مهدی یار

قسمت شصت برنامه مهدی یار با کارشناسی استاد شریفی
نقد تفسیر حدیث وصایت و خلفاء اثناعشر از دیدگاه احمد بصری


 

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ:09/09/1400

برنامه:مهدی یار

مجری:

بسم الله الرحمن الرحیم الهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

عرض سلام و احترام خدمت شما بینندگان جان منتظران جان جانان حضرت مهدی موعود (ارواحنا فداء) إن شاءالله هر جای که هستید ایام به کام و به غمی جز غم دوری یار گرفتار نباشید، در خدمت شما هستیم با برنامه دیگری از سلسله برنامه های مهدی یار کرسی مهدویت ویژه نقد مدعیان دروغین و فرقه های انحرافی از شهر مقدس قم جوار کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) و از شبکه حضرت ولی عصر (عج)، همچون برنامه های گذشته در خدمت کارشناس محترم استاد علی شریفی هستیم با موضوع نقد فرقه و جریان احمد بصری.

آقا سلام علیکم خیر مقدم می گویم خدمت تان.

استاد شریفی:

عرض سلام خدمت شما مجری عزیز و محترم و همچنین شما بینندگان عزیز شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج) امیدواریم که امشب هم بتوانیم برنامه خوبی را در خدمت شما عزیزان و بینندگان و بزرگوار شما باشیم.

مجری:

إن شاءالله، خیلی ممنون و متشکر، همانطور که عزیزان مستحضر هستند ما هفته گذشته بحث مهدیون را داشتیم و به دو دسته از روایات مهدیین اشاره فرمودید، ما برای اینکه حالا بینندگان در جریان موضوع قرار بگیرند اگر لطف بفرمایید ابتدا یک خلاصه ای از بحث هفته گذشته را ارائه بدهید تا إن شاءالله سؤال بعدی را مطرح کنم.

استاد شریفی:

ما دو جلسه قبل بحث جدیدی را مطرح کردیم بررسی روایات و عقیده به مهدیین که در جلسه اول تصریح شد ثابت کردیم در روایات مکتب اهل بیت تصریح شده است که مهدیین دوازده نفراند اولهم علی بن أبی طالب و آخر آنها خود حضرت حجت (علیه السلام)، پس به جز این دوازده نفر ما مهدی دیگری نداریم، این دسته اول که گفتیم آقای احمد یکی از تدلیس ها و خیانت های که مرتکب می شود این هست که این روایت ها را همه را می آورد با هم جمع می کند و بعد می آید که ببینید ما صد روایت، پنجاه روایت، هفتاد روایت در بحث مهدیین داریم پس دوازده مهدی قرار هست بیایند بعد امام زمان باز حکومت کنند و وصی پیغمبر اند و امام هستند و اینها، آوردیم گفتیم دسته اول اصلاً مصداقش فقط خود اهل بیت و خود ائمه إثنا عشر هستند.

روایت دیگر را آوردیم که در این دسته بندی که دسته دوم مهدیین اینها یک عده از شیعیان اند که هیچ مقام خاصی ندارند مثل محمد حنفیه که مردم را به سمت امام دعوت و هدایت می کنند در هر عصری هم امکان دارد باشند، کاری هم نداشتیم گفتیم بحث نداریم که آیا روایت ها صحیح هست اعتبارش در چه حد هست، فقط فعلاً آمدیم گفتیم در این دسته بندی ها این روایات مهدیین در این دسته بندی ها می گنجد آیا احمد مصداق اینها هست یا خیر؟ دسته اول خیر نبود چون حصر شده بود بر دوازده نفر؛ اولهم علی بن أبی طالب و آخر آنها امام زمان (عج)، دسته دوم باز هم احمد نبود چون این مهدیین هیچ مقام خاصی ندارند و آقای احمد ادعای امامت، عصمت و این موارد را دارد، پس مصداق دسته دوم هم نیست و إن شاءالله ما امشب دسته سوم مهدیین را بحث خواهیم کرد تا شما و مخاطبین عزیز متوجه بشوند که جریان احمد چه تدلیس ها و چه دروغ های را در این مورد و در این مسئله بیان کرده و إن شاءالله امشب ثابت خواهیم کرد اصلاً این بحث مهدیین یک بحث جدیدی نیست سر چشمه اش هم کجاست إن شاءالله امشب در خدمت هستیم.

مجری:

بله پس حتماً یک عقبه ای دارد عقبه اش  را هم معرفی می فرمایید، اما پس دسته سوم از روایات باقی ماند؛ الآن دسته سوم را معرفی بفرمایید با یک مقدمه، بعد هم یک کلیپی هم هست آن را هم إن شاءالله نمایش می دهیم.

استاد شریفی:

اگر کلیپ آماده هست من قبل اینکه ورود پیدا کنم به دسته سوم، برویم ببینیم باز هم مستند کنیم سخنان مان را مطالب مان را به جریان خود احمد و کلیپی از یکی از شبکه ماهواره ای این جریان هست که اول این ثابت بشود که آنچه که گفتیم حقیقت هست که احمد ادعا دارد این مهدیینی که قرار هست بیایند اینها چه مقام ویژه ای دارند مقام امامت، مقام عصمت، این کلیپ را با هم ببینیم بعد بر می گردم در خدمت شما هستم.

کلیپ:

که محمد و آل محمد (علیه السلام) در ذکر مهدیین با وجود اینکه آنان امام هستند ولی آنان را با نام مهدیین ذکر می کنند که آنان حجج الهی بر خلق و معصوم و مطهر هستند.

استاد شریفی:

کلیپ کوتاه ولی گویا بود؛ امام هستند، حجت های الهی هستند، معصوم و مطهر و پاک هم هستند.

مجری:

کلیتش مشخص شد.

استاد شریفی:

دیگر این مشخص شد که این مهدیینی که اینها مدعی اند اینها چه افرادی هستند با چه صفاتی، ببینید کتاب اولی که من خدمت شما می خواهم نشان بدهم می خواهیم برویم ورود پیدا کنیم به جریان سوم مهدیین، دسته بندی سوم مهدیین، ببینیم سرچشمه این ادعا کجاست؛ کتاب «پاسخ های روشنگر بر بستر امواج» پاسخ های آقای احمد بصری جلد پنجم، صفحه 221

عمرو بکاوئی از کعب الأحبار نقل می کند که در باره خلفا گفت

پاسخ های روشنگر بر بستر امواج، پاسخ های آقای احمد بصری، ج 5، ص 221-222

کعب الأحبار شخص یهودی مشاور خلیفه دوم، نمی گوید کعب الأحبار از پیغمبر نقل کرده، خود کعب الأحبار یهودی نفوذی یهود در دستگاه خلیفه دوم نقل می کند که

آنان دوازده نفراند که وقتی به پایان رسیدند طبقه شایسته ای سر کار آمدند، خداوند عمر آنها را طولانی می کند، خدا به این امت چنین وعده داده است، و او گفت: خداوند با بنی اسرائیل هم چنین کرد

خلاصه تا ادامه روایت، بعد می آید می گوید که:

إبن أبی حاتم رازی

که یکی از علمای اهل سنت هست

در تفسیرش این خبر را با کمی اختلاف از عمرو بکائی از کعب الآحبار نقل کرده

صفحه بعد 222

که آنان دوازده نفراند، وقتی مدت آنان به پایان برسد خداوند به جای آن دوازده نفر، دوازده نفر مثل آنان قرار می دهد.

دوازده تا خلیفه قرار هست بیایند، بحث خلافت بعد پیغمبر هست، این دوازده تا که مدت شان تمام شد، دوازده نفر دیگر قرار هست دوباره مثل اینها همین که این کارشناس این شبکه گفت امام اند، معصوم اند، پاک اند، حجت های الهی اند، قرار هست مثل اینها بیایند و حکومت کنند، روایت از چه کسی؟ کعب الأحبار یهودی، در کجا؟ در کتاب تفسیر إبن أبی حاتم، چه کسی هست این شخص؟ یکی از بزرگترین علمای اهل سنت هست کتابی دارد به نام «تفسیر القرآن العظیم» مال الإمام الحافظ عبدالرحمن بن محمد بن ادریس الراضی إبن أبی حاتم، در این کتاب صفحه 2682 این روایت را حدیث شماره 14769 نقل می کند که آقای کعب الأحبار این آقای یهودی مشاور خلیفه دوم می گفت که ما 24تا خلیفه داریم نه 12تا، یک دوازده تا می آیند، یک دوازده تا بعد از این دوازده که تمام شد جداگانه خواهند آمد، دقیقاً حرف آقای احمد بصری همین هست، با آیه قرآن هم استدلال می کند که خلاصه اینها اند که قرار هست بیایند در روی زمین حکومت کنند.

تفسیر القرآن العظیم، الإمام الحافظ عبدالرحمن بن محمد بن ادریس الراضی إبن أبی حاتم، ص2682، ح 14769

پس دسته سوم روایات روایات مهدیین همان که احمد می گوید 24تا حصر شده چون در دسته او 12تا مهدی حصر شده بود که مشخص هم بودند مصادق 24تا نبود دوازده تا بود، در دسته دوم هم صفات خاصی ندارند.

مجری:

گفتیم اصلاً مهدیین افراد دیگری هستند.

استاد شریفی:

أحسنت و بعد در هر زمانی هستند حصر هم نشدند بر چه تعدادی، محمد حنفیه یکی از آنها مثلاً، اما اینجا به آیه قرآن استدلال می شود که اینها خلفای خدا بر روی زمین اند، تعدادشان هم 24تا هست دوتا دوازده تا، دقیقاً همین دسته بندی و چیدمان آقای احمد.

کتاب دیگری هست به نام «سیزدهمین حواری» نویسند علاء سالم، در این کتاب در صفحه 8 می گوید:

 این بیست و چهار امام در منابع مسلمانان اهل سنت ذکر شده است؛ از کعب الأحبار روایت شده آنها دوازده نفرند هنگامی که مدت شان تمام شد طبقه ای صالح که خدا بر عمرشان می افزاید را خدا به این امت وعده داده است

سیزدهمین حواری، نویسند علاء سالم، ص 8

یعنی آن دوازده تای بعدی هم حجت های الهی اند و از جانب خدا آمدند، اینجا در این روایت هم ببینید پاورقی زده

تفسیر ابن أبی حاتم، ج 8، ص 2628، ح 14769

پس بیننده های عزیز دسته سوم روایت مهدیین همان مهدیینی که دقیقاً اعتقاد احمد را ثابت می کند از امام صادق هست؟ امام باقر هست؟  امیرالمؤمنین هست؟ پیغمبر هست؟ یا نه از کعب الأحبار هست؟ آن هم کعب الأحبار نمی گوید که من از پیغمبر شنیدم، سخن خودش آن هم در کتب تفسیری اهل سنت، لذا جناب آقای علاء سالم یکی دیگر از بزرگان این جریان در کتاب «قبل از طوفان دوم احمد موعود» در اینجا تصریح می کند صفحه 49 که

همانا این بیست و چهار امام همان اشخاصی هستند که اهل سنت آنان را در کتاب شان ذکر کردند.

قبل از طوفان دوم احمد موعود، نویسنده علاء سالم، ص 49

دقیقاً همان مسئله؛ 24 امام، 24 نفری که اینها مقام امامت دارند، سؤال پیش می آید؛ مگر ما قرار هست از اهل سنت اعتقاد خودمان را بگیریم؟ چه پاسخی دارند آقایان اتباع احمد در قبال این مسئله؟ ما تا الآن روایتی که از طریق اهل بیت صادر شده باشد با رجالی که آنها شیعه إثنا عشری باشند در این مورد تحدی کردیم اتباع احمد نتوانستند برایش بیاورند، اما یک خیانتی آقای احمد بصری مرتکب شده؛ این اشکال را فهمیده که اگر یک نفر بیاید به او بگوید آقای احمد! این روایت مال کعب الأحبار هست از اهل سنت هست در کتب اهل سنت هست.

مجری:

موضوع هم هست اصلاً روایت وضع شده هست دیگر تقریباً می شود گفت که.

استاد شریفی:

حالا در ادامه بحث هم می آورم که اصلاً اساساً چرا چنین روایاتی علتش چه هست که وضع شد؟ علتش چه هست؟ این خیلی مهم هست، یعنی ما اگر آن سرچشمه را پیدا کردیم که اشکال کجا هست علت بیان این جعلیات چه بوده خیلی راحت اینها برای ما قابل هضم هست، ببینید آقای احمد متوجه شده کتاب اهل سنت، راوی کعب الأحبار، چیکاریش کنیم؟ در همین کتاب «پاسخ های روشنگر» جلد پنجم اش در اینجا که وقتی این بحث را مطرح می کند ببینید یک پاورقی زده روایت را آورده (3)، (3) چه هست؟

خصال شیخ صدوق، ص 474-475

پاسخ های روشنگر، ج 5

این را داشته باشیم، اینجا حدیث را نقل می کند بعد می آید انتهای نقلش می گوید:

هر چند این روایت از کعب الأحبار روایت شده ولی با روایات اهل بیت موافق هست و آن بر لفظ صدوق دلالت می کند که گروهی شایسته ای از خلفا بعد از امام مهدی وجود دارند.

می گوید درست هست کعب الأحبار نقل کرده اما با روایتی که از اهل بیت آمده که شیخ صدوق آن را نقل کرده این مطابقت دارد، اگر حرف درست باشد بله؛ یعنی اگر همین راویت را ما از اهل بیت داشته باشیم عین همین روایت را، حرف کعب الأحبار را می گوییم این مؤید و قرینه عقیده ما هست از کعب الأحبار نمی گیریم اما این روایت از اهل بیت صادر شده حالا کعب الأحبار هم به آن اعتراف کرده لذا ما در مناظرات و گفتگوهای مان با اهل سنت از کتب آنها استدلال می کنیم، عقیده می گیریم؟ نه، یک: باب الزام هست، دو: می گوییم ما این نکته را ما می گوییم خلافت بعد از پیغمبر در مورد امیرالمؤمنین مطرح شده مثلاً از عایشه و از عمر بن خطاب هم اعتراف به این قضیه داریم، پس حرف تا اینجا درست هست، اما برویم ببینیم آیا واقعاً آنچه که این آقا مدعی شده درست هست؟ دوباره برگردیم باز دوباره من این آدرس را نشان بدهم

خصال شیخ صدوق، ص 474-475

حالا ما می خواهیم این را رجوع کنیم به کتاب خصال شیخ صدوق ببینیم آیا در کتاب خصال شیخ صدوق این حرفی که آقای احمد زده است که این روایت از اهل بیت رسیده درست هست یا خیر؟ کتاب «خصال» مرحوم شیخ صدوق را با هم می بینیم برویم سراغ جلد دو، صفحه 474 آدرسی که داده بودند، حالا برویم سراغ حدیث شماره 35، سند روایت را بخوانیم تا اینجا می آید

«عن»

می رویم صفحه بعد؛ این همان سند تفسیر إبن أبی حاتم هست یا از اهل بیت رسیده؟

مجری:

کعب الأحبار.

استاد شریفی:

«عمرو البکائی عن کعب الأحبار»

خصال، شیخ صدوق، ج 2، ص، 474، ح 35

اینهم همان روایت، شیخ صدوق همروایت را می آورد با همان سند و همان نقل از کعب الأحبار، ولی اینجا آقای احمد در کتابش برای اینکه راه فرار درست کند یک دروغی را به شیخ صدوق نسبت می دهد که شیخ صدوق روایت از اهل بیت نقل کرده، این کجایش روایت از اهل بیت هست؟ این روایت از کعب الأحبار یهودی همان سند تفسیری إبن أبی حاتم، یا جاهل هست یا کذاب هست؛ در دو حالتش از دایره حجت های الهی خارج هست چون نه انسان جاهل می تواند امام باشد نه انسان کذاب و دروغگو، پس این دسته از روایات هم ثابت شد مصدرش اهل سنت اند و کعب الأحبار، پس این دسته سوم، دسته سوم روایات از اهل یهود، پس ما دسته بندی ها را تا الآن دسته سوم رسیدیم به اهل یهود.

حالا می خواهیم برویم دسته چهارم را باز بررسی کنیم؛ در دسته چهارم روایات مهدیین روایتی آمده که این روایت را باز هم یک شیعه إثنی عشری نقل نکرده، این نکته اول، جناب آقای قاضی نعمان مغربی که ایشان اسماعیلی مذهب بوده نقل کرده، پس مصدر باز هم کتب شیعه إثنی عشری نیست، راوی کیست و از چه کسی نقل کرده؟ امام صادق؟ امام باقر؟ نه، نفر بعدی که دسته بندی مهدیین را بخواهیم در آن بیاوریم آقای عبدالله بن عمر بن خطاب فرزند خلیفه دوم هست؛ ببینید داستان این هست؛ کتاب «شرح الأخبار» قاضی نعمان مغربی، ایشان در این کتاب در صفحه 400، حدیث شماره 1283 روایتی را نقل می کند که می گوید إبن عمر گفت بشارت باد شما را که نزدیک است روزهای ظالمین به پایان بپرسد و سپس بعد از این اتفاق جبران کننده ای می آید که خدا به وسیله او امت پیغمبر را کمک می کند که این شخص چه کسی هست؟ مهدی هست، پس حضرت مهدی می آید عدل و داد، برچیده شدن ظلم تا حضرت مهدی، بعد آن چه کسی می آید؟

«ثم المنصور»

شرح الأخبار، قاضی نعمان مغربی، ص 400، ح 1283

پس ما یک دوازده تا داریم که حضرت مهدی می آید تمام می کند، سپس بعد او شخصی می آید به نام منصور.

مجری:

حالا یا لقبش هست یا اسمش هست.

استاد شریفی:

حالا می آورم إن شاءالله چون احمد مدعی شده این منصور من هستم، یعنی اینقدر این آقا اصلاً حواسش هم نیست به این ریاضی که عددها جور در نمی آید کلاً هر چیزی که مثلاً می آید این آقا می گوید من هستم، دوازده تا مهدی، سپس منصور، سپس چه کسی می آید؟ مهدیین می آیند که به تعداد دوازده، پس یک دوازده تا داریم، یک منصور داریم، می شود چندتا؟ سیزده، باز دوازده تا مهدی داریم می شود بیست و پنج تا؛ این که اصلاً جور در نمی آید این که شد بیست و پنج تا، احمد که می گوید بیست و چهارتا امام داریم بیست و چهارتا مهدیین داریم چیکار کنیم این وسط؟ این منصور این وسط چه کسی هست؟ اول ما اینجا تکلیف این را مشخص کنیم که یک: پس دسته چهارم روایات مهدیین باز هم مال.

مجری:

شیعیان إثنی عشری نیست از اهل بیت هم نیست.

استاد شریفی:

نه راوی آن از شیعیان هست و از اهل بیت هست که فرزند خلیفه دوم هست یعنی ربطی به ما ندارد، نه مصدرش کتاب یک عالِم شیعه إثنی عشری هست؛ یعنی چطور این جریان می آید بازی می کند با مردم و چطور تدلیس می کند که روایات اهل سنت، حتی روایاتی که در خود اهل سنت هم قبولش ندارند.

مجری:

بله همانجا هم اصلاً زیر سؤال هست.

استاد شریفی:

زیر سؤال هست حالا علت جعل اینها را خدمت شما در ادامه برنامه خواهم آورد، روایات اهل یهود، روایات اهل سنت را از کتب مخالفین شیعه إثنی عشری جریان احمد جمع می کند می آورد می گوید ببینید حالا هر کس اینها را انکار کند از ولایت امیرالمؤمنین خارج هست، آقا اصلاً این روایات مال اهل بیت نیست.

 حالا سراغ این بیست و پنج تای که گفتیم؛ پس منصوری خواهد آمد، یک نکته را هم من اینجا بیاورم؛ آقای ناظم العقیلی شخصیت علمی این جریان نفر اول کتابی نوشته به نام «چهل حدیث در مورد مهدیین»، این را هم باید اشاره کنم؛ دوستان دقت کنید جریان احمد این روایت ها را در کتاب های شان می آورند به عنوان دلیل، نه اینکه ما بگوییم خب مثلاً یک وقت تصریح می کنند که این روایت ها را که احمد استدلال نکرده که شما دارید جواب می دهید حق با ایشان هست، ما جلسه قبلی هم روایت قبلی را آوردیم از کتاب شان که استناد کرده و این روایت را هم الآن می آورم که استدلال کرده؛ کتابی را نوشته آقای ناظم العقیلی به نام «چهل حدیث» اصلاً اسم کتاب «چهل حدیث در مورد مهدیین و فرزندان قائم» در اینجا صفحه 53، حدیث نهم همان حدیث آقای قاضی نعمان مغربی از فرزند خلیفه دوم را می آورد که بله مهدی می آید و سپس منصور می آید و بعد از آن امامان مهدیین، حالا جالب اینجاست؛ یک پرانتزی باز کنیم می گوید:

عبدالله بن عمر

چهل حدیث در مورد مهدیین و فرزندان قائم، ناظم العقیلی، ص 53، ح 9

می خواهد بگوید چقدر این روایت محکم هست

عبدالله بن عمر این خبر را به رسول خدا نسبت نمی دهد اما این روایت با آنچه که از رسول خدا و اهل بیت روایت شده موافق هست.

این هم کذب محض هست

زیرا خبر دادن از غیب هست که به جانشینی در آخرالزمان مربوط می شود که معمولاً جز از روایت معصوم روایت نمی شود و با اجتهاد و رأی شخصی قابل دستیابی نیست.

می گوید درست هست عبدالله بن عمر نقل کرده نگفته پیغمبر گفته ولی چون خبر خبر غیبی هست پس قطعاً پیغمبر یا یکی از اهل بیت به عبدالله بن عمر این را گفته، اینهم یک نکته عجیب حالا اینجا علت عجیب بودنش را هم خدمت شما می گویم که این روایت عجیب بودنش به اینجاست؛ «پاسخ های روشنگر بر بستر امواج» جلد 5، صفحه 197

ذکر فرزندان امام مهدی به صورت واضح اشاره نشده مگر بعد از کشته شدن امام حسین یا اندکی قبل از آن و حتی وصیت رسول خدا به مهدیین به صورت علنی جزء در زمان امام صادق برای ما روایت نشده است.

پاسخ های روشنگر بر بستر امواج، ج 5، ص 197

این آقایان برای اینکه یک شبهه را جواب بدهند که آقا این مهدیینی که شما عَلَم کردید اصلاً اینها نه زمان حیات پیغمبر مطرح بوده پیغمبر هیچ اشاره ای نکرده، امیرالمؤمنین هیچ اشاره ای نکرده، امام حسن هیچ اشاره ای نکرده، امام حسین هیچ اشاره ای نکرده، چه می گویند؟ می گویند مسئله مهدیین یک سِر بوده یک امر مخفی بوده لذا اهل بیت نگفتند و این را کتمان کردند چون این جزء اسرار بوده است و تصریح می کنند در شب وفات پیغمبر وقتی پیغمبر خواست وصیت بنویسد در روایتی که در کتاب سُلیم هست چون می گوید أبو ذر و مقداد و سلمان بودند پیغمبر نوشت که خلفای بعد من دوازده نفرند، اسمی از مهدیین و 24تا نیست، بعد جواب می دهند می گویند بعد آن پیغمبر، اینها که رفتند سلمان و أبوذر و مقداد که رفتند بعد پیغمبر ادامه اش برای امیرالمؤمنین اسم مهدیین را اشاره به مهدیین کرد، یعنی سلمان و أبوذر و مقداد اینها صاحب سِر پیغمبر نبودند مسئله اینقدر سنگین بوده.

مجری:

اصلاً از آن دوازده تای اول هم خیلی مهم تر هست دیگر.

استاد شریفی:

أحسنت، آنها را گفته اینها را نگفته، نکته اینجاست که عبدالله بن عمر شخصیتی که زمانی که پیغمبر رحلت کردند و شهادت کردند ایشان بچه بوده این بچه صاحب سِر پیغمبر می شود پیغمبر به این بچه خلیفه دوم این سِر را می گوید اما به أبوذر و مقداد و سلمان و این افراد نه آنها گنجایش این سِر را ندارند، کتاب بعدی «پاسخ های روشنگرانه» جلد چهارم، صفحه 178

در ضمن موضوع مهدیین جزء اسرار پوشیده است و خود یکی از آزمایش ها و فتنه های آخرالزمان می باشد پیامبر و ائمه در برخی روایات به صورت گذرا به آن اشاره کردند تا این سِر عظیم را حفظ کنند، بنابراین موضوع امامت پس از امام مهدی موضوعی هست که اهل بیت آن را کتمان کرده اند.

پاسخ های روشنگرانه، ج 4، ص 178

اصلاً مخفی کردند اما آقای عبدالله بن عمر می شود صاحب سِر پیغمبر، من یک نکته دیگر خدمت شما ارائه کنم در رابطه به آن منصوری که صحبت شد؛ احمد می گوید من مهدی اول هستم بعد امام زمان من مهدی اول هستم، پس در واقع می شود اولین مهدی از آن مهدی های دوازده گانه که قرار هست بعد از دوازده تا امام بیایند، این وسط یک منصور بود که در روایت آمده بود؛ کتاب «متشابهات» جلد اول، در این کتاب آقای احمد صفحه 73، سؤال 23، از ایشان سؤال می پرسند:

کلمه اسرائیل به چه معناست؟ و آیا صهیونیست ها که امروز در فلسطین وجود دارند خود بنی اسرائیل یا بازماندگان آنها هستند؟ آیا ستاره ی شش گوش صهیونیستی است؟ و ستاره ی شش گوشه به چه چیزی دلالت دارد؟

متشابهات، ج 1، ص 73، س 23

چون جریان احمد نمادشان ستاره شش پر اسرائیل هست، پاسخ می دهد آقای احمد:

ستاره ی شش گوش نزد یهودیان همان ستاره ی حضرت داود و به معنای منصور می باشد و این علامت مصلح مورد انتظار آنهاست

تا ادامه بخث اش که این آقای منصور

 یکی از وزراء امام مهدی (علیه السلام) هست

 که در جای دیگر تصریح می کند من هستم آن منصوری که وزیر امام زمان هستم و من آن وزیر حضرت مهدی هستم، پس ایشان هم منصور هست هم باز مهدی اول هست که می شود 25تا که دیگر باید پاسخ سؤال ریاضی ما را بدهند که شما گفتید 24تا، اینها که با هم می شود 25تا، اینهم پس دسته بعدی روایات مهدیین.

مجری:

خیلی ممنون، استاد تا الآن چهار دسته را فرمودید، آیا همین چهار دسته هست یا دسته دیگری هم اضافه می شود؟

استاد شریفی:

روایاتی که بحث مهدیین دیگر مطرح بود در همین چهار دسته می گنجد یعنی حدیث وصیت را اگر هم بخواهند بیاورند آن حدیث وصیت هم که در کتاب الغیبه شیخ طوسی آمده است آن حدیث وصیت هم زیر مجموعه همین احادیث اهل سنت می آید، علتش چه هست؟ چون صادر شده ای از اهل سنت هست در سنت روایت راوی کذاب دارد راوی اهل سنت دارد و قبل از، ثابت کردیم که کعب الأحبار روایت را نقل کرده در تفسیر إبن أبی حاتم، حالا احمد جالب هست می گوید من اولین کسی هستم که این راز و این سِر مهدیین را صحبت کردم، إبن أبی حاتم در تفسیرش که ایشان صد و حدوداً سی چهل سال قبل از شیخ طوسی از دنیا رفته، این نکته مهمی هست که دقت کنند دوستان خود إبن أبی حاتم متوفی 327 هجری قمری هست، شیخ طوسی متوفی 460 هجری قمری هست، صد و خُرده ی سال قبل از شیخ طوسی که بخواهد این روایت را در کتاب الغیبه خودش بیاورد و نقد کند و تحلیل کند إبن أبی حاتم این روایت را در کتاب خودش آورده پس اولین نفر هستیم و آمدیم به سِری رسیدیم نه اینها همه اش کذب محض هست برای کسی می تواند این حرف ها بزند این آقا که اطلاعاتش کافی نیست اما وقتی تحقیق می کند یک محقق می بیند نه ادعاها بسیار ادعای باطلی هست، ما چهار دسته شد روایات مهدیین مان؛ روایات دسته اول خود ائمه إثنی عشر اند، احمد باطل می شود، دسته دوم که یک خبر واحد بود در کتاب کمال الدین شیخ صدوق؛ عده ای از شیعیان اند هیچ مقام خاصی ندارند مثل محمد حنفیه که در هر عصری هم بودند حصر هم ندارند؛ احمد هم با توجه به ادعای امامتش و عصمتش و اینها اصلاً داخل در این دسته نیست، دسته سوم روایاتی که از کعب الأحبار یهودی رسیده است در کتب اهل سنت؛ اینهم به درد ما نمی خورد، دسته چهارم روایتی که از آقای عبدالله بن عمر رسیده بود آن هم در کتاب جریان اسماعیلیه که آن هم برای حجیتی ندارد که حالا إن شاءالله در ادامه بحث اینها را خواهم آورد که آیا ما حق داریم از اهل سنت عقیده اخذ کنیم یا خیر؟ که خود احمد پاسخش را داده، پس این چهار دسته روایات مهدیین که جمع کردیم خدمت شما.

مجری:

حالا ما قسمت اول یک اشاره شد که اینکه این روایت ها اصلاً روایت موضوعه هست یعنی جعلی هست نه سندی از اهل بیت دارد نه از پیامبر، اشاره کردید که حالا می فرمودید که در مورد اصلاً چرا جعل شد این روایات؟ دلیلش چه بود؟

استاد شریفی:

ببینید ما یک روایت داریم در کتب شیعه و اهل سنت که پیغمبر فرمود خلفای بعد من، امرای بعد من، کسانی که حکومت خواهند کرد، کسانی که امیر هستند بر مردم اینها دوازده اند هم شیعه نقل کرده هم سنی نقل کرده که حق خلافت با اینها هست اسلام به واسطه اینها عزیز هست، با الفاظ مختلف، به تعداد نقبای بنی اسرائیل، اینها با الفاظ محتلف آمده، فقط یک شیعه إثنی عشری هست که می تواند برای این روایت پیغمبر حرف بزند بگوید بله دوازده تا نه یکی کم نه یکی زیاد و این دوازده تا مصداقش امیرالمؤمنین تا حضرت حجت بن الحسن المهدی (عج)، کسی دیگری نمی تواند به جز شیعه إثنی عشری برای این سخن رسول خدا حرف بزند چرا؟ چون جور در نمی آید با عقایدشان، پس ما روایت خلفای إثنی عشر یک: اگر همین یک عقیده را نگهداریم نه کم نه زیاد؛ از فتنه های آخرالمزمان در امان هستیم در رابطه با مدعیان دروغین مهدویت و امامت، حناح مقابل و جریان مقابل ما برای زیر سؤال بردن حالا از اهل سنت شما بگیرید از واقفیه بگیرید از اسماعلیه بگیرید از فرقه های مختلفی که درست شده شش امامی و هفت امامی و ده امامی و بیست چهار امامی و پانزده، هر فرقه ای که بیاید که این حصر تعداد را بشکند برای مقابله با شیعه إثنی عشری آمد انگشت گذاشت روی این روایت خلفای إثنی عشر که این یعنی چه؟ بازی های مختلفی درست شد از جمله آن بازی ها بحث مهدیین بعد از امام زمان هست که الآن من به شما ثابت می کنم اصلاً این حرف حرف احمد نیست احمد کپی کرده از کتاب های دیگران، احمد کپی پیست کرده از جای دیگر، به طور مثال شارحین صحیح بخاری و صحیح مسلم و بزرگان این ها در ذیل روایت خلفای إثنی عشر آمدند احمالات مختلف را بررسی کردند منظور این هست، منظور این هست، منظور این هست، یکی از آن احتمالات و اینکه پیغمبر وقتی گفت خلفای بعد من دوازده نفرند یعنی؟ جناب آقای عینی در «عمدة القاری شرح صحیح بخاری» جزء رابع والعشرون، در صفحه 419 می آید می گوید که

و گفته شده که احتمال دارد دوازده نفر پس از حضرت مهدی که در آخرالزمان خواهد آمد باشند.

عمدة القاری شرح صحیح بخاری، نویسنده عینی، ج رابع والعشرون، ص 419

مجری:

اینهم یحتمل اند تازه.

استاد شریفی:

می گویم احتمالات مختلف را، خب نمی دانند چیکار کنند، چیکار کنند؟ سر شمارش سر تعداد گیرند، سر مصادق گیرند، می گویند این احتمال، آن احتمال، حتی یک حرفی را إبن حجر می آورد از إبن جوزی که إبن جوزی می گوید من هر آنجای که شما فکر کنید که یک عالِمی باشد که مثلاً بدانم احساس کنم این بلد هست رفتم سفر کردم تا بفهمم مراد پیغمبر از این حدیث چه هست اما هیچ چیزی سر در نیارودیم، فقط گفتم شیعه إثنی عشری، این یک سند شش دونگی هست که ما شیعیان برای حقانیت خودمان داریم، حالا این بحث مهدیین از کجا نشأت می گیرد؟ بله

احتمال دارد که مراد دوازده نفر باشند که بعد امام زمان بعد آن مهدی اخرالزمان می آیند.

همین حرفی که احمد می زند.

و در کتاب دانیال آمده است که بعد از وفات مهدی پنج نفر از سبط اکبر او وسپس از سبط اصغر او و در نهایت آخرین نفرشان خلافت را برای مردی از سبط اکبر وصیت می کند

حالا خود اینهم تعداد شمارش های جور در نمی آید با بیست و چهارتا، خود این هم می شود بیست و پنج تا از بیست و چهارتا می رود بالا، این را فعلاً کار ندارم.

سپس فرزند او خلیفه می شود پس در اینجا به واسطه این افراد این دوازده خلیفه کامل می شود و هر یک از آنها امام هدایت یافته هست و از کعب الأحبار

اشاره به همان حدیث قبلی

روایت هست که دوازده تا مهدی بعد آن می آیند و بعد آن حضرت عیسی می آید که دجال را می کشد.

پس این حرف کتاب بعدی «فتح الباری» مال جناب آقای إبن حجر عسقلانی، جلد ثالث عشر، صفحه  213، دوباره آقای إبن حجر عسقلانی همین نکته را می آورد که بله یکی از احتمالات این هست که دوازده نفر می آیند دوازده نفر خواهند آمد اینها بعد حضرت مهدی می آیند که در تعداد شمارش وقتی بشماریم با آن دوازده تای بعدی می شوند بیست و پنج نفر، اینجا هم یک اشتباه عددی هست.

فتح الباری، إبن حجر عسقلانی، ج ثالث عشر، ص 213

پس این حرف حرف إبن حجر و عینی و بقیه اهل سنت هست برای ذیل روایت خلفای إثنی عشر، اصلاً بحث مهدیین بحث جدیدی نیست لذا یکی دیگر از علمای اهل سنت اتفاقاً ایرانی هم هست کتاب «فتاوای منبع العلوم کوه ون» مال علامه محمد عمر سربازی ملازهی ایشان یکی از علمای اهل سنت معاصر ایران هست در سیستان بلوچستان چند سال پیش از دنیا رفته، ایشان در «فتاوای منبع العلوم کوه ون» جلد دوم، صفحه 122

دوازده خلیفه که در حدیث اجمال آن آمده است.

فتاوای منبع العلوم کوه ون، نویسنده علامه محمد عمر سربازی ملازهی، ج 2، ص 122-123

که پیغمبر فرمود بعد من دوازده تا خلیفه اند، همان احتمالات که شما گفتید

عده اول گفتند اینها خلفای راشدین اند و

فلانی اند و فلانی  و معاویه و یزید اند، عده دوم اینطوری گفتند، عده سوم، عده چهارم، عده پنجم در صفحه 123

قول دیگر این است که غیر از خلفای راشدین هشت نفر دیگر هستند از اولاد امام حسین که بعد از مهدی می آیند.

اتفاقاً احمد هم همین را می گوید دیگر مهدیین از اولاد امام حسین که بعد از حضرت مهدی می آیند، همۀ این چیزهای که آن آقا گفته هزار و خُرده ی سال پیش خود اهل سنت برای تخریب روایت خلفای إثنی عشر به آنها اشاره کردند اصلاً چیزی جدیدی نیست، خیلی برای من جالب بود که وقتی رجوع کردم به این کتاب ها دیدم که ما دور بودیم از این مباحث و چقدر این مخالفین مکتب اهل بیت در رابطه با تخریب روایاتی که عقائد شیعه از آن ثابت می شود زحمت کشیدند انصافاً، یعنی به مغز من خطور نمی کرد که اینطوری در این روایت خلفای إثنی عشر بازی در بیاروند.

مجری:

دستکاری کرده باشند.

استاد شریفی:

بله دیگر دوازده تا مهدی پیغمبر گفته دوازده خلیفه می آیند منظورش دوازده تا بعد از امام زمان هست، اینقدر شما در این روایات.

مجری:

یا در مورد مصادقش برداشتند نمی دانم معاویه و یزید را گذاشتند عجیب هست.

استاد شریفی:

حالا دیگر آن یک بحث مفصل دیگری دارد که حالا مصادقش کیها اند، فعلاً بحث این هست؛ اساساً روایات یعنی عقیده به مهدیین جعل شده است برای اینکه این حصر امامت بر دوازده نفر را از من و شما بگیرند ما خیلی باید حواس مان نسبت به این مسئله جمع باشد.

مجری:

استاد گرامی یک مثلی می گوید که دروغگو فراموش کار هست یعنی اینها خیلی دروغ گفتند و فراموش هم کردند که دروغ های خودشان را فراموش کردند، اما حالا می خواهیم یک سؤال را مطرح کنیم؛ حالا بیاییم در جریان اهل تسنن و عامه ببینیم که آنها هم افرادی را به عنوان مهدیین مشخص کردند یا نه؟ بالاخره آنها هم قاعدتاً وقتی روایت را می آورند مجبور می شوند یک مصداق هم برایش پیدا کنند.

استاد شریفی:

وقتی اصل مهدیین را جعل می کنند در قبال روایت خلفای إثنی عشر حالا مصداق هم باید یک طوری پیدا کنند، اتفاقاً سؤال خوبی فرمودید و اگر این را ما بیاوریم نشان می دهد که این قضیه اصل جعل بحث مهدیین مقابل جریان اهل بیت از صدر اسلام بوده اصلش و حتی مصادقش را همینطور، بله نکته ای که فرمودید بودند افرادی از بزرگان اهل سنت که اهل سنت تصریح کردند اینها جزء همان مهدیین هستند مثلاً آقای إبن قیم جوزیه در کتاب خودش «المنار» تصریح می کند در ذیل یک روایتی می آید بحث می کند می گوید این روایت را بنی العباس جعل کردند به اصطلاح مدعی هست که بنی العباس درست کردند که پرچم های سیاهی از خراسان می آید و بعد چون در بنی العباس کسانی بودند که مدهی بودند که ما همان مهدی در روایات هستیم، آقای إبن قیم می آید می گوید که:

 اگر آنچه که از قبل گفته شد صحیح باشد دلیلی نمی شود بر اینکه آن مهدی بنی العباس همان مهدی آخرالزمان باشد.

المنار، إبن قیم جوزیه

پس یک مهدی دیگر از بنی العباس بوده که با مهدی آخرالزمان تفاوت دارد

بله او مهدی هست از جمله مهدیین

پس در زمان بنی العباس می گویند این مهدی چه کسی هست؟ این جزء مهدیین هست

و عمر بن عبدالعزیز هم جزء مهدیین بود بلکه اولی هم هست تازه از این مهدی مال خاندان بنی العباس.

این چیز جدید امروزی نیست عمر بن عبدالعزیز جزء مهدیین، خلفای بنی العباس جزء مهدیین، حالا مثلاً در «مصنف إبن أبی شیبه» جلد هفت، صفحه514، حدیث 37652 نقل می کند از آقای به نام طاوس که گفت:عمر بن عبدالعزیز مهدی هست اما نه آن مهدی آخرالزمان که یک صفاتی دارد که می آید، این آن مهدی نیست بلکه این از مهدیین هست.

مصنف إبن أبی شیبه، ج 7، ص 514، ج 37652

پس مصادق مهدیین هم در کتب اهل سنت باز هم ذکر شده این همان جعل اصل مهدیین، حالا اینها را بیایند آقایان پاسخ بدهند چطور احمد ادعا دارد اولین کسی بودم که بحث مهدیین را آمدم مطرح کردم؟ یک سِر بوده و قبل من تا به حال هیچ کسی حرف نزده کشف اش کردم و این سِر بوده که من آمدم این را باز کردم و این سِر برای مردم روشن شد، نه آقا 1400 سال پیش مخالفین مکتب اهل بیت هم اصلش را هم مصادقش را جعل کردند گذاشتند روبروی روایت خلفای إثنی عشر، پس تو اولین نیستی و دروغ هم داری مطرح می کنی.

آن نکته ای که من خدمت شما عرض کردم که این روایات از اهل سنت نقل شده است و آیا ما حق داریم که از روایات اهل سنت عقیده اخذ کنیم؟ این باز نیازی نمی بینم که بخواهم از کتب روائی خودمان بیاروم، از کتب احمد این قضیه را ثابت خواهیم کرد؛ کتاب «تواتر اخبار در استمرار امامت بعد از امام زمان» در این کتاب صفحه 62 می گوید:

أهل بیت وارد شده است آنچه که با این قوم

تواتر اخبار در استمرار امامت بعد از امام زمان، ص 62

خودش داخل پرانتز گذاشته

[اهل سنت] موافقت دارد را رها کنید چرا که رشد در مخالفت با آنهاست.

من اینجا تحدی مطرح می کنم یک روایت فقط از اهل بیت بیاورید با سند معتبر در کتب معتبر شیعی که فرموده باشند خلفای بعد پیغمبر، ائمه بعد پیغمبر، حجت های الهی بعد پیغمبر اینها دوازده تا نیست بیست و چهارتا هست منِ شریفی را جزء جریان خودتان خواهید دید، فقط یک روایت، آنچه در بحث مهدیین و اینکه 24تا خلیفه و اوصیای خدا و حجت های خدا هستند ما در این برنامه آوردیم و بررسی کردیم همه اش صادر شده از اهل سنت از کعب الأحبار از یهود و از مخالفین مکتب اهل بیت در کتب مخالفین مکتب اهل بیت هست و اولین کسی که این قضیه را در کتاب خودش نوشته و تصریح کرده بود إبن أبی حاتم بود در تفسیر خودش، إبن حجر در «فتح الباری»، عینی در «عمدة القاری» که مهدیین هستند بعد امام زمان دوازده نفر اند می آیند خلافت می کنند و یکی از آنها جناب آقای عمر بن عبدالعزیز بود در کتب اهل سنت، پس احمد حرف جدیدی نزده و همان روایاتی که جعل کردند اهل سنت برای مقابله با روایات خلفای إثنی عشر را همان ها را آمده دوباره در کتب خودش کپی کرده است.

مجری:

من فکر می کنم که اینها آمدند اول یک عقیده ای را برای خودشان وضع کردند تأسیس کردند حالا بر اساس یک روایاتی، بعد آمدند برای اینکه مستندش کنند حالا گشتند از هر جای شده حالا چه کتب شیعیان، اهل سنت، کتب دیگر، حالا شاید هم بعداً یک منابع جدیدتر دیگری هم کشف کنند بگویند این وحی شده اصلاً به ما، آمدند استدلال کردند روایت جمع کردند حالا موضوع باشد روایت، مستند باشد مستند نباشد، برای اینکه آن عقیده باطل خودشان را ثابت کنند، می توانیم بگوییم؟

استاد شریفی:

این عقبه علمی جریان احمد کتب اهل سنت، کتب جریان بهائیت، شیخیه، همۀ اینها را آن عقبه مطالعه کرده از دل اینها این مطلب را کشیده بیرون؛ یعنی یک: هر چه که احمد استدلال کرده است در کتب فرقه های مقابل جریان مکتب اهل بیت هم وجود داشته مثلاً همین حدیث وصیت همین بحث مهدیین را شیخیه هم استدلال کردند به آن و شیخیه هم این را ذکر کردند امر جدیدی نیست و اصطلاحاً آمدند گفتند که ما نقاط ضعف آنها را پوشش بدهیم که دیگر مثل آنها به دام نیفتیم اما از آنجا که کلام کلام حق نیست و از هر باطلی یک باطلی را گرفتند تا یک باطلی را بخواهند ثابت کنند تناقض و تعارض در جریان بصری موج می زند، حالا إن شاءالله چون در این بحثی که الآن خدمت شما بودیم مهدیین اینها یک حرفی را مطرح می کنند که ما نگفتیم اینها امام اند، می گوییم مدرک، بعد عقب نشینی می کنند نه امام هستند اما رتبه پاینتر از ائمه إثنی عشر که ما در جلسات بعدی می خواهیم این نکته را بیاوریم ثابت کنیم احمد مدعی هست او افضل بر پیغمبر و ائمه إثنی عشر هست امامت او رتبه بالاتر دارد و سؤال ما در جلسه بعدی این هست؛ ائمه و اهل بیت چه دارند چه مقامی دارند که احمد آن را ندارد؟ إن شاءالله جلسه بعد با این موضوع من در خدمت شما و بینندگان عزیز خواهم بود.

مجری:

خیلی ممنون و متشکر جناب استاد شریفی بزرگوار، تشکر می کنم از استاد گرامی و همچنین شما بینندگان عزیز و ارجمند، إن شاءالله تا هفته آینده که بازهم شما را خواهیم دید و زیارت خواهیم کرد شما را به خالق یکتا می سپارم، والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

 

 

 

 

 

 


مهدی یار>

تقد تفسیر حدیث وصایت و خلفاء دیدگاه احمد بصری مهدی یار شبکه جهانی ولی عصر