حبل المتین

قسمت صد و پنجم برنامه حبل المتین با کارشناسی آیت الله سید محمد حسینی قزوینی
موضوع: تعابیر روایی با مضمون «علی مع الحق و الحق مع علی»، کلام معاویه نسبت به این حدیث


 

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ:20/08/1400

برنامه:حبل المتین

مجری:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمد الله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت همۀشما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولیعصر (عج)، الحمد الله این توفیق نصیب مان شد باز در شب جمعه دیگر در سید الیالی تقدیم بکنیم محضر تک تک شما بینندگان عزیز و ارجمند برنامه حبل المتین را برنامه ای که این افتخار را داریم در محضر حضرت استاد حضرت آیت الله دکتر حسینی قزوینی باشیم، إن شاءالله امشب هم بتوانیم نهایت بهره و استفاده را از محضرشان ببریم و إن شاءالله شما بینندگان عزیز هم تا انتهای برنامه همراه برنامه ما باشید، همانطور که مطلع هستید ما حُسن مطلع برنامه را به یُمن حضور استاد و این سنت حسنۀ که بنا نهادند اختصاص دادیم به وجود حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) که کل وجود هستی از جود ایشان هست، إن شاءالله بتوانیم در ابتدای برنامه هم از محضر استاد استفاده بکنیم و بشنویم نسبت به حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها).

سلام عرض می کنم محضرتان حضرت استاد، در خدمت تان هستیم.

آیت الله حسینی قزوینی:

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته

اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا بَقیَّةَ اللهِ فی اَرضِهِ السّلاَمُ عَلَیکَ یَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِی ضَمِنَهُ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا حُجَّةَ اللَّهِ وَ دَلیلَ اِرادَتِهِ روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمک الفداء.

خدمت بینندگان عزیز و گرامی در هر کجای این گیتی پهناور بیننده این برنامه هستند و یا تکرار برنامه را می بینند خالصانه ترین سلام مان را تقدیم می کنیم، موفقیت بیش از پیش برای همۀ گرامیان از خدای منان خواهانیم.

همانطوری که عزیزان مستحضر هستند ما آغاز برنامه مان با نام صدیقه طاهره آغاز می کنیم باشد که دین و دنیا و آخرت مان بیمه آن بزرگوار قرار بگیرد.

رسول اکرم دخترانی دیگری داشت ام کلثم، رقیه و دیگران، فرزندان دیگری داشت إبراهیم، طیب، طاهر، ولی در میان این فرزندانش تنها فرزندی که فرمود:

«بضعةٌ منی»

پاره وجود من هست

زهرای مرضیه (سلام الله علیها) بود

«فاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي، فمَن أغْضَبَها فَقَد أغْضَبَنِي»

پاره وجود من هست هر کس او را به غضب بیاورد، قید هم نکرد در مسائل دینی، دنیوی، داخلی، خارجی، هر کس با هر نوعی زهرا را به غضب بیاورد حضرت فرمود من را به غضب آورده، دیگر این در صحاح و مسانید و سنن اهل سنت دیگر جزء متواترات هست دیگر هیچ شک و شبهۀ نیست، إبن تیمیه هم وقتی می آید نمی تواند انکار کند می خواهد یک سری افسانه های که بنی امیه درست کردند از قول مسور بن مخرمة و غیره، افسانه سازی کند ولی متأسفانه بعد از رسول اکرم می دانیم که با این بانو چه برخوردهای کردند و بنابه نقل اهل سنت شش ماه، بنابه نقل شیعه سه ماه بعد از رحلت نبی مکرم دار دنیا را وداع کردند و به پدر بزرگوارشان ملحق شدند و به عنوان اولین شهیده راه ولایت از اهل بیت نام خودشان را ثبت کردند

به خون دیده بنویسید بر دیوار این کوچه

که اینجا کشته‏ ی راه ولایت گشته، بانویی

بعد از او امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) همین بس که به هنگام دفن می فرماید:

«أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ»

غصه و غم من در فراق زهرای مرضیه همیشگی هست مادامی که علی روح در بدن دارد غم و غصه و فراق حضرت زهرا در وجود حضرت هست.

دوست دارم کز غمت یا فاطمه ! تنها بگریم

از یتیمان تو پنهان ، در دل شب ها بگریم 

 

دوست دارم سر فرود آرم من بی کس به چاهی

بر کشم فریاد غربت ، های های آنجا بگریم

 

دوست دارم زینب من اشک چشمانم نبیند

گه به نخلستان ، و گاهی در دل صحرا ! بگریم

امیرالمؤمنین در خانه نمی تواند گریه کند چون با گریه حضرت، شیون چهارتا بچه های قد و نیم قد فاطمه زهرا بر می خیزد، علی مجبور هست برود بیابان در نخلستان گریه کند.

دوست دارم جانم از تن با نفس هایم براید

بسکه یا زهرا بگویم بسکه بی پروا بگریم

نَفسِـی عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحبُوسَةٌ

 یا لَیتَــهَا خَرَجَـت مَـعَ الزَّفَـرَاتِ

لاَ خَيْرَ فِي اَلْحَيَاةِ وَ إِنَّمَا

أَخْشَى مَخَافَةَ أَنْ تَطُولَ حَيَاتِي

صلی الله علیک یا مولاتی یا فاطمة الزهرا.

مجری:

أحسنتم طیب الله أنفسکم، خیلی ممنون و متشکر، مستفیذ شدیم حضرت استاد از محضرتان الحمد الله.

بینندگان عزیز و ارجمند همانطور که مطلع هستید و همراه با برنامه بودید می دانید که ما بحثی را آغاز کردیم و در 16 جلسه گذشته یک آموزه های از امامت و ولایت را یک سلسله درس های که نیاز هست هر انسانی آنها را بداند تا بتواند به حق دست پیدا بکند آنها را در محضر حضرت استاد بودیم و استفاده کردیم از فرمایشات شان، در جلسه گذشته همانطور که مطلع هستید و حتماً برنامه را إن شاءالله پیگیری کرده بودید مشاهده فرمودید که ما گفتیم که بله در بحث اینکه اگر ما بخواهیم صراط مستقیم و حق را پیدا بکنیم یکی از آن آموزه ها این هست که ما به این روایت «علیٌ مع الحق والحق مع علی» پایبند باشیم آن را باید خوب بشناسیم نسبت به آن معرفت پیدا بکنیم، اما بنابر رسم این برنامه که قرار هست شبهات مطرح بشود و آن را رد بکنیم کلام إبن تیمیه را حضرت استاد آوردند که إبن تیمیه گفته بود با صراحت تمام که شما این عبارت را در هیچ کتابی نمی بینید چه با سند صحیح و چه با سند ضعیف شما چنین چیزی را ملاحظه نمی کنید، اما بعد از آن در همان جلسه گذشته باز الحمد الله ما توانستیم این ادعای که إبن تیمیه کرده بود را مورد کنکاش قرار بدهیم و دیدیم که إلی ماشاءالله از این علمای اهل سنت که در کتب متعدد و به طُرق معتبر و طُروق متعدد این روایت را نقل کردند با الفاظ مختلف نه فقط با یک لفظ که با صورت های مختلف با الفاظ مختلف با تعابیر مختلف این مضمون را ذکر کردند، حالا اگر حضرت اجازه بفرمایید حضرت عالی الفاظ متعدد و تعابیر متعددی که همۀشان هم دال بر حقانیت امیرالمؤمنین و بلکه علوی بودن حق از این طرف بخواهیم بگوییم، تمام اینها دلالت داشتند، اما حالا یکی از آن تعبیرها و آن واژگانی که ذکر شده بود حالا ما إن شاءالله تک تک آنها را مورد بررسی قرار بدهیم اما یکی از آنها همین بود که حضرت عالی فرمودید:

«کان علیٌّ عَلَی الحق فی جمیع احواله یدور الحق معه حیث دار ولن یفترقا»

ما حالا بخواهیم نسبت به خود همین روایت بشنویم و آیا خود این دلالت به تنهایی می تواند دلالت بر عصمت بکند و چه مقامی را برای وجود حضرت آقا امیرالمؤمنین (علیه السلام) می تواند به اثبات برساند؟

آیت الله حسینی قزوینی:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله، الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لا سیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی أعدائهم أعداء الله الی یوم لقاء الله، افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد، یا أبا صالح المهدی أدرکنی.

همانطور که حضرت عالی هم اشاره کردید یکی از ویژگی های منحصر به فرد حضرت امیر همین حدیث «علی مع الحق و الحق مع علی» هست و این با عبارت های مختلف آمده، و به تعبیر حضرت آیت الله العظمی صبحانی می فرمود بهترین استاد آن است که سرانگشتی توضیح بدهد، با این عبارت با این عبارت، اینها را بگوید مخاطب هم کاملاً تحویل بگیرد؛ اینها عبارت های مختلفی  هست، که یکی از این عبارت ها  همین است که حضرتعالی اشاره کردید که «لقد کان علیٌ علی الحق فی جمیع احواله»، و همچنین «علی المع الحق و الحق مع علی و لن یفترقی» با کلمه لن یفترقی، یعنی هرگز حق از علی جدا نمی شود، و اگر دوستان نظر مبارک شان باشد در جنگ جمل اینها که وقتی می خواستند بیایند با علی بجنگند، بعضی ها گفتند علی شناخته شده است، «اول من اسلم، اول من آمن» و غیره، گفتند «إنّ علیاً قد غیره» عوض شده؛ ولی در اینجا کاملاً تعبیر این است که «لن یفترقی» هرگز تا لب حوض، حق از علی جدا نمی شود علی هم از حق جدا نمی شود، یعنی رسول اکرم طوری کرده که حجت را برای آنهایی که واقعاً دارای وجدان سالم هستند تمام بکند، آقای شهرستانی در کتاب «ملل و نحل» از ابو اسحاق اسفراینی که از او تعبیر می کنند به رکن الدین از ایشان نقل می کند، می گوید

«ولقد کان علی (رضی الله) علی الحق فی جمیع الحواله»

در تمام احوالاتش علی برحق بوده

ملل و النحل، شهرستانی،

چه در زمان پیغمبر، چه در زمان 25 سال خانه نشینی، چه در پنج سال دوران حکومتش

«یدور الحق معه حیثما دار»

حق گرداگرد علی می چرخ، نه علی گرد حق می چرخد، حق علی هر کجا برود مثل سایه ملازم امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) هست.

خطیب بغدادی در «تاریخ بغداد» جلد چهاردهم، صفحه 322 از أبی ثابت غلام أبوذر می گوید وارد ام سلمه شدم ام المؤمنین

«فرأیتها تبکی وتذکر علیاً»

دیدم ام سلمه گریه می کند و از علی یاد می کند

تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، ج 14، ص 322

و فرمود:

«سمعت رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) یقول: علی مع الحق والحق مع علی، ولن یفترقا»

علی با حق هست حق هم با علی هست هرگز از هم جدا نمی شوند

«ولن» نفی ابد هست دیگر، امکان ندارد حق از علی جدا بشود، تا چه زمانی؟

«حتی یردا علیَّ الحوض یوم القیامة»

تا در نزد حوض کوثر آنجا به من برسد

یعنی دیگر نبی مکرم جای هیچ گونه توجیه تأویلی نگذاشته.

 همچنین در «تاریخ دمشق» جلد 42، صفحه 449

«علیٌّ مع الحق، والحق مع علی، ولن یتفرقا حتی یردا علی الحوض»

تاریخ دمشق، ج 42، ص 449

از هم جدا نمی شوند تا بیاید در کنار حوض بر من ملحق شود.

در کتب شیعه هم همین تعابیر آمده «خصال» شیخ صدوق (رضوان الله تعالی علیه) صفحه 560 همین تعبیر را دارد:

«الحق مع علی وعلیٌّ مع الحق، لا یفترقا حتی یردا علی الحوض»

الخصال، شیخ صدوق، ص 560

«جامع الأخبار» مرحوم شعیری، ایشان هم باز همین تعبیر را دارد صفحه 13.

جامع الأخبار، شعیری، ص 13

«کفایة الأثر» خزاز، صفحه 18 همین تعبیر را دارد بر اینکه امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) همواره با حق بوده و حق هم با علی هست در همۀ حال، هرگز حق از علی جدا شدنی نیست.

کفایة الأثر، خزاز، ص 18

یعنی در حقیقت این تعابیری که آقایان آورده اند ببینید من این را فقط برای آن عزیزانی که دنبال حق هستند می خواهم بیاورم؛ این منصنف إبن أبی شیبه هست متوفی 235 و استاد بخاری هم هست، در جلد هفتم مصنف اش صفحه 540، أحنف بن قیس هست می گوید رفتم پیش طلحه و زبیر بعد از قتل عثمان، گفتم شما دستور می دهید با چه کسی بیعت کنم؟ اینها گفتند با علی، رفتم پیش عایشه گفتم:

«من تأمرینی به أن اُبایع؟ فقالت: علیاً»

الکتاب المصنف في الأحاديث و الآثار، نویسنده إبن أبی شیبه، متوفی 235، ج 7، ص 540

بعد قضیه جمل آمد، رفتم پیش عایشه

«فقلت: یا ام المؤمنین! اُنشدک باالله!»

تو را به خدا سوگند می دهم آیا من بعد از قتل عثمان از شما نظر خواهی کردم مشورت کردم که با چه کسی بروم بیعت کنم؟ گفتید بر اینکه برو با علی بیعت کن، الآن چرا دارید با علی می جنگید؟

«قالت: نعم، ولکنه بدل»

علی عوض شده

رفتم پیش طلحه گفتم تو را به خدا آیا شما به من دستور دادی بروم با علی بیعت کنم یا نه؟ گفت بله، گفتم پس چرا الآن دارید با او می جنگید؟ گفت:

«ولکنه بدل»

علی عوض شده

نمی دانم والله این تعابیر چه هست و اینهایی که می گویند اینها رفته بودند برای صلح در بصره، این روایت ها را هم ببینند دیگر، اینها دیگر کاملاً مشخص هست بر اینکه، این دیگر «تاریخ طبری» هست جلد چهارم که اینها رفته بودند در خانه عایشه با همدیگر مشورت می کردند

«فقالوا: نسیرُ إلی علیٍّ فنُقاتله»

می خواهیم برویم با علی بجنگیم

تاریخ طبری، ج 4

مجری:

دیگر صریح تر از این وجود ندارد.

آیت الله حسینی قزوینی:

دیگر صریح تر از این؟ واضح تر از این؟ این دیگر کتاب کافی و بحار و غیره نیست که شما بگویید اینها شیعه بودند آمده اند در رابطه با صحابه اینطور حرف ها را زده اند، بعضی ها گفتند که برویم در مدینه با علی بجنگیم، اصلاً بحث بصره نبود

«فقال بعضُهم لیس لکم طاقة بأهل المدینة»

اگر برویم مدینه، اهل مدینه از علی دفاع می کنند همۀ ما از بین می رویم، و لکین می رویم بصره و کوفه، طلحه در کوفه هوادار و شیعه دارد، زبیر هم در بصره هوادار و کمک دارد، دیگر رأی شان بر این شد که بروند بصره و کوفه، این آقایانی که می فرمایند اجتهاد کردند آیا اجتهاد در برابر نص امکانپذیر هست؟ وقتی رسول اکرم می فرماید:

«علیٌّ مع الحق، والحق مع علی، ولن یفترقا حتی یردا علی الحوض»

دیگر از این واضح تر؟ علی با حق هست تا حوض، حتی در عالم برزخ، مثال، ملک، ملکوت، اینکه آقایان عرفا هفت عالم را درست کردند و مولانا هم می گوید:

 هفت شهر عشق را عطار گشت ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم

در تمام این عوالم امیرالمؤمنین با حق هست تا قیامت بر پا بشود امیرالمؤمنین کنار حوض کوثر با رسول اکرم دیدار داشته باشد.

مجری:

چقدر تعبیر این تعبیر واضح و گویای هست که هم در این دنیا ما باید حق را در وجود آقا امیرالمؤمنین ببینیم، اصلاً امیرالمؤمنین را حق بدانیم، هم در روز قیامتی که ما در دیگر روایات می بینیم که میزان اعمال قرار هست واقع بشود خود امیرالمؤمنین آنجا هست و میزان اعمال هست تا بعد از آن وارد در حوض بشوند.

خیلی زیبا و الحمد الله جامع و کامل، پس این تعبیر را ما حل کردیم یعنی هم دیدیم با این تعبیر «علیٌّ مع الحق» و هم آن تعبیر دیگری که «کان علیٌّ علی الحق فی جمیع احواله بدور الحق معه حیث دار ولن یفترقا» که این دو تعبیر را ما دیدیم در کتب مختلف به چه بیانی آمده.

آیت الله حسینی قزوینی:

و عصمت مطلق علی را هم می رساند، یعنی اگر بنا باشد امیرالمؤمنین گناه نه، خطا بکند سهوی داشته باشد این دیگر «علیٌّ مع الحق والحق مع علی» معنی ندارد.

مجری:

إفتراق حاصل می شود.

آیت الله حسینی قزوینی:

إفتراق حاصل می شود ولو به صورت اشتباهی یک امری از او خلاف شرع صادر بشود و یک مطلبی را فراموش کند سؤال کنند فراموش کند به جای یک مسئله، مسئله دیگر را بگوید این نمی شود «علَی الحق والحق معه»، پس مشخص هست که عصمت مطلق امیرالمؤمنین را اثبات می کند، خود إبن تیمیه هم از این دارد می سوزد می گوید این «علیٌّ مع الحق والحق مع علی» دلیلی بر عصمت علی هست ما به غیر از پیغمبر معصوم نداریم، حالا إن شاءالله در قیامت معلوم می شود که معصوم داریم یا نداریم، «أَوَّلُ من يَجْثُو بين يَدَيِ الرحمن» امیرالمؤمنین هست دیگر، اول کسی که محکمه اش شروع شود حضرت امیر (سلام الل علیه) هست و آنجا تماشایی هست بینندگان عزیز، فقط این جمله را بینندگان از من داشته باشند؛ قیامت با همۀ سختی هایش، با همۀ فشارهایش، «تَضَعُ، كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ» و « يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِيهِ» تمام اینها تحملش می ارزد که انسان محکمه امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) با مخالفین و نواصب را مشاهده کند و ببینیم آنجا اینها چه جوابی دارند إبن تیمیه آنجا می تواند بگوید در هیچ روایت صحیح ضعیف نیامده این دلیل بر عصمت علی هست؟ غیر از پیغمبر معصوم نیست؟ پیغمبر مقامش منزه هست از اینکه همچین حرف بزند، حالا اگر این را در رابطه با دیگران می گفت منزه نبود ولی در رابطه با علی منزه هست، خلاصه باش تا وقتی دولت ات بدود آقای إبن تیمیه! و ما منتظریم منتظر باش.

مجری:

أحسنتم، بسیار خوب، الحمد الله ما با این تعبیر آشنا شدیم و این دلالت را هم که به وضوح و به صورت کامل دیگر أتم ترین حالا تعبیر هرچند درست نیست اما به صراحت می توانیم بگوییم که دیگر کامل تر از این امکان نداشت که دلیلی بر عصمت دلالت بکند که این را هم از زبان حضرت استاد یاد گرفتیم و آموختیم.

الحمد الله تا اینجای برنامه توانستیم استفاده بکنیم و بهرمند بشویم از محضر حضرت استاد و این روایاتی که در رابطه با حقانیت امیرالمؤمنین بلکه بالاتر از آن باز هم همان تعبیر روایت را بگوییم که اصلاً این دوتا جدایی ناپذیر هستند یعنی زمانی هم که ما این تعبیر حقانیت امیرالمؤمنین را بالاخره این مضاف و مضاف إلیه را به صورت جداگانه مطرح می کنیم قطعاً این بیان قاصر ما هست که داریم به این نحوه مطرح می کنیم که خود نفس امیرالمؤمنین خود حق هست و خود حق خود امیرالمؤمنین هست و غیر از آن نیست، این تعابیر را داشتیم بررسی می کردیم و تعبیر اول را به حمد الله بررسی کردیم، نسبت به تعبیر دوم حالا مخصوصاً با آن صحبت إبن تیمیه که می گفت بله مقام پیامبر منزه از این هست که کسی بخواهد در کنار پیامبر بخواهد مقام عصمت را داشته باشد و اینها، حالا حضرت استاد! حضرت عالی در جلسه پیش این را فرمودید که یکی از آن دعاهای که حضرت رسول اکرم (ص) نسبت به وجود آقا امیرالمؤمنین (علیه السلام) داشتند این دعا بود که:

«اَللَّهُمَّ أَدِرِ الْحَقَّ مَعَ علیاً حَیثُما دَارَ»

این تعبیر را ما بخواهیم بهتر و بیشتر بشناسیم و بدانیم آیا این دعای که آقا رسول الله در حق امیرالمؤمنین کردند در کدام یکی از این منابع اهل سنت آمده و پیام آن چه هست؟ از محضرتان إن شاءالله بهرمند بشویم و استفاده کنیم.

آیت الله حسینی قزوینی:

بله این نکته خیلی نکته قشنگی هست که وقتی رسول اکرم دعا می کنند شکی نیست که دعای حضرت رد شدنی نیست، اگر بنا باشد دعای حضرت هم رد بشود دیگر اصلاً نباید دعا کرد، در این زمینه من بر مبنای البته این عبارت را ترمذی و دیگران آورده اند، متوفی 279، ولی این کتاب «المحاسن والمساوی» مال إبراهیم بن محمد بیهقی هست از اعلام قرن چهارم هجری هست که متوفی 402، ایشان از امیرالمؤمنین نقل می کند که پیغمبر اکرم فرمود:

«رحم الله علیاً الهم أدر الحق معه حیثما دار»

خدایا حق را گرداگرد علی بچرخان هر کجا علی بچرخد

المحاسن والمساوی، نویسنده إبراهیم بن محمد بیهقی، متوفی 402

نکته بعدی قاضی أبوبکر باقلانی هست متوفی 403، در کتاب «الإنصاف فیما یجب اعتقاده ولا یجوز الجهل به»، جلسه قبل هم اشاره کردیم اینها همه قبل از إبن تیمیه هستند، می گوید در فضائل امیرالمؤمنین احادیث زیاد هست من جمله از آنها

«الهم أدر الحق معه علی حیثما دار»

الإنصاف فیما یجب اعتقاده ولا یجوز الجهل به، قاضی أبوبکر باقلانی، متوفی 403

حاکم نیشابوری در مستدرک اش، ایشان متوفی 405 هجری هست در جلد سوم، صفحه 125 می گوید:

«الهم أدر الحق معه حیث دار»

المستدرک علی الصحیحین، نویسنده حاکم نیشابوری، متوفی 405، ج 3، ص 125، ج 4629

بعد می گوید:

«هذا حدیث صحیح علی شرط مسلم»

حدیث صحیح هست شرط مسلم را هم دارد.

ذهبی هم در پاورقی این حدیث شماره 4629، ایشان در پاورقی می گوید حدیث صحیح هست، یعنی هم حاکم می گوید صحیح هست و هم مسلم می گوید صحیح هست.

فخر رازی متوفی 604 هست خیلی تعبیر قشنگی دارد می گوید:

«ومن إقتدی فی دینه بعلی بن أبی طالب فقد إهتدی»

هر کس در دینش به علی بن أبی طالب إقتدا کند قطعاً هدایت یافته

«فقد إهتدی»

دلیل چه هست؟ پیغمبر اکرم فرمود:

«الهم أدر الحق معه علی حیث دار»

خدایا حق را گرداگرد علی بچرخان هر کجا علی برود

نمی گوید علی را گرداگرد حق، حق را گرداگرد علی، یعنی حق در حقیقت لازمه امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) هست مثا سایه ای که از صاحب سایه جدا نمی شود، مثل نور خورشیدی که از خورشید جدا نمی شود، آقای فخر رازی! «ومن إقتدی فی دینه بعلی بن أبی طالب فقد إهتدی» مراد از دین چیست؟ جناب مستطاب عالی در این تفسیر تان یا در کتاب های دیگرتان آیا واقعاً به این عبارت تان عمل کرده اید یا نکرده اید؟ «ومن إقتدی فی دینه بعلی بن أبی طالب فقد إهتدی» اینهمه روایاتی که قطعاً دیده ای و نقل هم کرده ای که رسول اکرم با عبارت های مختلف در مکه، مدینه، در رابطه با خلافت امیرالمؤمنین، وصایت امیرالمؤمنین، ولایت امیرالمؤمنین، امامت امیرالمؤمنین، إمارت امیرالمؤمنین، دیگر تقریباً حدود چهل واژه رسول اکرم در رابطه با امامت حضرت علی مطرح کرده، با چهل واژه، حالا إن شاءالله ما یک روزی فرصت بکنیم این واژه های که رسول اکرم در رابطه با حضرت امیر مطرح کرده این واژه ها را در مکه چه واژه ای داشته، در مدینه چه واژه های نسبت به امامت و خلافت و وصایت امیرالمؤمنین مطرح کرده، حالا ما به چهل تا رسیدیم شاید بیش از این باشد، با این واژه ها آیا دین شما از امیرالمؤمنین گرفتید شما؟ آیا امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) جناب آقای فخر رازی! ما کاری با دیگران نداریم، نماز چطوری می خواند؟ اینجا می گوید امیرالمؤمنین در نمازش

«يَجْهَرُ فِي الصَّلَاةِ بِبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ»

نماز بسم الله که می گفت به جهر (بلند) می گفت

علی در نمازش سوره توحید می خواند یا نمی خواند؟ یا یک آیه ای می خواند «مُدْهامَّتانِ» «الله اکبر»؟ شما می گویید یک آیه ی هم خوانده بشود کفایت می کند، امیرالمؤمنین در روایت داریم هر روز در نمازش سوره توحید را می خواند سُوَر دیگر مثلاً «إنا أنزلناه» و «إنا اعطیناک الکوثر» نمی خواند، آمدند خدمت رسول اکرم گلایه کردند که یا رسول الله این علی هر روز در نمازش بعد از حمد سوره توحید را می خواند سوره های دیگر را نمی خواند، امیرالمؤمنین فرمود قریب به این مضمون؛ من عشق دارم به این چون سوره توحید شناسنامه خدا هست معرفی خدا هست وقتی من سوره توحید می خوانم حالا تعبیر از من هست روحم پرواز می کند لذت می برم من از این، ولذا روی این جهت من ملتزم هستم که سوره توحید بخوانم، آقای فخر الرازی! شما هم در نمازت سوره توحید می خواندی؟ حالا سوره توحید نه، سوره های دیگر را می خواندی؟ آیا امیرالمؤمنین جناب آقای فخر رازی عزیز! دست بسته نماز می خواند یا  استرسال؟ امیرالمؤمنین در بعد از والضالین آمین می فرمودند یا نه؟ امیرالمؤمنین موقع تشهد، اول سلام می گفت بعد تشهد می گفت یا برعکس؟ یکی از چیزهای دین همین نماز است دیگر «الصلاة عمود الدین، إن قبلت فقبل ما سواها و إن ردت فرد ما سواها»؛ البته با دیگران ما کار نداریم اینها یک مطالبی را مطرح می کنند، که خدا بیامرزد آیت الله علامه حسن زاده آملی که ما اشارات بو علی خدمت شان می خواندیم به همین استدلال می کرد که فخر رازی شیعه هست، ما همان زمان هم اعتراض کردیم فخر رازی سنی هست سنی متعصب هم هست، سنی متعصب هست نسبت به شیعه هم حرف های خیلی وقیح و زشتی دارد البته نه مثل إبن تیمیه ولی به مراتب از قرطبی و دیگران خلاصه از نظر تندی و زمختی و سماجت خیلی شدیدتر از آنها هست حتی از نسائی، از إبن داود، از حاکم نیشابوری، از همۀ اینها تندتر هست در تسنن اش، شما همین آیه 40 سوره توبه اش را ببینید چه غوغای کرده آنجا، چه سر و صداهای به پا کرده آنجا، احدی از علمای اهل سنت این چنین در رابطه با آیه غار مطلب بیان نکرده و علیه شیعه استدلال نکرده، دوستان بروند ببینند، بله اینهم از این و مصادر دیگری «جامع الأصول» دارد «بحر زخار» دارد «مسند أبو یعلی» دارد اینها همۀشان این تعبیر را از رسول اکرم آوردند که فرمود:

«الهم أدر الحق معه علی حیثما دار»

مجری:

بسیار خوب، فقط نمی دانم حالا بعضی از، پس ما باید خود این دعا را که دعای مستجاب حضرت آقا رسول الله (ص) هست را به همان حالا در قالب دعا بیان شده اما قطعاً دیگر به بیان حضرت استاد اگر بنا نیست دعای حضرت مستجاب بشود دیگر دعای چه کسی قرار هست مستجاب بشود، پس اینهم باز یکی دیگر از آن تعابیری که همان «علی مع الحق، والحق مع علی» را دارد تأکید می کند، حضرت استاد یک حالا صحبت های در همین جلسه هم شاید در همین برنامه هم انجام شد  و حالا این طرف آن طرف جسته گریخته مطرح می شود مبنی بر اینکه ظاهراً معاویه گفته اگر من چنین تعبیری را می شنیدم خادم مادام العمر حضرت می شدم و اینها، نمی دانم آیا از این تعابیر کوچه بازاری هست یا اینکه در کتب اهل سنت هم آمده؟  حالا اگر فرصت شد آن سؤال را هم حتماً از حضرت استاد خواهیم پرسید و پاسخش را خواهیم گرفت، اما حالا عزیزان پشت خط هستند به رسم اینکه فرصت را به عزیزان بالاخره آن افرادی که تماس گرفتند می دادیم برویم سراغ تماس ها بپردازیم به تماس شما بینندگان عزیز.

آقای احمدی از تهران پشت خط هستند، آقای احمدی در خدمت تان هستیم بفرمایید.

بیننده:

سلام علیکم خسته نباشید، یک سؤال داشتم خدمت تان که آیا حضرت علی (علیه السلام) و امام حسن و امام حسین در جنگ با ایرانیان شرکت کردند یا نه؟ بعد یک پیشنهادی هم دارم اینکه ما خودمان را شیعه امام زمان می دانیم کشورمان شیعه امام زمان هست ولی راجع به امام زمان نه در صدا و سیما چیزی زیاد گفتگو می شود نه چیزی، من حتی با صدا و سیما هم تماس گرفتم حتی نامه هم دادم به دفتر رهبری که راجع به امام زمان صحبت کنند مثلاً در اخبار 20:30 یا اخبار ساعت ده شبکه سه روزی پنج دقیقه بیشتر هم نه، بیایند در مورد امام زمان صحبت کنند اثبات کنند که امام زمان وجود دارد چرا که اهل تسنن می گویند هنوز امام زمان متولد نشده، پس ما باید اول اثبات کنیم که امام زمان وجود دارد، بعد اینکه بیاییم راجع به ویژگی هایش، راجع به حکومتش، نوع حکومتش چطوری هست، چون الآن در شبکه های هالیودی تقریباً 200تا فلم علیه امام زمان ساختند حتی نحوه ظهورش، نحوه که چطوری می آید ساختد، ولی ما هنوز یک پنج دقیقه در مورد امام زمان مان صحبت نکردیم فقط موقعی که نیمه شعبان می شود می آییم در حد یک تبلیغ و یک شعر یک آهنگ و چندتا هم شربت و شیرینی، همین دیگر، ما که خودمان را شیعه امام زمان می دانیم صدا و سیمای که می گوید ما در تبلیغ برای امام زمان هستیم چیکار کرده؟ چیکاری واقعاً انجام داده؟

مجری:

تشکر می کنم آقای احمدی عزیز که از تهران تماس گرفته بودید، سؤال دوم تان که حالا بیشتر در قالب  پیشنهاد بود إن شاءالله آن را هم حالا اگر در وسع مان باشد إن شاءالله آن را هم مطرح خواهیم کرد.

تماس بعدی آقا محسن هست از اصفهان، آقا محسن در خدمت تان هستیم بفرمایید.

بیننده:

سلام علیکم، یک پیشنهاد داشتم و یک سؤال؛ اول اینکه چرا وقت برنامه پاسخ به شبهات اینقدر کم شده قبلاً دو ساعت بود الآن کمتر هست یک ساعت و نیم هست؟ اما فکر می کنم فعلاً بیشترین برنامه ای لازم داریم همین پاسخ به شبهات هست ولی من فکر می کنم وهابی ها اینها اینقدر فشار آوردند و تقریباً الآن آقای أبوالقاسمی را خانه نشین کردند و برنامه ثابتی ایشان ندارند ولی خودشان در نماز جمعه های شان دائم توهین می کنند که شیعه ها قبر پرست هستند یا مثلاً برای معاویه خیلی مثلاً دعا می کنند و ترضی می کنند.

نکته دوم اینکه هفته پیش امام جمعه تهران یک صحبتی کرده گفته که در حکومت حضرت علی 30 خلاف شرع بوده، می خواهم ببینم این چه هست چون من هر چه می شمارم ببینم 30تا خلاف چه می شود سر در نمی آورم نمی توانم 30تا خلاف را بشمارم حالا اینکه همۀشان هم در حکومت حضرت علی بوده، حضرت علی که مثلاً عثمان بن حنیف یک خطای خیلی کوچکی انجام می دهد اینقدر به او مثلاً نامه می زند تشر می زند، یا به مالک اشتر اینقدر در مورد حکومت، می خواهم ببینم چطوری هست این حکومت حضرت علی که ما اینقدر دوستش داریم پس چرا 30تا خلاف شرع در آن بوده.

مجری:

إن شاءالله پیگیر سؤال شما هم خواهیم شد، تشکر می کنم آقا محسن عزیز که از اصفهان همراه ما بودید.

آقای بهادر از کرج پشت خط هستند، آقای بهادری در خدمت تان هستیم بفرمایید.

بیننده:

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام و وقت بخیر دارم، حضرت آقا! دنباله تفکر إبن تیمیه در مورد اهل بیت را می خواستم الباقی اش را برای تان بخوانم؛ ایشان می گوید اصلاً حضرت زهرا فرموده که من تنها دفن بشوم و عمر و أبو بکر در جریان دفن من حاضر نباشد چنین چیزی اصلاً نیست، یک جریان مسلم تاریخی در حد تواتر، این شخص ملحد می خواهد رد بکند، بعد در جریان قریشی بودن امام در چهار جا گفته امام باید قریشی باشد و انصار هم به همین دلیل گفتند ما خلیفه نمی شویم و در سه جا گفته امامت در قریشی بودن نقشی ندارد، یعنی متضاد حرف زده، ایشان به صراحت گفته أبو بکر منصوب از طرف پیامبر هست برای امر خلافت، با اینکه استدلال آقایان وهابی بر این هست که أبوبکر به جای پیامبر نماز خواند ولی وقتی به تاریخ مراجعه می کنیم رسول خدا نمی توانستند برای مسجد نماز بخوانند أبوبکر سر خود با دختر عایشه رفت برای نماز در مسجد ولی خبر دادند به رسول خدا، رسول خدا هم با کمک امام علی و ابن عباس زیر بغل های پیامبر را گرفته بودند آوردند رسول خدا را به مسجد آمد أبو بکر را کنار زد و خود رسول خدا نشسته نماز خواند، ایشان می گوید در سقیفه تمام امت اجماع داشتند، سؤال؛ آقای إبن تیمیه! شش نفر کجا اجماع امت کجا؟ ایشان می گوید أبو بکر کسی را مجبور نکرد که با من بیعت کند، سؤال؛ درب منزل امام علی آمدند با شمشیر تهدید کردند امام را برای بیعت برای چه بود آقای إبن تیمیه؟ أبو بکر گفت اگر در خانه تو اجتماعی ببینم خانه ات را به آتش می کشم برای چه بود؟ بعد در جریان قرطاس إبن تیمیه می گوید جریان این بود که پیامبر به عایشه گفت سریعاً پدرت را با أخوی خودت بیار اینجا بنویسم که مثلاً خلافت را بدهم به اسم أبوبکر تمام بشود، بعد عمر گفت «ان الرجل لیهجر»، اینجا است که بقول شما می گویند که مرغ پخته هم خنده اش می گیرد این قسمت است دیگر، ایشان می گوید اصحاب علی همیشه به اتفاق ابوبکر  عمر و عثمان را نسبت به علی اولی تر دانستند، سؤال آقای ابن تیمیه یعنی ابوذر، سلمان، مقداد، عمار همه معتقد بودند که ابوبکر، عمر، عثمان، اولی بر خلافت نسبت به علی بودند، آیا سلمان خنده اش نمی گیرد بعد از 60 سال یک دیوانه ای مثل شما بیاید این حرف را بزند؟ ابوذر از عصبانیت فرایاد نمی زند، که 8 قرن بعد از اسلام کسی مثل تو می آید و چنین نسبتی به صحابه پاک علی بدهد؟ جریان شتر چموشی که عثمان دستور داد به معاویه که ابوذر را سوار شتر چموش کنید به مدینه بفرستید برای چه بود؟ ابن تیمیه می گوید امام حسن و امام حسین از پیامبر هیچ چیز یاد نگرفتند، وارث علم نبی ابن شهاب ظهری است، کسی که ابن عساکر دستمال کاغذی جباران حاکمان بنی امیه تلقی اش کرده، یعنی ایشان درباری ترین آخوند در تاریخ اسلام است، نور چشم آقای بخاری هم هست، روایت بخاری و ظهری خیلی جاها هم با هم عوض شده او جندی بوده، سربازی که شمشیر می بست و کارش نگهبانی بود.

آیت الله حسینی قزوینی:

دست شما درد نکند ممنون تشکر می کنیم آقای بهادری عزیز خدا جزای خیرتان بدهد ان شاء الله.

مجری:

احسنتم طیب الله، تشکر می کنیم آقای بهادری، دیگر این تشکر را از حضرت استاد الحمد الله دریافت کردید إن شاءالله که موفق و مؤید باشید.

حضرت استاد! جناب آقای احمدی از تهران اولین سؤال شان راجع به جنگ های در زمان خلفا بود که آیا این جنگ های که با ایران انجام شد آیا ائمه هم حالا به خصوصه حسنین (علیهم السلام) هم در آنها حضور داشتند یا چنین حضوری در منابع تاریخی ذکر نشده برای آنها؟

آیت الله حسینی قزوینی:

ما یک روایت صحیح نداریم که امیرالمؤمنین که در هیچ یک از جنگ ها شرکت نداشتند «فَأَمْسَكْتُ يَدِي» و حتی اینها یکی از گلایه های شان این بود که چرا علی در جنگ ها در فتوحات با ما نمی آید؟ اینها طبری یک روایت ضعیف جعلی درست کرده که امام حسن و امام حسین در جنگ ایران بودند و اینهم دروغ محضی بیش نیست حتی خود امام راحل (رضوان الله تعالی علیه) در این کتاب «مکاسب مُحَرَّمه» شان در رابطه با اراضی سواد آنجا می گوید هیچ دلیلی ما نداریم بر اینکه حسنین (سلام الله علیهما) در جنگ ایران بودند، اینها ممکن است یک روایت صحیحی باشد اصلاً اینها به طور کلی در این طور قضایا چون در جنگ ایران به قدری اینها جنایاتی مرتکب شدند که واقعاً عرق شرم از پیشانی آدم می ریزد که اینها اصلاً از ساحت یک مسلمان عادی صادر نمی شود که اینها چه کشت و کشتاری در ایران انجام دادند و چه جنایاتی مرتکب شدند، حالا آن را در بحث های بعدی.

مجری:

سؤال دوم شان هم نسبت به، حالا سؤال که نه، پشینهادی بود انتقادی نسبت به اینکه نام و یاد امام زمان در صدا و سیما کمتر به چشم می خورد که حالا إن شاءالله آن را هم ما اگر فرصت بکنیم ما در حد خودمان إن شاءالله مختصراً به همین مطلب هم بپردازیم.

اما آقا محسن از اصفهان که تماس گرفتند اولاً نسبت به بحث وقت برنامه و این صحبت های راجع به پاسخگویی به شبهات و حالا نام استاد أبوالقاسمی را هم بردند؛ ایشان در تایم اول برنامه های زنده یعنی ساعت 18:30 دقیقه هر روز ما یک برنامه های زنده ای داریم که یک شنبه ها برنامه ای هست که در اختیار این استاد بزرگوار هست و برنامه راه روشن را شما می توانید ملاحظه بفرمایید یک شنبه ها ساعت 18:30 دقیقه که إن شاءالله از محضر ایشان هم بهرمند بشویم.

سؤال دیگری که داشتند این بود که راجع به بالاخره این بحثی که مطرح شده که آقا امیرالمؤمنین 30 تا خلاف شرع در حکومتش داشته؛ آیا چنین چیزی وجود دارد؟

آیت الله حسینی قزوینی:

ببینید ما آنچه که برای مان محرز هست عصمت حضرت امیر برای ما محرز هست از امیرالمؤمنین نه خطایی و نه اشتباهی و نه نسیانی صورت نمی گیرد ولی کسانی که در حکومت حضرت امیر بودند ولو منصوب حضرت امیر هم بودند اینها که معصوم نبودند و مجرد اینکه خیلی از مواردی هم بوده که اینها خطا می کردند امیرالمؤمنین سریع اینها را چیکار می کرد؟ جابجا می کرد عوض می کرد یا همین عثمان بن حنیف را شما ببینید می گوید:

«دَعاكَ اِلى مَأْدُبَة، مَا ظَنَنْتُ أَنَّكَ تُجِیبُ إِلَی طَعَامِ قَوْمٍ عَائِلُهُمْ مَجْفُوٌّ وَ غَنِیهُمْ مَدْعُوٌّ»

من گمان نمی کردم توی عامل و استاندار من در یک کنار سفره ای بنشینی که جای فقرا خالی هست به جای فقرا اغنیا در آنجا نشسته اند

این قضایا قطعاً در زمان حضرت امیر توسط بعضی از کسانی که از طرف امیر منصوب می شدند هیچ شکی نیست تخلفاتی صورت می گرفت و امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) با اینها برخورد می کرد، این برخوردها هم در تاریخ ثبت شده، حالا وقت است که یک خلاف شرعی صورت می گیرد مثل قضیه خالد؛ بیاید بگوید خالد «تَاَوَّلَ فَاَخْطَاَ» ایشان اجتهاد کرده، ولی امیرالمؤمنین این بحث هایش نیست امیرالمؤمنین حتی وقتی دخترش یک گردنبندی از بیت المال ولو به صورت عاریه می برد با او برخورد تند با او مواجه می شود، برادرش عقیل می آید یک چیزی خارج از مقررات از بیت المال می خواهد آهن داغ بر بدنش نزدیک می کند و ناله عقیل می رود بالا، امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) این چنین بوده خودشان.

مجری:

تشکر می کنیم حضرت استاد، حالا چون ایشان (آقای احمدی) هم راجع به امام زمان بالاخره گفته بودند و حضرت عالی اگر امکانش هست حالا خیلی مختصر در انتهای برنامه با همان رسمی که حضرت عالی فرمودید که بالاخره یکی از جاهای هم که باید یاد بکنیم از حضرت در انتهای کارهای مان هست که إن شاءالله همین فرصت را از محضرتان استفاده بکنیم و این حُسن ختام برنامه باشد.

آیت الله حسینی قزوینی:

ولی آنچه که مهم هست برای ما، ما خودمان را آماده کنیم برای پذیریش حکومت حضرت مهدی و خواندن دعای عهد را هر روز صبح فراموش نکنیم و از خدا بخواهیم خدایا

«اللّٰهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصارِهِ وَأَعْوانِهِ، وَالذَّابِّينَ عَنْهُ وَالْمُحامِينَ عَنْهُ»

خدایا ما را از مدافعین حضرت قرار بده، مطیع حضرت قرار بده چون نمی دانیم حضرت وقتی بیاید و دستورات سخت و مشکلی که برای ما بیان کند آیا ما واقعاً حاضریم آن دستورات حضرت را عملی کنیم یا نه خدای نکرده اعتراض می کنیم یا شانه خالی و لذا ما باید از خدای عالم بخواهیم برای ما آمادگی بدهد و ما را از یاران حضرت قرار بدهد، اگر هم عمر ما کفاف نکرد از دنیا رفتیم

«فَأَخْرِجْنِي مِنْ قَبْرِي مُؤْتَزِراً كَفَنِي، شاهِراً سَيْفِي»

از قبر بیایم با مسلح در رکاب حضرت إن شاءالله از حضرت دفاع کنم و لذا یکی از بهترین و مهم ترین وظائف ما شناختن حضرت و کیفیت  حکومت حضرت است که البته ما روزهای جمعه توسط مرکز تخصصی مهدویت اساتید برجسته ای که سالها در حوزه مهدویت کار کرده اند ما برنامه داریم همان ساعت 8 تا 9:30 دوستان می آیند و همچنین در طول هفته هم باز برنامه های دیگر مهدوی هم ما داریم، حالا صدا و سیما چه تکلیفی تشخیص می دهند، آنها هم دارند اینطور نیست که آنها هم نداشته باشند، آنها هم در لا به لا ها روزهای جمعه و غیره برنامه های مهدوی دارند  یا در همین برنامه ای که ظهر سمت خدا  دارند بعضی از قسمت هایشان سمت خدا نیست، سمت حضرت مهدی از حضرت مهدی به خدا است.

مجری:

بسیار خب خیلی تشکر می کنم حضرت استاد از محضرتان، بسیار استفاده کردیم و بهره بردیم همچنین تشکر می کنم از همه شما  بینندگان عزیز و ارجمند ان شاء الله که موفق و مؤید باشید تا دیدار آینده خدا نگهدار.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


  
  • محمد معین محمدی

    23 آبان 1400 - ساعت 08:33

    سلام علیکم

    0 0

حبل المتین>

حبل المتین شبکه ولی عصر علی مع الحق و الحق مع علی شیعه آیت الله سید محمد حسینی قزوینی