ولادت حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام آیت الله سید محمد حسینی قزوینی

قسمت دوم ویژه برنامه خورشید کعبه با کارشناسی آیت الله سید محمد حسینی قزوینی


 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

ویژه برنامه خورشید کعبه 05 11 1402 (قسمت دوم)

عنوان برنامه: ویژه برنامه ولادت حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام

کلیدواژه: رجب؛ سیزده رجب؛ ولادت؛ امیر المؤمنین (علیه السلام)؛ روح دیانت؛ مولود کعبه؛ فاطمه بنت اسد (سلام الله علیها)؛ شیعه؛ فضائل حضرت؛ شکاف کعبه؛ قبله؛ احرام؛ آیت الله قزوینی؛

استاد: حضرت آیت الله حسینی قزوینی

مجری: آقای سید محمد صفایی

مجری:

صاحب اسرار «سُبْحان الَّذی اسری» علی است

بین آیات الهی آیت کبری علی است

«قُلْ هُوَ الله احد» تفسیری از اخلاص اوست

در کمال بندگی یکتای بی همتا علی است

حافظ جان علی «فَالله خَیْرٌ حافظا»

حافظ قرآن به «اِنّا نَحْنُ نَزَّلْنا» علی است

آیت الکرسی به اسم اعظمش مستمسک است

ای مسلمانان به قرآن "عُروةُ الوُثقی" علی است

یا علی و یا عظیم و یا غفور و یا رحیم

یا الهی مظهر اسمائک الحسنیٰ علی است

تیغش «انزلنا الحدید» و ضربتش «بأسٌ شدید»

بهترین توصیف فتحش "لا فتی الا علی" است

ذوالفقار اثبات حق و نفی باطل می کند

بی گمان فاروق اعظم در جهان تنها علی است!

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعين اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِه‏ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم وَاحْشُرْنَا مَعَهُمْ والْعَنْ اَعْدائَهُمْ ُ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَمِينَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ حُجَّتَهُ عَلَى عِبَادِهِ، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ‏!

سلام خدمت شما بینندگان جان عاشقان مولای موحدان امیر مؤمنان علی ابن ابی طالب (صلوات الله و سلامه علیه) در اقصیٰ نقاط جهان، عرض تبریک و شادباش ما به مناسبت شام سیزدهم رجب، شام میلاد سراسر نور و فرخنده آقا و مولای مان امیر المؤمنین خدمت مولا و امام زمان مان حضرت بقیة الله الأعظم (ارواحنا فداه) و همچنین خدمت شما خوبان!

امشب هم با ویژه برنامه «خورشید کعبه» از شهر مقدس قم، جوار کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) در خدمت شما هستیم.

ان شاء الله ساعتی خواهیم گفت و خواهیم شنید از مولای موحدان امیر مؤمنان علی ابن ابی طالب (صلوات الله و سلامه علیه) به بیان و لسان شیوای استاد معظم آیت الله دکتر «حسینی قزوینی»، حاج آقا سلام علیکم خیلی خوش آمدید تبریک و تهنیت عرض می‌کنم

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

سلام علیکم و رحمة الله عید بر شما مبارک باشد!

السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِه،‏ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ اللَّهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ- ِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ دَلِيلَ إِرَادَتِه‏، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَه‏، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الْمَرْأَى وَ الْمَسْمَع‏ فَمَا شَيْ‏ءٌ مِنَّا إِلَّا وَ أَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَ إِلَيْهِ السَّبِيل.

خدمت بینندگان عزیز و گرامی خالصانه ترین سلامم را تقدیم می کنم موفقیت روز افزون برای همه گرامیان از خدای منان خواهانم!

خجسته میلاد امیر المؤمنین، میلاد ولادت، امامت «حجة الله البالغة، عَيْنَ اللَّهِ النَّاظِرَةَ، يَدَهُ الْبَاسِطَةَ، نِعْمَةِ اللَّهِ عَلَى الْأَبْرَارِ وَ نِقْمَتِهِ عَلَى الْفُجَّارِ»؛ امیر المؤمنین (سلام الله علیه) را به پیشگاه مقدس مولای مان بقیة الله الاعظم (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) و به همه علاقمندان به اهل بیت عصمت و طهارت بویژه شما گرامیان تبریک و تهنیت عرض می کنم.

 خدا را به آبروی امیر المؤمنین قسم می دهم عیدی ما را تعجیل در فرج مولای مان ولی عصر (ارواحنا فداه) قرار بدهد ان شاء الله.

معمولاً رسم مان بر این هست این توفیق را خدای عالم کرم کرده است برنامه را با یادی از صدیقه طاهره (سلام الله علیها) آغاز کنیم.

زهرا جان:

تو کیستی تو تمام پیمبری زهرا * تو حجت حجج الله اکبری زهرا

بهشت احمدی و رکن حیدری زهرا * ز چار بانوی باغ جنان سری زهرا

تو مادر حسنینی نه مادر همه ای * چه بهتر است که بگویم فقط تو فاطمه ای

(صلی الله علیک یا مولاتي یا فاطمة الزهراء)

مجری:

احسنتم، طیب الله استاد بزرگوار! چه مبارک شبی است امشب، شب جمعه و شام میلاد امیر المؤمنین و برنامه معطر شد به ذکر حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) جناب استاد پیرامون سندیت ولادت امیر المؤمنین (صلوات الله و سلامه علیه) در منابع اهل سنت، در منابع شیعه این که در چه منابعی آمده است این را بفرمایید تا ان شاء الله بعضی شبهاتی که مطرح شده است خدمت شما مطرح کنم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم‏، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعين وَهُوَ خَيرُ نَاصِرٍ وَ مُعِينْ الْحَمْدُلِلَّه ‏وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِيَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِيَّةَ اللَّه‏ وَ الّلعنُ الدّائمُ‏ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ يَوم لِقَاءَ اللّه، وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ، حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ، نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ

در رابطه با ولادت امیر المؤمنین در «کعبه»، شیعه و سنی به صورت متواتر یا مستفیض حداقل نقل کرد‌اند؛ ولی متأسفانه می بینیم در بعضی از شبکه های «وهابی» یا معاندین مرتب شبهه مطرح می کنند بر این که آیا قضیه ولادت امیر المؤمنین در درون «کعبه» سند صحیحی دارد یا خیر، در کتب شیعه وارد شد یا خیر؟ قضیه اش چه است؟

بعضی از خودی های ما به خاطر جهل و عدم آگاهی از مصادر حداقل شیعه تشکیک می کنند می گویند معلوم نیست و یا در کتاب ها ولادت حضرت امیر را می آورند خیلی سریع به صورت سر بسته رد می شوند. نمی دانم این ها فردای قیامت چه پاسخی دارند؟

ما در «سایت مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه)» مقاله ای داریم تحت عنوان آیا بر اساس منابع شیعه و اهل سنت، امیر المؤمنین در «کعبه» به دنیا آمده اند؟

تصاویر همه کتاب ها را در این جا آوردیم از «شیخ صدوق – متوفای 381» از کتاب «الیقین»، صفحه 42؛ «ارشاد - شیخ مفید (رضوان الله تعالی علیه)» تصویرش هست. «تهذیب الأحکام شیخ طوسی (رضوان الله تعالی علیه)»، جلد 6، صفحه 19؛ «خصائص الأئمة» مال «شریف رضی»؛ «عمدة عیون اخبار فی مناقب امام الأخبار» مال مرحوم «ابن بِطریق»؛ همچنین در «أعلام الوریٰ» مفصل آمده است.

«مناقب آل ابی طالب (سلام الله علیه)»، «الخرائج و الجرایح»، «کشف الیقین» مرحوم «علامه حلی (رضوان الله تعالی علیه)»؛ «الحدائق الناظرة».

 «مستدرک صحیحین» مربوط به اهل سنت است.

 این ها منابع شیعه هست دوستان اگر روی سایت «مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر» مراجعه کنند شاید معدود مقاله ای است که تمام تصاویر کتب به همراهش است.

یعنی مطلب را آوردیم تصویر کتاب را هم کنارش گذاشتیم نگویند آدرس اشتباه می دهید یا مطلب غیر از این است این ها را مفصل مطرح کردیم.

در اهل سنت «حاکم نیشابوری» به قول جناب آقای «ذهبی» وقتی به شرح حال آقای «حاکم نیشابوری» در کتاب «تذکرة الحفاظ»، جلد 3، صفحه 1039 می گوید:

«الحاكم الحافظ الكبير امام المحدثين»

تذكرة الحفاظ؛ اسم المؤلف: أبو عبد الله شمس الدين محمد الذهبي الوفاة: 748، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، ج3، ص1039، ح962

امام و پیشوای محدثین است. «ذهبی» هم می گوید اگر کسی را امام گفتند به هیچ وجه نقدی درباره او پذیرفته نیست.

 باز می گوید:

«هو إمام اهل الحدیث فی عصره»

«هو امام أهل الحديث في عصره العارف به حق معرفته»

تذكرة الحفاظ؛ اسم المؤلف: أبو عبد الله شمس الدين محمد الذهبي الوفاة: 748، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، ج3، ص1043

پیشوای اهل حدیث در عصرش بود «العارفُ بِه» عارف به حدیث بود «حق معرفته» آن گونه ای که شایسته است ایشان در علم حدیث بوده است.

 همچنین «ابن اثیر جذری» در کتاب «جامع الأصول»، جلد 1، صفحه 161 ایشان وقتی از «حاکم نیشابوری» می خواهد عبارتی بیاورد می گوید:

«فإنه كان عالمًا بهذا الفن، خبيرًا بغوامضه، عارفًا بأسراره، وما قال هذا القول وحكم على الكتابين بهذا الحكم إلا بعد التفتيش والاختبار والتيقن لما حكم به عليهما»

معجم جامع الأصول في أحاديث الرسول؛ اسم المؤلف: المبارك بن محمد ابن الأثير الجزري الوفاة: 544، دار النشر: ، ج1، ص162

عالم به فن حدیث بود «خبیراً بغوامضه» به پیچیدگی های حدیث تخصص داشت «عارفاً بأسراره» اسرار حدیث را هم می دانست.

آقای «زرکلی وهابی» در کتاب «أعلام»، جلد 6، صفحه 227 ایشان هم می گوید:

«من أكابر حفاظ الحديث والمصنفين فيه ... وهو من أعلم الناس بصحيح الحديث وتمييزه عن سقيمه»

الأعلام؛ زرکلي، خير الدين بن محمود (م 1396)، دار العلم للملايين، چاپ پانزدهم، أيار، 2002 م؛ ج 6، ص 227

عالم ترین انسان ها به احادیث صحیح بوده است.

در هر صورت...

 آقای «حاکم نیشابوری» در کتاب «مستدرک»، جلد 3، صفحه 550 در چاپ اخیر می گوید:

 «فقط تواترت الأخبار»

 روایات متواتر داریم

«أن فاطمة بنت أسد ولدت أمير المؤمنين علي بن أبي طالب كرم الله وجهه في جوف الكعبة»

المستدرك على الصحيحين؛ اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة: الأولى، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا، ج3، ص550، ح6044

از این بهتر و واضح تر؟ می گوید احادیث متواتر داریم که «فاطمه بنت اسد»، امیر المؤمنین با واژه امیر المؤمنین تعبیر می کند علی ابن ابی طالب را در درون «کعبه» به دنیا آورده است.

 نمی دانم آقایان این تعبیر را دیدند یا ندیدند؟ اگر دیدند باز دارند انکار می کنند باید بگوییم این‌ها مریض هستند

(فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يكْذِبُونَ)

در دل های آنان يک نوع بيماری است؛ خداوند بر بيماری آنان افزوده؛ و به خاطر دروغ هايی که می گفتند، عذاب دردناکی در انتظار آنهاست.

سوره بقره (2): آیه 10

خدا بر بیماری قلب شان هم بیافزاید و اگر نه مریض نیستند، واژه تواتر چیزی نیست که از کنارش به سادگی بشود رد شد.

«ابن تیمیه حرانی» در «مجموع الفتاویٰ»، جلد 1، صفحه 108 و 109 می گوید:

«من أنكر ما ثبت بالتواتر والإجماع فهو كافر»

هر کس مطلبی را که به تواتر ثابت شده انکار کند کافر است!

كتب ورسائل وفتاوى شيخ الإسلام ابن تيمية؛ اسم المؤلف: أحمد عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728، دار النشر: مكتبة ابن تيمية، الطبعة: الثانية، تحقيق: عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمي النجدي، ج1، ص109

«ابن تیمیه» تکلیف این کار نشناسان «شبکه کلمه» و «ظلمت» و ... را روشن کرده است. هر سال سیزده رجب شروع می کنند حرف های که ده، پانزده سال مدام تکرار می کنند ما هم هر سال جواب می دهیم. آن ها شبهه کنند و شبهه شان را تکرار کنند ما هم جواب مان را تکرار می کنیم. ببینیم عاقبت چه خواهد شد؟

 ولی انکار متواتر کفر است «ابن تیمیه» کفر این آقایان را امضاء کرده است ما نمی گوییم کافر هستند ولی «ابن تیمیه» می گوید این ها کافر هستند.

 در کتاب «فتاوای هندیه» در حقیقت بزرگانی از فقهای «هند» جمع شدند کتاب مجموعی مثل «عروة الوثقیٰ» یا کتاب «جواهر» ما نوشتند. تمام اقوال علمای «حنفی» را در این کتاب جمع کردند یک مدرک برای همه علما شده است برای این که بتوانند فتاوای «ابو حنیفه» و اتباعش را به دست بیاورند. در این کتاب جلد 2، صفحه 286 ایشان می گوید:

«مَنْ أَنْكَرَ الْمُتَوَاتِرَ فَقَدْ كَفَرَ»

هرکس روایت متواتر را انکار کند کافر است.

الفتاوى الهندية في مذهب الإمام الأعظم أبي حنيفة النعمان؛ اسم المؤلف: الشيخ نظام وجماعة من علماء الهند الوفاة: 9999، دار النشر: دار الفكر - 1411هـ - 1991م، ج2، ص265

با کلمه «فقد» هر کس متواتر را انکار کند قطعاً کافر است از این بهتر؟ آقای «محمد ابن عبد الوهاب» جرأت نکرده بگوید دید خودش هم منکر خیلی چیزها است در کتاب «فی الرَّد علی الرافضة»، صفحه 41 می گوید اگر کسی متواتر را انکار کند حالش معلوم است. آقای عبدالوهاب حالش معلوم است یعنی چه؟ می گوید:

«أقل مراتبه أن يكون فاسقاً بل تكون صلاته باطلة فيبعث يوم القيامة مصلياً بلا طهارة شرعية»

رسالة في الرد على الرافضة؛ اسم المؤلف: محمد بن عبد الوهاب الوفاة: 1206 هـ، دار النشر: مطابع الرياض - الرياض، الطبعة: الأولى، تحقيق: تحقيق الدكتور / ناصر بن سعد الرشيد، ج1، ص41

کمترین مرتبه اش این است که فاسق است ولی اعلیٰ مراتبش چه است؟ آقای «محمد ابن عبد الوهاب» چرا اعلیٰ مراتبش را نیاوردی؟ بعد می گوید کسی که متواتر را انکار کند نمازش باطل است در روز قیامت هم وارد آتش جهنم خواهد شد از این بهتر نمی توانیم در این جا بخواهیم عبارتی را مطرح کنیم. با این وضع می شود چه کار کرد؟

همچنین جناب آقای «فاکری – متوفای 275» در حقیقت معاصر «بخاری – متوفای 256»، «مسلم – متوفای 261» و این آقا متوفای 275 است قبل از «ابن داود، نسائی» بوده است. کتابی دارد به نام «اخبار مکه» این جا هم می آورد:

«وأول من ولد في الكعبة من بني هاشم من المهاجرين علي بن أبي طالب رضي الله عنه»

أخبار مكة في قديم الدهر وحديثه؛ اسم المؤلف: محمد بن إسحاق بن العباس الفاكهي أبو عبد الله الوفاة: 275، دار النشر: دار خضر - بيروت - 1414، الطبعة: الثانية، تحقيق: د. عبد الملك عبد الله دهيش، ج3، ص226

اولین شخص از «مهاجرین» که در «مکه» و در داخل «کعبه» متولد شد علی ابن ابی طالب است. البته ایشان نگفت اول کس این شخص بود دومی و سومی چه کسانی بودند؟ کلمه اول را جایی می آورند دوم و سومی هم باشد. این هم یک نوع شیطنت است.

 «مسعودی» در «مروج الذهب»، خیلی قاطعانه می آورد:

«وكان مولده في الكَعبة»

مروج الذهب؛ اسم المؤلف: أبو الحسن على بن الحسين بن على المسعودي (المتوفى : 346هـ) الوفاة: 346، دار النشر: ، ج1، ص313

ولادت امیر المؤمنین در «کعبه» بوده است.

 «ابن سباغ مالکی» در «فصول المهمة»، می گوید:

«ولم يولد في البيت الحرام قبله أحد سواه وهي فضيلة خصه الله تعالى بها إجلالا له وإعلاء لمرتبته وإظهارا لكرامته فولدت غلاماً نظيفاً منظّفاً لم أر أحسن وجهاً منه، فسمّاه أبو طالب عليّاً»

الفصول المهمة في معرفة الأئمة؛ نويسنده : علي بن محمد أحمد المالكي ( ابن الصباغ ) (وفات : 855)، تحقيق: سامي الغريري، ناشر: دار الحديث للطباعة والنشر، قم: 1422، ص173

قبل از علی ابن ابی طالب کسی در درون «کعبه» متولد نشده است ولادتش در درون «کعبه» بالاترین مقام برای امیر المؤمنین (سلام الله علیه) است. بعد می گوید «فاطمه بنت أسد» درد زایمان گرفت وارد «بیت الله الحرام» شد امیر المؤمنین به دنیا آمد.

 «دیار بَکری – متوفای 966» در کتاب «تاریخ الخمیس» از کتاب های معتبر اهل سنت، جلد 1، صفحه 279 :

«کانت ولادته في الکعبة»

تاریخ الخمیس؛ دیار البکری، ج‌1، ص279

«ملا علی قاری» در «شرح شفاء للقاضی عیاض»، جلد 1، صفحه 156

«أن علي بن أبي طالب كرم الله وجهه ولد أيضا في داخل الكعبة»

اسم الکتاب: شرح الشفا؛ المؤلف: القاري، الملا على، الجزء 1، ص 159

«حلبی – متوفای 1044» در «تاریخ حلب»، جلد 1، صفحه 159 ایشان می گوید علی ابن ابی طالب در «کعبه» متولد شد و یک شرافت و کرامتی برای امیر المؤمنین است.

 «دهلوی – متوفای 1180» ایشان هم در «إزالة الخفاء عن خلافة الخلفاء»، جلد 4 ایشان باز بحث روایت «حاکم نیشابوری» را نقل می کند می گوید به صورت متواتر ثابت شد علی ابن ابی طالب در درون «کعبه» متولد شده است.

این مطالب را از منابع شیعه و منابع اهل سنت آوردیم. آیا در کدام یک از مسائل تاریخی داریم این قدر شیعه و سنی با قاطعیت نقل کرده باشند، چیزی به این شکل داریم به ما بگویند؟ این که آٔقایان دهان شان را باز کنند هر چه خواستند بگویند. بعضی ها مقداری حیاء را خوردند شرف را هم قورت دادند جسارت هایی هم می کنند کاری به این ها ندارم (از کوزه برون همان تراود که در اوست)

کسی که نسبت به حضرت امیر جسارتی می کند باید از مادرش سوال کند کیفیت انعقاد نطفه اش چطور بوده است چون قطعاً کسی که طیب ولادت داشته باشد به ائمه بویژه به امیر المؤمنین جسارت نمی کند.

آقایان اگر بخواهند برای شان ثابت بشود موضوع چه هست؟ بروند آزمایش دی ان ای بدهند معلوم می شود اهانت به حضرت امیر و صدیقه طاهره قطعاً لا شک و لا ریب شیعه و سنی معتقد هستند کسی که جسارت به صدیقه طاهره و امیر المؤمنین کرده باشد ناصبی است و از طیب ولادت بهرمند نیست.

مجری:

جناب استاد خیلی ممنون و متشکرم زیبا فرمودید، بعضی ها نتوانستند اصلش را انکار کنند برای حضرت شریک قائل شدند گفتند ولادت امیر المؤمنین منحصراً نبوده است بعدش اتفاق افتاد قبلش هم یک نفر دیگری هم بوده است. آیا پاسخی هست که انحصار این هم ثابت بشود؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

بله، مثلاً «ابو زکریای عضدی – متوفای 334» ایشان می گوید ولادت حضرت در «کعبه» بوده است. «ولم يولد فيها»

«وكان ولد في الكعبة ولم يولد فيها خليفة غير أمير المؤمنين علي بن أبي طالب (عليه السلام)»

تاریخ الموصل؛ تألیف: الشیخ ابی زکریا یزید بن محمد الازدی؛ تحقیق: الدکتور احمد عبدالله محمود، دارالکتب العلمیه، بیروت؛ ج1، ص 241

در «کعبه» غیر از علی ابن ابی طالب احدی متولد نشده است. «گنجی شافعی» در «کفایة الطالب» می گوید قبل و بعد از علی احدی در «کعبه» متولد نشده است

«ولد في الکعبة ولي الله عزوجل ... ولم يولد قبله ولا بعده مولود في بيت الله الحرام سواه إكراما له بذلك وإجلالا لمحله في التعظيم»

كفاية‌ الطالب في مناقب علي بن أبي طالب؛ گنجی، محمد بن یوسف، ناشر: دار أحياء تراث اهل البيت (ع)، طهران، الطبعة‌ الثالثة، 1404هـ ، ص407

نه قبل و نه بعد از امیر المؤمنین احدی در «کعبه» متولد نشده است. «ابن صباغ مالکی» در «فصول المهمة» همین تعبیر را دارد:

«ولم يولد في البيت الحرام قبله أحد سواه»

الفصول المهمة في معرفة الأئمة؛ نويسنده : علي بن محمد أحمد المالكي ( ابن الصباغ ) (وفات : 855)، تحقيق: سامي الغريري، ناشر: دار الحديث للطباعة والنشر، قم: 1422، ص173

غیر از علی ابن ابی طالب کسی در «بیت الله الحرام» متولد نشده است.

«صفوری شافعی – متوفای 894» ایشان همین تعبیر را در صفحه 159 دارد در حقیقت این شرافت و فضیلتی است که: «وهی فضیلة خصه الله تعالی بها»

«أن علیا ولدته أمه بجوف الکعبة شرف‌ها الله تعالی وهی فضیلة خصه الله تعالی بها»

نزهة المجالس ومنتخب النفائس؛ المؤلف: عبد الرحمن بن عبد السلام الصفوری (المتوفی: 894 هـ)، الناشر: المطبعه الکاستلیة – مصر، عام النشر: 1283 هـ، ج 2، ص 159، باب مناقب أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب رضی الله عنه

 

مخصوص علی ابن ابی طالب است؛ یعنی خدا همچنین شرافت و فضیلتی برای احدی عنایت نکرده است.

«دهلوی» در «إزالة الخفاء» همین تعبیر را دارد.

 «آلوسی» سلفی در «خریده غیبیة» دارد:

«و فی کون الامیر کرم الله وجهه ولد فی البیت، امر مشهور فی الدنیا وذکرفی کتب الفریقین السنه و الشیعه»

یک امری مشهور است و در کتب فریقین، شیعه و سنی همه بالاتفاق نقل کردند. بعد می گوید وقتی «فاطمه بنت اسد» درد زایمان گرفت آمد شعری مطرح می کند

أنت العلي الذي فوق العلى رفعا * ببطن مكة وسط البيت إذ وضعا

تو همان علی هستی که از برتری فراتر بالا رفتی؛ در سرزمین «مکه» در درون خانه خدا از مادر زاده شدی و بر زمین قرار گرفتی!

وأنـت الـذي حـطـت له قدم * في موضع يده الرحمن قد وضعا

سرح الخريده الغيبية في شرح القصيدة العينية؛ آلوسی، ص 3 و 15

تو همان رکنی هستی که گام در جایی نهادی که خدای رحمان دست خود را نهاده بود؛ یعنی دوش نبی مکرم که در عرش خدای عالم، دارد که دست بر شانه من گذاشت علی تو هم پا بر آن جایی گذاشتی خدا دست نهاده بود! این ها چیزی نیست بخواهیم انکار کنیم.

 «آلوسی» تعبیر زیبایی دارد می گوید علی ابن ابی طالب در درون «کعبه» متولد شد خودش را به بدهکار می دانست. برای این که بدهیش را ادا کند تکریمی که دیوار «کعبه» شکافته شد مادر امیر المؤمنین آن جا رفت او را به دنیا آورد برای جبران این، پا بر دوش رسول الله گذاشت تمام بت هایی که در پشت بام «کعبه» بود نابود کرد خواست جبران کند آن محبتی که خدا برایش کرده بود. این را یک سنیِ سلفی این طور ترسیم می کند.

ولی بعضی‌ها متأسفانه می‌گویند حرف و حدیث در آن است؛ چون ایام میلاد است نمی خواهم خیلی زیاد مطرح کنم.

 استاد «عباس محمود عقاد» یک شخصیت پر آوازه جهانی است ایشان کتابی دارد به نام «عبقریّة الإمام علی»، می گوید:

«ولد علي في داخل الكعبة»

علی در درون «کعبه» به دنیا آمد!

«و كرم اللّه وجهه عن السجود لأصنامها فكأنّما كان ميلاده ثمّة إيذاناً بعهد جديد للكعبة وللعبادة فيها»

خدای عالم خواست امیر المؤمنین در درون «کعبه» که برای توحید بنا شد به دنیا بیاید سجده بر بت هرگز نکند. آغاز ولادتش، آغاز بر توحید بود

«وكاد علي أن يولد مسلماً، بل لقد ولد مسلماً على التحقيق إذا نحن نظرنا إلى ميلاد العقيدة والروح»

علی ابن ابی طالب قطعاً مسلمان به دنیا آمد لذا می بینیم میلاد و ولادت عقیده و میلاد روح دیانت و توحید است.

«لأنّه فتح عينيه على الإسلام، ولم يَعْرِف قطّ عبادةَ الأصنام، فهو قد تربّى في البيت الذي خرجت منه الدعوة الأسلامية»

علی چشمان خود را بر اسلام گشود، چشم علی اصلاً بت را نمی شناخت، در خانه ای تربیت یافت که از آن خانه دعوت اسلام به سراسر جهان منتشر شد!

عبقرية إلامام علي؛ المؤلف: عباس محمود العقاد، ناشر: المکتبه العصریه، صیدا - لبنان، باب سوم: اسلامه، ص 39

یک سنی با این کلمات حماسی این طور تعبیر می کند از «وهابی»ها خیلی زیاد مستبعد نمی دانیم ولی این که بعضی از عزیزان خودی مان مقداری از کنارش به سادگی رد می شوند برایم خیلی درد آور است.

 بحثی هم که با این آقایان داشتیم هیچ جوابی نداشتند به ما بدهند متأسفانه برای این که وهابی‌ها یا سنی ها از این ها خوشحال بشوند همچنین حرف‌های می‌زنند در حالی‌که سنی ها این همه این طور مطالب نقل کردند.

روزی به یکی از آقایان در «شبکه ولایت»‌ قسمت «عربی» گفتیم بیاید مجری برنامه ما بشود گفت نه به کشورهای «عربی» می روم اگر مجری حاج آقای «حسینی» بشوم به من ویزا نمی دهند.

چقدر بدبخت و بیچاره هستیم به قول «عمر سعد، عبید الله زیاد» و ... امام حسین را فروختند، این آقا به خاطر این که ویزا بگیرد و محروم نشود می گوید حاضر نیستم مجری باشم قطعاً در کشورهای اسلامی ببینند کنار فلانی هستم به من ویزا نمی دهند!

مجری:

البته برای ما مشکلی پیش نیامد

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

پیش هم بیاید عین فَخر است.

مجری:

بله، مدل افتخار است!

حضرت آیت الله حسینی قروینی:

 یعنی انسان به خاطر امیر المؤمنین (سلام الله علیه) هر چه تحمل کند می ارزد. مثل «حجر ابن عدی»ها حاضر شدند سرشان بریده شود، سرها بالای نِی برود امثال «قنبرها» و بعضی از افراد دست و پای شان را بریدند، «میثم‌ها» بالای دار رفتند و در همان بالای چوبه دار در آخرین لحظات عمر قبل از این که نفسش بیرون بیرود می گوید آی مردم بیایید در این چند لحظه از فضائل علی برای تان بگویم.

«عریز ابن فلان» پیش «عبید الله» می رود می گوید اگر جلوی این آقا را نگیریم مردم «کوفه» شورش می کند دستور می دهد زبان «میثم» را هم باید ببرند. کسانی که این طور برای علی جان فشانی کردند بارها گفتم این مذهب و عشق علی از لا به لای خون و شکنجه به ما رسیده به سادگی به دست ما نرسیده است.

«بنی امیه» می خواستند نام علی، آثار علی، اسم علی را از تمام صفحه عالم هستی محو کنند. «ابن حجر» در «تهذیب التهذیب»، «ذهبی» در «سیر اعلام النبلاء»، «مذی» در «تاریخ و رجال»شان دارد همه دارند.

«كان بنو أمية إذا سمعوا بمولود اسمه علي قتلوه»

اگر می‌شنیدند نام فرزندی را علی ‌گذاشتند می‌کشتند

تهذيب التهذيب؛ اسم المؤلف: أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل العسقلاني الشافعي الوفاة: 852 ، دار النشر : دار الفكر - بيروت - 1404 - 1984 ، الطبعة : الأولى، ج 7، ص 280، ح 541

«كانت بنو أمية إذا سمعوا بمولود اسمه علي قتلوه فبلغ ذلك رباحا فقال هو عُلَیْ»

تدريب الراوي في شرح تقريب النواوي؛ اسم المؤلف: عبد الرحمن بن أبي بكر السيوطي الوفاة: 911، دار النشر: مكتبة الرياض الحديثة - الرياض، تحقيق: عبد الوهاب عبد اللطيف، ج2، ص331

اگر کسی نام فرزندش را علی می گذاشت می آمدند او را می کشتند یعنی در این حد عمل می کردند. «علی ابن رباح» پدرش را لعنت می کرد چرا اسم من را علی گذاشت؟ پدرش گفت اسمت را عَلي نگذاشتم عُلِی گذاشتم مردم اشتباهاً تو را عَلی می گویند.

دوستان عشق امیر المؤمنین از این بحران ها عبور کرد به ما رسیده است. باید قدر عشق و محبت امیر المؤمنین را بدانیم وقتی اسم علی را می بریم تمام وجودمان لذت می برد و شاد می شود.

 عشق به علی در سراسر وجودمان دارد می جوشد به این سادگی به دست مان رسیده است که بخواهیم به سادگی از کنارش رد شویم!

مجری:

«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوَلَايَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ علیهم السلام»

استاد دوست دارم میان برنامه نرویم من سوالات بیشتری مطرح کنم بخصوص بحث نامگذاری در مورد شکافته شدن خانه «کعبه» اگر مطلبی باقی ماند بفرمایید.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

در رابطه با این، شیعه و سنی داستان مفصلی دارد فقط به صورت خیلی خلاصه عرض می کنم از شیعه فقط یک مصدر می آورم از سنی هم به یکی دو مورد اشاره می کنم. «مناقب آل ابی طالب» مال «ابن شهر آشوب مازندرانی» معاصر «علامه حلی و ابن داود» بود در جلد 2 وقتی امیر المؤمنین به دنیا آمد «فاطمه بنت أسد» در آغوشش بود «ابو طالب» قنداقه علی را گرفت گفت:

يَا رَبِّ يَا ذَا الْغَسَقِ الدُّجِي‏ * وَ الْقَمَرِ الْمُبْتَلِجِ الْمُضِي‏

بَيِّنْ لَنَا مِنْ حُكْمِكَ الْمَقْضِي‏ * مَا ذَا تَرَى فِي اسْمِ ذَا الصَّبِي‏

بنازم به این عشق قنداقه را به دست می گیرد خدایا به این قنداقه تازه مولود قسم می دهم به ما بیان کن اسمش را چه بگذاریم؟ می گویند ابری آمد صدایی از ابر بلند شد

خُصِّصْتُمَا بِالْوَلَدِ الزَّكِي‏ * وَ الطَّاهِرِ الْمُنْتَجَبِ الرَّضِي‏

این مولود پاک و پاکیزه را مخصوص شما قرار دادم

فَاسْمُهُ مِنْ شَامِخٍ عَلِي‏ * عَلِيٌّ اشْتُقَّ مِنَ الْعَلِي‏

این اسم اوست مقام شامخ علی اعلیٰ، خدای علی اعلیٰ اسمش علی است مشتق شده از نام بزرگ علی ابن ابی طالب!

مناقب آل أبي طالب عليهم السلام( لابن شهرآشوب)؛ نويسنده: ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على‏ (وفات مؤلف: 588 ق‏)، محقق / مصحح: ندارد، ناشر: علامه‏، قم‏ 1379 ق‏، ج1، ص175

بعد می گویند لوحی که از ابر افتاد در «کعبه» آویزان کرده بودند تا زمان «هشام ابن عبد الملک» خبیث بود، ایشان دستور داد این لوح را از بین بردند.

 از اهل سنت یک مورد می گویم در «کفایة الطالب» جناب «گنجی شافعی» مقتولِ 658 این هم از کسانی که به خاطر دفاع از علی شهید شد.

ایشان هم همین تعبیر را دارد «ابو طالب»‌ وارد «کعبه» شد:

 «يَا رَبِّ هذَا الْغَسَقِ الدُّجِي»

از هاتفی صدا آمد

و یا اهل بیت المصطفی النبی * خصصتم بالولد الزکی * أن اسمه من شامخ علی * علی اشتق من العلی

«قندوزی» و افراد دیگری هم این قضیه را نقل کردند اصلاً نام امیر المؤمنین (سلام الله علیه) یا با الهام یا با صدایی از ابر یا لوحی آمد همه شاهد بودند این قضیه را شیعه و هم سنی نقل کرده است هیچ مستبعد هم نیست خدایی که برای اولین بار دیوار «کعبه»اش را می شکافد و «فاطمه بنت اسد» را داخل خانه می کند.

بر خلاف قضیه حضرت عیسی و مریم؛ درد زایمان می آید می گوید یا مریم بیرون برو و زیر درخت خرما بچه را به دنیا بیاور حضرت مریم وقتی درد زایمان می گیرد می گوید: (يا لَيتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَذَا)

(فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ يا لَيتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَكُنْتُ نَسْيا مَنْسِيا)

درد زايمان او را به کنار تنه درخت خرمايي کشاند؛ (آنقدر ناراحت شد که) گفت: «اي کاش پيش از اين مرده بودم، و بکلي فراموش مي‌شدم!»

سوره مریم (19): آیه 23

ای کاش قبل از این مرده بودم و این حال را ندیده بودم «فاطمه بنت اسد» درد زایمان می گیرد دست به دعا بر می دارد، ای صاحب خانه تو را قسم می دهم به آبروی این نوزادی که در رحم دارم بر من کَرم و عنایت کن، مرا در خانه ات پناه بده. چقدر تفاوت است؟ قضیه ای حضرت عیسی، حضرت علی، حضرت مریم و فاطمه بنت اسد واقعاً شنیدنی، دقت کردنی و تأمل کردنی است!

مجری:

خیلی ممنون و متشکر لذت می بریم. ولی متأسفانه شبهاتی که مطرح می کنند باید این ها را هم بیان کنیم یکی از شبهات این است به فرض قبول کردیم امیر المؤمنین در داخل خانه «کعبه» به دنیا آمدند این افضلیت بر پیامبر و نبی مکرم خاتم می شود چرا که ایشان در داخل «کعبه» به دنیا نیامدند. چنین قیاس هایی را هم مطرح می کنند.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

اولاً در کتاب «الریاض النظرة» مال «محب الدین طبری»، «امام شیخ و مشایخُ الفقه و الحدیث» در رابطه با فضیلت ابوبکر، عمر، عثمان و امیر المؤمنین (سلام الله علیه) مطرح کرده است به امیر المؤمنین می‌رسد، می گوید پیغمبر اکرم فرمود علی جان، خدای عالم سه چیز به تو داد به احدی نداده به من هم نداده است از این بهتر؟

«أن رسول الله صلي الله عليه وسلم قال لعلي: أوتيت ثلاثا لم يؤتهن أحد ولا أنا، أوتيت صهرا مثلي ولم أوت أنا مثلي»

تو پدر زنی مثل من داری، من پدر زنی مثل تو ندارم. پدر زن تو، من هستم ولی پدر زن هایم در این حد نیستند.

«وأوتيت زوجة صديقة مثل بنتي ولم أوت مثلها زوجة»

همسری مثل زهرا داری من همسر مثل زهرا ندارم

«وأوتيت الحسن والحسين من صلبك ولم أوت من صلبي مثلهما»

تو حسن و حسین دو ریحانه بهشت را داری و من فرزند مثل حسن و حسین ندارم!

من هشت تا فرزند دارم، چهار تا پسر قاسم، طیب، طاهر، ابراهیم و... ولی هیچکدام شان به خاک پای حسن و حسین نمی‌رسند.

سه تا دختر دارم زینب، رقیه، کلثوم ولی هیچکدام به زهرا (سلام الله علیها) نمی‌رسد.

«ولكنكم مني وأنا منكم»

علی جان من از شما هستم و شما از من هستید!

الرياض النضرة؛ محب الدین طبری؛ ج 2، ص 202؛ جواهر المطالب في مناقب الإمام علي (ع)؛ ابن الدمشقي، ج 1، ص 209

این مطلب نشان می‌دهد بر این‌که حضرت رسول اکرم که در بیت الله متولد نشده علی متولد شد. حضرت عیسی بدون پدر به دنیا آمد یک فضیلت است.

رسول اکرم بدون پدر به دنیا نیامده؛ پس مقام حضرت عیسی بالاتر است، حضرت آدم اصلا بدون پدر و مادر دنیا آمده است. از آن طرف وقتی به حضرت عیسی هجوم آوردند خدا او را به آسمان چهارم برد؛ ولی در جنگ احد وقتی به رسول اکرم هجوم آوردن هفتاد و دو تا از عزیزانش شهید شد خودش پیشانی مبارکش زخمی شد خون فوران کرد دندان مبارکش شکست پس مقام حضرت عیسی بالاتر از حضرت رسول اکرم است!

 حضرت موسی را وقتی دشمن دنبالشان کرد دشمن در رود نیل همه غرق شدند؛ ولی در «جنگ بدر و احد» در هشتاد و چهار جنگ دشمنان پیغمبر هیچ کدام غرق نشدند.

 حضرت ابراهیم را در آتش انداختند، آتش گلستان شد؛ ولی پیغمبر اکرم را خواستند بکشند حضرت فرار کرد به غار پناه گرفت و بعد به مدینه رفت.

این چه بساطی است که شما درست کردید، چه مسائلی است که مطرح می‌کنید.

مجری:

(از قیاسش خنده آمد خلق را)

حضرت آیت الله حسینی قروینی:

بله، اینکه چون پیغمبر آن‌جا به دنیا نیامده؛ پس علی از پیغمبر افضل است! نمی‌دانم مطلب‌شان به درد داستان‌های شب‌های زمستان که دور کرسی می‌شینند و می‌گویند یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود به درد آن‌جا می‌خورد یانه.

مجری:

جناب استاد همین که فرمودید «انتم منی انا منکم»، بحث انفسنا، این فضیلت عین فضیلت پیامبر است دیگر دوگانگی وجود ندارد.

حضرت آیت الله حسینی قروینی:

 بله،

«خَلَقَ الْأَشْيَاءَ مِنْ نُورِي وَ نُورِ عَلِي‏»

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج25، ص24

نور من و نور علی از نور خدا آفریده شده است. ما بحث‌های علمی نمی‌خواهیم بکنیم همین که عوام‌الناس بفهمند کافی است یعنی بحث کوچه بازاری می‌خواهیم بکنیم.

اگر بخواهیم بحث علمی کنیم، بحث زیاد است، ما در یکی از برنامه‌هایمان که مطرح کردیم بحث‌های خیلی جالبی بود بر اینکه رسول اکرم فرمود علی نسبت به من همان نسبت من به خدا است!

مجری:

الله اکبر

حضرت آیت الله حسینی قروینی:

 خیلی عجیب است، من این مطلب را امشب هم عرض کنم. نسبت علی بن ابی طالب به من... عزیزان مطلب را خوب دقت کنند. متن در کتب اهل سنت است.

کتاب «صواعق المحرقه - ابن حجر هیتمی» پیغمبر فرمود نظر به صورت علی عبادت است فرمود:

«علي مني كمنزلتي من ربي»

الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة؛ اسم المؤلف: أبو العباس أحمد بن محمد بن علي ابن حجر الهيثمي الوفاة: 973هـ، دار النشر: مؤسسة الرسالة - لبنان - 1417هـ - 1997م، الطبعة: الأولى، تحقيق: عبد الرحمن بن عبد الله التركي - كامل محمد الخراط، ج2، ص517

علی جایگاهش به من همان جایگاه من به خدا است. از این بهتر می‌شود! همچنین این مطلب را «مناقب خوارزمی» دارد، کتاب «امالی - شیخ طوسی» دارد.

 باز در کتاب «صواعق المحرقه» روایت خیلی جالب است می‌گوید:

«عن ابن عباس أن النبي صلى الله عليه وسلم قال (علي مني بمنزلة رأسي من بدني)»

الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة؛ اسم المؤلف: أبو العباس أحمد بن محمد بن علي ابن حجر الهيثمي الوفاة: 973هـ، دار النشر: مؤسسة الرسالة - لبنان - 1417هـ - 1997م، الطبعة: الأولى، تحقيق: عبد الرحمن بن عبد الله التركي - كامل محمد الخراط، ج2، ص366

علی نسبت به من مثل سر من به بدنم است، سر من به بدنم چه جایگاهی دارد علی هم همان نسبت را به من دارد. این مطلب را مفصل آقایان آورده اند.

 وقتی علی این چنین است و از نفس هم بالاتر است. می‌فرماید جایگاه علی نسبت به من مثل سر من به تنم است؛ مثل جایگاه من نسبت به خدای عالم هست.

 مشکل آقایان این است که علی را نشناختند، اگر علی را شناخته بودند این طور نمی‌گفتند باید یک دوره‌های علی شناسی برای این‌ها از کتب اهل سنت و شیعه گذاشته بشود، آن جایگاه امیرالمؤمنین برای این‌ها مطرح بشود، تا معلوم بشود علی چه کسی بود و با علی چه کردند؟

الان هم امیرالمؤمنین ما زال مظلوما ان شاءالله فرزند بزرگوارش حضرت بقیة الله الاعظم (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) تشریف آوردند آن‌جا دیگر روشن می‌شود که علی چه کسی بود!

مجری:

فکر می‌کنم در حد پنج - شش دقیقه فرصت است سوال آخر را هم مطرح کنم، آیا خانه کعبه بیت الصنم مملو از بت بوده است، این را هم بعضا مطرح می‌کنند که این هم فضیلت نیست زیرا علی ابن ابی طالب در جایی که تبدیل به بتخانه شده بود به دنیا آمده است.

حضرت آیت الله حسینی قروینی:

 این هم مثل حرف‌های پیره زن های است که زمستان کنار کرسی می‌شینند و داغ و یک مقدار مغزشان می‌شود حرف می‌زنند.

قرآن در رابطه با همین خانه‌ای که پر از بت است، وقتی ابرهه می‌خواهد نابود کند خدای عالم خودش از این خانه مراقبت و محافظت می‌کند.

(بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ أَلَمْ تَرَ كَيفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ؛ أَلَمْ يجْعَلْ كَيدَهُمْ فِي تَضْلِيلٍ؛ وَأَرْسَلَ عَلَيهِمْ طَيرًا أَبَابِيلَ؛ تَرْمِيهِمْ بِحِجَارَةٍ مِنْ سِجِّيلٍ؛ فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ)

آيا نديدي پروردگارت با فيل سواران [= لشکر ابرهه که براي نابودي کعبه آمده بودند] چه کرد؟! آيا نقشه آنها را در ضلالت و تباهي قرار نداد؟! و بر سر آنها پرندگاني را گروه گروه فرستاد، که با سنگهاي کوچکي آنان را هدف قرارمي‌دادند؛ سرانجام آنها را همچون کاه خورده‌شده (و متلاشي) قرار داد!

سوره فیل (105): آیات 1 تا 5

خانه خدا که پر از بت است چه ارزشی داره خدای عالم از این خانه مراقت و محافظت می‌کند، با این حساب ابرهه را بفرستد بیاید نابود کند، تمام بشود برود. این قرآن است که این فرمایش را دارد، نمی‌دانم قضیه‌اش چه است!

 مطلب دیگر همین خانه‌ای که پر از بت است، قبل از فتح مکه در حقیقت از سال دوم تا هشتم شش سال قبله مسلمان‌ها بود.

(وَمِنْ حَيثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِنَّهُ لَلْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ؛ وَمِنْ حَيثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيثُ مَا كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ لِئَلَّا يكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيكُمْ حُجَّةٌ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِي وَلِأُتِمَّ نِعْمَتِي عَلَيكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ)

از هر جا (و از هر شهر و نقطه‌اي) خارج شدي، (به هنگام نماز،) روي خود را به جانب «مسجد الحرام» کن! اين دستور حقي از طرف پروردگار توست! و خداوند، از آنچه انجام مي‌دهيد، غافل نيست! و از هر جا خارج شدي، روي خود را به جانب مسجد الحرام کن! و هر جا بوديد، روي خود را به سوي آن کنيد! تا مردم، جز ظالمان (که دست از لجاجت برنمي‌دارند،) دليلي بر ضد شما نداشته باشند؛ (زيرا از نشانه‌هاي پيامبر، که در کتب آسماني پيشين آمده، اين است که او، به سوي دو قبله، نماز مي‌خواند.) از آنها نترسيد! و (تنها) از من بترسيد! (اين تغيير قبله، به خاطر آن بود که) نعمت خود را بر شما تمام کنم، شايد هدايت شويد!

سوره بقره (2): آیه 150

این‌که بتخانه است رو بروی بتخانه پیغمبر نماز می‌خواند، این چه نمازی که باید روبروی بتخانه بنشینیم نماز بخوانیم!

 رسول اکرم در مکه بود حالا هر روز یا غالب روزها در اطراف بیت الله الحرام طواف می‌فرمودند. عجب پیغمبر اطراف یک خانه‌ای که پر از بت بوده طواف می‌کرده است!

رسول اکرم قبل از هجرت شان، حج عمره از مسجد تنعیم یا از مسیر طائف داشتند، آمده احرام بسته و در اطراف همین بیت الله الحرام طواف کرده و از احرام بیرون آمده است این چه بیت الله الحرامی است که پر از بت است و پیغمبر دارد اطراف این طواف می‌کند؟

 عجیب هم است «ابن تیمیه حرانی» در کتاب «منهاج السنه» جلد چهارم صفحه ۱۴۷ حرف قشنگی دارد می‌گوید:

«ومن المعلوم أن النبي صلى الله علين وسلم كان يصلي إلى الكعبة التي بناها المشركون»

منهاج السنة النبوية؛ اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728، دار النشر: مؤسسة قرطبة - 1406، الطبعة: الأولى، تحقيق: د. محمد رشاد سالم، ج4، ص147

پیغمبر اکرم رو به کعبه‌ای نماز می‌خواند که مشرکین آن کعبه را بنا کرده بودند. اگر واقعا این چنین است چطور پیغمبر اکرم رو به بت خانه نماز می‌خواند؟ آن‌جا نمی‌گویید پیغمبر چرا رو به کعبه ای که پر از بت است نماز خوانده است؟

شش سال مسلمان‌ها رو به بیت الله الحرامی که پر از بت بوده نماز خوانده اند، چرا آن‌جا چیزی نمی‌گویید؛ ولی همین که حضرت امیر آن‌جا متولد شد از این حرف‌ها می‌زنید؟

 من روزی با تعدادی از دانشجوها کنار بیت الله الحرام بحث می‌کردیم، گفتم یک سوال می‌پرسم شما را به خدای این کعبه به من جواب بدهید. گفت بفرمایید گفتم اگر ابوبکر یا عمر در این‌جا به دنیا آمده بود، چه کار می‌کرد؟ یک نفرشان گفت یک لوح بزرگ از طلا می‌نوشتیم تمام اطراف بیت الله الحرام آویزان می‌کردیم، هرکس این‌جا بیاید بداند که این همان خانه ای است که ابوبکر یا عمر به دنیا آمده است!

 گفتم مرحبا زنده باد! خیلی جالب است گفت یک لوحی از طلا درست می‌کردیم اطراف بیت الله آویزان می‌کردیم می‌نوشتیم این محل ولادت ابی بکر است. «هذ البیت، بیت الذی ولد فی جوفها ابوبکر الصدیق»

واقعا ما نمی‌دانیم قضیه‌اش چه است؟ خدای عالم فرموده بعضی‌ها:

(فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يكْذِبُونَ)

در دلهاي آنان يک نوع بيماري است؛ خداوند بر بيماري آنان افزوده؛ و به خاطر دروغهايي که ميگفتند، عذاب دردناکي در انتظار آنهاست.

سوره بقره (2): آیه 10

کار این‌ها جز بیماری چیز دیگر نیست!

 من چند بار قبلا گفتم، من بچه که بودم خدا اموات همه را بیامرزد مادرم می‌گفت سادات شب ۱۳ رجب هر آرزویی کنند خدا به آرزوی‌شان می‌رساند. من یادم است چهار، پنج ساله که بودم شب ۱۳ رجب که می‌شد می‌گفتم خدایا ۱۳ رجب زیارت مکه را به من نصیب کن.

این که این را آرزو می‌کردم کاملا یادم است، داشتم می‌خوابیدم لحاف را روی سرم می‌کشیدم همانجا با خدا زمزمه می‌کردم.

الحمدالله، خدای عالم دو مرتبه زیارت خانه اش را در شب سزده رجب نصیب ما کرد شب ۱۳ رجب در مکه بودم، شب سیزده رجب در مکه بودن یک دنیایی است؛ حج واجب هم رفتم، شاید ده، دوازده مورد حج عمره رفتم؛ ولی هیچ حج عمره ای به آن حج عمره ۱۳ رجب مان نشد.

بنده مشغول طواف بودم یک بنده خدایی دست به شانه بنده گذاشت، گفت:

«ماهذا الخرافات التی تعتقدونه بان علیا ولد في جوف الکعبه»

این خرافات چیست که شما معتقد هستید علی در داخل کعبه به دنیا آمده است؟ گفتم خرافه است گفت بله. عبارت «حاکم نیشابوری» را خواندم جلد و صفحه اش را گفتم، گفت برویم یک گوشه با هم صحبت کنیم.

 باهم رفتیم یک چند تا سؤال پرسید جواب دادم، آدرس داده بودم جلد ۳ صفحه 50، فردا آمد من را پیدا کرد، گفت شیخ من امروز کتابخانه رفتم هرچه گشتم پیدا نکردم، گفتم کتابی که نگاه کردی چند جلدی بود؟ گفت چهار جلدی بود.

گفتم نسخه ای که من دارم سه جلدی با تحقیق دکتر مرعشی است، ساعت یک و نیم تا دو بعد از نیمه شب بود، گفت می‌شود من از شما یک خواهش کنم، گفتم بفرمایید. گفت برویم محل سکونت تان کامپیوترت را بیاور، من متن را ببینیم و آدرسش را یاداشت کنم.

 خدا را شاهد می‌گیرم، قسم به خدای بیت الله الحرام، ایشان با من به بعثه آمد در سالن انتظار نشت، من رفتم از اتاق کامپیوتر را آوردم باز کردم، متن و آدرس را نشان دادم برداشت نوشت.

 همچنین یک مطلب دیگری شب گذشته برایش گفته بودم، آقای بخاری می‌گوید علی بن ابی طالب جزء خلفا نبود، گفت آدرس آن را هم می‌شود برای من بیاورید. برایش از کتاب بخاری تاریخ صغیر، صفحه ۵۸ و ۱۱۹ آوردم نشان دادم ایشان هم برداشت نوشت.

 بعد به من یک نگاه خیلی عمیقی کرد، گفت فلانی این همه حقایق در تراث اسلامی آمده ما بی‌ خبر ماندیم!

 بعد از آن ما هر وقت مکه می‌رفتیم، ندا می‌دادیم این‌ها سراغ ما می‌آمدند، بعضی شب‌ها در خوابگاه شان دانشگاه ام القرا می‌رفتیم، با این‌ها می‌نشستیم تا نزدیک سحری با هم صحبت می‌کردیم، جای بینندگان خالی سحری خیلی معاویه‌ای هم می‌آوردند می‌خوردیم.

با این‌که دانشجو بودند، پذیرایی خیلی عالی می‌کردند، ما در خانه مان که هیچ، در مهمانی‌ها هم آن‌طور غذاهای رنگارنگ نمی‌خوریم که این‌ها سحری می‌خوردند.

بعد از صرف سحری باهم کنار بیت الله الحرام می‌آمدیم نماز می‌خواندیم من به بعثه بر می‌گشتم و آن‌ها به خوابگاه شان می‌رفتند!

مجری:

احسنتم، خیلی ممنون متشکرم جناب آیت الله دکتر حسینی قزوینی استفاده کردیم خدا ان شاءالله بیشتر به عمر، بیان و قلم شما برکت بدهد، ان شاءالله باز هم مشرف بشوید. از محضرتان التماس دعا داریم، همچنین از محضر بینندگان عزیز و ارجمند هم التماس دعا داریم.

 گفت آن خاتم هشت و چار خواهد آمد

شاهنشه شکار خواهد آمد

عدلی که پس از علی از این دنیا رفت

در سایه ذوالفقار خواهد آمد!

 اللهم بعلی عجل لولیک الحجة ابن الحسن الفرج والعافیة والنصر؛ تا دیدار دیگر بدرود!

والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته


ولادت حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام>

رجب سیزده رجب ولادت امیرالمومنین علی ع روح دیانت مولود کعبه فاطمه بنت اسد س شیعه فضائل حضرت شکاف کعبه قبله احرام آیت الله قزوینی