-
ماه نیلی - ویژه برنامه بزرگداشت شخصیت حضرت زهرا سلام الله علیها 25 آذر 1402
55:28 دقیقه -
ماه نیلی - ویژه برنامه بزرگداشت شخصیت حضرت زهرا سلام الله علیها 24 آذر 1402
58:05 دقیقه -
ویژه برنامه ماه نیلی - بزرگداشت شخصیت حضرت زهرا سلام الله علیها 7 دی 1401
53:18 دقیقه -
ویژه برنامه ماه نیلی - بزرگداشت شخصیت حضرت زهرا سلام الله علیها 6 دی 1401
58:52 دقیقه -
ویژه برنامه ماه نیلی - بزرگداشت شخصیت حضرت زهرا سلام الله علیها 5 دی 1401
55:36 دقیقه -
ویژه برنامه ماه نیلی - بزرگداشت شخصیت حضرت زهرا سلام الله علیها 4 دی 1401
53:14 دقیقه -
ویژه برنامه ماه نیلی - بزرگداشت شخصیت حضرت زهرا سلام الله علیها 3 دی 1401
54:51 دقیقه -
ویژه برنامه ماه نیلی - بزرگداشت شخصیت حضرت زهرا سلام الله علیها 2 دی 1401
55:39 دقیقه -
ویژه برنامه ماه نیلی - بزرگداشت شخصیت حضرت زهرا سلام الله علیها 1 دی 1401
53:25 دقیقه
ماه نیلی - ویژه برنامه بزرگداشت شخصیت حضرت زهرا سلام الله علیها
قسمت سوم ویژه برنامه ماه نیلی با کارشناسی دکتر جوادی
دیگر قسمت ها
عنوان برنامه: ماه نیلی (ویژه برنامه بزرگداشت شخصیت حضرت زهرا سلام الله علیها)
تاريخ: 26/ 09/ 1402
استاد: حجت الاسلام والمسلمین دکتر جوادی
مجری: آقای سید محمد صفایی
مجری:
اشکی بود مرا که به دنیا نمی دهم * این است گوهری که به دریا نمی دهم
گر لحظه ای وصال حبیبم شود نصیب * آن لحظه را به عمر گوارا نمی دهم
عمری بود که گوشه نشین محبتم * این گوشه را به وسعت دنیا نمی دهم
در سینه ام جمال علی نقش بسته است * این سینه را به سینه سَینا نمی دهم
تا زنده ام ز درگه او پا نمی کشم * دامان او ز دست تمنا نمی دهم
سرمایه محبت زهراست دین من * من دین خویش را به دو دنیا نمی دهم
گر مهر و ماه راه به دو دستم نهاد قضا * یک ذره از محبت زهرا نمی دهم
امروز بزم ماتم زهرا بهشت ماست * این نقد را به نسیه فردا نمی دهم
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَة آجَرکَ الله یا بَقیّةَ الله في مصیبت امک الزهراء (سلام الله علیها)
عرض سلام، تعزیت و تسلیت ما به محضر امام و مولای مان حضرت مهدی موعود (ارواحنا فداه) و همچنین خدمت شما بینندگان عزیز و ارجمند سینه سوختگان و داغداران عزای صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در این شام شهادت آن بانوی جلیله و مطهره.
با آخرین قسمت از ویژه برنامه ماه نیلی از شهر مقدس قم جوار کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) و از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) در خدمت شما هستیم. ان شاء الله امشب هم استفاده خواهیم کرد از محضر کارشناس ارجمند و استاد گرامی جناب حجة الاسلام و المسلمین آقای دکتر جوادی استفاده خواهیم کرد. ساعتی را در خدمت ایشان خواهیم بود با بیان فضایل صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) سلام عرض می کنم
استاد جوادی:
علیکم السلام، بسم الله الرحمن الرحیم وبه نستعین إنه خیر ناصر و معین وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین ولعنة الله علی اعدائهم من الأن الی قیام یوم الدین.
عرض سلام و ادب محضر شما و همه بینندگان محترم شبکه جهانی ولی عصر عرض تسلیت به مناسبت شهادت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) به محضرت حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) و همه شیعیان و محبین آن بانوی بزرگوار در خدمت شما هستم.
مجری:
ان شاء الله امشب هم همچون شب گذشته که در خدمت جناب استاد جوادی بودیم بحث مفید و درخوری را خواهیم داشت و عرض توسلی به محضر صدیقه طاهره (سلام الله علیها) داشته باشیم. جناب آقای استاد جوادی شب گذشته یک بحث تاریخی اعتقادی تقریباً مطرح شد. یک بحثی مطرح شد که باور آن می تواند اعتقادات ما را شکل بدهد امشب یک مقدار از جنبه ایجابی صدیقه طاهره (سلام الله علیها) بحث کنیم به خود حضرت بپردازیم. ما که حداقل به صورت مؤمنان و شیعیان به حجت الهی و وجود حجت الهی قائل هستیم و قائل هستیم در هر زمانی یک حجت الهی باید وجود داشته باشد و باید به آن امام زمان ایمان آورد.
می خواهیم ببینیم جایگاه صدیقه طاهره (سلام الله علیها) چه بود؟ آیا در کنار آقا رسول الله و حضرت امیر المؤمنین (سلام الله علیها) ایشان هم جزو آن حجج الهی محسوب می شوند؟ چه جایگاهی داشتند چون که همیشه در همان ردیف بودند نام پیامبر اعظم، نام امیر المؤمنین و حسنین وقتی می آید صدیقه طاهره و بلکه اصلاً محور اصحاب کساء حضرت زهرا هستند چطور می توانیم ایشان را حساب کنیم آیا حجت الهی هستند؟ جدای از دیگر حجت ها هستند این را برای ما بیان بفرمایید
استاد جوادی:
بسم الله الرحمن الرحیم بحث خیلی وسیع و دامنه داری است انظار بسیار مختلفی هم در این موضوع وجود دارد. معمولاً بحث هایم را مقدمه چینی می کنم تا بحث جایگاه خودش را به خوبی پیدا کند برای این موضوع هم دو تا مقدمه مهم برای این بحث بگویم اولین بحث این که سیره خداوند در قرآن کریم بر این است که بنا ندارد هر چه آدم خوب است معرفی کند سر و صدای شان را در بیاورد و مشهورشان کند اصلاً سیره خدا بر این نیست. یعنی این طور نیست که هر چه آدم خوب، هر چه آدم معنوی و هر چه آدم عارف و واقعی است خدا این ها را چهره و معروف و مشهور کند صدایش را در بیاورد.
مجری:
به اصطلاح امروزی سلبریتی بشوند.
استاد جوادی:
بله، چرا؟ به خاطر این که اولیاء خدا به شدت دوست دارند مخفی باشند چون شهرت برای شان زحمت می آورد. وقتی طرف یکی از اولیاء خدا است هر روز مردم بخواهند بیایند مراجعه کنند هر که کار و سوالی دارد درخواست های زیادی می شود خیلی از درخواست ها بی جا است یک آشفته بازاری است. برای همین خدا بنا ندارد هر چه آدم خوب است صدای شان را در بیاورد. اولیاء خودش را در مگر در یک صورت. من حرف آخر بحثم را اول می زنم بقیه اش را توضیح می دهم مگر در صورتی که خداوند آن انسان معنوی و آن انسان را بخواهد حجت قرار بدهد و بخواهد بار هدایت مردم، جامعه و امت را به دوشش بگذارد.
مجری:
نه فقط الگو، فراتر از الگو و حجت باشد.
استاد جوادی:
بله، اگر بنا شد یک کسی حجت خدا بشود به این معنا که بار هدایت امت را بخواهد به دوش بکشد البته خدا باید او را معروف و مشهور کند از او حمایت، هدایت و پشتیبانی کند اوصافش را بگوید مقاماتش را به مردم معرفی کند تا مردم بدانند چطوری باید با این آقا از کجا و در چه زمینه های از او استفاده کنند؟
یک مقدار این را توضیح بدهم از پدر و مادر حضرت نوح پیغمبر چیزی می دانید و چه حالاتی داشتند؟
مجری:
نه، نشنیدم
استاد جوادی:
قطعاً انسان های با معنویتی بودند چون نمی شود کسی پدرِ یک پیغمبر اولو العزم باشد و مادر یک پیغمبر اولو العزم باشد ولی آدم با صفا و معنوی نباشد اصلاً امکان ندارد. ولی می بینید خدا از پدر و مادر حضرت نوح چیزی نگفت از پدر و مادر حضرت ابراهیم کسی چیزی می داند؟
مجری:
چیزی نمی دانیم از حضرت آزر عموی ایشان می دانیم
استاد جوادی:
از پدرش خبری نیست. از پدر و مادر پیغمبر خودمان که اشرف انبیاء است چقدر می دانیم؟
مجری:
خیلی کم
استاد جوادی:
اصلاً قرآن نامی از آن ها آورده است؟ نیاورده است. حضرت موسی همین طور، چرا خدا بنا ندارد هر چه آدم خوب است مشهور و معروف کند؟ یعنی لازم است که گاهی آدم با سیره، مذاق و فرهنگ خدا و قرآن آشنا بشود تا یک چیزهایی به او برسد. مثلاً در قصه و داستان های قرآن خدا هیچ داستانی را تماماً نقل نکرده است همه داستان ها نصفه نیمه است چرا؟ چون قرآن کتاب قصه، داستان و رمان نیست اگر خدا یک قصه ای را نقل می کند قصه و داستان های قرآنی یک معبر و پلی برای بیان یک حقیقتی است. خدا به آن حقیقت برسد داستان را رها می کند چون قرآن کتاب داستان، رمان و سر گرمی نیست. خدا، خدای حکیم است آدم حکیم کلمه به کلمه، حرف به حرفش را با حکمت و دلیل می زند یعنی پشتوانه باید داشته باشد.
مثلاً قصه حضرت موسی را نگاه کنید پیش شعیب رفت ازدواج کرد بعد هم دامداری و تشکیلاتی بعد با تمام دارایی و زن و بچه اش به مصر می رفت از دور آتشی دید
(إِنِّي آنَسْتُ نَارًا)
من آتشی ديدم!
سوره طه (20): آیه 10
من به یک آتشی انس پیدا کردم بروم از این آتش خبری بگیرم اگر بشود یک شعله ای بیاورم استفاده کنیم. خدا بقیه داستان را رها می کند زن و بچه اش چه شدند بعد آخر سر از کجا در آورد، موسی بر گشت یا بر نگشت؟ قصه رها می شود. یا داستان حضرت موسی با خضر همراه شد حضرت خضر کشتی را سوراخ کرد خدا بعدش نمی گوید این کشتی بعد چه شد؟ آیا آن حاکم غاصب کشتی را گرفت یا نگرفت؟ بقیه کشتی ها چه شد؟ سر انجام این ها به کجا کشیده شد؟ حضرت خضر غلام را کشت دنباله اش را نمی گوید پدر و مادرش آمدند نیامدند؟ اعتراض کردند چه جواب داد؟ چه کسی دادگاه تشکیل داد؟ همه قصه های قرآن نصفه نیمه است یعنی بر منوال و معیار رمان نویس های ما اصلاً قرآن کتاب قصه نیست به خاطر این که یک رمان زمانی خوب است که همه جزئیات را کامل تا آخرش بروی ولی قرآن این طوری نیست.
چرا؟ عرض کردم همه چیز قرآن حکمت دارد به خاطر این که داستان هایش یک معبری برای بیان یک واقعیتی است. خدا حرف اضافه نمی زند حرفی که در آن هدایت نباشد نمی زند حرفی که بنده ها را به یک سمت و سویی نبرد نمی زند چون که حرف لغو است نمی خواهد سر تو را گرم کند. سر تعداد اصحاب کهف اختلاف کردند چند نفر هستند؟ بعضی گفتند سه نفر هستند چهارمی سگ شان است بعضی گفتند پنج نفر هستند ششمی سگ شان است. خدا فقط شرح داد آخرش هم نگفت این ها چند نفر هستند چرا؟ چون فایده ای ندارد یا پنج نفر، یا هزار نفر یا صد هزار نفر تعدادش در هدایت شما تأثیر ندارد برو کار و سیره اصحاب کهف را دریاب.
خدایی که از دادن آمار و ارقام بیهوده که هیچ خاصیتی ندارد به شدت جلوگیری می کند چند جای قرآن می گوید حضرت موسی عصا را به تخته سنگی زد چند چشمه از آن جاری شد؟
مجری:
دوازده تا
استاد جوادی:
نه یک بار نه دو بار بلکه چند بار می گوید. خدایی که از دادن آمار و ارقام بی خودی به شدت جلوگیری می کند اگر جنبه هدایتی در آن نباشد گرچه خدا دوازده چشمه را تکرار می کند
(فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَينًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ)
ناگاه دوازده چشمه آب از آن جوشيد؛ آن گونه که هر يک (از طوايف دوازده گانه بنی اسرائيل)، چشمه مخصوص خود را می شناختند!
سوره بقره (2): آیه 60
به نظر شما چرا خدا دوازده را چند بار تکرار کرد؟ چرا خدا نمی گوید اصحاب کهف چند نفر هستند؟ ولی این جا چند بار دوازده تا چشمه می گوید، اگر حرف، حرف خدای حکیم است آدم ترمز دستی را می کشد، آدم ها دقت می کنند از این دوازده چه در می آید؟ خدای که از معرفی آدم های خوب جلوگیری می کند از پدر و مادر نه حضرت نوح، نه حضرت ابراهیم، نه موسی و نه پیغمبر چیزی نمی گوید یک مرتبه به قصه مادر حضرت عیسی می رسد بیست و شش بار اسم مادر حضرت عیسی را در قرآن می آورد.
مجری:
یک سوره به اسم ایشان می فرستد
استاد جوادی:
بیست و شش بار، حتی وقتی که خدا به حضرت مریم دارد خطاب می کند ما پسری به تو می دهیم اسمش عیسی ابن مریم است به خود مریم دارد می گوید اسمش عیسی ابن مریم است. ببینید اگر آدم، آدم زیرک و با سوادی باشد ترمز دستی را می کشد می گوید یک چیزی این جا است یک خبری این جا است خدا دارد حرف می زند نه یک آدمی که نمی داند سر و ته حرفش از کجا سر در بیاورد؟ خدا دارد مدام دوازده تا چشمه می گوید می گوید خدا اسم حضرت مریم را بیست و شش بار در قرآن آورده است.
مجری:
(اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ) توصیفش می کند
استاد جوادی:
غیر از توصیفاتش
مجری:
در حالی که نام حضرت موسی را نمی آورد با این که نقش داشت
استاد جوادی:
می خواهم بگویم آدمی که زیرک و با سواد باشد وقتی می بیند یک حکیمی مثل خدا یا یک کسی مثل پیغمبر تماماً آیینه خدا نما است وقتی او دارد روی یک چیزی حساسیت نشان می دهد زود ترمزش را می کشد می گوید یک خبری این جا است. تا نفهمم این خدای حکیم بیست و شش بار اسم حضرت مریم را آورده است نمی گذرم!
مجری:
در قرآنی که کتاب مسلمان ها است.
استاد جوادی:
تا نفهمم چرا خدا چند بار می گوید دوازده تا چشمه از سنگ حضرت موسی جاری شد این دوازده را باید بفهمم یک نکته ای در آن است چون خدا گفته است. این مقدمه، پس ما وقتی با افعال، رفتار و گفتار افرادی مثل پیغمبر اکرم یا خداوند متعال مواجه می شویم اگر یک جایی دیدید دارد اصرار می کند یا رفتار و گفتاری غیر از حد معمول دارد انجام می دهی آن جا باید حساسیت پیدا کنی باید شاخک هایت را تیز کنی ببینی این آدم حکیم دنبال چه می گردد؟ چون حکیم است.
قرآنش بحث خیلی قشنگی است الان موضوع بحث مان چیز دیگر است فرصت هم نداریم والا خیلی قشنگ می توانستم این طوری توضیح بدهم چون آدم متحیّر می شود از این می گذریم.
به مناسبت شام شهادت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) سراغ پیامبر و حضرت زهرا (سلام الله علیها) می رویم. در مورد پیغمبر اکرم داریم حرف می زنیم تمام منابع شیعه و سنی نقل کردند هر بار صدیقه طاهره بر پیغمبر وارد می شد پیامبر تمام قد بلند می شد به سمتش می رفت خم می شد دست فاطمه را می بوسید خانم را جای خودش می نشاند. فرض کنید دخترتان مدت طولانی جایی مسافرت می رود او را ندیدید بار اول او را می بینید بغلش می کنید آن طبیعی است بار دوم همین طور ولی دختری که مسافرت نرفته از اول تا حالا دور نبوده است هر بار او را ببینی یعنی روزی ده بار هم ببینی این کار را انجام بدهی این رفتار مقداری غیر طبیعی و غیر معمول است آن هم در مقابل دخترت که حضرت تقریباً بچه سال یا نوجوان بودند. چون عمر مبارک شان در جوانی تمام شد. وقتی این رفتار از پیغمبر می بینیم آدم ها دو جور می توانند به این رفتار نگاه کنند یک عده آدم های بی سواد، جاهل و نفهمی بودند می توانند این رفتار پیغمبر را زیاده روی، لوسش کرده، شورش را در آورده، مگر چه خبره؟ این را یک آدم بی سواد و جاهل می تواند رفتار پیغمبر این طوری تحلیل کند که پیغمبر هم دیگر شورش را در آورده است مگر چه خبر است؟
مجری:
در مورد حضرت یعقوب نسبت به یوسف همچنین عبارت هایی بعضی ها استفاده می کنند.
استاد جوادی:
بله. این یک نگاه است ولی یک نگاه دیگر آدمی که می گوید این پیغمبر است پیغمبر که خدا گفته است
(وَمَا ينْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْي يوحَى)
و هرگز از روي هوای نفس سخن نمی گويد! آنچه می گويد چيزی جز وحی که بر او نازل شده نيست!
سوره نجم (53): آیات 3 و 4
حرفش وحی است
(لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ)
مسلما برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نيکويی بود
سوره احزاب (33): آیه 21
پیغمبری است که همه چیزش برای ما اسوه است. وقتی یک پیغمبری دارد در آن جا جایگاه یک رفتار این طور می کند آدمی که زیرک است ترمزش را می کشد می گوید پیغمبر یک کاری می خواهد کند یک چیزی می خواهد بگوید که این کار را می کند. این رفتار غیر عادی است رفتار غیر عادی حامل یک پیغام مهم است دنبال حکمتش می رود چون آدمش را حکیم می داند این یک نمونه.
نمونه دیگر آیه تطهیر نازل شد
(إِنَّمَا يرِيدُ اللَّهُ لِيذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيتِ وَيطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا)
خداوند فقط می خواهد پليدی و گناه را از شما اهل بيت دور کند و کاملا شما را پاک سازد.
سوره احزاب (33): آیه 33
در بعضی روایات دارد پیامبر اکرم تا شش ماه و بعضی روایات تا نُه ماه و بعضی روایات تا یک سال و بعضی روایات تا هجده ماه دارد. از شش ماه تا هجده ماه داریم پیامبر تا هجده ماه هر موقع برای نماز به مسجد می رفت مقابل حضرت زهرا و امیر المؤمنین می رسید می ایستاد این صحبت را می کرد
«السلام علیکم یا اهل بیت النبوة إِنَّمَا يرِيدُ اللَّهُ لِيذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيتِ وَيطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا»
حرف یکی، دو روز نیست بگوییم این آیه تازه نازل شده است پیغمبر می خواهد چند روزی این کار را انجام دهد مردم بفهمند. مگر مدینه چقدر جمعیت داشت؟ مگر مدینه چقدر وسعت داشت؟ هجده ماه هر روز، روزی چند بار، آدم بی سواد و جاهل می گوید پیغمبر هم خدا وکیلی خسته مان کرد، آدم زیرک می گوید یک چیزی است پیغمبر حکیم است هجده ماه هر روز، روزی چند بار، من نمی توانم همین طوری از کنارش بگذرم.
مجری:
پیامبر درِ خانه خودش این کار را نکرد در خانه فاطمه و علی این کار را می کرد.
استاد جوادی:
پس من باید دنبالش بروم برای چه پیغمبر دارد این کار را می کند چه می خواهد بگوید؟
مورد سوم وقتی این آیه نازل شد
(فِي بُيوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ)
(اين چراغ پرفروغ) در خانههايي قرار دارد که خداوند اذن فرموده ديوارهاي آن را بالا برند (تا از دستبرد شياطين و هوسبازان در امان باشد)؛ خانههايي که نام خدا در آنها برده ميشود، و صبح و شام در آنها تسبيح او ميگويند...
سوره نور (24): آیه 36
بیوت جمع بیت (خانه) است خدا یک خانه های اجازه رفعت و بزرگیش را داده است اجازه داد نامش در آن خانه ها برده بشود. خدا دارد روی خانه های علامت و نشانه می گذارد آن خانه ها محل نام خدا، یاد خدا، و رفعت بزرگی خدا است. برای همین صحابه دور پیغمبر نشسته بودند به حضرت گفتند یا رسول الله (فِي بُيوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ) منظور کدام بیوت است؟ پیامبر اکرم فرمود:
«بيوت الأنبياء فقام اليه أبو بكر فقال: يا رسول الله هذا البيت منها البيت علي وفاطمة»
منظور از این بیوت، بیوت انبیاء است. خدا به انبیاء الهی همچنین مقامی داده است تا پیغمبر این را گفت همه روایات شیعه و سنی همه منابع اهل سنت دارند که ابوبکر رویش را به پیغمبر کرد گفت یا رسول الله خانه علی و فاطمه هم همین بیوت است؟ قبل از این که بگویم پیغمبر چه جوابی داد می خواهم این سوال را از شما بکنم بینندگان محترم حتماً رویش فکر کنند چرا ابوبکر از بین همه بیت ها و بین همه صحابه خود به خود متوجه خانه حضرت زهرا شد؟
مجری:
ناخود آگاه، قاعده اش این بود که می گفت خانه ما هم آیا شامل می شود؟
استاد جوادی:
آیا خانه من، آیا خانه عمر، عمر یارش است یا فلان صحابه جلیل القدر یا خانه حمزه سید الشهداء، آدم های بزرگ کم نبودند. چرا ابوبکر از بین آن همه صحابه ای که واقعاً بعضی شان جلیل القدر هستند، چرا از بین همه آن ها ابوبکر متوجه خانه امیر المؤمنین و حضرت زهرا شد؟ به خاطر این که از بس پیغمبر روی این بیت حساسیت نشان داده بود. از بس هر وقت صحبت فضیلت و کمالی پیش آمد همه را متوجه این بیت کرده، طبیعتاً به طور نا خودآگاه وقتی پیغمبر فرمود منظور از این بیوت، بیوت انبیاء است نا خودآگاه ابوبکر گفت این همان است؟ از بس پیغمبر برای این بیت حرف زده است از بس پیغمبر این بیت را به بیوت انبیاء و همه این ها ملحق کرده است برای همین ابوبکر متوجه خانه حضرت زهرا شد. پیغمبر چه جواب داد؟ پیامبر فرمود:
«نَعم مِنْ أفاضِلِها»
الدر المنثور؛ اسم المؤلف: عبد الرحمن بن الكمال جلال الدين السيوطي الوفاة: 911، دار النشر: دار الفكر - بيروت – 1993، ج 6، ص 203
اصلا نه این که این بیت از همان بیوت است افضل از همه بیوت انبیاء این بیت است. آدم عاقل این ها را متوقف می کند و نگه می دارد چرا پیغمبر دارد این حساسیت روی این بیت نشان می دهد؟ این هم یک مورد. از این موارد بی خواهم بشمارم خیلی زیاد است.
حدیث کساء را همه نقل کردند اهل سنت هم نقل کرده اند غیر از آن بخشی که فضائل و کرامات اهل بیت است اصل واقعه را اهل سنت هم نقل کردند. وقتی جبرائیل و ملائکه از خدا پرسیدند:
«وَمَنْ تحت الکساء»
زیر این کساء چه کسانی هستند؟ خدا همه جور می توانست جواب بدهد می توانست بگوید پیغمبر است و دخترش، پیغمبر است و دامادش، پیغمبر است و اولادش چرا خداوند متعال صدیقه طاهره را محور قرار داد؟
«هم فاطمة و أبوها و بعلها و بنوها.»
عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآيات و الأخبار و الأقوال (مستدرك سيدة النساء إلى الإمام الجواد)؛ بحرانى اصفهانى، عبد الله بن نور الله (تاريخ وفات مؤلف: قرن 12)، محقق / مصحح: موحد ابطحى اصفهانى، محمد باقر، ناشر: مؤسسة الإمام المهدى عجّل الله تعالى فرجه الشريف - ايران - قم، 1413 ق، ج11-قسم-2-فاطمة (سلام الله علیها)، ص933
خدا ان شاء الله زیارت قبر پیامبر اکرم در مدینه را قسمت و روزی همه بکند، در محوطه روضه پیامبر محراب اصلی پیامبر آن جا است ولی پیغمبر یک محراب تهجد دارد.
مجری:
شب ها می رفتند آن جا تهجد می کردند.
استاد جوادی:
محراب تهجد یعنی چه؟ یعنی محراب نماز شب و شب زنده داری های پیامبر اکرم، همان نماز شبی که بر پیغمبر واجب بود. همان نماز شبی که خدا به پیغمبر فرمود:
(وَمِنَ اللَّيلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَى أَنْ يبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا)
و پاسی از شب را (از خواب برخيز، و) قرآن (و نماز) بخوان! اين يک وظيفه اضافی برای توست؛ اميد است پروردگارت تو را به مقامی در خور ستايش بر انگيزد!
سوره اسراء (17): آیه 79
پیغمبری که بنا است به مقام محمود برسد که مقام محمود چه مقامی است؟ خدا به پیغمبر می گوید می خواهم به مقام محمود برسی باید اهل تهجد و نماز شب باشی محراب تهجد پیغمبر اکرم پشت دیوار خانه فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است نه در محراب خودش یعنی چرا پیغمبر باید تهجد و شب زنده داریش که می خواهد به مقام محمود برسد را آن جا رها می کند پشت دیوار خانه حضرت زهرا می آید؟
آن های که رفتند تصویر کنند می دانند چطور است؟ دیوار خانه حضرت زهرا نزدیک اصحاب السُفه است (معروف به اصحاب السُفه است) آن وقت محل خواجگان حرم آن وقت بوده، جلویش دیوار خانه حضرت فاطمه زهرا است که الان جای آن محراب را قفسه قرآن گذاشتند. چرا پیغمبر باید نماز شبش را باید پشت دیوار خانه فاطمه زهرا بخواند؟ نمی شود از این ها آسان بگذریم این همه سوال، این همه حساسیت برای چه است؟ پیغمبر چه می خواهد بگوید؟
یک روایت خیلی عجیبی داریم پیامبر اکرم به امیر المؤمنین (سلام الله علیه) فرمود:
«يَا عَلِيُ انْفُذْ لِمَا أَمَرَتْكَ بِهِ فَاطِمَة»
علی جان هر چه فاطمه به تو امر کرد حتماً گوش کن و اطاعت کن!
بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج22، ص485
علی ابن ابی طالب آدمی نیست که کسی غیر از پیامبر اکرم به او امر کند داریم در مورد یک آقایی حرف می زنیم که عقول بشر از فهم جایگاهش عاجز است. پیغمبر می گوید علی جان هر چه فاطمه به تو امر کرد «يَا عَلِيُ انْفُذْ لِمَا أَمَرَتْكَ بِهِ فَاطِمَة» چه کسی به علی ابن ابی طالب امر می کند و علی ابن ابی طالب بعد از پیغمبر از چه کسی باید حرف بشنود؟
در روایت دیگر داریم حضرت فرمود:
«وَ لَقَدْ كَانَتْ (صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهَا) طَاعَتُهَا مَفْرُوضَةً عَلَى جَمِيعِ مَنْ خَلَقَ اللَّهُ مِنَ الْجِنِّ، وَ الْإِنْسِ، وَ الطَّيْرِ، وَ الْبَهَائِمِ، وَ الْأَنْبِيَاءِ، وَ الْمَلَائِكَةِ»
دلائل الإمامة( ط- الحديثة)؛ نويسنده: طبرى آملى صغير، محمد بن جرير بن رستم (تاريخ وفات مؤلف: قرن 5)، محقق / مصحح: قسم الدراسات الإسلامية مؤسسة البعثة، مكان چاپ: ايران؛ قم: 1413ق، ص106
حضرت زهرا (سلام الله علیها) «مَفروض الطاعة» بر همه موجودات واجب است هر چه فاطمه امر کرد چشم بگویند. «عَلَى جَمِيعِ مَنْ خَلَقَ اللَّهُ» بعد توضیح می دهد «مِنَ الْجِنِّ، وَ الْإِنْسِ، وَ الطَّيْرِ، وَ الْبَهَائِمِ، وَ الْأَنْبِيَاءِ، وَ الْمَلَائِكَةِ.» پرندگان آسمان، وحشی های زمین، انبیاء و ملائکه همه باید چشم بگویند. از این نکات این طوری که درکش برای ماها سخت است زیاد است. وقتی این ها را کنار هم می گذاریم یک خبری این جا است بالاخره پیغمبر است نمی توانم همه این ها را با هم بگویم پیغمبر مثلاً زیاده روی کرد چون دخترش بوده بالاخره پیغمبر باز هم بچه داشت برای کدام یک از بچه های دیگرش این کارها را کرده است؟ یعنی فقط محبت پدری پیغمبر برای یک فرزندش است؟ یعنی پیغمبر (نعوذ بالله) در حق فلرزندان دیگرش بی عدالتی، ظلم و اجحاف کرد این کار را نکرده است؟ نمی توانم این ها را این طوری قبول کنم.
نتیجه این که چیزی به ذهن آدم می آید این که برو دنبال این پیامبر ببین چرا دارد این کار را می کند؟ یک خبری در فاطمه است!
(میان برنامه)
مجری:
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الصِّدِّيقَةِ فَاطِمَةَ الزَّكِيَّةِ حَبِيبَةِ حَبِيبِكَ وَ نَبِيِّكَ وَ أُمِّ أَحِبَّائِكَ وَ أَصْفِيَائِك»، جناب استاد دکتر جوادی در قسمت قبلی یک بحث معرفتی را آغاز کردند پیرامون وجود صدیقه طاهره (سلام الله علیها) و با این پرسش عرض کردم آیا ایشان در کنار آقا رسول الله و آقا امیر المؤمنین جز حجج الهی بودند؟ ایشان تبیین فرمودند و بخشی هم ماند روایت های را فرمودید روایت های شگفت انگیز و نابی بود بنده حقیقتا نشنیده بودم، ادامه آن روایت ها را از لسان حضرتعالی داشته باشیم.
استاد جوادی:
عرض کردیم حضرت زهرا (سلام الله علیها) واجب الطاعة بودند بر همه ما سوی الله (همه مخلوقات) همه مخلوقات باید از ایشان اطاعت کنند. موارد واقعاً زیاد است وقتی خدا می خواهد قرآن را به پیغمبر اکرم بدهد بدون هیچ تشریفاتی قرآن را نازل می کند ولی خدا می خواهد به پیغمبر اکرم فاطمه را بدهد به پیغمبر می فرماید که چهل شب باید عبادت ویژه در غار حراء کنی بعد از چهل شب، روزها روزه و شب ها عبادت خاص بعد هم یک غذای بهشتی می آورند می گویند خوردن این غذا به غیر از تو بر بقیه حرام است. یعنی خدا با کلی تشریفات به پیغمبر، فاطمه را داد خدا برای دادن کدام موجود و مخلوقی این طور کرده است؟ بعد هم عبادت پیغمبر، پیغمبر اشرف انبیاء است یک وقت آدم خطا کار و آلوده ای می بود می رفت خودش را آماده این نعمت می کرد یک چیز ولی پیغمبر شده است در مقام رسالت آدم مقام رسالت روی دوشش است نمی تواند از مردم جدا بشود چون هدایت به مشکل می خورد. ولی خدا می گوید همه این ها که خودم برایت ایجاد کردم بهت دستور می دهم اگر می خواهی به تو فاطمه بدهم باید چهل شب، چله نشینی کنی.
ببینید ما نمی توانیم از حضرت زهرا به این آسانی بگذریم در مقدمه بخش قبل گفتم خدا بنا ندارد کسی را چهره کند کسی را معروف کند مگر این که حجت قرار بدهد. مگر این که بار هدایت روی دوشش قرار بدهد، می دانید چرا خدا اسم حضرت مریم را بیست و شش بار در قرآن آورد ولی پدر و مادر بقیه انبیاء را هیچ بار؟ به خاطر این که یکی از مهم ترین سندهای رسالت حضرت عیسی، حضرت مریم مادرش است. یعنی سند حجیت و رسالت حضرت عیسی، حضرت مریم است توضیحش مفصل است فقط خواستم نکته را بگویم و رد شوم. علت این که خدا حضرت مریم این قدر در قرآن معرفیش می کند به خاطر این که بار روی دوشش گذاشته است. جناب مریم (سلام الله علیها) سند حجیت و رسالت حضرت عیسی است پس چون بار روی دوشش است خدا هم این طوری صدایش را در می آورد که حضرت عیسی بتواند ادعای پیغمبری کند سند پیغمبری حضرت عیسی، حضرت مریم است.
صدیقه طاهره (سلام الله علیها) از همین باب است داریم وقتی عایشه اعتراض کرد یا رسول الله چرا در احترام به حضرت زهرا این قدر زیاده روی می کنی؟ حضرت فرمود:
«أسکتی یا عایشة»
عایشه ساکت شو همه این ها به دستور خدا است از جانب خودم نیست. چرا پیغمبر این کار را می کند؟ به خاطر این که خدا روی دوش صدیقه طاهره بار هدایت و حجیّت گذاشته است؛ چون اگر او حجت نبود اصلاً نیاز به هیچ کدام این ها نبود چون بار روی دوشش است باید این جایگاه ها روشن بشود. چه باری روی دوشش است؟ اصل قصه این است پیغمبر اکرم وقتی از دنیا رفتند به روایت نود و پنج روز، می دانید جبرائیل بر هر کس حتی به انبیاء الهی و هر پیغمبری نازل نمی شد. حضرت یعقوب وقتی خیلی ناراحت بود از یوسف خبر نداشت کسی که به حضرت یعقوب خبر داد یوسف تو زنده است جناب عزرائیل بود نه جبرائیل!
جبرائیل بر هر پیغمبر نازل نمی شد برای همین یک جایگاه ویژه دارد بعد از پیغمبر اکرم نود و پنج روز عین این روزها را جبرائیل به حضرت زهرا (سلام الله علیها) نازل می شد روایات اصول کافی بسیار محکم داریم و مطالبی جبرائیل بر حضرت زهرا (سلام الله علیها) می آورد و نازل می کرد و علی ابن ابی طالب آن مطالب را املاء می کرد و می نوشت. جبرائیل نازل می شد نه فرشته دیگری، جبرائیل بر حضرت زهرا وارد می شد مطالبی را می گفت تازه آن مطالب را امیر المؤمنین املاء می کرد که به عنوان سند بماند.
مجری:
جبرائیل هم پیک خداوند است.
استاد جوادی:
جبرائیل بالاترین مقام را دارد. روایت داریم ابو بصیر خدمت امام صادق (علیه السلام) آمد گفت یابن رسول الله یک حدیثی شنیدیم این که پیامبر اکرم هزار باب علم بر علی ابن ابی طالب باز کرد که از هر بابش، هزار باب دیگر باز می شد درست است؟ حضرت فرمود بله درست است. گفت یابن رسول الله آن هزار بابِ هزار بابِ تو در تو نزد شما هم است؟ حضرت فرمود بله نزد من هم است. ابو بصیر گفت پس برای همین است هر که هر سوالی می کند شما بی درنگ جواب می دهید؟ آقا فرمود نه. گفت چطوری هر سوالی از شما پرسیده می شود بی درنگ جواب می دهید؟ گفت به خاطر این که نزد ما مصحف مادرمان فاطمه است این که هر چه می پرسند بی درنگ جواب می دهیم از آن جا است. این کاملاً نشان از این است هزار بابی که از هر بابش هزار باب باز می شود تازه علمش چیزی غیر از مصحف حضرت زهرا است.
من سعی می کنم بحث را رقیق بگویم نمی خواهم سخت و سنگینش کنم پس یک چیزی نازل شده است همه آن ها را امیر المؤمنین املاء کرده است مجموع آن ها به نام مصحف فاطمه زهرا (سلام الله علیها) شد. این مصحف برای آن های که اهل علم هستند بگویم این غیر از حدیث جابر (حدیث لوح) است آن یک حدیث دیگری است که به برکت میلاد امام حسین (سلام الله علیه) حضرت زهرا دادند جابر می گوید من آن لوح را دیدم و بعد برای امام باقر (سلام الله علیه) خواند. مصحف فاطمه یک چیز دیگر است.
در این که آیا امیر المؤمنین (سلام الله علیه) از محتویاتی که حضرت زهرا می گفتند و آقا می نوشتند از قبل خبردار بود یا نه بحث است بعضی می گویند یک علمی است که حتی علی ابن ابی طالب هم نداشت و با گفتن جبرائیل و بیان حضرت زهرا و املائش امیر المؤمنین تازه خبردار شده است. بعضی ها می گویند ممکن بوده باشد بعضی ها می گویند انشائی است اگر بخواهد می داند خلاصه معرکه ای است وارد آن بحث ها نمی شویم.
ما چیزی به نام مصحف فاطمه زهرا (سلام الله علیها) داریم. در مباحث امامت یک بحثی است که ما می گوییم علم امام یک علم ویژه و خاص است یکی از موضوعات در بحث امامت این است که منابع علم امام چه است؟ یعنی امام این همه علمش را از کجا آورده است؟ منبعش کجا است؟ هفت - هشت تا منبع برای علم امام در روایات داریم. وقتی از امام پرسیدند شما این همه علمت را از کجا می آوری آیا وحی می شود؟ حضرت فرمود یک بخشش وحی، یک بخشش ارث و وراثت است یک بخشش ستون نور، یک بخشش تقدیس و ... یکی از مهم ترین منابع اهل بیت مصحف حضرت زهرا (سلام الله علیها) است.
یواش یواش بحث دارد مهم می شود این قدر این مصحف مهم است که از منابع علم امام محسوب می شود. الان هم نزد حضرت ولی عصر (سلام الله علیه) است و خیلی چیزها را حضرات معصومین به مصحف مادرشان فاطمه ارجاع می دادند ولذا آمدند گفتند فلانی قیام می کند حضرت فرمود هر چه گشتیم اسامی این ها و این که تو گفتی در مصحف مادر ما فاطمه نیست، خیلی اخبار و زیادی در مصحف است.
نکته دیگر بگویم بعضی ها خیال نکنند کلاً هفتاد و پنج روز بود بیست و چهار ساعت هم می گفت می نوشت مگر چقدر می شد؟ آن گفتن و نوشتن، نوشتن عرشی، ملکوتی و معنوی است نه کاغذی یعنی آن توان یک چیز دیگر است. مثل این که امیر المؤمنین در یک شب هزار رکعت نماز می خواند می بینی بعضی ها برای شان سنگین است، سریع حساب و کتاب می کنند. نه وقتی می گویم علی ابن ابی طالب می نوشت باید جنبه معنوی و ملکوتیش را حساب کنیم نه جنبه مادی، قلم و کاغذ در چند دقیقه مگر چقدر می تواند بنویسد بعد یک بخشی از آن حضرت زهرا دنبال گرفتن حق علی در مسجد و ... بود این ها را نباید قاطی کنیم.
یکی از مهم ترین منابع علم اهل بیت، مصحف حضرت زهرا (سلام الله علیها) است. نام شیعیان حضرت تا قیامت در این جا است چه می شود و چه اتفاق های می افتد همه این ها است. از جمله آن های که در مصحف حضرت زهرا است سند امامت همه اهل بیت است.
بعضی ها می گویند نام ائمه در قرآن نیامده است؟ به دلایل مختلف در قرآن نیامده است ولی در مصحف حضرت زهرا آمده است. یعنی یکی از مستندات امامت ائمه ما مصحف حضرت زهرا (سلام الله علیها) است. یعنی چه؟ یعنی اگر فردای قیامت به من گفتند جوادی تو برای چه این طوری نماز خواندی، روزه گرفتی و این طوری حج رفتی و ... می گویم چون امام صادق و امام باقر فرمود و آن ها حجت خدا هستند. خدا سراغ امام صادق (سلام الله علیه) می آید به حضرت صادق می گوید تو به کدام سند و مدرک ادعای امامت کردی؟ می گوید به مدرک و سند مادرم فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در مصحفش، در مصحفش بود که من حجت الهی هستم.
یعنی یکی از مهم ترین وجوه مصحف حضرت زهرا (سلام الله علیها) این است که سند امامت ائمه ما است.
مجری:
پس این که حجت می شوند بر حجج الهی یکی از وجوهش این جا است.
استاد جوادی:
پس حضرت زهرا حجتِ حجت ها است ولذا امام حسن عسکری (سلام الله علیه) فرمود ما اهل بیت حجت خدا بر شما هستیم و مادر ما حجت خدا بر ما است. گرچه بعضی ها می گویند سند این حدیث ضعیف است ولی وقتی سند را بر می گردی اصالتش را پیدا می کنی می بینی کاملاً حرف، حرف درستی است.
به زمان حضرت امیر المؤمنین (سلام الله علیه) بر می گردیم، امیر المؤمنین (سلام الله علیه) یکی از اسناد امامتش، مصحف فاطمه است. یعنی اگر به علی ابن ابی طالب بگویی برای چه ادعای امامت می کنی؟ می گوید در مصحف فاطمه است پس حضرت زهرا سند امامتِ علی ابن ابی طالب است. از یک زاویه وقتی به صدیقه طاهره نگاه می کنید صدیقه طاهره حجتِ خدا بر علی ابن ابی طالب است؛ چون حجت است و بار روی دوش فاطمه است باب حجت بودنِ حجج است این قدر خدا صدایش را در آورد این قدر پیغمبر خم شد و بوسید چون حجتِ حجت ها است. لذا از این جهت حجت بر امیر المؤمنین می شود.
از یک زاویه دیگر امام چه کسی است؟ علی ابن ابی طالب در زاویه امامت علی ابن ابی طالب حضرت زهرا مطیع امیر المؤمنین می شود می گوید آقا جان هر چه تو بگویی همان است. حضرت زهرا فدایی علی ابن ابی طالب می شود جانش را برای امیر المؤمنین می دهد چرا؟ درست است من از یک زاویه حجت و سند امامت تو هستم ولی از این زاویه که به من نگاه کنی تو امام من هستی هر چه تو بگویی چشم می گویم. ولذا وقتی آن دو نفر خواستند به ملاقات حضرت زهرا بیایند خانم اجازه نداد. پیش امیر المؤمنین رفتند حضرت به حضرت زهرا گفتند این دو تا می خواهند بیایند نظرت چه است؟ گفت آقا جان:
«الْبَيْتُ بَيْتُكَ وَ الْحُرَّة أمَتُک»
خانه، خانه تو و من هم کنیز تو هستم هر چه شما بگویید!
حضرت زهرا فدایی علی ابن ابی طالب می شود جانش را سر راه امیر المؤمنین و ولایتش می دهد این نشان از صدق سندیّت است یعنی حضرت زهرا خودش سند امامت علی ابن ابی طالب است و این سند تمام است خود حضرت زهرا می ایستد جانش را به این سندیت می دهد که علی ابن ابی طالب امام است و همه بفهمند او امامت است.
نمی دانم رساندم یانه آسان تر از این نتوانستم بیان کنم اگر از من بپرسند شما از فضایل علی ابن ابی طالب یک فضیلت بگو شاید خیلی ها بگویند علم، عصمت و شجاعت علی من می گویم بزرگ ترین فضیلت علی ابن ابی طالب این است که یک فدایی به نام صدیقه طاهره دارد. اگر بفهمید صدیقه طاهره چه کسی است؟ اگر بفهمید صدیقه طاهره کسی است که سند امامت علی ابن ابی طالب است. خودش حجت بر امامت علی ابن ابی طالب است می ایستد برای این حجت هزینه می کند برای دفاع از این حجت جانش را می دهد. در عالم خلقت چه کسی یاری مثل امیر المؤمنین دارد؟ کدام امامی یاری مثل صدیقه طاهره (سلام الله علیها) داشت؟ همین که صدیقه طاهره در راه علی ابن ابی طالب جان داد هیچ فضیلتی برای علی بالاتر از آن نیست و اثبات حقانیت می تواند به تمام عالم افتخار کند که من کسی هستم که یارم صدیقه طاهره است.
چه فضیلتی برای علی از این بالاتر؟ برای همین صدیقه طاهره حجت است و در ردیف پیغمبر و امام بیان می شود. برای همین هر وقت صحبت از عصمتش می شود ادله عصمت حضرت زهرا همان دلیل عصمت پیغمبر و اهل بیت است و کلام من تمام نیست ولی مجبور هستم به همین مقدار بسنده کنم خیلی دوست دارم در این زمینه خیلی حرف بزنم.
مجری:
ان شاء الله رب العالمین در ولادت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) فرصتی بشود که حتما در خدمت جنابعالی باشیم از این دریای بی کران بتوانیم استفاده کنیم گرچه قطره ای هم بچشیم برای ما کفایت می کند.
استاد جوادی:
بله این ها چیزهایی است که عقل ناقص ماها نمی فهمد
مجری:
فردای قیامت شاید مقداری برای مان آشکار بشود
استاد جوادی:
شاید یک مقدار از جلوه های صدیقه طاهره (سلام الله علیها) ظهور و بروز کند که آن هم باز همه کس نمی بیند و نمی فهمد.
مجری:
امیدمان به ظهور حضرت است حضرت تشریف بیاورند و بعضی از این حقایق آشکار بشود. جناب استاد جوادی بزرگوار در این دو شب استفاده کردیم سپاسگزام، ان شاءالله فرصت دیگر باشد در خدمت شما و بینندگان عزیز و ارجمند باشیم در ادامه فرمایشات استاد عرض کنم که: «نشهد أن فاطمة الزهراء عصمة الله الکبری وحجة الله علی الحجج»؛ ان شاء الله این شهادت را همیشه همراه خودمان و در سینه مان داشته باشیم تا قبر و قیامت مان عرض پایانی در این شام شهادت همچون همیشه این دعا باشد که: «الهی بفَاطِمَةَ وَ أَبِيهَا وَ بَعْلِهَا وَ بَنِيهَا وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ عجل لولیک المنتقم الفرج والعافیة والنصر» تا دیدار دیگر بدرود والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته.