ویژه برنامه تاریخ بدون روتوش

بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم؛ عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما بینندگان عزیز و ارجمند، ما با یک ویژه برنامه از برنامه های تاریخ بدون روتوش در فصل 2 خدمت شما هستیم به مناسبت فرا رسیدن پایان چند هزار سال پادشاهی و سلطنت در ایران؛ می دانید در هنگامی که در کشور ایران انقلاب اسلامی شد نظام پهلوی که از حکومت ساقط شدند و فراری شدند پایان چند هزار سال پادشاهی و سلطنت در ایران بود.

کشور ما دوره ای را پشت سر گذاشته بود که پادشاهی به عنوان یک حکومت مطلق از همه جهات و در همه ابعاد و بر اساس نسل و نسب یا کودتا نه بر اساس لیاقت، قدرت را به دست می گرفت هیچ وقت به نظر و دیدگاه مردم هیچ ارزشی داده نمی شد. در هیچ کجا دیدگاه آن ها مورد پذیرش قرار نمی گرفت و مردم ایران بعد از چند قرن مجبور شدند با یک انقلاب جدی به این سیستم سلطنت و پادشاهی در کشور پایان بدهند.

یعنی باید دیدگاه ما نسبت به انقلاب اسلامی این باشد که پایان چند هزار سال سلطنت بود نه فقط پایان دوره حکومت پهلوی که 2 تا دانه شاه داشت. منطق اسلام و منطق قرآن و منطق اهل بیت (علیهم السلام) در مورد نظام سلطنت و پادشاهی مشخص و واضح است. در قرآن کریم عبارتی نقل شده و آن نقل، مورد تأیید خداوند قرار گرفته است که دیدگاه اسلامی را در مورد پادشاهی و سلطنت نشان می دهد آیه 34 سوره مبارکه نمل که می فرماید:

(قَالَتْ إِنَّ الْمُلُوكَ إِذَا دَخَلُوا قَرْيةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً وَكَذَلِكَ يفْعَلُونَ)

گفت: پادشاهان هنگامی که وارد منطقه آبادی شوند آن را به فساد و تباهي می ‌کشند، و عزيزان آنجا را ذليل می ‌کنند؛ (آری) کار آنان همين‌ گونه است!

سوره نمل (27): آیه 34

پادشاه، زمانی که وارد منطقه ای بشود عزت آن مردم را تبدیل به ذلت می کند و واقعاً هم این چنین است. فقط در روایات برخی از افراد از این قاعده استثناء شدند مثل حضرت سلیمان و حضرت ذو القرنین (علیهما السلام) که آن، قاعده را متفاوت نمی کند قاعده بر اساس قرآن این است که سیستم پادشاهی، سیستم سلطنت به این شکل و این شیوه باعث ذلت مردم می شود و عزت مردم را تبدیل به ذلت می کند.

در دوران سلطنت پهلوی که ادامه بحث ایران باستان بود البته با ادعاهای بیشتر و فراتر از گذشتگان اتفاقاتی افتاد که حتی با ادعاهای آن ها سازگاری نداشت. مثلاً‌ دوران پهلوی ادعا می شد که ما طرفدار تاریخ ایران باستان هستیم و به تاریخ و گذشتگان خودمان خیلی بهاء می دهیم؛ اما اگر نگاه کنیم رفتار پادشاهان را در دوره پهلوی و رفتار آن رژیم را نگاه بکنیم متوجه می شویم که تنها این ها آمدند یک دوره و یک برهه مشخص از تاریخ ایران را توجه کردند و آن هم آغاز دوره هخامنشینان و پادشاهی هخامنشیان به بعد بود.

به دوره های قبل از ایران بهائی نمی دادند مثلاً‌ تمدن شهر سوخته که همین الان در حد فاصل شهر زاهدان و زابل در استان سیستان و بلوچستان هست، 5 هزار سال قدمت داشت اتفاقاتی در آن دوره افتاده بود که این اتفاقات گاهی برای اولین در دنیا رخ می داد. مثل جراحی که بر روی یک جمجمه انجام شده بود و ادعا می شود یک مدت بعد از آن جراحی آن شخص زنده مانده بود.

مثل چشم مصنوعی که بر اساس یافته ها تا الان برای اولین بار در دوره تمدن شهر سوخته ساخته شد و آن چشم پیدا شده. مثل موضوعات دیگری که برخی گفته اند برای اولین بار در تاریخ در آن جا پیدا شده و یافت شد آن هم انیمیشن سازی است تصاویری که پشت سر هم بر روی یک شیئ نقاشی شد و با حرکت آن شیئ ذهن، آن آهو و یا حیوان را به این شکل می دید که دارد حرکت می کند.

می گویند شاید این اولین انیمیشنی بود که در تاریخ بشر ساخته شده یا حداقل اولین اثر از انیمیشن بوده است که به دست ما رسیده. هیچ بهائی برای آن حوزه و دوره قائل نبودند. اگر تاریخ هخامنشیان با ما 2500 سال فاصله دارد همین هخامنشیان 2500 سال با دوره شهر سوخته حدوداً فاصله داشتند 2400- 2500 سال ولی بهائی به آن داده نمی شد تمدن ایلامی ها همچنین!

پس در دوره پهلوی این ادعا که گفته بودند ما طرفدار تاریخ ایران باستان هستیم همین ادعا هم دروغ بود در مواردی که به نفع شان بود می آمدند از آن برهه و از آن دوره استفاده می کردند. اما آیا همین برهه ای که دوره پهلوی به عنوان دوره حدود 2500 ساله به عنوان پیشینه خودش مطرح کرد و سعی کرد حتی مشروعیت و مقبولیتی از آن جانب به دست بیاورد که ما در این برنامه به آن می پردازیم. با همان دوره ببینیم چطوری برخورد و رفتار کرد؟

من یک سری تصاویر می خواهم به شما نشان بدهم این تصاویر، تصاویر دوره قاجار و پهلوی از منطقه پاسارگاد در نزدیکی شیراز است، همان منطقه ای که الان برخی ها ادعا می کنند قبر کوروش در آن جا هست در حالی که مستندی برای این مسئله وجود ندارد و این حرف، خلاف ادعای زرتشتی بودن کوروش هم بر اساس اوستا محسوب می شود.

برای نمونه در این تصویر یک سری آثار و ستون هایی را شما در اطراف قبر کوروش می بینید همان کوروشی که جشن های 2500 ساله را می رفتند این جا در پاسارگاد کنار مقبره منتسب به او می گرفتند. در تصویر دیگر برای قبل از جشن های 2500 ساله است یک سری آثار دقت بفرمایید در اطراف این مکان و مقبره منتسب به کوروش وجود داشته تصاویر دیگر هم، همین را نشان می دهد یک سری آثار آن جا بوده است.

در تصویر دیگر هم نشان دهنده وجود یک سری ستون های سنگی در اطراف مقبره منتسب به کوروش یا منطقه پاسارگاد است این جا هم در کنار این حیوانات رحل و کشاورزانی که آن جا بودند آثار و بقایایی را دارید از این ستون ها می بینید که در اطراف مقبره منتسب به کوروش بوده. ولی وقتی که شما می آیید تصاویر جشن های 2500 ساله زمان پهلوی را نگاه می کنید دیگر اثری از این آثار و از این ستون ها در آن جا نمی بینید چرا؟ به خاطر این که این آثار، آثار چند قرن گذشته دوره پهلوی بوده است، اما به عنوان بنای مسجد در آن جا ساخته شده بود.

درست است که برخی ها ادعا کردند این سنگ ها و ستون ها از منطقه ای دیگری آوردند و دوباره به آن جای که بود بر گرداندند اما آن ستون های که در آن جا بود یک قدمت قریب به 1000 ساله داشته است ولی هنگامی که جشن های 2500 ساله را می خواستند جشن بگیرند به راحتی آمدند و این ستون ها را کلاً از آن جا حذف کردند و منتقل کردند و نگذاشتند این اثر تاریخی از دوره چند قرن گذشته و قریب به 1000 سال حتی آن جا باقی بماند.

این ها به همین دوره 2500 ساله هم رحم نکردند 2500 سال ادعای شان از دوره هخامنشیان تا دوره پهلوی به همین تاریخ هم رحم نکردند. تاریخ عظیم ایران از لحاظ زمانی را که کات زدند و بریدند یک بخشی از آن را عملاً کنار گذاشتند. همان برهه ای که ادعا کردند در همان تاریخ دست بردند در همان تاریخ تحریف کردند در همان تاریخ فقط سوء استفاده انجام دادند برای قدرت خودشان و همان دوره تاریخی را هم به درستی از آن مراقبت نکردند کما این که این اتفاق در منطقه پاسارگاد افتاد. در حالی که در بحث مرمت، نباید لایه های تاریخی را شما حذف بکنید هیچ وقت شما در بحث مرمت تاریخی نمی آیید لایه های تاریخی را حذف بکنید بگویید نه من این دوره را می خواهم باشم آن دوره بعدی نمی خواهم باشد. این بنا، بنایی بود که بر روی قبر منتسب به کوروش در منطقه پاسارگاد بنا شده بود این هم یک بنای تاریخی بود چرا آثارش در جشن 2500 ساله دیگر دیده نشد؟

چرا شما آمدید تاریخ چند قرن گذشته را دست کاری کردید؟ آن طور که خودتان دوست داشتید برخورد کردید چون آن جا اگر آثاری باقی می ماند برای مردم سوال می شد این آثار، چه آثاری بوده است مردم متوجه می شدند که آن جا مسجد بوده. در منطقه پاسارگاد چند قرن قبل از دوران و حکومت پهلوی مسجد بوده است. یک مسئله مفصلی دارد یک ادعای هم شد که قرار است آن آثار دوباره به منطقه پاسارگاد بر گردانده بشود، ولی عملاً تا امروز اجرائی نشده و این آثار را شما دیگر در منطقه پاسارگاد نمی بینید.

پس دوره پهلوی آن چه که ادعا می کرد هم ایران باستان را ادعا کرد ما طرفدارش هستیم می خواهیم آن را احیاء بکنیم و برایش احترام قائل هستیم دیدیم که منظورشان از ایران باستان کل این تاریخ نیست در یک برهه ای فقط احترام می گذاشتند و آن را برجسته می کردند و اصطلاحاً بُلد می کردند. به همان دوره هم مراجعه می کنیم این نمونه برخورد با آثارش بود و یک اتفاق دیگری افتاد که من می خواهم خوب در ذهن شما مخاطبین عزیز باقی بماند.

این ها جشن های 2500 ساله گفتند 2500 سال از چه تاریخی؟ مثلاً مسلمانان هجری شمسی، هجری قمری می گویند مثلاً 1400 هجری شمسی می گویند یعنی تعداد سالی که از زمان هجرت پیامبر گذشته دقیق 1400 سال بر اساس سال خورشیدی، کشورهای عربی بر اساس سال های قمری محاسبه می کنند محاسبه متفاوتی است مقداری از لحاظ زمانی با همدیگر فاصله دارد.

این آقایان پهلوی گفتند ما جشن 2500 ساله می خواهیم بگیریم 2500 سال از چه زمانی؟ بیایید محاسبه کنید ببینیم موقعی که پادشاهی دو محمد رضای پهلوی به قدرت رسید آن دوره واقعاً 2500 سال تا زمان کوروش فاصله داشت یا نه؟ من این را جواب ندهم برویم سراغ یک زرتشتی نامدار، کتاب دید نو از دینی کهن، فلسفه زرتشت مفصل ترین کتابی است که در زمینه فلسفه زرتشت بنده دیدم نوشته شده است. جناب آقای دکتر فرهنگ مهر ایشان در کتاب چه مطرح می کند؟ تاریخ ایران در سلطنت و پادشاهی دست به تحریف می زدند برای چه؟ برای این که مقبولیت و مشروعیت خودشان را بخواهند اثبات بکنند.

در کتاب دید نو از دینی کهن آقای دکتر فرهنگ مهر، صفحه 123 ایشان می گوید به نظر می رسد که ساسانیان مایل بودند (از دوره ساسانیان شروع کردند تاریخ را تحریف کردن) به نظر می رسد که ساسانیان مایل بودند شروع تاریخ سلطنت خود را با آغاز هزاره یازدهم که گفته می شود زمان ظهور هوشیدر نخستین نجات دهنده بعد از زرتشت بود برابر کنند. دوره ساسانیان دنبال این بودند که سال شروع سلطنت خودشان را مصادف بکنند با دوره ای که انگار می خواهد یک نجات دهنده بیاید و با این کار بر اعتبار اردشیر بابکان بیافزایند.

این فقط دوره ساسانیان بود؟ نخیر در زمان پهلوی چه کار کردند؟ جشن های 2500 ساله ببینید حاصل چه است؟ حاصل یک برش حدود 2 قرنی در تاریخ ایران است. مگر در زمان ما در جشن 2500 ساله بنیانگذاری شاهنشاهی ایران در تغییر تاریخ بر گونه ای عمل نشد که 2500 سال درست با آغاز سلطنت دومین شاهنشاه دودمان پهلوی تطبیق کند و به این ترتیب حدود 185 سال تاریخ سلطنت ایران ندیده گرفته شد.

جعل تاریخ در خدمت رهبران سیاسی، پدیده نویی نیست. آقایان باستان گرا شمای که برای این 2500 سال اهمیت ویژه ای قائل هستید جشن 2500 ساله یعنی حذف کردن نزدیک به 2 قرن از تاریخ ایران آن هم از داخل همین 2500 سال چرا صدای تان در نمی آید؟ چرا نمی آیید بگویید در دوره پهلوی نزدیک به 2 قرن از تاریخ را قیچی و کات کردند برای این که جشن 2500 ساله را بتوانند بگیرند.

این ها مسائلی است که اگر شما واقعاً در تاریخ ایران باستان حساس هستید باید به این ها هم بپردازید چرا به این ها نمی پردازید؟ آن از پاسارگاد، این از جشن 2500 ساله یک قضیه که آمدند توسط اشرف پهلوی در زمان شاه خیلی به آن بهاء دادند منشور کوروش بود. منشور کوروش را شما یک منشور عالی از لحاظ مفاهیم و قابلیت ارائه و قابلیت پیروی از آن قائل هستید یا نیستید؟ قائل هستید؟ یعنی منشور کوروش را از لحاظ محتوایی یک متن پخته تاریخی برای الگو برداری می دانید یا نه؟ یا معتقد هستید فقط به درد موزه می خورد؟

اگر معتقد هستید از متن کوروش می شود برداشت کرد، می شود الگو گرفت می شود درس گرفت آقای دکتر ریچارد برگر زبان شناسی که کامل ترین ترجمه استوانه کوروش را ایشان انجام داده و دارد رویش کار می کند کسی که تکه مفقود شده استوانه کوروش را پیدا کرد و به استوانه کوروش بر گرداند سخنان صریح ایشان را ببینید در مورد تفاوت مطالبی که در استوانه کوروش آمده است با کاری که شاه در دوره پهلوی انجام می داد ولی ادعا داشت ما باستان گرا هستیم. ادعا داشت کوروش،‌ راحت بخوابد که ما زنده ایم کلیپ را با هم ببینیم

(کلیپ ریچارد برگر)

پرسش:

بعضی منتقدها می گویند بعد از کشف استوانه در مورد کوروش اغراق های بسیاری شده بخصوص در دوران حکومت رضا شاه و بعد پسرش محمد رضا شاه در ایران و هدف از آن، پر و بال دادن به سلطنت بوده و آن ها خودشان را به شاهان پیشین ایران وصل می کردند به همین دلیل آن ها تبلیغات زیادی در مورد کوروش و استوانه اش می کردند آیا با این حرف موافق هستید؟

پاسخ:

نه مشرق شناسان آلمانی به این نتیجه رسیدند که متن استوانه، یک فرمان است ولی این طور نیست یک اشتباه ادبی از متن پیش آمده و آن را به اعلامیه حقوق بشر توصیف کردند که این غلط بود او نمی توانست به عنوان یک ابزار سیاسی از آن استفاده کند اگر با ماهیت این استوانه آشنا بود هیچ وقت از آن، این استفاده را نمی کرد.

پرسش:

منظورتان رضاه شاه است؟

پاسخ:

بله رضا شاه چون او یک دیکتاتور بود؟ بله این متن به کارش نمی آمد

استاد حسینی:

دیدید که پادشاه دوره پهلوی، محمد رضای پهلوی در حالی آمد از منشور کوروش استفاده بکند و اشرف پهلوی در حالی آمده است منشور کوروش را برجسته کرده است که این ها اصلاً از ماهیت آن چه که در منشور آمده بی خبر بودند به خاطر این که آقای ریچارد برگر معتقد است محمد رضا پهلوی یک دیکتاتور بوده و همین مخالف است با متنی که در منشور کوروش آمده است آقای ریچارد برگر دارد این ادعا را می کند.

پس حتی به همان منشور کوروش هم عمل نکردند. بر اساس مطالب منشور کوروش، بر اساس گفته آقای ریچارد برگر این ها عمل نکردند، امشب چون یک مقدار فرصت محدود است به دوره پهلوی بخواهیم بپردازیم و به مناسبت پایان دوره پادشاهی در ایران من دارم این برنامه را خدمت شما تقدیم می کنم نمی توانم مفصل به موضوعات بپردازم مجبور هستم برخی جاها تیتروار به مسائل اشاره بکنم.

اما دو تا نکته در مورد زرتشتیان در زمان پهلوی خدمت شما عرض بکنم و برخی از آقایان به برنامه ما ایراد گرفتند شما به زرتشتی ها این طوری گفتید این مطلب تان تند بوده فلان بوده ما گفتیم منطق مان مشخص است در مورد زرتشت ما چند تا سوال در برنامه تاریخ بدون روتوش پرسیدیم سوال مان را مؤدبانه مطرح کردیم. جسارت نکردیم. توهین و فحاشی نکردیم. منتظر پاسخ علمی بودیم و هستیم.

اما ببینید امام خمینی در نکته ای که در خصوص بحث زرتشتیان داشتند چه فرمودند و مردم را در زمان پهلوی از چه موضوعی برحذر داشته است. قیامی که در زمان پهلوی انجام شد در نهایت منجر به سقوط رژیم پهلوی توسط مردم ایران شد از قم آغاز شد در تبریز مرحله دوم بود مرحله سومش در یزد بود در حالی که برخی نسبت به این موضوع توجه نمی کنند.

امام نکته ای را در این جا فرمودند که من از سایت آقا می آورم در صحیفه امام هم طبیعتاً آمده سال 9/ 2/ 57 این مطلب را امام فرمودند ادامه مبارزه تا اسقرار حکومت اسلامی تاریخ 9/ 2/ 57 از نجف امضای امام هم پای این مطلب وجود دارد. ایشان فرمودند که امروز ملت شجاع با یافتن راه خود به پا خواسته و به بهانه بهانه جویان خاتمه داده راه عذرها منقطع شده و در پیشگاه ملت پذیرفته نیست و در پیشگاه مقدس حق تعالی هیچ گاه پذیرفته نبوده است.

آیا کسانی که عذر تراشی می کنند و مهر سکوت نمی شکنند و گاهی به سکوت توصیه می کنند می دانند چه تحولاتی در شرف تکوین است؟ روزنامه اطلاعات شماره فلان را دیده اند که نوشته است در عریضه سپاس زرتشتیان در جواب شاه آمده که جامعه زرتشتی سراسر جهان نسبت به شاهنشاه آریا مهر سپاسگزاری و حق شناسی عمیق در خود احساس می کنند. زیرا از زمانی که پارسیان از ایران مهاجرت کردند هیچ کس دیگر تا این حد در احیاء و حفظ تاریخ که نمونه هایش را دیدیم مذهب که نمونه هایش را خواهیم دید و فرهنگ که خودتان می دانید برای زرتشتیان از آنان حمایت نکرده است.

این سخن امام در ادامه این نقد توجه کرده اند که تغییر تاریخ اسلام به تاریخ گبرها برای احیاء زرتشتی گری و احیاء مذهب و آتشکده آن ها به رغم اسلام و برای سرکوبی آنان است؟ آیا مطلع هستند که در یک مصاحبه ای در خارج گفته اند مذهب در حکومت من نقشی ندارد؟ امام دارد اعتراض می کند می گوید این ها دارند زمینه سازی می کنند برای احیاء این آتشکده ها این سخن امام خمینی است.

امام دارد اعتراض می کند می گوید مگر ندیدید در خارج از کشور گفتند که مذهب در حکومت من نقشی ندارد بعد بعضی از این ها می گویند باستان گراها آدم های خوبی هستند اصلاً‌ امام نسبت به این نکات حساس است نه داخل جمهوری اسلامی و حکومت اسلامی در زمان پهلوی هم امام نسبت به این مسئله حساس بود. مذهب در حکومت ها نقشی ندارند بعضی ها می گویند مذهب را کنار بگذارند بیایید ملی گرا باشیم هر کسی را که می خواهیم بالا بیاوریم یک لقب تاریخی فقط به او بدهیم.

پوک و پوچ از مسائل و مضامین اسلامی و شیعی که خون هزاران نفر پای این اعتقادات ریخته شد؛ اما گروهی از زرتشتی ها ادعا کرده بودند که هیچ کس مثل شما به ما آزادی نداد هیچ کس مثل شاه تاریخ و مذهب ما را زنده نکرد جالب است من یک آماری را خدمت شما نشان بدهم نقل خود را از سایت بی بی سی می آورم که آمال آرزوهای برخی از این آقایان محسوب می شود.

ملاحظه بفرمایید این هنوز هم در سایت این بنگاه خبر پراکنی وجود دارد آیا انقلاب اسلامی، اقلیت های دینی را از ایران فراری داده است؟ آمده است بر اساس آماری که در دست داشته یک نموداری را نشان داده اول دین مسیحیت در ایران، دوم یهودی ها در ایران، سوم زرتشتی ها هستند، آقا این فراز و فرود دوره زرتشتی ها را می خواهیم ببینیم دقیق چه زمانی بوده؟

در مورد مسیحی ها و یهودی ها توضیح داده و در مورد زرتشتی ها توضیح داده، جمعیت زرتشتی ها 1365 افزایش پیدا کرده، سایت بی بی سی می نویسد آمار نشان می دهد که بعد از انقلاب اسلامی که در ایران انجام شده زرتشتیان تنها اقلیتی هستند که شاهد افزایش جمعیت بودند. جمعیت زرتشتی ها بعد از انقلاب اسلامی این طوری افزایش پیدا کرده مسیحیت و یهودیت کاهش پیدا کرده. بعد از انقلاب یک دوره ای افزایش جمعیت داشتند بعد کم شدند آن ربطی به انقلاب اسلامی ندارد. ولی دیدید در زمان دودمان پهلوی سِیر جمعیتی شان به چه شکل بوده است؟ روی نمودار کاملاً مشخص بود پس انقلاب اسلامی هم اجازه آزادی های را به زرتشتی ها داد که توانستند این طوری عملاً در دوره ای بیایند رشد بکنند برخی از زرتشتی ها و موبدان زرتشتی ها نسبت به این مسئله کاملاً اقرار می کنند حتی اتفاق جالبی است.

این را ملاحظه بفرمایید این سایت اَمرداد است که زرتشتی ها قطعاً می شناسند باستان گراها هم احتمالاً مطلبش را دنبال کنند تارنمای خبری زرتشتیان در مورد زندگینامه موبدِ موبدان روان شاد رستم شهرزادی صحبت کرده که ما در برنامه تاریخ بدون روتوش از مطالب شان خواندیم و مطرح کردیم. این جا در مورد فعالیت هایش چه می گوید؟ یک برهه ای پس از انقلاب نیز از کارهای اجتماعی کنار نکشید و به مجلس خبرگان رفت یک موبد زرتشتی به مجلس خبرگان رفت!

آیا در مجلس خبرگان رفت دست و پایش بسته بود نمی گذاشتند نظری بدهد نمی گذاشتند اعمال نظری کند؟ نخیر. این سایت ادعا می کند آن گونه که 20 آبان 58 در مجلس خبرگان نقش اصلی را در تصویب 3 رنگ سبز و سفید و سرخ پرچم ایران اجرا کرد، یعنی یک زرتشتی بعد از انقلاب اسلامی، شما نسبت جمعیتی زرتشتی ها را به بقیه مردم ایران نگاه کنید بر اساس ادعای سایت اَمرداد نقش اصلی را در مورد رنگ پرچم کشور یک نماینده زرتشتی در مجلس خبرگان می آید مشخص می کند چه باشد. پس تا این حد بعد از انقلاب دست زرتشتی ها باز بوده و می توانستند اعمال نظر بکنند.

نکته بعدی این است که برخی ها که باستان گرا هستند و یا مدافع دودمان پهلوی هستند می گوید شما چرا اسم دین را برای بحث حکومت مطرح می کنید؟ ظاهراً این ها شناختی نسبت به آثار خود محمد رضا پهلوی ندارند که ببینند محمد رضا پهلوی در مورد مباحث دینی و جایگاه خودش چه نکاتی را گفته است؟

کتاب به سوی تمدن بزرگ محمد رضا پهلوی، محمد رضا پهلوی در این کتاب حرفی است که منتسب به محمد رضا پهلوی است زمان حیاتش هم منتشر شده این که واقعاً متن کتاب را خودش نوشته یا کس دیگری نوشته در جریان هستم ولی به اسم خودش منتشر شده است و دیدگاه های ایشان را می خواهد منتقل بکند. در مورد حکومت خودش در دوره پهلوی و پادشاهی می گوید صفحه 12 ولی بالاتر از همه این عوامل و ما فوق همه امکانات و منابع مادی و معنوی عامل دیگری نیز برای تضمین پیروزی ما به شرط آن که واقعاً خود را شایسته چنین پیروزی نشان دهیم وجود دارد.

بالاتر از همه چه است؟ و آن عنایت خاص و لا یزال الهی است. در مورد حکومت شان که در هر هنگام که ملت ما استحقاق خود را برای برخورداری از آن ها بروز داده معجزه آسا شامل حال این ملت شده است. تاریخ هزاران ساله کشور ما با زیر و روها و پستی بلندی های شگرف آن گویای این حقیقت است که تنها در پرتو کرامات پروردگار این ملت توانسته است بارها و بارها از ضربت های نابود کننده ای که نظائر آن ها بسیاری از کشورهای دیگر را از صحنه ای که بر انداخت سالم و نیرومند سر بر ‌آورد و همچنین به ایفای رسالت جاودانی و انسانی خویش ادامه داد.

ممکن است بگویید این در مورد ملت گفته بود. در صفحه شماره 13 آقای محمد رضا پهلوی در مورد حکومت اش می گوید احساس قلبی من این است که مشیت کامله خداوندی مرا که اگر چنین نبود قدرتی جز قدرت عادی یک فرد انسانی نداشتم یعنی اگر این قدرت الهی نبود من تازه یک آدم عادی می شدم یعنی چه؟ یعنی این قدرت را دارم. به عنوان رهبر این ملت در دوران سرنوشت ساز امروز جهان مأمور ایفای این رسالت فرموده است.

بعد در ادامه دارد رویدادهای گوناگون و شگرف زندگی من برایم تردیدی نگذاشته - یقین داشته - که یک نیروی مافوق بشری سرنوشت مرا و ملتم را در راهی که خود مقدر و معین فرموده است هدایت می کند. مثلاً یک نیروی فوق بشری دارد من را هدایت می کند. این نیروی فوق بشری سال 57 چه شد معلوم نیست. و همه آن چه انجام می دهم از آن نیرویی الهام می گیرد که تاکنون ضامن موفقیت این رهبری و جهت دهنده آن بوده است. ملاحظه فرمودید.

این مطلب، مطلب خود محمد رضا پهلوی است این عبارت را یک بار دیگر سریع کامل بخوانم از صفحه بعدش هم بخوانم احساس قلبی من این است که مشیت کامله خداوندی مرا به عنوان رهبر این ملت در دوران سرنوشت ساز امروز جهان مأمور ایفای این رسالت فرموده است. و تا وقتی که او بخواهد نه تنها هیچ نیروی سیاسی یا عامل اقتصادی بلکه هیچ عامل غیر قابل پیش بینی فردی و خصوصی نیز نخواهد توانست مانع انجام این رسالت شود.

محمد رضا پهلوی بر دوش خودش از طرف خدا رسالت قائل بود هیچ تردیدی هم در این زمینه قائل نبود، اصلاً‌ حکومت خودش را حکومتی مؤید از جانب خداوند می داند. ایشان ادعای دیگری هم مطرح کرده به دید برخی از باستان گراها ممکن است خوش نیاد ولی ایشان این ها را مطرح کرده و چه خوش تان بیاید چه خوش تان نیاید مال محمد رضا پهلوی است و خودتان باید این ها را ببینید و قضاوت بکنید.

یک مطلبی در مصاحبه ای گفته شاه داستانی از دوران کودکی خود تعریف کرده و سعی می کند آن را دلیلی بر برتری خود نسبت به سایرین بداند داستان شفا دادنش توسط امیر المؤمنین را چنین تعریف می کند که در یکی از شب های بحرانی کسالت داشتم مولای متقیان علی (علیه السلام) را به خواب دیدم در حالی که شمشیر معروف خود ذو الفقار را در دامن من گذاشت (این ها را محمد رضا پهلوی می گوید) و در کنار من نشسته بود. دست مبارکش جامی بود به من امر کرد که مایعی را که در جام بود بنوشم من نیز اطاعت کردم فردای آن روز تب من قطع شد حالم به سرعت رو به بهبود رفت.

شاه همچنین در مصاحبه ای مطرح کرده که در حال رفتن به امامزاده داود بود از روی اسب افتاد ولی هیچ آسیبی ندیده اطرافیانش از این رخداد شگفت زده شدند ناچار شد برای شان توضیح بدهد. ناچار برای آن ها فاش کردم که در حین فرو افتادن از اسب حضرت ابو الفضل (علیه السلام) فرزند برومند حضرت علی (علیه السلام) ظاهر شد و مرا در هنگام سقوط گرفت و از مصدوم شدن مصون داشت!

باز جای دیگر هم از این ادعاها داشته بر اساس این خاطرات می گوید قمر بنی هاشم من را نجات داد باعث شد من زنده بمانم امیر المؤمنین با ذو الفقارش و یک مایعی که به من داد و من نوشیدم باعث شده بمانم در کتاب تمدن بزرگش می گوید من مؤید از جانب خدا هستم شکی در این ندارم؛ پس عملاً محمد رضا پهلوی خودش را تأيید شده از جانب خداوند می دانست و یک رسالت بر دوش خودش قائل بوده است.

نیایید بگویید اگر کاری می کنید به اسم این تمام می شود دوره پهلوی خوب بود این ها همچنین حرفی نمی زدند شما بی اطلاع هستید چه گفتند؟ هم در مصاحبه اش گفت هم در کتابش نوشته یک نکته دیگر به شما نشان بدهم این ها می گویند دودمان پهلوی نسلی بودند (قضیه شجره ایشان بماند به چه شکل است) شجره ای بودند که ایرانی الأصل بودند، آریایی بودند عرب نبودند این ها از سادات نبودند امامان از سادات و اعراب هستند ما آن ها را دوست نداریم. ما آریایی هستیم عرب نمی پرستیم.

یکی دو تا نمونه نشان تان بدهم این یادداشت تقریظی است که محمد رضا پهلوی اول قرآن داشته و دست نویسی است از فرح پهلوی نوشته این کلام الله مجید به فرمان شاهنشاه آریا مهر محمد رضا شاه پهلوی به چاپ رسیده 1344 هجری شمشی و نکته ای هم اولش چاپ کردند که از محمد رضا پهلوی بوده در مورد قرآن که چقدر دقیق است و دست در آن نرفته است و تحریف نشده است ما 1 سال کار کردیم قرآن را دقیق می خواهیم اعراب گذاری کنیم و چاپ کنیم.

این مطلب را فرح پهلوی نوشته دست خط فرح پهلوی است. من کل آن را بخوانم حیف است کلش را نخوانم برای من مایه کمال افتخار است که ترجمه و تفسیر فارسی قرآن کریم را به ملت عزیز ایران و به کلیه مسلمانان فارسی زبان جهان اهداء می کنم و از درگاه احدیت مسئلت دارم که همواره کشور و ملت ایران را از عنایات عالیه خود برخوردار فرماید و به ما ایرانیان سعادت آن دهد که پیروان واقعی مکتب مقدس قرآن باشیم.

خانم فرح پهلوی در قید حیات است. ایشان گفته: سر افرازی خود من در زندگی این است که به خاندان مقدس حضرت رسول اکرم (صلوات الله علیه وآله) منسوب هستم منسوب به اعراب هستم فرح پهلوی می گوید افتخار من به این است و بزرگ ترین آرزویی که در دل دارم همین است که فروغ درخشان تعالیم قرآن شریف آن ایمان و فداکاری واقعی را که از معجزات کلام الهی است بیش از پیش در دل های مردم این سرزمین استوار سازم و آنان را یاری دهد تا جامعه نوین ایرانی (جامعه نوین ایرانی به چه شکلی صورت می گیرد؟) جامعه نوین ایرانی را که بر اساس روح و مفهوم حقیقی تعالیم عالیه قرآن کریم پی ریزی شده است هر چه بیشتر از نعمت و فضیلت و تقوا و پاکدامنی برخوردار سازم، از صمیم قلب ملت عزیز ایران و شاهنشاه کشور را به صاحب این قرآن کریم می سپارم امضاء فرح پهلوی.

آقا دارید می روید داد می زنید شعار می دهید ما آریایی هستیم عرب نمی پرستیم؟ به عرب افتخار نمی کنی؟ فرح پهلوی می گوید سر افرازی خود من در زندگی این است که منسوب به اعراب هستم. بالاترین هدف خودش را پیاده شدن تعالیم قرآن در کشور می داند، پی ریزی ایران نوین را بر اساس تعالیم قرآن می دانست حداقل ادعایش این بوده از چه دارید طرفداری می کنید؟ به چه تفکری می خواهید حمله بکنید؟ بزرگان شما این مطالب را گفتند این اسناد موجود است.

درست است که همه این تناقض داشته رفتارشان با ادعایی که می کردند چه در زمینه اسلام چه در زمینه ایران باستان ولی وقتی این ها را گفتند دیگر شما چه حرفی برای گفتن دارید و چه ادعایی را می خواهید مطرح کنید؟

آقا فراتر از این، خانم فرح پهلوی گفته بود من سر افرازی خودم را انتساب به یک گروهی از اعراب می دانم بالاتر از این یک چیزی نشان تان بدهم نوروز موقع شادی سنتی ایرانی ها در دوره پهلوی بوده الان هم سنت هایش ادامه دارد. ملک فیصل کشته می شود شاهنشاه پیام تسلیت می دهد.با این مطالب نمی دانم این های که شعار می دهند ما عرب نمی پرستیم می خواهند چه کار بکنند؟

شاهنشاه پیام تسلیت و همدردی برای پادشاه جدید عربستان فرستاد، در روزنامه اطلاعات آن زمان آمده دربار شاهنشاهی اعلام 7 روز عزاداری کرد پادشاه عربستان در دوره پهلوی مرده بود، 7 روز عزاداری در ایران از چه زمانی؟ اعلی حضرت پادشاه عربستان سعودی از دنیا رفته به موجبش تأثیر عمیقش را اظهار کرده (پادشاه ایران خیلی ناراحت شده) شاهنشاهی به مدت 7 روز از تاریخ 5 تا ساعت 18 روز 11 فرودین وسط نوروز عزای عمومی 7 روزه اعلام کردند و پرچم شاهنشاهی را هم نیمه بر افراشته کردند.

برای هر کشوری این اتفاق در جمهوری اسلامی افتاده این ها چه کار می کردند؟ ای کاش به همین جا مسائل آقایان ختم می شد، مگر همین دودمان پهلوی تا زمانی که این ها روی کار بیایند نقشه کشوری که ما داشتیم به این شکل نبود استان بحرین، بحرین را شما چطوری واگذار کردید و از ایران جدا کردید؟ پادشاهان پهلوی و طرفداران شان چطوری روی شان می شود دم از کوروش بزنند تا بابل رفت و آن جا را هم فتح کرد و ارابه های نظامی برای جنگ های خودش ساخت. در عین حال بیایند از کسی طرفداری بکنند که یک استان استراتژی ایران را داد رفت و بعد آیا با ناراحتی این اتفاق افتاد؟ گفتند ای وای نتوانستیم کاری بکنیم نظر اکثریت شان این بود که این استان از دست رفت. تیتر روزنامه اطلاعات آن زمان را ببینید محمد رضا شاه جدایی بحرین از ایران را تبریک گفت بعد می آید می گوید کوروش، آسوده بخواب ما بیداریم. کوروش آسوده بخواب ما بحرین را دادیم رفت تازه تبریک هم می گفتند.

من فقط چند دقیقه دارم با شما در مورد پهلوی بدون روتوش صحبت می کنم فقط چند مورد را دارم به شما می گویم هر چه دارم می گویم مستند با شما صحبت می کنم، اجازه ندهید تاریخ را یک طوری برای شما نمایش بدهند که تصور این باشد دوره پهلوی، طرفدار تاریخ بود، دلسوز زرتشتی ها بودند نه تاریخ ایران باستان توسط دوره پهلوی احیاء نشد، بخشی از آن مورد سوء استفاده قرار گرفت هم از لحاظ فیزیکی این طوری با پاسارگاد نمونه اش برخورد شد موارد دیگری هم هست.

هم از لحاظ محتوایی با منشور کوروش رفتارشان تضاد و تعارض و تناقض داشت هم از لحاظ جشن های که می گرفتند نزدیک 2 قرن از همان تاریخ 2500 سال را حذف کردند که خود زرتشتی ها اعتراض کرده بودند نمونه اش را با همدیگر دیدیم. باستان گراها برای چه اعتراض نمی کنند؟ از تاریخ ایران در دوره پهلوی حذف و سانسور کردند شما هم باید اعتراض بکنید.

البته این را هم خدمت شما عرض بکنم چون ابتدای عرائضم گفتم انقلاب اسلامی ایران پایان حکومت پادشاهی در ایران بود و کار را تمام کرد ولی قبل از آن هم انقلاب های رخ داده بود به سرانجام این چنینی نرسیده بود قبل تر برویم دوره مشروطه را بخواهیم در نظر بگیریم و دوره های قبل؛ در دوره ساسانی ها هم این اتفاق توسط مردم ایران افتاده بود منتها ثمر و نتیجه نداشت چون رهبر دینی، فکر و مذهبی نداشتند که بخواهد در مقابل پادشاهی بیاستد چون پوک بود.

کتاب زرتشت پیامبر ایران باستان آقای هاشم رضی این کتاب را نوشته است، آقای هاشم رضی که چند روز است فوت کردند صفحه 194 عبارت شان را ببینید انقلاب های که در اواخر دوران ساسانی در ایران در گرفت که اصلاً ایشان می گوید همین انقلاب های که در ایران اواخر دوره ساسانی در گرفت باعث شد که سیستم پادشاهی بیشتر تضعیف بشود بعد اعراب حمله کردند و ساسانیان سقوط کردند. در تاریخ ایران، انقلاب های شده بود نتیجه نمی داد مثمر ثمر نبود یا در نطفه خفه می شد یا به نتیجه ای که مردم می خواستند نمی رسید. ولی انقلاب اسلامی رسید.

بینندگان عزیز و ارجمند ممنون از همراهی تان امیدوارم تاریخ را وقتی که می خواهید بخوانید تاریخ را برای عبرت گرفتن بخوانید تاریخ را جدای از آن تعصبات سنتی بخوانیم یک زمان تعصب، تعصب بر حقیقت است یک زمان تعصب، تعصب بر سنت است، صرفاً تعصب بر گذشته است تعصب اگر بر روی حقیقت باشد بعد از یقین خوب است ولی اگر تعصب صرفاً یک تعصب سنتی باشد بد است چه این تعصب در مورد تاریخ ایران باشد چه این تعصب در مورد تاریخ اسلام باشد هیچ تفاوتی هم در این جا وجود ندارد.

متشکرم، تیروار فقط نکاتی را در مورد پهلوی خدمت شما عرض کردم ان شاء الله اگر فرصت بود در آینده و لازم شد مفصل به دوره پهلوی هم به صورت بدون روتوش خواهم پرداخت. التماس دعا یا علی مدد خدا نگهدار!

منتخب شبکه

موارد بیشتر