مع امام منصور

قسمت پانزدهم ویژه برنامه مع امام منصور با کارشناسی آیت الله حسینی قزوینی


 بسم الله الرحمن الرحیم

20/05/1401

موضوع: هدف از قیام امام حسین از زبان مبارک امام حسین (سلام الله علیه)

ویژه برنامه مع امام منصور

فهرست مطالب این برنامه:

یادی از حضرت زینب (سلام الله علیها) با تعبیری زیبا و جالب!

خلاصه ای از مطالب جلسات گذشته، پیرامون علل وقوع حادثه کربلا

دیدگاه برخی چهره های وهابی درباره حرکت امام حسین (سلام الله علیه)

هدف از قیام امام حسین از زبان مبارک امام حسین (سلام الله علیه)

تماس‌های بینندگان برنامه

آیا سندی دال بر دستور یزید به قتل امام حسین (سلام الله علیه) وجود دارد!؟

چگونگی انتقام از قاتلین امام حسین (سلام الله علیه) در عصر ظهور

مجری:

در فراز و در نشیب این جهان دریافتم

هرچه بالا رفت پایین آمد الا پرچمت

صلی الله علیک یا أبا عبدالله

بسم الله الرحمن الرحیم عرض سلام و ادب و احترام خدمت یکایک شما بینندگان عزیز، محترم و ارجمند «شبکه جهانی حضرت ولی عصر».

با قسمت آخر ویژه برنامه «مع امام منصور» در شب چهاردهم محرم الحرام سال 1444 هجری قمری میزبان نگاه پرمهر شما عزیزان هستیم.

خرسندیم که قسمت آخر این ویژه برنامه مصادف شده است با شب جمعه و می‌توانیم نام حضرت ابا عبدالله و نام حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را ذکر کنیم.

ان شاءالله که قسمت آخر هم مانند قسمت‌های پیشین مورد توجه شما قرار بگیرد و دعای اصلی ما همین است که ان شاءالله تمام چهارده قسمت این ویژه برنامه مورد عنایت حضرت حجة واقع شود.

در خدمت کارشناس محترم و عزیز برنامه آیت الله حسینی قزوینی هستیم. حاج آقا سلام علیکم و رحمة الله، أعظم ألله أجورنا و أجورکم؛

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

السلام علیک یا بقیة الله فی أرضه السلام علیک یا وعد الله الذی ضمنه السلام علیک یا صاحب المرئی و المسمع فما کان لنا شیء الا و انتم له السبب و الیه السبیل

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته؛ أعظم الله أجورکم ان شاءالله. أعظم الله أجورکم یا أبا صالح المهدی. خدمت همه بینندگان عزیز و گرامی خالصانه‌ترین سلامم را تقدیم می‌کنم و موفقیت همه عزیزان را از خداوند منّان خواهانم.

ایام شهادت حضرت أبا عبدالله الحسین (علیه السلام) و یاران گرامی‌اش را به همه شما گرامیان تسلیت عرض می‌کنم.

خدا را به آبروی حضرت سیدالشهدا و اهلبیت گرامی و اصحاب عزیزش سوگند می‌دهم بر ما منت بگذارد و پاداش ما را تعجیل در فرج مولایمان حضرت ولی عصر قرار بدهد.

یادی از حضرت زینب (سلام الله علیها) با تعبیری زیبا و جالب!

ما یادی از حضرت صدیقه طاهره مادر بزرگوار حضرت زینب کبری که الآن در دست دشمن اسیر هستند می‌کنیم.

شرمنده‌ام ز شوهر مظلوم خود علی

دست شکسته حامی مولا نمی‌شود

بر روی قبر من بنویسید دوستان

سیلی زدن مودت زهرا نمی‌شود

بر باب خانه‌ام بنویسید رهبری

مثل امام فاطمه تنها نمی‌شود

جز طفل من که یار علی گشت پشت در

شش ماهه‌ای فدایی بابا نمی‌شود

همسری چون من به راه شوهر خود جان نداد

کودکی چون محسنم قربانی بابا نشد

بزرگی تعبیری دارد که تعبیر بسیار زیبایی است. ایشان نقل می‌کند که هرگاه سیلی خوردی، بگو: «یا زهرا»! هرگاه دستت را بستند، بگو: «یا علی»! هرگاه بی یاور شدی، بگو: «یا حسن»! هرگاه تشنه شدی، بگو: «یا حسین»! هرگاه شرمنده شدی، بگو: «یا عباس»!

هرگاه سیلی خوردی، دستت را بستند، بی یاور شدی، تشنه شدی و شرمنده شدی، بگو: «امان از دل زینب»!

نمی‌دانیم این بانو در کربلا، در کوفه، در زندان عبیدالله بن زیاد، در مجلس یزید، در مسیر میان کوفه و شام و در شام چه کشید. تمام مصیبت‌ها همگی بر روی قلب حضرت زینب سنگینی کرده بود. واقعاً تصور آن هم، برای ما امکان پذیر نیست.

خدا را به قلب سوخته حضرت زینب و به اشک چشمان حضرت زنیب سوگند می‌دهیم فرج مولایمان حضرت ولی عصر را تعجیل کند، مقدمات ظهورش را فراهم کند و ما را از یاران خاصش قرار بدهد ان شاءالله.

مجری:

خیلی ممنون و متشکریم. الحمدلله که برنامه ما به نام مبارک حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) مزین شد.

برنامه را آغاز می‌کنیم و سؤالاتی را مطرح می‌کنیم که ابتدا خلاصه‌ای از آنچه گذشت در صحبت‌های آیت الله حسینی قزوینی مطرح خواهد شد.

سپس تعدادی سؤال خواهم پرسید که فکر می‌کنم سؤالاتی باشد که درواقع در ذهن شما هم ایجاد شده باشد و ان شاءالله کامل‌ترین جواب را با سند و مدرک خواهید شنید.

مثل همیشه ما را همراهی بفرمایید. دوستان بنده حتماً شماره تماس‌های ارتباط با ما را برای شما زیرنویس خواهند کرد و امیدواریم که تماس بگیرید و سؤالات خودتان را مطرح کنید تا ان شاءالله بتوانیم پاسخگو باشیم.

اگر اجازه بفرمایید ابتدا خلاصه کوتاهی از آنچه گذشت را طی سه برنامه قبلی در ویژه برنامه «مع امام منصور» بیان بفرمایید تا من سؤال خود را مطرح کنم.

خلاصه ای از مطالب جلسات گذشته، پیرامون علل وقوع حادثه کربلا

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله

أفوض أمری إلی الله إن الله بصیر بالعباد حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر یا أبا صالح المهدی ادرکنی

ما در گذشته عرض کردیم چه اتفاقاتی افتاد که پس از گذشت پنجاه سال از رحلت جانسوز رسول گرامی اسلام مسلمانان و صحابه و تابعین جمع شدند و فرزند پیغمبر اکرم را با این وضع دلخراش به شهادت رساندند و اهلبیتش را به اسارت بردند.

ما عرض کردیم که اگر بخواهیم تمامی این قضایا را خوب بررسی کنیم، باید از زمان رسول اکرم پیگیری کنیم. روحیه اسلام در وجود صحابه جایگزین نشده بود. صحابه در زمان پیغمبر اکرم با حضرت مخالفت‌هایی داشتند.

صحابه در قضیه «خلفائی اثناعشر» مخالفت کردند، در قضیه حدیث قرطاس مخالفت کردند و به پیغمبر اکرم نسبت هذیان دادند، آن‌ها در قضیه سپاه «أسامه» علی رغم اینکه پیغمبر اکرم فرمودند:

«جهزوا جیش أسامة لعن الله من تخلف عنه»

الملل والنحل، اسم المؤلف: محمد بن عبد الکریم بن أبی بکر أحمد الشهرستانی، دار النشر: دار المعرفة - بیروت - 1404، تحقیق: محمد سید کیلانی، ج 1، ص 23، باب المقدمة الرابعة

هیچکسی به حرف پیغمبر اکرم گوش نداد، در قضیه حجة الوداع از فرمایش پیغمبر اکرم سرپیچی کردند. در قضیه فتح مکه حضرت فرمودند که شما مسافر هستید و باید روزه خود را افطار کنید، اما کسی به سخنان رسول اکرم گوش نداد. «أم سلمه» گفت:

«من أغضبک أغضبه اله»

چه کسی تو را به غضب آورده است، خدا او را به غضب آورد.

منهاج السنة النبویة، اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحلیم بن تیمیة الحرانی أبو العباس، دار النشر: مؤسسة قرطبة - 1406، الطبعة: الأولی، تحقیق: د. محمد رشاد سالم، ج 4، ص 315، فصل قال الرافض وأذاعت سر رسول الله

همچنین در مکه عایشه گفت:

«من أَغْضَبَک یا رَسُولَ اللَّهِ أَدْخَلَهُ الله النَّارَ»

یا رسول الله! چه کسی تو را به غضب آورده است. خدا آنها را وارد آتش جهنم کند.

صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 2، ص 879، ح 1211

این‌ها مسائلی است که در صحاح و سنن و مسانید اهل سنت آمده است. بعد از رسول اکرم هم سنت پیغمبر اکرم نادیده گرفته شد. یکی آمد و گفت: احادیث پیغمبر اکرم باید آتش زده شود. دیگری آمد و گفت: احادیث پیغمبر اکرم نباید نقل شود.

از طرف دیگر احادیث جعلی درست کردند. «ابن عربی» و «ابن خلدون» می گویند که امام حسین با شمشیر جدش پیغمبر اکرم کشته شد. چرا که می گویند حضرت فرموده بود که هرکسی علیه حاکم اسلامی قیام کند جزایش قتل است، هرکسی می‌خواهد باشد.

بنابراین امام حسین (علیه السلام) بر خلافت حاکم اسلامی قیام کردند و به دستور پیغمبر اکرم او را به شهادت رساندند. این خلاصه بحثی بود که ما داشتیم.

مجری:

خیلی ممنونم. حال بپردازیم و به نوعی بخواهیم معاصرتر صحبت کنیم. بیاییم ببینیم نظر وهابیت در رابطه با حرکت امام حسین چیست.

طی این برنامه‌ها صحبت‌هایی جسته و گریخته مطرح شده است، اما الان می‌خواهیم مستقیم این سؤال را مطرح کنیم و از شما این را جویا شویم که اصلاً نظر وهابیت که امروزه هم اینقدر شبهه ایجاد می‌کند راجع به حرکت امام حسین چیست.

دیدگاه برخی چهره های وهابی درباره حرکت امام حسین (سلام الله علیه)

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

وهابیت حرف زیاد دارند. اگر ما بخواهیم آنها را مفصل نقل کنیم مطالب زیادی است، گرچه قبلاً هم بعضی از کارشناسان حرف‌هایی داشتند.

بنده خودم یک شب مستقیم تلویزیون عربستان سعودی «قناة المجد الفضائیة» را که تقریباً پربیننده‌ترین شبکه ماهواره‌ای عربستان سعودی است را نگاه می‌کردم. این شبکه نظیر شبکه یک یا شبکه سه ماست.

مفتی اعظم عربستان سعودی «شیخ عبدالعزیز» صحبت می‌کرد. بنده صحبت‌های ایشان را گوش می‌کردم و آنها را ضبط کردم. خانمی از الجزائر زنگ زد و گفت: نظر شما در رابطه با قیام امام حسین چیست؟!

او به صراحت گفت: امام حسین اشتباه و خطا کرد. یزید امیرالمؤمنین و حاکم اسلامی بود، اما امام حسین در برابر او قیام کرد و کشته شد. ما یزید را محق می دانیم، زیرا خلیفه رسمی بود. سپس گفت: خواهرم این مطلب را از قول من برای کسی نقل نکن!!

او این مطلب را در شبکه جهانی و ماهواره‌ای مطرح می‌کند و خیال می‌کند شبیه حرفی است که در گوشه خانه‌اش زده است. او گفت: حرفی که من زدم و گفتم امام حسین خطا کرده است را جایی از قول من نقل نکن.

من نمی‌دانم این افراد تصور می‌کنند کجا نشسته‌اند و دارند حرف می‌زنند!! این افراد تابع امام و پیغمبرشان «ابن تیمیه» هستند.

در کتاب «منهاج السنة» جلد چهارم در رابطه با قضیه یزید و امام حسین صحبتی به میان آمده و «ابن تیمیه» می‌نویسد از آنچه گفتیم روشن شد:

«ولم یکن فی الخروج لا مصلحة دین ولا مصلحة دنیا»

در قیام امام حسین نه صلاح دین بود و نه صلاح دنیا بود.

«وکان فی خروجه وقتله من الفساد ما لم یکن حصل لو قعد فی بلده»

در قیام و قتل امام حسین فسادی ایجاد شد که اگر در خانه‌اش می نشست این فساد ایجاد نشده بود.

«فإن ما قصده من تحصیل الخیر ودفع الشر لم یحصل منه شیء»

سپس می‌نویسد:

«بل زاد الشر بخروجه وقتله ونقص»

با قیام و قتل امام حسین شر افزوده شد.

من نمی‌دانم این افراد واقعاً به قیامت معتقد هستند و عقل و وجدان هم دارند یا خیر! به تعبیر امام حسین (علیه السلام) که می‌فرماید:

«یا شِیعَةَ آلِ أَبِی سُفْیانَ إِنْ لَمْ یکنْ لَکمْ دِینٌ وَ کنْتُمْ لَا تَخَافُونَ الْمَعَادَ فَکونُوا أَحْرَاراً فِی دُنْیاکم»

بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 45، ص 51، ح 2

آزادمرد باشید و تاریخی که در صدر اسلام اتفاق افتاده است را روشن برای مردم بیان کنید. بعد می نویسد:

«وکان قتل الحسین مما أوجب الفتن»

فتنه‌ها باعث قتل امام حسین شد.

«کما کان قتل عثمان مما أوجب الفتن»

منهاج السنة النبویة، اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحلیم بن تیمیة الحرانی أبو العباس، دار النشر: مؤسسة قرطبة - 1406، الطبعة: الأولی، تحقیق: د. محمد رشاد سالم، ج 4، ص 530، فصل قال الرافضی وتمادی بعضهم فی التعصب حتی اعتقد إمامة یزید بن معاویة

او سپس می‌نویسد که پیغمبر اکرم فرموده است اگر حاکم اسلامی از شما امر ضد دینی درخواست کرد، شما در برابر حاکم اسلامی باید صبر و تحمل کنید.

او از یزید دفاع می‌کند. من نمی‌دانم شبکه‌های وهابی این مطالب را می‌بینند یا نمی‌بینند. «ابن تیمیه» در کتاب «مجموع الفتاوی» جلد چهارم می‌نویسد:

«وَأَمَّا قَتْلُ الْحُسَینِ فَلَمْ یأْمُرْ بِهِ وَلَمْ یرْضَ بِهِ»

اصلاً یزید دستور قتل امام حسین را صادر نکرد و به این کار راضی نبود.

خداوند یزید را لعنت کند و به حق حضرت فاطمه زهرا مدافعین یزید را به اشد عذاب گرفتار کند.

«بَلْ ظَهَرَ مِنْهُ التَّأَلُّمُ لِقَتْلِهِ وَذَمَّ مَنْ قَتَلَهُ»

بلکه خیلی از شهادت امام حسین ناراحت شد و قاتلین امام را مذمت کرد.

«وَلَمْ یحْمَلْ الرَّأْسُ إلَیهِ»

و سر امام حسین هم نزد یزید فرستاده نشد.

كتب ورسائل وفتاوى شيخ الإسلام ابن تيمية ، اسم المؤلف:  أحمد عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس ، دار النشر : مكتبة ابن تيمية ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمي النجدي، ج 4، ص 486

یعنی «ابن حجر عسقلانی»، «ذهبی»، «ابن عماد حنبلی»، «طبری»، «ابن اثیر» و دیگران همگی دروغ گفتند!! «ابن تیمیه» در کتاب «منهاج السنة» جلد چهارم می‌نویسد:

«إن یزید لم یأمر بقتل الحسین باتفاق أهل النقل»

منهاج السنة النبویة، اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحلیم بن تیمیة الحرانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة - 1406، الطبعة: الأولی، تحقیق: د. محمد رشاد سالم، ج 4، ص 472

ما پنجاه مصدر با سند صحیح برایتان می‌آوریم که یزید به حاکم مدینه می‌گوید: اگر می‌خواهی نزد ما اعتبار داشته باشی، جواب این نامه را با سر بریده حسین برای ما بفرست!! حتی مسیحیانی که تاریخ اسلام را نوشته‌اند، این قضیه را آورده‌اند. این قضیه از آن قضایایی است که به هیچ وجه قابل انکار نیست.

از طرف دیگر «ابو حامد غزالی» در کتاب «احیاء علوم الدین» جلد سوم می‌نویسد که از او سؤال شده است:

«هل یجوز لعن یزید لأنه قاتل الحسین أو آمر به»

آیا لعن یزید به عنوان قاتل امام حسین یا دستور به قتل امام حسین جایز هست؟

«قلنا هذا لم یثبت أصلا»

اصلاً ثابت نیست که یزید دستور به قتل امام حسین داده باشد.

«فلا یجوز أن یقال إنه قتله أو أمر به ما لم یثبت فضلا عن اللعنة»

اصلاً نمی‌توانیم بگوییم قاتل امام حسین یزید بوده است، چه رسد به اینکه او را لعنت کنیم.

«لأنه لا تجوز نسبة مسلم إلی کبیرة من غیر تحقیق»

سپس می‌نویسد:

«نعم یجوز أن یقال قتل ابن ملجم علیا وقتل أبو لؤلؤة عمر رضی الله عنهما فإن ذلک ثبت متواترا»

بله، ابن ملجم علی بن أبی طالب را کشته است و ابو لؤلؤ هم عمر بن خطاب را کشته است و می‌توان آنها را لعنت کرد.

احیاء علوم الدین، اسم المؤلف: محمد بن محمد الغزالی أبو حامد، دار النشر: دار االمعرفة – بیروت، ج 3، ص 125، باب بیان عظیم خطر اللسان وفضیلة الصمت

این در حقیقت خلاصه‌ای از حرف‌ها و چرندیاتی است که علمای وهابی دارند. البته دوستان ما هم در شب‌های گذشته مفصل در این زمینه صحبت کردند.

مجری:

دقیقاً. ما با «استاد عباسی» مفصل در این زمینه صحبت کردیم و ایشان موضوع جالبی را هم مطرح کردند. «استاد عباسی» فرمودند که وهابیت می‌گویند نه تنها اهلبیت به اسارت نرفتند، بلکه حضرت زینب اسرا را در منزل یزید بردند و عزاداری کردند!!

بیایید و به ما بگویید مسیر کربلا چه ربطی به شام دارد، وقتی می‌خواهند به مدینه برگردند!! «استاد عباسی» هجده سند از علمای اهل سنت نشان دادند که اصلاً چنین چیزی وجود نداشته است.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

این افراد پا روی وجدانشان گذاشتند. خدایا کسی را که عقل دادی چه ندادی و به کسی که عقل ندادی چه دادی!!

(قُلْ لا أَسْئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی)

بگو من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی‌کنم جز دوست داشتن نزدیکانم.

سوره شوری (42): آیه 23

شما این آیه شریفه را هرطور معنا کنید، امام حسین جزء (الْقُرْبی) هست بلکه اقرب الناس الی رسول الله هستند.

«الْحَسَنُ وَالْحُسَینُ سَیدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ»

مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 3، ص 3، ح 11012

شما این روایت را در همه منابع نقل کردید. اینطور بی انصافی کردن چه معنایی دارد!؟ به قول «مرحوم شیخ صدوق» فردای قیامت تماشایی است.

همه زحمت‌های عرصات قیامت و سختی‌ها و حساب و کتاب‌هایی که باید پس بدهیم می‌ارزد به اینکه تماشا کنیم محکمه‌ای که برای ظلم به امیرالمؤمنین و حضرت فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین و اهلبیت رسول الله شده است. آنجا باید ببینیم این افراد چه جوابی برای گفتن دارند.

اینجا خداوند عالم این افراد را آزاد گذاشته است.

(فَمَهِّلِ الْکافِرِینَ أَمْهِلْهُمْ رُوَیداً)

حال که چنین است کافران را اندکی مهلت ده (تا سزای اعمالشان را ببینند).

سوره طارق (86): آیه 17

خداوند عالم به این افراد مهلت داده و پرده بر روی اعمال کشیده است.

(یوْمَ تُبْلَی السَّرائِر)

در آن روز که اسرار پنهان آشکار می‌شود.

سوره طارق (86): آیه 9

در آن روز معلوم می‌شود که این مسائل به چه صورتی هست. من در خدمت حضرتعالی هستم.

مجری:

زنده باشید. سؤال دیگری هم در اینجا مطرح می‌شود. ما گفتیم نظر وهابیت این بود در صورتی که طی این سیزده شب گذشته بارها کتاب‌های خودشان را آوردیم و اثبات شده است.

سؤالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که ما بسیاری مواقع از زبان کتاب‌های مختلف و منابع مختلف بیان کردیم. حال اگر بخواهیم از زبان حضرت ابا عبدالله الحسین بخواهیم به این بپردازیم که هدف حرکت آن بزرگوار چه بوده است، چه جوابی برای گفتن داریم؟!

هدف از قیام امام حسین از زبان مبارک امام حسین (سلام الله علیه)

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

بنده در جلسه گذشته هم عرض کردم با توجه به آنچه «مرحوم سید بن طاووس» در کتاب «لهوف» آورده است، امام حسین می‌خواستند اراده الهی محقق شود.

حضرت سیدالشهدا تابع اراده خداوند بودند و خداوند متعال می‌خواستند با شهادت امام حسین و اسارت اهلبیت آن بزرگوار، یک میدان وسیعی از امتحان برای امت اسلامی و مردم جهان روشن شود.

«جورج جورداق» نویسنده مسیحی و «ویل دورانت» نویسنده یهودی و دیگران وقتی در رابطه با امام حسین صحبت می‌کنند، می‌نویسند: انسانی پیدا نمی‌کنید که قضیه کربلا را بشنود و متأثر نشود و اشکش جاری نشود.

کربلا یک میدان امتحان خوبی است تا قیام حضرت ولی عصر. بعد از قیام حضرت ولی عصر بازهم امتحان خوبی است. در یک طرف این میدان امام حسین هست و در طرف دیگر هم سپاه یزید است.

«کل یوم عاشورا و کل أرض کربلا»

بعضی افراد در رابطه با «کل یوم عاشورا و کل أرض کربلا» حرف دارند. جنایت‌هایی که در هر عصری انجام می‌شود نظیر شهدای فخ و شهادت حضرت زید و دیگر قضایایی که بوده است، در حقیقت تکرار حادثه کربلا بوده است.

نظر دقیق این است که شهادت امام حسین (علیه السلام) در تمام ذرات عالم اثر گذاشته است. شهادت حضرت سیدالشهدا در نباتات، جمادات، حیوانات، اجنه و انسان‌ها اثرگذار بوده است. کسانی که واقعاً قلب پاک و سلیم دارند و نطفه پاک دارند اعم از شیعه یا سنی و مسیحی اثرگذار است.

ملاحظه کنید همین امسال ایام عاشورا اهل سنت و علمای اهل سنت عزاداری‌هایی کردند که در فضای مجازی مطرح شده است.

واقعاً انسان مبهوت می‌ماند از اینکه امام حسین با مردم چکار کرده است. شیعه، سنی و صاحبان دیگر ادیان در عزای امام حسین عزاداری کردند.

حتی بودائی‌ها در هند طی مراسمی به بالای کوه می‌روند که خیلی هم سخت است. بودائی که اصلاً معتقد به اسلام و معتقد به خدا نیست، هرسال روز عاشورا این مراسم را برگزار می‌کنند و برای امام حسین عزاداری می‌کنند.

از طرف دیگر طالبان پلید اولین کاری که امسال در افغانستان کردند این بود که روز عاشورا را از لیست تعطیلات تقویم حذف کردند و دیگر روز عاشورا در افغانستان تعطیل نیست. این اولین اقدامات این آقایان است.

جالب بود یکی از علمای بزرگ طالبان می‌گفت: از زمانی که ما حکومت تشکیل دادیم تاکنون هیچ یک از کشورهای اسلامی و غیر اسلامی همسایه و آمریکا و اروپا ما را به رسمیت نشناختند. ما می‌ترسیم که خدا هم ما را به رسمیت نشناخته باشد!

شما با این عقاید فاسدی که دارید انتظار دارید خداوند شما را به رسمیت بشناسد؟! اگر مردم هم شما را به رسمیت بشناسند، با عقاید و اعمالی که در طول این یک سال داشتید خداند شما را به رسمیت نمی‌شناسد.

تمامی دولت‌های همسایه گفتند که یک حکومت فراگیر تشکیل بدهید، اما شما حاضر نیستید یک حکومت فراگیر تشکیل بدهید.

ملاحظه کنید جمهوری اسلامی از شیعه و سنی در مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری و مسئولیت‌های کلیدی نماینده دارند. شما هم بیایید حکومتی این چنین تشکیل بدهید.

ما نمی‌گوییم که نمایندگانی از شیعه بگذارید، نمایندگانی از اهل سنت انتخاب کنید. شما غیر از کسانی که با شما همگام هستند، حاضر نیستید هیچکدام از اهل سنت در حکومت و دولت پست و مقامی داشته باشند.

قضیه امام حسین نوعی امتحان است. اگر ما قدری به کلمات حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) دقت کنیم، می‌بینیم که هدف حضرت از قیام چه بوده است.

«مرحوم مجلسی» (رضوان الله تعالی علیه) تعبیری دارد که تعبیر بسیار زیبایی است. ایشان می‌نویسد که حضرت سیدالشهدا قبل از حرکت از مدینه سخنرانی مفصلی دارند که بنده در جلسه گذشته به این سخنرانی اشاره کردم. حضرت می‌فرماید:

«اللَّهُمَّ إِنَّک تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ یکنْ مَا کانَ مِنَّا تَنَافُساً فِی سُلْطَان»

خدایا تو می دانی که ما به دنبال ریاست طلبی و سلطنت خواهی نیستیم.

«وَ لَا الْتِمَاساً مِنْ فُضُولِ الْحُطَامِ»

و به دنبال این هم نیستیم که با رفتنمان به کوفه ثروت اندوزی کنیم.

«وَ لَکنْ لِنُرِی الْمَعَالِمَ مِنْ دِینِک»

هدف ما این است که نشانه‌های دین تو را آشکار سازیم.

یکی از وظایف امام تبیین شریعت است. همانطور که در آیه 44 از سوره مبارکه نحل می‌خوانیم:

(وَ أَنْزَلْنا إِلَیک الذِّکرَ لِتُبَینَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیهِم)

و ما این ذکر (قرآن) را بر تو نازل کردیم تا آنچه به سوی مردم نازل شده است برای آنها تبیین کنی.

سوره نحل (16): آیه 44

در اینجا هم امام حسین می‌فرماید که ما می‌خواهیم اسلام واقعی را تبیین کنیم.

«وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِی بِلَادِک»

و اصلاح و درستی را در همه بلاد برملا کنیم.

حضرت مشاهده می‌کردند که جامعه مملو از فساد اقتصادی، فساد سیاسی و فساد اخلاقی شده است و یزید به عنوان حاکم مسلمین در حال مستی نماز صبح را چهار رکعت می‌خواند. وقتی از او می‌پرسند که چرا نماز صبح را چهار رکعت خواندی، می‌گوید: اگر می‌خواهی بیشتر هم می‌خوانم!

جامعه آن روز دچار این چنین مفاسدی شده بود. حضرت در ادامه می‌فرماید:

«وَ یأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِک»

تا بندگان مظلومت آسوده باشند.

«وَ یعْمَلَ بِفَرَائِضِک وَ سُنَّتِک وَ أَحْکامِک»

و فرائض و سنت‌ها و احکامت مورد عمل قرار گیرند.

جالب این است که حضرت در ذیل این روایت می‌فرماید:

«فَإِنَّکمْ إِلَّا تَنْصُرُونَا وَ تُنْصِفُونَا قَوِی الظَّلَمَةُ عَلَیکمْ وَ عَمِلُوا فِی إِطْفَاءِ نُورِ نَبِیکمْ»

ای مردم! اگر ما را یاری نکنید و انصاف را در حق ما به خرج ندهید، ظالمین بر شما پیروز می‌شوند و برای خاموش کردن نور رسول الله تلاش می‌کنند.

«وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ عَلَیهِ تَوَکلْنا وَ إِلَیهِ أَنَبْنَا وَ إِلَیهِ الْمَصِیرُ»

بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 97، ص 80، ح 37

مجری:

کما اینکه در صحبت‌های حضرتعالی شنیده بودم که در نقل و صحبت‌های یزید هم بوده است که می‌خواهم این کارها را کنم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

بله. اهل سنت نقل کرده‌اند که «شعبه» پدر «مغیره» از نزد معاویه برگشت، در حالی که بسیار ناراحت بود. «مغیره» از او پرسید: چرا ناراحت هستی؟! او گفت من نزد معاویه بودم و به او گفتم: بنی هاشم دیگر قدرت ندارند و کنج عزلت گزیده‌اند. عزیزانشان کشته شدند. ظلم و ستم را در حق آنان پایان دهید.

معاویه گفت: برادرم ابوبکر از دنیا رفت و جز اسمی از او باقی نماند. برادرم عمر بن خطاب از دنیا رفت و جز اسمی از او باقی نماند. برادرم عثمان مظلوم کشته شد و اسمی از او باقی نمانده است؛ در مقابل هر روز می‌شنوم در مناره‌ها «أشهد أنّ محمدا رسول الله» می گویند. تا زمانی که نام پیغمبر اکرم را دفن نکنم آرام نمی‌نشینم!!!

زمانی که اسرا به شام می‌رسند، پسر «طلحه» خطاب به امام سجاد (علیه السلام) عرضه می‌دارد: یابن رسول الله! امروز پیروز چه کسی است؟! آیا شما پیروز هستید یا بنی امیه پیروزند؟!

امام سجاد سرش مبارکش را از کجاوه بیرون می‌آورد و می‌گوید: هنگام نماز، اذان و اقامه بگو تا بفهمی پیروز چه کسی است. بنی امیه بساطی داشتند که می‌خواستند نام رسول الله را از میان ببرند.

عبارت‌های دیگری از اهل سنت هم همین قضیه را نقل کرده است. در کتاب «الکامل» اثر «ابن اثیر» جلد سوم از قول امام حسین (علیه السلام) نقل شده است در طول مسیر در قادسیه زمانی که با حر برخورد کرد، حضرت از قول رسول الله بیان فرمودند:

«من رأی سلطانا جائرا مستحلا لحرم الله ناکثا لعهد الله مخالفا لسنة رسول الله یعمل فی عباد الله بالإثم والعدوان»

اگر دیدید یک پادشاه جائر حرام‌های خدا را حلال کرده، عهد خدا را شکسته و مخالف سنت پیغمبر است و در میان بندگان به گناه و عدوان و ظلم عمل می‌کند.

«فلم یغیر ما علیه بفعل ولا قول کان حقا علی الله أن یدخله مدخله»

اگر به فعل یا به قول قیام نکند، خداوند عالم این شخص ساکت را با سلطان جائر و خائن محشور می‌کند.

«ألا وإن هؤلاء قد لزموا طاعة الشیطان وترکوا طاعة الرحمن وأظهروا الفساد وعطلوا الحدود واستأثروا بالفیء وأحلوا حرام الله وحرموا حلاله»

ای مردم! آگاه باشید که بنی امیه ملازم پیروی شیطان هستند، اطاعت خدا را کنار گذاشته‌اند، فساد را در جامعه گسترش می‌دهند و حدود الهی را تعطیل کردند، حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال کردند.

«وأنا أحق من غیری»

من از هرکسی دیگر برای قیام در برابر این حکومت شایسته‌تر هستم.

الکامل فی التاریخ، اسم المؤلف: أبو الحسن علی بن أبی الکرم محمد بن محمد بن عبد الکریم الشیبانی، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1415 هـ، الطبعة: ط 2، تحقیق: عبد الله القاضی، ج 3، ص 408، باب ذکر مقتل الحسین رضی الله عنه

قضایا بسیار مفصل است. بازهم در کتاب «معجم الکبیر» اثر «طبرانی» جلد سوم از زبان امام حسین (علیه السلام) نقل شده است که وقتی عمر بن سعد در کربلا آمد و حضرت یقین کرد که می‌خواهند او را به شهادت برسانند، خطبه‌ای خواند و فرمود:

«أَلا تَرَوْنَ الْحَقَّ لا یعْمَلُ بِهِ وَالْبَاطِلَ لا یتَنَاهَی عنه لِیرْغَبِ الْمُؤْمِنُ فی لِقَاءِ اللَّهِ »

نمی‌بینید که در این جامعه به حق عمل نمی‌شود و از باطل اجتناب نمی‌شود تا مؤمنین برای لقاء الهی رغبت کنند.

«وَإِنِّی لا أَرَی الْمَوْتَ إِلا سَعَادَةً وَالْحَیاةَ مع الظَّالِمِینَ إِلا بُرْمًا»

مرگ و شهادت در برابر استبداد سعادت و زندگی در زیر بار ظلم ننگ است.

المعجم الکبیر، اسم المؤلف: سلیمان بن أحمد بن أیوب أبو القاسم الطبرانی، دار النشر: مکتبة الزهراء - الموصل - 1404 - 1983، الطبعة: الثانیة، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ج 3، ص 114، ح 2842

شما این عبارت را مقایسه کنید با تعبیری که آقایان خود نقل می‌کنند. بنده بارها دیدم که دوستان ما این عبارت را از کتاب «السنة» اثر «خلال» نقل کردند.

«خلال» متوفای 311 هجری و معاصر «نسائی» و «ابن ماجه قزوینی» و «ترمذی» و «ابن داود» است. تقریباً این علما با حدود ده سال فاصله از دنیا رفته‌اند.

«خلال» از قول خلیفه دوم روایتی را نقل می‌کند. البته بنده معتقدم که شاید تمامی این روایات دروغ باشد. بنی امیه این روایات را ساخته‌اند به جهت اینکه حکومت خودشان را توجیه کنند. «سوید بن غفله» نقل می‌کند که خلیفه دوم به من گفت:

«فإن أمر علیک عبد حبشی مجدع فاسمع له وأطع وإن ضربک فاصبر وإن حرمک فاصبر وإن أراد أمرا ینقص دینک فقل سمعا وطاعة دمی دون دینی ولا تفارق الجماعة»

اگر یک بیگانه حکومت را به دست گرفت، شما باید از او اطاعت کنید. اگر شما را زد صبر کنید. اگر شما را از حقتان محروم کرد صبر کنید. اگر به شما دستور ضد دینی داد صبر کنید و بگویید دینم فدای جانم باد.

سپس می‌نویسد:

«إسناد هذا الأثر عن عمر رضی الله عن صحیح»

السنة، اسم المؤلف: أبو بکر أحمد بن محمد بن هارون بن یزید الخلال، دار النشر: دار الرایة - الریاض - 1410 هـ - 1989 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: د.عطیة الزهرانی، ج 1، ص 111، ح 54

به تعبیر او اگر یک یهودی حکومت را به دست گرفت، وظیفه شما اطاعت کردن است. شما این جمله را با جمله امام حسین (علیه السلام) مقایسه کنید که می‌فرماید:

«وَإِنِّی لا أَرَی الْمَوْتَ إِلا سَعَادَةً وَالْحَیاةَ مع الظَّالِمِینَ إِلا بُرْمًا»

مرگ و شهادت در برابر استبداد سعادت و زندگی در زیر بار ظلم ننگ است.

المعجم الکبیر، اسم المؤلف: سلیمان بن أحمد بن أیوب أبو القاسم الطبرانی، دار النشر: مکتبة الزهراء - الموصل - 1404 - 1983، الطبعة: الثانیة، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ج 3، ص 114، ح 2842

این قضایا کاملاً واضح و روشن است. بنده نکته‌ای را از کتاب «سنن نسائی» برای دوستان عزیز نقل کنم.

در کتاب «سنن نسائی» حدیث 3993 آمده است که «سعید بن جبیر» نقل می‌کند من با «ابن عباس» در عرفات بودم. «ابن عباس» گفت: چرا مردم تلبیه نمی‌گویند؟!

«فقلت یخافون من معاویة»

من گفتم: از معاویه می‌ترسند.

«فخرج بن عباس من فسطاطه فقال لبیک اللهم لبیک»

سپس گفت:

«فإنهم قد ترکوا السنة من بغض علی»

مردم به خاطر بغض و کینه علی بن أبی طالب سنت پیغمبر اکرم را ترک کردند.

السنن الکبری، اسم المؤلف: أحمد بن شعیب أبو عبد الرحمن النسائی، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 - 1991، الطبعة: الأولی، تحقیق: د.عبد الغفار سلیمان البنداری, سید کسروی حسن، ج 2، ص 419، ح 3993

بازهم «بیهقی» در کتاب «سنن» جلد پنجم صفحه 113 نقل می‌کند که «ابن عباس» گفت:

«لبیک اللهم لبیک وإن رغم أنف معاویة اللهم العنهم فقد ترکوا السنة من بغض علی رضی الله عنه »

لبیک اللهم لبیک اگرچه بینی معاویه به خاک مالیده شود. خدایا دودمان معاویه را لعنت کن که به خاطر بغض علی بن أبی طالب سنت پیغمبر اکرم را ترک کردند.

سنن البیهقی الکبری، اسم المؤلف: أحمد بن الحسین بن علی بن موسی أبو بکر البیهقی، دار النشر: مکتبة دار الباز - مکة المکرمة - 1414 - 1994، تحقیق: محمد عبد القادر عطا، ج 5، ص 113، ح 9230

آیا این قضایا برای ما درس نیست تا قدری دقت کنیم؟! گاهی اوقات در رسانه‌های ما هم بعضی افراد صحبت‌هایی مطرح می‌کنند یا در بعضی از کتاب‌ها مطالبی آمده است که قلب انسان به درد می‌آید.

دیروز داشتم یکی از کتاب‌های درسی را می‌خواندم که در آن نوشته بود: امیرالمؤمنین با خلفا مماشات کرد و با آنها همکاری کرد و با همکاری‌اش به خلافت آنها مشروعیت بخشید!!

بشکند چنین قلم‌ها و دست‌ها و زبان‌هایی که چنین تعابیری دارند!!! من نمی‌دانم این افراد برای فردای قیامتشان هم جوابی دارند یا ندارند؟!

بدبخت بیچاره کتاب «نهج البلاغه» را بخوان. ما فحش نمی‌دهیم و توهین نمی‌کنیم، اما حداقل فرمایشات «مرحوم مطهری» را ملاحظه کنید. حضرت امام خمینی فرمودند: تمام کتاب‌های «مرحوم مطهری» بلا استثنا مفید است.

کتاب «سیری در نهج البلاغه» اثر «مرحوم مطهری» را بخوانید و به انتقادهای امیرالمؤمنین از خلفا دقت کنید و ببینید ایشان با چه بیان زیبایی قضیه را روشن کرده است.

«شهید مطهری» می‌نویسد: امیرالمؤمنین برای حقش قیام نکرد و دست به شمشیر نزد، اما انتقاد از خلفا را یک لحظه کنار نگذاشت. خطبه شقشقیه و خطبه 150 «نهج البلاغه» مصداق بارز فرمایش «شهید مطهری» است.

«ابن ابی الحدید» و دیگران می‌خواهند این خطبه را توجیه کنند و ادعا می‌کنند که این خطبه مربوط به زمان عثمان است.

در مقابل آیت الله مکارم شیرازی در کتاب «شرح نهج البلاغه» وقتی به این خطبه می‌رسد می‌نویسد: تمام این قضایا دروغ است. خطبه شقشقیه مربوط به زمان بعد از رسول الله است. در خطبه 150 آمده است:

«حَتَّی إِذَا قَبَضَ اللَّهُ رَسُولَهُ ص رَجَعَ قَوْمٌ عَلَی الْأَعْقَاب»

زمانی که پیغمبر اکرم از دنیا رفت قومی به دوران جاهلیت برگشتند.

این مطلب اشاره به حدیث حوض است، تا جایی که حضرت می‌فرماید:

«وَ ذَهَلُوا فِی السَّکرَة عَلَی سُنَّةٍ مِنْ آلِ فِرْعَوْن»

این افراد آنچنان سرمست مقام شدند که همانند سنت آل فرعون عمل می‌کردند.

نهج البلاغة، نویسنده: شریف الرضی، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صالح، صبحی،، ص 209، ص 150

همین مسائل باعث قتل امام حسین شد. ما که این مطالب را نمی‌گوییم، بلکه در کتاب «نهج البلاغه» آمده است. همچنین در نامه 53 که خطاب به «مالک اشتر نخعی» است، حضرت می‌فرماید:

«فَإِنَّ هَذَا الدِّینَ قَدْ کانَ أَسِیراً فِی أَیدِی الْأَشْرَار یعْمَلُ فِیهِ بِالْهَوَی وَ تُطْلَبُ بِهِ الدُّنْیا »

اسلام در دست اشرار به اسارت گرفته شده بود. در مسائل دینی ملاک آنها هوای نفس خودشان بود و از دین دنیاطلبی را می‌خواستند.

نهج البلاغة، نویسنده: شریف الرضی، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صالح، صبحی، ص 435، خ 53

این سخن امیرالمؤمنین است. ما روزی خدمت آیت الله جوادی آملی (حفظه الله تعالی) بودیم. ایشان به من فرمودند: اگر این مطالب را نگویید، جوانان اهل سنت فردا سر پل صراط جلوی شما را می‌گیرند و گلایه می‌کنند که چرا این حقایق را بیان نکردید!! اصلاً کاری به شیعیان نداشته باشید. این مطالب را بگویید تا جوانان اهل سنت بفهمند چه خبر است.

عرض کردم فحش دادن و توهین کردن و جسارت کردن و حرف‌های بی اساس گفتن حرام است، اما بیان حقیقت از مسلمات است. این‌ها فرمایشات حضرت امیرالمؤمنین است، ما که نمی‌توانیم این قضایا را نادیده بگیریم.

«ابن اعثم کوفی» در کتاب «الفتوح» جلد پنجم آمده است که امام حسین از منزلش بیرون آمد و در مسیر با «مروان حکم» برخورد کرد. «مروان» به امام حسین گفت: من دستور می‌دهم با امیرالمؤمنین یزید بیعت کنی.

خاک بر سرت و عذاب جهنم نوش جانت باد! وقتی حضرت سیدالشهدا این جمله را شنید، فرمود:

«إنا لله وإنا إلیه راجعون وعلی الإسلام السلام إذ قد بلیت الأمة براع مثل یزید»

این کتاب «کلینی» و «شیخ طوسی» و «علامه حلی» و «مرحوم مجلسی» نیست. «ابن اعثم کوفی» یکی از استوانه‌های علمی اهل سنت است. حضرت فرمود:

«إنا لله وإنا إلیه راجعون وعلی الإسلام السلام إذ قد بلیت الأمة براع مثل یزید»

فاتحه اسلام باید خوانده شود زمانی که فردی همانند یزید بر سر قدرت باشد.

این عبارات کتاب‌های خودتان است. حضرت در ادامه فرمودند:

«إلیک عنی یا عدو الله!»

از من دور شو ای دشمن خدا!

«الذی لعنک رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم وأنت فی صلب أبیک الحکم بن أبی العاص»

پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) لعنت کرد تو را و پدرت را زمانی که در صلب پدرت بودی.

«فإنا أهل بیت رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم، والحق فینا وبالحق تنطق ألسنتنا»

حضرت در ادامه فرمودند:

«وقد سمعت رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم یقول: " الخلافة محرمة علی آل أبی سفیان»

شنیدم که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: خلافت بر آل ابی سفیان حرام است.

«فإذا رأیتم معاویة علی منبری فافقروا بطنه»

اگر معاویه را بر روی منبر دیدید، شکم او را پاره کنید.

الفتوح؛ أحمد بن أعثم الکوفی، وفات: 314، تحقیق: علی شیری، چاپ: الأولی، 1411، ناشر: دار الأضواء للطباعة والنشر والتوزیع، ج 5، ص 17، باب ذکر کلام یزید بن معاویة

متأسفانه مردم این کار را نکردند و باید تاوان آن را پس بدهند. ما امثال این روایات را زیاد داریم. اگر ما بخواهیم فلسفه قیام امام حسین را از زبان حضرت بیان کنیم، اولین مسئله پیاده کردن ارادة الله است و جلوه‌های ارادة الله هم این قضایاست.

امام حسین می‌بینند که بنی امیه تلاش می‌کنند تا نور پیغمبر اکرم در جامعه خاموش شود. تعبیر یزید چنین است:

«لعبت هاشم بالملک بلا  ***  ملک جاء ولا وحی نزل »

شذرات الذهب فی أخبار من ذهب، اسم المؤلف: عبد الحی بن أحمد بن محمد العکری الحنبلی، دار النشر: دار بن کثیر- دمشق - 1406 هـ، الطبعة: ط 1، تحقیق: عبد القادر الأرنؤوط، محمود الأرناؤوط، ج 1، ص 69، باب سنة إحدی وستین

این قضیه کاملاً واضح و روشن است و در آن شک و شبهه‌ای نیست. وقتی خبر شهادت امام حسین به مدینه می‌رسد، والی مدینه نامه را به طرف قبر رسول الله پرت می‌کند و می‌گوید:

«یا محمد یوم بیوم بدر»

ای محمد! کشتن حسین تلافی کشته‌های ما در روز بدر.

النصائح الکافیة، سید محمد بن عقیل العلوی،چاپ: الأولی، 1412،قم، ناشر: دار الثقافة للطباعة والنشر، ص 75

مشخص است که قضایا از چه قرار بوده است.

مجری:

ان شاءالله انتقام نزدیک است. اگر اجازه بدهید یک فاصله‌ای می‌گیریم، برمی گردیم و یه سؤال بسیار جذاب دارم. جذاب از این جهت که فکر می‌کنم این سؤال همیشه سؤال بسیاری از بینندگان بوده است و شاید آنطور که باید به آن پرداخته نشده است.

اخیراً هم جواب‌های نامربوط داده شده است که ان شاءالله با حضور شما پاسخ کامل را خواهیم داد. بسیار ممنونیم و ان شاءالله قدردان نگاه‌های مهربان شما عزیزان هستیم. فاصله‌ای بگیریم، برگردیم و میزبان شما خواهیم بود.

خیلی متشکریم و همچنان قدردانیم که بر سر ما منت نهادید و این برنامه را تماشا می‌فرمایید. بدون فوت وقت به ادامه موضوع بپردازیم و من سؤال را مطرح کنم تا ان شاءالله تماس برقرار شود.

ما طی همه برنامه‌ها این این موضوع پرداختیم و بحث حرکت امام حسین (علیه السلام) اشاره شد.

حال یک جمع بندی کنیم و برایمان کوتاه بفرمایید که حرکت امام حسین مخصوصاً که از زبان حضرت هم به آن اشاره شد برای ما در دوران معاصر و با حضور حضرت ولی عصر چه پیامی دارد؟!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

آنچه امام حسین بیان کردند و فرمودند که من می‌خواهم سنت نبوی را در جامعه پیاده کنم و ظلم را برطرف کنم. تمام آنچه در کلمات امام حسین (علیه السلام) آمده است، در قضیه فلسفه حکومت جهانی حضرت ولی عصر تک تک آمده است.

ما با توجه به فرمایشات حضرت سیدالشهدا باید خودمان را آماده کنیم. اولاً در هر عصری یک مظهری از یزید و یک مظهری از امام حسین هست و هیچ عصری خالی از این دو چهره نیست.

ما باید این دو چهره را بشناسیم؛ چهره‌های یزیدی و چهره‌های حسینی. ما باید از چهره‌های یزیدی تنفر داشته باشیم و تا می‌توانیم برای شکست آنها اقدام کنیم. در مقابل از چهره‌های حسینی هم دفاع کنیم.

بحث‌های ما بحث سیاسی روز نیست، اما گاهی اوقات انسان نمی‌تواند از بعضی مسائل خودداری کند.

مجری:

اگر اجازه بدهید به سراغ تماس‌ها برویم و تماس اول برقرار شود.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

بعد از پاسخ به تماس‌ها من بحث را ادامه خواهم داد.

تماس‌های بینندگان برنامه:

آقای محمدرضا از دزفول سلام علیکم و رحمة الله.

بیننده (آقا محمد رضا از دزفول – شیعه):

با عرض سلام خدمت آیت الله قزوینی و مجری محترم. چند شب پیش شبکه‌های وهابی می‌گفتند یک روایت بیاورید که یزید دستور داده باشد امام حسین را به قتل برسانید. می‌خواستم ببینم اگر روایتی هست استاد به ما نشان بدهند.

مجری:

خیلی ممنون و متشکرم. البته «استاد ابوالقاسمی» در برنامه‌های گذشته کلیپ هم پخش کردند و درواقع پاسخ این موضوع مطرح شده است. حال اگر نیاز هست شما هم یک مورد را صرفاً بفرمایید ما در خدمتتان هستیم.

آیا سندی دال بر دستور یزید به قتل امام حسین (سلام الله علیه) وجود دارد!؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

در کتاب «الفتوح» اثر «ابن اعثم کوفی» متوفای 314 هجری جلد پنجم صفحه 9 نامه‌ای که یزید به حاکم مدینه می‌نویسد ذکر شده است. در این نامه آمده است:

«أما بعد فخذ الحسین بن علی وعبد الرحمن بن أبی بکر وعبد الله بن الزبیر وعبد الله بن عمر بن الخطاب أخذا عنیفا لیست فیه رخصة»

سپس می‌نویسد:

«فمن أبی علیک منهم فاضرب عنقه وابعث إلی برأسه»

هرکدام از آنها از بیعت با من خودداری کردند گردنشان را بزن و سرشان را برای من بفرست.

الفتوح؛ أحمد بن أعثم الکوفی، وفات: 314، تحقیق: علی شیری، چاپ: الأولی، 1411، ناشر: دار الأضواء للطباعة والنشر والتوزیع، ج 5، ص 10، باب ذکر الکتاب إلی أهل البیعة بأخذ البیعة

«خوارزمی» هم در کتاب «مقتل الحسین» همین تعبیر را دارد و می‌نویسد:

« أما بعد فخذ الحسين؛ و عبد اللّه بن عمر؛ و عبد الرحمن بن أبي بكر؛ و عبد اللّه بن الزبير، بالبيعة أخذا عنيفا ليست فيه رخصة، فمن أبى عليك منهم، فاضرب عنقه، و ابعث إلي برأسه و السّلام»

مقتل الحسین علیه السلام؛ تألیف: اخطب خوارزم، موفق بن احمد - سماوی، محمد، الناشر: انوار الهدي؛ چاپ دوم، سنة 1381ش -1423ق؛ ج1، ص 262

در کتاب «تاریخ طبری» جلد سوم صفحه 269 آمده است:

«أما بعد فخذ حسینا وعبدالله بن عمر وعبدالله بن الزبیر بالبیعة أخذا شدیداً لیست فیه رخصة حتی یبایعوا والسلام»

تاریخ الطبری، اسم المؤلف: لأبی جعفر محمد بن جریر الطبری، دار النشر: دار الکتب العلمیة – بیروت، ج 3، ص 269، باب خلافة یزید بن معاویة

همچنین «ابوالفرج ابن جوزی» در کتاب «الرد علی المتعصب العنید المانع من ذم یزید» همین تعابیر را آورده است. «ابن عساکر» در کتاب «تاریخ دمشق» جلد چهاردهم صفحه 213 می‌نویسد:

«فکتب إلی عبید الله بن زیاد وهو عامله علی العراق یأمره بمحاربته وحمله إلیه إن ظفر به»

تاریخ مدینة دمشق، اسم المؤلف: أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله الشافعی، دار النشر: دار الفکر - بیروت - 1995، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامة العمری، ج 14، ص 213، باب آخر الجزء الثالث والثلاثین بعد المائة

او به عبیدالله بن زیاد دستور داد که امام حسین را بکش و سرش را برای ما بفرست. «ذهبی» در کتاب «سیر أعلام النبلاء» جلد سوم صفحه 305 می‌نویسد که یزید به عبیدالله بن زیاد نوشت که حسین بن علی به کوفه می‌آید. ببین با او چکار می‌کنی.

مراد او این بود که خود را نشان بده! عبیدالله بن زیاد در زمان معاویه با معاویه قدری بدعنقی کرد و معاویه به او زیاد خوش بین نبود. یزید هم قرار نبود عبیدالله بن زیاد را بر سر حکومت بگذارد، زیرا سابقه بدی با بنی امیه داشت.

یزید با دیگران مشورت کرد و به او گفتند عبیدالله بن زیاد فرد زرنگی است. او می‌خواهد خود را نشان بدهد و گذشته خود را جبران کند. شما او را حاکم کوفه قرار بده، زیرا که او از هرکسی بهتر می‌تواند بر کوفه حکومت کند.

عبیدالله بن زیاد می‌خواست سابقه سیاهش را با بنی امیه پاک کند. «ذهبی» در این خصوص می‌نویسد:

«وعندها تعتق أو تعود عبدا فقتله ابن زیاد وبعث برأسه إلیه»

با قتل امام حسین یا آزاد شده ما می‌شوی یا با انجام ندادن آن ذلیل ما خواهی شد.

سیر أعلام النبلاء، اسم المؤلف: محمد بن أحمد بن عثمان بن قایماز الذهبی أبو عبد الله، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بیروت - 1413، الطبعة: التاسعة، تحقیق: شعیب الأرناؤوط, محمد نعیم العرقسوسی، ج 3، ص 305، باب 48 الحسین الشهید

منابع بسیار زیاد است. در پنجاه منبع آمده است که یزید دستور به قتل امام حسین داده است.

مجری:

در تمامی این منابع اشاره شده بود که سر مطهر امام حسین برای یزید ارسال شود. تماس بعد آقای محمدی از اصفهان یکی از همراهان همیشگی برنامه هست. سلام علیکم و رحمة الله:

بیننده (آقای محمدی از اصفهان – شیعه):

سلام خدمت شما و استاد ارجمند، شب شما بخیر.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

سلام علیکم و رحمة الله.

مجری:

شب شما هم بخیر باشد.

بیننده:

سؤال من این هست که با وجود این براهین درخشان و واضح و قاطعی که می‌فرمایید، کسانی که مدعی طرفداری از قرآن هستند آیه 84 و 85 از سوره بقره را چطور تفسیر می‌کنند؟! ما معتقدیم قرآن کریم برای همه زمان‌هاست. بنده می‌خواهم ببینم این آیات چه پیامی دارد؟!

اگر کسی چشمش را بر روی احادیث و روایاتی که شما از شیعه و سنی روایت می‌فرمایید و خیلی دقیق هست ببندد، آیات 84 و 85 سوره بقره را چکار می‌کند؟! فرض می‌کنیم شعور و درک و انصاف پذیرش این آیات را نداشته باشد.

آیه 79 سوره بقره می‌فرماید: وای بر کسانی که از طرف خودشان مطلبی می‌نویسند و به خداوند نسبت می‌دهند. این افراد چه جوابی دارند اگر واقعاً و راستی به قرآن کریم معتقد باشند؟! تشکر می‌کنم از برنامه خوبتان، شبتان بخیر.

مجری:

زنده باشید، متشکرم. پاسخ آقای محمدی را می‌شنویم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

ایشان به آیه زیبایی اشاره کردند. قرآن کریم می‌فرماید:

(أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکتابِ وَ تَکفُرُونَ بِبَعْض)

آیا به بعضی از دستورات کتاب آسمانی ایمان می‌آورید و به بعضی کافر می‌شوید؟!

سوره بقره (2): آیه 85

همین آقایی که چند جلسه قبل از مشهد زنگ زده بود، گفت ما آیات زیادی در رابطه با صحابه داریم که از جمله به آیه:

(وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرِینَ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ رَضِی اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی تحت‌ها الْأَنْهارُ خالِدِینَ فی‌ها أَبَداً ذلِک الْفَوْزُ الْعَظِیم)

پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار و آنها که به نیکی از آنها پیروی کردند، خداوند از آنها خشنود و آنها (نیز) از او خشنود شدند، و باغهایی از بهشت برای آنان فراهم ساخته که نهرها از زیر درختانش جریان دارد، جاودانه در آن خواهند ماند، و از این پیروزی بزرگی است.

سوره توبه (9): آیه 100

و:

(مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکفَّارِ رُحَماءُ بَینَهُم)

محمد فرستاده خدا است و کسانی که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند.

سوره فتح (48): آیه 29

بنده گفتم اگر این آیات را داریم، در کنار آن هم آیاتی نظیر:

(یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ جاءَکمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا أَنْ تُصِیبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلی ما فَعَلْتُمْ نادِمِین)

ای کسانی که ایمان آورده‌اید اگر شخص فاسقی خبری برای شما بیاورد در باره آن تحقیق کنید، مبادا به گروهی از روی نادانی آسیب برسانید، و از کرده خود پشیمان شوید.

سوره حجرات (49): آیه 6

هم داریم. ایشان ظاهراً تا به حال این آیه را نشنیده بود، زیرا می‌پرسید که این آیه کجاست و ما به ایشان نشان دادیم.

وقتی ما این آیات را برایش بیان کردیم، هیچ جوابی نداشت و گفت: شما قلبتان ناپاک است و نسبت به صحابه اهانت می‌کنید!!

شما قرآن کریم را ملاک قرار بدهید. ما نسبت به صحابه نه عداوت ذاتی داریم و نه پدر کشتگی داریم.

ما آن دسته از صحابه که در رکاب پیغمبر اکرم شهید شدند و مطیع و پیرو پیغمبر اکرم بودند را دوست داریم و به تعبیر «شیخ طوسی» از آنها انتظار شفاعت داریم. در مقابل؛

(وَ مَنْ یعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ خالِدِینَ فیها أَبَدا)

و هر کس نافرمانی خدا و رسولش کند آتش دوزخ از آن او است، جاودانه در آن می‌مانند.

سوره جن (72): آیه 23

و:

(إِنَّ الَّذِینَ یؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِینا)

آن‌ها که خدا و پیامبرش را ایذاء می‌کنند خداوند آنها را از رحمت خود در دنیا و آخرت دور می‌سازد، و برای آنان عذاب خوار کننده‌ای آماده کرده است.

سوره احزاب (33): آیه 57

ما با این آیات چکار کنیم؟! صحابه‌ای که قلب پیغمبر اکرم را به درد آوردند یا صحابه‌ای که عایشه در مورد آنها می‌گوید:

«من أَغْضَبَک یا رَسُولَ اللَّهِ أَدْخَلَهُ الله النَّارَ»

یا رسول الله! چه کسی تو را به غضب آورده است. خدا آنها را وارد آتش جهنم کند.

صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 2، ص 879، ح 1211

این صحابه چه حکمی دارند؟!

ایشان به چه آیه خوبی اشاره کردند. قرآن کریم می‌فرماید: شما به بعضی از دستورات الهی ایمان می‌آورید و به بعضی کافر می‌شوید.

به عنوان مثال وهابی‌ها در رابطه با بحث توسل یک سری آیاتی که اصلاً ربطی به توسل ندارد و مربوط به بت پرستی است ملاک قرار می‌دهند و می گویند مراد از این آیه دعای من دون الله است. تمام علمای شما گفتند مراد از:

(مِنْ دُونِ اللَّهِ)

غیر از خدا می‌خوانند.

سوره نحل (16): آیه 20

اصنام هست، اما وهابی‌ها ادعا می‌کنند شما که «یا علی» می گویید نستجیر بالله بت پرست هستید. اگر ما «یا علی» می گوییم، علی را به عنوان اسم اعظم خداوند می دانیم. امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید:

«نَحْنُ وَ اللَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَی»

قسم به خدا اسماء حسنی ما هستیم.

کافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 1، ص 144، ح 4

آنچنان که قرآن کریم می‌فرماید:

(وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنی فَادْعُوهُ بِها)

و برای خدا نامهای نیکی است خدا را با آن بخوانید.

سوره اعراف (7): آیه 180

امیرالمؤمنین هرچه دارد از خداوند متعال دارد. همانطور که حضرت عیسی می‌فرماید: من به اذن الله مرده را زنده می‌کنم و کور مادرزاد را شفا می‌دهم و با دمیدن در گِل آن را به پرنده تبدیل می‌کنم.

امیرالمؤمنین هم به اذن الله تبارک و تعالی همه این کارها را انجام می‌دهند. اگر کسی نستجیر بالله معتقد باشد که امیرالمؤمنین بدون ارتباط با خداوند عالم کاری انجام می‌دهد نه تنها افکار بت پرستی است بلکه اصلاً از دین بیرون رفته و مرتد شده است.

مجری:

ائمه اطهار همگی غالیان را رد کردند.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

غلات در مورد امیرالمؤمنین ادعای الوهیت می‌کردند به این خاطر که دکانی باز کنند، اما ائمه اطهار این افراد را لعنت کردند. ما معتقدیم ائمه اطهار انسان‌های مقرب و اولین مخلوق خداوند هستند و؛

«لو لاک لما خلقت الأفلاک و لو لا علی لما خلقتک و لو لا فاطمة لما خلقتکما»

عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال؛ نویسنده: بحرانی اصفهانی، عبد الله بن نور الله، محقق / مصحح: موحد ابطحی اصفهانی، محمد باقر، ج 11، ص 44

در خصوص این بزرگواران نازل شده است. ائمه اطهار مظهر اتم تجلی تمام اسماء و صفات الهی هستند.

مجری:

تماس با جناب آقای عباس از همدان برقرار شده است. سلام علیکم و رحمة الله:

بیننده (آقای عباس از همدان – شیعه):

سلام علیکم و رحمة الله خدمت مجری عزیز و استاد گرامی.

مجری:

زنده باشید، ما در خدمت شما هستیم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

سلام علیکم و رحمة الله.

بیننده:

خواستم واقعاً تشکر کنم از این شبکه بسیار پرمعنا و پرمحتوایتان. واقعاً خدا را شکر می‌کنم که در این زمانه به دنیا آمدم که استادان عزیزی همچون آیت الله حسینی قزوینی ما را راهنمایی می‌کنند.

معلوم نبود همانطور که زمان امام حسین خواص از راه به در شدند ما هم جزو این افراد باشیم. خدا را شکر می‌کنم این زمانه به دنیا آمدم و روحانیون عزیزی هستند که ما را هدایت کردند.

اگر روحانیون نبودند من خودم بیچاره و بدبخت بودم. خیلی تشکر می‌کنم از «شبکه جهانی حضرت ولی عصر» که واقعاً ما را راهنمایی می‌کند و راه حق و حقیقت را به ما نشان می‌دهد. دعا می‌کنم برای این شبکه و مجری و عوامل آن.

مجری:

خیلی ممنون و متشکریم از تماستان، زنده باشید، یا علی. آقای حیدری از قم سلام علیکم و رحمة الله:

بیننده (آقای حیدری از قم – شیعه):

سلام علیکم و رحمة الله.

مجری:

بفرمایید، ما در خدمت شما هستیم.

بیننده:

اول اینکه خیلی ممنونم از برنامه شما که ما خیلی استفاده کردیم. سؤال من از استاد گرانقدر این بود که امروز وهابیت بسیار روی یک روایت مانور می‌دهند و به شیعیان احتجاج می‌کنند.

آن‌ها می گویند که وقتی امام حسین به سمت کربلا می‌رفتند با «عبدالله بن عمر» دیدار کردند و به او فرمودند: اگر پدرتان عمر بن خطاب امروز بود حتماً به نصرت من می‌آمد همانطور که برای نصرت جدم پیغمبر اکرم آمده بود و حضرت را نصرت داد.

وهابیت از این روایت استدلال می‌کنند که عدالت عمر بن خطاب را ببینید. عمر صحابی خوبی بود، چرا شیعیان او را قبول نمی‌کنند؟!!

بنده می‌خواستم بپرسم این روایت صحت دارد یا خیر و اینکه سند روایت در کتب شیعه و اهل سنت چطور است.

مجری:

همراه ما باشید، ان شاءالله پاسخ خواهیم داد. خیلی ممنونیم از تماستان، سپاسگذاریم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

حرف‌هایی که آقایان از ملاقات حضرت سیدالشهدا با «عبدالله بن عمر» مطرح می‌کنند هم در منابع شیعه و هم در منابع اهل سنت آمده است، اما این تعبیر که حضرت فرموده باشند اگر پدرت زنده بود از من حمایت می‌کرد اصلاً با منطق امام حسین سازگار نیست.

این گفته اصلاً با منطق حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) سازگار نیست. شما کتاب «صحیح مسلم» را بخوانید که در جلد سوم صفحه 1378 حدیث 1757 آمده است که خلیفه دوم خطاب به امیرالمؤمنین و عباس عموی پیغمبر اکرم می‌گوید:

«فلما تُوُفِّی رسول اللَّهِ قال أبو بَکرٍ أنا وَلِی رسول اللَّهِ»

سپس می‌نویسد:

«فَرَأَیتُمَاهُ کاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا»

این روایت را «صحیح مسلم» آورده است. در ادامه روایت آمده است:

«ثُمَّ تُوُفِّی أبو بَکرٍ وأنا وَلِی رسول اللَّهِ وَوَلِی أبی بَکرٍ فَرَأَیتُمَانِی کاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا»

صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 3، ص 1378، ح 1757

این که عبارت خودتان است. فرمایش امیرالمؤمنین به خلیفه اول این است که او را به خانه خود می‌خوانند و می‌فرمایند:

«ولا یأْتِنَا أَحَدٌ مَعَک کرَاهِیةً لِمَحْضَرِ عُمَرَ»

کسی را با خودت نیاور، زیرا از وجود عمر در محضرشان کراهت داشتند.

حضرت خطاب به ابوبکر می‌فرمایند:

«وَلَکنَّک اسْتَبْدَدْتَ عَلَینَا بِالْأَمْرِ»

تو در امر خلافت در حق ما استبداد کردی.

الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 4، ص 1549، ح 3998

ما این مطالب را به قدری گفتیم که کودکان خردسال هم آنها را حفظ هستند. چرا این مسائل را بازگو نمی‌کنید و تنها حرف‌هایی از خودتان درمی آورید؟!

روزی آقای «خدمتی» صحبتی کرد و آقای «هاشمی» از او پرسید: مدرک این روایت کجاست؟! آقای «خدمتی» عصبانی شد و گفت: من که قزوینی نیستم بگویم جلد فلان صفحه فلان حدیث فلان!!

قزوینی که از آسمان به زمین نیفتاده یا از زمین نروئیده است. ما هم زحمت کشیدیم کتاب‌های شما را دیدیم و تلاش کردیم این مطالب را به ذهنمان سپردیم. ما هم همانند شما ذهنی داریم. شما به روایاتتان اهمیت نمی‌دهید، اما ما اهمیت می‌دهیم.

بنده همین روایاتی که حفظ کردم را هر هفته مرور می‌کنم. اگر یک هفته روایات را مرور نکنم، بعد از دو هفته یا سه هفته جلد و صفحات این روایات از ذهن من می‌رود.

شماره جلد و صفحه چیزی نیست که به این سادگی در ذهن بماند. مطالب در ذهن می‌ماند، اما معمولاً عدد در ذهن نمی‌ماند.

شما هم زحمت بکشید این مطالب را حفظ کنید. مطالب کمتر بگویید و به جای دو ساعت وراجی کردن پنج دقیقه حرف بزن، اما حداقل حرفی که می‌زنید با سند و مدرک باشد.

این ادعایی که شما می‌فرمایید را ما کاملاً رد می‌کنیم. در پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی هم مطلبی با این عنوان آمده است: "مصمم بودن امام حسین بر قیام در گفتگوی «عبدالله بن عمر»".

در اینجا مفصل چندین صفحه در رابطه با مذاکراتی که امام حسین با «عبدالله بن عمر» داشت آمده است. این حرف‌های من درآوردی و بیخود را برای چه بیان می‌کنید!

مجری:

برای اینکه فرصت نداریم در فرصت باقیمانده به سؤال آخر می‌پردازیم که حیف است مطرح نشود.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

من در خدمت شما هستم.

مجری:

سؤال آخر من این است که وقتی ما می گوییم حضرت مهدی (ارواحنا فداه) ظهور خواهند کرد و انتقام می‌گیرند، مراد از انتقام حضرت صاحب الزمان از قاتلین امام حسین چیست؟!

ما باید بنا را بر این بگذاریم که قاتلین، هزار و چهارصد سال پیش کشته شدند و تمام شد؟! در این صورت این انتقام چه معنایی پیدا می‌کند؟! راجع به این سؤال بفرمایید.

چگونگی انتقام از قاتلین امام حسین (سلام الله علیه) در عصر ظهور

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

دیروز آقا هادی از اردبیل زنگ زده بود و از یکی از شبکه‌ها گلایه می‌کرد و نقل کرد که کارشناس یکی از شبکه‌ها گفت: زمانی که حضرت ولی عصر قیام می‌کنند انتقام امام حسین را می‌گیرند. مجری سؤال پرسید: از چه کسی انتقام می‌گیرند؟! کارشناس گفت: از فرزندان قاتلین امام حسین!!

آقا هادی می‌گفت که ما معطل ماندیم، زیرا قاتلین هزار و چهارصد سال قبل در قتل امام حسین شرکت کردند. قرآن کریم می‌فرماید:

(وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْری)

و هیچ گنهکاری گناه دیگری را متحمل نمی‌شود.

سوره انعام (6): آیه 164

ما نمی‌توانیم بگوییم به جهت اینکه پدر امام حسین را به شهادت رسانده است، باید فرزند او بعد از هزار و چهارصد سال قصاص شود. این اصلاً با منطق سازگار نیست.

مجری:

برای نمونه می‌توان معاویه بن یزید را مثال زد.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

بله. معاویه پسر یزید بالای منبر رفت و شروع به لعن معاویه و یزید کرد. او را مسموم کردند و در عرض سه روز کشتند و از بین رفت.

(وَ تُخْرِجُ الْحَی مِنَ الْمَیتِ وَ تُخْرِجُ الْمَیتَ مِنَ الْحَی)

و زنده را از مرده بیرون می‌آوری، و مرده را از زنده.

سوره آل عمران (3): آیه 27

در رابطه با انتقام گرفتن حضرت ولی عصر از قاتلین حضرت سیدالشهدا عزیزان به دو مسئله حتماً دقت کنند.

مسئله اول بحث رجعت است. ما روایات متعدد داریم که بعد از ظهور حضرت ولی عصر یک دسته از فساق و کفار محض و مؤمنین محض رجعت می‌کنند.

وقتی حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) می‌آیند قبل از آنکه به کربلا بروند و از قتله امام حسین انتقام بگیرند، به مدینه می‌روند و از کسانی که در حق مادرشان حضرت فاطمه زهرا ظلم کردند انتقام می‌گیرند.

حضرت صاحب الزمان این افراد را زنده می‌کنند یا آنها رجعت می‌کند. کسانی که در قتل امام حسین مباشر یا سیاهی لشکر بودند، خداوند آنها را در رجعت زنده می‌کند. آن‌ها برمی گردند و حضرت ولی عصر انتقام را از قتله و سیاهی لشکر می‌گیرند.

بنابراین بحث رجعت قطعی است. ان شاءالله زمانی که بحث رجعت را داشتیم، تمام روایات آن را عرض می‌کنم.

مسئله دوم این است که ما در روایات داریم وقتی «جابر بن عبدالله انصاری» در اربعین کنار قبر امام حسین می‌آید، عرضه می‌دارد: یا أبا عبدالله! ما در تمام تلاش‌های شما سهیم و شریک هستیم.

غلام ایشان می گوید: شما که در کربلا نبودید، شما در مدینه بودید. حال می گویید در تمام مصائبی که امام حسین و یارانش متحمل شدند شریک بودید!

«جابر بن عبدالله انصاری» می‌گوید: من از پیغمبر اکرم شنیدم اگر کسی به عمل قومی راضی باشد، در اعمال آن قوم سهیم است.

اگر این قوم عمل خوب داشته باشند و او راضی باشد در عمل آنها سهیم است. اگر عمل بد کنند و شخص سهیم باشد در اعمال آنها سهیم است.

امروزه وهابی‌ها که از یزید دفاع می‌کنند و از عملکرد یزید و قتل امام حسین راضی هستند. زمانی که حضرت ولی عصر می‌آیند، از این افراد انتقام خواهند گرفت و هیچ شک و شبهه‌ای نیست.

مفتی اعظم که در شبکه «المجد الفضائیه» نستجیر بالله امام حسین را تخطئه می‌کند و از یزید دفاع می‌کند، راضی به فعل یزید و شریک در کار یزید است.

قطعاً زمانی که حضرت ولی عصر بخواهند انتقام بگیرند، یکی از کسانی که از او انتقام خواهند گرفت کسانی هستند که در عصر ظهور راضی به کار یزید بن معاویه هستند و از شهادت امام حسین خوشحال هستند.

کسانی که روز عاشورا را در هرکجای دنیا روز خوشحالی و روز جشن و سرور برای خودشان معین می‌کنند.

ما در فضای مجازی می‌بینیم که در کویت و عربستان و دیگر بلاد روز عاشورا شادمانی می‌کنند. قطعاً زمانی که حضرت ولی عصر بخواهند انتقام بگیرند، از این افراد هم انتقام خواهند گرفت.

شاید اصلاً پدران این افراد انسان‌های سالم و متدین و پاکی بودند، اما این افراد به خاطر این عملکرد زشتی که دارند حضرت ولی عصر از این افراد انتقام می‌گیرد و قلب حضرت صدیقه طاهره را خوشحال می‌کند.

حضرت بقیة الله الأعظم با نابود کردن و کشتن افرادی که به فعل یزید و سپاه یزید راضی بودند، قلب مسلمانان و شیعیان را شاد می‌کنند.

مجری:

همانطور که فرمودید چه صحنه قشنگی است لحظه‌ای که این اتفاق می افتد و لبخند بر لبان حضرت فاطمه زهرا می‌نشیند. در آخرین قسمت از ویژه برنامه «مع امام منصور» دعا بفرمایید.

جضرت آیت الله حسینی قزوینی:

اجازه بدهید پنج مرتبه آیه شریفه أمن یجیب را بخوانیم. عزیزان بیننده هم با ما همگام باشند.

(أَمَّنْ یجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یکشِفُ السُّوء)

یا کسی که دعای مضطر را اجابت می‌کند و گرفتاری را برطرف می‌سازد.

سوره نمل (27): آیه 62

خدایا به آبروی رسول الله، به آبروی امیرالمؤمنین، به آبروی حضرت صدیقه طاهره، به آبروی امام حسن مجتبی، به آبروی امام حسین و مضطرات روز عاشورا و بدنی که زیر اسب‌ها قرار گرفت، تو را سوگند می‌دهیم فرج مولایمان حضرت بقیة الله الأعظم را نزدیک بگردان.

خدایا مقدمات ظهور حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) را هرچه سریع‌تر فراهم بگردان. خدایا از باقیمانده غیبتش صرفنظر بفرما. خدایا ما را از یاران خاص و سربازان فداکار حضرت صاحب الزمان قرار بده.

خدایا رفع گرفتاری از همه گرفتاران بنما. خدایا انقلاب ما را به انقلاب جهانی‌اش متصل بفرما.

خدایا حکومت ما را بزرگترین پایگاهی برای تشکیل حکومت جهانی حضرت بقیة الله الأعظم (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) قرار بده. خدایا رفع گرفتاری از همه گرفتاران بنما. خدایا حوائج حاجت مندان روا نما.

هدیه به ارواح پاک انبیاء، اولیاء، شهدا، صدیقین، صالحین صلوات.

مجری:

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

خیلی ممنونم، باعث افتخار بود که میزبان صحبت‌های به شدت گهربار بودیم و لذت بردیم و آموختیم.

خیلی ممنونیم که ما را همراهی کردید. تماس‌های زیادی بود، اما متأسفانه به دلیل پایان زمان برنامه نتوانستیم پاسخگو باشیم.

آقای سینا از مازندران، آقای فرامرزی از بوشهر، آقای محمد از قم و سایر دوستان پشت خط ارتباط بودند اما نتوانستیم پاسخ دهنده باشیم. ان شاءالله در برنامه‌های آتی امیدواریم شما را همراه خودمان ببینیم.

امشب آخرین قسمت از ویژه برنامه «مع امام منصور» تقدیم نگاهتان شد. شما مخاطبان عزیز «شبکه جهانی حضرت ولی عصر» در این چهارده شب و این چهارده قسمت از ساعت 21 الی 22:30 به وقت ایران لطف کردید و نگاهتان را مهمان برنامه ما کردید.

خوشحال و خرسندیم و شخصاً باعث افتخار بود که جز دو برنامه توانستم میزبان نگاه پرمهر شما باشم. امشب شب جمعه است و باید یاد کنیم از امام حسین همانطور که در ماه محرم هم ذکر شد. عرض می‌کنیم که گفتند:

«کل الخیر فی باب الحسین» آری

من هرچه دارم از این باب الکرم دارم

با خلوت بارانی خود هر شب جمعه

در سر هوای شعرهای محتشم دارم

دلتنگی ام چندین برابر شد در این شب‌ها

مهدی زهرا را میان روضه کم دارم

خدایا تو را به مضطرات اهلبیت سوگند می‌دهیم و عرض می‌کنیم: یا رب الحسین بحق الحسین إشف صدر الحسین بظهور الحجة.

متشکریم از نگاهتان، التماس دعا، یا علی مدد

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

 


مع امام منصور>

حرکت امام حسین ع قیام حسینی وهابیت و محرم لعن یزید اسارت قادسیه انتقاد از خلفاء در نهج البلاغه انتقام گرفتن امام عصر علیه السلام قاتلین کربلا رجعت