مهدی یار

قسمت شصت و یک برنامه مهدی یار با کارشناسی استاد شریفی


 

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ:16/09/1400

برنامه:مهدی یار

مجری:

بسم الله الرحمن الرحیم الهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

السَّلاَمُ عَلَی الْمَهْدِیِّ الَّذِی وَعَدَ اللَّهُ بِهِ الْأُمَمَ.

عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما بینندگان جان منتظران جان جانان حضرت مهدی موعود (ارواحنا فداء)، در خدمت شما هستیم با برنامه دیگری از سلسله برنامه های مهدی یار کرسی مهدویت ویژه نقد مدعیان دروغین و فرقه های انحرافی از شهر مقدس قم جوار کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) و از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج)، همچون برنامه های گذشته در خدمت کارشناس ارجمند جناب استاد علی شریفی هستیم و از محضرشان استفاده می کنیم.

آقا سلام علیکم خیلی خوش آمدید.

استاد شریفی:

بسم الله الرحمن الرحیم

بنده هم عرض سلام و شب بخیر خدمت شما جناب آقای صفایی عزیز و همۀشما بینندگان عزیز شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج) را دارم، امیدواریم که بتوانیم امشب هم به مانند هفته های گذشته مطالب و مواردی را در نقد جریان ها و مدعیان دروغین مهدویت و جریان احمد بصری خدمت شما ارائه کنیم، در خدمت شما بینندگان عزیز و شما جناب آقای صفایی هستم.

مجری:

متشکر زنده باشید، ما جلسات گذشته را اختصاص دادیم به دسته بندی مهدیین و روایاتی که پیرامون مهدیین بود و توضیح فرمودید، می خواهم یک خلاصه ای از آن دسته بندی ها را ارائه بفرمایید تا إن شاءالله بحث جدید را باز کنیم.

استاد شریفی:

ما در جلسات قبلی تصریح کردیم که آن روایاتی که اشاره شده است به مهدیین که آقای احمد مدعی هست که دوازده مهدی بعد امام زمان خواهند آمد برای حکومت که آنها مقام عصمت، امامت و مقام حتی ادعای نبودت و رسالت و ادعاهای خیلی گزافی کرده است؛ گفتیم این صرفاً باطل است روایاتی که شامل این مسئله هست چند دسته تقسیم می شود، تقسیم بندی ها را اشاره کردیم؛ دسته اول خود ائمه إثنی عشر هستند که به عنوان مهدیین معرفی شدند پس احمد مصداق این دسته نیست و این ائمه حالا إن شاءالله در جلسات بعدی خواهیم آمد بحث رجعت را، پس این دسته اول بود.

 دسته دوم روایاتی بود که مرحوم شیخ صدوق در کتاب «کمال الدین» اش تصریح کرده بود این روایت نقل کرده بود که مهدیین عده ای هستند از شیعیان اهل بیت و ائمه إثتی عشر که مردم را به سمت آنها دعوت می کنند و هیچ مقام خاصی هم ندارند، ما بحث سندی هم نکردیم که اساساً این روایت یا روایت بعدی که می خواهیم مطرح کنیم از نظر سند چه جایگاهی دارند، فقط دسته بندی ها را مطرح کردیم که بگوییم آنچه که احمد مدعی هست کاملاً دروغ و کذب هست و اینکه می گویند ما کلی روایات در رابطه با مهدیین داریم وقتی این دسته بندی ها را شما کنار هم می گذارید متوجه می شوید که چگونه این جریان تدلیس کرده در استفاده از این موارد، اینهم مصداقش نمی تواند احمد باشد چون احمد ادعای امامت، نبوت، رسالت و ادعای مهدویت و این موارد را دارد.

دسته بعدی که آوردیم و ثابت کردیم آنچه که احمد می گوید با این دسته از روایات تطبیق دارد دوازده امام و دوازده خلیفه بعد از دوازده خلیفه قبلی که می شود 24تا؛ اینجا آوردیم پس گفتیم این ادعاهای احمد با این دسته تطبیق دارد اما روایاتش مال چه کسی بود؟ کعب الأحبار یهودی، عبدالله بن عمر در کتب اهل سنت و ثابت کردیم اولین کسانی که این ادعا را مطرح کردند اهل سنت بودند مثل إبن حجر در «فتح الباری»، عینی در «عمدة القاری» که شارحین صحیح بخاری هستند و بزرگان اهل سنت که ذیل روایت خلفای إثنی عشر که پیغمبر فرمود بعد از من اسلام عزیز هست به واسطه دوازده خلیفه، برای اینکه به گمراهی رسیدند و به سر در گمی رسیدند در معنای صحیح این روایت رسول خدا اقوال مختلف و احتمالات مختلف را بیان کردند تا آن عقیده شیعه را بگذارند کنار، گفتند یکی از احتمالات این هست دوازده نفر می آیند بعد امام زمان به عنوان مهدیین و نشان هم دادیم که بعضی از بزرگان خودشان را هم تصریح کردند که اینها جزء مهدیین اند مثل عمر بن عبدالعزیز که این دسته بندی ها نشان می داد که جریان احمد چگونه تدلیس کرده، اما در یک موردی که ما روایت آوردیم که این مهدیین مقام خاصی را ندارند امام نیستند و مثلاً محمد حنفیه یکی از آن مهدیین در روایات وارد شده؛ پاسخ های داده بودند که ما جلسه قبل بعد از پاسخ ها آن را نقل کردیم و یکی از پاسخ های آنها این نکته ای که الآن خدمت شما عرض می کنم؛ «وصیت و وصی احمد الحسن» یکی از کتاب های این جریان در صفحه 60 تصریح می کند، این همان روایتی هست که راوی می آید پیش امام صادق و می گوید پدرشما فرمودند که بعد از قائم دوازده تا مهدی می آیند، بعد امام فرمود پدر من نگفته اینها امام هستند، اینها عده ای از شیعیان هستند که مردم را به سمت ما هدایت می کنند، این روایت را آقای ناظم العقیلی می آورد بعد در به اصطلاح خودش توضیح این روایت و توجیه این روایت چون این روایت جریان احمد را به چالش می کشد آنجا در صفحه بعد بعد از نقل این روایت می آید می گوید:

 در اینجا امام صادق نفی مطلق از ذریه امام مهدی را نمی خواست.

وصیت و وصی احمد الحسن، ص 60-61

ما بحث مان نفی مطلق اینکه امام زمان در زمان ظهور وقتی ظهور کرد ازدواج می کند و صاحب فرزند می شود ما کار به این نداریم، بحث مان این ادعای امامت بعد حضرت مهدی هست.

نفی مطلق از ذریه امام مهدی را نمی خواست.

اصلاً ربطی ندارد به موضوع ما و ربطی به روایت ندارد.

بلکه می خواست مشخص کند که آنان همانند پدران شان ائمه إثنی عشر نیستند بلکه به مرتبه ای پایین تر هستند وگرنه آنها هم امام هستند بعد پدران شان.

پس یکی از توجیهات بسیار مضحک اینها این هست که روایت می خواهد بیاید بگوید نه اینکه اینها امام نیستند نه، یک رتبه ای درجه ای از ائمه إثنی عشر پایین تر هستند، ما پاسخ مان در اینجا این نکته هست که اولاً خلاف صریح روایت هست روایت می گوید اینها مقام امامت ندارند محمد حنفیه آیا امام در رتبه پایین تر هست؟

مجری:

امام به آن معنی معصوم نخیر امام معصوم نیست.

استاد شیریفی:

اصلاً نیست که ما بگوییم حالا اینهم امام هست مثلاً از امیرالمؤمنین رتبه اش پایین تر هست، امام حسن و امام حسین سرور جوانان اهل بهشت اند اما پدرشان از آنها افضل هست این روایت را هم شیع نقل کرده هم سنی؛ آنها امام هستند بله، اینجا اصلاً روایت می گوید اینها امام نیستند اصلاً محمد حنفیه امام هست که ما بگوییم حالا رتبه او از امام حسن بالاتر هست یا از امام حسین پایین تر هست؟ اینها امام اند؟ نه، توجیه خنده دار اینها این نکته هست که این روایات می خواهد بگوید مهدیین آقای احمد از ائمه پایین تر اند که ما إن شاءالله این جلسه و جلسه بعد این نکته را نقد خواهیم کرد از کتب خود جریان و یک دوتا سؤال من اینجا دارم از آقایان احمد؛ خیلی خب من یک روایت می خواهم از اهل بیت، ما می گوییم ثقلین نقطه اشتراک ما و جریان احمد، آنها هم ادعا دارند ما هم ادعا داریم، ببینیم واقعاً راستی آزمایی کنیم چه کسی سخنش سخن باطلی هست چه کسی سخنش سخن صحیح هست، شما یک روایت بیاورید برای بنده از اهل بیت که تصریح کرده باشند با سند معتبر که برسد به اهل بیت، نه از کعب الأحبار یهودی، نه از عبدالله بن عمر، نه اینکه اسماعلیه و واقفیه نقل کرده باشند، نه اینکه سند روایت اهل سنت باشد و راوی کذاب داشته باشد راوی مجهول نه، یک روایتی که سند معتبری داشته باشد از اهل بیت رسیده باشد که گفته باشند ما دو دسته امام داریم یک ائمه إثنی عشر ما هستیم، یک مهدیین بعد ما که آنها مقام امامت دارند اما رتبه پایین تر از ما، این من تحدی می کنم بسم الله این را آقایان احمد بیاورند، اما تحدی دیگر؛ شما یک نکته ای گفتید که مهدیین و آقای احمد بصری این روایات نفی امامت برای غیر ائمه إثنی عشر و حصر امامت برای اینها هر دو هم حصر امامت بر اینها، هم نفی امامت برای دیگران، این نه اینکه مهدیین امام اند بلکه می خواهد بگوید مهدیین رتبه پایین تری دارند و آقای احمد رتبه پایین تری دارد، من سؤالم از شما این هست: ائمه إثنی عشر چه مقامی دارند که احمد آن را ادعا نکرده است؟ چون وقتی در کتب احمد آمدیم نه تنها دیدیم احمد ادعا کرده هست هر آنچه آنها دارند احمد هم دارد بلکه حتی احمد تصریح کرده است اصلاً واسطه فیض بین خدا و ائمه إثنی عشر من بودم و پیغمبر و ائمه از باب افضلیت بر منِ احمد بصری سجده کردند و اساساً آنها خودشان گفتند که منِ احمد آنها را این رتبه و این مقام را به آنها دادم، این تحدی ما هست امیدواریم که پاسخی این جریان داشته باشند.

این دوتا سؤال و دو تا تحدی را من مطرح کردم ولی الآن می خواهیم برویم ورود به این بحث کنیم ببینیم که این حرف احمد چقدری طبق روایات مستند هست و طبق کلام خود آقای احمد؛ من اول از کتب خود این جریان شروع کنم چرا؟ چونکه خدا در قرآن فرمود کلامی که حق نیست در آن اختلاف کثیری هست، آقای احمد به مانند جریان های دروغین گذشته خودش یعنی قبل از این جریان مثل بهائیت و شیخیه و مدعیان دیگری که به انحراف رفتند اینها یک تتوری در کتب شان و در کلام شان هست؛ اول ادعای ندارد از نیابت شروع می شود همینطور می آید جلو نیابت و بابیت و وصایت و بعد مهدویت و بعد امامت و بعد نبوت و بعد رسالت و آخرش هم الوهیت، حالا احمد هم همینگونه هست لذا احمد در اوائل دعوت خودش حرف های زده که الآن با این مسائل جور در نمی آید مثلاً الآن آقای احمد اصلاً ادعایش این هست؛ جالب هست می گوید مهدیین زیر مجموعه ائمه إثنی عشر اند رتبه پایین تر، این آقا الآن می گوید اصلاً روایات حصر بر امامت و روایات اثبات امامت ائمه إثنی عشر صریح نیست اینها حاکم نیست اصل هم اینها نیست اینها بلکه روایات مهدیین هست که اصل هست صریح هست و محکوم روایات اثبات ائمه إثنی عشر هست و حاکم و صریح روایات مهدیین هست، من از شما سؤال می کنم آقای صفایی؛ وجداناً بدون اینکه مجری این برنامه هستید شما قبل از این جریان احمد چیزی به نام مهدیین و بیست و چهار امام و اینها شنیده بودید واقعاً؟

مجری:

خیر، یعنی ناسخ و منسوخ، این الآن شد ناسخ و منسوخ دیگر، این شد الآن محکم و متشابه.

استاد شریفی:

می خواهم بگویم یعنی دقیقاً همین هست که محکم روایات مهدیین و امامت اینها هست متشابه روایات ائمه؛ وجداناً چنین چیزی شنیده بودید؟

مجری:

اصلاً.

استاد شریفی:

یعنی این را شما بروید در خیابان، من این را می خواهم بگویم به آقایان اتباع احمد؛ بروید در خیابان یکی یکی بگویید می دانستی 24تا امام داریم؟ می گویند این دیوانه هست بنده خدا حالش خوب نیست این باز مثل یکی دیگر که حالا اینهمه مدعی در زندان اند یکی می گوید من خدا هستم می نشینند با هم بحث می کنند زیاد هست، این آقا الآن ادعایش این هست؛ کتاب «چهل حدیث در مورد مهدیین و فرزندان قائم» نویسنده آقای ناظم العقیلی، در صفحه 9 ببینید چه می گوید:

علاوه بر آن، متونی که به امامت نسل امام مهدی دلالت می کند حاکم هستند نه محکوم؛ به عبارتی دیگر تفسیر کننده

چهل حدیث در مورد مهدیین و فرزندان قائم، نویسنده ناظم العقیلی، ص 9

چون این بحث در رابطه با همین بحثی که ما دوازده تا امام داریم یا 24تا در این کتابش بحثش این هست اینجا می آید می گوید روایات امامت فرزندان امام مهدی اینها حاکم اند نه محکوم

به عبارتی دیگر تفسیر کننده و آشکار کننده و بیان کننده ی بقیه ی روایاتی هستند که گمان می شده به معنای محصور بودن امامت در دوازده نفر است.

یعنی اگر این روایت ها نباشد آنها همۀشان متشابه هست محکم اینهاست، اینها هستند که آنها را تفسیر می کنند و اگر مهدیین و این روایت ها نباشند اصلاً آنها هیچ کدامش، ما آیه قرآن داریم خدا در قرآنش تصریح می کند کسانی که به متشابهات استدلال می کنند در دل شان مرض هست یعنی اگر تا امروز که ما از مهدیین خبر نداشتیم این 1400 سال هر شیعه ی که به این اعتقاد بوده اینها همۀشان به متشباهات استدلال می کردند همۀشان هم در دل شان مرض بوده اصلاً، این حرف آقای ناظم العقیلی

زیرا آنها به قدری صریح و روشن هستند که در این مورد قابل تأویل نیستند، در حالی که آنچه در برابر آنها آورده می شود

که همان حصر امامت بر ائمه إثنی عشر

همۀ متن صادر شده از معصوم نیست

یکی از مضحک ترین حرف های اینها این هست، چقدر من روایت بیاورم از اهل بیت که ائمه فقط دوازده نفرند

در کم ترین حالت قابل بررسی و اظهار نظر است تا بتواند در برابر نصوص صادره در مورد مهدیین جمع گردد.

یعنی پس الآن ما تا به امروز در گمراهی محض بودیم چون استدلال می کردیم به متشابه و عقیدۀمان بر اساس یک متشابهاتی بوده، تازه آقایان آمدند بعد 1400 سال که نه مسیر شیعه اشتباه بوده، این ادعاهای امروزش را داشته باشیم، حالا برگردیم ورق بزنیم ببینیم احمد در سالیان گذشته آنجای که فقط بحثش نیابت بوده و ادعای یمانی و اینها آنجا ادعای امامت نداشت آقای احمد چه چیزهای گفته؟ آیا کنار هم بگذاریم ببینیم با هم جور در می آید این حرف ها یا نه؟ این نکته ای که لازم بود من برای مقدمه بحثم عرض کنم که الآن آقایان احمد چه دارند می گویند اما حرف گذشته احمد بصری چه بوده، احمد در گذشته خودش تصریح کرده بود خلافت، وصایت و امامت بعد امام زمان حصر شده بر همین دوازده نفر و روایات اهل بیت این را ثابت می کند چون آن موقع ادعای امامت نداشته مثلاً به طور مثال کتاب «سرگردان» نویسنده خود آقای احمد بصری حالا اگر ایشان واقعاً کتاب را هم نوشته باشد، صفحه 36.

مجری:

اصلاً اولش هم نوشته وصی و فرستاده امام مهدی در جلدش.

استاد شریفی:

بله این کتاب جزء کتاب های اول جریان احمد بصری هست خوب بیننده ها دقت کنید آقای احمد در اول دعوتش چه مطالبی را مطرح کرده؛ صفحه 36 در این کتاب

و تمام مسلمانان بر تعداد آنها

سرگردان، نویسنده احمد بصری، ص 36-37

بحث امامت هست

که دوازده تن است اتفاق نظر دارند همانگونه که در حدیث نبوی صحیح و متواتر آمده 

آقای ناظم العقیلی می گفت احادیث از اهل بیت صادر نشده (اسکن قبلی این بود) از اهل بیت صادر نشده و بعد اگر هم صادر شده باشد متشابه هست، آقای احمد می گوید نه تنها حدیث نبوی هست از پیغمبر هست بلکه متواتر هم آمده است

می گوییم اولین آنها

حالا ببینید حصر را خود احمد می گوید

اولین آنها حضرت علی (علیه السلام) است و خاتم شان امام زمان است و حدیث خلفاء تحقق نمی یابد که پس از من دوازده تن است مگر با این دوازده نفر.

صفحه بعدش باز صفحه 37

تمام مسلمانان بر خاتم بودن امامت امام زمان اتفاق نظر دارند

پس بعد امام زمان ما دیگر امامی نداریم تمام شد

منکر آن همانند منکر رسول خدا است و احادیثی که در این باره وارد شده که تعداد آن به صدها حدیث می رسد.

این حرف آقای احمد در این کتاب؛ امامت دوازده نفر، حدیث شان متواتر، اولهم علی بن أبی طالب، آخرشان امام زمان، بعد امام زمان هم امامی وجود ندارد، بعد اینجا جواب می دهند که دوتا مسئله هست: یک احمد تقیه کرده، اینجا تقیه کرده، حالا من جواب این را هم بیاورم که احمد تقیه کرده است.

مجری:

نخواسته تمام دینش را یک جا همه را بیان کند، یکی از استدلال های شان تقیه هست اینکه تقیه کرده یا اینکه مثلاً بالاخره اول.

استاد شریفی:

احمد تقیه کرده بوده در آن برهه از زمان، دوتا جواب از خود احمد به اینها خواهم داد؛ «تواتر اخبار در استمرار امامت بعد از امام زمان» حالا احمد گفته بود خلفاء و ائمه دوازده نفرند بعد امام زمان هم امامی نیست، اسم کتاب را ببینید؛ یعنی چقدر تعارض و تناقض، احمد اول چه گفته الآن کتاب چه می نویسند؛ «تواتر اخبار در استمرار امامت بعد از امام زمان»، خود اسم کتاب با حرفش جور در نمی آید، نویسنده آقای ناظم العقیلی در صفحه 65 قرینه پانزدهم در بحث معرفی امام و خلیفه هست

احتمال تقیه در آن راه نداشته باشد

تواتر اخبار در استمرار امامت بعد از امام زمان، نویسنده ناظم العقیلی، ص 65، قرینه پانزدهم

در بحث معرفی امام و خلیفه حق تقیه ندارید، ادامه اش:

بنابراین به هیچ وجه احتمال تقیه در صادر شدن آن وجود ندارد.

اصلاً در بحث معرفی حجت های الهی این کتاب خودشان؛ پیغمبر حق تقیه نداده کسی حق تقیه ندارد، پس احمد اگر تقیه کرده خلاف پیغمبر و خلاف حرف خودش در کتابش عمل کرده، این یک، باید اینها به هر حال پاسخگو باشند این نکته اول.

نکته بعدی؛ «فتنه گوساله» جلد اول، صفحه 48

تقیه کار عالمان و علمای بی عمل است شما عالمان بی عمل نیز به بهانه تقیه خود را برای رساندن حقایق دین به مردم به زحمت نمی اندازید، امام صادق فرمود: وقتی شما برای یاری ما خوانده می شوید تقیه در نزدتان از پدر و مادرتان هم دوستداشتی تر است.

فتنه گوساله، ج 1، ص 48

پس تقیه کار علمای بی عملی هست که می خواهند از زیر بار مسؤلیت فرار کنند، آقای احمد اگر تقیه کرده یک بنابر کتاب خودش حق نداشته تقیه کند خلاف پیغمبر، قرآن و سنت عمل کرده و خلاف حرف خودش، کسی هم که خلاف قرآن و سنت عمل کند امام که نه، می شود به او گفت مؤمن؟ نکته دوم؛ تقیه کار عالمان بی عمل هست؛ آقای احمد اگر طبق حرف اتباع اش چون برای توجیه می گویند تقیه کرده اینجا، پس اینجا اگر تقیه کرده باشد دلیل بطلان احمد هست، یک نکته دیگر می گویند؛ چه می گویند؟ نه آقا ببینید اثبات شی نفی ماعدا نمی کند اینجا همان دو دسته امامت را معرفی می کند یک دسته ائمه إثنی عشر، یک دسته مهدیین که گفتیم یک روایت از اهل بیت برای ما بیاورید که گفته باشند ما دو دسته امام داریم یک دوازده تا، یک دوازده تای دیگر، خب بیاورید بسم الله، من قبول می کنم، کجاست این روایت؟ پس خبری از این مورد در کتب احمد که نیست هیچ، در کتب روائی ما هم نه تنها نیست بلکه صدها روایت در مخالفت با این ادعای احمد ما در کتب خودمان داریم.

برویم سراغ مورد بعدی از کتب جریان احمد؛ کتاب دیگری که من از کتاب های آقای احمد می خواهم معرفی کنم که تصریح به حصر امامت بر همین دوازده نفر کرده کتاب «فتنه گوساله» باز هم این از همان کتاب های تقریباً اول جریان هست، جلد اول، آقای احمد بصری، صفحه 91، چندتا روایت نقل می کند:

 علی (علیه السلام) فرمود:پیامبر خدا فرمود: به شب قدر ایمان بیاورید که در آن امر سال نازل می گردد.

فتنه گوساله، احمد بصری، ج 1، ص 91

یکی از روایات ما در مواجه با اهل سنت هم این را می گوییم که سوره قدر در شب قدر نازل می شود آنچه که خدا مقدر کرده است برای بشر نازل به چه کسی می شود؟ یک نفری باید باشد حجت خدا هست، امام هست، خلیفه خدا هست، آن یک نفر چه کسی هست؟ با اهل سنت هم این را مطرح می کنیم، در روایات ما مصداقش مشخص شده؛ اگر ما 24تا امام داشته باشیم خب در روایات ما باید قطعاً آمده باشد که پس نزول این مسئله در شب قدر بر 24نفر باید باشد، الآن این نزول به چه شخصی هست؟ خود احمد هست؟ امام زمان هست؟ چه کسی هست؟ ما اگر 24تا داشته باشیم می شود به 24نفر، ببینیم این نزول در کتاب خود احمد به چند نفر مطرح شده؛ روایت می آورد که:

امیرالمؤمنین فرمود:پیامبر فرمود: به شب قدر ایمان بیاورید که در آن امر سال نازل می گردد و برای آن پس از من کسانی هستند که ایشان علی بن أبی طالب و یازده فرزند اویند.

این اعتراف خود احمد هست، روایت بعدی را نقل می کند:

به شب قدر متمسک شوید که آن پس از من برای علی بن أبی طالب و یازده فرزند او خواهد بود.

با روایت بعدی از آقا امام باقر که:

من و دوازده نفر از اهل بیتم که اول شان علی بن أبی طالب هست اوتاد زمین هستیم

این روایت خیلی مهم هست

خداوند به وسیله ما زمین را از فرو بردن اهلش باز داشته چون زمان آن دوازده نفر تمام شود زمین اهلش را مهلت نداده فرو خواهد برد.

اصلاً بعد از امامت ائمه إثنی عشر حیاتی روی کره زمین، بشر اصلاً حیاتی ندارد، نه تنها زمین، کل عالم حیات دیگر این دنیا تمام شده می رود دنیای برزخ و قیامت و دنیای دیگر، پس اصلاً بعد این دوازده نفر تشکیلاتی نیست این حرف خود احمد هست، شب قدر تا روزی که بشر در این دنیا زندگی می کند ماه مبارک رمضانی می آید شب قدری می آید نزول آن شب قدر وجود دارد بر حجت خدا که مختص شده به چند نفر؟ 12 نفر، این 12نفر رفتند دیگر اصلاً حیاتی ندارد بشر که آقای احمد بخواهد بیاید سیزدهمین و چهاردهمین، پانزدهمین بیاید اینجا ادعا کند،  اینهم پس یک مورد دیگر از کتاب خود آقای احمد بصری بر اثبات این مسئله که امامت، خلافت و وصایت حصر شده بر این دوازده نفر.

دوباره کتاب بعدی، اینقدر زیاد هست که حالا اگر من دوتا برنامه بروم فقط کتاب خود احمد طول می کشد.

مجری:

استاد در بخش اول دیدیم که اینها چه تناقضاتی داشتند از یک طرف آن اوایل کار روایاتی می آوردند که حصر ائمه در 12نفر و إثنی عشر را خودش اقرار می کند و قبول دارد، اما کم کم شروع می کند روایات دیگری را مطرح می کند مهدیین را و مقام شان را می برد بالاتر.

استاد شریفی:

باز هم به هر حال این روایات هست کسی هم نمی تواند اینجا ادعا کند چرا؟ می گویند اثبات شی نفی ما عدا نمی کند گفته دوازده تا، نگفته که سیزدهمین نه، در صورتی که روایاتی که ما آوردیم ثابت می کند مثلاً بحث شب قدر بحث این هست که اگر این دوازده تا دوران شان تمام شد دیگر بشر حیاتی ندارد، پس نگویید اثبات شی نفی ما عدا ندارد این خیلی بی سوادی هست کسی که بخواهد این حرف را بزند، احمد روایات را اینها را آورده در کتب اش استدلال هم به آنها کرده چون ادعای امامت نداشته یا مثلاً در کتاب دیگری به نام «کتاب التوحید تفسیر سوره توحید» در این کتاب تصریح می کند در صفحه 60 روایتی را می آورد که پیغمبر شب معراج رفت به آسمان در روایت معروف معراج در صفحه 61 می گوید:

سؤال پرسید أوصیای من چه کسانی اند؟

کتاب التوحید تفسیر سوره توحید، ص 60-61

باز بحث وصیت که دیگر همان حدیث جعلی وصیت را استدلال می کنند

 خدا به پیغمبر گفت که پیغمبر نگاه کن ساق عشر را ما اسم اوصیاء تو را نوشتیم

اسم اوصیاء چه کسانی بودند؟ به نور سبز خدا نوشته در ساق عرش اسم اوصیای پیغمبر را

دوازده نور دیدم

وقتی می گوید اوصیای من چه کسانی اند هر چه تعداد هست باید بیاید

«أولهم علی بن أبی طالب و آخرهم مهدی»

روایاتی که می گوید پیغمبر در معراج از خدا اسامی خلفاء را سؤال پرسید خلفای بعد خودش و خدا اعلام کرد آنچه که از آسمان بر پیغمبر نازل شد به عنوان مهر مکتوم صحیفه ای که از آسمان برای خلفای بعد رسول خدا آمد همۀشان تصریح می کنند بر دوازده نفر دوازده تا مهر اولهم علی بن أبی طالب آخرهم امام زمان، باز دوباره یک تحدی می خواهم بکنم اتباع احمد را؛ یک روایت بیاورید که در عرش در معراج پیغمبر وقتی رفت در عرش خدا در آسمان یا مهر مکتوم یا صحیفه، هر آنچه که در روایات به این الفاظ مختلف آمده است به عنوان اسامی خلفاء، ائمه و اوصیاء رسول خدا بعد از پیغمبر، یک دانه اگر توانستید آوردید که خلاف این دوازده تا باشد من به شما جایزه می دهم که آمده باشد 24تا وصی، 24تا امام و 24تا خلیفه و اسم 24تا را ذکر کرده باشد، یکی، در آنطرفش إلی ما شاءالله فقط دوازده اول آنها علی بن أبی طالب، آخرشان حضرت مهدی، پس این یک دسته دیگر، ما چند دسته روایات را از کتب خود احمد تا الآن داریم مطرح می کنیم.

برویم سراغ آیه «اولی الامر».

مجری:

من قبل اینکه آیه را شروع کنید می خواستیم همین سؤال را بپرسم؛ آیا استناد نمی کنند به آیت قرآن؟

استاد شریفی:

اینها؟

مجری:

بله.

استاد شریفی

چرا استدلال می کنند آقا احمد مصداق اولی الامر هست الآن، می خواهیم برگردیم به گذشته احمد دیگر، ببینیم احمد در کتب گذشته اش چه گفته بوده، الآن می خواهیم برسیم به آیه اولی الامر.

مجری:

پس به قرآن هم استناد می کنند.

استاد شریفی:

بله اصلاً می گوید آنهایی که شما استدلال می کنید به آیه ولایت و آیه إبلاغ و آیه إکمال اینه همۀشان متشابه هست این آقا آمده الآن، آنها همه اش باطل است استدلال به آنها، نص صریح احمد است و ادعای احمد الآن حق است و حاکم است، آنها محکوم اند، ولی گذشته اش را برویم ببینیم چه هست؛ کتاب بعدی «پاسخ مختصر بر کتاب فتنه جدید یمانی» صفحه 41، این کتاب را در جواب نقدهای اساتید ما و جریان مخالف داده اند؛ می گوید:

در کتاب سلیم با سند متواتر از پیغمبر نقل شده که خدا تصریح کرده اطاعت اولی الامر را

پاسخ مختصر بر کتاب فتنه جدید یمانی، ص 41

«أطیعوا الله وأطیعوا الرسول وأولی الأمر منکم»

چه کسانی اند اینها؟

اولین آنها علی، سپس حسن، امام حسین، زین العابدین ... سپس با فرزندان تو ای حسین 12 امام کامل می شود تا اینکه به مهدی امت محمد برسد، به خدا قسم که من او را با نامش می شناسم

تا آخر روایت، پس آیه اولی الامر مصداقش چه کسانی اند؟ دوازده تا، باز دوباره یک تحدی دیگر؛ یک روایت از اهل بیت بیاورید ذیل بحث آیه اولی الامر گفته باشند مصداق این اولی الامر 24نفر اند نه 12نفر، باز منِ شریفی جزء اتباع احمد هستم، چرا اهل بیت نگفتند؟ چرا وجود ندارد؟ چرا؟ چون امامت بر ائمه إثنی عشر حصر شده، چون مصداق این آیه اولی الامر بعد از پیغمبر فقط همین دوازده نفر اند، این را از کتب احمد ما ثابت کردیم.

 دوباره کتاب بعدی ایشان؛ کتاب «سرگردان» باز آقای احمد بصری، صفحه 39، ببینید این آیه را می آورد آیه ی که ما به آن استدلال می کنیم برای امامت امیرالمؤمنین به نام آیه ولایت

فعل جمع دلالت بر جمع تمام یازده فرزند پس از حضرتش در این آیه هست.

سرگردان، احمد بصری، ص 39

احمد اول ادعای امامت ندارد می گوید این آیه در مورد امیرالمؤمنین و یازده فرزندش هست

که همگی از نسل پیغمبر و حضرت فاطمه هستند.

درست شد؟

که پیامبر و امیرمؤمنان شایسته ترین افراد برای اداره امور مسلمین هستند چرا که ولایت آنها برگرفته از ولایت رسول خدا است

تا ادامه بحثش، پس آیه ولایت حصر شده بر آن دوازده نفر، صفحه بعد:

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ»

باز دوباره آیه اولی الامر

در اینجا منظور از اولو الأمر ائمه دوازده معصومین پس از پیامبر است.

اینهم حرف دیگر آقای احمد، پس آیه ولایت حصر شده بر ائمه إثنی عشر، آیه اولی الامر حصر شده بر ائمه إثنی عشر، حرف های اول احمد بصری اینها بود چون ادعای امامت نداشت، الآن چه شده که آقای احمد هم می گوید آیه ولایت مصداقش من هستم آیه اولی الامر مصداقش من هستم؟ این تتورها را چه می خواهد پاسخ بدهند؟ این تعارض و تناقض در جریان احمد به وفور دارد به چشم می خورد.

برویم سراغ کتاب بعدی دیگر این آقا؛ دوباره «فتنه گوساله» جلد اول، صفحه 27

بر مسلمانان واجب است که به جانشینان دوازده گانه پیغمبر ایمان داشته باشند و اخبار صحیحی که از ایشان رسیده را بپذیرند، همچنین باید ایمان بیاورند که جانشین دوازدهم امام زمان هست که زنده و پاینده است

فتنه گوساله، ج 1، ص 27

چون احمد حالا می گوید امام زمان از دنیا رفته آنها را شاید جلسات بعد خواهم آورد.

مجری:

ادعای قبلش این بوده.

استاد شریفی:

ادعای قبلش این که زنده هست جانشین ائمه دوازده نفرند آخرین جانشین هم امام زمان هست و او زنده هست و پاینده هست، پس این نکته اول، برویم قسمت کتاب بعدی؛ ببینید اینجا من نکته را بیاورم دیگر إن شاءالله سعی می کنم تمامش کنم با این نکته، همین کتاب «فتنه گوساله» جلد اول، صفحه 6

خاتم اوصیاء حضرت مهدی هست.

فتنه گوساله، ج 1، ص 6 و 60

پس خاتم الأوصیاء حضرت مهدی هست، صفحه 60

خداوند سبحان عیسی را زنده نگهداشت و برای آخرالزمان ذخیره نمود که آن حضرت برای هدایت مردم بیاید و آنگاه که خاتم الأوصیاء حضرت مهدی به حق قیام می کند.

پس خاتم الأوصیاء هم که دیگر بعد از او وصیتی و وصایتی وجود ندارد طبق مبنا و کتب آقای احمد بصری امام زمان هست، من فکر کنم ده تا مدرک فقط الآن نشان دادم که احمد در اول دعوتش تمام بحثش این بود که امامت و وصایت و خلافت بعد رسول خدا حصر شده است به دوازده نفر، امروز آقای احمد چنین حرفی را ندارد و دقیقاً ادعای امامت دارد، این قسمت اول بحث مان در اینکه اصلاً اساساً این ادعای امامت که اینها رتبه پایین تری هستند از ائمه إثنی عشر خلاف روایات صریح اهل بیت است.

مجری:

خیلی خب، حالا یک تماس تلفنی فکر می کنم برقرار باشد یکی از احمدیاران، اگر تماس مان برقرار هست من سلام می کنم خدمت بیننده عزیز اگر صدای من را دارید خودتان را می توانید معرفی کنید و سؤال تان را بپرسید.

بیننده:

السلام علی من اتبع الهدی

آقای شریفی من فقط زنگ زدم که جواب بدهم، نه با شما بحث کنم چون شما همیشه طوری بحث می کنید که بیننده ها فکر می کنند طرف مقابلت سوادی ندارد پس ساکت باش بگذار من حرفم را بزنم بعد همانطوری که همیشه قطع می کنی خودت حرف می زنی من را قطع کن خودت حرف بزن.

استاد شریفی:

باشد جناب آقای احمدیار شما که مشتری ما هستید ما در خدمت شما همیشه برای شما وقت داریم بفرمایید.

بیننده:

بله خیلی ولی طوری صحبت می کنی که بیننده ها فکر می کنند من سواد ندارم، من الآن روایتی می آورم برای شما که عدد اوصیاء حضرت پیامبر دوازده نفر از فرزندان حضرت زهرا (سلام الله علیها) هستند؛ حدیث لوح جابر این دیگر در همۀ کتب شیعه آمده «عیون الأخبار الرضا» جلد یک، صفحه 46، «وسائل الشیعه» جلد 16، صفحه 245، «کمال الدین» جلد یک، صفحه 311، «بحار الأنوار» جلد 36، صفحه 201، در این روایت آیا نیامده که دوازده نفر از اولاد حضرت زهرا (سلام الله علیها) اوصیای حضرت پیامبر هستند؟ آیا آمده یا نیامده؟ اگر مردی این روایاتی که من خواندم را نشان بده وجواب بده.

استاد شریفی:

خب الآن تعداد اوصیاء رسول خدا با یک روایتی که مثلاً آدرس کتاب های مختلف را می دهید که می خواهی مثلاً  بگویید این روایت زیاد است، اینهایی که شما می گویید یک روایت است در ده تا کتاب آمده است، این را هم بگویم اتباع احمد روش های تبلیغی شان اینطوری است، من سؤالم از شما این است، الآن با این روایت می خواهی بگویی اوصیا و ائمه بعد از پیغمبر چند نفر هستند؟

بیننده:

12 نفر از فرزندان حضرت زهرا (س) که سید علیه السلام دوازدهمین نفر هست اوصیای حضرت پیامبر هستند

استاد شریفی:

خب 12 نفر هستند ائمه درست است؟

بیننده:

نه مغلطه نکن، مچت را گرفتم، 12 نفر از فرزندان حضرت زهرا (س)

استاد شریفی:

خب می خواهی بگویی که یعنی 13 تا هستند؟

بیننده:

بله

استاد شریفی:

خیلی خب این حرف ها، حرفهای امام تان هست، متشابهات جلد4، صفحه 67، می گوید که

«از اهل بیت روایاتی وارد  شده که تعداد ائمه را 12 نفر از فرزندان علی و فاطمه می دانند، یعنی آنان مهدی اول را هم جزو ائمه شمرده اند و این بعضی از روایات است،»

متشابهات، ج4، ص 67

همین روایتی هم که شما اشاره کردید، پس این چیزی که شما می گویید چیز جدیدی نیست، ما به هر حال اطلاع داریم از آنچه که امام شما بیان کرده، چند تا سؤال! این روایت را پذیرفتیم، ائمه شدند 13 نفر شما که می گویید 24نفر هستند،  این روایت که می گوید 13 نفر هستند که دیگر،

بیننده:

آن 24 تا را با جمع روایت های دیگر در می آوریم،

استاد شریفی:

از جمع روایت های دیگر در می آورید، چطوری؟

بیننده:

شما همین روایت را جواب بده بعد

استاد شریفی:

جواب می دهم یک اینکه می گوید  13 تا، شما می گویید 24 تا پس اعتقاد به این هم نداریم، دوم احمد هم که حصر کرده بود که من الآن 10 تا مدرک آورده بود، احمد حصر کرده بود، امامت ائمه اثنا عشر و وصایت و خلافت را بر 12 نفر، احمد اول چنین حرف هایی زده بود، الآن چطوری شما می گویید 24 تا؟

بیننده:

آنجا او بخشی از امام ها را آورده بود، حصر نکرده بود، روایات را که کنار همدیگر می گذاریم اسرار روایت هویدا می شود. امام علیه اسلام اسرار این روایات را هویدا کرده است.

استاد شریفی:

آقای احمد یار، فتنه گوساله جلد1، آقای احمد اینجا در صفحه 91 روایت را می آورد که می گوید

پیغمبر فرمود اهل بیت 12 نفر هستند، اول آنها علی بن ابی طالب هست،

فتنه گوساله، ج1، ص 91

خب اینکه با ادعای شما و آن رویایت ها می شود در تعارض، اینجا پیغمبر می گوید 12 نفر هستند اول شان هم علی بن ابی طالب است، عمر این 12 تا هم که تمام شد دیگر زمین حیاتی ندارد که اصلاً کسی بخواهد بعد از اینها خلافت کند و حکومت کند، این حرف احمد و روایتی که در کتابش آورده، این را می خواهی چه جواب بدهی؟

بیننده:

اولاً که این بخشی از ائمه را گفته، حصر نکرده

استاد شریفی:

می گوید این 12 نفر خلافت و امامت شان تمام شد، اصلاً دیگر حیاتی بشر ندارد تمام می شود این دنیا، شما چطور می گویید حصر ندارد؟

بیننده:

اجازه بده باز تو داری کاری می کنی که بیننده ها فکر کنند ما سواد نداریم، مغلطه نکن،  روایایت مختلف در باره تعداد اهل بیت آمده، اهل بیت (ع) به فراخور زمان و شخصی که از آنها سؤال می پرسیده بعضی از این تعداد اهل بیت را گفتند و ما باید با تدبر در روایات اهل بیت و جمع کردن این روایات به تعداد واقعی این ائمه پی ببریم.

استاد شریفی:

یک لحظه، این جواب شما را من در برنامه دادم، ایشان می گوید احمد تقیه کرده، بنا به شرایط زمان و مکان.

تواتر اخبار در استمرار امامت بعد از امام زمان، برای آقای ناظم العقیلی صفحه 65، قرینه 15، مگر بنده اینجا نیاوردم که آقای ناظم تصریح می کند در بحث معرفی ائمه و خلفا حق تقیه نیست، شما حق ندارید تقیه کنید، و احمد گفته تقیه کار عالمان بی عمل است، خب این که خلاف حرف امام تان است،

بیننده:

یک شرایط دارد آقا مغلطه نکن

استاد شریفی:

همان شرایطی که شما گفتید اینجا می گوید در بحث تعیین خلیفه و معرفی امام و خلفا و اوصیا بعد از پیغمبر تقیه وجود ندارد، اصلاً نباید تقیه کنیم، به هیچ وجه و احتمال تقیه در صادر شدن آن وجود ندارد. می خواهی چکار کنید اینجا؟

بیننده:

خب اگر جمع بکنید می شود تقیه اتفاق نیافتاده که، در تک تک موردها بنا به شرایط زمان بعضی ها گفته نشده، این تقیه نمی شود،

استاد شریفی:

دوست من اصلاً خودتان نمی فهمید چه می گویید. اما جواب سؤال شما در مورد آن روایات آن روایاتی که شما ادعا می کنید، اولاً یک قاعده تقلیب است، که از قاعده تقلیب استفاده شده، می خواهم بگویم احمد پاسخ تو را داده، روایات معمولاً اتباع احمد آن بحث لوحی که شما مطرح کردی، آن رویات نسخه بدل است در روایات دیگر چیز دیگری آمده است، ابی الجارود زیزدی در یک روایت دیگر است، که ما قبول نداریم اینها را؛ اما جواب آخر از کتاب احمد، فتنه گوساله، جلد 1، صفحه 92، روایتی را احمد اینجا می آورد که پیغمبر تصریح کرده،  که بشارت دهید، بشارت دهید، تا می آید اینجا

چگونه هلاک گردد امتی که من و 12تن از فرزندانم که همه از نیک بختان و خردمندان هستیم سر آغاز ایشانیم،

خب طبق استدلال ایشان پیغمبر گفته من و 12 نفر از فرزندانم پس می شود 13 تا امام چون امیرالمؤمنین که فرزندش نیست، ببینید احمد ادامه اش چه می گوید.

پیامبر اکرم در این حدیث علی را نیز از فرزندان خود می شمارد، و این از آن رو است که خود ایشان علی را تربیت نموده و بزرگ نمودند

پس شد 13 تا یا همان 12 تا هست؟

مجری:

شد 13

استاد شریفی:

نه با حساب احمد، می گوید علی هم جزو فرزندان پیغمبر محاسبه شده چون تربیت شده خود پیغمبر است، پس همان 12تا است نفر 13 نیست، بعدش را دقت کنید

علامهابن عیاش این گونه می گوید

خب برویم کتاب عربی، در عربی هم همین را بیان می کند کتاب العجل، بعدش می گوید علامه ابن عیاش این را گفته، چرا این را مطرح کردم؟ پس طبق حرف اولیه کتب احمد، اصلاً موضوع ما همین بود، احمد اوایل چه می گفت الآن دارد چه می گوید، ببینیم آقای احمد بصری ادامه مسیرش که اینجا آمده چه گفته، دوباره کتاب العجل، جلد1، چاپ 3، همان روایت را می آورد، آن قسمتی که می گوید در چاپ اول می گفت که پیغمبر امیرالمؤمنین را هم جزو فرزندان خودش حساب کرده در چاپ بعدی  کتاب حذف شده؛ امامی که کتب خودش را هم  تحریف می کند، برویم نسخه فارسی،  گوساله، جلد1، نوبت انتشار 2، ویرایش ترجمه 2،  روایت را نقل می کند؛ امام صادق گفت، علامه ابن عیاش، آن قسمتی که اقای احمد خودش توضیح داده بود، حذف می شود، این آقا ادعای امامت دارد، آقای احمدیار هستید روی خط یا نه؟ سری بعدی آقای احمدیار آمدید روی خط این را پاسخ بده، چون یکی دیگر از دوستان شما هم چند روز من یادم هست، پارسال بود آمد همین بحث مطرح شد و ایشان گفت شما دروغ می گویید ترجمه قبول نیست، بروی نسخه عربی را بیاورید، که من نسخه عربی  را آوردم، که با فحاشی رفت، حال آخر این است که می گوییم آقای احد شما خیلی بی سوادی هستی، در قرآن ضمیر مذکر اضافه شده، مؤنث هم زیر مجموعه مذکر قرار گرفته، الی ما شاء الله این مسئله هست، هر فارس زبان و عرب زبان این را می داند، این حداقل را یا این قلیل را در کثیر داخلش می کنند، پیغمبر فرمود 12 خلیفه از فرزندان من، احمد هم خودش در کتب اولش همین را پاسخ داده، ولی الآن اینها دیگر باید تقطیع بشود، تحریف بشود، حذف بشود چون دیگر اینها نشان می دهد که این جریان، جریان باطلی است، من این را هم خدمت شما بگویم، اساساً این روایتی که این آقایان استفاده کردند، در کتاب العجل این روایتی که آوردند چه نوشته؟ «و اثنا عشر من ولدی» خب پاورقی زده، شماره یک، 12 نفر از فرزندان من، خصال  عیون اخبار الرضا کمال الدین، 12 نفر از فرزندان من، ما رفتیم رجوع کردیم، به این روایت در این سه تا کتابی که آقای احمد بصری آدرس داده، این که می گویم استفاده اینها از نسخه بدل یا تقطیع است یا تحریف، کتاب خصال شیخ صدوق همین روایت را رفتیم در کتبش دیدیم، خصال شیخ صدوق، حدیث شماره 39، صفحه 476،

«اثنا عشر من بعدی»

خصال، شیخ صدوق، ح 39، ص 476

آنجا، من ولدی، 12 تا از فرزندان من، روایت در کتب شیعه می گوید، 12 نفر بعد از من، یعنی چطور دست برده در روایت، خب نه تنها کتاب خودش را تحریف می کند، بلکه به کتب شیعه هم دروغ می بنندد؛ کتاب بعدی همان آدرسهای احمد را من دارم می آورم، عیون اخبار الرضا شیخ صدوق، صفحه 56، حدیث 18، همان روایت دوباره

«اثنا عشر من بعدی»

عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ح 18، ص 56

در این کتاب هم آمده 12 نفر بعد من؛ کتاب سوم را هم بگویم، کمال الدین شیخ صدوق آدرس بعدی که احمد داده بود، صفحه 256، این هم همان روایت

«و اثنا عشر من بعدی»

کمال الدین شیخ صدوق، ص 256

مجری:

یک بیننده دیگر هم ظاهراً پشت خط هستند، سلام عرض می کنم خدمت شان بفرمایید

بیننده:

سلام آقای شریفی خسته نباشید، یک سؤالی از آقای شریفی داشتم، می خواستم بابت معصومیت امامت با چه دلیلی از قرآن داریم که این امامان معصوم هستند یا نه؟

استاد شریفی:

اولین آیه ای که خدمت شما می توانم ارائه کنم آیه تطهیر است، خداوند تصریح می کند که اینها از هر گونه رجس و پلیدی پاک هستند.

بیننده:

آیه را نشان بدهید شما من در تلویزیون ببینم،

استاد شریفی:

شما آیه تطهیر را دیدید دوست من؟

بیننده:

شنیدم ولی آیه را ببینم بهتر است،

استاد شریفی:

بله، الآن برایتان آیه را می آورم، آیه تطهیر سوره احذاب آیه 33،

«إنّما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا»

احذاب/33

بیننده:

منظور من این است که این آیه از آیه قبلش تا آخرش زنان پیغمبر است،

استاد شریفی:

شما می توانید از یکی از زنان رسول خدا، یک روایت ارائه کنید که یکی از زنان رسول خدا ادعا کرده باشد این ایه در مورد او نازل شده باشد، از کتب اهل سنت،

بیننده:

می گوید ای نساء النبی، زنان همه پیامبر،

استاد شریفی:

شما یک ادعا را مطرح کردید اولین کسی که الآن می تواند از این برای خودش فضیلت درست بکند، همان زنان رسول خدا هستند، من سؤالم از شما این است، چرا در منابع اهل سنت هیچ روایت وجود ندارد که یکی از زنان رسول خدا ادعا کرده باشد این قسمت از آیه، آیات قبلش را کار نداریم که اتفاقاً ضم هم هست در مورد زنان رسول خدا است، ما هم قبول داریم، این قسمت که خدا گفته است،  یکی از زنان رسول خدا مدعی شده باشد که این آیه در مورد من نازل شده این را شما ندارید، اما ما خلافش را داریم که پیغمبر تصریح کرد که زنان من شامل این آیه نمی شوند و اولین کسی که ادعا کرد زنان رسول خدا شامل این آیه تطهیر هستند، آقای اکرمی ناصبی بوده، شما می توانید از یکی از همسران رسول خدا برای من دلیل بیاورید.

بیننده:

آقای شریفی ما اهل سنت این افتخار را درایم حرفی هیچ کسی برای مان حجت نیست، ما فقط قرآن،

استاد شریفی:

حرف رسول خدا حجت نیست، یعنی رسول خدا قرآن را نمی فهمید؟

بیننده:

اینها خودشان گفتند، که اگر ما حرفی ما خلاف قرآن زدیم بزنید به دیورا،

استاد شریفی:

یعنی پیغمبر حرف خلاف قرآن می زند آقا محمد؟

بیننده:

روزه بگیرید، زکات بدهید، نماز به پا دارید،

استاد شریفی:

دوست من آقا محمد رسول خدا خودش حرف خلاف قرآن می زند؟

بیننده:

نه

استاد شریفی:

من دارم می گویم در کتب شما روایت صحیح آمده که پیغمبر تصریح کرد، زنان من شامل آیه تطهیر نمی شوند، الآن شما جواب تان چیست نسبت به این روایت

بیننده:

پیامبر دست خودش نیست،  وقتی قرآن نازل کرده پیامبر نمی تواند قرآن را نقض کند

استاد شریفی:

پس پیغمبر با این حرفش قرآن را نقض کرده؟

بیننده:

بله به حرف شما بله،

استاد شریفی:

من دیگر حرفی ندارم، اگر پیغمبر خودش قرآن را نقض می کند من را ببخشید من دیگر جواب دیگری ندارم برای شما

ببیننده:

روزه بگیرید نماز بخوانید،

استاد شریفی:

پیغمبری که خودش معصوم است، پیغمبری که خودش مفسر قرآن است، پیغمبری که خودش این قرآن را آورده خودش قرآن را آورده خودش قرآن را نقض می کند، خودش خلاف قرآن حرف می زند، ببخشید پس این پیغمبر بنابر گفته آن بزرگی که شما به او احترام می گذارید حزیان زیاد گفته در طول عمرش، پس دیگر به این پیغمبر نمی شود اعتماد کرد،  و حرف هایش را معتبر دانست، پس پیغمبر اگر گفته خلیفه بعد من افضل امت بعد از من ابوبکر است، آنجا هم حرف خلاف قرآن گفته، خلاف سنت گفته آنجا هم حزیان گفته نعوذ بالله.

الآن شما آقا محمد واقعاً این را قبول دارید که پیغمبر خلاف قرآن می گوید، و قرآن را نقض می کند؟

بیننده:

ابوبکر بخواهد حرف اضافه بزند

استاد شریفی:

من به ابوبکر کاری ندارم من صحبت سر  پیغمبر و رسول خدا است که هر دو معتقدیم معصوم است،

بیننده:

پیغمبر فقط در رسالتش معصوم است، در کارهای دیگر معصوم نیست،

استاد شریفی:

بزرگوار پیغمبر دارد تفسیر آیه قرآن می گوید، می گوید مصداق این آیه فقط این افراد هستند، شما زنان من، روایت داریم که وقتی ام المؤمنین ام السلمه گفت من هم هستم، گفت خیر، تو شامل این ایه نمی شوی، این اهل بیت مختص شده بر این افراد. پس اگر پیغمبر خلاف قرآن صحبت می کند من حقیقت دیگر جواب دیگر ندارم، چون فکر می کنم اصلاً نیازی نباشد.

بیننده:

من هم این را می گویم، پیغمبر فرموده بعد از من امتم به چند فرقه بوجود می آید، بر قرآن و سنت من چنگ بیاندازید، حالا ما قرآن را داریم قرآن به این واضحی،

استاد شریفی:

این قرآنی که شما اینقدر واضح فهمیدید پیغمبر نفهمیده، یا شما سوادت از پیغمبر بیشتر است آقا محمد، که اگر اینطور است که شما ادعا نبوت کن، پس چرا دنبال پیغمبر می روی،

مجری:

حرف خودشان را دارند نقض می کنند ایشان، قرآن و سنت

بیننده:

زنان پیغمبر هم جزو آن اهل بیت بودند،

استاد شریفی:

نه زنان پیغمبر این حرف شما را فهمیدند، نه پیغمبر این حرف شما را گفته، دقیقاً پیغمبر خلافش گفته، از پیغمبر که بگذریم، پیغمبر که بقول شما نمی فهمیده و شما بهتر فهمیدید، من سؤالم این است یک روایت می توانید ادعا کنید زنان پیغمبر مدعی شده باشند روایت صحیح که این آیه تطهیر در مورد ما بوده و ما هم جزو اینها هستیم.

بیننده:

خوشحال شدند و فهمیدند که منظورش زنان پیغمبر است،

استاد شریفی:

من سؤالم این است، آیا یک روایت صحیح بدون اشکال می توانید بیاورید که زنان پیغمبر ادعا کرده باشند این آیه در مورد ما نازل شده،

بیننده:

اینقدر سواد ندارم ولی این قرآن

استاد شریفی:

خیلی خب شما بروید از علمای تان سؤال کنید به علمای تان هم بگویید من رفتم گفت پیغمبر خلاف قرآن گفته

بیننده:

گفته ای نساء النبی، زنان پیامبر

استاد شریفی:

آیات قبل و بعدی که شما می گوید بله بزرگوار، آیات قبل در مورد همسران رسول خدا است ضم هم هست، خیلی هم شدید است، این قسمت از آیه یک قسمت جدای از آنها هست، می گوید آیه تطهیر إنّما، یعنی این مقطع یک آیه جدا است، بعنوان جمله معترضه بعضی از علما به آن تصریح کردند به این عنوان که خدا دارد می گوید زنان پیغمبر اگر خطا کنید این کار را می کنم، شما اگر خطا کنید اینگونه جریمه می شوید، اینها را یکی یکی خدا دارد می گوید، وسط این بحث خدا می آید می گوید، یک عده ای از اهل بیت هم هستند، حساب اینها از شما زنان پیغمبر جدا است، اینها از هر گونه رجس و پلیدی پاک هستند، به این می گویند جمله معترضه که مردم فکر نکنند اینها هم مثل همسران رسول خدا هستند، نه این اهل بیت جدا هستند، حالا چه کسانی هستند این اهل بیت، روایات شیعه و سنی تصریح می کنند که اینها همان اهل کسا هستند که زنان پیغمبر شامل اینها نمی شوند، حالا این بزرگوار خیلی راحت می گوید پیغمبر هم اشتباه کرد، پیغمبر هم خلاف قرآن گفت، نفهمیده پیغمبر، زنان پیغمبر هم که به آن استدال کردند نفهمیدند، آقا محمد ما هم از زنان پیغمبر بهتر فهمیدند هم از خود پیغمبر، دیگر شما ادعا نبوت کنید فکر می کنم بد نیست، شاید چهار تا مشتری پیدا کنی با این مطلبی که آقا محمد گفتند.

مجری:

برای ما زحمت ایجاد می کنند باید بیاییم نقدش کنیم،

استاد شریفی:

بله دیگر باید برنامه های بعدی بنشینیم آقا محمد را نقد کنیم که یک فرقه جدید درست کرده آقا محمد.

مجری:

متشکر از شما و همچنین از شما بینندگان عزیز و ارجمند خداوند ان شاء الله ما را از فتنه های آخر الزمان محفوظ بدارد برنامه را با این دعا به پایان می رسانی که «اللهم عجل لولیک  الحجت بن الحسن الفرج و عافیت و النصر و جعلنا من خیر اعوانه و انصاره و شیعة و المستشهدین بین یدیه؛ و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته».

 


مهدی یار>

شیعه مهدی یار شبکه جهانی ولی عصر