عرض سلام و ادب و احترام دارم حضور همۀشما بینندگان عزیز برنامه عصر انتظار، ایام و اعیاد شعبانیه را خدمت همۀشما عزیزان تبریک و تهنیت و شادباش عرض می کنم امیدوارم خداوند توفیق بهره گیری از فضیلت های ماه معظم شعبان را قسمت همه ما بکند إن شاءالله و در آستانه ولادت با سعادت حضرت علی اکبر (علیه السلام) و انتهای هفته میلاد سراسر نور و سراسر سعادت منجی عالم بشریت حضرت صاحب العصر والزمان آقا امام زمان مان هست که حضور همۀشما صمیمانه تبریک و تهنیت و شادباش عرض می کنیم، با یک برنامه دیگر در خدمت شما عزیزان هستیم به کارشناسی جناب حجت الإسلام و المسلمین حاج آقای حائری پور که خدمت شمان عرض سلام و خسته نباشید و عرض تبریک داریم.

حجت الاسلام و المسلمین حائری پور:

سلام علیکم و رحمة الله

خدمت همه بینندگان محترم در هر کجای که صدا و تصویر ما را دارند عرض سلام و إرادت داریم و امیدواریم که إن شاءالله این ایام برای شان مبارک باشد مخصوصاً میلاد با سعادت وجود مقدس حضرت ولی عصر امام زمان (عج) و امیدواریم که إن شاءالله این برنامه بتواند معرفت ما را و محبت ما را نسبت به آن حضرت إن شاءالله زیادتر بفرماید.

مجری:

إن شاءالله، إن شاءالله بحثی را می خواهیم آغاز بکنیم با عنوان برکات امام غائب که إن شاءالله از بیان ارزشمند جناب عالی می خواهیم بهره ببریم و با این سؤال برویم به استقبال این بحث که آیا در زمان غیبت اصلاً امکان بهرمندی از امام غائب وجود دارد یا خیر؟

حجت الاسلام و المسلمین حائری پور:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی سَيِّدِنا وَ نَبِیِّنَا مُحَمَّد وَآلِهَ الطَّاهِرِین.

بله البته همانطور که جناب عالی فرمودید این یک سؤال بسیار مهمی هست که از گذشته مطرح بوده که گاهی مثلاً مخالفین شبهه می کردند می گفتند که امامی که غائب هست فائده ای بر وجودش مترتب نمی شود امام اگر حاضر و ظاهر باشد مردم مراجعه می کنند سؤال می کنند رهنمود می گیرند به توسط او هدایت می شوند، استفاده می کنند از وجود شریف اش، اما وقتی که شما می گویید غائب هست آن هم غائبی که هیچ وقت این غیبتش متصل به یک ظهوری نشده در کل این مدت غیبت؛ یعنی پیوسته و به صورت مستمر غائب بوده، چون یک وقت غیبت مقطعی هست مثلاً یک مدتی غیبت هست دوباره ظهوری هست ممکن هست دوباره غیبتی رخ بدهد، ولی الآن اینطوری هست که از سال 260 هجری قمری تا الآن که داریم با هم گفتگو می کنیم و بقیه اش را هم خدا می داند چند سال یا چند ماه طول بکشد امیدواریم إن شاءالله ما باشیم و ظهور حضرت را درک بکنیم، این غیبت یک غیبت مستمر و ادامه دار بوده در تمام این مدت وجود مقدس حضرت در غیبت به سر می بردند و حالا این سؤال را مطرح می کنند که این آقای که غائب هست چه فائده ای بر وجودش مترتب است؟ مردم که دسترسی ندارند پیامی را بخواهند بگیرند رهنمودی را بخواهند بگیرند هدایتی را بخواهند بگیرند و بنابراین در واقع می خواهند بگویند بودن یا نبودن این امام خیلی تفاوتی ندارد حالا اگر نمی بود مثلاً چه اتفاقی می افتاد؟ فرض بفرمایید در مجموعه عالم یک همچین امامی نمی بود با الآن که هست و غائب هست و در دسترس نیست فرقی ندارد مخالفین این را می گویند و گاهی وقت ها در میان شیعیان هم ممکن است این سؤال مطرح بشود که حالا امامی که غائب هست و ما قبول داریم و معتقدیم به این امام، اما نمی فهمیم که حالا در زمانی که غائب هست چه فائده ای بر وجود شریفش مترتب است؟ ما در پاسخ عرض می کنیم که این سؤال از آنجا نشأت می گیرد که افراد جایگاه امام را آنگونه که باید نشناختند و إلا اگر کسی حقیقت امامت را بشناسد جایگاه رفیع امام را بداند علی القاعده نباید این سؤال یا شبهه برایش مطرح بشود، چرا؟ بخاطر اینکه امام یک وجود گسترده ای هست در این عالم و با تأثیرات بسیار گسترده و در شعاع وسیع فرق می کند با آدم های معمولی که شعاع تأثیر گذاری شان خیلی محدود است، فرض بفرمایید الآن بنده و جناب عالی یا مثلاً عزیزان بینندۀ که ما را نگاه می کنند ما بخواهیم نسبت به هم یک تأثیر و تأثری داشته باشیم یعنی بخواهیم مثلاً یک بهره ای بین من و شما، فایده ای بین من و شما بخواهد اتفاق بیفتد باید حتماً یک ارتباط مستقیمی رخ بدهد حالا یا این ارتباط مثل بنده و آقای صادقی پور باشد که کنار هم نشستیم یا حداقل مثل همین ارتباطی که ما با عزیزان بیننده در اقصی نقاط عالم پیدا می کنیم گفتگویی می کنیم از طریق تصویری که آنجا ارسال می شود و صوتی که می رسد، ولی اگر قرار باشد که نباشد چنین ارتباطی حالا فرض بفرمایید بنده یک سری معلوماتی هم دارم وقتی شما دسترسی ندارید کأنه من یک وجودی هستم یک جای بایگانی شدم راکد ماندم، حالا حرف سر همین است من می خواهم بگویم امام و موقعیتش با امثال ماها خیلی متفاوت است اگر کسی امام را شناخت جایگاه امام را شناخت امامت را آنگونه که در قرآن کریم و روایات اهل بیت به ویژه معرفی شده بشناسد آن وقت متوجه می شود که شعاع تأثیر گذاری امام محدود به این نیست که دیده شود و صدای او شنیده شود و به این معنای ظاهری در دسترس قرار بگیرد نه محدود به این نیست، امام یک وجود با یک شعاع تأثیر گذاری بالا در عالم است به گونه ای که در کل این عالم وجود او مؤثر است حالا چه ظاهر باشد چه غائب باشد، اصل اینکه یک چنین عزیزی در مجموعه عالم موجود است دارای تأثیر است به إذن الله، حالا من برای اینکه حرفم را مستند کرده باشم اینطور عرض بکنم خدمت تان؛ ما در روایات مان یا در زیاراتی که از ائمه رسیده این شعاع تأثیر گذاری قشنگ تبیین شده مثلاً در زیارت شریف جامعه کبیره که عزیزان بیننده مستحضرند جنابعالی قاعدتاً مأنوس هستید با این زیارت شریف که هر امامی را می شود با این زیارت مخاطب قرار داد و او را زیارت کرد از وجود مقدس امام هادی (علیه السلام) آنجا چه می گوییم؟ در فرازهای از این زیارت که یک دوره امام شناسی هست اینکه ما می گوییم اگر کسی امام را نشناسد این سؤال و شبهه برایش پیش می آید ولی اگر کسی رفته باشد در همین کلاس زیارت جامعه بفهمد که امام چه جایگاهی دارد این سؤال برایش پیش نمی آید، ببینید در این فراز که عرض می کنم خدمت عزیزان می فرماید

«بِكُمْ فَتَحَ اللهُ وَ بِكُمْ يَخْتِمُ»

خدا به وسیله شما امامان آغاز کرد و به وسیله و به سبب شما پایان می دهد

جامعه کبیره

«و بِكُمْ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ»

به وسیله شماست باران می فرستد

ببینید فرو فرستادن باران کار خدا هست؛ می خواهم بگویم این عبارت یک وقت کسی را دچار شبهه نکند ما الآن با این عبارت در زیارت جامعه نمی خواهیم بگوییم ائمه باران می فرستند که بعد وهابی ها ایراد بگیرند که شما مشرک هستید، نخیر این عین توحید است

«بِكُمْ يُنَزِّلُ»

«يُنَزِّلُ» اصطلاحاً ما می گوییم در ادبیات عرب فاعلش خدا هست، خدا هست که باران می فرستد ولی به وسیله شما، شما می دانید اساساً خدا تدبیرش در عالم اینطوری است که کارهای عالم را با وسائط با واسطه ها انجام می دهد اینهمه فرشتگان که در محضر پروردگار هستند اینها مگر واسطه های امور پروردگار عالم نیستند؟ فرشتگانی مأمور باران اند، فرشتگانی مأمور قبض روح اند، فرشتگانی مأمور ارزاق اند، خیلی فرشته ها کار می کنند اینها عین تصریح قرآن هست، حالا چطور فرشته ها مأموران الهی اند؟ در این عبارات می گوییم که ائمه جایگاه شان اینگونه هست خدا به وسیله شما باران می فرستد

«يُنَزِّلُ الْغَيْثَ»

پس شعاع تأثیر گذاری را ببینید، الآن بنده و جناب عالی شعاع تأثیر مان چقدر است؟ این است که واسطه هستیم که خانواده ما روزی بخورند ما کار می کنیم از مجرای کسب و معیشت ما سه نفر چهار نفر هم ارتزاق می کنند، اما امام چطوری است؟ در این عبارت می گوید

«بِكُمْ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ»

این بارانی که بر همه سرزمین ها می بارد زمین ها را آباد می کند واسطه اش شما هستید، این شعاع تأثیر گذاری هست، سؤال؛ این مربوط به دوران حضور و ظهور امام است یا نه ربطی به حضور و ظهور ندارد؟ عمومی هست این می گوید در هر زمانی؛ یعنی فرقی نمی کند که این امام ظاهر باشد تا این تأثیر را داشته باشد یا غائب باشد ولی در مجموعه عالم که هست یعنی الآن هم که غائب هست ما او را نمی بینیم یا آنطوری که در هفته گذشته بحث کردیم چه بسا می بینیم ولی نمی شناسیم ولی در مجموعه عالم حضور دارد مهم این هست که او امام زمان هست صاحب الزمان هست، اگر اینگونه هست

«بِكُمْ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ، بِكُمْ يُمْسِكُ السُّمآءَ اَنْ تَقَعَ عَلَي الاَرْضِ اِلّا بِاِذْنِهِ»

خدا به وسیله شماست که آسمان را نگه می دارد از اینکه بر زمین فرو افتد مگر به إذن او

این مگر به إذن او همان توحید هست یعنی همه امور به دست پروردگار هست ولی او إراده کرده است که این چرخ را این دستگاه را این نظام را به واسطه شما حفظ کند یعنی اگر شما نبودید سفره این عالم را جمع می کرد، خداوند این نظام را به برکت وجود، چرا؟ علتش هم خیلی پیچیده نیست گرچه حالا عمق فهمیدن این معانی ممکن است به این سادگی ها نباشد اما حالا یک اشاره ای بخواهیم بکنیم اینطوری هست که او انسان کامل است انسان کامل می شود بهانۀ عالم وجود، در حدیث کساء این عبارات هست که

«اِنّی ما خَلَقْتُ سَماَّءً مَبْنِیَّهً وَلا اَرْضاً مَدْحِیَّهً وَلا قَمَراً مُنیراً وَلا شَمْساً مُضِیَّئَهً وَلا فَلَکاً یَدُورُ وَلا بَحْراً یَجْری وَلا فُلْکاً یَسْری اِلاّ فی مَحَبَّهِ هؤُلاَّءِ الْخَمْسَهِ الَّذینَ هُمْ تَحْتَ الْکِساَّءِ»

یعنی هر چه در این عالم هست این در واقع پروانه وجود محمد و آل محمد هست آنها بهانه عالم وجود اند، با وجود این فلسفه برای امامت و این جایگاه جای این سؤال هست که کسی بگوید که وجود امام در زمان غیبت چه فایده ای دارد؟ همه فایده به او بر می گردد مثل این می ماند که یک ماهی که در آب هست بگوید که من نمی فهمم اینقدر که می گویند آب مایع حیات هست ما نفهمیدیم این آب چگونه مایع حیات هست؟ چرا ماهی این را نمی فهمد؟ چون همیشه در آب است اگر یک لحظه بگیرند بی اندازند بیرون آن وقت به تلاطم می افتد آن وقت مفهوم آب مایع حیات هست را متوجه می شود، ما چون سر سفره نعمت های پروردگار عالم هستیم همه چیز مهیا، متوجه این نیستیم که این سفره ای که پهن هست در عالم، حالا این سفره که می گوییم فقط سفره غذای مادی نیست همه آنچه که در این عالم هست و در واقع حالا بهره های مادی و معنوی و انواع موجوداتی که برخوردار اند در واقع اینها به برکت وجود مقدس حضرت حجت است که حالا این معنی را إن شاءالله ما فرصت باشد در بحث مان همین را إن شاءالله باز می کنیم ولی من می خواستم عرض بکنم که در واقع منشأ این سؤال که سؤال خوبی هم هست که مطرح می شود تا آن سؤال مطرح نشود که این پاسخ ها جای برای طرح پیدا نمی کند، می خواستم عرض بکنم منشأ آن سؤال بر می گردد به این که ما باید دیدگاه مان را در باره امامت و جایگاه امام تقویت بکنیم، متأسفانه مخالفین ما اصلاً یک نظر روشنی راجع به امامت که ندارند آنها امامت را منحصر در رسول خدا می دانند و بعد هم می گویند که همین قرآن هست و «حَسْبُنَا كِتَابُ الله‏» کتاب خدا برای ما کافی است، اما در فرهنگ شیعه بر اساس حدیث شریف ثقلین که به تواتر به ما رسیده است هم در کتب شیعه هم در کتب اهل سنت از محکمات است از مسلمات است که پیغمبر اکرم فرمود

«إني تارك فيكم الثقلين كتاب الله وعترتي أهل بيتي»

این دو را عدل همدیگر همتای همدیگر قرار داد و فرمود

«إنهما لن یفترقا»

اینها جدایی ندارند

یعنی دوش به دوش هم تا قیامت هستند هر زمانی که قرآن هست در کنار قرآن همیشه فردی از عطرت به عنوان حجت الهی وجود دارد، بر اساس این گفتار ما عرض می کنیم این جایگاهی که برای امامت هست جایگاه بسیار رفیعی است که در انواع عبارت ها به خوبی این مطلب باز شده.

مجری:

بفرمایید که چگونه از امام غائب بتوانیم بهره ببریم.

حجت الاسلام و المسلمین حائری پور:

حالا این عبارتی که الآن فرمودید این خیلی عبارت به جای بود چگونه می توانیم از این امام غائب بهره ببریم؟ او بهره می دهد به کل عالم، وجود او منشأ همه فیض ها، منشأ همه بهره ها و فایده ها هست ولی حالا حرف سر این هست این خورشید عالم تاب این ابر سخاوتمندی که بر عالم می بارد ما چطوری ظرف وجود مان را بیاوریم که در واقع در معرض این آفتاب قرار بگیریم و بهرمند بشویم؟ چون دوتا حرف هست؛ یا می گوییم فایده، می گویند فایده که همه رقم هست، می گوییم حالا من باید چیکار بکنم که در معرض این فایده و استفاده قرار بگیرم؟ مثل یک عالِمی که مثلاً فرض کنید می گویند این عالِم منشأ خیرات هست برکات زیادی دارد علوم زیادی دارد، خیلی خوب، سؤال می شود که ما چگونه می توانیم از این عالِم استفاده کنیم؟ کجا ببینیم او را؟ کجا از او بهره بگیریم؟ چطوری حرف هایش را بفهمیم مثلاً؟ این می شود سؤال بعدی که راه بهرمندی، من برای این مطلب یک استناد می کنم به یک روایت زیبای که از وجود مقدس پیغمبر اکرم رسیده؛ خیلی روایت روایت نابی هست مرحوم شیخ صدوق در کتاب شریف «کمال الدین و تمام النعمه» که از منابع مهم شیعه هست در بحث مهدویت این روایت را نقل کردند که یک روزی جابر بن عبدالله انصاری از صحابی بزرگ رسول خدا آمدند خدمت پیغمبر اکرم عرض کردند یا رسول الله این آیه شریفه ای که می فرماید

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ»

ای گروه مؤمنان از خدا اطاعت کنید از پیامبر خدا اطاعت کنید و از مؤمنان

جابر عرض کرد یا رسول الله ما خدا و رسولش را شناختیم، مقصود از «أُولِي الْأَمْرِ» چه کسانی هستند؟ چون سه تا فراز دارد از خدا اطاعت کنید از پیامبر و از أولی الأمر، عرض کرد آقا جان أولی الأمر چه کسانی هستند؟ این سؤال سؤال بسیار کلیدی است از مهم ترین سؤالات در قرآن کریم همین سؤال هست صاحبان امر که معنای أولی الأمر است چه کسانی هستند؟ پیغمبر اکرم آیه را معنی کردند، حالا جالب هست بدانید در تفاسیر اهل سنت بیش از ده تفسیر مختلف برای أولی الأمر بیان شده که أولی الأمر چه کسانی اند، مصداق هایش را گفتند، اما شیعه یک نظر بیشتر ندارد در معنای أولی الأمر این نظرش هم گرفته شده از روایات پیامبر و ائمه معصومین (علیهم السلام) هست و البته آیات قرآن هم کمک می کند به فهم این معنی، پیغمبر اکرم فرمودند جابر اینها جانشینان من اند

«وَ أَئِمَّةُ الْمُسْلِمِینَ بَعْدِی»

اینها امامان مسلمین هستند پس از من

کمال الدین و تمام النعمه، شیخ صدوق

بعد هم حضرت معرفی کردند فرمودند

«اولهم امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب»

اولی شان حضرت علی هست

پس از آن پسرش حسن بن علی، پس از او برادرش حسین بن علی، پس از او پسرش علی بن الحسین، بعد از او محمد بن علی الباقر، همینطور رسول خدا در این روایت ائمه را گفتند تا امام دوازدهم؛ یعنی دوازده تا امام را پیغمبر معرفی کردند بعد فرمودند که وقتی که امام دوازدهم را فرمودند در روایت دارد فرمود

«هُمْ خُلَفَائِی یَا جَابِرُ وَ أَئِمَّةُ الْمُسْلِمِینَ بَعْدِی»

این تعبیر تعبیری هست که در همین روایت آمده بعد پیغمبر وقتی تا امام دوازدهم فرمودند فرمودند

«له غیبة طویله»

این دوازدهمی غیبت طولانی خواهد داشت؛ خبر دادند از غیبت امام، اگر یادتان باشد هفته گذشته عرض کردیم بحث غیبت از ابتدا مطرح بوده این شاهدش هست رسول الله سال دهم هجرت از دنیا رفتند، امام زمان چه زمانی به دنیا آمدند؟ 255، 260 شهادت امام عسکری است و آغاز غیبت، 250 سال فاصله هست، بیش از 250 سال قبل از تولد امام دوازدهم پیغمبر اکرم نام مبارک شان را می برد به عنوان امام دوازدهم و می فرماید

«له غیبة طویله»

غیبت طولانی دارد

بعداً ظاهر می شود بشارت ظهورش را هم دادند پیغمبر، بعد جابر اینجا سؤال کرد همین سؤالی که جناب عالی پرسیدید عین همین را از پیغمبر پرسید گفت که یا رسول الله

«هَلْ يَقَعُ لِشِيعَتِهِ الْإِنْتِفَاعُ بِهِ فِي غَيْبَتِهِ؟»

آیا شیعیان این امام دوازدهم در زمان غیبتش از وجودش بهرمند می شوند؟

آیا نفع می برند سود می برند؟ همین سؤالی که جناب عالی فرمودید آیا امکان بهرمندی از این امام وجود دارد؟ رسول خدا ببینید چه جوابی داد فرمود

«أي والذي بعثني بالنبوة»

به حق آن خدای که من را به پیامبری برانگیخت

«إنهم يستضيئون بنوره وينتفعون بولايته في غيبته كانتفاع الناس بالشمس»

فرمود شیعیانش از وجود او نور می گیرند چون او کانون نور هست، در زیارت روز جمعه که خطاب به حضرت عرض می کنیم

«السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَاللَّهِ»

سلام بر تو ای نور الهی

یکی از القاب حضرت هست، پیغمبر فرمود شیعیانش از او نور می گیرند و از ولایتش بهرمند می شوند همچنان که مردم از خورشید پشت ابر بهرمند می شوند، پس در واقع پیغمبر دارد تمثیل می کند می فرماید از نور او نور می گیرند از ولایت او که چتر ولایتش بر همه عالم گسترده هست، یادمان باشد امام غائب هست؛ غائب هست یعنی چه؟ یعنی حکومت ظاهری تشکیل نداده که بیاید حاکم باشد ولیکن ولایتش چه؟ آیا او ولی نیست؟ الآن که غائب هست ولی خدا نیست بر ما؟ ولایتش که هست چون ولایتش محدود به دوران ظهورش نیست او وقتی غائب هم هست ولی خدا هست بر مؤمنان، بله حکومت ظاهری ندارد که إن شاءالله در آینده فراهم خواهد شد، پس بنابراین می خواستم عرض بکنم پیغمبر اکرم فرمود که مردم هم از نور وجودش بهرمند می شوند هم ولایتش سود می برند همچنانکه از خورشید پشت ابر، حالا بعضی ها فقط همین خورشید پشت ابر را شنیدند دیگر آن تیکه قبلش را که رسول خدا فرمود چگونه بهرمند می شوند این را نشنیدند، حالا إن شاءالله فرصتی باشد در ادامه برنامه باید یک مقداری این مطلب را باز بکنیم چگونه از این خورشید پشت ابر بهرمند می شود انسان؟ این باید یک خُرده بحث بشود.

مجری:

برکات امام غائب را مورد بحث قرار دادیم و سؤال کردیم از حضور حاج آقا که آیا در زمان غیبت امکان بهره گیری از امام غائب وجود دارد؟ که حاج آقا توضیح دادند و رسیدیم که چگونه از امام غائب بهره می بریم؟ و حاج آقا فرمودند که مانند آفتاب پشت ابر؛ به این مبحث رسیدیم و إن شاءالله می خواهیم درخواست بکنیم از حضور حاج آقای حائری پور که بیشتر این مبحث را باز بکنند که آفتاب پشت ابر چگونه می توانیم بهره ببریم؟ و از امام غائب چطور بهره گیری کنیم؟

حجت الاسلام و المسلمین حائری پور:

اولاً من این مطلب را بد نیست اضافه کنم این تشبیهی که در روایت رسول خدا (ص) آمده در بیان امام صادق (علیه السلام) هم آمده آن بزرگوار هم همین تشبیه را بیان کردند و جالب این هست که در کلام نورانی خود امام عصر هم آمده یعنی در یکی از نامه های که به حضرت نوشتند سؤال کردند که ما در زمان غیبت چگونه از شما بهرمند می شویم؟ حضرت فرمودند

«أمّا وَجهُ الاِنتفاعِ بِي في غَيبَتي فَكَالاِنتِفاعِ بِالشَّمسِ»

چگونگی بهرمندی از من در زمان غیبتم مثل استفاده از خورشید است آنگاه که ابرها آن را می پوشانند

ببینید این تشبیه تشبیه بسیار گویای هست اینکه مردم از خورشید پشت ابر استفاده می کنند که جای انکار ندارد یک چیزی محسوس ملموسی است یعنی روزهای که ابری هست حالا عزیزان بیننده ما گاهی در مناطقی هستند که من فکر می کنم یک جاهای اینقدر وضع جوی مثلاً سرما غالب هست که گاهی ممکن هست یک هفته ده روز همیشه هوا ابری هست متصل؛ یعنی اصلاً آفتابی دیده نمی شود، اما من سؤال می کنم از عزیزان آیا آن روزهای که هوا ابری هست یعنی خورشید پشت ابر قرار می گیرد دیگر کاملاً هوا تاریک می شود؟ یعنی در واقع روز ما مثل شب تار می شود؟ اینطوری که نیست، نور رقیقی به زمین می رسد ولذا زندگی، فعالیت، رفت و آمد، کار و تلاش همچنان جاری هست، پس بنابراین نور خورشید در از پس آفتابی که در پشت ابر قرار گرفته به زمین می رسد، این یک.

دو: حرارت خورشید هم به صورت رقیق تر و در واقع کمتر به زمین می رسد و إلا گیاهان و نباتان از بین می رفتند چه بسا زندگی برای ما هم غیر قابل امکان می شد؛ یعنی زمین دچار یک سردی و برودتی می شود که ادامه حیات مشکل می شد، بنابراین این جریان بهرمندی از خورشید پشت ابر یک امر کاملاً روشن و مسلم و غیر قابل انکاری است، حالا حرف این هست که جناب عالی می خواهید بفرمایید که ما در این تشبیه آن بخشی که دارد خورشید پشت ابر را می گوید إبهامی نداریم ولی این طرف که امام مثل خورشید پشت ابر هست و امکان بهرمندی از او در زمان غیبت وجود دارد این باید تحلیل بشود، مثلاً الآن ما چه بهره ای از امام می بریم؟ بسم الله، بنده، جناب عالی، عزیزان بیننده ممکن هست بگویند ما هنوز درست متوجه نشدیم حالا ما چگونه از این امام غائب بهرمند می شویم؟ می خواهیم به این پاسخ بدهیم؛ ببینید بیایید تحلیل بکنیم امام غائب هست آیا از وجود شریف اش بهرمند می شویم یا نه؟ یک: یکی از چیزهای که از امام غائب به ما می رسد امیدی هست که به واسطه وجود او به ما می رسد، همۀمان می دانیم بدون امید زندگی معنا و مفهومی ندارد اگر کسی امیدش را از دست داد نمی تواند ادامه حیات بدهد، حالا این امید از کجا می آید؟ ممکن است عوامل مختلفی داشته باشد، من می خواهم عرض بکنم یکی از عوامل مهم امید بخشی به جامعه شیعی و تک تک افرادی که شیعه امام عصر هستند و به او معتقدند و منتظر ظهور او هستند در واقع این ایمان به وجود این بزرگوار هست، ببینید خیلی تفاوت هست بین اینکه امامی باشد ولی غائب یا اصلاً امام وجود نداشته باشد، تفاوت هست، الآن که امام هست و غائب هست هر شیعه ای و هر مجموعه ای از شیعیان در هر گوشه عالم هرچه هم تحت فشار و ظلم قرار بگیرند می گویند ما معتقدیم به یک امام حی و حاضر و موجود که البته به دلایلی غایب است ولی او می بیند او خبر دارد، او منتظر است برای اینکه خداوند متعال فرمان خروج و قیام به آن حضرت بدهد خب همچین امیدی باعث استقامت می شود باعث پایداری می شود، باعث می شود که شیعیان در این میدان کاملاً ا ستقامت بکنند و سختی ها را تحمل بکنند، این خیلی نکته مهمی است به نظرم، پس در واقع جامعه شیعی به واسطه اینکه ایمان به این امام دارد اگرچه این امام غائب است امید به روزگار بهتر امید به آینده بهتر و روشنتر در دلش هست و همین امید او را پای کار نگه می دارد، همین امید باعث می شود که دشمنان نتوانند او را از پای در بیاورند و از جبهه و از میدان مبارزه به در بکنند، یک مثالب بزنم جانب آقای صادقی پور، مثل رزمنده ای که در خط اول میدان دارد می جنگد ممکن است فرمانده در مواقعی کنار او حضور نداشته باشد، یعنی اینطور نباشد که مثلاً همچنانکه آن سرباز و آن رزمنده در خط اول است حتماً در همه ساعت ها فرمانده در کنار او باشد، گاهی وقت ها فرمانده در اتاق فرماندهی است، در خطوط عقب تر ولی این رزمنده ای که در خط اول هست وقتی که می داند فرمانده در اتاق فرماندهی دارد هدایت می کند جنگ را حواسش هست که اگر نیرو لازم بود بفرستد، اگر اسلحه لازم بود بفرستد و تجهیز بکند و پشتیبانی بکند او قوت قلب دارد و می جنگد، اما اگر به او بگویند نخیر خودت هستی و خودت، فرمانده هم رمز عملیات را گفت و مثلاً خطوط جبهه را رها کرد رفته تهران مرخصی، این سربازی که در خط اول دارد می جنگد احساس یأس به او دست می دهد می گوید خب اگر من کشته شدم، اگر من اسیر شدم، اگر دشمن ما را دور زد، اگر سلاح و تجهیزات و مهمات ما تمام شد فرماندهی نیست که پشتیبانی بکند، نمی تواند بجنگد، حکایت ما و امام عصر حکایت آن رزمنده ای است که اگر چه فرماده را در کنار خودش نمی بیند، اما یقین دارد فرمانده در اتاق فرماندهی کاملاً به میدان جنگ اشراف دارد و مسلط است، عنانیت فرمودید چه شد؟

مجری:

مطمئن هست که تصمیمات درستی را می گیرد درا ین میدان

حجت الاسلام و المسلمین حائری پور:

آفرین تصمیمات درست و بجا گرفته می شود و کل میدان در اداره او و در تدبیر او و در هدایت او است، اینطور است و لذا شیعه علی رغم همه سختی ها و دشمنی ها و أنواع توطئه ها می بینیم همچنان زنده و پویا در میدان مبارزه حضور دارد، و این روحیه سلحشوری و مبارزۀ با ظلم در میان شیعیان و پیروان اهل بیت ولو از مذاهب دیگر باشند آنهایی که اعتقاد به اهل بیت دارند، اعتقاد به وجود مقدس امام (ع) دارند این وجود دارد، ما امیدواریم که این تقویت بشود، سایر مذاهب اعتقاد به این آقا دارند اعتقاد به مهدی دراند امیدواریم که حیات او را باور بکنند، اینکه او حضور دارد، اینکه او تدبیر می کند عالم را، اینها را بفهمند، خب این یک جهت، پس اینکه می گوییم مثل خورشید پشت ابر به نظرم بااین مثال و با این تحلیی که ما راجع به امید بخشی کردیم تا حدی روشن شد، نکتۀ بعدی را عرض بکنم، اثر دیگری برای وجود شریف حضرت، ببینید جناب آقای صادقی پور ما دلمان می خواهد ا نسان های با تقوایی باشیم، عزیزان بیننده قائدتاً دوست دارند انسانهای مهذب و با تقوا باشند همه مان این را می خواهیم همه مان دوست داریم در بندگی در کلاس بالاتری قرار بگیریم، این یک اسبابی می خواهد یکی از اسباب ایمان به وجود امام غائب است، کسی که قبول دارد امام و حجت الهی الآن موجود است اگرچه غائب است ما او را نمی بینیم ولی او که ما را می بیند، ما او را نمی شناسیم او که ما را می شناسد، اینها را در جلسه قبل مفصل بحث کردیم هفته گذشته، آنجا ما توضیح دادیم که ربط ما با امام نسبت ما با امام غائب چگونه است، خب مانمی بینیم او می بند از حال ما باخبر است و او حجت خدا است، و ما مأمور با اطاعت او هستیم، یعنی خدا به ما فرموده است که اگر شما می خواهید از من اطاعت کنید از این آقا اطاعت کنید،

«من اطاعکم فقد اطاع الله»

هر کس شما را اطاعت کند خدا را اطاعت کرده است

مسیر ا طاعت پروردگار از مسیر اطاعت امام می گذرد او را که راضی بکنیم خدا را راضی کردیم، من از شما می پرسم آقای صادقی پور اگر بنده و جناب عالی عزیزان بیننده هر روز صبح که از خواب بیدار می شویم می خواهیم برویم در محیط کار می خواهیم برویم بازار، می خواهیم برویم دانشگاه، حوزه،اصلاً زن خانه دارت در خانه می خواهد فعالیت بکند، مگر همه ما ایمان مان اینطور باشد که امامی که وجود دارد ما زیر نظر آن بزرگواریم و او از اعمال ما باخبر است و ما قرار است که با جلب رضایت او خدا را راضی کنیم، آیا این بهرمندی از امام غائب نیسـت، ما اینطوری از امام غائب داریم بهره مند می شویم با اینک او را نمی بینیم، ولی در پرتو نظارت آن امام داریم بهره مند می شویم از برکت وجودی او، در حالی که اگر کسی همچین اعتقادی ندارد فکر میکند که اصلاً امام وجود ندارد در عالم، خب نسبتی با آن امام ندارد امامی که اصلاً نیست، یا مثلاً امام را قبول دارد که هست امام چنین اعتقادی راجع به او ندارد که او اشراف بر عالم دارد، اعمال ما به او عرضه می شود، ما یک بابی داریم عزیزان بیننده به نظرم شنیده باشند کم و بیش چون با معارف آشنا هستند، به حمد الله از طریق این شبکه یا برنامه های دیگر با معارف اهل بیت آشنا هستند، اصلاً ما در اصول کافی بابی داریم، باب عرضه اعمال بر پیامبر و آل پیامبر، یک روایتی اینجا آمد در ذهنم، خیلی روایت قشنگی است، این را می خوانم ان شاء الله عزیزان توجه بکنند به نظرم خیلی آموزنده است، یک روزی یکی از أصحاب امام رضا یک کسی خدمت آقا رسید، این روایت در أصول کافی است در همین بابی که عرض کردم، جلد اول، کتاب الحجة، خدمت آقا امام رضا(ع) رسید عرض کرد که آقا جان از شما التماس دعا دارم برای من و خانواده ام دعا کنید، تعبیرش هم همین بود، برای من و خانواده ام دعا کنید، الآن ما می توانیم به آقا ولیعصر عرض بکنیم آقا جان در این ایام و لیالی با عظمت ماه شعبان که ماه رسول الله هست ما را دعا کنید، می توانیم بگوییم این را؟ عرض نیاز بکنیم به محضر حضرت، آقا جان در مناجات شعبانیه ما را یاد بکن، در سحرهای این ماه ما را یاد بکن، ای بهترین روزه دار ماه شعبان، ما را نام ببر اسم ما را ببر در لیست کسانی که از آنها یاد می کنی، خب به امام رضا عرض کرد که آقا جان من را و خانواده ام را دعا کنید، آقا فرمودند فکر می کنید ما شما را دعا نمی کنیم؟

«اولست افعل؟»

أصول کافی، ج1، کتاب الحجة

تو گمان می کنیم من شما را دعا نمی کنم؟ یعنی چه؟ یعنی نگفته ما شما را دعا می کنیم، چون او ولی ما است او پدر مهربان ما است، حضرت رضا در یک روایتی فرمودند، فرمودند امام پدر مهربان امت است، در عبارت دیگری فرمودند از مادری که نسبت به طفل خوردسال خودش مهرورزی می کند، مهربان تر است، فرمودند فکر می کنی ما شما را دعا نمی کنیم؟، بعد حضرت فرمودند، به خدا قسم

«وَ اَللَّهِ إِنَّ أَعْمَالَكُمْ لَتُعْرَضُ عَلَيَّ فِي كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ»

کارهای شما هر شب و روز به ما عرضه می شود

خب حالا امام رضا این را فرموده یعنی چه؟ یعنی امروز هم امام زمان همین سمت را دارد، اعمال ما به حضرت عرضه می شود، راوی می گوید من تعجب کردم، گفتم هر صبح و شام اعمال ما به شما می رسد؟ حضرت فرمودند اینکه گفتم در قرآن هست، مگر قرآن نخوانده ای؟ گفتم کجای قرآن؟ فرمود

«وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ»

توبه/105

حضرت فرمودند، قرآن می فرماید، خدا به پیامبر می فرماید بگو عمل کنید عمل شما را خدا و پیامبر و مؤمنان می بینند، بعد امام رضا فرمود این مؤمنان چه کسانی هستند، خدا و رسول که معلوم است می بینند، این مؤمنون چه کسانی هستند در آیه؟ فرمود

«و الله هو علی بن ابی طالب»

بخدا مراد از مؤمنون علی است

یعنی بعد از پیغمبر علی است که شاهد و ناظر اعمال مؤمنان است در همین دنیا، نه در آخرت، در آخرت که خیلی ها می بینند، در این دنیا همانطوری که خدا می بیند پیغمبر می بیند، مؤمنان می بینند، نه هر مؤمنی الآن بنده از عمل شما چه خبری دارم، شما از پرونده من چه می دانید، عزیزان بیننده چه می دانند، این مؤمنانی که کنار خدا و رسول قرار گرفته و شاهد اعمال بندگان هستند این را امام رضا فرمود علی است، خب علی بن ابی طالب مصداق اولش هست، بعد حسن بن علی، بعد حسین بن علی، در روایات دیگر در همین باب دارد در اصول کافی، فرمودند ما ائمه هستیم مصداق مؤمنان لذا یک روایتی از حضرت ولیعصر به ما رسیده جناب آقای صادقی پور در توقیعات در نامه های حضرت هست این جمله، من خواهش می کنم عزیزان بیننده زیادی گوش بدهند به این، این را باید تابلو کرد در محیط کار مان در خانه مان در بازار مان، همه جا این را نصب کنیم، حیف است امام زمان فرمودند

«إِنّا نُحِيطُ عِلْماً بِأَنْبائِكُمْ وَ لا يَعْزُبُ عَنّا شَيْءٌ مِنْ أَخْبارِكُمْ»

بدانید ما همه چیز شما را باخبر هستیم و چیزی از شما بر ما پوشیده نمی ماند

من از شما می پرسم آقای صادقی پور، اگر هر شیعه ای توجه پیدا بکند، گاهی یک چیزی را ما می دانیم ولی همینطوری در ذهن مان بایگانی شده، نه التفات پیدا کینم توجه پیدا کنیم به اینکه امام زمان (ع) از اعمال ما باخبر است، این توجه آیا تأثیر می گذارد؟ که ما در خلوت هایمان نه فقط آن وقتی که در جمعیت هستیم، در محضر مردم هستیم، نه آن وقتی که در خلوت هستیم و شیطان دستش قوی می شود نسبت به ما، نشستیم پشت رایانه خودمان خلوت هستیم کسی هم مزاحم ما نیست، کسی هم کنار دست ما نیست، چون گاهی وقت ها یک بچه 7-8 ساله هم که باشد آدم حذر می کند، خب حالا اگر هیچ کس نیست ولی همانطور که آدم می گوید خدا من را می بیند، این آیه می گوید فقط خدا نیست پیغمبرت هم می بیند، امام زمانت هم می بیند، تو مگر عاشق این آقا نیستی مگر امروز جمعه بود دعای ندبه اش را نخواندی؟ مگر دعای عهد نمی خوانی، مگر با این آقا رابطه محبتی نداری، دلت می آید دل این آقا را بشکنی، دلت می آید خاطر او مکدر بشود؟ بگود چرا شیعه ما نگاه خطا دارد، چرا سخن خطا می گوید، چرا در دلش کینه نسبت به دیگران است، من از دلش خبر دارم، دیگران نمی فهمند اما در این دل چه آشوبی است اینها را می دانم، به اذن الله می داند، خدا أراده کرده است که او بداند، پس آن جمله ای که اولش عرض کردم که شعاع وجودی امام یک شعاع گسترده است، نباید امام را با یک آدم معمولی مقایسه بکنیم بعد بگوییم اگر این آدم از کنار ما رفت ما دیگر محروم می شویم، تا وقتی کنار ما است بهره مند هستیم، اما ولو کنار من نیست به ظاهر ولی در باطن او بر همه عالم اشراف دارد، یک جزئی از عالم هم من هستم، پس بنابر این می تواند تأثیر بگذارد بر خودسازی من این هم یک لایه از آن لایه هایی است که گفتیم مثل خورشید پشت ابر می ماند، یعنی چطوری ما از وجود شریفش بهره مند می شویم، من چندتا مورد دیگر هم دارم که در این بحث می خواهم عرض بکنم اگر فرصت هست.

مجری:

بله رسیدیم به بحث آفتاب پشت ابر، که ان شاء الله می خواهیم از محضر حاج آقا بیشتر بهره ببریم و آفتاب پشت ابر را بیشتر برای ما باز بکنند، در خدمت تان هستیم.

حجت الاسلام و المسلمین حائری پور:

بله عرض می شود که تا الآن گفتیم یک جنبه این آفتاب پشت ابر این است که امید بخشی دارد برای شیعیان و همه کسانی که منتظران ظهور آن بزرگوار هستند، و یکی هم بحث سازندگی و خودسازی هست که رخ می دهد در ارتباط با آن حضرت، نکته سومی که اینجا می شود گفت این است که امام (ع) دستگیری هم می کنند، یعنی اینطور نیست که حالا چون غائب هستند مثلاً امکان بهره مندی از ایشان نباشد، در واقع موارد فراوانی که نقل شده است که افرادی دست توسل به سوی آن حضرت بلند کردند و تقاضای کمک و امداد کردند، و حضرت آنها را کمک کرده، ما کم نداریم و حتی چه بسا ممکن است درخواست نکردند، اما چون در یک تنگنایی قرار گرفتند حضرت خودشان دادرسی کردند، می خواهم عرض بکنم که اینکه گفته می شود امام غائب آیا چه فائده ای دارد یا اینکه راه بهره مندی از او چگونه است، ما می خواهیم بگوییم صدها و هزاران مورد دستگیری های امام نسبت به شیعیان وجود داشته، یا مثلاً هدایت هایی که حضرت داشتند، حالا من یک نمونه را عرض بکنم، جناب میر علام یکی از علما است،این را مرحوم مجلسی در بحار الأنوار نقل کرده که ایشان می گوید من یک شبی در صحن امیرالمؤمنین هوا خوب بود آنجا استراحت می کردم، درهای حرم هم بسته بود، یک شب نیمه شب دیدم در عالم بیداری دیدم یک کسی وارد صحن مطهر شد رفت به سمت درهایی که منتهی می شود به ضریح مقدس امیرالمؤمنین، در رواق ها، دیدم مقابل آنجا که رسید در بسته بود در به رویش باز شد، وارد حرم شد، و با ضریح مقدس صحبت می کند، دقت کردم، دیدم که استادم جناب مقدس اردبیلی است، از علمای بزرگ شیعه، گفتم عجیب است نصف شب آمده در حرم هم بسته بود، در به رویش باز شد رفت و صحبت هایی کرد، آمد بیرون دیدم رفت به طرف مسجد کوفه خب بین حرم امیرالمؤمنین و مسجد کوفه فاصله زیادی نیست، پیاده معمولاً می رفتند، می گوید من هم دنبال کردم ایشان را، حساس شدم کنجکاو شدم، ایشان رفتند در مسجد کوفه و رفتند داخل مسجد در محراب مسجد دیدم با یک آقایی ملاقات کردند ولی من نمی شناختم، یک گفت و گویی کردند و من ایستاده بودم کنار بعد ایشان جدا شدند آمدند بیرون در مسیر داشتند می رفتند من هم پشت سرشان یک دفعه ایشان ظاهراً عطسه شان می گیرد یا سرفه ای می کنند، و می گوید اینجا بود که جناب مقدس اردبیلی برگشتند و من را شناختند، فرمودند میر علام تو هستی؟ شاگردشان بوده، گفتم بله آقا، اینجا چکار می کنی نصف شب؟ گفتم من از همان ابتدا که شما وارد حرم امیرالمؤمنین شدید و گفت و گویی داشتید و بعد آمدید اینجا من با شما بودم، قسم تان می دهم به حق صاحب این قبر مطهر امیرالمؤمنین به من بگویید جریان چه بود، من گیجم من نفهمیدم، ایشان إصرار می کردند که نگویند می خواستند گفته نشود، بخلاف آدم هایی که خبری نیست دوست دارند که حرف بزنند و ادعا بکنند، گفت آن را که خبر شد خبری باز نیامد، علمان دین آنهایی که اهل تقوا و پرهزگاری هستند تلاش می کنند که پنهان بکنند، چون نمی خواهند که در چشم ها قرار بگیرند، نمی خواهند که سر زبانها بیافتند، ایشان إصرار می کردند که نگویند، می گوید من هم إصرار کردم که بفرمایید، آخرش گفتند به این شرط که برای کسی نگویی تا زنده هستم لااقل، حالا بعد از مرگم خواستی بگویی دیگر من مرده ام بگو، عرض می شود که فرمودند من وقتی که مطالعه می کنم گاهی وقت ها بحثی را که می خواهم فردا بروم ارائه بکنم، مشکلی برایم پیش می آید می آیم حرم امیرالمؤمنین متوسل می شوم، و از آقا راه حل مشکل علمی خودم را جویا می شوم، امشب که آمدم سؤال کردم، صدایی از قبر مطهر شنیدم به من فرمود برو مسجد کوفه، امام حی و حاضر تو آنجا هست، برو از او سؤال کن، مرا حواله کردند به امام عصر، آمدم با آقا روبرو شدم، سؤالم را مطرح کردم، جوابم را گرفتم دارم برمی گردم، این یعنی چه؟ این یعنی اینکه راه بهره مندی باز هست، ولی اینکه حالا چقدر من ظرفیت داشته با شم، چقدر آمادگی داشته باشم، مثل آفتاب نورش بر عالم می تابد، ولی خب آیا همه بهره مند هستند؟ نه بعضی ها خانه شان را پشت به آفتاب ساختند، طرف آمده می گوید ببخشید شما اینقدر می گویید نور آفتاب خانه را روشن می کند، دیگر شما در روز احتیاج به چراغ نداری، یا مثلاً فرض بفرمایید که گرمایش خیلی وقت ها در زمستان شما را بی نیاز می کند از استفاده از شوفاژ در بخش هایی از سال، ما که بهره ای از این آفتاب نبردیم، می رویم خانه اش را نگاه می کنیم خانه را پشت به آفتاب ساخته، وقتی که تو خانه را پشت به آفتاب ساختی پنجره ای رو به آفتاب نداری، خب مقصر تو هستی، آفتاب که دارد می تابد، اگر من از امام احیاناً آنطوری که خودم دوست دارم بهره من نمی شوم، فیض نمی برم گاهی برمی گردد به مشکل من، پنجره دلم را رو به آقا باز نکردم، من جای دیگر می روم، با کسان دیگری دم خورم، پس بنابر این در این بخش سوم بهره مندی از امام می خواستیم چه بگوییم؟ اولی امیدبخشی بود، دومی خودسازی در پرتو نظارت حضرت، سومی می خواهیم بگوییم که امام دستگیری می کنند و پشتیبانی می کنند و عنایت دارند، و هدایت دارند، منتهی این هدایت بستگی دارد به اینکه افراد چقدر این ظرفیت را داشته باشند، حتی حالا نمی خواهیم بگوییم حتماً هم باید آن شخص عالم باشد، نه کسانی بودند کاسب بودند، تاجر بودند، ولی چون وظیفه خودشان را درست عمل می کردند، از برکات وجودی امام بهره مند شدند به محضر امام رسیدند، گاهی سؤالاتی کردند پاسخ گرفتند، مثل جناب حاج علی بغدادی، داستانش معروف است، مرحوم آقا شیخ عباس در مفاتیح الجنان آورده، حالا من یک اشاره ای فقط بکنم،خلاصه اش این است، مفصل است قصه که این را مرحوم محدث نوری، استاد مرحوم آقا شیخ عباس قمی در کتاب نجم الثاقب این را نقل کرده، و خیلی به ا ین جریان اعتماد داشته خیلی اعتنا داشته می گوید من از مسیر موثق و مورد اعتمادی این را شنیدم، خلاصه اش این است که یک حاج علی بود و ایشان رفته بود وجوها تخودش را و خمسش را رسانده بود به نائبان امام زمان مراجع تقلید در نجف یک بخشی هم آورده بود در کاظمین به یکی از مراجع داده بود بنام مرحوم آقای کاظمینی، برمی گشته در مسیر وقتی طرف بغداد می آمده از کاظمین که مسیر نزدیکی هم هست، داشته پیاده می آمده، می گوید برخورد کردم به یک سید بزرگواری و علامت سیادت داشت، سلام کردند و از من پرسیدند حاج علی کجا می روی، من تعجب کردم که من را می شناسند، با خودم گفتم چطور ایشان می شناسد بعد گفتم که من تاجر بازارم خیلی ها من را می شناسند من نمی شناسم، بعد به من گفتند که کجا می روی، گفتم دارم می روم بغداد، فرمودند برگرد جد ما را زیارت کن شب جمعه است، یعنی آقا موسی بن جعفر و امام جواد را، من عذر می آوردم که من باید بروم و کار دارم، فرمودند که بیا برویم، راضی شدم و دست در دست آقا به طرف کاظمین برگشتم، آن وقت جالبی اش این است که نکاتی اینجا رد و بدل می شود گفت و گوهایی مطرح می شود از جمله اینکه حضرت می فرماید برگرد جد ما را زیارت کن تا من شهادت بدهم همچنانکه همچنانکه آقای کاظمینی شهادت می دهد که تو از موالیان و محبان ما هستی، قرآن گفته است دو شاهد بگیرید، این آقای حاج علی می گوید که من در ذهنم بود که به آقای کاظمینی مرجع تقلیدی که پیشش خمس می آورم بگویم که آقا یک نوشته ای بنویسید که من محب اهل بیت پیامبر هستم، بعنوان گواهی یک انسان مؤمن فقیه عادل من این را در کفنم بگذارم، این در ذهن من بود، آقا فرمودند که هم من شهادت بدهم و هم آقای کاظمینی، قرآن گفته است دوتا شاهد بگیرید، یعنی فهمیدم که دارد از باطن من خبر می دهد، گفتم که شما از کجا می دانید که من از موالیان شما هستم، فرمود کسی که حقوق ما را به وکلای ما می رساند، ما او را می شناسیم، یعنی فهمیدم آقا همه چیز را خبر دارد، ولی باز هم می گوید من نشناختم، دیگر همراه می شود با آقا تا می رود در حرم کاظمین (ع) زیارت می کند، غرضم چیست؟ غرضم این است که امام هدایت شان هست، منتهی حالا باید یک دلی باشد یک قلبی باشد که لیاقت داشته باشد، همچنان که چقدر گمشده گان را راهنمایی کردند، درست آقای صادقی پور؟ چقدر عزیزان بیننده شنیدندکسانی متوسل شدند مریض بودند به عنایت آقا شفا گرفتند حتی بدون اینکه امام را ببینند، اینطور هم نیست که حتماً امام را ببینی که حاجتت را بگیری، متوسل می شوی، می بینی مشکلی که باورت نمی شد بصورت معجره آسایی حل شد، این عنایت حضرت است توسل پیدا بکنیم، و معتقد باشیم که آقا عنایت می کند، پس اینکه کسی بگوید در زمان غیبت چگونه بهره مند می شویم، می بینیم یکی اش توسلات است، متوسل بشویم به امام حالا یا قسمت هست آقا را ببینیم و جواب بگیریم یا ندیده الزاماً نه اینکه ما حتماً بگوییم که حتماً باید که امام دیده بشوند، نه خیلی ها متوسل شدند در همین بیماری کرونا یکی از بهترین راه ها برای رفع این بلای عالم گیر که ان شاء الله به برکت ظهور حضرت ولیعصر از همه جا مرتفع بشود مخصوصاً از جامعه موالیان اهل بیت پیروان اهل بیت، همه مسلمین عالم ان شاء الله، این راهش چیست؟ این است که ما متوسل بشویم، در روایت دارد حضرت فرمودند

«اِنّی لاَمانٌ لاَهْلِ الاَرْضِ»

من موجب امنیت اهل زمین هستم

در یک روایت دیگری یکی از خادمان حضرت امام عسکری وقتی مواجه شد با امام زمان در همان ایام کودکی و قبل از غیبت آقا به او فرمودند که من را می شناسی؟ عرض کرد بله آقا می شناسم، فرمود من که هستم؟ گفت

«أنت سیدی و ابن سیدی»

شما آقای من پسر آقای من هستید

حضرت فرمودند نه مراد من این نبود، بهتر باید معرفی کنید، و این جلسات برای همین است که ما معرفت مان بیشتر بشود، آقا خودشان فرمودند،

«أَنَا خَاتِمُ الْأَوْصِیَاءِ وَ بِی یَدْفَعُ اللَّهُ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِی وَ شِیعَتِی»

من آخرین وصی پیامبر هستم خدا به وسیله من هر بلایی را از خاندان من و از شیعیان من ور می کند

پس راه بهره مندی، دقت کردید داریم می گوییم چگونه بهره مند بشویم، متوسل بشویم به این آقایی که منبع همه فیض ها است، همه بلاها به عنایت اوست، خود اقا فرمودند این جمله امام به نظرم برای عزیزان بینند آشنا باشد، فرمودند،

«إنّا غَيْرُ مُهْمِلينَ لِمُراعاتِكُمْ، وَ لاناسينَ لِذِكْرِكُمْ»

ما رعایت حال شما را رها نکرده ایم، ما شما را فراموش نکرده ایم

«وَلَوْلا ذلِك لَنَزَلَ بِكُمْ الْلَأواءُ»

اگر غیر از این بود بلاها از هر سو بر شما نازل می شد

«وَاصْطَلَمَكُمْ الْأعْداءُ»

دشمنان شما را ریشه کن می کردند

اینکه شیعه زنده است پویا هست، عزیز است، اگرچه مظلوم است ولی سربلند است، و دشمن خیلی می ترسد با اینکه ما دست خالی هستیم در برابر آنها، آن همه تجهیزاتی که آنها دارند، شب و روز چقدر رادیو و تلویزیون و رسانه دارد کار می کند، اگر کسی غیر از شیعه بود، اگر عنایت حضرت نبود تا حالا هفت تا کفن پوسونده بودیم ما، ولی اینکه سرپا هستیم اینکه شیعه در دنیا حرف دارد برای گفتن، این بخاطر این است که عنایت وجود مقدس امام زمان (ع) است، پس امام ا یمنی از بلاها می بخشد منتهی شرطش توسل هم هست، یعنی ما باید در خانه آقا برویم ،و مورد دیگری که راه بهره مندی ما از وجود مقدس حضرت ولیعصر هست بهره مندی ما از دعا و استغفار امام است، که من در بخش قبلی هم یک اشاره ای کردم، اینجا هم برای تکمیل عرض می کنم، خورشید پشت ابر،ما از وجود شریفیش بهره می گیریم مثل خورشیدی که پشت ابر است، امام غائب است اما این شبها و روزها ان شاء الله بعد ماه رمضان می آید دعا می کنند به ما، همیشه دعا می کنند، در روایات هست، اهل بیت فرمودن ما شما را دعا می کنیم، ائمه پیشین ما فرمودند، خب مثل اینکه آنها ما را دعا می کنند، الآن امام حی و حاضر ما دعا گوی ما هستند، من شاهدش را هم اینجا دارن که در روایات آمده که وجود مقدس حضرت در یکی از دعاها اینطور می فرمایند، می فرمایند که

«يا نُورَ النُّورِ، يا مُدَبِّرَ الْاُمُورِ، يا باعِثَ مَنْ فِي الْقُبُورِ»

خطاب به پروردگار عالم، ای منشاء همه نورها، ای مدبر أمور، ای کسی که آنها که در قبور هستند را زنده می کنی

«صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاجْعَلْ لي وَلِشيعَتي مِنَ الضّيقِ فَرَجاً وَمِنَ الْهَمِّ مَخْرَجاً»

الله اکبر چه دعای زیبایی، یک شیعه ای بداند اینطور آقایش در حقش دعا می کند، إحساس یأس به او دست نمی دهد، ولو اینکه بلا از زمین و آسمان ببارد، إحساس بن بست نمی کند، حضرت می فرماید: خدایا بر پیامبر و آل پیامبر درود بفرست و برای من و شیعیان من از تنگناها گشایشی قرار بده، و از اندوهها راه برون رفتی برای ما قرار بده، خب من سؤال می کنم آقای صادقی پور وقتی یک شیعه ای این را می فهمد که در زمان غیبت گرچه امام غائب است ولی در معرض دعای آن بزرگوار است و اگر گناهی از دستش در می رود سهواً، عمداً که نمی خواهد گناه بکند، یک وقت حرف ناروایی خدای نکرده نگاه خطائی سر می زند و توبه می کند، این را می داند که امام (ع) هم برای او اتسغفار می برد چون داریم در روایات مان که حضرات معصومین فرمودند وقتی پرونده اعمال تان می آید پیش ما که در بخش قبل گفتیم، حضرت فرمود وقتی خوبی هایتان را می بینیم از خدا می خواهیم توفیق بیشتر به شما بدهد وقتی گناه می بینیم برای شما استغفار می کنیم، پس من اگر بخواهم جمع بندی بکنم، عرض می کنم، با این بیانی که از رسول خدا شنیدیم که مثل خورشید پشت ابر و این تحلیلی که ارائه شد در محضر سروران عزیز به نظرم تا حد زیادی باز شد که ما راه بهره مندی مان از امام باز است به شرط اینکه خدای نکرده خودمان این راه را نبندیم.

مجری:

و ظرفیت وجودی را داشته باشیم، بله خب تشکر می کنم، خیلی بهره مند شدیم، از بیانات ارزشمند جناب حجت الإسلام و المسلمین حاج آقای حائری پور عزیز، و از نگاه های خوب شما بینندگان عزیز برنامه عصر انتظار باز هم اعیاد و ایام پیش رو را خدمت همه شما عزیزان تبریک و تهنیت و شادباش عرض می کنیم، التماس دعا داریم از همه شما عزیزان و تا برنامه دیگر همه شما را به خدا بزرگ و مهربان می سپاریم خدا نگهدار.

منتخب شبکه

موارد بیشتر