عصر ایمان

قسمت پنجاه و نهم برنامه عصر ایمان با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین عباسی


 بسم الله الرحمن الرحيم

عنوان برنامه: عصر ایمان (شبهات گروه نو اخباریون – لباس روحانیت)

تاريخ: 23/ 11/ 1400

استاد: حجت الاسلام والمسلمین عباسی

مجری: آقای سیرتی

بسم الله الرحمن الرحیم سلام و درود خدای مهربان بر نبی مکرم اسلام حضرت رسول اکرم محمد مصطفی (صلی الله علیه وآله وسلم) و خاندان پاک و مطهر ایشان اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم؛ عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت شما بینندگان عزیز سروران گرامی بینندگان خوب و با صفای برنامه عصر ایمان، از این که در شام ولادت با سعادت جواد الائمه، امام جواد امام محمد تقی (علیه السلام) بیننده برنامه خودتان از شبکه جهانی ولی عصر شدید (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بسیار متشکر و سپاسگزارم.

در شام ولادت حضرت جواد (علیه السلام) ان شاء الله که خدای بزرگ درهای رحمت را به سمت همه بیننده های عزیزمان بگشاید و بتوانیم با ادامه برنامه عصر ایمان در خدمت شما باشیم از این که این برنامه را انتخاب کردید بسیار متشکرم در خدمت شما و در خدمت حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای دکتر عباسی عزیز هستیم، به موضوع برنامه  امشب مان می پردازیم، استاد خدمت شما سلام می کنم و عرض تبریک دارم  ولادت حضرت جواد (علیه السلام) را

استاد عباسی:

سلام علیکم ورحمة الله بنده هم عرض سلام و ادب و احترام دارم محضر بینندگان عزیز و گرامی شبکه حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداه) امیدوارم هر جای این عالم هستید اوقات خوبی را سپری کرده باشید شام میلاد با سعادت آقا جواد الائمه (علیه السلام) هست و همه ما امیدوار و آرزومند هستیم که با نگاه بسیار زیبا و با برکت آقا جواد الائمه حاجات مان برآورده بشود و ان شاء الله نصیب و قسمت و روزی همه شما بینندگان عزیز و ما باشد زیارت کاظمین و قبر مطهر آقا امام جواد (علیه السلام) و امام کاظم (علیه السلام) در خدمت شما هستیم.

مجری:

دو سه هفته گذشته ما موضوعی را انتخاب کردیم نسبت به لزوم لباس روحانیت یعنی در واقع روحانیان عزیز چه لزومی دارد که لباس روحانیت بپوشند؟ این هم سوالی بوده که اخبارییون یا نو اخباریون مطرح کرده بودند و شبهاتی در بین جامعه ایجاد کرده بودند استاد عزیز در دو سه قسمت مثال های بسیار شیرین شان و روایت های که در مورد لباس روحانیت گفته شده را برای بیننده های عزیز اعلام کردند.

فکر می کنم در هفته گذشته بحث ما کامل نشده بود، ادامه بحث را خدمت استاد خواهیم بود ببینیم که ان شاء الله تا چه موضوعی را استاد عزیز در نظر دارند، استاد با با ادامه برنامه موضوع هفته گذشته در خدمت تان هستم

استاد عباسی:

بسم الله الرحمن الرحیم وبه نستعین إنه خیر ناصر ومعین ثم الصلاة والسلام علی سیدنا و نبینا ابا القاسم مصطفی محمد وعلی اهلبیته الطیبین الطاهرین المعصومین واللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین الی قیام یوم الدین. اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ سَاعَةٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا.

در ایام ماه رجب هستیم ماه دعا و ماه توبه و انابه و در ایام اعیاد ماه رجب که ما پیش رو میلاد امیر المؤمنین (صلوات الله وسلامه علیه) و بعد از آن بحث مبعث را داریم و مناسبت های که در ماه شعبان خواهیم داشت، این 3 ماه، ماه رجب، شعبان و رمضان ماه های ویژه و پر برکتی هست و توصیه می کنم بینندگان عزیزمان قدر این ایام را بدانند و برای هر یک از مناسبت های این ایام تلاش کنیم که از قبل آمادگی پیدا بکنیم.

میلاد امیر المؤمنین یک شب و روز ویژه است ایام و مناسبت بسیار مهمی است که هر کسی باید ببیند که چه سهمی می تواند در این جشن و در شاد کردن دل مؤمنین داشته باشد هر کس به نوبه خودش تلاش بکند و خودش را شریک بکند خدای ناکرده این نباشد ما تقلیل ندهیم. آقا رسول الله فرمودند:

«وَ أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة»

من و حضرت علی پدران این امت هستیم!

كمال الدين و تمام النعمة، ابن بابويه، محمد بن على‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ج‏1، ص 261

اما تقلیل ندهیم میلاد امیر المؤمنین با آن عظمت را صرفاً به یک برنامه روز پدری و یک جشن خانوادگی که در این حد باشد هدیه ای کم یا زیاد برای پدر تهیه بشود نه یک جشن دینی بسیار بزرگ و با عظمت هست و درهای آسمان در روز میلاد امیر المؤمنین باز می شود لذا ویژه بدانیم و ویژه قدر دانی بکنیم.

در این روز هر مراسمی می خواهیم شرکت کنیم و هر کار خیری انجام بدهیم و هر جشنی بر گزار بکنیم نیت بکنیم نیت تقرب به خدای متعال و ان شاء‌ الله تعجیل در فرج ولی نعمت مان آقا حجت ابن الحسن مهدی که خدا ان شاء الله به عظمت این روزها تعجیل در فرج ایشان بگرداند.

اما نسبت به بحثی که محضر بینندگان عزیزمان داشتیم در فضای مجازی شبکه دیدم کلیپی که از برنامه گذاشته شده بود بینندگان مان دیده بودند برخی، نکات و نظراتی داده بودند این را به بینندگان مان عرض می کنم نظر شما به شخصه البته برای مجموع شبکه این طور است البته به شخصه برای من خیلی اهمیت دارد و خیلی علاقمند هستم که نظر بینندگان را بدانم و بخوانم آن مطالبی که زیر پست، کامنت می گذارند نکات و مطالبی که بیان می کنند.

حتی عزیزی برای من جایی پیام گذاشته بودند نکاتی را در نقد گفته بودند من همه آن ها را دیدم و در بحثم پاسخ می دهم و اشاره می کنم، در بحث های گذشته مان هم همین طور بوده و با کمال میل استقبال می کنم. وجودیت بحث ما، بینندگان عزیز هستند ما داریم بحث را آماده می کنیم که نسبت به بینندگان عزیز روشنگری اتفاق بیافتد.

اگر قرار بود که نظر من برای خودم باشد و برای خودم بیان کنم نیاز به بیان نبود، پیش خودم نگه می داشتم بنا نیست نظر خودم را بیان بکنم. اراده من این هست که حتماً نظر دین باشد تلاش می کنم که این را خوب بفهمم و خوب منتقل بکنم و البته حتماً اشتباه هم خواهم داشت معصوم نیستیم؛ اما تلاش ما این هست که آن چیزی که در روایات اهل بیت (علیهم السلام) در منابع شیعه وجود دارد آن را به بینندگان عزیزمان منتقل بکنیم.

نسبت به لباس روحانیت قبل از این که ادامه بحث گذشته را مطرح بکنم می خواهم یک بحث بسیار مهمی را نسبت به همین موضوع اما مستقل از آن بحث های که از روایات برداشت می کردیم با بینندگان عزیزمان مطرح بکنم. از این جای کلامم چند دقیقه ای تذکر یک نکته مهم هست در رابطه با مجموع اموری که از نو اخباری ها ما در برنامه مان نقل کردیم.

چند تا مسئله را به صورت جدی ما نقل کردیم من می خواهم این ها را یک بار کنار هم بچینم و نتیجه و خروجی حرف آن ها در رابطه با این چند تا در چند دقیقه همراه با بینندگان مان بررسی بکنیم فکر می کنم به آن دور نمای کلی خیلی کمک بکند. یک وقت ما وارد یک خیابان می شویم که جزئی از یک ترافیک می شویم به یک سمت تان نگاه می کنیم می بینیم در ماشین یک خانواده ای نشستند در ترافیک هستند سمت دیگر یک ماشینی را می بینیم که یک نفر در آن بیمار هست می خواهند درمانگاه ببرند منتظر هستند ترافیک باز بشود.

بعد ما می گوییم کدام از خدا بی خبری راه را بسته ترافیک درست کرده و این قدر طولانی شد، حالا کافی است که از این خیابان بالا و بالاتر بیاییم و کل خیابان را ببینیم که یک مقداری جلوتر تصادفی شده و یک نفر مصدوم شده و آن جا امداد اورژانس آمده و دارد مصدوم را داخل ماشین منتقل می کند. وقتی که این دور نما را می بینیم راحت تر و بهتر می توانیم قضاوت کنیم. آن آقا و خانمی که می خواستند مهمانی بروند و در ترافیک گیر کرده بودند آیا حق با آن ها است یا حق با این یکی است؟ یا مجموعی از این ها را بتوانیم در نظر بگیریم.

در رابطه با این مسئله که پاسخ به خیلی از حرف های است که آقایان دارند می زنند. چند موضوع را ما با آقایان نو اخباری معاصر ما با اخباری های گذشته، افراد اصیلی که از علما بودند نظرشان این بود فلان بخش اصول فقه را ما قبول نداریم فلان موضوع را قبول داریم ما با آن ها بحثی نداریم چون خیلی هایشان آدم های سلیم النفسی بودند که دنبال حق بودند و دنبال دین بودند به یک برداشتی رسیده بودند و می توانستند خیلی خوب کنار بقیه شیعیان، کنار بقیه علمای شیعه نقش مطلوب خودشان را ایفا بکنند. یک جورهای پاسدار سنت نبوی و اهل بیت (علیهم السلام) بودند، یعنی همه اش افراد دیگر نگران بودند نکند به این ها اشکال بگیرند که شما از متن روایت خارج شدید از مسیر خارج شدید نه این ها مراقب بودند که روایات اهل بیت کنار گذاشته نشود.

 اما چیزی که امروز دارد اتفاق می افتد دیگر این نیست عرض می کنم چرا این نیست؟ چون از آن مسیر کاملاً‌ خارج شده و یک روال دیگری را پیش گرفته که حتی نمی توانند نگهبان خوبی برای روایات اهل بیت باشند یعنی نو اخباری های معاصر چرا؟ چون یکی از چیزهای که اخیراً هم دیدم که یکی از این آقایان در استوری هایشان آورده بود گفته بود شماها بیایید از مافیای صحابه دفاع کنید یا در رابطه با مافیای صحابه با هم گفتگو و مناظره کنیم. مافیای صحابه را در رابطه با چه کسی دارد به کار می برد؟ در رابطه با کسانی مثل زراره و شخصیت های طراز اول اطراف امام صادق و امام باقر (علیهما السلام) نسبت به این ها مافیای صحابه می گوید.

یعنی کسی که شکل و قیافه اخباری و نو اخباری به خودش گرفته ولی دارد با چه کسی مبارزه می کند؟ دارد با کسی مبارزه می کند که حامل پیام اهل بیت (علیهم السلام) یعنی اصلاً آن روایات چطوری به ما رسیده؟ وقتی که شیخ حر عاملی در وسائل الشیعه روایات اهل بیت را جمع کرده در مور شیخ حر عاملی می گویند ایشان هم اخباری است و گرایشات اخباری دارد روایات را از آسمان نیاورده روایات را از یک سلسله سندی تا به امام معصوم برسد آورده که از جمله صحابه اهل بیت (علیهم السلام) باشند.

کسی که به این راحتی به صحابه، مافیا می گوید یک برداشت های خیلی ماورائی دارد این ها یک باندی بودند که دین را به سمت قهقهراء می بردند و یا دین به سمتی می بردند که دل شان می خواست. اصلا یک برداشت های خیلی عجیب و غریب دارند از نظر ما، این ها نمی توانند پاسدار روایات و سنت اهل بیت (علیهم السلام) باشند.

روزی که این ها شروع کردند اختلافات را یکی یکی بیان و نقد کردند روز اول یک مرتبه نیامدند بگویند ما با شما اصولی ها، با شما شیعیان بر سر خمس، چه و چه مشکل داریم یکی یکی شبهه مطرح کردند مدام مطلب گفتند مدام بحث کردند. اما جمعش را با همدیگر نگاه کنیم که ما با این ها بر سر خمس و دریافت وجوهات شرعیه مشکل داریم می گویند نباید بگیرید حرام و باطل است.

با این ها بر سر لباس روحانیت مشکل داریم می گویند روحانیت نباید این لباس را بپوشد باید مثل مردم عادی باشد، ما با این ها بر سر کار کردن یا کار نکردن روحانیت مشکل داریم می گویند باید روحانیت بروند یک مغازه ای راه بیاندازند و کسب و کاری داشته باشند. از یک جمعیت کمی به حوزه علمیه آمدند درس دینی خواندند همین ها هم 8 ساعت، 10 ساعت روزشان را بروند کار تجاری انجام بدهند 2- 3 ساعت بیایند درس بخوانند بعد نتیجه اش چه می شود؟ بازدهی که 50 سال پیش بود الان در حوزه های علمیه چه بلایی سرش آمده؟ مثلاً یک طلبه ای یک اداره ای رفته شاغل شده و چهار تا این طرف و آن طرف رفتند چقدر بازده از نظر درسی و محتوایی پایین آمده باز چندین برابر افت بکند. چرا؟ به خاطر این که این طلبه اولاً باید زندگی خانواده اش را تأمین بکند و این مسلتزم این است که مغازه و کسب و کاری داشته باشد اگر یک نوسانی در بازار اتفاق افتاد چک هایش دارد برگشت می خورد آن 2 ساعتی هم که درس می خواند درس نخواند باز دوباره در مغازه بماند که بیشتر درآمد داشته باشد که بتواند چک هایش را پاس بکند و از بازار و زندگی عقب نیافتد و مشکلات زندگی و خانواده اش را رتق و فتق بکند. این هم یک موضوع نسبت به کار کردن روحانیت شد.

بعد آمدند گفتند علم رجال هم نمی خواهیم همین طوری سراغ روایات برویم از روایات استفاده کنیم و چه و چه. بعد گفتند تولیت اماکن مقدسه و متبرکه و حرم امام رضا و حضرت معصومه باطل است این هم نباید باشد. طلا کاری روی گنبد هم نباید باشد. وقتی که ما از بالا نگاه می کنیم به آن چیزی که با این ها به اختلاف برخورد کردیم می بینیم که دقیقاً این ها تمام نمادهای که مربوط به شیعه است تمام آن نقطه اتصال هایی که نهاد شیعه برای تبلیغ دین دارد همه آن ها را قیچی کردند دانه دانه حمله کردند.

از مردم خمس گرفته نشود خمس اشکال دارد خمس حرام است خمس را حلال کردند نباید بگیرید. خمس نگیریم؟ حوزه علمیه با چه اداره می شود؟ آن مجموعه با چه اداره می شود؟ این ها با چه مبالغی باید اداره بشود؟ به این ها باشد می گویند اصلاً‌ اداره نشود و تعطیل بشود. تعطیل بشود امیر المؤمنین (صلوات الله وسلامه علیه) فرمودند که:

«مَنْ نَامَ لَمْ يُنَمْ عَنْه‏»

اگر کسی بخوابد دشمن نمی خوابد.

نهج البلاغة (للصبحي صالح)؛ نویسنده: شريف الرضى، محمد بن حسين، ناشر: هجرت، محقق/ مصحح: فیض الاسلام، ص 452

دشمن دارد کارش را انجام می دهد ما امسال بگوییم پول نداریم امسال هم کار فرهنگی نمی کنیم؟ فکر می کنیم عربستان بودجه هایش را تعطیل می کند می گوید آن بندگان خدا ندارند وضع شان خوب نیست شما هم فعلاً کار نکنید بگذارید هر موقع آن ها شروع کردند ما هم شروع می کنیم. او تازه خوشحال می شود فعالیتش را دو برابر می کند می گوید الان موقعی است که از فرصت استفاده بکنیم.

موقع تعویض شیفت است نگهبان ول کرده رفت تا نگهبان بعدی بیاید مدت زمانی طول می کشد الان موقع حمله کردن است اتفاقاً موقعی که ما پول نداریم او بیشتر حمله کند او بیشتر هجمه می آورد به خاطر این که می گوید دست این ها خالی است «مَنْ نَامَ لَمْ يُنَمْ عَنْه‏»؛ این ها می گویند تعطیل بشود. تعطیل بشود نتیجه اش چه است؟ نتیجه اش غلبه جریان مقابل است.

یک موقع در برنامه عرض کردم خدا را شاهد می گیرم که هم بنده عذر دارم خیلی از کارهای که توسط خمس دارد انجام می شود یا توسط مراجع عظام تقلید انجام می شود مثل دفتر مرحوم آیت الله العظمی صافی گلپایگانی آن زمان که در قید حیات بودند همین را هم نمی شد گفت الان آدم می تواند عرض بکند. آدم بعضی از چیزها را شاهد بود که مراجعاتی که می شد کارهای که داشت از طریق دفتر ایشان در بعضی از جاها انجام می شد منتها این ها بیش از 90 درصدش رسانه ای نمی شود چون شاید رسانه ای شدنش به صلاح نباشد. آن مرجع به صلاح نمی داند بگوید من در چه مناطقی چه فعالیت دینی دارم انجام می دهم؟

شما وقتی این را قیچی می کنی می گویی پولی که می خواهد این جا برسد نرسد، بعد جاهای دیگر را هم داری قیچی می کنی که پول به آن هم نرسد یا نه آن را کاری ندارید؟ بعضی از این نو اخباری هایی که در فضای مجازی فعالیت می کنند یک بار مقابل وهابیت در عمرشان حمله و هجمه نکردند. همه پیج شان را شما بالا و پایین بکنید می بینید. 100 تا پُست بر علیه علمای شیعه گذاشته از مرحوم کاشف الغطاء گرفته که تهمت های عجیب و غریب می زنند. از مرحوم علامه حلی گرفته که زعیم و بزرگ شیعه است مقابل یک ناصبی مثل ابن تیمیه حرّانی در دوره خودش ایستاده این قدر کتابش قوی بوده که ابن تیمیه منهاج السنه را در 10 جلد آمده مقابل 1 جلد منهاج الکرامه، علامه حلی نوشته ولی این قدر بی انصاف هستند که بدترین حرف ها را نسبت به علامه حلی می زنند.

از بزرگان و علمای شیعه گرفته تا به ما که هیچی نیستیم خاک پای مراجع و علماء‌ هم نیستیم شروع کردند حمله کردن در پیج شان، در استوری هایشان بعد شما برو یک دانه حمله بیاور که در مقابل شبکه های وهابی باشد، هیچ چیزی نیست. یک دانه حمله بیاور این ها در مقابل یهود موضع گرفته باشند. یک دانه حمله بیاور در رابطه با مسیحیت تبشیری این ها موضع گرفته باشند. از آن طرف یک جاهای غیر مستقیم حمایت ها دارند. حمایت از چه کردند؟ حمایت کرده از این مسئله که نه شما می گویید فلان کشیش مسیحی به دیگران و کودکان و ... تعدی کرده این طوری که شما می گویید نبوده. این طوری و این طوری بوده شروع به توجیه کردن کار او کرده و دفاع غیر مستقیم؛ درست است که فلان بوده ولی این جا خیلی اتفاق های دیگر رخ داده.

از آن طرف شبانه روزی بر علمای شیعه حمله می کند، از آن طرف یک کلمه صدایش در مقابل وهابی ها در نمی آید شما اگر مردی هستی در فضای مجازی داری لایو می گذاری یک لایو هم در مقابل وهابی ها بگذار ببینیم در مقابل وهابی ها چه می گویی؟ یک لایو هم در رابطه با بی دین ها و لائیک ها بگذار ببینیم در رابطه با بی دین ها و لائیک ها چه می گویی؟ دو تا لایو هم در رابطه با یهود بگذار. یک لایو هم در رابطه با مسیحیت تبشیری بگذار!

اگر بیان نقدت فقط و فقط به شیعه و علمای شیعه بر می گردد، پول تبلیغی شیعه را حذف بکنیم، من نافی این نیستم که اشتباه اتفاق نمی افتد محال است اشتباه اتفاق نیافتد یک موقعی در برنامه سازمان وکالت را عرض کردم از دوران اهل بیت و امام صادق (علیه السلام) و امام باقر (علیه السلام) سازمان وکالت شروع شده وکیلانی دارند آن وکیلان می روند وجوهات شرعیه از مردم می گیرند.

دوران امام کاظم (علیه السلام) وکیل های خود امام کاظم، نه عالم عادی و فرد عادی کسی که خود امام کاظم او را وکیل قرار داده پول ها دست شان بود امام کاظم از دنیا رفت این ها حاضر نشدند امامتِ امام رضا را بپذیرند چرا؟ چون پول ها را نمی خواستند بدهند. یعنی رسید به یک جای که این ها امامتِ امام رضا را منکر شدند آدم درجه یک به اصطلاح وکیل خود امام معصوم که پول دستش بود به او اعتماد کرده بود به پول الان میلیاردها تومان در اختیارش بود حاضر نشد پول ها را بر گرداند. گفت امام کاظم غیبت کرده بر می گردد و امام کاظم اصلاً‌ از دنیا نرفته ما امام رضا را قبول نداریم فرستاد من امام هستم همه ودایع دست من است گفتند ما قبول نداریم حاضر نشدند بپذیرند نتیجه اش چه شد؟ امام رضا (علیه السلام) گفت این سازمان وکالت با شکست مواجه شد فایده ندارد، پول شیعه را خوردند چون چند نفر پول هنگفت شیعه را بالا کشیدند پس امام رضا بگوید سازمان وکالت را جمع می کنیم فایده ندارد.

در حالی که امام رضا (علیه السلام) سازمان وکالت را گسترده تر کردند امام جواد همین طور، امام هادی همین طور تا امام عسکری این سازمان وکالت بین مردم گسترده شده بود. اگر قرار است که با دیدن یک خلاف، یک اشتباه، یک نفر، دفتر یک عالمی یک جای خطائی کرده یک جایی مبلغی مطرح شده که این جا باید ساخته می شد یا خیر؟ این به معنای این است که کلاً مسئله خمس، بر چیده بشود؟ کلاً ما باید نابود بکنیم؟

یعنی منابع را از دست مبلغین شیعه بگیریم بگیریم چه کار کنید؟ هیچی اگر کسی یک نفری را لطف کرد دعوت کرد یک روضه ای برگزار کرد برگزار کرده اگر برگزار نکرد که هیچ! صدها کاری که بر عهده مراجع عظام تقلید هست و نمی شود خیلی از آن ها را به صورت عمومی و رسانه ای گفت که مربوط به تبلیغ دین است همه این ها می خوابد به خاطر این که آدم ها داعیه ای این ندارند یک منطقه دیگر، یک جای دیگر بروند و یک کار دیگری انجام بدهند. فوقش می خواهند پول خرج کنند یک روضه در خانه خودشان می گیرند یا در حسینیه محله شان یک مراسمی برگزار می کنند ولی اگر به آن ها بگویی این مبلغ را اصلاً‌ این جا خرج نکن باید یک جای دیگر بروی خرج بکنی می گوید محله خودمان است می خواهیم این جا خرج بکنیم این پول را پی گیر هستند که بگیرند دست شیعه را از این جهت خالی بکنند این یک مطلب.

در مورد نمادهای شیعه می گوید این عالم شیعه است مثل مردم عادی کت و شلوار پوشیده باشد هیچی در جامعه معلوم نباشد عالم و غیر عالم، مبلغ و غیر مبلغ، برویم بپرسیم و نپرسیم هیچی مطرح نباشد همه مثل هم باشند. مثل بعضی از کشورهای که آمدند اسلام زدایی کردند دَرْ مسجد را بستند علما را هم گفتند شما با لباس حق نداری بیرون بیایی یعنی هیچ آثار و نمادی از دین بیرون نباشد این هم این طوری بکنیم.

مثال عرض می کنم اگر 20 هزار تا مبلغ داشته باشیم که مناسبت های خاصی تبلیغ می روند بقیه ایام دارند تحصیل و کسب علم می کنند، آنی که به تبلیغ می رود به آن 1 ساعت مطالعه ای که می کند عالم نشده آن جاها بالای منبر برود. ما فکر می کنیم این پزشکی که در اتاق نشسته دارد ویزیت می نویسد دو سه تا کتاب بغل دستش هست گاهی مراجعه می کند بعضی ها فکر می کنند این پزشک، علمش را از همین دو تا کتاب گرفته؛ این دو تا کتاب را خوانده حفظ شده هر جا هم یادش برود باز می کند نگاه می کند. نه صدها کتاب خوانده که حالا این دو تا کتاب این جا باید همراهش باشد دائم مراجعه کند مثل قرآن و مفاتحش می ماند که باید کنار دستش باشد.

آن عالمی هم که یک شهر و روستایی برای تبلیغ می رود تبلیغش به همان نصف روز، دو ساعت و یک ساعتی که آن جاها مطالعه می کند و منبر می رود نیست او خیلی چیزهای دیگر باید کسب کرده باشد که حالا بتواند آن جاها به مردم آموزش بدهد. اگر قرار باشد آن موقعی که موقع پشتیبانی هست یعنی آن 4- 5 ماهی که قبل از محرم و ماه رمضان رفته کلاس درس خوانده ساعت های خوبش را بگیریم. آدم ها که کسب و کار می خواهند داشته باشند نمی توانند 10 شب تا 5 صبح بروند کسب و کار داشته باشند، کسب و کار موقع سر حالی مردم است سر حالی مردم 9- 10 صبح تا 6- 7 بعد از ظهر می آیند، اگر قرار است موقع سر حالی اش این آقا برود کسب و کار بکند بعد موقعی که خسته است برود درس بخواند چه می فهمد و چه می خواند؟ می شود علم را این طوری جلو برد؟

بعضی ازطلبه ها همه وقت شان را برای علم و درس می گذارند آخرش مثلاً 30-40 درصد کسب علم کردند اگر قرار باشد 30 درصد وقت شان را بگذارند چقدر از وقت شان باقی می ماند؟ یعنی آخر قصه وقتی آدم به برخورد این ها نگاه می کند می بیند این ها به دنبال شیعه زدایی هستند یعنی دارند بال و برگ شیعه را قیچی می کنند چیزی از شیعه عملاً‌ باقی نماند.

منتها خطرناک بودن این ها، این است که ظاهراً ادعا می کنند دین را خیلی دوست دارند شیعه را خیلی دوست دارند اهل بیت را خیلی دوست دارند. این خطرناک است 10 تا مطلب منفی می آورد آخرش هم می گوید سرمایه محبت زهراست دین من، سرمایه محبت زهراست دین من، بعد آن وقت چطور تو به زراره ای که شاگرد درجه یک امام صادق هست توهین می کنی؟ بعد نواب اربعه امام زمان را زیر سوال می برند. مسجد جمکران را می گویند باطل است قبول نمی کنند خب چه را قبول داری؟

همین که صرفاً بگویی نسبت به حضرت زهرا ما ارادت داریم ما شیعه هستیم ما شیعه را قبول داریم علمای شیعه که مقابل وهابیت در طول تاریخ ایستادند می زنی صحابه امام معصوم را می زنی به وکلای امام عصر حمله می کنی می گویی باطل و فلان هستند. لباس علمای شیعه، وظیفه تبلیغی علمای شیعه، پولی که باید در تبلیغ علمای شیعه در تبلیغ دین خرج بشود با همه این ها داری مقابله می کنی چه ماند؟ چطوری ما می خواهیم تشیع را در جهان زنده نگه داریم؟

یعنی کوچک ترین دینی در عالم شما بروید نگاه بکنید کوچک ترین دین غیر الهی، غیر آسمانی لباس مخصوص برای خودش دارد. بعد شما می گویی جامعه را یک جامعه لائیک بکنیم اگر به این ها باشد خیلی حرف های دیگر هم دارند می زنند ما قبلاً از بعضی از این ها کلیپ پخش کردیم که درباره زنان چه مطرح می کنند؟ همین ها اخیراً گفتند اصلاً موسیقی اشکالی نداشته در دین شیعه این ها آمدند درست کردند این طوری است هر موسیقی آزاد، و اشکال دار مانعی ندارد.

سر و ته دین را به اسم دین بزنی یک موقع می گویی من ضعیف النفس هستم من دلم می خواهد این کار را انجام بدهم دلم می خواهد این گناه را مرتکب بشوم ولی یک موقعی به نام دین می آیی این کار را انجام می دهی این خیلی ضربه می زند.

مجری:

استاد صحبت های که شما می کنید بیننده های عزیز هم پای برنامه هستند لپ کلام استاد را این شکلی می توانیم متوجه بشویم این ها نا آگاهانه دارند پیش می روند یعنی خودشان متوجه نیستند متوجه این فکرها و حرف و حدیث های که دارند درست می کنند نیستند یا ممکن است به آن ها خط بدهند؟ با صحبت های که شما می کنید من متحیر ماندم واقعاً‌ این ها چه گروهی هستند؟ کسی که تیشه به ریشه دین مقدس اسلام می زند، این همه صحبت در برنامه نسبت به این قضیه دارد می شود و آدم از این جهت می ماند به فرض مثال شما فکر می کنید ممکن است به فرض مثال این ها را یک خطی دارند به این سمت می برند و خودشان متوجه این صحبت هایشان نیستند.

استاد عباسی:

بعضی از این ها ممکن است فریب خورده باشند به معنای این که ندانسته دارند به یک جریانی خدمت می کنند ولی بعضی هایشان واقعاً خط دهی دارند می شوند نمی شود در این حد ندانسته عمل کرد، یعنی یک موقع یک نفری یک نکته ای از این نکته ها را می گوید بعد با او حرف میزنی قانع می شود ولی بعضی از این ها دارند یک مدلی برخورد می کنند که نشان می دهد جریان، جریان هدایت یافته است.

کسی که خارج از کشور مثلا از اروپا داخل ایران می آید بعد شروع می کند این جا بدترین و تندترین حرف ها را به علمای شیعه می زند دو مرتبه آن جاها بر می گردد همین کار را مدام انجام می دهد می بینیم با خیلی از جاها و افراد دارد ارتباط برقرار می کند. درس های که شما در ویوی خودت نوشتی که من این جا و این جا درس خواندم همه این ها مراکز خارج از کشور هست، بعد با افراد خاص آن جا مرتبط هستید با بعضی از مراکز خاص گاهی خودت بیان کردی من فلان جا مشغول به فعالیت هستم مثلاً فلان مرکز اسلامی شناسی مشغول به فعالیت هستم.

این مراکز اسلام شناسی که زیر نظر دولت های بعضی از کشورها است این ها به هیچ عنوان قابل اعتماد نیست؛ یعنی آن ها محض رضای خدا نیامدند مرکز اسلام شناسی راه بیاندازند. مرکز اسلامی شناسی راه انداختند که اهداف خودشان را پی گیری بکنند. خیلی نکته جالبی برای من بود روزهای اخیر دوباره جدی بر علیه ما، شروع به کار کردند.

من نگاه کردم دیدم دقیقاً دوباره موقعی است که در شبکه حضرت ولی عصر ما اعلام مناظره با شبکه وهابی کلمه داشتیم و تماس داشتیم و پی گیر مناظره بودیم و جالب است که این ها دقیقاً در همین موقعیت دارند به ما حمله می کنند. یک تعبیری یکی از این ها، قصد ندارم نشان بدهم این آقا در استوریش این و آن را گفته ولی یکی از این ها برای من خیلی جالب بود گفت استوری گذاشته بود خطاب به ما گفته بود بیایید با همدیگر مناظره کنیم.

بعد گفته بود رقیب های شما در شبکه کلمه دارند می بینند شما حاضر نیستید با ما مناظره کنید بعد به آن ها می گویید بیایید مناظره کنیم. یعنی شبکه کلمه رقیب ما هست نه رقیب آن ها. تازه آن هم رقیب ما است نه دشمن ما او می گوید رقیب هایتان دارند در آن شبکه می بینند. شد رقیب ما؟ ما این جا سنگ خودمان را داریم به سینه می زنیم؟ دفاع از اهل بیت نیست؟

اگر آن ها رقیب ما هستند رقیب شما نیستند دارند به امیر المؤمنین در شبکه هایشان اهانت می کنند؟ چرا شما به جای این که شبکه های وهابی را نقد بکنید می آیید ما را نقد می کنید به ما چیز می گویید به ما توهین می کنید؟ حتی تا آن جا پیش رفت آورد صحبت کرد در شبکه ولی عصر آقای عباسی، سنی بوده شیعه شده اصلاً اسلام بلد نیست شیعه را نمی شناسد برای چی این را کارشناس کردید؟

الان به من این حمله را بکنی چه می شود؟ به جای این که به او حمله بکنی آمدی به من حمله می کنی؟ بعد می گویی برای مناظره بیایید اگر برای مناظره نیایید رقیب تان شبکه کلمه، شبکه های وهابی که یعنی شما با شبکه های وهابی هیچ مشکلی ندارید فقط رقیب ما هستید. چه ببینید برخوردی می کنند؟ چطوری صحبت می کنند؟ بعد مناظره می گوید. ما در این شبکه از این آقا چند تا کلیپ پخش کردیم اشکالات عمده و اساسی اش را گفتیم.

این نو اخباری که در فضای مجازی است وقتی یک راوی را از یک راوی دیگر تشخیص نمی دهد صلاحیت این که ما با او مناظره بکنیم ندارد. وقتی که حتی یک راوی را از یک راوی تشخیص نمی دهد وقتی که از نظر علمی هیچ جایگاهی ندارد ما آمدیم نشان دادیم که از نظر علمی جایگاهی ندارد کلیپش را هم پخش کردیم. ایشان همان کلیپ های که ما پخش کردیم را در صفحه خودش نقد بکند ما آن نقدش را بررسی می کنیم این جا می آوریم.

نه ایشان خیلی نگران است از این که در این شبکه نقدی از او اتفاق افتاده یا دنبال گفتگو است، اشکال ندارد شماره تلفن های ما زیرنویس شده زنگ بزند صحبت بکند چرا دنبال جایگاه می گردد که از من دعوت به مناظره کنید کجای تحصیلاتت، تحصیلات دینی متناسب با تحصیلی که من انجام دادم که ما تو را برای مناظره دعوت کنیم؟ پس شما اگر می خواهی تازه ثابت کنی که ثابت نکردی این همه بیننده در برنامه تماس گرفتند حتی محدث یا اخباری بودند این جا صحبت کردند جواب شان را دادیم هیچ اتفاقی هم نیفتاد شما می توانی تماس بگیر. شما اصلاً‌ با واتساپ تماس بگیر تصویری بیا چرا شما می گویی باید از من دعوت رسمی کنید؟ چون دنبال درست کردن جایگاه و دیده شدن برای خودت هستی که بله من با کجا مناظره کردم.

مجری:

استاد عزیز در برنامه نسبت به این نو اخباری ها صحبت می کنند شبهاتی که ایجاد می کنند تکلیف خودشان را البته مشخص کردند، صحبت های که استاد فرمودند کامل معلوم است اگر کسی که پای برنامه نشسته باشد کاملاً متوجه می شود مسیر، مشخص است. کسی که به اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) ارادت دارد اگر جانی و دلی اهل بیت را قبول دارد و دوست شان دارد از طرز برخورد، طرز صحبت کردن و کلام شان معلوم است که سمت و سوق این طرف، واقعاً‌ اهل بیتی هست یا نه؟

چیزی که ما در این برنامه دیدیم چندین قسمت خدمت استاد عزیز هستم باور کنید متحیر ماندم از این که چه کسانی هستند ممکن است نا دانسته یا دانسته بیایند دین مقدس اسلام را تخریب کنند و امیدوار هستم خدای بزرگ هدایت شان کند هر کسی که ذره ای دارد حرکتی را انجام می دهد که دین مقدس اسلام و مذهب تشیع بلرزد. البته با صحبت های این آقایان نمی لرزد ان شاء الله که هدایت بشوند میان برنامه کوتاهی را ببینیم و ادامه برنامه را بر می گردیم خدمت شما سروران گرامی خواهیم بود.

(میان برنامه)

مجری:

امشب، شب استجابت دعا است خواهش می کنم ما را از دعای خودتان بی بهره نکنید، در خدمت شمما و در خدمت استاد گرانقدر جناب آقای دکتر عباسی هستیم صحبت های بسیار شیرین و زیبایی دارند می کنند نسبت به بحث ها و شبهاتی که نو اخبارییون در سطح جامعه مطرح کردند استاد در خدمت تان هستم.

استاد عباسی:

همان طور که بخش قبلی نسبت به آن نکاتی که عرض کردیم باید با یک جامعیتی مسئله را دید و این که روال و روند این ها دارد به سمت ضربه زدن به تشیع می رود ولذا از این جا از ایشان می خواهیم اگر واقعاً‌ تا حالا نمی دانستند و نا آگاه بودند از آن مسیر بر گردند و اگر هم بنای شان بر دشمنی و عناد با شیعه، علمای شیعه و ضربه زدن به تشیع است، ما هم کوتاه نمی آییم و ساکت نمی نشینیم و روشنگری مان را نسبت به بینندگان عزیزمان انجام می دهیم.

برای خیلی ها روشن شد که بعضی از این ها قصد خیر ندارند والا این گونه دشمنی نمی کردند و حتی برای رسیدن به اهداف خودشان به دروغ متوسل نمی شدند. جلسه گذشته داشتم دلائلی را بررسی می کردم از این که لباس روحانیت بر خلاف ادعای این ها، لباس شهرت نیست. لباس شهرت مذمومی که در روایات مطرح شده و از نظر فقهی هم حکم دارد آن لباس نیست.

یکی دیگر از دلیل ها این که نسبت به لباس روحانیت، لباس شهرت دو مدل شهرت داریم یک مدل لباس شهرتی که بدون دلیل هست یعنی مشهور شدنش یا مورد توجه قرار گرفتنش بدون دلیل است یعنی صرفاً‌ به خاطر این لباس باشد، این لباس هیچ ربطی با این شخص ندارد یعنی چه؟ یعنی یک کفش یا لباس خاصی پوشیده همه دارند تماشایش می کنند و به هم نشانش می دهند.

این لباس، سنخیتی با این شخص ندارد و این ها اگر دارند نگاهش می کنند به خاطر همین عدم سنخیت است یعنی صرفاً‌ به خاطر پوشیدن این لباس است ولی یک وقت یک شخصی را آدم ها به او نگاه می کنند لباس هم لباس متناسب با شخصیتش است مثلاً‌ سرداری در نیروی انتظامی است اگر در جامعه با آن لباس آمد یا پلیس راهنمایی رانندگی اگر کسی دارد نگاهش می کند توجه کرد که این افسر را من این جا دیدم یا متوجهش می شود این هم لباس شهرت است اما این لباس شهرت مذموم نیست به خاطر این که، این ناشی از یک لباسی است که متناسب با شخصیت او است.

شما اگر به او بگویی به چه مناسبت شما این را پوشیدی؟ مثلاً حکم مأموریتش را نشان می دهد کارت مربوط به شغلش را به شما نشان می دهد اگر یک جای خیلی نا مربوطی ما او را ببینیم آن تعجب ما آن وقت جایگاه دارد، مثلاً ببینیم با لباس پلیس راهنمایی رانندگی در اتاق عمل بود الان از اتاق عمل بیرون آمد که دستکش دستش است می بینیم این آقا پزشک جراح است. این خیلی تعجب آور است که واقعاً لباس شهرت می شود، بگوییم ربطی نداشت این لباس با این محیط با این کاری که الان انجام داد بی ربط بود.

بنابراین اگر ما می بینیم یک نفری لباس روستایشان یک لباس خاصی است با یک شالی در کمر بسته و یک عرق چین خاصی گذاشته این آقا از روستایشان مشهد زیارت امام رضا آمد در حرم اگر کسی هم متوجه این شد نگاه کرد برای ایشان این لباس شهرت به حساب نمی آید به خاطر این که شخصیتاً مال آن روستا، مال آن شرایط و محیط با آن لباس است این با لباس خودش آمده از دید ما ممکن است این لباس، لباس شهرت شده باشد. این هم یک دلیل در مقابل آن نکته ای که آن ها گفتند.

نکته دیگر یکی از بحث های که مطرح می کنند که به همین لباس شهرت برخورد می کند می گویند گاهی پوشیدن این لباس موجب تمسخر می شود بعضی ها ممکن است مسخره کنند شما چرا یک لباسی را می پوشید که ممکن است دین را به خاطر آن لباس مسخره کنند؟

می گوییم این مسخره کردن مواردش، موارد زیادی نیست غالباً هم آن های که دیندار هستند هم آن های که دیندار نیستند نسبت به لباس دین، احترام می کنند؛ یعنی حتی کسانی که دیندار هم نیستند ممکن است به عنوان یک شخصیت معنوی، به عنوان لباس دین احترام بکنند بله افرادی هم هستند که این ها ممکن است غالباً به علت های دیگر مثلاً یک جایی یک بدی از یک مجموعه ای دیدند که در آن مجموعه مثلاً یک فردی روحانی مشغول به کار بوده الان یک روحانی دیگر را می بینند یعنی غالباً ریشه اش در غیر خود دین است.

خیلی از این ها را که حتی ممکن است برخورد با یک روحانی داشته باشند کنار بکشی با آن ها صحبت کنی می بینی این ها دیندار هستند الان در یک جمعی افتاد و برخورد و حرکتی نشان داد یا یک چیزی در ذهنش مانده بود فکری می کرد روحانی ها همه این گونه و آن گونه هستند. به خاطر این آمده یک موضعی نشان داده است. به خاطر این آمده یک رفتاری نشان داده. بنابراین، این مسخره کردن یک چیز عمومی نیست که بگوییم هرکس لباس روحانی پوشید مسخره می کنند پس بنابراین لباس روحانی نپوشیم که مسخره نکنند نه، راه حلش حذف لباس روحانیت نیست، راه حلش مراعات کردن شأن لباس روحانیت است.

با این لباس روحانی هر اقدامی انجام ندهیم، هر حرفی نزنیم، وقتی که این لباس را من تنم کردم خیلی جاها خیلی از شوخی ها را نباید بکنم، خیلی حرف ها را نباید بزنم، خیلی برخوردها را دیگران از من توقوع ندارند. شأن این لباس را رعایت کنیم نه تنها مورد تمسخر و یا اهانت قرار نمی گیریم بلکه مورد تقدس و مورد احترام هم قرار می گیریم. لذا راهش حذف لباس روحانیت نیست، راهش این است که ببینیم چه چیزهای باعث شده که قداست احتمالا کم بشود، احترام احتمالا به لباس کم بشود آن را بر طرف بکنیم.

بله خاطرم است که آن سال های اول طلبگی خدا حفظش کند استاد اخلاقی در حوزه داشتیم، آن موقع کرایه ها مثلا بیست تومان، پنجاه تومان، هفتاد تومان، صد تومان بود کرایه ها این مدلی ها بود ایشان می فرمود اگر وقتی که در شهر ماشین سوار می شوید راننده تاکسی یک جایی یک مسیری می روید کرایه را مثلا ده تومان، بیست تومان، پنجاه تومان، مثلا الان ها پانصد تومان، هزار تومان اضافه تر از شما گرفت وای نیستید با راننده سر آن پانصد تومان هزار تومان یا سر پنجاه تومان صد تومان قدیم دعوا کنید، از این مبلغ بگذرید.

آقا حقم است، بله حقت است کرایه این مسیر دو هزار پانصد تومان است از شما سی هزار تومان گرفت، باید پانصد تومان پس می داد پس نداد فرمودید از این پول بگذرید به خاطر این که شما به عنوان یک روحانی وقتی دارید بحث می کنید این وجهه ای خوبی ندارد همه آدم های که در اطراف می بینند شما با آن راننده بحث می کنید متوجه نمی شوند بحث تان سر چیست، یک دعوایی را بین یک روحانی و یک غیر روحانی می بینند. سعی کنید این اتفاق نیفتد به خاطر خدا از آن پانصد تومان یا هزار تومان بگذرید ممکن است برای تو هم این مبلغ، مبلغ باشد ده یا بیست روز شما می خواهی با مبلغی که دارید کرایه تاکسی بدهی بیای و این مبلغ برایت زیاد می شود هرکس بخواهد پانصد تومان از شما اضافه تر بگیرد ولی شأن لباست نیست این مبلغ پانصد تومان و هزار تومان این شأن لباس تو نیست.

قبلا در روایات اهل بیت (علیهم السلام) جزء مخارج این را عرض کردیم که امام معصوم برخی از پول های که بابت وجوهات خدمت شان می آمد یا هدایا خدمت شان می آمد بعضی از این پول ها را به خاطر حفظ آبرو خرج می کردند نه به عنوان مخارج عادی زندگی شان.

یعنی یک دفعه مثلا یک گدایی در خیابان آویزان لباس امام معصوم می شده، حضرت ولو این که می دانستند این الکی می گوید یعنی این معروف و مشهور بوده که از کسانی که است که تکدی گری می کند و میلیاردر است حضرت به خاطر حفظ آبرو و به خاطر که مردم نبینند الان یک نفر آویزان لباس امام معصوم است مثلا یک صد سکه به این می دادند یا هزار دینار به این می دادند. بعض موقع خرج های این مدلی لازم است یعنی این اتفاق می افتد که یک جایی این حفظ آبرو باید اتفاق بی افتد.

اگر آن طوری که معصومین (علیهم السلام) فرمودند در مسائل اخلاقی و در مسائل اجتماعی و در مسائل اقتصادی و در مسائل حتی سیاسی عمل کنیم این حفظ شأن لباس روحانیت و آبروی این لباس باقی می ماند و حفظ خواهد شد. بله هرکس به هر مقدار که رعایت نکند یا به لباس روحانیت خودش و یا به لباس روحانیت کل روحانیت صدمه وارد می کند و آن وقت آسیب رفتار ناشایست من به ده ها و یا صدها فقره دیگر هم ممکن است برسد. اشتباه من موجب بشود که خدای ناکرده آن ها هم مورد بی احترامی قرار بگیرند ولی این مربوط به اصل لباس نیست مربوط به آن رفتارهای است که دیدند و برخورد کردند.

نکته دیگر که در رابطه با لباس باید عرض کنیم در رابطه با زنان پیامبر و در رابطه با زنان مؤمنین گفته شد که این ها تبرج جاهلی نداشته باشند از خانه هایشان بیرون نیایند و اتفاقی نیافتد و چه نباشد، این ویژگی ها و یک سری کارها را باید رعایت کنند به خاطر آن جایگاهی که دارند از آن طرف یک دستوری خدای متعال به همسران پیامبر و بعد به زنان مؤمنین داده است که یا:

(يا أَيهَا النَّبِي قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يدْنِينَ عَلَيهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يعْرَفْنَ فَلَا يؤْذَينَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا)

اي پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلبابها [= روسري‌هاي بلند] خود را بر خويش فروافکنند، اين کار براي اينکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است؛ (و اگر تاکنون خطا و کوتاهي از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحيم است.

سوره اسراء (33): آیه 59

(يا أَيهَا النَّبِي قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ) ای پیامبر بگو به همسرانت و دخترانت و به دختران مؤمنینی که می خواهند مثل شما و در جایگاه شما از نظر ایمانی بالا باشند احترام داشته باشند که چه؟ (يدْنِينَ عَلَيهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ) این ها روپوش خودشان را جمع کنند؛ یعنی حجاب خودشان را محکم بگیرند، این حجاب را محکم گرفتن (ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يعْرَفْنَ فَلَا يؤْذَينَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا)؛ این نزدیک تر است که به اصطلاح شناخته بشوند و مورد اذیت قرار نگیرند؛ یعنی وقتی که خیلی خودشان را جمع گرفتند و خیلی با حیا بودند مورد اذیت افراد هم قرار نمی گیرند کسی جرئت نمی کند سمت این ها بیاید و حرفی بزند و مسئله ای را مطرح کند مورد تعرض قرار نمی گیرند.

یکی از اتفاقاتی که برای لباس روحانی می افتد همان که عرض کردیم خیلی از جاها روحانی با لباس روحانیت نمی تواند برود، خیلی رفتارها و برخوردها را نمی تواند بکند، همین که من اگر یک خرده تقوا داشته باشم و نه خیلی زیاد همین یک خرده تقوا باعث می شود بگویم این لباس، لباس من عباسی نیست، لباس هزاران نفر آدمی است که دارند تبلیغ دین را انجام می دهند لباس پیغمبر است باید احترام این را حفظ کنم خیلی از کارها را انجام نمی دهم.

آیه قرآن نسبت به آن ها چه گفت؟ گفت این ها لباس هایشان جمع‌ تر و بسته تر و سخت تر باشد این ها کمتر مورد اذیت و آزار قرار می گیرند، از آن طرف مورد توجه بیشتر هستند شناخته می شوند که می گویند این همسر پیامبر است. همسر پیامبر می داند که بقیه همه حواسشان به این است که همسر پیامبر است در برخورد و رفتارش مراقبت دارد.

حالا من را همه متوجه می شوند با این لباسم که یک نشانه و نمادی برای روحانیت است که من باید مبلغ پیغمبر باشم حالا من در رفتارهایم احتیاط بیشتری می کنم این احتیاط بیشتر باعث می شود که خود من حفظ بشوم.

مرحوم حاج آقای مجتهدی تهرانی را خدا رحمت شان کند می گفتند بقیه را خدا دو تا ملک برایشان گذاشته یکی روی شانه راست و یکی روی شانه چپ خوبی و بدی می نویسد دو تا ملک هوایشان را دارد ما الحمد الله هزاران نفر مراقب مان هستند، مراقب مان هستند چپ برویم یقیه مان را بگیرند، این از یک جهت لطف است یعنی همه اش ما در معرض مراقبت هستیم دارند آدم ها از ما مراقبت می کنند هزاران چشم به صورت رایگان ما را مراقبت می کنند آدم ها می روند پول می دهند دوربین نصب می کنند که از امول شان و از زندگی شان و از کارهایشان و از کارخانه شان مراقبت بشود به ما هزاران چشم رایگان حواسشان به است.

حاج آقا آن جا این طوری صحبت کردی، این جا این طوری صحبت کردی این در شأن شما نبود این کار را انجام بدهی یعنی دائم تحت نظر هستی، دائم تحت نظر بودن که اشکالی ندارد و خوب است، حالا که خوب است آدم باید بیشتر مراقبت کند، وای به روزی که خدای ناکرده آن حیای انسان و آن تقوای انسان کنار برود و آن وقت هزاران چشم که هیچی بلکه میلیون چشم هم ببینند و خدای ناکرده آدم بی تقوایی بکند و رفتار ناشایست ازش سر بزند. ولی اگر اهل مراقبت باشد این به نفع انسان است به صلاح انسان است به جای این که دو تا ملک مراقبش باشد هزاران نفر مراقبش هستند تازه آن دو تا ملک بندگان خدا به قول معروف به آدم حرف هم نمی زنند ما صدایشان را معمولا نمی شنویم اگر اعتراضی به آدم بکنند ولی این هزار تا و دو هزار تا و یک میلیون چشم راحت می توانند به ادم حرف بزنند و پیامک بدهند و اعتراض کنند گاهی اوقات از ما یک کلمه بالا و یا پایین بشود دوستان پیام می دهند که شما فلان جا این طوری صحبت کردی.

مثل آن شبی که شما هم بودید ما در رابطه با یک ماجرایی صحبت کردیم یک آقایی که در رابطه با می و شراب و این ها صحبت کرده بود یک آقایی زنگ زد و گفت شما این جا زیاده روی کردی، یعنی بلا فاصله اگر به ذهن شان بیاید این انتقاد را اطرافمان داخل قم و تهران و هر جایی که باشیم می کنند و همین قصه است و این خودش یک ویژگی خوب است چیز بدی نیست.

مجری:

کلیتش خوب است.

استاد عباسی:

بله

مجری:

بسیار عالی، بینندگان عزیز با شماره تلفن های که برایتان اطاق فرمان زیر نویس کرده محبت کنید تماس بگیرید، شما را به استدیو وصل می کنند سوالات شما با صدای شما درواقع ارتباط بر قرار می کند و سوالاتی که شما نسبت به نو اخباریون و یا همین موضوعی که در نظر گرفتیم پوشیدن و لزوم پوشیدن لباس روحانیت اگر سوالی است بفرمایید استاد عزیز در این برنامه پاسخ شما را خواهند داد میان برنامه کوتاهی را باهم دیگر ببینیم و برگردیم ادامه برنامه را خدمت شما عزیزان باشیم.

(میان برنامه)

مجری:

بینندگان عزیز با برنامه عصر ایمان خدمت شما و در خدمت استاد گرانقدر جناب اقای عباسی عزیز هستیم. استاد صحبتی که  فرمودید در میان برنامه که باهمدیگر داشتیم نگاه می کردیم سوال را من از این جا شروع می کنم فرمودید خیلی از مردم هستند که کمک می کنند تا روحانیت بگویند این کار را انجام بدهید و یا آن کار را انجام ندهید خیلی بهتر است. بعض موقع استاد صحبت های که در برنامه می کنند تماس های که با استاد دارند می گویند این حرف را خیلی زیاد زدی یا کم زدی یا این گونه می زدی خیلی بهتر بود.

ولی استاد بعض موقع در جامعه من می بینم و باور کنید با چشمم دیدم که یک روحانی وقتی وارد یک جایی می شود مثلا وارد مترو می شود همه منتظرند ببینند این روحانی چه حرکتی انجام می دهد. فرض مثال دارد حرفی می زند یا با کسی دارد صحبت می کند یعنی واقعا حرکتی را که برایشان جایی سوال است این را درواقع بیان می کنند.

خودم احساس می کنم درواقع در این قضیه خیلی دارند زیاده روی می کنند شما در این مورد چه می فرمایید همچنین کاری را انجام دادند خوب است یا نه جایگاه بخصوصی درواقع دارد؟

استاد عباسی:

این که قطعا روحانی باید مراقب باشد و تمام رفتارهایش در مرآء و منظر مردم هم است باید مراقب جایگاه و مراقب حرمت این لباس باشد این امر قطعی است اما در عین حال روحانی هم یک فردی از افراد جامعه است یعنی روحانی هم شرایط خوب در زندگیش دارد شرایط بد در زندگیش دارد موقع سر حالی و موقع ناراحتی دارد.

مجری:

این طبیعی هر بشر است

استاد عباسی:

بله، بعض موقع توقوع ها توقعات غیر عادی است مثل این که بگوییم توقوع فرا بشری داشته باشند. می گوید من رفتم از فلان حاج آقا سوال کردم گفت وقت ندارم می گوییم واقعا شاید وقت نداشته به شما گفته وقت ندارم. شما واقعا توقوع تان این است که همان موقع وقت داشته باشد و پاسخ شما را بدهد.

یا مثلا می گوید رفتم سوال پرسیدم با بی حوصلگی جواب داده است می گویم شما پرسیدی مشکلات زندگیش را و یا از دلش خبر داشتی آن هم یک آدم است شاید بچه اش در بیمارستان باشد یا با خانواده اش حرفش شده باشد، ناراحتی و گرفتاری داشته باشد، یعنی این مدل برخورد گاه اوقات من برای برنامه و این ها قبلا در ذهنم آمده بود ولی الان ایام عید هم است عرض کنیم گاه اوقات در ذهنم می آمد که مثلا هر اتفاقی بیفتد هر جوری شرایط مان باشد وقتی که در استدیو برای برنامه می آیم و شما که مجری هستی این را خوب درک می کنید همه چیز را باید پشت در استدیو بگذاریم و باید وارد استدیو بشویم می گوییم بیننده که تقصیر ندارد که من مشکل دارم یا گرفتاری دارم، در خانه بیمار دارم یا چه و چه... بیننده تقصیر ندارد.

لذا من باید همیشه با لبخند در برنامه حاضر بشوم، سرحال باشم و بتوانم بحثم را ارائه بدهم همه ایام، همان موقع که در استدیو می آید باید این طوری باشد، آدم باید این را فکر بکند که این هم آدم است این هم یک موقع مریضی دارد یک موقع بی حوصلگی دارد، یک موقع گرفتاری دارد واقعا شاید نتواند همیشه باهمان شرایط باشد لذا این را باید مردم در نظر بگیرند یک سری چیزها احتمالش است. یک جاهای سهو اتفاق می افتد نمی خواهد یک کاری انجام بدهد، یک مرتبه پیش می آید فراموش می کند مثلا داخل نانوایی رفته نان گرفته بعد می خواسته پولش را بدهد پنج هزار تومان پولی نیست که کسی بخواهد ندهد ولی یک مرتبه کارت را نکشیده حواسش جایی دیگر بوده رفته نانوا صدایش زده که اقا پول نان را نمی دهی؟

از این گونه کارها فراوان اتفاق می افتد برگشته پرداخته، این که بگوید آها ببینید روحانی کارت نکشید! این برای بقیه مردم هم اتفاق می افتد این سهو و فراموشی است، این بخشی از قضیه است در عین حالی که می گوییم، در عین حال توقوع فرابشری و این ها نداشته باشیم آن هم انسان است ممکن است گاهی خطا بکند و ممکن است گاهی اشتباه بکند آن جایی که می شود اشتباهش را بخشید ببخشیم و آن جایی که نیاز به تذکر داشت تذکر بدهیم.

یک بخش و یک بحث دیگر هم این است که بعضی ها دنبال اشکال گیری هستند یعنی دنبال بهانه جویی هستند، یعنی گاهی از یک جای دیگر دلش پر است حالا یا روحانی دیگر یک برخوردی کرده یا آدم دیگری و یا اداره ای رفته کارش راه نیافتاده، حالا یک روحانی را دیده الان دلش می خواهد آن ها را سر این خالی بکند. دقیقا منتظر است این پایش را کج بگذارد بگوید شما گفتید پایتان را راست بگذارید خودتان پایتان را کج گذاشتید. شروع به اشکال گیری کردن کند. این خوب نیست یعنی اولا انصاف نیست شما از هر جایی که دلت پر است سر یکی دیگر خالی کنی. این را الان چه کار کنیم؟

الان به ذهنم آمد من دارم تاکسی می گیرم می روم یک موقع در تهران راننده تاکسی به من گفت حاج آقا اگر قم می روی من می برمت، از کسانی بود که مسافر کشی می کرد. گفتم چند؟ قیمت پرتی گفت کرایه قم را از ترمینال جنوب چهارصد هزار تومان گفت. بعد من گفتم این چه قیمتی است چطوری حساب کردی؟ گفت شما روحانی هستید وضع تان خوب است بدهید پرداخت کنید دیگر. گفتم ببین این الان با خودش این فکر را نمی کند که اقا من اگر از آن روحانی هایی هستم که زندگی خیلی خوبی دارم الان این جا چه کار می کنم؟ باید ماشین و راننده و این ها هم می داشتم دیگر. دیگر نباید می آمدم این جا منتظر باشم تا ماشین سوار بشوم.

ببینید آن کس و یا فردی که جایی از جامعه اشتباهی انجام داده و یا شرایطی دارد، آن را آمده در مترو روحانی که در مترو است، ان روحانی که در مترو است اگر سنخش آن سنخ بود که الان در مترو نبود آن در مترو چه کار می کند. او باید از مسیر دیگری با ماشینش می رفت، یا ماشین دنبالش آمده بود و این ها.

اهل بیت (علیهم السلام) حتی در رابطه با سوال کردن این را فرمودند، سوال، سوال است دیگر من از شما سوال می کنم می گویم آقا مثلا ساعت چند است بعد چه فرقی می کند من می خواهم ساعت را بدانم یا می خواهم ساعت چند است؟ شما مثلا این طوری کنی و بگویی ساعتش قدیمی است. یا مثلا شما این طوری کنید من بخندم و بگویم دستش را این طوری کرد دستش را کج گرفت، سوال، سوال است اهل بیت (علیهم السلام) فرمودند:

«لَا تَسْأَلْ تَعَنُّتاً»

شما از روی اشکال گیری سوال نکن!

بلکه:

«سَلْ تَفَقُّهاً»

تفقها و برای یادگیری سوال کن.

الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج6، ص381، بَابُ فَضْلِ الْمَاء، ح7

لذا در مواردی داریم از اهل بیت (علیهم السلام) کسانی می آمد سوال می کرد جوابش را درست نمی دادند، جواب سر بالا به ایشان می دادند. می گفت چرا این، این طوری است می گفت خدا گفته است. چرا؟ چون متوجه می شدند که این الان از نظر اسلامی ادب بشود نه به معنای این که بچه را می گیرند می زنند ادب می شود نه، یعنی باید از نظر اسلامی تأدیب بشود، آداب اسلامی را متوجه بشود تو در مقابل یک فرد عالم آمدی می خواهی سوال بپرسی، اول سوال که می پرسی مؤدب سوال بپرس.

می گوید حاج آقا یا الله جواب من را بده، من که بیکار نیستم این چه طور صحبت کردن است. شما مقابل هر استادی، استاد دانشگاه است یا استاد حوزه است آداب دارد با احترام بشین گوش بده با آرامی سوال کن، می خواهی بشینی اگر کلاس است دو زانو بشین، یا روی صندلی بشین مثلا می گوید من در کلاس نمی آیم جوابم را بده می خواهم بروم این آدابی است که ما باید رعایت کنیم آن مدلی برخورد کردن اسلامی نیست.

مثلا با من یک جایی دیگر یک نفر دیگر یک برخورد ناشایستی انجام داده الان منتظرم آن میوه فروشی با من بد برخورد کرده منتظرم این میوه فروش قیمت را صد تومان بالا بگوید شروع به داد و بیداد کردن کنم. این که درست نیست من که نمی توانم تلافی یک آدم دیگر را سر یک آدم دیگر در بیاورم. یک پزشکی مثلا در جراحی خطای پزشکی انجام داد بیمار ما از دنیا رفت حالا من بروم همه پزشک ها را مفصل کتک شان بزنم به خاطر که این اتفاق افتاده است. یا همه شان را قاتل بدانم این که واقعا انصاف نیست شرع حکم نمی کند که جرم یک نفر را به دیگران تعمیم بدهیم.

بعضی ها دچار این حس هستند که الان رسیدن شروع به اشکال گیری کردن و مقابله کردن.

مجری:

بسیار عالی! ما هم سعی کنیم الان صحبتی که در برنامه شد در خیلی از جاها دیده شده و باور کنید من خودم هم دیدم که سوالاتی که دارند می پرسند اصلا با طعنه و با حالتی می آیند سوال می پرسند. این درست نیست سعی کنیم ان شاء الله شخصیت خودمان را زیر سوال نبریم و آبروی مذهب تشیع باشیم و ان شاء الله در پیشرفت احکام دین مقدس اسلام کمک کنیم. استاد ادامه برنامه را در خدمت تان هستیم

استاد عباسی:

یکی دیگر از مواردی که باید به آن در رابطه با لباس روحانیت اشاره کنیم، این ها وقتی که مطرح می کنند می گویند لباس روحانیت نپوشید بدعت و این ها است. آدم تصور می کند که این ها صحبت شان و مطلب شان است فکر می کنند که ما می گوییم لباس روحانیت پوشیدنش برای طلبه واجب است به عنوان یک واجب شرعی،‌ واجب شرعی نیاز به دلیل دارد روایت بیاور، شما روایت مقابلش می آوری و می گوی نباشد ما می گوییم باشد. در حالی که واقعا قصه این طوری نیست یعنی اگر قرار بود واجب شرعی باشد یک سن و زمانی باید می داشت که مثلا باید می گفتند کسی پنج سال درس حوزه خوانده دیگر باید لباس بپوشد.

اگر منظورشان واجب شرعی بود می گفتند پنج سال که درس خواندی باید لباس بپوشی در حالی که واقعا این طوری نیست یک نفر پنج سال شش سال درس حوزه خوانده ملبس به لباس روحانیت می شود که تقریبا اقلش این است. یک نفر ده سال درس حوزه خوانده ملبس می شود یک نفر دوازده سال سیزده سال خوانده بعد ملبس می شود، شرایط زندگی کاریش و علمیش و این ها طوری باشد که دیرتر و یا زودتر ملبس بشود.

 قدیم حتی در نجف رسم بوده که همان ابتدا لباس روحانیت می پوشیدند می گفتند این مثل لباس سربازی می ماند آقا سوال است می گویند این که سواد ندارد برای چه لباس پوشیده؟ می گویند آن موقع مرسوم بوده مثل این می ماند که می گویند مگر سرباز صفر لباس نمی پوشد. الان شما از سرباز صفر سوال بکنی در میدان چهار تا ماشین آمدند این از راست آمد آن یکی از چپ آمد و آن یکی از طرف دیگر آمد و... جواب چه می شود؟ می تواند جواب بدهد. این که به اندازه افسر راهنمایی بلد نیست سرباز صفر است.

این را هم شما از قیافه و سن و سالش بفهم که مبتدی است و آن علمی که طلبه بیست ساله و سی ساله دارد و در حوزه است این ندارد طبیعی است این در ان حد نیست ولی طلبه است و در آن مسیر است، مشخص باشد که طلبه است.

اما نسبت به آن متعارفی که الان است غیر از آن چیزی است که در قدیم بوده و در نجف بوده و الان دیگر مخصوصا در قم متعارف نیست. در قم می خواهند ملبس بشوند شش سال، هفت سال هشت سال و حتی مجوز تلبس می گیرند یعنی می روند از حوزه اجازه می گیرند که ما لباس روحانیت بپوشیم، لباس تبلیغ بپوشیم، در عین حال کسانی هستند که نمی پوشند تا مثلا ده سال از درس شان یا دوازده سال از درس شان، بعضی ها چه بسا ممکن است مدت طولانی تر بیست سال و بیست و پنج سال و این ها هم لباس نپوشیده باشند یا تا آخر عمر لباس روحانیت نپوشد درس روحانیت خوانده عالم است کتاب دارد تألیفات دارد اما لباس روحانیت نپوشیده است.

مجری:

دست خودشان است

استاد عباسی:

بله، چون به عنوان واجب شرعی نبوده؛ یعنی صحبت این است این های که می آیند حرام شرعی می گویند مقابل حرام شرعی واجب شرعی است. این مثل این می ماند که می گویند حرام شرعی است می گوییم آقا مگر ما گفتیم واجب شرعی است که تو بگویی حرام شرعی است. یک لباسی است آن های که در این شرایط قرار می گیرند تعداد زیادی این لباس را به عنوان لباس تبلیغ می پوشند ضمن این که شبیه همین لباس روحانیت اگر شما با این لباس و با این شکل و شمایل مشکل دارید شبیه این لباس روحانیت در بعضی از اقوام هم وجود دارد. شما باید بروی یقه آن اقوام را هم بگیرید.

مثلا در خراسان در حرم امام رضا (علیه السلام) بعضی فیلم ها است و در حرم امام رضا من خودم دیدم گاه دیدیم پیره مردی می آید عمامه های شبیه عمامه ما سرشان است و یک مقداری عمامه شان فقط بهم ریخته تر است. و لباس بلند تن شان است فقط عبا ندارند حالت قبا مانند دارند تن شان است، این مال سمت جنوب خراسان و این ها است.

اگر با این لباس مشکل دارید با آن ها هم باید مشکل داشته باشید بروید یقیه آن را هم بگیرید بگویید شما چرا این طوری لباس می پوشید یا در خوزستان خیلی ها مثلا عمامه چه عمامه سیادت و چه عمامه عادی استفاده می کنند لذا این برخورد و این که می گویند حرام است در مقابل کسانی است که این را واجب اعلام کرده باشد بله ممکن است به یک جایی برسد که به خاطر مثلا هزار نفر ماندند این ها روحانی هستند و مبلس هستند این هزار تا اگر بخواهند لباسشان را در بیاورند ضربه به تشیع می خورد همه ادیان روحانی دارند شیعه روحانیش لباس تنشان نباشد ضربه بخورد مرجع تقلیدی بگوید چون ضربه به تشیع می خورد باید این هزار نفر واجب است که لباس بپوشند این ممکن است.

ولی الان به صورت عادی هزاران طلبه است که ملبس نیستند اگر واجب بود باید یک وقتی هم می داشت مثلا می گفتند از پایه ششم واجب است لباس بپوشند، واجب است از پایه پنجم لباس بپوشند. در حالی که همچنین چیزی نیست همین که دیر و زود آدم ها معمم می شوند خودش نشان دهنده این است که این به عنوان واجب شرعی این کار را انجام نمی دهند چون به عنوان واجب شرعی انجام نمی دهند شما از آن طرف حرام شرعی هم برای این مسئله نمی توانید ایجاد بکنید این هم به اصطلاح یک نکته است لذا چون این ها نگران این هستند که می گویند و یکی از حرف هایشان این است که می گویند شما آمدید با این لباس انحصار درست کردید یعنی می گویید منحصرا لباس تبلیغ دین این است می گوییم نه الحمدلله الان که شما می بینید فراون است سخنرانان غیر معمم درست است یانه؟

سخنرانان غیر روحانی، یعنی حتی روحانی هم نیستند مثلا مهندس است استاد دانشگاه است که اصلا درس حوزه هم نخوانده اما دارد در فضای دینی سخنرانی می کند، حتی در هئیت سخنرانی می کند کسی هم یقه اش را نگرفته و بگوید شما آمدی در این هیئت سخنرانی می کنی و این هئیت برای ما بود و شما آمدی داری در آن جا سخنرانی می کنی حتی درس دینی نخوانده است سخنران دینی شده حالا با مطالعاتی که کرده یا هرچه و افراد می روند پای منبرشان می شینند و سخنرانی گوش می دهند. ایشان روی منبر می رود می شیند نه این که روی صندلی بشنید روی منبر و بالای منبر مثلا با لباس عادی رفته نشسته، این چه نگرانی است و شما از چه نگرانید؟ از این نگرانید و می گویید این تیب و قیافه نباشد که آدم ها یاد شیعه می افتند یا نه از چیز دیگری نگرانید.

اگر نگرانی تان افراد هم بود که مثلا ما مانع بشویم که دیگران سخنرانی می کنند که دیگر می بینیم الحمدلله دیگران هم سخنرانی می کنند الان منبر و هیئت هم نه همین انستاگرام و تلگرام و فلان و این ها فرصت را فراهم کرده که هرکس برای خودش می تواند یک سخنران باشد یعنی هرکس چیزی برای عرضه کردن داشته باشد آن حرف را بزند و مطرح کند.

مجری:

بسیار عالی، متشکرم استاد از این صحبت های شیرین تان استفاده کردیم و کاملا ملتفت شدیم دیگر سوالی باقی نمی ماند ان شاء الله هفته آینده در خدمت تان باشیم.

بینندگان عزیز خیلی سپاسگزارم که این برنامه را نگاه کردید استاد عزیز حدودا یک ساعت و نیم صحبت کردند ما را به فیض رساندند و سعی کردند که همه کسانی که این شبهه را در ذهن شان دارند متوجه کنند ان شاء الله که خدای بزرگ کمک مان کند تعصب بی جا را کنار بگذاریم. مشکل بعضی از ما آدم ها این است که متعصبانه، متعصب می شویم نسبت به خیلی از قضایای که این همه در رسانه ها اعلام می کنند که راه اصلی و راه درست و راه مستقیم این است نه ان راهی که شما در واقع در پیش گرفتید ولی متأسفانه تعصبات باعث می شود که انسان همانجا در جا بزند و یک زمانی متوجه می شویم که حضرت عزرائیل آمد انا لله و انا الیه راجعون. و از این دنیا می رویم بعد می بینیم که پشیمانی سودی ندارد ان شاء الله که به این جا نرسد و خدای بزرگ کمک مان کند و راه مستقیم را به کمک این بزرگواران که در برنامه ها دعوت می شوند و کلام اهل بیت را به ما می گویند بیاموزیم تا ان شاء الله مسیر درست را پی ببریم و به خدای بزرگ و مهربان برسیم.

لحظات پانی برنامه در شام ولادت امام جواد (علیه السلام) هستیم بیاییم همه باهمدیگر خدا را قسم بدهیم و امام رضا (علیه السلام) را قسم بدهیم که دعایمان کنند خدایا قسمت می دهیم تو را به حضرت رضا (علیه السلام) و آقا جانمان امام جواد (علیه السلام) اللهم عجل لولیک الفرج الهی آمین تا جلسه آینده شما بینندگان عزیز را به خدای بزرگ و مهربان می سپارم یا علی مدد خدا نگهدار‍!


عصر ایمان>

ماه رجب نو اخباری ها لباس روحانیت روشنگری دین شیعه خمس کسب و کار حوزه رجال تولیت شبکه های اجتماعی حمله به علمای شیعه یهود مسیحیت