عصر ایمان

قسمت شصت برنامه عصر ایمان با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین عباسی


 بسم الله الرحمن الرحيم

عنوان برنامه: عصر ایمان (شبهات گروه نو اخباریون – غنا و موسیقی)

تاريخ: 30/ 11/ 1400

استاد: حجت الاسلام والمسلمین عباسی

مجری: آقای سیرتی

مجری:

بسم الله الرحمن الرحیم سلام و درود خدای مهربان بر نبی مکرم اسلام حضرت رسول اکرم محمد مصطفی (صلی الله علیه وآله وسلم) و خاندان پاک و مطهر ایشان «اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم»؛ عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما بیننده های عزیز برنامه عصر ایمان دارم، از این که امشب مثل شب ها و هفته های گذشته برنامه های خودتان را از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) انتخاب کردید بسیار متشکر و سپاسگزارم.

برنامه عصر ایمان را به لطف خدای بزرگ و مهربان مثل روال گذشته آغاز کردیم، کارشناس محترم برنامه حجت الاسلام والمسلمین استاد گرانقدر جناب آقای دکتر عباسی مهمان برنامه ما هستند و از این که دعوت ما را پذیرفتند بسیار تشکر می کنیم و به موضوع برنامه امشب مان می پردازیم. آقای عباسی خدمت شما سلام عرض می کنم خیلی خوش آمدید.

استاد عباسی:

سلام علیکم ورحمة‌ الله بنده هم عرض سلام و ادب و احترام دارم محضر بینندگان عزیز و گرامی مان امیدوارم هر جای این عالم هستید در پناه حضرت ولی (ارواحنا له الفداء) زندگی بسیار شیرین و ایمانی داشته باشید. خدا ان شاء الله به همه ما و شما توفیق استفاده از شب ها و روزهای ماه رجب و ان شاء الله بعد از آن ماه شعبان و رمضان را عنایت بفرماید و ان شاء الله ایامی که ایام عید اهل بیت است ایام ولادات اهل بیت (علیهم السلام) است ایام پیش رو ان شاء الله خدا به همه ما خیر و برکت و آن چه که به خوبانش توفیق می دهد و عنایت می فرماید به ما هم عنایت بفرماید محضر شما هستیم.

مجری:

خیلی خوش آمدید بیننده های عزیز امشب بحثی را می خواهیم آغاز کنیم در مورد غنا و موسیقی همان طور که مستحضر هستید در هفته های گذشته بحث های را ما در این برنامه داشتیم که نو اخبارییون مطرح می کردند شبهاتی که در جامعه مطرح می شد استاد عزیز در این برنامه پاسخ می دادند، اگر احیاناً برای تان سوالی پیش می آید مطرح بفرمایید استاد عزیز هم پاسخ سوال شما را خواهند داد.

امشب در مورد غناء و موسیقی می خواهیم صحبت بکنیم که بعضی از نو اخبارییون این را مطرح کردند که غناء و موسیقی اصلاً‌ حرام نیست، به قول معروف خیلی عامیانه عرض بکنم من در آوردی است که در جامعه در بین روحانیت یا مذهب تشیع عنوان کرده اند. استاد عزیز پاسخ سوال حقیر و نو اخبارییون را خواهند داد واقعاً ‌استاد همچنین چیزی هست که غناء و موسیقی حرام نباشد و مدتی همه مردم و خیلی از جامعه روحانیت درگیر این موضوع هستند که خدای نکرده یک مقدار فاصله گرفته باشند.

استاد عباسی:

بسم الله الرحمن الرحیم وبه نستعین إنه خیر ناصر ومعین ثم الصلاة والسلام علی سیدنا و نبینا ابا القاسم مصطفی محمد وعلی اهلبیته الطیبین الطاهرین المعصومین واللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین الی قیام یوم الدین. اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ سَاعَةٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا.

 یکی از بحث های که اخیراً ‌شاید به صورت مفصل تر آقایان نو اخباری در فضای مجازی با آب و تاب فراوان مطرح کردند این مسئله بود آن چه که علماء به عنوان مرجع تقلید فتوا دادند در رابطه با حرمت غناء و موسیقی لهوی غالباً، چون فتاوای مراجع متفاوت است اما آن چه که بین فتوای مراجع مسلم است این که موسیقی که غناء باشد مطرب لهوی باشد مناسب با مجالس لهو و لعب باشد این را قائل به حرمت هستند.

همه این کلمات و عبارات را در طول بحث ان شاء الله توضیح خواهیم داد نکته ای که این ها مطرح کردند نیامدند بحث بکنند مثلاً‌ مطرب لهوی چه است؟ غناء چه است؟ کدام یک از این موسیقی ها را شامل می شود؟ مثلاً 30 درصد موسیقی ها را شامل می شود. 50 درصد موسیقی ها را شامل می شود بیشتر از این موارد، جزء موارد حرمت است.

آمدند به صورت مطلق گفتند اساساً آن چیزی که در رابطه با غناء در روایات گفته شده یا آیاتی که اشاره به این بحث دارد منظورشان موسیقی نیست، منظورشان یک چیز دیگر است. غناء منظورشان موسیقی نیست هیچ موسیقیی مثلاً‌ این موسیقی سنتی است من اشکال نمی دانم پاپ هست من اشکال می دانم. همیتال هست موضوع شان این نیست یکی دو تا موسیقی جایز یا حرام است. می گویند غناء منظور، موسیقی نیست.

 در جلسات پیش رو این جلسه و جلسه های آینده البته احتمالاً هفته آینده شب شهادت حضرت موسی ابن جعفر (علیه السلام) باشد و ما برنامه نداشته باشیم ویژه برنامه باشد هفته های بعدش می شود ما به مسئله غناء و موسیقی می پردازیم می خواهم عرض بکنم خدا را شاهد می گیرم که این بحث را برای رضای خدا و مطابق با آن چه که ان شاء الله در آیات و روایات هست می خواهم تقدیم بینندگان کنم.

در عین حال فتوا هم نمی دهم یعنی بحث ما یک بررسی علمی است، نه یک فتوا دادن که من بخواهم چیزی را خدای نکرده حلال کنم یا حرام بکنم، حرمت و فتوای حرمت و حلیّت با مراجع عظام تقلید است. فقط ما می خواهیم این جا یک سری مبانی علمی از آیات و روایات را عرض بکنیم که بینندگان عزیز بدانند آیات و روایات فراوان در این باب و دیدگاه علماء و ... آمده.

و این که یک مرتبه یک نفر بیاید طوری وانمود کند که 1400 سال حتی می گوید همین روایتی که در اصول کافی مرحوم کلینی آورده، تازه کلینی هم 200 سال با پیغمبر فاصله داشت یعنی روایتش را نمی شود خیلی جدی قبول کرد این طور باشد که دیگر هیچ روایت و مطلبی را نمی شود قبول کرد. آن وقت بیان مطالب خدای ناکرده با نحوه ای که اغراق آمیز باشد با نحوه ای که اغراء به جهل بکند یعنی چه؟

یعنی این که یک جوری ما برای مردم توضیح بدهیم مردم از متوجه نشدن کلام ما از اصطلاحات علمی که استفاده می کنیم بگویند راست می گوید ما که متوجه نشدیم چه گفت ولی راست می گوید. جالب است من نگاه می کردم می گفت من می خواهم یک متُدی را برای شما با یک شیوه علمی بیان بکنم بعد می گفت در این کانْسِپت یک سری کانتکس ها است... این قدر از این کلمات استفاده می کنند بیننده می گوید شاید حرفش، حرف درستی هم باشد.

شما داری سراغ آیات و روایات با این حجم انبوه می روی، کارشناس هم نیستی تسلط به بحث کارشناسی هم نداری آن وقت همه این ها را داری یک نحوه ای بیان می کنی که خروجی اش این می شود که اساساً هر نوع فتوای به حرمت معنا ندارد آیات و روایات هم منظورشان از غناء، موسیقی نیست. حرف های عجیب و غریب در این باب زدند این که عرض کردم خدا را شاهد می گیرم به خاطر رضای خدا این بحث را داریم مطرح می کنیم یک جایی یک برنامه ای باید روشن بشود. به خاطر این که به هر حال شاید فضای جامعه ما یک چیز دیگری رقم خورده مأنوس بودن با انواع و اقسام موسیقی ها برای خیلی ها عادی شده موضوع را برنامه استوری کرده بودیم کسی برای ما پیام فرستاد مگر می شود موسیقی گوش نداد؟ گفتم مقصود در حرمت یک نوع موسیقی خاصی است موسیقی های که آن ویژگی را داشته باشد گفت آن ها را هم مگر می شود گوش نداد؟ گفتم ببخشید من نمی توانم به خاطر شما حکم خدا را تغییر بدهم.

اگر موقعی در ذهن کسی این بیاید که خوشایند کسی غیر از خدای متعال و معصومین (علیهم السلام)  حرف بزنیم، من بیایم در این برنامه بگویم موسیقی خاص اشکالی ندارد بیشتر خواهد شد، یعنی من علی القاعده اگر بخواهم بیننده هایمان کم نشود نباید بحث غناء و موسیقی را به این شکل بگویم ولی ما باید وظیفه مان را انجام بدهیم.

اگر برای عزیزی هم ناخوشایند بود حس می کرد که فاصله دارد با آن چه که اهل بیت (علیهم السلام) می گویند بهترین مسئله این است که بگوید خیلی خب الان من فاصله دارم تلاش کنم فاصله ام را کم کنم. تلاش بکنم که مسیر را اصلاح بکنم نگوییم چرا اهل بیت (العیاذ بالله) این را می گویند؟ چرا تو داری حرف اهل بیت را در رابطه با غناء و موسیقی نقل می کنی؟ اصلاً نباید این باشد. اصلاً چرا گفتند یا نه نگفتند؟ بگوییم اگر واقعاً اهل بیت این را گفتند من تا به امروز داشتم اشتباه می کردم سعی می کنم از امروز اشتباه نکنم خیلی فرق می کند من اگر دانستم که فلان موسیقی، مصداقش را ما نمی خواهیم بگوییم فلان موسیقی، غناء و حرام است من به شخصه دانستم اگر یک جایی هم نفس من، من را فریب داد گوش کردم اگر دانستم که این، خلاف امر اهل بیت است یا حرام است چون می دانم الان حرام مرتکب شدم حواسم هست که لااقل از آن گناه توبه کنم.

اما اگر احساس کردم که نه اتفاقاً کارم درست است و حرام نیست اصلاً به فکر توبه هم نمی افتم و روز به روز فاصله و زاویه من زیاد می شود. یک بنای ماهر در دیوار کشی اش دائماً طراز می گذارد که ردیف های بالا این طراز خَم نشود. آیا ما هم در زندگی دائماً طراز می گذاریم که فاصله مان با اهل بیت (علیهم السلام) زیاد نشود؟ این دیوار کج نشود.

شاید یکی از عزیزان یا بنده و یا شما یک روزی بعضی از آهنگ ها برایش خط قرمز بود و احساسش این بود که این آهنگ اشکال دارد نباید گوش بدهد اما الان برایش عادی شده. چرا؟ به خاطر این که دائم آن طراز را نگذاشتیم. آرام آرام گفتیم نه این که اشکالی ندارد این را که فلان شبکه پخش کرد این هم که فلان ایستگاه رادیویی داشت پخش می کرد این هم در همه موبایل ها هست. پس می شود گوش داد ولی گاهی اوقات یک مراجعه بکنیم یک بازگشت داشته باشیم آن طراز را بگذاریم می بینیم که فاصله داریم. اگر فاصله داریم بر گردیم.

 عیب اصلی آن هست که تصور کنیم ما داریم دقیقاً مطابق با آن چه اهل بیت می گویند عمل می کنیم ولی مترها یا کیلومترها یا فرسنگ ها خدای ناکرده فاصله گرفته باشیم. لذا بحث غناء را بینی و بین الله را بیاییم خالی الذهن از این که اگر مثلاً‌ بحث غناء مطرح شد اگر 50 درصد آهنگ های که من گوش می دهم زیر سوال رفت مخالف اهل بیت بود آن وقت چه؟ پس من اصلاً‌ به صحبت های آقای عباسی گوش ندهم. اصلا‌ً این برنامه را نبینیم می گوییم نه ببینیم، بدانیم و خودمان را تطبیق بدهیم ما تا چه مرحله ای داریم با اهل بیت تنظیم می شویم، خودمان را تطبیق بدهیم و بر اساس آن عمل بکنیم ضمن این که اصل و اساس برنامه ما در این موضوع به این علت است که طوری مطرح کردند مثل بحث های دیگرشان کأنه 1400 سال هیچ کس نمی فهمید غناء یعنی چه؟

آمدند حرف خودشان را اَلَکی به دین نسبت دادند در حالی که دین می گوید اصلاً‌ غناء موسیقی نیست و اصلاً دین، با موسیقی مشکلی ندارد با یک غنائی مشکل دارد که معنای غناء یک چیز دیگری است که در بحث شبهات مربوط به غناء و موسیقی مطرح خواهم کرد.

مجری:

بسیار عالی، استاد زیبا می فرمایند وقتی نسبت به حریم آن موسیقی رعایت نشود به قول معروف می گویند خشت اول چون نهد معمار کج/ تا ثریا می رود دیوار کج می بینیم پرت شدیم این ها خیلی مهم است که ما دقت داشته باشیم و به دین مقدس اسلام رجوع کنیم.

بر گرفته از کلام استاد گرانقدر این است که ما وقتی تسلیم دین مقدس اسلام باشیم خیلی چیزها برای ما راحت و آسان خواهد بود این خیلی تأثیر دارد تا این که اگر کلامی را از بزرگان خودمان می شنویم آن هم کلام از اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) باشد و بگوییم هیچ اشکالی ندارد این که نشد شیعه بودن این که نشد تسلیم دین اسلام بودن این ها خیلی چیز مهمی است از بیننده های عزیز خواهش می کنم دقت کامل و کافی داشته باشند.

(میان برنامه)

مجری:

تصاویر بسیار زیبایی را دوستان عزیزم برای تان آماده کردند دیدید آن هم صحن و سرای آقا جان مان مولا امیر المؤمنین (علیه السلام) بود جای همه کسانی که آروز دارند در حرم حضرت امیر المؤمنین باشند خالی است. خدمت استاد گرانقدر استاد عباسی هستیم که در مورد غناء و موسیقی دارند صحبت می کنند استاد در خدمت تان هستم نسبت به این قضیه که نو اخبارییون نسبت به غناء و موسیقی حرف و حدیث هایی درست کردند.

استاد عباسی:

محضر بینندگان عزیزمان عرض می کردیم که ما می خواهیم در دو سه جلسه آینده حداقل مراجع کنیم به آن چه که در دین، در بحث غناء و موسیقی مطرح شده آیات و روایاتش را بر اساس آن چه آمده مطرح بکنیم تا روشن بشود که مسئله غناء یکی از مسائل مهمی است که به آن پرداخته شده با ادبیات دینی یعنی بعضی از مسائل در آیات، روایات به اسمِ مشخصات و ویژگی ها واضح و آشکاری که امروز می دانیم بعضی ها با اسامی دیگر هست بعضی با توضیحات است غناء را هم می خواهیم آن طور مطرح بکنیم و از خدا می خواهیم که گفتن های ما و شنیدن های ما را مرضی خودش قرار بدهد و برای فهم حق کمک بکند ما داعیه ای جز این مسئله نداریم.

در لغت اگر ما بخواهیم ابتداً غناء را بررسی بکنیم به معانی مختلفی آمده مرحوم محقق نراقی 15 مورد از این را جمع آوری کرده به طوری که مستند الشیعه، جلد 4، صفحه 125 فرمودند در کلمات علماء از لغویین و ادبیان و فقهاء در تفسیر معنای غناء اختلاف هست که عبارتند از: صدای طرب آور، صوتی که مشتمل بر ترجیع باشد، صوتی که مشتمل بر ترجیع و طرب باشد.

خود ترجیع یعنی چه؟ یعنی باز گرداندن و پیچاندن صدا در گلو، چهچه های خاص را زدن، بلند نمودن صدا و همراه ترجیع است. کش دادن صدا، زیبا کردن صدا با شرائط خاص است. صدای موزونی که در بر دارند مفهومی باشد و قلب را تحت تأثیر خودش قرار بدهد با آن وزن و ویژگی های که دارد. آن صوتی که در بعضی از عبارات در فارسی به آن سرود گفته شده است.

ما در معنای لغوی غناء هستیم می خواهیم برای مان یک مقداری روشن بشود بعضی ها گفتند لفظی هست که در معنای آن باید به عرف مراجعه بشود انواع و اقسام بیان ها را گفتند فقهاء وقتی در مورد غناء معنای را ذکر کردند از جمله شهید ثانی این طور آوردند:

 «الغناء وهو مد الصوت المشتمل على الترجيع المطرب»

غناء، کشیدن صوتی است که مشمتل بر ترجیع طرب آور باشد.

كتاب: مسالك الأفهام؛ نويسنده: الشهيد الثاني (وفات : 965)، تحقيق: مؤسسة المعارف الإسلامية، ناشر: مؤسسة المعارف الإسلامية – ايران – قم: 1419، ج14، ص179

نام کتاب: الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية (سلطان العلماء) نویسنده: الشهيد الثاني، ج 2، ص 212

پس صدای خالی از دو تا وصف مذکور جزء صداهای حرام نیست. اگر چه دارای یکی از دو صفت باشد یعنی هم باید کشیدن صوت باشد هم طرب آور باشد. یعنی انسان را از حالت عادی خودش به یک حالت شادی بعضی گفتند حتی به یک حالت غمِ خارج از عرف یعنی یک مقداری شدیدتر از حالت عادی که انسان معمولی شاد است آن حالت را انسان پیدا بکند.

مرحوم فاضل مقداد در شرح مختصر الشرایع آورده مراد از غناء دقیقاً همان چیزی است که در عرف، غناء نامیده می شود به مردم بگوییم غناء یعنی چه؟ یک توضیحی بدهیم یا غناء را شنیده باشند مثلاً به آن ها بگوییم موسیقی که انسان را از حالت عادی خارج می کند، حالت رقص در وجود انسان ایجاد می کند و یا حالت غمِ غیر متعارف ایجاد می کند به ما خواهند گفت.

در رابطه با معنی غناء در کتاب مکاسب محرمه، مرحوم امام خمینی (رحمة الله علیه)، جلد1، صفحه 198می فرمایند که:

«الغناء صوت الانسان الذي من شأنه ايجاد الطرب بتناسبه لمتعارف الناس»

غناء، صدای انسانی است که متضمن نازک شدن صدا و زیبایی ذاتی در کنار هم باشد و برای نوع انسان ها ایجاد طرب بکند.

كتاب: المكاسب المحرمة؛ نويسنده: السيد الخميني (وفات: 1410)، ناشر: مؤسسة إسماعيليان للطباعة والنشر والتوزيع، إيران - قم 1410 – 1368 ش، ج1، ص198

یعنی نوع افراد را حالت خاصی برای شان داشته باشد.

مجری:

استاد این ایراد دارد؟

استاد عباسی:

بله اگر از حالت عادی انسان را خارج بکند.

مجری:

یعنی طرف مقابل را خارج بکند؟

استاد عباسی:

بله طرف مقابل را خارج بکند، یعنی کسی که دارد می شنود اگر کسی که دارد می شنود را این حالت برایش ایجاد بکند و عموم افراد را، یک موقع یک نفر حالت خاص در او ایجاد می شود برای آن یک نفر اشکال دار می شود یک موقعی جمعی، اگر در یک جمعی که 30 نفر یا 50 نفر نشستند اکثریت این ها احساس شان، همین احساس ویژه باشد تغییر حالت باشد با توجه به صدایی که این شخص دارد ایجاد می کند این هم زیر مجموعه آن محتوا می رود.

الان دارم نظرها و دیدگاه ها را عرض می کنم با توجه به معنای لغوی و اصطلاحی، بعد آیاتی که عرض می کنیم در رابطه با «لهو الحدیث وقول الزور» آمده می توانیم بگوییم عناصر اصلی غناء عبارت از این هستند که:

 1. صوتی که مشتمل بر محتوای باطل و لحن گمراه کننده باشد می شود کلمات و جملات و عباراتی در شعر آمده باشد که خود آن ها باطل و گمراه کننده باشد. مثلاً کلمات و جملاتی استفاده کرده باشد که بر ضد خدا استفاده شده باشد. بر ضد اهل بیت استفاده شده باشد. بر ضد تقیّد به شریعت استفاده شده باشد. مثلاً‌ در آن مضامینی باشد با این عنوان که نماز برای چه باید بخوانیم؟ روزه برای چه باید بگیریم؟ نیازی نیست انجام بدهد افراد را به سمت اباحه گری ببرد.

2. صوتی که مشتمل بر محتوای حق و لحن گمراه کننده باشد این لحن گمراه کننده نحوه صحبت کردن یا لحن افراد باعث می شود که یک مرتبه یک نفر کلاً بی دین بشود؛ یعنی قرار است آنی حرام باشد که اگر من مثلاً یک بار گوش کردم کلاً از دین اسلام منحرف بشوم. لحن گمراه کننده یعنی آن مقداری که من بعد از چند تا گوش کردن اعتقاداتم مشکل پیدا بکند با گرایش به آن شخص یا به آن خواندن هست تا موردی که یک مقداری پیچ و مهره های دین و اعتقادات من را سست می کند. حس من را نسبت به جاهای که باید من توجه به بندگی خدای متعال داشته باشم کم می کند این لحن گمراه کننده می شود و صوتی که مشتمل محتوای باطل و لحن ممدوب باشد خیلی عادی و خوب می خواند ولی کلامش، کلام باطلی است. یعنی صوت، اشکالی ندارد اما کلام، کلام باطلی است.

این موارد را می خواهیم مراجعه به قرآن بکنیم ببینیم آیاتی که مجموعاً در این رابطه آمده چه آیاتی با چه توضیح است؟ تا بعد سراغ روایات برویم و مسئله برای ما ان شاء الله روشن بشود.

 اولاً به آیات قرآن می پردازیم اولین آیه ای که بحث می کنیم در سوره مبارکه حج، آیه 30 اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

(فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ)

از پليدی های بت ها اجتناب کنيد! و از سخن باطل بپرهيزيد!

سوره حج (22): آیه 30

از پلیدی حقیقی، یعنی بت ها اجتناب کنید و از قول باطل که قول باطل مثل دروغ است، شهادت نا حق است، سخنان لهو و غناء بر اساس روایات دوری گزینید. در تفسیر آیه، روایات متعددی آمده که (وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ) را به غناء تعبیر کردند گفتند مقصود در این جا غناء است مثل چه روایتی؟ مثل روایتی که در کافی شریف، جلد 6، صفحه 435 آمده از زید شحّام که از اصحاب معصومین (علیهم السلام) امام صادق (علیه السلام) است می گوید من سوال کردم

«سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام)»

من از امام صادق (علیه السلام) سوال کردم

«عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ فَقَالَ الرِّجْسُ مِنَ الْأَوْثَانِ الشِّطْرَنْجُ وَ قَوْلُ الزُّورِ الْغِنَاءُ.»

می گوید از امام صادق (علیه السلام) درباره آیه (فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ) سوال کردم، مراد از (الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ) که پلیدی حقیقی را که باید از آن اجتناب بکنیم را بیان کرده فرمودند شطرنج و مراد از قول زور غناء می باشد.

الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الإسلامية ج‏6، ص435، بَابُ النَّرْدِ وَ الشِّطْرَنْج‏‏، ح2

من یک توضیحی در رابطه با بخش اول بدهم احتمالاً درباره شطرنج سوال شد. در مورد شطرنج فتوا غالباً حرمت بوده استفاده از شطرنج حرمت بوده بر اساس روایاتی که در رابطه با شطرنج آمده. برخی که برداشت غیر حرمت کردند یا احیاناً فتوایی دیگر مطرح شده بر این اساس است که شطرنج را به عنوان آلت قمار در نظر گرفتند یعنی وسیله ای که همیشه با آن قمار می شده و هر وسیله ای که با آن قمار بشود حرام است ولی وسیله ای که مشهور به قمار باشد، یعنی دائماً با آن قمار می شود این حکم فقهی است می توانند از مراجع شان بپرسند فقط توضیحاً چون در روایت آمده. آن های که بحث حلیّتش را گفتند یا حلیّتش را مشروط کردند به این عنوان که این از حالت قمار بودن خارج شده باشد.

 یعنی اگر همه جا و همیشه با این قمار اتفاق نیافتد بگویند بازی کردن با آن اشکال ندارد البته باز هم بسیاری از مراجع همچنان یا حرام می دانند یا نسبت به شطرنج احتیاط می کنند با توجه به این که در روایات به صورت مستقیم آمده است. اما در عین حال هر کسی به مرجع تقلید خودش مراجعه کند و بر اساس آن عمل بکند.

 دومین مورد را در این روایت (قَوْلَ الزُّورِ) در آیه 30 سوره مبارکه حج آمده غناء است، این یک روایت در این مورد.

 روایت دیگر:

«عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ قَالَ الْغِنَاءُ»

سماعة ابن مهران از ابو بصیر که از اصحاب امام صادق است می گوید من از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم از قول خدای عز وجل که منظور از آیه 30 سوره مبارکه حج چه است؟ امام صادق فرمودند مراد از آن، غناء است.

الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الإسلامية ج‏6، ص431، بَابُ الْغِنَاء‏‏، ح1

این در کافی شریف، جلد 6، صفحه 431. آمده روایت دیگر از امام صادق (علیه السلام) در وسائل الشیعه، جلد 17، صفحه 305 که:

«قَوْلَ الزُّورِ قَالَ الْغِنَاء»

منظور غناء است.

تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة؛ شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام،  محقق/ مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ج17، ص305، بَابُ تَحْرِيمِ الْغِنَاءِ حَتَّى فِي الْقُرْآنِ وَ تَعْلِيمِهِ وَ أُجْرَتِهِ وَ الْغِيبَةِ وَ النَّمِيمَة، ح 9

 آیه دوم، آیه 3 سوره مبارکه مؤمنون است:

(وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ)

و آنها که از لغو و بيهودگی روی ‌گردانند.

سوره مؤمنون (23): آیه 3

از مؤمنین از آن چه که بیهوده و بی فایده است در گفتار و کردار خودشان روی گردان هستند مؤمن، کار بیهوده و باطل انجام نمی دهد. کار باطل و بیهوده یک وقت یک کار بیهوده ای است ضرر متنابهی ندارد ممکن است خدای متعال اجازه داده باشد و حرام نکرده باشد این مباح می شود. اگر یک کاری بیهوده باشد و ضرر هم داشته باشد ضرر اگر به حدی نرسد که نیاز به حرمت آن باشد مکروه می شود؛ یعنی ضرر کم باشد که آن هم انجام دادنش خوب نیست اما ضررش متنابه نیست چون این ضرر به معنای آن ضرری نیست که ما می بینیم ممکن است یک ضرری را ما نبینیم متوجه این ضرر نشویم.

مثال بزنم مثلاً در علم پزشکی، در مسائل سلامتی یک وقت به یک نفر می گویند شما پاهایت را با آب سرد نشور بیمار می شوی و مشکل پیدا می کنی می گوید نه من پاهایم را با آب سرد می شویم خیلی سر حال می شوم. این کثرت شستن با آب سرد می بینیم 10- 20 سال بعد رماتیسم گرفته یا فلان بیماری را گرفته بعضی از بیماری ها آن لحظه خودش را نشان نمی دهد.

 به یک نفر می گویند در سنین 40- 50 سال می گویند شما هر شب با غذایت نوشابه نخور می گوید نوشابه می خورم اتفاقاً خیلی لذتبخش است، هیچ بیمار هم نمی شوم می گوید من 2 تا لیوان خوردم هیچ اتفاقی هم نیفتاد بعد می بینیم گاهی اوقات ضررش، 5 سال بعد 10 سال بعد با دیابت نوع 2 خودش را دارد نشان می دهد یا فلان بیماری کبد.

 لذا وقتی ما می گوییم ضرر نه به این معنا که اگر یک کاری را خدا گفته این کار بیهوده است انجام ندهید یا ضرر دارد یعنی انجام دادید در یک جا یک اتفاقی برایت می افتد، یعنی خشک می شوید روی زمین می افتید. نه ممکن است کسی سال ها این کار را انجام بدهد بگوید ما که بدی ندیدیم اتفاقاً خوبی هم دیدیم. مثل بعضی از مواد غذایی می گویند ما خوردیم خوشمزه بود هم آرامش پیدا کردیم بعضی از مواد غذایی ها نیکوتینی که در آن هست یا قهوه با خلوص درجه بالا دارد می بینیم گاهی از اوقات آرامش هم می دهد در پزشکی ممکن است بگویند شما این را استفاده نکنید الان آرامش می دهد چندین بار آرامش می دهد ولی در طولانی مدت عوارض منفی خودش را روی بدن نشان می دهد آن آرامش که می داد ممکن است بر اساس یک اتفاقی منفی باشد.

مثل مشروبات الکی که می گویند آن حالت خوشحالی و سرخوشی که ایجاد می کند دارد تعدادی از سلول های مغز را از کار می اندازد که شما جدی به امور زندگی ات فکر نکنی که شما درگیر ناراحتی هایت نباشی. دغدغه مند نباشی. خیلی از موقع های که آدم اذیت می شود و به خودش فشار می آورد چرا؟ به خاطر این که یک سری چیزها برایش در زندگی مهم است دارد برای آن ها تلاش می کند. الان اتفاق نیفتاد و به آن نرسید دارد اذیت می شود این ناراحتی است.

می گوید می خواهی ناراحتی را از تو بگیرم نمی آیم آن مشکلت را بر طرف بکنم که خوب بشود الان یک مشکلی در زندگی ات داری فرزند بیماری داری فرزندت را درمان نمی کنم می آیم یک مقدار عقل را زایل می کنم یعنی چند تا سلول مغز را از کار می اندازم می گویم شما نیم ساعت، یک ساعتی به این مشکلت فکر نکن. مشکلت حل نشد فقط دیگر به آن فکر نمی کنی به خاطر این که نیم ساعت، یک ساعتی به آن فکر نمی کنی خوشحال هستی.

لذا این معنای لغو و بیهوده ای که گفته شده مثلاً این ها مضر هست و مؤمن از آن اعراض می کند ضررها به معنای ضررهای که لحظه ای که دیده بشود نیست کما این که در دنیا هم این طوری نیست که همه ضررها لحظه ای دیده بشود. اگر با سرعت بالا بروی تصادف می کنی آقای که سال های زیادی تصادف نمی کند یک بار تصادف با آن شرائط اتفاق می افتد و این مسئله پیش می آید.

پس آیه بعدی آیه 3 سوره مبارکه مؤمنون هست (وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ) مؤمن از آن چیزی که بیهوده و بی فایده است در گفتار و رفتارش رویگردان هست در تفسیر قمّی در ذیل این آیه آمده:

«يعني الغناء و الملاهي‏»

از غناء و امور حالت لهو و لعب دوری می کند.

تفسير القمي؛ قمى، على بن ابراهيم، محقق/ مصحح: موسوى جزائرى، طيّب‏، ناشر: دار الكتاب، ج2، ص88

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج76، ص240

این در بحار، جلد 76، صفحه 240 آمده باز در شرح اصول کافی مرحوم ملا صالح مازندرانی، جلد 8، صفحه 105 می فرماید که:

«(وَ الَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ) اللغو الفحش و ما لا خير فيه من الكلام‏»

لغو، همان چیزی است که ما در اصطلاح به آن فحش می گوییم. کلامی که خیری در آن نیست.

 «و يكفى في الاستشهاد كون بعض أفراده حراما و الاعراض عنه واجب مثل»

و در آن همین بس که برخی از افرادش حرام است و دوری از آن واجب است مانند

«الغناء و الدف و الصنج و و الطبل و الطنبور و الاكاذيب و غيرها»

نام كتاب: شرح الكافي- الأصول و الروضة ( للمولى صالح المازندراني)؛ نويسنده: مازندرانى، محمد صالح بن احمد (تاريخ وفات مؤلف: 1081 ق‏)، محقق / مصحح: شعرانى، ابوالحسن‏، ناشر: المكتبة الإسلامية، تهران‏: 1382ق، ج8، ص105

مثل بعضی از آلات موسیقی را اسم برده و دروغ گفتن و این ها که این را به عنوان آن چیزی که خیری در آن نیست یا مضر است در این جا آورده. در البرهان فی تفسیر القرآن این طور آمده که:

«(الَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ) يعني عن الغناء و الملاهي»

نام كتاب: البرهان في تفسير القرآن‏؛ نويسنده: بحرانى، سيد هاشم بن سليمان‏ (تاريخ وفات مؤلف: 1107 ق‏)، محقق / مصحح: قسم الدراسات الإسلامية مؤسسة البعثة، ناشر: مؤسسه بعثه‏، قم: 1374 ش، ج4، ص14

پس این آیه هم اشاره به غناء و اشاره به بعضی از این موارد داشت.

 آیه بعدی، آیه 72 سوره فرقان است:

(وَالَّذِينَ لَا يشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا)

و کسانی که شهادت به باطل نمی ‌دهند (و در مجالس باطل شرکت نمی ‌کنند)؛ و هنگامی که با لغو و بيهودگی برخورد کنند، بزرگوارانه از آن می ‌گذرند.

سوره فرقان (25): آیه 72

بندگان خدا، آن های هستند که به نا حق شهادت نمی دهند یعنی (لَا يشْهَدُونَ الزُّورَ) شهادت باطل نمی دهند (وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا) هرگاه به لغوی، برخورد بکنند بزرگوارانه از آن می گذرند. بزرگوارانه از آن گذشتن روایت توضیحش خیلی واضح مسئله را مطرح می کند که از لغو گذشتن یعنی خود را وارد آن کار اشتباه نکردن یعنی شما هم همراه با آن نشوید (عرض خواهم کرد)

پس این آیه، آیه 72 سوره فرقان روایتی را در ذیلش عرض می کنم که بیان مراد از لغو از عیون اخبار الرضا عرض می کنم روایتی نقل شده می گوید من از امام رضا (علیه السلام) سوال کردم در رابطه با چه کسی؟

«حَدَّثَنِي أَبُو الْحُسَيْنِ مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبَّادٍ وَ كَانَ مُشْتَهِراً بِالسَّمَاعِ وَ بِشُرْبِ النَّبِيذِ قَالَ: سَأَلْتُ الرِّضَا (علیه السلام) عَنِ السَّمَاعِ»

در رابطه با کسی سوال کردم که اهل سماع که نوعی رقص و موسیقی هست که متصوفه الان هم انجام می دهند معروف به رقص سماع هست از امام رضا (علیه السلام) سوال کردم

«قَالَ لِأَهْلِ الْحِجَازِ رَأْيٌ فِيهِ وَ هُوَ فِي حَيِّزِ الْبَاطِلِ وَ اللَّهْوِ»

اهل حجاز در رابطه با این، یک نظری دارند به اصطلاح دیدگاه خاصی دارند حالا امام می خواهند نظرشان را بگویند ولی غناء از قبیل باطل است. یعنی سِماع را غناء دانستند و غناء را باطل دانستند.

«أَ مَا سَمِعْتَ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً»

عيون أخبار الرضا (عليه السلام)؛ نویسنده: ابن بابويه، محمد بن على، مصحح: لا جوردی، مهدی، ناشر: نشر جهان، ج2، ص128

آیا شنیده ای که خدای متعال می فرماید: (وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا) وقتی که این ها به لغو می رسند از لغو با بزرگواری می گذرند (با بزرگواری می گذرند یعنی این که این ها خودشان وارد بر این کار نمی شوند. خودش هم همراه نمی شوند) (وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا) می بینند یک جایی مجلس لغوی است خودشان هم شرکت کننده آن نمی شوند.

روایت دیگری هست ابو ایوب می گوید وارد مدینه شدم محضر امام صادق رسیدم حضرت فرمودند کجا رفته بودی؟ گفتم منزل فلان شخص که صاحب کنیزان خواننده است هر موقع در آن خانه دور هم جمع می شوند از این افراد برای آواز خواندن استفاده می کنند حضرت فرمودند کریمانه رفتار کنید می گوید به خدا سوگند متوجه نشدیم منظور حضرت از کریمانه چه است؟ گمان کردیم که حضرت می فرمایند که یعنی به او احترام کنید گفتند (مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا) یعنی این که شما به آن شخص احترام بکنید در مجلسش شرکت بکنید و مجلسش را ترک نکنید وقتی حضرت بر گشتند عرض کردیم مقصود شما از «کونوا کراما» یعنی اهل کرامت باشید را ما متوجه نشدیم حضرت فرمودند که آیا نشنیدید که خدای متعال می گوید: (وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا) مقصودم این آیه قرآن است که (وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ) مثل این که بگویند:

(وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا)

و هنگامی که جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گويند)، به آنها سلام می گويند (و با بی ‌اعتنايی و بزرگواری می ‌گذرند).

سوره فرقان (25): آیه 63

اگر یک جاهلی به شما خطاب کرد شما به او سلام کنید. بعد می گوید من وقتی با یک جاهلی مواجه شدم سلام علیکم بگویم. منظور این است که با او، با دعوا و درگیری مواجه نشوید از خطاب جاهلانه او بگذرید. این گذشتن گاهی با سلام کردن است یعنی بگویم اگر تو بد و بیراه هم به من بگویی من دوستت دارم و مشکلی با تو ندارم سلام می کنم.

گاهی اوقات به این است که حرف بد او را نسبت خودم نشنیده بگیرم (وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا) این جا می گوید وقتی که به کلام باطل و مجلس لهو و لعب رسیدی (وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا) به امر لغوی رسیدید از کنار آن با کرامت بگذرید، با کرام بگذرید یعنی شما خودتان را حفظ بکنید شما نروید قاطی آن جریان بشوید، شما هم نروی شرکت کننده بشوی این هم یک مطلب.

روایات ذیل این مطلب فراوان است مثلاً در کافی شریف از ابی الصباح، از امام صادق (علیه السلام)

«عَنْ أَبِي الصَّبَّاحِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ الَّذِينَ لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ قَالَ الْغِنَاءُ»

الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الإسلامية ج‏6، ص431، بَابُ الْغِنَاء‏‏، ح6

بعد علامه مجلسی هم در مرآة العقول گفتند که:

«الحدیثُ السادس صحیحٌ»

حدیث ششم که همین حدیث باشد صحیح است.

مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، حقق / مصحح: رسولى محلاتى، هاشم‏، ناشر: دار الكتب الإسلامية، ج22، ص301

خود روایت در کافی شریف، جلد 1، صفحه 431 و تصحیح روایت توسط علامه مجلسی در مرآة العقول فی شرح اخبار الرسول، جلد 22، صفحه 301 آمده.

باز روایت در دعائم الإسلام است که:

«(وَ الَّذِينَ لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً) قَالَ مِنْ ذَلِكَ الْغِنَاءُ وَ الشِّطْرَنْجُ»

دعائم الإسلام و ذكر الحلال و الحرام و القضايا و الأحكام؛ ابن حيون، نعمان بن محمد مغربى، محقق / مصحح: فيضى، آصف،‏ ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام‏، ج‏2، ص208

آیه بعدی، آیه است که در سوره قصص آمده آیه 55 سوره قصص:

(وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَقَالُوا لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ سَلَامٌ عَلَيكُمْ لَا نَبْتَغِي الْجَاهِلِينَ)

و هرگاه سخن لغو و بيهوده بشنوند، از آن روی می ‌گردانند و می ‌گويند: «اعمال ما از آن ماست و اعمال شما از آن خودتان؛ سلام بر شما (سلام وداع)؛ ما خواهان جاهلان نيستيم!»

سوره قصص (28): آیه 55

چون سخن بیهوده و باطل (لغو) بشنوید از آن اعراض بکنید. یابن رسول الله این سخن لغو چه است؟ آیه قرآن می فرماید که لغو شنیدید اعراض بکنید این لغو چه است؟ در تفسیر قمی آمده که:

«(وَ إِذا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ)‏ قال»

حضرت فرمودند:

«اللغو الكذب و اللهو الغناء»

تفسير القمي؛ قمى، على بن ابراهيم، محقق/ مصحح: موسوى جزائرى، طيّب‏، ناشر: دار الكتاب، ج2، ص142

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج76، ص240

کذب، لهو و لعب و غناء این 3 منظور از لغوی است که حضرت فرمودند اعراض بکنید. بحار، جلد 76، صفحه 240.

 آیه دیگر در سوره لقمان، آیه 6:

(وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيرِ عِلْمٍ وَيتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ)

و بعضی از مردم سخنان بيهوده را می ‌خرند تا مردم را از روی نادانی، از راه خدا گمراه سازند و آيات الهی را به استهزا گيرند؛ برای آنان عذابی خوارکننده است!

سوره لقمان (31): آیه 6

برخی از مردم کسانی هستند که گفتار و سخنان لغو و باطل را به هر وسیله ای تهیه می کنند. علت این کارشان چه است؟ این که تا خلق را به جهالت از راه خدا گمراه بکنند (لِيضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيرِ عِلْمٍ) مردم را از مسیر خدا دور بکنند، وقتی که مردم همه توجه شان شد به این که فلان موسیقی دان کار و برنامه جدیدش چه است؟ کجا رفت؟ با چه واکنشی مواجه شد؟ کجا چه برنامه ای اجرا کرد؟ مسیر هدایت را دارد با مشکل مواجه می کند.

انسان اگر یک دوره ای رفت سراغ این که دائم در خودرو در گوشی تلفن همراه و منزل و ... موسیقی های مختلفی گوش کند، ذکر خدا کم کم کمرنگ می شود از یادش می رود و امور جدی، آن جدیتی که انسان در خود سازی باید داشته باشد ندارد. چون بنایی بر آن نبود. یکی از علما نقل می کنند (اسم هم نبریم) در حرم امیر المؤمنین با تعدادی از طلبه ها نشسته بودیم (قدیم شاید حدود چند دهه قبل) داشتیم گپ و گفت می کردیم منتها حرف های علمی و درسی نبود، زمان گذشت و طولانی شد می گوید فردی سمت ما آمد که احساسم این بود که امیر المؤمنین است، نگاه کردم دیدم دارند به من اشاره می کنند ولی بقیه متوجه حضرت نمی شوند (یعنی کأنه بقیه حضرت را نمی بینند) بلند شدم سمت ایشان رفتم سلام و ادب کردم حضرت فرمودند بنای بر گذراندن وقت به بیهوده، به بطالت نبود با به بطالت گذراندن آنی که دین مخالف است به بطالت گذراندن وقت، الان بخش کثیری از موسیقی ها به عنوان مسکن دردها، سختی ها و مشکلات شده برای این که من به حل مشکل نپردازم.

یک نفر دارد یک مسئله مهم ریاضی را حل می کند خسته می شود ول می کند شروع می کند موسیقی گوش دادن یا موسیقی روشن هست زود کلافه می شود یعنی نمی خواهیم تن بدهیم به این که این مشکلات، مشکلات زندگی ما است ما باید این را حل بکنیم. برای این که یادمان برود این مشکل را داریم چون اگر یادمان باشد دنبال حل کردنش می رویم. برای این که یادمان برود این مشکل را داریم یک موسیقی گوش می دهیم.

الان فتوا نمی دهم دارم کلیت قضیه را عرض می کنم ممکن است یک موسیقی، حلال هم باشد من دارم کلیت قضیه را می گویم آن چیزی که مذاق ما شده یعنی آن کارایی کلی موسیقی برای چه است؟ کارایی کلی موسیقی برای تفریح است برای فراموش کردن است. بعضی از تفریح ها ذهن را خالی می کند برای فعالیت مجدد آماده می کند مثل نگاه کردن به آب، نگاه کردن به سبزه. کنار جوی آبی بروند کنار رودخانه ای بروند در فضای سبز و طبیعتی بروند این ها انسان را از زندگی حقیقی به معنای این که جوری دور بکند که آدم نخواهد برای اصلاح تلاش بکند این اتفاق را انجام نمی دهد، لذا کسانی که چند روزی به طبیعت می روند وقتی که بر می گردند با انگیزه و نشاط بیشتر بهتر کار می کنند و برای کار دلتنگ می شوند.

اما موسیقی به ویژه موسیقی که این ویژگی حرام در آن است واقعاً این حالت را در انسان ایجاد نمی کند، اعتیاد خاصی ایجاد می کند ولی آن حالتی که نشاط واقعی به انسان بدهد نشاطی به انسان بدهد که بعد بتواند با انگیزه و توان بیشتر کار بکند هر چه که در آن موارد که موارد صحیح و طبیعی است مثل رفتن در طبیعت و نگاه به آب و سبزه در فضای طبیعت حتی نفس کشیدن در طبیعت است آن جا هر چه که نشاط می دهد این جا نشاط واقعی و حقیقی نیست ممکن است کاذب باشد.

چند دقیقه ای آدم حس بکند یک تغییری ایجاد شد ولی باز همان شرایط و ویژگی دو مرتبه بر می گردد.

 لذا حضرت فرمودند:

(وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ)

به هر وسیله ای دارد تهیه می کند.

 چرا؟

(لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ)

که خلق را به جهالت، از راه خدا گمراه بکند.

 بعد راوی محمد ابن مسلم از امام باقر ابی جعفر (علیه السلام) می گوید که:

«سَمِعْتُهُ يَقُولُ الْغِنَاءُ مِمَّا وَعَدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهِ النَّار»

غناء یعنی آن موسیقی حرام یا آن شعر حرام یا آن آواز حرام از آن چیزهای است که خدا وعده دوزخ و آتش به آن داده.

موارد حرام را عرض می کنم

«وَ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ: (وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ يَتَّخِذَها هُزُواً أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِين)‏»

الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الإسلامية ج‏6، ص431، بَابُ الْغِنَاء‏‏، ح4

این آیه را در رابطه با آن مسئله خواندند باز ابن ابی عمیر نقل می کند از مهران ابن محمد از امام صادق (علیه السلام) که:

«الْغِنَاءُ مِمَّا قَالَ اللَّهُ»

غناء آن چیزی است که:

(وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ)

الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الإسلامية ج‏6، ص431، بَابُ الْغِنَاء‏‏، ح5

این روایت در کافی، جلد 6، صفحه 431 آمده است. روایات فراوانی در این رابطه ذکر شده مثلاً در بحار الأنوار به نقل از فقه الرضا (علیه السلام) آمده که:

«كَسْبُ الْمُغَنِّيَةِ حَرَام‏»

درآمد زن خواننده که مردها صدای او را می شنوند بخواهد از آن طریق درآمد کسب بکند حرام هست.

 بعد فرمودند:

«وَ اعْلَمْ أَنَّ الْغِنَاءَ مِمَّا قَدْ وَعَدَ اللَّهُ عَلَيْهِ النَّار»

غناء آن چیزی است که خدا بر آن، وعده عذاب داده است.

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج76، ص246

این، آن آیاتی که در رابطه با غناء مطرح شده توضیحات تکمیلی آیات دارد یعنی تحلیلی دارد که عرض خواهم کرد.

مجری:

بیننده های عزیز برنامه بسیاری جالبی داریم استاد عزیز صحبت می کنند من با دقت به این قضیه گوش می دهم و چقدر هم زیباست و نکات بسیار جالبی دارد، دین مقدس اسلام می خواهد که همه آدم ها، انسان باشند و این که چقدر حواسش به انسان و بنده های خدا است هر چیزی که به نفع انسان ها است نسبت به همان قضیه چه مانور زیبایی داده. استاد مثال های بسیار زیبایی زدند واقعاً مثال هایشان زیبا بود

 (میان برنامه)

مجری:

 بینندگان عزیز با ادامه برنامه عصر ایمان از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج الله تعال فرجه الشریف) خدمت شما هستیم. صحبت بسیار زیبایی در برنامه دارد می شود استاد عزیز مثال های خیلی خوبی زدند. موسیقی در بعضی مواقع یعنی خیلی جاها باعث می شود یک مُسکن باشد استاد مثالی که فرمودند این که ما مشکل و دردی داریم طرف می آید با موسیقی سعی می کند که آن مسکنی باشد و آن درد را درمان بکند این باعث می شود دوباره بعد از مدتی آن اتفاق یادش بیاید و دوباره به هم بریزد گمان نکنم کسی دردی داشته باشد و سعی کند با مسکن درد خودش را آرام کند.

سعی ما این است که از ریشه بتوانیم درمان کنیم و این درمان را هم دین مقدس اسلام برای ما بیان کرده، چقدر زیباست کلام خدای بزرگ و مهربان و کلام اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) را با جان دل بپذیریم در خدمت استاد گرانقدر جناب آقای عباسی هستم

استاد عباسی:

آیات قرآن را خدمت بینندگان عزیزمان مطرح کردیم یک نکته ای وجود دارد متأسفانه بعضی از این آقایانی که نو اخباری هستند در فضای مجازی سوء استفاده از این نکته کردند آن این که در این جا موسیقی نگفته در این جا صریح آواز نگفته. شما در مورد غناء می گویید در آیات غناء آمده لهو الحدیث آمده.

این جا باید عرض بکنیم این مدل، مدل ناجوانمردانه ای در بیان بحث است، به مردم بگوییم چون در آیات قرآن لفظ موسیقی نیامده. لفظ اسم بعضی از آلات موسیقی نیامده مثلاً فلان موسیقی «حرامٌ» مردم چون این نیامده پس این ها برای خودشان یک چیزهای درست کردند 1400 سال است گفتند در قرآن و روایات هم داریم. کجاست؟ گفت «لهو الحدیث» یا «قول الزور» گفته؛ شما آمدید این ها را حمل بر این کردید.

وقتی ما یک آیه قرآن را می آوریم کنار آن باید روایت را بیاوریم. کلام امام معصوم را بیاوریم بعد 1400 سال است علماء برداشتی که از این آیات و روایات کنار همدیگر داشتند این که بگوییم کلاً غناء یک چیز دیگر است و به صورت کامل با این متفاوت است، این بی انصافی است لذا بله در آیات قرآن اسم موسیقی نیامده. اسم آلات موسیقی نیامده.

«لهو الحدیث»، «قول الزور» آمده بعد در روایات غناء آمده و غناء توضیح داده شده در قول لغویین توضیح داده شده و در کتب فقهی توضیح داده شده و بحث عالمانه این است. آن چیزی که متأسفانه در یک دوره ای برای یکی از علماء اتفاق افتاد یعنی الان بنده و این آقا کنار هم بنشینیم به مردم بگوییم مردم شما بین ما دو تا قضاوت کنید. بعد او می گوید قرآن موسیقی را حرام نکرده چون هیچ کجا اسم موسیقی نیامده من می گویم در قرآن آمده او می گوید در کجا آمده؟ آیات اسم نیاورده «لهو الحدیث» آورده، حالا تو بیا ثابت کن «لهو الحدیث» چه است؟ «قول الزور» چه است؟ مثالش، مثال آن عالمی است که در یک روستا با یکی از افرادی که خودشان را به عالم نسبت می دهند یا قیافه علمائی می گیرند معروف هست در بعضی مناطق ملا محلی می گویند. اصلا سوادی ندارد ادای روحانی را در می آورد واقعاً هیچ علمی ندارد. این دید با این روحانی در این روستا نمی شود جمع بشوند تو باشی من هم باشم نمی شود باید یک جوری این را بیرون کند. گفت مردم جمع بشوید بین ما دو تا قضاوت کنید هر کدام با سواد هستیم ما را نگه دارید هر کدام بی سواد هستیم ما را از این جا بیرون کنید. یک تخته ای گذاشت گفت مردم این آقا مار بنویسد من هم مار بنویسم شما قضاوت کنید که من درست می نویسم یا این آقا درست می نویسد هر کدام غلط نوشتیم بیرون کنید. آن آقا «م» «الف» «را» مار نوشت. این هم عکس مار پیچ در پیچی کشید قیافه مار را روی تخته کشید به مردم گفت مردم شما قضاوت بکنید من مار نوشتم یا این درست نوشت؟ مردم گفتند تو درست نوشتی مار این است ما این مار را می شناسیم آنی که بیرون دیدیم این مار هست در حالی که او لفظ مار را نوشت.

بنابراین آن عالم را از این روستا بیرون کردند گفتند شما به درد ما نمی خوری و بلد نیستی مار بنویسی وقتی یک مار را بلد نیستی بنویسی دیگر چه می خواهی بگویی؟ با مردم این مدلی صحبت کردن که بخواهی قیافه مار را به آن ها نشان بدهی که مردم را فریب بدهی. یک موقعی یک نفری می گوید من می خواهم موسیقی حرام گوش بدهم پای گناهم هم ایستادم من نمی گویم حلال است ولی من گوش می دهم این جرمش خیلی کمتر و قابل گذشت تر است تا این که بگویی اصلاً قرآن نگفته حرام است.

می خواهد کار خودش را درست بکند کار بقیه را هم خراب می کند یعنی به دین ضربه می زند من حقیقت دین را باید این جا بگویم تعداد نفرات زیادی می توانند رعایت کنند رعایت می کنند یک تعدادی هم نمی توانند رعایت کنند رعایت نمی کنند، ولی آن های که رعایت می کنند می دانند که دین خدا را اطاعت می کنند آن های هم که گوش نمی دهند می گویند در کارمان اشکال دارد از دین خدا فاصله گرفتیم ان شاء الله یک روزی آن ها بر می گردند اصلاح می کنند. ولی اگر من این جا آمدم محرف، باطل و اشتباه گفتم نه آنی که می خواهد واقعاً مُرّ اسلام را عمل کند می فهمد که باید چه کار کند نه آنی که دارد اشتباه می کند تا آخر عمرش به اشتباهش پی می برد این نسبت به آیات.

 اما سراغ روایات معصومین (علیهم السلام) می رویم یک دسته روایات، روایاتی بود که ذیل آیات بود که به آن اشاره کردیم یعنی فهم آیات را با استفاده از روایات معصومین (علیهم السلام) انجام می دهیم از پیش خودمان نمی توانیم انجام بدهیم.

یک سری روایات هست خارج از توضیح آیاتِ قرآن است به صورت مستقل از معصومین (علیهم السلام) آمده که کمک به بحث ما می کند، دسته ای از این روایات که ناظر بر بطلان است از جمله روایاتی که در کافی شریف آمده روایت را با سلسله سندی از یونس می گوید:

«سَأَلْتُ الْخُرَاسَانِيَّ (علیه السلام)»

می گوید از امام رضا (علیه السلام) درباره غناء سوال کردم

«وَ قُلْتُ إِنَّ الْعَبَّاسِيَّ ذَكَرَ أَنَّكَ تُرَخِّصُ فِي الْغِنَاءِ»

یکی از افرادی که از بنی العباس است یعنی از جریان مقابل امام رضا (علیه السلام) است می گوید خیال کرده که شما غناء را جایز می دانید این از آن های است که نسبت به امام معصوم دادند گفتند امام رضا غناء را جایز می داند مشکلی ندارد. حضرت به شدت برخورد کردند فرمودند که:

«كَذَبَ الزِّنْدِيقُ مَا هَكَذَا قُلْتُ لَهُ»

این زندیق دروغ گفته است.

آدم ناتو و ناجوری است دورغ گفته.

«مَا هَكَذَا قُلْتُ لَهُ»

من چنین سخنی به او نگفتم برو خیالت راحت هر چه می خواهی موسیقی گوش بده و هر موسیقی خواستی گوش بده.

«سَأَلَنِي عَنِ الْغِنَاءِ فَقُلْتُ لَهُ»

می گوید آن شخص از من در رابطه با حکم غناء سوال کرد به او گفتم که:

«إِنَّ رَجُلًا أَتَى أَبَا جَعْفَرٍ (علیه السلام)»

کسی نزد جد من امام باقر (علیه السلام) آمد

«فَسَأَلَهُ عَنِ الْغِنَاءِ»

از جدم امام باقر در رابطه با غناء سوال کرد.

 امام رضا نقل می کنند که امام باقر فرمودند:

«يَا فُلَانُ إِذَا مَيَّزَ اللَّهُ بَيْنَ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ فَأَنَّى يَكُونُ الْغِنَاءُ»

اگر قرار باشد خدا بگوید حق ها بیایند این طرف بایستند و باطل ها سمت دیگر بایستند حق و باطل را از هم جدا کنیم غناء در کدام یک از این دو دسته قرار می گیرد؟ سوال خیلی خوبی است اگر قرار باشد ما بگوییم به یک چیزی می خواهیم عمل بکنیم و قرار باشد بگوییم داخل دین یا خارج دین باشد در کدام یک از این ها قرار می گیرد؟

این سوال خیلی مهم است بعد باید بگوییم اگر بخواهیم بدانیم در کدام یک از این ها قرار می گیرد یا باید سراغ امام معصوم برویم ببینیم کجا قرار می گیرد یا ببینیم عرف متشرعه چطوری است؟ بعضی ها می خواهند یک لباسی بپوشند ببینیم متشرعه همچنین لباسی می پوشند اگر قرار باشد در جمع ما بیایند بگویند متدینین این طرف، غیر متدینین این طرف باشند این مدلی که من لباس پوشیدم کدام طرف قرار می گیرم؟

بخواهند خودشان من را انتخاب کنند من را بین کدام ها قرار می دهند؟ بعضی ها قیافه شان به مسلمان نمی خورد در حالی که مسلمان است و به هیئت می رود یک مرتبه می بینیم یک صلیب بزرگ روی گردنش آویزان است یا مدل لباسش یک مدل دیگری هست یا خالکوبی روی بدنش هست اصلاً نمی شود تشخیص داد این مسلمان است.

تا نبینی دارد نماز می خواند یا به هیئت می رود اصلاً‌ باورت نمی شود می گویید محال است این یا زرتشتی است یا با صلیبی که روی گردنش انداخته مسیحی است و یا ظاهر لباسش طور دیگری است. حضرت فرمودند اگر قرار باشد بین حق و باطل فاصله بگذاریم بگوییم حق ها این طرف، باطل ها این طرف غناء کجا قرار می گیرد؟

خود شخص جواب داد که:

«فَقَالَ مَعَ الْبَاطِلِ»

حضرت فرمودند:

 «قَدْ حَكَمْتَ.»

خوب حکم کردی خودت جواب را دادی این حکمت، حکم درستی بود.

الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الإسلامية ج‏6، ص435، بَابُ الْغِنَاء‏‏، ح25

در یک مجلسی که در آن مجلس موسیقی غنائی یعنی مناسب با مجالس لهو و لعب هست آن مجلس لهو و لعب مجلسی است که از آن مؤمن نماز خوان بیرون می آید یا از آن یک کار خیر عجیب غریب بیرون می آید از آن توجه به محرومین و نیازمندان بیرون می آید از آن دلت به حال دیگران سوختن و کلاه سر دیگران نگذاشتن بیرون می آید یا نه یک چیزهای دیگری بیرون می آید و یک اتفاق های دیگری پیش می آید؟

حضرت فرمودند اگر این طوری هست جواب همین است اگر بیشتر مناسب با مجالس این مدلی است این باطل است اگر این سمتی است حق است که حضرت فرمودند «قد حَکَمْتَ» درست حکم کردی این روایت در کافی شریف، جلد 6، صفحه 435 روایتی که از امام رضا (علیه السلام) و امام رضا از جدشان امام باقر (علیه السلام) نقل کردند.

روایت دیگری از امام صادق (علیه السلام) است که:

«أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الْغِنَاءِ فَقَالَ لِلسَّائِلِ وَيْحَكَ»

وای بر تو

«إِذَا فَرَّقَ اللَّهُ بَيْنَ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ أَيْنَ تَرَى الْغِنَاءَ يَكُونُ»

اگر قرار باشد که خدا بین حق و باطل را جدا بکند غناء با کدام یکی از این ها است؟

«قَالَ مَعَ الْبَاطِلِ»

خود آن شخص گفت باطل

«وَ اللَّهِ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَقَالَ فَفِي هَذَا مَا يَكْفِيكَ.»

...همین طوری کفایت می کند.

دعائم الإسلام و ذكر الحلال و الحرام و القضايا و الأحكام؛ ابن حيون، نعمان بن محمد مغربى، محقق / مصحح: فيضى، آصف،‏ ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام‏، ج‏2، ص207

خیلی اتفاق های دیگر را این طوری ببینیم مثلاً اگر من در این جمع رفتم خروجیش چه است؟ در خروجیش همه با هم بیرون می آییم، دم مغرب باشد می رویم نماز می خوانیم، همه با هم بیرون می آییم اردوی جهادی به مناطق محروم برای آن پیر زنی که در روستای جنوب کرمان هست خانه می سازیم؟ خانه های کسانی که از سیلاب، گِل گرفته خدا را شاهد می گیرم ببینید چه کسانی رفتند؟

صحبت کردن و حرف زدن خیلی راحت است در فضای مجازی همه مخصوصاً محرم که می شود دل شان برای فقراء می سوزد به جای غذای هیئتی و نذری به فقراء کمک کنیم، اصلاً این غذای نذری را خود فقراء دارند درست می کنند در عمل می بینیم خدا را شاهد می گیرم ایامی که در لرستان سال های اخیر سیل آمده بود آن سیلی که در لرستان آمده بود با بعضی از افراد گروه های جهادی صحبت کردم می گفتند ما یک خانه می رفتیم تا نزدیکی سقف داخل اتاق ها گِل بود باید شروع به خالی کردن و کندن گِل اتاق ها می کردیم. یک جایی گِل جمع می شود خشک می شود مثل سنگ سفت می شود این را با کلنگ و بیل باید جدا می کردیم و می کندیم وقتی می کندیم باید کجا می بردیم؟ دم در می بردیم دم در هم گِل بود یک جایی کُپه درست می کردیم و جمع می کردیم بعد ماشین می آمد می برد گاهی یک گروه جهادی یک تیم 8- 10 نفره یک روز دو روز کار می کردند یک خانه را تخلیه می کردند. این خدمت به مردم می شود، حالا از یک جایی از یک مجالسی، از یک برنامه های اگر واقعاً آدمی بیرون بی آید حاضر است 10 روز برود صبح ساعت 7 در سرما و گرما بلند بشود برود شروع به بیل زدن بکند گِل ها را بکند تا غروب، غروب خسته به محل استراحتش بر گردد استراحت بکند این می شود آن مجلسی که مناسب با عبادت و بندگی خدا است.

اما اگر نه، نتیجه اش بیرون آمدن و بی خیالی نسبت به بقیه می شود، نتیجه اش بیرون آمدن و در نظر نگرفتن حکم خدا می شود. حضرت فرمودند همین سخنی که گفتی تو را کفایت می کند، همین که خودت بگویی اگر قرار باشد که ما اتفاقات را دو دسته بکنیم، اشیاء را و ویژگی ها را، مجلس ها را یک دسته حق است و یک دسته باطل این در کدام یک از این دو دسته می افتد.

بعضی ها فهمیدنش خیلی سخت است، بعضی از مجلس ها و جلسات فهمیدنش خیلی سخت است، بعضی ها خیلی واضح است که طرف حق است و بعضی ها هم خیلی واضح است که طرف باطل است.

لذا در هردو روایت وقتی حضرت از خود طرف سوال کرد، خود طرف گفت باطل است آن مجلس آن لحظه ای که دارد آن موسقی حرام پخش می شود و به اصطلاح طرب آمیز است و بزن و بکوب است چه و چه است در آن مجلس دیگر اصلا حواس شان به هیچی نیست. یاد کسی نمی افتند که بخواهند تازه یاد خدا بیفتند، یاد خدا نمی افتند که بخواهند یاد کسی بیفتند. این ویژگی های که عرض کردم.

مجری:

بسیار عالی، دوستان عزیز یک چیزی که خیلی برای من جالب است این است که فضای مجازی در دسترس همه است و هرکسی هم سوال و شبهه ای داشته باشد می آید درواقع این را در جامعه مطرح می کند و حرف و حدیث های درست می کند.

این برنامه، برنامه بسیار زیبا و جالبی است که نسبت به این قضیه می پردازد تا ما بتوانیم شبهاتی که در جامعه ایجاد شده، استاد عزیز در این برنامه پاسخش را بدهند. استاد ادامه برنامه را خدمت شما هستیم.

استاد عباسی:

دسته اول روایت را عرض کردیم، دو نمونه از این روایات بود که نشان می داد و بحثش این بود که باطل است و جزء از باطل است. شما دسته بندی را ببینید من نمی خواهم دسته بندی کنم نمی خواهم همه موسیقی را بگویم ولی واقعا بینی و بین الله آن مقدار موسیقی که الان در عالم متعارف است چند درصد این موسیقی امثال آن که در هالیود و غیره و غیره دارد استفاده می شود و در کل دنیا دارد استفاده می شود چند درصد از این موسیقی دارد در مسیر حق و خدا پرستی دارد استفاده می شود؟

مجری:

استاد اصلا درصدی ندارد.

استاد عباسی:

و چند درصد دارد در مسیر باطل استفاده می شود؟ یعنی قرار است یک ظلمی در یک جایی اتفاق بیفتد، با موسیقی و استفاده ای از موسیقی، استفاده از یک جریان موسیقایی و مجموع اتفاق های که در دنیا دارد اتفاق می افتد به عنوان برده داری های جور واجور و برده داری جنسی، برده داری های جور واجور بر اساس موسیقی است.

بزرگان موسیقی دنیا که سهم از درآمد موسیقی در دنیا دارند حق چقدر سهم از درآمد موسیقی دارد؟ شاید نزدیک به صفر. باطل چقدر درآمد از موسیقی دارد؟ یعنی پول مردم دنیا دارد توسط موسیقی بلعیده می شود. تعارف که نداریم کم ترین قصه کنسرت های است که در عالم،‌ نه چهارتا کنسرتی که در ایران دارد توسط چهار تا فارسی زبان بر گذار می شود کنسرت هایی که دارد در عالم بر گذار می شود چه هزینه هایی دارد برای این می شود و این تازه کم ترین هزینه است و ان چه که غیر مستقیم در موسیقی فیلم و در نشر و رواج یک سری از اتفاقات رقم می خورد خیلی سنگین است.

یعنی این که امام معصوم باطل و حق می فرماید اولا که خیلی کم داریم کسی که رفته باشد به سمت این که در مسیر حق استفاده کند تعدادش خیلی کم است در عالم که نزدیک به صفر است و در ایران هم باز تعدادش کم است یعنی کسی که بگوید من می خواهم از این به عنوان یک سبک خاص و ویژه برای رشد حق استفاده کنم.

بله چهار تا سرود مذهبی و از این ها هم داریم، منکر این نیستیم من روند کلی عالم را می گویم روند کلی عالم با آن چه که دارد ترویج و تبلیغ در دنیا می شود. دارد اموال مردم عالم را، اتفاقا اموال مستضعفین عالم را شما ببینید چقدر دارد بابت این هزینه می شود و این هزینه ها از چه کسی گرفته می شود؟ این هزینه ها دارد می آید از قشرهای پایین تر گرفته می شود، اتفاقا دارد از مردم عای گرفته می شود. یک صنعت بسیار عظیم است و این صنعت هم به تمامه در خدمت باطل قرار گرفته است و باطل دارد استفاده می کند چیزی که امام معصوم در روایت فرمودند.

بنابراین واقع بینانه نگاه کنیم الان کسی نیاید کامنت بگذارد و بگوید فلان خواننده فلان شعر را در رابطه با حضرت علی خوانده است، می گوییم دستش درد نکند دمش گرم ان شاء الله که امیر المؤمنین دستش را بگیرد شفاعتش کند. ما اصلا با فرد کار نداریم ما داریم می گوییم آن روال کلی یک دانه جاده ای است که صدها و هزاران ماشین دارند به یک سمتی حرکت می کنند یک ماشین هم دارد از طرف مقابل می آید به این نمی گویند که یک رفت و برگشتی است مثلا هردو طرف، هردو طرف نیست، یک طرف است و یک نفر هم این جا یک لطفی می کند و زحمتی می کشد و تلاشی می کند و ان شاء الله اجر دارد و ان شاء الله مورد پسند و رضایت اهل بیت قرار بگیرد و دارد زحمت می کشد. ولی روال کلی عالم در کل دنیا به سمت استفاده باطل از نظام موسیقیایی و غنا است.

البته باز دارم عرض می کنم که تفکیک موسیقی حلال و حرام و این های که قائل هستند این به قول معروف وقت خودش را می طلبد.

مجری:

استاد خیلی متشکرم. دوستان عزیز هم ظاهرا پیامکی فرستادند که دانشمندان می گویند موسیقی غذای روح است. استاد این را برای جلسه آینده بگذاریم؟

استاد عباسی:

در رابطه با این هم صحبت می کنیم که اگر بخواهد غذا و این ها باشد بعد اشکالاتی که به وجود آورده چه اشکالاتی بود که به وجود آورده این است که من باز دارم تأکید می کنم ما الان در صدد نفی کل نیستم. من گفتم ببینید آقا از این جاده ای که همه دارند به یک سمت می روند یک نفر هم دارد خلاف جهت می آید ولی می گویند:

«النادر کالمعدوم»

یعنی یک اتفاق نادر مثلا در سال سه تا کار هم در رابطه با اهل بیت تولید شدند به این نمی گویند که یک جریان بسیار مفصل در عالم است. این ها زحمت می کشند و تلاش شان را می کنند ضمن این که بازهم احتمال این تفکیک قائل شدند بین موسیقی به قول معروف و غیر مجاز به اصطلاح و یا حلال و حرام به اصطلاح وجود دارد که آن را بحث خواهیم کرد.

مجری:

استاد خیلی سپاسگذارم محبت کردید خسته نباشید. بینندگان عزیز به لحظات پایانی برنامه رسیدیم امشب خدمت شما بودیم ان شاء الله برای جلسه آینده برنامه ریزی کنیم اگر احیانا برنامه ای باشد چون شهادت حضرت آقا جانمان آقا امام موسی کاظم (علیه السلام) است. ببینیم که برنامه ریزی به چه صورت خواهد بود. خیلی سپاسگزارم که تا به حال برنامه را نگاه کردید و به صحبت های استاد گرانقدر جناب اقای عباسی عزیز گوش دادید منتظر تلفن تان بودیم که ان شاء الله بتوانیم این ارتباط را با شما بینندگان عزیز بر قرار کنیم.

لحظات پایانی برنامه است بیایم خدا را به حق محمد و آل محمد قسم بدهیم تا دعای ما را بپذیرد خدایا قسمت می دهیم تو را به حق محمد و ال محمد،‌ اللهم عجل لولیک الفرج، الهی آمین تا جلسه آینده شما بینندگان عزیز و خودم را به خدای بزرگ و مهربان می سپارم یا علی مدد و خدا نگهدار!

 


عصر ایمان>

غنا موسیقی نو اخباری فتوا مراجع موسیقی لهوی مطرب موسیقی حلال تفریح