مهدی یار

قسمت هفتاد و چهارم برنامه مهدی یار با کارشناسی استاد شریفی


 

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ:24/12/1400

برنامه:مهدی یار

مجری:

بسم الله الرحمن الرحیم الهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ولعن اعدائهم.

السَّلاَمُ عَلَی الْمَهْدِیِّ الَّذِی وَعَدَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهِ الْأُمَمَ وَعلی آبائه الطّیّبین الطّاهرین المعصومین.

عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما بینندگان جان منتظران جان جانان حضرت مهدی موعود (ارواحنا فداء) در هر نقطه ی از جهان، إن شاءالله که تحت توجهات و عنایات خاصه حضرت شان زندگی تان پر از خیر و نور و برکت باشد و غمی جز غم دوری یار در دل تان برقرار نباشد، در خدمت شما هستیم با برنامه دیگری از سلسله برنامه های مهدی یار کرسی مهدویت از شهر مقدس قم جوار کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) و از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج)، این هفته نیز در خدمت کارشناس ارجمند جناب استاد علی شریفی هستیم و از مباحث شان استفاده می کنیم.

آقا سلام علیکم خیلی خوش آمدید.

استاد شریفی:

بنده هم عرض سلام و شب بخیر دارم خدمت شما جناب آقای صفایی عزیز، شما بینندگان گرامی و بزرگوار و به نوبه خودم تبریک عرض می کنم ایام را به خصوص میلاد با سعادت آقا و ولی نعمت مان حجت بن الحسن المهدی (عج) و عرض تسلیت به مناسبت درگذشت فقیه بزرگوار آیت الله علوی گرگانی که ظاهراً امروز از دنیا رفتند، امیدواریم که خدا ما را هم در مسیر اهل بیت ثابت قدم بدارد و حفظ کند از این بلایا و فتنه های آخرالزمان.

مجری:

خیلی ممنون و متشکرم، همانطور که عزیزان مستحضر هستند از جلسه گذشته موضوعی را به عنوان جامعه قبل از ظهور مطرح فرمودی، اول تقاضا دارم که یک مختصری از جلسه گذشته را ارائه بفرمایید تا دوستان در خلال بحث قرار بگیرند تا إن شاءالله سؤال جدید را مطرح کنم.

استاد شریفی:

ما از جلسه قبل از هفته قبل بحثی را مطرح کردیم جامعه قبل از ظهور یا دنیای قبل از ظهور مدینه فاضله یا سراشیبی انحراف و سقوط، تصریح کردیم که عده ای در جامعه اسلامی یک مطلبی را مطرح می کنند که ما برای آنکه غیبت به پایان برسد و ظهور اتفاق بیفتد نیاز به یک مدینه فاضله داریم؛ یعنی جامعه برسد به یک جای که نگاه خوب، عمل خوب، به اینجا برسیم، اگر به اینجا رسیدیم ظهور اتفاق خواهد افتاد و مطرح کردیم که این نگاه و این مسئله خلاف روایات هست، حالا اینکه ما باید خوب باشیم و خوب عمل کنیم مسئله جدا هست این بحث وظیفه هست که ما در آخرالزمان که نه، در اول زمان، وسط زمان، آخرالزمان اینکه وظیفه ما چیست آن مسئله دیگر هست ما به این کاری نداریم اصطلاحاً تکلیف و وظیفه یک مسئله هست نتیجه و آنچه که اتفاق افتاد یک مسئله دیگر هست، مثال هم زدیم گفتیم آقا رسول الله وظیفه اش و یکی از وظایفش و یکی از مهم ترین وظایفش ابلاغ دین هست؛ این ابلاغ دین بزرگترین ابلاغ و مهم ترین ابلاغ ولایت ائمه إثنا عشر است بعد از خود پیغمبر، پیغمبر طبق آیات قرآن و روایات ما و حتی روایات اهل سنت؛ خدا در قرآن می گوید علم غیب مختص به منی خدا هست و از این علم ام به رُسولم می دهم، روایات ما اینکه پیغمبر اخبار غیبی را می دانست، روایات اهل سنت در بخاری و مسلم که مثلاً روایت دارند که پیغمبر یک صبح تا شب هر آنچه که تا روز قیامت اتفاق خواهد افتاد را به صحابه مطرح کرد، حالا اینکه هر آنچه منظور آن کلیات و آن مسائل مهمی که قرار هست اتفاق بیفتد و از این باب موارد إلی ماشاءالله، حضرت عیسی در قرآن تصریح می کند از آنچه که در خانه های خودتان می خورید من اطلاع دارم، پیغمبر می گوید من از پشت سر شما را می بینم و ...، این پیغمبر علی القاعده با این علمی که در اختیار دارد می داند که قرار هست غصب خلافت امیرالمؤمنین بشود، می داند جریان هجوم را و در روایات به آن اشاره کرده است مثلاً در روایتی در کتب اهل سنت خیلی روایت قشنگ و زیبای هست صحابه می آیند پیش پیغمبر می گویند ما برای بعد خودمان کدام یکی از این افراد را چه کسی را خلیفه قرار بدهیم؟ روایت را احمد بن حنبل نقل می کند إبن حجر نقل می کند بسیاری از بزرگان، چون من بحثم نیست نمی خواهم اصلاً اسکن بروم و سراغ این مطلب، فقط می خواهم نقل کنم، پیغمبر فرمود اگر علی را انتخاب کنید که می دانیم این کار را نخواهید کرد؛ زیر بار خلافت امیرالمؤمنین نمی روید، ولی اگر انتخابش کردید «هادیاً مهدیاً» هدایت شده هست و شما را هدایت می کند و این علی بن أبی طالب هست که شما را به صراط مستقیم می برد، پیغمبر دارد اشاره می کند که شما زیر بار ولایت و خلافت امیرالمؤمنین نمی روید پس نتیجه غصب خلافت امیرالمؤمنین هست اما پیغمبر 23 سال تبلیغ ولایت امیرالمؤمنین کرد، پس وظیفه یک مسأله هست آنچه که نتیجه و قرار هست اتفاق بیفتد مسئله دیگر هست که ما مأموریم به وظیفه نه به نتیجه، چون خیلی ها از من پرسیدند بعد از هفته قبل که آقا شما پس می گویید دیگر حالا که دنیا قرار هست مثلاً رو به خوبی نیکی نمی رود ما هم دیگر بلاتکلیف می مانیم؟ نه همچین چیزی نیست، گفتیم این نکته نکته درستی نیست خلاف روایات هست و در جلسه قبل دوتا موضوع را ما از روایاتی که نشان می دهد جامعه قبل ظهور چه جامعه ای هست مطرح کردیم یک: ظهور حضرت یکی از نشانه هایش ظلم و جور و فساد در جامعه هست

«کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً»

حالا با کلمه بعد هم حتی آمده هر دو نقل آمده است، یکی این بود که این مدینه فاضله قبل ظهور نمی خواند با این دسته روایات که هم شیعه نقل کرده است هم سنی و می توانیم مدعی شویم این مقطع از روایت این کلام تواتر دارد تواتر لفظی حتی نه معنوی هم، این مقطع تواتر لفظی دارد، و نکته دومی که آوردیم در روایات بحث ناامیدی در جامعه قبل ظهور بود؛ این ناامیدی طوری هست که مردم امیدی ندارند، اینکه امیدی ندارد و جامعه ناامید هست اینهم با ادعای مدینه فاضله سازگاری ندارد، این خلاصه و چکیده ای بود از مطلب هفته قبل که ارائه کردیم.

مجری:

تا اینجا مشخص شد، جلسه قبل اشاره فرمودید که این نظریه مدینه فاضله اگر مطرح بشود چه فاسدهای و عوارضی دارد به قول معروف چند نکته را اشاره فرمودید، حالا آن را بگذاریم کنار، این بحث اگر مطرح بشود بحثی که شما دارید مطرح می کنید ثمره اش چه هست؟ چه نتیجه ای خواهد داشت؟

استاد شریفی:

اینهم سؤال خیلی مهمی هست حالا من یادم هست جلسه قبل هم یک کمی روی این مختصر صحبت شد که اصلاً ثمره بیان این، چون الآن خود بیان این موارد که چقدر فساد هست چقدر ظلم هست اینها درست هست مردم خیلی های شان حس می کنند به هر حال عصر عصر تکنالوژی هست و اطلاع رسانی هست همه دنیا را اطلاع داریم که الآن مثلاً چه اتفاقی دارد می افتد این اخباری که می آید.

مجری:

آیا ایجاد ناامیدی نمی کند؟

استاد شریفی:

همین چون یکی دیگر از سؤالاتی که بود گفتند آقای شریفی خود این ایجاد ناامیدی می کند قرار ظلم است فساد است، من الآن خدمت شما این را می گویم؛ یک مقدار از این نگاه به قضیه نگاه کنیم که اصلاً ثمره اش چه هست؟ یکی از شبهاتی که الآن مخالفین ما دارند مطرح می کنند که این حتی به مسائل سیاسی روز جامعه هم بر می گردد چه وهابیت چه دیگر مخالفین که ببینید شما اگر دم از مکتب اهل بیت می زنید و می گویید بر حق هستید چرا الآن جامعه مدینه فاضله نیست اصطلاحاً؟ جامعه شیعیان، چرا نیست؟ و چرا این سقوط سراشیبی و انحراف سرعتش خیلی بیشتر از این طرف مقابل هست؟ پس نتیجه می گیریم شیعه باطل است نتیجه می گیریم حالا آن کسانی که باز فارق از فرایق و به اصطلاح مذاهب دارند بحث می کنند اصلاً با اسلام مشکل دارند پس اسلام باطل است، چرا؟ غرب را نگاه کنید دنیای کفر را نگاه کنید، کشورهای اسلامی یا مشکل دارند إلی ماشاءالله یا گاو شیرده اند؛ یعنی کشور اسلامی که مستقل باشد اسلام را هم پیاده کند و جامعه اش مدینه فاضله باشد الآن نگاه کنید یا اگر رفاه می خواهد از آن طرف باید گاو شیرده باشد و مزدور باشد غلام حلقه به گوش، اسرائیل و آمریکا و خلاصه این بحث های سیاسی، یا اگر بخواهد جلوی دنیای کفر بی ایستد مستقل باشد همه رقم مشکلات را متحمل شود، ما الآن کشور خودمان داریم می بینیم دیگر؛ یعنی دیگر چه، خودشان اعلام کردند دیگر تحریمی نمانده است ما ایران را نکرده باشیم، مشکل داریم تعارف هم نداریم خیلی از این مشکلات هم بحث این هست که ما می خواهیم مستقل باشیم نمی خواهیم مزدور کسی باشیم لذا یک سری از قسمت های مشکلات اصلی کشور ما همین بحث مثلاً تحریم های که اتفاق افتاده، پس می گویند ببینید پس اسلام باطل است، دنیای کفر، این شبهات مطرح می شود، حالا باعث چه می شود؟ من زیاد دیدم بین خود شیعیان مان؛ چه اتفاقی می افتد؟ شیعیان می آیند عده ای که سست اند در عقاید و متأسفانه اشتباه اولی از ماها بوده من نوعی کسانی که مدعی هستیم یک مقدار داریم کار تحقیقی در این رابطه انجام می دهیم نیامدیم آن مطالب و معارف مهدوی را به صورت صحیح از روایات استخراج کنیم بگیریم و به جامعه القاء کنیم از ترس مثلاً یک آن همین ناامیدی که خود این باعث ناامیدی می شود آن بچه شیعه وقتی اینطوری با این شبهات آشنا می شود این اتفاقات می افتد خود به خود چه می شود؟ می گوید پس راست می گویند اسلام تشیع باطل، اسلام اهل سنت باطل، حالا دیگر به روش های گوناگون چه روی اهل سنت چه روی شیعیان چون این شبهات را من از زبان اهل سنت هم زیاد شنیدم؛ سنی آتئیست شده، چرا؟ با توجه به همین آقا اسلام مگر دین کامل نیست؟ مگر ...، دنیای کفر را نگاه کنید چرا در جامعه ما مشکلات زیاد هست؟ در جامعه های کشورهای اسلامی اینقدر جنگ ها هست همه چیز هست، بعد حالا اگر ما آمدیم این را صحیح بیان کردیم که هزار و اندی سال پیش اهل بیت آقا رسول خدا اینها را مطرح کرده اند که قبل از ظهور جامعه به اینجا می رسد این اتفاقات خواهد افتاد مواظب باشید اینها فتنه هست و آزمایش است برای شما، در این آزمایش ها و فتنه ها چپ و راست نروید منحرف نشوید، حالا وقتی من به این رسیدم حالا یک مسئله دیگر هست که باز آینده می گوییم در برنامه های دیگر شیعیان عصر ظهور یا می گوییم مؤمنین عصر ظهور که دچار این فتنه ها و لغزش ها نمی شوند و سربلند از این فتنه ها می آیند بیرون اینها چه جایگاهی رفیعی دارند اینها چه اشخاصی اند؛ یعنی خدا درست هست ما را محروم کرده از وجود در خدمت امام در دوران سختی و فتنه، اما از آن طرف خدا عادل هست ظالم نیست از آن طرف خدا چه قرار هست به ما بدهد در قبال صبر بر این مسائل و فتنه ها؟ یعنی قشنگ چیدمان مرتب خیلی از روی عدالت و خیلی از روی حکمت، حالا ببینید من به این رسیدم؛ وقتی به این رسیدم دیگر این انحرافات جامعه و این شبهات آنها روی من تأثیر ندارد، اتفاقاً من عقیده ام تقویت می شود به جای اینکه سست بشود، چرا؟ می گوییم اگر اینها باطل بودند این پیغمبر و این اهل بیت این پیش بینی ها را نمی کردند، این که اینها دارند امروز من را هزار و اندی سال پیش گفتند و این اتفاقات دارد می افتد و من حس می کنم و این را دارم می بینم پس این اتفاقاً نشان دهنده این هست که حق با اینهاست اینها اهل حق اند و اینها اند که امروز را برای من ترسیم کردند حالا اینها به من گفتند اصطلاحاً ویروس را معرفی کردند چون یک پزشک کامل این هست که این ویروس حالا چه؟ این کرونا آمد خب دنیای علم طب را به تحدی و چالش کشید؛ آقا این کرونا هست اینقدر می کشد، هی هشدار اینقدر می کشد اینطوری می کند، خیلی خب آقا هشدارها را دادی ویروس را هم معرفی کردی پادزهرش چه هست؟ واکسنش چه هست؟

مجری:

نداشتیم، نبوده تازه به فکر افتادیم.

استاد شریفی:

این یعنی به چالش کشیدن، پس کامل هست یا ناقص هست؟ ناقص هست چون 50 درصدش را گفته 50 درصد معرفی ویروس، واکسنش؟ نداریم، صبر کنید، اینهمه کشته شدند، اینهمه از دنیا رفتند، کامل چه کسی هست؟ کامل آن کسی هست که می گوید قبل از ظهور دنیا به اینجا می رسد خیلی خب ویروس معرفی هست این فتنه، این، این، این، فتنه گران، نوع جنس فتنه، همه اینها بیان می شود، حالا چیکار بکنیم؟ می گوید این برنامه ای که تو برای خودت حفظ کنی از این، پس این کامل، حالا این می شود ثمره اش؛ من (خودم را می گویم این مثال برای خود من هست) من از همین روایات آخرالزمان و جامعه آخرالزمان خیلی از آن خستگی های روحی و جسمی من که در این فضای که دارم کار می کنم برای من ایجاد می شد با همین روایت از بین رفت چون دیدم ای بابا اینها را اهل بیت همه را گفتند پس اگر من بحثی دارم می کنم گفتگوی دارم می کنم کثیری از آن کسانی که مخاطب من هستند حق را نمی پذیرند قلیلی را هم داریم و دارم حرص می خورم دارم اذیت می شوم که چرا کثیر این افراد روی لجاجت و عناد، منطق و استدلال صحیح را قبول نمی کنند، بعد این روایات را که دیدم دیدم اصلاً قرار هست همچین اتفاقی بیفتد، حالا آنجا فهمیدم وقتی در روایت دیگر امام می فرماید اگر این آقا را دیدی مثلاً حالا لجاجت دارد حرفت را گوش نمی کند رهایش کن، اگر خدا در دل این می دید مسیر هدایت را خدا خودش مسیر هدایت را برایش باز می کرد با این دیگر جدل نکن رهایش کن راحت باش، آنجا خیلی راحت نشستم پس اینها در روایات آمده راحت نشستم کار خودم را وظیفه خودم را انجام می دهم ولو اینکه تمام جامعه به انحراف برود همین که بارها گفتیم من از دست از علی و آل علی بر نمی دارم ولو اینکه تمام دنیا هم بگویند علی و آل علی باطل هست؛ یعنی ثمره اش می شود این، شما اینها را که آمدید کار کردید اگر کل دنیا هم به انحراف بروند شما راحت نشستید می گویید که من به این اعتقاد دارم ولو که شما هیچ کدام تان هم نپذیرید، حالا اینهم ثمره ای که شما فرمودید.

مجری:

بله کمااینکه اصلاً خود قرآن کریم به پیامبر فرمود

«فَذَكِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَكِّرٌ لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ»

دیگر سیطره که نداریم، ولی حالا این لفظ قبل از ظهور که می فرمایید لزوماً به معنای این نیست که الآن ما در آن دوران هستیم دیگر در دوران نزدیک ظهور هستیم.

استاد شریفی:

حالا اینکه بخواهیم این را که بگوییم ظهور که اصلاً و ابداً، نه حق داریم این کار را انجام بدهیم نه علمش را داریم، حالا اینکه می گویم قبل از ظهور شاید ظهور ده میلیون سال دیگر باشد خدا عالم هست ولی الآن حالا ما چون در روایات داریم مثلاً پیغمبر آخرالزمان؛ یعنی خود آقا رسول خدا را زمان حیات رسول خدا در شیعه و سنی نقل شده در روایات پیغمبر آخرالزمان یعنی آخرالزمان مال الآن نیست از زمان خود رسول خدا می گفتند آخرالزمان، حالا این آخرالزمان چقدر امتداد داشته باشد ما نمی دانیم.

مجری:

حالا بپردازیم به یک روایت دیگر و سؤال دیگر؛ روایتی که فرمودید مشهور است «یَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا» که حالا «کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً» «بعدَ ما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً» می خواهیم ببینیم که آیا واقعاً این دنیا قرار است کاملاً پر از ظلم و فساد بشود؟ یعنی اینکه دیگر هیچ گونه عدالتی در این دنیا نیست هیچ گونه خیری در این دنیا نیست هیچ آدم خوبی سالمی باقی نمی ماند؟ همه فاسد می شوند؟ همه جا بی عدالتی مطلق است؟ همه جا سیاهی است؟

استاد شریفی:

این سؤال و شبهه ای که در ذهن دیگران هم ایجاد می شود چون باز این هم از همان جنس سؤالاتی بود که بنده هم پرسیدند بعد از برنامه هفته قبل که پس این روایت آمده «کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً» و این فضا،  پس همه ظالم؟ همه فاسق؟ همه فاجر؟ نه، این از باب کثرت است نه این که دیگر کلاً اینطوری هست و ما هیچ انسان مؤمنی نداریم، این نگاه این هست که جامعه انحرافش و سقوطش اکثریت و غالب با این جریان هست لذا ما در روایات مان جدا شده شیعیان و مؤمنین در عصر غیبت چه جایگاه شان که حالا گفتم در جلسات بعدی می آوریم و حتی در ادعیه مان هم همین هست ببینید مثلاً به طور مثال مرحوم شیخ صدوق در کتاب «کمال الدین» خودش روایتی را می آورد جلد دوم صفحه 291، یک دعای هست دعای خیلی معروف

«اَللّهُمَّ اِنّا نَشْکوُ اِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنا»

کمال الدین، شیخ صدوق، ج 2، ص 291

چه هست؟ خدایا شکایت می بریم به تو از فقدان پیامبر تو و غیبت ولی تو و سختی زمان تو، وقوع فتنه ها، چیرگی دشمنان، پیروزی دشمنان، کثرت دشمنان و کمی عدد مان، پس این ادعیه ها و روایات می گوید عادلی هست عدلی هست خوبی هست نیکی، اینها همه، همین الآن ایام نیمه شعبان، همین قضیه کرونا اینهمه مردم مشکل داشتند چقدر به هم کمک کردند اطعام بده نمی دانم کارهای خیر انجام شد و ...، پس این نیست که دیگر نه عادلی وجود دارد نه عدالتی نه کار خیری نه کار خوبی، نه، بحث سر کثرت هست، قلت ما و کثرت اعداء ما و دشمنان ما، این مطلبی که شما فرمودید هم حالا شاید برای بعضی ها شبهه بشود، نه اینگونه هم نیست.

مجری:

جناب استاد پس در بخش اول برنامه توضیح فرمودید حالا سؤالاتی که مطرح می شود شبهاتی که مطرح می شود پیرامون این موضوع، این جلسه یک بحثی را مطرح بفرمایید پیرامون دین در آخرالزمان؛ حالا اینکه وضعیت جامعه مشخص شد که چگونه هست، می خواهیم ببینم آیا دین هم به همان وضعیت مبتلا خواهد شد یا خیر؟

استاد شریفی:

یکی از این مواردی که در روایات آمده که با آن نظریه ذوقی مدینه فاضله در تعارض و تضاد هست همین بحث دین و دینداری دو قسم هست؛ یک: بحث دین هست خود دینی که وجود دارد، دو:مردم هست دینداری مردم، این در روایات هر دوی اینها وارد شده و وقتی روایات را مطالعه می کنیم می بینیم یکی دیگر از عدله ای که ما یعنی به عنوان دلیل سوم بر رد ادعای مدینه فاضله قبل ظهور می شود مطرح کرد همین مسئله هست جایگاه دین و دینداران در قبل از ظهور، حالا گفتم چقدر این طول بخواهد بکشد ما فعلاً بحثی نداریم و اصلاً هیچ ادعای هم نیست و طبق روایات هم، پس ما نکته سوم و ادله سوم مان را روی این مسئله می خواهیم بگذاریم، در روایات که می آییم، اینهم که می گویم دین، نگاه من به فرقه و مذهب خاصی نیست الآن کلیت دین، حالا من در مثلاً ادیان دیگری تخصص ندارم تحقیق نکردم که آیا کتب آنها انجیل و تورات و به هر حال این اهل کتاب آیا در کتب آنها دیگر این خودش الآن یک چرقه ای در ذهن من شد که همین موضوع را از اساتید سؤال کنم اساتیدی که نقد مسیحیت و اهل کتاب و اینها دارند کار می کنند که در کتب آنها مثل انجیل و تورات در رابطه با دینداری قبل از مثلاً آنها می گویند معتقدند مسیح خواهد آمد، خیلی خوب می گوییم حضرت مسیح می آید حالا طبق عقیده ما هم درست می گویند حضرت مسیح هم خواهد آمد اما پیرو حضرت مهدی هست، ولی برای ظهور حضرت مهدی جامعه قبل ظهور حضرت مهدی دینداریش در چه گنجایشی هست؟ چطور هست؟ وضعش چگونه هست؟ اگر همین باشد که خب خیلی جالب هست دیگر یعنی اینها می شود اشتراک بین همه ادیان الهی، اینهم نکته ای هست که الآن در ذهن من این جرقه ایجاد شد که این را هم یک پرس و جوی تحقیقی داشته باشم، اما در روایات ما به این نکته اشاره شده که مثلاً واژگانی دین کب کردن دین برگرداندن دین به چه عنوان؟ اصلاً اساساً آیا آنچه که ما به آن معتقدیم اصل دین هست خود همان دینی که حضرت خواهد آمد یا نه بعضی چیزها اصلاً عوض شده جاهایش دگرگون شده؟ اگر مدینه فاضله ای باشد معنی پیدا نمی کند که چون مدینه فاضله بر اساس آن مذهب و مکتب و دین و آیین قرار هست مدینه فاضله بشود ولی وقتی اصل مشکل داشته باشد مدینه فاضله هم زیر سؤال می رود، اینجا هم که وقتی می گوید دین مراد تشیع نیست باز اینجا حواس مان باشد خلط نکنیم اصل دین اسلام؛ یعنی شیعه و سنی ندارد مثلاً به طور مثال کتاب کافی جلد 8، صفحه 307، حدیث 479، روایتی را از آقا امام صادق (علیه السلام) نقل می کند مرحوم کلینی می گوید پیغمبر فرمود

روزگاری بر امت من خواهد آمد که از قرآن جز رسم

کافی، کلینی، ج 8، ص 307، ح 479

یعنی خط و همین چاپ و نوشته و حتی در بعضی روایات قرائت، جز این و از اسلام جز اسم چیزی باقی نمی ماند؛ ظاهر گرایی در جامعه.

مجری:

در حد اعلایش هم هست.

استاد شریفی:

حس کردید دیگر، این همان مسائل حسی هست اصلاً دیگر قشنگ همه حس می کنند ظاهر گرایی، حتی ما عبادات مان هم ظاهر سازی است تعارف نداریم شیعه و سنی هم ندارد، این دین شده ابزار امروز دست ما، هر کسی به گونه ای، من زیاد دیدم حالا با توجه به این شغل و این کاری که الآن داریم کاریش هم نمی شود کرد چیکاریش کنیم؟ افرادی که مراجعه می کنند مراوده داشتند با ما می روند می آیند من خودم هیچ وقت ادعا ندارم و واقعاً هم همین را می گویم من آدم مقدس نیستم تعارف هم ندارم بعضی ها یک فکرهای در رابطه با ماها می کنند می گویم نه آقا از این خبرها نیست ما خودمان می دانیم چیکاره هستیم، بعضی ها را من می بینم حالا مثلاً با ما رفت و آمدی که دارد وقتی به ما که می رسد خیلی می خواهد این نشان بدهد انسان مقدسی هست و نماز اول وقت و ظاهر سازی خیلی راحت، خدا کند این ظاهر سازی همیشه باشد که حداقلش بشود یک عادت، نماز اول وقت، ولی می خواهم این را بگویم همین در روایات به آن اشاره شده که دین شده یک ظاهر حالا چرا این کار را دارد با من انجام می دهد، مثلاً می خواهد پیش من این آقا یک وجهه خوبی از خودش نشان بدهد، ولی این نماز این قرآن این رعایت حدود الهی ظاهر سازی است برای من نه اینکه آن آقا واقعاً باطناً یک همچین اعتقاد قوی و این را بعنوان یک عقدیه  صد در صد صحیح و قوی که چون امر خدا است انجام می دهد نه  چون الآن جلوی شریفی هستم چون الآن جلوی فلان مسئول هستم، چون الآن جلوی فلان آیت الله هستم، چون الآن فلان جا هستم الآن نماز اول وقت خیلی با خزوع و خشوع، همین چیز ها است که در روایات آمده، این نکته اول است، حالا اینجا از قرآن و اسلام یک ظاهری باقی می ماند این یک قسمتش هست، مسلمان خوانده می شوند با اینکه دورترین مردم از اسلام هستند، مساجدشان آباد ولی از هدایت خبری نیست، خب این یک روایت حالا من یک روایت دیگر باز برایتان بیاورم، مرحوم کلینی باز در یک روایت دیگر اصول کافی، جلد3، حدیث 12، کتاب ایمان و کفر در این حدیث باز آقا امام صادق تصریح می کند که

بزودی روزگاری برای مردم بیاید که به حکومت و سلطنت رسیدن جز با کشتن مردم و ستم بر آنان به دست نیاید

اصول کافی، ج3، ح12، کتاب ایمان و کر

باز همان نگاه کثرت هست، اینکه همه حکومت ها اینطوری باشند، همه حاکمان؟ نه اینطوری نیست همان کثرت را می خواهیم بیاوریم که دنیا عموماً سلطنت ها و حکومت ها با ظلم حکومت خودشان را پیش می برند پس این یک لایه ثروت جز از راه غصب و بخل فراهم نگردد، خب این لایه ثروتمندان ما، باز می گویم ثروتمند عادل مؤمن داریم، قطعاً داریم، بحث کثرت است

دوستی و محبت  جز با خواستن کنار گذاشتن دین و پیروی از خواسته های نامشروع تحقق پیدا نمی کند

باز هم در جامعه حس می کنیم، اصلاً باهم دوست و رفیق می شوند به چه شرطی، با چه رفاقتی، رفاقت و دوستی که همدیگر را در گناه تقویت می کنیم، اگر یک نفر، یک مؤمنی پیدا بشود از او دروری می کنیم چرا؟ مسخره اش می کنیم، می گویند امل است با ما جور در نمی آید، لذا یکی از صفاتی که در جلسات بعدی خواهم آورد صفات مؤمنین در آخر الزمان این است که اینها گوشه گیر هستند، کنار گذاشته اند، منزوی هستند نه اینک خودشان، نه اصلاً کنار می زنندشان مسخره شان می کنند، اینجا حضرت اشاره خیلی قشنگی دارد می گوید اصلاً دوستی ها محبت ها این همنشینی ها جذب همدیگر در دوران قبل از ظهور، جذب مدینه فاضله نیست که این درست است برادر نسبی من نیست چون در زمان ظهور و بعد ظهور این دسته روایت را داریم  که دیگر آنجا برادری و اخوت دلیلش نسبی نیست، این برادر نسبی کنار گذاشته می شود برادر هستند از یک پدر ولی کارد و پنیر هستند، چرا؟ چون او محب اهل بیت نیست در صراط مستقیم نیست برادری سببی می شود اعتقادی می شود، من شیعه هستم معتقد به ائمه اثنی عشر شما هم برادر دینی من همین اعتقاد می شویم با هم برادر و اخی، الآن اینجا حضرت این را می گوید، می گوید در جامعه مهدوی قبل ظهور این گرد هم جمع شدن ها اینها دلیلش نه تنها اسلام و ایمان و عقیده نیست بلکه دقیقاً خلافش هست، یکی از این خواننده هایی که اسمش را اصلاً نمی شود گفت خواننده، که یک آدم فاسق فاجر معلوم الحال خب چند وقت پیش در ترکیه کنسرتی گذاشت چه جمعیتی بلند شدند رفتند، حالا می خواهید دنبال موسیقی بروید بروید دنبال یک نفری بروید که، حالا کاری ندرام چه می خواند، دنبال یک نفری بروید که این اصلاً سالم باشد همین سالم ظاهری، این اقا اصلاً مشکل دارد این آقا روانی است، اصلاً آدم عقش می گیرد قیافه اش را ببیند، دنبال موسیقی هم می خواهید بروید دنبال یک آدم درست حسابی بروید حداقل در همان صنف خودش، این همه آدم بلند شدند دست و پایشان شکست در آن جمعیت و در آنجا فقط اینکه بروند آنجا، این یکی از آن مصادیق روایت اسـت، جمع شدن ها برای گناه است این محبت ها ارتباطات با همدیگر برای باطل است برای گناه است خب این یک قسمت دیگر از روایت

پس کسی که آن زمان را درک کند و بر نداری و تهی دستی صبر کند در حالی که برای بدست آوردن ثروت  توانمند است

یعنی می تواند گناه کند ولی گناه نمی کند، می تواند مثل اینها بشود اما نمی کند

و بر دشمنی مردم با او صبور باشد با آنکه توانایی بر دوستی و محبت دارد

می تواند برود با همین جمع بچرخد اما دین جلویش را گرفته و متقید به دین است

بر خواری صبر نماید در حالی که برای بدست آوردن آن عزت و توان دارد خدا پاداش 50 صدیق که امام دارد می گوید به او عطا می کند

صدیقین از بالاترین مراتب و درجاتی است که پیغمبر فرمود امیرالمؤمنین صدیق اکبر است، فاروق اعظم است، صدیق اکبر امیرالمؤمنین، شیعه امیرالمؤمنین هم باید صدیق باشد، صدیق اکبر او مولایش امیرالمؤمنین علی (ع) هست، خب این یک روایت که دین در جامعه قبل ظهور واژگون است دینداری هم همینطور؛ مورد بعدی در این دسته از روایات از بین رفتن سنت ها و عوض شدن حکم خداوند، باز مرحوم شیخ صدوق دوباره در کمال الدین خودش روایت را نقل می کند.

مجری:

استاد تماس ها را می گریم، بعد ان شاء الله در خدمت هستیم؛ آقای داوری از مشهد خدمت شما سلام عرض می کنم اگر صدای بند را دارید

بیننده:

سلام علیکم، اللهم صلی علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و السر مستودعه فیها بعدد ما احاط به علمک ضمن عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما  و استاد شریفی گرامی خدمت تمامی دست اندر کاران شبکه جهانی حضرت ولیعصر تبریک ایام دارم، من یک حدیثی را از آقا رسول خدا به چشمم خورد بسیار حدیث زیبایی است که این را برایتان می خوانم، ابو ایوب انصاری این را روایت کرده این حدیث می فرماید که  روایت کرده که رسول خدا خطاب به حضرت فاطمه زهرا (س) فرمود پیغمبر ما بهترین پیغمبران است و  او پدر تو است و شهید ما بهترین شهیدان است و او حمزه عموی پدر تو است و از ما خانواده بزرگواری است که خدای تعالی دو بال به او مرحمت فرموده تا در بهشت به هرکجا که بخواهد پرواز نماید و او جعفر پسر عموی تو است  و از خاندان ما دو سبط این امت حسن و حسین (ع) هستند که دو فرزند تو باشند و مهدی از خاندان ما است حدیث آقا رسول خدا مجمع الزوائد حیثمی، جلد9، صفحه 166، معجم الصغیر طبرانی، جلد1 صفحه 37،

استاد شریفی:

ممنونم از جناب آقای داوری

مجری:

یک تماس دیگری هم داریم آقای مرتضی از گرگان خدمت تان سلام عرض می کنم  بفرمایید

بیننده:

سلام علیکم خسته نباشید آقای شریفی شما هم خسته نباشید سلام عرض می کنم خدمت شما، آقای شریفی دیشب خدمت شما تماس گرفتم در برنامه و آخر صحبت های بنده به شما عرض کردم که این تحولاتی که در جهان در حال رخ دادن هست بعضی از آقایان تعبیر می کنند به اینکه ظهور حضرت آقا نزدیک است آیا همچین برداشتی از این تحولات صحیح است؟

استاد شریفی:

اگر اجازه بدهید آقا مرتضی همینطور یکی یکی من پاسخ بدهیم برویم سراغ مورد بعدی

بیننده:

بله چشم

استاد شریفی:

در کلام بزرگان و روایات و کلام و شرح بزرگان تطبیق گرایی کار درستی نیست، اینکه گفته بشود آرزو می کنیم که مثلاً این اتفاق یکی از این علائم ظهور باشد، خب ما آرزو داریم که هرچه زودتر این علائم بیاید اتفاق بیافتد و حضرت ظهور کند، در این بحثی نیست، اینکه آرزو کنیم ای کاش همین باشد این مسئله ای ندارد، اما اینکه بگوییم این اتفاق همان است این اشتباه است، من مثال بزنم، 2-3 سال پیش یک نوجوانی خوردسالی در عربستان سعودی به قتل رسید توسط یک سلفی تکفیری به جرم تشیع، و آوردند که در کافی روایتی آمده که در مدینه غلامی به قتل می رسد و این همان نمونه است، اینها اشتباه است، و خودش باعث صدمات می شود دقیقاً مثل همین موضوعی که ما الآن داریم وقتی همه اش تطبیق دادیم و این تطبیق ها جور در نیامد، درست در نیامد، صحیح در نیامد، این در اصل عقیده به مهدویت درجامعه ما دچار ریزش خواهد شد، امید کذایی می شود می گوید این هم نشد، این هم نشد، به مرور پس می گوید این نشد، این نشد، پس می گوید اصل مهدویت را هم زیر سؤال می رود، لذا تطبیق گرایی به هیچ عنوان درست نیست، ما درخدمت شما هستیم.

بیننده:

آقای شریفی چطور تشخیص بدهیم علائم را؟

استاد شریفی:

من این را در برنامه های گذشته هم گفتم، بالای 90 تا95 درصد از علائم ظهور اینها اصلاً مصدر شیعی ندارند، چون اصل مهدویت در اعتقاد شیعه و اهل سنت آمده است، بخصوص چون حکومت در اختیار اهل سنت بوده است بعد رسول خدا بسیاری از این روایت ها و علائم ظهوری که درست کردند مصدر اهل سنت دارد نه شیعی و نه اهل بیت علتش هم این است، حکام آمده اند ظلم و جور اتفاق افتاده اعمال خلاف شرعی انجام دادم حالا برای اینکه آنها را بیایم پوشش قرار بدهم که مردم اعتراضی نکنند و به آن رنگ و بوی دینی بدهند، روایت جعل می کردند، که مثلاً مهدی بخواهد بیاید این کارها را انجام می دهده بسیاری از این روایت های قتل و کشتاری که در مورد حضرت مهدی در روایات شیعه و سنی آمده همه اش از همین باب هست، ظلم ها و کشت و کشتارها باید توجیه بشود، چرا؟ مهدی می آید اینگونه می کشد، او رحمة للعالمین است، کجا مهدی می آید اینگونه می کشد؟ خیلی از این علائم ظهور که اصلاً اینها مصدر شیعی ندارد اینها را بگذارید کنار، علائم قطعیه که بشود رویش قسم جلاله خورد که همه به اجماع رسیده اند، یک صیحهاست، که آن صیحه هم چسپیده به ظهور اتفاق خواهد افتاد، این را به شما بگویم، بجای اینکه در روایات ما چقدر آمده علائم را بشناسید چقدر آمده امام را بشناسید، ما در روایت داریم امام را بشناس که امام را شناختی ظهور پس و پیش شد علائم اتفاق افتاد یا نیافتاد دیگر در اعتقادات تو خللی ایجاد نمی شود، اما در مورد علائم چنین مطالبی را نداریم، لذا شما امام را بشناسید، بجای اینکه بخواهیم علائم ظهوری که مشخص نیست چقدرش حقیقت دارد یا ندارد را بشناسید، امام را که شناختی دیگر این علائم چه اتفاق بیافتد چه اتفاق نیافتد در اعتقاد شما خللی ایجاد نمی شود، شما وقتی امام را شناختی در عصر غیبت هم از دنیا بروی در شب اول قبر از من و شما علائم ظهور را نمی پرسند بلکه خود معرفت به خود امام را از ما می خواهند لذا من اصلاً به هیچ عنوان این را نمی گویم که شما بروید علائم شناسی کار کنید، نه بروید امام شناسی کار کنید.

بیننده:

درست است، آقای شریفی این سؤال را می پرسم، بعد از گیرنده شما را می بینم، می گوید که این روایت صحیح است یا نه اولاً از ناحیه اعتبار، وقتی که حضرت آقا ظهور می کنند، عده ای از علما جلوی حضرت آقا می ایستند، و می گویند که حضرت آقا نیستند ایشان، این مهدی راستین واقعی نیست،  اولاً این حدیث ها و این احادیث آیا صحت دارند یا نه، از لحاظ اعتبار، و ثانیاً اگر صحت دارند منظور از علما، علمای امامیه هستند یا علمای عامه، یا نه علمای امامیه غیر عامل، این را خواهش می کنم اگر می شود جواب بدهید.

استاد شریفی:

چشم به روی چشم، اتفاقاً الآن یک نکته ای گفتید ما قبل برنامه داشتیم با آقای صفایی روی همین موضوع صحبت می کردیم حالا که شما سؤال پرسیدی دیگر کار ما را راحت تر کردی دیگر کار ما را راحت تر کردید بگذارید من خدمت شما جواب بدهم.

ما یک سری روایاتی داریم که در آخر الزمان نه تنها زمان ظهور حضرت مهدی اصلاً در عصر غیبت در مذمت فقها این روایات را ما داریم، اما داستان چیست؟ نکته اول: اینکه این لفظ آمده، لفظ فقها در عصر ائمه معمولاً مخاطب علمای اهل سنت هستند، چون ما در زمان حضور خود اهل بیت اینکه فقها داشته باشیم، اصولیون و اخباری و اینها اصطلاحاتی بود که بعد از غیبت حضرت اطلاق شد و دسته بندی شد علماء در زمان خود ائمه، شیعیان ما اصحاب امام گفته می شدند، و این علمای اهل سنت بودند که به آنها لفظ فقها گفته می شده و آنها اصطلاحاً برای علمایشان می گفتند محدثی و فقها و اینها، پس یک اصل این روایا مصداقش تنها بگوییم علمای شیعه هست خیر، اول مصداق آنها هستند، آیا ولی در بین کسانی که ادعا دارند که عالم شیعه هستند، همه شان خوب هستند؟ نه هیچ کس این ادعا را نکرده من نمونه آن را به شما بگویم خیلی راحتش کنم برای شما، واقفیه از کجا درست شد؟ از این نواب خواص امام معصوم بودند، علی بن ابی حمزه بطائنی و پدرش و بعضی از اینها نواب خواص حضرت بودند، اصحاب خواص حضرت بودند، حتی از خود اهل بیت، کسانی بودند که خیانت کردند، که اهل بیت از پسر عموی امام، مثلاً پسر خاله امام، پسر  عمه امام، ما از این موارد داشتیم که اینها خیانت کردند به امام، ما مگر نمی گوییم نزدیکان پیغمبر، پدر زن پیغمبر همسران پیغمبر، اینها مؤمن و مؤمنه به پیغمبر نبودند اینها را داریم مشکلی هم ندارد، پس وقتی ما می گوییم آقا داماد پیغمبر، پدر زن پیغمبر، همسر پیغمبر، آیه قرآن هست زن حضرت لوط و زن حضرت نوح، به انحراف رسیدند، وقتی اینها به انحراف می رسند چهارتا دزد در لباس دین در عصر غیبت، اینکه چیز خیلی عادی و پیش پا افتاده ای هست، و از این هم کسی نمی تواند بر ضد شیعه بخواهد شبهه بسازد، این فتنه و این فساد در آخر الزمان و در دوران غیبت در همه لایه ها هست، از حکام بگیرید فقها و علمای شان و عوامش و ملوکش در هر صنفی که شما بگیرید هم انسان خوب وجود دارد هم انسان بد، حتی در روایات هست که این فقهایی که دزد هستند در لباس دین دارند مردم را گمراه می کنند، فتنه اصلی از همینها منشاء می گیرد، همینطور که در رابطه با جنگ جمل، خود اهل سنت می گویند جمل فتنه بود، و حق با امیرالمؤمنین بود و اشتباه کرد خانم عایشه و طلحه و زبیر، یعنی صاحب فتنه اصلی چه کسی بود؟ همسر پیغمبر و صحابه نزدیک به پیغمبر که اقوام پیغمبر هم بودند، این در تاریخ آمده است، اولین قاتل در تاریخ چه کسی است؟ قابیل بچه پیامبر، می شود اولین قاتل، خائنین به حضرت عیسی چه کسانی بودند؟ خب در روایت داریم که از حواریونش بودند، بزرگترین حضرت نوح چه کسی بود؟ زنش بود و پسرش بود، آنها که دیگر آقا زاده هستند، بچه پیغمبر و همسر پیغمبر وای بحال چهار نفر دیگر که در لباس دین بیایند سر مردم را  کلاه بگذارند، این همان باب کثرتی است که ما گفتیم که اگر در روایت اینطور آمده دلیل بر این نیست که عالم خوب نداریم، حاکم خوب نداریم، شیعه خوب نداریم، نه هستند اما  قلیل هستند در  جامعه قبل ظهور.

مجری:

یعنی مطلقیت و جود ندارد

استاد شریفی:

احسنتم

مجری:

خیلی ممنون ما تماس هایمان خیلی زیاد هست، تماس بعدی را می گیریم آقای تراب زاده از تهران،

بیننده:

سلام علیکم، خوب هستید آقای استاد شریفی؟ خواستم اولاً تشکر کنم از شما بخاطر اینکه از ولایت امیرالمؤمنین (ع) شما به شدت دفاع می کنید، و در راه اثبات حقانیت اهل بیت خیلی زحمت می کشید من لایو های شما را دنبال می کنم و مطالب شما را هم می خوانم، بسیار مفید است ان شاء الله که همه ما به راه راست هدایت بشویم، و پیرو واقعی امیرالمؤمنین  حضرت علی (ع) باشیم، ان شاء الله

استاد شریفی:

من یک اصلاحیه ای بزنم آقای تراب زاده، من الآن در مسیر صراط مستقیم هستیم، ولایت امیرالمؤمنین، ان شاء الله ثابت قدم بمانیم

بیننده:

بله صد در صد، منظورم این بود که ما واقعاً مضمون این روایت باشیم، یا این دعا باشیم که اللهم اجعنا من متمسکین بولایت علی بن ابی طالب، واقعاً متمسکین ولایت حضرت علی (ع) باشیم، بصورت کامل آنطور که منظور رضای رسول الله هست ان شاء الله.

یک حدیث از امام صادق می خواستم خدمت تان عرض کنم که امام صادق (ع) فرمودند که هیچ راه سعادتی وجود ندارد و نخواهد داشت مگر راه ما اهل بیت، و متأسفانه در دوران آخر الزمان مردم با راه ما هم هیچ سنخیتی ندارند، پیرو ما نیستند، مگر اینکه شیعیان ما باشند و پیروان ما باشند، ان شاء الله که ما از پیروان واقعی امام صادق (ع) باشیم، آقای شریفی عزیز فقط می خواستم که بیشتر از این وقت تان را نگیرم یک پیشنهادی داشتم خدمت تان، اگر شما استاد عزیز صلاح دانستید پیرامون آیه 40 سوره توبه، اگر بتوانید زحمت بکشید این را یک لایو بگذارید و پیرامونش صحبت کنید، چون آیه ای است که اهل تسنن  خیلی به آن استناد می کنند و باعث یکی از افتخارات متخلف دوره اول را می دانند که در آن آمده که

«إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا»

توبه /40

که یار غار است، این را که شما حالا شما خودتان استاد هستید راحت می توانید این مطلب را باز کنید که این را به قول گفتنی وقتی پیامبر همراه خودش می گوید اندوهگین نباشد، این را من چون چند وقت پیش مطالبش را خواندم خیلی زیبا بود که بقول یک استادی می فرمودند که پیغمبر وقتی می گوید اندوهگین نباشد، طرف مقابل برای جان پیغمبر و برای اینکه آسیب به پیامبر برسد اندوهگین هستند، و ناراحت است، و این مطلب می تواند عبادت باشد شما برای جان پیغمبر ناراحتید و پیغمبر هیچ وقت نهی عبادت نمی کند، و در ادامه اش وقتی می گوید «إن الله معنا» یعنی طرف مقابل خداوند را فراموش کرده بوده، و پیغمبر این را به او متذکر می شود که خدا را فراموش نکن، و این به هیچ وجه نمی تواند جزو افتخارات و یا جزو چیزی باشد که اهل تسنن به آن استناد می کند و به آن می بالند، همانطور که در شعر یار مرا غار مرا، آن شعری که گفته شده، و به نظر من این می تواند یک مبحثی باشد و یک جای سؤالی باشد که بشود یک لایوی را گذاشت البته اگر شما صلاح بدانید،

استاد شریفی:

بزرگوارید، حالا ان شاء الله چون موضوع برنامه ما این نیست ان شاء الله چشم روی این موضوع هم در برنامه های دیگر اساتید هم هست من هم سعی می کنم در لایو ها این را مطرح کنم،

بیننده:

دست شما درد نکند پیشاپیش میلاد حضرت صاحب الزمان را تبریک می گویم خدمت تان، و ان شاء الله که عیدی خیلی خیلی خوبی را آقای شریفی استاد بزرگوار و استاد ابوالقاسمی و دوستان نزدیکتان ان شاء الله از خود حضرت زهرا (س) بگیرید که در اثبات ولایت امیرالمؤمنین این همه زحمت می کشید و دل ما را شاد می کنید.

استاد شریفی:

عزیزید بزرگوارید خیلی ممنون لطف دارید؛ من یک نکته بگویم برویم سراغ تماس بعدی، من یک نکته را دست به نقد خدمت این بزرگواری که بحث آیه غار را مطرح کردند، اهل سنت باید اول ثابت کنند که آن کسی که آن فردی که در غار بوده آیا آن شخص خلیفه اول بوده است یا خیر؟ چون در روایاتی که در صحیح بخاری آمده حدیث شماره 6754 تصریح می کند قبل از اینکه پیغمبر به مدینه برسد عده ای در مدینه در حومۀ مدینه نماز خواندند یکی از آن افراد جناب آقای ابوبکر بوده، یعنی اصلاً پیغمبر هنوز مکه بوده و نیامده مدینه، جناب ابوبکر قبل از پیغمبر خودش را رسانده بوده به مدینه، حالا ان شاءالله مفصل است این مسئله در جای خودش بحث خواهد شد.

مجری:

بله تشکر می کنم جناب آقای شریفی، ظاهراً دیگر فرصت ما به پایان رسیده متأسفانه تماس ها را نتوانستیم بگیریم، آقای علی از همدان پشت خط بودند، متأسفانه نتوانستیم بگیریم تماس شان را  و دوستان دیگر واقعاً شرمنده شان بودیم، اگر نکته ای هست بفرمایید

استاد شریفی:

ممنونم از شما و بینندگان که تماس گرفتند و عذر خواهی از عزیزانی که پشت خط ماندند، باز هم وقت برنامه ما به پایان رسید و بحث ها هم ان شاء الله ادامه دارد در این مسئله و این موضوع امیدواریم که خدا همه ما را که در مسیر صراط مستقیم هستیم لطفی کرده خدا که نمی دانیم چطوری شکرش را بجا بیاوریم همین که من گاهی وقت ها با خدای خودم خلوت می کنم می گویم خدایا اگر کم شکر می کنم نه اینکه شاکر نیستم نه می خواهم وقتی شکرت را بجا بیاورم نمی دانم چه بگویم که بتوانم برسانم این مطلب را به توی خدا که اینقدری به من حال دادی و حال من را خوب کردی، که نمی دانم چطوری بگویم دمت گرم، گفت خدایا در مسیر صراط مستقیم هستیم ما را در این مسیر ثابت قدم بدار و از این فتنه ها دور بدار، اگر افتخار دادی به ما که در عصر ظهور حضرت باشیم و ظهور را ببینیم که خب خیلی کارت درست است، اگر هم یک وقت رفتیم ما را جزو آن کسانی قرار بده که در ظهور حضرت رجعت کنیم و برگردیم و در رکاب حضرت این عشق و صفایی که حضرت را ببینیم و در رکابش باشیم به هم نصیب بفرما.

مجری:

احسنتم خیلی ممنون و متشکر جناب استاد علی شریفی، و تشکر می کنم از شما بینندگان و همراهان گرامی

یوسف گم گشته باز آید اگر ثابت شود

در فراقش همچو یعقوبیم و حسرت می خوریم

اللهم عجل لولیک الحجة بن الحسن الفرج و العافیة و النصر و جعلنا من خیر اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدیه

تا دیدار دیگر شما را به ایزد منان می سپارم و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

 


مهدی یار>

جامعه قبل ظهور حضرت مهدی صلوات الله علیه آخرالزمان مدینه فاضله اسلام ابلاغ دین امیر المومنین علیه السلام ولایت نا امیدی حقایق دین تحولات آخرالزمان علائم ظهور شناخت امام