مهدی یار

قسمت هفتاد ونهم برنامه مهدی یار با کارشناسی جناب آقای شریفی و استاد ارشاد


 

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ:24/03/1401

برنامه: مهدی یار

مجری:

بسم الله الرحمن الرحیمن اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم، السلام علی المهدی الذی وعدالله عزوجل به الأمم و علی آبائه الطیبین الطاهرین المعصومین

عرض سلام و احترام خدمت شما بینندگان جان منتظران جان جانان حضرت مهدی موعود ارواحنا فداه در هر نقطه ای از جهان، ان شاءالله که تحت توجهات و عنایات خاص حضرت شان زندگی هایتان پر از خیر و نور و برکت باشد، در خدمت شما هستیم با برنامه مهدی یار ویژه کرسی مهدویت، ویژه نقد مدعیان دروغین و فرقه های انحرافی از شهر مقدس قم، جوار کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه (س) و از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج)؛ چند هفته ای را در خدمت کارشناس ارجمند جناب استاد علی شریفی هستیم، با موضوع تطبیق و اشتراکات فرقه های انحرافی میان دو فرقه، فرقه احمد الحسن البصری و همچنین فرقه بهائیت، و همچنین از طریق اسکایپ هم در خدمت جناب استاد حسن ارشاد هستیم.

عرض سلام دارم جناب استاد شریفی خسته نباشید خوش آمدید.

استاد شریفی:

خواهش می کنم من هم عرض سلام و شب بخیر دارم خدمت شما جناب آقای صفایی مجری محترم و توانمند برنامه، شما مخاطبین و بینندگان عزیز شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج)  و جناب استاد ارشاد که ان شاءالله در خدمت شان خواهیم بود.

مجری:

عرض کردم چند جلسه ای را اختصاص دادید به اشتراکات میان این دو فرقه، فرقه احمد الحسن البصری و همچنین فرقه بهائیت،  دو جلسه به موضوع خواب اختصاص پیدا کرد، جلسه گذشته را به تکفیر شروع کردید و فکر می کنم هنوز موضوع تکفیر باقی مانده.

استاد شریفی:

موارد دیگری هست حول این موضوع، این جلسه و فکر کنم یک جلسه دیگر که بحث براندازی نظام شیعی توسط جریان احمد و بهائیت به عنوان یک اشتراک دیگر، در خدمت شما و جناب استاد ارشاد هم خواهیم بود، این جلسه هم نکات دیگری را در رابطه با همین موضوع،  که این جریان و این فرقه نگاه شان و عقیده شان در مقابله با شیعیان و کسانی که جریان احمد بصری قبول ندارند چیست؟ جلسه قبلی جناب آقای ارشاد یک نکته ای را فرمودند، ایشان یک مدرکی را نشان دادند که حرفی را بهائیت اسکن گرفته بودند و بنر زده بودند که چرا موسوی، چرا علوی، چرا فلان،  همه برادر هستیم، همه خوب هستیم، همه انسان هستیم، اصلاً نباید این فضا باشد، که من گفتم آقای ارشاد هفته بعد من عین این را از احمد می آورم، که احمد هم اتباعش در فضای مجازی می گویند تکفیر اصلاً معنا ندارد اینها دروغ است، این فلان است اینها اینطوری است و ما کسی را تکفیر نکردیم و تکفیر نمی کنیم، اینها به ما تهمت زدند اما در کتب شان پر است از این موارد ها که ما جلسه قبلی چند موردش را آوردیم این جلسه هم ادامه همان بحث را، ما ان شاءالله  ادامه مستنداتش را ارائه خواهیم کرد، و کلیپی هم داریم کلیپ جالبی هست ان شاءالله آن کلیپ را هم ببینیم،  اما در رابطه با این نکته ای که اشتراک بشود با جریان بهائیت که در ظاهر ما همه برادر هستیم و خوب هستیم و اصلاً تکفیر وجود ندارد، کتاب دعوت برای آقای احمد بصری، دعوت سید احمد الحسن همان حق آشکار است،  در اینجا تصریح می کند

پرده برداری از اینکه غیر مؤمنین از ولایت علی بن ابی طالب خارج هستند به این معنا نیست که پیروان یمانی جان مال و ناموس کسانی که به دعوت ایمان ندارند را حلال می شمارند، آن گونه که بعضی ها سعی کردند این گونه تصویر سازی کنند، ما هیچ یک از این چیز ها را حلال نمی دانیم،

دعوت سید احمد الحسن همان حق آشکار است،

دقت کنید جان و مال و ناموس را حلال نمی دانیم، اینها دروغ است تهمت هایی هست که مثلاً امثال بنده به این جریان می زنیم که حالا ان شاءالله من خواهم آورد مستنداتش را و یکی از مهمترین دلایل بطلان جریان های منحرف و دروغین همین تناقض گویی و تعارض گویی هست که شما مشاهده می کنید، یعنی این را من بدون تعصب شیعه گری  شیعه اثنی عشری می گویم، حداقل ده سال عمرم را در کتب اهل سنت و این فرقه ها و اینها دارم می گذرانم، وهابیت اهل سنت، جریان احمد، جریان منصور هاشمی به عنوان مدعی خراسانی قبل از ظهور، حداقل این چهار تا فرقه، واقعاً به ای رسیده ام اینکه خدا در قرآن می فرماید اگر این قرآن کلام حق نبود، در آن اختلاف کثیری بود، واقعاً به این رسیدیم الی ماشاءالله در این جریان ها و مکتب ها  و مذاهبی که خارج از مسیر اصلی هست تناقض و تعارض به وفور به چشم می خورد،  شاید یک کسی بگوید که شیعه هم روایاتی دارد که این روایت درش تعارض دارد، می گوییم، قطعاً یک دسته از این روایات از معصوم صادر نشده است، یا این است، یا این از باب تقیه صادر شده، یعنی همه قابل جمع است، نهایتاً می گوییم که یکی از آنها دروغ است، یعنی قبول نداریم که یکجا امام گفته باشد الآن روز هست یک جای دیگر گفته باشد الآن شب است

مجری:

آنکه محکم تر است می گیریم

استاد شریفی:

قطعاً می گوییم یا از باب تقیه است یا می گوییم یکی باطل است یکی دروغ است،  جعل شده است، اما مخالفین ما می گویند هر دو درست است، یعنی می رسند به جایی، چون این مبانی را ندارند، و بعد می گویند اجتهاد کرده است اینجا، یعنی آخرش این است که اجتهاد کرده تازه یک ثواب هم برده، می خواهم این را بگویم، می پذیرد تعارض و تناقض را در مذهب و مکتب خودش، اما دنبال یک توجیه هست، ما اینطور نیستیم تعارض و تناقض را اصلاً نمی پذیریم قبول هم نداریم، و آنها هم نمی توانند از کتب ما این را ثابت کنند، می خواهم بگویم پس این تعارض و تناقض گویی ها خودش بهترین دلیل بر بطلان است، که اینجا یک نمونه هست که ما اصلاً جان و مال دیگران را حرمت قائل هستیم، نگفتیم حلال هست، خب ادامه اش را ببینیم

آن گونه که بعضی ها سعی کردند این گونه تصویر سازی کنند، ما هیچ یک از این چیز ها را حلال نمی دانیم، بلکه دلهای مان از شدت درد پاره پاره می شود وقتی می بینیم غیر مؤمنین به دعوت یمانی با گام های به سوی عقاب اخروی در حرکتند به شدت حرص و جوش داریم تا از طریق رساندن حق به ایشان و بیان ادله روشن کنده آنها را از مسیری که می روند بر حذر بداریم.

پس ادعا کردند که این چیز هایی که به ما بسته شده دروغ است و ما همچین موردی را نداریم و مورد قبول نیست که من  از این جلسه چند قول دیگر را شروع می کنم که اساساً جریان احمد بصری شیعیان اثنی عشری که معتقد به احمد نیستند کافر هستند و جهنمی هستند، اصلاً اینها را به عنوان شیعه قبول ندارند، یعنی آنها ما را شیعه نمی دانند، آنها ما را فرقه ای از مذاهب اهل سنت می دانند، اصلاً آنها ما را سنی می دانند نه شیعه، اصطلاح خودشان ما عمری هستیم، من چند نمونه خدمت شما نشان بدهم، کتاب پاسخ های روشنگر بر بستر امواج، جلد5، برای آقای احمد بصری، تصریح می کند صفحه 118، پرسش 447،

امیدوارم که این رؤیا را تفسیر کنید،

پاسخ های روشنگر بر بستر امواج، احمد بصری، ج5، ص 118، پرسش 447

باز یکی از اتابع احمد، همان خواب است، مذهبی که روی خواب استوار است، می گوید

خواب دیدم که با دو نفر از دوستان اهل سنتم جلوی یکی از مساجد اهل سنت ایستادیم و من پیراهنی پوشیدم که پاک نیست بلکه خاکی است و ناگهان دو نفر از اعضای پارلمان اهل سنت را دیدم که وارد مسجد جامع می شوند

آقای احمد پاسخ می دهد می گوید

مسجد سنی ها یعنی مکانی که اهلش به امام زمان شان که بر آنها اطاعت او واجب است ایمان نیاورده اند، همچنین شیعیانی که همراه مراجع هستند، 

پس دو دسته شد، مراجع و شیعیان که مقلد مراجع هستند، چون بزرگترین دشمن جریان احمد مراجع هستند، دقیقاً در بهائیت هم همین هست حالا اگر استاد ارشاد آمد روی خط ان شاءالله اینها را اشاره ای خواهد کرد،

مجری:

امام زمان و مراجع

استاد شریفی:

امام زمان که می شود احمد، می گوید این شیعیانی که همراه مراجع هستند، پس نگویند آقا فقط منظور ما مراجع هست، شیعیانی که همراه مراجع هستند

شیعیانی که همراه مراجع هستند در ملکوت به صورت سنی دیده می شوند زیرا آنها به آن کسی که باید از او تبعیت کنند ایمان نیاوردند

ما اصلاً شیعه نیستیم نزد این جریان، ما سنی هستیم، چرا؟ آقای احمد باز یک دلیل خیلی محکمی آورده؛ جواب های روشن کننده از راه امواج، قسمت اول، صفحه 21، یک روایتی هست بسیار معروف، سلسلة الذهب برای روایتی که از آقا علی بن موسی الرضا (ع) که می گوید من از پدرم و از پدرم، تا آقا رسول خدا که فرمود

«کَلِمَةُ لا إلهَ إلّا اللّهُ حِصنی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی»

جواب های روشن کننده از راه امواج، قسمت اول، صفحه 21

روایت خیلی معروف هستند، همه حفظ هستند این را،  که خداوند فرمود

لا الله الا الله دژ و قلعه استوار من است پس هر کس وارد این قلعه شود از عذاب من در امان خواهد بود آنگاه امام رضا شرط وارد شدن به آن قلعه را با ما فرمود و فرمود من از شرایط آن هستم

صفحه بعد

سید احمد الحسن: و حق را به شما می گویم و من از شرایط آن هستم

امام رضا یادش رفته بود در مسیر مشهد که احمدی هم هست،  در آینده یاد تان باشد یک احمد نامی می آید  آن هم جزو این شرایط هست، آقای احمد اینجا آمده حق را بیان کند و بگوید من هم مثل امام رضا، من هم همان جایگاه هستم، پس چرا شما سنی هستید؟ چون من را قبول ندارید، یعنی خودش را آمد دقیقاً گذاشت کنار ائمه اثنی عشر، یا در کتاب دیگرش، می گوید آنهایی که من را قبول ندارند، و بر ضد من فعالیت می کنند، و من را انکار می کنند، در گام اول سنی بود، الآن می آید می گوید اینها اصلاً یهودی هست، اینها یهودی عصر ما هستند. پاسخ های روشنگر بر بستر امواج، جلد5، پرسش 478، دوباره

از شما می خواهم که این خواب را برای من تفسیر کنید،

پاسخ های روشنگر بر بستر امواج، جلد5، پرسش 478، دوباره

الحمد الله اتباع احمد هم خیلی خواب می بینند، یعنی هر شب اینها نمی دانم خوراک شان مشکل دارد، معده شان مشکل دارد که کلاً در حال خواب هستند، یعنی همه چیز شان روی خواب است، 

در رویا دیدم که در ساختمان قدیمی هستم و زمین آن به صورت سراشیبی هست، دیدم که با زنان اهل سنت تفریح می کنم؛ چهار تا سرباز یهودی مسلح هم دیدم و از آنان نترسیدم  و وضو گرفتم

آقای احمد جواب می دهد،

زنان اهل سنتی که مشاهده کردی به ولایت حق اعتقاد ندارند چرا که هر انسانی که حتی اگر به ظاهر از شیعه علی  و ائمه باشد ولی به امام مهدی ایمان نیاورده همانند اهل سنت است که به امام علی ایمان نیاوردند

پس مرحله اول ما شدیم سنی، دوم

اما آن سربازان یهودی که دیدی آن ها از دین یهود نیستند بلکه یهودی های این زمان هستند هرچند که ادعای اسلام و تشیع دارند، پس آنها در حال مبارزه با امام مهدی هستند همانطور که گذشته گان شان با حضرت عیسی مبارزه کرده،

ادامه اش را هم مطرح می کند علت چیست؟

چون من  احمد بصر را قبول ندارند

اینها شیعه نیستند هرچند به ظاهر عقاید شیعه را داشته باشند بگویند ما مسلمان هستیم، بگویند ما شیعه هستیم، چرا نیستند؟ چون اینها انکار می کنند جریان آقای احمد بصری را؛ مورد بعدی، پاسخ های روشنگر بر بستر امواج، جلد6، صفحه 138، پرسش 616، آقای احمد

تفسیر شما را بر رؤیاها مطالعه کردم و فهمیدم شما خیلی اهل تفسیر هستید،

پاسخ های روشنگر بر بستر امواج، ج 6، ص  138، پرسش 616

باز خواب دوباره خواب

خودم در مسجدی متعلق به یهودیان بود و آنها در آن عبادت می کردند دیدم، یهودیان این مسجد را تبدیل به معبدی برای خود کرده بودند ولی با این حال به مسلمانان اجازه می دادند در آن نماز بخوانند

تا ادامه خوابش؛ پاسخ می دهد احمد،

منظور از یهود در این زمان گروهی از مسلمانان سنی و شیعه و بخصوص شیعیان شبیه به یهود در زمان بعثت حضرت عیسی هستند

چون یهودی ها منتظر حضرت عیسی بودند ولی وقتی آمد به آن کفر ورزیدند،  منکر شدند، حالا هم چون من آمده ام و شیعیان من را منکر شدند، پس شیعیان این شیعیانی که امروز دارند زندگی می کنند و اینها منکر احمد هستند، اینها یهودی هستند، سنی شدیم، از شیعه اثنی عشری، مورد بعدی شدیم یهودی های عصر، بروید ببینید در فرق دیگر چه افراد و چه گروهی هستند که همین تهمت را به شیعه می زنند، که شیعیان یهودی عصر هستند،  وقتی بروید رجوع کنیم، می بینیم یکی از آن فرقه ها، حالا ان شاءالله آقای ارشاد اینها را اگر داشته باشند، ما هماهنگ هم نکردیم، شاید تا چند دقیقه دیگر بیایند روی خط بگویند نظر بهائیت چیست، اما من یک فرقه دیگر را بگویم، یک فرقه دیگر هست به نام وهابیت، آنها هم می گویند شیعه یهود دوران ما است و یهود امت است،  اشتراکات شیعه و یهود، مثلاً ابن تیمیه در منهاج السنة خودش تصریح میکند

شیعیان گفته اند امامت درست نیست مگر در فرزندان علی (ع) و یهود هم گفته پادشاهی درست نیست مگر در ذریه حضرت داوود،

منهاج السنة، ابن تیمیه، ج1، ص 30

آقای ابن تیمیه هم آمده همین کار را کرده که بله بین شیعه و یهود هم اشتراکات هست و شیعه یهود امت هست، چرا؟ چون شیعه هم قائل بر این هست که امامت حصر شده بر فرزندان امیرالمؤمنین یهود هم می گوید این امامت حصر شده در آل داوود، ببخشید آقای ابن تیمیه، حالا من نقد ما اینجا این نیست، قرآن تصریح می کند که امامت حصر شده بر فرزندان حضرت ابراهیم، حالا بحث من وهابیت نیست که بخواهم این را نقد کنم، فعلاً می خواهم بگویم برادر کوچک احمد، عقایدش را یک جای دیگر از برادر بزرگترش کپی کرده، وهابیت چون اینها عقبه اش یکی است، یا جناب آقای بن باز، مفتی سعودی است، در مجموع فتاوای خودش تصریح می کند،

تقریب میان رافضی ها و اهل سنت غیر ممکن است، زیرا عقاید مختلف هست پس جمع این دو ممکن نیست، همانطور که جمع کردن بین یهود و نصاری و بت پرستان با اهل سنت ممکن نیست بنابر این تقریب میان رافضی و اهل سنت ممکن نیست بخاطر اختلاف عقیده ای که با آنها داریم

مجموع فتاوی، بن باز، ج5، ص 156

ایشان هم می آید می گوید رافضی ها و شیعیان برای ما حکم همان یهود را دارد، این هم برادر بزرگه جریان آقای احمد بصری، یک مطلب دیگر بگویم بعد در خدمت جناب استاد ارشاد باشیم، سیف الرحمن یکی دیگر از علمای سلفی ضد شیعه و اهل سنت هست،

کسی که گفته است یهود این امت شیعیان هستند راست گفته، بله یهود امت شیعیان هست، و یهود اهل سنت کسانی هستند که مقلد هستند، چهار تا مذهب اهل سنت حنفی و حنبلی و شافعی مالکی، و بر تقلید خود اصرار دارند

ایشان هم تصریح می کند که یهود امت ما شیعه هست، مثل جریان آقای احمد؛ پس دقت کنیم احمد اینجا یک اشتراکش با وهابیت بود که ما خدمت شما این نکته را بیان کردیم که تصریح بر این بود، شیعیان شیعه نیستند اینها در واقع اهل سنت هستند در ملکوت  و در اینجا و در کره خاکی هم یهود عصر خودمان هستند، حالا این قسمت را ما در خدمت شما بودیم، برویم خدمت آقای ارشاد تا برسیم به مورد بعدی

مجری:

خیلی ممنون و متشکر، سلام عرض می کنم خدمت جناب استاد ارشاد صدای ما را اگر می شنوند در خدمت شان هستیم

استاد ارشاد:

بسم الله الرحمن الرحیم، با عرض سلام  خدمت شما و استاد شریفی بزرگوار و بینندگان محترم این شبکه من لذت بردم و طابق النعل بالنعل بهائت هم دقیقاً همین مطالب را مطرح می کند، و حالا یک خورده من مع زیادات الأخر، یعنی من حتی در عمل هم بهاءالله، در عمل هم تنفرش را نسبت به برادر و همسر خودش و کسانی که در خط او نیستند علاوه بر تکفیر که هیچ اصلاً بهائیت حیوان می داند کسانی که اعراض بکنند از بهاءالله، که حالا موقعیت من به گونه ای است که من سند را می خوانم و ان شاءالله در کانال من تمام این اسناد گذاشته شده و عزیزان می توانند بروند و مراجعه بکنند، نکته اول که بسیار مهم است عزیزان لازم است بدانند مقام بهاءالله است در میان بهائیان، دقت کنید،  بهائیان بهاءالله را تمام اعمال و خودش را خود خدا می دانند، یعنی می گویند چون ذات احدیت غیب منی لایدرک هست و نمی شود او را درک کرد، تمام اسماء و صفات را برمی گردانند به بهاءالله، یعنی شما وقتی می گوید الله الصمد، یعنی بهاءالله الله الصمد، وقتی می گوید لم یلد و لم یولد، یعنی بهاءالله لم یلد و لم یولد، یعنی هر چه از اسماء و صفات شما راجع به خدا متصور است تصور بکنید تمام اینها راجع به بهاءالله است نه به آن غیر من لا یدرک، اینها مهم است به جهت این که عزیزان بدانند اعمال بهاءالله مورد اطاعت بهائیان هست، یعنی تمام حرکاتش تمام سکناتش، و تمام مطالبی که بیت العدل تصویب کرده و منابعی که من می خوانم دیگر مثل شیعیان نیستند، اینها می گویند هرچه که مجموع الآثار و دار الآثار و آن لجنه آثار امری اگر امضا کرده باشد، ما دیگر مثل سایر مذاهب نیستیم، که تفرقه بخواهد برای ما ایجاد بشود، نه ما یک مرکز داریم همه را چک می کند، یعنی یک ممیزی داریم از آن ممیزی که گذشت بخاطر اینکه تفرقه نشود هر کسی برای خودش یک چیزی نگوید ما آخوند نداریم، علما نداریم، چون تمام اینها دروغ است، یعنی یکی از تعالیم اینها که دروغ است و غیر واقعی است،  ترک تقالید است و اینکه ما عالم نداریم دیگر تمام شد، که حالا یک موقع که اگر بحث علما و زدن علما و زدن مراجع بود، تطبیقی اگر مایل بودید یک جلسه خودش، سند و مطالب دارد که علی رغم اینکه خودشان دارند به دروغ می گویند ما نداریم و فحاشی می کنند به علمای شیعه، در کتاب اقدس همان اولین آیه کتاب اقدس می گوید

«إن اول ماکتب الله علی العباد عرفان مشرق وحیه»

اقدس، آیه 1

یعنی آن چیزی را که خداوند در ابتدای کار بر عبادش واجب کرده شناختن بهاءالله است، یعنی آن محل طلوع وحی که جناب بهاءالله است،

«و مطلع امره»

یعنی محل طلوع امر خدا

«الذی کان مقام نفسه فی عالم الأمر»

در عالم امر قائم مقام است نفس خدا جناب بهاءالله است

«و الخلق»

و هم در عالم خلق

جملات تکفیری اش را شما در همین جملات می بینید، بهائیتی که می گوید همه بار یک دار هستیم، و برگ یک شاخسار هستیم و نگوییم این عیسوی است او موسوی است، تمام اینها برای بیزینس است، یعنی بسیاری از جملات برای جذب افراد و انداختن در تور  است بعد که آمد گفت آقا پروسه تبلیغ تدریجی است یعنی ما به دروغ گفتیم، اصل داستان همین آیه اول اقدس است،

«من فاز به قد فاز بکل الخیر»

هر کسی فائض شد به مطلب و پیروی کرد از مطلب او و پیروی او را کرد تمام خیر نزد او است، یعنی هر کس اطاعت او را بکند تمام خیر نزد او است

«و الّذی منع انّه من اهل الضلال»

هر کسی هم مانع شد از اینکه کسی، یعنی هم خودش پیروی او را نکرد هم مانع شد از اینکه کسی پیروی او را بکند

«من اهل الضلال»

یعنی از اهل گمراهان است

ما در شیعه همچین چیزی نداریم، کسی بی دین هم بود مطلب به او نرسیده بود، کار خیر کرده بود این کار خیر برای او فایده دارد، اینجا اصلاً تند روی است، یک چیز عجیب و غریبی هست که بهائیان شاید این را درک نکنند و باور نکنند،

«ولو یأتی بکل الأعمال»

هر عمل خوبی را، بهائیان عزیزی که دارند این برنامه را می بینند، می گویند بهائیت به صفت است تو آدم خوبی هم باشی بهائی نباشی تو بهائی هستی، این دروغ است، می گوید تو هر کار خیری که انجام بدهی و بهاءالله را قبول نداشته باشی آیه اول کتاب اقدس است، تو هر کاری خیری انجام بدهی دو ریال ارزش ندارد، پس نگویید طرف اگر کار خوب بکند، او بهائی هست بدون اینکه بیاید بهاءالله را قبول داشته باشد، من از مرحله اول یعنی بهاءالله جلوه خشونتی و اینکه او با توجه به ای مطلب ا سوه بهائیان است وقتی که گفت و گو می کند با برادرش یعنی برادرش می آید و مطرح می کند کسی که از سال 1266 هجری قمری باب کشته شد او شد رئیس بابیه، و بهاءالله پیرو او بوده، یعنی صبح ازل پیرو او بوده، صبح ازل که برادر بهاءالله هست جانشین باب بود، از سال 1266تا سال 1280 در باغ نجیب پاشا، یعنی شما 14 سال ایشان امام و رهبرش برادرش بوده، کتاب ایقان را ایشان نوشته مخاطبش خالوی باب بوده که در آن مدام گفته صبح ازل رهبر من است، و رهبر معصوم من است، شما اینها را در نظر بگیرید از سال 1266تا سال 1280 ببینید چند سال می شود، یعنی کسی که برادر خودش را 14 سال معصوم می دانسته و قائل به مقام مرآتیت برای او بوده، به همین برادر موقعی که اظهار امر می کند؛ من نمی آیم بگویم به دیگران چه می گوید، یک کتابی است به نام کتاب بدیع که این کتاب هم چاپ شده، در این کتاب صفحه 172-173 با برادرش شروع می کند به گفت و گو کردن، این کتاب بدیع خطاب به امام جمعه استانبول سید مهدی رشتی یا گیلانی که تحت شبهات ازلی ها بوده، یک سری سؤالات برای بهاءالله فرستاده بهاءالله دارد شبهاتی که القاء شده توسط صبح ازل و سید محمد اصفهانی که هم پای او بوده دارد جواب می دهد، شبهات را یکی یکی می گوید و شروع می کند به فحاشی کردن، یعنی جمله اولی که من دارم می گویم شما دیالوگ تکفیری ها از این منظم تر با دیگران است، حداقل منظم تکفیر می کنند، ایشان به خودش هم رحم نمی کند شما ادب بهاءالله و ادب و نزاکت  ایشان را دقت بکنید، ملاحظه نما، این را بهاءالله مطرح می کند، خطاب به امام جمعه استانبول راجع به شبهاتی که برادرش مطرح کرده ایشان دارد جواب می دهد،  می گوید

ملاحظه نما که چقدر غافل هستند این نفوس (برادرم و اتباعش)، که شمس  معانی (خودش) با منتهی علو عظم و جلال از افق حقیقت و تالع و مشرق شده، یعنی الآن آمده و ادعای پیغمبری و مظهر امری کرده،

به دروغ می گویند ادعای پیغمبری، اینها ادعای خدایی دارند و می گوید پیغمبر ها را ما فرستادیم، بهائیان اصطلاحاً می گویند اظهار امر کرد، چون رویشان نمی شود به مردم اعلام بکنند که اینها اظهار خدایی کرده، در عین حال هم اظهار پیغمبری هم برای کسانی که مبتدی هستند بعضی موقع ها می گویند، ولی می گویند اظهار امر کرد یعنی اظهار خدایی کرد، یعنی من بهاءالله با این سیستم آمده ام

او را بقدر «ما یظهر من سلب القبر» هم ندانستند،

کسی که در ادبیاتش به خودش رحم نمی کند، می گویند من مطلع شمس بودم، بعد ما آمدیم بجای اینکه من را قبول بکند بدون اینکه ایشان استدلال بکند به چه دلیل مظهر امر است، خطاب به امام جمعه استانبول می آید و می گوید برادر من و اتباعش و مخصوصاً برادر من وقتی من آدم، به اندازه آن چیزی که از کمر بقر خارج می شود، یعنی من را به اندازه اسپرم گاو هم برادرم من را حساب نکرد، این کسی است که مطلع امر است، این کسی است که آن اوصاف را در اول کتاب اقدس برای او گذاشتند، و شروع می کند به ناقد خودش که برادرش هست، بگو لعنت بر شما یعنی بر برادر من چرا؟ چون من را قبول نکرده، و بر حیای شما، و شروع می کند فحاشی های دیگری کردن که حالا بگذریم عین همین جملاتی که شما نسبت دادید، شیعیان را شما مطرح کردید که اینها شیعیان را همچین اوصفای برای آنها قائل هستند کل بشریت که بهاءالله که بهاءالله بر آنها عرضه می شود، در همین کتاب بدیع صفحه 104 مطرح می کند، می گوید

«الیوم بانص نقطه بیان»

به نص باب

که مورد توافق ما و شما ازلی ها و برادرم هست، این هم خطاب به همان امام جمعه استانبول هست، 

نفوسی که از این امر بدیع مُعرِض هستند

یعنی کسانی که می آیند عرضه می کنند می گویند بیا بهائی شو، طرف می گوید دلیل تو کافی نیست من قانع نشدم و بهائی نمی شوم، در بهائیت دوست دارم اینها تماس بگیرند و در برنامه بیایند، چند تا از اتباع احمد آمدند گفتم بیایید آقای شریفی هست، ولی بهائیت می گویند ما رسانه نداریم و فلان، این رسانه بیا جواب بده، شما از طرفی می گویی وحدت عالم انسانی همه بار یک دار هستیم و برگ یک شاخسار، بهاءالله در کتاب بدیع که چاپ شده، صفحه 104 می گوید، که هر کس بیاید بگوید بیا بهائی شو تمام شما که جلوی دوربین نشسته اید اگر بهائیت به شما عرض بشود و اعراض بکنی بگویی قبول نکردم و بهائی نشوی از رداع اسمیه و صفتیه محروم می شوی، اصلاً به شما اسم و صفت اطاق نمی شود، اصلاً نیستی عدم هستی،

«و کل از بهائاً بین ید الله»

همه حیوان هستند، هر کسی که بهائیت بر او عرضه بشود و او اعراض بکند از بهائی شدن، تمام اینها حیوان هستند، دیگر به شیعه و غیر شیعه و مسیحی و غیر مسیحی  ایشان رحم نمی کند، و مطالب این چنینی مفصل در مطالب ایشان، که من آن جلوه پیروان اینها در همین قضیه کرونا بلافاصله یک دو ماه بعد از اینکه همه جا کرونا پیچید یکی از بزرگان بهائی که در واقع ادعایش این است که بیت العدل هم من دارم می چرخانم با مناظراتی که من با ایشان کردم و خواهر ایشان جزو همان 7 نفری بود که سال 2007 به دلیل تشکیل دولت بهائی در ایران از اسرائیل و برای براندازی که ان شاءالله بحث مشترک ما خواهد بود که بهائیان برانداز هستند، به چه مدل، ایشان آمد و مطرح کرد نکته ای را که تن خیلی از کسانی که طرفدار بهائی بودند را لرزاند، آقای فرزام کمال آبادی، که ایشان کنار جو بایدن و برادرش ایرج کمال آبادی و یک متنی به زبان چینی نوشته، دیگر نمی توانم الآن نشان بدهم چون در جایگاه خودم نیستم، و مهمانی هستم، صدای ایشان را که در حد یک دقیقه هم نیست، یعنی اینهایی که می گویند ما برای سعادت بشر آمدیم و نیامدیم  ببینیم چه کسی مؤمن هست و چه کسی مؤمن نیست،

صدا:

رئیس جمهور آمریکا می فرمایند تمام حضور تحت احاطه و سلطه ما است و تحت کنترل است مشکلی نیست، هنوز بشر ناخالص غافل هنوز فکر می کند با نظام قدیمی خودش می تواند دنیا را بگرداند، در حالی که انتقام عذاب کبیر اکبر الهی بهاءالله در پیش است، و اینها فقط فیتیله های اول آن انبار مهمات است، و این کار بالا خواهد گرفت

استاد ارشاد:

دقت کردند عزیزان؟

استاد شریفی:

چه هست استاد این عذاب اکبری که قرار است از طرف بهائیت نازل بشود برای مردم؟

استاد ارشاد:

عذاب کبیر اکبر، باور نمی کنند اینها در درون شان نفرت دارند به بشریتی که بهائی نشدند هم را حیوان می دانند، تا اینها بهائی نشدند حیوان هستند از دید بهائی ها، و  ایشان یک فردی است که خواهر ایشان رهبر بهائی های ایران بوده، و بابت اقدامات براندازی 10 سال در زندان بوده، یعنی به اعدام محکوم شد بعد شد 20 سال بعد شد10 سال که آزاد شده و بارها من با ایشان مناظره کردم و بحث کردم، دقت کنید و دو رویی آدم را بهم می ریزد، ما با بهائیان بزرگوار هر عقیده ای دوست داری داشته باش، ولی وقتی در لایه بیرونی خودت من را حیوان می دانی، تکفیری چیست؟ از تکفیری بالاتر، من را حیوان می دانی و موظف می دانی خودت را که با دروغ من را آدم کنی.

استاد شریفی:

این نکته ای که فرمودید واقعاً همین خیلی آدم را اذیت می کند، این نفاق و دو رویی، رک بیا بگو عقیده ما برای شما این است، چرا وقتی رو در رو  و در مناظره قرار می گیرید همان کار استاد گفت، تبلیغات جریان احمد و بهائیت لایه به لایه است، لایه اول نه اصلاً این چیز ها نیست، حالا آقای ارشاد نکاتی را گفتند که بهائیت اصلاً غیر خودشان را حیوان میدانند، اصلاً آدم حساب نمی کنند،  حیوانی است مگر اینکه بهائی بشوی تازه داخل آدم قرار بگیری، مثل این نکته را آقای ارشاد فرمود که اتباع احمد با ایشان ارتباط گرفتند من هم اطلاع دارم که با آقای شریفی ننشین چرا در این برنامه می روی، و نکاتی ایشان فرمودند که من هم گفتم تشریف بیاورید در برنامه من اطلاع ندارم از احمد آقای شریفی هست سؤال تان را بپرسید پاسخ می دهد، ما هم قضاوت می کنیم، ببینیم واقعاً حق با چه کسی هست، آقای ارشاد شما در جریان احمد این را مطلع بشوید خوب است، کسی که به احمد ایمان می آورد باید یکی از اعمال واجبی که انجام بدهد غسل توبه هست،  غسل توبه؟ چرا؟ چون قبلش نجس بوده، شما فرمودید می گویند حیوان بهائیت، اینها هم همین را می گویند، آقا شما ایمان آوردی به احمد یک سری اعمال واجب را باید انجام بدهی اول کار یکی غسل توبه است، چون قبلش نجس بودی حالا من اینها را باید چند نمونه ای اشاره کنم، پاسخ های روشنگر بر بستر امواج، جلد6، صفحه 81، پرسش 563، یکی از اتباع احمد هست می گوید

من و شوهرم در فلان تاریخ یعنی چهار روز قبل بیعت خود را با وصی اول و مهدی اول اعلام کردیم ولی غسل توبه را تا دیشب یعنی صبح روز 25 انجام ندادیم، زیرا نمی دانستیم که غسل توبه بر ما واجب است تا اینکه  بعضی از برادران در پالتاک این موضوع را به ما گفتند، حالا حکم نمازهای ما چیست در این چهار روز

پاسخ های روشنگر بر بستر امواج، ج 6، ص 81، پرسش 563

احمد جواب می دهد که نماز هایت اشکال ندارد در این چهار روز، چون اطلاع نداشتی نماز هایت را نمی خواهد دوباره اعاده کنی، غسل را ولی باید انجام بدهی، چرا؟ اگر اینها مشکلی نداشتند، اگر اینها جزء شیعیان بودند اگر اهل ایمان بودند نیاز به غسل توبه نیست، ولی در جریان ا حمد شما وقتی که آمدید پیوستید به این جریان باید غسل توبه کنید اول، علتش؟ علتش را الآن خدمت شما می گویم، کتاب شرایع الإسلام، دوباره کتاب فقهی جریان احمد، احکام نورانی اسلام، جلد1، عبادت ها، صفحه 91،

دهم کافر: قائده اش از نظر نجس بودن به شرح زیر هست،

شرایع الإسلام،احکام نورانی اسلام، جلد1، عبادت ها، صفحه 91

چه کسانی نجس هستند،  خوب دقت کنید اینها همان هایی هستند که ما اصلاً دل مان پر می زند برای مردم، همه هدایت بشوند اصلاً ما تکفیر نکردیم کسی را اصلاً نگفتیم کسی خونش مالش حلال هست، 

قائده اش از نظر نجس بودن به شرح زیر است، فرد ناصبی که دشمن یکی از امامان یا مهدیین یا  شیعیان شان

یعنی شما با اتباع احمد هم دشمنی کنید ناصبی هستید

از آن رو که شیعه آنها هستند باشد نیز حکم را دارد،

مجری:

اینجا هم ناصبی را تعریف کرد یا هم گذاشت

استاد شریفی:

یا هم گذاشت بله، یا دشمن یکی از امامان، شما اگر امام را قبول داشته باشی مهدیین و اتباع احمد را قبول نداشته باشی باز هم ناصبی هستی، اگر ائمه را قبول داری احمد را هم قبول داری اما اتباع احمد را قبول نداری باز هم در حکم ناصبی هستی، هم کافر هم ناصبی، صریح می آید می گوید؛ مورد بعدی، شرائع السلام، بخش اول، ادعا می کند اینجا که من اینها را از پدرم امام زمان دارم این احکام را می گویم، صفحه 11، می آید می گوید

همه آب نیم خورده انسان ها و حیوانات پاک هست، به جز نیم خورده سگ، خوک و کافر، و بهتر آن است که نیم خورده گروه های زیر ترک شود، 

شرائع السلام، بخش اول، ص 11

دقت کنید طرف آب نیم خورده همه انسان ها و حیوانات پاک، استاد ارشاد گفتند بهائیت می گوید هر کس بهائی نیست حیوان هست، دقت کنید اینجا هم می خواهیم به همان اشتراک برسیم، ظرف نیم خورده انسان و حیوان پاک به جز سگ و خوک و کافر، حالا و نواصب که چه کسانی هستند؟ آنهایی که با ائمه و مهدیی و شیعیان مهدیین دشمنی می کنند، یعنی ظرف نیم خورده ما شیعیان که احمد را قبول نداریم اتباعش را هم قبول نداریم به مثال ظرف نیم خورده سگ و خوک است و نجس هست، خودمان نجس، ظرف نیم خورده نجس لذا وقتی هم می خواهی به احمد ایمان بیاوری باید چکار کنیم؟ باید غسل توبه کنیم؛ مورد بعدی پاسخ های روشنگر بر بستر امواج، جلد6، صفحه 94، از بانک قرض الحسنه وام گرفته،  آقای احمد چکار کنیم، از بانک وام گرفتیم آیا وام را پرداخت کنیم یا پول را بالا بکشیم؟ خود سؤال ها جالب است، پول را بالا بکشیم؟ هدف دار هست یک مشت دله دزد که دنبال راه شرعی درست کردن برای دزدی هستند،  جواب می دهد

بین مؤمن و ناصبی ربا وجود ندارد شما باید بانک و مالک بانک را بشناسید که آیا وی ناصبی و دشمن ائمه یا مهدیین یا شیعه آنها هست یا کافر یا مسلمان یا مؤمن هست، بر اساس این تشخیص می توانیم نسبت به دریافت یا عدم دریافت قرض ربوی از او اقدام نمایی

پاسخ های روشنگر بر بستر امواج، ج 6، ص 94

همین کتاب جلد5 دوباره همان سؤال

آیا سپرده گذاری در بانک های غیر اسلامی و گرفتن وام از آنها جایز است، بعد از آن اگر توانست این مبلغ ها را به آنها برگرداند و اگر نتوانست آن را بر نگرداند

با سؤال سؤالی است، که چکار کنیم؟ دوباره همانجا مطرح می کند،

 نسبت به معاملات با بانک هایی که در ملکیت غیر مسلمانان است، یا در ملکیت نواصب که با امامان و مهدیین دشمنی دارند جایز است از آنها وام با سود بگیرید،  یا نزد آنها سپرده گذاری نمایید و از آنها سود بگیرید چون ربا بین مؤمن و غیر مسلمان نیست،

و اگر از امثال این افراد وام گرفتی و نتوانی پس بدهی اشکالی ندارد خداوند شما را موفق کند

در بالا کشیدن و دزدی از اموال بانک، اینها برایشان حلال است که وام بگیرند از بانک هایی که داخل کشور هست و دست شیعیان هست، و این پول را بالا بکشند، چرا؟ ما نگفتیم مال اینها حلال است، صراحتاً ادعا نکردیم اولش آوردم، ولی الآن چه می گوید؟ بکش بالا

کلیپی داریم چون خیلی وقت نیست این کلیپ را باهم ببینیم باز بر می گردیم من دوتا نکته دیگر را هم خدمت شما ارائه کنم.

کلیپ:

نمونه ای از نفاق و دو رویی فرقه مدعی یمانی،

آنچه که تبلیغ می کنند!

آیا سید احمد الحسن (ع) همۀ مخالفان خودش را ناصبی می داند؟ دروغ بزرگ مخالفان یمانی آل محمد.

یمانیون بنا به آموزه های فرستاده امام مهدی (ع) حتی آن مأمور با توم به دست را هم ناصبی نمی داند، و برایش طلب مغفرت می کنند، برای اطلاع بیشتر کتاب پاسخ های فقهی، مسائل متفرقه- ج4، سؤال های 146 تا 150 را مطالعه نمایید.

آنچه که واقعاً به آن اعتقاد دارند: شما ناصبی و ... هستید، توهین آشکار فتحیه به مخالفین احمد بصری و تصریح به ناصبی بودن آنها،

- پس شما بخاطر انکار کردن آخرین آنها که مهدیین باشند و بطور خاص سیزدهمین وصی حضرت امام احمد الحسن قائم آل محمد که دشمنانش قطعاً ناصبی و مغبون هستند،  شما به این جهت از ولایت امیرالمؤمنین خارج هستید، بله کسی که دشمنی بکند با هر کدام از اوصیاء پیغمبر اکرم اعم از 12 امام (ع) به ابی و امی، و دشمنی بکند و نسب عداوت بکند با مهدیین صلوات الله علیهم اجمعین به ابی و امی، این شخص ناصبی است و احکام ناصبی را دارد، این آقا می گوید امام شما گفته اینطور، خب وهابی ها هم مثل شما صحبت می کنند، می گوید این شیعیان می گویند آقا ما وهابی ها که دشمنی داریم با علی و اولاد علی ناصبی هستیم و مال مان و فلان محترم نیست، خب بله شما به آنها چه جوابی می دهید؟ همان جواب را هم به تو می دهم، آنها پیروان عمر اول الزمان بودند، و شما پیروان عمر آخر الزمان هستید.

استاد شریفی:

همینطور که مشاهده کردید دیدید که از اتباع اصلی جریان آقای احمد، آقای فتحیه که الآن هم زندان است بخاطر همین نوع تبلیغاتش، ایشان تقیه نداشته، یک حسن آن این بوده، اصل قضیه را رو می کرد، مثل بقیه شان نبود،  مثل آن آقای موسوی و کهندل و اینها، نه خیلی همه چیز گل و بلبل است، ایشان دقیقاً همان بود، که بله کسانی که احمد را قبول ندارند همه شان ناصبی هستند، یعنی صراحتاً می گوید ناصبی هستند، حکم ناصبی مشخص است، شما به هر کسی بگویید کسی که ثابت شد ناصبی است می گوید جانش مالش حلال است، نجس است، خب همین مسئله هست، لذا احمد صراحتاً این نکته را مطرح کرده که  از اموال شیعیان دزدی کنید، کجا؟ کتاب جواب های روشن کننده، جلد 2، صفحه 155، سؤال 137، یکی از اتباع احمد هست باز از همان نوع دله دزد ها، الآن اینترنت هست، و سرور های اینترنتی هست می شود سرورهای اینترنتی را ما حک کنیم اینترنت مردم را دزدی کنیم، آیا جایز است ما این کار را بکنیم امام خیلی خوب ما؟ آقای احمد جواب می هد،

جایز نمی باشد مگر اینکه صاحب شبکه دشمنی و با ائمه و مهدیین داشته باشد، در آن صورت مال او محترم نیست

جواب های روشن کننده، ج 2، ص 155، سؤال 137

آقایانی که از اتباع احمد همسایه تان هست حواستان باشد اینها خیلی راحت اینترنت تان را می توانند دزدی کنند، اموالتان را بدزدند چون امام شان گفته مشکلی ندارد جایز است،

مجری:

بعد در لفافه هم می گوید، محترم نیست، ولی در حقیقت همان می شود

استاد شریفی:

الآن صریحش را هم بیاورم ببینیم اینجا چه می گوید، کتاب دیگر پاسخ های روشنگرانه جلد4، پرسش 346، حکم مال ناصبی، می گوید در یک شرکتی کار می کنم در این شرکت، صاحب این شرکت اعتقادی به شما ندارد ای امام ما، من ماهیان 500 درهم می گیرم می توانم جعل سند کنم فاکتور سازی کنم 1000درهم بگیرم، 500درهم لایی بکشم و بالا بکشم، آیا می توانم این کار را انجام بدهم؟ جایز است یا نه؟ آقای احمد پاسخ می دهد

با دشمن ائمه یا مهدیین دشمنی کند و همچنین با پیروان آنها

پاسخ های روشنگرانه ج 4، پرسش 346

خیلی خب این آقا می گوید مراجع بزرگترین دشمنان من هستند، خب خیلی هستند مقلدین مراجع از جریان احمد هم اطلاعی ندارند، مقلد این مرجع هستند، می گوید آنها  هم جزو دشمنان هست،

با دشمنان ائمه یا مهدیین دشمنی کند و همچین با پیروان آنها، مال آنها محترم نیست،  و برای شما جایز از که هم یا بخشی از آن را برای خودت بگیری، اگر این کار برای شما امکان پذیر باشد و زیانی به شما وارد ننماید.

توانستید خلاصه و چکیده، توانستید چون اینها ناصبی هستند، مال شان حالا بحث کشت و کشتار را جلسه بعد با آقای ارشاد می رویم، ولی الآن مال شیعیان اثنی عشری چون اینها سنی و یهودی عصر هستند، نجس هستند، ناصبی هستند، حرمتی ندارد هر چقدر توانستید از اموال شان دزدی کنید جایز است، کلیپ آقای فتحیه را هم پخش کردیم این هم اسکن های کتاب احمد، بعد این آقا می گفت ما کی تکفیر کردیم، ما کی گفتیم اینها مال شان حلال است، این هم نمونه هایی که ما از کتب این جریان آوردیم.

مجری:

خیلی ممنون جناب استاد ارشاد جمع بندی پایانی را با شما هستیم دو دقیقه،

استاد ارشاد:

خواش می کنم من استفاده کردم جمع بندی با همین دو جمله، از طرفی بهاءالله از او نقل کردند در الواح مبارکه که ای اهل عالم این در کتاب الواح مبارکه صفحه 256 هست، می گوید

ای اهل عالم سرا پرده یگانگی بلند شد به چشم بیگانگان یکدیگر را مبینید همه بار یک دار اید و برگ یک شاخسار،

الواح مبارکه، ص 256

ولی وقتی می آییم مطالب لایه های زیرین را می بینیم، می بینیم اینها برای بیزینس هست، نه واقعیت بهائیت، جناب عبدالبهاء در کتاب مائده آسمانی که آقای اشراق خاوری اینها را گرد آوری کردند، در جلد 2 باب 32 صفحه 35-36 چکیده اش این است که کسانی که شبهه دارند راجع به بهائیت  و شبهه شان رفع نمی شود، اینها کلهم اجمعین جذامی هستند، و به مرض جذام مبتلا هستند، و همنشینی با آنها موجب سرایت جذام به اینها است، مطلب را گوش بکنند، عزیزان من دیگر نقطه می گذارم و از عزیزان خداحافظی می کنم، در جواب چند سؤال حضرت عبدالبهاء می فرماید «قوله الأعلی» این دیگر جمله آقای عبدالبهاء است، یعنی امام اول بهائیان که اصطلاحاً به ایشان می گویند مرکز میثاق، نفوسی که تصدیق نمودند و به هدایت پرداختند و حال به کلی به پریشانی فکر مبتلا شدند،  یک عده آمدند بهائی شدند، حالا سؤال دارند راجع به بهائیت، سبب  این است که این اشخاص با نفوس قافله معاشرت گشتند، یعنی اینهایی که شبهه آمده در ذهن شان آمدند با آقای حسن ارشادی که باید حالش را برود از مادرش بپرسد که سندش را جلسه گذشته تقدیم کردم خدمت تان، با آقای حسن ارشاد یا آقای شریفی با اینها نشست و برخواست کردند سؤالاتی مطرح کردند که مبلغین بهائی بلد نیستند جواب بدهند، و مخالفت نص صریح الهی نموده،  یعنی با اشرار الفت گرفتند، یعنی من حسن ارشاد و جناب آقای  شریفی و بقیه عزیزانی که دارند سؤال می کنند و اینها بلد نیستند جواب بدهند، به ما می گویند اشرار، اشرار اینجا نه اینکه آنهایی که قداره بند هستند و چاقو کش هستند، و می خواهند محله را بهم بریزند، نه کسانی که سؤال کردند اینها جواب نداشتند و مانده اند و مؤانست جستند، این است که می فرماید مجالست اشرار نور جان را به نار حسبان تبدیل نماید، زیرا ممکن نیست که شخص سالمی، دقت کنند عزیزان سند جذامی بودن و مسلول بودن، آقای ارشاد سل دارد، آقای ارشاد جذامی است، لذا آقای ارشاد باید حالش را برود از مادرش بپرسد، تو بهائی مبادا با او بنشینی و همنشین بشوی، و از طرفی شما می گویی ما اهل تقلید نیستیم، تحری حقیقت، یعنی باید بروی ببینی ناقدین من چه می گویند، لازمه تحری حقیقت شنیدن سخنان دیگران است، و ایشان مطرح می کند زیرا ممکن نیست که شخص سالمی با شخص مسلولی، (کسی که سل دارد) و یا مجذومی، (کسی که جذامی است) الفت نماید و علت سرایت نکند، امروز جمعی بی خردان که مانند حیوان اسیر عالم طبیعت هستند، و از جهان الهی خبر ندارندد با هر نفسی الفت کنند، القاء شبهات نمایند، اینها شبهه دارند، القاء شبهات نمایند، کم کم این سم مهلک، این همه جذامی، مسلول، سم مهلک در نفوس مستمعین تأثیر کند که شروع می کند فحاشی های دیگر کردن، که من نصف می کنم وقت نیست تا همین حد بسنده می کنم و استفاده می کنم از بیانات عزیزان.

مجری:

خیلی ممنون و متشکرم، جناب استاد، خیلی ممنون از جناب عالی استاد شریفی، و همچنین شما همراهان گرامی برنامه را با این دعا به پایان می رسانم که

اللهم عجل لولیک الحجة ابن الحسن الفرج و العافیت و النصر و جعلنا من خیر اعوانه و انصاره، و المستشهدین بین یدیه، و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

 


  
  • رضایی

    17 مرداد 1402 - ساعت 14:10

    درود خداوند بر روح پدر بزرگوار استاد شریفی عزیز.سلام الله علیه علیه

    0 2

مهدی یار>

فرق انحرافی احمد بصری شیعه و سنی خواب در فرقه یمانی غسل توبه مخالفین احمد بهائیت اشتراکات بهائیت با فرقه یمانی