بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ: 03/03/1401

برنامه: مهدی یار

مجری:

اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن أعدائهم

السَّلاَمُ عَلَى الْمَهْدِيِّ الَّذِي وَعَدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الْأُمَمَ و علی آبائه الطیبین الطاهرین المعصومین

عرض سلام و احترام خدمت شما بینندگان جان منتظران جان جانان حضرت مهدی موعود ارواحنا فدا در هر نقطه ای از جهان؛ ان شاءالله که تحت توجهات و عنایات خاصه حضرت شان زندگی تان پر از خیر و نور و برکت باشد و غمی جز غمی دوری یار در دل تان برقرار نباشد، در خدمت شما هستیم با برنامه مهدی یار ویژه نقد مدعیان دروغین و فرقه های انحرافی از شهر مقدس قم جوار کریمه اهل بیت حضرت فاطمه (س)  و از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج)؛ امشب در خدمت کارشناس محترم برنامه جناب استاد علی شریفی هستیم، با موضوع اشتراکات بهائیت و جریان  احمد و ان شاءالله از طریق اسکایپ هم در خدمت میهمان ارجمند برنامه استاد حسن ارشاد خواهیم بود، آقا سلام علیکم خدمت شما

استاد شریفی:

سلام علیکم آقای صفایی عزیز و بزرگوار و همچنین شما بینندگان عزیز شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج) خوشحال هستم که بعد از یک وقفه تقریباً دو ماهه باز در خدمت شما و بینندگان عزیز هستیم.

مجری:

خیلی ممنون و متشکر همانطور که عرض کردم، موضوعی که فکر می کنم طی چند جلسه در خدمت شما خواهیم بود بحث اشتراکات میان فرقه های انحرافی به صورت عام هست، حالا چه اشتراکات میان جریان بهائیت و جریان احمد می خواهیم ببینیم که واقعاً بین این فرقه ها چه نوع اشتراکاتی می توانیم پیدا بکنیم و حاصل بشود بفرمایید.

استاد شریفی:

خدمت شما عرض کنم که ما موضوعی که از این جلسه باید در خدمت شما و دیگر بینندگان عزیز هستیم، همینطور که شما فرمودید اشتراکات مدعیان دروغین است، این خیلی نکته مهمی است که ما اگر در این مسئله رسیدیم به یک جایی، این تحقیقاً ثابت شد برای ما که مدعیان دروغینی که آمده اند بهنام مهدویت و یک فرقه و یک جریانی را راه انداختند اینها یک سری اشتراکات دارند، که از این اشتراکات کار تبلیغی خودشان را انجام می دهند، اگر ما به این رسیدیم که این اشتراکات اینها چیست خیلی راحت تر می توانیم تشخیص بدهیم حق را از باطل، و یک سری هم فرار از موضوعات دارند که روی این موضوع ما بحث نمی کنیم، که یکی از آنها بحث مصداقی است، این را من رک بگویم، اتباع احمد از موضوع مناظره روی شخصیت خود احمد و کتب احمد و ادعاهای احمد فراری هستند، بیاییم سر اصل یمانی، مثلاً سر مفهوم یمانی مناظره کنیم علائم آخر الزمان، ثم ماذا، اصلاً علائم آخر الزمان یمانی هم درست علائم آخر الزمان همه سر جایش، خب ما سراغ چه کسی می خواهیم برویم، سراغ مدعیه می خواهیم برویم که می گوید من هستم، نه ما مصداقی بحث نمی کنیم، یکی از راه های فرار اینها از موضوعات این است، از آن طرف هم اینها یک سری اشتراکاتی دارند،  که همین اشتراکات را ما قرار است در این جلسه با استاد ارشاد بزرگوار که ایشان از متخصصین نقد جریان بهائیت هستند، قرار است بیاییم بریزیم وسط سینی و وسط مجلس که احمد این را می گوید، بهائیت را هم این را می گوید، دوتا هدف داریم، هدف اول اشتراکات مدعیان دروغین که اینها را بشناسیم، که موضوع موضوع می رویم جلو، مثلاً ما این جلسه می خواهیم مسئله خواب را مطرح کنیم، یکی این است دو می خواهیم بگوییم این آقای احمد بصری که ادعا کرده است من آمده ام اسرار را فاش کرده ام علمی آورده ام که قبل از من کسی این علم را نیاورده، من همینجا تحدی می کنم اتباع احمد بصری را که بیایند تشریف بیاورند تا من از کتب احمد و جناب آقای ارشاد از کتب بهائیت بیاییم کنار هم بچینیم این را ثابت بکنیم، احمد هیچ چیزی از خودش ندارد، بلکه همه آنچه را که ادعا کرده از برادر بزرگش جناب و بهاء و فرقه و مذهب و دین بهائیت کپی کرده آورده.

مجری:

چون آنها دیگر کار کرده اند سالیان سال آنها

استاد شریفی:

اصلاً جریان احمد یک جریان آبدیت شده بهائیت است، و هیچ چیزی نیست که احمد گفته باشد که قبلش بهایئت آن را نگفته باشد، هیچ روایتی نیست که احمد استدلال کرده باشد، که بهائیت قبلش استدلال نکرده باشند، حتی در روش استدلال دقیقاً کپی پیست از بهائیت است، من  یک لاوی با آقای ارشاد داشتم حالا ان شاء الله تشریف می آورند تا دقایقی دیگر خود آقای ارشاد می گفت مثلاً من وقتی از احمد می خواندم ایشان خودش می خندید، می گفت عجب من نمی دانستم، اینکه دقیقاً حرف اینها است، ایشان می خواند حرف بهائیت را باز من می گفتم خب استاد شما این را خواندید الآن من دوباره همین را از احمد برایتان می آورم که احمد هم همین را نعل به نعل آمدند جلو؛ حالا در مسئله خواب هم همین مسئله است یکی از راه های جذب در این فرقه ها مسئله خواب است، که اتفاقاً می شود گفت همه مدعیان دروغین مهدویت و امامت و نبوت و اینها یکی از راه های اثبات حجیت خودشان را خواب معرفی کرده اند، حالا ان شاء الله ارشاد اگر تشریف دارند، ما یک سلام علیک و احوال پرسی خدمت ایشان داشته باشیم و ایشان حضرو پیدا کنند و بحث را باهمدیگر ان شاء الله پیش ببریم.

مجری:

پس ان شاءالله بحث به این صورت پیش می رود که ایشان مطرح می کنند، در مورد بهائیت و جناب عالی در مورد احمد

استاد شریفی:

بله احمد این طرف بهائیت آن طرف، از آن طرف هم ما یک بحث سومی داریم این است که این آقایان این را ادعا کردند اهل بیت چه گفتند، تعارض و تناقض خود اینها باز چیست، در این مسئله این هم خیلی بحث شیرین و قشنگی است.

مجری:

خیلی ممنون و متشکرم؛ سلام عرض می کنم خدمت جناب استاد ارشاد

استاد ارشاد:

سلام علیکم خدمت شما و تمام عزیزان من سلام عرض می کنم در خدمت شما هستم

مجری:

بفرمایید جناب استاد، مقدمه ای را در خدمت شما هستیم

استاد ارشاد:

بله سه تا نکته بسیار مهم را فرمودند که این سه تا نکته ما در بهائیت اصلاً سه تا محور است، من صدها سند دارم و عجیب است که مشترک است چون من در بحث احمد بصری کار نکردم نکته اول که ایشان فرمودند بحث عقلانیت است، اصلاً فرقه ها و فرقه بهائیت یکی از وجه تمایزش با ادیان الهی تعطیل کردن عقل است، یعنی بنده صدها سند دارم از باب و بهاء الله که کلاً می گوید من را نگاه کن هرچه من گفتم درست است، عقل را بگذار کنار، یعنی قبل از اینکه حجیت حجت الهی اثبات بشود در آن مقام که ما در روایات مفصل داریم که شما عقلت حجت درونی است و به او باید حجت بیرونی را بشناسید در بهائیت ما می بنیم که اصلاً کلاً عقل منتفی است و اسنادش  هست خواستید می دهم خدمت تان، یکی بحث خواب است که مفصل است، اسنادش را خواستید اینها را دارم، موضوع این جلسه مان هم همین است، یعنی بنده هم مطالب تکستی، یعنی از اسناد اینها در خدمت عزیزان هستم، و اینها را من نشان خواهم داد، یعنی متون معتبر اینها را تقدیم عزیزان می کنم، و هم مبلغین بین المللی اینها در ارتباط با خواب در شبکه های ماهواره ای و بعضی از اینها برای اینکه مبلغین بین المللی بهائی برای این است که بنده را تحت تأثیر قرار بدهند ارتباط خصوصی برقرار کردند مثل یک بانویی، بعد شروع می کند می گوید من یک خوابی دیدم راجع به تو، حالا اگر خواستید صدای ایشان را پخش می کنیم روی تصویر ایشان که با این حیله می خواهد روی من اثر بگذارد. نکته سوم که بسیار مهم است بحث اسرار است، یعنی ما یک چیزی می دانیم به کسی نگویید فقط خودتان، یعنی یک اسراری را ما می دانیم و یک تأویلاتی را می دانیم که قبل از ما کسی نگفته است، اصلاً این پر است کتاب ایقان بهاء الله مبنایش بر این است، که یک مطالبی را من فهمیدم و دیگران نفهمیدند، و وقتی می روید و می شکافید و می بینید که اینها همه حرف های عرفا است، و ما همه حرف های عرفای اسلامی است؟ یا صوفیه است که اینها از آنها کپی پیست کردند، و اسناد آنها را هم من دارم خواستید در آن هم اگر یک موقع موضوعی خواستید من در خدمت شما هستم، اینکه ما اسرار مگو داریم، و اهل این هستیم بقی هم اینها را به دست نیاوردند، باز در خدمت شما هستم.

استاد شریفی:

خواهش می کنم خیلی ممنون و تشکر از مطالبی که گفتید،  پس من با اجازه شما چند تا نکته از احمد در بحث حجیت خواب را مطرح کنیم، بعد همین سؤال را از ا ستاد ارشاد داریم که آیا بهائیت هم در رابطه با خواب چنین مطالبی را گفتند و باز آقای احمد کپی و پیست کرده از آنها یا نه؛ احمد در مسئله خواب ادعایش اینگونه است، کتاب پاسخ های روشنگرانه جلد 4، آقای احمد بصری، پرسش 390،

خواهش می کنم ثابت کنید احمد الحسن حق است

پاسخ های روشنگرانه، احمد بصری، ج4، ص 390

یعنی از آقای احمد سؤال کردند، که چطور حق است، جواب می دهد، اولش نمی گوید روایت هست پیغمبر من را نصب کرده، من یمانی هستم، پدرم امام زمان است، این ادعایی که همیشه مطرح می کند، اولین دلیل می آورد

آیا شما به رؤیا ایمان داری؟ رؤیا دلیل الهی غیبی و روحانی و راه مستقیم میان بنده و پروردگار سبحانش هست، و یکی از ادله غیبی به شما می رود، همچنین دعایی برای رؤیا وجود دارد که کسی که بخواهد با رؤیا به معرفت حق دست یابد در ساید انصار مندرج می باشد

پس اولین راه اثبات جریان احمد می گوید خواب و رؤیا است، یک دعایی مخصوصی به تو می دهم این دعای مخصوص را بخوان خواب و رؤیا می بینی، و بعد من ثابت می شوم برایت، این اولین ادله آقای احمد بصری است یا در کتاب دیگرش، ادله ی جامع دعوت یمانی آل محمد، سید احمد الحسن، که ما دیگر هیچ کدام از اینها را قبول نداریم و بارها هم نقد کردیم، صفحه 69،

دلایل دعوت یمانی برای شیعیان

ادله ی جامع دعوت یمانی آل محمد، سید احمد الحسن، ص 69

باز هم دقت کنید اول،

اول گوای و شهادت سدها بلکه هزاران از مؤمنین و زیارت رسول خدا و حضرت زهرا و اهل بیت در عالم ملکوت در خواب که به حقانیت آقای احمد بشارت داده اند،

خب اولینش باز هم خواب می آید، که خواب اولین دلیل ما است و مهمترین دلیل ما است، باز در کتاب دیگرش، جواب های روشن کنند از راه امواج، قسمت اول، سؤال یک صفحه 7،

چطور می توانم با کوتاه ترین راه باور کنم که احمد بصری فرستاده و وصی امام مهدی است، کوتاه ترین راه ایمان به غیب است بعد از اینکه سه روز روزه گرفتی و به حضرت فاطمه متوسل شدی، از خدا بخواه که حقیقت را بوسیله رؤیا یا مکاشفه یا هر نشانه ای از نشانه های غیب و آسمانی به تو نشان می دهد

جواب های روشن کننده از راه امواج، قسمت اول، سوال 1، ص 7

این سه تا مدرک تا الآن که این سه تا مدرک این مسئله را ثابت می کند که آقای احمد تصریح کرده است اولین و کوتاه ترین راه برای اثبات حجیت من احمد بصری خواب است  آن را هم یک دعای مخصوص ما گذاشته ایم می روی توی سایت این دعا را می گیری می خوانی خواب می بینی، انصافاً من یک مطلبی را از  انصار این آقا سؤال می پرسم و شیعیان عزیزی که بیننده برنامه ما هستند، ما در برنامه های گذشته یک نکته ای را گفتیم یک روایتی را گفتیم که آقا امام صادق فرموده بود زمان قبل ظهور زمان فتنه است راه نجات از این فتنه این است که هرآنچه که سینه به سینه به تو رسیده بود همان امر اول، همان امر سابق که سینه به سینه نسل به نسل به شما رسیده، همان را بچسب و از این فتنه ها و از این انحرافات نجات پیدا می کنی

مجری:

حتی دعا، دعای غریق و...

استاد شریفی:

احسنت، حالا من یک سؤال دارم، آیا تا الآن شنیده بودید که پیغمبر امیرالمؤمنین امام حسن امام حسین بیایند در روایت هایی بگویند اولین راه اثبات ما خواب است بعد یک دعایی هست، مثلاً پیغمبر بگوید یک دعایی هست من این دعا را شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان آورده، دستور العمل است در فلان سایت هم گذاشته ام، در فلان مجلس این را گفته ام، یک دعایی هست این  دعا را شما بخوانید بعد من را خواب می بینید یا یکی از ائمه را خواب می بینید که می گوید من بر حق هستم، اصلاً همچین چیزی، کدام بچه شیعه ای این را تا الآن شنیده بوده و به عنوان راه شناخت حجت خدا آن هم اولین مهمترین و نزدیک ترین راه شناخت حجت خدا این باشد که آقای احمد بگوید که من در سایتم یک دعا گذاشتم که حالا این داستانش مفصل است که اینها استفاده از علوم غریبه و این موارد سحر و جادو اینها مفصل است، می خواهم بگویم انصافاً چقدر قشنگ امام صادق فرمود، آنچه که به تو سینه به سینه رسیده همان اعتقادات سنتی خودت، همان ها را بچسب تمام است نجات پیدا کردی، این آقا مهمترین دلیلش بزرگترین دلیل اش می شود خواب، حالا در خدمت جناب استاد ارشاد هستیم، ببینیم آن طرف چه خبر است.

مجری:

یعنی اگر کسی خواب نبیند در حقیقت ایمانش ناقص می شود،

استاد شریفی:

این یک بحث های مفصلی است ان شاءالله در جلسات بعدی می آوریم که حالاچه کسانی خواب می بینند چه کسانی خواب نمی بینند، چون اینقدر تناقض و تعارض در همین مسئله خواب احمد دارد که نهایت ندارد.

مجری:

خیلی ممنون، جناب استاد ارشاد بفرمایید

استاد ارشاد:

ببینید بحث خواب را اینطوری من توضیح بدهم که باب موقعی که اظهار امر کرد 18 نفر اولین گروه خاصی بودند که به او پیوستند و به اینها می گفتند حروف حی یعنی این 18 نفر، 18 نفر هسته مرکزی و اصلی تشکیلات باب بوده، و بسیار اینها حائز اهمیت هستند، یعنی تا جایی که این 18 نفر را باب در کتاب بیانش می گوید رجعت صفتی 14 معصوم و 4 نایب خاص، در کتاب صفحه 8 می آید و می گوید اینها رجعت صفتی 14 معصوم یعنی 18 نفر و 4 نایب خاص باهم دیگر می شوند حروف حی، یعنی اینقدر اینها را بالا می داند، عموم اینها، مبنای ایمان شان به باب خواب بوده، یعنی بسیار فجیع تر از آنکه آقای شریفی مطرح کردند، سندی را که من دارم تقدیم می کنم خدمت تان از معتبر ترین اسناد بهائی هست، یک فردی است بهنام آقای دکتر نصرة الله محمد حسینی، عکس ایشان را می بینیم، ایشان 15 سال شاگرد عباس علوی بوده، سید عباس علوی همان است که همراه با مرحوم حلبی تحت تبلیغ قرار می گیرند و او بهائی می شود و ایشان می آید و مبارزه می کند با بهائیت که خدا توفیق داد و من خواهر ایشان را حدود سه سال پیش مسلمان کردم و ضربه بسیار سنگینی به تشکیلات بهائی در عرصه بین المللی وارد آمد، و ایشان نفر اول ایدئولوگ تشکیلات بهائی است در عرصه کارهای تبلیغی و اولین کتابی که در ارتباط با باب نوشته شده، من این کتاب را نشان می دهم به عزیزان 800 صفحه است، یعنی قوی تر از این کتاب ما راجع به باب در دنیا نداریم، ایشان یک کتاب دارد بنام حضرت باب یک چیزی حدود 1154صفحه هست، و قوی ترین کتاب است، فهرست کتاب را هم می بینند، حالا من برای اینکه راحت باشد برای عزیزان مطالب خودم را سلکت کردم و اینها را جدا کردم و زیر آن خط کشیدم، از درون خود همین کتاب که عین آن را من عکسش را گرفتم اولین سندی که من تقدیم می کنم خدمت تان، 13 نفر از حروف حی، در صفحه 187 تا 189، قصه حضور ملا علی بسطامی و 13 نفر همراه با او، که مطرح می کند فردا 13 نفر یعنی سال 1260، پنجم جمادی الاولی، دقیقا شبی که اینها فردای آن رسیدند خدمت باب بر مبنای رؤیا که اینجا عزیزان دارند می بینند، 13 نفر از شیخیه که دنبال رکن رابع بودند و به دروغ آقای شوقی مطرح می کرده که دنبال موعود بودند، ولی دنبال باب بودند مثلاً ملا علی بسطامی و 12 نفر همراهان او به مسجد ایل خانی وارد شدند، و اینجا دقیق مشخص می کند و می گوید همراهان جناب بسطامی نیز هر یک به طریقی فائز به ایمان گشتند، غالب آنان در عالم خواب و رؤیا، یعنی در این یک سند، می گوید، 13 نفر  خواب دیدند، و بر مبنای این خواب قبل از اینکه خواب را ببینند دلایل آن را ببینند، در واقع تو به چه دلیلی اظهار امر کردی، بر مبنای خواب عزیزان صفحه اش را هم دیدند، و اهمیت این سند را دیدند، افراد دیگری هم هستند، یعنی شما در همین کتاب، و این به جهت این است که این کتاب مهم است، یعنی بیت العدل همه شاگرادان این آقا بودند، عموم کملین بهائی در سراسر دنیا افتخار شان این بوده که شاگردی ایشان را کردند، و خدا لطف کرد من خانواده خواهر ایشان و همسر ایشان و بستگان ایشان را در مشهد مسلمان کردم، به لطف خدا، و خواهر ا یشان از آن نماز شب خوان ها و حرم امام رضا برو و یک چیز عجیبی شده، یعنی کسی که در 78 سالگی، خود من یک بار دیگر عکس ایشان را نشان می دهم، که عزیزان بدانند، این برادر ایشان هست، بزرگترین ضربه را این تشکیلات بهائی دید بعد از اینکه خواهر ایشان مسلمان شد، این هم مصاحبه ای است که خود من کردم، در کانال من عزیزان می توانند ببینند، حالا اگر فرصت باشد، من بقیه کسانی که به خواب از همین حروف حی و طاهره قرة العین، و عجیب است که اینها با هم اجین هستند یعنی واقعاً آقای شریفی اینها را مطرح می کرد من باورم نمی شد، چون من زیاد مطالعه راجع به احمد بصری که از قبل با همدیگر هماهنگ بکنیم، چون با هم نداشتیم من تعجب می کردم،  اگر فرصت هست من بقیه را هم بگوم.

استاد شریفی:

حالا جناب استاد ارشاد این نکته ای که فرمودید یک سؤالی اینجا هست و یک نکته خیلی مهم این افرادی که گفتید این حروف حی، اینها اصحاب اصلی و حلقه اصلی بهائیت هستند، درست است؟

استاد ارشاد:

اصلی می گوید رجعت صفتی است من اینجا دارم، کتاب بیان باب را دارم، و می توانم مستقیم نشان بدهم، صفحه 8 کتاب بیان می گوید اینها خود 14 معصوم هستند، یعنی بالاتر از 14 معصوم، هسته مرکزی بالاتر یعنی 14 معصوم با 4 نایب خاص از یک تا 18 اینها همه، یعنی در واقع پیامبر آمده شده یکی از این 18 تا

استاد شریفی:

حالا نکته قشنگش اینجا است جالب است که اتباع احمد، همانطور که خود احمد هم گفته بود که نزدیک ترین راه و اصلی ترین راه و مهم ترین راه جریان احمد هم استاد این افرادی که می نشینیم با ایشان، می گوییم چرا ایمان آوردید، اولین چیزی که می گویند خواب هست، حالا شما می گویید اینها خود بهاء را هم ندیده بودند، خیلی ها، ما  می گوییم خود احمد را ندیدند، فقط می گویند خواب،

استاد ارشاد:

باب را ندیدند، شب قبل از اینکه او را ببینند، ببخشید، سندش را من بعداً می گویم، می گوید که طاهره قرة العین که یک تروریست است یعنی بهائیان در واقع دروغ می گویند و او را  واجد پرچم نهضت زنان و اینها می دانند همه دروغ است، خود بهائیان اولین کسی بودند که گفتند طاهره تروریست است و یک داعشی است، که حالا اینها را یک موقع اگر فرصت بود من برای شما با اسنادش می گویم، اصلاً طاهر قبلش باب را ندید.

استاد شریفی:

حالا استاد این نکته ای که شما گفتید من اسکنش را نشان بدهم به بینندگان بعد از شما سؤال می پرسم شما توضیح بدهید، این کتابی که من از بهائیان در اختیار دارم، حضرت نقطه اولی، این از کتب بهائیان  است، همین نکته ای که استاد ارشاد تصریح کردند، تألیف محمد علی فیضی، صفحه 124، تشکیل حروف حی بیان، می گوید

بزودی 13 نفر از دوستان نزد تو خواهند آمد

حضرت نقطه اولی، محمد علی فیضی، ص 124

همین داستان اینجا نقل شده،  13 نفر بزودی نزد تو می آیند و جناب ملا علی بسطامی به اتفاق 12 نفر از همراهان آمدند، این همان داستانی که استاد ارشاد هم تصریح کردند؛ صفحه بعد،

به ریاضت و عبادت مشغول شدند روزها به  روزه داری و شبها به بیداری و نماز و دعا پرداختند، تا شب سوم در حین ادامه نماز  به هدف اجابت مقرون گشته و جناب ملا علی در حالی که به مناجات و راز و نیاز گذرانده بود، در عالم رؤیا نوری را مشاهده نمود که او را به مقصود دلی و جان راهنمایی کرد

صفحه بعد

و باقی همراهان او نیز هر یک به طریقی از مکاشفه  روحانی

یعنی دقیقاً نعل به نعل هر آنچه که اتباع احمد می گویند، مکاشفه روحانی و توسل به دعا و مناجات و راز و نیاز به سر منزل مقصود راه یافتند، یک نفر دیگر باقی است، حالا اینجا بحث جناب استاد ارشاد هست که فرمودند؛  بعد دوباره اینجا همان را تصریح می کند، آن جوان دیگر هم آمده آن هم در عوالم روحانی ارتباط گرفتیم با او، مکالمه با او داشتیم، اصلاً قبل از اینکه رؤیت بشود، نفر بعدی، جناب قرة العین که بعداً به لقب طاهره شهرت یافت، که من اینجا کار دارم از استاد امشب سؤال داریم، جناب قرة العین که بعداً به لقب طاهره شهرت یافت، ایشان چطور ایمان آورده، می گوید که

علی بسطامی حسب الأمر حضرت اعلی به کربلا وارد شود، و آیات احسن القصص را إعلام نماید، جناب طاهره در رؤیا دیده بود،  که سید جوانی در بین زمین آسمان آیاتی را می خواند،

خدا شاهد است آقای صفایی نمی خواهم دروغ بگویم، با خیلی از این اتباع احمد می نشینیم، ما خواب دیدیم یک سیدی در خواب آیات قرآن برای ما می خواند، اصلاً احمدی را ندیده است، این طاهره اصلاً رهبر بهائیتی را ندیده است، قبلش در خواب دیده،

استاد ارشاد:

تا آخر عمرش هم ندید،

استاد شریفی:

حالا ما مفصل از شما می خواهیم توضیح بدهید، چون من تخصص ندارم، فقط دارم روخوانی می کنم، بعد ریزش را از استاد می پرسیم، می گوید

در رؤیا دیده بود،  که سید جوانی در بین زمین آسمان آیاتی را می خواند،  وقتی که بیدار شد قسمتی از آنچه را که در عالم رؤیا دیده بود،  نوشت و یاد داشت کرد، و همان جملات را در آیات احسن القصص که جناب ملا علی بسطامی با خود آورده بود زیارت کرده و در مراتب عشق و محبت او افزود

این همان حلقه اصلی جریان بهائیت است، حلقه اصلی جریان احمد را هم شما نگاه کنید و بیایید پایین تر که فقط بر مدار خواب می چرخد، حالا یک سؤال دارم مجدد، از شما آقای صفایی بچه شیعه ها و اتباع احمد، حلقه اصحاب پیغمبر آن اصحابی که ما قبول داریم، نه اصحابی که مد نظر مذاهب دیگر است، اصحابی که ما قبول داریم حلقه اصحاب امیرالمؤمنین حلقه اصحاب امام حسن،  حلقه اصحاب امام حسین، بگیرید بیایید جلو، کدام یکی از این حلقه اسباب ائمه ما و پیغمبر ما با خواب همه شان رفتند ایمان آوردند به پیغمبر و ائمه و اهل بیت، چیزی من در آوردی که شما درست کردید، مثلاً یک کلیپی هست من جلسه بعدی پخش می کنم، یکی از این اتباع احمد می گوید بله آقای حسینی قزوینی گفتند اشتراکات با بهائیت، خب اشکال ندارد بعضی از مسائل مان اشتراکی باشد، چه اشکالی دارد؟ بحث سر این است که این اشتراک تو با بهائیت اشتراک با مکتب اهل بیت ندارد، اگر نه یهود و مسیحیت هم می گویند ما هم خدا می پرستیم، خب پس اینجا هم می گوییم پس این اشتراک باطل است؟ نه اشتراک موقعی باطل است با بهائیت و فرقه های دیگر، که اشتراکی نه تنها با مکتب اهل بیت ندارد بلکه دقیقاً در تعارض و تضاد مکتب اهل بیت است،  الآن کدام یکی از انصار و صحابه و انصار، حلقه اصحاب امام یکی از ائمه ما اینها با خواب رفتند سراغ امام، اینها را اگر راست می گویند بیایند، ثابت کنند، حالا جناب استاد ارشاد این حروف را که من اسکنش را نشان دادم، این خانم طاهره و اینها چه اشخاصی بودند چه جایگاهی نزد جریان بهائیت دارند و اساساً اینها بعداً به طریق نص به آقای بهاء باز دوباره ایمان آوردند یا همین خواب تمام شد.

استاد ارشاد:

نه آقا همین خواب تمام شد، من الآن کتاب بیان را استغفر الله دارم، طاره قرة العین و رجعت صفتی حضرت زهرا (س) اینها مطرح می کنند،  این کتاب بیان است، و برای اینکه من خودم هم مفقود نشوم می آورم این گوشه، این کتاب بیان است و عزیزان می بینند و در این کتاب بیان می بینید، الباب الثالث من الواحد الأول  در این که علی (ع) راجع شد به دنیا به آنچه مؤمن به او بودند، و دون آن و دونه دون ارباب باب رابع من الواحد الأول در اینکه فاطمه راجع شد به حیات دنیا با هر کس  که مؤمن به او بود و رجعت صفتی فاطمه زهرا (س) باب و بهائی ها خانم طاره قرة العینی می دانند که آن افتضاحاتی که راه انداخت را من بگویم الآن دیگر فرصتش نیست، فقط من اینجا می خواهم بگویم جایگاه این 18 نفر که عموماً، من این را بزنم برود جلو و عزیزان ببینند، این در صفحه 9 هست، دقیقاً تمام 14 معصوم را تا حسن بن علی می آید و بحث امام زمان را مطرح می کند و این طرف هم الباب السادس این چهار تایی که صفحه 10 عزیزان می بینند، اینها نواب خاص امام زمان هستند، که اینها هم رجعت صفتی کردند مجموعه این 18 تا می شود حروف حی، یعنی اینقدر اینها مقام دارند، و همان خوابی که شما راجع به طاهره قرة العین مطرح کردید دوتا اصطلاح دارند اینها می گویند موقعی که در خواب دید به باب ایمان آورد به همان چند تا جمله  من با بزرگان اینها صحبت کردم، گفتم عزیز دلم شما آن متنی که ایشان دیده به آن متن به باب ایمان آورده را می شود بیاوری جلوی من بگذاری نگاه کنم من هم مؤمن بشوم؟ مهم آن متن است، حالا یا در خواب دیدی شما یا در بیداری دیدی، مهم متن است،  نه خواب که اعلام می کنند می گویند در خواب ایشان ایمان آورد موقعی که ملا علی بسطامی آمد و یک سال، 1261 آمد و یک سال بعد یعنی 1259، ایشان رفته بود، دو هفت قبل از مرگ سید کاظم رشتی آنجا رسید، و با همسر سید کاظم رشتی که او را تحت تأثیر قرار داده بود شب تولد باب که اول محرم بود، مجلس بزن و برقصی راه انداختند که آدم شرم اش می شود در منزل سید کاظم رشتی یعنی در عتبات کنار قبر ائمه شب اول محرم، خود بهاء الله اول کسی است که به او خورده می گیرد می گوید جایی که جای صُمت بود باید سکوت می کردی تو تغنی کردی، یعنی شروع کردی به خواندن و آوازه خوانی،  عود روشن کردن، که ملت اعتراض کردند آن وقت این خانم در سیستم بابی و بهائی با همین شاگردان خودش، یعنی مجلس درس می گذاشت آنجا یک شاگرد داشت 18-19 ساله که اسمش هست و به او می گفت، و می زد زیر چانه اش و می گفت «فتی الملیح» یعنی وسط درس حوزوی سید کاظم رشتی می زد می گفت «فتی الملیح»؛ شما ببینید رابطه او این را همه را بهائی ها به همین آقای نصرت الله محمد حسینی نقل کرده و بعدش مطرح کردند که او وقتی اصل کتاب را دید توسط ملا علی بسطامی به باب ایمان آورده بود بعد ایقان در او ایجاد شد، یعنی به مرحله یقین رسید، حالا من مطالب زیبایی از بزرگان مبلغین اینها راجع به خواب در شبکه های ماهواره ای، دارم که حالا اگر بعداً فرصت شد من  استفاده می کنم از خدمت تان و در خدمت تان هستم.

استاد شریفی:

خواهش می کنم، با اجازه شما استاد یک کلیپی هست این کلیپ را ببینیم باز بر میگردیم از مطالب شما آن مطالبی که گفتید از کلیپ هایی که اگر شما دارید قابل پخش هست برایمان پخش بکنید، ما یک کلیپی را آماده کردیم این کلیپ جالب است اعترافات مأموران ساواک، و ساواک مشخص است چه هست، تشکیلاتش و داستان چیست، حداقل برای اول انقلاب است، چهل و خورده ای سال پیش، دشمن یک طرحی ریخته بوده، نقشه ای ریخته بوده،  برای نفوذ در بین مردم مذهبی و عقاید آنها که به انحراف برود، این عقاید مذهبی باید به انحراف کشیده بشود، بنام مذهب مذهب زده بشود، همانطور که احمد بنام مهدویت مهدویت را آمده است که بزند، یکی از آن طرح هایی که ساواک ریخته بوده بحث خواب است، باز هم جالب است توسط یک سری از  روحانی نماها، اینکه ما در روایات داریم جامعه قبل از ظهور یکی از علت های به انحراف های به انحراف رسیدن مردم علما نما ها هستند، من نمی گویم اینها عالم هستند، دزد هایی که لباس دین پوشیده اند،  اینها از قدیم بودند تا الآن هم هستند، اتفاقاً بعضی وقت از ما می پرسند آقای شریفی مثلاً شما می آیید می گویید اینطوری خب این دشمن سوء استفاده نمی کند می گوید نه من می  خواهم آن جنس اصلی را جدا کنم از این، شما اگر در طول تاریخ نگاه کنید، من اینطور بگویم، مگر من بچه شیعه استدلال نمی  کنم در مقابل دیگر مذاهب اسلامی که اساساً بسیاری از کسانی که مدعی بودند ما صحابه پیغمبر هستیم نزدیک به پیغمبر هستیم، قوم و خویش پیغمبر هستیم، اینها خودشان بزرگترین کسانی بودند که جامعه را از مسیر اصلی منحرف کردند و ضربه زدند، در اصحاب امام هم اینطوری بودند، واقفیه چه کسانی هستند؟ وکلای امام بودند، پس ما ترسی از این نباید داشته باشیم، نه در هر عصری بیشترین ضربه را به دین نزدیک ترین افراد به حجت های الهی زدند، شما ببینید اولین قاتل قابیل هست فرزند حضرت آدم، بزرگترین دشمن حضرت نوح پسر و همسرش هست، بزرگترین دشمن حضرت لوط همسرش هست، در بعضی از روایات اینگونه آمده، خائن به حضرت عیسی حواری به و جزو اصحاب حضرت عیسی بود، همه اینها در تاریخ ثابت شده است، پس خیلی از این مسئله ترس و واهمه نباید داشته باشیم، نه می گوییم چون می خواهیم جنس اصل را بشناسیم، از آن طرف هم روایت داریم حضرت فرمود اگر نبودند آن علمای ربانی که مردم را نجات بدهند از این شبهات خیلی ها به انحراف می رسیدند، و چه جایگاهی دارد آن عالمی که اجر او یک میلیون برابر است،  از مجاهدی که در نقطه مرزی دارد در دفاع از اسلام شمشیر می زند،  یعنی یک میلیون برابر پس از این مسئله ما ترس و واهمه نداریم، در این کلیپ می گوید یکی از طرح های ما و در آن موقع 20 میلیون تومان در زمان شاه، بودجه تهیه شد به ما داده شد که ما نفوذ کنیم در عقاید مردم برای انحرافش و یکی از راه ها این بوده که به واسطه یک سری روحانی نماها ما خواب را در جامعه نشر بدهیم،  و بعد از آن طرف بگوییم، که آقا خواب دیده اند که شاه مورد حمایت ما است، آخرش باز به همان فرد بر می گردد، نه اینکه خواب دیدیم امام رضا گفت نماز بخوانید، اتباع احمد هم آخرش به کجا رسیده؟ حروف حی که استاد ارشاد گفت، آخرش این است که بهاء حق است، اتباع احمد هم آخرش به این می رسند که آقای احمد حق است، کلیپ را باهم ببینیم بعد بر میگردیم در خدمت شما هستیم.

کلیپ:

تبدیل به خرافات بشود خرافات را بپذیرند و بعد چون خرافات را خیلی ساده در قسمت های مختلف می شود  رد کرد، پس اعتقادات مذهبی آنها هم به همان صورت سست می شود و می توانیم رد بکنیم، این طرح در زمان نخست وزیری ازهاری انجام شد 20 میلیون تومان دولت تصویب کرد در اختیار ساواک گذاشت، این 20 میلیون تومان قسمت اعظمش به روحانی نماها داده شد که در این مورد تبلیغ بکنند، و حتی کیس هایی هم صورت گرفت از جمله خواب نما شدن، که یک روحانی نمایی در خواب دید، امام رضا را که امام رضا به او توصیه کرده که شاه را محافظت بکنید، به او کمک کنید او باید در ایران بماند، و یا اینکه مو لای قرآن بودن، مو لای سوره بقره بودن، که هر کس ساعت 3 بعد از ظهر قرآن را باز کند در روز بخصوصی لای سوره بقره یک مو هست.

مجری:

بله دیدیم جالب بود،

استاد شریفی:

چند تا نکته در این پروژه است که این می گوید برای نشر خرافات، یعنی خود اینها می گویند خواب یک خرافه است، برای سست کردن اعتقاد مردم، خب این نکته دوم که هر کدام از اینها نکات ظریف دارد باید روی آن دقت بشود، پس برای خواب، برای سست کردن اعتقادات آن کسانی که نشستند عقبه فکری این جریانات هستند، آن اتاق فکر، هدفش همین سستی اعتقاد است، خب بهترین راه یکی از آن اشتراکات همه این فرقه ها خواب است، بعد  می گوید کیس هایی هم مشخص شد، که روحانی نمایی بیاید صحبت کند امام رضا را خواب دیدیم که شاه را حمایت کنید، الآن چه اتفاقی می افتد؟ امام رضا را خواب دیدیم که احمد را حمایت کنید، امام علی را خواب دیدیم که گفت این فرزند من است به او ایمان بیاورید، حضرت مهدی را خواب دیدیم که این فرستاده من است، به او ایمان بیاورید، این چیز جدیدی نیست، بهائیت برای 200 سال قبل است، خب آنها هم همینطور که استاد ارشاد فرمود تمام آن حلقه اصلی اش خواب است، احمد هم همینطور، پروژه ساواک هم همینطور بوده، چرا؟ به چه دلیلی آیا جز این است که هدفمند است این مسئله؟ چرا همه فرقه های ضاله آمدند روی این انگشت گذاشتند؟ یک مسئله احساسی است، مردم هم سریع در این فضا می آیند، از آن طرف هم ما خدمت شما مفصل خواهیم آورد که در روایات آمده که شیطان چند سرباز مخصوص دارد که اینها موظف هستند فقط برای گمراهی مردم از طریق خواب، در روایات ما هم به آن اشاره شده، از آن طرف هم شما بیایید در مکتب اهل بیت، کجا اینطور خواب را شما می بینید، حجیتی دارد؟ ندارد؟ خب جناب استاد ارشاد ما دوباره در خدمت شما هستیم.

استاد ارشاد:

من تقاضا می کنم، راجع به آن بحث عقلانیت، یعنی اصلاً عبدالبهاء یک کتابی دارد بنام مفاوضات و در مفاوضات یک بابی دارد تحت عنوان موازین ادراک و عجیب است که موازین ادراک را می گوید چهار تا است، حس، عقل، و نقل و هرسه تایش را می گوید میزان معرفت نیست این سه تا و میزان معرفت نفحات روح القدس است، نفحات روح القدس هم یعنی همین خواب وا ین حرف ها، آن سه تا را می زند و چهارمی را ملاک می گیرد، و چهارمی را ما می آییم می گویم، یعنی هر چیزی که بر من وارد شد در خواب برایم اتفاقی افتاد از کجا بفهمیم این نفحات روحانی است و شیطانی است، اینها می مانند، من همین جا دارم اعلام می کنم،  در این شبکه بیت العدل هر مقامی در دنیا در ارتباط با بهائیت اگر توان مناظره و محترامانه البته در خدمت شان هستم و راجع به تک تک مطالبی که دارم می گویم پاسخگو هستم، ببینید یک شخصی را عزیزان زیاد شنیدند، اینها چون مستند هست در کتاب نصرت الله محمد حسینی است، یک شخصیت است، این شخصیت را همه شنیدند همان که اولین نفر بنام ملا صادق مقدس خراسانی، اولین نفری بود که به دستور باب بلند شد رفت روی مئذنه و اشهد أن علیاً قبل نبی، باب بقیة الله این را گفت و یک کتک خورد، یعنی این را در شهادتینش  آورد، من متن این را خدمت عزیزان نشان می دهم.

استاد شریفی:

استاد این را جزو اذان اضافه کرد؟

استاد ارشاد:

در اذان، می گفت بگویید اذان را اشهد أن علیاً... را که گفتی بعد بلافاصله بعدش بگو اشهد علی قبل نبی یعنی محمد قبل علی یعنی علی محمد باب یعنی شهادت می دهم علی محمد باب، باب بقیة الله است، اشهد أن علی قبل النبی باب بقیة الله.

استاد شریفی:

استاد می دانید که احمد هم خودش و مهدیین را به اذان اضافه کرده؟

استاد ارشاد:

عجیب است، قشنگ انگار از یک جا پرورش داده اند.

استاد شریفی:

الأئمة و المهدیین را، این را هم بعد از شهادت به امامت به امیرالمؤمنین  آقای احمد به اذان اضافه کرده،

استاد ارشاد:

دقیقاً انگار مدیریت فکر اینها همه یک جا بوده، واقعاً عزیزان نه با آقای شریفی با هم هماهنگ کردیم، نه چیزی، اینها در فیش های من است، متن  را من نشان می دهم به عزیزان همان ملا صادق خراسانی، که عزیزان الآن دارند می بینند متنش را ایشان هم بخواب، اینجا می گوید

چون ملا حسین، (ملا حسین بشرویه) به اصفهان ورود و در خانه جناب مقدس وفود فرمود مقدس مژده ظهور شنید و در پی تحقیق از نام و نشان موعود بر آمد و لکن ملا حسین از ابراز نام آن حضرت خود داری نمود،

یعنی حتی نامش را هم نگفت نه دلایلش را

لذا برا کشف نام موعود مقدس به دعا

همان که شما اول کار فرمودید که بنشین دعا کن و فلان بخوان تا اتفاقی در خواب برایت بیافتد،

به دعا و مناجات بر خواست تا آنکه یک روز در عالم رؤیا سیمای سید جوان شیرازی را که قبلاً در کربلا زیارت کرده بود و مشاهده نمود که بر وی تبسم فرمود، تا خواست که بر پای آن جوان بیفتد چهره جوان ناپدید گشت، مقدس پس از دیدن این رؤیا با نهایت شعف نزد باب الباب رفت(ملا حسین بشرویه)

ملا حسین بشرویه را اینها باب باب می گویند بخاطر همین به ایشان می گویند باب الباب

و داستان بگفت  و فائز به ایمان گشت

یمانی های بزرگوار، بهائی های بزرگوار آدم یک خواب می بیند، علمای دیگر علامه حلی کسان دیگر وقتی می گویند خواب دیدیم، آنها را راهنمایی می کنند به دلیل مستند در سنت، به قرآن یعنی طرف وقتی می آید استدلال می کند می گوید استدلال تان چقدر قشنگ است، می گوید این به عنایت حضرت بوده، ولی عنایت حضرت میزان نیست، آن دلیل شارع مقدس میزان است، یعنی اگر در منابع ما هم قصه هایی هست آن اصیل نیست، طرف آمده نهایتاً  گفته عنایت، عنایت نه اینکه شما خواب بگویی و دلیل بر حجیت آن مطلب باشد، در کتاب تهذیب فلان نقطه فلان حکم آمده، حالا فلان عالم می گوید این به عنایت حضرت بوده، ولی باید شما دلیل شرعی نشان بدهید، این سه تا مهم است، یعنی رؤیا و خواب همین الآن در شبکه های ماهواره ای که من قیافه طرف را به شما نشان بدهم اینها همان هایی هستند که می گویند باید دین مطابق با عقل باشد، یک تیکه بسیار بسیار زیبایی است که طرف نمی گوید من بهاء الله را در خواب دیدم می گوید من خدا را در خواب دیدم با ریش، و راجع به خدا یک چیزهایی می گوید که در خواب دیدم که من الآن صدایش را از روی موبایل خودم پخش می کنم عزیزان قیافه طرف را ببینند من صدایش را از روی موبایل خودم پخش می کنم، و بشنویم، فرقی نمی کند، گوش بدهید،

کلیپ:

کلوپ، خواب دیدم که پرده ای را زدم بالا و در درگاه الهی هستم، خدا را به صورتی می دیدم که مردی است با ریش ها

استاد ارشاد:

با ریش ها این ریش ها را  شما این چهره بهاء الله را اینجا ببینید، البته من اینجا یک دعایی که بهائی ها می خوانند یعنی در واقع بهاء الله را اینها خدا می دانند، نمی دانم حالا احمد بصری ها چطوری می دانند،

استاد شریفی:

آقای احمد هم ادعای ربوبیت دارد می گوید من رب الأرباب هستم،

استاد ارشاد:

بهائی ها خود بهاء الله را خدا می دانند و می گوید

«اللهم انی أسألک بشعراتک التی یتحرک علی صفحات الوجه»

در کتاب ادعیه محوب، ص 121

بهاء الله را خدا می دانند به این ریشه او را قسم می دهند، به این ریش ها اینجا دقیقاً بهاء الله را دارد می گوید که من گفتم این توضیح را بدهم، ولی نمی گوید مردانگی ندارد این را بگوید

کلیپ:

بعد من عرض کردم خداوندا چه عجب نوبت به ما هم رسید، به روح مادرت، به جان بچه هایت عین واقعیت بود، صدایی آمد که پسرم این تو هستی که اولین بار به دیدن ما آمدی چه عجب که شما آمدی، گفتم من همیشه می خواستم تو را ببینم گفت پسرم تو می دانی که من همیشه در قلب انسان ها هستم؟ و تو هیچ وقت به قلبت مراجعه نکردی که با من حرف بزنی، حالا که آمدی بنشین، نشستم و خداوند پرسید که چه می خواهی بخوری، گفتم قهوه ترک، و خدا دستور داد دوتا قهوه ترک آوردند،

استاد ارشاد:

یعنی بهاء الله قهوه ترک آورد یکی را داد به این یکی را داد به خودش

کلیپ:

گفتم خدا الآن قهوه ات را خوردم مهمانت شدم، حق دارم سؤالی هم بکنم، گفتم البته پسرم، تو بنده من هستی، هرچقدر دلت می خواهد سؤال کن، عجب، گفتم یک سؤال دارم، گفت چیست؟ گفتم از میان این همه ادیان که فرستاده ای  کدام را بیشتر دوست داری، گفت چه فرستاده ام؟ گفتم دین ها،

استاد ارشاد:

این مبلغ بهائی هست، 

کلیپ:

گفتم چطور 124 هزار پیغمبر فرستادی، و  چندتا کتابش را ما داریم، گفت من تا به حال هیچ کتابی ننوشتم، عجب گفت برای اینکه من سواد ندارم، من مدرسه نرفتم، من خط المتن ندارم، خب پس چطوری می شود، گفت ببین پسرم، اینها یک انسان های عاقل مهربان و دلشان می خواهد به اجتماع نظم و نسب بدهند، دلشان می خواهد مردم را به هم نزدیک بکنند، می نشینند چیزهایی می نویسند، افکاری دارند عقایدی دارند، می نویسند و می گویند، برای اینکه قدرت اجرایی داشته باشد اسم من را هم آنجا می گذارند، وگر نه تو فکر می کنی من کتابی بنویسم بعد بگویم که مردها زنها را بزنند، مگر من خدای زنها نیستم،

استاد ارشاد:

این نامردی می کند «إضربوهنّ » را می آورد وسط یک سیخ به اسلام می زند،

کلیپ:

تو برو بنشین همه این کتاب ها را بگذار جلوی خود هر جا که صحبت از عشق ورزیدن دوست داشتن محبت کردن، خدمت کردن، دست گرفتن باشد برای من بقیه اش را خط بزن، بعد من از خواب بیدار شدم، و کلی گریستم، اصلاً زندگیم عوض شد

استاد ارشاد:

اصلاً زندگی ام عوض شد، ایشان از مبلغان حرفه ای بهائیت در آمریکا است و با من هم یکی دوبار می خواست مناظره بکند که صدایش را دارم گذاشت فرار کرد،  و اصلاً یک قصه ای، آقای دکتر حسن فیروزی است و در همین شبکه مردم تی وی آمدند با من مناظره بکنند، نیامدند 10 جلسه من آمدم، حدود 10 -20 تا از مبلغین بهائی در خود آمریکا در همین ویرجینیا فرار کردند 8 سال من در این شبکه با همین آقای سربی که جلویش بود و بهائی شده بود، و به لطف امام زمان من ایشان را از بهائی شدن من نجات دادم، همین شبکه مردم تی وی است که ایشان را آوردند جلوی من، همان شبکه مردم تی وی مشهور

استاد شریفی:

جناب استاد من فکر می کنم باید یک موضع اشتراکی احمد با جریان بهائیت هم بحث فرار از مناظره بگذاریم، چون آنها هم دقیقاً همین برنامه را دارند، ادعا زیاد است اما پای مناظره که می آید همه شان در حال فرار هستند، جناب استاد ارشاد من تشکر می کنم از شما ما به قسمت دوم برنامه اصلاً نرسیدیم، بحث تناقض و تعارض ان شاءالله می ماند برای هفته، ما این جلسه آنچه که ثابت کردیم همین که استاد ارشاد هم فرمودند، در فرقه ها عقل تعطیل است من وقتی از اتباع احمد می پرسم این تعارض و تناقض است چه می گوید؟ دقیقاً حرفی که استاد ارشاد زد، می گوید ما نمی فهمیم، اینها در عالم ملکوت است، ما نمی فهمیم هرچه که حجت خدا بگوید همان است، می گویند تو ثابت بکن این حجت خدا است اول، تا بعد بگوییم هرچه حجت خدا می گوید درست است، برای من که ثابت نشده این خواب هم که درش تعارض و تناقض است، من هم خواب دیدم برعکس آن، می گوید نه عقل تعطیل است، عالم ملکوت است، عالم ملکوت را ما نمی فهمیم، درب آن بسته است، اینها شبهه است، شبهه پاسخ ندارد و...، ما این جلسه آنچه که با استاد ارشاد به اشتراک رسیدیم، در بین بهائیت و جریان احمد استدلال به خواب و اینکه مهمترین مسئله در این دوتا فرقه خواب است، حالا مردم خودشان انصافاً بروند قضاوت کنند، خودشان فکر کنند، که این خوابی که این دوتا جریان و این دو فرقه هر دو می گوید مهمترین و اصلی ترین دلیل ما است در مکتب اهل بیت، اصلاً من نه روایت خواندم این جلسه اصلاً هیچ چیز،  خود مردم همین را قضاوت کنند،  آیا چنین عقیده ای نسبت به مکتب اهل بیت و مذهب اهل بیت و تشیع دارند، یا نه، همین کفایت می کند، ممنونیم از شما جناب استاد ارشاد عزیز ان شاءالله هفته بعد هم در خدمت شما باشیم.

استاد ارشاد:

خواهش می کنم من پیشنهادم این است اگر این بحث را می خواهید ادامه بدهیم، وگر نه بحث عقل را اگر شما چون عقل یک بحث محوری است که بهائیان صداقت را می گذارند زیر پایشان و لگد مال می کنند،  و می گویند یکی از تعالیم ما تطبیق دین با عقل است اما در آموزه های شان که شما می روید و وارد می شوید می بینید عقل را لجن مال می کنند به تمام معنا، و اسنادش را من خدمت بینندگان تقدیم بکنم، حالا نمی دانم این آقای احمد بصری آمده یکجا عقلانی عقلانی کرده بعد زده زیرش؟ این زدن زیرش ها را اگر

استاد شریفی:

استاد ارشاد ما مسئله خواب را احتمالاً یک یا دو جلسه دیگر باشیم، بعد از آن این مطلبی که شما گفتید را در این قالب بیاوریم روش های تبلیغی جریان احمد و بهائیت، که در روش تبلیغی  هم جریان احمد عملاً عقل را می گذارد کنار، عقل حجیتی دیگر ندارد، همان عالم ملکوت که ما به آن می گوییم عالم هپروت، چیزی که اینها می گویند هپروت است، آن را هم استاد ارشاد از بهائیت بیاورد که آنها هم روش تبلیغی شان از عقل می آید به ملکوت، ملکوت هم که اینها می گویند ما می گوییم عالم هپروت است، ملکوتی در آن وجود ندارد، ممنونیم از شما جناب استاد ارشاد عزیز

استاد ارشاد:

خواهش می کنم من می گفتم آئین بابی نگویید، بگویید آئین خوابی، یعنی اینقدر که اینها اساس شان روی خواب بود، می گفتم خوابی، در خدمت تان هستم ممنون که این فرصت را در اختیار من قرار دادید.

استاد شریفی:

عزیز هستید ان شاءالله هفته بعد هم در خدمت شما باشیم؛ خب ممنونم از شما بینندگان عزیز و شما جناب آقای صفایی بزرگوار

مجری:

خواهش می کنم سلامت باشید زحمت کشیدید، همچنین تشکر می کنم جناب استاد علی شریفی و همچنین از میهمان گرامی جناب استاد حسن ارشاد و همچنین شما بینندگان و همراهان گرامی تا برنامه آینده که ان شاءالله باز هم در خدمت شما باشیم شما را به ایزد منان می سپاریم، و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.