عصر ایمان

قسمت پنجاه و یک برنامه عصر ایمان با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین عباسی


  

بسم الله الرحمن الرحيم

عنوان برنامه: عصر ایمان (ارزش زن)

تاريخ: 13/ 09/ 1400

استاد: حجت الاسلام والمسلمین عباسی

مجری: آقای سیرتی

مجری:

بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم؛ عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت شما بیننده های عزیز سروران گرامی از این که بیننده برنامه خودتان شدید از شبکه حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) برنامه ای که به عنوان عصر ایمان مدت ها است روی آنتن قرار می گیرید. ان شاء الله که با دیدن این برنامه خیلی از واقعیت ها برای ما به امید خدای بزرگ ان شاء الله روشن بشود.

حجت الاسلام والمسلمین استاد گرانقدر حاج آقا عباسی عزیز مهمان برنامه ما هستند، اجازه بفرمایید با ایشان سلام علیک داشته باشیم از این که دعوت ما را پذیرفتند بسیار تشکر کنیم و به موضوع برنامه امشب بپردازیم استاد خدمت شما سلام می کنم خیلی خوش آمدید.

استاد عباسی:

سلام علیکم و رحمة‌ الله بنده هم عرض سلام و ادب و احترام دارم محضر بینندگان عزیز و گرامی مان، همه عزیزانی که این ساعت را برای دیدن برنامه عصر ایمان انتخاب کردند و پای گیرنده های خودشان حضور پیدا کردند و ان شاء الله همه ما با قصد قربت برای یادگیری و برای تعلیم مفاهیم و معالم دین ان شاء الله چه من که می گویم چه شما که می شنوید ان شاء الله خدا از همه ما قبول بکند و آن چه که به طالبان علم عنایت می فرماید از ذخیره های غیب خودش به ما و شما بینندگان عزیز کرامت فرماید.

مجری:

استاد! در این برنامه در مورد ارزش زن صحبت می شود و در هفته های گذشته برنامه خیلی خوبی داشتیم بیننده ها با ما تماس می گرفتند و در مورد بانوان و نگاه بانوان از دیدگاه اسلام صحبت می شد یک سوال های خیلی جالبی ایجاد می کردند، برای من هم که به عنوان مجری برنامه در این برنامه حضور دارم جداً برای من جای سوال بود در این برنامه از صحبت های استاد گرانقدر جناب آقای عباسی درس یاد می گیرم.

یک خواهشی که از شما سروران گرامی دارم از این که محبت بفرمایید چون برنامه، برنامه بسیار خوبی است عصر ایمان است و قرار است ما در این برنامه صادق باشیم اگر احیاناً صحبتی در این برنامه می شود استاد عزیز از نگاه و دیدگاه اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) از قرآن صحبت می کنند و جز صداقت در این برنامه چیزی بیان نمی شود خواهش می کنم بپذیرید صداقت خیلی زیبا است و ما را به خدای بزرگ سوق می دهد.

استاد در خدمت تان هستم اگر احیاناً بحثی در هفته گذشته که خدمت تان بودیم ادامه دارد شما در مورد شأن و منزلت زن از دیدگاه اسلام بفرمایید و بعد از آن باز اگر سوالی باشد من در خدمت تان هستم.

استاد عباسی:

بسم الله الرحمن الرحیم وبه نستعین إنه خیر ناصرٍ ومعین ثم الصلاة والسلام علی سیدنا و نبینا ابا القاسم مصطفی محمد وعلی اهلبیته الطیبین الطاهرین المعصومین واللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین الی قیام یوم الدین. اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ سَاعَةٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا

بحثی که محضر بینندگان عزیزمان داشتیم در رابطه با زن که منشعب شد از مسئله بحث اجتهاد و تقلید و مسئله مرجعیت زنان؛ اما قبل از آن با توجه به مناسبت امشب که سالروز وفات یکی از شخصیت های مدافع مکتب اهل بیت (علیهم السلام) یک شخصیت محقق، مدقق یک شخصیتی که عمر خودش را در راه دفاع از ولایت امیر المؤمنین (صلوات الله وسلامه علیه) صرف کرد، یعنی علامه امینی (اعلی الله مقامه الشریف) است.

شخصیتی که عمری را حدود 40 سال زندگی خودش را برای بیان معارف غدیر و ولایت امیر المؤمنین (صلوات الله وسلامه علیه) با نگارش 11 جلد کتاب با نام الغدیر صرف کرد. و در این کتاب بنا بر آن چیزی که خود ایشان بیان فرمودند برای نگارش این کتاب در طول مدت ده ها سال 10 هزار کتاب را ایشان می گوید من از باء بسم الله تا تاء تمت خوانده ام.

شاید ما 10 هزار جلد کتاب را در طول عمرمان حتی جلدش را نبینیم اگر به حقیر و شاید خیلی از بینندگان عزیز بگویند ما یک هفته به شما فرصت می دهیم 10 هزار کتاب را جلدش را نگاه کنید نه 1 ماه فرصت می دهیم حتی حوصله و فرصت دیدن آن را هم در طول عمرمان پیدا نکنیم جلدش را چه برسد که کامل بخوانیم و به بیش از 100 هزار کتاب ایشان می فرمایند من مراجعه مکرر داشتم.

10 هزار کتاب از اول تا آخر طوری که بفهمی و بتوانی از کلمه به کلمه آن در راستای بیان معارف استفاده کنی و 100 هزار جلد کتاب را مراجعه مکرر داشته باشی! کتابی بنویسی که به زبان های متعدد در کل دنیا ترجمه بشود و تا به امروز که بیش از 50 سال از وفات ایشان گذشته چون ایشان متوفای 1349 هجری شمسی هستند ما شاهد آن هستیم که همواره مورد مراجعه علمای مذاهب هست.

ایشان با زبان گویایی سخن گفته است که از علمای اهل سنت و علمای الأزهر گرفته تا علمای مسیحی یک شخصیتی به نام جرج جرداق ناچار می شود که موضع گیری بکند به عنوان یک شخصی که به عنوان وکیل که کار حقوقی انجام می داده از طرف ایشان دعوت می شود و فراخوان داده می شود که بیایید و یک کار دقیق انجام بدهید و نتیجه اش می شود شناخت امیر المؤمنین و نگارش «امام علی صوت العدالة الإنسانیه» توسط جرج جرداق مسیحی! یک مسیحی شیفته و شیدای امیر المؤمنین می شود.

28 ربیع الاول سالروز وفات علامه امینی (اعلی مقامه الشریف) است و جا دارد هم فاتحه ای نثار روح ایشان بکنیم و هم یاد و خاطره ایشان را بسیار بسیار گرامی بداریم و این را توجه داشته باشیم که اگر امروز مذهب و دین به دست ما رسیده است ثمره مجاهدت ها، بی خوابی ها، زحمت ها، دشواری های است که این بزرگواران انجام داده اند. در یکی از سفرهای علامه امینی برای به دست آوردن یک کتاب که یک کتابی را باید استنساخ می کردند، دستگاه فتوکپی در اختیار نبود کتاب را به امانت نمی دادند و مخزن کتابخانه ساعت های خاصی در روز باز بود و ایشان مسافر بودند و در وضعیت آن ایام از شهر دوری آمدند و نمی توانستند زیاد بمانند کارها و گرفتاری های که داشتند مباحث شان باقی مانده بود از صاحب مخزن می خواهند که اجازه بدهند که ایشان داخل مخزن بمانند و آن هم با توجه به مسئولیتی که داشت می گفت من باید قفل کنم و بنا بر این می شود که چند شبی ایشان کتاب را استنساخ کند داخل مخزن در به روی ایشان قفل بشود و تا به صبح که دو مرتبه آن شخص بیاید بدون این که دسترسی به سرویس بهداشتی، به آب، به غذا، به فضای باز و این ها داشته باشد داخل مخزن کتابخانه بماند تا بخشی از آن کتاب یا همه آن کتابی که نیاز داشته را بتواند یادداشت برداری بکند و شب تا به صبح نگارش می کرده است.

شما یک قلم دست بگیری 5 دقیقه 10 دقیقه یک ربع نیم ساعت خسته می شوی دیگر امکان ادامه وجود ندارد با این شرایط کار کردن فقط به خاطر دین، به عشق مولی امیر المؤمنین (صلوات الله وسلامه علیه) و می شود یک کار ماندگار این چنینی و اگر ما خدای ناکرده قدر ندانیم، از زنده نگه داشتن یاد و نام ایشان که کمترین کار است شروع می شود تا مطالعه آثار ایشان!

ترجمه فارسی کتاب الغدیر وجود دارد تلخیص هایی از الغدیر به فارسی وجود دارد آن های که مسلط هستند به عربی کتاب را ملاحظه بکنیم و این میراث با خوانده شدن با دیده شدن با مطالعه شدن و با استفاده شدن مورد نگهبانی توسط نسل های بعد می تواند قرار بگیرد این بخش اول عرائضم در رابطه با علامه امینی بود.

مجری:

بسیار عالی! ادامه بحث را خدمت شما مثل هفته گذشته یک بیننده خوبی جناب آقای ویلسون تماس گرفته بودند سوال های خیلی جالبی مطرح می کردند استاد خیلی با صراحت و واقع بینانه نسبت به قرآن از کلام اهل بیت خیلی زیبا صحبت فرمودند. جداً حقیر در برنام از صحبت های شیرین استاد لذت بردم فقط تنها چیزی که حقیر را اذیت می کرد این بود که واقعیت را نمی پذیرفتند من خواهشی که از بیننده های عزیز دارم لطف بفرمایید یک مقدار آگاهی خودتان را بالا ببرید و با نگاه بسیار زیبا پای این برنامه بنشینید و تماس تلفنی تان را برقرار کنید و به ادامه بحث امشب مان بپردازیم.

استاد اگر به شب های گذشته بر گردیم در مورد شخصیت های برتر بانوان اسلام هم صحبت شد اگر شما لطف می فرمایید ادامه بحث هفته گذشته را در مورد ارزش زن بود و آقای ویلسون هم صحبت می کردند می گفتند که اسلام تنها دینی است که این قدر ارزش بانوان را پایین آورده گفتند اسلام و قرآن است و ایشان دیدی که نسبت به قرآن دارند طرف می آید خیلی خودمانی قرآن را می خواند و فکر می کند متوجه شده ولی دین ما بر اساس نگاه اهل بیت است استاد بیان کردند. در خدمت تان هستیم. 

استاد عباسی:

نکته ای که بحث گذشته ما بود و ورود ما به بحث بر سر این بود که نو اخباری ها اشکال گرفتند به این که اگر شما قائل هستید که باید مرجعیت باشد چرا به خانم ها اجازه مرجعیت نمی دهید؟ و بعد یک مقدار شبهه و سوال عمومی تر شد و این که کلاً چرا جایگاه زن پایین است چرا احترام برای زن قائل نمی شوید و جایگاه علمی زنان در دین اسلام ندارند؟

ما به این مناسبت شروع کردیم این نکته را مطرح کردیم که نه اتفاقاً جایگاه بسیار والائی دارند نه در علوم دیگر نه در بحث شعر که شعرای زن در ادب پارسی و دیگر ادیان و زبان ها و این ها فراوان است که در علوم دینی بسیار بسیار ورود جدی داشتند و مواردی را عرض کردیم مواردی را هم ان شاء‌ الله امشب عرض می کنیم که نشان می دهد اتفاقاً جایگاه، جایگاه بسیار والائی است.

پاسخ این نکته را هم دادیم که چرا ما بعضی از جاها می بینیم که افراد رعایت نمی کنند در کلام شان در مدل برخوردشان در صحبت هایشان ممکن است برخورد نکنند در بعضی از جوامع حتی جوامع اسلامی ممکن است رعایت نشود عرض کردیم به خاطر این که ما به اسلام صد در صد عمل نمی کنیم هر جای که ما به عملکرد معصومین (علیهم السلام) و به بیان معصومین نزدیک شدیم و به دستورات آن ها عمل کردیم نتیجه های مثبتش را در زندگی هایمان دیدیم و رشد و تعالی را هم دیدیم، هر جا که فاصله بگیریم همین طور که ما در اصل علم آموزی به فرمایشات معصومین درست عمل نمی کنیم به رعایت حلال و حرام الهی عمل نمی کنیم در نحوه برخورد و مواجهه با مردم با نوع و مجموع انسان ها آن چیزی که وظیفه مان است از جانب اهل بیت فرمودند عمل نمی کنیم.

در برخورد با پدر و مادر عمل نمی کنیم در برخورد با فامیل عمل نمی کنیم صله رحم مان مشکل دارد کدام یکی از بخش های زندگی ما صد در صد مطابق است؟ اگر کسی مطابق است خوشا به حالش و اگر کسی مطابق است حتماً این تغییر را هم خودش حس می کند هم دیگران حس می کنند یعنی اگر یک نفری را ببینند در زندگی اش دارد به روایت معصومین عمل می کند چقدر مردم علاقمندش می شوند و چقدر در بین قلوب و دل ها محبوب می شود و مردم استفاده می کنند.

خیلی از موارد را عرض کردیم خیلی از شخصیت ها خانمی هست با نام آمنه بیگم مجلسی فرزند محمد تقی مجلسی، مجلسی اول و خواهر محمد باقر مجلسی علامه محمد باقر مجلسی صاحب کتاب «بحار الانوار» که هر دو بزرگوار علامه مجلسی پدر و مجلسی پسر که علامه مجلسی باشد از شخصیت های بسیار بسیار عالم و فرهیخته در تشیع هستند.

مسلمان ها و شیعیان بویژه بر سر سفره ای که روایات اهل بیت را جمع آوری کردند در کتاب شریف «بحار الانوار» 110 جلد که واقعاً بحارِ انوار اهل بیت (علیهم السلام) است دریاهای نورانی، جمع آوری بسیار زیبا، تحلیل بسیار زیبا، بسیار کتاب خوب، علمی قابل استفاده که شاید یک مقداری قدرش دانسته نشده و این را به صراحت عرض می کنم که بیش از این باید مراجعه به این کتاب داشته باشیم.

مجری:

استاد ایشان در چه دورانی بوده است؟

استاد عباسی:

در دوران صفویه است، تقریباً قرن 10 و 11 هستند علامه محمد تقی مجلسی و محمد باقر مجلسی، من تاریخ وفات این بزرگواران را هم خدمت تان عرض خواهم کرد. علامه محمد باقر مجلسی متوفای 1010 هجری قمری در اصفهان هستند؛ یعنی ابتدای قرن 1010 یعنی برای آخر قرن 11 و ابتدای قرن 12 هجری قمری در دوران صفویه بودند.

جناب خانم آمنه بیگم مجلسی فرزند ملا محمد تقی مجلسی و خواهر علامه مجلسی است ایشان از شخصیت های بسیار بسیار فرهیخته بوده کمالات و تحصیلات علمی داشته و رشد و پرورش پیدا می کند، در یک خانواده اهل علم که در کتاب «مستدرکات اعیان الشیعه» درباره ایشان آمده که آمنه بیگم که به او آمنه خاتون هم گفته می شود دختر شیخ محمد تقی مجلسی اول بود او عالم، فاضل، فقیه، محدث، محقق، ادیب و شاعر و صاحب فصاحت و بلاغت و ورع بود و شخصیتی بود که اهل زهد و تقوا بود.

این مطلب در کتاب «مستدرکات اعیان الشیعه»، جلد 4، صفحه 8 آمده باز به نقل از صاحب ریاض نقل شده که آمنه خاتون دختر محمد تقی مجلسی زنی با فضیلت عالمه، صالحه و با تقوا بود، او همسر ملا محمد صالح مازندرانی بود و شنیدم که همسرش با این که در نهایت فضل بود برای حل برخی از عبارات قواعد علامه از او توضیح می‌ خواست و یک ماجرای خیلی زیبا و شیرینی دارد ماجرای خواستگاری و ازدواج او که مرحوم علامه محمد تقی مجلسی پدر روزی به دخترشان گفتند که من شوهری برایت پیدا کردم چون خواستگاری از طریق مرحوم محمد تقی مجلسی یعنی پدر ایشان بود.

ملا صالح مازندرانی که داماد ایشان و شوهر این خانم می شود شاگرد ایشان بوده، قصه شاگردی شان هم خیلی عجیب و غریب است که ایشان در فهم و یادگیری علوم دینی بسیار ضعیف بوده، اصلاً مطالب علمی را یاد نمی گرفت و خیلی تلاش می کند تا به ایشان عنایت می شود و فهم ایشان در مسائل علمی و دینی باز می شود شهره بین علما این است که اگر کسی احساس می کند مطالب دینی را متوجه نمی شود به شیوه ملا صالح مازندرانی تمسک بکند که آن قدر پافشاری و اصرار و اصرار کرد یک مطلب را گاه ده ها بار مراجعه و مطالعه می کرد تا بتواند متوجه بشود.

بعد وقتی رشد پیدا کرد و این حالت تغییر پیدا کرد خود استاد که محمد تقی مجلسی باشد از پیش خودش دخترش را برای ملا صالح مازندرانی خواستگاری می کند. عبارات و صحبت بین پدر و دختر در جریان خواستگاری که دامادی هم حضور ندارد، یعنی فقط دارد برای ایشان توضیح می دهد که ایشان نظرشان را بگوید. می گوید شوهری برایت پیدا کردم که در نهایتِ فقر و تنگدستی و منتهای فضل و صلاح و کمال درسی است ولی قبول او بسته به اجازه توست!

همه شرایط را دارد ولی بسیار فقیر است آمنه بیگم در پاسخ پدر گفت: پدر فقر و تنگدستی عیب مردان نیست، دیگر نمی دانم در این دوره چند تا آمنه بیگم پیدا می شود که واقعاً فقر و تنگدستی را عیب مردان نداند، اگر قرار به ازدواج شد متأسفانه آسیب های که در جامعه مان داریم می بینیم یک بخشی از آن به همین بر می گردد یعنی فقط و فقط نگاه کردن به جنبه های مادی زندگی یعنی این که این شخص اخلاق هم دارد یا ندارد خیلی مهم نیست.

اگر یک نفری بیاید نمی گویم فقیرِ فقیر، تنگدست تنگدست باشد یک شغل متعارف و معمول و زندگی معمولی داشته باشد، ولی بسیار خوش اخلاق و کسی به خواستگاری برود که یک درآمد خیلی بالای داشته باشد، ولو این که این درآمد خیلی درآمد با حساب و کتابی نیست و مانند کارهای دلالی و این ها است، ولی اخلاق هم نداشته باشد متأسفانه افرادی هستند که این نفر دوم را انتخاب می کنند و با کمال بی مهری با نفر اول برخورد می کنند و او را جواب می کنند.

ایشان گفت من مشکلی نسبت به این مسئله ندارم و پدر ایشان مجلس بزرگی برپا کرد این دو تا را به عقد هم در آورد و زمانی که به خانه بخت رفتند، تا آن جا چهره ایشان را ندیده بود استاد فرموده بنا است که ازدواج بکنند وقتی برقع را کنار زدند ایشان در رابطه با کمالات علمی آمنه بیگم شنیده بود، اما الان کمالات ظاهری و زیبایی و ظاهری هم خدای متعال عنایت فرمودند.

نکته ای که مطرح شد ایشان مشغول دعا و ذکر و حمد الهی شد که خدای متعال در عین حالی که تنگدست بوده و این ها زنی با ویژگی‌ های اینچنینی قسمت او کرده یک مقداری مطالعه کرد با یک مشکل علمی مواجه شد، روزهای اول و هر چه کرد نتوانست آن را حل بکند و نهایتاً بنا شد برای درس برود کتاب را بست آن جای که مشکل بود نشانه ای گذاشت کتاب را داخل منزل گذاشتند و برای درس رفتند بعد از این که برگشت دید همسرش آمنه بیگم جواب آن سوال علمی را نوشتند و کاغذ را در بین کتاب قرار دادند.

این مضاعف شد محبت و علاقه ای که به این خانم داشت با این شرایط علمی و ماجرای هم در رابطه با ازدواج ایشان هست. ایشان کتاب ها و تألیفاتی در مباحث علمی داشته که نقل کردند در «مستدرکات اعیان الشیعه» موارد ایشان آمده شرح الفیه ابن مالک که در بحث نحو است، شرح بر شواهد سیوطی، مجموع مسائل فقهیه، دیوان شعر و از اشعار او که بر روی سنگ قبرش هم نوشته شده این هم در کتاب «مستدرکات اعیان الشیعه»، جلد 4، صفحه 8 در رابطه با ایشان آمده.

در چه بستری این رشد اتفاق می افتد؟ چه زمینه سازی برای این رشد شده که یک نفر به این درجات برسد اگر قرار باشد که فضا بسته باشد اصلاً‌ اهتمامی به این مسئله وجود نداشته باشد، برای یک نفر فضا فراهم نیست که بخواهد مقدمات تحصیل علم هم داشته باشد تا چه برسد به این که به جای برسد که صاحب تألیف ها باشد و مشکلات علمی را برطرف و حل بکند و مسائل علمی را داشته باشد این یک شخصیت بسیار منحصر به فردی است.

باز شخصیت دیگری را ما بخواهیم بگوییم جناب آمنه خانم قزوینی است که دختر شیخ محمد علی قزوینی از علمای قزوین است. ایشان مجتهد بوده دارای اجازه روایت از علمای شیعه بوده و همسر شیخ محمد صالح برقانی است که یکی از علمای بزرگ شیعه است.

این مطلب را که عرض کردیم در «مستدرکات اعیان الشیعه»، جلد 2، صفحه 7 آمده ایشان متوفای سال 1269 هجری قمری است حدود 200 سال قبل.

مجری:

بعد از آمنه بیگم؟

استاد عباسی:

بله بعد از ایشان است باز در رابطه با ایشان آمده که نزد چه کسانی درس خواند؟ با شیخ محمد صالح برقانی هم که ازدواج کرد در درس فقه و اصول همسرشان شرکت می کردند حکمت و فلسفه را از ملا آقای حُکمی قزوینی در مدرسه صالحیه فرا گرفتند. موارد بحث های درسی را ایشان داشتند و افراد زیادی به ویژه زنان به مباحث علمی ایشان مراجعه می کردند و از ایشان درس فقه می گرفتند و فقه مربوط به بانوان از ایشان گرفته می شده و جالب است ایشان یک قصیده بسیار طولانی در رابطه با جریان کربلا و شهدای کربلا دارد. قصیده ای که ایشان گفتند از زبان حضرت زینب کبریٰ (سلام الله علیها) 480 بیت است در رسای شهدای کربلا و وقایعی که در کربلا اتفاق افتاده ایشان سرودند و از این آثار ایشان است که مرحوم سید محسن امین در «مستدرکات اعیان الشیعه»، جلد 2، صفحه 7 آوردند و نقل کردند.

مجری:

در دسترس هم است؟

استاد عباسی:

من پی گیری نکردم ایشان به عنوان آثار نقل کردند احتمالاً در بعضی از کتابخانه ها به صورت چاپ سنگی ممکن است باشد چاپ عادی اش را ندیدم، می شود پی گیری کرد ببینیم که چاپ شده یا خیر. ولی حداقل به عنوان چاپ سنگی ظاهراً باشد که مرحوم سید محسن امین هم کتاب ایشان و اشعارش را به عنوان یکی از آثار و تألیفات ایشان با این ویژگی ها از زبان حضرت زینب با 480 بیت نقل کردند. این هم یک شخصیت!

شخصیت دیگر دختر ایشان است ربابه خانم دختر ملا حمد صالح برقانی است. که ایشان از زنان فاضل، فقیه، محدث و متکلم شیعه در قرن 13 قمری بودند در معرفی ایشان در «مستدرکات اعیان الشیعه» این طور آمده که ربابه خانم دختر ملا محمد صالح برقانی بود که در سال 1297 از دنیا رفته، یعنی آخر قرن 13 هجری قمری از دنیا رفته وی از زنان فاضله، محدثه، سخنور بسیار زیرک و باهوش و از با فضیلت ترین زنان عصر خود بود.

او بر صدر می نشست جهت تدریس و افاده موعظه و ارشاد و استنباط احکام شرعیه می کرد و حتی مباحثات علمی با علمای زمان خودش داشت و تأثیر گذار بود در بعضی از آراء فقهی که علمای معاصر زمانش داشتند؛ یعنی با بحث و پاسخ دادند و با مکتوب کردن نظراتش موجب تغییر دیدگاه فقهی برخی از معاصرین خودش از مردها یعنی از علمای معاصر خودش از مجتهدین و مراجعی بود که در عصر ایشان زندگی می کردند.

یعنی یک شخصیت خیلی ویژه است در توصیفاتی که از ایشان کردند خیلی عجیب است در «مستدرکات اعیان الشیعه»، جلد 4، صفحه 105 که ایشان امید و پناهگاه مستمندان و درماندگان بود در سخنرانی ها و مجالسش فراوان از ناصر الدین شاه و درباریان و نزدیکانش انتقاد می کرد و به خاطر جایگاه والای علمی او،‌ هیچ گاه ناصر الدین شاه متعرض ایشان نشد.

 یک شخصیتی که واقعاً شناخته شده و تأثیر گذار و از نظر علمی دارای جایگاه والا و البته عرض می کنیم همه این ها با حفظ آن چارچوبی که شرع مقدس اسلام مشخص کرده است. بحث اختلاط ها است بحث حضور در جوامع و نا محرمان و این ها است با همه آن حفظ حدود می بینیم که آن قدر فضا، فضای مهیای است اگر ما مسلمان ها بر اساس مشی اهل بیت حرکت کنیم با همان شرطی که عرض کردم نه این که خدای نکرده ما پایمان را از شرع مقدس جلوتر بگذاریم ممنوعیت های اشتباهی را وضع بکنیم.

از بحث های که مستقیم برنامه نیست ولی من به مناسبت عرض می کنم مسئله ورزش بانوان مطرح می شود که بانوان ورزش داشته باشند یا ورزش نداشته باشند؟ اسلام با ورزش بانوان موافق است مخالفتی ندارد با ورزش بانوان در معرض آقایان این مخالفت است، این را تبیین بکنیم اگر قرار است الان ورزش اتفاق بیافتد قبل از این که شما مطرح بکنید حق بانوان این است که در استادیوم بیایند در ورزشگاهی که آقایان دارند ورزش می کنند تماشاچی باشند این را پی گیری بکنیم که این خانم ها باید خودشان ورزش بکنند که سلامت داشته باشند.

چون می خواهند تربیت فرزند داشته باشند یک عمری باید در خانواده زندگی بکنند و محور خانواده هستند. زنان جامعه ما زود فرسوده نشوند زود از پا نیافتند و این نیاز به ورزش دارد، باید پی گیری بکنیم حق ورزش این ها که بعضی ها راه می افتند حق تماشاچی بودن این ها را پی گیری می کنند، تماشاچی که اگر بخواهند ببینند می توانند از تلویزیون ببینند مگر بقیه آدم های جامعه و مردهای جامعه چند درصدشان به استادیوم برای تماشای یک بازی می روند.

مثلاً من و شما چند بار بلیط خریدیم و به تهران رفتیم 12 ساعت، 24 ساعت پشت در ورزشگاه ایستادیم؟ بسیاری از مردم ما از این 80 میلیون جمعیت ما اگر 40 میلیون مرد داشته باشیم شاید تا به حال 2 میلیون این ها ورزشگاه نرفته باشند، حق تماشاچی بود اتفاق خاصی نیست ملاک نیست. جا به جا شدن این حق ها که این زن باید حق داشته باشد از فضای طبیعت داخل یک شهر استفاده بکند. پارک بانوان داشته باشیم یک پارکی داشته باشیم. یک پارکی داشته باشیم که آقایان مزاحمتی برای خانم ها ایجاد نکنند خانم ها در آن جا راحت باشند تفریح و این ها داشته باشند این ها را رها می کنیم بعد به بحث های حاشیه ای می پردازیم. این نشان می دهد که خیلی از بحث های که در ماجرای حقوق زن مطرح می شود متأسفانه ظلم بزرگ این است که حقوق زن، محل مطامع سیاسی بعضی از سیاسیون ما می شود.

ایام انتخابات می شود یک آقایی می آید شعار بدهد چه کاندیدای ریاست جمهوری، چه مجلس و ... شعارهای حقوق زنان بدهند اصلاً توهین است این مدل حرف زدن که بله من دو تا از معاونان رئیس جمهور را حتماً زن قرار می دهم 3 تا وزیر زن قرار می دهم. مگر سهم قرار است بدهیم؟ مگر شایسته سالاری قرار نبود باشد؟ اگر به شایسته سالاری است هر کسی که شایسته است شما انتخاب کن، این قولی که شما داری می دهی من این کار ویژه را برای خانم ها انجام می دهم یعنی چه؟

مگر خانم ها قرار است یک جایگاه جدائی پیدا بکنند؟ متأسفانه در جریان حقوق زنان یا مطامع سیاسیِ سیاسیون است یا غرض ورزی افرادی به عنوان ضد دین و این ها است؛ یعنی یک مسیر صحیح حتی برای گفتگو باز نمی شود که در این رابطه گفتگوی صحیح اتفاق بیافتد این قدر یک طرفه و بی منطق بعضی از حرف ها گفته شده که الان در آن موضوعات نمی شود درست صحبت کرد.

وقتی شما می خواهی صحبت بکنی سریع با یک موضع منفی که موضع اشتباه است اصلاً حقوق زن این قصه نیست که ما دنبال تماشاچی بودن زن باشیم دنبال حضور نامطلوب در یک جای باشیم حضور زوری در یک جای باشیم، بله اگر کسی با شرایط و ضوابطی مناسب رفته در یک جای مشغول به کار است همه امکانات را برای او فراهم کنیم که او بار کمتری بر شانه اش باشد که بتواند به فرزند داری، همسر داری برسد این ها بسیار خوب است.

به جای این که ما عمداً تلاش بکنیم بین خانم و زندگی اش و خانواده اش و منزلش انقطاع ایجاد بکنیم یک کاری را ولو این که این کار بسیار بسیار پایین تر از آن چیزی است که در حد و انتظار او است. یعنی ظلم واقعی این جا دارد تحقق پیدا می کند که شما می بینید یک منشی را برای دکتر قرار می دهد اگر این منشی مرد باشد یک حقوقی به او پرداخت می کند، ولی آن مرد را کنار می گذارد خانمی را می آورد با یک حقوق بسیار پایین تری استخدام می کند.

این که بگوییم حتماً این خانم باید مشغول به کار بشود ولو با این مدل، با این اجحاف، با این مدل برخورد کردن این شایسته زن نیست این که با جنسیت، مبلغِ حقوق تغییر می کند با جنسیت، مدل کار کردن تغییر بکند با جنسیت، نحوه به کار گیری تغییر بکند این ها آن شأن و جایگاه را ندارد وقتی که ما این ها را نقل می کنیم دقیقاً یک حس بسیار زیبا و شیرینی به وجود می آید که یک خانم در یک محیط خیلی امن اما در عین حال علمی رشد پیدا می کند و آن وقت می رسد به جایگاهی که هم بُرد معنوی و مذهبی پیدا می کند هم بُرد در خانواده پیدا می کند و هم بُرد در اجتماع پیدا می کند.

مجری:

یک چیزی را خدمت بیننده های عزیز بگویم جداً نگاه دین اسلام نسبت به بانوان، نگاه دلسوزانه است این را خانم های محترم باید خوب متوجه بشوند. استاد من یک بار بیش تر استادیوم آزادی نرفتم جداً برای هفت پشتم بس است. آن قدر آن جا خشن است من مدام فکر می کردم چه اشتباهی کردم حضور خودم را در ورزشگاه آزاد تهران حس کردم گفتم این آخرین باری باشد که توانستم در این استادیوم حضور داشته باشم.

بحث های بسیار زیبای می شود استاد صحبت های شیرینی می کنند و ا ز شخصیت های برتر زنان صحبت شد. یک میان برنامه کوتاهی را ببینیم و بر گردیم ادامه بحث را که بسیار شیرین است خدمت شما بینندگان عزیز باشیم.

 (میان برنامه)

مجری:

 بینندگان عزیز با برنامه عصر ایمان خدمت شما هستیم. دوستان عزیز کلیپی که پخش کردند از صحن و سرای مولای ما حضرت امیر مؤمنان علی ابن ابی طالب (علیه السلام) بود، جدا دل هایمان به نجف اشرف رفت، ان شاء الله با حضور استاد عزیز و با حضور همه شما بینندگان گرامی بتوانیم به زیارت امیر المؤمنین علی ابن ابی طالب (علیه السلام) مشرف بشویم.

 هر جا در مورد شخصیت زن در تاریخ صحبت می شود خیلی نکته بسیار مهم و زیبایی است، نزدیک بودن آن شخصیت ها نسبت به ائمه معصومین (علیهم السلام) هر کسی در هر زمینه ای وقتی خودش را به اهل بیت حضرت پیغمبر خدا رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) نزدیک می داند این جا دارد با شخصیت بالا و والائی برخوردار می شود و پیدا می کند استاد، چند شخصیت را بیان کردند و بحث ما بسیار زیبا شد نسبت به حضور بانوان در خیلی از مجالس های که واقعاً حیثیت و شخصیت زن را می تواند پایین بیاورد.

اسلام دلسوزانه نگاه می اندازد استاد صحبت های بسیار زیبایی می کنند و جداً دل اسلام برای بانوان می سوزد که شخصیت و متانت زن باید حفظ بشود. ادامه بحث را خدمت استاد هستیم خیلی ها هم می گویند این حرف ها درست نیست باید زن ها حتماً در خیلی از مجالس ها حضور داشته باشند بخصوص در استادیوم آزادی تهران!

استاد عباسی:

بله به قول معروف همه مشکلات بر طرف شده اگر ما برویم بررسی کنیم دغدغه چیز دیگری است، مشکلات جای دیگری است ولی به اشتباه فقط و فقط یک بحث این چنینی مطرح می شود که روی همه آن مشکلات سرپوش گذاشته می شود. ما از همه اتفاقات مهمی که باید برای زنان مان رقم بخورد گذر کردیم و به یک چیز کاملاً سطحی و غیر مهم و جزئی رسیدیم.

در چه حدی با چه شکلی به چه صورتی صلاح است؟ ما رد و اثباتش را کاری نداریم ولی قصه آن است که این موضوع اصلی ما و جامعه ما برای بانوان نیست. من شخصیت های را که عرض کردم بعضی را بررسی می کردم خیلی برایم جالب بود که این ها تک بُعدی هم نبودند یکی از آفت های برخی از فعالیت های بانوان بویژه وقتی که یک جریان های خاص فمنیستی پی گیری می کنند این است که یک بُعد را از ابعاد تقویت می کنند مثل حضور در اجتماع بعد بقیه ابعاد را رها می کنند هیچ برنامه ای برایش ندارند یک خانمی را می بینی در فضای سیاسی دارد چه فعالیتی می کند بعد می بینی در فضای زندگی نسبت به خانواده آن اهتمام لازم را ندارد خانم موفقی در فضای خانوادگی نیست.

بعضی ها را در مسائل اقتصادی فعال می کنند، پیگیری می شود فعالیت اقتصادی هیچ مانعی هم ندارد فعالیت اقتصادی مناسبی، تولید شغل، تولید محصولات و این ها ولی باز می بینیم یک جای دیگر ضعف های جدی به وجود می آید وقتی این ها از ناحیه جریان های خاص پیگیری می شود فقط این تک بُعدی می آید یعنی فقط دنبال این هستند که این خانم در این حوزه فقط رشد بکند برجستگی پیدا بکند و شناخته بشود و به بقیه امور کاری ندارند که فراوان این قصه را دیدیم.

ولی وقتی اسلام این رشد را ایجاد می کند یعنی زمینه و بستر این رشد را فراهم می کند ما می بینیم بسیاری از این شخصیت های که عرض کردم وقتی زندگی شان بررسی می شود می بینیم زندگی بسیار بسیار عالی، و تربیت فرزندان در حد اعلیٰ یعنی فرزندانی تربیت کردند که خود آن فرزندها دوباره یک تأثیرات عجیب و غریبی روی جامعه و روی نسل های بعدی در مسائل اجتماعی گذاشتند.

من به عنوان نمونه عرض بکنم یکی از شخصیت ها خانم ام کلثوم دختر شیخ کریم روغنی قزوینی شاید بیننده های عزیزمان بگویند چرا این ها به صورت اسم است به صورت فامیلی نیست همه معاصر نیستند در دوره قبل با این عناوین می گفتند اسم کوچک را می گفتند نام پدر را می گفتند مثل الان مثلاً خانم احمدیان، خانم منفرد این طوری نبود مدل اسم گفتن ها متفاوت بود.

ایشان را گفتند که عالم فاضل، فقیهی محدث و از صاحبان تقوا و نیکوکاری بود سال حدود 1243 هجری قمری در کربلا متولد شد در حدود سال 1320 از دنیا رفت؛ یعنی حدود 80 سال. بعد از محضر برخی از علماء کسب علم نمود این در «مستدرکات اعیان الشیعه»، جلد 3، صفحه 43 آمده نکته ای که وجود دارد می گوید برای اخذ علم، با خانواده به عراق مهاجرت کرد و در همان جا ازدواج نمود.

کسی که دنبال علم است به نجف رفته درس بخواند چقدر فضا فراهم بوده از ایران به نجف همراه خانواده و این ها رفته؛ به خاطر درس خواندن ایشان نجف رفتند. یعنی به نجف رفتند که ایشان علوم دینی اسلامی بخواند در آن جا ازدواج کرده حتماً خیلی درگیر درس بوده یک فرزند آورده بعد این فرزند یک آدم معمولی شده چون مادرش همه اش درگیر درس و کار خودش بوده وقت رسیدگی ندارد. می گوید ام کلثوم برقانی به کربلا و نجف مهاجرت کرد به کلاس علمای بزرگی حضور یافت و با شیخ ابراهیم ابن اسحاق زنجانی ازدواج کرد صاحب 4 پسر شد که همگی اهل علم و فضل بودند آن ها عبارت از شیخ یوسف، شیخ اسحاق، شیخ مصطفی و شیخ عبدالکریم زنجانی که همه ی این ها از علمای مهم در دوره خودشان در نجف اشرف بودند.

یعنی یک خانمی که دنبال علم بوده بدون غفلت از خانواده این خیلی مهم است کسی دنبال امور دیگر رفت علاقه داشت در حوزه های دیگر فعالیت بکند کلاً خانواده را رها نکند، مثلاً بگوید ایشان 45 سال شان است این قدر هم در سیاست، در ورزش و این ها افتخارات دارند بعد می گوییم خانواده اش چه؟ می گوید نه ایشان چون اشتغالات داشتند ازدواج نکرده، فرزند ندارد خدای نکرده ایشان طلاق گرفته این که نتواند جمع بکند و امکان جمع برایش وجود نداشته باشد این خیلی بد است.

در مورد مرد هم همین است که بگوییم خیلی آدم موفقی است ولی از پسِ داشتن یک خانواده بر نیامده و بر نمی آید و مشکلات جدی در خانواده اش دارد، می گوییم این چه آدم موفقی است که نمی تواند خانواده ای را اداره بکند و ... این نکاتی که باید در رابطه با ایشان عرض می کردیم باز شخصیت های دیگر هم وجود دارد.

آمنه بیگم دختر محمد باقر بهبهانی حائری متوفای 1243 هجری قمری که ایشان از محققین و فقهای عصر و دوران خودشان بودند فقیه اصولی و محدثی بود که در کربلا به دنیا آمد، مقدمات علوم عربی را از علمای عصرش فرا گرفت برخی از درس های مهم را از پدرش آموخت. (از پدرش آموخت) بعضی ها می گویند پدرش عالم بوده در خانه بود دو تا کلمه از او می‌ پرسید. آموخت یعنی این که آن پدر این اهتمام را داشته که مجلس درس برای فرزندش می گذاشته است.

چون درس ها این مدلی نیست که بگوییم مثلاً هفته ای 20 دقیقه ایشان به دخترش درس می داد بعضی از مسائل دینی را درس می داد، یا در خانه بوده دو تا کلمه هم به ایشان می گفت نه این که آن عالم، این ارزش را برای علم آموزی یک زن قائل باشد که برای او درس یومیه بگذارد. بعضی کتاب ها را کامل به او آموزش می داد می گوید شما نمی خواهد درس بخوانید من 500 تا شاگرد دارم بخواهم وقت بگذارم به شما درس بدهم می روم 500 تا شاگرد را درس می دهم.

این که درس را برای یکی دو نفر داخل منزل که محرمش است می تواند راحت درس بدهد درس را برقرار بکند این خیلی مهم است؛ یعنی یک ارزش قائل شدن ویژه نسبت به فرزند خودش است. بعد می گوید شخصیت های دیگری هم بودند. بعد ایشان با پسر عمه اش سید علی طباطبائی حائری مؤلف «الریاض»، مرحوم صاحب ریاض ازدواج کرد و در کربلا وفات نمود بعد می گوید کتاب هایی که ایشان نوشته در مکتبه آل اصحاب الریاض موجود است.

چه چیزهای است؟ «رسالة النفاس»، عربی و در موضوع فقه است. «الطهارة»، عربی و در موضوع فقه است. «مبحث الحیض من کتاب الریاض» در مسئله فقه است که تألیفات این خانم در موضوعات فقهی متفاوت است که ایشان تلاش کردند و به نگارش در آوردند و کتاب هایشان در مجموعه مستندات و کتابخانه آل اصحاب ریاض یعنی خانواده صاحب ریاض، مرحوم طباطبائی به صورت چاپ سنگی و این ها موجود است و قابل مراجعه است.

این هم یکی از شخصیت های علمی است ما داریم به دوران معاصر نزدیک می شویم یعنی ما شخصیت های را از صدر اسلام زمانی که زن حتی خودش حق ملکیت که نداشت هیچی خودش مِلک و شیئ به حساب می آمد و پیامبر فرمودند:

«فِدَاهَا أَبُوهَا»

الأمالي (للصدوق)؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق/ مصحح: ندارد. ناشر: كتابچى، ص234

و:

«فَاطِمَةُ سَيِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ»

الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج3، ص1360، ح3507

فضائل الصحابة؛ اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبد الله الشيباني الوفاة: 241، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بيروت - 1403 - 1983، الطبعة: الأولى، تحقيق: د. وصي الله محمد عباس، ج2، ص757

و بیانات و سفارشاتی که در رابطه با ایشان فرمودند تا به دوران معاصر از شخصیت های که این ها در حوزه علم آموزی و آموزش علم و جایگاه علمی برای خودشان یک موقعیت و جایگاه ویژه ای داشتند. شخصیت دیگر آقا بیگم دختر سید محمد علی است.

مجری:

بیگم معنی خاصی دارد؟ چون هر کدام از شخصیت های که شما بیان کردید بیگم دارد

استاد عباسی:

در زبان فارسی بیگم پسوند خیلی از اسم ها بوده به عنوان یک پسوند اسم است که متعارف بوده و جزئی از اسم به حساب می آمد ایشان مادر آیت العظمی بروجردی بودند از فقهای عصر خودشان بودند این تقریباً معاصر می شود خیلی نزدیک است در «مستدرکات اعیان الشیعه» آمده که آقا بیگم بنت السید محمد علی بن السید عابدین بن سید علی بن سید محمد الطباطبائی النجفی الإصفهانی البروجردی که در سال 1323 از دنیا رفت.

«من أفاضل نساءِ عصرها»

از بالاترین زنان عصر خود بود.

 «فقیهة، محدثة، عابدة، زاهدة، متکلمة، خطیبة»

 بعد می گوید مقدمات و عربی را از علمای عصر خودشان گرفتند و به فقاهت رسیدند و بعد هم با سید علی طباطبائی ازدواج کردند و ثمره آن مرحوم آیت الله العظمی بروجردی از مراجع عظام تقلید بودند باز آن مادر با آن رشد علمی این فرزند با این جایگاه علمی و اجتماعی، یک فرزند را خوب تربیت کند به جایگاهی برسد که بتواند مشکل گشا و راهگشا برای یک جامعه باشد هم وظیفه تربیت را دارد مادر انجام می دهد و هم وظیفه دینی و علمی و رسیدن به آن جایگاه های علمی.

این را هم اگر بزرگواران خواستند مراجعه کنند در «مستدرکات اعیان الشیعه»، جلد 4، صفحه 7 از آن مواردی است که می توانند مراجعه داشته باشند. باز از شخصیت های دیگر که معاصرِ معاصر هستند خانم آمنه صدر معروف به بنت الهدیٰ، شهیده بنت الهدیٰ صدر که خواهر شهید محمد باقر صدر هستند و خود ایشان هم شهید هستند، شهادت شان ایشان توسط رژیم بعث عراق بوده که ایشان مربی توانا، نویسنده، شاعر و اندیشمند و دانشمندی با اعتقاد و با اخلاقیات نیکو بود. در اکثر علوم مانند صرف، نحو، اصول، فقه، حدیث، اخلاق، تفسیر در محضر برادرشان شهید سید محمد باقر صدر علم آموزی کردند و مؤسس مدارس الزهراء بودند، که مدرسه ای دینی برای دختران راه اندازی کردند برخی از مراکز فرهنگی را راه اندازی و برگزاری مراسم ها و برگزاری مجموعه ها و نوشتن و تألیف و نمونه های از جهادی، علمی، تربیتی ایشان کتاب های است که ایشان نوشتند.

کتاب های ایشان:

«الفضیلة تنتصر، لیتنی کنت أعلم، امرأتان و رجل، صراع مع واقع الحیاة، لقاء فی المستشفی، الخالة الضائعة، الباحثة عن الحقیقة، کلمة و دعوة، ذکریات علی تلال مکة، بطولة المرأة المسلمة، المرأة مع النبی(ص)، ظلال‌ ت‍ح‍ت‌ ال‍ش‍م‍س، ال‍ظل‍م، المجموعه القصصیه الکامله»

این ها مجموعه کتاب های ایشان است این مجموعه کتاب از کتاب های است که موجود است. چاپش موجود است، تألیفات خطی دیگری هم ایشان داشتند که دستگاه حاکم بر عراق وقتی که این ها را به شهادت رسیدند مرحوم سید باقر صدر را هم به شهادت رساندند اموال بیت ایشان را مصادره کردند و از جمله کتاب های خطی دیگری که از ایشان چاپ نشده بود توسط هیئت حاکمه رژیم بعث عراق و صدام حسین (علیه لعنة والعذاب) مصادره شد. آن ها از بین رفته یعنی معلوم نشد که کتاب ها را کجا بردند و چه اتفاقی رقم خورد اما این 11 کتابی که عرض کردم آثاری است که از شهیده بنت الهدیٰ صدر بر جای مانده و موجود است.

چه فعالیت علمی باید اتفاق می افتاد تا از ما بپذیرند که اسلام به علم برای خانم ها اهمیت می دهد. برای علم آموزی خانم ها ارزش قائل است ما آن مقدمات را هم عرض کردیم هر جای که در رابطه با کسب علم گفته مطلق گفته شده. مرد و زن در کسب علم نداریم. مرد و زن در فضائل نداریم آنی که متفاوت است با توجه به آن نقش های که مرد یا زن می گیرند با توجه به تفاوت های که در خلقت وجود دارد بعضی از کارهای شاقّ اجتماعی مسئولیت های است که این مسئولیت ها با آن لطافت مادری با آن روحیه بانوان سازگاری ندارد. خانمی را به عنوان قاضی در معرض قضاوت قرار دادن در پرونده های دشوار این ها را به عنوان قاضی قرار دادن با آن روحیه لطیف بانوان ناسازگاری دارد این به آن روحیه لطیف ضربه می زند. از نظر علمی این جایگاه و این ویژگی موجود است.

مجری:

بعضی از آقایان یا خانم های محترمی که از ادیان های جدا از دین اسلام هستند آن ها نظر خودشان را دارند می گویند برایم خیلی جالب است نظر شخصی خودشان را می گویند یک چیزی شنیدند می گویند خانم ها در دین اسلام اصلاً جایگاهی ندارند آن ها واقعاً مطالعه کردند و متوجه نشدند این برای من جای سوال است.

استاد عباسی:

همان طوری که از آقای ویلسون این مطلب را شنیدیم یعنی همه بیننده های مان در برنامه شنیدند که ایشان وقتی بحث ارث را مطرح کرد گفت چرا دختر، زن نصف مرد می گیرد؟ یا وقتی مرد از دنیا می رود زن ارث می گیرد مدلش این طوری است که اگر فرزند نداشته باشد یک چهارم، فرزند داشته باشد یک هشتم ولی مرد اگر زنش از دنیا برود فرزند نداشته باشد یک دوم، فرزند داشته باشد یک چهارم می شود.

وقتی از ایشان سوال کردیم یا در برنامه مطرح کردیم ایشان واقعاً بقیه موارد را نشنیده بود، اگر کسی رفته خوانده باید همه نظام ارث را خوانده باشند جمع نظام ارث را خوانده باشند بعد بگویند این مورد این جا، این جا این مشکل را دارد ولی فقط وقتی می روند همین یکی دو مورد را می بینند و همین یکی دو مورد را مطرح می کنند یعنی این که اساساً به این آسانی مطالعه و رفتن سراغ علم و سراغ منابع وجود ندارد.

در بسیاری از موارد مدام زبان به زبان می چرخد از ایشان و بینندگان دیگر برنامه مان سوال می کنم که چند نفر از عزیزان کتاب زن در آیینه جلال و جمال آیت الله جوادی آملی را از ابتدا تا انتهاء یک بار حداقل خواندند یک بار فهرست این کتاب را دیدند اگر این کتاب را ببینند واقعاً در بحث ارث، در بحث دیه و بحث دیگر در رابطه با زنان کتاب، کتاب خیلی خاصی است اسلام را با یک دید دیگری نگاه می کنند.

اگر کسی حداقل کاری که می توانست بکند یک کتاب از اسلام در رابطه با زن بخواند و آن این کتاب باشد یا کتاب دیگری در رابطه با زن باشد بخواند حتی یک کتاب نخوانده می آید اشکال می کند که اسلام برای زن ارزش قائل نیست جای تأسف دارد.

مجری:

حرف حساب ما این است جداً بارها و بارها در برنامه مان متذکر شدیم و گفتیم. حقیر خودم را می گویم نمی شود به همین راحتی کسی قرآن را بخواند و متوجه بشود بگوید من متوجه کلام خدا شدم این احتیاج به یک راهنما و چراغ هدایت دارد، آن هم کسی و کسانی جز اهل بیت عصمت طهارت (علیهم السلام) نیستند. این برنامه تدارک دیده شده استاد کلام های که می گویند صحبت های که می کنند کلام اهل بیت است.

این ها هم جداً کلام نور و کلام خدا است و چقدر هم زیبا در صحبت ها گفته می شود و آدم لذت می برد. خواهشی که از همه شما بینندگان عزیز دارم با نگاه باز به کلام اهل بیت رجوع کنیم و ان شاء الله که صیقل قلب های همه ما در پذیرفتن دین مقدس اسلام باشد.

(میان برنامه)

مجری:

 بینندگان گرامی با برنامه عصر ایمان خدمت شما هستیم، در این برنامه صحبت های بسیار شیرینی در مورد شخصیت زنان تاریخ می شود.

استاد صحبتی که کردند برای من خیلی جالب بود بعضی از بانوانی هستند که خیلی خوب در تبلیغ دین مقدس اسلام درخشیده شدند، ولی به گوش ما نرسیده و چقدر خوب است که با دیدن این برنامه معرفی بشوند و ما متوجه بشویم دین مقدس اسلام به همین راحتی دست ما نیامده شخصیت های بزرگواری هستند در دامانی بزرگ شدند که باعث می شود که دین به تمام این معرفی بشود. استاد ادامه بحث را خدمت شما هستیم.

استاد عباسی:

نکاتی را در رابطه با شخصیت ها عرض کردیم، بعضی از شخصیت ها هم به نوعی معاصر و بیش تر از شخصیت های دیگر نزدیک به عصر و دوران ما هستند در همین شرائط داشتند فعالیت می کردند، بعضی ها ممکن است بگویند این های که گفتید تا به حال مال گذشته بودند 100 سال، 200 سال، 300 سال اقتضائات دوران فرق می کرده در دوران معاصر خودمان هم این گونه است هم در معاصر نزدیک به ما که از دنیا رفته باشند و هم در معاصری که در حال حاضر هم در قید حیات باشند.

یکی از این شخصیت ها بانو امین است سیدة نصرت امین که از جمله بانوان بسیار با تقوا و سخت کوشی که در نتیجه پیروی از آموزه های نورانی اسلام به مراتبی از کمال، دانش و فضیلت دست یافته این بانوی فاضله با پشتکار و تلاش بی نظیری که داشتند با وجود مشکلات متعددی که در فضای حاکم در آن ایام برای زن ها در امر تحصیل وجود داشت یعنی در زمان پهلوی طلبگی و تحصیل خودشان را تا سطوح عالیه ادامه دادند. تا این که در 40 سالگی مرتبه و تسلط علمی ایشان مورد تأیید مراجع تقلید و علماء قرار گرفت و مراجع عظام تقلید با پرسش های علمی از ایشان، اجازه اجتهاد به ایشان دادند و اجتهاد ایشان را تأیید کردند و اجازه روایت به ایشان دادند که هر دو خیلی مهم و با ارزش است. یعنی هم ایشان از علمای عصر اجازه اجتهاد و هم اجازه روایت گرفتند.

در کتاب «اعلام النساء المؤمنات»، جلد 1، صفحه 736 درباره ایشان آمده که بانو نصرت امین اصفهانی زنی عالم، محدث، فقیه، مجتهد، حکیم، عارف و مفسر قرآن کریم بود که از فضل او مراجع دینی و بزرگان علمی هم عصرش بهرمند شدند.

مرحوم آیت الله العظمی آقا سید شهاب الدین مرعشی نجفی در اجازه نامه بانو امین این طور آوردند: "ایشان عالمی العالمه، الجلیله، المحدثه، المتکلمه، الفقیهه، الأصولیه والحکمیه" یعنی ویژگی های این چنینی داشتند مثل فقیه بودن، اصولی بودن، حکیم بودن و جلیل القدر بودن و محدث و اهل روایت بودن آمده است.

در رابطه با ایشان در تعریف دیگری آمده که بانو امین چون به سن 40 سالگی رسید عبارت عربی است از کتاب «اعلام النساء المؤمنات»، جلد 1، صفحه 740 ترجمه فارسی اش را می گویم چون به سن 40 سالگی رسید دروسش را تکمیل کرد و به مرحله عالیه رسید و به گونه ای که استنباط احکام شرعیه می کرد، بزرگانی از فقهاء او را با سوالاتی کتبی امتحان کردند او جواب های قوی داد به گونه ای که شایستگی علمی و اهلیّت والای او در استنباط احکام شرعی استنباط شد. بر همین مبنا فقهاء،‌ اجازاتی را مکتوب کردند که در آن تصریح شده که به درجه اجتهاد رسیده است و جایگاه والای علمی او را بزرگ شمردند، از این فقهاء و بزرگان مراجع عبارتند از سید ابوالحسن اصفهانی از مراجع عظام تقلید بسیار بزرگ نجف، سید استهباناتی و شیخ محمد کاظم شیرازی و شیخ عبدالکریم حائری یزدی مؤسس حوزه علمیه قم این ها تأیید کردند و اجازه اجتهاد به ایشان دادند.

یعنی یک بانو از چند عالم بزرگ، مرجع تقلید معاصر خودش که مراجع رده بالائی بودند، آقا شیخ عبدالکریم حائری، آقا سید ابوالحسن اصفهانی، مرحوم استهباناتی، مرحوم آقا شیخ محمد کاظم شیرازی اجازه اجتهاد گرفته است. از 40 سالگی تا پایان عمر به تألیف کتب، تدریس، پاسخگوی به پرسش های دینی مردم، ارشاد دختران و زنان پرداخت با سرمایه خود مکتبی به نام فاطمه (سلام الله علیها) و نیز دبیرستان دخترانه اسلامی تأسیس کرد.

از این بانوی فقیه و عارف این آثار علمی بر جای مانده است «مخزن العرفان فی تفسیر القرآن، اربعین الهاشمیة، سیر و سلوک، روش خوشبختی، نفحات رحمانیه، جامع الشتّات» این هایی را که من دارم پشت سر هم می گویم هر کدام مستقلاً یک کتاب است بعضی از این کتاب ها چند جلد است که ایشان نگاشتند کتاب می نویسند وقتی چاپ می شود یعنی هم او ارزش قائل بوده این کار علمی را انجام داده هم برای او ارزش قائل بودند کتاب او را چاپ کردند مورد مراجعه است و مورد مطالعه قرار می گیرد.

«معاد یا آخرین سیر بشر» از این کتاب های ایشان است «مخزن الئلالی فی فضائل مولی الموالی» از کتب خوبی که در باب فضائل امیر المؤمنین نوشته و «کتاب اخلاق» و ایشان در سال 1362 هجری شمسی در اصفهان از دنیا رفتند و در تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شدند. ایشان 38 سال قبل از دنیا رفتند یعنی چیز دور و دورستی هم نیست.

شما ببینید این ها چه آثاری دارند؟ چقدر تأثیر گذاری در محیط اطراف خودشان دارند یک کتاب های نوشتند که این کتاب ها ده ها سال و صدها سال می تواند مورد مراجعه قرار بگیرد این ها شخصیت های علمی داشتند که این کتاب ها را بنویسند.

شخصیت دیگر بانو همایونی است زینت السادات علویه همایونی این ها بیگم ندارد این ها معاصر هستند. در سال 1296 در اصفهان چشم به جهان گشود او تا 16 سالگی در منزل و در کنار برادر درس خواند، پس از آن در محضر بانو امین حاضر شد و 50 سال به طور مستمر در کنار ایشان بود، 50 سال کار علمی در کنار چه کسی؟ در کنار بانو مجتهده امین. این خیلی ارزشمند است این طور فعالیت و این طور ویژگی بعد ایشان می گوید در کتاب «اعلام النساء المؤمنات» آمده السیده زینت السادات همایونی که ایشان در نزد بانو امین شاگردی کرد حدود نیم قرن ملازم او بود چرا که او از نزدیک ترین و خاص ترین شاگردان وی بود.

در 7 ماه رمضان سال 1355 هجری قمری نه هجری شمسی بانو امین به بانو همایونی اجازه روایت داد بعد در ترجمه ایشان آمده از زنان عالم و عارف بود که دارای زهد، متواضع، اخلاق نیکو و صاحب وقار و هیبت بود او ملازم تقوا و کم سخن و به دور از تجملات در زندگی خود بود این بانو علاقه شدیدی نسبت به اهل بیت (علیهم السلام) داشتند زیاد مطالعه و تفکر می کردند سال های زیادی در خانه شان به عنوان مُدرس و مرشد برای زنانی بودند که او را بزرگ می دانستند و مبادی اسلامی را از او می آموختند.

یعنی الزاماً هم این به این معنا نبوده که باید بروند یک جاهای خاصی مثلاً در فضای اجتماع برای مردان آموزش های خاص و برنامه خاصی بگذارند، مدرس ایشان در خانه ایشان و گروه های متعددی از بانوان جهت علم آموزی کردن به حضور ایشان می آمدند. بعد در رابطه با ایشان گفتند آوازه علم و تقوای بانو همایونی در میان زنان ایرانی منتشر شد تا جای که زنان سختی ها را تحمل می کردند تا به محضر او برسند و علم و معرفت از او کسب کنند بلکه زنان بسیاری از شهرهای دور و نزدیک برای حلّ مشکلات دینی و اعتقادی برای زیارت او می آمدند.

ایشان با تلاش و پی گیری های فراوان و با حمایت های بانو مجتهده امین توانست در سال 1344 اول حوزه علمیه بانوان به نام مکتب فاطمه را به ریاست بانو امین تأسیس کند. در این مکتب از ابتدای تأسیس قرآن توسط بانو مجتهده امین تفسیر می شد و بعد از ایشان بانو همایونی این تفسیر و تدریس را ادامه دادند و تألیفات و تلاش های ایشان موجب شد در سال 1388 هجری شمسی یعنی 12 سال قبل به عنوان چهره ماندگار جمهوری اسلامی ایران معرفی شوند.

در سال 1390 هم مراسم نکو داشتی برای ایشان برگزار شد که مقام معظم رهبری برای نکو داشت ایشان پیام دادند و تیر ماه سال 1395 ایشان از دنیا رفتند. این در رابطه با یکی از شخصیت ها با این ویژگی و با این عظمت که مرهون جایگاهی که اسلام است شما یک عبارتی گفتید که انسان دلش می‌ سوزد باز تعبیر بد نشود که دلش می سوزد آخِی این ها جایگاه ندارند یا آخِی یک لطفی بکنیم. نه اسلام می گوید این حق هر زن و مرد مسلمانی است که کسب علم بکند حق هر زن و مرد مسلمانی است که تعالیم معنوی داشته باشند اصلاً خدا برای این آفریده است. برای تعالی معنوی آفریده منتها باید بدانیم این تعالیم معنوی کجا است این تعالی و این هدایت و این رشد کجا تحقق پیدا می کند؟ یک موقع اشتباهی پایین آمدن و تحقیر را به جای رشد به ما معرفی نکنند به جای تعالی به ما معرفی نکنند.

آن بیگم هم که فرمودید من دقت بیش تری کردم لقب بیگ برای زنان نجیب و محترم غالباً استفاده می شده، یک لقبی است که اصالتاً این لقب، لقب ترکی است بعد در کل ایران هم آمده در یک مناطق و مراکزی این قدر این لقب، لقب بالایی بوده به عنوان زن محترم، نجیب، مؤمنه بعد یک لقب سلطنتی برای خانم های که در بعضی از خانواده های سلطنتی هم بودند استفاده شده. به معنای عالی مقام، به معنای مقام بالا و بالا مرتبه!

مجری:

برای من جالب بود. خیلی متشکرم از صحبت های شیرین تان استفاده کردیم حقیر هم در این برنامه یاد می گیرم و لذت می برم، شخصیت های که استاد در موردشان صحبت می کند آدم به وجود این که مسلمان هستیم افتخار می کنیم با این اوصاف وقتی به همچنین شخصیت های نگاه می اندازیم آدم چه می تواند در موردش بگوید، این که دین مقدس اسلام شخصیت زن را پایین آورده. هفته های گذشته خیلی از بیننده های ما همچنین حرفی را می زنند بخصوص آقای ویلسون که می‌ گفتند اسلام زن را و شخصیت زن را پایین آورده همچنین چیزی که استاد از شخصیت های این بانوان صحبت می کند مثل آمنه بیگم مجلسی یا آمنه خانم قزوینی و خیلی از بانوان دیگر، آدم استفاده می‌ کند از این که چه شخصیت های برتر و والائی در تاریخ اسلام دیده شدند. صحبت های از کتاب هایشان هم کردند خیلی دوست دارم در اینترنت رجوع کنم بتوانم این کتاب ها را پیدا بکنم و یک ملاحظه ای داشته باشیم در کتاب های شان.

استاد از شما سپاسگزارم محبت کردید استفاده کردیم ان شاء الله هفته آینده هم بتوانیم خدمت شما باشیم. بینندگان عزیز به لحاظات پایانی برنامه رسیدیم خیلی خیلی متشکرم که برنامه را نگاه کردید از این که با ما همراه بودید بسیار ممنون هستم ان شاء الله هفته آینده بتوانیم خدمت شما بیننده های عزیز باشیم ببخشید بعضی مواقع اجرا است آدم در این برنامه هول می کند.

به لحظات پایانی برنامه رسیدیم خدایا قسمت می دهم به حق محمد و آل محمد دعای ما را بپذیر اللهم عجل لولیک الفرج الهی آمین! تا جلسه آینده خودم و شما بینندگان عزیز را به خدای بزرگ می سپارم یا علی مدد خدا نگهدار. 


عصر ایمان>

شبکه جهانی ولی عصر عصر ایمان اجتهاد تقلید