-
حجت الاسلام و المسلمین عباسی
01:23:00 دقیقه
عصر ایمان 24 مهر 1400 -
حجت الاسلام و المسلمین عباسی
01:24:10 دقیقه
عصر ایمان 17 مهر 1400 -
حجت الاسلام و المسلمین عباسی
01:21:43 دقیقه
عصر ایمان 20 شهریور 1400 -
حجت الاسلام و المسلمین عباسی
01:24:43 دقیقه
عصر ایمان 13 شهریور 1400 -
حجت الاسلام و المسلمین عباسی
01:18:48 دقیقه
عصر ایمان 6 شهریور 1400
عصر ایمان
قسمت چهل و ششم برنامه عصر ایمان با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین عباسی
دیگر قسمت ها
عنوان برنامه: عصر ایمان (مرجعیت زنان)
تاريخ: 08/ 08/ 1400
استاد: حجت الاسلام والمسلمین عباسی
مجری: آقای سیرتی
مجری:
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد وال محمد
عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت شما بینندههای عزیز سروران گرامی بینندههای برنامه عصر ایمان از اینکه بیننده این برنامه از شبکه جهانی حضرت ولیعصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شدید بسیار متشکر و سپاسگزارم، خیلی خرسند و خوشحالم از اینکه مجری برنامه و خدمت شما سروران گرامی و خدمت حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا عباسی عزیز و گرامی مهمان گرامی هستم. حاج آقا خدمت شما سلام عرض میکنم خیلی خوش آمدید.
استاد عباسی:
سلام علیکم ورحمة الله بنده هم خدمت بینندگان عزیز و گرامی شبکه جهانی حضرت ولیعصر (ارواحنا له الفداء) عرض سلام و ادب و احترام دارم امیدوارم که این ایام که ایام بسیار مبارک و پر میمنتی است، هم اعیاد شیعه ایامی که میلاد اهلبیت (علیهم السلام) و آقا رسول الله بود و گذشت و هم امروز که روز ورود بیبی جانمان حضرت معصومه (سلام الله علیها) به شهر مقدس قم است، با آن استقبال زیبا و جانانه مردم قم که با همه وجودشان از ایشان پذیرای کردند و استقبال کردند ان شاء الله این اعیاد بر همه شما مبارک باشد و خدا آنچه که به بهترین بندگانش عنایت میفرماید ان شاء الله به ما هم عنایت بفرماید.
مجری:
من هم خدمت بینندگان عزیز ورود حضرت خانم جان حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) را به شهر مقدس قم تبریک عرض میکنم. حاج آقا این برنامه نقد نو اخباری است، من یک نگاهی به برنامههای گذشته داشتم دوست دارم از این جلسه توضیحاتی کامل را از شما بشنوم.
استاد عباسی:
بسم الله الرحمن الرحیم وبه نستعین إنه خیر ناصرٍ ومعین ثم الصلاة والسلام علی سیدنا و نبینا ابا القاسم مصطفی محمد وعلی اهلبیته الطیبین الطاهرین المعصومین واللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین الی قیام یوم الدین. اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ سَاعَةٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا
بحثی را از جلسه گذشته آغاز کردیم در پاسخ به اشکالاتی که احیاناً نو اخباریها مطرح میکنند و مباحثی که در این رشته و در این موضوع مطرح است با عنوان مرجعیت و اجتهاد زنان. یکی از نکاتی که آقایان نو اخباری مطرح کردند اینکه چرا وقتی بحث مرجعیت و اجتهاد مطرح میشود شما اجازه این را به خانمها نمیدهید؟ میگویید خانمها نمیتوانند مرجع تقلید بشوند و جالب است سوال را در جای مطرح میکنند که خودشان اصل اجتهاد را قبول ندارند.
اما نسبت به جریان اصولی که جریان اصلی حوزههای علمیه در قرون متمادی است اشکال میگیرند، شما که مرجعیت میگویید یعنی کسی میتواند به یک درجه علمی برسد که دیگرانی که نرفتند و درس دین را نخواندند از او تقلید بکنند و از او احکام دین را بپرسند چرا به خانمها اجازه نمیدهید که مرجع بشوند؟ در جلسه گذشته پاسخهای دادیم نکاتی را عرض کردیم.
اگر خلاصه بخواهم عرض بکنم با توجه به اینکه یک هفته هم فاصله افتاد به خاطر عید میلاد نبی مکرم اسلام و آقا امام صادق (علیهم السلام) یکی از بحثها این است وقتی شما اصل را قبول ندارید چه اشکالی دارید میگیرید؟ یعنی شما مرجعیت را قبول ندارید ما بگوییم خانمها میتوانند مرجع بشوند شما قبول میکنید؟ وقتی اصل مرجعیت قبول ندارید فرع چطور میخواهید قبول بکنید؟ نکته دیگر اینکه ما بین مرجعیت و اجتهاد تفاوت قائل شدیم.
بحثهای که جلسه گذشته داشتیم یکی از مهمترینش این بود که چه جایگاهی زن در اسلام پیدا کرد؟ چون اگر اینها بخواهند همچنین اشکالی بگیرند دارند به این موضوع اشکال میگیرند که آیا زن در اسلام جایگاه دارد یا ندارد؟ ما بحث کردیم که زن در پیش از اسلام چه جایگاهی داشت، در چه مرحلهی بود، بعد از اسلام چه اتفاقی افتاد. گفتیم اگر بخواهیم از منفی میلیارد در دوران جاهلیت در جزیرة العرب در نظر بگیریم به مثبت صدها میلیارد در دوران اسلام ارتقاء پیدا کرده است.
یعنی این نبوده که بگوییم صِفر یا یک بوده حالا 50 شده، میلیاد منفی بوده و این منفی بودن هم فقط مربوط به مجموعه داخل حجاز و نجد و عربستان نبود که بگوییم در آنجا به علت اینکه عرب جاهلی زندگی میکرد و با آن شرائط بودند آنها مدلهایش بدجور بود بد رفتار میکردند زن، جایگاه نداشت در جاهای دیگر دنیا اوضاع خیلی خوب بود نه!
اگر یک زمانی بنا بشود این را مفصل بحث بکنیم، این را عرض خواهم کرد با توجه به مباحثی که این جلسه داریم این را ما تحدی میکنیم که جایگاه و ارزش زن در هیچ دینی مانند اسلام نیست و نبوده و در هیچ مذهبی مانند شیعه امامیه اثنی عشریه نبوده و نیست؛ یعنی هر یک از ادیان عالم را بررسی بکنید میبینید بسیار بسیار در دوره قبل از اسلام، در ادیان مختلف در مسیحیت، در یهودیت، در زرتشت به شدت جایگاه پایینی داشته است.
اینکه ما امشب عرض میکنیم فرسنگها با آن چیزی که در ادیان دیگر و در عرب جاهلی قبل از اسلام وجود داشته فاصله است؛ لذا کسی نمیتواند از زاویه دید هیچ مذهبی و عقیدهی به ما اشکال بگیرد که شما در رابطه با مسئله زنان، ضعف دارید حتی آقایان روشنفکرها و ادیان دیگر که هیچی حتی آقایان نو اخباری اگر بخواهند یک بررسی بکنند میبینند که بالاترین احترام در مذهب شیعه امامیه اثنی عشریه و در همین جریان فعلی حوزوی اصولی نسبت به زنان اتفاق افتاده که من مواردی را میگویم.
بحثی که ما جلسه گذشته بشارت دادیم که آن را عرض خواهیم کرد اینکه ما میخواهیم تعدادی از خانمهای که در اسلام جایگاه علمی داشتند و به مقام اجتهاد رسیدند، یا مقام علم الهی داشتند مثل حضرت زهرا (سلام الله علیها) و حضرت زینب (سلام الله علیها) که عرض خواهیم کرد و برخی دیگر از افراد منسوب به اهلبیت (علیهم السلام) و یا افراد دیگری که اینها علم عادی دنیای در زمینه دین داشتند و به مقامی رسیدند که راوی حدیث شدند و به مقامی رسیدند که عالم شدند مورد سوال قرار گرفتند و سوالات علمیشان را افراد از آنها پرسیدند. لذا در رابطه با این قضیه، هیچ تردیدی نیست.
آن تفاوتی که ما بین اجتهاد و مرجعیت قرار دادیم و گفتیم اجتهاد، یعنی اینکه آیا در علم یا به عنوان نمونه در ایمان تفاوتی وجود دارد یعنی ما میگوییم تا اینجا دیواری است زن نمیتواند بیاید و نمیتواند عالم و عالمتر بشود، نمیتواند مؤمن و مؤمنهتر بشود، نمیتواند در زهد، در علم، در تقوا، در ایمان رشد بکند، گفتیم هیچ محدودیتی وجود ندارد.
آیات قرآن و خطابات قرآنی به کل ابناء انسان است، مردها و زنها، تفاوتی بین اینها در درجات ایمانی نیست در حیث مرجعیت به معنای یک مقام و منصب و جایگاه علمی، دینی، اجتماعی با توجه به اینکه ابعاد متعدد و مختلف اجتماعی پیدا میکند آنجا یک محدودیت و ممنوعیتی وجود دارد که در رابطه با آن هم توضیح خواهیم داد که چرا همچنین مسئلهی وجود دارد؟
مجری:
پس با این حال زن نمیتواند مرجع تقلید بشود؟
استاد عباسی:
بله، مرجع تقلید به عنوان یک جایگاهی که ابعاد متعدد دارد فقط بُعد علمی نیست بُعد اجتماعی دارد، بُعد حاکمیتی دارد، بُعد مدیریتی دارد. نسبت به این منع وجود دارد یعنی مجموعاً استنباط مراجع این است که این اتفاق نمیتواند بیفتد، حالا مفصلتر بحث خواهیم کرد از زنان آنهای که به مقام اجتهاد رسیدند خودشان هرگز و هرگز نگفتند که از ما تقلید هم میشود انجام بشود.
یعنی خود آنها از نظر علمی این مطلب را بیان کردند یعنی به این نتیجه رسیدند که ما مجتهد هستیم یعنی من خودم به عنوان یک خانم، به عنوان یک بانو دیگر از کسی تقلید نمیکنم اما از من به عنوان یک خانم نمیشود تقلید کرد این نتیجه و جمعبندی که خود آنها دارند یعنی خود آنها نگفتند در دوران معاصر خودمان بعضی از خانمها را داریم که مفصلتر در موردش صحبت میکنیم خودشان وقتی به مقام اجتهاد رسیدند خودشان مرجعیت توسط خانمها را منع کردند.
این بحث نبوده که چون آنها مرد بودند مرجعیت خانمها را نهی کردند، خود خانمها وقتی به اجتهاد رسیدند نیامدند بگویند دیگران بیایند از ما تقلید بکنید خودشان گفتند نه از ما نمیشود تقلید کرد نباید تقلید بکنید، و آن هم علت دارد علت مفصلش را بعد از اینکه این مباحث را به عنوان مقدمه یا مطلع بحث عرض خواهیم کرد به آن نکته هم خواهیم رسید.
مجری:
بحث خیلی جالبی است، حاج آقا خانم یا زن در اسلام جایگاه خیلی ویژهی داشته برای من خیلی جالب است، همین الان میبینیم خیلیها هستند و دیده شده البته من یک کتابی خواندم خیلی برایم جالب بود شأن و منزلت زن را خیلی پایین میآورند، شما صحبتی که میفرمایید هجوم بردند به سمت دین مقدس اسلام و مذهب تشیع که صحبت شما در مورد همین قضیه است واقعاً همچنین چیزی داریم یعنی هنوز هم هستند کسانی که بگویند زن، هیچ جایگاهی در هیچ مذهبی ندارد با این توضیحاتی که شما فرمودید.
استاد عباسی:
نکته مهم در اینجا این است به این مطلب توجه داشته باشیم ویژگیهای که دین مقدس اسلام، نبی مکرم اسلام و اهلبیت (علیهم السلام) از جانب خدای متعال برای ابناء بشر آوردند بویژه برای خانمها بنای خدای متعال این نبوده که بگوییم قرار شد خدای متعالی یک دسته یا گروهی را ویژه ببیند بگوید مثلاً من میخواهم خانمها را ویژهتر ببینم یا آقایان را ویژهتر ببینم.
این به این معنا نیست که قرار است یک گروهی ویژه دیده بشوند، یعنی خدای متعال با انسانیت انسان کار دارد یک توضیحی دادیم افراد بعضی مرد هستند و بعضی زن هستند اینها در جسمشان و در ویژگیهای جسمانی با همدیگر تفاوت دارند در نوع خلقت با همدیگر تفاوت دارند اما در اصل انسانیت اینها با همدیگر یکی هستند یعنی وقتی حرف از ایمان زده میشود اینجا نمیگوییم ایمان زن، ایمان مرد چرا؟ چون اینها در اصل انسانیت با هم یکی هستند.
ممکن است در وظائف، در بعضی از کارکردها با همدیگر متفاوت باشند که مفصل جلسه گذشته توضیح دادیم خدای متعال بنایش بر این نبوده ما نمیخواهیم همینطوری ادعا کنیم برای اینکه خانمها خوشحال بشوند بگوییم خدا میخواست یک کار ویژه برای خانمها انجام بدهد نه اگر قبل از اسلام غیر از این بوده آنها اشتباه بوده. اگر این حقوقی که خدای متعال برای زن بیان کرده ما میگوییم توجه به زن و ارزش و جایگاه برای زن قائل شدن است نه اینکه خدا یک دینی راه انداخته که به خانمها بیشتر دارد توجه میکند.
یا قبلاً خدا در ادیان دیگر به آقایان بیشتر توجه میکرد حالا میخواهد بگوید به خانمها توجه بکنم همیشه این بوده که با ابناء بشر از مرد و زن خدای متعال کار داشته، ما معتقد هستیم یک جای در بعضی از ادیان گذشته به انحراف رفتند ظلم کردند، اجحاف کردند، یا در عرب جاهلی ظلم کرده و اجحاف کرده خدای متعال این را به واسطه پیامبر بیشتر بیان کردند به واسطه اهلبیت برای مردم بیشتر جا انداختند.
الان میخواهیم در رابطه حضرت زهرا (سلام الله علیها) بخوانیم «حجة الله علی الحجج» است این جایگاه دارد نشان میدهد که قبلاً بیراهه بوده که زن را جنس دوم میدانستند، عرض کردیم کتابی است به نام جنس دوم بینندگان عزیز خواستند بگیرند مطالعه بکنند اتفاقاتی که در مسیحیت نسبتب به زن افتاده نگاه به عنوان جنس دوم است ما در اسلام جنس دوم نداریم.
ما در اسلام، انسان داریم که بخاطر خلقت مرد یا زن شده است کارکردها و ویژگیهای متفاوت پیدا کرده، چیزی به نام جنس دوم نداریم که مرد بر زن اولویت دارد مرد بر زن برتری دارد نه، وقتی خداوند متعال میفرماید ما شما را خلق کردیم با این ویژگی و با این ویژگی:
(يا أَيهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ)
اي مردم! ما شما را از يک مرد و زن آفريديم و شما را تيرهها و قبيلهها قرار داديم تا يکديگر را بشناسيد؛ (اينها ملاک امتياز نيست،) گراميترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست؛ خداوند دانا و آگاه است!)
سوره حجرات (49): آیه 13
ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم قبیلههای مختلف آفریدیم شعوب مختلف آفریدیم این اهل ایران و آن اهل ترکیه و آن اهل کشور دیگری است و با ویژگیهای مختلف اما همه اینها برای شناخت، برای مکمل هم بودن و برای متوجه شدن نسبت به این ویژگیها است، کارکردها متفاوت است؛ اما اصل انسانیت یکی است. خدا انسانیت ما را مورد خطاب قرار داده نه جنسیت ما را و آن: (إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ)؛ نه «رجالِکُم» نه «انساکُم» نگفته مردهای شما بهتر هستند و نگفته زنهای شما بهتر هستند. تقوا بالاتر است.
لذا امروزی که سالروز ورود حضرت معصومه (سلام الله علیها) به قم است این بانو، یکی از فرزندان اهلبیت است. اهلبیت (علیهم السلام) فرزندان زیادی داشتند آقا موسی ابن جعفر فرزندان خیلی زیادی داشتند، دیگر ائمه هم همینطور. آیا همه آنها این مقام و این ویژگی را دارند که حضرت معصومه (سلام الله علیها) دارد؟ چه ویژگی پیدا کرده؟ این ویژگی را پیدا کرده که بزرگترین علمای شیعه، مراجع عظام شیعه وقتی که قرار است از دنیا بروند در وصیتشان در توجهاتشان چه مطلبی را بیان میکنند، وصیت میکنند در حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) پایین پای حضرت دفن بشوند مرحوم آیتالله العظمی بروجردی با آن عظمت، مرحوم آیتالله العظمی حائری یزدی مؤسسه حوزه و مراجع دیگر ما افتخارشان به این است که پایین پای حضرت دفن بشوند.
سه امام معصوم که مرد هستند فرمودند:
«مَنْ زَارَهَا عَارِفاً بِحَقِّهَا فَلَهُ الْجَنَّة»
بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج48، ص317
امام جواد فرمودند:
«مَنْ زَارَ قَبْرَ عَمَّتِي بِقُمْ، فَلَهُ الْجَنَّةُ.»
اگر کسی او را در قم زیارت بکند بهشت برای او است.
تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة؛ شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، محقق/ مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ج14، ص576، بَابُ اسْتِحْبَابِ زِيَارَةِ قَبْرِ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ (ع) بِقُم
آقا امام رضا (علیه السلام) فرمودند، آقا امام کاظم فرمودند این روایات یعنی چه؟ آیا ایشان صرفاً چون فرزند اهلبیت هستند این جایگاه و ویژگی را پیدا کرده؟ خیر به خاطر مقامات علمی و به خاطر مقامامت معنوی است.
کلمه «فِداها ابوها» که آقا رسول الله برای زهرای مرضیه (سلام الله علیها) به کار میبرند که پدرش به فدایش باد، شاید الان خیلی عادی باشد که پدر دختری به دخترش میگوید بابا به قربانش ولی در عرب جاهلی اصلاً رسم نبوده. عرب جاهلی دختر را زنده به گور میکردند، دختر ارزشی نداشته که پدر او بگوید پدر او به فدایش در رابطه با حضرت زهرا «ام ابیها» رسول الله بگوید مادرِ پدرش، یعنی چه؟ یعنی اینقدر این زن وارسته و والا است پدر را دارد از نظر روحی مدیریت میکند، این جایگاه را دارد. برای حضرت معصومه (سلام الله علیها) آقا موسی ابن جعفر کلمه «فداها ابوها» را به کار بردند.
از نظر علمی آنقدر ایشان مقام و مرتبه و جایگاه دارند، وقتی عدهی از یک شهری درب خانه آقای موسی ابن جعفر آمدند از راه دور آمدند میخواهند زود بر گردند صبح یا قبل از ظهری رسیدند سوالاتی همراهشان است و هدایا و وجوهاتی برای آقا موسی ابن جعفر آوردند حضرت منزل نیستند و از خانه به اینها اعلام شد که احتمالاً تا غروب و یا فردا هم نیایند و اینها عجله دارند اینها ناراحت شدند. حضرت معصومه (سلام الله علیها) منزل بودند سوال کردند چرا ناراحت شدید؟ مشکل چه است؟ گفتند ما سوالات فقهی داشتیم میخواستیم از اماممان آقا موسی ابن جعفر بپرسیم حالا ایشان نیستند ما هم نمیتوانیم صبر بکنیم، حضرت فرمودند سوالاتتان را به من بدهید جوابش را به شما میدهیم سوالات را گرفتند داخل منزل رفتند تمام جواب سوالات را مکتوب نوشتند به اینها بر گرداندند ایشان چون دختر امام معصوم بود قبول کردند.
شاید در دلشان نکاتی بود مثلاً میگفتند امام باید مینوشتند دختری در منزل از طرف حضرت مطالبی نوشتند، حضرت که نگفتند بروید از دختر من بگیرید اگر سوال و نکتهی باشد یا جواب درست نباشد چه کار کنیم؟ تبعیت کردند گرفتند در مسیر بازگشت به کاروان امام کاظم (علیه السلام) برخورد کردند، آقا جان یابن رسول الله ما درب منزل شما آمدیم این اتفاق افتاد دختر حضرت معصومه (سلام الله علیها) سوالات ما را گرفتند و جواب را نوشتند. امام فرمودند سوال و جواب را ببینم برگهها را به آقا موسی ابن جعفر دادند حضرت پاسخها را خواندند بستند گفتند کاملاً درست است حضرت همانجا فرمودند «فِداها ابوها» پدرش فدایش باد اینقدر عالم و اینقدر اندیشمند که جواب سوالات شیعیان من را کاملاً درست مطابق با نظر من و خدای متعال آنچه که باید جواب بدهد جواب داده است.
کجای عالم پیدا میکنید حرم و بارگاهی به این عظمت برای یک خانم که فرزندی از فرزندان اهلبیت است؛ ولی چون به آن درجات معنوی و علمی رسیده است که ما وقتی زیارتنامه حضرت معصومه (سلام الله علیها) را میخوانیم چه اتفاقی در زیارتنامه میافتد؟ به زیارت نامه دقت کردید، یک شخص غیر مسلمان برای بازدید و اینها به قم آمد او را زیارت بردند گفت اینجا کجا است؟ گفتند حرم دختر موسی ابن جعفر یکی از امامان ما است و این حرم، حرم ایشان است زیارتنامه را برایشان خواندند و شروع به ترجمه کردند
«السَّلَامُ عَلَى آدَمَ صَفْوَةِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَى نُوحٍ نَبِيِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَى إِبْرَاهِيمَ خَلِيلِ اللَّه»
گفت اینها چه است؟ اینها که اسم پیامبران الهی است در کتب دیگر آمده گفت بله، گفت اینجا چه کار میکند؟ گفت وقتی ما به زیارت حضرت معصومه (سلام الله علیها) میآییم در این حرم به انبیاء الهی سلام میدهیم چقدر این با عظمت است چه زیارتنامهی مأثور از امام معصوم رسیده، اول شما به همه انبیاء الهی سلام میدهید، به همه معصومین در این حرم سلام میدهید و بعد به حضرت معصومه (سلام الله علیها) که:
«السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ، السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ وَلِيِّ اللَّهِ، السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا أُخْتَ وَلِيِّ اللَّهِ، بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِيجَةَ، بِنْتَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ»
به نام دختر اهلبیت (علیهم السلام) بعد:
«يَا فَاطِمَةُ اشْفَعِي لِي فِي الْجَنَّةِ فَإِنَّ لَكِ عِنْدَ اللَّهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْن»
شما نزد خدای متعال شأن بسیار بالای دارید، این کلام، کلام امام معصوم برای زیارت حضرت معصومه (سلام الله علیها) است نه یک نفر نشسته و زیارتنامه نوشته، زیارتنامه الهی از کلام و بیان امام معصوم به ما رسیده و بعد گفته میشود خدایا
«أَنْ تَخْتِمَ لِي بِالسَّعَادَة»
عاقب من را بخیر قرار بده و من را همراه با اهلبیت و همراه با حضرت معصومه (سلام الله علیها) قرار بده.
عرض کردم تحدی میکنم واقعاً تحدی میکنم یک خانم در یک دین بیاورید به عظمتی که اسلام به حضرت معصومه (سلام الله علیها) داده باشد. چرا احترام برای حضرت معصومه قائل شده؟ یک بُعدش را عرض کردیم فرزند اهلبیت (علیهم السلام) بودن است که گفتیم دختران زیاد، پسران زیاد خیلیهایشان امامزاده و واجب التعظیم هستند و به زیارتشان میرویم. اما این مقام که 3 امام معصوم نگفتند که «مَنْ زارَ» فلان دختر آقا موسی ابن جعفر «فله الجنة» حضرت معصومه (سلام الله علیها) را گفتند. این شأن و مقام و حرمتی است که اسلام برای زن قائل میشود برای زن، به خاطر صرفاً زن بودنش دارد قائل میشود؟ نه، به خاطر انسانیت یعنی ما قرار نیست از حول اینکه گاهی به ما بگویند شأن زن را شما رعایت نکردید یا احترام قائل نیستید یا اسلام در حق زن ظلم کرده ما میخواهیم جواب بدهیم بگوییم نه خدا زن را ده برابر مرد بالا برده ما میگوییم بنا بر انسانیت است. بله در زن، ویژگیهای است که خدا آن ویژگیها را بسیار بسیار دوست دارد، آن رأفت زن، مطابق با رأفت الهی است آن تربیت، مربی بودن زن که زن مربی برای فرزند است او را تربیت میکند با او مدارا میکند او را بار میآورد، او را رشد میدهد این مطابق با ویژگی الهی است.
بله ویژگیهای در زن است که اینها باز خاصتر میشود ولی ما نمیخواهیم همینطوری یک تعبیر عامیانهی است میگویند (هندونه زیر بغل گذاشتن) یعنی بخواهیم یک تعریف همینطوری بکنیم. بگوییم یک جاهای اشتباه شده حالا ما میخواهیم تعریف بکنیم این به آن در نه آن یک جاهای که اشتباه شده از جانب اسلام نبوده مال قبل از اسلام بوده یا از جانب بعضی مسلمانانی که به اسلام عمل نمیکنند. والا به خانه امیر المؤمنین برویم با همسر چه برخوردی کرده؟ با فرزند دخترش حضرت زینب (سلام الله علیها) چه برخوردی کرده؟ به خانه پیغمبر برویم پیامبر با همسر که خدیجه کبری (سلام الله علیها) است چه برخوردی کرده؟ با فرزند و دختر که زهرای مرضیه (سلام الله علیها) است چه برخوردی کرده؟ این آن برخورد اسلامی است.
هر چه پایینتر از این آمدیم و هر چه پایینتر از این برخورد کردیم اشکال شخص ما است، اشکال دین و ضعف دین نیست دین کامل است؛ ولی با گذشت 1400 سال برای ما مسلمانها تفکر جاهلی در ذهن یک مسلمانی هم باقی مانده باشد آنکه اسلام میفرماید به عنوان نمونه در ازدواج خود دختر باید نظر بدهد و موافق باشد و عقد در این صورت صحیح است که دختر موافق باشد و نظر بدهد ممکن است هنوز هم کسانی در مذاهب مختلف داشته باشیم که اینها برای رأی خود دختر و زن برای ازدواج ارزشی قائل نباشند. میگویند پدر میگوید باید به این ازدواج بکنی سمعاً و طاعاتا که بپذیری و آن پسر را اصلاً ندیده باشی، آن پسر هنگام عقد باید ببینی هنگام عقد، عقد غیابی بخوانند و نخواهد و نپسندد و راضی نباشد و سالها هم بگذرد باز هم راضی نباشد و این رضایت اهمیتی هم نداشته باشد.
مجری:
حاج آقا بسیار ممنونم، این هم جایگاه یک زن حاج آقا صحبت میکند نسبت به ارزش یک زن از دید اسلام، از دید مذهب تشیع واقعاً بسیار زیبا است و آدم از این موضوع لذت میبرد.
(میانبرنامه)
مجری:
بینندگان عزیز با برنامه عصر ایمان از شبکه جهانی حضرت ولی عصر در خدمت شما هستیم. برنامه خوبی را آغاز کردیم و بحث زیبای در برنامه دارد گفته میشود یک چیز برای من خیلی جالب بود خدمت حاج آقا هستم خدمت حاج آقا جسارت است اینکه اگر ما نسبت به دین مقدس اسلام خیلی دقت باشته باشیم از گذشته از تاریخ تا به الان میبینیم ارزشی که دین مقدس اسلام نسبت به بانوان و زن داده شده خیلی خیلی قابل ستودنی و ستایش است اینکه آدم لذت میبرد.
ولی وقتی به اطرافیان خودمان نگاه میاندازیم میبینیم خیلی از مردمان هستند که دشمنان دین ما هستند و دشمنان مذهب تشیع هستند، خردههای میگیرند شبهاتی را ایجاد میکنند که شأن و منزلت بانوان و زنان را پایین بیاورند، حاج آقا در برنامه صحبتهای شیرینی میکنند و پاسخ این همه سوالاتی که در گذشته در این برنامه مطرح شده حاج آقا میدهند. ادامه برنامه بپردازیم نسبت به بحث این جلسه در خدمتتان هستیم.
استاد عباسی:
نکتهی که در بخش قبلی عرض کردیم این بود که زنانی در اسلام و بین مسلمانها وجود دارند که اینها هم عالم هستند هم اندیشمند هستند هم جایگاه بسیار والای دارند من بعضی از آنها را در مراحل بعدی با سرعت بیشتر عرض میکنم شخصیت اولی که میخواهم در این رابطه عرض بکنم زهرای مرضیه (سلام الله علیها) است که هم جایگاه نورانی و ایمانی ایشان را و هم جایگاه علمی حضرت زهرا (سلام الله علیها) را
شاید بینندگان عزیز ما بگویند ایشان یک مورد خاص بوده یک فردی بوده که به عنوان یکی از اهلبیت (علیهم السلام) مورد قبول و شناخت همه است؛ اما میخواهیم این را عرض بکنیم که در فضای دوران پیامبر یک فردی این جایگاه را پیدا کردن و این جایگاه برایش بیان شدن یعنی به مردم شما بگوی حضرت زهرا (سلام الله علیها) دارای چنین مقامات و ویژگیهای است که الان عرض میکنیم.
خود این کلی زحمت داشته و باید کلی بحث سرش اتفاق میافتاده یعنی چه؟ چرا قرار است که یک زن این قدر نقش آفرین باشد؟ اینقدر الهی و آسمانی باشد بعضی میآمدند سوال میکردند که یا رسول الله آیا واقعاً این دختر شما با این ویژگیهای که میگویید - یعنی حضرت زهرا (سلام الله علیها) - این انسان است یا حور العین است؟ دنیایی است یا آخرتی است؟ یعنی شما یک جورهای دارید تعریف میکنید که ما گیج شدیم.
حضرت فرمودند: «انسیةُ الحوراء»؛ حضرت زهرا (سلام الله علیها) دو وجهی و دو بُعدی است، انسانی است حور العین، حور العینی است انسانی در دنیا آمده است لباس جسم پوشیده است انسان است ذات و خمیره او، آسمانی است حور العین است. اصلا با این جایگاه ویژه خیلی عجیب و غریب است، به یک روایتش اشاره کنم روایتی از جناب حضرت سلمان محمدی از اصحاب نبی مکرم عرض کنم که خود این شخصیت، شخصیتی خیلی عجیبی است یعنی جناب سلمان واقعاً از آن شخصیتهای ناشناخته بین ما است.
ان شاء الله سریال آقای میرباقری توانسته باشد و بتواند حق مطلب را در رابطه با حضرت سلمان ادا بکند از آن شیعیان راستین امیر المؤمنین و محبین عجیب و غریب نسبت به پیغمبر و امیر المؤمنین است، قبر ایشان در مدائن است که ایشان دورهی حاکم مدائن شد با چه وضع زاهدانهی در مدائن زندگی کرد که هرگز وارد کاخ مدائن نشد، بساطتش را جلوی کاخ حاکمیتی مدائن پهن کرده بود همانجا نشست و برای حکومت کردن داخل نرفت با مردم بود و خیلی مورد قبول و احترام بود.
مدائن همین الان بعد از 1400 سال شیعه دارد و سنی دارد همه خیلی شدید به حضرت سلمان علاقه دارند و حاجت میگیرند و زیارت میکنند و حضرت سلمان را قبول دارند در آن دوره هم همینطور بود. روایت از ایشان است میگوید بعضی از ازواج پیامبر گفتند:
«يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا لَكَ تُحِبُّ فَاطِمَةَ حُبّاً مَا [لَا] تُحِبُّهُ أَحَداً مِنْ أَهْلِ بَيْتِكَ»
چرا اینقدر فاطمه را دوست داری یک طوری که هیچ کس دیگری را اینقدر دوست نداری؟ به هیچ کس دیگر اینطور ابراز علاقه نمیکنی؟
حضرت فرمودند:
«إِنَّهُ لَمَّا أُسْرِيَ بِي إِلَى السَّمَاءِ انْتَهَى بِي جَبْرَئِيلُ (علیه السلام) إِلَى شَجَرَةِ طُوبَى فَعَمَدَ إِلَى ثَمَرَةٍ مِنْ أَثْمَارِ طُوبَى فَفَرَكَهُ بَيْنَ إِصْبَعَيْهِ [إِصْبَعِهِ] ثُمَّ أَطْعَمَنِيهِ ثُمَّ مَسَحَ يَدَهُ بَيْنَ كَتِفَيَّ »
میگوید وقتی که در شب معراج به آسمان برده شدم جبرئیل من را کنار درخت طوبیٰ برد، میوهی از آن درخت چید پوست آن را گرفت به من داد تا بخورم بعد از آن با دست خودش بین دو تا کتف من را مسح کرد.
«ثُمَّ قَالَ يَا مُحَمَّدُ إِنَّ اللَّهَ [تَبَارَكَ وَ] تَعَالَى يُبَشِّرُكَ بِفَاطِمَةَ مِنْ خَدِيجَةَ بِنْتِ خُوَيْلِدٍ»
و گفت ای پیامبر خداوند تو را به دختری به نام فاطمه بشارت میدهد
تنها دختر پیغمبر از همسرشان حضرت خدیجه (سلام الله علیها) است، از همسران دیگر جز ماریه قبطیه و ابراهیم که ابراهیم بعد از چند سال در کودکی از دنیا رفت فرزند دیگری بر جای نماند و فرزند دیگری خدا نداد بعد میگوید این بشارت را داد
«فَلَمَّا أَنْ هَبَطْتُ إِلَى الْأَرْضِ فَكَانَ الَّذِي كَانَ فَعَلِقَتْ خَدِيجَةُ بِفَاطِمَةَ فَإِذَا أَنَا اشْتَقْتُ إِلَى الْجَنَّةِ أَدْنَيْتُهَا فَشَمِمْتُ رِيحَ الْجَنَّةِ»
وقتی که من از معراج آمدم و کنار همسرم حضرت خدیجه قرار گرفتم او باردار حضرت زهرا (سلام الله علیها) شد این اثر از اثر آن میوه بهشتی بود که جبرائیل به من داد همانجا جبرائیل وقتی آن میوه را به من داد آنجا بیان میکند که من تو را بشارت میدهم و بعد حضرت زهرا (سلام الله علیها) به دنیا میآیند حضرت فرمودند هر وقتی که من اشتیاق به بهشت پیدا میکنم حضرت زهرا (سلام الله علیها) را میبویم و بوی بهشت را از دخترم فاطمه زهرا (سلام الله علیها) استشمام میکنم
«فَهِيَ حَوْرَاءُ إِنْسِيَّة»
او حور العینی انسانی است یا انسانی مانند حور العین است.
نام كتاب: تفسير فرات الكوفي؛ نويسنده: كوفى، فرات بن ابراهيم (تاريخ وفات مؤلف: 307 ق)، محقق / مصحح: كاظم، محمد، ناشر: مؤسسة الطبع و النشر في وزارة الإرشاد الإسلامي، تهران: 1410 ق، ص211
این در تفسیر فرات کوفی، صفحه 211 و مانند این در بسیاری از منابع آمده. مانند نظیر این در کتاب مناقب علی ابن ابیطالب ابن مغازلی شافعی از اهلسنت از جناب ابن عباس این روایت نقل شده که با این ویژگی بود. ویژگیهای دیگری برای حضرت زهرا (سلام الله علیها) است مانند اینکه در دورانی که جنین در شکم مادر بودند با مادر سخن میگفتند مأنوس با حضرت خدیجه (سلام الله علیها) بودند اینها ویژگیهای الهی و آسمانی حضرت است.
اینکه هنگام به دنیا آمدن زنان قریش همانطور که بینندگان عزیز میدانند حضرت خدیجه را رها کردند و حاضر نشدند حضرت خدیجه را برای وضع حمل همراهی بکنند قابلههای از بهشت آمدند بزرگترین و برترین زنان بهشتی آمدند و حضرت خدیجه را در به دنیا آمدن حضرت زهرا (سلام الله علیها) همراهی کردند که آن زنان بهشتی ساره بود، آسیه بنت مزاحم بود، مریم بنت عمران بود، کلثوم خواهر موسی ابن عمران بود این شخصیتهای که برترین زنان بهشتی بودند برای وضع حمل حضرت خدیجه آمدند.
در بعضی از منابع اهلسنت مثل ینابع المودة و منابع دیگر هم آمده این بخش الهی و آسمانی که خدای متعال خلقت حضرت را یک خلقت ویژه قرار داده بعد این خلقت ویژه را بین 14 معصوم قرار داده یعنی یکی از 14 معصوم که پیامبر ما شروع است و 12 امام ما است حضرت زهرا (سلام الله علیها) بین این 14 معصوم و حلقه ارتباطی بین نبوت و امامت است. یعنی نبوت آقا رسول الله، امامت امیر المؤمنین و 11 فرزندشان تا حضرت ولیعصر (ارواحنا له الفداء) حلقه اتصال زهرای مرضیه (سلام الله علیها) میشود که ائمه فرمودند حجت خدا بر ما مادرمان فاطمه زهرا و ما حجت بر مردم هستیم و وجود نازنین حضرت ولیعصر (ارواحنا له الفداء) در کتاب الغیبة آمده که حضرت فرمودند:
«وَ فِي ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه واله و سلم) لِي أُسْوَةٌ حَسَنَة»
الگوی منِ مهدی فاطمه قرار است دنیا را پر از عدل و داد بکنم همانطوری که قبل از آن پر از ظلم و جور شده مادرم فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است.
الغيبة (للطوسي)/ كتاب الغيبة للحجة؛ نویسنده: طوسى، محمد بن الحسن، ناشر: دار المعارف الإسلامية، محقق/ مصحح: تهرانى، عباد الله و ناصح، على احمد، ص286
یعنی اگر قرار است الگو بردارد این الگو را نمیگوید ببخشید اینطور صحبت میکنم بگوید من مرد هستم من الگو را فقط از مردها استفاده کنم دین ما اهمیتی به زنها نمیخواهد بدهد ما باید از مردها استفاده کنیم. (العیاذ بالله) جدم فقط امیر المؤمنین است والا مادرم فاطمه زهرا نه؛ مادرشان را به عنوان مادر اینجا صدا نمیکنند که مادرم است چون به مادرم علاقه دارم میگویم الگویم حضرت زهرا جدهام میشود ایشان باشد. میگوید: «وَ فِي ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه واله و سلم) لِي أُسْوَةٌ حَسَنَة»؛ در وجود دختر پیغمبر یعنی حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها) برای من الگو است یعنی اینجا قصه، قصهی نیست که چون مادرم است چون زهرای مرضیه، زهرای مرضیه است، چون ویژگی خاص نزد خدای متعال دارد الگوی منِ مهدی فاطمه قرار میگیرد.
بعد نسبت به احادیث، احادیث فراوانی از وجود نازنین حضرت زهرا (سلام الله علیها) نقل شده در کتاب «اعلام النساء» از حضرت زهرا (سلام الله علیها) آمده فرزندان ایشان حسن و حسین (علیهم السلام)، همسرشان امیر المؤمنین، سلما، ام رافع، انس ابن مالک، ام سلمه احادیثی را روایت کردند.
کتاب «اعلام النساء»، جلد 4، صفحه 128 که بیش از 83 حدیث با توجه به عمر کوتاه حضرت زهرا (سلام الله علیها). در زمان مکه که نقل روایتی وجود ندارد و حضرت خردسال بودند و نقل روایتی هم نبوده در دوران مدینه که حضرت به عقد امیر المؤمنین در آمدند، آقا رسول الله در آن دوران چون بیان با خود پیغمبر است خود پیامبر دارند امهات دین را بیان میکنند باز نسبتاً کلمات حضرت کم است اما در آن فاصله کوتاه بعد از پیامبر 45 روز، 75 روز یا 95 روز که بیشترین چیزی که در شیعه ذکر شده 95 روز است.
در این فرصت 3 ماه تعدادی روایت از حضرت علاوه بر خطبه مسجد که خطبه فدکیه زهرای مرضیه (سلام الله علیها) است و خطبه در جمع زنان مدینه که به عیادت حضرت آمده بودند روایات دیگری هم بیان شده؛ اما اگر نبود از زهرای مرضیه (سلام الله علیها) جز خطبه مسجد معروف به خطبه فدکیه که در مسجد پیغمبر و در احقاق حق خودشان و اهلبیت و امیر المؤمنین در مقابل جریان خلافت بیان کردند بر همه عالم، کلام ایشان فخر بود بر همه عالم، علمیت ایشان فخر بود. کسی خطبهی بخواند در زمانی که مصیبت زده است پدری را از دست داده چون رسول الله؛ شوهرش در وضعیتی است که خلافت از او غصب شده است در وضعیت ناراحتی هستند در جلوی کسانی که مأمورین مسلح و اینها در مسجد هستند مقابل کسی که حاکم وقت به حساب میآید، حضرت بیاید سخنرانی بکند بدون هیچ لکنتی و با نهایت استدلال دقیق عقلی و دینی و بیان آیات متعدد دهها آیه را در این خطبهی که در مسجد خواندند با آن وضعیت مصیبت زدگی برای مردم در خطبهشان استفاده کردند.
که ای کاش ای کاش همه شیعیان امیر المؤمنین خطبه فدکیه حضرت زهرا (سلام الله علیها) را بخرند در خانه بگذارند خانمهای ما بخوانند و مردهای ما بخوانند و ببینند بیان متقن حضرت زهرا (سلام الله علیها) را، در همه خانههای ما ولو تیمماً و تبرکاً که نه، باید استفاده کنیم ولو اینکه بر روی طاقچه بگذاریم هفتهی یک بار خاک را از روی این کتاب را بر داریم بوسهی بر کتاب بزنیم دوباره سر جایش بگذاریم بعد اگر بتوانیم کتاب را بخوانیم که میتوانیم کتاب با ترجمه چاپ شده. مقصود حداقل کار است یعنی حداقل اتفاق این است که ما روی طاقچه خانهمان این را داشته باشیم و ما از الان بگوییم خوشا به حال کسانی که این خطبه را فرزندانشان حفظ میکند من حافظ خطبه فدکیه حضرت زهرا (سلام الله علیها) را دیدم، حتی خطبه فدکیه حضرت را به زبان انگلیسی حفظ کرده بود تمام مطالب آن را حفظ کرده خطبه نسبتاً طولانی است ولی فارسی آن را بخوانیم ببینیم حضرت زهرا (سلام الله علیها) در چه شرائطی چه خطبهی خوانده؟ این است آن مقام علمی، مقام علمی و جایگاه زن این است که در اسلام برای زن قائل شده که خانمی برای احقاق حق واجب و لازم یک امر دینی مهم که برای او مهم است با حفظ شرائطی که چگونه حضرت به مسجد رفتند؟ چگونه از مسجد آمدند؟ چگونه شبها درب خانه مهاجر و انصار میرفتند؟ در تاریکی شب بود اطراف ایشان را محارم میگرفتند و میرفتند. اما چگونه رفته است و چه خطبهی خوانده است و با چه عظمتی، با چه کلماتی و استفاده از چه کلماتی چنین استدلال و بحث مفصل و طولانی را حضرت مطرح کردند این نسبت به جایگاه و ویژگی حضرت زهرا حالا مطالب دیگری است
مجری:
عذر خواهی میکنم من به حرفهای حاج آقا گوش میدهم و انصافا لذت میبرم ممکن است برای بینندههای عزیز ما سوال مطرح بشود نمیدانم در برنامههای گذشته این سوال را از حاج آقا پرسیدند یا نه؟ زن ستیری چرا در گذشته رواج داشته؟ یا وقتی به تاریخ نگاه میکنیم قبل از اینکه اسلام، کامل فراگیر بشود دختران کوچک را زنده به گور میکردند و آن جوری که باید نسبت به زن ارزش قائل بودند نبوده بعد با دوران حضرت پیغمبر، زن و ارزش زن بالا آمد. چرا اینقدر زن ستیزی بوده و این زن ستیزی چه دلیلی داشته و از کجا شروع شده؟ من واقعاً دلیلش را نمیدانم به فرض مثال اگر مسلمان نباشیم هیچ وقت نسبت به خواهر و مادر و همسر خودمان بیاحترامی نمیکنیم و در جایگاه خودش آنها را خیلی والا میدانیم آن چیزی که به فرض مثال قوه غریزه است ولی به گذشته و تاریخ نگاه میاندازیم میبینیم خیلی نسبت به زن بیاحترامیها و جسارتها شده این دلیلش چه میتواند باشد؟
استاد عباسی:
یکی از دلیلهای ریشهدار شاید بگوییم از خیلی قبل و ادیان قبل البته ادیان آن چیزی که در ریشه و در اصل بوده که ادیان الهی آن چیزی بودند که خدای متعال فرموده؛ ولی ما معتقد هستیم این ادیان به دست افرادی تحریف شد تغییرات اتفاق افتاد اگر ما در کتاب مقدس مسیحی نکات منفی در رابطه با زن میبینیم نه این از آن اصل حضرت عیسی و مسیحیت است بلکه از آن مسیحیتی است که بد تغییر پیدا کرده.
اما یکی از علتها میتواند آن ویژگی باشد که در تفاوت در خلقت وجود دارد، در تفاوت در خلقت یک ظرافتی در وجود زن است من اسمش را ضعف نمیگذارم، ظرافت میگذارم، برداشت منفی افراد این است که اسمش را ضعف میگذارند میگویند این زن چون ضعیف است میتوانیم سوء استفاده کنیم یا باید سوء استفاده کنیم. مثال بیرونی با یک مثالی غیر از مسئله زن میزنم روشن بشود اگر کسی اهل آسیب زدن به طبیعت باشد، در طبیعت درختانی مانند سرو، کاج، انار، توت داریم درختهای که تنومند هستند تنههای قوی دارند به این درختان تنومند افراد کمتر میتوانند آسیب بزنند. لذا خیلی هم فکر آسیب نمیکنند بله ممکن است یک درخت خیلی تنومندی را دوستدار منافع مالی غیر مجاز قطع بکند برای چیزی استفاده بکند یا آتش بزند ولی کمتر میتواند آسیب وارد بکند.
ولی اگر درخت نبود بوتهی بود بوته گل بود که ظرافت دارد، این بوته گل آسیب پذیرتر است حتی یک بچه 6- 7 ساله میتواند شاخه گل را خم بکند و آن گل را بکند یا پر پر بکند، این به این معنا نیست که این بوته و گل بد است اشکال در این وجود دارد در این اشکالی وجود ندارد، بهترین و زیباترین گلها، ظریفتر گلها در عالم هستند که مورد استفاده قرار میگیرند. اگر کسی آسیب زد چون او فکر میکند این ضعیف است و میتواند آسیب بزند میآید آسیب میزند، یک ذهنیت اینطوری در بشری که تعلیم ندیده است اگر بشر تعلیم ببیند میگوید اگر قرار است ظلم بکنم اگر قرار است کسی را کتک بزنم خدای نکرده اگر قرار است هر اتفاقی را من رقم بزنم همه اینها حساب کتاب دارد همه اینها باید طبق یک اصول و موازینی باشد همه رفتارهای من مورد محاسبه قرار بگیرد آن وقت فکر نمیکند چون میتواند سیلی بزند پس سیلی بزند. چون میتواند شاخه درخت و گل را بشکند پس بشکند یک حساب و کتابی است من اجازه این کار را ندارم. من برای این آفریده نشدم که بخواهم به این گیاه آسیب بزنم و یا به این انسان آسیب بزنم غالباً این اتفاقاتی از جانب کسانی رقم میخورد که تحت تعلیم خدای متعال و فرستادگان او قرار نگرفتند.
مجری:
کسی که کتابهای مقدس را تحریف کرد آنها هم شامل حال اینها میشوند؟
استاد عباسی:
بله آنها که آمدند تحریف کردند با همین دید که ما به خاطر اینکه مرد هستیم برتر هستیم، ما به خاطر این که زورمان میرسد میتوانیم ظلم بکنیم پس ظلم میکنیم اگر بتوانیم آسیب بزنیم پس آسیب میزنیم.
مجری:
کم کم رواج پیدا کرد؟
استاد عباسی:
بله، یک بخش قصه از اینجا بود که آسیبپذیری است یک بخش دیگر ویژگیهای خلقتی رازگونه زن بوده؛ یعنی چون یک مقداری پیچیدگی در وجود زن وجود دارد همان ظرافتی که عرض کردیم اینها متوجه این ظرافت نمیشدند برای افراد عجیب به نظر میرسید برای افراد یک مقداری نا مأنوس بود، این باعث شد که از جهت دیگری شروع بکنند این فاصله را بین زن و مرد ایجاد بکنند، اتهامی بود که در بعضی از این ادیان به زنها وارد شد که اساساً زن را در جبهه دیو معرفی میکردند.
درمسیحیت در بعضی از کتاب مقدس میگفتند زن دری است که دیو از آن وارد میشود، شیطان از آن وارد میشود به خاطر اینکه ظرافت وجود داشت متوجه ویژگیها نمیشدند یک مطالب دیگری را میگفتند و حمل بر این میکردند که پس جنس دوم و مرتبه دوم است پس ضعف در او وجود دارد و پیچیدگی وجود دارد که اینها رابطه شیطانی و دیو بودن و منفی بودن میشود که مردها را به مثبت نسبت بدهند زنها را به منفی نسبت بدهند. در حالی که پیامبر گرامی وقتی در رابطه با زهرای مرضیه (سلام الله علیها) صحبت میکنند بعد در رابطه با قصه حضرت زینب (سلام الله علیها) بعد دیگر جریانهای که در رابطه با زن اتفاق میافتد کاملاً دارند این ماجرا را برعکس میکنند یعنی اصلاح این قضیه میکنند.
انسیة الحوراء بودن حضرت زهرا (سلام الله علیها) یعنی انتساب حضرت زهرا (سلام الله علیها) به بهشت بر خلاف چیزی که انتساب زنان (العیاذ بالله) به جهنم یعنی انتساب به بهشت کجا، انتساب به جهنم کجا؟ پایین آوردن زن تا جای که در کتاب مقدس مسیحی البته ما قبول نداریم حضرت عیسی (علی نبینا وآله وعلیه السلام) این را گفته باشند اما تا جای که از حضرت عیسی اینطور نقل میکنند تحریف میشود و اینگونه گفته میشود وقتی که حضرت مریم صحبتی با حضرت عیسی داشتند بر میگردد با یک حالت بیاحترامی مرا با تو چه کار ای زن؟
با یک عبارتی اینچنینی نسبت به مادرشان در انجیل در کتاب مقدس مسیحی در عهد جدید آمده، من را با تو چه کار ای زن؟ با عبارتی اینچنین که من را رها کن با من چه کار داری؟ کار من به زنان افتاده من با یک زن چه کار دارم؟ این عبارتی که نقل میکنند ما میگوییم این عبارت را قبول نداریم شأن حضرت عیسی بالاتر از این است و حضرت مریم بالاتر از این است این عبارتهای که بیان میکنند آن جایگاه را پایین میآورند کاملاً با مراتب خیلی زیادی با آن چیزی که اسلام بیان میکند متفاوت است.
افرادی محضر حضرت زهرا (سلام الله علیها) میآمدند یکی از ویژگیها این بود که زنان میآمدند و احکام شرعیشان را از حضرت زهرا (سلام الله علیها) سوال میکردند روایتی که در کتاب بحار، جلد 2، صفحه 3 آمده از امام عسکری (علیه السلام) است که خانمی نزد صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) آمدند اینطور گفتند که:
«إِنَّ لِي وَالِدَةً ضَعِيفَةً»
من یک مادر ناتوانی دارم نسبت به مسائل و احکام نمازش دچار شبهه و اشتباه میشود
«وَ قَدْ لُبِسَ عَلَيْهَا فِي أَمْرِ صَلَاتِهَا شَيْءٌ»
التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام؛ نویسنده: حسن بن على عليه السلام، امام يازدهم، ناشر: مدرسة الإمام المهدي عجل الله تعالى فرجه الشريف، محقق/ مصحح: مدرسه امام مهدی، ص340
من را نزد شما فرستاده تا بپرسم حضرت به سوالش پاسخ داد باز یک سوال دیگری پرسید حضرت پاسخ داد سومین سوال را مطرح کرد میگوید تا 10 سوال مطرح کرد و حضرت جواب میداد آن زن از اینکه پرسشها زیاد شد خجالت کشید عرض کرد ای دختر پیامبر شما را زحمت ندهم حضرت فرمودند هر وقت خواستی بیا و هر چه میخواهی بپرس. این جایگاه علمی که افراد بیایند سوالاتشان را بپرسند سوالات علمی و غوامض را سوال کنند.
مجری:
بسیار عالی، یک میان برنامه کوتاه ببینیم و بر گردیم.
(میانبرنامه)
مجری:
بینندگان عزیز عصر ایمان از اینکه با ما همراه هستید و بیننده این برنامه از شبکه حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) شدید بسیار متشکر و سپاسگزارم در خدمت استاد گرانقدر حجت الاسلام والمسلمین حاج عباسی هستیم. حاج آقا ظاهرا بینندهی عزیزی به نام آقای هاشمی از قم پشت خط هستند، سلام علیکم
بیننده آقای هاشمی از قم:
سلام عرض میکنم خدمت استاد عباسی و مجری محترم و بینندگان عزیز؛ یک سوالی داشتم روایتی در کتاب «من لا یحضره الفقیه - شیخ صدوق» که از امام صادق (علیه السلام) روایت است که به زنان کتابت را نیاموزید با توجه به این روایت متنش این است حضرت فرمود:
«لَا تُنْزِلُوا النِّسَاءَ الْغُرَفَ وَ لَا تُعَلِّمُوهُنَّ الْكِتَابَة»
با توجه به این روایت، چطور ما میتوانیم بگوییم خانمها میتوانند فقیه و مجتهد بشوند، یک قیدی هم آوردیم که دیگر از آنها نمیشود تقلید کرد وقتی حضرت میفرماید به آنها کتابت هم نیاموزید دیگر چطور اینها میتوانند بروند مجتهد بشوند این سوال من بود؟
استاد عباسی:
در درجه اول شما باید به این سوال پاسخ بدهید که اخباری هستید و جمع بین روایات و ادله ندارید، والا آنی که اصول را قبول دارد بر اساس اصول عمل میکند یعنی اصولی است گیری با این مسئله ندارد. چرا؟ چون یک روایت را میگذارد در کنار روایتهای که دستور به آموزش عمومی برای همه مسلمانها داده، همه باید بروند و تعلیم ببیند و احکام دین و اینها را هم تعلیم ببینند این روایت با ظاهر قصه سازگار نیست باید جمع برایش پیدا بکنیم.
کسانی از اهلبیت (علیهم السلام) مانند مثالهای که زدیم مثل حضرت معصومه (سلام الله علیها) که هم کتابت میدانند هم به سوالات دیگران پاسخ میدهند اگر قرار است که امام معصوم نهی بکند اولین کسی که باید عمل بکند خود امام معصوم باید باشد، به فرزندشان حضرت معصومه (سلام الله علیها) کتابت و علم نمیآموختند میگفتند شما علم نیاموزید. چرا؟ به خاطر اینکه باید مطابق کلام خودشان عمل بکنند.
در حالی که نه، ما میبینیم عموماً در روایات فراوان دستور به آموزش علم داده شده دستورات کلی که داده شده حتی نسبت به آیه نفر و موارد دیگری که در قرآن آمده آنجا هم اختصاص به مردان ندارد که صرفاً مردان باید این کار را انجام بدهند و در عمل هم که میبینیم این آموزشها اتفاق افتاده حتی بحث تعلیم قرآن مطرح میشود آن روایتهای که میگوید فلان سوره را دیرتر آموزش ببیند میخواهید دخترانتان را آموزش بدهید از سوره نور شروع بکنید که در آن بحث حجاب و اینها مطرح شده. این آموزشها با چه تحقق پیدا میکند همینطوری سمعی فقط یعنی بدون اینکه کلمات را یاد بگیرند! کلمات یاد گرفتن ... است بنابراین این را نمیتوانیم تفکیک بکنیم سنت امام معصوم کلامش را از سنت و سیره امام معصوم، اگر در کلامشان این مطلب است باید با سیره خودشان هم سازگاری داشته باشد و ما میگوییم جمع اینها بله قابل دفاع است و جمع اینها همان مطلبی میشود که علما و مراجع برای ما بیان کردند.
هاشمی:
یک سوال دیگر داشتم که آیا در طول تاریخ ما مجتهدات هم داشتیم؟ میشود چند نمونهاش را نام ببرید؟
استاد عباسی:
بله میخواهیم در رابطه با این قضیه اگر اشکال ندارد در حد اشاره از این موارد را عرض میکنم کسانی که مجتهد بودند، دورههای صدر اسلام کسانی که راوی حدیث هستند مثلاً زینب بنت ابی سلمه، اسماء بنت عمیس که مربوط به صدر اسلام هستند بعد از فرزندان امام حضرت معصومه (سلام الله علیها) و اصلا آن روایاتی که به نام فاطمیات معروف است که اینها راوی حدیث و عالم هستند و فاطمه عن فاطمه عن فاطمه روایت نقل شده تا زهرای مرضیه سلام الله علیها، بعد از آنها کسانی را بخواهیم عرض بکنیم یکیشان فاطمه دختر شیخ محمد بن احمد که در «موسوعه طبقات الفقهاء»، جلد 8، صفحه 265 آمده که فاطمه دختر محمد ابن احمد ابن عبدالله ابن حازم العکبری فقیهه و عالمه بود وعبد الصمد ابن احمد ابن عبدالقادر ابن ابی جیش به او اجازه اجتهاد داده بود و سید محمد ابن قاسم ابن معیه که متوفای 776 است از او روایت کرده و عبدالله افندی تبریزی امامی مذهب بودن او را قوی دانسته است دیگران هم در رابطه با ایشان گفتند.
یا فاطمه دختر شهید اول ملقب به سبط مشایخ یعنی سرور استادان حدیث از زنان نام آور عصر خودش در قرن 8 و 9 در حوزه علم دین بوده و خاندان او از با تقوایان و اهل علم و فضیلت بودند شیخ حر عاملی در کتاب «عمل العامل» چنین معرفی کرده که ام الحسن، فاطمه زنی عالم، فاضل، فقیه، صالح و عابد بوده است و از مشایخ، مدح و ثنای او را شنیدهام این بانو از پدرش و از ابن میعه که استاد پدرش شهید اول بوده روایت دارد پدرش او را مدح میکرد و به زنان میفرمود که در احکام زنان و نماز و ... بویژه در احکام زنان به او رجوع کنند. این در کتاب «عمل العامل» شیخ حر عاملی، جلد 1، صفحه 228 آمده است.
در کتاب «ریاض العماء» در رابطه با ایشان آورده میگوید وقتی که ایشان در قریه جزّین از دنیا رفت 70 مجتهد در تشیع جنازه او از جبل عامل شرکت کردند، خیلی جالب است یک خانم عالم مجتهدی از دنیا میرود 70 مجتهد مرد در تشیع جنازه او شرکت میکنند این را صاحب ریاض در کتاب «ریاض المسائل»، جلد 1، صفحه 73 این مطلب را ذکر کرده.
باز در جای دیگر در کتاب «الدروس الشرعیة» در مقدمه تحقیق الدروس گفته شهید اول، دختر خود را تربیت و با دانش ساخت و او مانند زنی مؤمنه و چیره دست در علم شد، لذا در میان علماء و مردم دارای احترام بود به گونهی که وقتی از دنیا رفت 80 مجتهد از جبل عامل در تشیع او حاضر شدند. فراوان است که من به ترتیب دوران و قرون در جلسات آینده در رابطه با اینها صحبت میکنیم که اینها مجتهدان زبردستی در دورههای مختلف که هم صاحب علم بودند هم مورد احترام و مورد اعتنای علما در بحث علمی بودند.
هاشمی:
در رابطه با فاطمیاتی که فرمودید آیا هر کسی که روایت نقل میکند الزاماً مجتهد است؟
استاد عباسی:
نه الزاماً هر کسی که روایت نقل میکند مجتهد نیست؛ اما با قرائن دیگر مثلاً در رابطه با حضرت معصومه (سلام الله علیها) در بین این راویان فاطمیات و در رابطه با خود حضرت زهرا (سلام الله علیها) و بعضی از شخصیتهای دیگر که در این سلسله سند فاطمیات قرار گرفتند با قرائن دیگر متوجه میشویم که نه اینها مجتهد هم بودند؛ یعنی اهل علم بودند صرفاً راوی روایت نبودند یک بحث مفصلی در رابطه با حضرت معصومه (سلام الله علیها) است که در چه شرائطی چه روایاتی را مطرح میکردند؟
یعنی دقیقاً در موقعی که ولایت امیر المؤمنین زیر سوال میرفت و در بین جامعه شک و شبهه بود حضرت نقل فراوان نسبت به روایات مربوط به ولایت امیر المؤمنین مثل حدیث غدیر داشتند، یک وقتی من در حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) سخنرانی داشتم آنجا مفصل همین موضوع را بحث کردم در کانال ما آن سخنرانی است، بحث من این بود دفاع جانانه حضرت معصومه (سلام الله علیها) از ولایت امیر المؤمنین این یک نکته. نکتهی دیگر اینکه همین مقدار که در سلسله سند قرار میگیرند بله مجتهد نیستند ولی راوی هستند که اهل علم بودند.
آن کسی که سواد خواندن و نوشتن ندارد آن کسی که قرار است هیچ چیزی یاد نگیرد و هیچ اطلاعی نداشته باشد در سلسله سند روایت و بعد این سلسله سند هم مورد بررسی و مورد تأیید قرار میگیرد که این شخص، صلاحیت نقل روایت را دارد آن هم در روایات اعتقادی اینچنینی و توانسته و این جایگاه را پیدا کرده که نقل روایت میکند. بله همهشان مجتهد نبودند برخی از اینها قطعاً مجتهد بودند با قرینههای که در کنار نقل روایات داریم.
هاشمی:
خیلی ممنون تشکر
مجری:
متشکرم از تماستان جناب اقای هاشمی عزیز! حاج آقا توسط پیامک یک سوال دیگری را دوست عزیز مطرح کرده، سوالهای که در برنامه شده نسبت به اینکه اسلام زن را و جایگاه زن را بالا برده؛ ولی ما در جامعه امروزی میبینیم که زن را نسبت به حجاب و این طور چیزها محدود کردند این را چطوری میشود پاسخ داد؟ میگویند ما خانمها به فرض مثال چرا مثل آقایان نیستیم؟ آن حجابی که آقایان دارند زنها نباید داشته باشند؟ برای زنان محدودیت نیست؟
استاد عباسی:
این صحبتی که بعضیها مطرح میکنند شما با بیان اینکه باید اینگونه حجاب داشت اینگونه در جامعه حاضر شد و ... یک محدودیتی را قائل شدید در حالی که این محدودیت زمانی منفی است که بی علت باشد، یک وقت من به شما میگویم بنشین روی آن صندلی که برای اجرا است شما که نمیتوانی پشت دوربین بنشینی، یک وقت من به شما میگویم آنجا بنشینید و هیچ دلیلی هم برایش ندارم شما هم هیچ دلیلی متوجه نمیشوی و من هم هیچ دلیلی ندارم همینطوری میگویم، بله این محدودیت میشود سخت است همینطوری بگویم شما آنجا بنشین شما میگوی من نمینشینم میخواهم بیرون بروم میخواهم جای دیگر بنشینم باید دلیل داشته باشم.
در رابطه با حجاب همین قصه است ما هر محدودیتی را محرومیت نمیدانیم هر محدودیتی را تحت فشار قرار دادن یا ممنوع کردن نمیدانیم بلکه بعضی از محدودیتها خوب است، وقتی که در یک پاساژ همه طلا فروش هستند به اینها مثل آن کسی که نبش خیابان آب میوه میفروشد اجازه نمیدهند تا یک نیمه شب باز باشد. چرا؟ به خاطر اینکه میگویند از یک ساعتی به آن طرف تأمین امنیت این پاساژ دشوار میشود شب شده تاریک شده از یک جای به بعد خیابانها خلوت میشود ممکن است یک تیم سرقت مسلحانه بیایند حمله کنند و طلاهای طلا فروشی را ببرند.
به اقتضای این طلا فروشی میگویند شما صبح دیرتر از بقیه باز کنید که خیابانها پر رفت و آمد شده باشد، امنیت فراهم بشود و زودتر از بقیه ببندید که باز امنیت را بشود فراهم کرد. آن پاساژ در و پیکر محکمتری دارد تا بازار میوه فروشها، بازار میوه فروشها گاهی اوقات مغازههای بازار که مربوط به سبزی فروشها اصلاً در ندارد. در قم محله قدیمی قم جای که بازار سبزی فروشها است شما نصف شب هم که بیای میتوانی تا یک جای داخل بازار بروی مغازهها هم هستند.
گاهی اوقات حتی مغازه کامل بسته نمیشود، فقط روی سبزیهای باقی مانده گونی خیسی میاندازند و میروند این فرق میکند با طلا فروش این به این معنا نیست که ما طلا فروشیها را داریم محدود و ممنوع میکنیم از حقوقشان محروم میکنیم، نه میگوییم این یک ویژگی خاصی دارد اگر کسی ماشین گران قیمت دارد وسیله نقلیه ویژهی دارد میگویند شما منزلی هم باید تهیه کنی که حتماً پارکینگ داشته باشد تا ماشین داخل پارکینک برود تا ماشین از سرقت در امان بماند صاحب ماشین اعتراض نمیکند که چرا نمیگذارید این ماشین در هوای آزاد باشد.
این ارزش را میرساند یعنی به اقتضای طبیعت موجود، من یک مثالی جلسه اول زدم گفتم شما داخل گل فروشی که میروی بعضی چیزها را دم در گذاشتند گلهای که گلدان دارد یا شاخههای ضخیم درختان که در تزیین استفاده میکنند دم در گذاشتند بعضی گلها را داخل گل فروشی گذاشتند آنهای که مهمتر هستند. آنهای که خیلی حساستر هستند اینها را داخل جای مثل سردخانه یا ویترین گذاشتند که در هوای گرم، کولر گازی روشن است و سرمایش خاصی برایشان در نظر گرفتند که اینها از بین نرود.
این یعنی اینکه آن گل فروش عجب آدمی است گلها را داخل یک جای گذاشته یک کولر گازی که ماهیانه چقدر پول برقش را بدهد برای آن روشن کرده درش را هم بسته که هوا در آنجا بماند بقیه گلها را داخل گلخانه گذاشته و یک سریها را هم بیرون ریخته آنهای که بیرون هستند چه خوب است در معرض هوا هستند همه اول آنها را میبینند، علتش این نیست خیلی واضح است هر کسی داخل گل فروشی میرود متوجه میشود آنها به سرما حساس هستند در گلخانههای بزرگتر ممکن است این گل به گرما حساس باشد آن گل به سرما حساس باشد.
در رابطه با زن، یک ویژگی وجود دارد و این ویژگی، ویژگی بدی نیست آن ویژگی که جلب توجه میکند آن ویژگی که زیبای و ظرافت در او است برای اینکه زن آسیب نبیند، اگر شد جلسه آینده سوال را دوباره بپرسید بیشتر توضیح بدهم اگر قرار شد این محدودیت برداشته شود، اولین کسی که آسیب میبیند خود زن است به خاطر اینکه وقتی که در جامعه آمد چون زن همیشه در یک سن نمیماند همیشه که در اوج زیبای نمیماند و کسان دیگری هستند که آنها زیباتر از او خواهند بود، سن این بالا میرود آنها سنشان کمتر است زیباتر هستند و آن وقت ارزش گذاری و برخورد در جامعه، بر اساس این ظاهر میشود. چون حجاب محدود نکرده هر کسی که زیباتر در جامعه آمد باید محبوبیت پیدا بکند باید به او مراجعه بشود کار به او واگذار بشود، 5 تا خانم در یک جای میروند مشغول به کار بشوند وقتی که مصاحبه میشود اگر قرار شد که اینها با یک حجاب مشخصی نباشند ملاک چه میشود؟ ملاک میشود آنی که زیباتر و با آرایش بیشتر، آنی که فلان است یعنی اولین کسی که آسیب میبیند خود این خانم است و آسیبهای فراوانی که در این قصه وجود دارد.
لذا لذا دانه دانه بنشینیم با همدیگر بحث بکنیم شما صد مورد بیاور من صد موردش را برای شما توضیح میدهم و اثبات میکنم هر قانونی که خدا در این رابطه گذاشته برای حفظ شأن خود زن است، ضمن اینکه بالاتر از همه اینکه خانم را در یک جایگاهی که امکان صحبت کردن با او و مورد خطاب قرار دادن دانسته؛ یعنی اینکه این خانم اینقدر ارزشمند است نه در سن 15 سالگی پسرها که در سن 9 سالگی یعنی 6 سال زودتر از اینکه من یک آقا پسری را مرد حساب بکنم به اصطلاح خودمانی آدم حساب بکنم، ایشان را جزء لیست بیاورم که شما نماز بخوان، روزه بگیر و این کار را انجام بده در 9 سالگی من آن را زن به حساب میآورم بالغ و عاقل به حساب میآورم.
کسی به حساب میآورم که من میتوانم با او عنوان با عنوان خدا صحبت بکنم، اوامر نسبت به او داشته باشم در 9 سالگی به آقا پسر محلش هم نمیدهم میگویم تو برو 6 سال دیگر بیا؛ ولی این خانم 9 ساله سوم ابتدائی در اوامر مخاطب خدا قرار میگیرد.
مجری:
حاج آقا متشکرم از محبتتان و صحبتها و پاسخهای شیرینی که شما در برنامه دادید، ببینندگان عزیز عصر ایمان امشب ما به پایان رسید از اینکه تا پایان برنامه همراهی کردید بسیار متشکرم، استودیوی شبکه ولیعصر منور شد با نام نامی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و خانم جان حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) خدا قسم بدهیم به این دو بزرگوار، خدایا قسَمت میدهم به این دو بانوی بزرگوار اللهم عجل لولیک الفرج الهی آمین، تا جلسه آینده و برنامه آینده شما را به خدای بزرگ و مهربان میسپارم یا علی مدد خدا نگهدار!