تاریخ بدون روتوش

قسمت چهل و نهم برنامه تاریخ بدون روتوش با کارشناسی آقای حسینی
موضوع یهودیان و فتح بابل و مدعیان نقد برنامه تاریخ بدون روتوش


 بسم الله الرحمن الرحيم

عنوان برنامه: تاریخ بدون روتوش

موضوع برنامه: واکاوی در مورد تاریخ ایران باستان «ایرانی‌ها و اعراب»

تاريخ: 01/ 10/ 1400

استاد: آقای دکتر حسینی

بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم؛ عرض سلام و ادب خدمت شما بینندگان عزیز و ارجمند شما بیننده قسمت 8 از سلسله برنامه های تاریخ بدون روتوش در فصل دوم این برنامه هستید برنامه ای که در فصل اول با تمرکز بر بحث زرتشت نگاهی به آیین زرتشت و شخصیت زرتشت داشت ابهاماتی در مورد ایشان بود مطرح کردیم و سوالاتی را در مورد زرتشت مطرح کردیم و منتظر بودیم که پاسخی در خور بشنویم یا حداقل تلاشی برای پاسخ گرفتن نسبت به این سوالات را دریافت بکنیم این اتفاق عملاً نیفتاد.

در فصل دوم گفتیم ما تاریخ را ورق می زنیم و دوره هخامنشیان را شروع کردیم جلو آمدیم به بحث داریوش و فتح بابل رسیدیم، در مورد بابل تمرکز کردیم نکاتی را گفتیم رسیدیم به مظلوم نمایی یهودی ها و تفاوتی که در برخی از اسناد مهم تاریخی وجود داشت در مورد عملکرد کوروش و بابلی ها یعنی یهودیانی که در بابل بودند چه خود مردمی که در بابل بودند و به این مسئله اشاره کردیم که طبق آن چه که ما نسبت به آن معتقد هستیم با آن متونی که در دست داریم بر خلاف ادعای که برخی ها و یهودی ها مطرح کردند، آقای کوروش این نبود که یهودی ها را از آن منطقه بخواهد آزاد بکند بلکه این ها را به عبارت دقیق تر از آن محل اخراج کرد.

داشتیم این برنامه را ادامه می دادیم تا این که متوجه شدیم یک شخصیتی است قرار است بیاید برنامه ما را نقد بکند خیلی خوشحال شدیم وقتی خبرش را دیدیم و خود من هم پی گیر بودم ببینم چه نقدی مطرح می شود؟ با توجه به این که ما مستند پیش آمده بودیم و مبانی برنامه را قرص و محکم بستیم گفتیم هر نقدی بکند قطعاً ما می توانیم بیاییم جوابش را بدهیم با این پیش زمینه گفتیم به استقبال نقد می رویم می بینیم.

من خودم وقتی برنامه زنده اینترنتی شان شروع شد دو تا برنامه داشتند هر دو تا برنامه را استوری کردم لینک دادم و از مخاطبینم دعوت کردم و توصیه کردم برنامه ای که ما را نقد می کرد را حتماً بروند ببینند. قسمت اول برنامه شان پخش شد به صورت زنده تکه های از آن برنامه را دیدم استوری هم کرده بودم دوستان بروند ببینند بعد از آن نشستم کل برنامه را نگاه کردم.

برنامه که تمام شد جناب آقای امید دانا یک توئیتی را منتشر کردند و در کانال شان هم نکته ای راجع به این برنامه نوشتند برنامه ای که خواهیم دید چه بود و امشب هم با آن کار داریم ملاحظه بفرمایید این کانالی است که آقای امید دارند فعالیت می کنند یک زرتشتی که نقدهای را نسبت به اسلام و توهین های نسبت به ائمه (علیهم السلام) داشته بعد از برنامه که نقد ما را انجام داده بود نوشتند چقدر از این برنامه مهر آیین لذت بردم چقدر رامیار عزیز خوب پاسخ عناصر مشکوک در پی دو گانه سازی شیعه و ایران هستند را داد. مطالب بسیاری مفیدی بیان شد و کلی یاد گرفتم حواس تان به این جماعت تند مذهبی باشد این ها 43 سال است اجازه ندادند مردم ایران کنار نظام بیاستند امشب نشان می دهیم دیدگاه شان راجع به نظام چه است؟ لینک این برنامه را گذاشتند گفتند که این آقا آمده برنامه ما را نقد کرده و نکاتی علمی خیلی زیادی گفته، ایرادی ندارد ما به بخشی از نکاتی که ایشان مطرح کردند امشب می خواهیم بپردازیم ادبیات شان را ببینید مستند سخن گفتن شان را ببینید نکات علمی شان را با همدیگر ببینیم و در آخر هم شما باید نسبت به این موضوع نتیجه گیری داشته باشید.

همین ابتدا یک بخش های از این برنامه اش را برای شما پخش بکنیم یک مقداری این کلیپ طولانی است چون برنامه اش فکر می کنم حدود 2 ساعت طول کشید ببینید که ایشان چه گفته است؟ بخش های از آن را ببینید ادبیاتش را ببینید ادب شان را ببینید گفتار نیک، کردار نیک و پندار نیک شان را ببینید، ما البته سعی کردیم یک سری از حرف هایشان را نیاوریم واقعاً یک تکه از عبارات شان کنایه های جنسی بود، ولی یک بخش هایش را ببینیم.

لینک برنامه را برای عزیزان زرتشتی و موبدان زرتشتی بفرستید تا ببینند این های که آمدند خواستند برای ما قد عَلم بکنند و برنامه ما را جواب بدهند آخر برنامه متوجه می شوید چقدر موفق بودند چه کار کردند؟ این کلیپ آرم و اسمش را گذاشتیم من که برنامه را در صفحه خودم تبلیغ کردم بروید ببینید این قدر از مکتبم و مذهبم و استدلالی که دارم مطمئن هستم به راحتی می گویم بروید برنامه شان را ببینید البته نمی دانستم این قدر جسارت و توهین قرار است در آن جا بشود باهم کلیپ را ببینیم

(کلیپ شماره 1)

تُف به شرفت بیاد سخن های گفتند بسیار بسیار توهین آمیز، یعنی تُف به شرفت بیاد جناب استاد حسینی، آفرین ولی حافظ به شما پاسخ داده: ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست/ عِرض خود می بری و زحمت ما می داری. شوربختانه به ما زحمت دادی البته من مانده بودم که چرا واقعاً کسی به ایشان پاسخ نداده؟ مانند شماها و تندروهای مذهبی و خرهای مذهبی نما همیشه کارتان این بوده در اندازه ای نیستید که کسی با شما وارد مناظره بشود و پاسخ به شما بدهد. سخن های شما به اندازه ای ابلهانه است و خنده دار است که پاسخ دادن به آن واقعاً زشت تر است زرتشتی ها، باستان گرا هستند همین طور با هم ترکیب می کنند ایشان ترکیبی می زند. ایشان یک پرت و پلایی می گوید اگر من بخواهم ثابتش بکنم 3 ساعت طول می کشد این در ذهن شما است در ذهن کوچک شما است که باید دین را با شمشیر گسترش داد، نه شما چون دین تنها مذهبی دارید و تک بُعدی هستید و افرادِ خرهای مذهبی نما، بزغاله های مذهبی نما هستید این گونه می اندیشید. چشم هایت همراهت نبودند چشم هایت را من برایت باز می کنم چه بَنگی می زنید شماها؟ چی زدی؟... چه بنگی زدی؟ تو یک بنگی زدی هم جای رستم داری سخن می گویی، هم جای اسفندیار داری سخن می گویی، هم جای جامُسب و جای ارجاسب و جای همه این ها داری سخن می گویی دارای چند شخصیتی شدی این زرتشتی گری است این زرتشتی گری است، بدبخت بنگِت قاطی داشته! جای رستم هم رفتی تو دیگر چه بنگی زدی؟ ولی بنگت قاطی هست از موتوری نگیر. زرتشتی، زرتشتی همه زرتشتی هست اسفندیار هم زرتشتی است بهر گسترش دین زرتشت، زرتشت، زرتشت، زرتشت گری، زرتشتی ها کجا هستند؟ زرشتی، شما چه بنگی زدی؟ نه شما دچار درهمی و آشفتگی افکار شدی. دقیقاً گفتارِ تازیانی که به ایران آمدند همین بوده مانند ترکان بوده هیچ دگرسانی ندارند دشمنان ایران از روی نادانی آن چیزی را که می بینند در می آورند، چون اصلاً فرهنگی ندارند سنت دارند استااااااد محمد حسین حسینی، چنان بازتاب به صورت و دهان تان می خورد که هیچی برای تان نماند. ادبیات چه است داری به کار می بری؟ نا سلامتی شیعه هستی یعنی به گفتار نیک اصلاً‌ به گفتار خوب باور نداری؟ آخر شتر، خودت اثبات وجود شتر پرنده هستی؛ دفاع بد از حمله دشمن سهمگین تر و خطرناک تر است این گونه دفاع می کنی؟ یعنی تُف به شرفت بیاد. عقده دیرینی ات را می خواهیم نشان بدهیم شما داری وارونه نمایی می کنی ملّق هم می زنی سر وسط هم راه میری؛ این زرتشتی را اضافه بکنی چه حساسیتی به زرتشتی ها داری تو؟ چه کارت کردند؟ واقعاً زرتشتی ها چه کارت کردند؟ این همه دم و دستگاه و تلویزیون ملی پشت سرتان است برای شما وقت و زمان می گذارند از جیب ملت هزینه می کنند تا شما بیایی این خزعبلات را بلغور بکنید و بیان بکنید این همه سخن های که شما دارید می زنید یاوه و گزافه است. غیر از تعیین که تفسیر خودت است و از جای بدترت در آوردی این توهین نیست این بی ادبی نیست این گفتار نیک است این آیین نیک است، برای شماها خرهای مذهبی نما! تو باستان گرایی، تو واپس گرایی، تو که می گویی که باید به روش 1400 سال پیش دست و گردن بزنیم. چرا شما مانند شتر پرنده مدام این طرف و آن طرف می پرید شتر هم حجمش بزرگ است چیز زیادی نمی تواند ببیند باهوش هم نیست این چیزها را نمی توانید ببینید کردار نیک و پندار نیک و تحریف نیکت را به نمایش بگذارد بدون روتوشِ تو عشقه جناب دکترای فقه و کلام، آخر روتوش می کنند قشنگ می کنند تو که روتوش کردی گَند زدی به همه چیز به خودت البته گند زدی تو چشمت کور شده آقا بخواهیم سخن شما را بپذیریم آقای اسفندیاری که بر اساس مذهبی جلو آمده رستم زرتشتی شده را توسط گشتاسب شاه دوباره زرتشتی بکند دو چشمش در آمد دو چشم تو هم در بیاد. صبر و تحمل می خواهد این همه خزعبلات را گوش کردن من از شما بینندگان واقعاً شرمسار هستم، نزدیک 2 هست پای این برنامه نشستیم فقط به خزعبلات ایشان باید گوش بکنی؛ هر جا اسم دین و اسم زرتشت می آید خودت را در 16 جهت نامساوی پاره پاره کردی این ها چشمه ای آبی هستند که پاک و پاکیزه هستند شما دارید ببخشید میریند تو این ها؛ این قدر نادانی که این را آمدی نشان دادی گوساله سامری، لامذهب اگر دنبال یک چیزهای دیگر هستی بیا خودم به تو نشان می دهم. من فقط می خواهم بدانم بگو زرتشتی ها چه کاری با تو کردند؟ من از زرتشتی های گرامی می خواهم که زیاد اذیتش نکنید. (سلمنا جدلاً) خودتان را دو شقه می کنید آقا یکش را بپذیرند وقتی ما خر مذهبی می گوییم بی خود خر مذهبی نمی گوییم خرهای مذهبی نما همان خر مذهبی ها هستند، به هر حال از دوستانی که در ساختن این برنامه و جمع آوری اسناد به ما کمک کردند بسیار بسیار هوشمندانه در این زمینه پاسخ دادند و کسانی که برای این برنامه پشتیبانی انجام دادند سپاسگزاریم و شاد زید دیر زید مهر افزون؛ گفتار نیک و پندار نیک و رفتار نیک تان این است!

استاد حسینی:

ملاحظه فرمودید گفتار نیک، کردار نیک و پندار نیک را به رخ کشیدند، با این ادبیات آمدند برنامه را نقد بکنند قضاوت در ادبیات شان با شما و مقایسه بکنید با ادبیاتی که ما در برنامه تاریخ بدون روتوش خدمت تان عرض کردیم این قسمت اول برنامه شان بود من گفتم اگر واقعاً برنامه شان برنامه علمی است بیایند این جا مستند ایراداتی را بخواهند مطرح بکنند قطعاً‌ استقبال می کنیم.

از اولش هم که ایشان داشت می گفت حرف مناظره نزنید. بحث مناظره را نباید پیش بکشید با ایشان نباید مناظره کرد پاسخ دادن به ایشان زشت است شما در این برنامه چه کار کردید؟ فحاشی کردن زشت نیست، مناظره کردن با ما زشت است دیگر مخاطبین قضاوت می کنند. اما در مورد برنامه ای که ایشان رفتند از اول تا آخرش تأکید روی این مسئله داشتند آن نبردی که رستم و اسفندیار داشتند در شاهنامه اصلاً نبرد دینی نبوده تمام تأکیدشان روی این بود. یعنی کلیپ از من پخش می کردند نبرد دینی نبوده دوباره یک بخش دیگر پخش می کردند نبرد دینی نبوده دوباره یک بخش دیگر می گفتند نبرد دینی نبوده است اصلاً مسئله بحث دین زرتشتی نبوده نبرد اسفندیار و رستم زرتشتی نبوده اصلاً رستم قبل از این زرتشتی بوده این نکته را گفتند بعد با یک کنایه و لحن خاص خودشان آشنا شدید البته ایشان چه کسی هستند؟ واقعاً من نمی دانم.

آقای امید دانا آمدند گفتند ایشان می خواهند جواب بدهند خود آقای امید دانا نیامدند ایشان را فرستادند الان دوستان پرسیدند ایشان چه کسی است؟ گفتم نمی دانم یک کسی است که آقای امید دانا گفته در برنام بیاید با یک لحن و ادبیاتی گفتند که آقای حسینی اولین نفری است که کشف کرده است این دعوا و درگیری در شاهنامه دینی بوده. نه این طوری نیست ما اولین جایی بودیم شاید آمدیم در رسانه این ها را مطرح کردیم این که شما ندیدید کسی گفته باشد نبرد این‌ ها، نبرد دینی است به خاطر این که با کتب سر و کار ظاهراً زیاد ندارید. ما از اولش در فضای دانشگاهی و آکادمیک بودیم و با کتاب و مقاله سر و کار داشتیم شما هم در فضای مجازی، زد و خورد و درگیری های را گاهی با ادبیات خاصی دیدید و خواستید بیایید مطرح بکنید.

چرا این ها این قدر روی این مسئله حساس شدند؟ نکته این است که ما وقتی آن برنامه را در فصل اول تقدیم حضور شما کردیم هر که برود شاهنامه بخواند یاد این می افتد، پس برای زرتشت و زرتشتی گری شمشیر کشیده شد، جنگ شد، خون ریخته شد تا الان می گفتند اسلام، دین خشونت و جنگ و درگیری است الان شاهنامه فردوسی را هر کسی برود بخواند می گوید این جا بود این هم درگیری دینی این هم برای دین مزدا یسنا جنگیده اند.

این جا هم به خاطر تیر و کمان و گرز شمشیر کشیدن بود برای آقایان سخت است کل مبانی شان زیر سوال می رود این که مبانی این آقایان چه شده در آخر یک کلیپ پخش می کنم خواهید دید که چه بلائی سر مبانی شان خودشان گفتند آمده؟ اما ادعای که ایشان کرد گفت ما کل برنامه شان را پخش کردیم من از مخاطبین عزیز خودمان و بینندگان گرامی برنامه ایشان، یک سوال دارم ما تقریباً‌ در تمام برنامه هایمان 3 تا سوال راجع به زرتشت پرسیدیم این 3 تا سوال ما کجا پخش شد؟ محور برنامه ما در فصل اول این 3 تا سوال بوده هنوز هم ادامه دارد می پرسیم:

1. زرتشت که بود پیامبر بود یا نبود؟

2. زرتشت کجا بود؟ ایرانی بود یا نبود؟

3. زرتشت کَیْ بود؟ کجا بود و چه زمانی زندگی می کرد؟ زمان زیستش چه موقع بود؟

در مورد این ها مفصل توضیح دادیم یعنی چه و اسنادی را آوردیم و نشان دادیم جواب دادن برای دوستان عزیز زرتشتی مان نسبت به این ها مشکل است. شما که برنامه ما را کامل پخش کردید چرا مخاطبین شما سوال های ما را ندیدند؟ سوالات ما کجا بود؟ رفت پیش همان تحریف های دیگری که انجام شده بود.

جالب آخرش ایشان گفت ممنون از دوستان و تیم و گروهی که داشتند آمدند ما را کمک کردند این برنامه را بسازیم و این همه فحاشی بکنیم و این همه ادبیات گفتار و کردار و پندار نیک را به رخ بکشیم، یک گروهی هم پشت سرش بودند. بعد گفتند چرا گفتید تیم زرتشت، تیم فلان ایشان بی خبر هستند خود آقای امید دانا در کانال شان تیم را در مورد گروه خودشان استفاده کرده این توهین آمیز نیست.

اما این که نبردی که در شاهنامه آمده است بین اسفندیار و رستم و بین دیگران آمده است این دو تا تیم بودند که به هم خوردند ارجاسب و جاماسب و این ها، این نبرد دینی بوده یا دینی نبوده؟ اولین نفری که این را گفته من نبودم آقای که خواستید بیایید پاسخ ما را بدهید ملاحظه بفرمایید کتاب احیاء الملوک شامل تاریخ سیستان از ادوار باستانی تا سال 1028 هجری قمری چه کسی این را نوشته است؟ ملک شاه حسین ابن ملک قیاس الدین محمد ابن شاه محمود سیستانی معروف به اهتمام چه کسی؟ دکتر منوچهر ستوده که معرف حضور باستان پژوهان و زرتشتی ها است.

ایشان در کتاب احیاء الملوک شان خیلی صریح، خیلی واضح در مقدمه کتاب این مطلب آمده است صفحه 5 و مردم سیستان به حمیّت و غیرت مشهور و معروف هستند و تغییر در دین و ملت خود نمی کنند چنان چه منازعه رستم و گشتاسب بدین علت بود. به چه دلیل بود؟ تغییر در دین؛ البته در صفحه 19 هم است اگر بخواهیم با هم ببینیم دین اهل سیستان را آورده که قبلش چه بود؟ آیین زرتشتی نبودند در این صفحه آمده اما طریقه دین اهل سیستان که پیش از اسلام داشته اند گرشاسب، گشتاسب و نبیرگان او در شریعت آدم و نوح بودند.

یعنی مردم سیستان و بلوچستان را ایشان موحد معرفی می کند می گوید بر اساس ادیان انبیاء‌ بودند باز در ادامه اش و نزاع رستم به گشتاسب و اسفندیار جهت این بود که دین زرتشت قبول نکرد چنان چه شرح این قصه به محل خود خواهد آمد کجا؟ در تاریخ سیستان، صفحه 33 نبرد دینی بود اولین نفر من نیستم گفتم اولین نفر بودیم که این را رسانه ای کردیم در این ابعاد رسانه ای جدید مطرح کردیم.

آقای حسینی کس دیگری هم بوده بگوید نبرد رستم و اسفندیار و این دو تا تیمی که به هم خوردند در شاهنامه درگیری شان آمده دینی بوده یا نه؟ بله جناب آقای بهنام مبارکه در قید حیات هستند و کتاب اوستا را ترجمه کردند از دوستان عزیز بنده هستند، با ایشان در ارتباط هستیم ان شاء الله خداوند بالاترین نعمت را هم به ایشان عنایت بفرماید.

کتاب اوستا، انتشارات هیرومبا کهن ترین نامه مینَوی یا مینوی ایران زمین، گرد آورنده آقای بهنام مبارکه است. ایشان در کتاب خودشان یک بخشی دارد بعضی از واژگان را عنوان زده توضیح داده در صفحه شماره 548 اواخر کتاب شان و ترجمه اوستای شان؛ در مورد گشتاسب می گوید در گاهان قدیمی ترین بخش اوستا آمده است که او دین زرتشت را اختیار کرد و یاور دین بود تا به این جا می رسد که می گوید ما یک کتاب داریم که موضوعش چه است؟ نبرد دینی گشتاسب و ارجاسب است.

اصلاً کتاب در این موضوع دارید که این نبرد، نبرد دینی بوده است و این قضیه را شرح داده می گوید در شاهنامه گشتاسب شخصیت دیگری دارد که در مواردی چندان مطلوب هم نیست. آقای بهنام مبارکه زرتشتی و سرشناس است به غیر از آقای بهنام مبارکه کس دیگری دارید که همین حرف را زده باشد؟ بله کتاب اوستا ترجمه جناب آقای جلیل دوستخواه در اواخر کتاب شان ایشان برخی واژگان را ترجمه کردند و توضیح دادند صفحه 998 در مورد زریر توضیح داده.

می گوید نام پسر لهراسب و برادر گشتاسب است و سپهبد ایران بوده در جنگ های دینی ایرانیان و تورانیان به روزگار پیامبری زرتشت؛ پس آن جنگ ها، جنگ دینی بوده است در زمان آقای زرتشت جنگ های دینی ایرانیان و تورانیان بوده است تورانیان چه کسانی بودند؟ بازمانده آریایی ها بودند زرتشتی ها با آریایی ها جنگیدند. باز از این افراد دارید؟ از آقای دوستخواه بالاتر یک موبد بزرگی بیاورید این حرف را زده باشد بله جناب آقای دکتر جهانگیر اوشیدری کتاب دانشنامه مزدا یسنای شان که یکی از معروف ترین دانشنامه آیین زرتشت است که معرف حضور زرتشتی ها حتماً است. دکتر جهانگیر اوشیدری جایگاهش مشخص است موبدِ موبدان است و کتابش را بعد از تأیید چندین موبد نوشت در مقدمه کتابش توضیح داده. ایشان در صفحه 471 شخصیتی را می آورد در موردش صحبت می کند یکی از شاهزادگان تورانی بوده اسمش چه است؟ وَندرِ معینش می گوید یکی از شاهزادگان تورانی از قبیله ای که من توضیح می دهم این ها آریایی بودند در همین کتاب دانشنامه مزدا یسنا هم بود.

قضیه اش چه بود؟ قضیه اش این بود که در جنگ ایرانیان و تورانیان از اسفندیار پسر کی گشتاسب شکست دید و کشته شد دقت بفرمایید چه جنگی؟ جنگ دینی ایرانیان و تورانیان؛ تا همین جا تمام می شود؟ نه جای دیگر کتاب را ملاحظه بفرمایید دانشنامه مزدا یسنای جناب آقای دکتر جهانگیر اوشیدری که ایشان باید بیاید موبدان را تأیید کند این قدر جایگاهش بالا است من بعضی وقت ها لفظ موبد را برای بعضی ها به کار بردم که آن ها شاید موبد مصطلح نبودند ولی زرتشتی بودن شان و موبدِ موبدان برخی از این آقایان که ما سندهایش را نشان دادیم.

صفحه 606 زریر چه کسی است؟ برادر کی گشتاسب و سپهبد ایران بود که در جنگ های دینی ایرانیان با تورانیان رشادت ها نمود و به دست بیدرخش جادو کشته شد یعنی چه؟ جنگ دینی بوده باز در صفحه 418 این کتاب لهراسب را ایشان توضیح داده دانشنامه مزدا یسنا ذیل لهراسب که بخش هایش را در فصل برای تان مفصل خواندم با این بخشش کار داریم جنگ های که در زمان لهراسب اتفاق افتاد بیشتر جنگ های دینی بود.

لهراسب آتشکده فلان جا را بنا نهاد پادشاه شد و فلان شد باز جای دیگر می گوید لهراسب در تاریخ دین، جایی بسزا دارد. چرا؟ چون در زمان او و پسرش کی گشتاسب و نوه اش اسفندیار جنگ های دینی بین ایرانیان و تورانیان روی داد. زرتشت از همان اول که آمد جنگ راه افتاد و برای دین زرتشت جنگیدند حالا شما می خواهید این را پنهان بکنید این اسناد را می خواهید چه کار بکنید؟ یک ساعت بیایید فحاشی بکنید یک دانه سند بیاورید نشان بدهید یک دانه سند نشان ندادید.

آقای حسینی حالا از زرتشتی ها آوردی از موبدانِ زرتشتی آوردی از علمای زرتشتی آوردی از مورخین و باستان گراها کسی را داری این را گفته باشد و تصریح کرده باشد؟ بله خانم دکتر ژاله آموزگار که در قید حیات هستند و زرتشتی ها هم ارادت ویژه ای به ایشان دارند که از ایران باستان و آیین زرتشت بسیار دفاع کرده است. در کتاب تاریخ اساطیری ایران، صفحه 82 ببینید جمله و عبارتش را در مورد اسفندیار می گوید نبرد او، نبردی در راه پیشبرد آیین مزد یسنایی است نبردش به خاطر پیشبرد دین زرتشت بوده. چند تا سند برای تان بیاوریم؟ آقای زرتشت به همراه گشتاسب چه کار می کرده که زرتشتی و پادشاه شده بود کتاب تاریخ آقای گردیزی یک منطقه است در افغانستان هم به همین معنا است آقای گردیزی چه سالی زندگی می کرد؟ 442 یا 443 هجری زندگی می کرد، به تصحیح جناب آقای عبد الحی حبیبی از روی نسخه مکشوف در کمبریج و آکسفورد انگلستان هم این کتابش را نوشتند ببینید ایشان چه می گوید؟

ایشان در صفحه 53 نکاتی مفصل دارد الان وقتش نیست به آن بپردازیم می گوید رستم پیش اسفندیار رفت نماز خواند (عبادت کرد) به نحوی که شاهنامه یک جور می گوید ایشان می گوید نماز خواند، قطعاً نماز مصطلح نیست که در ذهن ما بخواهد بیاید. اسفندیار گفت مرا فرمان شاه چنان است، این جا شاه منظور گشتاسب است مرا فرمان شاه چنان است که توی رستم، توی پهلوان ایران زمین یا دین زرتشتی بپذیری و یا با من حرب کنی. یا زرتشتی می شوی یا تو را می کشم حتی جزیه نه راه بعدی چه است؟ اگر بخواهی بجنگی و یا دست دهی تا تو را بند کنم و پیش شاه برم تا چه فرمان بود؟ یا زرتشتی می شوی یا می کشمت یا دستانت را می بندم پیش شاه می برمت شاه برایت تعیین تکلیف کند. رستم گفت دین زرتشتی نپذیرم. پهلوان ایران زمین هستم من زرتشتی نمی شوم. که از روزگار کیومرث تا بدین غایت این دین داشتم من اعتقادم را عوض نمی کنم.

اکنون دین دیگر نگیرم اما دست به بند دادن هم واجب نکند که همه دشمنان ایران رجزی می خوانند من اجازه بدهم دستم را ببندی پیش گستاسب ببری به خاطر این که زرتشتی بشوم این کار را نمی کنم، دیدید که اولین نفر نبودیم ما این را گفتیم در کتاب بعدی در مورد این که اعتقاد رستم چه بود؟ چند تا مصدر نشان دادیم و تأکید اصلی مان روی این کتاب این جا نبود تاریخ ایران از مادها تا انقراض ساسانیان آقای حسن پیرنیا، نام آشنا آقای مشیر الدوله پیرنیا (شناسنامه کتاب را ملاحظه می فرمایید) ایشان صراحتاً در کتاب شان صفحه 389 می گوید جنگ اسفندیار با رستم می رساند که خانواده رستم زرتشتی نبوده یعنی چه؟ یعنی اگر رستم زرتشتی بود با اسفندیار نمی جنگید دیدید اولین نفر ما نبودیم خواستید اسناد دیگر برای تان بیاوریم؟ اسناد دیگر هم برای تان می آوریم؛ چند تا سند بیاوریم؟ از زرتشتی، از باستان گرا، از مورخ آوردیم. پس در نتیجه این که شما گفتید آقای حسینی گفته است جنگ، جنگ دینی بوده است نه من این را اولین بار نبود گفتم من رسانه ایش را گفتم شما ناراحت شدید از این بابت که ما رسانه ای کردیم.

جوابی هم نسبت به آن ندادید هیچ جواب علمی ندادید یعنی یک دانه سند شما نیاوردید به ما نشان بدهید این کتابی که آوردید مثلاً یک سند مقابلش نشان بدهید یا یک نکته ای بگویید بر خلاف ما که سعی می کنیم مستند برای شما صحبت بکنیم. کل برنامه شان اصل مسئله اش این بود آن نبرد، نبرد دینی نبوده ما این همه سند یک جا به شما در برنامه نشان دادیم از زرتشتی و از مورخ و باستان گرا.

نکته بعدی که ایشان گفتند ایشان آمد یک ایراد علمی بگیرد این یک تکه صحبتش بحث علمی می شود لا به لای آن فحاشی ها این یک تکه علمی می شد منتها چقدر علمی بود؟ چقدر با درایت و مطالعه بود؟ کلیپ شماره 2 را ببینید بعد پاسخش را می دهیم.

(کلیپ شماره 2)

استاد حسینی:

چو خودکامه جنگی بدید آن درنگ /که رستم همی دیر شد سوی جنگ /بدو گفت کای سگزی بدگمان/ نشد سیر جانت ز تیر و کمان /ببینی کنون تیر گشتاسپی/ دل شیر و پیکان لهراسپی/ تهمتن گز اندر کمان راند زود /بران سان که سیمرغ فرموده بود/ بزد تیر بر چشم اسفندیار /سیه شد جهان پیش آن نامدار...

منتقد بی ادب:

بی سواد گرامی چرا دست می بری با شاهنامه؟ وضو گرفتی دست زدی به شاهنامه؟ اولاً‌ این سگ زِی یا سِگ زیان یا سکا سانها گفتم، این ها به سیستانی ها می گویند سیستان همان سکا سانها هستند نامش تغییر یافته دگرگون شده. چرا گمان می کنی چیزی می فهمی؟ واقعاً در نمی یابی دست نزن در این باره حرف نزن!

استاد حسینی:

ایشان گفتند من وقتی به شاهنامه رسیدم آن جای که به رستم می گوید سگ زِی می گوید عبارت سگ زِی را استفاده کرده اراده توهین داشته، ایشان گفتند تو بی سواد هستی سگ زِی از سکاها می آید به منطقه سیستان، سگ زِی می گفتند این مورد اصلاً‌ توهین آمیز نیست این خیلی عادی است آن جا استفاده و استعمال شده. می خواهم به ایشان روش تحقیق را نشان بدهم چطوری بروند این را پیدا بکنند؟

در موتور جستجو گر گوگل جستجو می زنم معنی سگ زی در شاهنامه وقتی این را باز کنید عبارت سگ زی در چند تا فرهنگ لغت آمده ترجمه شده بله به سیستان بلوچستان سگ زِی می گویند ولی در شاهنامه اش را می خواهم به شما نشان بدهم ویکی پدیاش می آید این مقاله که از یک کتاب است واژه سگ زی در شاهنامه وقتی روی این کلیک بکنید می رسید به یک فایل پی دی اف این فایل را باز می کنیم واژه سگ زی در شاهنامه نویسنده آقای جواد اویسی نمی دانم ایشان را می شناسید یا نه؟ ولی آقای جواد اویسی از افرادی است که برای تاریخ سیستان و بلوچستان بسیار زحمت کشیده آثار بسیار ارزشمندی دارد.

تفکرش به چه شکل است؟ آن را کار ندارم ولی از لحاظ تاریخی واقعاً برای سیستان و بلوچستان زحمت کشیده، ایشان در مورد واژه سگ زی صحبت می کند واژه سگ زِی به سیستان و بلوچستان می گویند ولی در شاهنامه به چه می گویند؟ این مقاله را ببینیم امشب به ایشان حداقل روشش را نشان بدهم به جای این فحاشی ها بتوانند جستجو بزنند. من واژه رستم را جستجو می زنم ایشان در مورد واژه سگ زی صحبت کرده می گوید سگ زی در شاهنامه 18 بار به کار رفته و در اکثر این ابیات رستم مورد نظر است و چند بار هم منظور سیستان و مردم سیستان است که اراده شده بعد واژه را می آورد گفتند ایشان چه است؟ گفتند سگ زی از واژه سکاها گرفته شده است تعبیری که به کار بردند این است.

البته ایشان نظرات مختلف می آورند در صفحه 22 به نظر می آید که واژه سیستان در همین سرزمین زاده شده و بر سر زبان ها افتاده این جمله را ببینید نه این که مشتق شده از واژه سکاها باشد این یک. نکته دوم واژه ای که در شاهنامه سگ زی آمده که شما فکر کردید خیلی خوشحال شدید توانستید از آن یک نکته ای را بگیرید در آن بخش شاهنامه اراده دیگری است نظراتی را ایشان آوردند به واژه سگ زی پرداخته در صفحه 9 این پی دی اف بعد از نظرات و عبارات مختلفی که آورده و در موردش بحث کرده ایشان دو تا بحث در مورد واژه سگ زی (سیستان) می آورد دومی اش چه است؟ می گوید یکی اش به خاطر سگ های بزرگی که داشتند. سخت جانی و جگر آوری مردم سیستان در گذشته ارتباط تنگاتنگ با این حیوان با وفا و دوست داشتنی است. حالا شاهنامه چه می گوید؟ در شاهنامه حکیم ابوالقاسم طوسی حدود 18 بار واژه سگ زی آمده که منظور از همه آن ها توهین و اهانت به ساحت پاک و بی آلایش ابر مرد حماسه و اسطوره ایران رستم و سپاه سیستان است. فکر کردید مطالعه کردید؟

من قبل از این که واژه سگ زی را بخوانم برای تان ترجمه بکنم قبلش همه این ها را دیدم هر جا که توانستم به متونی که ذیل شاهنامه به این موضوع پرداخته بودند مطالعه کردم باز با یکی از اساتید مسلم ادبیات فارسی ایران تماس گرفتم با ایشان صحبت کردم ایشان همین نکته را گفتند. شما کلیپ ما را پخش کردید نه سگ زی به این معنا نیست از سکاها گرفته شده. جای دیگر اگر خواستید به شما نشان بدهم می گوید در شاهنامه حدود 18 بار واژه سگ زی آمده منظور از همه این ها توهین به آقای رستم است، دشمنان ایران این واژه را برای اهانت به رستم و سیستانی ها به کار می بردند تا آن جا جرأت جسارت یافتند که سپاهش را سپاه سگان نامیدند.

ولی رستم و سپاه سیستان را چه پروائی از این اهانت ها آن ها برای حفظِ حراستِ حدود و ثغور مرزهای ایران سرفراز از بیگانگان با جان و دل پذیرا و خریدار این اهانت ها بودند. باز دیگری هم آمده است شما که می گویید شاهنامه را چند بار خواندم و فلان وقتی که واژه سگ زی را استفاده می کند به رستم بر می خورد و ناراحت می شود یعنی شما می گویید وقتی به آقای رستم می گفتند تو سیستانی هستی ناراحت و عصبانی می شد؟

ایشان هم در مقاله اش به این اشاره کرده البته این مقاله که خدمت تان عرض کردم آقای جواد اویسی نوشتند این بخشی از یک کتاب جامع در مورد تاریخ ایران و ادبیات ایران نوشته شده، اگر اهل مطالعه هستید بروید آن را بخوانید خوب است حداقل یک مقاله اش را بخوانید واژه سگ زی در شاهنامه چه است؟ بعد بیایید به من بگویید تو بی سواد هستی تو فلان هستی اصلاً سگ زی به آن معنا آمده این یکی از جدیدترین پژوهش های است که در این زمینه انجام شده.

اما برنامه تاریخ بدون روتوش با این آقایان چه کار کرده است؟ ما بعضی وقت ها ورود جدی به یک مسئله پیدا می کنیم تعبیرش ایشان این است که چه بلایی سرش می آید؟ یا چه بلایی سرشان آمده است؟ با عرض پوزش از شما از خانواده های محترمی که پای برنامه نشستند و با عرض عذرخواهی من تا چند دقیقه قبل از برنامه از یکی از عزیزان پرسیدم واقعاً این کلیپ را پخش بکنیم یا پخش نکنیم؟ چون عبارت هایش، عبارت های خوبی نیست ولی با همدیگر ببینیم ایشان چه گفته راجع به کاری که ما با مبانی آقایان کردیم؟ کلیپ شماره 3 را ببینید

(کلیپ شماره 3)

زرتشتی ها، باستان گراها همین جور با هم ترکیب می کند ایشان ترکیبی میزند این ها چشمه آبی هستند که پاک و پاکیزه هستند شما دارید ببخشید می رینید تو این ها!

استاد حسینی:

من واقعاً عذرخواهی می کنم بابت این که این عبارت شان را پخش کردیم این هم در نوع خودش جالب است شبکه ما، عزیزانی که در تیم پاسخ به شبهات هستند شاگردان آیت الله حسینی قزوینی هر جا که ورود کردند افراد را نقد بکنند آه و ناله و داد و فریادشان بلند شد آن از وهابی ها و شبکه های وهابی؛ این از این آقایان که دارند می گویند شما این کار را با مبانی و مباحث ما کردید چه کار کنیم این ادبیات شان است؛ ولی خوشحال هستیم از این که شما گفتید می خواهید جواب بدهید ولی نهایت جواب تان این شد. اما هدف این گروها این فعالانی که خودشان را ملی گرا نام گذاشتند چه است؟ امشب نکته ای را در مورد آقای امید دانا به شما بگویم من اگر می خواستم بگویم آقای امید دانا از کجا دارد حمایت می شود؟ چطوری است؟ چون می دانم یک بخش های که حرف بزنم دستمایه اپوزیسیون قرار خواهد گرفت ولی اگر لازم بشود ببینم که بحث دفاع از دین است آن ها را هم خواهم گفت.

کسانی که با ایشان ارتباط دارند برخی از این ها از دوستان ما هستند، به ما یک سری اطلاعاتی می دهند که آقای امید دانا تصورش هم نمی کند که این ها را ما بدانیم و تیم این ها بدانند من هیچ وقت نیامدم از این اطلاعات استفاده بکنم یعنی حتی یکی دو جا خواستم یک کلید واژه ای به کار ببرم ایشان بفهمد قضیه به چه شکل است؟ این کار را نکردم

اما باید به شما بگویم امشب آقای امید دانا دارد چه کار می کند واقعیت را بدانید دوستان عزیز، عزیزانی که دلسوز ایران و اسلام هستید ببینید آقای امید دانا صراحتاً بعد از این که مثلاً‌ گفت من دیگر مستقیم به مقدسات اسلامی توهین نمی کنم ببینید در کانال شان چه گفته؟ هدف شان چه است خودش دارد می گوید هدفم چه است؟ و یک کلید واژه ایران شهری، در کانال آقای امید دانای زرتشتی ببینید چه می گوید؟ این ها چه می گویند و هدف شان چه است؟

حالا که شروع به نقد ما کردید دست ما باز شده می دانیم چه کار کنیم؟ با رصد کردن سران رژیم اسلامی (عبارت رژیم هم استفاده می کند) به خوبی می توان اهمیت نقش گروه های همانند رو دست را تشخیص داد که تمامی انرژی خود را در چند سال گذشته به جای عقده گشایی ها سبک اپوزیسیون می گوید اپوزیسیون نمی تواند علیه نظام اسلامی کار بکند ما کار می کنیم حالا ببینید.

اپوزیسیون لوس آنجلسی برای تبلیغات ملی گذاشته اند و با گسترده کردن گفتمان ملی فضای سران رژیم را دگرگون ساخته اند و کار را برای یک کودتای ملی نظامی در آینده ای نه چندان دور مهیا ساخته اند ایشان می گوید ما می خواهیم کودتای نظامی کنیم خودش دارد می گوید این حرف هنوز در کانالش است مال آن دوره اش نیست در خیابان می آمد می گفت مرگ بر اصل ولایت فقیه مال بعدش است چرا می گویید این دارد از ایران و نظام دفاع می کند؟ خودش دارد این حرف را می زند.

عبارت بعدی اش را ببینید امیدوارم تمامی مخاطبان رو دست اهمیت کار را درک کرده باشند و با تمام نیرو برای گسترده کردن گفتمان ملی کوشا باشند اندکی صبر سحر نزدیک است امید دانا. می گوید ما می خواهیم در کشور کودتای ملی کنیم. آره ما هم اجازه می دهیم باز جای دیگر حرفی دیگر زده این را هم ببینیم کانال رو دست آقای امید دانا یک صحبت های کرده نتیجه گرفته ما به خوبی می دانیم چه می کنیم و با این امکانات محدودمان در این مدت با ظرافت خاصی توانسته ایم ادبیات و خواسته های ملی خودمان را به رژیم اسلامی گام به گام دیکته کنیم.

و تاکنون صدایمان در بخش های چشم گیری از نیروهای مسلح مثل ارتش و سپاه و وزارت اطلاعات راه یافته است تأثیر گذاری ما بر روی سران نظام حاکم مدت هاست آغاز شده و داریم یواش یواش نتیجه اش را می بینیم و به یاری مزدا در نهایت با یک کودتای ملی و نظامی می گوید ما داریم زمینه را برای کودتا در ایران آماده می کنیم با یک کودتای ملی و نظامی فرم حکومت را دگرگون خواهیم کرد.

آن روز که این ها عملیاتش خواست کلید بخورد می آیید بگویید که حسینی آن موقع داشت این حرف ها را می زد شبکه ولی عصر این ها را تذکر داده بود و گفته بود. حالا برخی ها بروند روی مشتی انسان های بی ریشه و علّاف فیس بوکی تأثیر بگذارند و لایک جمع کنند حرف آخر آنانی که نفهمیدند ما چه می کنیم در حقیقت گوساله به دنیا آمدند (این هم ادبیات شان) و قصد دارند گاو از دنیا بروند ولی خیلی ها نیز فهمیده اند ما چه می کنیم؟

بنابراین از این عزیزان بی نهایت بابت همراهی منِ ناچیز من که کسی نیستم که هوادار داشته باشم من همراه دارم بسیار سپاسگزاری می کنم و می خواهم با قدرت و بدون خستگی موازین ملی را در سطح جامعه پخش کنم که دارد نتیجه می دهد. جای دیگر دوباره یک حرف دیگر زده با این کلید واژه کار دارم با صراحت گفته یکی دو جا نیامده حرف بزند چندین جا در کانالش گفته منتها بعضی ها دوست دارند چشم شان را بر حقیقت ببندند.

امسال برای نخستین بار مشاهده کردیم ارتش با شعار ارتش فدای ملت به جای شعار جانم فدای رهبر رژه رفت و همچنین نقشه ایران را به همراه سه رنگ پرچم بدون آرم خرچنگ این ها که می گویند توهین نمی کند آقای امید دانا می گوید آن لا اله الا الله وسط پرچم خرچنگ است بدون آرم خرچنگ نشان جمهوری اسلامی به نمایش گذاشت کسانی که مانند من اخبار ارتش و سپاه را دنبال کنند به خوبی می دانند رویکرد هر دو نهاد نظامی ایران یعنی ارتش و سپاه امسال تغییر آشکار داشته و به جای اسلام گرایی به ملی گرایی روی آوردند.

حالا فهمیدید تاریخ بدون روتوش برای چه؟ امیدوارم به زودی شاهد تنها راه نجات ایران که آقای امید دانا می گوید چه است؟ یعنی کودتای نیروهای مسلح علیه جمهوری اسلامی به منظور حکومتی ملی بر پایه ایران شهری باشیم، این واژه ایران شهری کلید واژه این ها است برای این که خودشان را برسانند به مرحله ای که در کشور کودتای نظامی بکنند.

حالا بیایید بگویید نه ایشان از جمهوریت دفاع می کند از جمهوریت که دفاع نمی کند یا یک سری سلسله صحبت های مطرح کرده که این ها به نفع نظام اسلامی است نه در کل نگاه می کنیم واقعاً می خواهد این جریان را پیش ببرد این که موفق می شوند یا نمی شوند؟ این که قطعاً به این نقطه نمی توانند برسند اگر مردم متوجه بشوند این ها می خواهند چه کار بکنند؟ ولی بالاخره یک نفر باید بیاید جواب ایشان را بدهد یا نه؟ یک نفر باید جلوی این جریان بایستد یا نه؟ حالا ما می آییم می ایستیم حالا این یک نفر فحاشی می کند خب فحاشی بکند. باید فهمیده باشید با فحاشی کردن و جو سازی یک ذره من تغییر جهت نمی دهم حاشیه هم برای مان درست بکنید همان حاشیه را متن می کنم با همان متن جلوی تان می ایستم این تا این جای کار.

 آن خرچنگی که ایشان می گوید پرچم خرچنگ نشان منظورش همان آرم وسط پرچم کشور است که هم الله نوشته شده هم به تفکیک لا اله الا الله است یعنی این ها به همدیگر جمع شده الله هم جزء همان عبارتی است که واژه خرچنگ به کار می برد.

اما در مورد شب یلدا یک نکاتی بگویم سراغ تماس های شما برویم مخالفین تماس بگیرند باز هم دعوت می کنم 3 تا سوال جدی داریم موبدان عزیز زرتشتی اگر تماس بگیرند من از ایشان استدعا می کنم بیایند نکات علمی شان را مطرح کنند این آقا در برنامه اش گفت اصلاً موبدان سمت برنامه شما نمی آیند نخیر آمدند در برنامه ما شرکت کردند منتها نسبت به سوالاتی که مطرح کردیم پاسخی ارائه ندادند.

در مورد یلدا و شب یلدا یک سری نکات را به شما نشان بدهم از کتاب آیین زرتشتی هم نشان خواهم داد این توضیح کلی را همین ابتدا عرض بکنم شب یلدا، یک شب باستانی است شب یلدا، شبی نیست که اسلام، آورده باشد آیا شما مخالف سنت های ایرانی هستید؟ نه، ما چرا مخالفت بکنیم؟ یک کشوری دارد سنت هایی را زنده نگه می دارد. منتها باید فلسفه آن سنت را بدانیم چه است؟ ببینیم مال خودمان است مال خودمان نیست؟ برای چه آمده و یک سری زوائد رویش حمل نشود که آن سنت از سنت بودن خودش خارج بشود.

اگر بین جشن گرفتن کریمس و شب یلدا و آیین شب یلدا در ایران باشد ما می گوییم شب یلدا اگر به معنای کنار هم نشستن خانواده ها باشد چقدر هم خوب است شب یلدا هیچی، هفته یلدا هم باشد خانواده ها کنار هم بنشینند سال یلدا باشد کنار هم بنشینند. ما با این سنت ها مخالفت و مشکلی نداریم بله اگر یک زوائدی رویش بیاید جنبه دینی بخواهند به آن بدهند که انحرافی باشد با آن ها مشکل داریم.

ولی این سنتی است که در ایران باستان بوده منتها یک مقدار نکاتی در مورد ریشه این کلمه باید خدمت تان عرض کنم چون دیدم برخی زرتشتی ها ادعای را مطرح کردند که یلدا نماد زن ایرانی است یک طراحی هایی هم این چند سال اخیر کرده بودند یک خانمی را گفته بودند که این نماد زن ایرانی است و از ایران باستان بوده است و از هیچ جایی هم نیامده است.

در کتاب گاه شماری و جشن های ایران باستان نویسنده شخص نام آشنا جناب آقای هاشم رضی برای مخاطبین ما کاملاً شناخته شده است یک شخصیت باستان پژوه و باستان گرای خیلی متعصبی در مورد ایران باستان است. ایشان در کتابش در پژوهشی در گاه شماری و جشن های ایران باستان که جشن های ایران باستان را توضیح داده در صفحه 556 در مورد شب یلدا این را می گوید اولاً واژه یلدا ایرانی است یا نه؟ فارسی است یا نه؟ البته این در فرهنگ عمید هم آمده است. می گوید یلدا، یک واژه سُریانی است به معنی تولد سُریانی - عربی چون یک ریشه هستند یلدا، یولَد، یَلِد در قرآن داریم:

(لَمْ يلِدْ وَلَمْ يولَدْ)

(هرگز) نزاد، و زاده نشد

سوره اخلاص (112): آیه 3

ایشان دارد می گوید این ها با همدیگر هم ریشه هستند به معنی تولد است واژه سریانی است. رومی ها خود واژه ناتالیس را به معنی تولد داشتند، مسیحیان سُریانی واژه یلدا را با خود به ایران آوردند یعنی واژه یلدا، وارداتی از سمت مسیحی ها است. اگر مسیحی ها آوردند یعنی قدمتش بیش از 2 هزار سال هم نباید باشد. و از آن زمان تا کنون در ایران ماندگار شده است؛ پس این واژه احتمالاً واژه ای است که مسیحی ها آوردند و ریشه سُریانی دارد.

یک کتاب دیگر را ببینید کتاب شمع و لنگری، انتشارات هیرومبا که انتشارات زرتشتیان ایران است این کتاب را چاپ کرده شمع و لنگری گوشه ای از آداب و رسوم زنده زرتشتیان را آورده، نگارشش خانم کتایون مزداپور و ویدا نداف که این دو نفر با هم کتاب های خیلی پر محتوایی را برای آیین زرتشت و ایران باستان نوشتند در صفحه 77 این کتاب در مورد یلدا می گوید: واژه یلدا اصلاً با تولد و میلاد و ولادت از یک ریشه هست همان حرف آقای هاشم رضی را تأیید کرده و فرهنگ عمید را تکرار کرده. این واژه از زبان سُریانی است پس این واژه اصالتاً ایرانی نیست. مشکلی ایجاد نمی کند در مقابل ادعای ایرانی بودن این واژه دارم می گویم شب یلدا، شب زادن آفتاب و روشنی است یک نکات خیلی مهمی در این کتاب در مورد یلدا آمده دقت کنید اگر زرتشتی ها خواستند بگویند یلدا مال ما است چه بگویید؟ شب یلدا، شب زادن آفتاب و روشنی است نماد و مظهر آفتاب و روشنی را ایزد مهر می نامیدند.

مهر همان میترا می شود میفرَه یعنی میترا و مهر از یک ریشه هستند مظهر روشنایی از کجا آمده؟ آیین هند و ایرانی بر باورها و عقاید مشترک میان ایرانیان و هندوان اطلاق می شود به این معنی که در هزاره سوم و دوم پیش از میلاد مسیح نیاکان ایرانی و هندوان با هم زیستند. واژه بعد از مسیحیت باید وارد شده باشد بر اساس حرف های هاشم رضی؛ اصل مسئله میترا و میترائیست که واژه یلدا را می گوید از این گرفته شده یا ایزد مهر ببینیم به چه شکل است؟

می گوید ایرانیان و هندوان باورها و عقاید مشترک داشتند در آن روزگار میفرَه یا میترَه را به عنوان نوری معنوی می پرستیدند پس مهر پرستی بوده که پیش از طلوع خورشید سر می زند. شب یلدا هم طولانی ترین شب سال است شب بعدش از زمان شب ها کم می شود در واقع مهر، خورشید و آفتاب نیست اما با نور و نور معنوی خورشید و آفتاب ملازم است. با ظهور زرتشت که قبل از زرتشت، اعتقاد مهر پرستی بوده.

آقای زرتشت که آمد چه شد؟ با ظهور زرتشت پیامبر ایشان می گوید زرتشت پیامبر، برخی از باورهای کهن از صافی آموزه های گاهانی و آسمانی او گذشت؛ یعنی این مهر پرستی بود آقای زرتشت آمد همه این اعتقادات از صافی زرتشت رد شد بیرون که آمد یک شکل و شمایل دیگری پذیرفت یکی اش همین یلدا است. با ظهور زرتشت پیامبر برخی از باورهای کهن از صافی آموزه های گاهانی و آسمانی گذشت خدایان کهن هم برخی باز ماندند و به صورت ایزدان اوستایی و ایرانی در آمدند.

ایزد مهر، یکی از آن ایزدان است یعنی در ایران باستان یک سری خداهای چند گانه داشتیم حالا آن های که می گویند همه در ایران باستان موحد بودند این حرف درستی نیست. نشانه های مختلفی دارند استدلال های متعددی داریم که این گونه نبوده. یک دوره ای مهر پرست بودند ماه و خورشید را می پرستیدند چند تا خدا داشتند. ایشان می گوید مهر،‌ یکی از این خداها بود وقتی زرتشت آمد این مهر را از خدا بودند یک تنزلی به او داد او را چه کرد؟

باهم ببینیم ایزدان شد ایزد، ایزد مهر یکی از آن ایزدان است ایزدان بر خلاف خدایان پیشین داستان تولد ندارند این ها اصلاً متولد نمی شوند که شب یلدا، شب تولد مثلاً‌ این ایزد مهر است آیین زرتشتی با این گونه اساطیر مخالفت جدی دارد با شب یلدا مخالفت دارد با این که شما بخواهید بگویید اگر یلدا را به این عنوان که شب تولد مهر یا میترا است بخواهید جشن بگیرید با طبقه زرتشتی ها جور در نمی آید.

جمله بعدی می گوید وقتی می گوییم شب یلدا، شب تولد مهر است در واقع اولاً زبان استعاری داریم استفاده می کنیم چون اعتقادات زرتشت اصلاً این را نمی پذیرد به معنای طولانی شدن روزها است ثانیاً خیلی رُک و واضح این عقیده را نمی دانیم از کجا آمده؟ ریشه یلدا را نمی دانیم کجا است؟ آیا تفکرات زرتشتی آورده است آیا زاده شده آیین زرتشت در ایران است؟ همچنین چیزی نیست.

یکی از دوستان مان به من گفت آقای ابو هریره وقتی یک روایتی را می‌ آورد می گفتند از کجا آوردی؟ می گفت:

«هذا من كِيسِ أبي هُرَيْرَةَ»

در کیسه ام است.

 الجامع الصحيح المختصر ، اسم المؤلف:  محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256 ، دار النشر : دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987 ، الطبعة : الثالثة ، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا، ج 5، ص 2048، ح 5040

حالا برخی از این آقایان مبلغ هستند در فضای مجازی مطالبی می آورند که اصلاً‌ کیسه اش را هم پیدا نمی کنند کجا است و از کجا آمده؟ ادعا نکنید یک سنتی است در ایران زمین بوده و ادامه پیدا کرده اگر به معنای دید و بازدید باشد سر زدن به بزرگ ترها باشد خیلی هم خوب و قشنگ است با تعالیم اسلامی هم سان است ولو این که در اسلام نیامده است در چنین شبی باید این کار را انجام بدهیم ولی آیین و سنت زیبایی است. ولی به آیین زرتشت نچسبانید آن وقت این اسناد کارتان را خیلی سخت می کند. اولین بیننده آقا علیرضا از مشهد سلام علیکم ورحمة‌ الله

بیننده آقای علیرضا از مشهد:

سلام علیکم ممنوم که ما را روشن کردید که زرتشت با شمشیر به ایرانیان رسیده

استاد حسینی:

بله در اسنادی این چنین آمده فصل اول هم مفصل توضیح دادیم.

علیرضا:

آقای حسینی من جدیداً دارم برنامه شما را دنبال می کنم، فکر یک کلیپی از شما چند روز پیش دیدم در مورد این بود که یک کتابی معرفی کردید اسمش را نمی دانم یک متنی آورده بود در آیین زرتشت گفته بود در آن دنیا به یک نفر مردار می خوراندند به خاطر این که در دنیا خودش را شسته بود می شود لطف کنید اسمش کتابش را بگویید.

استاد حسینی:

کتاب اردو ویراف نامه

علیرضا:

لطف کنید چند نمونه از تفاوت های که بین زرتشت و اسلام است بیان کنید ما با اسلام بیش تر آشنا بشویم.

استاد حسینی:

چون نقد آیین زرتشت در فصل اول بود نمونه هایی را از آیین زرتشت آوردم مطرح کردم، شما خودتان می توانید این مقایسه را انجام بدهید نخواستم در برنامه اساس کارم مقایسه باشد، یکی دو جا البته یک مقایسه ای کردم ولی اساس کارم این نبوده است.

علیرضا:

مقایسه نه ولی به طور مثال در اسلام گفته غسل بکن این آقا گفته به خاطر این که خودش را شسته به او مردار خوراندند چند نمونه از این ها می شود در مورد زرتشت بیان کنید

استاد حسینی:

همین الان یا می فرمایید در این زمینه برنامه سازی داشته باشیم؟

علیرضا:

الان چون دارم برنامه تان را نگاه می کنم می خواهم چند نمونه در ذهنم باشد

استاد حسینی:

یکی این که بحث شُستار در آیین زرتشت می گویند چون خاک پاک است نباید کثیف بشود نباید به حمام بروید و خودتان را بشویید صراحت اردو ویراف نامه است بعد در اسلام غسل کردن واجب است کسی که دارد زندگی می کند بالاخره به این وجوب می رسد. وضو گرفتن واجب است چون مقدمه واجب است از این باب دارم عرض می کنم واجب است.

برای نماز خواندن دست و صورت را حتماً باید غَسل بدهید و بشویید این کار را حتماً بعد از خواب برای نماز صبح باید انجام بدهید بعد از این که شما قضای حاجت داشتید باید برای عبادت تان این کار را انجام بدهید بعد از یک سری اتفاقات غسل است مانند غسل جنابت این یک نکته. نکته بعدی در مورد خاکسپاری است اسلام می گوید باید این بدن را بشویید و تمیز کنید و غسل میت بدهید بعد داخل کفن بگذارید و داخل خاک بگذارید روی این را باید بپوشانید. در آیین زرتشت می گوید در دخمه و جلوی حیوانات بگذارید تا تکه تکه اش بکنند. و چشمش و بدنش را اصلا تکه تکه کند و امحا و احشایش را در بیاورند

علیرضا:

زرتشتی ها الان هم انجام می دهند؟

استاد حسینی:

این که چرا انجام نمی دهند؟ یک نکته ای است تا 50 سال پیش انجام می دادند. در ایران را دارم می گویم جاهای دیگر در هند و ... ظاهراً دارند انجام می دهند من تصاویر مستندش را دارم تصاویری که می بینید دخمه است در یزد هم تشریف ببرید هنوز دخمه ها هستند این تصویر دخمه یزد است، جسدها را روی هم می گذاشتند حیوانات می آمدند جسدها را تکه تکه می کردند.

علیرضا:

در‌ آیین زرتشت قدیم این کار را انجام می دادند؟

استاد حسینی:

آیین زرتشت قدیم نه در همین چند سال پیش انجام می دادند

علیرضا:

قدیمی ها گور دخمه ها این طوری بود؟

استاد حسینی:

بله، چرا این ها انجام ندادند؟ به خاطر این که آقای موبد کوروش نیکنام در کتاب زرتشت و مزدا یسنا می گوید ما چون دیدیم عکس برداری شد و این تصاویر بیرون آمدند به خاطر این گفتیم که دیگر این کار را نکنیم؛ یعنی دلیلش این بود که مردم می دیدند برای شان مشمئز کننده بود و باعث شد بر خلاف اوستا این کار را انجام ندهند. و این کار را الان در ایران حداقل کنار بگذارند، گوشه و کنار این کار را انجام می دهند و به این سنت اوستایی عمل می کنند یا عمل نمی کنند یک نکته دیگر است.

اسکنش را نشان بدهم زرتشت و مزدا یسنا جناب آقای موبد کوروش نیکنام در صفحه 474 می گوید خانواده ها جلوه با شکوه گذشته را نیز به نمایش می گذاشتند وقتی که اجساد را جلوی حیوانات می گذاشتند تکه تکه بشوند چون بر پایداری زیستن بعد بحث تنازع بقاء را مطرح می کند، تن بی جان خویش را جلوی کرکس ها می گذاشتند تکه تکه اش بکنند می گوید خیلی زیبا بود!

بعد ایشان مطرح می کند در دهه 40 خورشیدی به دنبال کوچ همیشگی کرکس ها به سبب گسترش شهر نشینی می گوید دیگر کرکس نبود ما را بخورد تا اجسادمان را در دخمه بگذاریم و با نگرش نا مناسبی از این شیوه که با عکس و فیلم از دخمه ها روی داد از آن پس شیوه خاکسپاری برگزیده شد و شیوه دخمه گزاری دنبال نشد. در ایران حداقل این اتفاق افتاده جای دیگر ظاهراً دارند این کارها را انجام می دهند این هم یک نمونه دیگر.

علیرضا:

یعنی سمت اسلام آمدند و خاکسپاری می کنند

استاد حسینی:

این ها الان دارند خاکسپاری می کنند آن چیزی است که اسلام قبلاً می گفته این ها پافشاری می کردند که همچنین کاری را انجام ندهند.

علیرضا:

نکته بعدی شما چه بود؟

استاد حسینی:

نکته بعد در مورد زن و جایگاه زن است

علیرضا:

من شنیدم در زرتشت اسم زن ها ارث نمی برند درست است؟

استاد حسینی:

این که رسوم زرتشتی ها در ایران باستان به چه شکل بوده بله در دوران ساسانی و قبل از آن نکاتی را در مورد بحث ارث بردن داریم زن ها را به دیگران می بخشیدند بدون این که، زن رضایت داشته باشد مطالب مفصلی است اگر بخواهم به آن بپردازم مسئله اش خیلی مفصل می شود البته روی آن کار کردم یک سری هاش را استخراج و پژوهش کردیم حتی برای ارائه آماده کردیم ولی الان بخواهم بپردازم مفصل می شود.

ولی در مورد زن در اسلام کارگاه هم داشتم و به بحث زرتشت پرداختم در مورد حقوق زن، زن را از شهر دور می کردند بعضی از اسناد را به شما نشان بدهم این ها با زن چطوری برخورد می کردند؟ بعد از دوره های خاصی که خانم ها دارند حتماً به آن ها گومیز می دادند بعضی ها حتی گفتند در این شفاء بوده که باید به زور گومیز یا ادرار گاو به او بخورانید در جاهای مختلف این را آوردند.

فصل اول، شماره 11 در مورد گاو و بحث خرافاتی که در این زمینه داشتند صحبت کردم به صورت کلی ما با خرافات مقابله می کنیم آقای علیرضا عزیز؛ ولی این کتاب را ملاحظه بفرمایید کتاب دکتر موبد اردشیر خورشیدیان رئیس انجمن موبدان تهران است ایشان در قید حیات هم هستند البته فعلاً از لحاظ جسمی حال مساعدی ندارند، ایشان در کتاب شان مطرح کرده در صفحه 138 می گوید امیدواریم ما زرتشتیان هم که بازماندگان این نیاکان (قبلش توضیح می دهد نیاکان ما چه کار می کردند) ما بازماندگان این نیاکان با فرّ و شکوه هستیم ما نیز این مفاهیم انسانی را درک کرده و به صورت علمی یا حتی خرافاتی به اجرا در آوریم.

می گوید یک مسئله علمی نشد خرافاتی قبلش ایشان چه می گوید؟ سوال پرسیدند می گویند یک دسته از باورها درست است ولی ظاهراً مبنای علمی ندارد؛ ولی چون باور به آن موجب دوری کردن مردم کوچه و بازار و عامی از کارهای ناشایست و غیر اخلاقی است بهتر است تا وقتی که دانش همه انسان ها به حد درک این علوم برای زندگی نرسیده در بین جامعه باشد و نگاه داشته بشود.

سوال شان در مورد این است که ما یک سری خرافات داریم چه کار کنیم؟ این می گوید بماند ولو مبنای علمی ندارد ولی خوب است بماند و بعد می گوید زرتشتی ها باید این را پاسداری کنند پس مبنای شان، مبانی خرافاتی بر اساس نکته ای که ایشان گفته است می شود. اگر سوال خاصی دارید بفرمایید

علیرضا:

بعضی ها به اسلام خورده می گیرند می گویند ما قبل از اسلام خدای یکتا را می پرستیدیم من یک جا خواندم می گویند قبل از اسلام ایرانی ها آب و آتش می پرستیدند درست است؟

استاد حسینی:

بحث پرستیدن آب و آتش بوده یا محترم بودن شان یک نکته است این که خود اهریمین در آیین زرتشت آیا شیطان است یا نه؟ دم و دستگاه جدا و مستقلی از اهورا مزدا دارد نکته دیگری است ممکن است در بخش های از ایران پرستش چهار گانه، عناصر اربعه وجود داشته باشد ولی عموماً این طوری نبوده در مورد این که زرتشتیان ثنویت دارند یا ندارند آن بحث جدایی را می طلبد ولی همه ایرانی ها موحد نبودند چه بسا در بین شان موحدینی هم بوده گفتیم در سیستان تا زمان رستم پیرو آیین انبیاء بودند.

به شهر سوخته مراجعه بفرمایید آن جا پیکرک ها و معابدی پیدا شده من دو سه بار آن جا رفتم پیکرک می گذاشتند بت بوده این ها را می پرستیدند نمی توانیم بگوییم همه این ها موحد بودند.

علیرضا:

یعنی بت هم می پرستیدند؟

استاد حسینی:

بله بت هم داشتیم

علیرضا:

سوال آخر اگر لطف کنید آن 3 سوالی که گفتید ما از زرتشتی ها پرسیدیم

استاد حسینی:

باز پخش را اگر نگاه کنید می توانید ببینید. سه تا سوالی که ما پرسیدیم گفتیم زرتشت کَیْ بوده؟ چه دوره ای زندگی می کرد؟ هیچ چیزی از او معلوم نیست که ما بگوییم این سال، این دهه، این سده، این هزاره بوده و اقوال با هم قابل جمع نیست؛ سوال بعدی گفتیم زرتشت اصلاً پیامبر بوده یا پیامبر نبود؟ زرتشتی ها هنوز نمی دانند. نکته بعدی این که زرتشتی که شما می گویید پیامبری ایرانی بوده است اصلاً ایرانی بودن زرتشت بر اساس اویستا کاملاً زیر سوال رفته ایرانی بودنش را هم نمی توانیم ثابت بکنید. متشکر از آقای علیرضا، تماس بعدی آقای بهادری از کرج سلام علیکم ورحمة الله

بیننده آقای بهادری از کرج:

سلام علیکم ورحمة الله خدمت جناب اقای دکتر حسینی بزرگوار، عذرخواهی می کنم چند وقتی نبودم برنامه های شما را ببینم ولی وسط برنامه دیدم یک آقای فکر می کنم زرتشتی بود بله؟

استاد حسینی:

ایشان از زرتشتی گری خیلی دفاع کرد واقعاً ایشان از این لحاظ بدون شناسنامه است

بهادری:

یکی از اعتقادات زرتشتی گفتار نیک است پندار نیک را کار نداریم، جوان بی ادبی که شما پشت تریبون در یک رسانه ای که دارد دنیا گوش می کند یا سواد نداری یا اگر داری این الفاظ زشت چه است شما داری به کار می بری؟ اگر خیلی سواد داری بیا منطقی با آقای حسینی حرف بزن. باید از شما تشکر کنم که با این آرامش خودتان را کنترل کردید یک کلام بی ادبانه نگفتی ولی این جوان ادعا می کند ببخشید مثل آدم گردن کلفت نشسته و مدام ادعا می کند و حرف های بدی می زند.

عزیز من برو درس بخوان بیا در مقابل آقای دکتر حسینی وایستا گفتار ایشان را نقد کن؛ جناب آقای حسینی ایشان یک مطلب فرمودند که اسلام دین خشونت است من فکر می کنم ایشان تحت تأثیر کتاب آقای ویل دورانت قرار گرفته که آقای دکتر ویل دورانت نویسنده تاریخ اسلام بدون شمشیر ایشان در فضای صهیونیست ها تنفس کرده، من به این جوان می خواهم بگویم عزیز من، دین حقِ ما تشیع، اسلام ناب محمدی است. حضرت رسول اکرم هیچ وقت شمشیر نکشید برای پادشاهان نامه فرستاد نه شمشیر! اسلام دین مهربانی، رحمت و سلام علیک است اگر امروز ما نتیجه اسلامی که می بینیم بمب و انفجار و داعش و النصره و طالبان را می بینیم این دین جناب آقای خلیفه دوم است. ربطی به دین تشیع ندارد من این را می خواستم فقط تذکر بدهم والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته.

استاد حسینی:

ممنون از شما ان شاء الله موفق و مؤید باشید آقای بهادری عزیز در پناه حق باشید. ایشان از هنرمندان عزیز کشورمان هستند. آقای شادفر سلام علیکم ورحمة الله پژوهشگر محترم در زمینه ایران باستان و زرتشت قطع شد دوباره با ایشان تماس می گیرند یک نکته را در تکمیل فرمایشات جناب بهادری عرض کنم این که گفتند اسلام دین خشونت و فلان است شما در کدام یک از منحرفانه ترین و منحرف ترین نحله ها و فِرق اسلامی، اسلام کم فرقه انحرافی ندارد این را هم بدون روتوش می گوییم یک همچنین چیزی را دیدید؟

کتاب دانشنامه ایران باستان آقای هاشم رضی بحثش مفصل است در فصل قبل عرض کردم صفحه 1223 مانی چون از آیین زرتشت می خواست بر گردد یا این که می گفت من پیامبران دیگر را قبول می کنم مستنداتش را نشان دادیم مجرم را زنده زنده پوست می کندند چنان چه مانی را کردند و بدنش را بند بند و تکه تکه به وسیله متخصصان که در سازمان و اداره جرائم مغان و مزدا یسنا به خدمت می بردند از هم جدا می کردند.

اگر می گفتند یک کسی در آیین زرتشت مرتد شده زنده زنده پوست می کندند برای این کار انجمن موبدان متخصص داشتند. در اسلام شما حیوان درنده را هم بعد از مرگش حق ندارید تکه تکه بکنید یعنی شمر، یزید به دستت بیافتند کشته بشوند شما بعدش این را بر اساس احکام اسلام مثله نمی کنی.

ولی شما می گویی کسی از زرتشت بر گشت باید این کار را بکنید در منحرفانه ترین فِرق اسلام نیامده زنده زنده پوست این طرف را بکنید، یعنی داعش جنایتکار و پلید همچنین فتوایی نداشت ممکن است انجام داده باشند انسان را پخته باشند بله ولی فتوایش این نبود انجام مغان و متخصصان مغان می آمدند این کار را می کردند سند هم زیاد داریم فکر نکنید در مورد این مسئله همین یک دانه بود البته این برگشته از بحث معارف اوستایی است. من در قسمت 16 فصل قبل توضیح دادم آقای شادفر سلام علیکم ورحمة الله

 بیننده آقای شادفر:

سلام خدمت شما و سلام عرض می کنم خدمت بینندگان محترم استاد از لحاظ ادب و گفتار حرفی برای گفتن نیست. من فقط می خواهم یکی دو نکته از لحاظ علمی پاسخ این جماعت بی سواد را بدهم و تأسف می خورم از برخی افراد مذهبی که پای سخنان این جماعت نشسته‌ اند ببینند این اشخاص اصلاً سواد ندارند. شما نکته ای را در مورد واژه سگ در اوستا فرمایش کردید این ها می گویند در آیین زرتشت، چون سگ مقدس است و با این پیش فرض هم می گویند شاهنامه چون کتاب زرتشتی است.

پیش فرض های نادرست لذا نمی تواند معنی سگ در کتاب شاهنامه به معنای فحش و توهین به کار برده شود، من دو نمونه فقط ذکر می کنم که توهین بوده یکی شان داستانی در مورد رستم که می رود با یکی از افراد خاقان یک شخصیتی به نام شَنگول یا شِنگِل یکی از افرادی که متعلق به خاقان چین بوده می‌ آید با رستم جنگ کند این شخص وقتی به جنگ رستم می آید این شکلی رستم را صدا می زند می گوید بگویید آن مردم سگ زِی کجاست؟

این آقا می گوید سگ زِی لقب سیستان بوده، بله لقب سیستان بوده اما توهین هم حساب می شد چرا؟ پاسخ رستم را ببینید می گوید: چو آواز شنگول یا شِنگِل به رستم رسید / ز لشکر نگه کرد و او را بدید / برِ شنگول آمد به آواز گفت/ که بد نژاد فرومایه جغد/ مرا نام رستم کند زال زر/ تو سگ زی چرا خوانی ای بد گوهر.

 اصلاً ناراحت می شود می گوید تو چرا به من سگ زی می گویی؟ ای بد طینت، ای بد گوهر، ای فرومایه! پس می بینید رستم بر آشفته می شود وقتی به او سگ زی می گویند.

استاد حسینی:

آقا شادفر در همین مقاله هم همین مکالمه را می‌ آورد با تحقیر به رستم، سگ زی گفت و کلام آن ها آمرانه است رستم با عصبانیت از این که او را سگ زی می خواند بر می آشوبد و بعد این را جواب می دهد ولی شما به ما بی سواد می گویید

شادفر:

بله، شاهان ساسانی وقتی می خواستند به دیگران توهین کنند فحش می گفتند سگ و ای سگی می گفتند این طوری فحش می دادند این در شاهنامه آمده در شاهنامه داستان بزرگمهر آمده وزیر مخصوصی که در زمان ساسانیان بوده آن قدر تعریفش می کنند اما خیلی جالب است می دانید در شاهنامه چه بلایی سرش آمده؟ در قالب داستان مانند است می گوید یک زمانی بزرگمهر و انوشیروان به ظاهر عادل یک زمانی فرصت بشود به این شخصیت هم ورود کنید.

استاد حسینی:

جدیداً هم دیدید بحث انوشیروان را گفتند اگر بخواهیم ورود بکنیم این که انوشیروان عادل بوده یا نه مطلب زیاد است.

شادفر:

خودش دو سه برنامه می طلبد می خواهم این جا را بگویم با جناب برزگمهر به شکار می روند بعد یک ماجرای پیش می آید بزرگمهر لب هایش را گاز می گیرد، پادشاه انوشیروان فکر می کند به او خندید می‌ آید این شعر را برای او می گوید؛ می گوید: بدو گفت کای سگ تو را این که گفت/ که پالایش طبع بتوان نهفت. به او توهین می کند می گوید ای سگ با عصبانیت و لقب بد دادن به او می گوید همین آقای انوشیروان به ظاهر عادل بزرگمهر را به زندان می اندازد آن قدر شکنجه اش می کند که چشم هایش کور می شود.

یعنی بزرگمهری که این همه یک عده ای قربان صدقه اش می روند او یک شخصیت دانشمندی بوده، ولی ببینید چه بلایی سرش می آورد به خاطر این که شاه یک توهمی برداشته فکر کرده بزرگمهر به او خندید توهین به او می کند و به او سگ و هزار تا بد و بیراه هم به او می گوید آخر کورش می کند؛ پس در شاهنامه سگ، یک توهین است هم سگ زی توهین است هم شاهان ساسانی حتی از دست نزدیک ترین کسان شان عصبانی می شدند کِی سگ می گفتند یکی از نژادهای سگ است این طور توهین های در شاهنامه می کردند.

شما در مورد جنگ رستم و اسفندیار هم فرمودید خود اسفندیار وقتی در مقابل رستم قرار می گیرد ببینید چه بیتی را دارد می گوید؟ چو از رستم اسفندیار این شنید/ بخندید و شادان دلش بر دمید/ بدو گفت از این رنج کردار تو/ شنیدم همه درد و بیمار تو/ کنون کارهای که من کرده ام (اسفندیار دارد کارهایش را می گوید) ز گردن کشان سر بر آورده ام/ نخستین کمر بستم از بهر دین/ تهی کردم از بت پرستان زمین. (می گوید من از بهر دین شمشیر به دست گرفتم)

استاد حسینی:

همین تکه را از من پخش کرد هیچ نکته ای راجع به این داشت این جا از بهر دین گفته بالاخره این متن شاهنامه است من که از خودم نیاوردم

شادفر:

بله، نخستین کمر بستم از بهر دین/ تهی کردم از بت پرستان زمین

استاد حسینی:

در ادامه می گوید من آن قدر از بهر دین آدم کشتم دیگر خاک پدیدار نشد در شاهنامه فردوسی بر اساس سایت گنجور، بخش 17، داستان رستم و اسفندیار:

چون از رستم اسفندیار این شنید/ بخندید و شادان دلش بر دمید/ بدو گفت از این رنجِ کردار تو/ شنیدم همه درد و تیمار تو/ کنون کارهای که من کرده ام/ ز گردن کشان سر بر آورده ام/ نخستین کمر بستم از بهر دین/ تهی کردم از بت پرستان زمین/ کس از جنگجویان گیتی ندید/ که از کشتگان خاک شد ناپدید/ نژاد من و تو با گشتاسب است/ که گشتاسب از تخم لهراسب است!

باز به گشتاسب و لهراسب می رسد دقیقاً جنگ دینی

شادفر:

بله، من یک نکته دیگر بر کلام شما اضافه کنم شما فرمودید اولین کس نبودید بله عزیزانی که در حوزه ادبیات و شاهنامه کار می کنند دکتر سروش شهمیرزاد را می شناسند دکتر سروش شهمیرزاد یک کتابی دارد به اسم طرح اصلی داستان رستم و اسفندیار، این ابتدا یک مقاله بود مقاله اش را می توانند از اینترنت دانلود کنند بعد یک افاضاتی به آن می آید و خیلی مفصل تر می شود تبدیل به یک کتابی نایاب می شود.

ایشان به صراحت در کتابش می گوید، می گوید خاندان رستم که در زابلستان می زیند زرتشتی نیستند و دین زِهی را نپذیرفتند اسفندیار برای دعوت رستم به دین جدید است که به زابلستان می رود و در حقیقت لشکرکشی او به سیستان یک جنگ مذهبی است این سخن آقای دکتر سروش شهمیرزاد استاد ادبیات ایرانی، شاهنامه پژوه کتابی هم با همین عنوان دارد که از روی داستان رستم و اسفندیار است.

استاد حسینی:

ایشان ندیده بود فکر می کرد من اولین نفر هستم دارم این را مطرح می کنم.

شادفر:

چون اطلاعی ندارند این ها با یک محیط بسته ای دور خودشان گرفتند با یک پیش فرض های ثابتی که فردوسی زرتشتی است و این سگ چون مقدس است اصلاً آیین زرتشت، آیین صلح است با این پیش فرض های بچه گانه فکر می کنند بحث علمی انجام بدهند در صورتی که شما حتی تاریخ را مطالعه کنید می بینید در آیین زرتشت حداقل در زمان ساسانیان علیه مسیحیت چه جنگ های صورت گرفت در برخی از دوران ها، علیه مسیحیت چه شکنجه های صورت گرفت در برخی از دوران ها.

استاد حسینی:

قدرت پیدا می کردند یک کسی مثل کشتاسب پای کار بود خیلی کارها می کردند

شادفر:

بله این را یکی از دوستان شخصاً از یکی از اساتید معروف پرسید آقای شروین فریدنژاد در آلمان در حال تدریس است استاد ادبیات و تاریخ است.

استاد حسینی:

صدای شان در این زمینه پخش شد

شادفر:

بله، من فایل و سندش را فرستادم ایشان در مورد بحث رستم و اسفندیار می گوید شواهد اساطیری بخصوص شاهنامه نشان می دهد که رستم زرتشتی نبوده در تویتر شروین فریدنژاد است در تویتر بروید این مطلب را می توانید مشاهده کنید یا دوباره از او بپرسید می گوید این که دینش چه بوده است؟ نمی دانم اما احتمالاً گونه ای از دین ایرانی پیشا زرتشتی است؛ یعنی همان آریایی ها به عبارتی چند خدایی! این ها اساتید تاریخ هستند زنده هستند شاهنامه پژوه هستند استاد حسینی تنها نیست استاد حسینی وقتی می‌ آید صحبت می کند با مطالعه و تحقیق بوده ده ها و صدها نفر این را گفتند و به قول شما رسانه ای نبوده که این ها علنی بشود.

شما فقط این را علنی اعلام کردید ولی چون این ها در یک محیط بسته ای بودند حقایق را نمی توانند بر تابند تا حالا خیلی از مخاطب ها گفتند آیین زرتشت، آیین صلح است اصلاً ما از این چیزها نبوده و از این خبرها نبوده حالا یکی آمده حقایق را می گوید این ها باید پاسخگوی مخاطبین شان باشند مجبور هستند سر هم بندی کنند چهار تا توهین کنند و حرف نادرست بزنند یک جوری مثلاً می خواهند پاسخ علمی بدهند ولی نمی دانند که رسوایی بعد از این بسیار عظیم تر و شدتش بیش تر است.

استاد حسینی:

واقعاً جواب نمی دادند خیلی برای شان بهتر بود ممنونم از شما آقای شادفر عزیز در پناه حق باشید. آقا رضا از اصفهان سلام علیکم ورحمة الله چند دقیقه بیش تر تا پایان برنامه فرصت نداریم.

بیننده آقای رضا از اصفهان:

سلام وقت شما بخیر، یک سوال داشتم در رابطه با حمله زمان یزدگرد از طرف مسلمان ها به ایران. این که می گویند ایران باستان کتابخانه ای داشته حالا در کدام شهر است یادم نیست کدام شهر است و اصلاً به گوشم نخورده؛ ولی شنیدم یک کتابخانه بسیار بزرگ بوده و در دوران باستان درست شده و کتاب های زیادی هم نوشته شده این کتابخانه توسط مسلمان ها به آتش کشیده شده می خواستم ببینم اصلاً مسلمان ها آمدند این کتاب ها را بخوانند و بررسی کنند و بعد آتش بزنند؟ شاید آن چیزهای که در کتاب های زرتشتی نوشته شده باشد با احکام دین اسلام منطبق باشد و آن کتاب های را که این ها آتش زدند چون اکثر ایرانی ها یکتا پرست بودند، البته من الان شنیدم که در بعضی از نقاط ایران یکتا پرستی نبوده بلکه بت پرست بودند اولین بار است دارم از زبان شما می شنوم ولی فرض را بر این می گیریم آن زمان ایران جامعه یک دستی نداشته حتی زمانی که مغان زندگی می کردند یک حکومتی برای خودشان داشتند کوروش آمد و حکومت مغان را سرنگون کرد حکومت هخامنشیان را به وجود آورد. من کاری به این ندارم می گویم حتی ممکن است آن های که یکتاپرست بودند کتاب های هم داشتند ممکن است این کتاب های که وجود داشت یک سری چیزهایش با دین منطبق باشد چطوری آمدند بدون این که مطالعه کنند کتاب را آتش بزنند این را می خواستم برای من توضیح بدهید.

استاد حسینی:

در مورد این که آیا مسلمان ها به ایران آمدند این کتاب ها را خواندند یا نخواندند؟ ما باید اول ببینیم اصل قضیه آتش زدن کتابخانه آن هم در آن وسعت که برخی ها ادعا می کردند واقعاً درست است یا درست نیست؟ برخی از افراد کلاً مخالف هستند می گویند ایران آن موقع کتابخانه نداشت که مسلمان آن جا بیایند و بعد این کتابخانه ها را بخواهند آتش بزنند.

اگر واقعاً این اتفاق افتاده باشد مطمئن باشید من می گویم این اتفاق افتاده جنایت در حق ایرانی ها بوده است هر چند این های که حمله کردند خودشان را مسلمان می دانستند؛ ولی اجازه بدهید ما به وقتش برسیم این را بررسی بکنیم برخی ها نکاتی را داشتند که در ایران این مسئله این قدر مهم نبود. آقای سروش معلوم الحال که می دانیم اگر ایشان بخواهد یک حرفی بزند برای خوشی مسلمان ها نمی آید یک همچنین حرفی بزند.

نکته ای را مطرح کرده می گوید عده ای گفتند که اعراب بعد از حمله به ایران کتابخانه های بزرگ ایرانی ها را به آتش کشیدند و از کتاب ها برای گرم کردن گرمابه های خود استفاده کردند البته باز هم این چندان مورد تأیید مورخان نیست. اصلاً ممکن نیست که یک تمدن بزرگ با شاخ و برگ های بزرگ و متفکران بزرگ این گونه از بین برود و فرو بپاشد و نابود شود ما هنوز همه شعرهای هومر را داریم که متعلق به 2500 سال پیش است.

برخی ها این را منکر هستند یک سری استدلال ها دارند البته استدلال نبودن این کتابخانه ها به این بزرگی با آن ابعادی که گفته می شود می تواند مؤیداتی در آیین زرتشت از جمله ممنوعیت کتابت و این ها را داشته باشد اهریمن دانستن و دیو دانستن نگارش این ها بحثی است که خانم ژاله آموزگار در کتاب اساطیرش مطرح کرده بود، قضیه بر می گردد به قضیه دیو بند و قضیه ای کیومرث.

به هرحال بحث آتش زدن کتابخانه اول باید بررسی بشود و ببینیم که واقعا قضیه از چه قرار است و بعد بیاییم بپردازیم. این که اصلا کتابخانه ای به این شکلی بوده یا نبوده است. مثلا خود شهید مطهری نکته ای را در این مورد دارد مطلبی را مطرح می کند می آید در آن جا در کتاب خودشان مسائلی را دارند که اقا اصلا اسلام آن زمان کتابخانه بوده یا نبوده در صفحه 349 و 350 کتابشان مراجعه بفرمایید نکاتی را می توانید پیدا کنید.

در کتاب بحث جنگ اعراب با ایرانی ها مطالبی را آورده است مفصل است من الان بخواهم بخوانم بگذارید به وقتش که رسیدیم در این مورد با شما صحبت می کنیم که ببینیم حقیقت به چه شکل است و ادعای که مطرح شده بود به چه صورت و به چه شکلی بوده است ولی اگر فرض را بر این بگذاریم که کتابخانه هایی در ایران باستان بوده است و اعراب موقعی که به ایران حمله کردند این ها را آتش زدند چه بسا این ها را نخوانده باشند و آتش زده باشند گروهی که حمله کردند در بین شان این قدر افرادی بوده است که به خاطر دوری از فرهنگ واقعی اسلامی و دوری از اهل بیت نفهمند که چه کار می خواهند بکنند یا چه بسا آثار را از بین ببرند که به نسل بعد نرسد.

در این قضایا ما تعارف نداریم که این کار را انجام داده باشند می گوییم که واقعا جنایت بوده است که در حق ایران انجام دادند چه بسا زیر سوال رفتن کتابخانه و آتش زدند کتاب ها هم ثابت بشود باز نمی شود از سایر جنایاتی که اعراب موقع حمله به ایران انجام دادند چشم پوشی کنیم. کتاب های تاریخی پر و مملو از این گزارش ها که مویداتی هم در کنارش وجود دارد.

ببینید تعصب نداریم و هیچ مشکلی هم برای ما پیش نمی آید، مسلمان بودند باشد مسلمان باشند و جنایت هم کردند. ممنونم از شما عزیزان و ممنونم از همراهیتان ان شاء الله موفق و مؤید باشید دیدید نقدی را که انجام داده بودند خودتان قضاوت بکنید و ببینید که چقدر علمی بود و چقدر مودبانه بود و چقدر با صلابت آمدند برنامه را نقد کنند!

ان شاء الله در پناه حق باشید ممنونم از همراهی تان التماس دعا یا علی مدد خدا نگهدار.

 


  
  • علیرضا نادری

    3 دي 1400 - ساعت 02:46

    بهترین ،مهم ترین و پربیننده ترین برنامه شبکه ولیعصر ، برنامه دکتر حسینی هست

    1 0

تاریخ بدون روتوش>

شبکه جهانی ولی عصر برنامه تاریخ بدون روتوش تاریخ ایران زرتشت کوروش بابل