الناس بعثوا إلى أمير المؤمنين عليه السلام ليحضر للبيعة، فأبى فبعث عمر بنار ليحرق على أهل البيت بيتهم و أرادوا الدخول عليه قهرا، فمنعتهم فاطمة عند الباب فضرب قنفذ غلام عمر الباب على بطن فاطمة عليها السلام فكسر جنبيها و أسقطت لذلك جنينا كان سماه رسول الله صلى الله عليه و آله محسنا، فمرضت لذلك و توفيت صلوات الله عليها في ذلك المرض.‏»

روايت" إن فاطمة عليها السلام صديقة شهيدة " دلالت مي کند بر اينکه فاطمه سلام الله عليها به شهادت رسيد. اين موضوع از جمله موضوعات متواتر است. سبب آن هم اين بود که زماني که سردمداران حکومت، خلافت را غصب کردند و اکثر مردم با آنان بيعت کردند، به دنبال علي عليه السلام فرستادند تا براي بيعت حاضر شود آن حضرت امتناع ورزيد در اين هنگام عمر بن الخطاب (برخي را) به همراه آتش فرستاد تا آنکه خانه‌شان را بسوزاند و مي خواستند با اجبار وارد منزل شوند که فاطمه سلام الله عليها نزد درب خانه، مانع از ورودشان شد. پس قنفذ غلام عمر بن الخطاب، درب منزل را به شکم آن بانو زد که در اثر آن پهلويش شکست و جنينش که رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم او را محسن ناميده بود، سقط شد. در اثر آن، مريض گشت و در همان مريضي، درگذشت.

 المجلسي، محمد باقر (متوفاي 1111هـ)، مرآة العقول في شرح اخبار آل الرسول، ج 5، ص 318، ناشر: دار الكتب الإسلامية ـ تهران، الطبعة : الثانية،1404هـ ـ 1263ش.

یک بحثی میکند إن هذا الخبريدل علي أن فاطمة صلوات الله عليها كانت‏ شهيدة و هو من‏ المتواترات‏  حضرت زهرا (سلام الله علیها)  شهید شده است و این از امور متواتره است ببینید وقتی ما گفتیم متواتر علمای رجالی شیعه و سنی درک می‌کنند یعنی چی متواتر یعنی انقدر این مسئله نقل شده است. انسان اطمینان پیدا می‌کند که راویان تبانی نکردند دروغ بگویند  با هم هم پیمان نشدند بر دروغ  گویی این متواتر است این اصطلاح است شیعه دارد  اهل سنت هم دارد میگوید این  از متواترات است  آقا سببش چی بوده است حالا چرا شهید شدند می گوید  زمانی که اینها آمدند خلافت را  غصب کردن و اکثر مردم با این ها بیعت کردند اینها  فرستادند سراغ امیرالمؤمنین (سلام الله علیها)  به‌خاطر اینکه حضرت (علیه السلام) را  حاضر شوند حضرت (علیه السلام) برای بیعت فابا حضرت (علیه السلام) ابا کردند. اینجا حضرت (علیه السلام) ابا کردند در منابع اهل سنت هم آمده است  مثلاً آقای بلاذری در انساب الاشراف نقل می‌کند:

«أَنَّ أَبَا بَكْرٍ أَرْسَلَ إِلَى عَلِيٍّ يُرِيدُ الْبَيْعَةَ، فَلَمْ يُبَايِعْ. فَجَاءَ عُمَرُ، و معه قَبَسٌ فَتلقته فاطمة على الباب، فقالت فاطمة: يا ابن الْخَطَّابِ، أَتُرَاكَ مُحَرِّقًا عَلَيَّ بَابِي؟ قَالَ: نَعَمْ»

ابوبکر برای بیعت گرفتن از علی، کسی را به خانه او فرستاد ولی او بیعت نکرد. عمر در حالی که شعله ای از آتش در دست داشت، با فاطمه در کنار درب خانه مواجه شد، فاطمه به عمر گفت: ای پسر خطاب! آیا می خواهی درب خانه ام را آتش بزنی؟ عمر گفت: آری!

انساب الاشراف، بلاذرى، ج1، ص586؛تحقيق: سهيل زكار و رياض الزركلي، الناشر: دار الفكر – بيروت، الطبعة: الأولى، 1417 هـ - 1996م

 که  أَنَّ أَبَا بَكْرٍ أَرْسَلَ إِلَى عَلِيٍّ يُرِيدُ الْبَيْعَةَ، فَلَمْ يُبَايِعْ. ارسل ابابکر آمد و به قول معروف اراده بیعت کرد حضرت (علیه السلام) قبول نکردند  میاید می گوید  که  حضرت (علیه السلام) ابا کردند فبعث عمر بنار ليحرق على أهل البيت بيتهم و أرادوا الدخول عليه قهرا، عمر آمد با شعله آتش برای اینکه خانه را آتش بزند  و اراده کرده بود که وارد بر خانه بشود به زور فمنعتهم فاطمة عند الباب.‏ می گوید  حضرت زهرا (سلام الله علیها)  مقابل در مانع آنها شد و بعد غلام او. آمد و شروع کرد حضرت (علیه السلام) را  زدن و ضربه‌ای از طرف در واقع عرض کنم خدمت شما خود اینها وارد شد و حضرت (علیه السلام) در واقع پهلویشان آسیب دید و جنینشان سقط شد که رسول  (صلی الله و علیه و آله و سلم )  خدا اسمشان را  محسن گذاشته بودند و به خاطر این بیمار شدند و به خاطر همین هم از دنیا رفتند.

 این جمله‌ای که علامه مجلسی اینجا دارند در ذیل این روایت   این یک روایت  ما روایت دیگری داریم از امام  کاظم (علیه السلام)  بود اصل این روایت  روایتی از امام  صادق (علیه السلام)  داریم که علمای عرض کنم خدمت شما شیعه آمدند این را  گفتند معتبر است. ملاحظه بفرمایید این کتاب صراط النجاة که عرض کنم درباره اجوبة الاستفتائات آقای خویی با تعلیقات آقای تبریزی علتی هم که من این را نشان میدهم و مصدر اصلی را  نشان نمیدهم چون در اینجا آمده است  تعبیر به اعتبار روایت  شده است یعنی می‌خواهم بروم سر اصل مطلب یک راست وگرنه در مصدر اصلی فقط روایت  نقل شده است اما اینجا آقای خویی جایگاه رجالیش معلوم است صاحب معجم الرجال آیت الله تبریزی جایگاه فقهی و بالاخره رجالیش مشخص است (رحمت الله علیهما) اینها آمدند گفتند این معتبر است صراط النجاة جلد سوم.

«وكذا غيرها من الروايات الواردة في المقام. وأما ما جرى عليها من الظلم فهو متواتر اجمالا، فان خفاء قبرها الى يومنا هذا، ودفنها ليلا بوصية منها شاهدان على ما جرى عليها بعد أبيها، مضافا لما نقل عن علي (ع) من الكلمات  بسند معتبر عن الكاظم (ع) قال: ان فاطمة (ع) صديقة شهيدة، وهو ظاهر في مظلوميتها وشهادتها، ويؤيده أيضا ما في البحار (ج 43 باب 7 رقم 11) عن دلائل الامامة للطبري بسند معتبر عن الصادق (ع): ((... وكان سبب وفاتها أن قنفذا مولى الرجل لكزها بنعل السيف بأمره فأسقطت محسنا))»

صراط النجاة نویسنده : التبريزي، الميرزا جواد،ج 3  ،ص44۱

 اول می آیند در صفحه چهارصد و چهل یک نکته‌ای را  می گویند  درباره ظلم به حضرت زهرا (سلام الله علیها)  که می گویند  آنچه بر حضرت زهرا (سلام الله علیها)  جاری شد از ظلم و اینها فهو متواتر اجمالا متواتر اجمالی است فان خفاء قبرها الى يومنا هذا، ودفنها ليلا مخفی بودن قبر حضرت (سلام الله علیها)  تا امروز  و در واقع دفن شبانه ایشان  بوصية منها شاهدان به وصیت منها وصیت خود ایشان  بوده است و بعد میاید به قول معروف می گوید  اینها شاهد هستند یعنی چی یعنی مخفی بودن قبر و در واقع دفن شبانه على ما جرى عليها بعد أبيها، شاهد بر اینه که چه بلایی سر ایشان  آمد بعد از پدرش یعنی اینکه ایشان  در واقع دستور دادند که وصیت کردند من را قبرم را مخفی باشد و اتفاقاً جالب است که حالا این طلبتان باشد من بعد از این مستندات حتماً این را  از من بخواهید نمایش بدهم بعضی از علمای اهل سنت هم گفتند آقا اگر اصلا علت مخفی بودن حضرت زهرا (سلام الله علیها)  این بوده است که حاکمان با ایشان  دشمن بودند این مطلب تصریح شده است در منابع اهل سنت  این تا به اینجا.

 بعد می رود  در ادامه در صفحه چهارصد و چهل و یک می گوید بسند معتبر عن الكاظم (ع) قال: همان روایتی  که قبل خواندم ان فاطمة (ع) صديقة شهيدة، وهو ظاهر في مظلوميتها وشهادتها، می گوید ظهور دارد هم در  مظلومیت حضرت زهرا (سلام الله علیها) و هم در شهادت در بحارالانوار هم روایتی  آمده است  موؤید این است به نقل از دلایل الامامه طبری بسند معتبر عن الصادق (ع): ((... از امام  صادق (علیه السلام)  وكان سبب وفاتها أن قنفذا مولى الرجل لكزها بنعل السيف بأمره فأسقطت محسنا)). علت در واقع شهادت ایشان  این بود قنفذ غلام آن فرد که نامش برده شد در واقع با. به قول معروف بنعل السيف با آن ته شمشیر زد به ایشان  و عرض کنم خدمت شما باعث سقط حضرت محسن (علیه السلام) شد و ایشان  به شهادت  رسید.

روا

جالب اینجا است که سبب وفات ذکر کرده است  هم شهادت را  در همین جا.

استاد: دکتر روستایی

واژه وفات اعم از شهادت است یعنی از دنیا رفتن خود این آقا علی رغم تمام به قول معروف بی ادبی‌هایی که کرد این کلمه را  خودش گفت این اقرار کرد واقعا در لغت هم همینطور است  ببینید این روایات  ما علمای ما هم گفتند سندش معتبر است. شما اگر ادعای علمی داری بیا بگو نه طبق مبنای خود شما شیعیان اینجایش اشکال دارد   اشکال ندارد شما مطرح کنید ما جواب میدهیم اما نه اینکه توهین کنی و حرف سخیفی بزنی نه یادم نیست کجا بود بعد نمی‌دانم اینها  اعتیاد داشتند این دیگر وزن علمی  و جایگاه خود این آدم را  مشخص میکند.

 اما نکته دیگر ببینید ایشان  آمد مسئله فدک را  با یک حالت تمسخری از آن یاد کرد اما من اجازه از شما میخواهم قبل از اینکه این مسئله. سند را  خدمت شما نمایش بدم که علت مخفی بودن قبر حضرت زهرا (سلام الله علیها)  و پاسخ خود علمای اهل سنت این کتابی که روی  صفحه مانیتور من است وفا الوفا به  اخبار دار المصطفی چی نوشته است نور الدين علي بن أحمد السمهودي شافعی متوفای سال نهصد و یازده هجری از علمای اهل سنت ایشان  در این کتاب وفا الوفا که ملاحظه میکنند بینندگان ما در چاپ چهارم هزار و چهارصد و چهار هجری. ملاحظه بفرمایید در صفحه نهصد و شش می گوید  میدانی چرا قبر حضرت زهرا (سلام الله علیها)  پیدا نبود.

«وإنما أوجب عدم العلم بعين قبر فاطمة رضي الله تعالى عنها وغيرها من السلف ما كانوا عليه من عدم البناء على القبور وتجصيصها، مع ما عرض لأهل البيت رضي الله تعالى عنهم من معاداة الولاة قديما وحديثا، حتى ذكر المسعودي أن المتوكل أمر في سنة ست وثلاثين ومائتين المعروف بالزبرج بالمسير إلى قبر الحسين بن علي رضي الله تعالى عنهما ومحو أرضه وهدمه وإزالة أثره، وأن يعاقب من وجد به، فبذل الرغائب لمن يقدم على ذلك، فكل خشي عقوبة الله فأحجم، فتناول الزبرج مسحاة وهدم أعالي قبر الحسين، فحينئذ أقدم الفعلة على العمل فيه، وانتهوا إلى الحفيرة وموضع اللحد فلم يجدوا فيه أثر رمّة ولا غيرها، ولم يزل الأمر على ذلك حتى استخلف المنتصر، انتهى.»

 وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفى، السمهودي ،ص906

وإنما أوجب عدم العلم بعين قبر فاطمة رضي الله تعالى عنها وغيرها من السلف واجب است که ما علم نداشته باشیم و این شد عدم علم حاصل شد به اینکه قبر حضرت زهرا (سلام الله علیها)  دیده نشود   و پیدا نباشد و غیر ایشان  آن سلف و اینها مع ما عرض لأهل البيت رضي الله تعالى عنهم ن اتفاقاتی که برای اهل بیت (علیهم السلام) افتاده  است آقا چیست؟ می گوید  من معاداة الولاة قديما وحديثا،  دشمنی فرمانرواها با آن‌ها از گذشته تا الان، از گذشته علت قبر مخفیانه این است این مصدر مصدر اهل سنت است  معلوم است  حالا تو بگو سمهودی هم معتاد است اشکال ندارد هر چه میخواهی بگویی بگو بگو طبری اینطور نمیدانم مقدسی اینطور سیوطی اینطور نمیدانم با این کلمه شما اگر  مسئله حل می شود  اگر  مشکل شما حل می شود  خوب انجام دهید حل نمی شود که مسئله‌ای که در تاریخ آمده است  من تعجب می‌کنم چرا این شبکه‌ها یک چنین   انسان هایی که این وزن دارند. میگزارند برنامه بروند دو خط تاریخ خواندی درست حسابی؟  نخواندند.

  این نسبت به این سند اگر من فرصت دارم که بحث فدک را بپردازم اگر نه میتوانیم .

مجری:

میان برنامه را  بریم ببینم از دوستان بله اگر میان برنامه مفصلاً پیرامون غصب فدک دیگر بله ان شاء الله پس میان برنامه را  ببینیم با همدیگر عزیزان ان شاء الله مجدداً خدمت میرسیم.

یک حرف می ماند برایم یابن زهرا برگرد جان مادرت برگرد برگرد این الطالب بدم الزهرا  و بدم المقتول بکربلا عرض تسلیت و تعزیت مجد دارم خدمت شما بینندگان عزیز و ارجمند همچنان در خدمت شما هستیم با ویژه برنامه از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و در خدمت. جناب استاد روستایی هستیم با موضوع پاسخ به شبهات شبکه‌های وهابی پیرامون شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)   جناب استاد در بخش اول برنامه اشاره فرمودید به یکی دو مورد از حالا شبهاتی که مطرح کرده بودند و اینکه مسئله هجوم و شهادت را  کلاً اصلاً ساختگی و بافته به قول معروف ذهن شیعیان می‌دانستندپاسخ دادید در منابع مهم و اصلی ذکر کردید مسئله هجوم را  مسئله. عرض به حضورتان خود وفات و شهادت و مخفی بودن قبر حضرت (سلام الله علیها) و اما رسیدیم به مسئله غصب فدک و آنچه که ارثیه آنچه که از اموال خود مسلم حضرت زهرا (سلام الله علیها)  بود توسط حاکمان وقت.

استاد: دکتر روستایی

 بینندگان ملاحظه فرمودند این آقای کارشناس با یک تمسخری از فدک یاد کرد حالا این زندگی تو را  به هم ریخته  است حالا یک تومن مرا به من بده و فلان و بیسار خیلی سخیف داستان را  جلوه داد اما با خندیدن ایشان  تاریخ عوض نمی شود اولا باید بدانیم فدک چه بود؟ و چرا بردند؟ چرا مال مردم را بردند؟ مثل اینکه فرض کنید یک نفر بیاید مثلاً اموال آقای سجودی را  بدزدد بعد بخندد بگوید  چرا تو آمدی اموالت را طلب می‌کنی و آیا اصلا اساساً حضرت زهرا (سلام الله علیها)  دنبال یک تکه زمین بود؟ دنبال یک چیز دیگر بود ماهیتش چه بود قصه چه بوده است؟ اولا من چند جمله‌ای درباره اصل فدک ببینید در کتاب مسند ابی یعلی جلد دوم با تحقیق آقای حسین سلیم اسد اینجا روایت  آمده است  در صفحه سیصد و سی و چهار  که:

« قَرَأْتُ عَلَى الْحُسَيْنِ بْنِ يَزِيدَ الطَّحَّانِ هَذَا الْحَدِيثِ فَقَالَ: هُوَ مَا قَرَأْتُ عَلَى سَعِيدِ بْنِ خُثَيْمٍ، عَنْ فُضَيْلٍ، عَنْ عَطِيَّةَ، عَنْ أَبِي سَعِيدٍ قَالَ: " لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ {وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ} [الإسراء: 26] دَعَا النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَاطِمَةَ وَأَعْطَاهَا فَدَكَ»

و چون این آیه نازل شد که (حق نزديكان را ادا كن) پیامبر (صلی الله علیه و آله) فاطمه (علیها السلام) را خواند و فدک را به او بخشید

أبو يعلى الموصلي، مسند أبي يعلى، دار المأمون للتراث – دمشق، ج2، ص234، ح1075، و ج2، ص534، ح1409؛ المتقی الهندی، كنز العمال في سنن الأقوال والأفعال، مؤسسة الرسالة، ج2، ص767، ح8696؛‌ عبد الرحمن بن الكمال جلال الدين السيوطي، الدر المنثور، دار الفكر - بيروت، 1993،

. عن ابی سعید ابی سعید خدری آیه خیلی واضح است لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ {وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ} دَعَا النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَاطِمَةَ وَأَعْطَاهَا فَدَكَ زمانی که آیه وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ آمد پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم )  حضرت زهرا (سلام الله علیها)  را صدا زدند و فدک را  به ایشان  در واقع بخشیدند سعی می‌کنند البته محقق سند را  تضعیف کنند  اما سند معتبر است این را  من عرض میکنم در فتوح البلدان بلاذری این مسئله باز آمده است  که در صفحه چهل و سه.

«وَحَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مَيْمُونٍ الْمُكْتِبُ، قَالَ: أَخْبَرَنَا الْفُضَيْلُ بْنُ عَيَّاضٍ، عَنْ مَالِكِ بْنِجَعْوَنَةَ، عَنْ أَبِيهِ، قَالَ: قَالَتْ فَاطِمَةُ لأَبِي بَكْرٍ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلي الله عليه وآلهجَعَلَ لِي فَدَكَ، فَأَعْطِنِي إِيَّاهُ،وَشَهِدَ لَهَا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ، فَسَأَلَهَا شَاهِدًا آخَرَ، فَشَهِدَتْ لَهَا أُمُّ أَيْمَنَ، فَقَالَ: قَدْ عَلِمْتِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ أَنَّهُ لا تَجُوزُ إِلا شَهَادَةُ رَجُلَيْنِ أَوْ رَجُلٍ وَامْرَأَتَيْنِ، فَانْصَرَفَتْ.»

«مالك بن جعونه از پدرش نقل كرده كه وي گفته است: فاطمه به ابوبكر گفت: رسول خدا صلي الله عليه وسلم فدك را براي من قرار داد پس آن را به من برگردان و علي بن أبي طالببراي حضرت زهرا شهادت داد. ابوبكر شاهد ديگري خواست، ام ايمن شهادت داد. ابوبكر گفت: اي دختر رسول خدا مي‌داني كه قبول نمي‌شود مگر شهادت دو مر يا يك مرد و دو زن. حضرت زهرا با شنيدن اين سخن از نزد او برگشت»

البلاذري، أحمد بن يحيى بن جابر (متوفاي279هـ)، فتوح البلدان، ج 1، ص 4۳، تحقيق: رضوان محمد رضوان، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت – 1403هـ

 ماجرای در واقع محاجه حضرت زهرا (سلام الله علیها)  و در واقع بحث حضرت زهرا (سلام الله علیها)  با ابوبکر را  اینجا می آورد می گوید قَالَتْ فَاطِمَةُ لأَبِي بَكْرٍ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلي الله عليه وآله جَعَلَ لِي فَدَكَ، رسول خدا (صلی الله و علیه و آله و سلم) فدک را به من بخشید

فَأَعْطِنِي إِيَّاهُ،وَشَهِدَ لَهَا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ، فَسَأَلَهَا شَاهِدًا آخَرَ، فَشَهِدَتْ لَهَا أُمُّ أَيْمَنَ، فَقَالَ: قَدْ عَلِمْتِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ أَنَّهُ لا تَجُوزُ إِلا شَهَادَةُ رَجُلَيْنِ أَوْ رَجُلٍ وَامْرَأَتَيْنِ، فَانْصَرَفَتْ به من مالم را برگردان  می گوید  امیرالمومنین (سلام الله علیه)  شهادت داد گفت شاهد دیگر بیاور ام ایمن شهادت داد بعد حضرت زهرا (سلام الله علیها)  آمدند گفتند فدک را به من بده او نداد او نداد قبول نکرد به حضرت (سلام الله علیها)  فدک را بدهد دوباره بینه خواست گفت شاهد بیاور ام ایمن شهادت داد . رباح آمد شهادت داد  امیرالمومنین (سلام الله علیه) هم قبلا شهادت داده بودند پس شاهد هم داشت حضرت (سلام الله علیها)  باز غیر از این درالمنثور سیوطی در جلد نهم همین مسئله را  باز میاید  نقل می‌کند که عرض کنم خدمت شما می گوید  بزار نقل کرده است  ابو یعلی نقل کرده است  ابن ابی حاتم نقل کرده است  ابن مردویه نقل کرده است:

«و أخرج البزّار و أبو يعلى و ابن أبى حاتم و ابن مردويه عن أبى سعيد الخدرى قال: لمّا نزلت هذه الآية: «وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ»دعا رسول اللّه (ص) فاطمة فأعطاها فدك.»

بزّار، ابو يعلى، ابن ابى حاتم و ابن مردويه از ابو سعيد خدرى نقل كرده اند: وقتى آيه «وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ» نازل شد، رسول خدا(ص) فاطمه را فرا خواند و فدك را به او هديه داد.

الدرالمنثور :سیوطی، ج ۴ ،ص ۱۷۷ .

  به نقل از ابی سعید خدری  لمّا نزلت هذه الآية: «وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ»دعا رسول اللّه (ص) فاطمة فأعطاها فدك. فدک را  به ایشان  داد بعد از این ماجرا ما می‌بینیم که حضرت زهرا (سلام الله علیها)  مکرر مسئله فدک را  تقاضا می‌کند ببینید کجا آمده است  اگر البته آقای سجودی اینها  را  هم متهم به اعتیاد نکند یکی کتاب صحیح بخاری است ببینید :

«فَقَالَ لَهَا أَبُو بَكْرٍإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: « لاَ نُورَثُ، مَا تَرَكْنَا صَدَقَةٌ»، فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَهَجَرَتْ أَبَا بَكْرٍ، فَلَمْ تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حَتَّى تُوُفِّيَتْ، وَعَاشَتْ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ سِتَّةَ أَشْهُرٍ، قَالَتْ: وَكَانَتْ فَاطِمَةُ تَسْأَلُ أَبَا بَكْرٍ نَصِيبَهَا مِمَّا تَرَكَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مِنْ خَيْبَرَ، وَفَدَكٍ، وَصَدَقَتَهُ بِالْمَدِينَةِ، فَأَبَى أَبُو بَكْرٍ عَلَيْهَا ذَلِكَ، وَقَالَ: لَسْتُ تَارِكًا شَيْئًا، كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَعْمَلُ بِهِ إِلَّا عَمِلْتُ بِهِ، فَإِنِّي أَخْشَى إِنْ تَرَكْتُ شَيْئًا مِنْ أَمْرِهِ أَنْ أَزِيغَ فَأَمَّا صَدَقَتُهُ بِالْمَدِينَةِ فَدَفَعَهَا عُمَرُ إِلَى عَلِيٍّ، وَعَبَّاسٍ، وَأَمَّا خَيْبَرُ، وَفَدَكٌ، فَأَمْسَكَهَا عُمَرُ، وَقَالَ: هُمَا صَدَقَةُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، كَانَتَا لِحُقُوقِهِ الَّتِي تَعْرُوهُ وَنَوَائِبِهِ، وَأَمْرُهُمَا إِلَى مَنْ وَلِيَ الأَمْرَ، قَالَ: فَهُمَا عَلَى ذَلِكَ إِلَى اليَوْمِ، قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ: «اعْتَرَاكَ افْتَعَلْتَ مِنْ عَرَوْتُهُ، فَأَصَبْتُهُ وَمِنْهُ يَعْرُوهُ وَاعْتَرَانِي»

فاطمه علیها سلام دختر رسول الله بعد از وفات رسول خدا از ابوبکر درخواست کرد میراثش را تقسیم کند از آنچه که از رسول خدا باقی مانده است از آنچه که خدا فیء قرار داده برای او. پس ابوبکر گفت همانا رسول خدا گفت: ما ارث به جا نمی گذاریم، آنچه که از ما باقی می ماند صدقه است. پس فاطمه دختر رسول خدا غضبناک شد و ترک کرد او را (با او قهر کرد)، و قهر او از بین نرفت تا از دنیا رفت و (فاطمه) بعد از رسول خدا شش ماه زندگی کرد. و فاطمه از ابوبکر سهمش را از ارث رسول الله، از خیبر و فدک و صدقه ی مدینه خواست، ابوبکر از پرداخت آن ابا کرد. و گفت چیزی به تو نمی دهم؛ رسول الله به چیزی عمل نکرد مگر اینکه من به آن عمل کردم؛ پس من می ترسم از اینکه چیزی را به تو بدهم (که رسول خدا به تو نداده است!) پس هرچه از رسول خدا مانده صدقه برای مدینه محسوب می شود پس عمر او (فاطمه) را به نزدعباس و علی فرستاد؛ و اما درباره خیبر و فدک؛ و فدک را عمر ثبت و ضبط کرد و در دست گرفت و گفت این دو صدقه ای از جانب رسول خدا است که این دو برای حقوق و وظایفی که (تعروه) شامل ایشان می شد و( نوائبه)نابسامانی ها و مصیبتهایی که پیش می آمد بودند و به کسی که این وظیفه را بر عهده داشت به این دو امر فرمان داد و گفت از آن روز تا کنون اینگونه هستند.

صحيح البخاري نویسنده : البخاري   

الجامع المسند الصحيح المختصر من أمور رسول الله صلى الله عليه وسلم وسننه وأيامه = صحيح البخاري ج۴ ،ص79 المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي المحقق: محمد زهير بن ناصر الناصر الناشر: دار طوق النجاة (مصورة عن السلطانية بإضافة ترقيم ترقيم محمد فؤاد عبد الباقي) الطبعة: الأولى، 1422هـ

وَكَانَتْ فَاطِمَةُ تَسْأَلُ أَبَا بَكْرٍ نَصِيبَهَا مِمَّا تَرَكَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ می گوید حضرا زهرا  (سلام الله علیها)  وَكَانَتْ فَاطِمَةُ  فعل مضارع قبلش وقتی مشتقات بیاید یعنی مستمر می گوید  همیشه می فرمود به من ماترکی را که پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم) برای من گذاشته است بده چه بوده است؟ مِنْ خَيْبَرَ، وَفَدَكٍ، وَصَدَقَتَهُ بِالْمَدِينَةِ، خمس خیبر فدک و وجوهاتی که در مدینه بوده است فَأَبَى أَبُو بَكْرٍ عَلَيْهَا ذَلِكَ، ابوبکر ابا می‌کرد می‌گفت نه آقا من سنت پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم )  را  رها نمی‌کنم من می‌ترسم.

 اگر  این کار را  کنم بلغزم بعد ادامه اش می گوید  می گوید  البته صدقات مدینه را  عمر بعد از حضرت زهرا (سلام الله علیها)  به حضرت امیر (علیه السلام) و عباس داد با این جمله کار دارم  این در اینجا آمده است  که حضرت زهرا (سلام الله علیها)  دائم طلب می کرد همین مسئله در صحیح مسلم هم آمده است :

«وَكَانَتْ فَاطِمَةُ تَسْأَلُ أَبَا بَكْرٍ نَصِيبَهَا مِمَّا تَرَكَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مِنْ خَيْبَرَ، وَفَدَكٍ، وَصَدَقَتِهِ بِالْمَدِينَةِ، فَأَبَى أَبُو بَكْرٍ عَلَيْهَا ذَلِكَ، وَقَالَ: لَسْتُ تَارِكًا شَيْئًا كَانَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَعْمَلُ بِهِ، إِلَّا عَمِلْتُ بِهِ، إِنِّي أَخْشَى إِنْ تَرَكْتُ شَيْئًا مِنْ أَمْرِهِ أَنْ أَزِيغَ، فَأَمَّا صَدَقَتُهُ بِالْمَدِينَةِ، فَدَفَعَهَا عُمَرُ إِلَى عَلِيٍّ، وَعَبَّاسٍ، فَغَلَبَهُ عَلَيْهَا عَلِيٌّ، وَأَمَّا خَيْبَرُ وَفَدَكُ، فَأَمْسَكَهُمَا عُمَرُ، وَقَالَ: هُمَا صَدَقَةُ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ كَانَتَا لِحُقُوقِهِ الَّتِي تَعْرُوهُ، وَنَوَائِبِهِ، وَأَمْرُهُمَا إِلَى مَنْ وَلِيَ الْأَمْرَ، قَالَ: فَهُمَا عَلَى ذَلِكَ إِلَى الْيَوْمِ.»

و فاطمه از ابوبکر سهمش را از ارث رسول الله، از خیبر و فدک و صدقه ی مدینه خواست، ابوبکر از پرداخت آن ابا کرد. و گفت چیزی به تو نمی دهم؛ رسول الله به چیزی عمل نکرد مگر اینکه من به آن عمل کردم؛ پس من می ترسم از اینکه چیزی را به تو بدهم (که رسول خدا به تو نداده است!) پس هرچه از رسول خدا مانده صدقه برای مدینه محسوب می شود پس عمر او (فاطمه) را به نزدعباس و علی فرستاد؛ و اما درباره خیبر و فدک؛ و فدک را عمر ثبت و ضبط کرد و در دست گرفت و گفت این دو صدقه ای از جانب رسول خدا است که این دو برای حقوق و وظایفی که (تعروه) شامل ایشان می شد و( نوائبه)نابسامانی ها و مصیبتهایی که پیش می آمد بودند و به کسی که این وظیفه را بر عهده داشت به این دو امر فرمان داد و گفت از آن روز تا کنون اینگونه هستند.

المسند الصحيح المختصر بنقل العدل عن العدل إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم ج ۳،ص 1381المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسن القشيري النيسابوري (المتوفى: 261هـ)المحقق: محمد فؤاد عبد الباقي الناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت

وَكَانَتْ فَاطِمَةُ تَسْأَلُ أَبَا بَكْرٍ نَصِيبَهَا مِمَّا تَرَكَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مِنْ خَيْبَرَ، وَفَدَكٍ، وَصَدَقَتِهِ بِالْمَدِينَةِ، فَأَبَى أَبُو بَكْرٍ عَلَيْهَا ذَلِكَ، می گوید ابوبکر ابا میکرد  اما عمر آمد وجوهات مدینه را  بعداً داد  حضرت زهرا (سلام الله علیها)  برای چه مستمر طلب می کرد بشکافیم ببینید حضرت زهرا (سلام الله علیها)  به اتفاق شیعه و اهل سنت آیه تطهیر نازل شده است یکی از مصادیقش حضرت زهرا (سلام الله علیها)  است بله حالا یک روایتی است که می گوید فقط در مورد همسران پیامبر است که آن را علمای  اهل سنت هم به آن اعتماد نکردند و اصلاً جمهور اهل سنت و متفقاً تمامی شیعه می گویند  حضرت زهرا (سلام الله علیها)  مصداق آیه است.

(وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى  وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ ۚ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا)

و در خانه‌های خود بمانید، و همچون دوران جاهلیّت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید، و نماز را برپا دارید، و زکات را بپردازید، و خدا و رسولش را اطاعت کنید؛ خداوند فقط می‌خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد.

احزاب (33)

 حداقل ببینید ما اینجا دو نفر را  داریم که با هم دعوایشان شده است یک نفر حضرت زهرا (سلام الله علیها) ست که آیه تطهیر در موردش آمده است  و فرموده است رجس از شما به دور است حداقل رجس هم بی گناه است گناه دور از شما است. نفر دوم ابوبکر که چنین آیه‌ای در موردش نازل نشده است ما نمی‌خواهیم قضاوت کنیم آدم خوب یا آدم بد چنین آیه‌ای در مورد این آدم نیست اما در مورد این آدم است  حالا ایشان  که آیه تطهیر آمده است.

  و می گوید  آقا من به قول معروف فدک را می‌خواهم یک بار نمی گوید  شاید یه کسی بگوید   آقا نمی‌دانست که این پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم )  ارث به جا نمی گذاردفرض کن فرض کن چنین   حرفی بزند می گوییم یک بار نمی‌دانست بار دوم چرا    بار سوم چرا وَكَانَتْ فَاطِمَةُ تَسْأَلُ حضرت زهرا (سلام الله علیها)  مکرر می‌آمدند. وقتی بار دوم بار سوم آمد دو حالت دارد  یا اینکه طرف مقابل را  راستگو است و نستجیر بالله ایشان  سوءظن دارد:

(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ  وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا  أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ  وَاتَّقُوا اللَّهَ  إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ)

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمانها گناه است؛ و هرگز (در کار دیگران) تجسّس نکنید؛ و هیچ یک از شما دیگری را غیبت نکند، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (به یقین) همه شما از این امر کراهت دارید؛ تقوای الهی پیشه کنید که خداوند توبه‌پذیر و مهربان است!

حجرات (49):12

 قرآن می فرماید  بعضی از گمان ها گناه است طبق آیه قرآن  گناه در مورد حضرت زهرا (سلام الله علیها)  راه ندارد  پس حضرت زهرا (سلام الله علیها)  گناهکار نیست پس سوءظن ندارد  پس یقیناً حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها)   طرف مقابل را  راستگو نمی‌داند در ادعای خودش. وقتی راستگو نمی‌داند که در واقع در آیات قرآن آمده است  است نحن معاشر الانبیاء لاَ نُورَثُ، مَا تَرَكْنَا صَدَقَةٌ ما گروه پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم )  ارث نمی‌ گذاریم  حضرت زهرا (سلام الله علیها) احتجاج کردند

(وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ  وَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّيْرِ وَأُوتِينَا مِنْ كُلِّ شَيْءٍ  إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِينُ)

و سلیمان وارث داوود شد، و گفت: «ای مردم! زبان پرندگان به ما تعلیم داده شده، و از هر چیز به ما عطا گردیده؛ این فضیلت آشکاری است.»

نمل (27):16

 پس حضرت زهرا (سلام الله علیها)  طرف مقابل را راستگو نمی دانست این درخواست مستمر برای یک جمله است میخواهد بگوید  آقا طرف مقابل راست نمی گوید  به پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم )  دارد  دروغ می‌بندد هدف حضرت صدیقه (سلام الله علیها) این است هدف حضرت صدیقه (سلام الله علیها) پنج متر ده متر زمین نیست مسئله این است می‌خواهد این را  ثابت.  این روایت هم در بخاری و مسلم آمده است  حدیث شناسان و علمای اهل سنت می‌دانند نه امثال این آقا می‌دانند که وقتی یک روایتی  در صحیح بخاری و مسلم متفقاً بیابد در اعلا درجه اعتبار از منظر اهل سنت استاین مبنای علمی‌ست  این در اعلا درجه اعتبار است حضرت زهرا (سلام الله علیها)  خواستند   این یک قسمت اما یک قسمتی به شما گفتم باشد این عبارت در ذهن من یک نکته بگویم  آقای ابوبکر اینجا ابا می‌کند. ابوبکر چرا ابا می‌کنی.

َقَالَ: لَسْتُ تَارِكًا شَيْئًا كَانَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَعْمَلُ بِهِ، إِلَّا عَمِلْتُ بِهِ، من چیزی که پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم )  عمل کرده است  عمل میکنم کنار نمی گذارم  إِنِّي أَخْشَى می ترسم إِنْ تَرَكْتُ شَيْئًا مِنْ أَمْرِهِ أَنْ أَزِيغَ، اگر  چیزی از امر رسول  (صلی الله و علیه و آله و سلم )  خدا را ترک کنم بلغزم  حالا این چیزهایی که حضرت زهرا (سلام الله علیها)  می‌خواستند  چی بود فدک خیبر وجوهات مدینه ابوبکر هم گفت آقا پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم )  گفته است پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم ) این اموال را به کسی  نداده است و من نمی‌خواهم خلاف پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم )  عمل کنم  عمر آمد این را  داد. فَأَمَّا صَدَقَتُهُ بِالْمَدِينَةِ، فَدَفَعَهَا عُمَرُ إِلَى عَلِيٍّ، وَعَبَّاسٍ، فَغَلَبَهُ عَلَيْهَا عَلِيٌّ،

چطور شد اگر  سنت پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم )  بود ایشان  خلاف سنت عمل کرد این راست می گوید  یا او  سر و ته این را ببینید حالا این سر و ته داستان فدک نمی‌سازد این سر و ته داستان غصب فدک؟ کدامش؟ ایشان  گفت این داستان دروغ  است و شروع کرد خندیدن ولی من فکر میکنم سر ته داستان غصب فدک با همدیگر نمی‌سازد نه اصل فدک درست شد این تا به اینجا درست است . حالا حضرت زهرا (سلام الله علیها)  هدفشون از این چی بود گفتم می‌خواست ثابت کند که طرف مقابل دروغ می گوید  ببینید در منابع اهل سنت منابع نخستین ما نمی گوییم یادمان رفته است خصلت آیت الله حسینی قزوینی و شاگردانشان این است که سند نشان می دهند.

 ببینید کتاب مسند احمد جلد اول کتاب انتشارات دارالحدیث قاهره  روایت  شماره چهارده در صفحه صد و هفتاد و یک

«حدثنا عبد اللَّهِ قال حدثنی ابی قال ثنا عبد اللَّهِ بن مُحَمَّدِ بن ابی شَیْبَةَ قال عبد اللَّهِ وَسَمِعْتُهُ من عبد اللَّه بن ابی شَیْبَةَ قال ثنا محمد بن فُضَیْلٍ عَنِ الْوَلِیدِ بن جُمَیْعٍ عن ابی الطُّفَیْلِ قال لَمَّا قُبِضَ رسول اللَّهِ صلی الله علیه وسلم اَرْسَلَتْ فَاطِمَةُ الی ابی بَکْرٍ انت وَرِثْتَ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم اَمْ اَهْلُهُ قال فقال لاَ بَلْ اَهْلُهُ قالت فَاَیْنَ سَهْمُ رسول اللَّهِ قال فقال ابو بَکْرٍ انی سمعت رَسُولَ اللَّهِ یقول اِنَّ اللَّهَ (عزّوجلّ) اذا اَطْعَمَ نَبِیاًّ طُعْمَةً ثُمَّ قَبَضَهُ جَعَلَهُ للذی یَقُومُ من بَعْدِهِ فَرَاَیْتُ اَنْ اَرُدَّهُ علی الْمُسْلِمِینَ فقالت فَاَنْتَ وما سَمِعْتَ من رسول اللَّهِ اَعْلَمُ.»

ابی‌طفیل گوید فاطمه (علیهاالسّلام) بعد از وفات پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) نزد ابوبکر فرستاد و فرمود: آیا تو وارث رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌سلم) هستی یا خانواده‌اش؟ ابوبکر گفت: نه، بلکه خانواده‌اش وارث او هستند حضرت زهرا (علیهاالسّلام) فرمود پس سهم رسول الله کجاست؟ ابوبکر گفت هرگاه خداوند، رزق و روزی نصیب پیامبری بگرداند، پس از او برای جانشین وی قرار می‌دهد من (ابوبکر) صلاح دیدم آن سهم را به مسلمانان برگردانم حضرت زهرا (علیهاالسّلام) فرمود: تو به آنچه از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) شنیدی عالم‌تر هستی.

مسند الإمام أحمد بن حنبل، ج 1 ، ص171المؤلف: أبو عبد الله أحمد بن محمد بن حنبل بن هلال بن أسد الشيباني (المتوفى: 241هـ)المحقق: أحمد محمد شاكر الناشر: دار الحديث - القاهرة
الطبعة: الأولى، 1416 هـ - 1995 م

 ببینید این شماره روایت  چهارده اینجا چی می گوید  اسناده صحیح. ماجرا چیست؟ جلو برویم ابی طفیل عامر بن واصل یکی از به قول معروف اصحاب پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم ) لَمَّا قُبِضَ رسول اللَّهِ صلی الله علیه وسلم زمانی که رسول  خدا (صلی الله و علیه و آله و سلم )  از دنیا رفتند اَرْسَلَتْ فَاطِمَةُ الی ابی بَکْرٍ حضرت زهرا (سلام الله علیها)  دنبال ابی بکر فرستاد انت وَرِثْتَ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم اَمْ اَهْلُهُ تو از پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم )  ارث می‌بری یا اهل پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم )؟  قال فقال لاَ بَلْ اَهْلُهُ اهل پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم ) ارث می برند  یعنی حضرت زهرا (سلام الله علیها)  می‌خواست او را به اینجا برساند که داری دروغ میگویی به پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم )  نبند با آن احتجاجها و با این فرستادن دوباره یعنی مکرر تشریف می‌برند و بعد از او می پرسند تا اینجا برسد که بگوید آن روایت لا نورث اشتباه است. به اینجا میخواستند به حضرت (سلام الله علیها) برسند و بعد از اینجا میخواهد به کجا برساند این را  خواهم گفت آیا فقط ایشان  فهمید که او اول چیز دیگر گفته است؟

خیر غیر از ایشان هم البته من مستندات دیگری هم دارم عبور می‌کنم که وقتمان را مدیریت کنیم غیر از ایشان  کسی دیگر هم فهمید ملاحظه بفرمایید کتاب مرآة الزمان في تاريخ الأعيان هیچ کدام از این ها برای شیعه نیست که ایشان  بیاید با یک انگ اعتیاد همه را  بخواهد در رد خارج کند . به نظرم میاید  که این زیبنده خودشان است جلد چهارم مرآة الزمان في تاريخ الأعيان که برای سبط بن جوزی حنفی است ایشان  یک زمانی حنبلی مذهب بود بعد حنفی شد اهل سنت است  مورخ هم است در جلد چهارم کتابش ملاحظه بفرمایید صفحه دویست و هفتاد و شش یک گزارش را  نقل می کند:

«وقال ابن إسحاق: فحدثني القاسم بن حكيم قال: سمعت] علي بن الحسين يقول: جاءت فاطمة بنت رسول الله ﷺ إلى أبي بكر وهو على المنبر، فقالت: يا أبا بكر أفي كتاب الله أن ترثك ابنتك ولا أرث أبي؟ فاستعبر أبو بكر باكيًا، ثم قال: بآبائي أبوك وبآبائي أنت، ثم نزل، فكتب لها بفدك، ودخل عليه عمر، فقال: ما هذا؟ فقال: كتاب كتبته لفاطمة ميراثها من أبيها، قال: فماذا تنفق على المسلمين وقد حاربتك العرب كما ترى؟ ثم أخذ عمر الكتاب، فشقه.»

فاطمه دختر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌(وآله)) نزد ابوبکر آمد در حالی که او روی منبر بود. فرمود: ‌ای ابوبکر آیا در کتاب خدا آمده است که تو از پدرت میراث ببری و من از پدرم ارث نبرم؟ ابوبکر به گریه افتاد و گفت: پدرم فدای پدرت و شما باد. از منبر پایین آمد و نامه‌ رد فدک را برای ایشان نوشت.عمر بر ابوبکر وارد شد و گفت این چیست؟ ابوبکر گفت: برای فاطمه در مورد میراث پدرش نوشته‌ام. عمر گفت: از کدام منبعی برای فقیران انفاق خواهی کرد در حالی که عرب علیه تو بپا خواسته است؟ سپس نوشته را از فاطمه گرفته و آن را پاره کرد

مرآة الزمان في تواريخ الأعيانالمؤلف: شمس الدين أبو المظفر يوسف بن قِزْ أُوغلي بن عبد الله المعروف بـ «سبط ابن الجوزي» (٥٨١ - ٦٥٤ هـ) ج۴ ،ص 276تحقيق وتعليق: [بأول كل جزء تفصيل أسماء محققيه:محمد بركات، كامل محمد الخراط، عمار ريحاوي، محمد رضوان عرقسوسي، أنور طالب، فادي المغربي، رضوان مامو، محمد معتز كريم الدين، زاهر إسحاق، محمد أنس الخن، إبراهيم الزيبق الناشر: دار الرسالة العالمية، دمشق – سوريا الطبعة: الأولى، ١٤٣٤ هـ - ٢٠١٣ م

  از ابن اسحاق می گوید  ابن اسحاق از قاسم بن حکیم گفت از امام  سجاد (علیه السلام)  سعد ابن اسحاق اینطوری که خاطرم است محمد بن اسحاق بن یسار و مورخ است  از امام  سجاد (علیه السلام)  می گوید  حضرت زهرا (سلام الله علیها)  آمدند پیش ابوبکر وهو على المنبر، روی  منبر بعد فرمودند يا أبا بكر أفي كتاب الله أن ترثك ابنتك در قرآن نوشته شده است تو به قول معروف دختر تو از تو ارث ببرد؟  ولا أرث أبي؟من از پدرم ارث نبرم؟ می گوید  ابوبکر شروع کرد گریه کردن و این حرف ها تا اینکه آمد پایین از منبر گفت که فكتب لها بفدك، سند فدک را نوشت. ودخل عليه عمر، فقال: ما هذا؟ فقال: این چیست؟ گفت كتاب كتبته لفاطمة چیزی است که برای فاطمه (سلام الله علیها)  نوشتم موضوعش چیست ؟ ميراثها من أبيها، ارثیه ایشان  از پدرش قال: فماذا تنفق على المسلمين وقد حاربتك العرب كما ترى؟ اگر فدک را به فاطمه (سلام الله علیها)  برگردانی از کجا میخواهی خرج اینها  را  بدهی این افراد اطرافت را  در حالی که عرب با تو در جنگ است ثم أخذ عمر الكتاب، فشقه.

قباله را گرفت و پاره کرد یعنی حضرت زهرا (سلام الله علیها)  مطالبه مستمر کردند کردند تا این را به آن برسند که خود اینها  اعتراف کنند که فدک مال فاطمه زهرا (سلام الله علیها)  است و ما آن را  غصب کردیم پس بنابراین این نیست که کل زندگیت را به هم ریخته است زمین را یک تومنم را بده نخیر بعد از این دنبال چی بود حضرت (سلام الله علیها)  بعد از این دنبال این بود که ثابت کند کسی که حق دیگری را  بردارد  شایستگی امامت جامعه را  ندارد  مشروعیت به خلافت ندارد آیه امامت حضرت ابراهیم (علیه السلام) است آیه صد و بیست و چهار سوره  بقره:

 (وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ  قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا  قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي  قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ)

(به خاطر آورید) هنگامی که خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگونی آزمود. و او به خوبی از عهده این آزمایشها برآمد. خداوند به او فرمود: «من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم!» ابراهیم عرض کرد: «از دودمان من (نیز امامانی قرار بده!)» خداوند فرمود: «پیمان من، به ستمکاران نمی‌رسد! (و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند، شایسته این مقامند)».

بقره (2):124

حضرت ابراهیم (علیه السلام) تو مرا به امامت منصوب کردی بچه‌ها و ذریه من را  هم منصوب می‌کنی چون می‌دانستم که امامت مقام الهی است مردمی که نیست که خداوند  فرمود لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ هر کسی که ظلم کند.

 عهد امامت به او نمی رسد حضرت زهرا (سلام الله علیها)  می‌خواستند  این همه درخواست برای این است. اصل مشروعیت خلافت در بین است وگرنه اینکه به قول معروف بخواهند دنبال چهار متر زمین باشند نه نبودند.

مجری:

زندگی حضرت زهرا (سلام الله علیها) ساده بوده است اصلا نیاز نداشتند و استفاده نمی کردند.

استاد: دکتر روستایی

اولا در تاریخ دارد که حضرت زهرا (سلام الله علیها)  می‌بخشیدند می‌بخشیدند چیزهایی که از فدک به دستشان می‌رسید اما غیر از آن شاهد محکم‌تر از این من بگویم  امیرالمومنین (سلام الله علیه)  زمان خلافتشان فدک و بر نداشتند. حضرت (سلام الله علیها) دنبال زمین نیست که خود حضرت (علیه السلام) خلیفه بودند خود حضرت امیر (سلام الله علیه) چقدر نخل ها را کاشتند چقدر چاه کندند شما بروید در تاریخ مطالعه کنید وقتی بیت المال فرض کنید اصفهان را  آوردند برای حضرت (علیه السلام)  حضرت (علیه السلام) آمدند و بخشیدند به فقرا بعد جارو  زدند آن در واقع خزانه بیت المال را  دو رکعت نماز خواندند فرمودند دنیا  غُرِّي غَيْرِي دنیا غیر علی (علیه السلام ) را گول بزن امیرالمومنین (سلام الله علیه)  ما این است حضرت زهرا (سلام الله علیها) ما این است که اصلاً دنبال ذخارف دنیا نیستند دنبال مسئله بالاتر است بحث اصل امامت و خلافت. تماماً برای این است در خدمت شما هستم .

مجری:

جانشین رسول  الله (صلی الله و علیه و آله و سلم )  کسی است که باید مشروعیت داشته باشد باید عصمت داشته باشد

 استاد: دکتر روستایی

 بله نکته اش هم این است بله این آقا می خندید و میگفت یک تومن را به من بده زندگی را  به هم زده اتفاقاً زندگی خودشان نه زندگی مسلمین لذا حضرت زهرا (سلام الله علیها)  در دفاع از امام  زمان و در دفاع از حقوق مسلمانان که باید امام  (علیه السلام)  هدایت کرد بالای سرشان باشد این اقدام را انجام دهند.

مجری:

  احسنتم خیلی ممنون و متشکر بسیار کافی و وافی بسیار کسی که واقعاً دنبال. حقیقت باشد و جستجوگر باشد دیگر این حرف ها وقتی بیان می شود  دیگر نباید برایش حجتی باقی بماند و حجت تمام شده است در حقیقت برای عموم افراد و طالبان حقیقت همچنان در خدمت شما هستیم و خواهیم بود بعد از این میان برنامه.

کلیپ

 آن جریان فاطمه زهرا  (سلام الله علیها)  یک روایت  صحیح هم در تاریخ وجود ندارد  کشته شده است تمام روایتی  که وارد شدند ضعیف هستند اما این که علی و حسن و حسین پول میگرفتند از بیت المال از عمر بن خطاب رضی الله تعالی عنه و استفاده میکردند متواتر تاریخی است کسی نمیتواند انکار کند. نکته بعدی که در زندگی حسن ابن علی رضی الله تعالی عنه در دوران عمر بن خطاب اهمیت دارد  و کتب شیعه و سنی روایتش کردند به کثرت ازدواج عمر بن خطاب با ام کلثوم خواهر حسن ابن علی رضی الله تعالی عنه است که در واقع اینگونه حسن خویشاوند نزدیکتر عمر ابن خطاب رضی الله تعالی عنه شد این روایت  را  ببینید می گوید و آنگاه سبب ازدواجش با ام کلثوم را چنین بیان کرد بعد از اینکه خواستگاری کرد عمر بن خطاب رضی الله تعالی عنه و علی ابن ابی طالب این خواستگاری را  قبول کرد و. می‌خواست ازدواج کند در میان مهاجرین و انصار رفت در روایت  آمده است  و گفت به من تبریک بگویید که من داماد اهل بیت شدم بعدش گفت که در رابطه با این خواستگاری گفت از رسول  (صلی الله و علیه و آله و سلم )  خدا شنیدم که فرمود روز  قیامت تمام روابط سببی و نسبی از هم گسسته می‌گردد جز روابط سببی و نسبی من لذا دوست داشتم با رسول  خدا (صلی الله و علیه و آله و سلم )  رابطه سببی داشته باشم.

 مستدرک حاکم سندش حسن است مجمع الزوائد هیثمی هم این را روایت کرده است حسن است هم این راروایت  کرده است  حالا من این روایت  در حاکم است من روایت  دیگر را  هم خدمت شما بینندگان عزیز میاورم و توضیح میدمه که. روایت  زیادی دیگر هم وجود دارد  حالا من می‌خواهم این را بگویم  که این گرچه این روایت  که دوست دارم که خویشاوندی  سببی و نسبی باشد در مورد سندش یک مقداری بحث وجود دارد  ولی بسیار تصریح کردند اما آنچه از نظر تاریخی مسلم است اینکه حسن ابن علی رضی الله تعالی عنه در دوران خلافت عمر بن خطاب برادر خانم عمر بن خطاب رضی الله تعالی عنه بود و این محبت را  و این ارتباطی که بین اینها است دیگر شما خودتون حدس بزنید که چگونه است در کتب آخوندها و روافض هم روایات  زیادی آمده است  که. عمر بن خطاب رضی الله تعالی عنه با ام کلثوم خواهر حسن ابن علی از فاطمه زهرا  و علی ابن ابی طالب ازدواج کرد.

مجری:

عرض خیر مقدم  مجدد خدمت شما بینندگان عزیز و ارجمند کلیپ دیگری را  مشاهده کردیم و یک سوال و شبهه دیگر  اینکه خلیفه دوم می گویند  که داماد امیرالمومنین (سلام الله علیه)  شده است اصطلاحاً و با خواهر حسنین (سلام الله علیهم اجمعین) حضرت ام کلثوم (سلام الله علیها) ازدواج کرده است  حالا نمیداونم این قضیه باید بررسی شود که آیا اصلا چنین   ازدواجی بوده است یا نه. و اینکه این را  مدام میایند طرح می‌کنند از یک طرف می‌خواهند بگویند  که پس آقا خلیفه دوم چنین   ظلم و جنایتی هم انجام نداده چون که بالاخره داماد امیرالمومنین (سلام الله علیه)  شده است و چطور می شود  که امیرالمومنین (سلام الله علیه)  مثلاً دخترش را  بردارد  بده مثلاً به قاتل همسرش  اول پیرامون این ازدواج بفرمایید.

استاد: دکتر روستایی

 البته قبل از ازدواج یک نکته‌ای ایشان  گفت که اصلا سند تاریخی نداریم که حضرت زهرا (سلام الله علیها)  به شهادت این ازدواج را  هم عرض می‌کنم خدمت بینندگانمان ببینید عرض کنم خدمت شما. ما اولا که چند روایت  معتبر آمدیم نمایش دادیم مبنی بر اینکه حضرت زهرا (سلام الله علیها)  به شهادت رسید از منابع خودمان در تاریخ هیچی نداریم تاریخ یعنی چی آقای ترشابی ببینید اگر بخواهیم روشمند و علمی صحبت کنیم مسئله تاریخی به یک مسئله می گویند  که زمانمند و مکانمند باشد یعنی زمان داشته باشد و مکانش هم مشخص باشد حالا این گذاره تاریخی را  شما می‌توانید در کتاب تاریخ پیدا کنید. می‌توانی در کتاب فقه پیدا کنی می‌توانید در کتاب حدیث پیدا کنی حتی می‌توان در کتاب شعر پیدا کنی و و و و و امثال اینها کسانی که در رشته تاریخ تخصص دارند این گفته بنده را  تصدیق می‌کنند بنده خودم رشته ام تاریخ اسلام است آنهایی که تخصص دارند این گفته را  تصدیق می کنند.

مجری:

 یعنی شواهد متعد در کتب متعد.

استاد: دکتر روستایی

 جاهای مختلف فرق نمیکند ببینید ما لزوماً گذاره تاریخی را  فرض کنید فقط در تاریخ طبری که نداریم ما در صحیح بخاری می توانیم گذاره تاریخی بیابیم با اینکه کتاب حدیثی است میتوانیم در کتاب‌های دیگر مثل کتاب های فقهی میتوانیم گذاره بدست بیاوریم  بله یکی یکی مثال می‌زنم می‌خواهم وارد شوم منتها الان موضوع بحث من آن نیست که بخواهم آن را  ذکر کنم پس این نکته اول گزاره تاریخی یعنی چه و کجا باید بیابید؟

 بنابراین مسئله شهادت زهرا  (سلام الله علیها)  که یک مسئله زمانمند است و مکان‌مند است در روایات  شیعه مشخص است که ایشان  به شهادت رسید خود رخداد را ان قنفذ مولی الرجل هم امام  عصر (عجل الله و تعالی فرجه الشریف)  توضیح دادند که توضیح دادن امام  معصوم (علیه السلام)  پس بنابراین اینکه شما میگویی یک چیزی یکی هم در تاریخ نداریم این ادعای شما است شاید ایشان  بگوید  نه آقا من تاریخ غیر شیعه منظورم بود  اولاً سوال شما انتظار داری مثلا هم مسلک شما که خلافت مثلاً خلیفه اول و دوم را  قبول دارد  بیاید تصریح کند به این شفافی که مثلاً فلان شخص فلان شخص را  به شهادت رساند این که اصلا از به قول معروف می گویند  تعلیق به محال میکنی چنین چیزی نمی گوید اگه چنین  حرفی بزند که قبول ندارد  آن شخص را چون جایگاه حضرت صدیقه (سلام الله علیها)  مشخص است. ایشان بضعه النبی است ، بضعه الرسول است و پاره وجود پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم )  است کسی پاره وجود پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم )  را  بکشد نقل کند در عین اینکه معتقد است و نقل کند بعد بیاید مثلا او را هم قبول داشته باشد این شدنی نیست اما باز من نمی‌خواهم حرف ایشان  را  بی جواب بگذارم.

 یک گذاره تاریخی می‌خواهم نمایش بدهم تحلیل می‌کنم از منابع اهل سنت منابع دست اول کتاب معتبر تحلیل می‌کنم بینندگان خودشون قضاوت کنند     ببینیم حرف ایشان  درست است  یا حرف ما درست است . ببینید این کتابی که روی  صفحه مانیتور من می‌بینید المغازی نویسنده موسی بن عقبه ببینید من این تصویر را  بزرگ کنم اینجا سال وفات نویسنده را  ببینید صد و چهل و یک هجری قمری ما الان هزار و چهارصد و چهل و چهار ،تا صد و چهل و یک هزار و سیصد سال و اندی پیش  این کتاب بوده است نویسنده از دنیا رفته است.

مجری:

 قرن اولم دیگر درک کرده است  احتمالاً عمری که داشتیه است.

عالی

 شاگرد آقای محمد بن مسلم شهاب ذهری قرن اول هم درک کرده است  از مورخین مکتب مدینه است اینطور که خاطرم است  با شیعه هم رابطه‌اش خوب نیست اما اعتبار کتابش آقای مالک ابن انس رئیس فرقه مالکی مقدمه کتاب را ببینید می گوید  علیکم بمغازی موسی بن عُقبة؛ فإنّه ثقة می گوید  آقا بروید این کتاب را بخونید در تاریخ جنگ‌ها این آدم آدم موثق و مشخصی است. آقای موسی بن عقبه میاید  یک مسئله‌ای را  به آن می‌پردازد اینجا چیست؟ حدیث سقیفه بنی ساعده کاملا ماجرای سقیفه را  می‌خواهد شرح بدهد و بیعت ابوبکر بعد هم از چه کسی نقل می‌کند؟ از استادش ابن شهاب زهری استادش محمد بن مسلم بن شهاب زهری این کیست؟ کسی است که یک چهارم روایت  بخاری برای این شخص است مورخ تراز  اول اهل سنت و فردی است که حتی روایت  مرسلش را در موردش گفتند اصح المراسیل صحیح ترین روایات  مرسل پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم )  نقل نکرده است  چون در دوره پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم )  نبوده است گفتند اصح المراسیل زهری نزد اهل سنت خیلی جایگاه دارد  حالا من یک مقاله‌ای نوشتم در زمینه یکی از روایات  زهری و مفصل آنجا راجع به زهری بحث کردم همین چند وقت پیش هم به چاپ رسید که حالا الان نیازی نیست که معرفی کنم بیننده‌ای خواستند مقاله را  معرفی کنم راحت بروند راجع به زهری حسابی مطالعه کنند.

«فقال عمر لا والله لا یخالفنا احد إلّا قتلناه»

مخالفت نمی کند با ما کسی مگر اینکه او را می کشیم

المغازی، موسی بن عقبله، ص 334

اینکه این آدم نزد اهل سنت چه جایگاهی دارد ماجرا را  نقل میکند تا میرسد به یک جمله از عمر بن خطاب جمله این است صفحه سیصد و سی و چهار به خدا قسم هرکسی با ما مخالفت کند می‌کشیمش هرکسی با ما مخالفت کند سوال حضرت زهرا (سلام الله علیها)  مخالفت کردند یا نکردند؟ درست است   ایشان  قسم شرعی خورده قسم جلاله اگر این قسم را  زیر پا گذاشته است کفاره قسم داده است؟ آقای ترشابی بیا سند ارائه بده که ایشان  قسم زیر پا گذاشت کفاره داده است وقتی قسم خورده. و عرض کنم خدمت شما سندی هم بر کفاره دادنش نیست تازه اگر آقایلن بیایند چنین  سندی ارائه کنند که داعیه‌ای هم برای کتمان این نیست دیگر تبرئه می شود  طرف مقابل دیگر  اگر بیان تازه چنین   سندی هم ارائه کنند     باز ما یک نکته دیگر می گوییم شما از یک طرف میگویید همه صحابه عادل هستند از این طرف دارد  می گوید  آقا به مسائل شرعی معتقد نیست و راحت قسم زیر پا میگذارد قسم میخورد قسم میخورد و بعد هم زیر پا می‌ گذارد و کفاره هم نمیدهد این را می‌خواهی بگویی می‌خواهی عدالت صحابه را  زیر سوال ببرید بیا سند ارائه بدهید اگر  دارید. سندی نیست  حضرت زهرا (سلام الله علیها)  بالاخره مخالفت کرده است  یا نکرده است  ؟

« و قیل یهذو فاذا بطل تعلقکم بتأویل النصوص فعدتم الى الاجماع و هذا منقوض ایضا فانّ العباس و اولاده و علیّا و زوجته و اولاده لم یحضروا حلقه البیعه و خالفکم اصحاب السقیفه فى مبایعه الخزرجىّ ثمّ خالفهم الانصار.»

پس خلافت ابو بکر فاقد منطق و دلیل است. اگر حربه اجماع را به منظور تصحیح خلافت به کار برید البته منقوض است چه آنکه عباس و پسرانش و على با زن و فرزندانش هیچ‌کدام شرکت در اجماع (ساختگى) نداشتند. همچنین بعض حاضرین سقیفه نیز متمرد و مخالفت با آن اجماع (ساختگى) نموده بیعت با خزرجى ننموده و از سقیفه خارج شدند، پس از آن انصار هم مخالفت نمودند»

سرّ العالمین و کشف ما فی الدارین، الغزالی، ابوحامد، ج1، ص4.

 شما در تاریخ می بینید  اولاده و علیّا و زوجته و اولاده لم یحضروا حلقه البیعه و خالفکم اصحاب السقیفه فى مبایعه الخزرجىّ ثمّ خالفهم الانصار.این را غزالی نقل می کند و میگوید امیرالمومنین (سلام الله علیه)  و همسرشان و بچه‌هایشان در حلقه بیعت حاظر نشدند بیعت نکردند حضرت زهرا (سلام الله علیها)  مگر نداریم که حضرت زهرا (سلام الله علیها)  در همین روایت بخاری که من خدمت بینندگانمان نمایش دادم و روایات  دیگر بخاری که حضرت زهرا (سلام الله علیها)  با اینها رابطه اش خوب نبود بیعت هم نکرد بعد از رسول  خدا (صلی الله و علیه و آله و سلم ) اینها میگویند شش ماه حالا ما می گوییم نود و پنج روز  یا هفتاد و پنج روز  زنده بودند.

«فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم فَهَجَرَتْ أَبَا بَکْرٍ فلم تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حتى تُوُفِّیَتْ.»

فاطمه دختر رسول خدا (ص) از ابوبکر خشمگین و از وى روى گردان شد و این ناراحتى ادامه داشت تا از دنیا رفت.

صحیح بخاری، ج 3،‌ ص 1126، ح2926، باب فَرْضِ الْخُمُسِ، تحقیق د. مصطفى دیب البغا، ناشر: دار ابن کثیر، الیمامة - بیروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.

 حضرت زهرا (سلام الله علیها)  در همین بخاری دارد  که فَهَجَرَتْ أَبَا بَکْرٍ فلم تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حتى تُوُفِّیَتْ حضرت (سلام الله علیها)  آمدند و غضبناک شدند بر اینها و تا زمانی که به شهادت رسیدند این غضب بود ادامه دار بود یعنی برنگشتند بگویند  آقا باشد بیعت نیامدند عفو کنند نبود چنین   چیزی یعنی تا دقیقه نود آن تمام مخالفت‌ها بود و با آن از دنیا رفتند این آقا هم دارد  می گوید  آقا هرکی با ما مخالفت کند ما او را می کشیم این سندی که. بالاخره مال ما نیست که حالا شاید آقای به قول معروف ترشابی هم مثل آقای سجودی بیاید این بنده خدا متهم به یه کاری کند این نکته اول.

 اما نسبت به آن مسئله ازدواج که فرمودید ببینید ما در سایت موسسه تحقیقاتی ولیعصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) یک مقاله‌ای داریم دوستانمان زحمت کشیدند اینجا بارگذاری کردند ببینید این مقاله هم. بازدید خیلی زیادی خورد رقم بازدید اینجا مشخص است من اینجا نمایش بدهم تعداد بازدید این مقاله این گوشه ملاحظه بفرمایید رقم خیلی زیادی است دویست و شصت و چهار هزار و پانزده این رقم بازدید این مقاله است  بررسی شبهه ازدواج عمر با ام کلثوم کاملا آمده است  این در نه محور کامل بحث شده است محورها چیست؟ محور اول اصلا حضرت (سلام الله علیها)  دختری به نام ام کلثوم ندارد. امیرالمومنین (سلام الله علیه)  دختری به نام ام کلثوم از حضرت زهرا (سلام الله علیها)  ندارد من سند همین را  نمایش بدهم فکر می‌کنم برای بینندگانمان کفایت کند :

«الثاني: في ولده - رضي الله تعالى عنهم - له من الولد الحسن والحسين ومحسن وزينب الكبرى من فاطمة - رضي الله تعالى عنهم - وله أولاد من غيرها كثيرون.»

فرزندان علي رضى الله عنه از فاطمه زهرا؛ حسن، حسين، محسن و زينب كبرى بود و از ديگر زنانش فرزندان زيادى داشت.

الصالحي الشامي، محمد بن يوسف (متوفاي942هـ)، سبل الهدى والرشاد في سيرة خير العباد، ج 11، ص 288، تحقيق: عادل أحمد عبد الموجود وعلي محمد معوض، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1414هـ.

ملاحظه بفرمایید من در این زمینه سندی نمایش بدهم  این یکی از کتاب‌های اهل سنت است کتاب تاریخ سبل الهدى والرشاد في سيرة خير العباد جلد یازدهم ملاحظه بفرمایید صفحه دویست و هشتاد و هشت اولاد امیرالمومنین (سلام الله علیه) في ولده - رضي الله تعالى عنهم - فرزندان امیرالمومنین (سلام الله علیه) له من می گوید  ایشان  چند فرزند داشتند الولد الحسن والحسين ومحسن وزينب الكبرى من فاطمة - رضي الله تعالى عنهم  این کتاب تاریخی اهل سنت اسمی از ام کلثوم نیامده است اصلا چنین دختری نیست امام  حسن امام  حسین محسن و زینب کبری (علیهم السلام)  تمام شد حالا از زن دیگر بوده نبود به قول معروف دختر فاطمه زهرا  (سلام الله علیها)  بسم الله بیا سند ارائه بده  این از این تازه تاریخ اهل سنت است البته در بعضی از چاپ ها آمدند این را  تحریف کردند ببینید این چاپی که من نمایش دادم چاپ دار الکتب علمیه بود . در بعضی موارد یک تحریفاتی صورت گرفت در همین کتاب در چاپ دیگرش اولاد امیرالمومنین (سلام الله علیه)  را  اینجا آمدند گفتند الحسن والحسين ومحسن بعد اینجا آمده است  یک چیزهایی اضافه کرده است و زینب و ام کلثوم و رقیه ماتت محسن سقطا و ام کلثوم کانت عند عمر در آن چاپ نبود در این چاپ است هر دو هم یک کتاب هر دو هم یک انتشارات است دقت می کنید این چاپ دوم و عرض کنم آن. یک چاپ  دیگری بود خدمتتان ارائه دادم.

اصل و اساس اینکه دختری بوده باشد درش به قول معروف اختلاف وجود دارد  و مصادر دیگر هم در این زمینه داریم این محور اول علمای شیعه این را  گفتند علمای سنی گفتند دوازده زیر محور دارد  این بحث محور دوم آمدیم دختری که با به قول معروف عمر ازدواج کرد ام کلثوم دختر ابوبکر بود ام کلثوم دختر ابوبکر منتها در خانه  امیرالمومنین (سلام الله علیه)  ام کلثوم دختر ابوبکر:

«أختا عائشة: اللتان أرادهما أبو بكر الصديق، رضى الله عنه، بقوله لعائشة: إنما هما أخواك وأختاك، قالت: هذان أخواى، فمن أختاى؟ فقال: ذو بطن بنت خارجة، فإنى أظنها جارية. ذكر هذه القصة فى باب الهبة من المهذب، وقد تقدم بيانهما فى أسماء الرجال فى النوع الرابع فى الأخوة، وهاتان الأختان هما أسماء بنت أبى بكر، وأم كلثوم، وهى التى كانت حملاً، وقد تقدم هناك إيضاح القصة، وأم كلثوم هذه تزوجها عمر بن الخطاب، رضى الله عنه.»

دو خواهر عائشه؛ همان دو نفرى كه مقصود ابوبكر صديق! از سخنانش به عائشه بودند، كه به او گفت «دو برادرت و دو خواهرت (از من ارث مى برند)؛ عائشه گفت: اين دو نفر برادران من هستند؛ اما دو خواهر من چه كسانى هستند (من كه يك خواهر بيشتر ندارم)؛ در پاسخ گفت: آن كسى كه در شكم دختر خارجه است؛ من گمان دارم كه او نيز دختر است؛ اين ماجرا را در باب هبه كتاب مهذب آورده است.و سخن در باره آن دو در اسماء الرجال در باب چهارم در خواهران گذشت؛ اين دو خواهر، اسماء دختر ابوبكر و امّ‌كلثوم دختر ابوبكر هستند؛ و او است كه در شكم مادرش بود؛ و در آنجا توضيح ماجرا گذشت؛ و همين امّ‌كلثوم است كه عمر با او ازدواج كرده است.

النووي، أبو زكريا محيي الدين يحيى بن شرف بن مري (متوفاي676 هـ)، تهذيب الأسماء واللغات، ج 2، ص630، رقم: 1224، تحقيق: مكتب البحوث والدراسات، ناشر: دار الفكر - بيروت، الطبعة: الأولى، 1996م.

   وأم كلثوم هذه تزوجها عمر بن الخطاب، که نووی این را نقل می کند محور سوم تناقض‌ها و تعارض‌های موجود در این قضیه را آوردیم آقایان  آمدند گفتند ام کلثوم با عمر ازدواج کرد بعدش گفتند که  بعد عمر رفت مثلاً با فلان آقا و فلان آقا ازدواج کرد بعد میرویم مثلاً عون و فلان و این حرف ها بعد میرویم بررسی می‌کنیم می‌بینیم آن شوهری که اینها  دارند بعد عمر برای ام کلثوم می‌تراشند پنج شش سال قبل از عمر از دنیا رفته است سن و سالش نمی‌خورد قبلش فوت کرده است  کشته شده است تمام شده است می گویید بعد  عمر با او ازدواج کرد با کسی که ۶ سال قبل عمر از دنیا رفته بود یک سری تناقضات است که در مورد سن ام کلثوم چه در مورد اینکه عمر ام کلثوم بعد از عمر با چه کسی ازدواج کرد چه در مورد مقدار مهریه چه در مورد اینکه ام کلثوم فرزند داشت یا نداشت موارد متعددی ببینید.

 چهارده زیر محور هم این دارد  بعد بحث اهانت‌هایی که در این قضیه ذکر شده است آمدیم اینجا گفتیم بعد آن بهانه ای که آمد گفت کل حسب و نسب که خودش هم سندش مشکل دارد  آن به این بهانه آمدند یک حرف زدن دیگر. که بله این عمر آمد گفت که همه این حسب ونسب ها از بین می رود  جز این حسب و نسب پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم )  و بعد ما اینجا آمدیم این را  مفصل راجع به آن ذکر کردیم که بالاخره هذا  خبر المکذوب این خبر کذب است بعد بحث مخالفت با سنت رسول  خدا (صلی الله و علیه و آله و سلم )  و موارد متعددی که در اینجا ما آمدیم ذکر کردیم ملاحظه بفرمایید ما برگردیم به اول این روایت  این مسئله کاملا در محورهای متعدد بحث شده است اینجا عمر با ام کلثوم هم کفو نبوده است ازدواج. اگر هم بوده باشد ازدواج تهدیدی و زوری بوده هیچ فضیلتی نیست با این ازدواج هیچی پاک نمی شود  قوم حضرت لوط (علیه السلام) هم:

(وَجَاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ وَمِنْ قَبْلُ كَانُوا يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ  قَالَ يَا قَوْمِ هَؤُلَاءِ بَنَاتِي هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَلَا تُخْزُونِ فِي ضَيْفِي  أَلَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشِيدٌ)

قوم او (بقصد مزاحمت میهمانان) بسرعت به سراغ او آمدند -و قبلاً کارهای بد انجام می‌دادند- گفت: «ای قوم من! اینها دختران منند؛ برای شما پاکیزه‌ترند! (با آنها ازدواج کنید؛ و از زشتکاری چشم بپوشید!) از خدا بترسید؛ و مرا در مورد میهمانانم رسوا نسازید! آیا در میان شما یک مرد فهمیده و آگاه وجود ندارد؟!»

هود (11):78

 کافر بودند هم معلوم بود عملشان عمل چیست؟ چکاره هستند درست است  رابطه شان خوب بود با حضرت لوط (علیه السلام) دروغ میخواست بگوید این دختران را به شما می دهم، به شما فرض کنید ازدواج هم بوده باشد این دلیل بر حسن رابطه نمی شود . و در تاریخ هم ثبت است که با زور و تهدید ام کلثومی باشد زور و تهدید است و بعد روایات  اهل سنت را در این زمینه بررسی کردیم تا آخر ماجرا.

بنابراین ببینید این مسئله ازدواج را  هم که ایشان  آمد و ادعا کرد یک مسئله در واقع است که ثابت نشده است و نمی شود  روی آن در واقع اینها  بیایند مانور بدهند بر فرض این هم که ثابت شده است آقای ترشابی بالاخره آدم خوب است جوانمرد باشد:

«مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عليه السلام) قَالَ لَمَّا خَطَبَ إِلَيْهِ قَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ إنها صَبِيَّةٌ قَالَ فَلَقِيَ الْعَبَّاسَ فَقَالَ لَهُ مَا لِي أَ بِي بَأْسٌ قَالَ وَمَا ذَاكَ قَالَ خَطَبْتُ إِلَى ابْنِ أَخِيكَ فَرَدَّنِي أَمَا وَاللَّهِ لَأُعَوِّرَنَّ زَمْزَمَ وَلَا أَدَعُ لَكُمْ مَكْرُمَةً إِلَّا هَدَمْتُهَا وَلَأُقِيمَنَّ عَلَيْهِ شَاهِدَيْنِ بِأَنَّهُ سَرَقَ وَلَأَقْطَعَنَّ يَمِينَهُ فَأَتَاهُ الْعَبَّاسُ فَأَخْبَرَهُ وَسَأَلَهُ أَنْ يَجْعَلَ الْأَمْرَ إِلَيْهِ فَجَعَلَهُ إِلَيْهِ.»

هشام بن سالم از امام صادق عليه السلام نقل مى‌كند كه آن حضرت فرمود: زمانى كه عمر بن الخطاب از امّ‌كلثوم خواستگارى كرد، اميرمؤمنان به او فرمود: امّ‌كلثوم خردسال است. امام صادق مى‌فرمايد: عمر با عباس ملاقات كرد و به او گفت: من چگونه ام، آيا مشكلى دارم؟ عباس گفت: تو را چه شده است؟ عمر گفت: از برادر زاده‌ات دخترش را خواستگارى كردم، دست رد بر سينه‌ام زد، قسم به خدا چشمه زمزم را پر خواهم كرد، هيچ كرامتى را براى شما نمى‌گذارم؛ مگر اين كه آن را از بين ببرم، دو شاهد بر مى‌انگيزم كه او سرقت كرده و دستش را قطع خواهم كرد. عباس به به نزد اميرمؤمنان عليه السلام آمد، او را از ماجرا با خبر ساخت و از او درخواست كرد كه تصميم در اين باره را بر عهده او نهد، حضرت امير نيز مسأله ازدواج را به عهده عباس گذاشت.

الكلینی الرازي، أبي جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاي328 هـ)، الأصول من الكافي، ج 5 ص 346، ناشر: اسلاميه‏، تهران‏، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.

 همه جوانب را بگوچرا نمیایی بگویی که در نقلی آمده است  وَلَأُقِيمَنَّ عَلَيْهِ شَاهِدَيْنِ بِأَنَّهُ سَرَقَ چرا نمی گویی که نمی‌دانم این آقا آمد گفت آقا من اگر علی (علیه السلام) این دختر را  به من ندهد دو شاهد آماده می‌کنم که علی (علیه السلام)  دزدی کرده است  وَلَأَقْطَعَنَّ يَمِينَهُ فَأَتَاهُ الْعَبَّاسُ فَأَخْبَرَهُ وَسَأَلَهُ أَنْ يَجْعَلَ الْأَمْرَ إِلَيْهِ فَجَعَلَهُ إِلَيْهِ.

دستش را قطع می‌کنم چرا  این را  نمی گویی   آدم باید جوانمرد باشد اگر  یک چیزی را میخواهی بگوییی مانور بده آن وقت شما میخواهی فرض کنید ازدواج بر فرض صورت گرفته باشد فرض می‌خواهی از این حسن رابطه در بیاوری. در واقع در همین صحیح بخاری و مسلم رابطه امیرالمومنین (سلام الله علیه)  را با این فرد ببینیم در همان ماجرایی که خدمت شما عرض کردم که در صحیح بخاری آمده است  حضرت (علیه السلام) دارد  که اصلاً دوست نداشت با این فرد رودرو شود دوست نداشت ببینید من اینجا یک عبارتی را  جستجو میزنم کتاب صحیح  بخاری می گوید:

«فأرسل إلى أبى بکر أن ائتنا ولا یأتنا أحد معک کراهیّة لمحضر عمر»

امیرالمومنین علیه السلام کسی را به دنبال ابوبکر فرستاد و پیغام داد تنها بیا و کسی را با خودت نیاور بخاطر اینکه از همنشینی با عمر کراهت داشت

صحيح البخاري، ج 3، ص 1126، كتاب أبواب الخمس، باب فَرْضِ الْخُمُسِ الحديث رقم 2926 ، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا

  امیرالمؤمنین (سلام الله علیها)  تا حضرت زهرا (سلام الله علیها)  زنده بودند بیعت نکردند  وَلَمْ يَكُنْ يُبَايِعُ تِلْكَ الأَشْهُرَ، بعدش فرستادم سراغ ابوبکر ولا یأتنا أحد معک کراهیّة لمحضر عمر کسی با تو نیاد چرا عبارت این عبارت مشخص است می‌خواهی از یک ازدواج تو رابطه خوب در بیاوری این صحیح بخاری است شما می‌خواهی از یک ازدواج رابطه خوب در بیاوری بفرمایید این صحیح مسلم بفرمایید این صحیح مسلم که خود در واقع خلیفه دوم نظر امیرالمومنین (سلام الله علیه)  را  درباره خودش می گوید  نظر امیرالمؤمنین (سلام الله علیها)  درباره من این بود  نمی‌خواهم قرائت کنم معلوم است ترجمه‌ش هم مشخص است وقتی شما میخواهی یک ادعایی کنی جناب آقای ترشابی شایسته و بایسته این است که در واقع بیایی تمامی این مستندات را بیاوری بعد حالا ببینیم خروجیش آیا حسن رابطه می شود  یا نمی شود  یک محقق گزینشی عمل نمی شود  اصلا فرض کنید ازدواج هم بوده باشد فرض کنید  با وجود اینها  چه طوری تحلیل می شود  چنین ازدواجی. معلوم است ازدواج با طیب خاطر نبوده است برادر خانم امام  حسن (علیه السلام)  برادر این چه حرفی است می‌زنید.

 چرا به شعور مخاطب توهین می‌کنی حرفم این است ببینید مخاطبینی که پای گیرنده می نشیند طبیعتاً آدم بیکار و علافی نیست جسارت نمی‌کنم محضر بینندگان عزیز نه انسان‌های فرهیخته انسان‌هایی که واقعاً دغدغه دینی دارند شیعه و اهل سنت فرقی نمیکند چون آن عزیز اهل سنتمون که در بلوچستان و نمیدانم کردستان و آذربایجان غربی و جاهای دیگر پای گیرنده نشسته است. چه عزیز شیعه مان که در نمی‌دانم تهران و کرج و جاهای دیگر پای گیرنده نشسته فرقی نمی‌کند آدمای بیکاری که نیستند انسان های که دغدغه دین دارند و بسیاری از انسان‌های فرهیخته با این گیرنده  شما نباید به شعور مردم توهین کنید اگر واقعا پژوهشگر هستی باید این را  ذکر کنید فرصت داریم؟

مجری:

 دوستان به من اشاره کنند فقط در مورد تماس‌ها اگر بله یک تماسی داریم اجازه می‌فرمایید در خدمت آقای بهادری هستیم از کرج سلام عرض میکنم خدمت شما اگر نکته و فرمایشی دارید بفرمایید.

بیننده

 سلام علیکم و رحمة الله بنده هم خدمت جنابعالی و استاد عزیزم جناب روستایی عرض تسلیت دارم شب شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)  جناب استاد روستایی خداوند  را شاکریم که دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) را از احمق‌ها و نادان‌ها آفریده  است من متاسفم این آقای سجودی یا بی‌سواد است یا اصلا اطلاعات کافی نسبت به تاریخ اسلام ندارد  یا اهل مطالعه نیست من اگر اجازه بدهید من چند کلام با ایشان  صحبت کنم اگر صدای مرا می شنوند منی که حالا به هر حال کارم این کار نیست ولی مطالعه دارم. آقای سجودی در صحیح بخاری جلد چهار صفحه هزار و پانصد و چهل و نه حدیث سی و نه نود و هشت ابوبکر دستور حمله به خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها)  را صادر کرد و در آخر عمر پشیمان شد صحیح مسلم جلد دو  صفحه سیصد و هشتاد حدیث هفده پنجاه و نه آمده است  از فاطمه زهرا  (سلام الله علیها)  بر ابوبکر غضب نبود و با وی قهر کرد از دنیا رفت اما در مورد هجوم. استاد روستایی تاریخ طبری ابن تیمیه در کتاب منهاج السنه جلد چهار به اهل بیت (علیهم السلام) کینه و عداوت داشت دارد  صفحه دویست و نود  این هجوم را    آورده است ثابت کرده است  اما گفته چی ابوبکر و عمر به زور وارد خانه علی (علیه السلام) شدند ببینند آیا چیز از بیت المال در خانه فاطمه (سلام الله علیها)  است یا نیست کسی که آیه تطهیر برای این دو بزرگوار نازل شده است خداوند  متعال  مسند ابی شیبه جلد هشت صفحه پانصد و هفتاد و دو انساب الاشراف بلاذری جلد یک صفحه پانصد و هشتاد و شش.

 کتاب بخاری جلد یک صفحه هشتاد و سه. کتاب شرح صحیح بخاری جلد دو صفحه صد و بیست و پنج کتاب مسند عبد الرزاق جلد دو صفحه پانصد و بیست و یک روایت شصت و پنج پنجاه و چهار عرض کنم خدمت شما کتاب‌های امام  جوینی در کتاب فرائد السبطین صفحه سی و پنج سی و چهار ابن حجر عسقلانی  عالم مورد اعتماد آقایان  جلد یک صفحه دویست و هشتاد و شش ذهبی عالم مشهور در کتاب میزان الحق. یادداشت کردم استاد عزیزم ابن ابی شیبه با تاریخ طبری در کتاب الامم و الملوک  ابن عبد ربه بزرگ علمای اهل تسنن در کتاب خودش به نام عقدالفرید تمام اینها  هجوم به خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها)  را  ثابت کردند آوردند همه اینها ببخشید مواد کشیده بودند آقای سجودی این اهانت بزرگان خودتون نیست؟!! واقعا متاسفم از شما و متاسفم کسانی می نشیند پای این شبکه و به خزعبلات این آقایان  گوش می دهند شرمنده مصدع اوقات شدم و السلام علیکم و رحمة الله.

مجری:

متشکر آقای بهادری تشکر می‌کنم بالاخره به جا بود دیگر مداخله.

استاد: دکتر روستایی

 برای هجوم خیلی سند وجود دارد  کما اینکه آقای بهادری عزیز هم اشاره کردند و ما اسناد بسیار زیادی درباره هجوم به خانه  حضرت زهرا (سلام الله علیها)  در مصادر و منابع اهل سنت داریم که فقط چند مورد آمدیم و نمایش دادیم وگرنه به قدری در این باره منابع ذکر کردند و گزارش کردند. که همان بحث متواتر می شود  که دیگر واقعاً آدم یقین داستانی وجود داشته و به قول معروف آمدند و حمله کردند به خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها)  خودشان اعتراف کردند و بعد هم ببینید یک نکته‌ای را  فقط لابلای عرایضم فراموش کردم که خدمت بینندگان عزیزمان بگویم  و آن این است که ببینید در مسئله تاریخی اگر کسی بخواهد از آن احکام شرعی استنباط کند سند معتبر میخواهد اگر  بخواهد یک مسئله اعتقادی استنباط کند سند معتبر می‌خواهد در غیر این صورت سند معتبر هم نمیخواهد. ارائه دادیم که خود علمای اهل سنت گفتند معتبر است غیر از آن هم ببینید فقط این روی  صفحه مرا فقط اتاق فرمان نمایش بدهند.

 ببینید همه کتاب‌های اهل سنت است درباره بحث هجوم به خانه  حضرت زهرا (سلام الله علیها)  تازه اینها  بخشی از این منابعی که این را گزارشش کردند خیلی بیشتر از اینها  داریم اما . بالاخره برنامه ما هم یک زمانی دارد  مجبوریم یه بخش گزارش کنیم اما همانطوری که آقای بهادری عزیز هم فرمودند این حرف این فردی که به عنوان کارشناس در یک شبکه‌ای قرار گرفته و میاید  همه را  خدایی نکرده است  ببخشید من تعبیر خلاصه رمی به مواد مخدر میکند بزرگان اهل سنت یعنی عزیزان اهل سنت ما بدانید ببینید اصلاً ما هیچ وقت نمیایم بگوییم    آقا شما بیاید عقیده خودتان کنار بگذارید عقیده ما را داشته باشید. هر کسی در هر عقیده‌ای دارد  چه شیعه است چه اهل سنت وظیفه‌اش تبلیغ در امور دینی است شما در واقع معتقدات خودتان را دارید ما معتقدات خودمان را داریم اما چه شما چه من وظیفه مان تحقیق و بررسی است.

 اما بدانید بروید به منبع اصلی مراجعه کنید امثال این آدم با این ادبیات سخیف صلاحیت ندارند که نماینده شما باشند و بنابراین اگر می‌خواهید اعتقاد درست را  بگویید این مستندات بروید بخوانید ببینید الحمدالله الان به برکت این نرم‌افزارها و این. به قول معروف اساتید مختلف دانشگاه اساتید مختلفی که در حوزه‌های علمیه هستند خیلی از این مصادر ترجمه شما تاریخ طبری بخواهید بخوانید در نرم‌افزار نورالسیره ترجمه اش است بخواهند کاری ندارد   خیلی از بینندگان ما دانشجو هستند یا طلبه‌های اهل سنت هستند به نرم افزار دسترسی دارند از طریق اینترنت نرم افزار سفارش بده بیاید باز کند نصب کند و عرض کنم خدمت شما برود همان مطلب برود بخواند   ترجمه تاریخ طبری وجود دارد  ترجمه وجود دارد  کتاب مسعودی و خیلی از کتاب‌های دیگر ترجمه‌هایش است شما می‌توانید برید مراجعه کنید مطالعه کنید خودتون بدست بیارید. تحقیق کنید بررسی کنید به عنوان یک مسلمان نمی گویم شیعه را  انتخاب کن نه من شیعه اگر  آمدم گفتم حدیث غدیر  بیا به عنوان یک مسلمان بررسی کن شاید من درست گفتم یا اگر  شما اهل سنت قبول نداری که او آقا هجوم برده است مستنداتی که ما گفتیم برا  بررسی کن اما نه اینکه بخواهد از آن آقا بشنوی شما وزن علمی آن آقا معلوم است ادبیاتش معلوم است که این وزن ندارد  فقط آمده است  یک چیزی بگوید  و یک مواجب خودش را بگیرد بیش از این نیست لذا به نظرم میاید  که شایسته است عزیزانمان این مستندات را بروید مطالعه کنید ما روی سایت. ولیعصر می گذاریم و خیلی ها را هم گذاشتیم و هرچی طلب کنید اگرهم نبود شما در لینک نظرات از محققین ما بخواهید ما برایتان ارسال می‌کنیم در خدمت شما هستیم.

مجری:

 چون که بر پایه اینها بالاخره یک اعتقادی بنا می شود  و اگر قرار است اعتقادی بنا شود باید بر پایه محکم و صحیح بنا شود تشکر می‌کنم از جناب استاد روستایی عزیز ان شاء الله موفق و موید باشید و ان شاء الله باز هم در برنامه‌های دیگر از محضرتان استفاده کنیم همچنین تشکر می‌کنم از شما بینندگان و عزیزان و عزاداران از همه شما عزیزان در این شب ها در این. ایام التماس دعای فرج و دعای خیر داریم و عرض توسل پایانی هر شب ما این باشد که زهرا  که عنایتش به دنیا برسد باشد که به فریاد دل ما برسد یا رب سببی ساز که در روز  جزا پرونده ما به دست زهرا  برسد یا رب الزهرا بحق الزهرا اشف صدر الزهرا بظهور الحجة السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.


ویژه برنامه ام الائمه - بررسی اسناد تاریخی شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها>

فاطمیه حضرت فاطمه زهرا س پاسخ به شبهات هجوم آتش زدن خانه عقیده شیعه ارث فدک خطبه فدکیه استاد روستایی