-
آیت الله حسینی قزوینی
01:29:28 دقیقه
قتل عمار و فئه باغیه (پاسخ به شبهه ای حول قتل عمار) 6 آبان 1400 -
آیت الله حسینی قزوینی
01:24:01 دقیقه
بررسی اجتهاد اصحاب در جنگ صفین 2 آبان 1400 -
حبل المتین 29 مهر 1400
01:24:04 دقیقه -
حبل المتین 18 مهر 1400
01:24:25 دقیقه -
حبل المتین 15 مهر 1400
01:24:40 دقیقه -
آیت الله حسینی قزوینی
01:23:24 دقیقه
حبل المتین 11 مهر 1400
حدیث افتراق امت و فرقه ناجیه 1 حبل المتین
قسمت صد و دوم برنامه حبل المتین با کارشناسی آیت الله سیدمحمد حسینی قزوینی
دیگر قسمت ها
برنامه حبل المتین - 09 08 1400 (قسمت صد و دوم)
عنوان برنامه: بحث پیرامون حدیث افتراق امت و فرقه ناجیه
کلیدواژه: شبکه ولی عصر؛ حدیث افتراق امت؛ فرقه ناجیه؛ شرک؛ آیت الله سید محمد حسینی قزوینی!
استاد: حضرت آیت الله حسینی قزوینی
مجری: حجت الاسلام والمسلمین مرعشی
مجری:
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدلِلَّهِ رَبِّ العالَمين وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ
عرض سلام، ادب و احترام دارم خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)!
الحمدلله این توفیق را پیدا کردیم برنامه «حبل المتین» را برنامه ای که این افتخار را داریم در محضر حضرت استاد حضرت آیت الله دکتر «حسینی قزوینی» باشیم ان شاء الله امشب هم بتوانیم نهایت بهره و استفاده را از محضرشان ببریم.
ما در این شب ها حسن مطلع برنامه را از حضرت استاد طلب می کنیم تا ان شاء الله دل هایمان را زهرایی بکنند. با نام حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) زنگارهای که ممکن است در طول ایام در دل های ما نشسته باشد شاید بهترین راه رهایی از این زنگارها، غبارها و آلودگی ها نامِ نامی حضرت صدیقه کبری (سلام الله علیها) هست. حضرت استاد سلام عرض می کنم در خدمت تان هستیم.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِه، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ اللَّهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ- ِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ دَلِيلَ إِرَادَتِه، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَه، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الْمَرْأَى وَ الْمَسْمَع فَمَا شَيْءٌ مِنَّا إِلَّا وَ أَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَ إِلَيْهِ السَّبِيل.
خدمت بینندگان عزیز و گرامی در هر کجای این کره خاکی بیننده برنامه ما هستند و تکرار برنامه را می بینند خالصانه ترین سلامم را تقدیم می کنم موفقیت روز افزون برای همه گرامیان از خدای منان مسئلت می کنم.
همان طوری که عزیزمان هم اشاره کردند برای این که دین، دنیا، آخرت و همه آن چه که مربوط به ما هست بیمه صدیقه طاهره (سلام الله علیها) کرده باشیم یادی از آن مظلومه عالم داشته باشیم.
شرمنده ام ز شوهر مظلوم خود علی * دست شکسته حامی مولا نمی شود
بر روی قبر من بنویسید دوستان * سیلی زدن مودت زهرا نمی شود!
دیگر از این واضح تر:
(قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى)
بگو: من هيچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی کنم جز دوست داشتن نزديکانم [= اهل بيتم]
سوره شوری (42): آیه 23
به جای این که بگویند زهرا جان قدمت را روی چشم ما بگذار، خاک زیر پای زهرای مرضیه توتیا چشم و برکت زندگی شان قرار بدهند چه کردند؟
بر باب خانه ام بنویسید رهبری * مثل امام فاطمه تنها نمی شود
جز طفل من که یار علی گشت پشت در * شش ماهه ای فدایی بابا نمی شود
سقط جنین و سیلی و ضرب غلاف تیغ * این احترام ام ابیها نمی شود!
«یا مولاتی فاطمة اغیثینیٰ»
مجری:
طیب الله انفاسکم استفاده کردیم ممنون و متشکر، بینندگان عزیز و ارجمندی که پی گیر برنامه بودید و قسمت های قبلی برنامه را مشاهده فرمودید با این سبک و سیاقی که آغاز شد آشنا هستید.
الحمد لله سیزده جلسه از حضرت استاد استفاده کردیم نسبت به آموزه های از ولایت و امامت پای این درس ها نشستیم تا بشنویم آن گره ها و آن فوت و فن های را که ما باید در این مسیری که خودمان را اگر به حق شیعه می نامیم و دنبال این هستیم بخواهیم بگوییم این مذهبی را که ما انتخاب کردیم مذهب حق است طبیعتاً باید با درس ها، عبرت و مسائلی که اتفاقاً خیلی بیشتر روزمره مطرح می شود با آن ها آشنا باشیم.
الحمد لله در سیزده جلسه از محضر استاد بسیار بهرمند شدیم و استفاده کردیم. در این جلسه (جلسه چهاردهم) بتوانیم از محضرشان بهره، استفاده کافی و وافی را ببریم. قبل از این که وارد بحث جدیدمان شویم حضرت استاد اگر امکانش هست یک مختصری از جلسات گذشته براری بینندگانی که ممکن است الان همراه ما شده باشند و در جلسات گذشته توفیق حضور نداشتند. عزیزانی که پی گیر برنامه بودند اما یادآوری و تذکری باشد بفرمایید از فرمایشات تان استفاده می کنیم.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعين وَهُوَ خَيرُ نَاصِرٍ وَ مُعِينْ الْحَمْدُلِلَّه وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِيَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِيَّةَ اللَّه وَ الّلعنُ الدّائمُ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ يَوم لِقَاءَ اللّه، وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ، حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ، نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ
بحث مان در حدیث افتراق امت بود نبی مکرم اخطار فرمودند امتم بعد از من دچار اختلاف می شوند دسته، دسته و فرقه، فرقه می شوند با یکدیگر اختلاف می کنند تا به هفتاد و سه فرقه منشعب می شوند.
هفتاد و دو فرقه اهل جهنم و یک فرقه اهل نجات هستند بحث کردیم آقایان اهل سنت مطالبی برای ملاک فرقه ناجیه آوردند. مطالبی هم در پیرامون آن بیان کردیم.
همچنین از عزیزان اهل سنت خواستیم روی خط بیایند اگر احساس می کنند حرفی برای زدن دارند یا اگر احساس می کنند ما اشتباه می کنیم بیایند تصحیح کنند و مطالب شان را بیان کنند و ما در خدمت شان هستیم.
دو هفته قبل عزیزی از «شیراز» تماس گرفته بود ضمن تشکر از این عزیزمان پیام گذاشته بود تقاضا کردیم روی خط بیاید. گفت ارشد یا لیسانس گرفتم در دانشگاه یک سری حرف های می زنند بیایید آن حرف ها را این جا بزنید ما هم جواب می دهیم. در دانشگاه قطعاً جواب دادند اگر هم صلاح ندیدند جواب بدهند در خدمت شما هستیم.
تماسی که جلسه قبل گرفته بودند این عزیز فرموده بود چرا شما خلفاء را پایین می آورید، اهل بیت و علی را بالا می برید؟
ما خلفاء را پایین نیاوردیم و علی را بالا نبردیم خدا، علی را بالا برده است از کتاب های خود شما داریم استفاده می کنیم. غالباً در طول این مدت از منابع شیعه روایاتی نقل نکردیم جز در بعضی از موارد آقایان نگویند در کتاب های شیعه این مطالب نیست این ها را آوردیم. این مطالبی است که در کتاب های شما آمده است.
شما و علمای تان این ها را برای مردم نمی گویید ما ناگزیر هستیم این ها را این جا بگوییم اگر یک مورد سراغ دارید خدای نا کرده به خلفاء و مقدسات شما توهین کردیم بارها گفتیم توهین و اهانت به مقدسات اهل سنت گناه نا بخشودنی است از این بهتر و واضح تر؟
نزدیک به بیست و پنج سالی است در شبکه های ماهواره ای و جهانی مشغول بحث هستیم اگر کسی یک مورد از ما پیدا کند که ما به اهل سنت توهین کردیم. اولاً از اهل سنت عذرخواهی می کنیم ثانیاً جایزه می دهیم و تشویق شان می کنیم مدعی نیستیم معصوم هستیم.
شاید لغزش های هم صورت گرفته باشد ولی بیایید تذکر بدهید تکرار نشود چرا نمی آیید؟ چرا می ترسید؟ چرا واهمه دارید؟ شبکه های «وهابی» وحشت دارند چون می دانند اگر بیایند پول های باد آورده ای که از «عربستان سعودی» و جاهای دیگر برای آن ها سرازیر می شود قطع خواهد شد.
مریدان و شبکه شان را از دست خواهند داد ولذا حاضر نیستند برای بحث و مناظره بیایند. حتی گفتیم تلفنی، با اسکایپ و تصویری بیایید لازم نیست شبکه به شبکه باشد آقایان جواب ندادند عذرشان موجه است شاید ما هم به جای آن ها بودیم اگر یک روش، مکتب و مذهب باطلی داشتیم در بحث مناظره آبروی مان می رفت تمام پول های باد آورده از دست مان می رفت شاید خدای نا کرده اگر ما هم گرفتار همچنین مسئله ای می شدیم همین راهی را انتخاب می کردیم که این ها انتخاب کردند.
مجری:
منطقی ترین کار برای شان همین است.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله، برای این که بتوانند حیات شان را ادامه بدهند راهی غیر از این ندارند ولی ما نه، ما الحمد لله رب العالمین منطق مان، منطق اهل بیت و قرآن است. منطق اهل بیت بر گرفته از قرآن و وحی است هیچ ابائی نداریم. یقین هم داریم بر این که در هر کجا ما را برای بحث و مناظره دعوت کنند نه تنها با پا می رویم با سر می دویم می رویم.
حتی جایزه هم گذاشتیم اگر بعضی آقایان بیایند حتی یکی از دوستان گفتند تا صد میلیون تومان جایزه می دهم اگر هر کدام از دو، سه نفری که برای مناظره معین کردیم بیایند حاضر نشدند. شاید صد میلیون تومان برای شان پولی نیست آن پول های باد آورده میلیاردی از «آل سعود» می گیرند عددی نباشد. ولی جیب مان بیش از این گنجایش هدیه دادن را ندارد!
بعضی از بینندگان اهل سنت یا شیعه با این ها مرتبط هستند آماده کنند ما همین مبلغ را به دوستان واسطه می دهیم حرفی هم نداریم.
ولی عزیزانی که پشت سر حرف می زنند بیایند رو در رو حرف بزنند ما هیچ حرفی نداریم این بحث را مطرح کردیم هر مطلبی می گوییم کتاب و تصویرش را برای دوستان نشان می دهیم.
تصاویری که نشان می دهیم عزیزان بدانند کنار خیابان نریختند برویم جمع کنیم بیاوریم. همین دو روز پیش یکی از «وهابی»ها شبهه ای کرده بود برای تصویرش حدود سه ساعت و خرده ای وقت گذاشتم تا این کتاب را پیدا کنم و از این کتاب، آن مطلبی که هست تصویر بگیرم. چون نقل قولی که از این طرف و آن طرف می شود آدم بعضی وقت می بیند مطلبی نقل قول کردند ولی کتاب یک چیز دیگری است.
یک کلمه پایین یا بالا می شود آن وقت این جا مطرح می کنیم فردا در شبکه های «وهابی» می گویند آقای «قزوینی» دارد تحریف می کند.
ولذا خیلی واضح و روشن مطرح کردیم در جلسه گذشته گفتیم وقتی رسول اکرم می فرماید در موارد اختلاف ببینید «عمار» کجا هست؟ «عمار» همیشه با حق و گردا گرد حق می چرخد.
وقتی «عمار» در «جنگ صفین» شهید شد تزلزل در سپاه معاویه افتاد بعضی ها دست از جنگ کشیدند «عمرو عاص» آمد اعتراض کرد ولی معاویه توهین خیلی وقیحی به «عمرو عاص» کرد گفت:
«تَدْحَضُ بِهَا فِي بَوْلِك»
ما که نکشتیم علی کشت؛ افراد احمق بلند شدند شعار دادند
«عمار قتله عليٌ لانه اخرج من بیته»
امیر المؤمنین هم گفت اگر این طوری باشد پس قاتل «حمزه سید الشهداء» هم حضرت رسول اکرم است. رسول اکرم، «حمزه سید الشهداء» را از خانه اش بیرون کرد. «جعفر طیار» را رسول اکرم از خانه اش بیرون کرد. هفتاد و دو شهید «احد» همه را پیغمبر از خانه شان بیرون کرد پس قاتل همه این ها (نستجیر بالله) رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) باشد.
در «کربلاء» افرادی که شهید شدند (نستجیر بالله) باید خون همه شان به عهده امام حسین باشد چون امام حسین این ها را از خانه هایشان بیرون کشید.
وقتی بحث رویه بی منطقی پیدا میکند ما باید عقل و وجدان خدا دادی را به کار بیاندازیم. دوستان عزیز بارها گفتم چقدر می خواهیم عمر کنیم؟ هفتاد، هشتاد تا صد سال طبیعی است بعد از صد سال همه دوست دارند بروند زندگی به قدری سخت می شود دیگر تحملش واقعاً دشوار است.
آیا این صد سال عمر در برابر یک عمر همیشگی و جادوانه می ارزد آن جا را ویران کنیم برای این که صد سال این جا، بر مبنای هوای نفس بخواهیم حرکت کنیم؟
قرآن می گوید:
(فَبَشِّرْ عِبَادِ * الَّذِينَ يسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ)
پس بندگان مرا بشارت ده! همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نيکوترين آنها پيروی می کنند؛
سوره زمر (39): آیات 17 و 18
بیایید با هم بنشینیم صحبت کنیم اگر واقعاً ما در اشتباه هستیم ما را از اشتباه بیرون بیاورید شما در اشتباه هستید ما شما را از اشتباه بیرون بیاوریم. من و شما از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بالاتر نیستیم (وَإِنَّا أَوْ إِياكُمْ لَعَلَى هُدًى أَوْ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ)
(قُلْ مَنْ يرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ وَإِنَّا أَوْ إِياكُمْ لَعَلَى هُدًى أَوْ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ)
بگو: «چه کسی شما را از آسمانها و زمين روزی می دهد؟» بگو: الله! و ما يا شما بر (طريق) هدايت يا در ضلالت آشکاری هستيم!
سوره سبأ (34): آیه 24
پیغمبر وقتی این طور منطق دارد می گوید بیایید با هم بحث کنیم اگر ما گمراه هستیم شما در هدایت هستید ما را هدایت کنید؛ شما در گمراهی هستید ما در هدایت هستیم ما شما را هدایت کنیم. منطق، منطق قرآن است حدیث، روایت، قول فلانی مفتی و فلان آيت الله نیست.
مجری:
خیلی ممنون و متشکرم، الحمد لله خیلی استفاده کردیم همان طور که حضرت استاد اشاره فرمودند بحث مان را پایه و اساسی بود که چند جلسه مشغولش بودیم بحث حدیث افتراق امت بود.
از کلمات حضرتعالی بنده وام بگیرم حضرتعالی فرمودید در شبکه «وهابی»، هر رسانه ای که به دست شان می آید تلاش می کنند مباحثی را مطرح می کنند. مباحث بی اساسی که بعضاً نگاه می کنیم می بینیم با صحبت خودشان هم تنافی و تناقض دارد یکی از آن صحبت های که انجام شد بسیار زیاد رخ می داد یک حدیثی را نقل می کردیم راوی آن در «صحیحین» آمده بود این ها می گفتند نه این که برای ما ملاک نیست. الان نکته ای که وجود دارد دقیقاً بر خلاف این است.
یک شبهه ای را از «ابن تیمیه» مطرح می کنند می گویند افتراق امت در «صحیحین» نیامده است باید حتماً در «صحیحین» آمده باشد تا ما بخواهیم به آن استناد بکنیم. حضرتعالی بفرمایید این هم در ادامه شبهه های روزی است که ممکن است برای هر کسی پیش بیاید و با آن مواجه باشیم.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
وقتی به مطالب خودشان می رسند کاری با هیچ کس ندارند مطلب را نقل می کنند ولو این که روایت ضعیف هم باشد درباره خلفاء کاری ندارند
«أَصْحَابِي كَالنُّجُومِ بِأَيِّهِمْ اقْتَدَيْتُمْ اهْتَدَيْتُم»
آداب الصحبة؛ اسم المؤلف: أبي عبد الرحمن السلمي، دار النشر: دار الصحابة للتراث - طنطا - مصر 1410 - 1990، الطبعة: الأولى، تحقيق: مجدي فتحي السيد، ج 1، ص 117
کجای «صحیح بخاری» گفتند؟ میگویند کارتان نباشد این قطعی است و ده ها مسائل دیگر. متأسفانه این ها وقتی به مسائل واقعی که در حقیقت سرنوشت ساز هست به این جا می رسند می گویند در «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» نیامده است قبول نداریم.
عبارت آقای «ابن تیمیه» بیاوریم در کتاب «منهاج السنة ابن تیمیه»، جلد 5، صفحه 249 می گوید:
«مع أن حديث الثنتين والسبعين فرقة ليس في الصحيحين»
حدیث هفتاد و دو فرقه در آتش جهنم هستند در «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» نیست.
«وقد ضعفه ابن حزم وغيره»
منهاج السنة النبوية؛ اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728، دار النشر: مؤسسة قرطبة - 1406، الطبعة: الأولى، تحقيق: د. محمد رشاد سالم، ج 3، ص 443 و 444
به این بحث جدا می رسیم به صورت یک سوال نظر مبارک تان باشد آن های که تضعیف کردند منطق شان چه است و جواب ما هم چه است! می گوید حدیث افتراق امت در «صحیحین» نیست.
باز ایشان در کتاب «منهاج السنة»، جلد 3 در جواب مرحوم «علامه حلی (رضوان الله تعالی علیه)» می گوید:
«قال الرافضي الوجه»
پیغمبر فرمود:
«ستفترق أمتي على ثلاث وسبعين فرقة منها فرقة ناجية والباقي في النار»
ایشان مطرح کرده:
«الفرقة الناجية والهالكة في حديث آخر صحيح متفق عليه وهو في قوله»
فرقه ناجیه را در حدیث صحیح دیگری پیغمبر نقل کرده است.
«مثل أهل بيتي كمثل سفينة نوح من ركبها نجا ومن تخلف عنها غرق»
فرقه ناجیه کسانی هستند که از اهل بیت تبعیت می کنند
«فوجدنا الفرقة الناجية هي فرقة الإمامية»
ما فرقه ناجیه را فرقه شیعه امامی یافتیم!
ایشان چند دلیل می آورد این فرمایش «علامه حلی» را نقد کند می گوید:
«والحديث نفسه ليس في الصحيحين»
حدیث «سَتَفْتَرِقُ أُمَّتِي عَلَى ثَلَاثٍ وَ سَبْعِينَ فِرْقَةً» را «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» این را نیاورده است.
«بل قد طعن فيه بعض أهل الحديث كابن حزم وغيره»
منهاج السنة النبوية؛ اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728، دار النشر: مؤسسة قرطبة - 1406، الطبعة: الأولى، تحقيق: د. محمد رشاد سالم، ج 3، ص 456
بعضی ها مثل «ابن حزم» و ... این را تضعیف کردند. کاری با این ها نداریم. جواب اول ما این که آقای «ابن تیمیه» وقتی بحث می کردیم از کسانی که روایت را تصحیح کردند شما هستید گفتید روایت صحیح است.
از این طرف می گویی روایت صحیح و مشهور است از آن طرف می گویی در «صحیحین» نیست؟ شاعر می گوید: (تا سیه روی شود هر چه در او غش باشد)
کتاب «مجموع فتاوای ابن تیمیه» چاپ به دستور «ملک فهد» در «عربستان سعودی» سوال کردند:
«تفترق أمتي ثلاثة وسبعين فرقة»
چه است؟ می گوید:
«الحمد لله الحديث صحيح مشهور في السنن والمساند»
كتب ورسائل وفتاوى شيخ الإسلام ابن تيمية؛ اسم المؤلف: أحمد عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728، دار النشر: مكتبة ابن تيمية، الطبعة: الثانية، تحقيق: عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمي النجدي، ج3، ص345
هم صحیح و هم مشهور است شما دنبال چه می گردید؟ وقتی صحیح است، دیگر حرفی نیست، میگوییم چرا اشکال میکنی؟ میگوید چون در «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» نیامده است!
ایشان حرف زیاد دارد نمی خواهم خیلی زیاد وارد گود بشوم. مثلاً ایشان در «منهاج السنة» یا «منهاج البدعة»، جلد 4 بحثی کرد واقعاً مایه تأسف است.
«لأن النص والإجماع المثبتين لخلافة أبي بكر ليس في خلافة على مثلها»
آن نص و اجماعی که خلافت ابی بکر را تثبیت می کند در خلافت علی نیست!
منهاج السنة النبوية؛ اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728، دار النشر: مؤسسة قرطبة - 1406، الطبعة: الأولى، تحقيق: د. محمد رشاد سالم، ج 4، ص 388
دو تای از این ها را برای ما بگویید؛ بگویید در رابطه با خلافت ابوبکر این نص را داریم در خلافت علی مثل این نیست. یکی بگویید ما پنجاه تا در برابر آن برای تان می آوریم. بزرگان شما گفتند:
«والنص منتف في حق أبي بكر رضي الله تعالى عنه»
شرح المقاصد في علم الكلام؛ اسم المؤلف: سعد الدين مسعود بن عمر بن عبد الله التفتازاني الوفاة: 791هـ، دار النشر: دار المعارف النعمانية - باكستان - 1401هـ - 1981م، الطبعة: الأولى، ج2، ص281
فقها و کلامییون بزرگ شما گفتند نص در رابطه با ابوبکر نداریم. نهایتاً می گوید نص خفی داریم عمدتاً به قولی «تفتازانی، عضد الدین ایجی» و ... همه می گویند:
«انما العمدة فی خلافة علي إجماع الصحابة؛ انما العمدة اجماع حل وعقد»
صحابه گفتند «خلیفةُ رسول الله» قرآن هم می گوید (أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ) چه کار کنیم حرف شما را بپذیریم یا حرف قهرمانان علم کلام را بپذیریم؟ بعد می گوید: «فإنه ليس في الصحيحين ما يدل على خلافته»؛ در «صحیحین» چیزی که دلیل بر خلافت علی ابن ابی طالب باشد نداریم این ها را اهل سنن نقل کردند.
مجری:
چه تفاوت و تعارضی آن جا می گوید با این که در «صحیحین» نیست اما مثل آن اصلاً ذکر نشد این جا هم می گوید چون ذکر نشد نمی توانیم بپذیریمش!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
ما از «ابن تیمیه» و اتباعش و شبکه های «وهابی» سوال می کنیم شما حدیث «عشره مبشره» را یکی از قواعد ثابت خودتان می دانید یک چماقی هم درست کردید در طول این چهارده قرن بر سر شیعه می زنید، «عشره مبشره» در کجای «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» آمده است؟ به ما بدهید به شما جایزه می دهیم.
هر چقدر جایزه معین کردید پیش دوستان شیعه به قدری آبرو داریم جایزه ای که شما تقاضا کردید گدایی کنیم به شما بدهیم ثابت کنید حداقل ثابت کنید در «صحیحین»، «عشره مبشره» آمده است که پیغمبر گفت این ده نفر در بهشت هستند اصلاً یک سند صحیح در غیر «صحیحین» برای ما بیاورید. از این بهتر!
در «صحیحین» بیاورید به ما نشان دهید «عشره مبشره»، ده نفری که پیغمبر بشارت داد چه کسانی هستند؟ ده نفر، هفت نفر، یازده و دوازده نفر هستند؟ چه کسی نقل کرد و کجا نقل شد؟ سندش چطور است؟ بارها بحث کردیم گفتیم دلیلی برای ما بیاورید.
نکته دوم مگر ملاک روایت صحیح این است که «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» آورده باشد؟ «تاریخ اسلام ذهبی – متوفیات 251 تا 260»، جلد 19 ایشان می گوید «محمد ابن اسماعیل بخاری» می گوید یکصد هزار روایت صحیح حفظ کردم دویست هزار روایت غیر صحیح هم حفظ کردم چرا این ها را حفظ کرد نمی دانم. غیر صحیح به چه درد می خورد، می گوید من صد هزار روایت صحیح حفظ کردم «بخاری» چقدر روایت دارد؟
«خطیب بغدادی» در «تاریخ بغداد»، می گوید کتابم را از میان ششصد هزار روایت انتخاب کردم.
«قال محمد بن إسماعيل أخرجت هذا الكتاب يعنى الصحيح من زهاء ستمائة ألف حديث»
تاريخ بغداد؛ اسم المؤلف: أحمد بن علي أبو بكر الخطيب البغدادي الوفاة: 463، دار النشر: دار الكتب العلمية – بيروت، ج2، ص8
یعنی ششصد هزار روایت را چرتکه، شیر یا خط انداختم از ششصد هزار روایت «صحیح بخاری» را انتخاب کردم.
«يقول سمعت عدة من المشايخ يقولون حول محمد بن إسماعيل البخاري تراجم جامعه بين قبر النبي صلى الله عليه وسلم ومنبره»
مجموع این های که در این جا آوردم می گوید:
«وكان يصلى لكل ترجمة ركعتين»
تاريخ بغداد؛ اسم المؤلف: أحمد بن علي أبو بكر الخطيب البغدادي الوفاة: 463، دار النشر: دار الكتب العلمية – بيروت، ج2، ص8 و 9
باز در «تاریخ بغداد»، جلد 15، از قول آٔقای «مسلم» می گوید این کتابم را از میان سیصد هزار روایت انتخاب کردم. مجموعه روایات بدون تکرار در کتاب «صحیح بخاری» 2761 یا سه هزار روایت بعد از حذف مکررات است. ایشان می گوید من صد هزار روایت حفظ کردم آقای «ابن تیمیه»، نود و هفت هزار روایت صحیح حفظ بود.
اگر نیاورد آیا دلیل بر این است که این روایت صحیح نیست؟ بگوییم چون «صحیح بخاری» نیاورد آیا این قاعده استدلال هست؟ اگر یک شتر چران بیابان های «دمشق» یا «ریاض» حرفی بزند آدم گلایه نمی کند شما که این همه ادعا دارید کبکبه و دبدبه دارید می گویید چون در «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» نیست مورد قبول من نیست.
شما که این قدر «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» میگویید مگر پیغمبر نفرمود:
«إني قد تركت فيكم الثقلين أحدهما أكبر من الآخر كتاب الله تعالى وعترتي فانظروا كيف تخلفوني فيهما فإنهما لن يتفرقا حتى يردا علي الحوض»
المستدرك على الصحيحين؛ اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة: الأولى، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا، ج3، ص1118
«صحیح بخاری» از اهل بیت چقدر روایت نقل کرده است؟ از امام حسن، امام حسین و امام سجاد (امام سجاد را کنار می گذاریم) حضرت علی ابن ابی طالب جزء خلفای شما است از این بهتر؟ از اول طفولیت تا آخرین لحظه رحلت و شهادت رسول اکرم با پیغمبر بود در تمام سفرها و حذرها با رسول اکرم بود.
به قول یکی از بزرگان «دانشگاه الأزهر» گفت اگر بنا باشد علی در طول مدتی که با پیغمبر بود هر روز یک روایت از پیغمبر شنیده باشد، باید دوازده هزار روایت از علی داشته باشیم. «بخاری» چقدر روایت نقل کرده است؟
در «مقدمه فتح الباری» می گوید 446 روایت از «ابو هریره» آورده است، از علی چقدر روایت آورد؟ از علی ابن ابی طالب 29 روایت!
آقای «ابن تیمیه» به ما بگویید یعنی علی ابن ابی طالب به اندازه «ابو هریره» که هجده ماه با پیغمبر بود روایت از پیغمبر نشنیده است؟ این درد و شکایت را به کجا ببریم!
«ابو هریره» باید 446 روایت در «بخاری» داشته باشد علی 29 روایت داشته باشد. جالب این جاست که آقای «ابن حزم اندلسی – متوفای 456» صاحب کتاب «أسماء الصحابة الرواة وما لكل واحد من العدد» می گوید از علی ابن ابی طالب در تمام سنن، صحاح، مسانید، تاریخ، تفسیر 537 روایت داریم.
البته «مالک» می گوید فقط 50 از روایات علی صحیح است. گیریم 500 روایت از «ابو هریره» چقدر دارید؟ باز آٔقای «ابن حزم اندلسی» می گوید «ابو هریره»:
«خمسة آلاف حديث وثلاثمائة وأربعة وسبعون حديثاً»
**
«لأبى هريرة خمسة آلاف حديث وثلاثمائة وأربعة وسبعين حديثا»
صحيح مسلم بشرح النووي؛ اسم المؤلف: أبو زكريا يحيى بن شرف بن مري النووي الوفاة: 676، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت - 1392، الطبعة: الطبعة الثانية، ج1، ص67
5374 روایت از «ابو هریره» دارید به ما بفرمایید «ابو هریره» کِی مسلمان شد؟ سال ششم هجرت هجده ماه در «مدینه» بود بعد به «بحرین» رفت و بعد از رحلت پیغمبر به «مدینه» آمد.
این آقا باید 5374 روایت داشته باشد ولی علی ابن ابی طالب پانصد و خرده ای روایت داشته باشد. آن وقت با می گویید چرا فضائل علی؟
علی را کنار می گذاریم فاطمه زهرا «بضعةٌ النبی» هست از اول طفولیت در دامن پیغمبر بزرگ شد در «مدینه» آمدند خانه حضرت رسول اکرم چسبیده به خانه حضرت زهرا است و به نقلی تمام روزها حضرت صبحانه اش را خانه حضرت زهرا خورده است. «بخاری» از حضرت زهرا چقدر روایت دارد؟ آقای «ابن حجر» می گوید:
«فاطمة الزهراء بنت سيدنا رسول الله صلى الله عليه وسلم حديث واحد»
هدي الساري مقدمة فتح الباري شرح صحيح البخاري؛ اسم المؤلف: أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل العسقلاني الشافعي الوفاة: 852، دار النشر: دار المعرفة - بيروت - 1379 -، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي , محب الدين الخطيب، ج 1، ص 476
«بخاری» یک حدیث نقل کرده است. یعنی حضرت زهرا در طول این مدت هیچ حدیثی از پیغمبر نشنیده است که یک دانه حدیث نقل کرده است!
«عایشه» چند تا حدیث نقل کرده است؟ (ما بخیل نیستیم) می گوید:
«عائشة بنت أبي بكر الصديق أم المؤمنين مائتان واثنان وأربعون حديثا»
مقدمة فتح الباري؛ نويسنده : ابن حجر (وفات : 852)، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت – لبنان: 1408 – 1988م، ص477
(242) روایت پیغمبر نُه یا ده همسر داشت از هر دَه شب یک نوبت «عایشه» بود و حال آن که هر روز با زهرای مرضیه بود.
«عایشه» سال سوم هجرت همسر پیغمبر شد فاطمه زهرا از اول طفولیت با پیغمبر اکرم بود تا روزی هم که پیغمبر از دنیا رفت اگر «عایشه» بود حتماً حضرت زهرا هم بوده است. پیغمبر سخنرانی کرد حدیث گفت نمی توانیم بگویید دختر پیغمبر پای صحبت پدرش نبود. (نستجیر بالله) این توهین به حضرت زهرا است!
آقای «ابن تیمیه» چرا حضرت زهرا در «بخاری» یک روایت داشته باشد ولی «عایشه» 242 روایت داشته باشد؟
مجری:
بیاید بگوید دئب «بخاری» این نبود مثلاً از زنان نقل روایت کند پس جریان «عایشه» را چه می گویید؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
«بخاری» را کنار می گذاریم «صحیح مسلم، سنن نسائی، ابو داود، موطأ مالک، تاریخ طبری» تفسیرها و ... از فاطمه زهرا در کل کتب اهل سنت چقدر روایت دارید؟ این شهادت آقای «ابن حزم اندلسی» است می گوید اصحابی که هجده روایت دارند فاطمه بنت رسول الله است همه اش هجده روایت از پیغمبر دارد!
«عایشه» چقدر روایت دارد؟ 2210 روایت، آیا این انصاف است؟ امام حسن و امام حسین (سلام الله علیه) هم صحابه و هم فرزند پیغمبر هستند در «صحیح بخاری» کجا یک روایت «قال الحسن قال رسول الله» دارد یک مورد برای ما بیاورید.
اگر می گویید امام حسن کوچک بود «عبد الله زبیر» هم، هم سن امام حسن است یازده روایت «بخاری» از او آورده است. پنج روایت هم از امام حسن می آورد چرا نیاورد؟
«عبد الله بن الزبير بن العوام الأسدي عشرة أحاديث»
هدي الساري مقدمة فتح الباري شرح صحيح البخاري؛ اسم المؤلف: أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل العسقلاني الشافعي الوفاة: 852، دار النشر: دار المعرفة - بيروت - 1379 -، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي , محب الدين الخطيب، ج 1، ص 475
با امام حسن حدود چهار، پنج ماه تفاوت سنی داشتند ولی از حسنین یک روایت نیامده است در «بخاری»، «حسان ابن ثابت» طبق حروف الفباء آمده است باید حسن ابن علی و حسین ابن علی بیاید یک دفعه «حکیم ابن حزام» اسمی از امام حسن و امام حسین نیست. کلمه «الحسن و الحسین» حاشیه آوردیم بینندگان بینند اسم حضرت امام مجتبی و امام حسین در «صحیح بخاری» خالی است.
مجری:
یعنی آن صد هزار تایی را که حفظ بود به صورت مهندسی یک سری ها را آورد همین طور نبود شانسی بعضی ها بیایند بعضی نیایند. از این صد هزار تا نود و هفت هزار تا حذف شدند جریان داشت.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
از خودمان نیاوردیم کتاب ها از «ابن حزم اندلسی» از مفاخر اهل سنت، «ابن حجر عسقلانی» از ارکان اهل سنت است، از این آقایان داریم نقل می کنیم. تصویر هم داریم نشان می دهیم نمی گوییم بر مبنای حافظه مان بگوییم این طوری بود فردا بگویند فلانی اشتباه کرده است. عبارت، جلد، صفحه و شناسنامه کتاب همه را نشان می دهیم.
مسئله دیگر این جا خیلی می سوزم اجازه بدهید این را بگویم بینندگان عزیز هم بسوزند آقا زاده «علامه امینی» یک شب مهمان ما بود گفت در آخرین لحظات عمر پدر، نفسش بیرون نمی آمد لحظه آخر بود دیدم لب هایش دارد تکان می خورد گوشم را نزدیک لب هایش کردم گفتم پدر آبی، چیزی می خواهی؟ گفت داشتم می گفتم ای کاش خدای عالم به اندازه اول تا آخر دنیا به من عمر می داد.
خندیدم شوخی کردم گفتم می خواستی «الغدیر» را تمام کنی مثلاً یازده جلد را بیست یا سی جلد کنی گفت نه پسرم می خواستم از اول تا آخر دنیا خدا به من عمر بدهد بنشینم برای مظلومیت علی گریه کنم!
قضیه این که پیغمبر اکرم فرمود: «فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي مَنْ أَغْضَبَهَا فَقَدْ أَغْضَبَنِي»
«أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم قال فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي فَمَنْ أَغْضَبَهَا أَغْضَبَنِي»
الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج 3، ص 1361، ح 3510
«فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي يُؤْذِينِي ما آذَاهَا»
صحيح مسلم؛ اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ج 4، ص 1902، ح 2449
در «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» آمده است. «مختصر تحفه اثنی عشریه» نویسنده اصلیش آقای «دهلوی»، تلخیصش «سید محمود شکری آلوسی» از «وهابی»ها سرشناس معاصر ما است.
ایشان می گوید:
«فغضبت فاطمة رضی الله تعالی عنها و هجرته»
فاطمه زهرا از ابوبکر غضب و قهر کرد و پیغمبر فرمود «مَنْ أَغْضَبَهَا أَغْضَبَنِي» هر کس زهرا را به غضب بیاورد من را به غضب آورده است
«والجواب أن هذا لیس له أصل عند أهل السنة»
این روایت اصلاً ریشه ای در نزد اهل سنت ندارد!
نمی دانم چه بگویم؟ آقای «دهلوی» آقای «الوسی» این «صحیح بخاری» است این کتاب «لیلی مجنون»، «کافی، تهذیب و بحار» نیست این کتاب «صحیح بخاری»، چاپ «عربستان سعودی» مال بیت الأفکار الدولیة «ریاض»، صندوق پستی «الریاض» 11557 حدیث 3093
«فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم فَهَجَرَتْ أَبَا بَكْرٍ فلم تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حتى تُوُفِّيَتْ»
الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج 3، ص 1126، ح 2926 (آدرس دهی بر اساس نرم افزار الجامع الکبیر)
زهرای مرضیه بر ابوبکر غضبناک شد و از او قهر کرد تا آخرش با او حرف نزد. می گوید این روایت اصلاً ریشه در کتب اهل سنت ندارد این در «صحیح بخاری» آمده است این را چه کار کنیم شما بفرمایید بگویید من همان کار را انجام بدهم.
در «صحیح بخاری» چاپ دار ابن کثیر:
«وَعَاشَتْ بَعْدَ النبي صلى الله عليه وسلم سِتَّةَ أَشْهُرٍ فلما تُوُفِّيَتْ دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِيٌّ لَيْلًا ولم يُؤْذِنْ بها أَبَا بَكْرٍ»
بعد از پیغمبر، حضرت زهرا شش ماه زنده بود وقتی از دنیا رفت همسرش علی او را شبانه دفن کرد و به ابوبکر هم خبر نداد.
«ولم يَكُنْ يُبَايِعُ تِلْكَ الْأَشْهُرَ»
علی ابن ابی طالب در این شش ماه با ابوبکر بیعت نکرد این جا هم بیعت کرد مشخص است بیعتِ اکراهی بود.
«فلما تُوُفِّيَتْ اسْتَنْكَرَ عَلِيٌّ وُجُوهَ الناس»
مردم از علی روی گردان شدند به سلامش هم جواب نمی دادند چهار تا حکم الهی هم می خواست بیان کند مردم قبول نمی کردند.
«اسْتَنْكَرَ عَلِيٌّ وُجُوهَ الناس فَالْتَمَسَ مُصَالَحَةَ أبي بَكْرٍ وَمُبَايَعَتَهُ»
این را چه کار کنیم؟ پایینش هم خیلی آبرو ریزی است گفت کسی با خودت نیاور!
«ولا يَأْتِنَا أَحَدٌ مَعَكَ كَرَاهِيَةً لِمَحْضَرِ عُمَرَ»
وقتی آمد حضرت امیر فرمود:
«وَلَكِنَّكَ اسْتَبْدَدْتَ عَلَيْنَا بِالْأَمْرِ»
الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج4، ص1549، ح9998
تمام این قضایا را ملاحظه بفرمایید. بعد ببینید این آقایان چه کار دارند می کنند!
«ارشاد الساری قسطلانی» یکی از شارحین «صحیح بخاری» است «قسطلانی – متوفای 923» در «ارشاد الساری لشرح صحیح البخاری»، جلد 6 می گوید علی تا شش ماه بیعت نکرده بود همه این ها حرف بی خودی است. بلکه:
«أن عليا بايع أبا بكر في أول الأمر»
اولِ امر خلافت در «سقیفه» رفت با ابوبکر بیعت کرد. «صحیح مسلم» و «صحیح بخاری» می گوید «لم یُبایع» در این شش ماه بیعت نکرد. می گوید نه «صحیح بخاری» اشتباه و غلط کرده گفت می گوید علی اولِ اول امر رفت بیعت کرد. می گوید این را چه کار کنیم؟ می گوید این که بعد از شش ماه رفت بیعت کرد.
«بأنه بايعه بيعة ثانية مؤكدة للأولى»
فتح الباري شرح صحيح البخاري؛ اسم المؤلف: أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل العسقلاني الشافعي الوفاة: 852، دار النشر: دار المعرفة - بيروت، تحقيق: محب الدين الخطيب، ج 7، ص 495
برای این که بیعت اولی را محکم کند شش ماه بعد هم دوباره رفت بیعت کرد. این را برای یک دیوانه دیوانه خانه ها بگویید به ریش شما نمی خندند.
مجری:
چه محکم کردنی است که با زور این کار را کرد گفت شما استبداد ورزیدید و این کار را کرد این محکم کردن باشد اولش چه بود؟ چون یک بام و دو هوا را ساختند برای این ها باید گفت یک بام و یک میلیون هوا
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
امثال آقا «سعید» بزرگوار و ... این ها را نگاه کند عقل خدادی را به کار بگیرید ببینید مسئله چیست؟ عین مطلبش را این جا آوردم.
همچنین در جلد 2 نقد «قفاری» مفصل جواب دادیم. حرف «زهری» و ... همه حرف مفت است علی در این شش ماه بیعت نکرد، حرف «عایشه» است «کراهیة محضر عمر» حرف «عایشه» است «انك استبددت علينا بالامر» حرف «عایشه» است ربطی به «زهری» ندارد.
اگر بنا بر این باشد شما باید این جاها را بگویید از زیادات «زهری» است پس تمام «صحیح بخاری» شما زیر سوال می رود. از کجا معلوم آن یکی از زیادات راوی دیگر مثل: «عبد الله عمر، عبد الرحمن و ابو هریره» یا از کیسه «ابو هریره» باشد پس همه چیز به هم می ریزد!
یک بام و صد هوا نه یک بام و هزار هوا این ها برای انسان درد آور است واقعاً خیلی دارم می سوزم خواستم امشب عزیزان شیعه هم بسوزند برای مظلومیت امیر المؤمنین نه تنها علی در زمان خودش مظلوم بود در عصر ما هم علی مظلوم است. این مطالب در رسانه های ما و اهل سنت گفته نمی گویند والله این ها توهین نیست.
این ها حقایقی است که باید همه روشن باشد این ها را می آورند ذهن جوان های شیعه را مشوش می کنند. همین مطالب را می آورند جوان شیعه را می برند «داعشی» می کنند قضیه مثل «اهواز» را بار می آورند. ده و صدها نفر کشته می شوند.
نود و نه درصد هدف مان از این برنامه مردم بدانید تقویت اعتقادات جوان های شیعه است. کاری به اهل سنت نداریم آن ها اگر قبول کردند قدم شان روی چشم مان قبول نکردند باز قدم شان روی چشم ما؛ ولی می خواهیم جوان های شیعه بدانند اعتقادات شان، اعتقادات محکم و بر گرفته از کتاب و سنت پیغمبر است.
اضافه بر کتاب های خودشان از کتاب های دیگران برای حقانیت شان مطلب دارند.
مجری:
با چهار حرف این و آن یک مرتبه تمام رشته افکار و اعتقادات شان پاره بشود.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله، کاملاً واضح و روشن است امثال «سید مهدی موسوی» مزخرف مادرش پیش ما آمده بود گریه می کرد می گفت آٔقای «قزوینی» شیر حرام به این ندادم پدرش می گفت لقمه حرام به این ندادم چرا از مذهب اهل بیت رفت و دارد از «وهابیت» دفاع می کند؟ مرد هستی بیا با شاگردانم مناظره و بحث کنید. ببینیم واقعاً راست می گویید؟
راست گویی هزینه ندارد شما این مباحث را به این شکل مطرح می کنید. کتاب «العلل المتناهیة» مال «ابن فرج جوزی – متوفای 597» ایشان می گوید حدیث ثقلین:
«إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْن كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي قَالَ الْمُصَنِف: هَذا حَدیثٌ لَا یَصِح»
العلل المتناهية في الأحاديث الواهية؛ المؤلف: جمال الدين أبو الفرج عبد الرحمن بن علي بن محمد الجوزي (المتوفى: 597هـ)، المحقق: إرشاد الحق الأثري، الناشر: إدارة العلوم الأثرية، فيصل آباد، باكستان: 1401هـ / 1981م، ج1، ص268
این روایت صحیح نیست نمی دانیم چه بگوییم؟
مجری:
ابتدای بحث حضرتعالی اشاره فرمودید زیارت اربعین می خوانیم این ها افرادی هستند
«وَ بَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنَى وَ شَرَى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْكَس»؛ این ها افرادی هستند که آخرت شان را به چه سادگی فروختند؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
ایشان می گوید حدیث ثقلین صحیح نیست. کتاب «صحیح مسلم» چاپ بیت الأفکار الدولیة مال «عربستان سعودی»، «ریاض» 11557
«وأنا تَارِكٌ فِيكُمْ ثَقَلَيْنِ أَوَّلُهُمَا كِتَابُ اللَّهِ فيه الْهُدَى وَالنُّورُ فَخُذُوا بِكِتَابِ اللَّهِ وَاسْتَمْسِكُوا بِهِ فَحَثَّ على كِتَابِ اللَّهِ وَرَغَّبَ فيه ثُمَّ قال وَأَهْلُ بَيْتِي أُذَكِّرُكُمْ اللَّهَ في أَهْلِ بَيْتِي أُذَكِّرُكُمْ اللَّهَ في أَهْلِ بَيْتِي أُذَكِّرُكُمْ اللَّهَ في أَهْلِ بَيْتِي»
صحيح مسلم؛ اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت ، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي، ج4، ص1873، ح2408 (آدرس دهی بر اساس نرم افزار الجامع الکبیر)
آیا این انصاف است شما بگویید حدیث ثقلین صحیح نیست این را «صحیح مسلم» آورده است.
من یک بار این کتاب و روایت را خدمت بینندگان عزیز نشان بدهم:
العلل المتناهية في الأحاديث الواهية؛ المؤلف: جمال الدين أبو الفرج عبد الرحمن بن علي بن محمد الجوزي (المتوفى: 597هـ)، جلد اول صفحه 268 دارد:
«إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْن كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي قَالَ الْمُصَنِف: هَذا حَدیثٌ لَا یَصِح»
بعد می گوید:
«لَيْسَ بِشَيْءٍ رَافِضِيُّ خَبِيثٌ»
العلل المتناهية في الأحاديث الواهية؛ المؤلف: جمال الدين أبو الفرج عبد الرحمن بن علي بن محمد الجوزي (المتوفى: 597هـ)، المحقق: إرشاد الحق الأثري، الناشر: إدارة العلوم الأثرية، فيصل آباد، باكستان: 1401هـ / 1981م، ج1، ص268
کسی که نقل کرد «عطیه عوفی» گناهش این بود وقتی گفتند علی را فحش بده حاضر نشد به علی ناسزا بگوید به دستور «حاکم اموی» تمام ریشش را کندند پوست صورتش را کندند هزار ضربه شلاق برایش بریدند برای این که علی را ناسزا نگفت حالا شد «رافضیٌ خبیث» اگر به علی ناسزا می گفت «سنیٌ عادل»، «وهابیٌ معتدل» می شد.
احساس می کنیم در عصر ما هم امیر المؤمنین مظلوم است قلب مقدس حضرت ولی عصر خون هست که ما آیا به وظائف مان در رابطه با بحث امامت و ولایت عمل می کنیم یا نمی کنیم؟ باز حرف «رهبر معظم انقلاب» را تکرار می کنم از علمای اهل سنت تقاضا می کنیم کتاب «علامه امینی» و «شرف الدین» را مطالعه کنند.
بیش از این نمی خواهیم البته از بنده سوال کنند می گویم کتاب «علامه امینی» را لازم نیست بخوانند کتاب مرحوم «شرف الدین» را بخوانند کتاب «اجتهاد نص» و «المراجعات»ش را بر داند بخوانند.
کتاب «المراجعات» گیریم به قول آقایان هیچ واقعیتی نداشته باشد میگویند رمان نوشته شده است. این رمان ببینید با واقعیت تطبیق می کند یا تطبیق نمی کند؟
«علامه امینی» وقتی کتاب «الغدیر» نوشت «وزیر عدلیه عراق» علیه او اعلامه جرم کرد شما به علما و مقدسات ما توهین کردید این بنده خدا را به محکمه کشاندند. کتابش را آن جا برد گفت چیزی از کتاب های خودمان آوردم؟ مطلبی به دروغ نقل کردم؟ قضاتی که آن جا بودند گفتند مطلبی دروغ در کتاب «الغدیر» که از کتاب های ما آورده باشد ندیدیم تبرئه شد.
یعنی کار به این جا رسید که «علامه امینی» باید پای میز محاکمه برود که شما آمدید از کتاب های ما در رابطه با اثبات خلافت و امامت امیر المؤمنین روایت آوردید.
این است که «علامه امینی» می گوید ما باید بنشینیم برای مظلومیت امیر المؤمنین گریه کنیم. عرض می کنم باید برای مظلومیت امیر المؤمنین (سلام الله علیه) خون گریه کنیم.
هر چه در رابطه با امیر المؤمنین کار کنیم یقین داشته باشید فردای قیامت پشیمان خواهید شد. روزی ده، پانزده ساعت کار کنید فردای قیامت می گوید ای کاش هجده ساعت و یک دقیقه کار کرده بودم برای یک دقیقه کم کار کردن برای امیر المؤمنین قسم به ولای علی دوستان شیعه با شما هستم پشیمان خواهید شد.
چون یک لحظه از کارهای ما مرضی حضرت زهرا باشد دنیا و آخرت مان آباد است هیچ نگران نیستیم نه از مرگ، نه از قبر و نه از قیامت نگران هستیم؛ چون زندگی مان را با ولای علی پیوند زدیم برای علی کار کردیم از علی دفاع کردیم. حقانیت علی را در رسانه های جهانی به گوش همه مردم رساندیم این مایه خوشحالی ماست و بر این نعمت خدا دادی هم شاکر هستیم از باب:
«يَا مُبْتَدِئاً بِالنِّعَمِ قَبْلَ اسْتِحْقَاقِهَا»
الكافي (ط - الإسلامية)، نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج2، ص578، بَابُ دَعَوَاتٍ مُوجَزَاتٍ لِجَمِيعِ الْحَوَائِجِ لِلدُّنْيَا وَ الْآخِرَة، ح4
خدای عالم تفضلی کرد و این نعمت را در اختیار ما قرار داده است. بنده خودم را دارم عرض می کنم بنده با توجه به گذشتهِ زندگیم خودم را حتی یک در میلیارد شایسته این که یک روزی بیاییم این جا از امیر المؤمنین دفاع کنیم واقعاً نمی دانم جز تفضل الهی و عنایت اهل بیت و تفضل حضرت ولی عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء)
بارها گفتیم پدر و مادرمان نه کارخانه دار، نه وزیر و نه وکیل بودند. پدرم کشاورز بود بنده تا سن چهارده، پانزده سالگی کشاورزی می کردم. از کشاورزی به حوزه آمدم و درد دردمندان را هم می فهمم به این خوشحال هستم خدای عالم از آن جا ما را به این جا رساند می توانیم امروز چهار تا مطلب برای امیر المؤمنین (سلام الله علیه) مطرح کنیم.
بارها گفتم یک گمشده دارم آن گمشده ام این است یک ثانیه یکی از برنامه هایم مرضی حضرت زهرا (سلام الله علیه) باشد که یک لبخندی بر سیمای نورانی صدیقه طاهره بنشانم. اگر احساس کنم این هست قلبم آرام می گیرد نفسم (يا أَيتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ) می شود.
(يا أَيتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ)
تو ای روح آرام يافته!
سوره و الفجر (89): آیه 27
هیچ شبهه ای در آن ندارم ولی نمی دانم آیا کارهای که ما کردیم مرضی آن بزرگوار هست یا نیست؟
مجری:
صحبت هایی را که حضرتعالی می فرمایید از آرزوهای حضرتعالی هست مکرراً از افراد مختلف با سبک و سیاق های مختلف نسبت به این امر شنیدیم و حقیقتاً انسان وقتی که با این شبهات و سوالات مواجه می شود بعضی ها این را در قالب شبهه مطرح می کنند وقتی که این نوع تناقضات را می بیند متوجه می شود اصلاً هیچ حرفی نیست.
حضرت استاد در ابتدای فرمایشات شان طلب کردند به میدان بیایید تا ما صحبت های شما را بشنویم. به نظرم با این نوع بیان حضرتعالی همین یک جلسه را کسی بخواهد ببیند انتظاری نیست این ها بخواهند به میدان بیایند. به قول حضرتعالی بهترین کار این است اصلاً وارد گود نشوند یک بار با چنین شبهات و با چنین تناقضاتی که در کتاب های خودشان هست مواجه نشوند.
در بحثی که انجام دادیم بحمد الله یک بررسی آماری کاملاً منطبق بر «صحیح بخاری» انجام شد از کتب اهل سنت هم آوردند این ها از عترتی که خودشان می گویند باید عِدل قرآن و در کنار قرآن باشد از این اهل بیت و عترت چقدر روایت نقل شده است؟ از افرادی که بیگانه بودند در اواخر زندگی شان با آقا رسول الله همراه شدند چقدر نقل شده است؟
بجز صحبت های که می شد و فرمایشات حضرت استاد نسبت به تناقضاتی که هست یک سری وقت ها می بینیم در «صحیح بخاری» مطالبی آمده است آن ها نمی پذیرند چون که مخالف با سلیقه شان است. بر عکس آن هست می گویند چون در «صحیحین» نیامد باز نمی پذیرند. این مطالبی که به روشنی و به شیوه هایی حضرت استاد مطرح فرمودند.
از نام حضرت امیر المؤمنین شنیدیم و این که یاد و نام ایشان و زنده کردن نام ایشان جزء آن مواردی هست که «یوم الحسرة» به آن حسرت می خوریم چرا بیشتر و بیشتر نتوانستیم این کار را انجام بدهیم.
(میان برنامه)
مجری:
عرض سلام مجدد خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف)!
... ان شاء الله نام حضرت امیر المؤمنین و با آن وجود ذی جود ان شاء الله محشور شویم. در این فرصت انتهایی برنامه فرصت در اختیار شما بینندگان عزیز است ان شاءالله سوالات تان را بپرسید و دغدغههایتان را مطرح کنید در خدمت شما هستیم. اولین تماس آقا «سعید» از «تهران»، سلام بر شما، البته اقا «سعید» ما جلسه قبل هم منتظر تان بودیم عزیزان تماس گرفتند ظاهرا تماس را پاسخ ندادید در خدمت شما هستیم بفرمایید.
تماس بینندگان برنامه
بیننده: (آقا سعید از تهران – شیعه)
سلام علیکم ورحمة الله آقای «مرعشی» عزیز موحد و یکتا پرست. حضرت استاد سلام عرض میکنم، حضرت استاد از شنیدن صدای شما و برنامه حضرتعالی لذت می برم. ممکن است استدلال های حضرتعالی را قبول نداشته باشم اما خدا میداند از روحیات حضرتعالی بسیار لذت می برم دفعه اولی که زندگ زدم فرمودید خیلی از آقایان و هم فکران شما به مباحث چالشی علاقه ندارند.
اما حضرتعالی شجاعانه مطرح می کنید و استقبال می کنید نظر مخالف داری بفرما بگو این روحیه به نظر من یک روحیه اسلامی و شیعی است خیلی خوب است تا این که آدم پشت تریبون بنشیند صحبت های برای خودش بکند بدون این که کسی از او ایرادی بگیرد آقا به نظر خودش حق را اثبات کند همه راضی بشوند و خدا حافظ شما.
من از بیانات شما و از روحیات شما و از کل شبکه شما واقعا خیلی لذت میبرم، هر وقت فرصتی دست می داد برنامه شما را نگاه می کردم چندین موردی که مزاحم جنابعالی شدم دیدم عزیزانی از شیعیان زنگ می زنند مطالبی عنوان می کنند. می خواستم به شما بگویم ما شیعه هستیم درست است اعتقادات مختلفی داریم اما در اصل هِرمْ ما هم شیعه هستیم.
بنده معتقد هستم حضرت علی بعد از پیغمبر اسلام اصلح بود. نکاتی می خواستم در مورد ببیندگان شما بگویم البته قصد جسارت به کسی ندارم. اما حضرت استاد شبکه شما، شبکه علمی است اگر یک شیعه ای زنگ می زند آیه قرآن می خواند، آیه قرآن را حتی غلط ترجمه می کند به تبع ترجمه غلط، تفسیر غلط تری می کند و متأسفانه می بینم کارشناسان شبکه تأییدش می کنند.
اولاً آیه را غلط می خواند بعد غلط ترجمه و تفسیر می کند یک جوری می خواهد به اهل بیت ربطش بدهد. مثلاً کارشناس شما فکر می کند این آقا دارد خدمت می کند تأیید می کند پیش خودم گفتم این کارها اصلاً وجه علمی ندارد!
مجری:
آقا «سعید» ما تماس ها را برای همین وصل می کنیم به شما هم اولویت می دهیم ان شاء الله تشریف بیاورید این جا یک تریبون کاملاً آزاد هست همان طور که فرصت در اختیار شما قرار می گیرد مطالب تان را بفرمایید طبیعتاً هر بیننده ای هم تماس می گیرد البته تأکید می کنم الحمد لله اکثریت قریب به اتفاق بینندگان اهل فضل هستند تماس می گیرند.
شما اگر مطلبی در مخالفت با صحبت این عزیزان دارید تماس بگیرید تریبون در اختیارتان هست همین طور که الان فرمایش می فرمایید.
آقا سعید:
یکی، دو تا نیست
مجری:
اشکال ندارد موردی بفرمایید شما هر وقت تماس گرفتید تلفن برنامه در اختیارتان خواهد بود.
آقا سعید:
قضیه طوری شد که چهار، پنج ماه شبکه شما را اصلاً نگاه نکردم چون به حضرت استاد علاقه دارم دوباره چند وقتی هست برنامه را نگاه می کنم. در امورات شما نمی خواهیم دخالت کنیم می گویند (صلاح و مصلحت خویش خسروان دانند) شبکه از خودتان و سیاست خودتان است. اما من به عنوان یک شیعه عرض می کنم اگر یکی زنگ می زند آیه قرآن را اشتباه ترجمه و تفسیر می کند فکر می کنم باید به ایشان تذکر داده شود چون قرآن و کلام خدا است.
چون این آیه را به اهل بیت ربط می دهد اصلاً هیچ ارتباطی ندارد آن بنده خدا یک جای دیگر می رود این حرف را می زند یک کسی چیزی بلد است به او حرف میزند.
مجری:
البته بارها و بارها خلافش را مشاهده کردیم اما آن چیزی که مد نظرتان هست با روشنی بیان کنید در مورد کلیات نمی خواهیم صحبت کنیم.
آقا سعید:
جناب آقای «مرعشی» می خواهم با حضرتعالی صحبتی کنم.
مجری:
در خدمت تان هستیم، البته در این جایگاه قرار گرفتیم وظیفه این است که ما هم قرار است از صحبت های حضرت استاد استفاده کنیم اگر صحبتی هست در خدمت تان هستیم.
آقا سعید:
با اجازه حضرت استاد یک سوالی از شما می خواهم بپرسم جناب آقای «مرعشی» یا علی مددی که شما می فرمایید ممکن است بفرمایید شرک یعنی چه؟ آیا قبول داری که شرک طبق آیه قرآن بزرگ ترین گناه است این را شما با من هم عقیده هستی؟
مجری:
در ادامه سوال جلسه پیش صحبتی که می کنیم یا علی مددی که می گوییم مردگان نمی شنوند درست است؟
آقا سعید:
آیا قبول داری: (إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ) است یا نه؟ آیه قرآن است دیگر
(إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ)
شرک، ظلم بزرگي است.
سوره لقمان (31): آیه 13
مجری:
بله، ما هر کسی را به غیر از خداوند مستقل بدانیم مشرک شدیم همان گونه که خود خداوند هم امر فرمود چطوری باید خداوند را بخوانید، دقیقاً باید همان طوری بخوانیم. اگر خداوند فرمود شما به وسیله، وسیله ها خداوند را بخوانید توحید کامل این است که ما به همان صحبت خدای یکتا عمل کنیم و دقیقاً با همان سبک و سیاق عمل کنیم.
آقا سعید:
لطف کن به من بگو شرک یعنی چه؟ این را من می خواهم از شما یاد بگیرم یک تعریف شرک شما ارائه بده. به هرحال حضرت استاد و بینندگان بین من و شما قضاوت کند. یک تعریف کامل، یا ناقص یا هر چه شما می دانی از این که، این شرکی که خداوند این قدر در کل آیات آورده است من معتقد هستم سیاق قرآن در مورد شرک و توحید است.
مباحث فقهی، داستان ها و مباحث اعتقادی آمده است اما من معتقد هستم سیاق کلی قرآن بحث شرک و توحید است شما حرف من را قبول دارید؟
مجری:
بله ما همین دقیقاً همین را قبول داریم، و معتقد هستیم وجود آقا رسول الله و ائمه اطهار به خاطر این که در اوج عبادت شان و عبودیت شان به صورت کاملاً تام بود هم به همین مرحله رسیدند و به خاطر همین هم اعتقادمان بر همین است که خداوند یک چنین مقام و منزلتی هم به این ها داده است. شرکی که شما می خواهید تعریف کامل از آن داشته باشید همان طوری که ما می گوییم «لا نِدَ لَه» هیچ وجود مستقلی بجز خداوند در عالم نیست.
به این بیان یعنی آن تأثیر گذاری که خداوند دارد به صورت استقلالی هست و به هیچ چیزی وابسته نیست ما مطمئن و متأکد هستیم.
آقا سعید:
وقتی که شما معتقد هستی مولای متقیان حضرت علی (علیه السلام) الان مثل خدا می بیند، الان هم خدا می بیند هم من و جنابعالی می بینیم درست است؟
مجری:
این مثلی که شما بیان می فرمایید درست نیست ما می گوییم خداوند به تنهایی مستقلاً می تواند ببیند از دیگر ویژگی های که خداوند دارد این است که یک سری امتیازات را به افراد بدهد شما اگر بخواهید این را سلب بکنید خداوند اگر بخواهد می دهد. خداوند این اختیار را به افراد دیگری هم داده است که به قول شما می توانند ببینند. اما مستقلاً نه ما این را قبول داریم این ها هم همین توانایی را از خداوند کسب کردند.
آقا سعید:
جناب اقای «مرعشی» عزیز! این دلیلی که شما می آوری مستلزم یک آیه مستقل و محکم از قرآن است شما تعریف شرک را برای من ارائه ندادی شرک یعنی چه؟ «لا ند له» تعریف شرک نشد!
مجری:
تعریف شرک وجود مستقلی غیر از خداوند وجود ندارد
آقا سعید:
یک مثال ملموس تر می زنم شما وقتی با من صحبت می کنی من شما را می بینم توسط چشم خودم می بینم خدا یک قدرت بینایی به من داد شما را می بینم این دیدن من، محدود است ولی شما وقتی که معتقد باشی مثلاً یک فردی وجود دارد تمام دنیا را می بیند، زیر نظر و احاطه دارد و می شنود شما باید یک اعتقاد محکم، دلیل و حجت بسیار متینی داشته باشی که بگویی خداوند متعال همچنین قدرتی به این آٔقا داده است.
اگر همچنین دلایلی داشته باشید کار شما عین توحید است چون خدا این قدرت را به حضرت علی داده است. اما دلیل شما کجا است؟ در این ماندم شما یک دلیل محکم ارائه بدهید.
مجری:
آقا «سعید» عزیز! اولاً خودتان هم این را قبول دارید پله پله شما دارید پیش می روید ما همین طور پیش می رویم. شما قبول دارید امکانش هست خداوند یک قدرتی را به کسی داده باشد درست است؟
آقا سعید:
بله امکانش هست شکی نیست.
مجری:
پس وقتی به آیات و روایات مراجعه می کنیم اولاً این را تأکید کنم خلاف فرمایش حضرتعالی که بینندگان عزیز هم دارند این مطالب را مشاهده می کنند در جواب حضرتعالی که می گویید فقط از قرآن برای ما بیاورید می خواهیم این کار را انجام بدهیم. اما کاملاً این کار را باطل می دانیم و معتقد هستیم به هیچ وجه نمی توان به خود قرآن به تنهایی اکتفا کرد.
این هم دستور خود قرآن است اگر می خواهید به قرآن عمل کنید باید سنت را در کنارش قرار بدهید. اگر در محضر قرآن هستید آیات زیادی داریم اصل بحث تان را می خواهید به بحث یا علی مدد بکشانید نسبت به وجود پیامبر اسلام آیه 45 سوره زخرف را داریم
(وَاسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنَا أَجَعَلْنَا مِنْ دُونِ الرَّحْمَنِ آلِهَةً يعْبَدُونَ)
از رسولانی که پيش از تو فرستاديم بپرس: آيا غير از خداوند رحمان معبودانی برای پرستش قرار داديم؟!
سوره زخرف (43): آیه 45
خداوند به حضرت پیامبر اکرم دستور می دهد شما از رسل قبلی بپرس آیا آن ها الان زنده هستند آیا آن ها الان دارند می بینند؟ طبیعتاً یک چنین امتیازی اولاً این که، از همین آیه به این نتیجه می رسیم (به تعبیر شما) می شود با مردگان صحبت کرد.
ثانیاً این قدرت یعنی قدرت خاصی نیست شما می خواهید بگویید اسم بیاوریم خداوند به فلانی این قدرت را داده باشد یا فلان کار را کرده باشد. آیه ای که حضرت استاد تلاوت فرمود علم خداوند به معنای کلی، دیدن خداوند یکی از آن معانی علم خداوند است که خداوند می تواند ببیند. علم خداوند به صورت کلی، زنده کردن مردگان هم به معنای همین است که علم خداوند به آن تعلق می گیرد. در این مطلب دقیقاً این مطلب را داریم خداوند اگر بخواهد می تواند به هر کسی این قدرت را بدهد.
اگر پیدا بکنیم جاهای دیگری که این مطلب به ما رسیده باشد خداوند چنین قدرتی را به دیگران داده است پس می توانیم به راحتی آن ها را هم شایسته این مقام بدانیم.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
آقا «سعید» عزیز! این سوالی که حضرتعالی کردید قبلاً هم حضرتعالی این سوال را فرمودید وقتی خدای عالم می گوید:
(وَلَا يحِيطُونَ بِشَيءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ)
و کسی از علم او آگاه نمی گردد؛ جز به مقداری که او بخواهد.
سوره بقره (2): آیه 255
علم الهی را کسی نمی تواند احاطه داشته باشد مگر آن اندازه ای که خدای عالم بخواهد.
(عَالِمُ الْغَيبِ فَلَا يظْهِرُ عَلَى غَيبِهِ أَحَدًا * إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يسْلُكُ مِنْ بَينِ يدَيهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا)
دانای غيب اوست و هيچ کس را بر اسرار غيبش آگاه نمی سازد، مگر رسولانی که آنان را برگزيده و مراقبينی از پيش رو و پشت سر برای آنها قرار می دهد
سوره جن (72): آیات 26 و 27
اینها کاملاً واضح و روشن است، در سنت الی ماشاء الله بعد از رحلت پیغمبر صحابه واژه یا رسول الله در کنار قبر پیغمبر گفتند با سند صحیح آمده است. در جنگ ها «یا محمدا» می گفتند با سند صحیح داریم.
اضافه شیعه هستیم باید مجتهد یا مقلد باشیم مجتهد یعنی کسی که می تواند حکم الهی را از کتاب و سنت استخراج کند.
مقلد آنی است که توانایی علمی ندارد از یک مرجع بالاتر علمی تقلید می کند وقتی این هست عموم شیعیان عالم فرض الان در عصر ما مثلاً آیت الله العظمی «خویی، سیستان، شیخ جواد تبریزی» و ... از فقهای برجسته معاصر ما هستند از این ها سوال می کنند یا علی مدد گفتن اشکال دارد یا ندارد؟
آقا «سعید» جان! اگر واقعاً شرک باشد همان طوری که شما قرآن خواندید آیت الله العظمی «خویی» یک عمر قرآن و روایات خوانده است بیش از پانصد مجتهد تحویل جامعه داده است. آیت الله العظمی «سیستانی و شیخ جواد تبریزی» هم به همین شکل.
کتاب «الصراط النجاة فی أجوبة الإستفتائات» نظریه آقای «خویی» و آیت الله العظمی «تبریزی» از دو مرجع سوال کردند
«ما حكم قول: أدركنا يا علي، ويا أبا الغيث أغثنا وغير ذلك؟»
یا علی مدد گفتن چه حکمی دارد؟ ایشان فرمود:
«أدركنا يا علي لا مانع منه»
هیچ مانعی ندارد!
اگر شرک بود باید این مرجع تقلید بزرگوار بگوید شرک است چرا یا علی مدد می گویید؟ علی نمی شنود
«وهو يقصد التوسل به إلی الله»
صراط النجاة ( تعليق الميرزا التبريزي ) - السيد الخوئي - ج 3 ص 318
می گوید همان طوری که شما دارید غرق می شوید می گویید فلانی من را نجات بده بحث سر این است که آیا خدا همچنین قدرتی داد یا نداد؟ آن یک بحث دیگری است باید سر جایش بحث کنیم آيا همچنین قدرتی خدا داد یا نداد؟ آن جد است.
اما این که اگر ما معتقد باشیم خدای عالم به امیر المؤمنین و به دیگر ائمه این قدرت را داده است همان گونه ای که به عزرائیل قدرت داد بر کل عالم احاطه علمی داشته باشد.
روایت داریم در هر لحظه ای تمام عالم مثل کف دست حضرت عزرائیل است در یک آن هزاران نفر یا بعضاً ده ها هزار نفر را قبض روح می کند. شک و شبهه ای در آن نیست.
همان خدا هم می تواند به حضرت امیر (سلام الله علیه) قدرت بدهد در یک آن صدای میلیون ها نفر را بشنود همان طور که به پیغمبر ما در یک آن صدها هزار نفر می گوید «السلامُ علیکَ ایها النبی» نمی گوید «السلامُ علی النبی»
پیغمبر هم می گوید کسی که به من سلام می دهد جواب سلامش را می دهم خدایی که قدرت دارد به پیغمبر این قدرت و اجازه بدهد سلام مردم را جواب بدهد به امیر المؤمنین هم این قدرت داده است. خودتان هم می فرمایید صدای همه مردم را بشنود.
آقا «سعید» اگر مقداری زودتر روی خط تشریف بیاورند حاضر هستیم بیست دقیقه زودتر حرف مان را تمام کنیم عزیزمان بیایند و بحث شان را بکنند.
این طور بحث های چالشی دوست دارم چون بعضاً این طور حرف ها را جوان های ما می شنوند جوابی برایش ندارند. وقتی شما می آیید صحبت می کنید جواب می دهیم البته الزام نداریم حرف ما را قبول کنید یا قبول نکنید ولی نتیجه این بحث ها این هست افرادی که فرمایشات شما و عرائض ما را می شنوند خودشان قضاوت می کنند و راه جواب دادن به شبهه را یاد می گیرند. این بالاترین خدمتی است که شما دارید به ما می کنید.
مجری:
به روشنی حضرت استاد فرمودند آقا «سعید» عزیز تشکر می کنیم ان شاء الله شب های آینده منتظرتان هستیم زودتر تماس گرفتید در خدمت شما هستیم، ولو این که مقداری از بحث اصلی کمتر کنیم. تماس بعدی آقای «صدر الدین» از «رشت» سلام بر شما بفرمایید
بیننده: (آقای صدر الدین از رشت – شیعه)
سلام علیکم خیلی ممنون از برنامه خوب تان؛ الان آقا «سعید» صحبت می کرد فکر می کنم منظورشان بنده هستم، جلسه قبل بعد از تماس ایشان بنده زنگ زدم شاید ایشان به طبع خودشان چون می خواهد قرآن را جور دیگری معنا کند یا معنای قرآن را ایشان جور دیگری دوست دارد نتیجه گیری کند با طبع خودش جور در بیاید شاید الان تهمتی می زند می گوید شخصی که زنگ می زند معنای قرآن را نمی داند.
دوست عزیز مگر می شود یک شیعه مؤمن بخواهد به قرآن دروغ ببندد؟ مگر در پوزیشن یک شیعه همچنین چیزی وجود دارد؟ این آیه را خواندم گفتم در سوره توبه می گوید:
(وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيبِ وَالشَّهَادَةِ فَينَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ)
بگو: عمل کنيد! خداوند و فرستاده او و مؤمنان، اعمال شما را می بينند! و به زودی، به سوی دانای نهان و آشکار، باز گردانده می شويد؛ و شما را به آنچه عمل می کرديد، خبر می دهد!
سوره توبه (9): آیه 105
آقا «سعید» تفاسیر را نگاه کند معنیش نمی کنم خودش اگر واقعاً دنبال حق هست دنبالش می رود. یک موقعی ممکن است آدم شیطنت کند چهار تا حرف خوب بزند چون آقا «سعید» دو، سه سالی می شود زنگ می زند اما کُنه وجودش این نیست بخواهد چیزی را یاد بگیرد. این هست که فقط «إن قُلت» بیاورد و شیطنت کند.
اگر انسان بخواهد شیطنت کند هزار و یک سال راه را پیدا نمی کند آقا «سعید» بنده حافظ قرآن هستم (وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ) شما این را معنا کن در سوره یس می گوییم
مجری:
عذرخواهی می کنم فرصت مان به انتها رسید
آقا صدر الدین:
سر دو دقیقه تمام می کنم به آقا «سعید» این همه وقت دادید بگذارید یک شیعه هم دو دقیقه صحبت کند اگر شما امام را می گویید آقا «سعید» اصلاً امام را قبول ندارد آقا «سعید» این ها را یادداشت کن آخرین آیه سوره رعد می گوید
(وَيقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَينِي وَبَينَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ)
آنها که کافر شدند میگويند: «تو پيامبر نيستی!» بگو: کافی است که خداوند، و کسی که علم کتاب (و آگاهی بر قرآن) نزد اوست، ميان من و شما گواه باشند!
سوره رعد (13): آیه 43
(عِلْمُ الْكِتَابِ) همانی است که:
(وَكُلَّ شَيءٍ أَحْصَينَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ)
و همه چيز را در کتاب آشکار کننده ای بر شمرده ايم!
سوره یس (36): آیه 12
کل علم کتاب پیشش است حالا کل علم کتاب آقا «سعید» قدرت هست یا قدرت نیست؟ چون این جا، موضوع قدرت هم می تواند باشد چرا؟ چون در سوره نمل هم می گوید آن کسی که علمی از کتاب داشت می آید یک تختی را از «آفریقا» به «شامات» می آورد پس این جا بحث قدرت هم هست. یک شخصی از «افریت جن» این کار را بکند «آصف برخیا» این کار را می کند پس قدرت هم دارد. اگر کسی که کل علم کتاب در آن هست (تو خود حدیث مفصل بخوان از این مُجمل)
یک قدرتش این است همه چیز را می بیند چرا نبیند (وَكُلَّ شَيءٍ أَحْصَينَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ) آقا «سعید» قطعاً اگر بخواهی راه را پیدا کنی شیطنت نکنی راه مشخص است و این همه آیات وجود دارد.
جلسه قبل عرض کردم گفتم اگر آقا «سعید» این آیه را دارد می بیند این آیه را هم نگاه کند نمی شود یک بُعدی در قرآن رفت. وقتی یک بُعدی رفت طرف «داعش» می شود و سر می برد.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
از شما تشکر می کنیم این که آقا «سعید» می گوید آیه را غلط می خواند از «مفتی اعظم عربستان» پخش کردیم آیه قرآن را غلط می خواند. «امام جمعه مسجد الحرام» و «مسجد النبی» آیه را غلط می خواند. کسی از روی قرآن غلط بخواند یک بحث دیگری است. ولی وقتی از حفظ می خواهند بخوانند فرق میکند.
یا از یکی از ائمه بزرگوار جمعه اهل سنت شاید بیش از صد غلط قرآنی در فضای مجازی پخش شد. این دلیل بر این نیست که این شخص قرآن بلد نیست آیه 105 سوره توبه را ایشان آوردند (وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ) از این واضح تر!
در رابطه با این، لازم شد در یک جلسه مفصل تفاسیر شیعه هم تفاسیر اهل سنت را می آوریم. آیه قرآن است بگو هر کاری می خواهید بکنید خدا شما را می بیند و رسول هم شما را می بیند. به قول شما رسول الله جز جلوی چشمش جای دیگری را نمی بیند پشت گوشش را هم نمی بیند مؤمنون عادی هم پشت گوش شان را نمی بینند.
پس این مؤمنون باید یک عده ای باشند که در طول خدا نه در عرض خدا باشند آقا «سعید» بزرگوار شرک یعنی برای خدای عالم شریک قائل شدن یعنی ما بگوییم خدا قدرت دارد، علی هم قدرت دارد این شرک است. ولی اگر بگوییم خدا قدرت دارد به علی هم قدرت داده این توحید است!
مجری:
احسنتم، حضرت استاد از محضرتان تشکر می کنم، همچنین تشکر میکنم از محضر همه شما بینندگان عزیز و ارجمند که تا پایان برنامه «حبل المتین» ما را همراهی فرمودید ان شاءالله موفق و مؤید باشید تا دیدار دیگر یا علی مدد خدا نگهدار!