-
تاریخ بدون روتوش 12 آبان 1400
01:27:29 دقیقه -
وضعیت شیعیان در آسیای میانه و مناطق شیعه نشین 10 آبان 1400
-
تاریخ بدون روتوش 5 آبان 1400
01:24:39 دقیقه -
دکتر سید محمد حسینی
01:23:17 دقیقه
تاریخ بدون روتوش 29 تیر 1400 -
دکتر سید محمد حسینی
01:19:08 دقیقه
تاریخ بدون روتوش 22 تیر 1400 -
دکتر سید محمد حسینی
01:25:46 دقیقه
تاریخ بدون روتوش 15 تیر 1400 -
دکتر سید محمد حسینی
01:23:37 دقیقه
تاریخ بدون روتوش 8 تیر 1400 -
دکتر سید محمد حسینی
01:14:46 دقیقه
تاریخ بدون روتوش 25 خرداد 1400 -
دکتر سید محمد حسینی
01:25:01 دقیقه
تاریخ بدون روتوش 11 خرداد 1400
تاریخ بدون روتوش
قسمت چهل و پنجم برنامه تاریخ بدون روتوش به کارشناسی دکتر سید محمد حسینی
موضوع: حمله کوروش به بابل و فتح آن
دیگر قسمت ها
عنوان برنامه: تاریخ بدون روتوش
موضوع برنامه: واکاوی در مورد تاریخ ایران باستان «ایرانیها و اعراب»
تاريخ: 26/ 08/ 1400
استاد: آقای دکتر حسینی
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی ولیعصر شما بیننده قسمت 4 از فصل دوم برنامه تاریخ بدون روتوش هستید برنامه ای که قرار است با شما صادقانه نکاتی را مطرح بکند که در گزارش آنها روتوش اتفاق افتاده گاهی دروغگویی اتفاق افتاده گاهی سانسور اتفاق افتاده و با شما حقایقی را در میان بگذاریم که اگر قرار است واقعیتی را از تاریخ بدانید بدون روتوش آنها را بدانید.
گاهی واقعیتها از تاریخ ایران باستان است. گاهی واقعیتهای از تاریخ اسلام است، هر دو گاهی دستخوش روتوش شد یعنی اشکالاتی که در عملکردها وجود داشته است تغییراتی در آن داده شده برای اینکه آن افرادی که دچار اشتباه و خطا شدند دچار ظلم و ستم شدند و یا بالعکس گاهی افرادی بودند که عملکرد خوب و نیکویی داشتند اما دشمنهای را داشتند در گزارشهای تاریخی چهرهشان را دچار خدشه کردند.
ما سعی میکنیم واقعیتها را برای شما اینجا به نمایش بگذاریم و سعی میکنیم مستند با شما صحبت بکنیم تا اگر بنا است بر اساس برخی گزارشهای تاریخی شما اعتقادی داشته باشید بتوانید آن اعتقاد را بر اساس واقعیت بچینید نه بر اساسی روتوشی که دیگران انجام دادند. در فصل قبل برنامه تاریخ بدون روتوش یعنی فصل اول ما تمرکزمان روی بحث زرتشت بود در مورد زرتشت نکاتی را گفتیم. گفتیم برخیها گفتند ایرانیها باید پیرو آیین یا دین زرتشت باشند. چرا؟ چون پیامبر ایران باستان است. 3 تا سوال اساسی مطرح کردیم و بر اساس این 3 سوال محور برنامهمان را چیدیم و شروع کردیم مستنداتی را ارائه دادیم که این مستندات نشان دهنده این بود که 3 تا سوال ما واقعاً بدون پاسخ است. بر اساس آنچه که ما خدمت شما عرض کردیم 3 سوال بدون پاسخ از زرتشتیها داشتیم و بنا بود این 3 سوال را همیشه برای شما مطرح کنیم و باب گفتگو را در برنامه تاریخ بدون روتوش باز گذاشتیم تا موبدان عزیز بیایند اگر واقعاً احساس میکنند ما اشتباه میکنیم که این سوالات را مطرح میکنیم پاسخ دارد و ما میگوییم پاسخ ندارد بیایند پاسخ بدهند.
هرچند بعضی از موبدان در برنامه آمدند ولی پاسخی نسبت به سوالات ارائه نشد، هرچند برخی مبلغین زرتشتی با بنده تماس گرفتند ولی پاسخی نسبت به این سوالات ارائه نشد. یک بار دیگر این سوالات را مرور کنیم بعد بحث خودمان را در فصل دوم ادامه خواهیم داد. در برنام روتوش فصل گذشته 3 سوالی که مطرح کردیم
1. زرتشت ایرانی بود یا ایرانی نبود؟
2. زرتشت پیامبر بود یا پیامبر نبود؟
3. زرتشت کَیْ و کجا زندگی میکرد؟
خیلی ساده، چند تا سوال است هر کدام از این 3 تا سوال ما هم هر کدامش در 3 تا کلمه است این نوع حرف معظل بزرگی است برای کسانی که دارند زرتشت را در مقابل اسلام عَلَمْ میکنند و میگویند شما باید زرتشتی باشید چون پیامبر ایران باستان است. این 3 تا سوال بدون پاسخ بود و بدون پاسخ هست و ما میدانیم که بدون پاسخ باقی خواهد ماند.
بعد بحثمان را ادامه دادیم گفتیم ما در فصل 2 میخواهیم رویکردمان را بیشتر تاریخی بکنیم هرچند این 3 تا سوال پابرجا است ولی یک گذری در تاریخ داشته باشیم به خاطر همین گفتیم فتوحاتی که پر بحثترین و پر مسئلهترین موضوعات مسائل تاریخ ایران و تاریخ اسلام است را میخواهیم بررسی کنیم بعد گفتیم یک فتح از فتوحات در ایران باستان است کسانی که میخواهند در مقابل فرهنگ ناب اسلام بگویند فرهنگتان مشکل دارد در مقابل فتوحاتی که در زمان اسلام توسط اعراب رخ داده است این فتح را مطرح میکنیم.
حالا فتح بابل توسط کوروش است نماد بهترین فرد در ایران باستان را فتح بابل توسط کوروش مطرح میکنند. گفتند که آنجا جنگ نشده همه بابلیها به استقبال کوروش رفتند و چه شده است تمام دلایلی که آوردند گفتند کشتار این جنگ یا نبوده است برخی گفتند کشتار به نسبت جاهای دیگر کمتر بوده همه را به شخصیت کوروش نسبت دادند، ما گفتیم نخیر شما برای اینکه ببینید بابل چرا نسبتاً راحتتر از جاهای دیگر فتح شد باید اوضاع خود بابل را نگاه کنید ببینید چرا این اتفاق افتاد؟
به شما گفتیم دو تا حزب بزرگ در آنجا وجود داشت پادشاهان و کاهانان بودند کاهنان بتپرست، کاهنان صاحب معابد و دوره ای فتح بابل رخ داد که این سیستم و نظام پادشاهی در مقابل کاهنان ایستاده بود و بتهای مختلف را دیگر نمیپذیرفت. کاهنان هم دیده بودند آن کسب و کاری که از این طریق داشتند از دست دادند. یک دلیل از دلائل اینکه بابل، راحتتر فتح شد این بود که کاهنان به پادشاه خیانت کردند و این حزب بزرگ در بابل با کوروش همراه شد به خاطر اینکه در مقابل آن پادشاه بیستند.
چند موردی را که گفتیم یک مرور بکنیم در این جلسه هم چند تا نکته جدید از باب اسناد به آن اضافه خواهیم کرد. یک خیانت کاهنان به پادشاهان یکی از دلایلی بود که بابل راحتتر سقوط کرد بعد از اینکه هخامنشیان حمله کردند. نکته بعدی خیانت فرماندهها نه تنها کاهنان بلکه فرماندههان نظامی هم بر اساس برخی گزارشات تاریخی خیانت کردند و آنچنان که باید در مقابل هخامنشیان نایستادند. زخمی و خسته بودن مردم بابل، مردم بابل دچار درگیریهای شده بودند که اینها آمادگی جنگ را آنطور که باید و شاید نداشتند و این باعث شده بود که خیلی خوب مقاومت نکنند.
نکته بعدی بومی نبودن مردم بابل، بسیاری از جمعیت بابل مردمی بودند که اصلاً بابلی نبودند برای تجارت آنجا آمده بودند یا یهودیانی بودند که در زمان بخت النصر وقتی به بیت المقدس حمله کرده بود یهودیها را گرفته بود و تعدادی از آنها را به بابل آورده بود آنها بابلی نبودند برایشان خیلی مهم نبود. یک تاجر وقتی در یک کشور دیگر دارد زندگی و تجارت میکند اگر به او حمله بکنند خیلی بعید است که بخواهد برود جان خودش را برای دفاع کردن فدای آن کشور بکند. افراد مختلف از نژادها و زبانهای مختلف در بابل حضور داشتند یک جمعیت ترکیبی را بابل در گرفته بود.
نکته بعدی در مورد وضعیت بابل که ما خدمتتان عرض کردیم جاسوسان کوروش در بابل بود. برخی گزارشات تاریخی مبنی بر این است که آقای کوروش یک برنامه ریزی برای فتح بابل از چند سال قبل انجام داده بود و برخی افراد در بابل جاسوس بودند که این کار را برای هخامنشیان در فتح بابل راحتتر کرد. ارابههای جنگی، ارابههای طراحی کردند این جلسه یک مقداری بیشتر در موردش توضیح میدهم ارابههای جنگی که داس یا تیزیها و اشیاء برنده ای مثل داس به آن وصل کرده بودند مردم را درو میکردند نکته بعدی این است که بر اساس برخی گزارشهای تاریخی اصلاً مردم بابل اهل مقاومت نبودند یعنی چه قبل از کوروش، چه بعد از کوروش دو تا فتح مهم صورت گرفت بابل فتح شد آنجا هم گزارشهای تاریخی وجود دارد که مردم مقاومت چندانی در مقابل متجاوز انجام ندادند.
نکته بعدی در مورد وضعیت بابل این است که قبل از بابل در اوپیس درگیریهای شروع شد که گزارشهای تاریخی داریم همین افرادی که در اوپیس درگیر شده بودند بابلیها و ارتش بابل بودند آنجا درگیر شده بودند و از لحاظ نظامی شکست خورده بودند. بعد فتح بابل رخ داد در رابطه با این ان شاء الله مفصل توضیح میدهم مستندات عرضم را هم خواهم گفت.
یک مسئله دیگر که فتح بابل را برای هخامنشیها ساده کرد این بود که یهودیها گفته بودند کوروش همان منجی وعده داده شده است که دارد میآید شما را نجات بدهد مردم برای چه باید جلوی منجی بایستند؟ بسیاری از این افراد کوروش را نمیشناختند ولی وقتی کاهنان و یهودیها از کوروش به عنوان منجی یاد میکردند طبیعی بود که مردم جلوی منجی خودشان نخواهند بایستند که آقای موبد نیکنام در کتابش نسبت به این موضوع اشاره کرده بود.
مسئله بعدی ضعف حکام بود اصلا حاکمانی که در بابل بودند بر اساس گزارشهای تاریخی مردم در بابل مقاومت درست و حسابی انجام نمیدادند. حکامی در آنجا بودند حکامی نبودند که خیلی اهل ایستادگی در مقابل افرادی باشند که میخواهند به آنجا حمله بکنند.
نکته بعد هم عدم وجود متحد برای بابل بود یعنی بابل درست است که یک تمدن بود ولی تمدنی بود که تنها مانده بود که یک شرایط تاریخی را پشت سر گذاشته بود متحدی نداشت که پشتش گرم به آن متحد باشد.
این 10 مسئله را ما با کنکاش و با تحقیق و با پژوهش کتابهای متعدد تاریخی به دست آوردیم که خدمت شما عرض کردم راجع به ویژگی بابل بود باید به این توجه بکنید تا اینکه بدانیم چرا بابل به نسبت جاهای دیگر به راحتی سقوط کرد؟
اما هفته گذشته یک مسئله ای را عرض کردیم و آن هم این بود که جناب آقای دکتر ولایتی در صدا و سیمای جمهوری اسلامی نکته ای را راجع به فتح بابل گفته بودند، گفتند کوروش خوب کاری کرد کوروش موحد و زرتشتی بود بعد گفتند کوروش از ادیان ابراهیمی است همه چیز را به هم ربط دادند که قطعاً این صحبتها اشتباه بود دعوت هم کردیم اگر خواستند ایشان منت بگذارند تشریف بیاورند اگر نکته ای سندی، مسئله ای دارند که ما ندیدیم و نشنیدیم در زمینه اثبات فرمایشاتشان ارائه بدهند، هنوز عکس العملی نشان ندادند یک مقدار هم طبیعی است. مشغله ایشان یک مقداری زیاد است کسی هم نفرستادند که بخواهد از حرفهای ایشان دفاع بکند.
نکته بعدی این بود که ما گفتیم یک گزارشی در تاریخ معروف شد و آن هم این بود که گفتند کوروش به بابل حمله کرد یهودیهای که در دوره پادشاهی قبل بخت النصر از بیت المقدس به اسارت گرفته شده بودند و به بابل آورده بودند اینها را آزاد کرد و این یهودیان به بیت المقدس رفتند اینها در بند اسارت و زندان بودند همیشه این مسائل را مطرح میکنند. ما وقتی که در مورد بابل پژوهش و جستجو کردیم به این مسئله رسیدیم آنچه که ادعا میشود در مورد وضعیت یهودیهای که در بابل بودند با آنچه که در گزارشهای تاریخی داریم و آن گزارشهای تاریخی و تحلیلهای که بر اساس آن یافتههای ما به دست آمد خیلی مطابقت ندارد؛ یعنی آنچه ادعا میشود یهودیها در بابل وضعیت بدی داشتند شکنجه شدند، در زندان بودند، محدود بودند، محصور بودند، اجازه نداشتند عبادتهای خودشان را انجام بدهند و کوروش یک منجی بود آمده بود این یهودیها را آزاد کرد و اینها توانستند به بیت المقدس بر گردند این مسئله جای بازبینی دارد.
نمونه ای از اسنادی که در این خصوص داریم به شما نشان میدهیم آقای ولایتی هم اگر خواستند و اگر در تجدید نظر کمکشان میکرد حتماً این کار را بکنند. کتابی است موضوع کتاب روابط یهودیها و ایرانیها در دوره هخامنشیان یعنی متمرکز در بحث یهودیها نوشته شده پی دی اف کتاب روابط ایران و یهود در دوره هخامنشیان را میتوانید تهیه بفرمایید، کتابی است که در این زمینه تحلیل دارد و هم بر اساس مستندات نکاتشان را گفتند در مورد یهودیهای بابل به صورت مجزا در این کتاب صحبت شده.
هرچند کوروش را برای اینها منجی میداند هرچند نجات دهنده میداند، اما روابط ایران و یهود در دوره هخامنشیان، صفحه 48 مینویسد با وجود اینکه یهود، روحیه ای افسرده در بابل داشتند ولی وضعیت اقتصادی و شرایط زندگی آنان رضایت بخش بود چرا مشکل روحی داشتند؟ به خاطر اینکه از بیت المقدس سرزمین مقدسشان دور بودند. دولت بابل به آنها آزادی فردی و اجتماعی عطا کرد و اجازه داد تا آنها رسوم مذهبی و ملی خود را حفظ کنند این وضعیت یهود در بابل است. این دولت، یعنی دولت بابل همان دولتی که هخامنشیان شکست دادند این دولت تنها به گرفتن مالیات از آنها اکتفا کرد فقط گفت مالیات بدهید مالیات از همه میگرفتند خود کوروش از مردم بابل مالیات میگرفت یهودیان با آرامش خاطر به تجارت مشغول شدند اوضاع اقتصادی آنها بهبود یافت نخستین بانکها را در بابل بنیان گذاردند به تدریج یک اقلیت سیاسی واقعی شدند و جامعه آنان از خود مختاری واقعی بهرمند شد و مذهب ایشان مورد احترام قرار گرفت.
چرا میگویید کوروش آمد این یهودیان را نجات داد؟ وضعیتشان خوب بود. در صفحه 60 بعد از این کوروش آمد و گفت اگر میخواهید از بابل میتوانید بروید و به اورشلیم بر گردید اینجا گفته کوروش از یهودیان خواست پس از بازگشت به اورشلیم کار بازسازی معبد ویران شده را شروع کنند برای انجام چنین بنایی تقبل کرد هزینه بازسازی معبد را بپردازد. کوروش گفت آقایان یهودی بر گردید هزینه بازسازی معبدتان هم با من!
همین کتاب که دارد این ویژگیها را برای کوروش میگوید ببینید در صفحه 60 چه گفته؟ ولی همه قوم یهود از فرمان آزادی بخش کوروش استقبال نکردند شما تصور کنید اگر در یک وضعیت بغرنج در زندان بودند تحت فشار بودند نمیگذاشتند عبادتشان را انجام بدهند نمیگذاشتند اینها فعالیتهای اجتماعی خودشان را داشته باشند بعد به آنها بگویید آزاد شدید باید مردم استقبال کنند ولی میگوید همه قوم یهود از فرمان آزادی بخش کوروش استقبال نکردند آنان همگی این دعوت را نپذیرفتند تا برای بازگشت به اورشلیم و تجدید بنای معبد فداکاری کنند.
آقای کوروش گفت بروید پول بازسازی با من، گفتند نه حدود 50 هزار نفر از کسانی که به عقیده و ایمان خود سخت پایبند بودند و خود را موظف میدانستند برای حفظ دین و آیین خود به اورشلیم باز گشتند نه برای اینکه وضعیتشان در بابل بد بود برگشتند تا اورشلیم را بازسازی کنند به خاطر وجهه اعتقادیشان بر گشتند. و خانه خدا را آباد کنند گفتند برویم خانه خدا را آباد کنیم به این دعوت پاسخ مثبت دادند. و عده ای از ایشان چون در طی دوران آوارگی و اسارت در بابل سر رشته کارهای تجاری این سرزمین را در دست گرفته بودند؛ یهودیها موقعی که در بابل اسیر بودند در دوره آوارگیشان سر رشته کارهای تجاری بابل را در دست گرفته بودند چندان مایل نبودند پایگاه اقتصادی خود را در بابل از دست دهند. وضعیت یهودیها در بابل بهتر بود تا اینکه بخواهند به اورشلیم بر گردند و به ویرانهای اورشلیم باز گردند. بنابراین به آنها اجازه داده شد در این سرزمین اقامت کنند و همانند شهروندان بابل به زندگی خود ادامه دادند میگوید همانهای که اسیر و آواره بودند در بابل اینقدر وضعیتشان خوب شده کوروش گفت من پول میدهم بروید معبدتان را درست کنید یک تعدادی گفتند خانه خدا است باید برویم آباد کنیم از خود گذشتگی کردند رفتند، بقیه یهودیها گفتند کارهای اقتصادیمان اینجا مانده این یک نمونه، وقتی تاریخ بدون روتوش میگوییم این است.
چرا برای دفاع از حمله هخامنشیان به بابل شما دارید از مظلوم نمائی یهودیها دفاع میکنید؟ باز برایتان سند بخوانم از یک کتابی بیاورم که در دفاع از کوروش و از نامداری کوروش و در دفاع از هخامنشیان سنگ تمام گذاشته، کتاب زندگی و جهانداری کوروش کبیر نوشته شاهپور شهبازی زندگی و جهانداری کوروش کبیر ایشان در این کتاب تعریف و تمجیدهای خودش را از کوروش ارائه داد و از هخامنشیان تا توانسته دفاع کرده است. اما با این وجود در همین کتاب صفحه 288 چه میگوید؟ بیگانگان در بابل میخواهد وضعیت بیگانگان در بابل را بگوید عبارت را دقت بفرمایید یهودیان در بابل آزاد بودند که دین و سازمانهای خود و اعتقادات و حتی بردگانشان را نگه دارند و جشنها را برگزار کنند و تنها از کدخدایان یهودی فرمان بپذیرند. میگوید یهودیها در بابل آزاد بودند جشن بگیرند از مسئولان دینی خودشان، از کاهنان خودشان، از کدخدایان خودشان به تعبیر اینجا پیروی بکنند. نباید فراموش کرد که گرفتاری یهودیان تنها به زیان کاهنانشان بود هخامنشیان وقتی حمله کردند فقط مشکل چه کسانی را رفع کردند؟ گرفتاری برای چه کسانی بودند؟ برای کارگرانشان بود. چرا؟ و نه کارگران یعنی در بابل کارگران مشکل نداشتند. و مزدوران یعنی مزد بگیران اینجا احتمالاً به این معنا باشد و کشاورزان، چرا اینها مشکلی نداشتند؟ چون اینها از بیابانهای گرم و دردآور سینا و فلسطین به دشت بارور و شهر پر نعمت و شکوهمند بابل افتادند و در برابر کار خود مزد خوبی میگرفتند.
مردم عادی یهود که مشکلی نداشتند کاهنان یهود اذیت بودند هخامنشیان آمدند مردم عادی یهود مشکل نداشتند حتی پول داد بروید معابدتان را تعمیر کنید نرفتند همه استقبال نکردند فقط یک تعدادی گفتند خانه خدا را باید آباد کنیم رفتند. چرا این مظلوم نمائی یهود که خودشان میگوید در طول تاریخ ما بیچاره و ... بودیم. چرا به راحتی باور میکنید؟ چرا استنادات فقط باید به سمت سخنان و ادعاهای خود یهودیها برود؟ بعد بگوییم هخامنشیان رفتند اینها را آزاد کردند اینها تحت فشار بودند. یهودیها کارشان مظلوم نمائی است در طول تاریخ حداقل اینطوری بوده این یک مسئله.
پس وضعیت یهودیها اینطور که میگویند در شکنجه و فشار در بابل بودند هخامنشیان رفتند اینها را آزاد کردند این طور نبوده میگوید یک تعدادشان در آنجا بودند وضعیت اقتصادی خوب بود اینها همهشان به اروشلیم بر نگشتند.
البته بعضی از پژوهشهای معاصر این نکته را داخل پرانتز خدمتتان عرض بکنم در مورد آنچه که ادعا میشود واقعاً یهودیها به اورشلیم برگشتند آنها را تکذیب میکند. تکذیب میکند به این معنا میگوید ما بخصوص در کاووشهای که در شرق بابل انجام دادیم اسناد بازگشت یهودیها به اورشلیم را نمیبینیم یک تعدادی شاید برگشته باشند آن هم به خاطر دغدغه دینی بود نه اینکه آنجا گیر کرده بودند و وضعیت خیلی بدی داشتند.
مسئله بعدی خدمت شما عرض کردیم اینکه میگویید در بابل اصلاً جنگ نبود فتح بابل با گل و بلبل اتفاق افتاد و خیلی خوب بود و کوروش را خیلی دوست داشتند و به استقبالش رفتند جدای از اینکه کوروش رأسا در فتح بابل و ورود به بابل مثل اسکندر بود یا نبود آن بحث به کنار گفتیم شما گزارشهای تاریخی را نه آن گزارشهای فانتزی که رمان نوشتند کنار خیابان انقلاب تهران دارند میفروشند کوروش کبیر واقعاً رمان است. گزارشات تاریخی را برویم ببینیم. ببینیم واقعاً اینطوری بوده یا نبوده؟ دو تا دانه مستشرق میآورند میگویند فلانی هم اعتراف کرده است ما از آن طرف چهار نفر دیگر بیاوریم کتاب تاریخ سیاسی هخامنشی نوشته جناب آقای داندامایف، داندامایف یک هخامنشی شناس و باستان شناس معروف که برای بازگویی تاریخ ایران باستان بسیار زحمت کشیده است.
کتاب هم در دسترس است میتوانید تهیه بکنید تحلیلهای جالبی هم دارد نمیگوییم همه مطالبش درست است ولی تحلیلهای جالبی دارد. در صفحه 66 کتاب تاریخ سیاسی هخامنشی چند تا نقل قول آورده طبق روایت بروسوس که جور دیگر هم ثبت کردند خودش بابلی یا بابلی یونانی است مورخ بابلی است ولی خود بابلیها در مورد فتح بابل چه گفتند؟ طبق روایت بروسوس، تاریخ نویس بابلی برخورد و روش کوروش نسبت به پایتخت تسخیر شده کم و بیش خصمانه بود. در 17 سال سلطنت نابونیدوس، کوروش که تمام بخشهای آسیا را تسخیر کرده بود با سپاهی عظیم از یاران به سوی بابل حرکت کرد. نابونیدوس با سپاهش با وی برخورد کرد و جنگی رخ داد به سمت بابل که آمدند درگیر شدند جنگ رخ داد؛ ولی چون شکست خورد با عده ای از آنجا گریخت و در بورسیپا پناه گرفت در خلال این احوال کوروش، بابل را اشغال کرد و فرمان داد تا دیوار برونی شهر را تخریب کنند چرا؟ چون در نظرش خشن میآمد و برای وی مشکلی در تسخیر شهر بود گفت دیوار شهر را خراب کنیم ما به راحتی تسخیر کنیم.
گزارش بعدی، منابع دیگر روایت مطلقاً متفاوتی از سقوط بابل گزارش کردند چرا؟ چون آن روتوشهای که در فتح بابل انجام دادند در آن نیست یا کمتر است طبق نظر هِرودوت، هِرودوتی که میدانید به کوروش ارادت داشت. در کتاب پروفسور هاید ماریکخ از زبان داریوش ما عبارت را آوردیم هرودوت به پادشاهی و شخصیت کوروش ارادت داشت و شیفته کوروش بود.
آقای دکتر پرویز رجبی شخصیتی که در باستان گرائی خوب کار کرده ایشان میگوید گزارشهای هرودوت را چطور شما کنار میگذارید؟ گزارشهای تاریخی از ایران باستان را از امثال هرودوت داریم و شخصیت هرودوت را فکر نکنید یک شخصیتی است که دشمنی با کوروش داشته بله اینها ایرانی نبودند ولی زاویه دید هرودوت نسبت به تاریخ را با هم بینیم.
طبق نظر هرودوت و گزنفون اینجا ثبتش گِزنوفون آورده چند جور ثبت شده بابلیها با عزمی راسخ علیه کوروش جنگیدند و شهر پس از مقاومت تلخ و شدیدی تصرف شد. چه دارید میگویید که بر اساس تاریخ بابلی به استقبال کوروش رفتند دو دستی بابل را به کوروش تحویل دادند گفتند بفرمایید شما آدم خیلی خوبی هستید این هم گزارش هرودوت بود گزارش قبلی گزارش بروسوس بود. که بروسوس بابلی هرودوت و گزنفون هم اینطوری میگوید که خود گزنفون هم یک سرباز جنگی بوده.
بعد میگوید هرودوت مینویسد بابلیها با دقت تمام خود را برای محاصره شدن آماده کرده بودند و سور و ساتی برای چندین سال مقاومت فراهم کرده بودند، میدانستند قرار است حمله بشود ذخیرههای غذائی، آذوقه و آنچه که نیاز داشتند برای مقاومت آماده کردند ولی ایرانیان (هخامنشیان) یکی از سدهای آب را شکستند و آب رود فرات را به داخل شهر بابل جاری ساختند پس از آن از بلندترین بستر رود به شهر حملهور شدند در حالی که مردم بابل سرگرم اجرای یک جشنواره بودند. بر اساس بعضی از گزارشها جشن سالیانهشان بوده نه جشن ورود هخامنشیان. صفحه 67 تاریخ سیاسی هخامنشیان جناب آقای داندامایف ببینید ملاحظه بفرمایید در ادامه چه میگوید؟ با دخول آب به شهر بابل آنها نیز در امتداد سیل به شهر تاختند پس از آن به سرعت راه کاخ را در پیش گرفتند و هر که را در سر راه خود دیدند به قتل رساندند درون کاخ محافظان مست را نیز کشتند.
این را سید محمد حسینی گفته؟ شیخ کلینی این را گفته؟ چرا تاریخ را اینقدر روتوش میکنید؟ یک جا جنگ و کشتار بوده چرا اینقدر دست و پا میزنید میگویید نه آقا اینطوری نبوده؟ هخامنشیان یک نقاط خیلی قوی و مثبتی دارند بله؛ ولی فتح بابل را چرا میگویید همه به استقبال کوروش رفتند گفتند کوروش خیلی خوب است بیایید نه جنگ و مشکلی اتفاق افتاده برنامه تاریخ بدون روتوش آمده اینها را به شما نشان بدهد. تا ببینید وقتی گزارشهای تاریخی میآید در تاریخ واقعیت چه بوده برخی گزارشهای دیگر چه بوده؟ اما آنچه که گزارش و ادعا میشود چیست؟
سراغ کتاب بعدی برویم نمونه ای از خشونت به قول کسانی که در مقابل اسلام میخواهند بایستند میگویند اسلام خشن است و خشونت دارد اسلام با شمشیر گردن میزند نمونهاش را ببینید در مورد ارابههای داسدار که در این مورد صحبت و بحث هم شد در جلسه قبل جوابش را دادم. یک گزارش از کتاب کوروش بزرگ جناب آقای عباس خلیلی، عزیزانی که شیفته شخصیت کوروش هستند این کتاب را احتمال زیاد مطالعه کردند کوروش بزرک تألیف و تصنیف آقای عباس خلیلی به اهتمام دکتر سادات ناصری و مهیار خلیلی کتاب را تصحیح کرده یک گزارشی نسبتاً مفصل راجع به ارابههای داسدار، گردونهها و برجهای متحرک آورده من نسبت به این ارابههای داسدار و گردونهها حس خوبی دارم. یک نوآوری در دوره هخامنشیان، یک ابزار جنگی یک تانک برای آن موقع ساخته شد این ارابه برای خودش آن موقع تانک محسوب میشد، من لذت میبرم میبینم در تاریخ یک همچنین وسیله ای ساخته شد حداقل برای باز دارندگی از حمله دیگران ولی کارکردش کجا بود؟ در بابل از آن استفاده کردند آن را باید بگوییم این را هم بگوییم خوب بود ولی باید بگوییم کجا از آن استفاده کردند؟
صفحه 223 شروع میکند گردونهها و برجهای متحرک صفحه 224 برخی از عباراتش را فقط خدمتتان قرائت بکنم ببینید قضیه ارابهها چه بوده؟ کوروش هم دو چیز را دوست میداشت یکی ساختن ارابه داسدار و برج متحرک و دیگری اینکه تن و پیکر سربازها و یا اسب را با زره و صفحات فلزی بپوشاند که آسیب کمتری بخورند ارابه داسدار هم بدین نحو بود. چطوری بود؟ داسهای بسیار بزرگ به خود ارابه میبستند که هنگام حرکت از دو طرف داسها دشمن را درو میکرد، در جنگ بابل از اینها استفاده شد. یا از جای خود میکند و دور میافکند شما فکر کنید زخمی روی زمین افتاده نمیتواند فرار کند ارابه داسدار تکه تکهاش میکند و از رویش رد میشود. این نحوه ارابههای قوی هر یکی دارای 4 مالبند و 8 اسب بود علاوه بر داسهای خودکار بر هر یکی از آن ارابهها چند جنگجو با نیزه و تیر و کمان و کمند سوار بودند که خود هم مراقب و هم جنگاور بودند و راننده هم مسلح بود این کارکرد ارابهها بود ببینید دوره هخامنشیها چه ساخته بودند من از همچنین ابداع و ساختی لذت میبرم ولی اینکه کجا استفاده بشود برایم خیلی مهم بود و موضوعیت دارد.
صفحه 225 این ارابهها مدام به روز رسانی شد تا دوره داریوش هم از این استفاده شد و در روال برنامه ان شاء الله به آن اشاره خواهیم کرد. برای ارابههای برجدار به جای 4 مالبند و 8 اسب میتوان 8 مالبند به کار برد و به جای اسبها 8 جفت گاو این ابتکار خوب به کار آمد و برای نخستین بار ارابه 16 گاوی ساخته شد واقعاً یک ابزار عظیم جنگی در زمان خودش محسوب میشد و آماده شد ولی عیب و نقصی که احتمال میرفت موجب کندی و سستی و تأخیر کار زار بشود تفاوت سِیر و حرکت گاوها با سرعت تاخت اسبها بود. سرعت گاوها با اسبها متفاوت است به خاطر همین ممکن است مشکل به وجود بیاید خلاصه این کتاب و مطالبی که آورده را دارم خدمتتان نشان میدهم پس از انجام کار خود کوروش شخصاً بر چند ارابه برجدار سوار شد امتحان نمود خود کوروش استفاده از این ارابهها و ارابههای برجدار را افتتاح کرد. ارابههای سبک نیز با دو اسب و دو سوار به کار میرفت یک راننده و یک تیر انداز؛ در صفحه 227 ادامه میدهد کارکرد ارابهها چطوری بوده که الان بخواهم به آن بپردازم زمان زیادی میبرد همین اندازه به نظرم کفایت میکند.
بابل فتح شد از این ارابهها استفاده شد در این جنگ از شمشیر و نیزه و تیر استفاده شد یک تعدادی از مردم کشته شدند یک تعداد دیگری زخمی شدند غنائمی از آنجا گرفته شد از قبلش در مسیر بابل غنائم زیادی گرفته شده بود و یهودیها وضعیتشان اینطوری نبود که بابل برایشان زندان بود و وضعیت وخیمی داشتند هخامنشیان و کوروش اینها را آزاد کرد چنین چیزی نبوده اینها روتوشهای است که در تاریخ اتفاق افتاده است. مطالب دیگری است که ان شاء الله جلسه بعد خدمتتان عرض خواهم کرد منتها نمیخواهم زمان برنامه با تکرار منابع گرفته بشود به نظرم مخاطب متوجه است در زمینه این مسائل منابع متعددی داریم و بعضی وقتها نمونههای را از منابع متعدد نشان میدهیم که این گزارش تاریخی اینچنین بوده و نقل شده.
اما یک شخصیتی است که ایشان در ایران در دورههای مختلف فعالیتهای داشته از ایران فرار کرده و در خارج از کشور یک سری فعالیتهای را آنجا شروع کردند. روال کارشان مقداری تفاوت پیدا کرد و الان هم مشغول فعالیت در فضای رسانه هستند جناب آقای امید دانا، ایشان در مورد برنامه ما خیلی با عصبانیت اظهار نظر میکند اخیراً کلیپش را یکی از دوستان برای بنده فرستاد دیدم که خیلی با عصبانیت دارد اظهار نظر میکند و تعبیری به کار میبرد کلیپ را به هم ببینیم بعد بر میگردم توضیحاتم را خدمتتان عرض میکنم
(کلیپ - امید دانا)
چرا ما باید به عنوان یک ایرانی اینها را بکوبیم؟ من اینها را نمیفهمم واقعا هر چه فکر کردم نفهمیدم الان بخشی از این مذهبیها را میبینیم یکیشان از اینهای است که خیلی عشق شیعه دارد رسانه راه انداخته تخصصی دارد زرتشت را زیر سوال میبرد، سوراخ دعا را گم کرده. دنبال چه میگردی؟ در زرتشت این است در زرتشت آن است. جمع کن بابا برو جلو بوقت رو بزن!
استاد حسینی:
ایشان نکاتی که گفتند راجع به برنامه ما بود تعبیرشان این است کسی که خیلی عشق شیعه دارد، برنامه گذاشته دارد تخصصی زرتشت را میکوبد. اینکه ایشان گفتند برنامه ما تخصصی است نکته ای درست است ما تخصصی آمدیم روی بحث زرتشت کار کردیم ولی ایشان میگوید من نمیفهمم چرا ما ایرانی هستیم بیاییم اینها را بکوبیم؟ آقای امید دانا من یک چیز دیگر را نمیفهمم؛ من نمیفهمم چرا وقتی تاریخ ایران باستان را میخوانیم شما میگویید کوبیدن ایران، ما وقتی اوستا را میخوانیم میگویید کوبیدن زرتشت؛ کوبیدن یعنی چه؟ دارم اینجا به شما میگویم آنجای که ادعا شد بابل را رفتند فتح کردند اینطوری بوده است من میگویم گزارشهای دیگری هم است. گفتید ایرانیها باید شما زرتشتی باشید ما آمدیم گفتیم اگر زرتشتی باشید اعتقاد به اوستا داشته باشید یکی از موارد این است که بر اساس اوستا نمیشود اثبات کرد زرتشت ایرانی بوده گیر میکنید؛ یعنی اگر یک غیر زرتشتی بگوید زرتشت،ایرانی بوده ادعایش تا حدی ممکن است قابل بررسی و پذیرش باشد. ولی زرتشتی بیاید بگوید زرتشت ایرانی بوده نمیشود به خاطر اینکه بر اساس اوستا، زرتشت ایرانی نبوده مفصل توضیح دادم و استنادهای بر اساس اوستا آوردم. کلیپهایتان در فضای مجازی است چطور آن زمان شما برنامه ای با این عنوان ساختید چرا ما ایرانیان باید زرتشتی باشیم؟ من جستجو زدم امید دانا زرتشت ببینید
چرا آن موقع که شما این برنامهها را میساختید اینها که قبل از برنامه تاریخ بدون روتوش بود میگوید چرا تخصصی دارید زرتشت را نقد میکنید؟ به خاطر اینکه شما این برنامهها را ساختید نمیگویم به خاطر این برنامه آن ساخته شد این نوع برنامهها را دارم میگویم کتابهای که نوشتید تبلیغاتی که راه انداختید چه اشکالی دارد شما گفتید زرتشتی بشوید یعنی سراغ اوستا بروید ما آمدیم اوستا خوانی کردیم اوستا باز کردیم و در مورد اوستا صحبت کردیم. گفتید زرتشتیها و شخصیت زرتشت برایتان مهم بوده ما ببینیم زرتشت چه کسی بود؟ آمدیم در مورد زرتشت صحبت کردیم چرا اینقدر میگویید کوبیدند؟ واقعاً خواندن اوستا یعنی کوبیدن زرتشت؟ واقعاً خواندن تاریخ هخامنشیان یعنی کوبیدن هخامنشیان؟ آن دوره ای که شما میآمدید فحاشی میکردید زشتترین توهینها را نسبت به پیامبر اسلام، نسبت به حسنین (علیهم السلام) داشتید نسبت به امیر المؤمنین داشتید یک دانه از برنامههایتان را حاضر نشدید هنوز حذف بکنید. بعضی از مخاطبین میگویند شما جهتگیری سیاسی میگویید بله یک سری جاها جهت گیری سیاسی ایشان خیلی بهتر از افراد دیگر است که انتظار بالاتر از آنها ما داریم بله منکر این نیستم داریم واقعیت را میگوییم چون یک جا دارید در مورد سیاسیت موضع درست میگیرید آنجا که به پیامبر فحاشی کردید کنار بگذاریم؟ ما اینطوری نیستیم.
نکات دیگری هم است من اگر بنا باشد که ایشان را نقد بکنم و ادعایشان را یکی یکی پخش و نقد بکنم دو سه فصل برنامه میشود رفت یعنی یک حرفهای از ایشان من دارم که اگر برای شما مخاطبین پخش بکنم اصلاً نقد نکنم فقط ادعایشان را در مورد دین، اسلام در مورد منبع شناسیشان، روایتشان بگذارم در مطالبی که علیه اسلام کار میکردند واقعاً میخندید. ما فرصتمان را برای برنامه تاریخ بدون روتوش گذاشتیم تاریخ ایران باستان را داریم میگوییم ولی واقعاً اگر من بخواهم این کار را بکنم میدانید که برایتان سخت میشود. بعضیها میگویند موضع سیاسی گرفته کاریشان نداشته باشید موضع سیاسی درست سر جای خودش، موضع سیاسی درست میگوید البته این را خدمتتان عرض بکنم اخیراً برایم فرستادند که ایشان و فرزندشان را تهدید کردند آنها کار و عملشان از دایره اعمال انسانیت خارج است.
یک زمان آنها فکر بکنند که من میگویم آقای امید دانا چرا اینطوری حرف زده و از کار آنها بخواهم دفاع بکنم نه کار شما که اصلاً داخل در دایره اعمال انسانی نیست، بچه کوچکش را در خارج از کشور دارید تهدید میکنید که بچه کوچکش را میدزدیدم شما را کنار گذاشتیم من دارم خطاب به ایشان میگویم اینقدر عصبانی است میگویید من نمیفهمم چرا میکوبید؟ من هم میگویم من نمیفهمم چرا به این کار کوبیدن میگویید؟ اگر این کار ما را نقد میدانید دلیل برایش میخواهید شما برنامه سازی کرده بودید. یک دانه از برنامههایتان را حاضر نشدید حذف کردید که توهین و جسارت کردید برای ما بخشیهای از صحبتهای شما را فرستادند اگر سوال پرسیدند اعتقادتان در مورد اسلام چه است میگویید شما که میدانید اعتقاد من چه است؟ اعتقاد شما فحاشی کردن نسبت به پیامب اسلام و امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) و امیر المؤمنین (علیه السلام) بوده. یک کلیپ از شما پخش بکنم آقای امید دانا یادتان است در مورد بنده چه گفتید؟ اینکه برنامه ما تخصصی است به جای خودش کلیپ بعدی را با هم ببینیم
(کلیپ دوم - امید دانا)
برای من خیلی جالب بود دیدم برخی از چهرههای مذهبی حتی یکیشان مجری کانال قرآن صدا و سیما بود، توئیت کرده بود نباید از آتش بدت بیاید من خیلی خوشم آمد دمش گرم یک آقای بود به نام حسینی اگر اشتباه نکنم یک توئیتی کرده بود و خیلی جالب بود میگفت از روی آتش نباید بپرید این را به آقای موبد نیکنام ما میگفت و میگفت آقای موبد نیکنام میگفت از روی آتش بپرید اشتباه میگوید بعد دیدم این که مجری کانال قرآن است موضعی که دارد میگیرد از این موضع خیلی دقیقتر و درستتر است. گفتم گاهی وقت آدم چیزهای میبیند تعجب میکند به هر حال خیلی نیک است یک کسی که در کانال قرآن است اینقدر موضع درستی را داشته باشد
استاد حسینی:
قبلاً ایشان گفته بود موضع گیری آقای حسینی در مسئله ای که داشتند اشاره میکردند از موبد نیکنام ما دقیقتر است این را که یادتان است؟ این تعبیری که دارید میگویید برو جلو بوقت را بزن یعنی چه؟ من با این ادبیات صحبت نمیکنم ولی اگر واقعاً امشب در مورد زرتشت سوال پرسیدم بیایید روی خط پاسخ بدهید. این حرفها که چه و برو جلو بوقت را بزن با اینها دیگر کارتان پیش نمیرود، حداقل در مقابل شیعیان این کارتان دیگر پیش نمیرود حالا شما هر تعبیری میخواهی به کار ببری ببر من اعتقادم اجازه نمیدهد که الان اینطوری نسبت به این صحبتی که شما در مورد برنامه داشتید عکس العمل نشان بدهم شما از این تعبیر استفاده میکنید گفتار نیکتان، پندار نیکتان، کردار نیکتان اشکال ندارد ولی امشب ما منتظر هستیم تماس بگیرید به سوالات ما جواب بدهید چه اشکالی دارد شما این همه برنامه رسانه ای دارید و برای برنامههای رسانه ایتان خیلی هم پشتکار دارید.
یک بار بیا در برنامه ما جواب بدهید بعد بروید بگویید دیدید حسینی که علیه زرتشت حرف زد و این سوالها را پرسید چه جواب علمی و دقیق و متقنی به او دادم اگر میبینید نمیشود اینطوری در مورد برنامه صحبت نکنید، ما داریم کار خودمان را میکنیم از کار خودمان هم کوتاه نمیآییم. اگر آقای امید دانا با برنامه تماس گرفتند اصلاً بدون اینکه به من اطلاع بدهید وصلشان کنید تا با هم صحبت کنیم تا آخر برنامه همین روال است از الان بگویم هر عزیزی پشت خط بود موافق یا مخالف آقای امید دانا تماس گرفتند البته نگذارند دو سه دقیقه پایان برنامه تماس بگیرند آقای امید دانا تماس گرفتند تماس آن بزرگوار از طرف اتاق فرمان قطع بشود آقای امید دانا بلافاصله به استودیو وصل بشود که من مستقیم صدای ایشان را بشنوم.
نکاتی را خدمت شما گفتیم راجع به خیانتهای که صورت گرفته بود و تعدادی که در بابل بودند سراغ کوروش رفتند و به پادشاهانی که بودند خیانت کردند یک سری اسناد برای این موضوع داریم کم نیست اسنادی که در این خصوص داریم و جمع آوری کردیم ولی این نکته یهودیها که قبل از آمدن آقای کوروش و هخامنشیان به بابل او را به عنوان یک منجی تبلیغ کردند این یک مسئله ای بود که بر مردم تأثیر گذاشت و قبل از اینکه آقای کوروش و هخامنشیان بخواهند به بابل حمله کنند برخیها گفتند که اینها از قبل در این فکر بودند که یک برنامه ریزی بشود که هخامنشیها به بابل حمله بکنند.
این سند را با هم ببینیم کتاب کوروش در بابل، نویسنده این کتاب آقای علی قلی محمودی بختیاری بعضی از پژوهشگران دیدم به این کتاب در مورد بحث فتح کوروش به بابل زیاد استناد میکنند ببینید با چه وضعیتی این کتاب نوشته شده دانشجویان دانشگاه تهران این کتاب را برای تجلیل خاطره کوروش کبیر و یادبود وحدت ملی ایران و پیریزی شاهنشاهی این کشور! ببینید یعنی یک گروه از دانشجو آمدند برای این اهداف همزمان با اجرای اپرای فلان فتح بابل به پیشگاه مبارک شاهنشاه آریامهر و اولیا حضرت شهربانو فرح تقدیم مینمایند. کتابی که به فرح پهلوی در زمان شاه تقدیم کردند مطالب مهمی در این کتاب است اگر فرصت بود دانه دانه این کتابها را برایتان میآوردم از اول تا آخر میخواندم و یک سری جاهایش را توضیح میدادم صفحه 66 همین کتابی که به فرح تقدیم کردند در اوپرای فتح بابل این همه ناله و آه و آن همه شکنجه و ستمگری (وضعیت بابل را دارد میگوید) آزادگان بابلی را بر آن داشت تا در نهان با کوروش مهر گستر راه پیدا کنند و او را به بابل بکشانند تا به روزگار و بیداد پایان دهد.
در مورد ستم و بیداد که گفتیم عمده گروهی که میگفتند مورد ستم واقع شدند همین یهودیها بودند که وضعیتشان را گفتیم گروه بعدی که ادعا میشود مورد ستم بودند کاهنان در معابد و بتپرستها بودند گفتند بساط بتپرستی را جمع کنید آقای کوروش برگشت و چه وضعیتی شد در جلسات قبل خدمتتان عرض کردم.
دانشجویان تهران کتابی که نوشتند به فرح پهلوی تقدیم کردند میگوید اینها در نهان (یواشکی) یعنی چه کسانی؟ اینهای که در ستم بودند یهودیها و کاهنان با کوروش ارتباط گرفتند زمینه را ساختند بعد باعث شدند که هخامنشیان حمله بکنند و بابل فتح بشود منتظر تماس آقای امید دانا هستیم برای اینکه نسبت به سوالات ما پاسخگو باشد خیلی امید ندارم که ایشان با برنامه ما تماس بگیرد؛ ولی اعلام میکنیم که آماده هستیم. آقای داور از مشهد مقدس سلام علیکم ورحمة الله
بیننده آقای داور از مشهد:
سلام علیکم ورحمه الله جناب اقای حسینی بزرگوار. بسم الله الرحمن الرحیم بنده امیدوارم که آقای دانا هم برنامه را ببینند و تماسی بگیرند در مورد اینکه فرمودید ایشان قبلاً برنامههای ضد اسلام ساختند بله متأسفانه این فضا بود و حتی بنده هم یک دفعه با ایشان در فضای مجازی که ایشان گاهی اوقات گفتگوهای دارند صحبت کردم و در همین موارد بحث هم کردم. به ایشان یا میتوانیم از دید خوش بینانه نگاه کنیم یا بد بینانه یا به هر جهتی یک مقدار از حالت مذهبی بیرون آمدند حداقل یک سال اخیر در برنامههایش صحبتهای مذهبی چه در مورد تشیع، چه در مورد زرتشت مطرح نکردند کلیپی که الان شما پخش کردید یک برنامه ای بود ظاهراً وزیری در مورد آقای کوروش گفته بود و در مورد آثار باستانی و یک سری کارهای میخواستند انجام بدهند آنجا یک گوشه چشمی در برنامه آمده بودند. ولی به طور کلی اگر بخواهیم برایندش را بگوییم بله درست است این هم قبلش عرض بکنم اینکه گفتید چرا حذف نکردند من یک دفعه برنامهشان را دیدم گفتند در زمان انتخابات بود گفتند اگر ما برنامهها را اگر حذف بکنیم ممکن است بگویند ایشان نان به نرخ روز خور است عافیت طلبی خواست بکند.
استاد حسینی:
نان به نرخ روز خور یعنی اینکه من عوض نمیشوم حرفهایم همان حرفها بوده وگرنه خیلی رک بگوید چطور در موضع سیاسی صراحتاً میگوید من سال 88 اشتباه میکردم الان درست رفتار میکنم؟ به مقدسات اسلامی فحاشی کرده اگر فایلهای فحاشیاش را پاک بکند میشود نان به نرخ روز خور؟ این توجیهات را ما از ایشان قبول نمیکنیم.
آقای داور:
ما کارهای ایشان را دنبال میکنیم ما ایشان را منبع موثقی که همه حرفهای درست است نمیدانیم نه ما از نظر مذهبی به هیچ وجه با صحبتهای ایشان موافق نیستیم، ولی از نظر سیاسی برنامه قوی ای ایشان دارد به هر صورت امیدوارم که بتوانند تماس بگیرند ولی برآیند کارشان را بخواهیم نگاه کنیم به نفع نظام اسلامی بوده نظر بنده این است.
استاد حسینی:
من فکر نمیکنم؛ چون آقا هم در این خصوص نکته ای دارند در این خصوص ملی گراها اگر بخواهند کاری بکنند ما مانع نمیشویم بخواهند دفاع بکنند؛ ولی با اعتقادات کاری نداشته باشند اعتقادات جوانها را تضعیف نکنند ولی ایشان این کار را کرده و فایلهایش را منتشر کرده و حاضر نیست پاک بکند.
آقای داور:
اگر بنده بتوانم با ایشان ارتباطی بگیرم در همین مورد صحبت خواهم کرد.
استاد حسینی:
ایشان در جریان قرار گرفته و برنامه امشب را هم کاملاً در جریان است، امشب اگر خواست تماس بگیرد ما فضا را برایشان مساعد میکنیم.
آقای داور:
ان شاء الله تماس بگیرد و صحبتی هم شروع بشود دست شما درد نکند.
استاد حسینی:
ممنون هستیم آقای داور عزیز! در پناه حق باشید. آقا میلاد از اسلامشهر سلام علیکم
بیننده آقای میلاد از اسلامشهر:
سلام علیکم آقا سید من چند تا سوال خدمتتان داشتم
استاد حسینی:
صدا ضعیف است، دوباره با ایشان تماس گرفته میشود به نظرم مجدد تماس بگیرید آقا میلاد روی خط بیاید و تماس دیگری را وصل نکنید به جز آقای میلاد دانا اگر تماس گرفتند. گفتند زمان میبره تا دوباره اقا میلاد را بگیریم. آقا سروش سلام علیکم ورحمة الله.
بیننده آقای سروش:
سلام علیکم، در مورد کتاب گزنفون چون مورد استناد آقای امید دانا هم در برنامههایشان بود، وقتی از کتاب گزنفون صحبت میشود شما خیلی کوتاه میفرمایید که این کتاب اعتبار ندارد.
استاد حسینی:
من گفتم؟
آقای سروش:
بله، در فصل اول برنامهتان به همین مقدار بسنده میکردید که اعتبار ندارد
استاد حسینی:
اعتبار نسبی است اینکه کجای حرفش میتواند برای من اعتبار داشته باشد کجای حرفش اعتبار نداشته باشد.
آقای سروش:
البته واژه اعتبار نه، فرمودید کتاب گزنفون وضعیتش مشخص است از سفرنامه فیثاغورث هم اوضاعش بدتر است یک همچنین جمله ای گفتید.
استاد حسینی:
بله، در مورد محل قبر کوروش صحبت میکردم بله بحثی که به کتاب گزنفون استناد میکنند در مورد بحث محل قبر کوروش از سفرنامه فیثاغورث هم اعتبارش کمتر است اگر خواستید به شما نشان میدهم.
آقای سروش:
کلاً اعتبار سنجی کتاب گزنفون، ایراداتی که دارید میشود بگویید؟
استاد حسینی:
گزنفون را باستان گراها گاهی زیر سوال بردند و گاهی گفتند نه کتابهای گزنفون را هم بخواهیم کنار بگذاریم سراغ چه باید برویم؟ اینکه گزنفون کتابش آیا یک رمان تاریخی است یا یک تاریخی است که به زبان رمان نوشته شده؟ خود گزنفون آیا مورخ است یا یک سرباز است؟ برای کتاب تاریخ نوشتن باید مورخ باشد و اینکه خود گزنفون شاهد برخی از اتفاقات بود، مقدمه گزنفون را بخوانید اینها به دست آدم میآید. من در مورد منبع شناسی اینطوری صِفر صدی نگاه نمیکنم بحث منبع شناسی در دانشگاه تدریسی که داشتم آن ترمی که صوتش منتشر شده ملاحظه بفرمایید در مورد موضع به موضع سعی کردم دقیق صحبت بکنم یا در مورد چه صحبت بکنم؟ تاریخ طبری در مورد ایران باستان نظر داده باشد یا در مورد اسلام در مورد اسلام، در مورد مسائلی باشد که مرتبط با مذهب است یا مرتبط نیست؟
اینها را باید یک تفکیکی بگذاریم ولی در مورد گزنفون نمیتوان گفت کتاب بسیار متقن تاریخی دقیقی است؛ ولی اگر امثال گزنفون را بخواهیم از باستان گراها بگیریم چیز خاصی برایشان باقی نمیماند خود آقای دکتر پرویز رجبی همچنین مسئله ای را گفتند اگر خواستید صحبتهای ایشان را هم نشان بدهم.
آقای سروش:
ایراد دقیقتان به این کتاب چه میتواند باشد؟
استاد حسینی:
یکی از دلایلم این است که خود گزنفون آیا مورخ است؟ ببینید هرودوت مورخ است گزنفون چه کاره است؟
آقای سروش:
مثلاً اگر حُمید ابن مسلم شخصیتی است در کربلا که مورخ نیست نکته ای را از کربلا بگوید
استاد حسینی:
حُمید ابن مسلم شاهد واقعه کربلا است به خاطر همین شیخ مفید هم در الارشاد از حُمید ابن مسلم ملعون هم مطلب میآورد. چرا؟ چون حُمید ابن مسلم ایستاده یک اتفاقی را دیده گزارش کرده، یک زمان این است میگوید یک کسی یک واقعه ای را دیده نوشته؛ یک زمان گزنفون یک طرف دیگر دنیا راجع به یک سمت دیگر دنیا یک صحبتی را مطرح کرده من الان نمیخواهم کتاب گزنفون را اینجا زیر سوال ببرم. آن کسی که راجع به یک امپراطوری دیگر، ارتباط شاهان این امپراطوریها با همدیگر تحلیل وقایع سیاسی که آنجا افتاده در یک کتاب گزارش نوشته آن نیاز به مورخ دارد؛ ولی حُمید ابن مسلم میگوید جلوی من این اتفاق افتاد فلانی را اینطوری کشتند این دیگر نیاز که حتماً مورخ باشد وضعیت حُمید ابن مسلم با گزنفون خیلی متفاوت است اصلاً قابل قیاس نیست.
آقای سروش:
جدیترین ایرادتان این است که ایشان مورخ نبوده و در مورد واقعه ای که شاهدش نبوده اظهار نظر کرده
استاد حسینی:
من نمیدانم بحث تان چه است میخواهید بگویید تاریخ گزنفون را زیر سوال نبرم؟
آقای سروش:
نه، انتقادا منطقی تان چه است.
استاد حسینی:
من یک بحث در مورد شخصیت گزنفون دارم چه شخصیتی؟ آقای حسین پیرنیا هم به گزنفون استناد میکند، دیگر مورخین هم به گزنفون استناد میکنند حرف آخرم در مورد گزنفون بزنم. آقای گزنفون چه از لحاظ شخصیتاش چه از لحاظ کتابش یعنی متن کتابش که رمان است از هر دو لحاظ مورد اشکال است اما اگر امثال گزنفون را باستان گراها بخواهند از منابع تاریخی خودشان حذف بکنند اصلاً چیزی برایشان باقی نمیماند. یعنی آقای پرویز رجبی در این زمینه خیلی حرف منطقی دارد میدانید آقای پرویز رجبی باستان گرا است و نکاتی را دارد. آقای پرویز رجبی همین را میفرماید ایشان میگوید همین منابعی که الان آمده اگر همین را نداشته باشیم از ایران باستان چه میخواهیم بفهمیم؟ چیزی دیگر برای ما باقی نمیماند میخواهید عبارتش را برایتان بخوانم؟
آقای سروش:
بله اگر میفرمایید باستان گرایان به گزنفون انتقاد دارند اگر دو سطر از ایراداتشان را لطف کنید بفرمایید
استاد حسینی:
گفتم یکی به اصل نگارش کتاب بر میگردد یکی به شخصیت خود گزنفون آقای پرویز رجبی میگوید اگر همین به اصطلاح نا درست نویسان که دروغگو خوانده میشوند در پرانتز نمیبودند هم اکنون ما همین اندک شناخت را هم از تاریخ میهنمان که ظاهراً همه کشته و مردهاش هستیم نمیداشتیم این حرف در مورد گزنفون من همین را میگویم در مورد هرودوت هم میشود همین را گفت هرچند هیرودوت مؤیدات دیگر دارد بالاخره هرودوت مورخ است.
ولی آقای دکتر پرویز رجبی میگوید اگر همینها را بخواهیم کنار بگذاریم دیگر در مورد تاریخ گذشتهمان چیزی نمیدانیم؛ پس گزنفون در بیابان تاریخ نویسی ایران باستان لنگه کفش است، من جملهام را گفتم.
آقای سروش:
من به جهت کارشناسانه سوال کردم قصد مچگیری و اسائه ادب نداشتم.
استاد حسینی:
نه اصلا، چون زیاد در فضای بحث مناظره هستم، شاید این طوری برداشت بشود، واقعاً اینطوری نیست بعضی وقتها شده با بعضی دوستان، دوستانه در یک جمعی نشستیم داریم صحبت میکنیم یک سوالی میپرسند که جواب میدهیم که آیا اشکال هست یا نیست آن بحث دیگری است میخواهم بگویم که اشتباه برداشت نکنید دوستان ما میگویند الان مناظره شکل نگرفته میگویم چون فضا و ادبیات بحث من اینطوری است.
آقای سروش:
نه فقط قصد خودم را گفتم، شما بزرگوارید
استاد حسینی:
سوالی که پرسیدید دقیقاً مشخص است، آقا سروش زنده باشید در پناه حق باشید (وصل شدن تماس آقا میلاد مشکل دارد) دوستان اگر خواستند در مورد بحث منبع شناسی دانشگاه ادیان، مقطع ارشد دوستانی که آنجا بودند برخی از اینها تخصصشان تاریخ بود آنجا یک دوره منبع شناسی داشتم، یک جستجو در فضای مجازی بزنید صوت آن جلسات به نظرم همهاش منتشر شده باید دوستان به من خبر بدهند که کل صوتها در فضای مجازی منتشر شده یا نه؟ آنجا هم روال کار را متوجه میشوید.
بله من میدانم در مورد هر مسئله ای که میخواهیم صحبت کنیم و استناد بکنیم یکی از کارهای که نیاز است بحث منبع شناسیاش است، من سعی کردم بحث منبع شناسی را حل و پخش در کلام خودم در طول برنامه خدمتتان عرض کنم مثلاً آقای داندامایف که صحبت کردند گفتم آقای داندامایف اینطوری بوده استاد فلان دانشگاه بوده در رابطه با تاریخ هخامنشیان چندین مقاله و کتاب دارد تحلیلهای خوبی در مورد هخامنشیان دارد.
دارم اسکن کتاب را نشان میدهم ولی سعی میکنم آن منبع شناسی را بگویم این روش را من از استادمان حضرت آیتالله حسینی قزوینی یاد گرفتیم که ایشان مثلاً میخواستند به یک روایت استناد بکنند مثلاً به صحیح بخاری ایشان میفرمودند بخاری که چنین وضعیتی دارد در فلان سال بوده است و کتابش این ویژگیها را دارد یعنی منبع شناسی را سعی کردیم حل کنیم در بحثی که داریم خدمت شما ارائه میدهیم. آقای جلیلیان از کوهدشت سلام علیکم ورحمة الله
بیننده آقای جلیلیان از کوهدشت:
سلام علیکم ورحمة الله خسته نباشید، خواستم خدمت تان عرض کنم ما باید کوروش را چگونه ببینیم و چه کسی ببینیم؟ کوروش مگر یک پادشاه نبوده است؟
استاد حسینی:
آنچه که در تاریخ معروف و مشهور در مورد کوروش گفته میشود پادشاه بوده، برخیها میگویند نه پادشاه نبوده یک سرباز دلاور و جنگی بوده است ولی ما گفتیم بله پادشاه بود.
آقای جلیلیان:
نه، ایشان پادشاه بوده چیزی که از ایشان برای ما ایرانیها به جا مانده یکی استوانه است یکی احترامی که تمام دنیا به این شخص دارند درست است؟
استاد حسینی:
نه، اینطوری نیست
آقای جلیلیان:
چرا؟ استوانهاش را هم شما قبول ندارید؟
استاد حسینی:
در مورد استوانه مفصل قرار است چند قسمت بعد کار کنم آن وقت آنجا هم روتوشها را میبینید قضیه چه بوده؟
آقای جلیلیان:
یک سوال دیگر خدمت شما داشتم
استاد حسینی:
سوال قبلی را بگذارید من جواب بدهم نکته بعدی که گفتید دنیا به او احترام میگذارد این نیست که بگوییم همه دنیا نسبت به شخصیت کوروش احترام میگذارد، واقعاً اینطوری نیست بعضی از یونانیها را نگاه کنید چه وضعیتی داشتند؟ بابلیها را نگاه بکنید در مورد کوروش و دوره هخامنشیان چه میگویند؟ البته بله مثلاً صهیونیستها یک احترام خیلی ویژه ای به کوروش میگذارند، یهودیها یک احترام ویژه ای میگذارند.
ولی این هم برای من ملاک نیست یعنی تمام عالم بگوید این آدم خوب است یا تمام عالم بگوید این آدم بد است مثلاً نسبت به برخی از خلفای که بین مسلمانها است میلیونها نفر احترام میگذارند این احترام گذاشتن لزوماً دلالت بر این دارد که او آدم خوبی بوده؟
آقای جلیلیان:
نه میلیونها نفر اهل تسنن هستند که به آنها احترام میگذارند
استاد حسینی:
باشد چون کوروش صاحب دین و مذهب نبوده مگر صاحب دین و مذهب بوده؟
آقای جلیلیان:
مسلمانهای اهل تسنن به ایشان احترام میگذارند
استاد حسینی:
نه خیر، بعضی مورخین دیگر هستند روحیهشان این است که با شیعه خوب نیستند و احترام میگذارند
آقای جلیلیان:
ولی همانها اهل تسنن هستند، یک یهودی که نمیآید از عمر و ابوبکر تعریف کند
استاد حسینی:
چرا؟ از معاویه هم تعریف کردند.
آقای جلیلیان:
معاویه را نمیدانم
استاد حسینی:
منتها چه کسی تعریف کرده؟ آنی که جلوی حق میخواست بایستد حاصل جملات و عرض بنده اینکه یک عده احترام بگذارند یا نگذارند دلالت ندارند لزوماً که این شخص خوب بوده است یا بد بوده یک تعدادی از مردم دنیا ممکن است با یک سری از مقدسات ما مشکل داشته باشند، ما نمیآییم بر اساس آنها، اینها را بگوییم من تاریخ را ورق میزنم و سراغ تاریخ میروم و اوراق تاریخ و اسناد تاریخی را نگاه میکنم خودم برای خودم بر اساس اینها عاقلانه در ذهنم حب و بغض درست میکنم بر اساس اسنادی که به دستم رسیده.
نگاه نمیکنم چه کسی را چه کسی دوست دارد و چه کسی دوست ندارد ولی اگر یک کسی باشد مورد احترام دینی و مذهبی باشد نسبت به او جسارت و بیاحترامی نمیکنم. یک مطلبی دیدم یکی اسم حیوان خانگیاش را کوروش گذاشته بود واقعاً ناراحت شد، اصلا تصورتان این نباشد که اینجا بیایم بگویم کوروش کسی است که باید نسبت به او اینطوری رفتار بشود نه واقعاً حرف من این نیست.
من میگویم تاریخ روتوش شد بر اساس روتوش، روتوش را آوردند در مقابل دروغهای تاریخی که نسبت به اسلام دادند قرار دادند برای اینکه بگویند از اسلام جدا شوید و به این سمت بیایید من میخواهم بگویم روتوش این دو تا را بر داریم واقعیت را ببینیم چه است؟
آقای جلیلیان:
نه، اینکه کوروش را در مقابل اسلام بگذارند من این را اصلاً قبول ندارم مخالف هستم، جبهه ای که منِ ایرانی میگیریم من این را میگویم شخص کوروشی که شما دارید میگویید که با ارابهها اینطوری و اینطوری کرده شما یک مقایسه ای کنید، به عنوان مثال دنیا دید خوبی نسبت به طالبان ندارد مثلاً دو هزار سال قبل شده طالبان همین الان حکومت افغانستان را در دست دارد ما بیاییم طالبان قتل عامشان کنیم با ارابه به قول همین کتابی که نشان دادید با ارابه طالبان را قتل عام کنیم مردم افغانستان را آزاد کنیم مردم افغانستان با آغوش باز از ما پذیرایی میکنند. شما این را قلم زدی اینش را نمیگویی متأسفانه!
استاد حسینی:
آقای جلیلیان برنامه ما را نگاه کردید؟
آقای جلیلیان:
بله
استاد حسینی:
چه گروهی در بابل در اسارت بودند که آزاد شدند؟
آقای جلیلیان:
نمیدانم آن برنامهها را ندیدم
استاد حسینی:
همین امشب داشتم میگفتم ادعا شد، یهودیها آنجا در اسارت بودند وضعیتشان خیلی بد بود ما گفتیم دروغ گفتند که بر اساس تاریخ اینگونه است، نه در تاریخ گزارشهای مختلف دیگری داریم یهودیها در مورد خودشان مظلوم نمای کردند.
آقای جلیلیان:
به هر حال یک شخصی آمده آزادشان کرده از چنگال اسارت نجاتشان داد.
استاد حسینی:
چه کسی آزاد کرده؟ کسی که در بابل آزاد شد چه کسی بود؟ من این را نمیدانم
آقای جلیلیان:
آنهای که آزاد شدند میگویند فلانی باعث آزادی یهودیها شده کل دنیا مگر این را نمیگوید؟
استاد حسینی:
نه کل دنیا این را نمیگوید، من برایتان سند آوردم و کتاب آوردم که گزارشات تاریخی این را مخالف میگوید اینطوری نیست یهودیها مظلوم نمایی کردند.
آقای جلیلیان:
من فقط میخواستم جبهه خودم را نسبت به شما مشخص کنم میگویید فلانی با ارابه آمد این کار و این کار را کرد با آغوش باز نپذیرفتنش دو بخش است یکی هر کشوری، هر مملکتی یک مردم عادی و یک نیروی نظامی دارد، ایشان اگر حمله کرده حمله به نیروی نظامی کرده نه به مردم عادی من همین را میخواستم خدمتتان عرض کنم.
استاد حسینی:
آن موقع نیروی نظامی نبوده آنچه که مد نظرتان است میگویید به نظامیان حمله کرده کل شهر را فتح کرده، آقای جلیلیان نیروهای نظامی از اوپیس ایستاده بودند آنجا درگیر شدند و شکست خوردند، کل شهر را فتح کرد ممنون از شما. دوستان اطلاع دادند صوت بحث منبع شناسی ما در فضای مجازی منتشر شد آقای قلیزاده از کرج سلام علیکم
بیننده آقای قلیزاده از کرج:
سلام دو تا سوال خدمتتان داشتم سوال اول اینکه آیا ذو القرنین که میگویند واقعاً کوروش است؟
استاد حسینی:
همین جا جواب بدهم؟ من همچنین اعتقادی ندارم سوال دومتان را بفرمایید
آقای قلیزاده:
اینکه از کوروش کبیر میگوید گفتار نیک، پندار نیک و کردار میگویند دقیقاً باید از چه کسی پیروی کنیم؟ از پیامبرمان یا از کوروش کبیر که گفتار نیک، پندار نیک و کردار نیک میگوید؟ بالاخره ما از ایشان باید پیروی کنیم یا از پیامبران؟ تماسم را قطع میکنم از گیرنده پاسختان را میشنوم
استاد حسینی:
آقای قلیزاده عزیز! اینکه گفتار نیک، کردار نیک، پندار نیک گفته میشود هر کسی که گفت گفتار نیک، پندار نیک، کردار نیک خود حرف که خوب است. شما سراغ طالبان، داعش، جبهة النصرة و وحشیترین گروههای که جنایت میکنند بروید به آنها بگویید شما گفتار بد دارید؟ میگویند نه. شما کردار بد دارید؟ میگویند نه. میگویید پندار نیک دارید؟ میگویند نه دعوای ما اصلاً این نیست که گفتار نیک، کردار نیک، پندار نیک یا مثلاً اعمال صالحی که در اسلام آمده.
ما در مورد تفسیر و مصادیقش بحث داریم، البته کوروش، گفتار نیک، کردار نیک و پندار نیک را نیاورده متن استوانه را میآوریم که چه آمده است آن بماند آنچه که میگویند زرتشت گفته گفتار، کردار و پندار نیک اوستا باید مفسرش باشد میگوییم در اوستا و آموزههای زرتشت آمده یکی مرتد شد لختش کن، تبعیدش کن، زنده زنده پوستش را بکن، بعد از اینکه زنده زنده پوستش را کندی سرش را هم ببر بعد جلوی حیوانات درنده بیانداز!
آیینی که گفتار و کردار و پندار نیک میگوید این کار را حتماً کردار نیک و عمل نیک میداند، ما با آن شعار الان کار نداریم ما به این مصادیقی که مشخص کردیم کار داریم آن دینی که گفتار، کردا، پندار نیک میگوید در متن اوستا است باید به زن ادرار گاو بخورانی اگر در فلان وضعیت بود میگوییم این کردار نیک است که شما دارید؟ ما این را کردار نیک نمیدانیم. اصلاً بحث سر این نیست که این جمله خوب است؟ هیچ کس نمیگوید این جمله بد است امکان هم ندارد که قبل از زرتشت همه گفتار بد، کردار بد، پندار بد میگفتند بعد وقتی که آقای زرتشت آمد گفت نه الان ورق را بر میگردانم گفتار نیک، کردار نیک، پندار نیک اصلاً همچنین چیزی متصور نیست در تاریخ همه میگفتند انسان باید خوب باشد. انسان باید نیک رفتار کند. موضوعاتش چه است؟ نیک رفتار کردن را شما چه میدانید؟ پوست انسان را زنده زنده کندن را نیک میدانید؟ ما با این مشکل داریم ما با این بحث داریم (گومیز ریختن) ادرار گاو ریختن در دهان زنان را نیک میدانید؟ جسد را جلوی لاشخور و تکه تکه کردنش توسط لاشخور را کار نیک میدانید؟ ما نمیدانیم ما بیشتر سر این مسئله کار داریم با ارابه داس ببندی و حمله بکنی مردم یک کشور دیگر را زیر ارابه بیاندازی یا سربازانش را زیر ارابه ببری این را شما چه میدانید؟ نیک میدانید یا نمیدانید؟ اگر حملهتان بدون دلیل یا دفاعی نباشد. سه بار تماس گرفتند آقا میلاد وصل نشد آقای شادفر عزیز سلام علیکم ورحمة الله.
بیننده آقای شادفر:
سلام و شب بخیر خدمت استاد عزیز بسم الله الرحمن الرحیم سلام دارم خدمت همه بینندگان محترم استاد مثل همیشه عالی فقط یکی دو نکته میخواستم عرض کنم که عزیزان این را ببینند و از یک زاویه دیگر میشود به این داستان فتح بابل توجه کرد. استاد بعد از 10 سالی که کوروش از دنیا میرود یا میمیرد یا کشته میشود کمبوجیه میآید بعد از ایشان داریوش اول به پادشاهی میرسد میخواهم یک سندی بدهم که عزیزان ببینند بعضی موقعها وقایع تاریخی، گزارشهای متفاوتی میدهد.
در زمانی که داریوش به سلطنت میرسد یعنی حدود 8 تا 10 سال بعد از کوروش در همان سال اولی که به سلطنت میرسد در بابل، چند بار شورش اتفاق میافتد و چند شهر دیگر ایران هم شورش اتفاق میافتد خیلی نکته جالبی وجود دارد این را داریوش در کتیبه بیستون میگوید.
استاد حسینی:
آقای شادفر میخواهم به داریوش بپردازم ولی اگر اعتراف داریوش که با این شورشیها چه کار کردند را دارید بخوانید برای بینندگان هم خوب است
آقای شادفر:
آن را هم میگوییم میخواهم فتح بابل را بگویم بعد به آن هم ان شاء الله اشاره خواهیم کرد، وقتی که در بابل یک شورشی اتفاق میافتد نکته مهم این است سردسته این معترضین میگوید من از نسل نبونعید هستم نبوئید چه کسی است؟ پادشاه قبل از کوروش در بابل همانی که گفتند بد است مردم از او متنفر بودند او را نمیخواستند؛ اما داریوش میگوید دو بار این اتفاق افتاده در سال اول سلطنتش میگوید دو بار اعتراض در حکومت من اتفاق میافتد.
دقیقاً در کتبهاش آمده هزاران نفر از مردم بابل به روشهای مختلفی کشته میشوند چشمهایشان در میآید زبانهایشان بریده میشود از بینندگان محترم معذرت میخواهم مخصوصاً از بانوان محترم یک روشی شکنجه ای است در متن کتیبه بیستون آمده است یک عده ای خواستند تحریفش کنند ما اینقدر سند در کانال داریم غیر قابل تحریف است که تیر در مقعدشان میکردند از حلقشان بیرون میزد این در متن کتبیه بیستون آمده است.
داریوش میگوید هزاران نفر کشته شدند به قتل رساندیم چه کسانی؟ کسانی که آمدند دو بار پشت سر هم در دو تا اعتراض جداگانه دو فرد متفاوت که هر کدام خودشان میگفتند من از نسل نبونعید هستم، اینجا سوال پیش میآید، دوست عزیزمان مثال طالبان را زد آنها طالبان بودند متنفر بودند یا داریوش دارد حرف نادرست میزند یا کوروش دارد نادرست میگوید.
داریوش میگوید مردمی که معترض شدند و چند هزار نفر از آنها کشتم در نسخه بابلی آمار کشتهها بیشتر آمده که سر دستههایشان دو نفر بودند طی دو زمان متفاوت هر دو نفر هم میگفتند ما از نسل نبونعید هستیم من از شما و عزیزان میپرسم این یعنی چه؟ یعنی 10 سال بعد از فتح بابل دو نفر خودشان را به پادشاه قبل از کوروش وصل کنند و با افتخار این را بگویند که ما از نسل نبونعید هستیم و هزاران نفر به او بپیوندند و در راه این اعتراض کشته شوند باید مدعی شویم سلطنت قبل از کوروش یعنی مردم طالبان بودند؟ یعنی این پادشاه، پادشاه بدی بوده؟
لذا این تحلیل را با توجه به کتیبه بیستون میتوانیم رد کنیم این نکته اول که نشان میدهد مردم به این پادشاه واقعاً علاقه داشتند من میخواهم از یک زاویه دیگر نگاه کنم این زاویه بنده هم در تأیید حرف شما است بالاخره از زوایای مختلفی میشود به این قضیه نگاه کرد یک نکته دیگری که داریم ما سند میدهیم
استاد حسینی:
آقای شایان فر! قبل از اینکه سندتان را بفرمایید یک نکته میخواهم به بینندهها نشان بدهم یک بحثهای بماند ان شاء الله یکی از پژوهشگران برای بحث مناظره بیاید آنجا بعد از اینکه بحث زرتشت مشخص شد این هم مشخص میشود این آقا میگویند حکومت بابل خیلی ظالم بود مردم تحت ظلم و ستم بودند، یعنی وضعیت بسیار اسفناک، مردم تحت فشار بودند بعد که هخامنشیان آمدند وضعیت اینها خیلی خوب شد.
به جزء در مورد یهود که ما گفتیم در مورد کاهنها گفتیم وضعیت چه بود؟ یک جمله میخواهم از کتاب تاریخ بابل از تأسیس سلطنت تا غلبه ایرانیان آنهای که بر سر این بخصوص مستشرقین در مورد بابل کار کردند آقای لئوناردو کینگ را میشناسند ترجمه دکتر رقیه بهزادی ایشان در کتابش صفحه 274 که تاریخ بابل را میآورد و فتحش توسط هخامنشیان را میآورد این را مطرح میکند میگوید بدین ترتیب بود که بابل برای ابقای آزادی خود کوششی به عمل نیاورد و سراسر کشور بدون مقاومتی جزء شاهنشاهی ایران شد توسط هخامنشیان فتح شد.
ادامه چه شد؟ با از بین رفتن استقلال بابل برای همیشه دوره ای که این تاریخ موضوع آن است به پایان میرسد، محل شاهد بنده در این کتاب اینجا است این واقعه نقطه پایان مناسبی است؛ اما بر خلاف سقوط امپراطوری آشور توسط بابل تفاوت زیاد در زندگی و فعالیتهای مردم به طور کلی نداشت؛ بنابراین میتوان نظری به جلو افکند و سرنوشت بعدی آن را به عنوان استان اصلاح دولتهای که یکی پس از دیگری در منطقه از آسیای غربی بر سر کار میآمدند در نظر گرفت. یعنی آنهای که میخواهند بگویند وضعیت خیلی وحشتناک بود تغییری در وضعیتشان نداشت از استقلال سلب شدند تحت تصرف یک حکومت دیگر در آمدند مثل یک استان دیگر با آنها برخورد شد.
آقای شادفر:
استاد در تأیید حرف شما یک مورخ یهودی داریم به اسم آقای ژوزف تلابیوس در قرن اول میلادی میزیست ایشان یک کتابی دارد در کتابش میگوید هنگامی که کوروش آمد ادعا شد که مردم به سرزمین اورشلیم بر گردند این حرفش است میگوید با این حال بسیاری از آنها در بابل باقی ماندند زیرا مایل نبودند اموال و متصرفات خود را ترک بکنند ما سندش را داریم اگر خواستید ارسال میکنیم. این یک مورخ یهودی قرن اول میلادی است خودش اعتراف میکند میگوید ما یهودیها اینجا اموال و متصرفات بسیار زیادی داشتیم که کوروش به فرض اینکه آمد گفت بر گردید میگوید بسیاری از ما بر نگشتیم گفتیم جایمان خوب است چه کسی گفته اینجا دارد به ما ظلم میشود؟ این سخن یک مورخ یهودی است و در تأییدش خواستم دو تا نکته بگویم یک تاریخدان یهودی داریم آقای گیس هوپِر که ایشان اتفاقاً میگوید آقای نبونعید پادشاه بابل، طبق اسناد باستان شناسی پادشاه با کفایتی بوده. و یک سند جدیدتری داریم خانم دارلی آشورولئیست بسیار معروفی هستند کتابش سال 2021 نوشته شده این عزیزانی که یک کمی دم از علم، تاریخ و به روز بودن میزنند این کتاب در ایران ترجمه نشده ما در فضای مجازی پیدا کردیم و یک بخشی از آن را ترجمه کردیم که دقیقاً میگوید طبق اسناد زمان حکومت نبونعید که به دست میآید ایشان یک پادشاه موفق بوده این حرفی که میخواهند نشان بدهند بسیار ظالم بوده، یهودیها در ظلم بودند مردم در بیچارگی زندگی میکردند. میگوید اسنادی که به دست میآید یهودیها مثل باقی مردم خانه و اموال و متصرفات داشتند، لذا در تأیید این حرفم سخن اساتید تاریخ است که نشان میدهد مردمی که میخواهند نشان بدهند آن شکلی که اینها توصیف میکنند نیست متأسفانه.
استاد حسینی:
منتها مشکلش این بود که با کاهنان آن زمان در افتاد
آقای شادفر:
استاد در خوش بینانه ترین حالت میتوانیم بگوییم البته میدانید کاهنها به بهانههای مختلف خیلی پول میگرفتند این تحلیل من است مثلاً یک کمی منابع درآمدی را کمتر میکند میگوید به آنها پول کمتر بدهید نمیآيد بگوید من مردوک را پرستش نمیکنم، ما کتیبه از آقای نبونعید داریم پادشاه قبل از کوروش که بارها مردوک را پرستش کرده فرض کنیم گفته پول کاهنها کم شود.
استاد حسینی:
و کاهنها هم زیاده خواه بودند اینقدر که خواستند همین هم از آنها کم نشود.
آقای شادفر:
میبینند کوروش دارد میآید قدرت دارد امپراطوری ماد را گرفته به قول شما خیانتی صورت میگیرد در مورد دروازههای بابل و آن اتفاقاتی که میافتد گفتید و بابل به این شکل فتح میشود؛ یعنی مردم معترض نبودند بعد این کاهنها هستند که منابعشان به یک شکلی کم شده و معترض شدند و اینها وقتی کوروش به پادشاهی میرسد هر آنچه از بدی و بدبختی و فلاکت بوده علیه پادشاه قبلی بیان میکنند این کاهنها هستند این بدیها را بیان میکنند.
استاد حسینی:
بسیار ممنونم از شما آقای شاد فر عزیز، حالا ممکن است یک جاهای با آقای شادفر اختلاف نظر داشته باشیم...
آقای شادفر:
ولی از یک زاویه دیگر میشود نگاه کرد ولی هدف یکی است که به یک شیوه ای بشود بیانش کرد.
استاد حسینی:
درست است و این را هم باید توجه داشت در مورد تاریخ نگاری یک جلسه خواستم به این موضوع بپردازم، احساس کردم که یک جلسه برایش زیاد است ولی تاریخی که بعد از فتح بابل در مورد حمله هخامنشیان به آنجا نوشته شد عمدتاً کاهنان بودند که این تاریخ را مینوشتند اینها تاریخ را روتوش میکردند و یک بخشی از هم که یهودیها بودند نوشتند اینها هم به نفعشان بود که بیایند مظلوم نمایی خودشان را انجام بدهند که ما در طول تاریخ خیلی مشکل داشتیم بدبخت بودیم و ...
و ما اینجا میخواهیم روتوش را کنار بزنیم ممنونم از همراهیتان. جناب آقای امید دانا با برنامه تماس نگرفتند ایرادی ندارد؛ ایرادی ندارد به این معنا که میدانستیم این اتفاق میافتد خودم هم عرض کردم که احتمالاً تماس نگیرد، از ساعتها قبل از برنامه هم در فضای مجازی اطلاع رسانی شده بود برخی از دوستان هم در حین برنامه به من پیام دادند که به اطلاع ایشان هم رسانده بودند که یک همچنین برنامهای است.
سوالات ما هست شما هم هستید مبلغ زرتشت اگر دوست داشتید بیایید نسبت به سوالات ما پاسخگو باشید تا اینکه به جای این حرفها و طعنههای که در شأن مباحث علمی نیست، بیایید سوالات ما را جواب بدهید با ما همراه باشید جلسات بعد یک سری اسناد میخواهیم به شما نشان بدهیم به منشور کوروش میخواهیم دقیق بپردازیم نکاتی در مورد منشور کوروش داریم به سمع و نظرتان میرسانیم ان شاء الله روالمان را ادامه میدهیم به تاریخ اسلام هم خواهیم رسید. از شما ممنونم التماس دعا یا علی مدد خدا نگهدار!
رضایی
3 ارديبهشت 1402 - ساعت 21:57امید دانا یک بیشرف ناصبی پست فطرت وطنفروش هست
علی خادمیان
28 آبان 1400 - ساعت 01:15فوق العاده ????????????