کلمه طیبه

قسمت شصت و نهم برنامه کلمه طیبه با کارشناسی حجت الاسلام یزدانی


 

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ:05/02/1400

برنامه:کلمه طیبه

مجری:

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین الهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

بینندگان عزیز خواهران و برادران گرامی سلام وقت شما بخیر نماز و روزه هایتان قبول  و ان شاء الله که تحت عنایت آقا امام زمان در سلامتی کامل به سر ببرید ابتدای برنامه از شبکه جهانی حضرت ولعصر تعجیل فرج آقا را از خداوند متعال خواستاریم و دعای معروف اللهم عجل لولیک الفرج را سر می دهیم.

برنامه کلمه طیبه است و از شبکه جهانی حضرت ولیعصر (عج) برنامه ای که در آن کلیپ ها و مقاطعی را برایتان انتخاب کردیم و احیاناً در آها شبهاتی هم هست و کارشناس محترم برنامه جناب اقای یزدانی عزیز استاد حوزه و دانشگاه نسبت به آنها نظر شان را می گویند اگر  در آن شبهه ای هم هست پاسخ آن شبهه را می دهند و به گفت و گو می نشینم با استاد، جناب آقای یزدانی سلام وقت شما بخیر، طاعات شما قبول باشد، شبهای قدر هم گذراندیم ان شاء الله که اعمال شما هم مقبول درگاه الهی باشد.

استاد یزدانی:

سلام عیکم و رحمة الله

اَعُوذُ بِاللّه مِنَ الشَّیّطانِ الَّعِینِ الرَّجِیمّ  بِسّمِ اللّهِ الرَّحّمنِ الرَّحِیمّ و صلی الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین المعصومین لاسیما مولانا و مقتدانا الحجة ابن الحسن المهدی (عج)

من هم تسلیت عرض می کنم ایام شهادت حضرت مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (ع) را و امیدوار هستم که خداوند طاعات و عبادات  همه بینندگان عزیز را مورد قبول خودش قرار بدهد و ان شاء الله همه ما جزو شیعیان امیرالمؤمنین  ان شاء الله در قیامت محشور بشویم.

مجری:

ان شاء الله، خیلی ممنون از اینکه تشریف آوردید به استودیو شبکه جهانی حضرت ولیعصر و دعوت ما را پذیرفتید ان شاء الله بتوانیم ساعات و دقایق خوبی را در محضر شما داشته باشیم، با عنایت آقا  امام عصر ان شاء الله مقبول درگاه الهی و جزء صالح اعمال ما و شما و همه بینندگان عزیز قرار بگیرد.

خب حضرت استاد رسم بسیار خوبی شما دارید در برنامه هایتان که ابتدا ما را با حضرت امام عصر یک مقداری بیشتر آشنا می کنید و یک الفتی ایجاد می کنید بین ما که ان شاء الله جلسه پربار تر و منور تر بشود با ذکر نام ایشان،

استاد یزدانی:

بله همانطور که شما فرودید این مسئله رسم شده در برنامه های شبکه جهانی حضرت ولیعصر یادی می کنیم از مولا و آقایمان با خواندن یک روایت در شأن آن حضرت، روایت بسیار زیبایی هست در کتاب شریف کمال الدین شیخ صدوق صفحه 409، حدیث شماره 9، از باب «ما روی من حدیث ذی القرنین»، که در این روایت با سند معتبر نقل شده که ابو علی بن حمام می گوید

«سمعت محمد بن عثمان الأمری قدس الله روحه یقول سمعت ابی یقول سأل ابو محمد الحسن بن علی (ع) و أنا عنده»

کمال الدین، شیخ صدوق، ص 409، حدیث 9

یک شخصی آمد از امام عسکری (ع) سوالی کرد و من هم پشش بودم از چه سؤال کرد؟

«عن الخبر الذي روي عن آبائه عليهم السلام : " أن الأرض لا تخلو من حجة لله علي خلقه إلي يوم القيامة وأن من مات ولم يعرف إمام زمانه مات ميتة جاهلية»

از او سؤال کرد که از پدران شما این روایت نقل شده که فرموده اند زمین هیچ وقت از حجت خدا خالی نخواهد بود تا روز قیامت، و اینکه هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلی خواهد مرد

«فقال عليه السلام»

امام عسکری (ع) فرمودند

«إن هذا حق كما أن النهار حق»

این روایت حق است همانطور که الآن روز هست،

روز را شما ببنید حق است واضح است روشن است، خورشید را در وسط آسمان می بینید جای انکار وجود ندارد نمی شود انکار کرد، خورشید را در وسط روز این روایت هم همینطور هست و قابل انکار نیست، روایتی است که شیعه و سنی بصورت متواتر نقل کرده و شک و شبهه ای در آن نیست

«فقیل له»

سؤال کردند

«يا ابن رسول الله فمن الحجة والامام بعدك ؟»

اگر اینطوری است پس امام و حجت پس از شما چه کسی هست؟

امام هم اسم فرزندش را بردند و فرمودند

«هو الامام والحجة بعدي»

او امام و حجت بعد از من هست

«من مات ولم يعرفه مات ميتة جاهلية »

هر کس بمیرد  امام زمان، امام زمان ما را یعنی حضرت مهدی (ع) را نشناسد مرگش، مرگ جاهلی است، انگار کافر مرده است، تفاوتی ندارد بین کسی که مسلمان باشد و امام زمانش را نشناسد، یعنی به او اعتقاد نداشته باشد با کسی که کافر می میرد، هیچ تفاوتی بین این دوتا ندارد و همه مستقیم جایگاهشان جهنم خواهد بود، بعد امام ادمه می دهند

«أَمَا إِنَّ لَهُ غَيْبَةً يَحَارُ فِيهَا الْجَاهِلُونَ»

فرزند من حضرت مهدی گرفتار غیبتی خواهد شد برای او غیبتی است که جاهلان در دوران او حیران می شوند

«وَ يَهْلِكُ فِيهَا الْمُبْطِلُونَ»

آنهایی که باطل هستند آنها همه هلاک می شوند

آنهایی که وقت تعیین می کنند آنها همه دروغگو هستند،  امروز می آید فردا می آید، ده سال بعد می آید، سال 1400 می آید، سال فلان می آید،  همه اینهایی که به هر نحوی تاریخ دقیق زمان غیبت را می خواهند تعیین بکنند اینها همه دروغگو هستند، شک و شبهه ای در آن نیست، روایت هم معتبر است، کسی حق ندارد زمان غبیت را معین کند چون کسی خبر ندارد، هر کسی بگوید من می دانم زمان غیبت چه زمانی هست، دروغ گو هست، چون وقت غیبت را فقط خدا می داند،  بعد می گوید آن حضرت خروج می کند

«وَ كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْأَعْلَامِ الْبِيضِ تُحَقَّقُ [تَخْفِقُ‏] فَوْقَ رَأْسِهِ بِنَجَفِ الْكُوفَةِ»

امام از دوران ظهور هم می فرمایند که من دارم می بینم آن دوران ظهور را که حضرت در نجف کوفه هستند و پرچم های سفید بالای سر آن حضرت به اهتزاز در می آیند و می بینم، خب این روایت بسیار زیبا است سند روایت معتبر است، مطالب بسیار مهمی در این روایت هست، مسائل بسیار مهمی است که اگر کسی امام زمانش را الآن نشناسد مرگش مرگ جاهلی است، آن که جاهل هست گرفتار حیرت می شود، وگر نه امام زمان واضح و روشن است روایایتی که هست، مطالبی که هست، همین که عالم هست، همین که الآن عالم وجود دارد یعنی اینکه امام زمان هم وجود دارد،  چون اگر حجتی نباشد، «لولا الحجة لساخت الأرض بأهلها» اگر حجت نباشد زمین نابود می شود، که این روایت هم دارد «أن الأرض      لا تخلوا من حجة لله علی خلقه ذلی یوم القیام»

مجری:

که همه مسلمان ها بر آن اتفاق نظر دارند، خیلی متشکریم و خیلی استفاده کردیم،  ممنون از این حدیثی که فرمودید و نتیجه ای که  گرتفیم از آن خیلی قابل استفاده بود، چون بحث اصلی ما که بحث امام زمان هست، ولی حالا می خواهیم به بحث بعدی بپردازیم و همانگونه هم که اشاره فرمودید ایام شهادت امیرالمؤمنین (ع) هست کلیپ ها و مقاطعی هم که انتخاب شده سعی کردیم  در همین موضوع باشد، با اجازه شما برویم به کلیپ اول و آن را ببینیم و بعد ان شاء الله به گفت و گو بنشینیم، کلیپ اول را ببینیم.

کلیپ:

عبد الرحمن بن ملجم مرادی که مستقیماً علی حیدر رضی الله عنه را هم کشت کافر شمرده نمی شود، روافض آمدند بر اساس یک تصورات و مقدس ماعابی، مگر می شود کسی علی را بکشد و مسلمان هم باشد، قطعاً عبد الرحمن بن ملجم مرادی که جزو خوارج هست، با انجام عمل قتل ولو کشتن علی باشد کافر شمرده نمی شود.

مجری:

بینندگان عزیز هم همانگونه که شما می دانید می دانند که این کارشناس مذهبش چیست و وهابی هست و  در شبکه های وهابی فعالیت می کند، و چه مسئله ای را چطوری  دارد مطرح می کند، می  گوید ابن ملجم اجتهاد کرده و او که قاتل حضرت علی (ع) هست کافر نیست، واقعاً اینطوری است می توانیم همچین مبحثی را مطرح کنیم؟

استاد یزدانی:

حالا ما یک قدم جلوتر می گذاریم، ایشان می گوید کافر نیست، ما می گوییم از دیدگاه شما ابن ملجم جزو اصحاب پیغمبر است، همان اصحابی که اعتقاد دارید همه شان اهل بهشت هستند

مجری:

یعنی نه تنها می گویند کافر نیست بلکه او را

استاد یزدانی:

کافر که از دیدگاه اینها نیست،  نه تنها کافر نیست بلکه علمای شان جزو اصحاب پیغمبر نامش را آوردند طبق قائده ای که اینها دارند کسی یکبار پیغمبر را درک  کرده باشد، دیده باشد، حالا روایت کرده باشد یا نکرده باشد مهم نیست،  یکبار پیغمبر را دیده باشد می شود جزو اصحاب پیغمبر،  ابن ملجم هم پیغمبر را دیده در زمان پیغمبر بوده، درک کرده پیغمبر را، پس وقتی پیغمبر را درک کرده، جزو اصحاب پیغمبر به حساب می آید، طبق مبنای آقای شمس الدین ذهبی، علمایی که ایشان جزو اصحاب آوردن، ببینید ابن ملقن شافعی، سراج الدین ابی حفص عمر بن علی بن احمد انصاری شافعی معروف به ابن ملقن متوفای 804، در کتاب التوضیح لشرح جامع الصحیح، المجلد العشرون، جلد شماره 20، چاپ وزارت اوقاف قطر، چاپ 1429، یا 2008 میلادی در قطر دار النوادر، صفحه 304، می گوید چه زمانی با امیرالمؤمنین بیعت شد؟ روز کشته شدن عثمان در ذی حجه سال 35 هجری قمری، روز 18 ذی حجه که اولاً بیعت غدیر هست و امیرالمؤمنین به دستور پیغمبر به امر پیغمبر جانشین پیغمبر می شود، و روز 18ذی حجه دقیقاً سال 35 هجری قمری یعنی 25 سال بعدش باز امیرالمؤمنین به حکومت ظاهری می رسد در روز کشته شدن عثمان، چه کسی به شهادت رساند امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب را؟ می نویسد

«قتله عبد الر حمن بن مجلم الفاتک و إن ذکر فی الصحابه»

این را ابن ملجم به شهادت رساند

التوضیح لشرح جامع الصحیح، سراج الدین ابی حفص عمر بن علی بن احمد انصاری شافعی، متوفای 804، ج 20، چاپ وزارت اوقاف قطر، چاپ 1429، دار النوادر، ص 304،

همان ابن ملجم فلان فلان شده ولی هرچند که این جزو صحابه هست، ولی آدم بدی هست؛ باز آقای شمس الدین ذهبی یک کتابی دارد بنام اسماء الصحابه، تجرید أسماء الصحابه، حافظ شمس الدین ابی عبد الله محمد بن احمد بن عثمان ذهبی، متوفای 748، جلد 1، چاپ دار المعرفة بیروت لبنان، صفحه 356، شرح حال 3782،  رحمن بن ملجم را می آورد، می گوید که عبد الرحمن بن ملجم مرادی قاتل امیرالمؤمنین (ع)، جزو اصحاب است دیگر، ابن یونس گفته که او شاگر معاذ بن جبل بود، و از معاذ بن جبل قرآن را یاد گرفته یا حدیث را یاد گرفته، ایشان جزو اصحاب می آورد،  آقای شمس الدین ذهبی، ابن حجر عسقلانی در کتاب الإصابه فی تمیز صحابه در دو جا تصریح می کند به این مسئله در جلد 8، از الإصابه چاپ اول چاپ 1429،  صفحه 158، می گوید عبد الرحمن بن ملجم دوران جاهلیت را حتی درک کرده،

«ذکره الذهبی فی التجرید لکونه علی الشرط»

ذهبی اسم این اقا عبد الرحمن بن ملجم را جزو اصحاب آورده

الإصابه، ابن حجر عسقلانی، ج 8، چاپ اول، چاپ 1429،  ص 158،

چرا؟ چون شرط صحابی بودن را دارد از دیدگاه آقای ذهبی، شرطش ادراک است، ادراک دوران پیغمبر است، و ایشان هم حتی جاهلیت را هم می گوید ابن ملجم درک کرده بوده، باز در همین الإصابه، جلد5، صفحه 486، در شرح حال آقای کنعانة بن بشر می آورد، می گوید کنعانة بن بشر در فتح مصر حاضر بوده، در فلستین کشته شده در سال 36، و او از کسانی است که  در قتل عثمان هم شرکت داشته من این را جزو صحابه آوردم چرا این را جزو صحابه آوردم؟  چون ذهبی ابن ملجم را جزو اصحاب آورده، اگر ابن ملجم جزو اصحاب باشد خب آقای کنعانة بن بشر هم جزو اصحاب است، چرا؟ چون معایر یکی است،

«لأن له اراکا»

الإصابه، ابن حجر عسقلانی، جلد5، صفحه 486

چون هم ابن ملجم درک کرده پیغمبر را و هم آقای کنانة بن بشر، بنابر این آقای کیانی بزرگوار بله آقای ابن ملجم از نظر شما نه تنها کافر نیست، که جزو اصحاب است، صحابه را هم که می گویید «کلهم من اهل الجنة کلهم سرر متقابلین»، این تعبیراتی که شما دارید پس ابن ملجم هم از نظر شما باید اینطوری باشد، از اینها بگذریم امام اینها شافعی چه می گوید، در کتاب های متعدد از شافعی امام شافعی ها است، که این همه ادعا می کنند که شافعی محب اهل بیت بوده و فلان بوده و فلان بودهف و جلوه می دهند که ایشان دوست اهل بیت بوده ببینیم درباره ابن ملجم چه می گوید، و ایشان مدعی است که ابن ملجم  مجتهد بوده، اجتهاد کرده، کسی که اجتهاد بکند اگر درست اصابت بکند به نتیجه حق دوتا ثواب می برد، اگر هم اشتباه بکند یک دانه ثواب می برد، پس اگر فرض با بر این بگیریم که ابن ملجم از نظر اینها اشتباه کرده باشد، از نظر این جماعت ابن ملجم اشتباه کرده باشد، در کتشن امیرالمؤمنین یک ثواب را دیگر دارد حداقل،  حداقل یک ثواب را دارد، کتاب های متعدد از ایشان نقل کرده حالا من چند تایش را نشان بدهم، تلخیص الحبیر آقای ابن حجر عسقلانی، ابن حجر آدم کله گنده و معروف و جزو استوانه های علم رجال اهل سنت است، کتاب تلخیر الحبیر ایشان، جلد 6، چاپ اضواء السلف ریاض، چاپ اول، چاپ 1428،  صفحه 2708، نقل می کند،

«قال الشافعی و ابن ملجم المرادی قتل علی متأولاً»

ابن ملجم اگر علی را به شهادت رسانده اجتهاد می کرده

تلخیر الحبیر، ابن حجر عسقلانی، ج 6، چ اضواء السلف ریاض، چ اول، چ 1428،  ص 2708،

او اجتهاد کرده که این کار برایش جایز است حلال است باید این کار را انجام بدهد، این هم مطلب ابن حجر، باز صفحه بعد دوباره حمله می کند، ابن حجر عصبانی می شود از این قضیه می گوید این اجتهادی که این گفته و ابن حزم هم گفته این درست نیست، ما نمی توانیم او را بگوییم مجتهد است،

«فلم یکن ابن ملجم قط من اهل الإجتهاد و لا کاد»

او نمی تواند از اهل اجتهاد نبود و هیچ وقت هم نمی تواند اهل اجتهاد باشد

ولی چه کار کنیم امام شافعی تان گفته این حرف را، و نظر ایشان اینطوری بوده؛ باز در کتاب البدر المنیر آقای ابن ملقن شافعی، متوفای 804، چاپ دارالعاصمه در ریاض عربستان سعود، چاپ اول، جلد20 ، صفحه 629، باز همان حرف شافعی را نقل می کند

«قال الشافعی و ابن ملجم المرادی قتل علی متأولاً»

کشت و اجتهاد کرد

کتاب البدر المنیر، ابن ملقن شافعی، متوفای 804، چاپ دارالعاصمه، ریاض عربستان سعود، چاپ اول، ج20 ، ص 629،

باز در کتاب تقویم النظر آقای ابی شیخ، محمد بن علی بن  شعیب بن دهان که این هم آدم معروفی است، و کتاب هم در مکتبة الرشد ریاض چاپ شده، القسم الثانی، الجزء الأول، چاپ 1422، صفحه 404 ایشان هم باز نقل می کند که شافعی معتقد بود ابن ملجم امیرالمؤمنین را به شهادت رسانده و مجتهد بوده، مجتهم هم که طبق مبنای همه مسلمان ها یک ثواب را می برد حتی اگر خطا کرده باشد، این هم نظر امام شان شافعی بنابر این آقای  کیانی بزرگوار این چه حرفی است تو می زنی، کافر نبوده، بابا از نظر شما یک صحابی بوده و مجتهد بوده و اهل ثواب هم بوده،  ثواب هم می برد؛ باز ابن ترکمانی، از علمای معروف اهل سنت است، ایشان کتابی دارد بنام الجوهر النقی شرحی است بر سنن آقای بیحقی، در این کتاب هردو باهم چاپ شده، سنن کبری و الکتاب الجوهر النقی، که نویسنده علامه علاء الدین علی بن عثمان ماردینی الشهیر بابن ترکمانی، متوفای 745 هست، المتوفی سنة خمس والربعین و سبعمائة، چاپ اول در حیدر آباد هند چاپ شده این کتاب،  در سال 1354، اولاً حرف شافعی را نقل می کند، که شافعی درباره ابن ملجم یک سری حرف هایی داشت، همان حرف هایی که بود، حالا در پاورقی نقل می کند، که ابن جریر حالا در تهذیب اینطور گفته من پیدا نکردم از ایشان از حرف ابن جریر، حالا می گوییم حرف خودش هست، یا واقعاً ابن جریر گفته، من چون گشتم کتاب تهذیب ابن جریر طبری را، پیدا نکردم در کتابش، ایشان دیده، می گوید

ولا خلاف بین احد من الأمة أن ابن ملجم قتل علیاً متأولاً مجتهداً مقدراًعلی أنه علی صواب»

می گوید احدی از این امت اسلامی تردید ندارد که ابن ملجم امیرالمؤمنین را به شهادت رساند در حالی که اهل تأویل بود اهل  اجتهاد بود

سنن کبری و الکتاب الجوهر النقی، علامه علاء الدین علی بن عثمان ماردینی متوفای 745، چاپ اول حیدر آباد هند چاپ شده ،  در سال 1354

و تصورش این بود که دارد کار خوب انجام می دهد، خب یک صحابی وقتی اجتهاد بکند تصورش هم این باشد که کار خوب انجام می دهد خب دیگر حتماً ثواب هم برده برای کشتن امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (ع) و باز صفحه بعد خودش یک مطالبی نقل می کند،  و می گوید

«و هذا یدل علی أنه کان مسلماً متأولاً»

این یک شعری که خیلی رکیک هست، نقل می کند، و بعد حرف صاحب الإستیعاب را نقل می کند و در آخر نتیجه می گیرد می گوید ما از این می فهمین  که آقای ابن ملجم مسلمان و مجتهد بوده،  یک مسلمان مجتهد بوده، این هم آقای ترکمانی؛ ابن حزم آندلسی ایشان هم در کتاب المحلی خودش، الإمام الجلیل المحدث الفقیه الأصولی، تعریف و تمجدی های عجیب و غریب هم در پشت جلد کتاب هست، جلد11، چاپ 3، چاپ 203، در دارالکتب العلمیه بیروت لبنان، صفحه 130، مسئله شماره 2086 ببینید چه می گوید، حرف خودش هست،

«ولا خلاف بین احد نم الأمة»

هیچ کدام از امت،

المحلی، ابن حزم اندلسی،ج 11، چاپ 3، چاپ 203، در دارالکتب العلمیه بیروت لبنان، ص 130، مسئله  2086

امت اسلامی منظورش هست

«أن عبد الرحمن لم یقتل علیاً رضی الله عنه إلا متأولاً مجتهداً مقدراً علی أنه علی صواب»

احدی از امت تردید ندارد که عبد الرحمن ملجم اگرعلی را کشت فقط به این دلیل بود که مجتهد بود

فکر می کند که دارد کار خوب انجام می دهد، و مجتهد هم که دیگر تکلیفش معلوم است، و بعد شعر رکیک آن شاعر خوارج را هم نقل می کند،

«يا ضربة من شقيّ‌ ما أراد بها»

که دیگر شعرش رکیک هست،  نمی شود خواند اصلاً این شعرش را؛ باز شربینی ایشان هم یکی از علمای معروف اهل سنت است، و از فقهای اینها اسـت، شافعی مذهب است،  کتاب مغنی المحتاج الی معرفة الفاز المنهاج، آقای شمس الدین محمد بن محمد خطیب شربینی هست، جلد5، چاپ دارالکتب العلمیه بیروت لبنان، چاپ 1421، ایشان هم دقیقاً همین را می گوید، می گوید اینها بغات نبودند خوارج، چرا بغات نبودند،

«و لأن ابن ملجم قتل علی متأولاً بأنه وکیل إمرة ق5تل علی أباها فاقتص منه»

مغنی المحتاج الی معرفة الفاز المنهاج، شمس الدین محمد بن محمد خطیب شربینی، ج 5، چاپ دارالکتب العلمیه بیروت لبنان، چاپ 1421

دیگر وجه اجتهادش را هم می گوید،  می گوید ابن ملجم یک خانمی وکیل بود که امیرالمؤمنین پدر آن خانم را کشته بود، پدر قطام، پدر قطام جزو خوارج بود در جنگ امیرالمؤمنین در نهروان با خوارج کشته شده بود،  می گوید این زن ابن ملجم صحابی را وکیل کرده بود،  که علی را بکشد، و او هم وکیل بود، خب وکیل مجتهد، مجتهد بوده و وکالت داشته،  اینها باغی نیستند، یعنی دارد بحث «من خرج من الطاعة و فارق الجماعة» این کسانی که  بر امیرالمؤمنین خروج کردند را دارد می گوید،  الجمل و نهروان و صفین همه اینها را بحث می کند مفصل، حالا فرصت نیست من آنها را خدمت تان بگویم، اینها بغات نیستند باغی نمی شود ما به اینها بگوییم،

«لإنتفاء حرمتهم فیترتب علی أفعالهم مقتضاها ...»

همان قضیه که خدمت تان گفتم، این هم آقای شربیین؛ باز غیر از اینها کسان دیگر هم هستند که این حرف را زدند، ابن تیمیه که دیگر مفصل دفاع کرده از ابن ملجم، که دیگر فرصت نیست من حرف های ابن تیمیه  را بخوانیم، ابن تیمیه خیلی بی ادبانه تر توضیح داده، اگر فرصت هست من این را بخوانم،

مجری:

استفاده می کنیم، حالا تا مطلب را شما بخواهید ارائه کنید ما در همین برنامه در همین شبکه از حضرت عالی و اساتید دیگر زیاد شنیدیم در مورد اینکه پیامبر خطاب فرمود به حضرت علی (ع) «لایبغضک إلا منافق» این دیگر جزو مسلمات است، یعنی در سنت که بگردیم بغض حضرت علی (ع) نشانه منافق بودن آن کسی است که مبغض است آیات قرآن را هم که نگاه کنیم «لا اسئلکم علیه اجرا الّا المودّة فی القربی» دارد که قطعاً یکی از آن حضرت علی (ع) هست، یک کسی منکر بودن حضرت علی (ع) جزو آن قربی نیست، در هیچ مذهبی از مذاهب اسلامی،  که البته عده ای را اضافه می کنند، ولی اینکه  جزء ش هست، حالا می گویم این آقایی که مجتهد است اجتهاد کرده،  از کجا اجتهاد کرده، از سنت پیامبر اجتهاد کردی، فهمیدی که باید حضرت علی را بکشی یا از قرآن کریم اجتهاد کردی؟

استاد یزدانی:

اینطوری اگر در اجتهاد بخواهد باز باشد دیگر هر کس هر جنایتی خواست انجام می دهد،

مجری:

این چه مجتهدی است، بعد حالا فرض کن آن اجتهاد کرده، شما چرا اینقدر داغ از او دفاع می کنید،  شما که دیگر الآن کتاب های شما مملو هست، علاوه بر اینکه خودتان مجتهد هستید،  اگر واقعاً خودشان بغض حضرت علی (ع) را نداشته باشند،  چگونه اینگون از قاتل حضرت علی می خواهند دفاع کنند.

استاد یزدانی:

بله ابن تیمیه در  جاهای متعددی از کتاب خودش تلاش کرده که از ابن ملجم دفاع کند، منهاج السنة ابن تیمیه، جلد 5، با تحقیق دکتر محمد رشاد سالم، صفحه 47، می گوید امیرالمؤمنین را چه کسی به شهادت رساند؟

«و لهذا قتله واحد منهم»

منهاج السنة، ابن تیمیه، ج 5، تحقیق دکتر محمد رشاد سالم، ص 47،

یعنی من الخوارج

«و هو عبد الرحمن بن ملجم المرادی مع کونه من اعبد الناس»

علی را چه کسی کشت؟

ابن ملجم مرادی که او از عابدترین مردم زمان خودش بوده،

بله این هم حرف ایشان در اینجا، باز در همین منهاج السنة، جلد7، صفحه 152، اینجا باز یک مقایسه ای کرده بین امیرالمؤمنین و یک شخص دیگر که آن شخص دیگر دشمن زیاد داشته در بین کفار و منافقین آن کسی که آن شخص را کشت منافق بود کافر بود، و اما قاتل امیرالمؤمنین چه بود؟ نه آنکه امیرالمؤمنین را به شهادت رساند

«و الذی قتل علیاً کان یصلی و یصوم و یقرأ القرآن»

اهل نماز بود اهل روزه بود،  اهل قراعت قرآن بود

منهاج السنة، ابن تیمیه، ج 7، ص  152

«و قتله  معتقداً أن الله و رسوله یحب قلی علیّ»

نظرش این بود که خدا و پیغمبر دوست دارد کشته شدن علی را

 و این کار را انجام داد بخاطر

«و فعل ذلک محبة لله و رسوله فی زعمه»

او این کار را انجام داد تصور می کرد که دارد از خدا و پیغمبر اطاعت می کند

دارد به خدا و پیغمبر محبت می کند،  قربتاً الی الله این کار را انجام داد، و این دلیل بر این است که امیرالمؤمنین مقامش از بعضی های دیگر که مثلاً توسط ابو لوء لوء کشته شده پایین تر باشد، او چرا مقامش بالاتر است؟ چون قاتلش ابو لولو کافر است، امیرالمؤمنین چرا نیست، پایین تر است، چون قاتلش یک کسی است که اهل نماز بود اهل روزه بود اهل قراعت قران بود، چقدر آدم باید وقیح باشد و چقدر باید مبغض امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب باشد که بخواهد همچین مقایسه ای بکند بین امیرالمؤمین علی بن ابی طالب(ع) و آن شخص فقط به این دلیل که  چون قاتل او که حالا کافر بود یا نبود که حالا بحث دیگری است، باز همین ابن ملجم به هر حال خیلی جای بحث زیاد دارد حالا یک زمانی فرصت بشود اصلاً کل جنگ جمل، جنگ نهروان خوارج، همه اینها زیر دست معاویه و عمرو بن عاص است، همه اینها نقشه کشیدند،

مجری:

یعنی ابن ملجم در آن  زمان زیر دست او بوده؟

استاد یزدانی:

شاگرد عمرو بن عاص بوده،

مجری:

پس چطوری خوارج

استاد یزدانی:

اصلاً خوارج را اینها درست کردند،

مجری:

همین را دارم می گویم خوارج ادعا می کنند که از این طرف جدا شدند، نه از آن طرف،

استاد یزدانی:

اصلاً خوارج را همین هادرست کردند، ببینید حالا نقش عمرو بن عاص را در تربیت خوارج، در تربیت ابن ملجم، تاریخ الإسلام آقای شمس الدین ذهبی، جلد3، صفحه 652، عبد الرحمن بن ملجم،  شرح حال،  صفحه 653، ابن ملجم مرادی را می آورد، او از کسانی بود که قرآن را پیش معاذ بن جبل خواند

«و کان من العباد»

تاریخ الإسلام، شمس الدین ذهبی، ج3، ص 653

می گوید نامه نوشته شد به عمرو بن العاص، گفت

«قرب دار عبد الرحمن بن ملجم من المسجد لیعلم الناس القرآن و الفقه فوسع اله مکان داره»

عبد الرحمن بن ملجم رفت مصر، پیش عمرو بن العاص، نامه نوشت به عمرو بن العاص خلیفه که خانه عبد الرحمن بن ملجم را نزدیک مسجد درست کن یک خانه بزرگی برایش در نظر بگیر، که او به مردم قرآن و فقه یاد بدهد، اینها همه اش نکته است، باز در لسان المیزان آقای ابن حجر عسقلانی جلد5، چاپ اول، چاپ 1423، دقیقاً باز همین مطلب آمده، که

«إن عمروبن العاص أمره بالنزول بالقرب منه لأنه کان م قرّاء القرآن و اهل الفقه»

لسان المیزان، آقای ابن حجر عسقلانی، ج 5، چاپ اول، چاپ 1423

ابن ملجم را گفت که بیا نزدیک من پیش من باش، اینجا تو اهل قرآنی اهل فقهی پهلوانی قهرمانی چه هستی و چه هستی، 

«و کان من العباد»

بیا پیش من؛ اینها معلوم است کار شده روی این، شست و شوی مغزی داده شده، حالا صفحه بعد باز نامه ای را نقل می کند، در کتاب الأنساب آقای ابی سعد، عبد الکریم بن منصور تمیمی سمعانی، ایشان هم در جلد 1،  از کتاب الأنساب خودش، همین داستان را نقل می کند که عبد الرحمن بن ملجم رفت مصر پیش عمرو بن عاص، عمرو بن العاص احترامش کرد، بدستور کسی که دستور به او داده بود، و آنجا مسجد در اختیارش بود، به هر حال شست و شوی مغزی داده شد آنجا، مثل همین طالبانی که الآن می بینیم این همه جنایت، اصلاً خسته هم نمی شوند عجیب است، واقعاً آدم تعجب می کند اینها چطور خسته نمی شوند از این همه  جنایت از این همه آدم کشی، از این همه بچه های کوچک را می کشید، خب اگر مرد هستید، مرد جنگ هستید بروید با آنهایی که اهل جنگ هستند بجنگید، چرا می آید بچه ها و کودکان خردسال را ترور می کنید، ناجوانمردانه بمب می گذارید، خسته نمی شوند، اینها هم همینطور بودند شست و شوی مغزی داده شده بود، قبل از این، سالها قبل از این عبد الرحمن بن ملجم تا توانست همچین کاری را بکند، آن همه امیرالمؤمنین به او محبت کرده بود، ولی باز آمد این خیانت را کرد و امیرالمؤمنین را به شهادت رساند،  خب معلوم است اینها دست پرورده چه کسانی هستند، اشخاصی مثل عمرو بن العاص کار کرده روی ابن ملجم و او را  به این جایگاه رسانده و دیدیم که آقای کیانی می گفت ابن ملجم کافر نیست، آقا کافر نیست که هیچ، چند قدم می آییم جلوتر شما نظر تان چیز دیگر است، ان صحابه بوده، او مجتهد بوده از دیدگاه امام تان، امام شافعی مجتهد بوده، و بقیه فقهای تان، بقیه علمای تان،  او اعبد الناس بوده، او اهل قرآن بوده، اصلاً چه فضیلتی ماند که شما برای ابن ملجم نقل نکردید، خود پیغمبر می گوید اشق الأولین و الآخرین هست، روایت شیعه و سنی می گوید او اشق الأولین و الآخرین هست، ولی شما می آیید از او این همه تعریف و تمجید می کنید،  خب اگر همین عبد الحمن بن ملجم رفته بود شام معاویه را کشته بود شما چه می گفتید، مثلاً صف نماز یک خنجری می زد به شکم معاویه و معاویه را می کشت، شما چه می گفتید الآن؟ باز هم می گفتید مچتهد است، یا هزار جور لعن وفحش می دادید، همانطور که به قاتلین عثمان از اصحاب پیغمبر است، چه فحش های رکیکی به او می دهید، ولی اینجا که می رسید، به امیرالمؤمنین که  می رسید مجتهد است، مجتهد هم که باید ثواب ببرد، برای کشتن امیرالمؤمنین طبق نظر شما بخاطر اینکه امیرالمؤمنین را به شهادت رسانده باید برود بهشت چون یک ثواب برده، ثواب به این بزرگی که معاویه توانست به حکومت برسد بعد از شهادت امیرالمؤمنین.

مجری:

خیلی ممنون استاد شما الآن خیلی نکات اشاره فرمودید شاید به بحث اصلی مان مربوط نباشد، ولی خب اینها را در همینجا هم شما اشاره کردید،  ابن ملجم چون نماز می خواند کافر نیست، و او را تکفیر نمی کنند، پس اینها در هجومی که در حجاز به مسجد الحرام می کنند، افرادی که در مسجد الحرام نماز می خواندند و آنها را به خاک و خون می کشند، یا همین حرکت اخیر شان در سالهای اخیر که به اسم داعش دیگر معروف شدند، چقدر انسان نماز گذار در مسجد ها و در حرم ها کشته شدند، اینها را راحت تکفیر کردید همه را می کشید و  فلان، ولی در مورد این مواردی که شما اشاره فرمودید اصلاً اینگونه قضاوت نمی کنند، اینگونه حکم صادر نمی کنند، خیلی متشکریم جناب آقای یزدانی عزیز  اجازه می دهید یک کلیپ دیگری هم ببینیم و در آن خصوص هم با حضرت عالی صحبت کنیم، کلیپ دوم را باهم ببنیم و بعد برگردیم با آقای یزدانی صحبت کنیم.

کلیپ:

شهادت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب رضی الله عنه در 17 رمضان سال 40 هجری جمعه 17 رمضان سال 40 هجری وقتی می رفتند برای نماز صبح به شهادت می رسند، دیگر دو روز هم طول نمی کشد که 17 و 19، که در 17 ضربت بخورد و 19 به شهادت برسد، نه همان بر اساس قول صحیح این است که  امیرالمؤمنین علی رضی الله عنه در 17 رمضان، جمعه 17 رمضان ضربت می خورند و به شهادت می رسند،  می رفتند به طرف مسجد، نه اینکه در محراب مسجد بودند یا در حالت نماز.

مجری:

جناب آقای یزدانی عزیز خیلی ممنونم از محبتی که داشتید و تعلیقاتی که در مقطع قبلی اشاره فرمودید این مقطع را هم باهم دیدیم ادعا می کنند که حضرت علی (ع) که در مسجد از دنیا نرفته و آنجا شهید نشده و  حضرت علی شهید محراب و شهید مسجد نیست بیرون مسجد به شهادت رسیده با این صحبت هایی که اینها می کنند، شما برای ما روشن بکنید قضیه چیست.

استاد یزدانی:

خیلی  عجیب است که اینها نمی دانم اگر واقعاً خودتان را دوستدار اهل بیت می دانید این همه ادعای دوستی می کنید این چه کاری است که به هر جا می رسید، به هر نحوی دلتان می خواهد و تلاش می کنید که فضائل امیرالمؤمنین را انکار بکنید، این همه مستند مجود هست الآن آن محرابی که امیرالمؤمنین به شهادت رسیده تا الآن موجود است، در طول قرون آن محراب سالم بوده ولی شما هر کاری می کنید که این مسئله را انکار بکنید

مجری:

همیشه دوست دارند در جایی که فضیلت امیرالمؤمنین (ع) هست یک انقلتی بیاورند

استاد یزدانی:

اصلاً نهایت سختگیری در سند را می خواهند انجام بدهند، صحیح ترین سند ممکن را باید داشته باشد آن فضیلت ولی به بقیه که می رسد اصلاً سند چیست، همینطور همه شان سند ضعیف باشد صحیح باشد نقل می کنند و قبول می کنند، ولی به امیرالمؤمنین که می رسند سخت ترین قواعد رجالی شان را می خواهند پیاده بکنند،  و انکار کنند به هر نحوی فضائل امیرالمؤمنین را

مجری:

آخرش هم یک یشهد القلب می گذارند

استاد یزدانی:

بله قلب شان شهادت می دهد که درست نیست.

من از چندتا از علمای شان  نشان بدهم، از علمایی که تصریح کردند امیرالمؤمنین در مسجد به شهادت رسید، این کتاب الحاوی الکبیر آقای ماوردی بصری شافعی هست، ابو الحسن علی بن محمد بن حبیب ماوردی جلد13، چاپ دار الکتب العلمیه بیروت لبنان، صفحه 112، همان بحث عبد الرحمن بن ملجم را نقل می کند، که عبد الرحمن بن ملجم

«فقد کان عبد الرحمن بن ملجم من أسوء البغاة معتقداً و أعظمهم اجراما»

الحاوی الکبیر، ابو الحسن علی بن محمد بن حبیب ماوردی، ج 13، چاپ دار الکتب العلمیه بیروت لبنان، ص 112،

این عالم سنی است، می گوید عبد الرحمن بن ملجم از پست ترین بغات بود، طغیان گران بود، و بدترین اعتقادات را داشت و جرمش از همه سنگین تر است، امیرالمؤمنین در مسجد کوفه خطبه می خواند و چه و چه، می فرمود تا اینکه

«فبات له فی المسجد فخرج علی لصلاة الفجر ملغساً»

امیر المؤمنین می خواستن نماز فجرش را بخواند غسلش را انجام داد و آمد وارد مسجد شد و این اشعاری را هم که شعرا در باره اش گفتند

«اشدد حیازیمک للموت                      فان الموت  آتیک

و لا تجزع من الموت                         اذا حل بوادیک»

بعد می گوید آمد و دو رکعت نماز

«و أحرم برکعت الفجر»

تکبیرة الإحرام گفت که نماز فجر را بخواند

و ابن ملجم در نماز اول صبر کرد

«فأمسک ابن ملجم عنه فی الرکة الأولی حتی قدر رکوعه و سجوده و رأی سجوده أطول من رکوعه و کذا السنة فلما قام إلی الثانیة ضربه فی سجوده ضربة فلق بها هامته»

این عالم سنی است، می گوید نماز فجر را داشت می خواند، حالا ما می گوییم نماز مستحبی بوده، حالا مهم نیست فرقی ندراد بحثش جای دیگر است، ابن ملجم صبر کرد که رکعت اول نماز را بخواند بعد به رکعت دوم که رفت در حال سجده سر از سجده که برداشت یک ضربتی زد به فرق امیرالمؤمنین که تا پیشانی آن حضرت شکاف برداشت و امیرالمؤمنین فرمود

«فزت و رب الکعبه»

 خب شما یک خورده هم کتاب بخوانید،  یک خورده هم نسبت به فضائل امیرالمؤمنین آسانتر بگیرید، چرا اینقدر سختگیری می کنید در برابر بقیه که می رسد فله ای همه چیز را قبول بکنید، خب اینهم عالم سنی است این هم کله گنده است معروف است، شما که در برابر اینها که انگشت کوچک شان هم نمی شوید،  باز تاریخ مختصر الدول، ابن عبری، چاپ دار الراعد لبنانی، در لبنان صفحه 185، ایشان هم دقیقاً همین قضیه را نقل می کند که  امیرالمؤمنین وارد مسجد شد، آنهایی که خواب بود را بیدار کرد، و حتی ابن ملجم که خواب بود را با لگد زد بیدار کرد، با پای خودش بیدار کرد، خودش را با عبایش پیچیده بود، شروع به نماز فجر کرد و ادامه داستان، ایشان هم عالم سنی است، اما چرا شما حرف این عالم ها را گوش نمی دهید، کتاب البدو التاریخ مطهر بن طاهر مقدسی، جلد5، صفحه 332، یا 232 ایشان هم دقیقاً همین مطلب را نقل می کند، که امیرالمؤمنین وارد مسجد شد آنهایی که خواب بود بیدار کرد، ابن ملجم را بیدار کرد، به او گفت که فلان

«قال له قم فما أراک الّا الذی أظنه»

البدو التاریخ، مطهر بن طاهر مقدسی، ج 5، ص  332، یا 232

من شناختمت تو همان استی که، بله همان هستی، خب امیرالمؤمنین در برابر قضا و قدر الهی که دیگر نمی تواند بایستد، قضا و قدر الهی بر این قرار گرفته، می داند ولی خب تسلیم قضا و قدر الهی است،  نماز فجر را شروع کرد ابن ملجم آمد و

«فضربه علی صلعته حیث وضع النبی (ص) یده علیه»

همانجایی که پیغمبر دست کشیده بود

پیغمبر دقیق جایش را نشان داد

«اشق الناس احمیر ثمود و الذین یخضب هذه من هذه»

پیغمبر می گوید شقی ترین مردم است،

مثل همان که ناقه صالح را پی کرد این هم مثل همان است، و ریش شما را، پیغمبر دست کشیده روی صورت امیرالمؤمنین روی ریش امیرالمؤمنین و فرمود که از خون سر شما ریش شما را خضاب خواهد کرد، این هم سه نفر از علمای قدیمی شان ببینید از علمای امروزی شان هم هست، یک خورده هم از اینها یاد بگیرید؛ در سایت رئیس دارالعلوم زاهدان ایشان هم در سال 1392، شنبه پنج مردارد 1392، خطبه خوانده و در این خطبه ببینید چه می گوید، در اینجا که نقل می کند که امیرالمؤمنین حضرت علی، از شهدای محراب هستند،  ایشان می گوید، شما چرا از امروزی هایتان پیروی نمی کنید؟ علمای امروزی تان هم دقیقاً همین حرف را می زند،  حالا از کسانی که رفتند محراب امیرالمؤمنین را در کوفه دیدند، از علمای اهل سنتی که اینها جهانگرد بودند، مثل ابن بطوطه و ابن جبر که می آمدند و شهرهای مختلف را گشتند و برای خودشان رحلة نوشتند، سفرنامه نوشتند،  از جمله کسانی که رفت کوفه و مسجد امیرالمؤمنین و مسجد کوفه و محراب امیرالمؤمنین را محرابی که متعلق هست به امیرالمؤمنین را  نوشته آقای ابن بطوطه است، در کتاب خودش در همان رحله خودش، رحلة ابن بطوطه یا تحفة النظار فی غرائب الأمصار و عجائب الأسفار، جلد اول، چاپ دار الإحیاء بیروت، چاپ اول، چاپ 1407،  به شهر کوفه که می رسد، صفحه 228،  و 229،  اینجابحث محراب امیرالمؤمنین را می آورد، می گوید آنجا محرابی بود که با فلان چوب ساج درست شده بود، محراب امیرالمؤمنین بود و همانجایی است که

«هنالک ضربه الشقی ابن ملجم و الناس یقصدون الصلاة به»

امیر المؤمنین آنجا می خواست نماز بخواند، مردم می خواستند به او اقتدا بکنند

رحلة ابن بطوطه یا تحفة النظار فی غرائب الأمصار و عجائب الأسفار، ابن بطوطه، ج 1، چاپ دار الإحیاء بیروت، چاپ اول، چاپ 1407، ص 228،  و 229

در این محراب امیرالمؤمنین را به شهادت رساند ابن ملجم مرادی،

مجری:

که از او تعبیر شقی کرده است

استاد یزدانی:

اینها عالم سنی هستند دیگر اینها از ابن ملجم نمی توانند دفاع بکنند، وهابی که نیستند، سنی ها قضیه شان یک خورده فرق می کند، باز در رحلة ابن جبیر،  ابی الحسین محمد بن احمد بن جبیر، ایشان هم صفحه 153، ببحث  کوفه که می شود می آید مسجد کوفه را نقل می کند وضعیت مسجد کوفه را محراب امیرالمؤمنین را نام می برد،

«و هو محراب امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب رضی الله عنه و فی ذلک الموضع ضربه الشقی اللعن عبد الرحمن بن ملجم بالسیف فالناس یصلون فیه باکین داعین»

رحلة ابن جبیر، ابی الحسین محمد بن احمد بن جبیر، ص 153

 این هم ابن جبیر، دقیقاً محل را مشخص کرده همان محل بوده، خب در کتاب های شیعه که ما فراوان روایت داریم، روایت معتبر زیاد هست در کتاب های شیعه، من فقط چون ایام هم ایام ماه رمضان هست و این خطبه شعبانیۀ پیغمبر بزرگوار اسلام هست که یک هفته مانده جمعه آخر شعبان بوده برای آمادگی ماه مبارک رمضان این خطبه را خوانده، دیگر خطبه را اکثر مردم هم حفظ هستند،

مجری:

پیامبر آنجا روضه خوانده برای اهل بیت دیگر

استاد یزدانی:

بله روضه خوانده بس که این خطبه خوانده شده و در بین مردم علما خواندند، و اکثر مردم این خطبه را حفظ هستند، عیون اخبار الرضا مرحوم محدث بزرگ، محمد بن علی بن الحسین بابویه قمی، متوفای 381، جلد1، چاپ اول، چاپ 1378، صفحه 365، همان روایت معروف که سند روایت معتبر است، که پیغمبر می فرماید

«ایها الناس إنه قد اقبل إلیکم شهر الله بالبرکة و الرحمة و المغفرة»

عیون اخبار الرضا، محمد بن علی بن الحسین بابویه قمی، متوفای 381، ج 1، چاپ اول، چاپ 1378، ص 365

کل فضائل ماه مبارک رمضان را در این، و ثوابها و سفره ای که پهن شده برای مردم که بتوانند استفاده کنند از این سفره تا در صفحه 266، که امیرالمؤمنین سؤال می کند بهترین کار در این ماه چه هست،  که پیغمبر می فرماید

«افضل الأعمال فی هذا الشهر الورع عن محارم الله»

بهترین کار در ماه رمضان این است که انسان از کارهای حرام اجتناب کند

«افضل الأعمال فی هذا الشهر الورع عن محارم الله ثم بکی»

پیغمبر شروع کرد به گریه کردن

آخرهای خطبه است می گوید من سؤال کردم

«یا رسول الله ما یبکیک»

دلیل گریه شما چیست؟

فرمودند

«یا علی أبکی لما یستحل منک فی هذا الشهر»

گریه می کنم بخاطر هتک حرمتی که در این ماه برای تو پیش خواهد آمد

«کأنی بک و أنت تصلی لربک»

من دارم می بینم آن لحظه را که تو داری برای خدایت نماز می خوانی

«و قد إنبعث اشقی الأولین و الآخرین شقی عاقر ناقة الثمود فضربک ضربة عی قرنک فخضب منها لحیتک»

من دارم می بینم که شقی ترین فرد تاریخ، بد بخت ترین فرد در کل تاریخ او کیست؟ رفیق همان عاقر ناقه ثمود، همان که ناقه صالح را پی کرد، او اشق الأولین و الآخرین هست و این هم همان است، مثل همان اشقی الأولین و الآخرین است، او می آید بر پیشانی تو ضربتی می زند که از خون آن لحیه شما خضاب می شود، در حال نماز است

«کأنی بک و أنت تصلی لربک»

بنابر این مستندات شیعی و سنی ثابت می کند که امیرالمؤمنین در مسجد در حال نماز به شهادت رسیده، ولی وهابی باید چکار بکند؟ هرطوری که می تواند این را انکار بکند،

مجری:

هرطوری که شده که به هیچ عنوان به اینجا نرسد که دیگر وقتی امیرالمؤمنین (ع)

استاد یزدانی:

تا می تواند از فضائل امیرالمؤمنین کم کند، کاهش بدهد، وظیفه اش این است، کاری ندارند اینها در برنامه هایشان جز اینکه هر کاری می کنند فضائل امیرالمؤمنین را یکی یکی انکار کنند،  ولی قابل انکار نیست، این ناخن های نازک شما وهابی های پلید نمی تواند جلوی خورشید را بگیرد، خورشید فضائل امیرالمؤمنین اینقدر تابان هست که دشمنانش هم مجبور شدند نقل کنند، بعضی از روایات در منابع اهل سنت جزو معجزات امیرالمؤمنین هست، واقعاً معجزه است که امیرالمؤمنین در این کتاب این روایت معجزه است، اصلاً امکان ندارد آدمی که حالت عادی داشته باشد، این روایات را بتواند در این کتاب ها وارد کند، ولی معجزه کرده امیرالمؤمنین فضائل خودش را در کتاب های مخالفین و دشمنانش، اینطوری واضح و روشن نقل کرده.

مجری:

و حضرت عالی هم اشاره کردید که اصلاً نتوانستند منکر شوند، و إلّا شاید آن را هم ذکر نمی کردند، خیلی  ممنون جناب آقای یزدانی بزرگوار، آقایانی که این همه دفاع می کنند از خط فکری که آقای یزدانی اشاره کرد به آن خط فکری و پیروانی که از ابن ملجم دارند دفاع می کنند خب بیایند روی خط صحبت کند، تعلیقاتی اگر هست صحبتی هست، بفرمایند جناب آقای یزدانی پاسخگو خواهند بود.

جناب آقای یزدانی خسته نباشید خیلی استفاده کردیم ازمباحثی که اشاره داشتید، قبل از میان برنامه یعنی در بخش اول و اینکه رفتار دو گونه ای که اینها دارند، خب آن طرف قاتل امیرالمؤمنین مجتهد است و یک ثواب می برد، اشتباه کرده یک ثوابش را دارد و اهل بهشت است،  در مقابل کس دیگری، حالا ما می گوییم محبت اهل بیت باید داشته باشند، اینکه واجب عینی هستند برای همه است، حالا کسان دیگری که دوست دارند، اگر از أجل های صحابه آن را کشته باشد، کافر حساب می شود، و همینطور در مورد شهید محراب بودن امیرالمؤمنین صحبت کردید،  که جالب بود نمونه های دیگرش که خیلی آنها به او ارادت دارند،  و خیلی آن را می خواهند در حد پرستش، آن هم شاید در مسجد ضربه خورده، و سه چهار روز بعد در خانه اش از دنیا رفته، او را شهید محراب می داندند ولی امیر المؤمنین را با یک توجیهاتی هر گونه که می خواهند انکار می کنند شهادتش را، شهادتی که پیامبر اکرم تأکید می کند، که در حال نماز به شهادت می رسی.

آقای یزدانی اجازه می دهید یک کلیپ دیگری را ببینیم در این خصوص هم گفت و گو کنیم و صحبت کنیم حالا ان شاء الله اگر مخالفی کسی تماس گرفت وصل می کنیم ان شاء الله،  کلیپ سوم را ببنیم و از آقای یزدانی بهره مند خواهیم شد

کلیپ:

خب ببینید این آیه معروف است به آیه تبلیغ، خدای تعالی اینجابه پیامبر خودش گفته، که

«بلغ ما انزلک الیک من ربک»

اولاً تفسیر صحیح و مفهوم آیه را بیان می کنم، که خدای عزوجل به پیامبرش می گوید ای پیامبر هرچه که بر شما از جانب ربت نازل شده اعم از ایمانیات اعتقادات احکام، دستورات پروردگار، همه را بدون کم و کاست به مردم برسان به مخاطبینت برسان و اگر این کار را نکردی کوتاهی کردی شما در رسالت خودت کوتاهی کردی نرساندی و اگر  از مردم می ترسی که مردم به تو آسیب و ضرر برسانند

«و الله یعصمک من الناس»

 خداوند شما را از مردم حفاظت می کند

 این مفهوم آیه است، چه چیزی را برسان؟، توحید را ایمان را، عقیده را، عقیده به قیامت را، احکام را، تمام دستورات پروردگار را که درباره عقاید هست، درباره احکام هست، درباره معاملات هست، درباره معاشرت و آداب و حقوق هست درباره اخلاقیات است، همه را من و عن برسان،  خورد و کلانش را کوچک و بزرگش را برسان،  و در پیامرسانی هیچ نوع کوتاهی نکن، اما بعضی از عزیزان شیعه این آیه را طور دیگر تفسیر می کنند، چیزی تفسیر می کنند که شما هم آیه را می بینید هم ماقبل آیه را خواندید ان شاء الله ما بعد آیه را می خوانید، هیچ نوع اشاره ای به این مطلبی که آنها می گویند این آیه ندارد، آنها می گویند که برسان آنچه که نازل شده به سوی تو از ولایت علی، یا از امامت علی، «من ولایت علی» یعنی اعلام کن خلافت علی را به اینها، ولایت علی را،  و امامت علی را که بعد از شما علی هست،  و اگر می ترسی که اطرافیانت به تو آسیبی برساند

«و الله یعصمک من الناس»

خدا شما را از مردم حفاظت می کند،

هرجا این آیه نوشته و به عنوان آیه ای که دال بر خلافت بلافصل ایشان هست دلالت می کند، اولاً ما قبلاً هم گفتیم، عقیده ما را هم می دانند که ما در رابطه با جایگاه سیدنا علی رضی الله عنه، جلالت و بزرگی ایشان و اینکه از خلفای راشدین هست هیچ ما در این باره بحثی نداریم شکی نداریم،  این یک مسئله متفقین در اهل سنت هست، اما بلافصلش آیا بدون فاصله بعد از آن حضرت (ص)  این جایگاه برای ایشان هست و از این آیه این مسئله اثبات دارد، این جای بحث دارد، این برادران معتقد هستند که این  آیه در روز عرفات در حجة الوداع نازل شد، در آن روز خدای عزوجل فرمودند که اعلام بکن بعد از آن حضرت (ص) این را اعلام کرد، چون یک بحث این است که وقتی خداوند فرموده

«بلغ ما انزل إلیک من ربک»

این پیام را به مردم برسان این ولایت و خلافت بلا فصل را به مردم اعلام کن، آیا اعلام کردند؟ می گویند بله در غدیر خم اعلام کردند،  آنجا فرمودند

«من کنت مولاه فهذا علی مولاه»

 «اللهم من والا من والاه إلی آخریه»

 که این روایت غدیر خم در کتاب های ما هم در بعضی کتاب ها هم آمده گرچه بعضی قیل و قال می کنند، علامه ابن تیمیه می گوید این روایت مشکل دارد، ولی علی ای حالً ما گیریم که این روایت هیچ مشکلی ندارد،  این روایت، روایت صحیحی هست ولی آیا معنای مولا حاکم است؟ معنای مولا امام هست؟ اگر معنای مولا حاکم است امام هست، خلیفه هست، پس آیه شما دیروز خواندید درباره رسول الله (ص)  که

«فإن الله هو مولاه و جبریل و صالح المؤمنین»

خداوند هم مولای رسول الله است، هم جبرئیل است، و هم صالح مؤمنین،

مؤمنین صالح یعنی آنها حاکم رسول الله هستند؟  آنها امام هستند؟ العیاذ بالله؟ مولا معنای دوست هست، صدها جا می آید چرا مولا به معنای پسر عمو هم می آید مولا به معنای آقا هم می آید، مولا به معنای غلام آزاد شده هم می آید، مولا به معنای دوست هم می آید، مولا به معنای حامی هم می آید، بیست معنا یا بیست پنج معنا برای مولا ذکر کرده، اما در هیچ معنای مولا به معنای خلیفه و حاکم نیامده، لذا اولاً ما می گوییم که این استدلال استدلال نادرستی است.

مجری:

بله جناب آقای یزدانی کلیپ هم طولانی بود هم، جالب، خیلی نکته داشت، سر و ته حرفهایش خیلی جاها باهم همخوانی نداشت، حالا من اگر اجازه بدهیم چندتا نکته بگویم، اولاً اینکه خب ما شیعیان و اصلاً در تفاسیر همه مسلمین هم ذکر شده که این آیه آیۀ ابلاغ هست، و در خصوص تبلیغ امیرالمؤمنین (ع) هست، و در جاهای متعدد اساتید دیگر این را ثابت کردید و صحبت کردید، که ما اینجا چون جایش نیست نمی خواهیم زیاد در این خصوص به تفصیل بپردازیم، خودش در اینجا بحث ثیاق را مطرح می کند، می گوید قبل و بعدش هیچ اشاره ای به این نمی کند، خب در مورد آیه تطهیر چرا این کار را نمی کند، باز ادعا کرد که، خب ما شیعیان معتقدیم که ولایت امیرالمؤمنین با رسالت همسنگ است، یکی همین آیه است، این ادعا می کند که شما معتقد هستید که در روز عرفه پیامبر این را گفته، بعد خودش دوباره می آید غدیر را مطرح می کند،  در حالی که بین عرفه و غدیر یک هفته است، شما برای ما بیان کنید واقعاً این صحبت هایی که ایشان می کند، در مورد بحث ولایتش بعد از این یک چیز دیگر داریم، آن را بعداً عرض می کنم، ما تا اینجا بیاییم صحبت کنیم،

استاد یزدانی:

بله، چندتا نکته ایشان فرمودند در این کلیپ که اولاً گفتند ما اهل سنت امیرالمؤمنین را بعنوان خلیفه چهارم قبول داریم، اما بعنوان خلیفه بلافصل قبول نداریم، خب اگر این را قبول داریم واقعاً هم قبول دارید، خب دلیل برایش که دارید، حتماً ما هم دلیل داریم شما هم دلیل دارید، اما برای آن سه تای دیگر هم دلیل دارید؟  ولایت امیرالمؤمنین اثبات شده است، شک و شبهه ای در آن نیست، هیچ مسلمانی در آن شک ندارد، آنها بعنوان خلیفه چهارم ما بعنوان خلیفه اول خب دعوا سر آن سه تای دیگر است، آن سه تای دیگر را می توانید چیزی ثابت کنید از کتاب های خودتان؟ خب بحثش برای جای دیگر است، این  یک نکته.

اصل نزول آیه اکمال را در عید غدیر خم زیر سؤال بردند، حالا از کتاب های خودشان ثابت می کنیم، که این قضیه قطعی است، گفتند شیعه ها می گویند آیه ابلاغ در حجة الوداع در روز عرفه نازل شد، در حالی که ما این را نمی گوییم، شیعه می گوید در روز غدیر نازل شده،  یعنی همان روز غدیر نازل شد و همان روز امیرالمؤمنین بعنوان جانشین پیغمبر توسط پیغمبر معرفی شد، حالا من روایتش را خدمت تان نشان خواهم داد، اما بعد گفت کلمه مولا در اینجا به معنای حاکم و خلیفه نمی تواند باشد، خب راست می گویی چه کسی گفته کلمه مولا به معنای حاکم و خلیفه است، مولا در اینجا به معنای سرپرست است،  همان ولایتی که خدا و پیغمبر دارد همان ولایت را امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب هم دارد، همان ولایت را، به معنای ولایت است به معنای اولی بالتصرف است، نه به معنای دیگر،

«من کنت مولاه فعلی مولاه»

هر کس من خلیفه او هستم، علی هم خلیفه او است؟ نه اینطوری نیست، اینجا کلمه مولا به معنای اولی بالتصرف است، به معنای سرپرست است، یک کلیپ هم از خودش داریم، حالا اگر آن را هم پخش کنید دقیقا همینجا جایش هست جوابش را از زبان خودش بشنویم.

مجری:

بله در این خصوص بگذارید این کلیپ را ببینیم، بعد ان شاء الله بیشتر گفت و گو کنیم، این کلیپ را ببینیم.

کلیپ:

«وارحمنا أنت مولانا»

تو مولای ما هستی

مولا به معنای صاحب، مولا به معنای صاحب اختیار، مولا به معنای مشکل گشا، حاجت روا، کسی که همه امور ما به دست او هست، 

«أنت مولانا»

تو مولای ما هستی

«فأنصرنا علی القوم الکافرین»

ما را بر قوم کافرین یاری ده،

هیچ وقت قوم کافر را که دشمنان تو هستند، برما مسلط مگردان.

مجری:

خیلی جالب است آقای یزدانی، همین الآن قبل از این در آن کلیپ 24 معنا چون در مورد امیرالمؤمنین است باید بیاید و هر چیزی که هست همه اینها باید نباشد، همان که شما فرمودید الا آنجایی که پسر عموی من هست و دوست من  هست در اینجا چون خودش می خواهد قشنگ همان معنای سرپرست هست هیچ معنای دیگری هم نیست.

استاد یزدانی:

می گویند ما محب امیرالمؤمنین هستیم، در ظاهر و زبان، اما وقتی بحث فضائل امیرالمؤمنین می شود حتی اگر شده دروغ بگویند دروغ می گویند، حتی اگر شده متناقض حرف بزنند متناقض حرف می زنند، متضاد حرف می زنند، این کلیپ برای سه هفته پیش از این هست،  اول ماه رمضان هست، آنجا وقتی رسیدی به آن آیه انت مولانا، آنجا گفتی مولا یعنی صاحب، صاحب اختیار، سرپرست، حاجت روا، کسی که همه امور به دست او است، اینجا که رسیدی نه کلمه مولا اصلاً این معانی را نمی دهد، مولا یعنی دوست، مولا یعنی رفیق، مولا یعنی پسر عمو، این تناقضات چیست، این چه رفتاری است که شما دارید، این چطور تدریس تفسیر قرآن هست، شما قرآن تفسیر می کنی چرا اینقدر متناقض، آنجا یک حرف می زنی اینجا یک حرف دیگر می زنی، خب جوابش فکر کنم کلمه مولا همین اندازه کافی باشد، همین یک جواب از خودش کافی باشد، حالا من بخاطر اینکه متبرک هم بشود مجلس ما یک روایت از کتاب های شیعه در این زمینه بخوانم و بعد روایات اهل سنت را درباره نزول آیه ابلاغ بخوانم، کتاب شریف کافی، جلد1، چاپ اول، چاپ 2007، کتاب الحجة، صفحه 173، روایتی که با سند صحیح نقل شده، سندش کاملاً صحیح است، علی بن ابراهیم از پدرش از ابن ابی عمیر از عمر بن اذینه از زراره و فضیل بن یسار بکیر بن اعین، محمد بن مسلم برید بن معاویه و ابی الجارود، همگی چهار پنج نفری از  حضرت ابی جعفر امام باقر (ع) که امام باقر (ع) می فرماید

«امر الله عزوجل رسوله بولایة علی و أنزل علیه إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ و فرض ولایة اولی الأمر»

خدا این این آیه را نازل کرد، همان آیه ولایت را و واجب کرد ولایت اولی الأمر را

که آیه اولی الأمر هست،

«أَطيعُوا اللَّهَ وَأَطيعُوا الرَّسولَ وَأُولِي الأَمرِ مِنكُم»

مردم نمی دانستند مقصود چه کسی هست، مقصود از اولی الأمر چه کسی هست، پیغمبر بزرگوار اسلام آمد ولایت را برای مردم تفسیر بکند، همانطور که نماز

«و اقیموا الصلاة و اتوا الزکاة»

و حج و فلان و فلان آمد، جزئیات حج برای مردم در قرآن نیامده، جزئیات زکات و نماز نیامده، اما پیغمبر تفسیر کرده، من همانطور نماز می خوانم، شما هم اینطوری نماز بخوانید، من اینطوری زکات می دهم، شما اینطوری زکات بدهید، حج را عملی پیغمبر در حجة الوداع به مردم نشان داد،

«فلما أتاه ذلک من الله ضاق بذلک صدر رسول الله و تخوف أن یرتدوا عن دینهم»

خب آنجا تعصب های جاهلی تعصب های عرب جاهلی زیاد بود،  مردم اگر ببینند که پیغمبر پسر عمویش را امیرالمؤمنین را به جای خودش نصب کرده، آن تعصبات جاهلی و قومی شان سرباز می کند و مرتد می شوند، پیغمبر از ارتداد مردم از تکذیب مردم خوف داشت،

«فضال صدرهم و راجع ربه»

سینه اش تنگی کرد و از خدا استفار کرد

«فأوحی الله عزوجل إلیه»

خدا وحی کرد

«یا أیها الرسول بلغ ما انزل إلیک من ربک و إن لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس، فصدع به امر الله ذکره فقام بولایة علی یوم غدیر خم»

پیغمبر بعد از  دستور خدا فوراً آمد و دستور خدا را انجام داد

در غدیر خم نماز جامعه خواندند و نماز جماعت خواندند به مردم درستور داد که شاهدان به غایبان برسانند و همان «من کنت مولاه فعلی مولاه» و بعد آیه اکمال را هم امام باقر (ع) نقل می کند که بعد از غدیر آیه اکمال نازل شد، این روایت شیعه واضح و روشن، خدا آیه ابلاغ را نازل کرد، پیغمبر هم فوراً دستور خدا را انجام داد؛ اما منابع اهل سنت، من چند تا روایت خیلی سریع از منابع اهل سنت بخوانم تا جایی که وقت هست، تفسیر آقای ابن ابی حاتم رازی، تفسیر القرآن العظیم آقای ابن ابی حاتم رازی، مجلد1، چاپ مکتبة النزار مصطفی الباز، در مکه مکرمه در ریاض چاپ شده، چاپ اول، چاپ 1417،  صفحه 1172، ذیل همین آیه ابلاغ از ابی سعید خدری نقل می کند که ابو سعدی خدری می گفت

«نزلت هذه الآیة (یا أیها الرسول بلغ ما أنزل إلیک من ربک) فی علی بن ابی طالب (ع)»

تفسیر القرآن العظیم، ابن ابی حاتم رازی، ج 1، چاپ مکتبة النزار مصطفی ألباز ریاض، چاپ اول، چاپ 1417،  ص 1172

ابو سعدی خدری می گوید این آیه در حق حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام نازل شده است؛ خب سند روایت معتبر هست، حالا فرصت نیست ما سند را بررسی کنیم، خود ابن ابی حاتم در مقدمه کتابش واضح و روشن گفته من هرچه در این کتابم بیاورم همه سندهای معتبر است، همه را با سند های معتبر نقل می کنم، در همین مقدمه اش،

«فتحریت إخراج ذلک بأصح الأخبار اسناداً و اشبه ها متناً»

 می گوید من در این کتابم آن روایاتی را نقل کردم که از همه صحیح تر است و متنش از همه صریح تر و روشن تر  قابل قبول تر است

خودش هم در مقدمه پذیرفته که من هرچه نقل کردم صحیح ترین روایات هست،  و اینجا هم نقل کرده که آیه ابلاغ در حق امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب نازل شده؛ ابن تمیه در منهاج السنة اش صریح واضح و روشن کتاب، تفسیر ابن ابی حاتم را در منهاج السنة جلد7، صفحه 178، ابن ابی حاتم را جزو ائمه تفسیر می آورد از آنهایی که روایات را با سندهای معروف نقل کرده،  مثل فلانی و مثل فلانی، و ابن ابی حاتم می گوید اینها از علمای بزرگ ما هستند، ابن ابی حاتم و ابی منزر و اسلم طوسی،

«الذین لهم فی الإسلام لسان صدق»

اینها زبان راستگوی اسلام هستند

زبان راستین اسلا هستند امثال ابن ابی حاتم،

«و تفاسیرهم متضمنة للمنقولات التی یعتمد علیها فی التفسیر»

تفاسیر این افراد از جمله آقای ابن ابی حاتم از آن تفسیراتی است که مطالبی در آن نقل شده که می شود به آن اعتماد کرد  در تفسیر

بنابر این ابن ابی حاتم این روایت را نقل کرده سندش معتبر است، خودش هم در مقدمه گفته من صحیح ترین سندها را نقل می کنم، ابن تیمیه هم که گفته این آقا لسان صدق هست،  و روایتی که می آورد روایت معتبری هست در تفاسیر شان؛ واحدی نیشابوری هم در اسباب النزول خودش، اسباب نزول آقای ابی الحسن علی بن احمد بن محمد واحدی، متوفای 468، در دار المیان در ریاض عربستان سعودی، این کتاب چاپ شده، در سال 1426، صفحه 351، در ذیل همین آیه 67 مائده می گوید

«عن ابی سعید الخدری نزلت هذه الآیه (یا أیها الرسول بلغ ما أنزل إلیک) یوم غدیر م فی علی بن ابی طالب رضی الله عنه»

اسباب نزول، ابی الحسن علی بن احمد بن محمد واحدی، متوفای 468، دار المیان ریاض، چاپ1426، ص 351،

ایشان هم اعتراف می کند که آیه ابلاغ در حق امیرالمؤمنین در روز غدیر خم نازل شده، و باز خودش در مقدمه کتابش همین مطلب را گفته که من هرچه در این کتابم نقل کنم، همه روایات معتبر است، در همان مقدمه کتاب ایشان می گوید امروز هر کسی آمده برای خودش اسباب النزول اختراع کرده، دروغ و این مسائل دارند نقل می کنند، اما من چکار می کنم؟

«و ذلک الذی حدا بی إلی إملاء هذا الکتاب الجامع للأسباب لینتهی إلیه طالب هذا الشأن والمتکلمون فی نزول القرآن فیعرفوا الصدق و یستغنوا عن التنویه و الکذب»

من این کتاب را یک کتاب جامع همه اسباب نزول آیات را جمع کردم در آن،  تا مردم بیایند به این کتاب مراجعه کنند، و راست را از دورغ تشخیص بدهند، که چه چیزی راست است و چه چیزی دروغ است،

این هم آقای واحدی در این کتاب خودش این مطل را نقل کرده؛ و سیوطی هم در  الدر المنصور خودش از برخی از مفسرین اهل سنت این مطلب را نقل می کند و روایت جالبی هست، در الدر المنصور، نویسنده آقای جلال الدین سیوطی متوفای 911،  جلد5، صفحه 383، همان حرف ابن ابی حاتم و ابن مردویه و ابن عساکر را از ابو سعید خدری نقل می کند که  آیه ابلاغ در حق امیرالمؤمنین در غدیر خم نازل شده، و از ابن مردویه از عبد الله بن مسعود نقل می کند که ما در زمان پیغمبر آیه را اینطوری می خواندیم،

«یا ایّها الرسول بلغ ما انزل إلیک من ربک» أن علیاً مولی المؤمنین «و إن لم تفعل فما بلغت رسالته و الل یعصمک من الناس»

می گوید ما اصلاً آیه را اینطوری می خواندیم، آیه ابلاغ ولایت امیرالمؤمنین بود؛ ایشان می آید می گوید نه این آیه خیلی وقت پیش نازل شده بود خدا به پیغمبرش گفت اگر عبادات و اعتقادات و فلان و فلان را  به مردم ابلاغ نکنی رسالتت را ابلاغ نکردی، یک آدم فصیح اینطوری حرف می زند؟ می گوید اگر دستوراتی که به تو دادم را ابلاغ نکنی ابلاغ نکردی، خب ابلاغ نکرده دیگر، اگر  ابلاغ نکند ابلاغ نکرده دیگر، دیگر این چطور حرف زندنی است خداب فصیح و بلیغ در اول رسالتش به پیغمبرش به پیغمبرش می گوید، پیغمبر من تو را فرستادم ک پیامم را ابلاغ کنی،  اگر ابلاغ نکنی ابلاغ نکردی،  خب یک کم فکر هم بکنید، این باید یک داستان خاصی باشد یک داستان مهمی باشد، یک داستانی باشد که پیغمبر از ابلاغش خوف داشته باشد، یک مسئله مهمی باشد

مجری:

و در واقع هیچ حادثه ای را ما نداریم در تاریخ اسلام که همه هم بر آن اتفاق نظر داشته باشند، خطیر تر از این قضیه و مهم تر از این قضیه که الآن می بینیم تمام مسلمانها به گروهای متعدد هستند، در واقع سر همان است

استاد یزدانی:

دقیقاً

مجری:

این خودش نشان از این دارد که واقعه مهمی رخ داده و مهم ترین واقعه هم همان واقعه غدیر است و ابلاغ و تبلیغ  ولایت امیرالمؤمنین (ع) که مبغضین امیرالمؤمنین (ع) این را تحمل نمی کردند، و خدا هم گفته «یعصمک من الناس» که در جای خودش این بحث ها بصورت مفصل مطرح شده،

استاد یزدانی:

به هر حال ما خواستیم تناقض گویی خودش را بیشتر ثابت بکنیم، اینجایی که بحث فضائل امیرالمؤمنین  هست

مجری:

حتی اشاره کردید که دارد با هزینه ای که اهل سنت دارند به شما می دهند، تو داری فرهنگ وهابیت را ترویج می کنی،

استاد یزدانی:

دارد از ابن تیمیه حرف می زند می خواهد غدیر را انکار بکند استناد می کند به حرف ابن تیمیه مگر ابن تیمیه با شما در یک صنف است، مگر شما پیرو ابن تیمیه هستید؟ نکند آن مدرسه را کلاً پیروان ابن تیمیه تسخیر کردند، نمی شود که شما در مدرسه ای که برای اهل سنت هست حرف های ابن تیمیه را داری می زنی، داری به حرف ابن تیمیه استناد می کنی، غدیر را انکار بکنی، غدیری که کل بزرگان اهل سنت گفتند متواتر است، حالا یک شخص ناصبی مثل ابن تیمیه آمده گفته این روایت صحیح نیست، شما می آیید به حرف او استدلال می کنید؟ خب این معلوم است که جای دیگر وصل شده اند اینها، پیروان  ابن تیمیه هستند.

مجری:

بله بحث خیلی طولانی است و وقت باید زیاد داشته باشیم و منتهی دیگر وقت ما به پایان رسیده جناب آقای یزدانی عزیز ما از شما خیلی استفاده کردیم و بهره بردیم، ان شاء الله که خدا به توفیقات شما بیافزاید و همچنین شما عزیزان بیننده تا دیدار دیگر همه شما را به خدای منان می سپاریم و آخر برنامه تعجیل فرج آقا را از خداوند متعال خواستاریم.

اللهم عجل لولیک الفرج.

 


کلمه طیبه>

پاسخ به شبهات وهابیت بیعت با امیرالمومنین علیه السلام ضربت خوردن حضرت ابن ملجم خوارج بغات اجتهاد نماز مولا غدیر شیعه