عصر ایمان

قسمت شصت و یکم برنامه عصر ایمان با کارشناسی حجت الاسلام عباسی


 بسم الله الرحمن الرحيم

عنوان برنامه: عصر ایمان (شبهات گروه نو اخباریون – غنا و موسیقی)

تاريخ: 21/ 12/ 1400

استاد: حجت الاسلام والمسلمین عباسی

مجری: آقای سیرتی

مجری:

بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم؛ عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت شما بیننده های عزیز و سروران گرامی از این که بیننده برنامه عصر ایمان از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شدید بسیار متشکر و سپاسگزارم، پیشاپیش تبریک می گویم میلاد با سعادت حضرت آقا جان مان، جوان علی اکبر (علیه السلام) و پیشاپیش تبریک عرض می کنم نیمه شعبان را ولادت با سعادت آقا جان مان امام دوازدهم ما شیعیان حضرت مهدی فاطمه (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

ان شاء الله که این ایام را به لطف خدای بزرگ و مهربان به خوبی پشت سر بگذارید و عیدتان هم مبارک باشد. خدمت شما عرض کنم مدتی بود ما در اینستاگرام فعالیت بسیار خوب و زیبای داشتیم الحمد لله مردم خوب ما خیلی خوب استقبال کردند ولی عجیب، البته برای ما عجیب نیست که دشمنان هر جوری که باشد کار خودشان را انجام می دهند پیج اینستاگرامی که شما مستحضر هستید و فعالیت داشتید بسته شد.

دوستان عزیزمان در رسانه و در اتاق هماهنگی زحمت کشیدند پیج جدیدی را فراهم کردند شما می توانید از طریق پیج جدیدی که قبلاً ‌دنبال می کردید یک سرچی در اینستاگرام بزنید می توانید پیدایش بکنید و تمامی برنامه های ما و گلچین برنامه های ما را دنبال بفرمایید. انتقاد و پیشنهادهای خودتان را هم شما می توانید برای ما ذکر کنید ان شاء الله در روند برنامه های تولیدی و برنامه های زنده ما کار ساز باشد.

در خدمت حجت الاسلام والمسلمین استاد عزیز جناب آقای دکتر حبیب عباسی هستیم که هفته های گذشته خدمت این بزرگوار بودیم، استاد خدمت شما سلام عرض می کنم خیلی خوش آمدید و اعیاد شعبانیه را خدمت تان تبریک عرض می کنم

استاد عباسی:

سلام علیکم ورحمة الله بنده هم خدمت بینندگان عزیز و گرامی شبکه جهانی حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) عرض سلام و ادب و احترام دارم و همین طور عرض تبریک به مناسبت اعیاد شعبانیه بویژه میلاد حضرت علی اکبر (علیه السلام) که در روزهای آینده است و همین طور با سعادت منجی عالم بشریت حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) امیدوارم که این ایام را قدر بدانیم هم از لحاظ معنوی خود ماه شعبان و ادعیه و مناجات و روزه و دعا و ذکری که در این ماه هست و همین طور نسبت به ارتباط قلبی و معرفتی با مولای مان حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) که می توانیم در این ایام شاد و ایام میلاد ایشان با حضرت داشته باشیم ان شاء الله.

مجری:

یک حرفم را صلاح بکنم این که در مورد اینستاگرام صحبت کردم خودتان می دانید و مستحضر هستید همیشه سفیدی بر سیاهی رو سفید است و حرف حق همیشه رو سفید است. شیعه علی ابن ابیطالب (علیه السلام) همیشه حرفی برای گفتن دارد ما از هیچ چیزی هم نمی ترسیم چون این صراحت را در تمامی گفتار و بیان ما دیده می شود؛ ولی متأسفانه دشمنان دین اسلام و دشمنان اهل بیت از هر طریقی وارد می شوند که ضربه خودشان را به دین مقدس اسلام و مذهب تشیع بزنند.

این ها آدم های ترسویی هستند فقط همین را می خواستم در برنامه بگویم که شما در جریان باشید ما در هفته های گذشته خدمت استاد عزیز در مورد غناء و موسیقی صحبت کردیم، گفته شده در دین مقدس اسلام موسیقی حرام است ادامه بحث را خدمت استاد عزیز خواهیم بود ان شاء الله اگر هم شما سوالاتی که در ذهن تان ایجاد می شود محبت بفرمایید تماس بگیرید استاد در خدمت تان هستم با این سوالی که عرض کردم.

استاد عباسی:

بسم الله الرحمن الرحیم وبه نستعین إنه خیر ناصر ومعین ثم الصلاة والسلام علی سیدنا و نبینا ابا القاسم مصطفی محمد وعلی اهلبیته الطیبین الطاهرین المعصومین واللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین الی قیام یوم الدین. اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ سَاعَةٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا.

امیدوارم که خدای متعال ما را از موالیان حقیقی و شیعیان واقعی امیر المؤمنین (صلوات الله وسلامه علیه) و مولای مان حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) قرار بدهد. بحثی را که ما در رابطه با موسیقی داشتیم البته من یک اصلاحیه ای می زنم به بیان حضرتعالی که ما بحث مان مطلق موسیقی نبود، گرچه دیدگاه بعضی این هست که مطلق موسیقی را ممنوع می دانند ولی ما در حال بررسی هستیم الان دنبال حکم دادن و فتوا دادن نیستیم.

فتوا و حکم برای مراجع تقلید خدا حفظ شان بکند است و آن ها حکم و بیان را بدهند ما در حال یک بررسی آیاتی و روایاتی در این باب هستیم و جلسه گذشته هم که آغاز کردیم این صحبت را مطرح کردیم که حقیقتاً ما خودمان را بسپاریم به بیان نورانی معصومین (علیهم السلام) و آن چه که دین برای ما می خواهد قطعاً‌ دین برای ضرر ما نظری را بیان نمی کند به دنبال تضرر ما نیست.

شاید در کوتاه مدت یا برای لحظاتی یا برای ساعاتی ما در ذهن مان بیاید که چه سخت و تلخ شد یا چه مشکل شد تصورمان این باشد با این احکام زندگی کردن برای ما سخت بشود اما در نهایت مطلب نفع مسئله نسبت به خود ما بر می گردد. یعنی خیلی از مسائل که ظاهر قضیه نشان نمی دهد ظاهر قضیه به نظر می آید این مشکلی نیست این مسئله ایرادی ندارد.

ولی گاهی اوقات مدت های مدید یعنی سال ها یا سالیانی بعد ضرر آن ها روشن و نمایان می شود، اوائل که تجهیزات ارتباطی مثل موبایل آمده بود شاید خاطرتان باشد که بعضی ها موبایل را همیشه وقتی همراه شان داشتند الان هم همراه مان داریم ولی این موبایل را روی قلب شان و در جیب بغل می گذاشتند حتی در اتاق خواب کنار بالشت شان موبایل را قرار می دادند تصور می کردند این هم شاید مثل گوشی داخل منزل زنگ می زند و غیره باشد.

سال های بعد تحقیقاتی انجام گرفت (همین سال های اخیر) که دو موبایل را در حال مکالمه نزدیک هم بین دو تکه گوشت قرار داده بودند دیده بودند این گوشت به حالت پختگی تغییر وضعیت می دهد و خیلی از مواردی این چنینی وقتی که آزمایش می شود بعد از سال ها معلوم می شود که فلان مسئله چه مضراتی داشت و ما اطلاع نداشتیم علی الظاهر فکر می کردیم هیچ مانعی وجود ندارد.

یا فضای مجازی ابتدا که آمده بود همه تصورشان بود استفاده از این می کنیم اطلاعاتی به دست می آوریم و ... ولی جلوتر می رویم مباحثی دارد به عنوان اعتیاد به فضای مجازی مطرح می شود، الان یک کلینیک های روان درمانگری در بعضی از کشورها ایجاد شده (ترک اعتیاد) یعنی به عنوان یکی از انواع اعتیاد شناخته می شود که ساعت ها در فضای مجازی به سر می برند.

یک نفر شغلش و وظیفه اش است باید یک فعالیتی داشته باشد ولی واقعاً بعضی از افراد هستند ساعت ها مشغول فعالیت دیگری هستند همواره در فضای مجازی، وب گردی یک اصطلاحی شده چرخش مثل اینستاگرام و اکس پلوور و ... دارند می گردند کلیپ ها و مطالبی را این طرف و آن طرف می فرستند.

لذا با این فضا و ذهنیت وارد بشویم که ما آمده ایم محضر کسی که آفریننده ما هست از او می خواهیم به ما بگوید که چگونه زندگی کنیم زندگی بهتری خواهیم داشت؟ ورای این که قیامت ما چه خواهد شد ورای این که قیامت ما بهشت یا جهنم خواهد بود بخواهیم بگوییم ما از ترس صرفاً جهنم می خواهیم یک کاری را انجام بدهیم، اگر قرار است که یک نفر مصالح ما را در نظر بگیرد مصالح ما هم می تواند مصالح کوتاه مدت باشد می تواند مصالح بلند مدت باشد و یا هر دوی این ها باشد.

یعنی پدر و مادر گاهی مصالح کوتاه مدت بچه را در نظر می گیرند برای انجام یک کاری مثل این که الان نیاز هست برای رفتن به یک مهمانی، به یک عروسی یک کفش مناسب برای فرزندشان تهیه کنند الان نیاز هست که یک غذای مناسبی تهیه بکنند گرسنگی فرزندشان بر طرف بشود این ها مصالح کوتاه مدت بچه است یک وقتی هست که الان از بعضی از نیازهای او می زنند یک پولی را در حسابی برای او پس انداز می کنند که 15 سال آینده یک مبلغی را بگیرد بتواند با آن کسب و کاری را راه بیاندازد این را می گویند تدبیری برای بلند مدت فرزند.

الان علی الظاهر برای فرزند چه اتفاقی می افتد؟ می بیند اگر 100 یا 200 هزار تومان پول تو جیبی داشت 50 تومانش نیست 50 تومانش را پدر بر داشته فرزند با خودش می گوید 20 سال و 15 سال آینده به چه درد من می خورد الان دلم می خواهد این پول در جیبم باشد بروم ساندویچ بخورم و خرج بکنم و ... ولی پدر و مادر دارند مصلحت 15 سال آینده او که نیاز دارد را در نظر می گیرند.

خود این فرزند 15 سال آینده اذعان خواهد کرد آن تدبیری که پدر و مادرم برایم انجام دادند مناسب و درست بود ولی الان این مصلحت را متوجه نمی شود لذا اگر ما خودمان را در محضر خداوند متعال ببینیم بگوییم خدایا تو آفریننده ما هستی، تو بهتر از خود ما می دانی که ما چه نیاز داریم و چه مصلحت ما هست ولو این که برای ما شیرین نباشد برای ما جالب نباشد برای ما الان خواستنی نباشد.

آن بچه ای که شب امتحان پدر، مادر به او می گویند برو تو اتاق امتحانت را بخوان بازی لیورپول- چلسی را نگاه نکن با این که خیلی علاقه دارد بیاید این فوتبال را نگاه کند برایش پذیرش این مطلب یک مقدار ناگوار و سخت است، ولی مصلحت دراز مدت و آینده او است. او بعداً تکرار این فوتبال را می تواند ببیند اما دیگر آن امتحان برای او بر نمی گردد آن درس برای او بر نمی گردد.

لذا ما با این رویکرد در محضر خدای متعال بیاییم و از این حالت عرفی گری که مثلاً من اگر می خواهم بیننده برنامه من زیاد بشود بگویم همه چه حلال است بروید استفاده کنید. از این حالت عرفی گری که من قرار است لایک بخورم یا فالوورم اضافه بشود به خاطر این که فلان حرف زدم که خوشایند الانِ یک نفر است. خوشایند یک دقیقه دیگر و یا یک سال آینده یک شخص است اما مصلحت واقعی او نیست حرف واقعی دین نیست از این پرهیز بکنیم به خاطر همین آمدیم واقعیت قضیه آن چه که در آیات و روایت آمده مطرح بکنیم که روشن می شود آن سخت گیری های که ظاهراً وجود دارد یا احتیاط های که مراجع عظام تقلید انجام می دهند.

یعنی اگر می بینیم فتاوای حرمت بخش های از موسیقی که به عنوان موسیقی غنائی مطرح هست یا استفاده از یک سری از آلات و ادوات موسیقی و ... مطرح می شود این ها این طور نیست بگوییم یک مرجع تقلیدی گوشه ای خانه و بیت خودش نشسته بدون این که اطلاع داشته باشد یک مطلبی گفته، یک سخت گیری کرده بگوید همه موسیقی ها حرام است برای این که ما گوش ندهیم چرا نباید گوش بدهیم، چرا از حق مان که دل مان می خواهد گوش بدهیم محروم بشویم.

می بینیم نه واقعاً آن مرجع تقلید آن مراجع عظام تقلید این آیات و روایات را دیدند و برداشت کردند که می گویند. اگر یک آقایی یک موسیقی را گوش می دهد با این که ممکن است در آن احتیاط وجود داشته باشد یا این که ممنوع باشد یعنی از نظر شرعی ممنوع باشد من به ممنوع بودن وزارت ارشاد و صدا و سیمای جمهوری اسلامی کاری ندارم اصلاً حرف ما این ها نیست.

چون خود این ها هم ممکن است در تعیین مصداق چه مثبت چه منفیش اشتباه بکنند یعنی ممکن است یک موسیقی را بگویند ممنوع است اجازه پخش به او ندهند در حالی که آن موسیقی حرام شرعی نباشد به یک موسیقی هم ممکن است اجازه پخش بدهند در حالی که آن موسیقی حرام شرعی باشد ما اصلاً کاری نداریم به این که الان از طریق وزارت ارشاد یا از طریق صدا و سیما پخش می شود یا پخش نمی شود.

بحث مان یک بحث مبنایی است می خواهیم بگوییم اگر یک نفر یک موسیقی را گوش کرد ولی توجه به این نکته دارد که احتمال دارد این احتیاط داشته باشد، من تا یک جای مراقبت کردم این جا از دستم در رفت گوش کردم این یک مسئله است اگر قرار باشد برای این، گناهی ثبت بشود یا قرار باشد تأثیر منفی بگذارد یک تأثیر منفی می گذارد.

موسیقی که خدا گفته بود گوش نده این موسیقی را گوش کرد اما اگر این آمد یک زمینه ای را فراهم کرد که رسماً بگوید اصلاً خدا این را نگفته یا اگر هم گفته که گفته من کاری به خدا ندارم چه کار کنم یا نه اصلاً خدا نگفته چه کسی گفته! خدا اتفاقاً موافق این است. این مسیر، مسیر خیلی بدی است یعنی مسیر عمل نکردن به واجب یا عمل کردن به حرام یک مسئله است که یک گناه و اشتباه می شود.

ممکن است این گناه فقط گاهی اوقات در آخرت تأثیر بگذارد ولی ما معتقد هستیم که عمده موارد در دنیای ما هم تأثیر می گذارد. خدا اگر گفته این حرام است فقط می خواسته پاداش بدهد یا به بهشت ببرد یا به جهنم نبرد یا بر عکسش یا نه واقعاً در همین دنیای ما اثر گذار بوده است؛ یعنی اگر یک نفر ذهنش مخلوط شد به اصطلاح علمی اش مشوح شد با بعضی از اصوات می خواهیم ببینیم اگر این کار علمی دقیقی می خواهد انجام بدهد اگر این کار تخصصی می خواهد انجام بدهد آیا می تواند با دقت قبلی این کار را انجام بدهد؟ آیا می تواند با دقت بالا این کار را انجام بدهد؟ می تواند تمرکز لازم را برای کارهای علمی سنگین داشته باشد یا خیر؟

این ها یک چیزهای است که دنیایش علمی باید بررسی بشود ما نمی توانیم بگوییم صد در صد این ویژگی را دارد یا ندارد. ولی در هر صورت یک دانه کار حرام انجام دادن آن جای است که من می گویم این، با این که می دانم گناه است ولی الان دلم می خواهد انجام بدهم بعد ان شاء الله توبه می کنم یک چیزی از دستم در رفت انجام دادم ولی اتفاق بدتر آنی است که من بیایم تلاش بکنم حلال خدا را حرام جلوه بدهم و حلالش بکنم آن وقت این می شود که من یک اشتباه انجام می دهم ده ها و صدها نفر دیگر را هم دارم به اشتباه خودم دعوت می کنم.

آن ها را هم دارم در همین مسیر می آورم و آن وقت حکم خدا دارد جا به جا می شود و گناه هم سنگین تر است چون حکم خدا را داری تغییر می دهی شما قرار نبود حرام خدا را حلال بکنی و حلال خدا را حرام بکنی اگر این اتفاق حتی در کوچک ترین ابعادش اتفاق بیافتد آرام آرام یک فاصله خیلی زیادی بین دین حقیق و دین اصلی ایجاد می شود.

مثال بزنم یک دیواری را که دارند بالا می برند مخصوصاً اگر این دیوار قرار است دیوار خیلی بلندی باشد یک موقع نیم متر دیوار است، این دیوار اگر مقداری میل به کجی داشته باشد در نیم متر خودش را نشان نمی دهد مثل یک راه می ماند شما یک راه کاملاً مستقیم را باید بروی به یک مسیری برسی فرض بکنید ابتدای این راه به اندازه یک سانتی متر زاویه و تمایل به راست داشته باشید این یک سانتی متر تمایل کج شدن به سمت راست در متر اول خیلی خودش را نشان نمی دهد، در 5 متر اول یک مقداری زیاد می شود آخر 5 متر شاید 3- 4 سانت فاصله بگیرد.

اگر این 10 کیلومتر شد چه می شود؟ اگر 100 کیلومتر شد چه می شود؟ اگر 1000 کیلومتر شد چه می شود؟

مجری:

از مسیر اصلی خارج شده است.

استاد عباسی:

مثلاً‌ از قم حرکت می کند می خواهد به سمت مشهد برود اگر جاده را یک جاده کاملاً مستقیم در نظر بگیریم شما فقط کافی است که چرخت را به اندازه 5 سانت به سمت راست کج بگذاری

مجری:

از مرز پاکستان سر در می آوری!

استاد عباسی:

بله، این فاصله ایجاد می شود لذا بلائی که سر دین مسیحیت آمد به خاطر سهل انگاری نسبت به دین یعنی چه؟ یعنی گفتند ما یک سری طرفدارها داریم و این دین یک سری اتباع دارد این ها باید در این دین بمانند قرار نیست که ما این ها را پر بدهیم بروند برای این که در این دین بمانند آمدند ملاحظه کردند گفتند خیلی خب یک مقدار آسان بگیریم که این ها نگویند چقدر سخت شد.

برای آسان گرفتن یک بخش های از شریعت را قیچی کردند بعد هم آخر گفتند خیلی نیاز نیست شریعت رعایت بشود شما با دلت با عیسی مسیح ارتباط بگیری کفایت می کند. ایمان اولویت بر عمل دارد و عمل اساساً رکن برای ایمان هم نیست شما ممکن است هیچ عملی هم نداشته باشید هیچ وقت روزه نگیری، هیچ وقت نماز نخوانی، هیچ عبادتی انجام ندهی ولی همین که به عیسی مسیح ایمان داری کفایت می کند. نتیجه چه شد.

 نتیجه این شد که هر جای که دین هست پیرو باید می آمد اعتقاد به دین را قبول می کرد، بر عکس شد هر جای که پیرو دین رفت این ها هم با آن رفتند. گفتند باشد این هم قبول است کار به جایی رسید امروزه کلیساهایی در غرب وجود دارد بله بخشی از کلیساها مقاومت کردند ولی کلیساهایی در بعضی از کشورها وجود دارند گفتند حتی ما حاضر هستیم ازدواج دو تا همجنس گرا را در کلیسا برقرار بکنیم و به آن ها امضای شرعی نه فقط قانونی یعنی ما بگوییم بله این اتفاق برای شان افتاد و همسر شدند.

از یک جایی شروع کردند آرام آرام این تغییر را ایجاد کردن آن وقت دیگر در کیلومتر 500 و 700 رسیدند به این جا که ازدواج همجنس را ما می توانیم حلال بکنیم برای چه؟ برای خوشامد و یا برای همراه ماندن کسانی که قرار است همراه باشند یعنی ولو این شخص همجنس گرا باشد و دارد یک کار صد در صد نا ثواب و نا صحیحی را انجام می دهد که دارد ضربه به بشریت و اصل و اساس انسانیت می زند ولی اسمش این باشد که مسیحی است. اسمش این باشد که پیرو دین ما است این آسیب خیلی جدی ایجاد کرد.

در اسلام نباید این اتفاق بیافتد و الحمد لله رب العالمین این اتفاق نیفتاد یعنی مراجع عظام تقلید آن چه که انجام دادند و گفتند بر اساس آیات و روایت بوده و دائم این مسئله چکش کاری شده دائم این مسئله بیان شده دائم این مسئله پی گیری شده اگر یک جایی یک نفر یک نکته ای گفت که یک مقدار عقب نشینی از اصل دین به حساب می آید یا تغییر در اصل دین به حساب می آید باز دیگران آمدند و تغییر دادند.

آن طوری که خاطرم است یک ماه قبل بزرگواری در دایرکت به بنده پیام داده بود می گفت ما نگران این هستیم که آرام آرام دین تمام بشود، یعنی آرام آرام این گلوله ای برفی که به عنوان دین است آب بشود در 14 قرن توسط علمای مختلف دست به دست شده نگران این هستیم که این دین تمام بشود نفرات بعدی که می آیند سهل بگیرند یک تکه دین را بگویند باشد اشکال ندارد که تمام بشود.

من به ایشان عرض کردم این جا هم عرض می کنم که این طوری نیست یعنی این طوری نیست که مراجع ما آمده باشند تغییرات در دین را به رسمیت پذیرفته باشند بله یک بخش های از دین، شرایط زمان و مکان دارد باید با بعضی از شرایط زمان و مکان تطبیق داده بشود و سنجیده بشود ممکن است یک لباسی 100 سال پیش لباس شهرت به حساب می آمده الان هم باید بگوییم لباس شهرت است اگر بگوییم لباس شهرت نیست به این معنا است که حرام خدا را حلال کردیم؟ نه

یک سری مؤلفه ها در آن تأثیر داشته آن ها را کاری نداریم ولی آن های که اصل و اساس هست و تغییر ناپذیر است واقعاً مقاومت اتفاق افتاده یعنی آن چیزی که بعضی از مراجع عظام تقلید امروز دارند فتوا می دهند وقتی شما نگاه می کنی می بینی در مبنا همان فتوایی است که 700 یا 100 سال قبل بوده یعنی مبنای شان و حتی جزئیات خیلی از احکام شان تغییر نکرده است.

بله در یک سری از احکام با آن شرایط خاص خودش تغییرات جزئی اتفاق افتاده لذا با توجه به تقوایی که غالباً بین علما و مراجع شیعه بوده که من این را عرض می کنم و تحدی می کنم پاک ترین و سالم ترین علمای ادیان، علمای شیعه امامیه در بین مسلمان ها و در بین کل ادیان هستند. یعنی شما بگردید نسبت بگیرید اشتباهات، انحرافات، اشکالات در علمای شیعه با علمای اهل سنت قابل مقایسه نیست.

با علمای ادیان دیگر علمای مسیح، علمای یهود که اگر یک موقعی امکان این یعنی از نظر رسانه شاید جایز و صحیح نباشد که ما بخواهیم این ها را ریز بررسی بکنیم ولی واقعاً‌ بخواهیم ریز بررسی بکنیم بالاترین نمره در رعایت تقوا یعنی واقعاً در ادیان دیگر مثل شیخ مفید، شیخ صدوق، علامه حلی، علامه مجلسی، خواجه نصیر الدین طوسی واقعاً مثل این ها پیدا نمی کنید. واقعا به سلامت قاطبه علمای شیعه که در ظلم ستیزی شان، ظلم ستیزترین علمای ادیان هستند. در تعبدشان و عبادت و بندگی شان، بله ما در مسیحیت یک کسانی داریم راهب هستند این ها عالمان دین نیستند این ها راهب هستند یعنی فقط کارشان عبادت است. یک عده شان هم عالم هستند کارشان، کار علمی است خیلی اهل عبادت نیستند.

در عالم خیلی کم داریم کسی باشد از نظر علم، در اوج قله باشد از نظر عبادت و بندگی و عبودیت هم در اوج قله باشد، عبادت های که از علمای ما نقل می کنند نماز شب های که از ایشان نقل می کنند تهجدهای که نقل می کنند و اطاعت خدای متعال و تقوا و خدا ترسی های که داشتند مثلاً یک نفر در جایگاه مرجعیت کل عالم تشیع یک چیز خیلی جزئی را آن قدر بر خودش و خانواده اش سخت می گرفت که قابل مقایسه نبوده است.

به نسبت در هر دوره ای مقایسه بکنید علی القاعده کسی از نظر علمی کار کرده باشد بالاترین امتیاز را به علمای شیعه می دهد از نظر سلوک اجتماعی، از نظر سلوک فردی، از نظر تقوای فردی و عبادت ها و همین طور با همدیگر جمع بشود یک مقام علمی در یک نفر جمع بشود مثل مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (اعلی الله مقامه الشریف) یک مقام علمی که بشود مرجع تقلید از نظر علمی از بالاترین علماء واقعاً از نظر علمی عجیب و غریب بودند.

با بالاترین مقام دینی کل جهان تشیع که باشد نفر اول جهان تشیع از نظر جایگاه و موقعیت، بعد در عین حال باشد شخصی که بالاترین مقام معنوی است از افرادی است که اهل تهجد و عبادت و شب زنده داری باشد یکی با این جایگاه و مقامات باشد ببینید در عالم چه اتفاقی می افتد؟ همین آقای که به عنوان پاپ فعلی مسیحیت به عراق سفر کرد از یکی از نزدیکان آیت الله سیستانی نقل می کنند که بعداً رسانه ای شد یکی از نکاتی که درخواست تیم همراه ایشان و ایشان بود این که ایشان صندلی مخصوص خودش باید در دیدار با آیت الله سیستانی استفاده بشود.

یعنی باید داخل این اتاق صندلی ایشان بیاید قبول نکرده بودند هر دو روی صندلی مثل هم می نشینیم چرا باید یک صندلی خاص مورد استفاده قرار بگیرد؟ یک مرتبه در آن جایگاه تعلق به یک صندلی خاصی داشته باشد که بگوید این صندلی، صندلی پاپ است شما از یک مرجع تقلید شیعه، از یک رهبر شیعه همچنین چیزی دیدید که به یک صندلی خاصی با یک شکل و شمایلی تعبد داشته باشد که همچنین چیز باید باشد!

نحوه برخورد در دنیا کاملاً متفاوت است در قصه سلامت و تقوا، امتیاز دهی گفتم یک وقتی یک برنامه مسیحیت در رسانه داشتیم آن جا یک مقداری بازتر کردیم که ما در مسیحیت از علمای مسیحی چه اتفاق های دیده شده. بینندگان مان که اهل مطالعه هستند جستجو کنند ببینند که میزان شکایتی که از کشیش های مسیحی در دنیا اتفاق افتاده اگر زبان انگلیسی بلد هستند به زبان انگلیسی نه به زبان فارسی بعضی سایت ها هست که فقط خانواده های که به عنوان پدر و مادر کودکی که توسط یک کشیش مورد آزار و اذیت قرار گرفته دارند.

در بعضی از سایت ها بالای 100 هزار شکایت جمع آوری شده از یک نفر یا یک کلیسا که چند کشیش در آن جا وجود داشتند سوء استفاده های متعدد از جمله سوء استفاده جنسی که اتفاق افتاده و منجر به ده ها و صدها هزار شکایت شده که این ها ثبت هست همه اسناد دارد جریان های در مسیحیت که ضد کلیسا هستند این ها را رسانه ای و علنی کردند سایت زدند رفتند دانه دانه این خانواده های که شکایت کردند پیدا کردند تصویر شکایت نامه شان به همراه عکس و مشخصات کشیش را گذاشتند، اسم کلیسایی که قبلاً بوده یا الان هست گذاشتند و حجم بالای شکایت های که اتفاق افتاده این شکایت ها را زیرش ثبت کردند.

کار به جایی می رسد وقتی پاپ فعلی به انگلستان سفر می کند ورودی سفر به استقبال او وقتی مردم می آیند یکی از مواردی که به استقبال آمدند معترضینی بودند که اعتراض داشتند به این که کشیش های که زیر مجموعه شما در دنیا در حال فعالیت هستند چون آن ها یک کشور به حساب می‌ ‌آیند کشور واتیکان در ایتالیا که یک کشور مستقل است نماینده رسمی در سازمان ملل دارد بینندگانی که مایل هستند یک کتابی هست به نام کتاب واتیکان خیلی اطلاعات جالبی در آن ثبت شده یعنی کوچک ترین کشور دنیا هست کشوری که چند هزار نفر بیشتر ساکن ندارد و این کشور به صورت مستقل در کشورهای مختلف دنیا سفیر دارد و هم نماینده در سازمان ملل دارد و در مجموعه های مختلف در حال فعالیت است.

آقای پاپ در اولین صحبتش ناچار می شود توضیح بدهد و قول بدهد که ما از واتیکان غرامت به خانواده های این ها پرداخت می کنیم، یک مبلغ سنگینی را برای پرداخت غرامت به خانواده های قربانیان کشیشان انگیلسی از جانب واتیکان در نظر گرفته می شود برای این که سر و صدای این آبرو ریزی بر طرف بشود.

مجری:

و گناه شان هم کمتر بشود.

استاد عباسی:

بله، لذا علمای شیعه حقیقتاً می توانیم بگوییم پاسبان و پاسدار آیات و روایات، قرآن کریم و روایات اهل بیت (علیهم السلام) بودند، نه این که بگوییم هیچ اشکالی، هیچ اشتباهی اتفاق نیفتاده و هیچ اشکالی وارد نیست. خارج از معصومین همه احتمال اشکال و اشتباه دارد عرض کردم بالاترین امتیاز نه امتیاز 100 ولی بالاترین امتیاز نه این که هیچ ضعفی وجود ندارد نه ضعف وجود دارد ولی کمترین ضعف وجود دارد، ما بر این مُصِرْ هستیم قابل اثبات هست با آن چیزهای که در مذاهب و ادیان مختلف اتفاق افتاده.

مقایسه بکنیم با نحوه زندگی و سلوک علمای شیعه، بله جا دارد که ما از عالمی در قرن 15 هجری قمری از نظر قرن میلادی مثلاً در سال 2022 و ... توقع داشته باشیم که او مانند عالمی در دوران غیبت صغریٰ حضرت ولی عصر از نظر سیر و سلوک و معنویت و این ها باشد، اما یک خرده این توقع، توقع بالایی است چون علمای هر زمانه ای به نسبت مردم آن زمانه هستند.

ده ها سر و گردن علمای ما از ما که مردم عادی این زمان هستیم از نظر معنوی، از نظر تقوا و ... بالاتر هستند اما نمی توانیم توقع داشته باشیم که دقیقاً مانند شیخ مفید و شیخ صدوق و شیخ طوسی باشند کما اینکه مردم دوره آن ها هم یک مردم خاص تر و در درجات بالاتری بودند. آن چه که در رابطه با بحث غناء داریم عرض می کنیم در این محیط من می خواهم با این مقدمه نسبتاً طولانی که صحبت کردم این توجه را به بینندگان عزیزمان بدهم که یک سری از برنامه ها را ما دل مان می خواهد بنشینیم گوش بدهیم مطابق میل مان است یک سری برنامه ها ممکن است مطابق میل ما نباشد به خاطر خدا می خواهیم گوش بدهیم.

من سعی کردم با یک مقدمه شاید زمختی که احتمال دارد بحث غناء و موسیقی داشته باشد به خاطر این که یک جورهای همه ماها موسیقی زده شده ایم یعنی در دوران موسیقی داریم زندگی می کنیم همه چیز با یک حالت موسیقیایی دارد عرضه می شود از فروشگاه ها گرفته تا سینماها تا همه جا، حالت استفاده از موسیقی به نظرم استفاده افراطی از موسیقی یعنی خارج از این که اصلاً این موسیقی حرام است یا حلال است یک مرتبه یک دانه پرواز کامل یک ساعته شیراز- تهران، مشهد- اصفهان همه این پرواز را داخل گوشت یک هنز فری بگذاری و از موسیقی استفاده بکنی همه 2- 3 ساعتی که یک روز تعطیل در طبیعت نشستی آن جا ضبط ماشین هم تا آخر زیاد بکنی موسیقی استفاده بکنی همه مدتی که در مترو هستی از هنز فری استفاده کنی در ماشین از یک جای به یک جای می روی از موسیقی استفاده کنی این ها جنبه های افراط در استفاده است.

یعنی وقتی قرار می شود در فرودگاه یک مطلبی گفته بشود در فروشگاه های بزرگ شهری یک مطلبی گفته بشود نیاز نیست با موسیقی همراه باشد، اما همراه است یعنی یک جورهای در همه ابعاد زندگی این موسیقی آمده آن وقت منِ عباسی می خواهم بیایم در یک برنامه تلویزیونی در رابطه با این، از نظر دین و آموزه های دین صحبت بکنم یک خرده ممکن است غریب و دلنشین برای بخش زیادی از بیننده های ما نباشد.

ولی وظیفه من این است که این را بگویم و این آگاهی را برسانم یک روزی ممکن است آن روز، روز قیامت باشد ممکن است یک بیننده عزیزی اگر من این را نگویم آن روز جلوی من را بگیرد بگوید تو می توانستی بگویی و من بدانم و من لااقل آگاهانه انتخاب بکنم. الان یک جورهای همه چشم بسته داریم انتخاب می کنیم می گوییم همه جامعه این است ما هم این هستیم.

همه جامعه دارند استفاده می کنند ما هم استفاده می کنیم همه مردم عالم دارند استفاده می کنند ما هم استفاده می کنیم ولی شاید اگر گفته بشود کسی لااقل آگاهانه انتخاب بکند اگر خواست لااقل بداند در این حوزه، این مسیر دین است این هم مسیری است که دیگران دارند می روند من دوست دارم از این مسیر بروم آن یک حرف دیگری است خودم می دانم و پاسخگویی خودم و خدای خودم ولی لااقل بدانم یک حرف دیگری هم هست.

یعنی صدای دیگر در این باب مسدود و خفه نشود که صدای وجود ندارد همیشه یک چیز است این روشن بشود فکر می کنم خیلی خوب باشد

مجری:

صحبت برنامه در این قسمت اولاً علمای دین ما و مذهب تشیع ما را به سمتی سوق می دهند که خدای بزرگ عنایت داشتند و ما هم نسبت به دین مقدس اسلام باید تسلیم باشیم تعارف را باید کنار بگذاریم مسلمان هستیم شیعه علی ابن ابیطالب (علیه السلام) و مریدشان هستیم در جشن شادی شان لباس های روشن می پوشیم در غم شان سعی می کنیم حزن داشته باشیم، ولی در فرمان و گفتارشان باید مرید و تحت فرمان شان باشیم. آن ها هم در این برنامه صحبت می شود پس در دین مقدس اسلام، ما مسلمان ها باید تسلیم دین مقدس اسلام باشیم.

 (میان برنامه)

مجری:

بینندگان عزیز و گرامی با ادامه برنامه عصر ایمان خدمت شما و در خدمت حجت السلام والمسلمین آقای دکتر استاد عباسی عزیز هستیم، استاد صحبت های بسیار شیرین و زیبایی نسبت به غناء و موسیقی می کنند ما هم گوش می دهیم و خیلی سوالاتی که ممکن است در ذهن تان ایجاد بشود از شما بینندگان عزیز خواهش می کنم با ما در ارتباط باشید و سوالات تان را با ما مطرح کنید استاد عزیز در برنامه حضور دارند پاسخ سوالات شما را ان شاء الله خواهند داد استاد ادامه برنامه را خدمت شما هستیم.

استاد عباسی:

نسبت به آن چه که در رابطه با غناء آمده آیات متعددی در قرآن آمده جلسه گذشته اشاره داشتیم فقط اشاره به آیات داشته باشم و گذر کنیم بعد سمت روایات برویم و بیشتر به روایات بپردازیم آیه اولی که عرض کردیم آیه 30 سوره مبارکه حج بود

(فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ)

مگر آنچه (ممنوع بودنش) بر شما خوانده می ‌شود. از پليدی های بتها اجتناب کنيد! و از سخن باطل بپرهيزيد!

سوره حج (22): آیه 30

که در روایاتی که ذیل این آمده قول زور تعبیر به غناء شده مراد از قول زور در آیه 30 سوره حج غناء است و جالب است که آقایانی که به عنوان نو اخباری دم از آیات و روایات می زنند ما آیات و روایات را قبول داریم چرا باید فتوای مراجع را قبول داشته باشیم. به راحتی می گویند ما در قرآن اصلاً چیزی در رابطه با غناء و موسیقی نداریم باید اسم نوع موسیقی آمده باشد.

همین که امام معصوم فرمودند قول زور مقصود غناء است که ما روایتش را هم عرض کردیم این یک آیه بود با روایاتی که در ذیلش آمد. آیه بعدی آیه 3 سوره مؤمنون بود که:

(وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ)

و آنها که از لغو و بيهودگی روی ‌گردانند.

سوره مؤمنون (23): آیه 3

مؤمنین از آن چه که بیهوده و بی فایده (لغو) هست اعراض می کنند بعد از امام معصوم روایت در ذیل آمده است که:

«يعني عن الغناء و الملاهي»

نام كتاب: البرهان في تفسير القرآن‏؛ نويسنده: بحرانى، سيد هاشم بن سليمان‏ (تاريخ وفات مؤلف: 1107 ق‏)، محقق / مصحح: قسم الدراسات الإسلامية مؤسسة البعثة، ناشر: مؤسسه بعثه‏، قم: 1374 ش، ج4، ص14

از غناء و ملاهی پرهیز می کنند. جلسه قبل در مورد غناء توضیح دادیم روشن است ملاهی هم به معنای ادوات و آلاتی که در موسیقی مطرب لهوی استفاده می شود. این هم در رابطه با ذیل این آمده بود و مفصل روایات در این رابطه وجود دارد سومین آیه قرآن در این رابطه آمده در سوره مبارکه فرقان، آیه 72

(وَالَّذِينَ لَا يشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا)

و کسانی که شهادت به باطل نمی ‌دهند (و در مجالس باطل شرکت نمی کنند)؛ و هنگامی که با لغو و بيهودگی برخورد کنند، بزرگوارانه از آن می ‌گذرند.

سوره فرقان (25): آیه 72

بندگان خدای رحمان، مؤمنین کسانی هستند که به ناحق شهادت نمی دهند و هرگاه مواجه با لغوی بشوند (مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا) بزرگوارانه از کنار او گذر می کنند، که بزرگوارانه از کنار او گذر می کنند را به معنای اعراض فرمودند (وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا) به معنای این باشد بگوییم احسنت کار خوبی می کنید با کرامت با این ها برخورد کنیم نه، یعنی فاصله گرفتن که ما سراغ او نرویم و از او دور بشویم به این معنا معصومین (علیهم السلام) تعبیر فرمودند باز روایاتش را جلسه گذشته عرض کردیم.

آیه دیگر آیه 55 سوره قصص است که:

(وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَقَالُوا لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ سَلَامٌ عَلَيكُمْ لَا نَبْتَغِي الْجَاهِلِينَ)

و هرگاه سخن لغو و بيهوده بشنوند، از آن روی می ‌گردانند و می ‌گويند: «اعمال ما از آن ماست و اعمال شما از آن خودتان؛ سلام بر شما (سلام وداع)؛ ما خواهان جاهلان نيستيم!»

سوره قصص (28): آیه 55

وقتی که سخن بیهوده یا باطل بشنوند روی بر گردانند گفته شده

«اللغو الكذب و اللهو الغناء»

تفسير القمي؛ قمى، على بن ابراهيم، محقق/ مصحح: موسوى جزائرى، طيّب‏، ناشر: دار الكتاب، ج2، ص142

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج76، ص240

لهو، کذب و غناء در ذیل این آمده آیه پنجم در این رابطه، آیه 6 سوره مبارکه لقمان است.

) وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيرِ عِلْمٍ)

و بعضي از مردم سخنان بيهوده را مي‌خرند تا مردم را از روي ناداني، از راه خدا گمراه سازند.

سوره لقمان(31): آیه 6

برخی از مردم که این مردم به عنوان افرادی که فتنه جو هستند، فاسد هستند، کسانی هستند که گفتار و سخنان لغو و باطل را به هر وسیله ای تهیه می کنند که خلق را با جهالت از راه خدا گمراه سازند، که در این روایت لهو الحدیث، در کافی شریف روایت آمده که محمد بن مسلم نقل کرده از امام باقر (علیه السلام) که فرمودند:

«سَمِعْتُهُ يَقُولُ الْغِنَاءُ مِمَّا وَعَدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهِ النَّار وَ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ: (وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ يَتَّخِذَها هُزُواً أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِين)‏»

...غنا آن چیزی است که بعضي از مردم سخنان بيهوده را مي‌خرند

الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الإسلامية ج‏6، ص431، بَابُ الْغِنَاء‏‏، ح4

آن ویژگی را دارد این روایت در کافی شریف، جلد6، صفحه 431، آمده است.

باز روایت دیگری محمد بن مهران از امام صادق نقل کرده بود که با همین مضمون است، این 5 آیه، آیاتی هستند که با صراحت بیشتری بحث غنا را درشان آورده اند حتی با عبارات مختلف؛ (لَهْوَ الْحَدِيثِ)، بحث ها و عبارت های که در آیات آمده عبارت های با عنوان (لغو) است و قول الزور (لَا يشْهَدُونَ الزُّورَ( است. با این عبارات در رابطه با بحث غنا و موسیقی آمده است، این کلید واژه های است که می توانیم در آیات قرآن و همچنین در روایات به سراغ مسأله غنا و موسیقی برویم که روایات هم در ذیل آیات، در توضیح آیات آمده است، یک سری از روایات هم هست که روایات مربوط به غنا هست که به این ها به صورت ویژه پرداخته است و به این معنا نیست که آن روایت ذیل یک آیه ای باشد، چرا که آن روایتی را که بالا عرض کردیم یا ذیل یک آیه بود، یا استشهاد به یک آیه ی خاص شده بود؛ اما بصورت کلی بخواهیم دسته بندی بکنیم، حدودا ما 9 دسته روایات در رابطه با موسیقی و غنا داریم که ما این ها را یک به یک بررسی می کنیم.

دسته اول:

روایاتی که ناظر بر بطلان غنا هست؛ که در آن تصریح شده و تأکید شده که فاصله ای بین حق و باطل غنا هست و غنا باطل است. روایت را عرض کنم، روایت اول در کافی شریف، جلد 6، صفحه 435، یکی از راویان حدیث از اصحاب ائمه (علیهم السلام) می گوید که از امام رضا (علیه السلام) درباره غنا سوال کردم، و این طور گفتم که عباسی خیال کرده که شما غنا را جائز می دانید، امام فرمودند: آن زندیق دروغ می گوید، من چنین سخنی به او نگفتم، بله آن مرد عباسی آمد و از من درباره حکم غنا پرسید، به او گفتم: همانا مردی به حضور جدم امام باقر (علیه السلام) رسید از ایشان درمورد غنا پرسش کرد، حضرت هم به او پاسخ داد اگر خداوند بین حق و باطل را جدایی بی اندازد به نظر شما غنا را در کدامین قسمت قرار می دهد؟ آن مرد پاسخ داد: باطل. امام باقر (علیه السلام) هم به او فرمودند: درست حکم کردی.

من این روایت را توضیح بدهم، امام از یک چیزی که تشخیصش برای افراد راحت است استفاده کردند، از چه چیزی استفاده کردند؟ یک زمانی ما می گوییم حاج آقا سخت نگیرید حالا بگذارید دوتا جوان هم خوشی کنند، حالا بگذارید یک آهنگی هم آدم ها گوش بدهند، زمانی که شخص آمد و گفت که آمده اند و از قول شما گفته اند که شما غنا را حلال کردید، حضرت فرمودند که نه، دروغ می گویند که من چنین چیزی گفته ام، حالا مدل بیان را برای شما عرض بکنم که چه باید باشد، حضرت فرمودند که: کسی نزد جد ما امام باقر (علیه السلام) آمد و گفت که وضعیت غنا چیست؟ حضرت ارجاع دادند، با اینکه متعارف نیست این ارجاع دادن ها، ارجاع دادن به فهم خود شخص متعارف نیست، مثلا بگوییم حکم خدا در این موضع چیست؟ و حضرت بگویند که خودت چه فکر می کنی؟ حضرت فرمودند که با یک مدل خودت هم می توانی به نتیجه برسی، آن هم اینکه اگر قرار باشد ما مجموع موسیقی های عالم را، بیشتر منظورم همان موسیقی های باطل است، نه اینکه یک شخصی فردا بیاید بگوید که صدای آبشار هم موسیقی است، یک شخصی درب را هم دو بار ببندد آن هم موسیقی است، یعنی همان موسیقی متعارفی که همه مان می دانیم، مجموع این موسیقی را الان من می خواهم این مثال امام باقر (علیه السلام) را با شما مطرح بکنم، الان بینی و بین الله می خواهم همان چیزی که به ذهن خودت به عنوان یک فرد می آید را به من بگویی به عنوان یک مخاطب، نه به عنوان یک مجری برنامه من یا مجری داخل شبکه ولی عصر، که اگر مجموع موسیقی هایی که الان در عالم است، اجمالا شما فارسی و ترکی و انگلیسی و فلان و بهمان را شنیدید، اجمالا در جریان هستید، آن را که در عالم است، از سینمای هالیوود گرفته، و انواع و اقسامی که دارد، با نام های جور واجوری که به عنوان موسیقی است، مجموع این ها را، یعنی ما بگوییم یک طرف داریم حق است و یک طرف هم داریم که باطل است، مجموع این موسیقی ها را اگر نخواهیم که جدا کنیم، بگوییم که این یکدانه می خواهد چه بشود، مجموع این موسیقی های متعارف در عالم را اگر بخواهیم یک طرف از این ها قرار بدهیم در یک گروه، در یک دسته قرار بدهیم، وقتی می گوییم مجموع یعنی غالب، مثلا 70 درصد، 60 درصد به بالا می شود مجموع، یعنی 30-40 درصدش را بگوییم بی خیال، کلا بخواهیم بگوییم این غالب طرف حق قرار می گیرد یا طرف باطل قرار می گیرد، بیشتر دارد مردم عالم را به سمت یگانگی و توحید الهی دارد پیش می برد یا به سمت باطل و شیطانی دارد پیش می برد، شما در کدام دسته قرار می دهید؟

مجری:

استاد من احتیاط می کنم می گذارم سمت باطل.

استاد عباسی:

حداقل بخوایم احتیاط بکنیم، یعنی این حداقل قصه است، یعنی من هم که دارم می گویم مجموع، یعنی به معنای اینکه اگر ما بخواهیم صفر و یک ببینیم اگر نخواهیم تقسیم کنیم، بعد که تقسیم می کنیم خیلی از صدا ها را ما داریم می شنویم، موسیقی هم هست و حرام هم ممکن است که نباشد، و نیست خیلی هایش هم، حالا ما داریم غالب را می گوییم، یعنی اگر بخواهیم بگوییم این جریان موسیقی عالم به کدام سمت دارد می رود، اگر بخوایم بگوییم که کدام سمت دارد می رود، همان است که شما می گویید احتیاط می کنم که دارد می رود به سمت باطل، مثلا، یعنی ما داریم می بینیم که داخل کشور خودمان هم آن موسیقی سنتی قدیمی، الان شده است چند درصد موسیقی؟ یعنی الان خیلی از آن ها که داشتند آن موسیقی را کار می کردند، الان ول کرده اند و رفته اند، یا رفته اند و در یک سمت دیگری دارند کار می کنند، یا اینکه کلا ول کرده اند و رفته اند، یعنی زمانی ما می گفتیم که حداقل 50 درصد موسیقی ها یک موسیقی آرام خاصی است که مثلا می خواهد که دیگر جزء آن ها نباشد، و مثلا 50 درصد دیگرش می بینیم که یک غلبه ای دارد، اگر بخواهیم کل موسیقی ها را یک واحد یگانه درنظر بگیریم، و بگوییم که این سمت حق است و یا این سمت باطل است، کدام سمت می رود؟ به کدام سمت بیشتر شبیه است؟ به سمت باطل بیشتر شبیه است.

 لذا امام باقر (علیه السلام) اینجا حکم خدا را از خود شخص جویا شدند، گفتند که تو با عقل خودت الان بیشتر مثلا از این موسیقی ها بیشتر در جهت تأثیر گذاری منفی روی مردم یا در جهت تأثیر گذاری مثبت روی مردم استفاده می کنند، بیشتر در جهت دور کردن از خدا یا بیشتر در جهت نزدیک کردن به خدا؟ زمانی که کل را می بینیم، بله، ممکن است 10 درصد 20 درصد 30 درصد ممکن است 40 درصد هم درست باشد، ولی جریان کلی موسیقی در عالم الان به سمت باطل است آن چیزی که امام باقر (علیه السلام) در روایت به صورت جدی از خود شخص سوال کردند، حضرت فرمودند درست حکم کردی، اگر هر منصفی درست بخواه نگاه کند و بگوید من می خواهم واقعا بگویم دین چه می گوید، غیر دین چه می گوید، حق چیست، باطل چیست. نمی تواند حکم بکند که جریان غالب موسیقی عالم دارد به سمت حق پیشرفت می کند، خب! این یک روایت.

 روایت دیگر از امام صادق (علیه السلام) است که می فرمایند:

«أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الْغِنَاءِ فَقَالَ لِلسَّائِلِ وَيْحَكَ إِذَا فَرَّقَ اللَّهُ بَيْنَ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ أَيْنَ تَرَى الْغِنَاءَ يَكُونُ قَالَ مَعَ الْبَاطِلِ وَ اللَّهِ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَقَالَ فَفِي هَذَا مَا يَكْفِيكَ.»

دعائم الإسلام و ذكر الحلال و الحرام و القضايا و الأحكام؛ ابن حيون، نعمان بن محمد مغربى، محقق / مصحح: فيضى، آصف،‏ ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام‏، ج‏2، ص207

باز همان سوال گفتند وای بر تو اگر قرار باشد که خدای متعال بگوید که حق ها بیایند در عالم این سمت و باطل ها بیایند این سمت بایستند، غنا کدام سمت قرار می گیرد؟ خودش گفت که سمت باطل، حضرت فرمودند همین کفایت می کند، شما در دسته قرار دادن احتیاط کردید، همین احتیاط حدقل در گوش کردن لازم می آید، که من لااقل نگویم که همه اش از دم درست است، ما الان از همه بینندگان توقع نداریم که بگویند همه اش از بیخ باطل است، و هیچ چیزش را گوش نمی دهیم، الان ما نمی خواهیم این را بگوییم، که احتیاط بالاترش آن است که کلا انسان تا آنجا که راه دارد موسیقی گوش نکند.

 اما حداقل قضیه این است که در آنجایی که خیلی واضح است لااقل آنجا احتیاط بکند و بگوید که در این جا خدای من از من خواسته که گوش نکنم، و مصلحت من را خواسته، صرفا این نبوده که یک خدای سختگیری بگوید که اگر گوش کردی میفرستم تو را به جهنم، گناه است و گناه را هم آخوند ها درست کرده اند و حرام را هم آخوند ها درست کرده اند، خیر، واقعا یک چیزی وجود دارد، آنجا آن احتیاط و این احتیاطی که شما در دسته قرار دادن گفتید که اگر قرار باشد احتیاط کنم حداقلش این است که می گویم در دسته باطل قرار دارد، بعد این احتیاط در انجامش در گوش دادنش در استفاده از آلات موسیقی هم این احتیاط پیش می آید و مطرح می شود، این دسته اول از روایات بود.

 دسته دوم روایاتی است که اتفاقات بعد از غنا را مطرح می کند، که بعد از اینکه شما مبتلا به غنا شدید و گوش کردید و گوش کردید، چه عوارضی در زندگی شما دارد، معمولا عوارضی را که روایات بیان کرده اند، در آن ایام؛ یعنی 1400 سال پیش بوده، ما نمی توانیم توقع داشته باشیم که ائمه معصومین (علیهم السلام) گفته باشند که: مثلا بعضی ها یک افسردگی نوع فلان برایشان عارض می شود، بعد فلان مسأله روانشناسی اتفاق می افتد، طبیعتا مردم آن زمان مورد خطاب حضرت بودند و حضرت باید مطابق با فهم آن ها اولا صحبت می کردند، و یک اشاراتی هم به موارد دیگر مطرح شده است.

 یعنی اگر بخواهند ائمه معصومین (علیهم السلام) عوارض را بگویند، در بسیاری از موضوعات، عوارضی که قابل لمس به عنوان علمی در دوران معاصر ما باشد را طبیعتا در 1400 سال پیش که نمی توانستند که بگویند، امام معصوم احاطه علمی به عوارض این چنینی هم دارد ولی به مخاطب اگر بگوید شما که این مدل که ورزش می کنید در آینده پاکینسون می گیرید، چرا که شخص مقابل پارکینسون چه می داند که چیست، یعنی مخاطب آن حد از درک و فهم را در آن دوران ندارد، و این طبیعی است، لذا بسیاری از روایات بر اساس آن آثار اخروی و یا آثار دنیوی معنوی بیان شده است، روایت از امام صادق (علیه السلام) است.

 بینندگان عزیز یک مقداری بیشتر گوش کنند به بحث و روایات معصومین (علیهم السلام) خدا را شکر می کنیم که یک ساعتی، و بینندگان عزیزمان هم خدا را شکر بکنند که یک ساعتی که خیلی از انتخاب های دیگر داشته اند برای خیلی از کار های دیگر، دیدن های دیگر، تصاویر دیگر، برنامه های دیگر و این ها نشسته اند دارند اصل و اساس روایت اهل بیت را مستقل روایات اهل بیت را، گویا بعد از 1400 و اندی سال مخاطب مستقیم امام معصوم قرار گرفته اند، آیا این جای شکر گذاری محضر خداوند متعال ندارد؟

امام صادق (علیه السلام) فرمودند:

«بَيْتُ الْغِنَاءِ لَا تُؤْمَنُ فِيهِ الْفَجِيعَةُ وَ لَا تُجَابُ فِيهِ الدَّعْوَةُ وَ لَا يَدْخُلُهُ الْمَلَكُ.»

خانه ای که در آن غنا و موسیقی های آنچنان باشد.

«لَا تُؤْمَنُ فِيهِ الْفَجِيعَةُ»

خانه ای است که از مصیبت ها و بلا های دردناک ایمن نیست.

فجیعه از فاجعه می آید. یعنی مصیبتی که خیلی سخت است.

«وَ لَا تُجَابُ فِيهِ الدَّعْوَةُ»

بعضی ها مکرر مراجعه می کنند، می گویند حاج آقا هرچه که دعا می کنیم انگار نه انگار، هیچ تغییری در زندگی مان ایجاد نمی شود، یکی از چیزی هایی که مانع استجابت دعا هست؛ این است که خانه ما خانه ای باشد که در آن موسیقی رواج داشته باشد، مخصوصا موسیقی هایی که یقین می شود که به آن سمت است، در آن غنا رواج داشته باشد، دعا در این خانه مستجاب نمی‌شود، فرق اینکه میرویم حرم امام رضا (علیه السلام) دعا مستجاب می شود، می رویم حرم حضرت معصومه (علیها سلام) دعا ها مستجاب می شود، حرم شاه چراغ یا دیگر امام زادگان، یا می گویند داخل مسجد دسته جمعی دعا کنید، یا می گویند در جای خاص دعا کنید، تفاوت آن جا با خانه های خودمان گاهی اوقات در این است، یعنی خانه های خودمان طوری است که دعا درونش اجابت نمی شود، علتش در قسمت بعدی روایت است، دعا چرا مستجاب نمی شود؟ یکی از علت هایش این است:

«وَ لَا يَدْخُلُهُ الْمَلَكُ»

ملائکه وارد این خانه نمی شوند.

الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الإسلامية ج‏6، ص433، بَابُ الْغِنَاء‏‏، ح15

دعائم الإسلام و ذكر الحلال و الحرام و القضايا و الأحكام؛ ابن حيون، نعمان بن محمد مغربى، محقق / مصحح: فيضى، آصف،‏ ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام‏، ج‏2، ص208

دعای شما را یک کسی باید ببرد بالا که اجابت بشود، شما در سالن بلندگو بگذارید ولی بلندگو سیم نداشته باشد، به هیچ دستگاهی وصل نباشد، الان همین میکروفنی که اینجا دارید صحبت می کنید اگر وصل نباشد و سیمش را کشیده باشند شما هرچه بلند صحبت بکنید و داد بزیند بیننده های داخل منزل صدای شما را نمی شنوند، صدا از این خانه بیرون نمی رود چراکه ملائکه در این خانه نیستند که صدا را به عالم بالا ببرند و دعا مستجاب بشود، یکی از بحث ها این است، این را امام معصوم فرمودند که «وَ لَا يَدْخُلُهُ الْمَلَكُ»  

مجری:

دعا زمانی مستجاب می شود که ملائکه در خانه حضور داشته باشند.

استاد عباسی:

بله، ملائکه در خانه حضور داشته باشند، در خانه رفت و آمد داشته باشند، ملائکه خاصی هستند که دعای انسان را بالا می برند. بله، خدای متعال صدای آدم ها را می شنود، ولی یک ترتیب هایی در عالم، یک مراحلی در عالم برای اجابت دعا وجود دارد، یکی این است که ملائکه ای هستند که دارند می نویسند؛ ملائکه ای که دارند ثواب را می نویسند، بله خدا خودش هم می تواند هم گناهان ما را محاسبه کند و اتوماتیک در وجود ما در حال ثبت هست و هیچ ملکی هم نیاز ندارد، ولی ملک شانه راست و ملک شانه چپ وجود دارند، ملائکه دیگر هم کارایی هایی دارند از جمله ملائکه ای که دارند دعا های ما را به عالم بالا می برند که مقدمات اجابتش فراهم می شود، این ها در خانه ای درونش غنا هست وارد نمی شوند، این روایت علاوه بر کتاب کافی جلد 6 صفحه 433 در کتاب دعائم الاسلام، جلد 2، صفحه 208 هم آمده است.

روایت دیگر از ابوبکر حضرمی است، از یکی از دو امام معصوم یا امام باقر (علیه السلام) یا امام صادق (علیه اسلام) که نقل می کند ایشان که فرمودند:

 «الْغِنَاءُ عُشُّ النِّفَاقِ‏»

غناء آشیانه یا خانه نفاق است...

علل الشرائع؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق / مصحح: ندارد، ناشر: كتاب فروشى داورى، ج2، ص476

تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة؛ شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام،  محقق/ مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ج25، ص322.

جالب است من دیدم یکی از آقایون را من دیدم که حالت نو اخباری دارد و از این حرف ها در فضای مجازی می زند، می گفت این غناء باید یک چیز خیلی خاصی باشد که الغناء عش النفاق، خانه نفاق بشود شما همین طوری با یک موسیقی حالت نفاق پیدا می کنی! تصور این آقایون این است که قرار است الان یک دفعه یک موسیقی خاص که من گوش کردم یا یک غنا که گوش کردم، یک باره ماهیت من را 180 درجه تغییر بدهد، همین الان آدم ها در قیافه من ببینند که این یک قیافه دیگری شد، دیدید موسیقی گوش چه شد!! خیر، این ها قرار نیست که اثر گذاریشان یک دفعه باشد، زمانی که می گوید عش النفاق؛ زندگی منافقانه، پایه نفاق،یا آشیانه نفاق، یا خانه نفاق است؛ یعنی آرام آرام بین شما و خدا را دارد فاصله می اندازد، بین شما و جریان الهی و جریان هدایت دارد فاصله می اندازد. شما با چه کسانی در این قصه بیشتر رفیق می شوید؟ با کسانی که بیشتر اهل غنا و موسیقی هستند، مأنوس می شوید، شما زمانی که صدای یک شخص را دو بار سه بار پنج بار گوش می دهید و خوشتان می آید، علاقه مند می شوید، یک جا به شما بگویند این همانی است که شما گوش کردی و خوشت آمد، شما دلت می خواهد که بروی دو سه کلمه با آن صحبت کنی، چرا؟ چرا که یک محبتی در دل و قلب انسان ایجاد می کند! نمی شود که انسان یک موسیقی را، مجموعه موسیقی را یا یک دانه موسیقی را خیلی به آن علاقه بشود و به فرد آن علاقه مند نشود! حالا به شما بگویند که این فرد که دارد موسیقی می خواند اهل بیتی نیست، امام زمانی نیست، اصلا مسلمان نیست، اصلا دین را قبول ندارد، اهل نماز نیست، بعد شما در این شرایط می خواهید به گونه ای می خواهی سنبل کنید که؛ نه، ان شاء الله اینطور نیست و آنطور است، چرا؟ چون دلت می خواهد این ارتباط را با او داشته باشید، چراکه از شخصیت این به خاطر همان موسیقی که آن خوانده یک ارتباط قلبی ایجاد شده است، یک ارتباط عاطفی ایجاد شده است، شما می توانید موسیقی هایی را گوش بدهید و هیچ فرقی برایتان نکند که این موسیقی برای چه کسی است و چه کار دارد می کند، این مقدور است؟ یک بار دو بار سه بار همینطوری در ماشین شنیده، ولی اگر یک ترک موسیقی را گفتید این را دوباره پخش کن، بعد گفتید یک بار دیگر بشنوم، بعد گفتید این را بریز روی گوشی من، و من می خواهم دوباره گوش بدهم، یعنی این موسیقی شما را گرفت، زمانی که شما را گرفت، یک ارتباطی محبتی بین شما و این موسیقی برقرار می شود، بعد در آن لحظاتی که حس می کنید حالتان خوب است می خواهید این موسیقی را گوش کنید، حس می کنید حالتان بد است، می خواهید این موسیقی را گوش بدهید، و این ارتباط می شود بین شما و خواننده، بدون اینکه آن خواننده را بشناسید.

 حالا می روید و خواننده را می شناسید، و می بینید که این خواننده ضد دین است، داریم؛ یک کسانی یک عمری داشتند موسیقی یک شخصی را گوش می کردند، او امروز آمده به اهل بیت (علیهم السلام) اهانت کرده، حالا چه؟ همه موسیقی هایش را می خواهید کات کنید و بریزید دور،‌ همه آن موقع هایی که روی زبانت جاری می شد و شعر آن را زمزمه می کرد، همه آن زمان ها را می خواهید چه کنید؟ از الان به بعد همه را می خواهید کات بکنید، دلت نمی گذارد. بعد می خواهید توجیه بکنید، و شروع بکنید و بگویید که این موسیقی ها برای قبل از ارتداد بوده، قبل از دشمنی بوده، قبل از اهانت بوده، این ها برای بعد است، و این ها برای بعد است، گوش بدهم، گوش ندهم، یک مقداری اش را دور می ریزید، یک مقداری اش را دور نمی ریزید، چرا؟ برای اینکه انسان از نظر عاطفی درگیر می شود، اصلا موسیقی همین است، موسیقی روی احساس آدم اثر می گذارد، شما همیشه موسیقی هایی که بدتان می آید را زمانی که یک نفری می گذارد می گویید خاموشش کن، از این خوشم نمی آید، یعنی من باید از یک موسیقی خوشم بیاید که آن را بشنوم، دارم انتخاب می کنم، حالا که خوشم می آید، شما فقط صدا را نیاورده اید، فرد را هم آوردی در قلبت، فرهنگ را هم در قلبت آوردی.

 یعنی مویسقی پاپ، موسیقی فلان، موسیقی فلان، این ها یک مجموعه ای است، شما از یک محصول استفاده نمی کنید، بلکه از یک محصول با عقبه اش دارید استفاده می کنید، با همه عوامل تولیدش دارید استفاده می کنید، با همه فکری که پشت این تولید وجود دارد، با همه برنامه ریزی که پشت این تولید وجود دارد، شما از همه این ها دارید استفاده می کنید، نمی‌ توانید بگویید که من آن شخصی که فلان شعر را خواند برای فلان معشوقه دنیایی، و من می خواهم این را بشنوم و العیاذ بالله بگویم که نه این مقصودش اهل بیت بوده است، آن اصلا برای چه خوانده؟ اصلا معنی شعرش چیست؟ حالا آن که فارسی است حدود معنیش را می فهمیم، ولی گرایشش را نمی دانیم، ولی آن کسی که خارجی است به طریق اولی، اصلا نمی دانیم که چه چیزی دارد می خواند، دوتا کلمه اش را می فهمیم و ده تا کلمه اش را متوجه نمی شویم، یعنی این چیزی که امام معصوم در روایت بعدی می فرمایند:

 «الْغِنَاءُ يُورِثُ النِّفَاق‏»

تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة؛ شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام،  محقق/ مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ج17، ص309

موجب نفاق می شود، این معنای یک امر عارضه ای دفعی نیست که یک دفعه یک نفاق عجیب و غریبی پیش می آید و اتفاق می افتد و ما از این رو به این رو می شویم. آرام آرام گرایش ها، الان اصلا و ابدا وارد محتوای حرف نشدیم که محتوای یک سری از شعر ها که هرچه داریم جلو تر می رویم بدتر می شود محتوای یک سری از شعر ها کاملا چیز های منفی هست، چیز های ضد دین است، ظاهر قصه این است که شخص دارد به موسیقی گوش می دهد که حال خوشی پیدا بکند و زندگی اش بهتر بشود، ولی موسیقی را دارد گوش می دهد محتوای کلمات موسیقی چیست؟ کلماتی است که به شدت بی انگیزگی و پوچ گرایی دارد ترویج می دهد نیهیلیسم را دارد ترویج می دهد، که آقا این دنیا آخرش نابودی است و قرار است که در این دنیا چه بشویم.

یعنی کاملا دارد انسان را بی انگیزه و نا امید می کند، این محتوا هم علاوه بر دستگاه موسیقیایی که ممکن است مشکل جدی داشته باشد و مبنایش هم ایراد داشته باشد، خود شعر هم، از اشعاری است که ایراد دارد و باطل است و در واقع دارد انسان را از مسیر الهی دور می کند، و بماند که بعضی شان حالت کفر گویی و حالت مقابله ی با خدا و بعضی از شعر ها که می گوید اگر فلان سلاح را پیدا بکنم، به جنگ خدا بروم و چه بکنم و چه بکنم...

 یادم است چند سال قبل در برنامه عصر ایمانی که در سری قبل در شبکه ولایت داشتیم، یک بار بعضی از شعر های این ها را حتی بررسی کردیم، و در یک برنامه دیگری هم بود که ناگفته های ادیان بود، فکر می کنم جناب استاد عرب بود که ایشان هم آمده بودند یک سری از اشعاری که در شعر ها هست که بحث های شیطان پرستی و شیطان گرایی هم درونشان وجد دارد، اشعار و موسیقی هایی که حتی در ایران هم خیلی مورد توجه قرار می گیرد، خارجی هست مثلا به به زبان انگلیسی و دیگر است، دارند گوش می دهند، در همان ها هم این محتوا، محتوا های کفر آمیز، محتوا های ضد دین و ضد خدا وجود دارد، حالا یک شخصی ممکن است که اهل نماز و عبادت باشد، اولش متوجه این قصه نیست، اما آرام آرام آن تأثیر منفی خودش را می گذارد، و یک جهت دیگری را ایجاد می کند.

مجری:

استاد عزیز بسیار عالی! حدودا هفت دقیقه وقت داریم برنامه چیست میان برنامه ببینیم و یا ادامه بحث را داشته باشیم؟

استاد عباسی:

به نظرم یکی دو روایت دیگر من بگویم و جمع بندی داشته باشیم ان شاء الله بحث را خدمت بینندگان عزیز ارائه بدهیم.

روایت بعدی روایت از حسن ابن هارون از امام صادق (علیه السلام) در کتاب خصال شیخ صدوق جلد 1 صفحه 24 آمده است.

«الْغِنَاءُ يُورِثُ النِّفَاقَ وَ يُعْقِبُ الْفَقْرَ»

الخصال؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق/ مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: جامعه مدرسين، ج2، ص24

یکی از عوامل آوردن فقر است، این آوردن فقر یک بحثش بحث معنوی است که با رفتن ملائکه از بیت و منزل برکت از منزل می رود. یک بحثش این است که حتی به قول معروف حالت دنیایی هم داشته باشد زمان و فرصتی که انسان می خواهد به صورت جدی پیگیر و درواقع استفاده ای از غنا و این ها داشته باشد و تأثیر منفی که احیانا بر روی تمرکز انسان و حالات انسان می گذارد این موجب فقر می شود و فقر را به دنبال خواهد داشت.

بعضی از این بحث را واقعا من نمی دانم چه طوری بیان کنم نیاز به یک همراهی و توضیح خاصی محضر بینندگان عزیزمان است. چرا؟ واقعا عرض می کنم وقتی که می گوییم آن حالت ایجاد عدم تمرکز یعنی شما ببینید افرادی که من با بعضی از این بزرگوران مواجه بودم شما ببینید افرادی که کارهای تخصصی ویژه انجام می دهند مثلا دکتر جراح و متخصص مغز و اعصاب که ذره ای عدم تمرکز در هنگام جراحی ممکن است منجر به از بین رفتن و از دنیا رفتن بیمار بشود.

 واقعا من گاهی که با این ها چه در سفر و پرواز بوده یا جای دیگر حضوری گفتگوی اتفاق افتاده است از این ها پرسیده ام، استفاده ای از موسیقی در کار این ها به حداقل ممکن است یعنی نزدیک به صفر است به خاطر این که اساسا این آدم ها بخواهند موسیقی را استفاده کنند اگر در حالت نرمال و شرایط عادی باشد آن موقعی است که در یک حالت تفریحی قرار گرفته اند و یک دقایقی را مثلا نشسته اند و چایی و یا قهوه می خورند یک کمی هم از موسیقی استفاده کنند یعنی موسیقی برای چیست؟ موسیقی برای تغییر روحیه است از ان حالت جدی زندگی، از آن حالت جدیت در زندگی و تمرکز بر مسائل علمی و مسائل کاری خارج شدن این می شود. مثلا دقایقی هم مثلا موسیقی استفاده کنند.

لذا به ان به حداقل مقدار می رسد به کسانی که کارهایشان تخصصی‌ تر می شود. چرا؟ چون می گوید من باید تمرکز جدی داشته باشم. حالا سوال حاج اقا من که کار جدی مثل آن ها ندارم نمی خواهم خیلی تمرکز داشته باشم پس اشکال ندارد و زیاد گوش بدهیم؟

می گوییم در کارهای بعدی هم همین قصه است یعنی ادامه زندگی شما نیاز به تمرکز دارد درست است الان یک تمرکز جدی نداری ولی اگر الان شما روز دو ساعت سه ساعت چهار ساعت موسیقی های مختلف گوش کردی بقیه روز هم دو ساعت سه ساعت زمزمه کردی و روی زبانت آن موسیقی ها بود، آن اشعار داخل موسیقی را مرور کردی و خواندی و ان آهنگ ها را در ذهنت مرور می کردی دیگر جایی برای جدیت در زندگی و تمرکز برای شما وجود ندارد.

شاید شما با این عدم تمرکز خیلی مواجه شده باشید آدم ها گردن چیزهای دیگر مثلا گرونی و این ها می اندازد. شما می بینید مغازه دار چهار تا جنس را با ماشین حساب هم دارد حساب می کند بازهم اشتباه حساب می کند. گاهی من می بینم یک جوان 25 ساله چهار تا جنسی که خرد هم در آن نیست مثلا هشتاد هزار تومان پنجاه هزار تومان و چهل هزار تومان است این سه تا را هم دارد با ماشین حساب جمع می زند. بعد به او می گویم عزیز من این ها را با ماشین حساب جمع نزن و از ذهنت استفاده کن اگر این ذهن تعطیل بشود و اگر بخوابد دیگر کوک نمی شود.

شما ببینید سن آلزایمر به چه سنی رسیده است؟ مثلا یک مرتبه می بینی آدم 60 ساله آلزایمر گرفته. اگر یک موقع آلزایمر مال 90 و 95 ساله ها بود، الان 60 سال و 65 سال شده است. بعد می گوییم چرا؟ یکی این می شود داخل همان مغازه همان لحظه موسیقی با صدای بلند روشن است اصلا مجالی برای فکر کردن نیست مجالی برای تمرکز نیست. مجالی برای تعاملات اجتماعی نیست اصلا با مشتری وارد تعامل نمی شود که بخواهد سلام علیک و احوال پرسی بکند و بخواهد مثلا با مشتری حرف بزند. یا وقتی می خواهد حساب بکند درست حساب بکند.

یعنی این عدم تمرکز را ما می گوییم آن ها را شما الگو در نظر بگیرید که چقدر نسبت به این مسئله مراقبت می کنند می گویند اگر زیاد در زندگی ما بیاید روی کار ما تأثیر می گذارد آن ها مشهود و واضح است به اصطلاح امروزی آن ها تابلو است اما برای ما پیدا نیست برای خیلی از افراد جامعه پیدا نیست.

طرف می گوید من که کاسب و فروشنده هستم من که کارگر کارخانه هستم خود کارگر کارخانه هم وقتی که حواسش رفت به موسیقی که در گوش هنز فری است و دارد گوش می دهد البته در خیلی از جاها گوش دادن به موسیقی در حین کار ممنوع است. می گویند چرا؟ می گوید موجب عدم تمرکز در کار می شود شما یک لحظه حواست به آن موسیقی می رود و دستت لای دستگاه می رود و برای یک عمر بخشی از اعضای بدنت را از دست می دهی.

این جمع بندی ما تا این جا که روایات را عرض کردیم فراوان نسبت به این مسئله روایت است یعنی دو دسته از روایات را عرض کردیم که بخشی از روایاتش ماند و ان شاء الله جلسه آینده بقیه روایات را ان شاء الله عرض خواهیم کرد.

مجری:

استاد خسته نباشید، استفاده کردیم. بینندگان عزیز به انتهای برنامه عصر ایمان رسیدیم، استاد عزیز صحبت های بسیار جالبی را داشتند خیلی مواقع در جامعه دیده می شود جوانی که پشت فرمان نشسته صدای موزیکش را بالا می برد آن هم با ریتم تند اگر دقت کرده باشید در خیابان ها معلوم است صدای موسیقی با ریتم تند بالا است و رانندگیش هم ریتم تند است یعنی اصلا هیچ توجهی به رانندگی ندارد. اتفاقا خیلی هم دیده شده جوان های ما به خاطر بلند بودن موسیقی و گوش دادن موسیقی تصادف کردند.

یک کسی به من می گفت اقا می خواهم شاد باشم مگر دل ندارم شاد باشم. من از آن اقا پرسیدم مگر ما دل نداریم می خواهیم شاد باشیم اگر در زندگی ما و در ناراحتی ما موزیک باشد. در جشن و شادی ما موزیک باشد در آرامش ما موزیک باشد موقع خواب ما موزیک باشد پشت فرمان موزیک باشد، پس توجه من به خدای خودم کجا دیده می شود؟ پس ما اصلا به خدا توجه نکنیم و به خودمان توجه نکنیم از ذهن مان استفاده نکنیم فقط و فقط موزیک باشد!

استاد عزیز یک ساعت و خرده ای نسبت به این قضیه صحبت کردند و نکات لازم را ارائه دادند. توجه داشتن به خدا بایستی در زندگی پر رنگ باشد آن هم در کنار موزیک به هیچ عنوان پر رنگ نمی شود. این را جوان های عزیز باید حواس شان باشد و خود ما هم درواقع حواس مان باشد.

به لحظات پایانی برنامه رسیدیم خدا را شاکریم که باز عنایت و لطف کرد حقیر و عزیزان و عوامل پشت صحنه در این برنامه حضور داشتند الحمدلله خدا را شاکرم. لحظات پایانی برنامه خدا را به حق مردان آبرومندش قسم می دهم به حق محمد و آل محمد اللهم عجل لولیک الفرج الهی آمین. تا جلسه آینده شما بینندگان عزیز و خودم را به خدای بزرگ و مهربان می سپارم یا علی مدد و خدا نگهدار همه شما!


عصر ایمان>

موسیقی غنا وقت گذاشتن برای خودم فضای مجازی موزیک مجلس غنا موسیقی حرام مراجع تقلید آواز ابلیس