عصر انتظار

قسمت دهم برنامه عصر انتظار با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین یعقوبیان


 

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ:04/10/1400

برنامه:عصر انتظار

مجری:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین.

«اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلي آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّي تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا وَهَبْ لَنا رَأفَتَهُ وَ رَحْمَتَهُ وَ دُعائَهُ وَ خَیْرَهُ»

عرض سلام و ادب و احترام حضور یکایک شما عزیزان بینندۀ برنامه عصر انتظار، ایام شهادت جانسوز و جانگداز بی بی دو عالم حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را صمیمانه تسلیت عرض می کنیم اولاً به محضر حضرت بقیة الله الأعظم (روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء) و همۀشما دلسوختگان امامت و ولایت و همچنین تبریک عرض می کنیم میلاد با سعادت حضرت عیسی مسیح را حضور همۀشما عزیزان و بینندگان عزیز برنامه عصر انتظار، با برنامه عصر انتظار دیگر در خدمت شما عزیزان هستیم و در خدمت کارشناس محترم برنامه مان جناب حجت الإسلام و المسلمین حاج آقای یعقوبیان عزیز و إن شاءالله از بیان ارزشمندشان بهرمند خواهیم شد.

حاج آقا سلام علیکم و رحمة الله.

حجت الإسلام والمسلمین یعقوبیان:

سلام علیکم و رحمة الله.

مجری:

با توجه به اینکه در آستانه میلاد با سعادت حضرت عیسی مسیح (علیه السلام) هستیم حاج آقای یعقوبیان عزیز حُسن سلیقه به خرج دادند و امشب را با موضوع همراهی حضرت عیسی مسیح با حضرت مهدی (عج) انتخاب کردند با توجه به اینکه در جلسه قبلی مان که در خدمت حاج آقای یعقوبیان بودیم و در باب ضرورت شرایط انتظار و شرایط ظهور برای مان بیانات ارزشمندی داشتند و بهره بردیم در روایات بسیاری اشاره شده که از جمله کسانی که همراهی می کنند حضرت مهدی (عج) را در هنگام ظهور حضرت عیسی مسیح (علیه السلام) هستند، می خواهیم ببینیم که یک موعودی را اسلام معرفی می کند و یک موعودی هم مسیحیت معرفی کرده؛ ببینیم که چه پیوندی بین این دو موعود وجود دارد بحث را با این سؤال آغاز بکنیم و إن شاءالله از بیان ارزشمندشما بهرمند بشویم.

حجت الإسلام والمسلمین یعقوبیان:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ بِه نَسْتَعِین إنَّهُ خَيرُ نَاصِرٍ وَ مُعِين.

بنده هم اجازه می خواهم که به نوبه خودم ایام شهادت بی بی دو عالم حضرت زهرا (سلام الله علیها) را خدمت همه مسلمانان دنیا و پیروان حضرت رسول تسلیت عرض بکنم و همچنین تبریک عرض بکنم خدمت همه عزیزان به خصوص هموطنان مسیحی خودمان ولادت حضرت عیسی روح الله را که از پیامبران اولوالعزم هستند و همچنین در آستانه سالروز شهادت سردار دل ها حاج قاسم سلیمانی هستیم از این جهت از ایشان یاد می کنم که بی ارتباط به موضوع ما و تلاشی که این شهید در رابطه با خوشبین کردن در واقع پیروان حضرت مسیح در عراق که اینها هم کسانی بودند که از حملات داعش بی بهره نبودند و ظلم های زیادی به اینها شد از جمله کسانی که طرفدار این شهید بزرگوار بودند پیروان مکتب مسیحیت و کسانی که آنها در آنجا مسلمان هم نبودند اما آنچنان این شهید بزرگوار دانسته بود آنجا چهره ی از خودش نشان بدهد که بسیاری از آنها طرفدار این شهید بزرگوار بودند.

بحث خوبی را شما هم اشاره فرمودید و پیوند خوبی را که با مباحث قبلی ما داشت، در جلسه قبلی که خدمت بینندگان عزیز بودم آنجا بحثی مطرح شد در رابطه با اینکه یکی از شرائط ظهور وجود یاران هست باید یارانی باشند؛ در رابطه با یاران بحث های زیادی مطره شده از جمله کسانی که همراهی می کند حضرت را در قیام که حالا إن شاءالله بیشتر مفصل در این برنامه در باره اش صحبت خواهیم کرد حضرت عیسی (علیه السلام) هست به عنوان تعبیر حقیر می شود گفت که بازوی راست حضرت مهدی (علیه السلام) در این قیام هست که حالا إن شاءالله اشاره خواهیم کرد، لذا اجازا می خواهم قبل از اینکه وارد اصل بحث بشوم ضرورت این بحث را مطرح بکنم که چه ضرورتی دارد که ما در رابطه با این پیوند صحبت بکنیم؛ می دانید که ما در بین ادیانی که در دنیا هستند چند میلیارد پیروان ادیان هستند گروه عمده از اینها کسانی هستند که مسیحیت هستند و تشکیل می دهند ادیان را کسانی هستند که پیروان حضرت عیسی (علیه السلام) هستند، به طور طبیعی یک بحثی که پیش می آید از قدیم هم بحث بوده سعی می کردند علمای این دو گروه و دو ادیان به همدیگر نزدیک بشوند و تبادل نظرهایی در این زمینه ها داشته باشند، این هست که ما بایستی در رابطه با یکی از نکات مشترکی که بین دو دین وجود دارد وجود آن منجی هست که هر کدام منجی را مطرح می کنند ما بایستی بیاییم در این رابطه صحبت بکنیم وجوه مشترکی که بین اینها هست اینها مطرح بشود.

نکته دومی که در اینجا مورد توجه هست این هست که حالا در این بین یک سری از دشمنان خناسان کسانی که یا دین ندارند یا اگر دین هم دارند بخاطر هوای نفس بخاطر جلب منافع خودشان راضی نیستند نمی خواهند، یا نمی دانند یا می دانند و نمی خواهند که این پیوند بین ادبیان صورت بگیرد، طبیعتاً به دنبال این هستند که یک تقابلی را بین اینها ایجاد بکنند که حتماً هم در سؤالت شما شاید در این زمینه بحث باشد که إن شاءالله به آن خواهیم پرداخت، لذا مجموعه اینها سبب می شود که ما بیاییم و ضرورت این بحث و این پیوند را بین این دو موعودی که در بین دو دین بزرگ مطرح شده ما به بحث بگذاریم، اجازه می خواهم اول دیدگاه قرآن را در رابطه با حضرت عیسی (علیه السلام) مطرح بکنم؛ همینطور که در رابطه با حضرت عیسی بعضی از پیروان مکتب و کسانی که بزرگان اینها هستند معتقد هستند بر اینکه حضرت عیسی زنده هست حالا این زنده بودنش را قرآن طبق آموزه های دینی اسلام از اول می گوید ایشان کشته نشده از همان اول خداوند ایشان را حفظ کرده که حالا خواهیم گفت که اصلاً یکی از رازهای نگهداری ایشان چه هست که زنده مانده، یا اینکه طبق مبنای بعضی از عزیزانی که پیروان این مکتب هستند و مسیحیت هستند می گویند نه، کشته شده اما خداوند بعد از چند روز او را دوباره زنده کرده و به نزد خودش برده، اما اینکه به عنوان یک ذخیره الهی هست در آن بحثی نیست، قرآن هم در اینجا در سوره نساء آیه 157، 158 اشاره می فرماید:

«وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ»

157/نساء

اینکه اینها دارند می گویند که حضرت عیسی کشته شده قرآن نفی می کند می گوید نه کشته شده و نه به صلیب کشیده شده

«وَلَٰكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ»

یک کسی را شبیه ایشان گرفتند و او را به دار زدند، در ادامه آیه در آخر می فرماید:

«بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ»

158/نساء

خداوند او را به سمت خودش به عنوان یک ذخیره خواند و نگهداشت.

نکته بعد در رابطه با القابی هست که در قرآن نسبت به حضرت عیسی (علیه السلام) ما می بینیم تعبیر به روح الله، قول الحق، کلمة الله، اینها تعابیری هستند که قرآن نسبت به حضرت عیسی (علیه السلام) دارد، در رابطه با مادر بزرگوارشان قرآن تعبیرش این هست:

«وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ»

خداوند تو را انتخاب کرد «اصطفا» به معنای انتخاب است کسی که در بین زن های عالم ایشان را به عنوان مادر حضرت عیسی انتخاب، لذا

«وَاصْطَفَاكِ عَلَىٰ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ»

یعنی هم ویژگی داری خودت به نفسه، هم اینکه نسبت به زن های عالم تو، می بینیم یک همچین تعبیر و نظیرش را البته بالاتر به مناسبت شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) به عنوان سیدة النساء العالمین پیامبر اکرم نسبت به ایشان، لذا می بینیم که یک پیوند مادر گونه هم می شود گفت که در این جا وجود دارد مادر حضرت عیسی، جده بزرگوار حضرت مهدی (علیه السلام) فاطمه زهرا (سلام الله علیها) که هر دو انتخاب شده هستند، یک سؤالی که اینجا ممکن هست پیش بیاید این هست که چه ارتباطی هست و چه رمز و رازی هست در اینکه حضرت عیسی زنده مانده؟ و خداوند آیا نمی توانست او را دوباره در همان موقعی که چنانچه اصحاب کهف دوباره بر می گردند، چنانچه بعضی از مردگان طبق بحث رجعت بر می گردند ما بگوییم حضرت عیسی هم حالا از دنیا رفته باشد ایشان را بعد دوباره برگرداند؟ رمز و رازی که ایشان زنده ماندند و هستند چیست؟ من دو سه تا نکته را در اینجا اشاره می کنم:

یکی اینکه طبق آنچه در اخبار هم رسیده بهترین شاهد برای اینکه بعضی در رابطه با طول عمر حضرت مهدی (علیه السلام) تشکیک می کنند این هست که خداوند یک حجتی را یک پیامبری را که مورد اتفاق همه مسلمان ها، نه تنها مسلمان ها بلکه بسیاری از پیروان ادیان وجود دارد پیروان خود حضرت عیسی دارد این هست که ایشان را به عنوان شخصی که زنده هست نگهداشته تا اینکه دهان یاوه گویانی که ممکن هست که به جهت عناد و به جهت دشمنی می خواهند اصل وجود حضرت را بیایند انکار بکنند بگویند چون خداوند قادر نیست نمی تواند یک همچین شخصی اینهمه عمر طولانی داشته باشد ایشان را بهترین دلیل در اینکه می شود همچین کسی عمر طولانی داشته باشد نگهداشته، در فرمایشی که امام صادق (علیه السلام) در «کمال الدین» هم روایتش هست همین نکته را از امام صادق اشاره می کند که می فرمایند که از آنجای که علم سابق خداوند بر این هست که حضرت مهدی (علیه السلام) عمر طولانی دارد خداوند عمر بنده صالح اش عبد صالح اش را حضرت مسیح را طولانی کرد تا اینکه بهترین حجت باشد برای کسانی که می خواهند عناد به خرج بدهند و بگویند که عمر حضرت مهدی چرا طولانی هست

«لِیَقْطَعَ بِذلِکَ حُجَّهَ المُعانِدِینَ، لِئَلاّ یَکُونَ لِلنّاسِ عَلیَ الله حُجَّهٌ»

تا اینکه دهان دشمنان بسته بشود و هیچ حجتی برای انکار حضرت مهدی (علیه السلام) نداشته باشند.

نکته بعدی که می شود از رازها و فلسفه های زنده نگهداشتن حضرت عیسی (علسه السلام) مطرح کرد مسئله مشارکت حضرت عیسی و اینکه در قیام حضرت مشارکت دارند؛ شخصی هستند مشارکت دارند و بایستی باشند در این مشارکت، موقعی که حضرت می آیند در کنار حضرت باشند.

 در بحث این مشارکت حضرت در قیام من چند تا نکته را که در روایات اسلامی هم آمده در روایاتی که حتی برادران اهل سنت هم این روایت را مطرح می کنند اشاره می کنم تا این همراهی حضرت در قیام روشن بشود:

یک بحثی ما داریم در رابطه با اینکه اسباب پیروزی حضرت مهدی (علیه السلام) چه هست؟ چون یک سؤال هست که من خودم تعبیرم این هست که ما با یک کشور کوچکی به نام عراق چند سال جنگ داشتیم؟ هشت سال جنگ داشتیم، چون در روایات ما کل مبارزات حضرت برای اینکه حکومت حضرت مهدی مستقر بشود تعبیرش به هشت ماه هست، آن وقت یک سؤالی برای افراد پیش می آید که چگونه حضرت با این همه سلاح های پیشرفته با اینهمه دشمنی ها و اینهمه کیدها چگونه می شود حضرت هشت ماه بیایند و پیروز بشوند؟ این بحث مفصلی دارد حتماً عزیزان مطرح کردند یا در مباحث خودش در جای خودش باید مطرح بشود، من می خواهم امشب فقط به یک گزینه اش اشاره بکنم که مربوط به بحث ما هست و آن اینکه یکی از اسباب پیروزی حضرت مهدی (علیه السلام) اصلاً خود وجود حضرت عیسی در قیام و مشارکتش در قیام هست و اینکه در آن هنگامی که حضرت ظهور می کنند و حضرت عیسی هم تشریف می آورند پشت سر حضرت مهدی (علیه السلام) چیکار می کنند؟ نماز می خوانند، این روایتی که عرض می کنم در «صحیح بخاری» هست جلد چهار صفحه 143، ممکن هست چاپ ها متفاوت هم باشد اما با این واژه و با این عبارت:

«كَيْفَ اذا نَزَلَ ابْنُ مَرْيَمَ وَ امامُكُمْ مِنْكُمْ»

صحیح بخاری، ج 4، ص 143

شما چگونه خواهید بود به عنوان یک مژده پیامبر اکرم می فرماید چگونه خواهید بود افتخار برای شما آن موقعی که نزول می کند فرزند مریم حضرت مسیح حضرت عیسی (علیه السلام) اما امام در واقع از بین شما انتخاب می شود آن کسی که جلو می ایستد در آن، چون در روایات ما بحث نماز را مطرح می کند که در روایات شیعه اینگونه آمده که

«الْقائِمُ مَنْصُورٌ بِالرُّعْبِ»

که حضرت یاری می شود با رعب

«وَ یُؤَيِّدُ بِالنَّصْرِ»

که اینها بحث خودش را دارد، تا اینجا

«وینزل روح الله عیسی بن مریم و یصلی خلفه»

و حضرت تشریف می آورند حضرت مسیح حضرت عیسی (علیه السلام) نزول می کنند و پشت سر حضرت نماز می خوانند، خود همین باعث گرایش بسیاری از توده های مسیحیت و آن کسانی که دل های پاک دارند دنبال یک نجاتبخش هستند دنبال عدالت خواهی هستند خود همین سبب می شود که وقتی ببینند پیامبر آنها سر تعظیم فرود می آورد و پیروی از حضرت مهدی (علیه السلام) را دارد اینها طبیعتاً بسیاری شان تسلیم می شوند و پیروی می کنند لذا یکی از اسباب پیروزی البته اسباب پیروزی زیادی هست گفتم بحث من نیست فعلاً می خواستم به اینجا که به مناسبت بحث مان هست اشاره بکنم.

نکته بعدی که در روایات اشاره شده و برخورد می کنیم که هم در «ملاحم» إبن طاوس مطرح شده هم در «فتن» إبن حماد بحث وزارت حضرت عیسی نسبت به حضرت مهدی (علیه السلام) مطرح هست؛ تعبیر این هست که من مبعوث شدم برای اینکه وقتی که بحث نماز و بحث اقتدا پیش می آید تعارف می کند که می گوید نه، من مبعوث شدم بر اینکه وزیر باشم

«وأنت امیر»

و تو امیر هستی

این هست که پیروی خودش را در واقع دارد، به عبارت دیگر طبق آنچه که بعضی از بزرگان و محققین هم مطرح کردند اگر قرار هست و چنین خواهد شد که آن حکومت عادلانه و عدل الهی در سر تا سر جهان بشریت می خواهد اجرا بشود این دو بازو در کنار همدیگر هستند به عنوان دو بزرگ از کسانی که در واقع پیروان زیاد هم این مکاتب دارند حضرت عیسی و حضرت مهدی (علیه السلام).

در بعضی از روایات بحث مسؤلیت دریافت اموال حضرت می بینیم به حضرت عیسی (علیه السلام) سپرده شده، باز از نکات دیگری که مطرح می شود بحث کشته شدن دجال هست؛ دجال در زمان ظهور و در آستامه ظهور که در مقابل حضرت می ایستد، حالا دجال چه کسی هست شخص هست؟ آیا صفت هست؟ که بحث خودش را دارد، اما این کشته شدن دجال به دست حضرت عیسی صورت می گیرد طبق روایاتی که مطرح می شود، در ادامه همان آیه یک نکته ی را مطرح می کند و آن اینکه باز نشانه حقانیت هم مکتب اسلام هست و هم اینکه همراهی این دو بزرگوار

«وَ إِنَّ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ إِلَّا»

بعد از اینکه جریان «ما قَتَلُوهُ ما صَلَبُوهُ» را مطرح می کند در آخر آیه می فرماید:

«وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلَّا لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ»

خداوند ایشان را نگهداشته است چرا که خیلی ها به حضرت عیسی ایمان نیاوردند، بعد می فرماید که اینها چه زمانی ایمان می آورند؟

«قَبْلَ مَوْتِهِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ»

قبل از اینکه قیامت بشود و قبل از اینکه بمیرد، پس معلوم می شود حضرت عیسی هنوز زنده هست که بایستی کسانی که او را انکارش کردند بعضی از اقوام یهود بودند که ایشان را انکارش کردند اینها و خیلی از کسانی که ادعای در واقع ممکن است پیروی داشته داشته باشند اینها ایمان واقعی را به حضرت عیسی خواهند آورد و قبل از اینکه روز قیامت بشود، مجموعه اینها نشان دهنده است هست که یک پیوندی بین این دو موعود وجود دارد.

یکی از نکات هم بحث نزول حضرت عیسی (علیه السلام) هست که حضرت عیسی در کجا نزول پیدا می کنند فرود می آیند؟ اینجا قیام حضرت که حالا روایت را هم عرض خواهم کرد سیر حرکت معلوم می شود ظهور صورت می گیرد موقعی که به فلسطین می رسند قرار هست که آنجا نماز گزارده بشود آنجا محل نزول و وقت نزول حضرت عیسی (علیه السلام) هست لذا طبق روایات بسیاری مشهوری که شیعه دارد بیت المقدس را محل نزول قرار دادند، طبق بعضی از روایات دیگر که کمتر البته گفته شده اما حول و حوش همان اطراف هست مثل دروازه لُد در فلستین، مثل پل سفید کنار دروازه دمشق، اما آنچه که مسلم هست بحث نزول حضرت عیسی هست؛ روایتی از پیامبر اکرم هست که می فرماید:

«لن تهلك أمة أنا في أولها وعيسى في آخرها، والمهدي في وسطها»

امتی که اولش من باشم، آخرش حضرت مهدی باشد، وسط اش حضرت عیسی باشد، این هم در واقع پیوندی را نشان می دهد، یک همچین امتی هلاک نمی شود، می خواهد بگوید شما یک همچین امتی هستید که من اولش هستم، آخرش هم حضرت مهدی هست، این وسط هم چه کسی هست؟ حضرت عیسی، بخاطر اینکه ظهور حضرت مهدی قبل از ظهور و  نزول حضرت عیسی (علیه السلام) هست و دارد در روایات دیگر حالا وقتش نیست که من عرض بکنم می خواهیم مباحث مهم تری را مطرح بکنیم که حضرت عیسی چندین سال زندگی می کند طبق بعضی از روایات، ازدواجی که می گویند نکردند ازدواج خواهند کرد و بعد از مدتی از دنیا می روند، کسی که ایشان را در زمانی که حتی حضرت مهدی (علیه السلام) زنده هستند حضرت عیسی آنجا غسل و کفن می شوند و در واقع این سیر بحث را ما در روایات داریم، این پیوست بودن بین این دو موعود را ما در این جریان می بینیم.

مجری:

می خواهیم این سؤال را داشته باشیم که از کتب مقدس انجیل حاج آقای یعقوبیان در رابطه با وعده آمدن منجی چه گزاره های مطرح شده؟

حجت الإسلام والمسلمین یعقوبیان:

سؤال خوبی هست که ما قبل از اینکه ادامه بحث را داشته باشیم ببینیم چه گزاره های در کتب انجیل در رابطه با حضرت عیسی (علیه السلام) به عنوان یک موعود مطرح شده، قبل از آن یک نکته ای را در رابطه با آن روایتی که اواخر عرایضم در چند لحظه پیش خدمت شما عرض کردم آنچه که من اشاره کردم مربوط به ترتیب نوع زندگی شان و سیر زندگی به چه صورت بوده، اما آنچه که این روایت اشاره می کند که می فرماید امتی هلاک نمی شود که من در اولش هستم به اعتبار ظهورش هست؛ من در اول ظهور می کنم

«وعیسی فی آخرها»

عیسی چه زمانی ظهور می کند؟ در آخر ظهور می کند

«والمهدی فی وسطها»

و مهدی در بین این دو که اشاره کردم منظور این هست که در اینجا حضرت مهدی (علیه السلام) اول می آید، بعد نزول حضرت عیسی (علیه السلام) صورت می گیرد لذا از این جهت می شود

«عیسی فی آخرها»

به اعتبار ظهورش

«والمهدی فی وسطها»

به اعتبار ظهورش.

اما در رابطه با این که چه بشارت های در کتب مقدس وجود دارد خب می دانید که کتب پیروان مسیحیت چهار انجیل معروف دارند و چندین انجیل دیگر که اینها تعبیر می شود که عهد عتیق و عهد جدید، تقسیم شده، حالا ما بیشتر آن اناجیل معروف شان که مثل انجیل متی هست، انجیل مرقُس هست، انجیل لوقا هست من یک عباراتی را که در اینجا اشاره به آمدن منجی دارد اشاره می کنم و بعد برداشت های که در این زمینه ممکن هست باشد تا اینکه إن شاءالله ادامه بحث را داشته باشیم.

همینجا هم خود بینندگان عزیز با توجه به آن معلوماتی که دارند می توانند گزاره های که در رابطه را حضرت مهدی (علیه السلام) هست تطبیق بدهند، حالا ما بعد هم یک اشاره ای می کنیم اما خودشان تطبیق بدهند ببینند این گزاره در انجیل آمده چه مشابه آن را در متون اسلامی ما می بینیم پیدا می کنیم.

در انجیل متی اینگونه می خوانیم که:

چون در ساعتی که گمان ندارید پسر انسان می آید و اما آن روز و ساعت را احدی حتی فرشتگان نیز نمی دانند.

انجیل متی، باب 24، بند 36

این در انجیل متی باب 24 بند 36 به این مطلب اشاره می کند، البته بعد اشاره می کنم که اینها وقتی اسم پسر انسان را می برند مرادشان از پسر انسان همان منجی هست، حالا این منجی چقدر تطبیق می کند بر خود حضرت عیسی یا مراد کسی دیگر هست من از قول بعضی از بزرگان شان اشاره خواهم کرد که منظور چه هست، فعلاً داشته باشیم این بحث را.

در انجیل مرقس فصل سیزدهم این عبارت را داریم:

در آن وقت فرشتگان از جهات اربعه

انجیل مرقس، فصل سیزدهم

چهار جهت

از انتهای زمین تا به اقصای فلک جمع خواهند شد ولی از آن روز و ساعت غیر از پدر هیچکس اطلاع ندارد.

من از شما به عنوان سؤال عرض می کنم؛ آیا ما در روایات مان گفتند که شما وقتی تعیین بکنید برای ظهور حضرت؟

مجری:

خیر.

حجت الإسلام والمسلمین یعقوبیان:

همین نکته را ما می بینیم، حالا اشاره خواهم کرد اما حالا خواستم فقط ذهن را یاری بکنم که ببینید که ما معادلش را در روایات هم داریم و نظیرش را.

نه فرشتگان در آسمان و نه پسر، پس بر حذر باشید و بیدار شوید و دعا کنید، زیرا نمی دانید که آن وقت کی می شود.

توصیه به دعا، توصیه به اینکه آماده باشید، انتظار، چیزهایی که در متون اسلامی ما به آنها تأکید شده که

«أفضل اعمال أمتی انتظار الفرج»

عبارتی از انجیل لوقا عرض کنم در فصل دوازدهم؛ آنجا اینگونه آمده که

کمربندهای خود را بسته چراغ های خود را افروخته بدارید، خوشا به حال آن غلامی که آقای ایشان چون آید ایشان را بیدار بیند.

انجیل لوقا، فصل دوازدهم

خوشا به حال آن کسانی که، در روایات ما هست؛ خوشا به حال آن کسانی که

«طُوبى‌ لَهُمْ»

قبل از اینکه حضرت مهدی بیاید اینها به حضرت مهدی از نظر عمل اقتدا کردند، بیدار باشیم، می خواهم نظیرش را بگویم در متون دینی ما.

 پس شما نیز مستعید باشد

یعنی اماده باشید

زیرا در ساعتی که گمان نبرید پسر انسان می آید.

عبارتی را باز در انجیل لوقا می خوانیم:

در آفتاب و ماه علامات خواهد بود و بر زمین تنگی و حیرت از برای امت ها روی خواهد نمود و آنگاه پسر انسان را خواهند دید که بر ابری سوار شده با قوت و جلال عظیم می آید.

انجیل لوقا

حالا بر ابر سوار شدنش را اشاره خواهم کرد که در روایات ما هم مشابه اش را ما داریم، اینجا می گویم بعد جمع بندی هم بر این نکته در مشابهات دارم.

در انجیل یوحنا، دقت داشته باشید چون یک نکته جالبی برداشت شده:

سخن از زنی که آفتاب را در بر و ماه را زیر پاهایش و بر سر تاجی از دوازده ستاره دارد.

انجیل یوحنا

این خیلی نکته قشنگی هست من حالا اشاره می کنم که بعضی از برادرهای اهل سنت ما اینجا چه گفتند در این رابطه، نکته ظریفی هست، شما نگاه بکنید چون ممکن هست که بعضی از برادران اهل سنت ما هم این برنامه را ببینند و بیننده ما باشند جایگاه إبن کثیر به عنوان کسی که تاریخ می نویسد بر کسی پوشیده نیست که چه جایگاهی دارد، ایشان یک کتابی دارد به نام «البدایه و النهایه» در جلد ششم، صفحه 280 که آن چاپی که ما داشتیم مراجعه کردیم اینگونه دارد می گوید:

«وَفِي التَّوراة الَّتِي بِأَيْدِي أَهْلِ الْكِتَابِ»

البدایه و النهایه، ج 6، ص 280

آن توراتی که در دست ما هست یک عبارتی هست که معنایش این هست:

«إِنَّ اللَّهَ بشَّر إِبْرَاهِيمَ بِإِسْمَاعِيلَ»

خداوند بشارت داد به إبراهیم که به تو چه می دهیم؟ اسماعیل را می دهیم

«وأنَّه ينمِّيه وَيُكَثِّرُهُ وَيَجْعَلُ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ اثَّنَى عَشَرَ عَظِيمًا»

از تو دوازده بزرگ در نسل و ذریه تو قرار خواهیم داد، إبن کثیر می گوید یک همچین عبارتی در تورات هست یک همچین مژده ی داده شده و همچین زنی که تاجی بر سر دارد که دوازده نور دارد، می گوید این نکته هست، بعد إبن کثیر در «البدایه و النهایه» اشاره می کند در ادامه:

«قَالَ شَيْخُنَا العلامة أبو العباس بن تيمية»

إبن تیمیه ما می دانیم که چقدر نکات در واقع تقابلی با شیعه دارد و ما اینجا ببینیم که چه گفته إبن تیمیه، این می گوید که شیخ ما إبن تیمیه اینطوری گفته؛ گفته:

«وهؤلاء المبشَّر بِهِمْ فِي حَدِيثِ جَابِرِ بْنِ سَمُرَةَ»

می گوید که آنچه که در تورات آمده و می گوید در نسل حضرت إبراهیم از اسماعیل دوازده نفر هستند این همان چیزی هست که در حدیث جابر آمده، بعد خودش می گوید حدیث جابر چه هست؟ حدیث جابر را در ادامه خود إبن کثیر مطرح می کند می گوید حدیث این هست که فرمود پیامبر اکرم که امر مردم دوازده مرد می آید

«ثُمَّ تَکَلَّمَ النبی بِکَلِمَةٍ»

بعد پیغمبر که فرمود دوازده نفر می آید حرفی را زد من متوجه نشدم سؤال کردم که پیغمبر چه فرمودند؟ فرمودند

«کلهم من قریش»

این دوازده نفر همۀشان از قریش هستند

بعد إبن کثیر در ادامه اینگونه مطرح می کند:

«معنی هذا الحدیث (البشارة) بوجود اثنی عشر خلیفة صالحا یقیم الحق ویعدل فیهم»

می گوید این اشاره دارد به اینکه دوازده نفر خلیفه صالح اینها إقامه حق می کنند و عدل را برپا می کنند که حالا بحث اینجا زیاد هست که بعضی های شان گفتند بعضی ها فکر کردند این دوازده نفر، بعضی از آن کسانی که ناراحتند که چرا فکر کردند همان دوازده نفر شیعه هستند اینها اشتباه می کنند، نقدهای خودشان را البته دارند، حالا اهل تحقیق بروند این را مطرح بکنند ببینند که در واقع مراد پیغمبر چه هست.

نکته ای را اشاره کردم در این بحث پسر انسان؛ ما در اناجیلی که هست این تعبیر پسر انسان را زیاد می بینیم، آقای مستر هاکس هست آمریکایی هست ایشان یک تحقیقی را دارد در رابطه با پسر انسان؛ می گوید که بیش از هشتاد بار اسم پسر انسان در انجیل و ملحقات آن در عهد جدید می گوید برده شده، بعد در ادامه می گوید که سی مرتبه آن بر حضرت عیسی تطبیق می کند، سؤال ما این هست؛ پنجاه مرتبه دیگرش بر چه کسی تطبیق می کند؟ از چه کسی صحبت می کند که خود حضرت عیسی (علیه السلام) می فرماید که پسر انسان خواهد آمد؟ برای آمدن پسر انسان شما آمده باشید؟ کمربندهای خودتان را محکم ببندید؟ حالا طبق آن تحقیقی که در واقع خود محققین اسلامی دارند اثبات می کنند البته جایگاه بزرگی برای حضرت عیسی در حرکت و قیام حضرت مهدی (علیه السلام) هست اما اشاره خواهیم کرد که نقش وزارت را مطرح می کنم و اینکه در کنار حضرت مهدی (علیه السلام) خواهد بود، این در رابطه با این بخشی که مربوط به آنچه که فرمودید که چه گزاره هایی در رابطه با حضرت منجی، و آمدن منجی در کتاب ها وجود دارد.

مجری:

بله خیلی تشکر می کنم و بهره بردیم حالا تقابلی هم بین این دو جریان هست که موعود گرایی بین مسیحیت و اسلام اگر هست بیان بفرمایید.

حجت الإسلام و المسلمین یعقوبیان:

آن تقابل هم یقیاً هست، اما اگر اجازه بدهید یک بحث دیگری را من می خواهم قبل از آن اگر داشته باشم، چون می خواستیم بحث را جمع بندی بکنیم، در رابطه با ویژگی هایی که ما می بینیم بین این دوتا هست، ویژگی های مشترک، ان شاء الله اگر اجازه بدهید بحث تقابل را هم این را مؤخر بکنیم که ببینیم چقدر هم سویی وجود دارد، چقدر همگرایی وجود دارد بعد با وجود این همگرایی ها ما ببینیم که چه تقابلی بعضی ها می خواهند ایجاد بکنند اصلاً هست یا نیست، که وقتی که این مشترکات را مطرح بکنیم می بینیم در عالم واقع و در آنچه که هست اصلاً هیچ تقابلی وجود ندارد مگر اینکه تقابل را دارند بوجود می آورند. در رابطه با هم سویی و ویژگی های مشترکی که ما تقسیم کردیم این ویژگی ها را به اینکه یک سری هم سویی ها در ویژگی های شخصیت این دو بزرگوار هست، یک سری هم سویی در رابطه با بحث کارکردهای حکومتی، اشاره خواهیم کرد که حضرت عیس (ع) آیا حکومت دارد یا ندارد، که طبق نظر بعضی ها که می گویند حکومت دارد یا دخالت در حکومت دارد که سه نظریه هست اشاره خواهیم کرد، ما اینجا ببینیم چه ویژگی هایی در رابطه با کارکردها دارد که اشاره می کنم، یک سری ویژگی ها هم ویژگی های شخصی و اینها است، که من قسمت اول را اشاره بکنم و کارکردها که مهم تر هست به آنجا برسم، ما می بینیم این هم سویی در رابطه با زنده بودن هر دو منجی هست، یعنی هم ما می گوییم زنده  هست و هم پیروان حضرت عیسی (ع) می گویند زنده هست، نکته بعد، بحث نزول بود که اشاره کردیم که نزول حضرت عیسی قطعی  هست و هم مسیحیت و هم اسلام به آن توجه دارند، نکته بعد این است که حضرت عیسی تأکید دارد که روز و ساعت ظهور را احدی اطلاع ندارد که من گزاره هایش را خواندم، این را به چه جهت عرض می کنم؟ به این جهت عرض می کنم که همین گزاره ها را ما در آموزه های شیعی خودمان داریم، که شما برای ظهور حضرت وقت تعیین نکنید، وقتی ما برای کسی تعین نکردیم که این گزاره در آن مباحثی که بعضی وقت تعین می کنند و اینها و آن آفاتی که ممکن است داشته باشد در جای خودش کاربرد دارد، که می خواهیم بگوییم هم اسلام به این نکته توجه دارد و هم دین مسیحیت، نکته بعدی که اشاره می کنم در رابطه با این هست که حضرت عیسی توصیه می  کند برای درک حضور و دفع شرور شما دعا بکنید، گزاره هایش را عرض کردم که در بعضی از اناجیل آمده بود برای اینکه شما دعا بکنید، همین گزاره ها را ما در دین خودمان و در آموزه های خودمان داریم، که «أکثر الدعا بتعجیل الفرج» شما زیاد برای تعجیل فرج دعا داشته باشید، یا در روایت دیگری که «لا ینجوا من التهلک» از هلاکت نجات پیدا نمی کند مگر کسانی که اینها ثابت قدم باشند تا به اینجا می رسد که «وفّقه لدعا بعتجیل الفرج» و این کسانی که موفق به دعای برای تعجیل فرج هستند، لذا این روز و شبهایی که عزیزان دارند در این مجالس فاطمی شرکت می کنند، باید یکی از دعاهایشان که در مظان استجابت دعا هستند همین باشد که برای تعجیل فرج دعا بکنند، نکته ای که باز در اینجا هست این هست که

سوگندی که برای پدر ما ابراهیم یاد کرده حضرت عیسی که ما را فیض عطا فرماید تا از دست دشمنان رهایی یافته، او را بدون خوف و ترس عبادت کنیم.

انجیل لوقا

این انسان می آید آیه شریفه که مربوط به حضرت مهدی در سوره نور آیه 55، که

«وعد الله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات»

که خداوند وعده می دهد به کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند

نور/55

«لیستخلفنهم فی الأرض»

بیاید کسانی را در زمین قرار بدهد

کما اینکه در قبلش هم بوده، تا به اینجا می رسد

«لیدلّنهم من بعد خوفهم أمنا»

بعد از اینکه اینها خوفی داشتند، این خوب تبدیل به امنیت می شود

که چه بشود؟

«یعبدوننی و لا یشرکون بی شیئاً»

که من را عبادت بکنند

همان چه هدف خلقت همه انبیاء الهی بوده؛ خب در این گزاره ای هم که از انجیل لوقا عرض کردم این هست که

از دست دشمنان رهایی پیدا بکنیم تا اینکه خدا را عبادت بکنیم

نکته دیگری که باز در اینجا اشاره می شود که می تواند جزو مشترکاتی باشد که بین دو موعود هست بحث طولانی بودن حکومت حضرت هست که در اینجیل هم از حکومت طولانی موعود صحبت می شود در مکاشفه یوحنا، در حدیث امام باقر هم گرچه گزارش های مختلفی هست بعضی ها هفت سال گفتند و توضیحاتی در باره اش دارند اما یکی از گزارشهایی که در روایات اشاره می شود بحث 309 سال حکومت حضرت مهدی مطرح می شود مبنی بر طولانی بودن حکومت، نکاتی در رابطه با بحث  زلزله در رابطه با جنگها، اینها چیزهایی هست که در بعضی از گزاره های آنها آمده، و بعضی از این گزاره ها هم در روایات ما هم وجود دارد بعنوان آن پیدده ها  علائمی که می آید، البته اینها علائم حتمی نیست، که در بحث علائم عده ای این را مطرح کردند اما نکاتی هست که در اینجا اشاره شده که قبل از اینکه می خواهد موعود بیاید همچین حوادثی پیش بیاید این حوادث در روایات ما هم آمده چنانچه در بعضی از اناجیل هم به این مطلب اشاره شده، یکی از نکات بحث سوار شدن پسر انسان بر ابر که من عبارتش را از اناجیل خدمت شما عرض کردم، در انجیل لوقا که آنجا اشاره کرده بود، در متون اسلامی هم ما نگاه می کنیم که اینگونه آمده که گروهی از یاران خواص حضرت سوار بر ابر از شهری به شهر دیگر سفر می کنند، حالا اینجا بحث می شود که منظور از این ابر چه هست، آیا همین ابر طبیعی است یا بعضی این را توجیه کردند که شاید مراد در اینجا همین سوار هواپیما شدن باشد تعبیر به ابر کردند آن زمان اگر می خواستند بگویند که  سوار هواپیما بشوند آمدند تعبیر کردند که از طریق آسمان می خواستند بگویند که می روند، حالا این یا همین است یا اینکه علم واقعاً پیشرفته می شود و  اصل این گزاره را می بینیم که هم در گزاره های مربوط به کتب مسیحیت است، هم در رابطه با این، حالا برویم سراغ همگرایی هایی که مهم است، و آن همگرایی هایی که از لحاظ کارکردها  وجود دارد، یکی بحث سلطنت و حکومت، که تشکیل حکومت آیا داده می شود یا نه، طبق نظر اسلام که مشخص هست، وعدهای پیامبر اکرم قرآن، استفاده می شود که حکومت حضرت مهدی خواد داشت، که اشاره اش را فقط یک آیه را من عرض می کنم که شما هم مستحضر هستید همه بینندگان هم این آیه را زیاد شنیدند در سوره انبیاء آیه 105

«وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ»

انبیاء/105

که آنجا اشاره می کند که بندگان صالح خدا آنچنان که در زبور هم آمده، این هم خب جای تأمل دارد و نکته هست و نظیر همین گزینه را هم ما درکتب زوبر امروزه هم ما می بینیم که بندگان صالح خدا اینها حاکمان روی زمین خواهند شد، هم وحدت را نشان می دهد هم اینکه می خواهند بگویند گزاره هم در آنجا هم وجود دارد، اما یک نکته که هست در رابطه با بحث تشکیل حکومت هست که یک بحثی هست که آیا بزرگان و علمایی از مسیحیت هم آیا قبول دارند مبنی بر اینکه حضرت عیسی (ع) حکومت دارد یا نه؟ محققین که در این زمینه مطرح کردند نکاتی را می گویند ما اینها را سه گزاره می توانیم برایش مطرح بکنیم و استفاده ای که از کتاب هایشان می شود و نظراتی که در اینجا بزرگان و کشیشان شان مطرح می کنند بعضی ها حکومت حضرت عیسی را یک حکومت فقط  ملکوتی می دانند، مربوط به جهان دیگر یا مربوط به قیامت یک تعبیرش این است که حکومت حکومت ملکوتی هست، و اگر هم در این دنیا هم باشد همان چیزی که ما امروزه داریم تحت عنوان اینکه هدایت باطنی، امام را مطرح می کنیم بگویند همان نظیر همین حرف را در گفت و گوهایی که بعضی از، از جمله حضرت آیت الله کاشانی می گوید با بعضی از بزرگان مسیحیت داشتند و کشیشان بزرگشان یک نوع تعبیری  اینها دارند که ما در هدایت حضرت عیسی هستیم، نوع حکومتش را هم حکومت اینگونه ای می دانند. نظریه دومی که به دست می آید، نه همین حکومت حکومت زمینی هست، همانطور که ما در رابطه با حکومت حضرت مهدی قائل هستیم آنها هم  بعضی هستند که در رابطه با حکومت زمینی را مطرح می کنند، بعضی ها هم حاکمیت عدالت را بدون حکومت مطرح می کنند، یعنی مطرح می کنند که فقط حضرت عیسی (ع) می آید عدالت را اجرا می کند، اگرچه حکومت در دست دیگران باشد، این سه نظریه، اما ما که نگاه می کنیم گزاره مشترکش چیست؟ گزاره مشترکش این است که به نحوی در حکومت دخالت دارد، حا چه می خواهد عدالت داشته باشد، چه می خواهد بعنوان حاکم باشد، پس این یک نکته که از جهت کارکردی می خواهم بگویم که بحث سلطنت و حکومت هست.

نکته دومی که مطرح می کنم در اینجا بحث ایناست که حضرت مسیح و عیسی (ع) که می آید پس از ظهور آن حضرت صلح و صفای کامل در زمین اجرا می شود، نقره و طلا پر خواهد شد،  خزائن ایشان را انتهایی نیست، این را درکتاب اشعیاء ما می بینیم در آنجا ما این عبارت را برا حضرت عیسی (ع) و منجی مطرح کردند، اگر تشریف بیاورند، خب شما بفرمایید نظیرش ما در روایات داریم که می گوید گنج های خودش را بیرون می دهد، خودش را نشان می دهد، طلا و جواهرات خودش را نشان می دهد، و خزائن ها پر خواهد شد، خب ما نظیرش را داریم، نکته دیگری که در اینجا مطرح می شود این است که در متون مسیحیت در کتاب اشعیاء شهری ویران شده شما نمی بینید، آسایش، همه از جهت آسایش در تأمین هستند جایی بعنوان خرابه باقی نمی ماند، نظیر این چندین روایت داریم که می فرماید هیچ جای خرابی باقی نمی ماند إلّا عُمر، إلّا اینکه تعمیر می شود، و روایت های دیگر و زیادی که ما داریم که حضرت ما بین مدینه و مابین مکه که حدود چهارصد و خورده ای کلیومتر فاصله هست بین مدینه تا مکه، سرزمین برهوت اما روایات ما از عمران بین این دو شهر توسط نخل ها می گوید به همدیگر در زمان حکومت به همم وصل می شوند یا هر جای زمین که شما پا می گذارید در روایت اسلامی می فرماید که همه جا چه هست؟ سر سبزی هست، باران کافی به اندازه خودش در حکومت می آید، خب اینها مجموعه اینها یک همگرایی و کارکردهایی که برای منجی مسیحیت مطرح می کنند می بینیم که این همگرایی ها در جهت کارکرد وجود دارد حضرت مسیح هم که تعبیر آنها می آید همین کارها را می خواهد انجام بدهد، هم اینها را به در رابطه با حضرت مهدی (ع) هم داریم، یکی از نکات بحث قلمرو حکومت در آموزه های دینی هست در آموزه های دینی و آموزه های مربوط به کتب مقدس هست، از کتاب مقدس من عرض بکنم، در کتاب زکریا قلمرو حکومت او را از دریا تا دریا و از فراط تا دورترین منطقه زمین خواهد بود تا زکریا، در کتاب زکریا این مسئله مطرح بشود، خب در روایات ما «فی مشارق الأرض و مغاربها» داریم سلطنت حضرت مشرق و مغرب عالم را دربر می گیرد یا آن

«وَنُريدُ أَن نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ استُضعِفوا فِي الأَرضِ وَنَجعَلَهُم»

قصص/5

ما در آنجا هایی که بحث حکومت مطرح می شود یا روایاتی که ذیل بعضی از این روایات آمده و اشاره دارد به حکومت حضرت مهدی (ع) آنجا سلطنت بر منطقه خواص مطرح نیست، سلطنت بر کل زمین مطرح است،  این هم نکته ای هست که باید به آن توجه بشود.

نکته بعدی که اشاره می شود بحث قضاوت حضرت هست، ما در انجیل متی می خوانیم،

من با فرشتگان خود در شکوه و جلال پدرم خواهم آمد و هر کس را از روی اعمالش داوری خواهم کرد

بحث قضاوت است، حالا در قضاوت ما نگاه می کنیم چقدر ما روایت در رابطه با قضاوت حضرت مهدی (ع) داریم، که حضرت قضاوت شان قضاوت داوودی خواهد بود بر علم خودشان خواهد بود، احتیاجی به بینه و شاهد ندارد، این دو قسمت بود ان شاء الله آن بحث بعدی که بعد از همگرایی ببینیم که آیا بین شان تقابلی هست یا نیست،ان شاء الله در فرصت بعد.

مجری:

سؤال بنده هم ان شاء الله باشد تشکر می کنم از حاج آقای یعقوبیان عزیز و نگاه های خوب شما بینندگان عزیز برنامه انتظار خدا قوتی هم به عوامل محترم برنامه در پشت صحنه بگوییم.

حاج آقا با این اشتراک هایی که شما فرمودید در جریان موعود گرایی اسلام و مسیحیت دیگر علی الظاهر نباید تقابلی بین این دو جریان وجود داشته باشد ولی در صورتی که ما مشاهده می کنیم که یک تقابل هایی را بیان کردند که اگر وجود دارد بفرمایید استفاده کنیم.

حجت الإسلام و المسلمین یعقوبیان:

همینطور که شما هم بخوبی فرمودید در عالم واقع نباید تقابلی باشد، تقابل به معنای تقابل علمی، نه نظرات علمی ممکن است مختلف باشد که ما هم اشاره کردیم، این یک نوع اما تقابلی که بخواهد دشمنی ایجاد بکند و موجب کشتار همدیگر باشد، با یک سری اختلافات و یک سری اشتراکات چنان چه در همه ادیان وجود دارد، در بین شیعه و اهل سنت هم این اختلافات وجود دارد، در بین ادیان هم بطور طبیعی یک سری مسائلی هست، اما وقتی که تقابل پیش می آید مراد آنچه که به ذهن می آید این هست که جنبه دشمنی داشته باشد، جنبه کشتار داشته باشد، ما مشترکاتی را که عرض کردیم خدمت شما، من قبل از اینکه می خواهم وارد بشود، اجازه می خواهم یک نکته ای را در کتاب خط امان در ولایت صاحب الزمان از آقای آیت الله محمد کاشانی این نکته را من عرض بکنم، ایشان دو جلد کتاب دارند، در جلد2، سفرنامه ای که ایشان دارند و با کشیشان مختلف صحبت کردند، گزاره های زیادی است در این صحبت هایی که ایشان با کشیشان بزرگ، صحبت کردند، که کشیشان واتیکان هم بودند، و پاپ و بعضی از کسانی که مبلغین آنجا بودند، یک گزارشی هست و یک گفت و گو که ایشان با یکی از این افراد دارد، بنام پدر روحانی میشل للون، مبلغ مسیحیت در آفریقا بوده از طرف واتیکان هم بعنوان کسی که مبلغ بوده انتخاب شده، ایشان در صحبتی که با این پدر روحانی دارند، می گویند که مسیحیت و اسلام را ما می توانیم جمع بکنیم، و نکاتی را داشته باشیم بعنوان مشترک، ایشان هم می پذیرند در جواب می گویند ما به مسیح معتقد هستیم و شما به حضرت مهدی معتقد هستید، اما در غرب سخنم اینجا است، افراد کمی هستند که بدانند چنین وحدت نظری وجود دارد، پس یکی از علت هایی که گاهی می شود گفت که فکر می کنند تقابل هست، بحث عدم آگاهی هست، افراد کمی هستند که از این مسئله آگاه باشند، حالا این بی اطلاعی اثرش کجاست؟ خود ایشان می گوید این بی اطلاعی جامعه مسیحیت دوتا عامل دارد، یک عاملش عامل استکبار جهانی هست، دومین عاملش را می گوید سهیونیسم، پس این یک نکته بسیار مهمی است که بعضی در جامعه روحانیت شان نگاه بکنیم در جامعه ای که اینها فرهنگی هستند، بدور از عناد و بدور از دشمنی دارند نگاه می کنند پس آنها هم توجه به این نکته دارند که ما باشیم و آموزه ها بین آموزه ها تقابلی نیست، اما آن کسانی که می خواهند این تقابل را درست بکنند، می آیند و نکاتی را در اینجا مطرح می کنند، گام هایی را در راستای این تقابل برداشته اند، گاهی از روی عناد می آیند اصل موعود گرایی را در تمام ادیان اصلاً مطرح می کنند، چون ایده شان این است می گویند که ادیان ریشه بشری دارد، وقتی ریشه بشری داشت، پس آموزه ای که در ادیان می آید برآشفته و برخواسته از ذهن بشر هست، لذا یکی از آن آموزده ها بحث منجی گرایی است ریشه اش را کلاً می زنند، آنچه که نسبت داده شده و گفته شده، حالا یا خود ایشان قائل هست یا از قول کسان دیگر مطرح کرده، شرق شناسی است بنام دارم استتر که کتاب هایی را هم در این زمینه نوشته، به آن اشاره می کند، گاهی جریان مهدویت در اسلام را منکر می شوند، مثلاً می گویند در اسلام چیزی به نام مهدی یا بعنوان منجی و مسیح نجات بخش وجود ندارد، قرآن هم  به آن اشاره ای نکرده، این را کسانی می گویند که بعنوان مستشرق به قول ما می آیند و در رابطه با اسلام می خواهند نظر خواهی بکنند می خواهند نظر بدهند و وارد نظریه پردازی شدند این مسئله را مطرح می کنند که فان فلوتن، گلدزیهر، اینها کسانی هستند که به عنوان شرق شناس هستند و یک سری شبهات اینگونه ای را مطرح می کنند که در اساس قرآن چیزی به عنوان مهدی وجود ندارد یا در روایات که حالا بحث خودش را دارد که اینها استنادشان به بعضی از کلمات افرادی هست از جامعه مسلمانان که آنها هم یک سری در واقع نکاتی دارند.

نکته سومی که در اینجا مطرح می کنم بحث اعتقاد به مهدویت را بعضی های شان ساخته تفکر شیعه می دانند می گویند اصلاً از اسلام اگر چیزی آمده است این ساخته پرداخته تفکر شیعه هست در لسان پیغمبر چیزی نیامده و می آیند انکار می کنند می گویند بعد از جریان حضرت امام حسین (علیه السلام) برای اینکه شیعه خودش را نگهدارد یک همچین آموزه ای را مطرح کردند که اینها را بسیاری از علمای شیعه و حتی بعضاً از اهل سنت روایاتی که در این زمینه مطرح کردند گفتند که روایات مربوط به حضرت مهدی (علیه السلام) در حد تواتر هست و هر کسی این روایات را مطرح بکند «فقط کَفَر» کافر هست، این در جای خودش مطرح شده فقط می خواستم ریشه این عنادها و اینها را مطرح بکنم که چه نکاتی در این زمینه مطرح کردند.

اما نکته اساسی که در اینجا هست و بایستی توجه داشته باشیم نقش مسیحیت صهيونيسم هست؛ می دانید که در جامعه غربی علاوه بر بحث یهودیت و مسیحیت در می شود گفت که شاید صده های اخیر گروهی پیدا شدند که اینها نه یهودی هستند و نه مسیحی هستند اینها را تعبیر می کنند به جامعه ی که اینها مسیحیت صهيونيسم هستند تلفیقی از تعالیم مسیحیت و یهودیت را به وجود آوردند، اینها از جمله کسانی هستند که بر خلاف بعضی از تفکراتی که می گویند که ما دنبال حکومت نمی خواهیم باشیم اینها می گویند که ما هر چه منتظر شدیم تا اینکه منجی بیاید این منجی نیامده ما خودمان برای آمدن آن ماشیه که حالا ماشیه یکی از در واقع منجی هست که یهود به عنوان نماد مطرح می کند که حالا تطبیق بر چه کسی می کند و کدام شخص می کند که بعضی ها می گویند ماشیه همان حضرت عیسی را حتی تعبیرشان هست اما می گویند ما هر چه منتظر شدیم که حکومت اتفاف بیفتد نیفتاد، ما بایستی برای اینکه این حکومت تشکیل بشود دست به کار بشویم، در این دست به کار شدن شان که ما باید کاری بکنیم که ماشیه بیاید یکی از کارهای که انجام دادند و دنبالش هستند همین بحث تقابل بین دوتا موعودی که اسلام دارد مطرح می کند و مسیحیت دارد مطرح می کند آمدند یک تقابل اینگونه ای را ایجاد کردند، حالا به چه نحو و به چه صورت؟ عرض می کنم؛ اولاً هدف اینها چه هست و چه ایده ای دارند؟ چند نکته را حالا من چون این را إن شاءالله در بحث غرب و مهدویت نمی دانم حاج آقای صادقی داشتید یا إن شاءالله شاید داشته باشید آنجا مباحث را آنجا بیشتر کل برنامه بایستی به این گزاره، نه اینکه حالا در چند دقیقه ای که آخرش مطرح شده، بحث خودش را دارد بایستی شاید دوتا یا سه تا برنامه اصلاً نیاز هست که در این زمینه صحبت بشود اما چون بحث ما در رابطه با این هست که چه تقابلی وجود دارد آیا تقابل هست یا نه فقط یک گزاره های را من در اینجا به صورت خلاصه اجمالی مطرح می کنم که در اینجا آنچه که ایده اینها هست این هست که جهان چند قطبی را نمی پذیرند چهان بایستی یک قطبی باشد، ما اینها را داریم مطرح می کنیم چندین سال قبل این مسائل مطرح شده اما نمونه هایش و نمودش را الآن خود عزیزان بیننده می توانند در جهان امروزی که شاید توسط همین مسیحیت صهيونيست دارد اداره می شود خیلی از اموراتی که در غرب و به خصوص در آمریکا هست می توانند ببینند این تفکرات را که ما جهان چند قطبی نداریم فقط یک جهان تک قطبی بایستی باشد، به کار گیری نیروی های نظامی برای ایجاد سیاست های خودشان در کل منطقه ها برای اینکه همه اینها را زمینه ساز آن منجی می دانند و در کنار تسلط نظامی به فکر تسلط فرهنگی بر همه جوامع هستند فقط یک فرهنگ آن هم فرهنگ برخاسته از غرب بایستی در همه جا حاکم باشد و این را هم توسط ابزارهای مختلفی مثل فلم و کتاب و غیره امروزه دارند دنبال می کنند، از همه اینها مهم تر یک سناریوی اینها راه انداختند که رویش کار می کنند به عنوان واقعه آرماگدون یا هارمجدون که حالا تعبیر مختلفی از آن که حالا عرض می کنم که یک منطقه ی هست در شمال فلسطین؛ گفتند در آنجا یک واقعه آخرالزمانی یک درگیری عظیمی می خواهد رخ بدهد رنگ و بوی مذهبی هم به آن می دهند یعنی یک سری گزاره های را از انجیل یوحنا پیدا کردند گفتند که اگر اشاره به یک همچین کشتاری دارد مرادشان این هست چون در آن گزاره اینگونه مطرح می کنند که خلاصه اش این هست که

 به زودی لشکری از دشمنان مسیح

دشمنان مسیح هم در جای خودش مطرح می کنند اسمش را دشمنان مسیح می گذارند اما تطبیق اش می کنند با مسلمان ها در بازی های که درست می کنند اینها این را به نمایش می دهند که آن کسانی که دشمنان مسیح هستند چه کسانی هستند؟ همین مسلمان ها هستند که در بازی های رایانه ای که اینها درست می کنند و به خورد حتی جوان ها و نو جوان ها می دهند این دشمنی دشمنان مسیح را تطبیق شان می دهند با این افراد، می گوید که:

 لشکری از دشمنان مسیح از عراق حرکت می کنند و پس از گذشت از رود فرات به سوی قدس رهسپار می شوند اما نیروی مؤمنی به مسیح راه این لشکر را سد می کند و همگی در آرماگدون با یکدیگر برخورد خواهند کرد درگیری اتفاق خواهد افتاد که صخره ها ذوب می شود، پوست تن انسان ها ذوب می شود

 یک حمله در واقع هسته ای آخرالزمانی را اینها دارند رقم می زنند به عنوان پیشگوی های آخرالزمانی خودشان، در اینجا برای اینکه بیایند و این تقابل را درست بکنند استناد به بعضی از روایت های ضعیف السندی که در بعضی از مجامع و منابع هم هست که اینها ما تعبیر به اسرائیلیات گاهی از آنها می کنیم و وارد شده و سندشان هم درست نیست از کشتارهای وسیعی که توسط حضرت مهدی (علیه السلام) اتفاق می افتد می گویند نگاه کنید گفتند که دو سوم مثلاً از دنیا می روند اینقدر شمشیر می زند که تا رکاب خون می شود چنین می شود، از این گونه روایات یا وجود ندارد یا اگر هست شدت به آن می دهند چون به هر حال بی تقابل که حضرت نخواهد بود کشتار خواهد بود اما این سطح وسیعی که اینها دارند مطرح می کنند این را می آیند در مقابل، خب چه کسانی خواهند بود این کسانی را که می خواهد بکشد؟ اینهای که می خواهند کشته بشوند اینها همین مسیحی ها اند اینها یهودی ها اند، من دیگر در ابزار پیروزی خدمت شما عرض کردم آن بحث همگرائی که مطرح کردم که خیلی از این مسیحیت که پیروی می کنند از حضرت مهدی (علیه السلام) بخاطر نزول حضرت عیسی هست بخاطر اینکه ایشان در کنار حضرت مهدی (علیه السلام) دارد شمشیر می زند در کنار ایشان به عنوان وزیر، خب اینها از اینها در واقع دست بر می دارند به این نکات توجه ندارند می روند سراغ یک سری روایات اینگونه ای، این تقابل را اینها به وجود آوردند و با استناد به این گونه مسائل می بینیم که بر این عناد و بر این تقابل بیشتر تکیه می کنند، الآن حدود بیش از سه هزار و پانصد عنوان کتاب در رابطه با همین جریان آرماگدون نوشته شده، فلم ها ساخته شده، فلم های هنوز هم می سازند فلم های آخرالزمانی و غیره که با همین هدف تقابل در واقع در مقابل مسیحیت و اسلام هست در صورتی که چنین چیزی وجود ندارد.

اجازه می خواهم در پایان عرائضم من چندتا کتاب را هم خدمت عزیزان در همین زمینه معرفی بکنم که کسی خواست در این زمینه منجی در ادیان و اشتراکات آنها توجه داشته باشد چندتا کتاب هم هست که خدمت عزیزان عرض می کنم؛ کتاب «منجی در ادیان» هست مال جناب آقای روح الله شاکری که ایشان در این کتاب خیلی خوب از اساتید بزرگ مهدویت هستند و بسیار کتاب ارزشمندی هست مباحث اینکه حکومت را مطرح می کنند، کدام یک از این ادیان به حکومت توجه دارند، اشتراکاتی که هست، اینها را می توانند از آنجا عزیزان پیگیری بکنند، جناب آقای علی اکبر مهدی پور کتاب دیگری دارند به نام «او خواهد آمد» ایشان هم در اینجا اشتراکات و آن نویدهای در کتاب ها و مکاتب ادیان مختلف هست از جمله مسیحیت مطرح می شود، «آینده جهان» کتاب در واقع انتخاب شده خودش بود در سال خودش، مال آقای رحیم کارگر هست ایشان آنجا بحث را مطرح می کنند، «آینده جهان در نگاه ادیان» هست آقای آیت قنبری و «خط امان در ولایت صاحب الزمان» که مال آقای محمد کاشانی هست، این کتاب ها کتاب های هستند که در این زمینه در واقع جمع آوری شده.

سخن آخر و جمع بندی داشته باشم از عرائضی که خدمت شما در این شب ولادت حضرت عیسی (علیه السلام) داریم این هست که آنچه که مسلم هست از منابع شیعه و از منابع اهل سنت و از کتب خود اناجیل به دست می آید این هست که حضرت عیسی (علیه السلام) به عنوان یک ذخیره الهی به عنوان کسی که آنچنان که ما منتظر آمدن حضرت مهدی هستیم جامعه مسیحیت هم دنبال و منتظر آمدن حضرت عیسی (علیه السلام) هست، بین این دو شخصیت بزرگ الهی که هر دو از ذخائر الهی هستند تعبیر بکنیم که خداوند اینها را نگهداشته یک همگرائی و مشترکات بسیار نزدیکی بین اینها وجود دارد و همکاری بسیار نزدیکی که گویا خداوند اصلاً حضرت عیسی را نگهداشته برای اینکه در کنار حضرت مهدی (علیه السلام) در پیروزی و در عدالت خواهی و اجرای عدالت و آن نجات بشریت سهیم باشد، به این بایستی توجه داشته باشیم و نکته آخر مراقب این دسیه هایی که به دنبال این هستند که بیایند و عناد ایجاد بکنند تقابل ایجاد بکنند بین ادیان، مراقب ای دسیسه ها و مراقب این ترفندهای که از سوی دشمنان هست باشیم چه در بین اسلام و مسیحیت، چه در بین خود مسلمان ها بین شیعه و اهل سنت و این نکته ی هست که امروزه ما بسیار به آن بایستی توجه داشته باشیم و به آن نیاز داریم، خداوند إن شاءالله که به همه عزیزان توفیق بدهد و از شما هم تشکر می کنیم از عزیزان دستندرکار هم که زحمت کشیدند از همه عزیزان هم تشکر و قدردانی داریم، إن شاءالله که بتوانیم همه ما در مراسم عزاداری بی بی فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در این ایام شرکت داشته باشیم و إن شاءالله هر چه بتوانیم بهتر این مراسمات را انجام بدهیم و اجرا بکنیم به امید إن شاءالله فرج آقا امام زمان، والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

مجری:

الهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

ما هم صمیمانه از شما سپاسگذاریم حاج آقای یعقوبیان عزیز و همینطور از نگاه های خوب بینندگان عزیز برنامه عصر انتظار و تا برنامه عصر انتظار دیگر همۀشما عزیزان را به خدای بزرگ و مهربان می سپاریم خدا نگهدار.

وعجل الهم فی فرج مولانا صاحب العصر الزمان.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


عصر انتظار>

شبکه ولی عصر عصر انتظار انتظار ظهور مهدویت حضرت عیسی مسیح