مهدی یار

قسمت پنجاه و نهم برنامه مهدی یار با کارشناسی استاد شریفی
موضوع: نقد تفسیر حدیث وصیت و تعداد مهدیین از دیدگاه احمد بصری


 

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ:02/09/1400

برنامه:مهدی یار

مجری:

بسم الله الرحمن الرحیم الهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

السَّلاَمُ عَلَى الْمَهْدِیِّ الَّذِی وَعَدَ اللَّهُ بِهِ الْأُمَمَ.

عرض سلام و إرادت خدمت شما بینندگان جان منتظران جان جانان حضرت مهدی موعود (ارواحنا فداء)، إن شاءالله هر کجا که هستید روزگار را با دعا و انتظار فرج آن یگانه منجی عالم بشریت سپری کنید که همانا افضل اعمال انتظار فرج هست، در خدمت شما هستیم با برنامه دیگری از سلسله برنامه های مهدی یار کرسی مهدویت ویژه نقد مدعیان دروغین و جریان های انحرافی از شهر مقدس قم جوار کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) و از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج)، همچون برنامه گذشته در خدمت کارشناس ارجمند جناب استاد علی شریفی هستیم و از مباحث شان استفاده می کنیم.

آقا سلام علیکم خیلی خوش آمدید.

استاد شریفی:

عرض سلام و شب بخیر خدمت شما جناب آقای صفایی عزیز و همچنین شما بینندگان محترم شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج)، امیدواریم که این هفته هم بتوانیم به مانند هفته های گذشته در خدمت شما عزیزان مطالب و مواردی را در راستای معرفت افزایی نسبت به مکتب اهل بیت به خصوص بحث مهدویت و جریان ها و مدعیان دروغین مهدویت و بطلان آنها خدمت شما ارائه کنیم إن شاءالله در خدمت شما هستم.

مجری:

خیلی ممنون و متشکر، همانطوری که عزیزان مستحضر هستند و پیگیری می کنند جلسه قبلی اشاره فرمودید به روایات مهدیین و اشاره فرمودید که این روایات حصر شده در 12 امام معصوم، مصداقش هم مشخص شده، اما پیروان جریان احمد الحسن بصری آمدند اینها را یک دوازده تای دیگر را هم به آن اضافه کردند و خواستند بر احمد الحسن تطبیق بدهند که فرمودید این یک دسته بندی بود دسته بندی اول را اشاره فرمودید، حالا می رویم سراغ دسته بندی دوم روایات در پیرامون دوازده امام، بفرمایید.

استاد شیریفی:

همانطور که فرمودید ما در جلسات گذشته مطرح کردیم که آنچه که اتباع احمد مدعی اند که ما بعد از امام زمان دوازده مهدی خواهیم داشت به عنوان دوازده وصی و دوازده خلیفه و دوازده امام معصوم از جانب خدا بعد از ائمه إثنی عشر و مدعی اند که روایات مهدیین تواتر دارد و در نزد علمای شیعه و شیعیان مشهور بوده و از قدیم الأیام و آقای احمد امروز آمده اینها را ادعا کرده، گفتیم این ادعا ادعای گزاف و باطلی هست و تدلیسی که این جریان به خرج می دهند این هست که اساساً آنچه که در مورد مهدیین آمده است که دسته بندی می شود برسه دسته اصلی، همۀ اینها را با هم مطرح می کنند در دل هم می دهند می گویند نگاه کنید مثلاً ما بیست تا روایت داریم، سی تا روایت داریم، پنجاه تا روایت داریم که اهل بیت فرمودند از ما اهل بیت دوازده تا مهدی هست، بعد با توجه به تعداد انگشت شمار روایات جعلی که مخالفین مکتب اهل بیت آوردند قرار دادند که این مهدیین بعد امام زمان می آیند به عنوان خلیفه و اوصیا، می گویند پس ببینید ما ثابت کردیم مثلاً از صدتا روایت، از پنجاه تا روایت، از دویست تا روایت که بعد از حضرت مهدی دوباره دوازده تا خلیفه و امام و حجت الهی می آید، در صورتی که وقتی اینها را می آیی بررسی می کنی می بینی اساساً حرف احمد باطل، کذب و اتفاقاً روایات خلاف این را می گوید، چرا؟ چون روایات مهدیین دسته بندی شده هست که ما جلسه گذشته آوردیم دسته اول روایات که بسیاری از این روایاتی که احمد استدلال می کند داخل در این مجموعه هست که احمد قبلش را و بعدش را تقطیع می کند این هست که ائمه فرمودند از ما اهل بیت دوازده تا مهدی هست اولهم علی بن أبی طالب، آخرهم حضرت حجت، پس دوازده تا همان ائمه إثنی عشر حصر شده، هم بر تعدادش حصر شده است هم بر مصداقش که چه افرادی هستند، در مکان های مختلف و در موضوعات مختلف از آقا رسول خدا و اهل بیت و ائمه تا حضرت زهرا که ما جلسات قبلی روایتش را آوردیم که تصریح بر این شده بود، حتی در جریان غدیر بی بی حضرت زهرا (سلام الله علیها) تصریح می کند که در غدیر پیغمبر فرمود مهدیین بعد من دوازده تا اند، همین دوازده نفر، پس ما گفتیم این دسته اول، آیا احمد جزء مصداق اینهاست یا هر کسی دیگری که بخواهد به جز این ائمه إثنی عشر این را ادعا کند؟ قطعاً خیر، این ادعا باطل هست، پس این دسته اول و امشب می خواهیم دسته دوم این مهدیین در روایات را بررسی کنیم ببینیم آیا این روایت با ادعای احمد قابل تطبیق هست یا خیر، یعنی اگر ما این روایت را آوردیم و از آن طرف احمد را آوردیم به عنوان کسی که ادعا می کند مصداق این روایت هست آیا اینها با هم تعارضی ندارد؟ با هم جور در می آید یا خلاف حرف احمد هست.

ببینید یک روایتی هست در کتاب «کمال الدین» شیخ صدوق، در این روایت در صفحه 335، حدیث شماره 56، راوی می رود پیش آقا امام صادق و تصریح می کند که من از پدرشما شنیدم که بعد قائم دوازده مهدی وجود دارد، تا اینجایش با یک ادعای احمد می خواند بعد از امام زمان دوازده تا مهدی دارد، شیعه می آید می گوید همین دوازده مهدی که بعد امام زمان خواهند آمد ائمه إثنی عشر اند که دوباره رجعت خواهند کرد، پس تا اینجا احمد نمی تواند چیزی را ثابت کند طبق ادعای خودش چون همین مقطع تا اینجا با عقاید ما سازگاری دارد، پس این یک تیکه اول روایت.

تیکه دوم روایت یک فضای جدیدی را باز می کند که آنجا عقیده ما در مورد رجعت را کنار می زند یعنی می خواهد بگوید اینها به جز ائمه إثنی عشر دوازده تا مهدی دیگرند، پس باز اینجا دوباره می خواهیم به نفع احمد کار کنیم که کسی فکر نکند ما می خواهیم روایت ها را بر آنچه که خودمان موافق با عقیده مان هست تطبیق می دهیم، نه، قشنگ گام به گام می خواهیم بیاییم، ادامه اش امام تصریح می کند که امام صادق می گوید:

پدرم فرمود دوازده مهدی، نگفت دوازده امام

کمال الدین، شیخ صدوق، ص 335، ح 56

 پس این دوازده امام نیستند، جدای از آن دوازده ائمه إثنی عشر دوازده تا مهدی هست.

 اینها قومی از شیعیان ما هستند که مردم را به سمت ما هدایت می کنند.

پس اینجا دیگر دوازده امام رفتند کنار، دوازده نفر دیگرند این دوازده نفر وظیفۀشان هدایت مردم به سمت امام هست به سمت اهل بیت هست به سمت ائمه هست ولکن مقامی ندارند نه مقام امامت دارند نه حجت الهی هستند نه عصمت دارند، اینها می توانند عده ای از علمای دین باشند از مراجع دین باشند از انسان های نیکوکار و اولیاء خدا باشند که مردم را به سمت اهل بیت هدایت می کنند، حالا اینجا سؤال پیش می آید؛ آیا این با ادعای احمد تطبیق پیدا می کند این روایت یا نه؟ اول من این نکته را بگویم که احمد به این روایت استدلال کرده یعنی برای اثبات حقانیت خودش این روایت را ذکر کرده؛ کتابی هست به نام «چهل حدیث در مورد مهدیین و فرزندان قائم» نویسنده شیخ تاظم عقیلی یکی از بزرگان یا بگوییم نفر اول جریان علمی احمد که در این کتاب خودش به ادعای خودش احادیثی را جمع کرده که اثبات کند مهدیین بعد امام زمان وجود دارند و اینها دارای مقام امامت و عصمت و اینها هستند، حدیث چهارم، در این کتاب در حدیث چهارم به همین روایت صفحه 27 و صفحه 28 آقای احمد می آید استدلال می کند، پس وقتی استدلال کرده یعنی روایت را طبق مبنای خودش قبول دارد و می گوید من مهدی هستم بعد از امام زمان خواهم آمد، به چه دلیل، اهل بیت مرا معرفی کردند بنابر همین روایت.

چهل حدیث در مورد مهدیین و فرزندان قائم، نویسنده شیخ تاظم عقیلی، ص 27-28، ح 4

ما برویم ببینیم در طول تاریخ کسانی بودند که به عنوان مهدی معرفی شدند، روایت کتاب مرحوم شیخ صدوق یک روایت خبر واحد هست و تنها همین تک روایت هست، فعلاً کاری به این نداریم اصلاً این روایت سند دارد ندارد ما اصلاً مبنای مان فعلاً بررسی سندی نیست.

مجری:

 این را می گوییم اصلاً ثابت شده.

استاد شریفی:

همه اش می گوییم ثابت شده، می خواهیم یکی یکی برویم جلو فقط ببینیم مصداق می خورد به احمد یا نمی خورد، در روایت دیگری تصریح شده از آقا امام باقر (علیه السلام) کتاب «الإمامة» إبن بابویه قمی روایتی را نقل می کند در اینجا در حدیث شماره 47 که می گوید از آقا امام باقر سؤال کردند که آیا محمد بن حنفیه امام هست؟ فرمود:

«لا»

الإمامة، إبن بابویه قمی، ح 47

ولکن او از مهدیین هست، پس یکی از مصادق مهدی، اول اینجا یک نکته ثابت شود؛ اگر روایت ها صحیح باشد که در عصری که از نظر معنی مشکلی ندارد عده ای هستند که مردم را به سمت امام هدایت می کنند به آنها به لفظ مهدی در روایات گفته شده، اینجا یکی آن کیست در این روایت؟ محمد حنفیه، من سؤال دارم از شما اتباع احمد و بیننده ها؛ آیا محمد حنفیه امام هست؟ ادعای امامت دارد؟ عصمت دارد؟ حجت الهی هست؟ خلیفه خدا هست؟ پیغمبر هست؟ مقام نبوت دارد؟ رسالت دارد؟ چه دارد؟ من اگر اعتقادی به محمد حنفیه نداشته باشم آیا در ایمان من خللی ایجاد می شود؟ آیا شب اول قبر از من از ایمانم به محمد حنفیه می پرسند؟ از امامت او می پرسند؟ آیا اکمال دین من در قبول داشتن آقای محمد حنفیه هست؟ بعد ما در جریان احمد می آییم می گویند ببینید احمد به مانند مسلم بن عقیل هست احمد چون فرستاده امام حسین هست، احمد به مانند وصی هست، اگر این باشد که ما مشکلی نداریم که، مسلم بن عقیل نه ادعای امامت دارد نه ادعای خلافت الهی دارد نه ادعای عصمت دارد، ما هم که با اینها مشکلی نداریم.

مجری:

اصلاً برای خودش هیچ چیزی را قائل نبود.

استاد شریفی:

أحسنت، حالا اینجا نکته قشنگش می شود اینجا که ما می گوییم آقای احمد! شما که به این روایت استدلال کردی در این روایت گفته شده اینها مقامی ندارند امامت ندارند محمد حنفیه را مثال آورده در این موضوع مهدیین، من سؤال دارم؛ احمد می تواند مصداق این روایت و مهدیین باشد یا خیر؟ اگر بگوییم ادعاها را ندارد بله، احمد ادعاهایش فراتر از این حرف هاست؛ کتاب «قبل از طوفان دوم احمد موعود» نویسنده علاء السالم، در صفحه 49

احمد همان سیزدهمین هست از بیست و چهار امام، احمد همان شیخ و امام سیزدهم می باشد.

 قبل از طوفان دوم احمد موعود، نویسنده علاء السالم، ص 49

پس ما بیست و چهارتا امام داریم در جریان احمد بصری و احمد امام سیزدهم هست، در آن روایت امام صادق چه گفته بود؟ گفته بود پدرم من گفت دوازده تا مهدی، نگفت دوازده تا امام، اینها امام نیستند عده ای از شیعیان ما هستند، دسته دوم روایت با ادعای احمد تطبیق دارد؟ قطعاً خیر، پس چرا آقای احمد بصری در کتاب خودش می آید این روایت را می آورد و به این روایت استدلال می کند؟ این روایت که دقیقاً خلاف ادعای این آقا هست، اینها در شبکه های ماهواره ای شان هم همین را مطرح می کنند که اساساً همه چیز در جریان احمد بصری هست هم عصمت دارد هم امامت دارد، کلپیی را آماده کردیم از همین شبکه ماهواره ای که متعلق به همین جریان هست کلیپ شماره یک، این کلیپ را ببینید، ببینید کارشناس این شبکه چه مطلبی را در رابطه با احمد ادعا می کند تا برای شما و مخاطبین این قضیه جا بیفتد که این روایت دقیقاً خلاف جریان احمد بصری هست.

کلیپ شماره 1:

و در اینجا خیلی مهم هست که این مقام و این شاخصه چه هست چونکه قرار هست که همانطور که گفتیم تمام عصاره و تمام آن زحمت ها و تمام آن چیزهایی که تمام انبیاء و اوصیاء الهی و خود حضرت رسول (ص) برایش زحمت کشیدند و امام معصومین (ع) و تمام اهل بیت عصمت و طهارت، شالوده اش و تمام عصاره ها در وجود پاک ایشان هست و ایشان هست که برای جهانیان در واقع سفینة النجاة هست و در زیاتش هم که می خوانیم به او می گویند «سفینة النجاة» به او می گویند «عین الحیاة» یعنی تو خود حیاتی، حیاتی برای تمام هستی که ما در آن الآن هستیم از طرف خداوند، تو عین حیاتی، بعد این استمرارش باز ادامه دارد مثل همان استمراری که از حضرت علی (علیه السلام) در فرزندان پاک شان امام معصومین داشت که باز خود حضرت حجت (عج) فرزند خود حضرت علی (علیه السلام) و باز این استمرار وجود دارد تا قیامت در فرزندان حضرت مهدی (عج)، ائمه معصومین اند آنها (مهدیین).

مجری:

استاد دیدیم دیگر ادعا کاملاً واضح و آشکار هست.

استاد شریفی:

اصلاً ثمره وجودی همه انبیاء و ائمه و اینها آخرش می رسد به این آقایان (مهدیین) بعد امام زمان فرزند امام زمان اند که هم امام اند و هم معصوم اند، یعنی نه تنها ادعای عصمت و امامت می کنند بلکه اصلاً ثمره وجودی همۀ انبیاء الهی و حجت های الهی می شود آقای احمد بصری، این کلام این ادعا که ما امام سیزدهم هستیم عصمت داریم اکمال دین با ماست آیا با این روایت تطبیق پیدا می کند یا نه؟ اگر بگویند تطبیق پیدا می کند، می گوییم اصلاً جور در نمی آید روایت خلافش هست، اگر تطبیق نمی کند چرا احمد از این روایت استدلال کرده برای خودش؟ چرا این روایت را در کتابی آورده که به اصطلاح خودش آمده اثبات کند بله این روایات مهدیین، آیا این خیانت نیست؟ روایتی که دقیقاً خلاف این مطلب را نشان بدهد، حالا پاسخ هم دادند جالبش این هست اینها خودشان به اصطلاح آمدند به شبهاتی که بر ضدشان نسبت به این مسئله هست پاسخ دادند پاسخ های اینها را هم من نشان شما و بینندگان عزیز بدهم پاسخ های شان هم جالب هست؛ در کتاب «در محضر عبد صالح» جلد دوم، صفحه 54

حجت بودن مهدیین:

بعضی ها در تلاش اند از طریق ایجاد شک در امامت مهدیین

در محضر عبد صالح، ج 2، ص 54

باز هم تأکید

در امامت مهدیین حجیت آنها و وجوب اطاعت از ایشان را مشکوک جلوه دهند با این استدلال که امام صادق امامت آنها را نفی کرده.

بعد همین روایتی که الآن خواندیم را می آورند می گویند روایتی که شیعیان به ما رجوع می کنند و می گویند این روایت بطلان شما را ثابت می کند این هست، حالا ببینیم چه پاسخ می دهند:

این در حالی است که بسیاری از کتاب های دعوت مبارک یمانی به این شبهه پرداخته و کاملاً واضح به آن پاسخ دادند مبنی بر اینکه امام صادق در این روایت در صدد نفی امامت مهدیین نیست بلکه آن حضرت می خواهد کلام پدرش امام باقر را برای أبو بصیر که ناقل خبر هست تصحیح نماید، این که آیا مهدیین دارای مقام امامت هستند یا خیر، موضوعی است که روایات بسیاری به آن پرداخته و بیان داشته اند که آنها نیز ائمه اند

که این دروغ هست اینقدر واضح دارد دروغ می گوید اصلاً چه را امام صادق دارد تصحیح می کند؟ که اینها مقامی ندارند اینها امامتی ندارند، امام صادق می خواهد چه بگوید در این روایت؟

مجری:

تصحیح کردن یعنی اینکه امام باقر خطا گفتند دیگر، ایشان (امام صادق) دارند تصحیح می کنند.

استاد شریفی:

حالا شاید بگویند راوی بد فهمیده، بگوییم أبو بصیر بد فهمیده، امام صادق می خواهد امری که أبو بصیر بد فهمیده را تصحیح کند، أبو بصیر چه پرسیده؟ برای مقام امامت و جایگاه مهدیین، این را بد فهمیده أبو بصیر، امام صادق می خواهد تصحیح اش کند چه می گوید؟ می گوید اینها امام نیستند، چقدر راحت این آقا می آید می گوید که امام صادق که نمی خواسته نفی کند امامت مهدیین را، امام صادق باید به چه زبانی بگوید اینها امام نیستند دیگر؟ از این واضح تر و صریح تر؟ اصلاً خود این آقا متن ترجمه فارسی را آورده

فرمود: پدرم گفته دوازده مهدی و نگفته دوازده امام، ولیکن آنها گروهی از شیعیان ما هستند که مردم را به موالات و دوستی و شناخت ما دعوت می کنند.

این صریح هست، بعد ادامه اش را ببینیم:

موضوع نقض امامت مهدیین، ناقض حجیت آنها (یعنی اینکه آنها حجت های الهی می باشند) نیست؛ یعنی ضرورتی ندارد که حجت، امام هم باشد.

ما این را دیگر نفهمیدیم یعنی چه، حالا می گوید خیلی خوب امام نیستند باشد، دیگر حجت که هستند، این چه حجت الهی هست که نه امام هست نه پیغمبر هست؟ یا نبی هست یا رسول هست یا امام هست، پس می شود یا پیغمبر هست یا رسول هست که البته این ادعا را احمد کرده گفته هم پیغمبر هستم هم رسول هستم، هم ادعای نبوت کرده است هم ادعای رسالت و آوردن دین جدید کرده، ولی اینجا تکلیف ما را مشخص کنید اینجا چطور می شود امام از جانب خدا نباشد اما حجت از جانب خدا باشد فرستاده ای از جانب خدا باشد، بعد می گوید اینکه بخواهند امامت را از مهدیین نفی کنند، مانع از التزام بندگان از اطاعت آنها نیست، زیرا آنها حجت های الهی هستند، اگر این روایت نفی می کند امامت مهدیین را خب چرا اولش آمیدی می گویی که آنهایی که می خواهند تشکیک کنند در امامت مهدی، اگر نفی نمی کند که باز چرا اینجا آمدی گفتی که حالا اگر امامت نفی شد، حجیت شان که نفی نمی شود، تکلیف ما را مشخص کنید، باز خط بعدش می گوید

اگرچه ادله زیادی وجود دارد که امامت مهدیین را ثابت می کند

بله در صفحه بعد

همانطور که واضح است آن مقدار که نیاز است اثبات حجت الهی بودن آنها است، و اگر حجت الهی بودن آنها ثابت شود مسئله خاتمه یافته و بحث رو اینکه آیا آنها ائمه هستند یا مقام امامت را دارند یا نه زائد و از مطلوب به دور است

 

مجری:

عجب حجت از امام تازه بالاتر شد اینجا

استاد شریفی:

بله دیگر همین قدر که گفتیم ثابت شد حجت الهی است دیگر حالا امام بود یا امام نبود مهم نیست، همینطور از جیب خودمان هرچه مقام خواستیم درست کنیم درست می کنیم، خب این تناقضات این گفتار های خیلی سطح پایین، اینها چه هست، حالا چه کسی این کتاب را نوشته، انی کتاب نویسنده اش پسرسش و پاسخی است که اتباع احمد پرسیدند و احمد پاسخ داده، نکته مهم اینجا است، جریان احمد بصری در طول این بیست و اندی سالی که این جریان دارد کار می کند و تبلیغ می کند، یکی از مسائل مهم در این جریان این تتورات است، امروز یک ادعا فردا یک ادعا که این ادعا در مقابل هم دیگر قرار می گیرد، یعنی هرچه احمد جلوتر که آمد فضا را مناسب تر دید، ادعاهای جدید تری مطرح کرد، و این ادعاهای جدیدش با حرف های قدیمش در تعارض و تناقض است، مثلاً این آقا روز اولی که آمد ادعا نداشت مقام امامت دارم، می گفت نه ائمه حصر شدند، خلفا، اوصیا، ائمه، هادیان امت حصر شدند فقط بر 12 نفر، و اصلاً روایت پیغمبر در مورد خلفایش این را ثابت می کند، لذا اتباعش هم آن اوایل همین مطلب را بیان می کردند، که مهدیین امام نیستند، اینها مثل امام جماعت هستند، اتباعشان می گویند، شما مگر نمی گویید امام خمینی، مگر نمی گویید امام جماعت مسجد، مگر نمی گویید امام جمعه، چطور آنها شدند امام احمد گفت امام مشکل دیدیم، آقا اگر تو احمد را آوردی در سطح یک امام جماعت برای چهارتا نماز گذار، خب مسئله حل است، تو می گویی امامت الهی، خلافت الهی هم ردیف ائمه اثنی عشر، این را تو داری ادعا می کنی.

کلیپ دیگری است از آقای ناظم العقیلی زمان جوانی هایش هم هست، که در رابطه با مهدیین توضیح می دهد و آنجا می گوید، اصلاً مهدیین امامت ندارند، مثل امام جماعت ها، مثل امام های مساجد، ببینید اولایل چه می گفتند الآن ادعایشان چیست؛ کلیپ شماره 2 را هم با هم ببینیم.

کلیپ 2:

در این توقیع در موردکیفیت صلوات فرستادن بر محمد و آل ممحمد آمده است، تا جایی که می گویید بر پیامبر و ائمه درود بفرست تا جایی که به امام مهدی و ذریه ی امام حسین می رسد؛ در این دعا می گوید خداوند در مورد او  و ذریه اش و شیعیان و رعیت و خواص و غیر خواصش و دشمنانش و اهل عالم آن چه را که او بدان آرام می گیرد نشان ده، تا جایی که می گوید خداوند بر ولی خودت و ولی عهدهایش و امامان از فرزندان او درود بفرست بر ولی خودت که همان امام مهدی علیه السلاماست و ولی عهدهایش درود بفرست ولی عهد یعنی همان کسی که بعد از شخص حکومت می کند و بر امامان از فرزندان او درود بفرست چرا که آنان بعد از امام مهدی سلام الله علیه رهبری امت را برعهده خواهند گرفت؛ اما امامت این ها به درجه ی امامت دوازده امام سلام الله علیهم نمی رسد. در این بحثی نیست که هیچ کس پس از دوازده امام معصوم سلام الله علیهم به درجه و جایگاه ایشان نمی رسد بلکه مقصود از این ها برگزیدگان شیعه بعد از ائمه علیهم السلام می باشد و به این دلیل از آنها به امام تعبیر شده است، که مانند امام جماعت امامت و رهبری مردم را بر عهده می گیرند.

مجری:

خب کلیپ واضح بود دیگر اصلاً می گوید امام جماعت دیگر، مانند امام جماعت هست،

استاد شریفی:

خب جالب است که این آقا ناظم العقیلی این کلیپ برای دوران جوانی اش هست، آن دوران قدیمی، ببنید این تناقض گویی ها تناقضات  از امام جمعت احمد الآن رسیده به جایی که اکمال دین با او است، و اگر او را قبول نداشته باشیم از دایره تشیع اسلام و ایمان خارج هستیم، کتاب وصیت مقدس، نوشته آقای احمد بصری، در اینجا تصریح می کند در صفحه 81،

مقام او خلیفه ای از خلفای الهی

وصیت مقدس، احمد بصری، ص 81

کدام امام جماعت مسجد می گوید من خلیفه از خلفای الهی هستم

و امامی از امامان اهل بیت هستم

خب این حرف احمد با این حرف آقاق ناظم العقیلی با آن روایات شما کنار هم بگذارید از آن چه در می آید، دروغ پشت دروغ این روایت خلاف ادعای احمد تناقض با حرف ناظم العقیلی و حرف اول این جریان که احمد امام نیست، مثل امام جماعت است، مثل امام مسجد است، ولی الآن می شود خلیفه ای از خلفای الهی صاحب ولایت الهی، حالا ما ان شاء الله در جلسات بعدی، موضوع بعدی که در خدمت شما بینندگان عزیز خواهیم بود بحث تکفیر در جریان احمد است، که اساساً کسی که احمد را قبول نداشته باشد چه جایگاهی دارد، انکار اکمال دین کرده است، از دایره اسلام و ا یمان و تشیع خارج و وارد آتش جهنم خواهد شد، کدام امام جماعتی مسجد گفته اگر من را قبول نداشته باشید پشت سر من نماز نخوانید می روید جهنم، تمام اعمال عبادی تان باطل است و همه از نماز و روزه و زکات و خمس و همه اینها خب این روایت همخوانی دارد، خب قطعاً  با این ادعای احمد خیر، اما این آقایان اینها را گفتم همه را می آورم در کتاب جمع می کنم، بله روایت مهدیین 12 تا مهدی بعد از امام زمان، 12 مهدی از اهل بیت ما 100 تا روایت داریم پس مهدیین هستند تمام شد م 24 تا امام داریم 24تا خلیفه داریم، تدلیس و دروغ های اینها از این باب است جناب آقای صفایی عزیز.

مجری:

من حالا می خواهم ببینم این واقعاً عجیب است، اینها آیا اصلاً قائل به امامت امام دوازدهم و حی و زنده بودن و حضور ایشان هستند یا نه، و عین اینکه ایشان هستند امام 13، اصلاً نداشتیم در طول تاریخ همچین موردی نداشتیم

استاد شریفی:

سؤال پرسیدید که سؤال تان برای موضوعات برنامه آینده ما است، که اصلاً الآن امام چه کسی است، ما یک امام صامت داریم، یک امام ناطق در روایات، مثلاً در زمان خلافت ظاهری امیرالمؤمنین اما حسن و امام حسین امام هستند اما  اما صامت که تحت بیعت و سپرستی امام ناطق هستند که امیرالمؤمنین است، هر امامی با فرزندش همین حالت را دارد، امام صامت تحت بیعت و سرپرستی امام ناطق است، خب الآن ما یک امام زمان داریم، آقای احمد هم آمده پس امام 12 و امام 13 همزمان هستند، احمد می گوید امام زمان وفات کرد، رفت به آسمان و من احمد بصری الآن امام ناطق هستم، خب دو حالت دارد، اولش که احمد گفته وفات کرده امام زمان تمام شد و رفت، امامتش منتقل شد، عده ای از اتباعش برای راه فرار از این قضیه گفتند نه دروغ است، خیلی خب دروغ است اشکال ندارد، پس امام زمان هم هست، چه کسی امام ناطق است چه کسی امام صامت؟ احمد صریحاً می گوید من امام ناطق هستم، اگر امام زمان هم باشد پس امام زمان هم باشد پس امام زمان می شود امام صامت، و امام زمان تحت سپرستی و بیعت احمد بصری است، یعنی الآن نه اینکه احمد اگر می خواهد کاری را انجام بدهد، از حضرت دستور بگیرند نه، امام زمان الآن باید با اجازه آقای احمد بصری آب بخورد، حالا ان شاء الله در جلسات بعدی این را باید مفصل مستنداتش را ارائه خواهم کرد.

یکی دیگر از مواردی که آقایان احمد در این جریان آوردند و پاسخ دادند این نکته است که این روایت نمی خواسته نفی امامت مهدیین کند بلکه می خواسته بگوید اینها در رتبه پایین تر از ائمه اثنی عشر هستنأ، مثلاً در کتاب متشابهات جلد3، در این کتاب در صفحه 25 تصریح می کند، می گوید

و این 12 مهدی خود امامان هدایتگر و هدایت شده هستند هم هادی اند هم مهدی هستند،

متشابهات، ج3، ص 25

که این لفظ را ما در روایت برای ائمه اثنی عشر استفاده می کنیم،

و لکن همچون ائمه از آل محمد (ص) نیستند

یکی دیگر از دورغ های اینها این است که اولاً ما گفتیم، روایتی که آوردیم صراحتاً اصلاً می گوید اینها امام نیستند، نگفته رتبه ای پایین تر از ما دارند، ما در روایت درایم مثلاً امام حسن و امام حسین سرور جوانان اهل بهشت هستند، و پدرشان افضل بر آنها است، خب این رویت ثابت می کند یعنی قشنگ مشخص است چه هست داستان، اما در آن روایت امام صادق نگفت که پدر من نگفته که اینها افضل ما هستند، پدر ما گفته اینها امام هست رتبه پایین تر از ما هستند، همچین چیزی در روایت بود؟ نه، تصریح بر این شده بود که مقام امامت ندارند، خیلی فرق می کند، یک چیزی که اینها مطرح می کنند، اینها رتبه پایین تر از ائمه اثنی عشر دارند، اولاً من چندتا تحدی اینجا می کنم، آقایان اتباع احمد که ادعا می کنید این مهدیین در روایت نفی امامت نشده فقط گفتند رتبه پایین تر، اهل بیت چه مقامی دارند که احمد در کتبش آن را برای خودش ذکر نکرده است، این نکته اول، خیلی سؤال مهمی است، اهل بیت و ائمه اثنی عشر چه مقامی دارند ه احمد آن را برای خودش قائل نیست، دو : اگر بنده از کتب شما ثابت کردم که جلسات بعد ثابت خواهم کرد و مستندات از کتاب احمد می آورم که احمد خودش را افضل بر پیغمبر و ائمه اثنی عشر می داند، لذا تصریح می کند می گوید که سجده بر آدم دلیل افضلیت حضرت آدم است، لذا رسول خدا و ائمه اهل بیت بر آدم سجده نکردن، چون اینها افضل بر حضرت آدم بودند، این قسمت را داشته باشید، و اینجا می گوید اگر آنها سجده می کردند دلیل افضلیت آدم بر اینها بود، لذا سجده نکردند، بعد جایی تصریح می کند، که پیغمبر  ائمه اثنی عشر بر من احمد بصری سجده کردند، و  در جای دیگر تصریح می کند یکی از دعاهای ائمه اثنی عشر این بود، که تو ما را در این مقام قرار دادی، یعنی پیغمبر و ائمه اثنی عشر به واسطه احمد بصری تازه به این مقام رسیدند در موارد بسیاری تصریح می کند که من واسطه فیض بین انبیاء الهی پیغمبر و امیرالمؤمنین و ائمه با خدا بودم، و اینها به واسطه من در این موارد پیروز شدند،  خب اینها که خلاف این ادعا است پس دوتا تحدی شد، یک اینکه اهل بیت و ائمه چه مقامی دارند که احمد آن را برای خودش ادعا نکرده که بگوییم پایین تر است، دو در کتب احمد خلافش آمده که افضل بر ائمه اثنی عشر است، که این را آقایان باید بیایند پاسخ بدهند، سوم در کدام روایت از اهل بیت آمده که ما 24 تا امام داریم 12 اول جدا یک 12تا دوم داریم که اینها امامت دارند در رتبه پایین تر از ما همین را از اهل بیت بیاورند، مگر نمی گویند ثقلین کتاب الله و عترتی، اینها می گویند فقط ثقلین باشد شما یک روایت از اهل بیت بیاورید ک گفته باشند ما دو امامت داریم یک 12تا جدا یک 12تا جدا، 12تای دومی امام هستند از ما رتبه شان پایین تر، کجا است این روایت، چرا دروغ می گویید؟  اصلاً همچین روایتی وجود ندارد، دوتا تحدی است، یک مطلب خلاف واقعی که اینها مدعی هستند که در کتب احمد خلافش آمده، منتظریم که اینها پاسخ بدهند.

مجری:

تماس تلفنی داریم با استاد گرامی و ارجمند جناب حجت الإسلام و المسلمین عباسی از مشهد مقدس، قرار بود ارتباط تصویری داشته باشیم ظاهراً مشکل  فنی پیش آمد ولی تماس تلفنی ما برقرار شده اگر استاد گرامی صدای من را می شنوند سلام دارم خدمت شان.

خب طاهراً تماس قطع شده یک مقدار ادامه بدهیم بحث را تا ان شاء الله  مجدداً دوستان بگیرند استاد را

استاد شریفی:

ان شاء الله که مشکل فنی رفع بشود ما در خدمت جناب استاد عباسی که از اساتید زحمت کش در نقد جریان احمد بصری هستند هم ان شاء الله بتوانیم باشیم.

خب در همین موضوع و همین بحث من کتاب دیگری را از جریان احمد بصری خدمت شما نشان بدهم، وصیت و وصی احمد الحسن، نویسنده آقای ناظم العقیلی، همین کسی که همین کلیپ را از او پخش کردیم که گفت احمد و مهدیین امامت الهی ندارند مثل امام جماعت هستند، خب الآن ببنید چند سال گذشته فضا، فضای بهتری شده الحمد الله انسان های کم خرد و جاهل کم در جامعه نیستند،  پیوستند به این جریان، دستور هم از آن عقبه آمده که الان دیگر باید مثلاً ادعای بعدی شروع بشود، ببنید چه می گوید؛ همان روایتی که ما از کتاب مرحوم شیخ صدوق آوردیم همان راوایت را نقل می کند بعد می گوید در اینجا امام صادق نفی مطق از ذریه امام مهدی را نمی خواست، حالا باز یک بازی دیگر، نفی مطلق نمی خواسته بکند،

بلکه خواست مشخص کند، که آنها همانند پدرشان اثنی عشر ائمه نیستند، بلکه به مرتبه پایین تر هستند، و اگر آنها ائمه ای هستند که مردم را بعد از پدران شان رهبری  خواهند نمود.

اینجا سؤال پیش می آید اولاً که روایت خلافش را می گوید دو همین که ادعا می کند، اینها رتبه پایین تر از ائمه اثنی عشر هستند، از کجا این را ساختید، روایت که خلافش را می گوید کجای این روایت از کلام اهل بیت آمده که  ما 24 دارم 12تا پایین تر یک 12تا اول بالاتر باز دوباره اینجا این حرف این اقای ناظم العقیلی را می طلبیم، روایتی که از اهل بیت صادر شده که این ادعای شما را ثابت کند بسم الله، تشریف بیاورید برای ما نشان بدهید.

مجری:

احسنتم، خب گویا تماس ما برقرار شده، من خدمت استاد عباسی سلام عرض می کنم

تماس حجت الإسلام و المسلمین عباسی:

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته،

مجری:

خب استاد ظاهراً مباحث را پیگیری فرمودید دیگر،

تماس حجت الإسلام و المسلمین عباسی:

بله، خیلی استفاده کردم از مطالب استاد شریفی بزرگوار و همچنین مطالبی که مطرح شد سلام دارم خدمت بینندگان و کسانی که بعداً این برنامه را می بینند از شبکه ولی عصر یا فضای مجازی إن شاءالله.

جناب استاد شریفی عزیز مطالب تان خیلی عالی بود حالا این بنده خدا آقای احمد اسماعیل بصری ادعای امامت می کند اصلاً در خودش شرائط امامت را چه فکر کرده این آقا که خودش را امام معرفی کرده؟ اهل بیت (صلوات الله علیهم اجمعین) برای ما شرط امامت را معرفی کردند که امام چه شرائطی دارد ما در «بحار الأنوار» جلد یک، صفحه 110، چاپ دار احیاء التراث العربی بیروت لبنان، حدیث جُنود عقل و جهل که خدای متعال عقل را آفرید و جهل را آفرید، می آید در آخر حدیث یک سری صفات و خصلت های را می فرماید بعد در آخر حدیث می فرمایند:

«فَلَا تَجْتَمِعُ هَذِهِ الْخِصَالُ کُلُّهَا مِنْ أَجْنَادِ الْعَقْلِ»

جمع نمی شود این 75 خصلت عقل مگر در

بحار الأنوار، چاپ دار احیاء التراث العربی بیروت لبنان، ج 1، ص 110، ح جُنود عقل و جهل

«إِلَّا فِی نَبِیٍّ أَوْ وَصِیِّ نَبِیٍّ أَوْ مُؤْمِنٍ قَدِ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ»

اگر کسی مؤمن باشد یا «مُؤْمِنٍ قَدِ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ» باشد یا وصی نبی باشد یا خود نبی باشد این 75 صفت عقل را می تواند در خودش داشته باشد.

حالا این صفات برخی از اینها چیست؟ که در روایات آمده مثلاً کسی که، مثلاً صفات جهل را نفی کرده می گوید اگر کسی صفات جهل را داشته باشد آن «مُؤْمِنٍ قَدِ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ» هم نیست که در روایات آمده خطا هست، سهو هست، جهل هست، فراموشی هست، تناقض گویی هست، مشغول شدن به امر دنیا و حتی عدم بردباری، همۀ اینها در روایات آمده است، حالا ما بر می گردیم بررسی می کنیم، یا در «بحار الآنوار» جلد 25، صفحه 164 دارد یا التراث عربی حدیث 32 نقل می شود، بعد مرحوم علامه مجلسی در کتاب الإمامه نقل می کند می گوید:

«قال امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)»

حدیثی را نقل می کند

«التفسیر نعمانی بإسناد الإسماعیل بن جابر عن الصادق قال امیرالمؤمین وَالإمامُ المُسْتَحِقُّ للإمامةِ لَهُ عَلاَماتٌ»

امامی که مستحق امامت از جانب خدای متعال باشد علاماتی دارد

«فَمِنها: أنْ يُعْلَمَ أنّهُ مَعصومٌ مِنَ الذُّنوبِ كُلِّها صَغيرِها و كَبيرِها»

اینکه دانسته شود امام معصوم هست از گناهان چه صغیره و چه کبیره

«لا يَزِلُّ في الفُتْيا»

در فتوا لغزش ندارد

«و لا يُخْطئُ»

خطا ندارد

در جواب گفتن وقتی جوابی را می دهد، کسی سؤال می کند جواب می دهد در جوابش خطا نداشته باشد.

«و لا يَسْهو»

سهو نداشته باشد

«و لا يَنْسى»

فراموش نکند

«و لا يَلْهو بِشَيءٍ مِنْ أمرِ الدُّنيا»

به اینها مشغول نشود.

حالا این صفات و ویژگی هایی را که، صفات سلبی را که ما بررسی کردیم که امام این صفات را نباید داشته باشد خطا، سهو، تناقض، جهل، اینها، برویم بررسی بکنیم این آقای که ادعا می کند من امام مفترض الطاعة من قِبل الله هستم، آقای شریفی بنده خدا هم دارد بحث می کند با اینها و درگیر هستیم ما همۀمان با اینها که این احمد اسماعیل بصری و اینها برتر از خدا و پیغمبر هم گاهی وقت ها می دانند تا حد رب الأرباب و خدایی هم جلو بردند، این صفات «مُؤْمِنٍ قَدِ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ» را ندارد چه برسد که وصی باشد یا نبی باشد، شما بروید سایت اینها مراجعه بکنید صفحه فیس بوکش را نگاه بکنید خیلی جاها این در صفحه فیس بوک به زبان عربی و فارسی «تم التعدیل»و یا ویرایش شده یعنی امامی که می آید ویرایش می کند متن خودش را، این ویرایش کردن یعنی چه؟ خودشان ادعا می کنند که این صفحه را خود احمد الحسن نوشته این صفحه نوشته سید الحمد الحسن الیمانی ادعا می کنند که این صفحه را خود احمد الحسن نوشته، در صفحه فیس بوکش نگاه کنید در مشخصاتش که هست می گوید «یکتب هذا» این صفحه را می نویسد احمد الحسن الیمانی پسر امام زمان، همینطور نسب نامه اش را ذکر می کند، اگر این آقا نوشته پس این ویرایش ها به چه معنی هست؟ یعنی تو خطا کردی، خطا و اشتباه کردن، یا همچنین در جای می آید مثلاً ناظم العقیلی از او سؤال می کند که در جهاد دفاعی آیا نیاز به إذن دارد یا ندارد؟ این آقا در پاسخ، من الآن نمی توانم اسکن بفرستم ولی اسکن هایش حتماً هست دوستان دارند می توانند سیرچ بزنند، «الدفاع عن النفس لا یهتاج  أذن» نوشته، «أذن» یعنی چه؟ یعنی آقا خطا کرده یعنی در نوشتار خودش خطا کرده در حالی که ما در زیارت جامعه کبیره در اوصاف ائمه (علیهم السلام) می خوانیم:

«عَصَمَكُمُ اللّهُ مِنَ الزَّلَلِ»

خداوند شما را از هر نوع لغزش

الف و لام الزلل الف و لام عهد است، عهد جنس است.

از هر نوع جنس زله و لغزش که لغزش در زبان باشد لغزش در فکر باشد لغزش در گفتار باشد لغزش در دست باشد، هر نوع لغزشی که شما به ذهن تان برسد، لغزش در ایمان باشد، در اهل البیت (علیهم الصلاة والسلام) نیست یعنی عصمت مطلقه دارند اینها، اما این آقا در نوشتار خودش می آید چیکار می کند؟ می گوید «الدفاع عن النفس لا یهتاج  أذن» حتی «إلی» را هم فراموش کرده «إلی إذن» هم نگفته، «لا یهتاج  أذن»، این موارد را شما نگاه بکنید به مراتب زیاد هست، یا نسیان و فراموشی را نگاه کنید در «کتاب التوحید» تفسیر سوره توحید صفحه 29 چاپ عربی اش می گوید

«وأظنوا اني قد مررت»

کتاب التوحید، احمد بصری، ص 29

«أظنّوا» یعنی چه جناب استاد شریفی؟ «أظنّوا» یعنی من گمان می کنم که قبلاً این را گفتم، امام و حجت خدا از روی گمان مگر حرف می زند؟ امام و حجت خدا از روی یقین و اعتقاد و باور حرف می زند، «و أظنوا إنی قد مررت» یعنی چه؟ یعنی که خدای متعال این آقا را رسوا کرده، خدای متعال رسوایی مدعیان دروغین را در کتاب های خودشان قرار داده در مبانی خودشان قرار داده، اگر کسی مبانی اهل بیت را بفهمد و بشناسد روایات اهل بیت را (صلوات الله علیهم اجمعین) را متوجه می شود، اینجا در سوره توحید در کتاب «توحید» نوشته خود احمد اسماعیل بصری هست صفحه 29 می گوید «وأظنوا اني قد مررت علی الثمن فی المتشابهات و رب ما کان به بعض الفائده»، یا مثلاً گفتیم امام حلم و بردباری دارد یکی از صفات امام حلم و بردباری هست که در حدیث جنود عقل و جهل هست، از ایشان در کتاب «در جواب منیر ابرالأثیر» جزء یک، سؤال دوازده از او می پرسند می گویند آیا امام مهدی بیشتر از یک همسر دارد یا نه یک زن تنها دارد؟ و اگر بیشتر از یک زن دارد امام زمان، پس آیا آن همسرانش او را می شناسند که امام هست یا نه فکر می کنند شخص عادی هست؟ در جواب چه می گوید؟ این آقا حلم و بردباری که خودش را آدم حلیم و بردبار که از صفات امام حلم و بردباری هست و افرادش هم داد حلم اش را می زنند در جواب می گوید:

«أ لا تخجل من هذا السؤال؟»

آیا تو از این سؤال حجالت نمی کشی؟

«و ما یخصک و غیرک»

به تو و به غیر تو چه ربطی دارد زندگی خصوصی امام؟

یعنی چه؟ یعنی اینجا آقا کلاً حلم و بردباری که یکی از صفات امام هست اصلاً ندارد.

استاد شریفی:

جناب آقای عباسی شما مطالبی را که فرمودید در بحث سهو و خطا و اشتباه و نسیان و گناه و همۀ اینها بله شما اینها را فرمودید، نکته اینجاست من دوتا مطلب خدمت بیننده ها و حضرت عالی درس پس بدهیم؛ شاید بیننده ها بگوید این آقا از این طرف ادعای عصمت دارد از آن طرف هم این اشتباهات را مرتکب شده؛ مشکل اینجاست و این درد هست و ما باید متوجه بشویم که این آقا دارد چه خیانتی را انجام می دهد چرا؟ چون تمام این موارد را این آقا دارد به اهل بیت نسبت می دهد یعنی می گوید شما به منِ احمد بصری نمی توانید اشکال بگیرید چون پیغمبر و ائمه هم اینطوری بودند مثلاً ببینید در کتاب «عقاید اسلام» آقای احمد بصری در این کتابش تصریح می کند در صفحه 193، یکی از موضوعات راه شناخت حجت های الهی علم هست و یکی از آن مصادق علم که ما چندین بار این را بحث کردیم بحث علم به تمام لغات، لسان ها و لهجه ها هست، احمد! امام هستی من صحبت می کنم فارسی به لهجه مشهدی، باید به من جواب بدهی بفهمی و جواب بدهی، ندارد این را می آید اینکار می کند، بعد آن نکته ای که مهم هست من کار دارم اینجاست؛ می گوید:

ایشان

عقاید اسلام، احمد بصری، ص 193

مراد آقا رسول خدا و اهل بیت ائمه إثنی عشر

ایشان در این عالم مانند بقیه مردم مسائل زیادی را نمی داند

انسان جاهلی بودند

و فقط مطالبی را اهل بیت و ائمه و پیغمبر می دانند که از مردم یاد گرفتند تحصیل کردند.

آقای استاد عباسی! وقتی احمد می آید می گوید اهل بیت هم بی سواد بودند اینها هم در بسیاری از امور جاهل بودند و فقط چیزهایی را می دانند که از مردم یاد گرفتند که یکی از آنها همین ادبیات گفتاری و نوشتاری ما هست، حالا این آقا عربی زبان مادری خودش را هم اشتباه می خواند حالا بحثش جداست، پس این آقا مشکل سر این هست که این جهالت خودش را دارد به اهل بیت و ائمه نسبت می دهد این درد هست.

تماس حجت الإسلام و المسلمین عباسی:

دقیقاً مثل همان کاری که تکفیری ها و وهابی ها مخالفان اهل البیت می کنند فضائل اهل بیت را اول که نفی می کنند، بعد هر چه اینها را بردند بالا خلفاء را بردند بالا دیدند نمی رسند به سطح پیغمبر، لذا پیغمبر را آوردند و جناب استاد شریفی عزیز شما وقتی نگاه بکنید اینها این کارهایشان وام گرفته از برخی از فرقه های انحرافی در سدر اسلام هست آنهایی که پیغمبر را معصوم نمی دانستند چرا؟ چون می گفتند لازم نیست عصمت داشته باشد حتی پیغمبر مثل برخی از فرقه ها در خوارج می گفتند اشکال ندارد پیغمبر کافر هم اگر باشد اشکال  ندارد، چنانچه الآن شما نگاه کنید عبد الله هاشم سابقه اش مشخص است، کاواره دارد شراب فروشی دارد، بار فروشی دارد براحتی با زنان مردم می آمیزد ولی باز از فرقه اینها، هنوز او را بعنوان امام و حجت خدا قبول دارند.

استاد شریفی:

من یک توضیح برای بیننده ها بدهم جناب استاد عباسی که شاید بعضی ها عبد الله هاشم را نشناسند، عبد الله هاشم یکی از اتباع احمد هست که بعد از یک مدتی مدعی شد که من مهدی دوم هستم و فرزند آسمانی احمد و امام چهاردهم در همین جریان هستم، خب این شخص با آن عقبه ای که داشت یک انسان فاسق و فاجر آنهایی که جناب استاد عباسی گفتند، خب این می تواند به مقام امامت برسد، می تواند به مقام الوهیت برسد، می تواند به مقام نبوت برسد و در این جریان اساساً اینها آمدند برای اینکه مقام امامت را زیر سؤال ببرند، مقام حجت های الهی که هر کسی از راه آمد می تواند راحت ادعای امامت بکند

تماس حجت الإسلام و المسلمین عباسی:

وهابیت می خواستند یهودیت از امیرالمؤمنین بگیرند اینها دارند می گیرند.

مجری:

احسنتم، جناب استاد عباسی چون به پایان برنامه رسیدیم دیگر فرصتی باقی نیست اگر نکته ای هست بفرمایید وگر نه خدا حافظی کنیم

تماس حجت الإسلام و المسلمین عباسی:

ممنون و متشکرم خدا خیرتان بدهد ان شاء الله که موفق باشد مزاحم تان نمی شوم یا علی

مجری:

سلامت باشید زنده باشید فی امان الله؛ نکته ای دارید بفرمایید.

استاد شریفی:

من یک اسکن دیگر خدمت بیننده ها نشان بدهم و بعد از محضر شما و بیننده ها خدا حافظی کنیم.

کتاب پاسخ های روشنگر بر بستر امواج، جلد 3، ببینید آقای احمد بصری اینجا تصریح می کند، گفتم آمدند برای از بین بردن مقام امامت یعنی اینکه هر کسی نمی تواند این ادعا را بکند این مقام خاص است یک جایگاه خاصی را دارد اما چه کسی آمده این ادعا را کرده تا قداست این مقام را بشکند، این آقا تصریح می کند که من بنده مسکینی هستم بدبخت و بیچاره ام

«اگر خدا مرا در طول دورانها برای خدمتش بکار بگیرد سپس وارد آتشم کند به عدالت و حکمت رفتار کرده حتی با من به نیکی رفتار کرده در حالی که  من گنه کاری بودم که در پیشگاهش کوتاهی کردم»

پاسخ های روشنگر بر بستر امواج، ج3

می گوید من گنه کارم خطا کردم گناه هم کردم خدا هم من را می اندازد در آتش جهنم حق دارد؛ خب شاید بگویند اینها از روی مبالغه است، آموزش امت است مثل ادعیه امام هست؛ خود احمد جواب داده

«این را از روی مبالغه یا فقط بعنوان سخنی که بر زبان جاری می شود نمی گویم بلکه حقیقتی است که که من بیان می کنم»

که من گنه کارم گناه کردم و لایق آتش جهنم هستم؛ خب این شخص بعد شما حساب کنید مقام امامت کجا، این ادعای امامت کند و اینگونه مقام امامت را بخواهد به مردم معرفی کند. ممنونم از شما و بینندگان عزیز.

مجری:

احسنتم طیب الله انفسکم، تشکر می کنم از کارشناس ارجمند جناب استاد شریفی همچنین شما بزرگواران و همراهان گرامی، برنامه را با این دعا به پایان می رسانم که

اللهم عجل الولیک الحجة ابن الحسن الفرج و العافیت و النصر و جعلنا من خیر اعوانه و انصاره و شیعة و المستشهدین بین یدیه؛ و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

 


مهدی یار>

شبکه ولی عصر مهدی یار نقد تفسیر حدیث احمد بصری مهدیین حدیث وصیت