بررسی اجتهاد اصحاب در جنگ صفین آیت الله حسینی قزوینی

قسمت صد برنامه حبل المتین با کارشناسی آیت الله سیدمحمد حسینی قزوینی


 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

برنامه حبل المتین - 02 08 1400 (قسمت صد)

عنوان برنامه: ابتدا بحث پیرامون ولادت حضرت محمد (صلی الله علیه واله وسلم) و امام جعفر صادق (سلام الله علیه)، و بحث پیرامون اجتهاد اصحاب، اجتهاد طرفداران معاویه و اجتهاد طرفداران حضرت علی (علیه السلام) در جنگ صفیین!

کلیدواژه: ولادت؛ رسول اکرم؛ امام صادق؛ اجتهاد؛ جنگ صفیین؛ خلافت؛ امامت!

استاد: حضرت آیت الله حسینی قزوینی

مجری: حجت الاسلام والمسلمین مرعشی

مجری:

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم‏، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدلِلَّهِ رَبِّ العالَمين‏ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا نَبِيَّ اللَّه‏، السَّلَامُ عَلَيْكَ یَا مُحمَد ابن عَبْدَالله، السَّلَامُ عَلَيْكَ یَا أبَا القَاسِمْ یَا إمَامَ الرحْمَة یَا رَسُول الله، السَّلَامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللّهِ يا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ اَيُّهَا الصّادِقُ يَابْنَ رَسُولِ اللّهِ!

عرض سلام، ادب و احترام دارم خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)!

همچنین تبریک و تهنیت عرض می کنم خدمت همه شما بینندگان این ایام پر خیر و سرور را در شام میلاد حضرت آقا رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) و همچنین فرزندشان حضرت آقا امام صادق (علیه السلام) هستیم و این افتخار را داریم تا تقدیم شما بکنیم برنامه «حبل المتین» را در چنین شبی ان شاء‌ الله که به یُمن وجود و میلاد این دو بزرگوار بتوانیم برنامه ای در خور شأن شما مشتاقان و پیروان آن ها تقدیم تان بکنیم.

در خدمت حضرت استاد حضرت آیت الله دکتر «حسینی قزوینی» هستیم ان شاء الله امشب هم بتوانیم نهایت بهره و استفاده را از محضرشان ببریم. امشب شام میلاد هست حتماً از ایشان می خواهیم مختصری نسبت به اصل چنین مناسبتی، حضراتی که امشب منصوب به آن ها است ان شاء‌ الله کلامی از حضرت استاد بشنویم.

بنایی که گذاشته شد و بنای بسیار پر خیر و برکت هست این که حسن مطلع برنامه دل هایمان را با نور حضرت زهرا (سلام الله علیها) روشن و منور می کنیم حضرت استاد سلام عرض می کنم این مناسبت ها را خدمت تان تبریک می گویم در خدمت تان هستیم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته

السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِه،‏ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ اللَّهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ- ِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ دَلِيلَ إِرَادَتِه‏، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَه‏، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الْمَرْأَى وَ الْمَسْمَع‏ فَمَا شَيْ‏ءٌ مِنَّا إِلَّا وَ أَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَ إِلَيْهِ السَّبِيل.

خدمت بینندگان عزیز و گرامی خالصانه ترین سلامم را تقدیم می کنم موفقیت روز افزون برای همه گرامیان از خدای منان خواهانم!

خجسته میلاد نبی مکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و نزول نبی گرامی از عالم نور به عالم خاکی را و همچنین امام صادق را به پیشگاه مقدس آقا و مولای مان بقیة الله الأعظم (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) و شما گرامیان تبریک و تهنیت عرض می کنم.

خدا را قسم می دهم به نور محمد و آل محمد فرج مولای ما بقیة الله الاعظم را نزدیک نماید. یادی از صدیقه طاهره کرده باشیم خودمان، برنامه ها، شبکه، دین، دنیا و آخرت مان مورد عنایت صدیقه طاهره و بیمه آن بزرگوار باشد ان شاء الله!

من علیم که خدا قبله نما ساخت مرا

«عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِي يَدُورُ مَعَهُ حَيْثُ مَا دَار»

شرح نهج البلاغة؛ اسم المؤلف: أبو حامد عز الدين بن هبة الله بن محمد بن محمد بن أبي الحديد المدائني الوفاة: 655 هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان - 1418هـ - 1998م، الطبعة: الأولى، تحقيق: محمد عبد الكريم النمري، ج2، ص174

من علیم که خدا قبله نما ساخت مرا * جز خداوند و نبی، فاطمه نشناخت مرا

من که یکباره در قلعه خیبر کندم * غم زهرا به خدا از کمر انداخت مرا

در هنگام دفن فرمود:

«أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ؛ و أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّد»

الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج1، ص459، بَابُ مَوْلِدِ الزَّهْرَاءِ فَاطِمَةَ (علیها السلام)‏‏، ح3

یا رسول الله حزن و اندوه علی در فراق فاطمه پایان پذیر نیست تا آخرین لحظات عمرم مصیبت های زهرا، دردهای زهرا، گریه های زهرا،‌ سینه زخمی زهرا، پهلوی شکسته زهرا، جای سیلی روی صورت زهرا را فراموش نخواهم کرد. برداشتم این است نمی دانم برداشت دیگران چه است وقتی شمشیر بر فرق مبارکش وارد شد فرمود:

«فُزْتَ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ»

الإمامة والسياسة؛ اسم المؤلف: أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتيبة الدينوري الوفاة: 276هـ. ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1418هـ - 1997م. ، تحقيق : خليل المنصور، ج1، ص130

یعنی دیگر از غصه ها، غم ها و هجران فاطمه خلاص شدم و از دردهای فراق فاطمه راحت شدم. امیدواریم که ان شاء الله ما را در دنیا و آخرت به شفاعت صدیقه طاهره نایل گرداند یک لحظه ما را از حضرت زهرا و پدر بزرگوارش و همسر گرامش و فرزندان عزیزش جدا مفرماید ان شاء الله

مجری:

ان شاء الله و این سوز و ناله های که در چنین شب های می شنویم ان شاء الله که به چنین شفاعتی نائل بشویم.

بینندگان عزیز همان طور که مطلع هستید در یازده جلسه گذشته بحثی را آغاز کردیم که منشأ و مبدأ او این مطلب بود که حضرت آقا رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) در فکر امت خودشان بودند این نبود که امت را همین طوری رها کرده باشند و سر در گم بمانند.

چه بهتر که منشأ و مبدأ این نوع درس که نامش را آموزه هایی از ولایت و امامت گذاشتیم اما منشأ آن قطعاً وجودِ ذی جود نامی آقا رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) بودند چه بهتر که در چنین شبی که در شام میلاد آن حضرت هستیم بخواهیم مختصری، چند جمله ای از حضرت استاد بشنویم نسبت به آن شخصیت عظیم و بزرگوار ان شاء الله که بتوانیم استفاده کنیم حضرت استاد در خدمت تان هستیم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم‏، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعين وَهُوَ خَيرُ نَاصِرٍ وَ مُعِينْ الْحَمْدُلِلَّه ‏وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِيَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِيَّةَ اللَّه‏ وَ الّلعنُ الدّائمُ‏ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ يَوم لِقَاءَ اللّه، وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ، حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ، نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ

امروز، روز ولادت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و فرزند گرامش بود. نکته ای می خواهم خدمت عزیزان بگویم بحث ولادت رسول اکرم یک ولادت عالم خاکی و یک ولادت عالم نوری است این که در هفده ربیع الأول از مادری به نام «آمنه» و پدری به نام «عبد الله» به دنیا آمد در حقیقت ولادت خاکی حضرت است. آن چه که مهم است ما بشناسیم ولادت نوری رسول اکرم است

«خَلَقَكُمُ اللَّهُ أَنْوَاراً فَجَعَلَكُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقِين‏»

من لا يحضره الفقيه؛ نویسنده: ابن بابويه، محمد بن على، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم مصحح: غفاری، علی اكبر، ج2، ص613

خدا شما را نور آفرید و در گردا گرد عرش مشغول تسبیح خدا بودید تا خدا بر این مردم منت گذاشت از آن عالم نور و محضر حق، در این عالم خاکی برای هدایت بشر تنزل داد. اگر کسی بخواهد به مقامی برسد به آن جایی که:

رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند * بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت

یا:

بار دیگر از مَلک پران شوم * آن چه در وهم تو ناید آن شوم

همه این ها یک راه دارد و بس و یک در دارد و بس؛ آن هم شناختن نورانی رسول اکرم و اهل بیت عصمت و طهارت اوست اگر «سلمان»، «سلمان» و «مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ» شد به خاطر این بود به معرفت مقام نوری اهل بیت (علیهم السلام) رسید. اگر انبیاء از میان یکصد و بیست و چهار هزار پیغمبر تعداد صد و سیزده نفرشان پیامبر مرسل شدند، پنج نفرشان اولو العزم شدند بعضی از ملائکه به درجات مقرب رسیدند همه و همه بی پرده بگویم به خاطر معرفت آن مقام نورانی اهل بیت (علیهم السلام) بوده و بس.

کسانی هم که در عالم غیبت دست شان به دامن حجة الله الأعظم، بقیة الله الأعظم آن نازنین وجودی که:

«بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاء»

زاد المعاد- مفتاح الجنان‏؛ نويسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏ (تاريخ وفات مؤلف: 1110 ق‏)، محقق / مصحح: اعلمى، علاءالدين‏، ناشر: موسسة الأعلمي للمطبوعات‏، بيروت‏ 1423 ق، ص423

آن نازنین وجودی که:

«إِرَادَةُ الرَّبِّ فِي مَقَادِيرِ أُمُورِهِ تَهْبِطُ إِلَيْكُمْ، وَ تَصْدُرُ مِنْ بُيُوتِكُم‏»

الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، ناشر: دار الكتب الإسلامية، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ج‏4، ص576

رسیدند نبود جز معرفت نورانی اهل بیت (علیهم السلام) یک راه و یک در هست کسی غیر از این راه را برود و غیر از این در را بزند یک موقع مرگ فرا می رسد می بیند در بیابان های چند ده سال سر گردان بوده است.

 «احمد ابن حنبل» در کتاب «فضائل الصحابة»، جلد 2، صفحه 662 و 663 تعبیری دارد از «سلمان» می گوید:

«سمعت حبيبي رسول الله صلى الله عليه وسلم يقول كنت انا وعلي نورا بين يدي الله عز وجل قبل ان يخلق آدم بأربعة عشر ألف عام فلما خلق الله آدم قسم ذلك النور جزءين فجزء أنا وجزء علي عليه السلام»

فضائل الصحابة؛ اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبد الله الشيباني الوفاة: 241، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بيروت - 1403 - 1983، الطبعة: الأولى، تحقيق: د. وصي الله محمد عباس، ج2، ص662، ح1130

از حبیبم رسول خدا شنیدم فرمود: من و علی در نزد خدا، نور بودیم خدا ما را خلقت نوری آفریده بود چهارده هزار سال قبل از این که حضرت آدم آفریده شود کلمه چهارده هزار سال نشان از کثرت است نه این که چهارده هزار سال، یک روز بیشتر نبوده است می خواهد بگوید خیلی قبل از خلقت آدم، خدا خلقت نوریِ من علی را آفریده بود بعد حضرت آدم آفریده شد.

وقتی که حضرت آدم آفریده شد این نور به دو قسمت تقسیم شد نور من و نور علی ابن ابی طالب (سلام الله علیه)

 روایتی «ابن حجر عسقلانی» دارد می گوید سندش هم قوی است «میسرة ابن فجر» می گوید:

«قلت يا رسول الله متى كنت نبيا قال وآدم بين الروح والجسد ...وهذا سند قوي»

الإصابة في تمييز الصحابة؛ اسم المؤلف: أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل العسقلاني الشافعي الوفاة: 852، دار النشر: دار الجيل - بيروت - 1412 - 1992، الطبعة: الأولى، تحقيق : علي محمد البجاوي، ج6، ص239، ح8289

گفتم یا رسول الله نبوت تو از کِی آغاز شد؟ فرمود «وآدم بين الروح والجسد»؛ هنوز حضرت آدم آفریده نشده بود بین روح و جسد بود می گوید «هذا سندٌ قَوی»، «مستدرک حاکم نیشابوری» همین روایت را نقل می کند:

«قال قلت لرسول الله صلى الله عليه وسلم متى كنت نبيا قال وآدم بين الروح والجسد هذا حديث صحيح الإسناد ولم يخرجاه»

المستدرك على الصحيحين؛ اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة : الأولى، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا، ج 2، ص 665

می گوید «هذا صيحیح الإسناد» آقای «ذهبی» هم می گوید روایت صحیح است ولادت رسول اکرم این طور است.

«الوسی» تعبیری دارد دوستان از ما زیاد شنیدند ولی چون جمله، جمله زیبایی است هر چه بشنویم خوب است.

«الوسی» سلفی المذهب است و روحیه «صوفی» گری دارد در تفسیرش، جلد 15، صفحه 126 در ذیل آیه شریفه 57 سوره اسراء:

(أُولَئِكَ الَّذِينَ يدْعُونَ يبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيهُمْ أَقْرَبُ وَيرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا)

کسانی را که آنان می ‌خوانند، خودشان وسيله ‌ای (برای تقرب) به پروردگارشان می ‌جويند، وسيله ‌ای هر چه نزديکتر؛ و به رحمت او اميدوارند؛ و از عذاب او می ‌ترسند؛ چرا که عذاب پروردگارت، همواره در خور پرهيز و وحشت است!

سوره اسراء (17): آیه 57

آن جا می گوید:

«فكل من عبد من دون الله تعالى من عيسى وعزير والملائكة عليهم السلام وسيلتهم إلى الله تعالى نبينا صلى الله عليه وسلم بل هو عليه الصلاة والسلام وسيلة سائر الموجودات والواسطة بينهم وبين الله تعالى في إفاضته سبحانه الوجود وكذا سائر ما أفيض عليهم وأحظى الخلق بوسطاته الأنبياء عليهم السلام فإنهم أشعة أنواره وعكوسات آثاره وهو النور الحق والنبي المطلق وكان نبينا آدم بين الماء والطين وقد تلقى الأنبياء منه من وراء حجاب الأرحام والأصلاب وظهروا إذا كان محتجبا ظهور الكواكب في الليل فلما بزغت شمس النبوة»

روح المعاني في تفسير القرآن العظيم والسبع المثاني، اسم المؤلف: العلامة أبي الفضل شهاب الدين السيد محمود الألوسي البغدادي الوفاة: 1270هـ ، دار النشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت، ج1، ص126

تمام انبیاء، ملائکه بعضی ها اشتباهاً آن ها را خدا تصور می کنند واسطه این انبیاء و ملائکه با خدا، پیغمبر ما بوده است، «بل هو عليه الصلاة والسلام وسيلة سائر الموجودات» نبی مکرم وسیله تمام موجودات است نه تنها ملائکه «والواسطة بينهم وبين الله تعالى في إفاضته سبحانه الوجود»؛ اگر خدای عالم به موجودی، وجود دارد وجودش به واسطه نبی مکرم بود.

بعد ایشان می گوید: «وقد تلقى الأنبياء منه من وراء حجاب الأرحام والأصلاب»؛ نبی مکرم نور حق بوده قبل از آن که حضرت آدم آفریده شود تمام انبیاء هر فیضی از خدای عالم گرفتند چه در سُلب پدران شان نبودند چه در رحم مادرشان بودند این فیض را از خدا به واسطه رسول اکرم گرفتند. (در خانه کس است یک حرف بس است)

ولذا عرض کردم رسیدن به الله فقط معرفت است با نماز، روزه، حج، جهاد با این ها نمی شود به خدا رسید.

صحابه جمع شده بودند رسول اکرم فرمود افضل مؤمنین و مسلمان چه کسی است؟ بعضی ها گفتند آنی که نماز زیاد می خواند و شب تا صبح مشغول عبادت است فرمود خیر.

 گفت آنی که در طول سال مدام روزه می گیرد. آنی که زیاد به حج و جهاد رفته است هر چه گفتند رسول اکرم فرمود خیر؛ عرض کردند یا رسول الله «افضل الناس» چه کسی است؟

فرمود:

وَ أَفْضَلُكُمْ أَفْضَلُكُمْ مَعْرِفَةً»

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج3، ص14

«أفضلکم معرفتَة» شناخت هر کس بالاتر است او با فضیلت تر است در حدیث قدسی می خوانیم

«كنتُ كنزاً مَخفيّاً، فأردتُ أن اعْرف، فخلقتُ الخَلْقَ لِكَيْ أُعْرف»

خدا می فرماید من گنج مخفی بودم خلق را آفریدم تا شناخته شوم، خودم را در معرض شناخت خلائق قرار بدهم.

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج84، ص344

هر کس در این وادی، معرفتش بالا رفت مقامش هم بالا می رود. معرفتش پایین است مقامش هم پایین است. و معرفت اهل بیت.

«مَعْرِفَتِي بِالنُّورَانِيَّةِ مَعْرِفَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل ‏وَ مَعْرِفَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَعْرِفَتِي بِالنُّورَانِيَّة»

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج26، ص1

«مَعْرِفَتِي بِالنُّورَانِيَّةِ مَعْرِفَةُ اللَّهِ» است و هیچ راهی نیست

«بِنَا عُبِدَ اللَّهُ وَ بِنَا عُرِفَ‏ اللَّهُ‏ وَ بِنَا وُحِّدَ اللَّه‏»

الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، ناشر: دار الكتب الإسلامية، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ج‏1، ص145

کسی بخواهد به وحدانیت خدا برسد راهش اهل بیت است به عبادت خدا برسد اهل بیت است.

«مَنْ أَرَادَ اللَّهَ بَدَأَ بِكُمْ»‏

الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، ناشر: دار الكتب الإسلامية، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ج‏4، ص576

«مَنْ أَرَادَ اللَّه‏» کسی اراده کند واقعاً به خدا برسد «بَدَأَ بِكُم‏» باید از در خانه شما آغاز کند به گمانم همین اندازه ان شاء‌ الله مورد قبول رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) باشد آن های که اهل دل بودند آن های که گمشده ای داشتند آن های که دنبال راه بودند ما هم با این چند دقیقه عرائض چیزهایی را بیان کردیم «الأمرُ إلیکم»

مجری:

احسنتم خیلی بهرمند شدیم و از محضرتان استفاده کردیم جای شکرش هم باقی است بارها و بارها انسان باید شکر و سپاس گزاری را انجام بدهد به خاطر این نعمتی که خدا به انسان داده است. راه معرفت را به ما داد و آشنا شدیم با این مسیری که باید به آن برسیم این وسیله است.

خدایی که الان نداریم در ذهن خودمان و آن پیامبری که برای خودمان از این حقایق و از آن معرفت هرچند مقداری اندک اما توانستیم بهره ببریم و در ذهن مان چنین پیامبری را بیاوریم کجا؟ و آن چیزهایی که الحمد لله بینندگان عزیز آشنا هستند با مبنایی که بعضی از «وهابی»ها صحبت هایی می کنند خنده دار است وقتی که نوع معرفت این ها را انسان نگاه می کند.

ان شاء الله بتوانیم معرفت خودمان را روز به روز تکمیل کنیم در همین باره بحمد لله آغاز کردیم یک بحثی را تحت عنوان درس های از آموزه های امامت و ولایت می خواهیم نهایتاً به همین معرفت دست پیدا کنیم. یازده جلسه از این مباحث گذشت امشب هم در جلسه دوازدهم هستیم قبل از این که بحث را به صورت مفصل آغاز کنیم حضرت استاد اگر امکانش هست مختصراً یک توضیحی راجع به جلسه پیش و ورود به این جلسه انجام بدهیم ان شاء الله سوالات این جلسه را هم از محضرتان بپرسیم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

در جلسات گذشته عرض کردیم یکی از سخنان خیلی مهم و اساسی رسول اکرم که سعادت دین، دنیا و آخرت ما را تأمین می کند یا یک اعلام خطر شدید حدیث افتراق امت است فرمود امت من بعد از من دچار فتنه و اختلاف می شوند هفتاد و سه فرقه می شوند از این هفتاد و سه فرقه هفتاد و دو فرقه به بیراهه می روند.

نتیجه و پایان کارشان آتش جهنم است یک فرقه هستند که ره می یابند و به بهشت راه پیدا می کنند. در این زمینه مطالبی را از آقایان اهل سنت و شیعه مطرح کردیم عرض کردیم رسول اکرم در چهل و پنج روایت فرمود:

«أَنْتَ وَ شِيعَتُكَ هُمُ الْفَائِزُون‏ تَرِدُونَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»

تو و شیعیانت در قیامت اهل نجات هستید!

الأمالي (للطوسي)؛ نویسنده: طوسى، محمد بن الحسن، ناشر: دار الثقافة ، مصحح: ندارد، ص551

مثل اهل بیت من مثل کشتی نوح است هر کس سوار شد و هر کس از اهل بیت من تبعیت کرد فرقه ناجیه می شود. هر کس تبعیت نکرد غرق شده و فرقه هالکه می شود.

یکی از چیزهایی که در روایات آقایان اهل سنت داریم جلسه گذشته هم تا حدودی درباره اش حرف زدیم این بود رسول اکرم فرمود اگر دیدید مردم اختلاف پیدا می کنند ببینید «عمار» به کدام سمت است؟ «عما» همیشه با حق است از حق جدا نمی شود.

 روایات دیگری آوردیم که «عمار» به دست فرقه باغیه و ستمگر شهید می شود. «عمار» آن ها را به بهشت و به طرف خدا دعوت می کند ولی آن ها «عمار»‌ را به طرف آتش جهنم دعوت می کنند.

 همه را مطرح کردیم دیدیم بعضی از آقایان برای این که یا خودشان را قانع کنند یا فریب بدهند قانع کننده نیست. «بدر الدین عینی» می گوید این جواب، جواب اقناعی است گفتند بر این که «عمار» رفت «خوارج» را به بهشت دعوت کند «خوارج»، «عمار» را به آتش دعوت می کرد یک چیز مسخره و خنده داری است.

 «ابن حجر، بدر الدین عینی» مسخره کرد «عمار» در «صفین» کشته شد بعد از «صفین» قضیه حکمیت پیش آمد. بعد از حکمیت «جنگ صفین» تمام شد و «جنگ نهروان» آغاز شد سال ها قبل حضرت «عمار»‌ به شهادت رسیده بود.

بعضی ها می گفتند «عمار» رفته بود مشرکین «قریش» را به طرف بهشت دعوت کند می گوییم عاقلان دانند، غیر از این چیزی نمی‌گوییم! گفتیم شاید خواستند یک حقیقتی را بیان کنند ولی نمی توانند به خوبی بیان کنند «عمار» مشرکین «قریش» را دعوت می کرد.

 روایتی را از کتاب «السنة عبد الله ابن احمد ابن حنبل»، جلد 2، صفحه 565 که امیر المؤمنین (سلام الله علیه) وقتی دستور حمله به سپاه معاویه را دارد فرمود:

«انفروا إلى كذا انفروا إلى بقية الأحزاب»

السنة؛ اسم المؤلف: عبد الله بن أحمد بن حنبل الشيباني الوفاة: 290، دار النشر: دار ابن القيم - الدمام - 1406، الطبعة: الأولى، تحقيق: د. محمد سعيد سالم القحطاني، ج2، ص565، ح1323

حرکت کنید هجوم ببرید به باقیمانده «جنگ احزاب و جنگ خندق» یعنی آن های که از آن زمان ماندند و امروز لباس اسلام به تن کردند این ها، همان ها هستند. اگر این درست باشد این که می گویند «عمار» مشرکین «قریش» دعوت به بهشت می کرد و آن ها، او را دعوت به آتش جهنم دعوت می کردند شاید حرف درستی باشد.

مجری:

بسیار عالی، این هم از باب حمل صحت آن ها اگر صحبتی را نا خواسته انجام دادند و از آن طرف چه بهتر خواسته این حرف را زده باشند و خیلی از حقایق هم برای ما روشن می شود. از حضرت استاد شنیدیم بهانه های زیادی را مطرح می کنند. یک جریانی اتفاقی افتاد کتمانش خیلی مشکل است نمی توانند به این سادگی کل صورت مسئله را حذف کنند.

یک مسئله ای خیلی زیاد مطرح می شود بحث اجتهاد است آن طرف اجتهاد کردند این طرف هم اجتهاد کردند مفصلش را ان شاء الله در نظر داشته باشید یک فاصله می گیریم بر می گردیم ان شاء الله تفصیلش را از حضرت استاد خواهیم پرسید.

 (میان برنامه)

عرض سلام مجدد خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف)! الحمدلله تا این جا برنامه به مناسبت شام میلاد حضرت آقا رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) و شام میلاد حضرت آقا امام جعفر صادق (علیه السلام) یا بهتر بگوییم همان طور که حضرت استاد اشاره فرمودند بگوییم زمینی شدن شان و این منتی که بر ما نهاده شد، این ها وجود داشتند قبل از این که هر چیزی در این عالم وجود داشته باشد برکت به سمت ما زمینیان آمد الحمد لله مفتخر شدیم به حضور و خاکی شدن این انوار مطهره!

 در ابتدای مباحث از محضر حضرت استاد استفاده کردیم مختصری از جلسات پیش شنیدیم. سوالی که مطرح می شد در ادامه مباحث حضرتعالی شنیدیم توجیهات سراسر مضحکانه ای که بعضاً مطرح می کنند. مضحکانه را از این باب می گویم حضرتعالی فرمودید خودشان هم به این نوع صحبت ها ایراد گرفتند اما یک مطلبی که همین الان هم کأنه یکی از آن مطالب اساسی است این که هر کسی از صحابه مجتهد شد بنا بر اجتهاد خودش عمل کرد ثواب می برد و هیچ مشکلی ندارد.

 در جریان معاویه و در «جنگ صفین» هم باز همین را می بینیم. بسیاری الان می گویند آن های که طرفدار معاویه بودند به اجتهاد معاویه عمل کردند آن های که طرفدار امیر المؤمنین بودند به اجتهاد امیر المؤمنین عمل کردند پس مشکلی نباید باشد.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

یکی از اساسی ترین مشکلی که میان شیعه و سنی وجود دارد «وهابیت» را کار نداریم توهینی که «وهابیت» به صحابه کردند شاید ده ها برابر آن چه که از شیعه توهین می شمارند باشد کاری به آن ها نداریم، آقایان و علمای بزرگوار اهل سنت طرف حساب مان است.

 خیلی دوست داریم علماء با همدیگر دوستان، با محبت، با صفاء بنشینند بحث های علمی کنند خیلی از ابهاماتی که در ذهن خودشان یا در ذهن شاید جوان های شیعه و اهل سنت است بر طرف کنند آن هم موضوع صحابه است.

ما می گوییم پیغمبر خلیفه معین کرد می گوید مگر می شود صحابه شنیده باشد و مخالفت کند؟ امیر المؤمنین و ائمه معصوم بودند می گوید مگر می شود صحابه این را قبول کرده باشد و در برابر علی بایستد؟ هر چه می گوییم یک نوعی آقایان به صحابه پیوند می دهند.

بعد درگیری صحابه را مطرح می کنند، در «جنگ جمل» صحابه دو گروه شدند با همدیگر جنگ دارند و همدیگر را می کشند. در «جنگ صفین» ‌به همین شکل!

 خدا حفظ کند آیت الله العظمی «شبیری زنجانی» در مکاتباتی که با پرفسور «غامدی» در «عربستان» داشتیم چیزی که نوشته بودم دادم ایشان ملاحظه کند ایشان به این خیلی تکیه داشت چند بار هم گفت، گفت از این آقا سوال کنید در «جنگ جمل و جنگ صفین» که طرف مقابل را می کشتند معتقد بودند آن ها اهل بهشت یا اهل جهنم هستند؟

مثلاً معاویه می خواهد علی را بکشد چه عقیده ای دارد؟ علی را اهل بهشت می داند؟ کشتن اهل بهشت حرام است

(وَمَنْ يقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا)

و هر کس، فرد با ايمانی را از روی عمد به قتل برساند، مجازات او دوزخ است؛ در حالی که جاودانه در آن می ‌ماند؛ و خداوند بر او غضب می کند؛ و او را از رحمتش دور می ‌سازد؛ و عذاب عظيمی برای او آماده ساخته است.

سوره نساء‌(4): آیه 93

یا نه معتقد است اهل جهنم است کدامش است؟ این را برای ما روشن کنید به زعم شما، امیر المؤمنین آن ها را می کشد معتقد است آن ها اهل بهشت هستند دارد می کشد یا اهل جهنم هستند دارد می کشد؟ چون بحث شوخی نیست بحث قتل و نابودی طرف مقابل است مگر می شود انسان شمشیر بکشد طرف مقابل را بکشد و تکه تکه کند هیچ مهمل شرعی هم نداشته باشد؟

آقایان توجیهی این جا درست کردند توجیهی که توأم با صدها تناقض است فقط در بحث خودمان از «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» آوردیم:

«وَيْحَ عَمَّارٍ تَقْتُلُهُ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ يَدْعُوهُمْ إلى الْجَنَّةِ وَيَدْعُونَهُ إلى النَّارِ»

الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج1، ص172، ح436

«وَيْحَ عَمَّارٍ تَقْتُلُهُ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ عَمَّارٌ يَدْعُوهُمْ إلى اللَّهِ وَيَدْعُونَهُ إلى النَّارِ»

الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج3، ص116، ح2657

«عمار» طرف مقابل را که سپاه معاویه باشد به بهشت دعوت می کند آن ها «عمار»‌ را به جهنم دعوت می کنند.

 بعضی از بزرگان اهل سنت در آن ماندند چه کار کنند؟ اگر این باشد خیلی از معتقدات آن ها به هم می ریزد.

 آقای «بدر الدین عینی» معتقد هستم انصافش از «ابن حجر و ابن بطَال» بهتر است ملاء خوبی هم است و روایات «صحیح بخاری» را به خوبی شرح کرد و روایاتش را واقعاً فهمیده است. خیلی عالی شرح کرده است مخصوصاً‌ برای کسانی که مبتدی هستند خیلی زیاد با پیچ و خم های روایات انس ندارند «عمدة القاری» خیلی بهتر از «فتح الباری» است.

«فتح الباری» در حد «کفایة» است «عمدة القاری» در حد «اصول الفقه» مرحوم «مظفر» است بلا تشبیه می خواهیم بکنیم.

ایشان در «عمدة القاری شرح صحیح بخاری»، جلد 4 بحثی را مطرح می کند می گوید «عمار» این ها را به بهشت دعوت می کرد آن ها «عمار» را به آتش جهنم دعوت می کردند در حقیقت می گوید:

«والجواب الصحيح في هذا أنهم كانوا مجتهدين ظانين أنهم يدعونه إلى الجنة، وإن كان في نفس الأمر خلاف ذلك، فلا لوم عليهم في اتباع ظنونهم، فإن قلت: المجتهد إذا أصاب فله أجران، وإذا أخطأ فله أجر، فكيف الأمر ههنا. قلت: الذي قلنا جواب إقناعي فلا يليق أن يُذكر في حق الصحابة خلاف ذلك، لأن الله تعالى أثنى عليهم وشهد لهم بالفضل، بقوله: (كنتم خير أمة أُخرجت للناس) آل عمران: 011)، قال المفسرون: هم أصحاب محمد»

عمدة القاري شرح صحيح البخاري؛ اسم المؤلف: بدر الدين محمود بن أحمد العيني الوفاة: 855هـ، دار النشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت، ج4،‌ٌ ص 209

«عمار» و یارانش مجتهد بودند و هم یاران معاویه مجتهد بودند، هر کدام تصور می کردند طرف مقابل را به بهشت دعوت می کنند یعنی «عمار» تصور می کرد سپاهیان معاویه را به بهشت دعوت می کند. سپاهیان معاویه تصور می کردند «عمار» را به بهشت دعوت می کنند.

 نمی دانم این آقا وقتی که این را نوشت به عقلش نه به وجدانش هم مراجعه کرده است؟ رسول اکرم می گوید «عمار» را به آتش دعوت می کردند این آقا می گوید نه آن ها «عمار»‌ را به بهشت دعوت می کردند. یعنی کاملاً چیزی خلاف صریح سخن پیغمبر که می گوید «يَدْعُونَهُ إِلَى النَّار» این ها گمان می کردند اهل بهشت هستند «عمار»‌ را به بهشت دعوت می کردند.

 یعنی پیغمبر متوجه نشده بود که سپاهیان معاویه، «عمار» را به بهشت دعوت می کنند آقای «بدر الدین عینی» بعد از 855 سال بلکه بیشتر اگر هجرت را بخواهیم در نظر بگیریم نزدیک 870- 880 سال بعد تازه چیزی کشف کرد پیغمبر این را متوجه نبوده است سپاه معاویه هم او را به بهشت دعوت می کردند.

مجری:

ملاک را جا به جا کرد خود «عمار» قرار بود ملاک باشد این ها شک و شبهه در اصل روایت قرار دادند.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

بله، بعد می گوید «وإن كان في نفس الأمر خلاف ذلك»؛ اگر چه در واقع خلاف است دیگر نمی آید بگوید خلاف در سپاه معاویه است می گوید «عمار» و دار دسته اش تصور می کردند به بهشت دعوت می کنند شاید خلاف بود. سپاهیان معاویه هم تصور می کردند به بهشت دعوت می کنند ولی خلاف بوده است.

«فلا لوم عليهم في اتباع ظنونهم»؛ این ها ظن خودشان را تبعیت می کردند هیچ ملامتی هم به این ها نیست بعد بحث جدیدی مطرح می کند از عزیزان تقاضا دارم مخصوصاً اگر از علما و جوان های اهل سنت تقاضا دارم به هر چه عقیده دارید قسم می دهم این عبارت را خوب دقت کنید. اگر ببینید بنده اشتباه عرض می کنم بزرگواری کنید روی خط بیایید بیان بفرمایید از محضرتان استفاده کنیم یا پیامک بدهید پیامک تان را این جا بخوانیم.

«فإن قلت: المجتهد إذا أصاب فله أجران، وإذا أخطأ فله أجر، فكيف الأمر ههنا؟»؛ می گوید ما گفتیم کسی که اجتهاد کند اجتهادش مطابق با واقع باشد دو ثواب می برد اجتهادش مخالف با واقع باشد یک ثواب می برد. یعنی به خاطر این اجتهادش خدا ثواب می دهد. در قضیه امیر المؤمنین و معاویه، «عمار» و سپاه معاویه داستان چه کسی است؟

کدام «أصاب فله أجران»، دو اجر دارد، کدام «أخطأ فله أجر» کدام اشتباه کردند یک اجر دارد. می خواهد بگوید یکی از این دو اجتهادشان درست و مطابق با واقع است دو پاداش خدا به او می دهد. یکی مخالف با واقع است یک پاداش می دهد. خودش می داند چیز مسخره ای گفته است

«قلت: الذي قلنا جواب إقناعي»؛ این جوابی که ما می دهیم برای این که طرف حرفی نتواند بزند برای بستن دهانش است جواب واقعی نیست.

«فلا يليق أن يُذكر في حق الصحابة خلاف ذلك»؛ نمی توانیم در رابطه با صحابه غیر از این حرفی بزنیم تنها حرفی که درباره صحابه می زنیم همینی است که ما گفتیم. بعد ایشان می گوید: « لأن الله تعالى أثنى عليهم وشهد لهم بالفضل، بقوله: (كنتم خير أمة أُخرجت للناس) آل عمران: 011)، قال المفسرون: هم أصحاب محمد»

آقایان سه، چهار آیه در قرآن پیدا کردند مثل:

(لَقَدْ رَضِي اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يبَايعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ)

خداوند از مؤمنان -هنگامی که در زير آن درخت با تو بيعت کردند- راضی و خشنود شد؛

سوره فتح (48): آیه 18

(وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِي اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ)

پيشگامان نخستين از مهاجرين و انصار، و کسانی که به نيکی از آنها پيروی کردند، خداوند از آنها خشنود گشت، و آنها (نيز) از او خشنود شدند؛

سوره توبه (9): آیه 100

دلیل می آورند چماقی درست کردند بر سر شیعه می کوبند قرآن، صحابه را اهل بهشت می داند. ولی از آن طرف چهارده، پانزده آیه در قرآن در مذمت صحابه آمده است گویا اصلاً این آیه، آیه قرآن نیست

(يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَينُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ)

ای کسانی که ايمان آورده ‌ايد! اگر شخص فاسقی خبری برای شما بياورد، درباره آن تحقيق کنيد، مبادا به گروهی از روی نادانی آسيب برسانيد و از کرده خود پشيمان شويد!

سوره حجرات (49): آیه 6

جزء قرآن نیست.

(فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِي قُلُوبِهِمْ إِلَى يوْمِ يلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُوا يكْذِبُونَ)

اين عمل، (روح) نفاق را، تا روزی که خدا را ملاقات کنند، در دلهايشان برقرار ساخت. اين بخاطر آن است که از پيمان الهی تخلف جستند؛ و بخاطر آن است که دروغ می ‌گفتند.

سوره توبه (9): آیه 77

نازل شد این اصلاً آیه قرآن نیست.

(وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا انْفَضُّوا إِلَيهَا وَتَرَكُوكَ قَائِمًا قُلْ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَيرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ وَاللَّهُ خَيرُ الرَّازِقِينَ)

هنگامی که آنها تجارت يا سرگرمی و لهوی را ببينند پراکنده می ‌شوند و به سوی آن می روند و تو را ايستاده به حال خود رها می ‌کنند؛ بگو: آنچه نزد خداست بهتر از لهو و تجارت است، و خداوند بهترين روزی ‌دهندگان است.

سوره جمعه (62): آیه 11

که بدترین توهین به رسول اکرم است این ها جزء قرآن نیست

(فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا)

دلهايتان از حق منحرف گشته!

سوره تحریم (66): آیه 4

در رابطه با دو همسر رسول اکرم این ها اصلاً جزء قرآن نیست نمی دانم این ها را آقایان موقع خواندن، می خوانند یا قرآنی که درست کردند قرآنی درست کردند آیاتی که در مذمت صحابه است این ها را حذف کردند. یا به این جا می رسند در قرآن شان این ها را سیاه کردند چشم شان به این آیات نیافتد.

اگر به قرآن می خواهید مراجعه کنید ببینید هر دو دسته از آیات چه می گوید؟ ببینید قرآن چه می گوید؟ عقیده خودمان را بر قرآن تحمیل نکنیم قرآن را برای خودمان و عقل مان ملاک قرار بدهیم.

 در این جا ایشان می گوید هر دو طرف اجتهاد کردند اجتهاد یا باید متکی به آیه قرآن باشد یا متکی به روایات باشد. قرآن در خیلی از جاها ساکت است کار را به سنت واگذار کرده است

(بِالْبَينَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنْزَلْنَا إِلَيكَ الذِّكْرَ لِتُبَينَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يتَفَكَّرُونَ)

(از آنها بپرسيد که) از دلايل روشن و کتب (پيامبران پيشين آگاهند!) و ما اين ذکر [= قرآن‌] را بر تو نازل کرديم، تا آنچه به سوی مردم نازل شده است برای آنها روشن سازی؛ و شايد انديشه کنند!

سوره نحل (44): آیه 16

(وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا)

آنچه را رسول خدا برای شما آورده بگيريد (و اجرا کنيد)، و از آنچه نهی کرده خود داری نماييد؛

سوره حشر (59): آیه 7

(وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ)

اطاعت خدا و اطاعت پيامبر کنيد!

سوره مائده (5): آیه 92

الی ماشاء الله؛ روایات هم دارند جبرئیل به سنت نازل می شد همان طوری که به قرآن نازل می شد. آقایان روایات متعدد آوردند بحث هم «جنگ جمل» و «جنگ صفین» است.

 رسول اکرم چه فرمود؟ «مستدرک»، جلد 3 «ابو ایوب انصاری» در زمان خلافت عمر ابن الخطاب:

«أمر رسول الله صلى الله عليه وسلم علي بن أبي طالب بقتال الناكثين والقاسطين والمارقين»

المستدرك على الصحيحين؛ اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة: الأولى، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا، ج3، ص150، ح4674

هنوز علی به خلافت نرسید عثمان هم هنوز خلیفه نشده است می گوید پیغمبر به علی به قتال و کشتن ناکثین (اصحاب جمل)، قاسطین (اصحاب صفین)، مارقین (اصحاب نهروان) دستور داد چه کار کنیم؟

«مجمع الزوائد هیثمی»، جلد 7، صفحه 238 از امیر المؤمنین:

«وعن علي قال عهد إلي رسول الله صلى الله عليه وسلم في قتال الناكثين والقاسطين والمارقين وفي رواية أمرت بقتال الناكثين فذكره رواه البزار والطبراني في الأوسط وأحد إسنادي البزار رجاله رجال الصحيح غير الربيع بن سعيد ووثقه ابن حبان»

«عَهِدَ إِلَيَّ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه واله وسلم)‏»؛ پیغمبر با من عهد و وصیت کرد در چه؟ با قتال اهل «جمل، صفین و نهروان» بعد ایشان می گوید «بزّار، طبرانی» آورده است یکی از سندهای «بزار» رجالش، رجال «صحیح بخاری» است. غیر از «ربیع ابن سعید» آن هم «ابن حبان» توثیق کرده است.

«عبد الله ابن مسعود»

«وعن عبدالله بن مسعود قال أمر علي بقتال الناكثين والقاسطين والمارقين»

مجمع الزوائد ومنبع الفوائد؛ اسم المؤلف: علي بن أبي بكر الهيثمي الوفاة: 807، دار النشر: دار الريان للتراث/‏دار الكتاب العربي - القاهرة , بيروت – 1407، ج7، ص238

در «تلخیص الحبیر» آقای «ابن حجر عسقلانی»:

«ثَبَتَ أَنَّ أَهْلَ الْجَمَلِ وَصِفِّينَ وَالنَّهْرَوَانِ بُغَاةٌ هو كما قال وَيَدُلُّ عليه حَدِيثُ عَلِيٍّ أُمِرْت بِقِتَالِ النَّاكِثِينَ وَالْقَاسِطِينَ وَالْمَارِقِينَ رَوَاهُ النَّسَائِيُّ في الْخَصَائِصِ وَالْبَزَّارُ وَالطَّبَرَانِيُّ وَالنَّاكِثِينَ أَهْلُ الْجَمَلِ لِأَنَّهُمْ نَكَثُوا بَيْعَتَهُ وَالْقَاسِطِينَ أَهْلُ الشَّامِ لِأَنَّهُمْ جَارُوا عن الْحَقِّ في عَدَمِ مُبَايَعَتِهِ وَالْمَارِقِينَ أَهْلُ النَّهْرَوَانِ لِثُبُوتِ الْخَبَرِ الصَّحِيحِ فِيهِمْ أَنَّهُمْ يَمْرُقُونَ من الدِّينِ كما يَمْرُقُ السَّهْمُ من الرَّمِيَّةِ وَثَبَتَ في أَهْلِ الشَّامِ حَدِيثُ عَمَّارٍ تَقْتُلُهُ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ وقد تَقَدَّمَ وَغَيْرُ ذلك من الْأَحَادِيثِ»

تلخيص الحبير في أحاديث الرافعي الكبير؛ اسم المؤلف: أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل العسقلاني الوفاة: 852، دار النشر: - المدينة المنورة - 1384 - 1964، تحقيق: السيد عبدالله هاشم اليماني المدني، ج4، ص44

«نسائی» در «خصائص» آورده «بزار، طبرانی» آورده «ناکثین» اهل «جمل» هستند «قاسطین» اهل «شام» هستند چون حق تبعیت نکردند «مارقین» هم اهل «نهروان» هستند. تمام این ها را می آورد روایت را هم تصحیح می کند.

آقای «ابن اثیر» در کتاب «اسد الغابة فی معرفة الصحابة» به صراحت از «ابی سعید خدری» مطرح می کند

«عن أَبي سعيد الخدري قال: أَمرنا رسول الله بقتال الناكثين والقاسطين والمارقين، نقلنا: يا رسول الله أَمرتنا بقتال هؤلاءِ، فمع مَنْ ؟ فقال: (مع علي بن أَبي طالب، معه يقتل عمار بن ياسر)»

أسد الغابة في معرفة الصحابة؛ اسم المؤلف: عز الدين بن الأثير أبي الحسن علي بن محمد الجزري الوفاة: 630هـ، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت / لبنان - 1417 هـ - 1996 م، الطبعة: الأولى، تحقيق: عادل أحمد الرفاعي، ج4، ص124

به همراه چه کسی باید با این سه گروه بجنگیم؟ در رکاب علی با «ناکثین، قاسطین و مارقین» باید بجنگید «عمار» هم در رکاب علی کشته خواهد شد. از این قبیل روایت زیاد است

مجری:

حاج آقا، این‌ها اجتهاد مقابل نص را خودشان قبول دارند چیز پذیرفته ای است؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

نمی دانم باید به ما جواب بدهند شاید سی تا روایت صحیح داریم

مجری:

یعنی عذر بدتر از گناه می شود.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

قبل از این که امیر المؤمنین به خلافت برسد این روایت در میان مردم منتشر شده است پیغمبر دستور داد علی با این سه دسته بجنگد. پیغمبر گفت باید بجنگید آن وقت بگوییم اجتهاد می خواهیم بکنیم؟ جا برای اجتهاد می ماند؟

 جالب این که «خطیب بغداد» در «تاریخ بغداد»، جلد 15 مطلب زیبایی نقل می کند می گوید «ابو ایوب انصاری» از «جنگ صفین» بر می گشت گفتیم آٔقای «ابو ایوب» تو جایگاه بالایی دارد پیغمبر هجرت کرد به «مدینه» آمد همه عاشق این بودند پیغمبر وارد منزل او شود.

ولی وارد منزل کسی نشد گفت شتر من در خانه هر کس رفت آن جا اقامت می کنم شتر پیغمبر درِ خانه شما آمد آن وقت با این مقام آمدی شمشیر بر دوشت گذاشتی با گوینده های «لا اله الا الله» ‌داری می جنگی یعنی سپاه معاویه دارند «لا اله الا الله» می گویند نماز می خوانند و روزه می گیرند.

آقای «ابو ایوب انصاری» گفت آقایی که این حرف را زدی پیغمبر به ما دستور داد:

«أمرنا بقتال ثلاثة مع علي بقتال الناكثين والقاسطين والمارقين فأما الناكثون فقد قاتلناهم أهل الجمل طلحة والزبير وأما القاسطون فهذا منصرفنا من عندهم يعني معاوية وعمرا وأما المارقون فهم أهل الطرفاوات وأهل السعيفات وأهل النخيلات وأهل النهروانات والله ما أدري أين هم ولكن لا بد من قتالهم إنشاء»

تاريخ بغداد؛ اسم المؤلف: أحمد بن علي أبو بكر الخطيب البغدادي الوفاة: 463، دار النشر: دار الكتب العلمية – بيروت، ج13،‌ٌ ص186

«أَمَرَنَا بِقِتَالِ ثَلَاثَةٍ مَعَ عَلِيٍّ»؛ دستور داد با سه دسته در رکاب علی بجنگیم؛ «بِقِتَالِ النَّاكِثِينَ وَ الْقَاسِطِينَ وَ الْمَارِقِين‏ أَمَّا النَّاكِثُونَ فَقَاتَلْنَاهُمْ»؛ اما نسبت «ناکثین» در رکاب علی جنگیدیم اهل «جمل»، «طلحه و زبیر» بود این در کتاب شیعه نیست مال «خطیب بغدادی» در «تاریخ بغداد» است.

 «وأما القاسطون»؛ اهل «صفین» باشند الان داریم بر می گردیم یعنی «معاویه و عمرو عاص»

 «وأما المارقون فهم أهل الطرفاوات وأهل السعيفات وأهل النخيلات‏»؛ این ها اهل «طَرفاوات، سَعیفات، نُخیلات و نهروانات» هستند.«وَ اللَّهِ مَا أَدْرِي‏ أَيْنَ هُم‏»؛ این ها کجا هستند؟ این ها را نمی شناسند

«وَ لَكِنْ لَا بُدَّ مِنْ قِتَالِهِمْ إِنْ شَاءَ اللَّه‏»؛ چون پیغمبر فرمود قطعاً با آن ها هم در رکاب علی خواهیم جنگید. آقای «بدر الدین عینی» با این همه روایات راه دارد شما بگویید اصحاب معاویه هم اجتهاد می کردند؟ اجتهاد می کردند یک اجر هم دارند!

مجری:

وقتی که انسان این را می شنود می بیند وقتی اجتهادشان مشکل داشت به راحتی می گویند پس در مابقی مباحثی که به آن رسیدند نمی توانند به این ها لقب مجتهد را بدهند.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

در جای دیگر هم زیر سوال می رود. روایات دیگر خیلی واضح تر از این است «مستدرک حاکم نیشابوری»، جلد 3 از «ابو هریره» دارد:

«نظر النبي صلى الله عليه وسلم إلى علي وفاطمة والحسن والحسين فقال أنا حرب لمن حاربكم وسلم لمن سالمكم هذا حديث حسن»

المستدرك على الصحيحين، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة: الأولى ، تحقيق : مصطفى عبد القادر عطا، ج 3، ص 163، ح4712

پیغمبر به علی، فاطمه، حسن و حسین نگاه کرد فرمود: «أَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُمْ وَ سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَكُمْ.»؛ جنگ با شما جنگ با من است می گوید «هذا حدیثٌ حسن»

 یا:

«أَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبْتُمْ»؛ هر کس با شما محاربه کند بجنگد با منِ پیغمبر جنگیده است جنگ با علی، جنگ با پیغمبر است با این صراحت رسول اکرم فرموده است آیا واقعاً می توانیم دوباره بگوییم اجتهاد کرده بودند؟

آقای «ذهبی» در «تاریخ اسلام»، جلد 5، صفحه 99 همین روایت را می آورد می گوید:

«وله شاهد من حديث زيد بن أرقم»

تاريخ الإسلام ووفيات المشاهير والأعلام؛ اسم المؤلف: شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان الذهبي الوفاة: 748هـ، دار النشر: دار الكتاب العربي - لبنان/ بيروت - 1407هـ - 1987م ، الطبعة: الأولى، تحقيق: د. عمر عبد السلام تدمرى،ج5، ص99

روایت را صحیح می داند آقای «ابن حجر» در «الإصابة»، جلد 14، صفحه 93 همین تعبیر را می آورد «أَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبْتُمْ وَ سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمْتُم‏»، «ابن کثیر دمشقی» همین تعبیر را در «البدایة و النهایة»، جلد 11، صفحه 190 و 191 آورده است پیغمبر فرمود هر کس با علی، فاطمه، حسن و حسین بجنگد با منِ پیغمبر جنگیده است.

جالب این که آقای «جصاص – متوفای 370» از علمای بزرگ اهل سنت کتابی دارد به نام «احکام القرآن»، جلد 4، صفحه 51 این روایت را می آورد:

«عن زيد بن أرقم أن النبي صلى الله عليه وسلم قال لعلي وفاطمة والحسن والحسين أنا حرب لمن حاربتم سلم لمن سالمتم فاستحق من حاربهم اسم المحارب لله ولرسوله وإن لم يكن مشركا»

أحكام القرآن، اسم المؤلف: أحمد بن علي الرازي الجصاص أبو بكر الوفاة: 370، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت - 1405، تحقيق: محمد الصادق قمحاوي، ج4، ص51

خیلی جالب است عزیزان به این روایت به خوبی دقت کنند از «زید ابن ارقم»، پیغمبر به امیر المؤمنین، فاطمه، حسن و حسین فرمود: «أَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبْتُمْ وَ سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمْتُم‏» هر کس با شما دوست و با صلح و صفا باشد با من در صلح و صفا است اگر با شما بجنگد با منِ پیغمبر جنگیده است.

«فاستحق من حاربهم اسم المحارب لله ولرسوله وإن لم يكن مشركا»؛ اگر کس با علی و فاطمه بجنگد باید بگوییم این محارب لله و رسول است با خدا و پیغمبر جنگیده است اگر چه مشرک نیست گوینده «لا اله الا الله» است. از این واضح تر جناب آقای «بدر الدین – متوفای 855» این آقا متوفای 370 است این ها را ندیدید؟ می گوید هر کس با علی بجنگد با خدا و پیغمبر جنگید محارب خدا و پیغمبر است. محارب خدا و پیغمبر است.

بفرمایید این هم آیه قرآن:

(إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يقَتَّلُوا أَوْ يصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ ينْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْي فِي الدُّنْيا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ)

کيفر آنها که با خدا و پيامبرش به جنگ بر می ‌خيزند، و اقدام به فساد در روی زمين می ‌کنند، (و با تهديد اسلحه، به جان و مال و ناموس مردم حمله می ‌برند،) فقط اين است که اعدام شوند؛ يا به دار آويخته گردند؛ يا (چهار انگشت از) دست (راست) و پای (چپ) آنها، به عکس يکديگر، بريده شود؛ و يا از سرزمين خود تبعيد گردند. اين رسوايی آنها در دنياست؛ و در آخرت، مجازات عظيمی دارند.

سوره مائده (5): آیه 33

این هم حکم کسی که محارب لله و رسول باشد. آیا با این وضع می توانیم بگوییم این ها اجتهاد کردند؟

 این مطلب در نظرتان باشد چون بحث مان نا تمام ماند یک بحثی خیلی وقت است به دوستان قول دادیم حتی در زمان «شبکه ولایت» قول دادیم ولی به قول مان عمل نکردیم. شخصی به آقای «خویی» گفته بود چند بار به ما وعده دادید عمل نکردید فرمود ما را از نیکان می دانید یا نه؟ گفت قطعاً گفت هزار وعده نیکان یکی وفا نشود!

قول داده بودم در رابطه با بحث تناقض اجتهاد و اجرای حدود بر صحابه صحبت کنم زمان پیغمبر را اصلاً و ابداً کار نداریم صحابه دزدی کرد پیغمبر دستش را برید. شراب خورد بعضی ها پنجاه بار شراب خوردند پیغمبر به آن ها حد زد. ده ها حدودی که پیغمبر اجرا کرد با آن هیچ کار نداریم.

 در زمان خلفا این که می بینیم «عبید الله» پسر خلیفه دوم شراب می خورد خلیفه دوم حد می زند. اجتهاد کرد باید عمر چیزی دستی به پسرش بدهد پسرم حالا تو اجتهاد فرمودی دستت درد نکند این هم جایزه ات «وَ لکَ أجرٌ واحد» چرا حد جاری کرد؟

پسرش «عبید الله» به خاطر شلاق پدرش مُرد ظاهراً بیمار بود وقتی شلاق خورد با همین شلاق زدن پسرش از دنیا رفت. افراد دیگر زیاد داریم یکی، دو مورد نیست. «ابو محجن ثقفی» از صحابه است هشت بار شراب خورد توسط عمر به او حد زدند!

 دوستان عزیز این ها را چه کار کنیم؟ آقای «بدر الدین عینی» این ها را چه کار کنیم؟ در این زمینه حرف خیلی زیاد دارم «ولید ابن عقبه» صحابی شراب خورد نماز صبح هم چهار رکعت خواند بعضی از صحابه اعتراض کردند گفت سر حال هستم عشقم گل کرد می خواهید بیشتر بخوانم.

وقتی به خلیفه دوم می گویند او را حد می زنند، «قدامة ابن مضعون» بدر و بدری است شراب می خورد خلیفه دوم حد می زند. با این که اجتهاد کرده بود به دلیل یک آیه ای از قرآن شراب خورد، اجتهاد هم فرمود نگفت تو حالا اجتهاد کردی یک پاداش هم داری زمین بخواب شلاق بخور.

من نمی‌دانم آقایانی که می گویند صحابه اجتهاد کردند صحابه ای که شراب می خورند اجتهاد می کنند شلاق می خورند. این های که آدم می کشند اجتهاد می کنند حکم شان چه است؟ گناه شراب خوردن بالاتر است یا آدم کشتن؟ شراب خوردن بدتر است یا صحابی مثل «عمار» را کشتن کدامش بدتر است؟ به ما جواب بدهید.

اگر ما اشتباه می‌کنیم بفرمایید بگویید شما اشتباه می‌کنید این طوری نیست، من هفتاد – هشتاد مورد می‌توانم نام ببرم، تمام موارد از منابع معتبر اهل سنت را گشتم که به صحابه حد جاری شده است این حد جاری شدن در زمان رسول اکرم، ابوبکر، عمر، عثمان و امیر المؤمنین بوده است.

کسی که صحابه، بدری و جزء السابقون بوده است به این‌ها حد زدند، این که آقای «بدر الدین عینی» می‌گوید چیز عجیب است ما که متوجه نشدیم، اگر دوستان متوجه شدند یا کارشناس‌های شبکه های وهابیت متوجه شدند تشریف بیاورند جواب بدهند عین جواب شان را پخش می‌کنیم، تا مردم هم متوجه شوند مسئله چیست؟

مجری:

بسیار زیبا فرمودید همه اش بر می‌گردد به همان معرفتی که ابتدا حضرتعالی فرمودید منشأش این است که باید دَرْ خانه اهل بیت بیرویم و از آن‌جا این معرفت را به دست بیاوریم. الان با همه بینندگان عزیز دیدیم که این‌ها آن مفاهیم با ارزش را چطوری خراب می‌کنند!

بارها و بارها شده از کارشناسان مختلف و از حضرتعالی شنیدیم که ما صحابه را قبول داریم و اتفاقا آن صحابه را دارای ارزش بالاتر می‌بینیم وقتی نام شان برده می‌شود قطعا به آن‌ها احترام می‌گذاریم؛ اما چه صحابه‌ای و چه اجتهاد و عدالتی؟

همین امشب در برنامه دیدییم اجتهادی که این‌ها ادعا می‌کنند چه نوع اجتهادی است، اجتهادی است که منجر به قتل نفس محترمه می‌شود، اجتهادی است که منجر به شراب خوردن و تجاوز به عنف کردن می‌شود آن وقت همین اجتهاد وقتی در کنار اهل بیت می‌آید می‌بینیم خود همان راسخون فی العلم و اولی الباب معنی پیدا می‌کند آن عدالت آن‌جا به عصمت می‌رسد و این عدالت این جا به چه منجلابی کشیده می‌شود.

تک تک این‌ها درس‌هایی است که اگر نفس سلیم بخواهد بشیند و با خودش دو، دو تا چهار تا بکند قطعا به زودی به نتیجه خواهد رسید.

استاد بزرگوار از محضرتان تشکر می‌کنیم سراغ تماس‌ها بیرویم که بینندگان عزیز تماس گرفتند و همچنان هم فرصت در اختیار تان است با تلفن‌های که زیر نویس شده در ارتباط باشید تا صدای شما را داخل استدیو داشته باشیم.

تماس اول جناب آقای «بذر افگن از شیراز» است سلام بفرمایید

تماس بینندگان برنامه

بیننده: (آقای بذر افکن از شیراز – شیعه)

سلام علیکم عید شما مبارک، سالروز میلاد حضرت پیامبر اکرم را خدمت همه مسلمانان جهان تبریک می‌گویم. من در اطراف «شیراز» زندگی می‌کنم شهر کوچکی است و مهاجرین افغانستان این جا زیاد هستند. اکثریت‌شان سنی هستند و در مساجد ما می‌آیند باهم نماز می‌خوانیم یک پیره مردی بود خداوند رحمتش کند مرحوم شد در عزاداری امام حسین هم با ما شرکت می‌کرد، سنی بود ولی سینه می‌زد.

الان در شبکه‌های وهابی صحبت می‌کنند در «ایران» فقط صحبت از وحدت می‌شود و در عمل اجرا نمی‌شود می‌خواستم بگویم واقعا کذب محض است دروغ می‌گویند کسانی که خارج نشسته اند و با پول «انگلستان» دارند شبکه شان را اداره می‌کنند و با پول وهابی‌های «عربستان» دارند شبکه شان را اداره می‌کنند و حقوق می‌گیرند این‌ها از کجا از داخل ایران خبر دارند که این حرف‌ها را می‌زنند.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

خداوند خیرتان بدهد، درست است در ایام عزاداری امام حسین (سلام الله علیه) نه تنها در «شیراز» در شهرهای دیگر هم اهل‌سنت در عزاداری شرکت می‌کنند و همین طور در راهپیمایی‌ها شرکت می‌کنند.

مخصوصا در راهپیمایی برای زیارت آقا امام رضا (سلام الله علیه) شرکت می‌کنند. در «ایران» افراد زیادی داریم مثلا شوهر سنی است همسرش شیعه است یا به عکس است این‌ها چهار تا فرزند دارند دو تا از فرزندشان شیعه است و دو تا از فرزندان شان سنی است،‌ این‌ها دعوا و مشکلی ندارند.

ما دنبال وحدت این طوری هستیم،‌ یعنی شیعه با شیعه بودن عقیده خودش را حفظ کند و سنی هم با سنی بودن عقیده خودش را حفظ کند و زندگی مسالمت آمیز باهم داشته باشند. وقتی قرآن به مشرکین می‌گوید:

(قُلْ يا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَينَنَا وَبَينَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيئًا)

بگو: «اي اهل کتاب! بياييد به سوي سخني که ميان ما و شما يکسان است؛ که جز خداوند يگانه را نپرستيم و چيزي را همتاي او قرار ندهيم؛

سوره آل‌عمران (3): آیه 64

به اهل کتاب قرآن می‌گوید بیایید زندگی مسالمت آمیز داشته باشیم هیچ فرق نمی‌کند چه آن سنی که دارد به بهانه‌های شیعه را مورد تاخت و تاز قرار می‌دهد توهین می‌کند و فحش می‌دهد،‌ چه آن شیعه ای که به سنی فحش می‌دهد و ناسزا می‌گوید به تعبیر رهبری هردو از یک آبشخور دارند بهره می‌‌گیرند.

به تعبیر شهید مطهری سنی با سنی بودنش و شیعه با شیعه بودنش باهم زندگی مسالمت آمیز داشته باشند،‌ بحث‌های علمی هم داشته باشند،‌ بحث‌های علمی سر و کارش با عقل، منطق و خرد است؛‌ ولی فحش و ناسزا به یکدیگر کار اراذل و اوباش است.

قرآن به صراحت حتی فحش به بت پرست‌ها را مذمت کرده است

(وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيرِ عِلْمٍ)

(به معبود) کساني که غير خدا را مي‌خوانند دشنام ندهيد، مبادا آنها (نيز) از روي (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند!

سوره انعام (6): آیه 108

سنی (نستجیر بالله) از مشرک که بدتر نیست که دارید فحش می‌دهید. شیعه از مشرک بدتر نیست که دارید فحش می‌دهید. فحش دادن چه فایده دارد که در شبکه تان می‌شنید و هرچه از دهن تان در می‌آید به شیعه نثار می‌کنید.

به علما و مراجع فحش می‌دهید عزاداری‌ها را به تمسخر می‌گیرید و به عزاداران توهین و اهانت می‌کنید. از این کار تا به حال چه سودی بردید؟ آیا مردم اهل سنت ایران به حرف شما گوش کردند؟ خیر.

آن آقایی هم که در «لندن» و «آمریکا» می‌رود و به سنی‌ها فحش می‌دهد آیا شیعیان ایران برای آن‌ها تا به حال ارزش قائل شدند؟ خیر.

مجری:

بله، ثمره این‌ها دقیقا این است وقتی انسان این‌ها را می‌بیند و مقایسه می‌کند کامل می‌تواند مطلب را به صورت روشن و واضح بپندارد. تشکر می‌کنیم از جناب اقای «بذر افکن» که از «شیراز» همراه ما بودند و دغدغه خودشان را که اتفاقا مرتبط با این ایام بود مطرح کردند ان شاء الله که همچنان در سایه وحدتی که وجود دارد در گرداگرد محور اهل بیت همان طور که اشاره کردید بتوانند با صلح و صفا زندگی کنند!

جناب آقای «مصطفی از کشور کنگو» پشت خط ارتباطی هستن سلام علیکم بفرمایید

بیننده: (آقای مصطفی از کشور کنگو – شیعه)

سلام، اولا به همه مناسبت ایام ولادت پیامبر اسلام حضرت محمد (صلی الله علیه واله وسلم) تبریک عرض می‌کنم. و همچنین به آیت الله «قزوینی» تبریک عرض می‌کنم. من مدتی در «قم» بودم و از بیانات آیت الله «قزوینی» استفاده می‌کردم.

کسانی در کشور ما هستند که از شیعه بدگویی می‌کنند ولی به لطف خدا، به خاطر آن مدتی که در برنامه‌های آیت الله «قزوینی» شرکت داشتم توانستم پاسخ شان را بدهم. خیلی از محضر ایشان استفاده کردیم. برنامه‌های آیت الله «حسینی قزوینی» خیلی مهم است به خاطر همین برنامه‌ها ایمان و اعتقاد من به مذهب تشیع قوی شده است.

مدتی در مورد حدیث که مسلمانان به 73 فرقه تقسیم می‌شوند مشکل داشتم ولی با توجه به دیدن برنامه های آیت الله «قزوینی» متوجه شدم که فرقه ناجیه مذهب شیعه است. به این خاطر خیلی تشکر می‌کنم.

من خواستم از ایشان در خواست کنم به برکت امروز که میلاد حضرت پیامبر است لطف کنید فایل‌های که استفاده می‌کنید در شبکه بگذارند تا ما هم از آن استفاده کنیم و بتوانیم در کشورمان این معارف را بیان کنیم تا مردم به مذهب شیعه جذب بشوند.

مجری:

تشکر می‌کنم آقا «مصطفی» عزیز که از کشور «کنگو» همراه ما بودید و مشخص است که از همان ابتدا پیگیر برنامه بودید با توجه به توضیحاتی که دادید دقیقا بحث فرقه ناجیه و هفتاد و سه فرقه ای که به وجود می‌آید الحمدلله که این برنامه هم برای حضرتعالی مفید بوده و ما هم مثل شما و ما بقی بینندگان تشکر می‌کنیم از کلمات و فرمایشات حضرت استاد که واقعا همیشه راهگشا برای همه افرادی است که دنبال حق می‌گردن است.

ان شاء الله پیشنهاد شما را پیگیری خواهیم کرد و از استاد هم می‌خواهیم به هر سبکی که ممکن است فایل‌ها و یا خود برنامه فعلی که الان پخش می‌شود سریعتر در آرشیو قرار بگیرد تا بهتر قابل استفاده باشد. آقای «علی از تهران» پشت خط ارتباطی هستن سلام علیکم بفرمایید در خدمت تان هستیم!

بیننده: (آقای علی از تهران – شیعه)

سلام علیکم ورحمة الله شب شما بخیر، سلام عرض می‌کنم به استاد عزیز و توانا حاج آقای «قزوینی» همچنین سلام خدمت مجری محترم، ان شاءالله خداوند به شما قوت بیشتر بدهد. می‌خواستم این مطلب را عرض کنم یک سوال از حضرت استاد دارم وقتی که خداوند متعال پیامبر خدا را حجت و معصوم قرار داده است و پیامبر خدا (صلی الله علیه واله وسلم) می‌فرماید:

«النِّكَاحُ سُنَّتِي فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِي فَلَيْسَ مِنِّي‏»

نام كتاب: جامع الأخبار( للشعيري)؛ نويسنده: شعيري، محمد بن محمد (تاريخ وفات مؤلف: قرن 6)،محقق / مصحح: ندارد، ناشر: مطبعة حيدرية، نجف، ص101

نکاح سنت من است، خیلی موقع‌ها برای اهل سنت شبهه برای‌شان پیش می‌آید پیامبر فرمود النکاح سنتی و نفرمود المتعة سنتی! و سر همین متعه اگر پیامبر می‌فرمود المتعة سنتی، دیگر الان این قضیه پیش نمی‌آمد و یا خیلی شبهاتی که مطرح است و طعن‌های که بر شیعه وارد می‌کنند می‌گویند شیعه بدعتگزار است نبود.

در حالی که در زمان ابوبکر ازدواج موقت و متعه حرام نشده بود می‌خواستم از استاد عزیز بپرسم آیا پیامبر خدا (صلی الله علیه واله وسلم) فرموده المتعة سنتي با آن که خودش با حضرت ام سلمه آن طور که در نقل قول‌ها است متعه و نکاح کردند. این را بزرگواری بفرمایید پاسخ بدهید.

آیا نکاح شامل متعه هم می‌شود یانه؟ این را می‌خواستم توضیح بدهید هم خودم استفاده کنم و هم شبهه دیگر بزرگواران است.

مجری:

آقای «علی» عذر خواهی می‌کنم تماس پشت خط زیاد داریم اگر اجازه بفرمایید این جلسه به همین یک سوال شما اکتفا کنیم تا فرصت هم بشود پاسخ حضرت استاد را هم بشنویم.

اقای علی:

خوبه، سلامت باشید تشکر

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

من خیلی خلاصه در عرض سی ثانیه عرض کنم ملاحظه بفرمایید این کتاب «تفسیر امام قرطبی – متوفای 671» است در مورد آیه شریفه:

(فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً)

و زناني را که متعه [= ازدواج موقت‌] مي‌کنيد، واجب است مهر آنها را بپردازيد.

سوره نساء (4): آیه 24

«وقال الجمهور: المراد نكاح المتعة الذي كان في صدر الإسلام»

الجامع لأحكام القرآن؛ اسم المؤلف: أبو عبد الله محمد بن أحمد الأنصاري القرطبي الوفاة: 671، دار النشر: دار الشعب – القاهرة، ج5، ص130

مراد از (فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ) نکاح متعه است که در صدر اسلام بوده و عمر ابن خطاب این را تحریم کرد.

«تفسیر فتح القدیر- آقای شوکانی- متوفای 1250» در جلد اول ایشان هم می‌گوید مراد از (فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ) بوده است. «النکاح سنتي» حالا این نکاح، نکاح دائم باشد یا نکاح متعه باشد فرق نمی‌کند.

آقای علی:

ببخشید یک سوال ده ثانیه ای از محضرتان بپرسم، این که شما می‌فرماید علمای بزرگ اهل سنت این نظر را دادند و تا عهد عمر این طور بوده است چطور می‌تواند یک شخصی مثل خلیفه دوم عمر ابن خطاب سنت را پیامبر را عزل کند؟ آیا غیر معصوم می‌تواند سنت معصوم را عزل کند؟ آیا این گناه دارد یا ندارد؟

مجری:

آقای «علی» عذر خواهی می‌کنم شما برنامه امشب را دیدید که چه اتفاقاتی افتاد صحابه در مقابل هم چه اجتهاداتی می‌کردند در صورتی که اقا رسول الله فرمایش شان واضح بود؟

آقای علی:

بله کاملا دیدم

مجری:

بسیار عالی؛ پس همان قیاس را هم برای همین برنامه نکاح متعه بگذارید؛ چون الان فرصت نیست، ملاحظه فرمودید که چقدر مفصل آقا رسول الله به صراحت توصیه کرده بودند اما صحابه ای که اهل بیعت رضوان و السابقون الاولون هم بودند این‌ها چه برخورد کردند نه این که زمان زیادی بگذرد بلکه چند سال بعد از آقا رسول الله این کارها را کردند.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

آقای علی عزیز! این سوال برای ما هم است اگر جواب پیدا کردید به ما هم بدهید ما هم که بیش از دویست جلسه مناظره و بحث در «عربستان» داشتیم من از آن‌ها سوال کردم ولی به من جواب ندادند.

گفتم رسول اکرم حلال کرده است، صحابه طبق عبارت «صحیح بخاری» می‌گوید زمان پیامبر متعه می‌کردیم، زمان ابوبکر متعه می‌کردیم و در زمان عمر هم مدتی متعه می‌کردیم تا عمر به خاطر قضایای متعه را تحریم کرد. پرسیدم قضیه اش چیست؟

می‌گویند ایشان ولایت تشریعی داشه است نمی‌دانم این ولایت تشریعی ایشان چطور متعه را نشانه رفته است! اگر خلیفه دوم ولایت تشریعی داشت عملکرد حاکم بود باید صحابه هم زیر بار می‌رفتند ولی صحابه ای مانند «عبدالله ابن زبیر» خودش فرزند متعه است چطور زیر بار می‌روند!

من در مورد تعداد از صحابه بررسی کردم که این‌ها متعه زاده هستند. حتی «ابن عباس» تا آخر عمرش معتقد به جواز متعه بود شاید بیش از چهل – پنجاه تا از صحابه قائل به متعه بودند اگر حکم حکومتی بود یا ولایت تشریعی که شما می‌گویید، شما که ولایت تشریعی را قبول ندارید ایراد می‌گیرید که شیعه طبق ولایت تشریعی می‌گوید پیامبر فرموده «الیوم اکملت لکم دینکم»

آن وقت شما می‌گویید آقای عمر خلیفه دوم ولایت تشریعی داشت، یا دستور حکومتی داد اگر دستور حکومتی می‌بود باید همه اجرا می‌کردند اول کسی که مخالفت کرد خلیفه چهارم شما حضرت امیر (سلام الله علیه)‌ بود فرمود اگر نهی عمر از متعه نبود هیچ کسی زنا نمی‌‌کرد!

مجری:

بسیار عالی، خیلی مختصر و کاملا هم مفید پاسخ حضرت استاد را شنیدیم،‌ تشکر می‌‌کنیم از شما جناب اقای «علی» که از «تهران»‌ همراه ما بودید و دغدغه و سوال خودتان را مطرح کردید.

جناب اقای «بهادری»‌ از «کرج» به عنوان آخرین تماس در خدمت شان باشیم،‌ تماس جناب اقای «رضایی»‌ و مابقی دوستان را فرصت نمی‌کنیم صدای شان را بشنویم. آقای «بهادری»‌ سلام در خدمت تان هستیم بفرمایید.

بیننده: (آقای بهادری از کرج – شیعه)

 بسم الله الرحمن الرحیم، عرض سلام و شب بخیر دارم خدمت حضرت آيت الله دکتر «حسینی قزوینی» و جناب اقای «مرعشی» دو سید بزرگوار،‌ ایام بسیار مبارک بر شما مبارک باشد.

حضرت آقا من سوالی که از آقایان وهابی دارم این است آيا امام علی (علیه السلام) خلیفه اقایان وهابی بوده جزء خلفای راشدین بوده یانه؟ سنی های محترم قبول دارند حالا این جا چه مشکلی است،‌ امام علی خلیفه است؟ می‌گوییم بله،‌ امام است؟‌ بله،‌ عادل است؟‌ بله، خلیفه چهارم شما آقایان وهابی است؟ بله.

خانم عایشه با علی جنگید هیچ مشکلی پیش نیامد نه از عدالت افتاد و نه خلاف شرع کرد یک مصوبه ای دارند عناصری که ما می‌گوییم کودتا گران سقیفه این‌ها هرچه خطا کرده باشند با اجتهاد تطهیر کنید؛ یعنی بعد از این هرکسی اجتهاد کرد باطل است.

مثلا در زمان ما نمی‌شود اجتهاد کرد چون ممنوع است، یک انسان برجسته ای مانند «ابو علی سینا، ابو ریحان بیرونی، فارابی» و دیگران اجتهاد کنند بگویند خانم عایشه در مورد خلیفه زمانش اشتباه کرده است پیامبر هم فرمود:

«من مات ولم يعرف إمام زمانه، مات ميتة جاهلية»

الجواهر المضية في طبقات الحنفية؛ اسم المؤلف: عبد القادر بن أبي الوفاء محمد بن أبي الوفاء القرشي أبو محمد الوفاة: 775، دار النشر: مير محمد كتب خانه – كراتشي، ج2، ص457

 هرکسی بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلی مرده است اجتهاد این آقایان در مورد عایشه قبول است یانه؟ می‌گویند نه ممنوع است و مجازات هم دارد، تمام ثقلین جمع بشوند بگویند خانم عایشه در مورد جنگ با امام اشتباه کرده است آقایان وهابی قبول می‌کنند؟ به هیچ عنوان!

 «معاویه» با امام علی که خلیفه جنگ کرد چطور «معاویه» که با علی که یکی از اعضای عشره مبشره به قول شما است جنگ می‌کند می‌گویید اجتهاد کرده، ان شاءالله اجتهادش مورد قبول است. من از افکار عمومی می‌پرسم اگر هرکسی در صدر اسلام هر طور دلش خواست فتوا بدهد حتی دستور قتل بدهد یا خود او بکشد می‌گویند اجتهاد کرده است.

آخر با این اجتهاد چه بهشتی و چه عدالتی است خطا کار و غیر خطا کار بهشتی و جهنمی همه باهم بهشت می‌روند. این وسط عقل، شعور چه می‌شود همه پی کارشان بیرود. «معاویه رضی الله عنه، عمرو عاص رضی الله عنه، یزید رضی الله عنه!»

داعشی‌ها هم فتوا دادند که داریم از امیر المؤمنین یزید ابن معاویه پیروی می‌کنیم، وجدانا بیایند به ما جواب بدهند الان که عصر اینترنت و ماهواره است دیگر جوان امروزی این چیزها به مغزش نمی‌رود خداوند به انسان شعور بدهد بیایند به ما جواب بدهند والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته!

مجری:

طیب الله، بسیار عالی، تشکر می‌کنیم جناب اقای «بهادری» عزیز که بازهم الحمدلله مرتبط با موضوع برنامه صحبت کردید و این دغدغه ای که است بازهم مطرح فرمودند بسیار قابل استفاده و زیبا بود بسیار تشکر می‌کنیم و از همه عزیزانی که تماس گرفتند و متأسفانه فرصت نشد تماس شان را متصل کنیم عذر خواهی می‌کنیم.

حضرت استاد از محضرتان تشکر می‌کنیم خیلی استفاده کردیم

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

موفق و مؤیید باشید، از نحوه اجرا و دقت‌های حضرتعالی تشکر می‌کنیم!

مجری:

بزرگوارید خیلی از محضرتان استفاده کردیم همچنین تشکر می‌کنم از همه شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که تا پایان برنامه ما را همراهی فرمودید تا دیدار آینده خدا نگهدارتان!


بررسی اجتهاد اصحاب در جنگ صفین>

شبکه ولی عصر آیت الله حسینی قزوینی خلافت امامت ولادت رسول خدا امام صادق اجتهاد جنگ صفیین خلافت امامت