05/09/1402

موضوع: «حدیث لوح» یادگار ارزشمند حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

ویژه برنامه أم الائمه

فهرست مطالب این سخنرانی:

اشعاری جانسوز در مصیبت شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

معرفت و شناخت جایگاه امام معصوم تنها راه رسیدن به معرفت خداوند!

توصیه ناب حضرت زهرا (سلام الله علیها) در روزهای پایانی عمر خود!

پیام کاربردی و شنیدنی امام زمان (سلام الله علیه) به شیعیان!

«حدیث لوح» یادگار ارزشمند حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

(النَّبِی أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِم) در بیان اندیشمندان شیعه و سنی!

مجری:

بسم الله الرحمن الرحیم

باز این چه شورش است که در خلق عالم است * ماه عزای فاطمه روح محرم است

خون گریه کن ز غم که عقیق یمن شوی * رخصت دهد خدا که تو هم سینه زن شوی

در فاطمیه از دل و جان گریه می‌کنیم * همراه با امام زمان گریه می‌کنیم

در فاطمیه رنگ جگر سرخ‌تر شود * آتشفشان غیرت ما شعله ور شود

ما از ألست طایفه‌ای سینه خسته‌ایم * ما بچه‌های مادر پهلو شکسته‌ایم

اللهم صل علی فاطمة و أبیها و بعلها و بنیها بعدد ما أحاط به علمک اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام و درود و ارادت و تحیت خدمت یکایک شما دوستان عزیز، بینندگان گرانقدر، خانم‌ها و آقایان محترم، سوگواران و عزاداران حضرت مادر حضرت صدیقه طاهره فاطمه شهیده (سلام الله علیها).

امشب، شب شهادت مظلومانه و غریبانه حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها) است به نقل هفتاد و پنج روز بعد از رحلت نبی گرامی اسلام.

عرض تسلیت و تعزیت به محضر مولا و آقاجانمان حضرت ولی عصر (ارواحنا و ارواح العالمین له الفداء) و خدمت همه شما ارادتمندان به ساحت بی بی حضرت زهرای مرضیه (علیها سلام) عرض تسلیت و تعزیت دارم.

ان شاءالله که این اشک‌ها و گریه‌ها و ناله‌ها و عزاداری‌ها و مشکی پوشیدن‌های ما ذخیره‌ای برای قبر و قیامتمان باشد. ان شاءالله مورد لطف و عنایت و مرحمت حضرت مادر و مرهمی بر قلب مقدس مولایمان امام زمان و وجود نازنین مولایمان حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) باشد.

امشب هم با افتخار در کنار شما هستیم و برنامه زنده «أم الائمه» را تقدیم حضور شما می‌کنیم. همانطور که در شب‌های گذشته هم عرض کردم، ویژه برنامه‌ای است که در این ایام تقدیم حضور شما می‌شود و تا چهارشنبه شب در محضرتان هستیم.

امشب هم توفیق داریم در محضر صدیق معظم استاد گرانقدر حضرت آیت الله حسینی قزوینی باشیم. حضرت استاد خدمت شما سلام عرض می‌کنم، عرض تسلیت و تعزیت دارم؛

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

السلام علیک یا بقیة الله فی أرضه السلام علیک یا میثاق الله الذی أخذه و وکده السلام علیک یا وعد الله الذی ضمنه السلام علیک یا صاحب المرئی و المسمع فما کان لنا شیء الا و انتم له السبب و الیه السبیل

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته؛ بنده هم خدمت شما تسلیت عرض می‌کنم. خدمت بینندگان عزیز و گرامی خالصانه‌ترین سلامم را تقدیم می‌کنم و موفقیت روزافزون برای همه گرامیان از خداوند منّان خواهانم.

شهادت جانسوز و مظلومانه و غریبانه حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) را به پیشگاه مقدس مولایمان حضرت بقیة الله الأعظم و همه علاقه مندان به اهلبیت عصمت و طهارت به ویژه شما بینندگان عزیز و گرامی تسلیت و تعزیت عرض می‌کنم.

خدا را به آبروی حضرت صدیقه طاهره سوگند می‌دهیم پاداش ما را فرج موفور السرور مولایمان حضرت بقیة الله الأعظم (ارواحنا فداه) قرار بدهد. امشب شب آخر حضور زهرا در خانه علی است. امشب شب وداع حضرت صدیقه طاهره با امیرالمؤمنین و فرزندان گرامی‌اش است.

اشعاری جانسوز در مصیبت شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

امشب علی با همسر خود گفتگو داشت * گویی که با زهرای خود راز مگو داشت

زهرای من خیز و علی را یاوری کن * بین من و این ناسپاسان داوری کن

بی تو علی باید که راه آه پوید * راز دلش را بعد از این با چاه گوید

زهرای من درّ سخن آخر نسفتی * از ماجرای کوچه و دشمن نگفتی

رفتی چو در نزد پدر از دار دنیا * راز دلت را لااقل برگو به بابا

برگو که پهلوی تو را با در شکستند * برگو درون کوچه بر من راه بستند

برگو پدر آورده‌ام بهرت نشانه * هم جای ضرب سیلی و هم تازیانه

و سیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون

مجری:

خیلی ممنون و متشکرم. ان شاءالله این لطف و عنایت و مرحمتی که حضرت مادر به ما دارد، این اشک‌ها و گریه‌ها را از ما نگیرند. این اشک‌ها بسیار بسیار گرانقیمت است.

مردم عزیز! بینندگان نازنین اشک برای حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها) بسیار بسیار گوهر گرانبهایی است.

حضرت استاد! ما در برنامه قبلی که خدمتتان بودیم، حضرتعالی در خصوص ولایتمداری حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و دفاع از حریم ولایت صحبت فرمودید.

آنچه امشب می‌خواهیم به آن بپردازیم و سؤال خاص من است، این است که آیا از حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) حدیثی در تبیین معرفت، شناخت و جایگاه امام (علیه السلام) داریم یا خیر؟!

معرفت و شناخت جایگاه امام معصوم تنها راه رسیدن به معرفت خداوند!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله أفوض أمری إلی الله إن الله بصیر بالعباد حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر یا أبا صالح المهدی ادرکنی

بحث شناختن امام سخن نیکو و سؤال زیبایی است. حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) می‌فرماید:

«مَعْرِفَتِی بِالنُّورَانِیةِ مَعْرِفَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ وَ مَعْرِفَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَعْرِفَتِی بِالنُّورَانِیة»

معرفت ما با توجه به مقام نورانی ما همان معرفت الله است و معرفت الله همان معرفت مقام ماست.

بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 26، ص 1، ح 1

خداوند تبارک و تعالی تمام صفات کمال و جلال و جمالش را در وجود مقدس این چهارده نور پاک قرار داده است. در رابطه با حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) هم «مرحوم خزاز» متوفای 400 هجری از قول «ابوطفیل» و او هم از «ابوذر» نقل می‌کند که شنیدم حضرت فاطمه زهرا فرمودند که از پدرم سؤال کردم مراد از (رِجالٌ) در آیه شریفه:

(وَ بَینَهُما حِجابٌ وَ عَلَی الْأَعْرافِ رِجالٌ یعْرِفُونَ کلاًّ بِسِیماهُم)

و در میان آن دو (بهشتیان و دوزخیان) حجابی قرار دارد و بر" اعراف" مردانی هستند که هر یک از آن دو را از سیمایشان می‌شناسند.

سوره اعراف (7): آیه 46

چه کسانی هستند؟! رسول گرامی اسلام فرمودند:

«هُمُ الْأَئِمَّةُ بَعْدِی عَلِی وَ سِبْطَای وَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَینِ»

آن‌ها امامان بعد از من هستند. علی بن أبی طالب و فرزندانم حسن و حسین و نُه تن از فرزندان امام حسین.

«هُمْ رِجَالُ الْأَعْرَافِ لَا یدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ یعْرِفُهُمْ وَ یعْرِفُونَهُ »

مردانی که همه باید آنها را بشناسند. کسی وارد بهشت نمی‌شود مگر کسی که معرفتش را به این ائمه کسب کرده باشد و ائمه هم آنها را شناخته باشند.

شناخت آنها باید مورد قبول ائمه اطهار باشد. امروزه هم مُد شده است که افرادی ادعا می‌کنند ائمه اطهار در حد مراجع بودند و قدری مقامشان از مراجع بالاتر بود و علم تفسیر داشتند!!! با تعابیری که ما داریم از آقایان می‌بینیم، این معرفت معرفتی نیست که مورد قبول ائمه اطهار (علیهم السلام) باشد.

پیغمبر اکرم در ادامه فرمودند:

«وَ لَا یدْخُلُ النَّارَ إِلَّا مَنْ أَنْکرَهُمْ وَ ینْکرُونَهُ»

داخل آتش نمی‌شوند مگر کسانی که منکر ائمه اطهار هستند و ائمه اطهار هم آنها را قبول ندارند.

کفایة الأثر فی النصّ علی الأئمة الإثنی عشر، نویسنده: خزاز رازی، علی بن محمد، محقق / مصحح: حسینی کوهکمری، عبد اللطیف، ص 194 و 195

در این زمینه باید نکته‌ای خدمت عزیزان عرض کنم. همانطور که حضرت امام خمینی در کتاب «بیع» ذکر کرده‌اند و آیت الله خوئی در کتاب «مکاسب» دارند، مردم نسبت به ائمه اطهار چند دسته هستند.

ان شاءالله در فرصتی مناسب از قول امام صادق (علیه السلام) روایتی نقل خواهیم کرد که حضرت دوستان خود را به سه دسته تقسیم می‌کنند.

یک دسته کسانی هستند که اصلاً چیزی از ائمه اطهار نشنیده‌اند و مطلبی به گوششان نرسیده است و اگر هم رسیده حجت برایشان تمام نشده است. شاید دلیل آن تقلید از پدران و علمایشان است که علمای ابرار هستند.

امروزه در میان ما حوزویان و دانشگاهیان هم این فرهنگ کثیف و پلید رسوخ می‌کند. ما روایات زیادی که از ائمه اطهار داریم. آیت الله صافی گلپایگانی پنج هزار و هشت روایت در رابطه با مجموع ائمه اطهار از امیرالمؤمنین تا حضرت ولی عصر جمع آوری کرده‌اند. ما از این تعداد روایات یک روایت نداریم که ائمه اطهار را علمای ابرار معرفی کنند. ما «ائمة أبرار» داریم، اما نمی‌دانیم علمای ابرار را از کجا درآورده‌اند.

افرادی هم هستند که واقعاً ائمه اطهار را نمی‌شناسند. آن‌ها مستضعف هستند و فردای قیامت خداوند عالم با مستضعفین مسیحی و یهودی و زرتشتی همان کار را می‌کند.

یک دسته افرادی هستند که ائمه اطهار را شناختند و یقین دارند که آنها حجت خداوند هستند، اما با این وجود آن بزرگواران را انکار می‌کنند. این درست همانند قضیه آل فرعون است که قرآن کریم می‌فرماید:

(وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَیقَنَتْها أَنْفُسُهُم)

و آن را از روی ظلم و سرکشی انکار کردند در حالی که در دل به آن یقین داشتند.

سوره نمل (27): آیه 14

آل فرعون به حقانیت حضرت موسی یقین داشتند، اما با این حال انکار می‌کردند. اگر کسی این چنین باشد، فرقی نمی‌کند شیعه باشد یا سنی باشد یا مسیحی باشد یا یهودی باشد قطعاً در قیامت عذاب خواهند شد.

اگر برای شخص یقین حاصل شود که ائمه اطهار (علیهم السلام) حجت الهی هست و خداوند عالم آنها را برای هدایت خلائق آفریده است و با این حال انکار کنند، قطعاً فردای قیامت جز آتش جهنم چیز دیگری ندارند. فرقی نمی‌کند شیعه، سنی، وهابی و هر آیین و مذهبی داشته باشد.

حضرت صدیقه طاهره در قسمت پایانی این روایت جمله زیبایی بیان کردند و می‌فرمایند:

«لَا یعْرَفُ اللَّهُ إِلَّا بِسَبِیلِ مَعْرِفَتِهِم»

اگر کسی بخواهد خدا را بشناسد، باید از راه ائمه بشناسد.

کفایة الأثر فی النصّ علی الأئمة الإثنی عشر، نویسنده: خزاز رازی، علی بن محمد، محقق / مصحح: حسینی کوهکمری، عبد اللطیف، ص 194 و 195

یعنی تنها راه معرفت خدا معرفت ائمه اطهار است. ذات اقدس الهی برای احدی مشخص نیست. آن ذاتی است که؛

(لَیسَ کمِثْلِهِ شَی‌ءٌ)

همانند او چیزی نیست.

سوره شوری (42): آیه 11

با این حساب دیگر چیزی نمی‌توانیم به ذهن بیاوریم. بعضی افراد از ما سؤال می‌کنند که ما از خداوند چه تصور کنیم؟! من گفتم:

(لَیسَ کمِثْلِهِ شَی‌ءٌ)

و:

(وَ لَمْ یکنْ لَهُ کفُواً أَحَد)

و برای او هرگز شبیه و مانندی نبوده است.

سوره إخلاص (112): آیه 4

این قضیه واضح و روشن است. عظمت و کمالات ذات حق به قدری بی حد و بی حساب است که قابل تصور برای احدی نیست، حتی برای انبیاء الهی (علیهم السلام) هم کنه ذات حق مشخص نیست. حال بعضی افراد خدا را با اسماء و صفاتش می‌شناسند، همانطور که قرآن کریم در این خصوص می‌فرماید:

(هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِکلِّ شَی‌ءٍ عَلِیم)

اول و آخر و ظاهر و باطن او است، از هر چیز آگاه است.

سوره حدید (57): آیه 3

و:

(هُوَ اللَّهُ الَّذِی لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْمَلِک الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکبِّرُ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا یشْرِکون)

او خدایی است که معبودی جز او نیست، حاکم و مالک اصلی او است، از هر عیب منزه است، به کسی ستم نمی‌کند، به مؤمنان امنیت می‌بخشد، و مراقب همه چیز است، او قدرتمندی است شکست ناپذیر که با اراده نافذ خود هر امری را اصلاح می‌کند، او شایسته بزرگی است. خداوند منزه است از آنچه شریک برای او قرار می‌دهند.

سوره حشر (59): آیه 23

راه شناختن خداوند متعال این فرمایشات قرآن کریم هست، اما خداوند عالم اسماء حسنای خود را در وجود مقدس ائمه اطهار گذاشته است. این چهارده نور پاک مظهر أتم تمام صفات حق و اسماء حق هستند. وقتی کسی آنها را شناخت قطعاً خدا را شناخته است. لذا حضرت صدیقه طاهره می‌فرماید: خدا شناخته نمی‌شود جز از طریق شناختن ائمه اطهار (علیهم السلام).

ما بارها گفتیم روایتی از حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) نقل شده است. اصحاب از حضرت سؤال می‌کنند:

«یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی فَمَا مَعْرِفَةُ اللَّهِ»

یابن رسول الله! پدر و مادرم فدایتان راه خداشناسی چیست؟

«قَالَ مَعْرِفَةُ أَهْلِ کلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِی یجِبُ عَلَیهِمْ طَاعَتُهُ»

حضرت فرمود: اگر می‌خواهید خدا را بشناسید امام زمان را بشناسید، همو که اطاعت از او بر شما واجب شده است.

علل الشرائع، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، ج 1، ص 9، ح 1

«مرحوم کلینی» در کتاب «کافی» جلد اول صفحه 144 روایت صحیحه ای نقل می‌کند که امام صادق (علیه السلام) در آیه 180 از سوره اعراف که قرآن کریم می‌فرمایند:

(وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنی فَادْعُوهُ بِها)

و برای خدا نامهای نیکی است خدا را با آن بخوانید.

سوره اعراف (7): آیه 180

فرمود:

«نَحْنُ وَ اللَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَی الَّتِی لَا یقْبَلُ اللَّهُ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِمَعْرِفَتِنَا»

قسم به خدا اسماء حسنی ما هستیم. خدا جز با معرفت ما هیچ عملی را از هیچ احدی قبول نمی‌کند.

کافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 1، ص 144، ح 4

حضرت در حدیث دیگری می‌فرمایند:

«بِنَا عُبِدَ اللَّهُ وَ بِنَا عُرِفَ اللَّهُ وَ بِنَا وُحِّدَ اللَّهُ تَبَارَک وَ تَعَالَی وَ مُحَمَّدٌ حِجَابُ اللَّهِ تَبَارَک وَ تَعَالَی»

الکافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 1، ص 145، ح 10

همانطور که در متن زیارت جامعه کبیره می‌خوانیم:

«مَنْ أَرَادَ اللَّهَ بَدَأَ بِکمْ وَ مَنْ وَحَّدَهُ قَبِلَ عَنْکم»

الکافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 4، ص 576، ح 2

هرکسی اراده کند به طرف خداوند برود، از شناخت خدا تا عبادت خدا و اطاعت خدا وسیله این چهارده نور پاک هستند و بس.

توصیه ناب حضرت زهرا (سلام الله علیها) در روزهای پایانی عمر خود!

روایت دیگری هم از حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نقل شده که خیلی عبارت زیبایی است. «مرحوم علامه مجلسی» در کتاب «بحارالانوار» جلد 23 صفحه 261 نقل می‌کند که حضرت صدیقه طاهره به بعضی از زنانی که به عیادت حضرت آمده بودند، می‌فرماید:

«أَرْضِی أَبَوَی دِینِک مُحَمَّداً وَ عَلِیاً بِسَخَطِ أَبَوَی نَسَبِک»

پدران دینی‌ات یعنی حضرت محمد و علی بن أبی طالب را راضی بساز هرچند با ناراحتی پدر و مادر نسبی‌ات باشد.

اگر پدر و مادر تو گفتند به طرف ائمه اطهار نرو و آنها را رها کن، حرف پدر و مادرت را زمین بزن و به طرف ائمه اطهار برو.

«وَ لَا تُرْضِی أَبَوَی نَسَبِک بِسَخَطِ أَبَوَی دِینِک»

و پدر و مادر نسبی خود را با خشم و نارضایتی پدران معنوی و دینی‌ات راضی نساز.

«فَإِنَّ أَبَوَی نَسَبِک إِنْ سَخِطَا أَرْضَاهُمَا مُحَمَّدٌ وَ عَلِی بِثَوَابِ جُزْءٍ مِنْ أَلْفِ أَلْفِ جُزْءٍ مِنْ سَاعَةٍ مِنْ طَاعَاتِهِمَا»

اگر پدر و مادرت از تو ناراحت شدند و رنجیدند، فردای قیامت امیرالمؤمنین و رسول اکرم ذره‌ای از اقیانوس بی پایان عبادتشان را به پدر و مادرت می‌دهند و آنها را راضی می‌کنند.

«وَ إِنَّ أَبَوَی دِینِک إِنْ سَخِطَا لَمْ یقْدِرْ أَبَوَا نَسَبِک أَنْ یرْضِیاهُمَا لِأَنَّ ثَوَابَ طَاعَاتِ أَهْل الدُّنْیا کلِّهِمْ لَا تَفِی بِسَخَطِهِمَا»

اگر رضایت پدر و مادر را با غضب اهلبیت به دست آوردی، اگر پدر و مادرت عبادت و طاعت اهل کره زمین را هم داشته باشند نمی‌توانند رضایت ائمه اطهار را به دست بیاورند.

بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 23، ص 261، ح 8

تلاش کنیم نسبت به رضایت اهلبیت (علیهم السلام) ولو به بهای از دست دادن مقامات و موقعیت و امکانات خودمان، به دست بیاوریم. تلاش ما بر این باشد که رضایت ائمه اطهار به دست بیاید.

پیام کاربردی و شنیدنی امام زمان (سلام الله علیه) به شیعیان!

جمله‌ای از آیت الله بهجت نقل شده است که من در انتهای سخنرانی یک ساعت قبل خود در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) آن را مطرح کردم.

آیت الله بهجت می‌فرمودند: ما وقتی شرمنده خواهیم شد و نمی‌توانیم از شرمندگی بیرون بیاییم که بفهمیم حضرت صاحب الزمان از همه کارها و اعمال ظاهری و باطنی ما باخبر هستند. فکر کنیم اگر گناه و معصیت و بغض و کینه و غیبتی از ذهن ما گذشت، حضرت ولی عصر از آن باخبر هست. آنجا دیگر شرمندگی‌اش هیچ قابل جبران نیست.

عزیزان ما از این فرمایش حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) و امام صادق (علیه السلام) درس بگیریم و تلاش کنیم یکی از کارهایی که در بیست و چهار ساعت انجام می‌دهیم این است که احساس کنیم که حضرت ولی عصر ما را می‌بیند.

به تعبیر آیت الله بهجت حضرت ولی عصر چشم خداوند عالم است و مظهر أتم عالمیت و ناظریت خداوند عالم نسبت به ماست.

ایشان می‌فرمودند که ما بارها گفتیم صبح که بلند می‌شوید رو به قبله بایستید و دست بر سینه بگذارید و بگویید: «السلام علیک یا صاحب الزمان».

اولیاء الهی نظیر «مرحوم قاضی نورالله شوشتری» و «مرحوم بهجت» و «مرحوم ملأ حسینقلی همدانی» و دیگران همه روی واژه «یا صاحب الزمان» تکیه دارند. حضرت ولی عصر این همه القاب و صفات دارند، اما اولیاء الهی روی «یا صاحب الزمان» تکیه دارند.

«فخر رازی» هم در یکی از کتاب‌هایش می‌نویسد: شیعیان به آن انسان کامل «یا صاحب الزمان» می گویند. به نظر من هم عقیده شیعه درست است و صاحب الزمان هموست! یک سنی همانند «امام المشککین» این حرف را زده است.

صبح وقتی بیدار می‌شویم دست به سینه بگذاریم و بگوییم: «یا صاحب الزمان» امروز می‌خواهم روزم را با یاد تو آغاز کنم. مرا از لغزش‌ها حفظ کن.

وقتی تکان می‌خورید، بگویید: «یا صاحب الزمان». وقتی می‌نشینید، بگویید: «یا صاحب الزمان». وقتی برمی خیزید، بگویید: «یا صاحب الزمان».

من سر درس فقه روزی این عبارت را گفتم و بعد از یکی دو روز از دوستان حاضر در جلسه سؤال کردم که چند نفر از شما این فرمایش آیت الله بهجت را عمل کردید. از میان دوستان ما دو نفر دستشان را بلند کردند. آیا واقعاً ما این را قبول داریم؟!

آیت الله مظاهری نقل می‌کردند که یکی از اولیاء خدا در قبرستان فولاد اصفهان خدمت حضرت ولی عصر رسید. او به دنبال این بود که به کیمیایی دست پیدا کند.

حضرت صاحب الزمان به او فرمودند: برای چه این همه خود را به زحمت انداختی؟! او گفت: من می‌خواهم به ثروت و کیمیایی برسم.

حضرت به او فرمودند: این کارها به درد تو نمی‌خورد. من چیزی به تو می گویم که از تمام کیمیای دنیا و آخرت بالاتر است. من گفتم: یا صاحب الزمان بفرمایید. حضرت فرمودند زیاد بگو: «یا محمد یا علی یا فاطمة یا حسن یا حسین یا صاحب الزمان أدرکنی و لا تهلکنی».

وقتی حضرت این را فرمودند من در دلم گذشت که باید «أدرکونی و لا تهلکونی» باشد، چرا «أدرکنی و لا تهلکنی» باشد!!

حضرت فرمودند: بله، آنچه در ذهن توست درست است. رسول گرامی اسلام، جدم امیرالمؤمنین و حضرت فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین هر حاجتی بخواهند از شما برآورده کنند از کانال ما برآورده می‌شود.

وقتی به حضرت فاطمه زهرا متوسل می‌شوید و می‌خواهید حضرت صدیقه طاهره حاجت شما را بدهند، حضرت به ما حواله می‌دهد می‌فرماید: پسرم! حاجت این شخص را بده. وقتی به رسول اکرم متوسل می‌شوید، حضرت به ما حواله می‌دهند. وقتی به امیرالمؤمنین حواله می‌دهید، پدرم به ما حواله می‌دهند.

امروز باب الله الواسع یا رحمت واسعه الهی حضرت ولی عصر است. دوستان عزیز تلاش کنیم در این ایام فاطمیه وقتی قلبمان می‌شکند و چشممان اشک آلود می‌شود، به یاد حجة بن الحسن باشیم.

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: وقتی چشمتان اشک آلود می‌شود، آن لحظه زمان استجابت دعاست. وقتی اشکمان جاری شد، از ائمه اطهار بخواهیم معرفت نورانی اهلبیت را به ما بدهد و شبانه روز به یاد حجة بن الحسن باشیم که به یاد خداست. حضرت ولی عصر مظهر اسماء و صفات حق هستند. تصور حضرت ولی عصر برای ما راحت‌تر و شیرین‌تر است و آن بزرگواران باب الله هستند.

ان شاءالله این فاطمیه بتوانیم از حضرت صدیقه طاهره این هدیه و نعمت را دریافت کنیم. من در خدمت شما هستم.

مجری:

خیلی ممنون و متشکرم. این روزها قلب مقدس و نازنین حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) داغدار و عزادار مادرشان هست. آن بزرگوار به حضرت مادر خیلی علاقه مند هستند.

کسانی که گره بزرگی در زندگی‌شان افتاده و مشکل بزرگی دارند، حضرت صاحب الزمان را به مادرشان حضرت فاطمه زهرا سوگند بدهند تا ان شاءالله گره از زندگی‌شان باز شود.

صلی الله علیک یا فاطمة الزهراء

ان شاءالله عزاداری‌های شما قبول باشد. مداحی بسیار زیبا و نماهنگی که تقدیم حضور شما شد هم به زبان شیرین آذری بود هم زیرنویس فارسی و عربی داشت و هر دلی را آتش می زند. این روزها دیگر اوج عزاداری‌ها و حزن و اندوه ماست و عزادار حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها) هستیم.

همچنان برنامه زنده «أم الائمه» را از «شبکه جهانی حضرت ولی عصر» تقدیم حضور شما می‌کنیم و در محضر استاد گرانقدرمان آیت الله حسینی قزوینی هستیم.

استاد بحث اولی که مطرح فرمودید بسیار عالی بود و استفاده کردیم. حال می‌خواهیم ببینیم که آیا حدیثی از حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا در تثبیت امامت ائمه اطهار نقل شده است یا خیر؟! در بخش قبل تبیین را فرمودید، حال تثبیت را بفرمایید.

«حدیث لوح» یادگار ارزشمند حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

در رابطه با تثبیت امامت ائمه اطهار (علیهم السلام) «مرحوم خزاز» بخشی از کتاب «کفایة الأثر» را به احادیثی اختصاص داده است که از حضرت فاطمه زهرا در رابطه با امامت ائمه اطهار نقل شده است و احادیث متعددی را نقل کرده است.

ایشان در صفحه 195 حدیثی را نقل می‌کند. «سهل بن سعد انصاری» می‌گوید که من خدمت حضرت صدیقه طاهره مشرف شدم؛

«سَأَلْتُ فَاطِمَةَ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ عَنِ الْأَئِمَّةِ»

و از فاطمه زهرا دختر رسول الله در رابطه با ائمه پرسیدم.

این همان حدیث لوح است که «مرحوم کلینی»، «شیخ صدوق»، پدر «شیخ صدوق» و «شیخ مفید» آن را نقل کرده‌اند. تقریباً می‌توان برای حدیث لوح بیش از دوازده سند معتبر ذکر کرد. ما در قضیه امامت ائمه اطهار کم روایتی همانند حدیث لوح از قول حضرت فاطمه زهرا داریم که اینطور با سندهای مختلف نقل کرده باشند.

بزرگان شیعه هم از «مرحوم ابن بابویه» تا «علامه حلی» و «علامه مجلسی» و «علامه امینی» و دیگران همگی حدیث لوح را نقل کرده‌اند و نسبت به آن اظهارنظر کرده‌اند و بر صحت حدیث لوح تکیه دارند.

روایت‌های متعددی در این زمینه نقل شده است که یکی از آنها این است که حضرت زین العابدین نزد «جابر» می‌آید و می‌فرماید: شنیدم از مادرم حضرت فاطمه زهرا حدیثی را استنساخ کردی.

«جابر» عرضه می‌دارد: من روزی خدمت حضرت فاطمه زهرا رفتم در حالی که امام حسن تازه به دنیا آمده بودند. ولادت آن بزرگوار را تبریک گفتم و عرضه داشتم: یا بنت رسول الله! اگر احادیث سرّه ای از پدرتان دارید برای من بیان کنید.

حضرت فاطمه زهرا حدیث لوح را مطرح کردند و من آن را استنساخ کردم. امام باقر (علیه السلام) حدیث لوحی داشتند. «جابر» عرضه داشت: آقاجان! می‌توانم حدیث لوح شما را ببینم؟! «جابر» این حدیث لوح را نگاه کردند و با حدیث لوحی که خودشان داشتند مقابله کردند و مشاهده کردند که یک حرف هم جابجا نشده بود.

حدیث لوح به انواع مختلف آمده است که یکی از آنها این است که حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فرمودند:

«کانَ رَسُولُ اللَّهِ یقُولُ لِعَلِی یا عَلِی أَنْتَ الْإِمَامُ وَ الْخَلِیفَةُ بَعْدِی»

رسول الله به علی بن أبی طالب فرمود: یا علی! تو امام و جانشین بعد از من هستی.

«وَ أَنْتَ أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»

ولایت تو بر مؤمنین از ولایت مؤمنین بر خودشان قوی‌تر است.

این درست همانند فرمایش قرآن کریم در آیه 6 از سوره مبارکه احزاب است که می‌فرماید:

(النَّبِی أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِم)

پیامبر نسبت به مؤمنان از خود آنها اولی است.

سوره احزاب (33): آیه 6

حضرت در ادامه فرمودند:

«فَإِذَا مَضَیتَ فَابْنُک الْحَسَنُ أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»

زمانی که تو از دنیا رفتی فرزندت حسن اولی به مؤمنین از خودشان است.

«فَإِذَا مَضَی الْحَسَنُ فَابْنُک الْحُسَینُ أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»

زمانی که حسن از دنیا رفت، حسین اولی به مؤمنین از خودشان است.

«فَإِذَا مَضَی الْحُسَینُ فَابْنُک عَلِی بْنُ الْحُسَینِ أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»

زمانی که حسین از دنیا رفت، فرزندش سجاد اولی به مؤمنین از خودشان است.

«فَإِذَا مَضَی عَلِی فَابْنُهُ مُحَمَّدٌ أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»

زمانی که سجاد از دنیا رفت، فرزندش محمد اولی به مؤمنین از خودشان است.

«فَإِذَا مَضَی مُحَمَّدٌ فَابْنُهُ جَعْفَرٌ أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»

زمانی که محمد از دنیا رفت، فرزندش جعفر اولی به مؤمنین از خودشان است.

«فَإِذَا مَضَی جَعْفَرٌ فَابْنُهُ مُوسَی أَوْلی ‌ بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ فَإِذَا مَضَی مُوسَی فَابْنُهُ عَلِی أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ فَإِذَا مَضَی عَلِی فَابْنُهُ مُحَمَّدٌ أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ فَإِذَا مَضَی مُحَمَّدٌ فَابْنُهُ عَلِی أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ فَإِذَا مَضَی عَلِی فَابْنُهُ الْحَسَنُ أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»

حضرت اسامی تک تک ائمه اطهار را نام می‌برند و سپس می‌فرمایند:

«فَإِذَا مَضَی الْحَسَنُ فَالْقَائِمُ الْمَهْدِی أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»

زمانی که امام حسن عسکری از دنیا رفت، حضرت مهدی اولویتش به مؤمنین از خود مؤمنین بر خودشان بیشتر است.

«یفْتَحُ اللَّهُ تَعَالَی بِهِ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا»

به دست حضرت مهدی شرق و غرب عالم فتح خواهد شد.

«فَهُمْ أَئِمَّةُ الْحَقِّ وَ أَلْسِنَةُ الصِّدْقِ مَنْصُورٌ مَنْ نَصَرَهُمْ مَخْذُولٌ مَنْ خَذَلَهُمْ»

آنها امامان به حق و لسان صادق هستند. هر کس آنها را یاری کند، خدا یاریش میکند و هر کس آنها را واگذارد خداوند آنها را وامیگذارد.

کفایة الأثر فی النصّ علی الأئمة الإثنی عشر، نویسنده: خزاز رازی، علی بن محمد، محقق / مصحح: حسینی کوهکمری، عبد اللطیف، ص 195

این روایت کاملاً واضح و روشن است. جالب این است که «احمد الحسن» دجال بصره ادعا می‌کند از فرزندان حضرت مهدی هستم. او در یک جا می‌گوید که من از نسل پنجم هستم و در جای دیگر می‌گوید که من از نسل چهارم هستم.

او به همین روایت استناد می‌کند و می‌گوید: من از طرف حضرت مهدی مأمور هستم جهان را برای آمدن حضرت مهدی آماده کنم.

مانع آمدن حضرت مهدی هم مراجع و علمای شیعه هستند. اگر یارانم به پنج هزار نفر برسد قیام خواهم کرد، ابتدا مراجع را می‌کشم و سپس روحانیون را پانصد نفر پانصد نفر قتل عام می‌کنم!!

طرفداران «احمد الحسن» در سال 1382 به نجف حمله کردند تا هم آیت الله سیستانی را بکشند و هم طلاب نجف را بکشند. دوازده کیلومتری نجف ارتش عراق وارد شد و آنها را تارومار کرد.

ارتش عراق دویست و پنجاه نفر از این افراد را به درک واصل کرد و حتی گفته می شود که «احمد الحسن» و قائم مقام او هم جزو کشته شدگان بودند.

این فرقه از 1999 میلادی اعلان موجودیت کرده‌اند و بیست و پنج سال است فعالیت می‌کنند، در حالی که نه فیلمی از این شخص است و نه عکسی. گاهی اوقات صوتی از این شخص منتشر می‌شود که در آن صوت هم می‌بینیم آیه قرآن کریم را غلط می‌خواند.

وقتی مردم به او اعتراض می‌کنند که او آیه قرآن را غلط می‌خواند و چطور امکان دارد او فرستاده امام زمان باشد، می‌گوید: شما نمی‌دانید که قرآن کریم با وجوه مختلفی نازل شده است. این هم وجهی از نزول قرآن کریم است و شما خبر ندارید!!

(النَّبِی أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِم) در بیان اندیشمندان شیعه و سنی!

بنابراین عزیزان دقت کنند که حضرت صدیقه طاهره به عبارت «أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» استدلال می‌کنند. قضیه «أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» یک پیام خاصی دارد.

بزرگان اهل سنت در ذیل آیه 6 از سوره مبارکه احزاب تعابیری نقل کرده‌اند. به عنوان مثال «زمخشری» در کتاب «الکشاف» ذیل آیه شریفه:

(النَّبِی أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِم)

می‌نویسد:

«فی کل شیء من أمور الدین والدنیا»

در تمام امور دینی و دنیوی اولویت پیغمبر اکرم بر مؤمنین از خودشان بیشتر است.

«(مّنْ أَنفُسِهِمْ) ولهذا أطلق ولم یقید، فیجب علیهم أن یکون أحبّ إلیهم من أنفسهم، وحکمه أنفذ علیهم من حکمها، وحقه آثر لدیهم من حقوقها»

الکشاف عن حقائق التنزیل وعیون الأقاویل فی وجوه التأویل، اسم المؤلف: أبو القاسم محمود بن عمر الزمخشری الخوارزمی، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: عبد الرزاق المهدی، ج 3، ص 531

اگر مؤمنی می‌خواهد به سفر برود و امام به او پیغام بفرستد که نرود، این شخص موظف است که از رفتن به سفر منصرف شود و به حرف امام گوش دهد.

اگر مؤمنی ثروتی تهیه کرده است و پیغمبر اکرم و امام به او می‌فرمایند که باید تمام ثروت خود را در راه خدا انفاق کنی، شخص موظف است که تمام ثروت خود را در راه خدا بدهد.

امام در تمام امور دینی و دنیوی به مؤمنین اولی است. حرف امام فصل الخطاب است و در تعارض بین اراده مؤمنین و اراده امام و اراده نبی، اراده نبی حاکم است.

همچنین «ابو البرکات» متوفای 710 هجری در کتاب «تفسیر نسفی» همین تعبیر را دارد و می‌نویسد:

«(النبی أولی بالمؤمنین من أنفسهم) أی أحق بهم فی کل شیء من أمور الدین والدنیا»

تفسیر النسفی، اسم المؤلف: النسفی، ج 3، ص 297، باب الأحزاب: (6) النبی أولی بالمؤمنین... ..

«شوکانی» در کتاب «فتح القدیر» جلد چهارم می‌نویسد:

«فقال (النبی أولی بالمؤمنین من أنفسهم) أی هو أحق بهم فی کل أمور الدین والدنیا وأولی بهم من أنفسهم»

فتح القدیر الجامع بین فنی الروایة والدرایة من علم التفسیر، اسم المؤلف: محمد بن علی بن محمد الشوکانی، دار النشر: دار الفکر – بیروت، ج 4، ص 261، باب الأحزاب: (6) النبی أولی بالمؤمنین... ..

تمام بزرگان این تعبیر را دارند. «ابن قیم جوزیه» متوفای 751 هجری شاگرد «ابن تیمیه» متوفای 728 هجری است و افکار «ابن تیمیه» را هم ایشان منتشر کرد. «ابن قیم جوزیه» در «رساله تبوکیه» تعبیر زیبایی دارد و می‌نویسد:

«وقال تعالی: {النبی أولی بالمؤمنین من أنفسهم} وهو دلیل علی أن من لم یکن الرسول أولی به من نفسه فلیس من المؤمنین»

قول خداوند متعال که می‌فرماید: پیامبر نسبت به مؤمنان از خود آنها اولی است، به این معناست که هرکسی معتقد نباشد نظر پیغمبر اکرم بر نظر مؤمنین مقدم است اصلاً مؤمن نیست.

الرسالة التبوکیة؛ المؤلف: محمد بن أبی بکر بن أیوب بن سعد شمس الدین ابن قیم الجوزیة (المتوفی: 751 هـ)، المحقق: د. محمد جمیل غازی، الناشر: مکتبة المدنی – جدة، ج 1، ص 29، باب حب الرسول

وقتی من معتقد نباشم که ولایت پیغمبر اکرم بر من از خود من بالاتر است، نستجیر بالله من مؤمن نیستم. ایشان در ادامه توضیحات مفصلی دارد.

علمای شیعه ما هم همین تعبیر را دارند. «مرحوم سید مرتضی» نسبت به حدیث غدیر می‌نویسد:

«خبر الغدیر یقتضی الاستخلاف فی الإمامة من غیر احتمال لسواها»

سپس می‌نویسد:

«والذی یدل علی ذلک أن النبی صلی الله علیه وآله قرر مع أمته علی فرض طاعته الذی أوجبها الله تعالی له بقول الله تعالی (النبی أولی بالمؤمنین من أنفسهم) وإنما أراد تعالی أنه أحق بتدبیرهم وتصریفهم وأن طاعته علیهم واجبة»

حدیث غدیر خواست ثابت کند همانطور که رسول اکرم در تدبیر امور مردم هرگونه تصرفی در امور دینی و دنیایی داشت، علی بن أبی طالب هم طبق حدیث غدیر همان ولایت را دارد.

«فقال: فمن کنت مولاه فعلی مولاه»

رسائل الشریف المرتضی، نویسنده: الشریف المرتضی، ج 3، ص 253، باب مسألة فی الجواب عن الشبهات الواردة لخبر یوم الغدیر

«شیخ طوسی» در کتاب «الإقتصاد» همین تعبیر را دارد. «مرحوم طبرسی» در کتاب «تفسیر جوامع الجوامع» همین تعبیر را مطرح می‌کند و می‌نویسد:

«(الْنَّبِی أَوْلَی بِالْمُؤمِنِینَ) فی کلِّ شَیء من أُمُورِ الدِّینِ والدُّنیا»

این آیه نشانگر این است که در تمام امور دینی و دنیوی اولویت پیغمبر اکرم بر مؤمنین از خودشان بیشتر است.

تفسیر جوامع الجامع، نویسنده: الشیخ الطبرسی، ج 3، ص 49، باب سُورَةُ الأَحْزَابِ

این یکی از مواردی است که علمای شیعه و اهل سنت با همدیگر نقطه اشتراک دارند. بنابراین رسول اکرم در غدیر خم قبل از آنکه امامت و ولایت حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) را مطرح می‌کنند، فرمودند:

«ألست أولی بالمؤمنین من أنفسهم؟!»

حضرت ابتدا اعتراف گرفتند و سپس فرمودند:

«من کنت مولاه فعلی مولاه»

دلائل الصدق لنهج الحق، نویسنده: مظفر نجفی، محمد حسن، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، ج 4، ص 329، باب [المطلب] الأوّل: فی صحّته

و:

«من کنت أولی به من نفسه فعلی ولیه»

هرکسی که ولایت من بر او اولی است، علی بن أبی طالب ولی اوست.

مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، اسم المؤلف: علی بن أبی بکر الهیثمی، دار النشر: دار الریان للتراث/دار الکتاب العربی - القاهرة, بیروت – 1407، ج 9، ص 164، باب باب فی فضل أهل البیت رضی الله عنهم

«ابن ادریس» یکی از فقهای بزرگ شیعه و نوه دختری «شیخ طوسی» است. ایشان هم همین تعبیر را دارد. «ملأ فتح الله کاشانی» در کتاب «زبدة التفاسیر» همین تعبیر را دارد.

«مرحوم علامه طباطبایی» در کتاب «تفسیر المیزان» جلد 6 صفحه 13 و 14 می‌نویسد که پیغمبر اکرم بر مؤمنین ولایت دارد:

«فی جمیع شئونهم»

المیزان فی تفسیر القرآن، نویسنده: طباطبایی، سید محمد حسین، ج 6، ص 14، باب بقیة سورة المائدة

همچنین در ادامه می‌نویسد: طاعت پیغمبر اکرم در هرچه که امر و نهی کند به ولایتی که خدا برای او جعل کرده است بر تمام مؤمنین واجب الاجراست. ایشان در جلد شانزدهم صفحه 321 و جلد چهارده صفحه 199 همین تعبیر را دارد.

«مرحوم علامه حلی» در کتاب «تذکرة الفقهاء» می‌نویسد:

«للإمام منزلة النبی فی الولایة»

تذكرة الفقهاء؛ تأليف العلامة الحلي الحسن بن يوسف بن المطهر المتوفى سنة 726 ه‍؛ تحقيق: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لاحياء التراث، قم: 1414 ق؛ ج2، ص 41

«محمد تقی مجلسی» در کتاب «روضة المتقین» جلد دوم صفحه 304 همین تعبیر را دارد. «مرحوم مجلسی دوم» همین تعبیر را دارد. مرحوم آیت الله خوئی (رضوان الله تعالی علیه)» می‌فرماید:

«لهم الولایة التکوینیة لما دون الخالق»

المکاسب- مصباح الفقاهة، نویسنده: خویی، سید ابو القاسم موسوی، ج 5، ص 35، باب أما الجهة الأولی أی فی ولایتهم التکوینیة

ائمه اطهار (علیهم السلام) این چهارده نور پاک با توجه به آیه شریفه:

(النَّبِی أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِم)

بر تمام ماسوی الله ولایت مطلقه دارند. امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) در «کتاب البیع» جلد سوم صفحه 21 می‌نویسد:

«فهم من قبل الله ملاّک التصرّف فی کلّ شئ وهذه ولایة عامّة کلّیة بالنسبة إلی جمیع الموجودات»

ائمه اطهار از طرف خداوند مالک تصرف در تمام امور هستند. علاوه بر این مالک بر تمام ملائکه و اجنه و جمادات و نباتات و حیوانات هستند.

کتاب البیع، نویسنده: السید الخمینی، ج 3، ص 21، باب حکم بیع الأراضی المفتوحة عنوة

به عنوان مثال در روایتی با سند صحیح آمده است که امام کاظم (علیه السلام) پیش «هارون الرشید» بودند. «هارون الرشید» دلقکی داشت و زمانی که امام کاظم سر سفره بودند و می‌خواستند نانی بردارند، او با جادوگری کاری کرد که نان تکان می‌خورد و هوا می‌رفت. همچنین وقتی که حضرت می‌خواستند آب و غذا بردارند، آن‌ها دور می‌شد و مردم می‌خندیدند.

کنار دست حضرت امام کاظم پرده‌ای بود و روی آن عکس دو شیر بود. حضرت به این دو شیر اشاره کردند و فرمودند:

«یا أَسَدُ خُذْ عَدُوَّ اللَّهِ»

ای شیر! دشمن خدا را بگیر.

«قَالَ فَوَثَبَتْ تِلْک الصُّورَةُ کأَعْظَمِ مَا یکونُ مِنَ السِّبَاعِ فَافْتَرَسَتْ ذَلِک الْمُعَزِّمَ»

ناگهان تصویر شیر به امر الهی زنده شد و مانند بزرگترین شیران برجست و جادوگر را در یک لحظه پاره پاره کرد و به جای خویش برگشت.

شیرها به حضرت فرمودند: یابن رسول الله! اجازه می‌دهید که ما «هارون الرشید» را هم به همین شکل تبدیل کنیم؟!

«فَخَرَّ هَارُونُ وَ نُدَمَاؤُهُ عَلَی وُجُوهِهِمْ مَغْشِیاً عَلَیهِمْ فَطَارَتْ عُقُولُهُمْ خَوْفاً مِنْ هَوْلِ مَا رَأَوْهُ»

هارون و ندیمانش از دیدن این معجزه عظیم الهی غش کردند و با صورت بر خاک افتادند.

حضرت موسی بن جعفر به شیرها فرمودند: شما برگردید. وقتی که شیرها برگشتند، مردم مشاهده کردند که هیچ شیری در کار نیست.

«فَلَمَّا أَفَاقُوا مِنْ ذَلِک قَالَ هَارُونُ لِأَبِی الْحَسَنِ ع سَأَلْتُک بِحَقِّی عَلَیک لَمَّا سَأَلْتَ الصُّورَةَ أَنْ تَرُدَّ الرَّجُلَ»

وقتی هارون به هوش آمد، از امام کاظم بسیار عذرخواهی کرد و عرضه داشت: از شما خواهش می‌کنم از شیر بخواهی این ندیم را برگرداند و او زنده شود.

«فَقَالَ إِنْ کانَتْ عَصَا مُوسَی رَدَّتْ مَا ابْتَلَعَتْهُ مِنْ حِبَالِ الْقَوْمِ وَ عِصِیهِمْ فَإِنَّ هَذِهِ الصُّورَةَ تَرُدُّ مَا ابْتَلَعَتْهُ مِنْ هَذَا الرَّجُلِ»

حضرت فرمود: اگر عصای موسی آنچه را که از ریسمان و طناب و عصای دروغین بلعیده بود برگرداند، این صورت شیر نیز بلعیده خود را برمی گرداند.

عیون أخبار الرضا علیه السلام، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: لاجوردی، مهدی، ج 1، ص 96، ح 1

مشابه این قضیه هم در زمان امام رضا (علیه السلام) در مجلس «مأمون» اتفاق افتاده است. بنابراین ائمه اطهار بر همه موجودات ولایت دارند، نه تنها بر انسان‌ها. امام معصوم حتی به عکسی که روی دیوار است اشاره می‌کند که این کار را انجام دهد.

این قضایا در تاریخ ثبت شده است. شاید هزاران مسائلی بوده که تاریخ برای ما ثبت نکرده است یا ثبت کرده‌اند، اما کتابخانه‌های شیعه را آتش زدند و به دست ما نرسیده است.

مجری:

حضرت استاد خیلی ممنونم. خداوند به شما سلامتی و طول عمر باعزت عنایت کند. تشکر می‌کنم از تک تک شما دوستان عزیز بیننده که امشب هم برنامه زنده «أم الائمه» را همراهی فرمودید.

بازهم عرض تسلیت و تعزیت خدمت همه شما به ویژه محضر مولایمان حضرت صاحب الزمان (ارواحنا له الفداء) دارم. وقت خداحافظی با شما دوستان است و عرضه می‌داریم:

یا بقیة الله آجرک الله

خدانگهدار

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته