سایر قسمت ها
عید غدیر آیت الله حسینی قزوینی

قسمت هشتم ویژه برنامه عید الله با کارشناسی آیت الله سید محمد حسینی قزوینی

در مورد ولادت و دوره امامت امام موسي بن جعفر (ع) و شبهاتي كه در ان دوران بود
ولادت امام كاظم (ع) و ويژگي هاي جالب آن با استناد به منابع معتبر
چرا برخي اختلاف ها در ولادت ها و يا وفات ها هست ؟
فضائل امام كاظم (ع) از زبان علماي بزرگ اهل سنت
خلال و متوسل شدن به مرقد امام كاظم (ع) در مشكلات با استناد به منابع متعدد و معتبر اهل سنت
ابن حبان و متوسل شدن به مرقد امام رضا (ع) در مشكلات گوناگون با استناد به منابع معتبر اهل سنت
امام شافعي : قبر امام كاظم (ع) داروي مجرّب است با استناد به منابع متعدد و معتبر اهل سنت
تعاريف عجيب از فضائل امام كاظم (ع) از زبان ابن تيميه ، با استناد به منابع معتبر
داستان شگفت انگيز از ابن تيميه از فضائل امام كاظم (ع) با استناد به منابع معتبر


دیگر قسمت ها

 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

برنامه عیدا لله – 18 04 1402 (قسمت هشتم )

عنوان برنامه: ویژه برنامه عید غدیر

کلیدواژه: ولادت؛ امام کاظم (علیه السلام)؛ باب الجوائج؛ امامت؛ زمان ولادت؛ زیدیه؛ توسل اهل‌سنت؛ معجزات؛ کرامات؛ بشر حافی؛ اتفاقات خوب زندگی!

استاد: حضرت آیت الله حسینی قزوینی

مجری: سید مهدی حسینی

مجری:

آغاز می‌کنم به نام خالق یکتا، پروردگار بی همتا، به نام حضرت حق، عرض سلام، ادب و احترام خدمت همه شما بینندگان عزیز، محترم و ارزشمند شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف)

به ویژه برنامه عید الله خیلی خوش آمدید، به لطف خدا در این ایام غدیر در این برنامه بارها از امیر المؤمنین و از غدیر خم بگوییم و این واقعه بزرگ را به منابع و مکاتب مختلف توانستیم بیان بکنیم الحمد لله این توفیق را خدا به ما داد. شام ولادت امام کاظم (صلوات الله علیه) است خدمت همه شما تبریک و تهنیت عرض می کنم.

در خدمت کارشناس محترم حضرت آیت الله دکتر «حسینی قزوینی» هستیم، سلام علیکم و رحمة الله اسعد الله ایامکم باعث افتخار است که مجدد در خدمت شما هستیم!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته اسعد الله ایامکم

السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِه،‏ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ اللَّهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ- ِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ دَلِيلَ إِرَادَتِه‏، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَه‏، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الْمَرْأَى وَ الْمَسْمَع‏ فَمَا شَيْ‏ءٌ مِنَّا إِلَّا وَ أَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَ إِلَيْهِ السَّبِيل.

خدمت بینندگان عزیز و گرامی در هر کجای این کره خاکی بیننده این برنامه هستند و ما را مهمان کانون گرم و با صفای خانواده خودشان قرار دادند خالصانه ترین سلامم را تقدیم می کنم. دهه ولایت، عید غدیر و میلاد امام کاظم (سلام الله علیه) و روز مباهله خدمت همه شما عزیزان و گرامیان تبریک عرض می کنیم.

مطلع عرائض مان نامی از صدیقه طاهره (سلام الله علیه) هست باشد که گوشه چشمی به همه ما بکند و فرج فرزندش آقا حجة ابن الحسن (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) را امضاء کند.

عمری است رحین منت زهراییم * مشهور شده به عزت زهراییم

مردیم اگر به قبر ما بنویسید * ما پیر غلام حضرت زهراییم

ما زنده به لطف رحمت زهراییم * مأمور برای خدمت زهراییم

روزی که تمام خلق حیران هستند * ما منتظر شفاعت زهراییم

باشد که ان شاء الله عنایت فاطمی شامل همه ما در دنیا، عالم بزرخ و قیامت بشود و ان شاء الله در بهشت قرین خودشان قرار دهند.

مجری:

در برنامه عید الله، پیرامون عید غدیر صحبت را آغاز کردیم با حضور خود شما برنامه استارت خورد الحمد لله توانستیم با حضور کارشناسان مختلف این افتخار را داشتیم که از امیر المؤمنین و غدیر بگوییم. با اجازه شما امروز را اختصاص بدهیم به حضرت موسی ابن جعفر و از باب الحوائج (علیه السلام) عرضی داشته باشیم و ان شاء الله توفیق شفاعت حضرت شامل حال مان شود.

ابتدا شروع صحبت مان چند کلامی پیرامون حضرت موسی ابن جعفر و دوره امامت ایشان چند کلمه ای از زبان شما بشنویم بعد ان شاء الله سوالات دیگر را مطرح می کنم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم‏، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعين وَهُوَ خَيرُ نَاصِرٍ وَ مُعِينْ الْحَمْدُلِلَّه ‏وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِيَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِيَّةَ اللَّه‏ وَ الّلعنُ الدّائمُ‏ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ يَوم لِقَاءَ اللّه، وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ، حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ، نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ

ولادت آقا موسی ابن جعفر (سلام الله علیه) در سال 28 هجری در «ابواء» منزلی بین «مکه» و «مدینه» اتفاق افتاد. توضیح مختصری در رابطه با منزل «ابواء» اشاره می کنم. در منزل «ابواء» مادر حضرت رسول اکرم هم همان جا دفن است.

حضرت به هنگام برگشت از فتح «مکه» روی قبر مادر بزرگوارشان افتادند و گریه کردند صحابه هم به گریه حضرت، گریه کردند.

دوران امامتِ امام کاظم (سلام الله علیه) 35 سال بود، در 20 سالگی به امامت رسیدند یعنی سال 148 امام صادق (علیه السلام) به شهادت رسید، حضرت به امامت رسیدند و سال 183 در 55 سالگی به شهادت رسیدند.

 در رابطه با منزل «ابواء» اگر فرصت کنیم مقداری توضیح بیشتری می دهم.

ابتدا در رابطه با امام کاظم باید عذر تقصیر به پیشگاه مقصرشان و محضر فرزند بزرگوارشان امام کاظم و حضرت معصومه (سلام الله علیها) ببریم، که ما نسبت به امام کاظم (سلام الله علیه) نتوانستیم حق مطلب را ادا کنیم به قدری حرف و شبهات پیرامون امام کاظم (سلام الله علیه) است شاید کمتر از جد بزرگوارشان امیر المؤمنین نیست.

شبهاتی که پیرامون امام کاظم هست، در رابطه با امام رضا، امام جواد، امام هادی، امام عسکری، امام صادق (سلام الله علیهم) نیست.

یکی از اساسی ترین شبهاتی که مطرح کردند (اگر برسیم امشب توضیح بیشتری خواهیم داد) «زیدیه» بعد از امام سجاد، امام باقر به بعد را قبول ندارند. آن ها معتقد به امامتِ «زید ابن علی ابن الحسین» هستند و در برابر شیعیان که معتقد به امامت دوازده امام بودند شیعه و سنی حدود سیصد روایت معتبر در امامتِ ائمه دوازده گانه از حضرت امیر تا حضرت مهدی (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) داریم.

در دوران امام صادق، مخالفین ضربه شدیدی خوردند یعنی دانشگاه بزرگی که امام باقر (سلام الله علیه) تأسیس فرمودند حکومت ها به جان هم افتاده بودند. «بنی العباس» با «بنی امیه» مشغول جنگ و نزاع بودند کاری با ائمه نداشتند آن ها کار فرهنگی خودشان را کردند امام صادق (سلام الله علیه) چهار هزار شاگرد تربیت کرد.

این توفیق منحصراً مربوط به آقا امام صادق (سلام الله علیه) بوده است هیچ کدام از ائمه ما این انبوه شاگرد یعنی فرصتی نشد حکومت ها نگذاشتند تربیت بشود.

 لذا مخالفین و «زیدی»ها ضربه خوردند حتی حکومت ها ضربه خوردند. دولت «بنی العباس»، «ابو حنیفه» را عَلَمْ کردند که متوفای 152 سال بعد از امام صادق از دنیا رفت یعنی سال دوم امامت امام کاظم.

بعد «مالک، شافعی» و ... را عَلَمْ کردند هدف این بود در برابر امام صادق (سلام الله علیه) دکّان دیگری برای نشر اسلام باز کنند.

«زیدی»ها معتقد به امامتِ «زید» بودند هیچ دلیلی نداشتند عقیده بی پایه و اساس بود خیلی شبهه وارد کردند که آقا امام صادق نمی دانست امام بعد از خودش چه کسی است؟ آیا بعد از خودش «اسماعیل» یا «عبد الله افطح» امام است؟

حرف های بی خود خیلی زیاد زدند متأسفانه در عصر حاضر بعضی از علقه مضغه های ما این مطالب را دارند نشخوار می کنند واقعاً مایه تأسف است.

یکی از نکات ظریف در رابطه با امامتِ امام کاظم ولادت ایشان است. کتاب «محاسن برقی – متوفای 274» قبل «کلینی – متوفای 329» است ایشان هم دارد.

راوی «علی ابن ابی حمزه» از «ابو بصیر» از امام صادق می گوید ما همراه امام صادق (سلام الله علیه) به «حج» می رفتیم وقتی وارد منزل «ابواء» شدیم مشغول بودیم از طرف همسر مکرمه امام صادق، «حمیده» یک نفر آمد گفت هنگام ولادت فرزندم رسیده یعنی درد زایمان گرفت.

حضرت با فرستاده «حمیده» رفتند وقتی بر گشتند خبر دادند وقتی آقا امام کاظم (سلام الله علیه) به دنیا آمدند

«فَإِذَا وَقَعَ مِنْ بَطْنِ أُمِّهِ وَقَعَ وَاضِعاً يَدَيْهِ عَلَى الْأَرْضِ رَافِعاً رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ فَلَمَّا وَضَعَ يَدَهُ عَلَى الْأَرْض‏»

المحاسن؛ نویسنده: برقى، احمد بن محمد بن خالد، محقق / مصحح: محدث، جلال الدين‏، ناشر: دار الكتب الإسلامية، ج2، ص315

همان لحظه اول دست مبارک شان را روی زمین گذاشتند سرشان را به طرف آسمان بلند کردند شهادت به وحدانیت خدا و رسالت نبی مکرم، و به امام ائمه دادند همان لحظه یعنی لحظه ولادت امام کاظم (سلام الله علیه)، حضرت صادق (سلام الله علیه) فرمود امام شما بعد از من همین نوزادی است که الساعة به دنیا آمده است. در میان ائمه نداریم لحظه ولادت خبر از امامت او داده باشند.

همچنین در کتاب «کافی»، جلد 1، صفحه 240 همین تعابیر آمده است بعد حضرت فرمود:

«فَهُوَ وَ اللَّهِ صَاحِبُكُمْ مِنْ بَعْدِي‏»

این نوزادی که الان در منزل «ابواء» به دنیا آمد امام شما بعد از من خواهد شد.

الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الإسلامية ج‏1، ص240

مطالبی فرصت بشود عرض خواهم کرد. حضرت در گهواره بود خبر از امامتش دادند. سه سال، پنج سال، هفت و هشت سال بود یعنی در رابطه با امامتِ امام کاظم (سلام الله علیه) از لحظه ولادت امام کاظم تا آخرین لحظه شهادت امام صادق (سلام الله علیه) بحث امامتِ امام کاظم در زبان حضرت صادق (سلام الله علیه) مطرح بوده است.

این ها برای دفع شبهات یک سری خناس های که در جامعه مطرح می کردند. این در حقیقت خلاصه ای از بحثی است که می شود در رابطه با امامتِ حضرت کاظم مطرح کرد ان شاء الله اگر فرصت بشود مطالب دیگری بیان می کنیم.

مجری:

حاج آقا با اجازه تان همین‌جا این سوال را بپرسم؛ چون امروز وقتی به شخصی تبریک گفتم، به من گفت مگر ولادت امام کاظم هشت صفر نیست؟ گفتم چرا؟ گفت چون می گویند روی ضریح این چنین نوشته شده است، تاریخی که هم چنان مغایرت دارد و خیلی ها این طوری نقل می کنند خیلی ها به آن تاریخ استناد می کنند. از زبان شما بشنویم و یک جورهای مطمئن بشویم دقیقاً اعتقاد داریم به این که ولادت امروز بوده یا نه؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

«علامه مجلسی (رضوان الله تعالی علیه)» در «بحار»، جلد 48، صفحه 2 تمام اقوال را آورده است 25 رجب شهادت حضرت را آورد و امروز را هم به عنوان روز ولادت امام کاظم (سلام الله علیه) مطرح کرده است.

 البته این را در نظر داشته باشیم خیلی از آثار علمی شیعه در طول تاریخ از بین رفت خیلی از تألیفات صحابه که صاحب «وسائل»، جلد 30 در فائده پنجم می گوید 6600 کتاب در عصر معصومین تألیف شد. از این 6600 کتاب تا الان ده، دوازده کتاب دست ما نیست، از این تعداد کتاب ای کاش حداقل شصت کتاب دست ما بود.

مثلاً کتابخانه «شیخ مفید – متوفای 413» آتش زدند. کتابخانه «سید مرتضی – متوفای 436» شاگرد «شیخ مفید» را آتش زدند. کتابخانه «شیخ طوسی – متوفای 460» در «بغداد» سال 450 آتش زدند. خانه اش را آتش زدند منبری که تدریس می کرد آتش زدند.

بعدها چقدر کتابخانه های که بالای هفتاد، هشتاد هزار جلد کتاب جمع شده بود این ها را آتش زدند و نمی خواستند آثار اهل بیت به گوش مردم برسد و به نسل های بعدی منتقل شود.

این های که داریم واقعاً باید بگوییم از معجزات ائمه هست می بینیم مثلاً «کلینی» در قرن چهارم یا سوم 16199 روایت از معصومین نقل می کند خیلی عنایت است.

«شیخ طوسی» نزدیک به دوازده هزار روایت در «تهذیب» نقل می کند. «شیخ صدوق» پنج هزار و خرده ای روایت در «من لا یحضر» نقل می کند. نوبت به «شیخ حر عاملی» می رسد حدود سی و پنج هزار روایت در «وسائل» نقل می کند.

بعد از او مرحوم «محدث نوری» در «مستدرک» بیست و یک هزار روایت نقل می کند.

شما ملاحظه بفرمایید تمام «صحاح سته» اهل سنت «صحیح بخاری، صحیح مسلم، صحیح ترمذی، سنن نسائی، موطأ مالک، سنن ابن ماجه، سنن ابو داود و ابن داود» همه این ها را «ابن جزری» در جامع الأصولش جمع شد نُه هزار و چهل - پنجاه روایت شد به ده هزار روایت نرسیده است کل صحاح شش گانه اهل سنت در حالی که «کلینی» فقط شانزده هزار روایت آوررده است.

دوازده هزار روایت «شیخ طوسی»، پنج هزار روایت «شیخ صدوق» به آن اضافه کنید ببینید سر از کجا در می آورد؟

این ها هم عصرشان تقریباً نزدیک بود مثلاً «کلینی – متوفای 329»، «شیخ صدوق – متوفای 381» از آن طرف «نسائی – متوفای 303»، «ترمذی – متوفای 279»، «مسلم – متوفای 261»، «بخاری – متوفای 256» است در حقیقت در یک عصر متقارب با همدیگر بودند.

یعنی اواخر عمر آن ها مصادف با اوائل عمر «شیخ کلینی، صفار» و این ها بوده است. این همه روایات از اهل بیت به ما رسیده باید بگوییم همه این ها معجزه اهل بیت است.

ولذا می بینیم نسبت به ولادت و شهادت ائمه اختلاف های وجود دارد به خاطر این که مصادر ما به طور کلی از بین رفته است.

 یکی از علمای بزرگ (اسمش یادم نیست) می خواست کتابی بنویسد ثابت کند قبر حضرت زینب در «مصر» نیست در «شام» است. چند روز مشغول بود یک شب حضرت زینب را در خواب می بیند می گوید چه کار می کنی؟ گفت می خواهم کتابی بنویسم ثابت کنم که قبر شما در «شام» است، گفت مگر برای شما ضرر دارد در کجا به زیارت من بیایند؟ ایشان بلند شد تمام نوشته هایش را پاره کرد

ولذا اگر ولادت ها در دو، سه مورد هست شیعه ها به خاطر این، اظهار شادی و خوشحالی می کنند.

مجری:

چون آن تاریخ به هشت صفر می خورد ایام عزای حضرت ابا عبد الله هست به این دلیل عمدتاً گفتند قولش صحیح نیست.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

از آن طرف داریم در ماه صفر، ولادتی صورت نگرفته است

مجری:

اعتبار امروز یعنی بیست ذی الحجه معتبرتر است؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

بله معتبرتر است علماء و بزرگان امروز را یعنی بیست ذی الحجه را مورد توجه قرار دادند.

مجری:

خیلی ممنون از پاسخ تان خیلی استفاده کردیم، با اجازه تان یک استراحت کوتاه داشته باشیم و بعد در خدمت شما و بینندگان عزیز هستیم!

 (میان برنامه)

مجری:

چقدر لذت دارد دیدن نام امیر المؤمنین و شنیدن مدح و ثنای حضرت و چه افتخاری بالاتر از این که چند لحظه ای را می توانیم بنشینیم و خدا این نعمت را بدهد که از امیر المؤمنین بگوییم و بشنویم. البته ولادت با سعادت فرزندشان حضرت موسی ابن جعفر که شاعر گفت و عرض کرد

زیر دِین چهارده معصومم اما گردنم * زیر دین حضرت موسی ابن جعفر بیشتر است

حضرت استاد سوال دوم بنده این است با توجه به عصر و زمانی که شما فرمودید مخالفت ها زیاد بود و حکومت جا به جا می شد و مذاهب دیگر طبیعتاً تلاش می کردند یک جورهای خودشان را بالا بیاورند و حق شیعه را به نوعی ضایع بکنند.

 اما نکته جالب این که (بارها مواردی را شنیدیم) از امام کاظم می خواهم بپرسم آیا از کلام علمای اهل تسنن در فضائل امام کاظم (علیه السلام) داریم نکته ای گفته باشند و روایتی آورده باشند یا خیر؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

در رابطه با امام کاظم (سلام الله علیه) مطالب از اهل سنت زیاد داریم به یکی دو مورد اشاره می کنم «ابو علی خلّال – متوفای 242» یعنی معاصر امام هادی (سلام الله علیه) از علمای بزرگ اهل سنت می گویند «شیخ الحنابله» بود.

 «خطیب بغدادی» در «تاریخ بغداد»، جلد 1 در رابطه با امام کاظم می خواهد صحبت کند می گوید «ابو علی خلّال»، ‌«شیخ الحنابلة» بود، یعنی مرجع تقلید «حنابله» بود می گوید:

«ما همني أمر فقصدت قبر موسى بن جعفر فتوسلت به الا سهل الله تعالى لي ما أحب»

تا به حال اتفاق نیفتاد مشکلی برایم پیش بیاید متوسل قبر آقا موسی ابن جعفر بشوم و مشکلم حل نشده باشد.

تاريخ بغداد؛ اسم المؤلف: أحمد بن علي أبو بكر الخطيب البغدادي الوفاة: 463، دار النشر: دار الكتب العلمية – بيروت، ج1، ص120

مجری:

تازه متوسل به قبر و حرم حضرت شده است.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

بله دارد: «فقصدت قبر موسى بن جعفر»

مجری:

قابل توجه آن های که می گویند نمی شود.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

بله، همین تعبیر را «ابن جوزی – متوفای 597» تقریباً اعتبار ویژه ای در میان اهل سنت دارد در کتاب «المنتظم فی تاریخ الملوک و الأمم»، جلد 9، صفحه 89 ایشان هم همین تعبیر را از «ابو علی خلّال» نقل می کند.

«ما همّني أمر فقصدت قبر موسى بن جعفر فتوسّلت به إلا سهّل اللّه تعالى لي ما أحب.»

المنتظم في تاريخ الملوك والأمم؛ اسم المؤلف: عبد الرحمن بن علي بن محمد بن الجوزي أبو الفرج الوفاة: 597، دار النشر: دار صادر - بيروت - 1358، الطبعة: الأولى، ج9، ص89

این ها نشان می دهد «وهابیت» آب در هاوَن می کوبند. بزرگان و شخصیت های برجسته شان همه جیره خوار کنار سفره ائمه بودند.

 یا «ابن حبان - متوفای 965» از علمای بزرگ اهل سنت است شاید از «ابن جوزی» هم اعتبارش بیشتر است. «ابن حبان» در کتاب «الثقات»شان به شرح حال آقا امام رضا (سلام الله علیه) می رسد، هم همین تعبیر را دارد. ایشان می گوید هر مشکلی برایم پیش می آمد

«قد زرته مرارا كثيرة وما حلت بي شدة في وقت مقامى بطوس فزرت قبر على بن موسى الرضا صلوات الله على جده وعليه ودعوت الله إزالتها عنى إلا أستجيب لي وزالت عنى تلك الشدة وهذا شيء جربته مرارا فوجدته كذلك»

الثقات؛ اسم المؤلف: محمد بن حبان بن أحمد أبو حاتم التميمي البستي الوفاة: 354، دار النشر: دار الفكر - 1395 - 1975، الطبعة: الأولى، تحقيق: السيد شرف الدين أحمد، ج8، ص457

آن وقتی که در «طوس» بودم مشکلی برایم پیش می آمد رفتم، اتفاقی نیفتاد که من متوسل امام رضا در کنار قبرش بشوم مشکلم حل نشده باشد. در آخر می گوید «وهذا شيء جربته مرارا فوجدته كذلك» بارها تجربه کردم.

 در حقیقت نشان می دهد بر این که ائمه (علیهم السلام) مورد توجه این ها بوده است.

 از امام «شافعی» در «امالی ابن سمعون – متوفای 387» می گوید:

«كان الشافعي يقول قبر موسى الكاظم الترياق المجرب‏»

قبر امام کاظم داروی مجرب است!

 یعنی هر کس آن جا برود و متوسل شود «التریاق المجرب» یک اصطلاحی در میان عرب ها است وقتی توسلی، غذایی یا دارویی خوردن همان، نتیجه گرفتن همان باشد «تریاق المجرب» می گویند.

می گوید قبر آقا موسی ابن جعفر داروی مجرب است یعنی نیست کسی این را مصرف کند یعنی کنار قبر موسی ابن جعفر برود نتیجه نگیرد.

«دِمیری - متوفای 808» ایشان همین تعبیر را در کتاب «حیاة الحیوان»، جلد 1 نقل می کند می گوید:

«كان الشافعي يقول قبر موسى الكاظم الترياق المجرب‏»

بعد مسئله ای را از «ابن خلکان» نقل می کند می گوید «هارون الرشید» وقتی امام کاظم را در «بغداد» زندانی کرد، به شُرطه ای که زندان بان بود گفت خواب دیدم فردی با شمشیری آمد گفت اگر دست از موسی ابن جعفر بر نداری با این حربه، تو را تکه تکه می کنم. برو امام کاظم را از زندان آزاد کن!

 البته این اتفاق چندین بار افتاد در آخر آقا امام کاظم (سلام الله علیه) دعا فرمود خدایا از زندگی سیر شدم مرگ مرا برسان.

این ها مأموریتی دارند خدای عالم برای امام کاظم و امام دیگر یک مدتی معینی کرده است مدت شان تمام می شود خدای عالم این ها را به طرف ملأ اعلیٰ، مقام قرب و انس شان می برد.

نکته جالب در رابطه با آقا موسی ابن جعفر (سلام الله علیه) دیدم از «ابن تیمیه» هست «ابن تیمه» ای که در ناصبی بودنش هیچ شک و شبهه ای نیست.

در «منهاج السنة» یا «منهاج البدعة»، جلد 4 در سه چهار صفحه در رابطه با امام کاظم مطلب آورده برایم خیلی جالب بود تصویرش را امروز خودم گرفتم می گوید

«كان ابنه الموسى الكاظم يدعى بعبد الصالح»

فرزند امام صادق، حضرت کاظم که به عبد صالح مشهور است

«و كان أعبد أهل زمانه‏»

عابدترین اهل زمانش بود شب ها عبادت می کرد روزها را روزه می گرفت

«و سمي الکاظم»

کاظم یعنی کظم غیظ، حلیم بودن لقب کاظم دارد

«لانه کان اذ بلغه ان احد شیء فعليه بمال»

اگر کسی نسبت به او جسارت می کرد جسارت او را با فرستادن هدایا مقابله می کرد.

 اگر فرصت شود ان شاء الله عرض خواهم کرد. کسی از فرزندان خلیفه دوم جسارت خیلی وقیحی به آقا موسی ابن جعفر (سلام الله علیه) کرد خیلی از یاران امام کاظم آن جا بودند گفتند اجازه بدهید این را به درک واصل کنیم حضرت فرمود نه

این آقا رفت حضرت سوار بر اسب یا شتر شد، رفتند چون بُستان و زراعتی داشت حضرت در راه بود این آقا از دور می گفت محصولاتم را داری از بین می بری. حضرت گفت چقدر سرمایه در این مزرعه گذاشتی؟ گفت صد دینار گفت انتظار داری چقدر سود ببری؟ گفت علم غیبت ندارم گفتم انتظار داری نگفتم علم داری گفت حدود دویست دینار حضرت سیصد دینار به او داد.

وقتی این محبت را از امام کاظم دید این که آن جا رفت هر چه از دهانش در آمد فحاشی و جسارت کرد امام کاظم نه تنها چیزی نگفت جلوی یارانش را هم گرفت. این جا که آمد سیصد دینار هم داد.

بعد ایشان وقتی به «مدینه» خدمت امام کاظم رسید یک احترام و تعظیمی در برابر امام کاظم کرد، از نواده های خلیفه دوم است اعتباری داری یارانش شروع کردند به او حمله کردند فلان فلان شده تا دیروز به امام کاظم جسارت می کردی امروز داری تعظیم می کنی.

گفت به هیچ کس مربوط نیست چیزی از این آقا دیدم که

(اللَّهُ أَعْلَمُ حَيثُ يجْعَلُ رِسَالَتَهُ)

خداوند آگاه تر است که رسالت خويش را کجا قرار دهد!

سوره انعام (6): آیه 124

کاری با من کرد من را تا آخر عمر مدیون اخلاقش کرد! لذا «ابن تیمیه» ناصبی می گوید امام کاظم، کاظم لقب گرفت چون هر کس به او جسارت می کرد جسارتش را با هدایای مالی جبران می کرد. بعد می گوید:

«نقل فضله الموافق والمخالف»

دوست و دشمن فضائل امام کاظم را نقل کردند.

 بعد از «ابن جوزی» یک قضایایی را نقل می کند می گوید «شقیق بلخی» از «صوفی»های عصر امام صادق است و از عرفای عصر امام کاظم (سلام الله علیه) است خیلی بیا و برویی داشت این ها غیر از خودشان هیچ کس را قبول نداشتند. داستانش طولانی است خیلی خلاصه اش را بگویم

می گوید به «مکه» می رفتیم دیدم آقای هست نه شتری و ... دارد نعلینی به پایش هست گفتم این بنده خدا امکاناتی ندارد می خواهد هر روز کنار سفره یکی بنشیند. گفت می روم او را مقداری نصیحت کنم آدم نباید کَلِ بر دیگران باشد برای «حج» رفتن آدم باید امکاناتی داشته باشد اگر امکاناتی نداری چرا به «حج» آمدی؟

همین که به سمتش رفتم حضرت وقتی من را دید فرمود:

«يَا شَقِيقُ اجْتَنِبُوا كَثِيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْم‏»

بعضی از بد گمانی ها را کنار بگذار این بد گمانی ها گناه است!

 می گوید تعجب کردم این جوان از نیتِ من خبر داد. گفت دیگر نفهمیدیم چطور شد رفتیم و ایشان را گم کردیم تا در یکی از منازل ایشان را دیدم گفتم بروم از ایشان عذرخواهی کنم نسبت به ایشان بد گمانی کردم همین که رفتم دیدم مشغول نماز است نمازش را مختصر کرد فرمود «یَا شَقِیق» و اين آیه را خواند:

(وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى)

و من هر که را توبه کند، و ايمان آورد، و عمل صالح انجام دهد، سپس هدايت شود، می ‌آمرزم!

سوره طه (20): آیه 82

خدا می گوید ما غفار هستیم برای کسی که توبه کند گفتم «هذا مِن الأبدال» این از ابدال است همه این ها را «ابن تیمیه» نقل می کند خیلی جالب است.

می گفت در یکی از منازل دیدم این جوان دلوی را به چاه انداخت آب بکشد یک دفعه طناب از دستش رها شد و به چاه افتاد. دیدم این جوان دستش را به طرف خدا بلند کرد گفت:

     أَنْتَ رَبِّي إِذَا ظَمِأْتُ إِلَى الْمَاء

خدایا تو پروردگار من هستی تو من را سیراب می کنی وقتی تشنه شوم

وَ قُوتِي إِذَا أَرَدْتُ الطَّعَامَا

به تعبیر حضرت عیسی (سلام الله علیه):

)وَالَّذِي هُوَ يطْعِمُنِي وَيسْقِينِ)

و کسي که مرا غذا مي‌دهد و سيراب مي‌نمايد.

سوره شعرا (26): آیه 79

این را گفت دیدم قسم به خدا «شقیق بلخی» دارد می گوید آب چاه بالا آمد سطل و طنابش هم روی آب است، حضرت سطل را برداشت از آب پر کرد گذاشت وضو گرفت و سر و صورتش را شست بعد دیدم شن ها را جمع کرد داخل آب ریخت و آب را خورد.

خدمت ایشان رفتم گفتم:

«أَطْعِمْنِي رَحِمَكَ اللَّهُ، مِنْ فَضْلِ مَا أَنْعَمَ اللَّهُ بِهِ عَلَيْكَ»

این روزی که خدا به تو داد این آب با این معجزه بالا آمد به من هم بده گفت مقداری از این آب خوردم دیدم شربتی به قدری شیرین، لذیذ و معطر است در عمرم همچنین شربتی نخورده بودم. مدت ها نمی توانستم غذا و آب بخورم. باز هم دارم می گویم عجیب است این را «ابن تیمیه»‌ دارد نقل می کند.

 بعد می گوید به «مکه» رفتیم دیدم این جوان در اطراف «مکه» غلام و خدمی دارد مردم خدمت ایشان می آیند و احترام و تعظیم می کنند مسائل سوال می کنند هر مسئله ای در عقائد، اخلاق و ... سوال می کنند جواب می دهد.

گفتم این شخص چه کسی است؟ گفتند ایشان آقا موسی ابن جعفر است تازه دو زاریش افتاد، گفتم چیزهایی که از ایشان دیدم خیلی بعید نبود.

بعد ایشان می گوید:

«وعلى يده عليه السلام تاب بشر الحافي»

باز هم «ابن تیمیه» دارد «بِشر حافی» از بزرگان اهل سنت است داستانش را «ابن تیمیه» نقل می کند می گوید آقا موسی ابن جعفر از کوچه های «بغداد» می گذشت دید از خانه ای صدای ترانه، موسیقی و رقص می آید. دم در ایستاده بود خادمه ای بیرون آمد حضرت فرمود:

«يا جارية ! صاحب هذه الدار حر أم عبد؟»

صاحب این خانه آزاد یا بنده است؟ کنیز گفت صاحبخانه آزاد است و خدم و حشمی دارد از شخصیت های برجسته «بغداد» است عبد نیست حُر است حضرت فرمود:

«صدقت، لو كان عبدا خاف من مولاه»

اگر عبد بود از مولایش خدا می ترسید این همه ساز و آواز نبود.

 کنیز مقداری دیر کرد «بِشر حافی» گفت چرا دیر کردی؟ گفت آقایی این طوری گفت نقل کلام امام کاظم در وجود «بشر حافی» طوفان ایجاد کرد و منقلب شد بیرون آمد با پای برهنه دنبال امام کاظم (سلام الله علیه) دوید تا به حضرت رسید «حافی» یعنی پای برهنه؛

عرض کرد آقا جان راست گفتی اگر من بنده بودم این همه گناه نمی کردم، از خدا بخواه از سر تقصیراتم بگذرد. آقا امام کاظم نظر ولایی کرد «بشر حافی» تمام بساط گناه و ... را کنار گذاشت مشغول عبادت و ... شد جزء اوتاد زمانش شد.

بینندگان عزیز داشته باشند بعضی وقت ها اتفاقاتی در زندگی آدم می افتد. یک دفعه به یک حیوانی خوبی می کنی می بینی این حیوان سرش را بالا می کند دعا می کندU مثل قضیه «علامه مجلسی» برای خانم جگر گرفته بود به سگ گرسنه در راه داد.

 یک دفعه انسان از دست زن و بچه عصبانی می شود ولی عصبانیتش را برای رضای خدا فرو می برد. بچه شیطانی می کند تصمیم می گیرد بچه را بزند ولی برای رضای خدا خودش را کنترل می کند. یا همسایه ای مشکل دارد مشکلش را بر طرف می کند.

امروز كليپی دیدم خیلی برایم جالب بود، دیدم آقایی سوار بر موتور پسری تقریباً سه چهار ساله پشتش نشسته است، دید پسر بچه ای هم سن او ضایعات جمع می کند داخل گونی می گذارد.

این پسر از پشت موتور پایین آمد اولاً این بچه را بوسید دید لباس هایش خیلی کهنه است لباس خیلی شیکی داشت در آورد تنش کرد شلوار خیلی شیکی داشت در آورد پای این بچه کرد کفش هایش را هم در آورد پای این بچه کرد دوباره بوسید بلند شد به طرف پدرش رفت.

جالب بود مکتب علی حتی کودکانش هم این طوری هستند علی وار برخورد می کنند، خیلی لذت بردم بعضی ها چیزهایی در فضای مجازی پخش می کنند انسان وقتی این ها را می بیند به قول آقای «اسماعیلی» جگر آدم حال می آید.

 این که «بِشر حافی» توفیق پیدا کرد توبه کند آن هم به دست آقا موسی ابن جعفر و با نظر ولایی آقا موسی ابن جعفر، علتش این بود که روزی از کوچه می گذشت دید تکه از قرآن روی زمین افتاده است.

برداشت گرد و خاکش را پاک کرد بوسید جایی در دیوار کند آن جا گذاشت تا زیر دست و پا نماند. همان احترامش به آن تکه قرآن که در کوچه افتاده بود، باعث شد توبه کرد آن هم به دست آقا موسی ابن جعفر (سلام الله علیه).

در هر صورت...

 این قضایا را «ابن تیمیه» نقل می کند بعد یک سری بحث های مطرح می کند که مورد بحث ما نیست.

مجری:

ان شاء الله فرصت های بعدی بتوانیم بگوییم چون وجود نازنین موسی ابن جعفر این قدر شیرین است همیشه این درد سر و دغدغه را داریم که وقت کم است سوال زیاد داشتم ولی فرصت اجازه نمی دهم، الحمد لله خدا این توفیق را به من و شما می دهد از اهل بیت می گوییم و می شنویم خیلی ها شاید دوست دارند ولی به هر دلیلی نصیب شان نمی شود. لطفاً یک دعا بفرمایید

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

خدایا تو را قسمت می دهیم به آقا موسی ابن جعفر (سلام الله علیه) ما را عاقبت بخیر بفرما.

 البته عزیزان دقت کنند یکی از علمای بزرگ از مراجع می گوید در «مدینه» بودم همسرم خیلی سخت بیمار شد تقریباً مشرف به مرگ بود. کنار قبر رسول الله رفتم خیلی گریه و زاری کردم همان جا خوابم برد آقا رسول اکرم را خواب دیدم حضرت فرمود اگر می خواهی همسرت خوب شود به «بغداد» کنار قبر فرزندم موسی ابن جعفر برو.

عرض کردم یا رسول الله آن ها فرزند شما هستند هر چه دارند از شما دارند گفت ما کارها را تقسیم بندی کردیم کسی بیمار و ... دارد آقا موسی ابن جعفر، کسی به سفر می رود می خواهد سفرش بی خطر باشد امام رضا، مشکل مالی و خانوادگی دارد آقا امام جواد، مسائل معنوی می خواهد امام حسن و امام حسین در دست دشمن گرفتار است امیر المؤمنین!

اگر فشار زندگی تا به حلقوم رسید آن جا یا ابا صالح المهدی می گویی.

در هر صورت...

آقا موسی ابن جعفر وزیر امور بهداشت، بهداری و شفای خدای عالم هست. خدایا به حق آقا موسی ابن جعفر قسمت می دهیم اولاً‌ فرج مولای ما ولی عصر نزدیک بگردان و ما را از یاران خاصش قرار بده بر تمام بیماران مخصوصاً مجروحین و معلولین شفای عاجل کرم بفرما

خیر دنیا و آخرت به ما ارزانی بدار، شر دنیا و آخرت از ما دور بگردان، حوائج ما را برآورده بفرما، دعاهای ما را به اجابت برسان برحمتک یا ارحم الراحمین!

مجری:

خیلی ممنونم لطف کردید، قرار هر شب مان به آخر رسیده است الحمدلله این توفیق را به لطف حضرت امیر المؤمنین داشتم که هشت شب در ویژه برنامه عید الله از امیر المؤمنین بگوییم و از امیر المؤمنین بشنویم.

مدح حضرت را بارها تکرار کردیم به زبان اشعار، به زبان گفتار و غیره از غدیر گفتیم بدون تعارف بگوییم خدا را شکر گذار هستم که این توفیق نصیب بنده شد و قدر دان نگاه شما هستم که افتخار دادید برنامه را از شبکه جهانی حضرت ولی عصر تماشا کردید.

قرار هرشب مان را به آخر برسانیم و باهمدیگر بخوانیم و عرض کنیم

 باید علی برای ظهورت دعا کند* حرف پدر برای پسر می‌کند اثر

یا عالی بحق علی، عجل لولیک الفرج به امید دیدار یا علی مدد!


  
  • رضایی

    28 تير 1402 - ساعت 02:52

    درود خداوند بر حضرت آیت الله حسینی قزوینی روحی له الفدا سلام الله علیه

    0 1

عید غدیر>

ولادت امام کاظم ع باب الحوائج امامت زمان ولادت زیدیه توسل اهل سنت معجزات کرامات بشر حافی اتفاقات خوب زندگی