عصر ایمان

قسمت شصت و سوم برنامه عصر ایمان با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین عباسی


 بسم الله الرحمن الرحيم

عنوان برنامه: عصر ایمان (شبهات گروه نو اخباریون – غنا و موسیقی)

تاريخ: 06/ 01/ 1401

استاد: حجت الاسلام والمسلمین عباسی

مجری: آقای سید محمد صفایی

مجری:

بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم والعن اعدائهم؛ عرض سلام، ادب و احترام خدمت شما بینندگان گرامی مؤمنان و دینداران در هر جای از جهان، در خدمت شما هستیم با اولین برنامه از سری برنامه های عصر ایمان، عصر دینداری در سال جدید و سال نو شمسی از شهر مقدس قم جواره کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) و از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

همچون برنامه های گذشته و روال همیشگی استفاده می کنیم از محضر کارشناس ارجمند جناب حجت الاسلام والمسلمین دکتر عباسی، حاج آقا سلام علیکم خیلی خوش آمدید.

استاد عباسی:

سلام علیکم ورحمة الله، بسم الله الرحمن الرحیم وبه نستعین إنه خیر ناصر ومعین ثم الصلاة والسلام علی سیدنا و نبینا ابا القاسم مصطفی محمد وعلی اهلبیته الطیبین الطاهرین المعصومین واللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین الی قیام یوم الدین. اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ سَاعَةٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا.

عرض سلام و ادب و احترام دارم محضر شما بینندگان عزیز و گرامی و خوشحال هستم که در روز کاری اول سال 1401 هجری شمسی محضر شما بینندگان عزیز هستیم. از خدا می خواهیم به حق اهل بیتِ طیبین و طاهرینش ظهور موفور السرور حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) را در این سال قرار دهد و باقیمانده عمر غیبت را به حق صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بر ما ببخشاید و به ما توفیق بدهد که بتوانیم خدمتگزاری برای دین مبارک اسلام و مذهب تشیع باشیم و آن چه که می گوییم و آن چه که می شنویم ان شاء الله برای رضای خدای متعال باشد.

مجری:

ان شاء الله رب العالمین خیلی ممنون و متشکرم؛ موضوع پیرامون موضوع غناء بود و غناء در روایات و آیات اگر امکان دارد خلاصه ای از جلسات گذشته را ابتدا ارائه بفرمایید تا ان شاء الله عزیزان در متن بحث قرار بگیرند تا ان شاء الله بحث جدید را آغاز کنیم در خدمت شما هستیم.

استاد عباسی:

بحثی که جلسات اخیر مطرح شد نسبت به غناء و موسیقی شروع بحث از این جا بود با توجه به این که برنامه عصر ایمان در سری جدید خودش در شبکه حضرت ولی عصر متکفل بحث اخباری گری و نو اخباری ها است و آن چه که در این رابطه مطرح شده در رابطه با اجتهاد و تقلید در رابطه با مسائل مربوط به اجتهاد و تقلید. یکی از موضوعاتی که در ماه های اخیر خیلی پر رنگ آقایان نو اخباری مطرح کردند با توجه به این که این ها بسیار بسیار تک بُعدی و تک روایتی هستند و گاهاً به یک روایت مراجعه می کنند.

با دیدن یک روایت ذوق زده می شوند ما یک بحث جدیدی را در اسلام یافتیم و می توانیم همین را ملاک عمل قرار بدهیم آمدند بحثی را در رابطه با غناء و موسیقی مطرح کردند با این عنوان که ما روایات یا مطالبی دال بر حلیّت پیدا کردیم و حرمت آن هیچ دلیلی ندارد و بحث حلیّت کامل غناء و موسیقی را مطرح کردند.

حالا در این بین حرف های عجیب و غریب دیگری هم زدند که در جای خودش ما به آن رسیدگی خواهیم کرد. ما ابتداً یک وعده ای را داشتیم با بینندگان عزیزمان مبنی بر این که ما یک بررسی بی طرفانه ای نسبت به آیات و روایات داشته باشیم. بنا نیست حکم به حرمت یا حلیت بدهیم. اولاً می خواهیم بیان بکنیم و روشن بکنیم آن چه که این ها به آن توجه ندارند یا نمی خواهند توجه داشته باشند و مهم است این که آیات و روایات فراوانی در این رابطه وجود دارد.

اگر کسی بخواهد فتوایی بدهد یا اظهار نظری کند حتماً باید مجموع این آیات و روایات را دیده باشد و تسلط به مبانی پیدا کرده باشد تا بتواند استنباط را انجام بدهد ما معتقد هستیم این کار فقط از یک مجتهد جامع الشرایط بر می آید و ما در این صورت هست که می توانیم اطمینان پیدا بکنیم به آن چه که داریم عمل می کنیم و می توانیم عذر موجه شرعی برای قیامت مان داشته باشیم این نکته خیلی مهمی است.

ما ممکن است در دنیا به همه آن چه که واقع احکام شرعیه الهیه است دسترسی نتوانیم پیدا بکنیم با توجه به فاصله زمانی که از معصومین پیدا کردیم. با توجه به آن چه که حدیث ممکن است از بین رفته باشد در اختیار ما قرار نگرفته باشد و خیلی از موانع دیگر ممکن است ما به همه احکام قطعیه واقعیه دست پیدا نکنیم.

اما مُعذِریت خیلی مهم است در بحث های طلبگی مُعذِریت می گویند برای بینندگان عزیزمان احیاناً طلبه نباشند و بحث را دنبال می کنند مُعذِریت را این گونه توضیح می دهم که ما روز قیامت باید یک دلیل موجهی داشته باشیم که چرا این کار را انجام دادیم؟ برای ما حجت باشد و برای دفاع از خودمان حجت داشته باشیم. یک نفر را در یک دادگاهی می برند می گویند چرا این کار را انجام دادی؟ چون کارها عواقبی دارد هر عملی که انسان انجام می دهد یک عواقبی دارد در دادگاه باید از خودش دفاع بکند اگر بگوید من خواب دیدم این کار را انجام دادم در خواب به من گفتند این پول مال شما است شما برو طلا فروشی و این قطعه طلا را بر دار. مثلاً دزدی کرده خواب که حجت نیست.

شما یا باید یک فاکتوری می داشتی یا یک چکی می داشتی داده باشی در مقابلش این طلا را گرفته باشی اسناد بیاور آن چیزی که روز قیامت می تواند مُعذِر یا حجت باشد که ما از خودمان دفاع کنیم آن چه است؟ آیا صرف این که من در فضای وِب یک روایت پیدا کردم که آن روایت را توانستم ترجمه کنم یا ترجمه اش را ببینم و متوجه بشوم که این روایت از ظاهرش بر می آید موسیقی و غناء حلال است. آیا این می تواند روز قیامت برای من عذر و حجت خوبی باشد که من از خودم دفاع کنم یا نه به من گفته خواهد شد شما این روایت را دیدی آیا این روایت و روایت های دیگر را هم دیدی؟ ممکن است 50 تا روایت دیگر بیاورد. شاید در این هفته های اخیر در باب غناء و موسیقی حداقل 30- 40 روایت تا به حال خواندیم که این روایت های که در این باب آمده وقتی دسته بندی کردیم 9 دسته روایات تقریباً‌ استخراج کردیم که حدود 7 دسته از این روایات را خواندیم.

عناوین مختلف، موضوعات مختلف، همان کتاب وسائل الشیعه شیخ حر عاملی که بعضاً آقایان اخباری به کلام ایشان استناد می کنند و کتاب ایشان و نظام فکری ایشان را باور دارند ما هم کتاب ایشان را از کتاب های علمی بسیار خوب در باب روایات، دسته بندی روایات می دانیم، اصلاً مجتهد جامع الشرائطی نیست که بگوید من فتوا می دهم و به وسائل الشیعه شیخ حر عاملی مراجعه نمی کنم. ایشان از مفاخر شیعه هستند.

در همان جا این دسته روایات متعدد در باب غناء و موسیقی آمده و متأسفانه این ها که نمی خواهند بر اساس یک نظام فکری احکام شیعه را بپذیرند بر اساس یک مجموعه نظامند باور پیدا بکنند و عمل بکنند و می خواهند باری به هر جهت به یک روایت مراجعه کنند یک روایت را در اختیار قرار بگیرند. خبر واحدی که غیر حجت است یعنی نمی شود با این یک خبر تصمیم گیری کرد و مسئله فقهی را حل کرد. می خواهند از این طریق مسیر را پیش ببرند و این کاملاً اشتباه است.

 از این جا ورود به بحث ما بود و ما بر اساس این آمدیم هم آیات غناء‌ و موسیقی را هم روایات را داریم بررسی می کنیم هم بر اقوال علماء را هم پیامدهای که در روایات آمده بحث غناء و موسیقی و اشاره های که به صورت خاص به حتی برخی از آلات موسیقی در روایات شده این ها را بخواهیم بررسی بکنیم تا اولاً روشن بشود که قول بغیر علم است، حرفی که آقایان می زنند یعنی رفتند یک روایت را پیدا کردند و با این یک روایت هرگز و هرگز نمی توانیم رأی فقهی و حکم صادر کنیم.

همین که در رابطه با خود موسیقی ما اطلاعات مناسب و مطلوبی داشته باشیم، لااقل با قول خدا و پیغمبر در باب غناء و موسیقی آشنا بشویم عرض کردیم یک موقعی می گوییم من انجام می دهم و این را حلال می دانم و انجام می دهم یک موقع می گویم حرام است ولی هوای نفسم غلبه پیدا کرد یک موقعی این کار را انجام دادم.

این که لااقل حکم مسئله را بدانیم و این طور در جامعه ما جا نیافتد کلاً حلال است هیچ حرمتی برای هیچ موضوعی از موضوعات مربوط به موسیقی و غناء نیست و حکم خدا و پیغمبر هم همین است این، قطعاً از آن گناهانی است که مانند گناه اول یک توبه ساده هم نمی تواند ردش بکند. چرا؟ به خاطر این که واقعاً یک عده ای در عالم قطعاً روز قیامت یقه ما را به عنوان روحانی این دین خواهند گرفت که شما چرا به ما نگفتید؟ اگر من می دانستم بهتر بود. می گوییم تو که عمل نمی کردی می گوید تو از کجا می دانی من عمل نمی کردم؟ شما می گفتید من عمل می کردم

مجری:

می دانستیم حداقل حرام است.

استاد عباسی:

لااقل می دانستم حرام است و یک محدوده ای قائل می شدم و یک مقداری مراعات می کردم ولی وقتی آدم حس کند نه بی در و پیکر هست همین طوری هر موسیقی می خواهیم گوش بدهیم. چون در آیه قرآن هست که همه اعضاء و جوارح ما روز قیامت مورد سوال خواهند بود. خدای متعال از چشم می پرسد که چرا دیدی؟ از گوش می پرسد چه شنیدی؟ از قلب می پرسد چه چیزی را احساس کردی و باور پیدا کردی؟ از زبان پرسیده می شود چه چیزی را بیان کردی و گفتی؟ این طور نیست که ما در این دنیا مثلاً برای زبان مان، همه شنیدند غیبت، تهمت، دروغ چه و چه و چه گناهان زبان را همه شنیدیم حکم داشته باشد. اما برای سمع مان و شنیدن مان حکمی وجود نداشته باشد بگویند آزاد هستید.

 روایتش را خواندیم شخص گفت در خانه من غناء و موسیقی نیست خودم استفاده نمی کنم خودم کنیز آوازه خوان ندارم خودم وسایل موسیقی ندارم وقتی به حیاط برای دستشویی می روم آن جا یک صدای می شنوم گاهی اوقات یک خرده در فضای حیاط بودن را طولانی می کنم که بیشتر بشنوم ببینم چه خبر است حضرت فرمودند که تو نمی ترسی که نکند در آن حال از دنیا بروی؟ یعنی این که ما حتی به آن چیزهای که سهواً هم می شنویم گاهی اوقات مسئول هستیم یعنی این طور حتماً اگر کسی مال ماشین خودش را بلند کرد در خانه خودش صدای موسیقی را بلند کرد مسئولیت دارد، نه دیگرانی هم اگر دارند این کار را انجام می دهند اگر تو با توجه گوش بدهی این سمع هم یک سری احکامی دارد. مثل شنیدن غیبت یک نفر غیبت می کند شما هم داری می شنوی شنیدن غیبت

«السَّامِعُ لِلْغِيبَةِ كَالْمُغْتَاب‏»

کسی که غیبت را می شنود مثل کسی است که دارد غیبت می کند.

غرر الحكم و درر الكلم (مجموعة من كلمات و حكم الإمام علي عليه السلام)؛ نویسنده: تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، محقق/ مصحح: رجائى، سيد مهدى‏،  ناشر: دار الكتاب الإسلامي، ص62

تفاوتی بین این دو تا نیست بنابراین ما تکلیف مان با شنیدن مان هم روشن باشد بدانیم قصه چه است؟ و این که ما درباره این مسئله تکلیف مان وقتی روشن باشد لااقل یک برنامه ریزی برایش کنیم اگر هم نتوانستم الان همه موارد را رعایت بکنم نتوانستم احتیاط بکنم لااقل آن مقداری که قدر مسلم می شود قدر متیقن می شود را رعایت کنم.

یعنی اگر یک نفر نتوانست کل غناء و موسیقی را کنار بگذارد لااقل بداند که یک حریمی را باید قطعاً قرار بدهد، این طور نیست که بگوید راحت هر چقدر دوست دارم می توانم گوش بدهم و استفاده کنم.

مجری:

خیلی ممنون و متشکر در حقیقت چارچوب کلی بحث مشخص شد که ما چه می خواهیم بیان کنیم؟ فرمودید قرار هم نیست این جا فتوایی صادر بشود در حال بررسی آیات و روایات پیرامون این موضوع هستید. پس 7 دسته از روایات را بررسی فرمودید وارد دسته 8 از روایات می شویم، یک توقف کوتاه و میان برنامه داشته باشیم و مجددا خدمت تان خواهیم رسید.

 (میان برنامه)

مجری:

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را/ که به ما سوا فکندی همه سایه ای هما را

عرض سلام و خیر مقدم مجدد خدمت شما بینندگان عزیز و ارجمند، جناب استاد در بخش اول مقدمه را فرمودید خلاصه ای از بحث جلسات گذشته و حالا وارد دسته 8 از روایات پیرامون موضوغ غناء و موسیقی می شویم بفرمایید در خدمتیم

استاد عباسی:

ممنوم از محضر شما و همراهی بینندگان عزیز. دسته 8 از روایاتی که مربوط به غناء است روایاتی است که اشاره به این نکته دارد که غناء از جمله لهوها و سرگرمی های است که انسان را از یاد خدا غافل می کند؛ یعنی در این روایات، مخالفت با غناء شده و علت آن، مسئله غفلت از یاد خدا و دوری از یاد خدا ذکر شده. روایتی را محضر بینندگان عرض می کنیم در کتاب خصال شیخ صدوق، جلد 2، صفحه 603 روایت از اعمش از امام صادق (علیه السلام) که:

«وَ الْكَبَائِرُ مُحَرَّمَةٌ»

که مواردی را گفتند

«الْمُحَارَبَةُ لِأَوْلِيَاءِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»

یکی از موارد است.

«وَ الْمَلَاهِي الَّتِي تَصُدُّ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مَكْرُوهَةٌ كَالْغِنَاءِ وَ ضَرْبِ الْأَوْتَارِ وَ الْإِصْرَارُ عَلَى صَغَائِرِ الذُّنُوب»

الخصال؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق/ مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: جامعه مدرسين، ج2، ص603

حضرت فرمودند از جمله مواردی که از کبائر است و حرام است آن مواردی است که موجب غفلت از یاد خدا می شود «تَصُدُّ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى»؛ مانع می شود از این که افراد به یاد خدای متعال باشند از موارد را حضرت فرمودند «كَالْغِنَاءِ» کلیت غناء را گفتند غناء اعم از این است که یک موسیقی نواخته بشود خواندن هم قبلاً عرض کردیم خواندنی است که مانند غناء و جزئی از غناء است بعد حضرت یکی از اقسام را با ویژگی مهم ترین بیان کردند «وَ ضَرْبِ الْأَوْتَارِ» نواختن تار یا نواختن موسیقی که اشاره به آلات موسیقی است «وَ الْإِصْرَارُ عَلَى صَغَائِرِ الذُّنُوب»؛ یکی دیگر از موارد هم اصرار بر گناهان کوچک است یا گناهان صغیره است.

 مقصود از گناهان صغیره (کوچک) آن گناهانی که تعاریف مختلف برایش آوردند مهم تر آن گناهانی است که ما احساس می کنیم شاید این ها خیلی گناه مهمی نباشد بعضی از گناهان را معمولاً انسان ها خیلی مهم می دانند، اما بعضی از گناهان را می گویند این چیز خاصی نیست. خدا نسبت به این کار خاصی ندارد یا حساسیتی نسبت به این وجود ندارد. ولی اصرار بر این ها یعنی دائم مرتکب شدن این چیزهای که مدام آدم یک گناه بکند بگوید یک استغفار می کنم تمام بشود و همین کار را ادامه بدهد جمع این ها از آن مواردی است که آرام آرام موجب غفلت از یاد خدای متعال می شود.

 بنابراین در این جا هم غناء در این روایت آمد هم ضرب الأوتار آمد که بحث نواختن تار یا نواختن موسیقی را جزء آن موارد می داند که موجب فراموشی یاد خدا و دور شدن از ذکر خدا می شود.

ببینید اساساً در رابطه با خود این ها در زبان متعارف خودمان می گویند این سر گرمی است، لهو و لعب، اسم علمی و متعارف دنیای فعلی اش این است که خیلی از این امور را سرگرمی می گویند. سرگرمی های که الان در عالم وجود دارد غالباً حالت دور شدن از یاد خدا و ذکر خدا در آن است. غالباً یک حالت مخدر بودنی دارد یکسری از این سرگرمی ها را به صورت ویژه برای قشرهای از جامعه می برند که باید از یک سری فضاهای علمی برای شان فاصله ایجاد بشود.

برای آن ها این فضا را فراهم می کنند در خیلی از کشورها دارد این اتفاق می افتد. حتی کشورهای که بیشتر درگیر این ماجرا هستند یا محدوده های از جمعیت های که بیشتر درگیر این ماجرا هستند همان جنبه سر گرم بودن به معنای این که مشغول چیزی باشند جای دیگر اتفاق های دیگری بیافتد این ها مشغول باشند که کارهای جدی انجام ندهند. دقیقاً سرگرمی کاملاً مخالف و مقابل جدیت در عمل و کار است.

مجری:

غفلت است غافل از کاری دیگر است

استاد عباسی:

بله، آن اتفاقی که باید بیافتد در ایامی که افراد، تعطیلات شان است. در غرب تعطیلات آخر هفته و در ایران هم هست در غرب مثلاً‌ شنبه ظهر به بعد تعطیلات آخر هفته به حساب می آید مدت شنبه ظهر به بعد تا یکشنبه شب یکی دو روزی که تعطیلات آخر هفته است تا دوشنبه دو مرتبه افراد سر کار بروند. افراد، هیچ کار جدی هدفمندی را نمی توانند پی گیری کنند.

اصلاً زندگی یک مدلی می شود که در این 2 روز (سوال مهم) به چه قرار است برسند؟ آیا قرار است یک تمدد اعصابی پیدا بکنند که دوباره سر کار بروند؟ نه اساساً برای بسیاری از قشرهای جامعه یک جوری طراحی شده (نمی گوییم همه) که این آخر هفته اولاً هیچ کار جدی نمی توانند انجام بدهند یعنی هیچ کار خاصی در زندگی نمی توانند انجام بدهند.

ثانیاً علاوه بر این که آن تمدد اعصاب واقعاً ایجاد نمی شود یعنی گذراندن به بطالت است گذراندن به لهوی است که آسیب می زند. یکی از حرف های که جوان های غربی خیلی این مسئله را بیان می کنند حتی با بعضی ها خودم به شخصه با آن ها صحبت کردم می گویند یک هفته کار کردن، یک روز خرج کردن است. در ایران 40- 50 سال قبل از انقلاب این قصه خیلی فراوان بود که بعضی از جوان ها یک هفته کار می کردند یک آخر هفته پنج شنبه، جمعه جاهای خاصی بود آن جا خرج می کردند. یعنی خرج کردن برای مشروبات الکلی، خرج کردن برای اتفاقات دیگر قمار و ... که اساساً این مسئله سرگرمی، لهو و لعب دقیقاً دور کردن انسان از آن اهدافی است که باید برایش وجود داشته باشد.

بله اسلام به هیچ عنوان با تمدد اعصاب، با تفریحی که تفریح مناسب و هدفمند است آقا رسول الله به اباذر فرمودند یا اباذر هر کاری که انجام می دهی

«لِيَكُنْ لَكَ فِي كُلِّ شَيْ‏ءٍ نِيَّةٌ صَالِحَة»

در هر کاری باید یک نیت صالحه و خیری باشد.

«حَتَّى فِي النَّوْمِ وَ الْأَكْل‏»

یعنی حتی در خوابیدن و خوردن نیت صالحه باشد.

نام كتاب: مكارم الأخلاق‏؛ نويسنده: طبرسى، حسن بن فضل‏ (تاريخ وفات مؤلف: قرن 6)، محقق / مصحح: ندارد، ناشر: شريف رضى‏، قم: 1412ق / 1370 ش، ص464

حتی اگر آخر هفته بود خوابیدی تا جمعه ظهر کسی استراحت کرد و بیشتر خوابید، بگوید من به این نیت این خواب را دارم انجام می دهم که خستگی های من در طول هفته در برود که بتوانم از فردا بهتر به وظایفم عمل بکنم یعنی دارد با یک نیتی اتفاق می افتد.

شما وقتی که به سمت قمار و مشروبات الکی و چیزهای دیگر می روی که زوال عقل و ... در آن وجود دارد یک حالت رخوت خیلی عجیب و غریبی اتفاق می افتد و غالباً این مسئله برای این افراد پیش می‌ آید که دوشنبه صبح در غرب روز اول کاری است با سر حالی و نشاط سر کار نمی روند با حالت کرختی و بی حالی سر کار می روند. آن وقت به آن هدفمندی، به آن جدیت در عمل و جدیت در کار قطعاً لطمه می زند.

یکی از این اتفاقات مهم که همراه شدن با آن می شود آن جدیت در عمل و جدیت در کار و هدفمندی یاد خدا است؛ چون در راستای تعالی انسان است مثلاً‌ چه کسی من را آفرید و برای چه آفرید اصلی ترین دستور العمل و تفکر ما است. اگر کسی با این فضا جلو رفت یعنی یاد خدا بود این یاد خدا باعث می شود که در عملش،‌ دقت در عمل انجام بدهد. نیت خیر در عمل داشته باشد. جدیت در عمل داشته باشد.

مجری:

روز جمعه یک چیز عبادی می شود.

استاد عباسی:

بله، اگر یک چیزی او را از خدا کَند شما می بینید خیلی از اتفاقات و جنایات در همین لهو و لعب دارد اتفاق می افتد اگر قرار است بگوییم جنایت و سرقتی و جرمی اتفاقی می افتد چرا؟ به خاطر این که از فضای رسمی زندگی، از فضای جدی زندگی که در راستای آن هدفمندی باشد خارج می شود وقتی خارج شد خیلی اتفاقات را رقم می زند. خیلی از گناهان را می کند. خیلی از خطاها را مرتکب می شود.

آن وقت این «تَصُدُّ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ» است یعنی خدا را فراموش می کند این طور نیست خدا منتظر است ما یک لا اله الا الله، سبحان الله بگوییم بگوید بنده من گفت اگر نگفت من پدرش را در می آورم خدا که نیاز به ذکر ما ندارد. این ملاکی که خدای متعال قرار داده چیزی که «تَصُدُّ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ» می کند یعنی شما را دارد از مسیر انسانیت خودت، از مسیر حقانیت خودت، از مسیر تعالی خودت خارج می کند شما را دارد از آن ریل خارج می کند. یک خط کشی باید وجود داشته باشد دائماً ما با این خط کش همه چیز را بسنجیم که ببینیم داریم به آن سمت می رویم یا نه؟

 اگر قرار شد که تفریحی داشته باشیم تفریح مان در این چارچوب باشد که فرمودند آقا رسول الله شوخی می کردند، اما هرگز در شوخی، دروغ نمی گفتند توهین و تمسخر نبود. شوخی خیلی خوب است شاد بودن خیلی خوب است اما اگر این شاد بودن ما را از ذکر و یاد خدا دور کرد اگر از آن هدفمندی ما را فاصله داد موضوع فرق می کند.

بعد ببینید در همین چقدر ماجرا در می آید، در یک جمع همکاری اگر به جای شوخی که شادی آور برای همه باشد همه را شاد بکند شوخی بود که همراهش تمسخر و توهین بود، یک نفر دلش گرفته می شود یک نفر جواب می دهد دعوا و ناراحتی و دلخوری می شود صدها مسئله را دارد. لذا حضرت در این جا چند مورد را که فرمودند

«كَالْغِنَاءِ وَ ضَرْبِ الْأَوْتَارِ وَ الْإِصْرَارُ عَلَى صَغَائِرِ الذُّنُوب»

این ها مواردی هستند که انسان را از آن حالت صحیحی که برای انسانیت است که تعالی است خارج می کند. یکی از چیزهای که به شدت دارد رویش کار می شود که افراد را از آن مسیر صحیح خارج و دور می کند فاصله می دهد «عن ذکر الله» دارد دور می کند زمینه را برای خیلی از امور دیگر فراهم می کند غناء است. موسیقی که حرام هست.

این فضا را دارد کاملاً فراهم می کند پایه ای نگوییم 100 در صد که شاید 100 در صد باشد پایه حداقل 95 درصد همه لهو و لعب های عالم، موسیقی و غناء است. یعنی شما نمی توانید لهو و لعبی را در عالم پیدا بکنید که موسیقی را بشود از آن حذف کرد، بگوییم موسیقی در این جا نقشی ندارد. این هم یک دسته از روایات که می خواستم در رابطه با آن صحبت بکنم مانند این روایات فراوان آمده است.

مجری:

همان طوری که نظام احسن همه چیزش با هم مجموع است در آن نظام شیطانی همه چیزش با هم جور است یعنی اگر موسیقی باشد مشروبات الکلی می آید، غناء می آید، قمار می آید یک مجموعه است و از این بدتر افکاری که بعضاً در این موسیقی ها دارد القاء می شود یعنی این افکار انحرافی و افکار ضد خدایی در این موسیقی ها دارد القاء می شود فقط صرف نواختن موسیقی نیست آن محتوا هم دارد القاء می شود.

استاد عباسی:

بله محتوا، ترویج همان تفکرات و ترویج همان مسائل مربوط به لهو و لعب و اعتقادات باطل هم که کاملاً دارند از این فضا استفاده می کنند و آن مسیر را طی می کنند. دسته هشتم را خدمت تان عرض کردیم با یک مثال از دسته هشتم که خدمت تان بیان کردیم.

 دسته نهم آن نهیی است که به صورت ویژه نسبت به آلات موسیقی در روایات بیان شده. در دسته های قبلی روایات غالباً اصل غناء آمده بود گاهی یک مورد از موارد آلات موسیقی آمده بود گاهی به معنای خود موسیقی، گاهی بحث گوش دادن بود در دسته روایاتی که بیان کردیم. اما این دسته روایات در رابطه با خود آلات موسیقی که مخالفت با خود آلات موسیقی شده به عنوان آن چیزی که برای آن، آلات غناء یا لهو و لعب مورد استفاده قرار می گیر

روایات فراوانی در این باب آمده اولین روایت را از بحار علامه مجلسی، جلد 76، صفحه 126 عرض می کنم که آقا رسول الله فرمودند:

«إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى بَعَثَنِي رَحْمَةً لِلْعَالَمِين‏ وَ لِأَمْحَقَ الْمَعَازِفَ وَ الْمَزَامِيرَ وَ أُمُورَ الْجَاهِلِيَّة»

آقا رسول الله فرمودند خدای متعال من را مبعوث کرده تا رحمتی برای جهانیان باشم و سازها و نی ها و امور جاهلیت را از بین ببرم.

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج76، ص126

حالا این کنار هم آوردن معازف و مزامیر و امور جاهلیت در کنار هم شاید نشان دهنده این باشد که به نوعی خود این ها را هم آقا رسول الله می خواهند بفرمایند که از امور جاهلیت است یا لااقل در ردیف امور جاهلی است.

نماد جاهلیت چه است؟ آن چیزهای که امور جاهلی است فقط مربوط به یک دوره تاریخی خاص نیست، یعنی بحث جاهلیت این نیست بگوییم یک دوره ای تاریخی را حضرت می خواهند بیان بکنند مثلاً بت می پرستیدند، از آب های داخل چاله ها استفاده می کردند، غذاهای ناجور می خورند، بحث کنیز داری و برده داری و اتفاق های این چنین؛

مثلاً از زمان قبل از بعثت تا چند عام الفیل، یا 100 سال 200 سال دوره جاهلیت است. دوره جاهلیت، مقصود آن چیزهای است که انسان را دارد از آن مسیر اصلی خارج می کند.  ویژگی های انسان دوره جاهلی چه است؟ ویژگی هایش این است که هدفمندی لازم به سمت تعالی را ندارد. در بین آن ها موحدینی زندگی می کنند حضرت ابوطالب (علیه السلام) عموی پیغمبر، حضرت عبدالمطلب و دیگرانی هستند کعبه است حتی دور این کعبه افراد طواف انجام می دهند، حج هست اما آن هدفمندی برای رسیدن به تعالی در این دوره وجود ندارد.

به شدت در این دوره بحث لهو و لعب فراوان است این که فراوان در آن دوره مطرح بود بعضی از روایاتش را عرض کردیم که کنیزهایی خرید و فروش می شدند به عنوان کنیزهای آوازه خوان و رقاص بودند و این ها با قیمت های خیلی زیاد به فروش می رسیدند. یعنی در دوره عرب جاهلی، قبل از پیامبر بعضی از افراد بودند که این ها مراسم های بزرگ به اصطلاح امروزی کنسرت های خیلی عظیمی را در مکه و مدینه برگزار می کردند.

یکی از موارد این بود که یک خانم آوازه خوان و رقاصه ای نزد پیغمبر آمد گفت من بعد از این که شما اسلام آوردی و بساط اسلام را برپا کردی کاسبی من کساد شده مجالس بزرگ برگزار نمی شود و ... به فقر افتادم که آمد یک مبلغی را از پیغمبر درخواست کرد و پیغمبر رحمةً للعالمین مبلغی را به او هدیه دادند، چون این اتفاق برایش افتاد حالت گدائی و فقر پیدا نکند. یعنی نشان می دهد قبلش این ها چه برو بیایی داشتند.

این اتفاقات همه در مکه و مدینه و طائف بود، در شهرهای که بعد در اسلام، مهد اسلام می شود و پایتخت پیغمبر یثرب می شود. لذا این از اموری بود که در رأْس بود و آقا رسول الله می فرمایند که: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى بَعَثَنِي رَحْمَةً لِلْعَالَمِين‏ وَ لِأَمْحَقَ الْمَعَازِفَ وَ الْمَزَامِيرَ وَ أُمُورَ الْجَاهِلِيَّة»؛ می خواهم روایت را تحلیل کنم اگر قرار هست من این مردم را به سمت خدا پرستی، تعالی و انسانیت ببرم این ابزارها مانع است.

بعد حضرت فرمودند من «رَحْمَةً لِلْعَالَمِين‏» هستم «رَحْمَةً لِلْعَالَمِين‏»، ولی باید این ها از بین برود. چرا؟ چون اگر قرار است که مردم به آن تعالی و حقانیت دست پیدا بکنند باید این ها کنار گذاشته بشود. چرا؟ به خاطر این که این ها مانع هستند، یعنی این ها نمی تواند همراهی بکند برای این که این جامعه به سمت تعالی و خیر پیش برود.

مجری:

جور در نمی آید از یک طرف تلاوت قرآن و آیات قرآنی باشد از یک طرف غناء و ... باشد.

استاد عباسی:

بله، هر مقداری که انسان به سمت ذکر الله یعنی یاد خدا، توجه به خدا برود توجه به خدا صرفاً تسبیح دست گرفتن و ذکر گفتن زبانی نیست به معنای این که در همه امور خدا را دارد نظر می گیرد به معنای این که هدفمند دارد زندگی می کند این جا تواضعش بیشتر است مداراش با مردم بیشتر است خیلی از اتفاقات برای او بیشتر می افتد و ما می بینیم از آن طرف هر مقداری که فضای جامعه به سمت موسیقی برود برخی ها می گویند چه اشکالی دارد دو نفر شاد باشند یک موسیقی را گوش بدهند و ... آثارش را در جامعه می بینیم که بعد رحم و مروت و مدارا کم می شود چقدر این اتفاقات جلوی چشم افراد به وقوع پیوسته که چند تا ماشین خیلی مُصر هستند از یک سری موسیقی های خاص جدید و با ویژگی های خاص و ... استفاده کنند، چه خودشان با همدیگر درگیری های پیدا کردند چه مزاحمت های که برای دیگران ایجاد می کنند.

آن وقت افراد در آن لحظه چون فاصله از بندگی خدای متعال می گیرند خیلی به خودشان حق می دهند که هر برخورد و رفتاری داشته باشند و به نوعی هر مزاحمتی برای دیگران داشته باشند.

پس این یک روایت که آقا رسول الله فرمودند (تحلیل کلام شان این است) اگر قرار است جامعه به سمت تعالی و رشد باشد باید این مطالب از جامعه حذف بشود. اگر پیغمبر این را می گویند بحث، بحث این نیست که آقا رسول الله می خواهند یک شرایط سخت گیرانه ای را بگویند کسی زندگی نکند کسی خوش نباشد کسی شاد نباشد همه باید در یک حصاری باشند.

خود حضرت می فرمایند من «رَحْمَةً لِلْعَالَمِين‏» هستم این «رَحْمَةً لِلْعَالَمِين‏» اتفاقاً اقتضای این را دارد. شما ببینید آن فضای لطیف و تلطیف شده ماه مبارک رمضان که در آستانه اش هستیم را ببینید در آن فضا نیروی انتظامی اعلام می کند جرم و جنایت کمتر شده چقدر شرایط متفاوت می شود. این فضای تلطیف شده که در آن گناه کمتر است جرم هم کمتر است. این فضا را تصور بکنید برای همه سال و ماه با ویژگی های خوب و معنوی اش حاکم بشود، این که آقا رسول الله می فرمایند من «رَحْمَةً لِلْعَالَمِين‏» هستم ولی این قضیه، خدای متعال مخالف شادی ما نیست. مخالف مخدرهای است که ترمز در زندگی ما ایجاد می کند.

شما ببینید هزینه های که آدم ها می دهند مثلاً در حال موسیقی گوش دادن حواس پرت می شود تصادف می کند در حال موسیقی گوش دادن دیگر نمی تواند مطالعه کند و درس بخواند از خیلی از کارهای جدی دارد باز می ماند. از رشد دنیایی خودش توقف برایش اتفاق می افتد.

لذا حتی در غرب که خیلی از موسیقی ها مربوط به آن جا است شما وقتی ورود پیدا می کنید می بینید خیلی از افرادی که درگیر کارهای جدی جامعه هستند این را به حداقل رساندند، یعنی این را می برند در یک حاشیه ای قرار می دهند. این طوری که بگویی در 24 ساعت 8 ساعت هنز فری در گوشش باشد در ماشین همیشه روشن بکند نه، چرا؟ به خاطر این که این را متوجه می شوند آن های که اهل کار جدی و اتفاقات مهم در جوامع غربی هستند مانند (نخبگان) می داند این، برای کار نخبگان مانع است یعنی دارد دور می کند و فاصله می دهد به خاطر همین می گوید برای یک موقع خاصی باشد.

مجری:

محدودش می کند یا موسیقی کلاسیک گوش می دهد.

استاد عباسی:

بله، همین نکته ای که گفتید در انتخاب موسیقی ها هم بسیار دقت می کند ولی الان یک بی دقتی خیلی زیادی به وجود آمده که هر موسیقی را اصلاً‌ کاری به حلال و حرام نداریم هر موسیقی را گوش دادن با هر نوع سبک موسیقیای و ... را گوش می دهند برای خیلی از افراد و نخبگان در جوامع دیگر پذیرفته شده نیست. می گویند شما باید مشخص بکنی که طرفدار کدام یک از سبک های موسیقی هستی؟ هر چیزی را گوش ندهی آن وقت زبان این موسیقی هم هر چیزی نمی تواند باشد الان می بینیم یک نفر زبانش فارسی است دارد موسیقی انگلیسی گوش می دهد، ترکی گوش می دهد، عربی گوش می دهد محتوا را متوجه نمی شوی، سبک را نمی توانی بشوی و با آن ارتباط بر قرار کنی این موجب یک آشفتگی و به هم ریختگی می شود که آقا رسول الله این گونه فرمودند.

روایت دیگری که از وجود نازنین امام صادق (علیه السلام) است و این روایت در کافی شریف آمده حضرت فرمودند که:

«مَنْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ بِنِعْمَةٍ»

کسی که خدای متعال به او نعمتی عطا می کند.

«فَجَاءَ عِنْدَ تِلْكَ النِّعْمَةِ بِمِزْمَارٍ»

با وجود آن نعمت به آلات موسیقی، ساز و فلان رو بیاورد.

«فَقَدْ كَفَرَهَا»

آن نعمت را کفران کرده است.

الكافي (ط - دارالحدیث)، نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: دار الحدیث، ناشر: دار الحدیث، ج12، ص776، بَابُ الْغِنَاء‏

کفران نعمت هست. الان ایام بهار است افراد به طبیعت می روند در پارک های حاشیه شهرها در روستاها و ... می روند خیلی هم خوب است نگاه به سبزه عبادت و موجب شادی می شود نگاه به آب جاری بسیار خوب است خوب بودن با خانواده در آن جا با همدیگر آتشی درست بکنند و با همدیگر غذایی آماده بکنند و ...

الان که بهار هم است بلبل ها در فضای طبیعت و ... هستند صدای طبیعت هست بعد می بینیم صدای موسیقی را زیاد کرده واقعاً نمی خواهیم از این نعمت استفاده بکنیم؟ نمی خواهیم از نعمت خدا دادی لذت ببریم؟ این صدا را کجا گیر می آوریم؟ این صدای که در این شاخسار بلبل و انواع و اقسام پرنده ها دارند ایجاد می کنند یا  صدای آب و ... حضرت می فرماید اگر خدای متعال نعمتی داد بعد در کنار این نعمت از آلات موسیقی استفاده کرده «فَقَدْ كَفَرَهَا» آمده این نعمت را کفران کرده عرض کردیم در کافی شریف، جلد 12، صفحه 776 این روایت آمده.

مجری:

احتمالاً اشاره دارد به بعضی از مراسم ها که رایج بود احتمالاً عروسی باشد جشن میلاد ولیمه فرزندان باشد، می آمدند از این ها استفاده می کردند در حقیقت اصل مراسم خیلی خوب و مورد تأکید است.

استاد عباسی:

بله خدا نعمت فرزند داده پولش هم داده که شما قربانی کنید یا عقیقه کنید فامیل دور هم جمع هستند گاهی اوقات در مراسم ها مثل مراسم عروسی و ... اصلاً فامیل با همدیگر نمی توانند دو تا کلمه صحبت بکنند، یعنی آن صله رحمی که باید در این جمع فامیلی اتفاق بیافتد حال هم را جویا بشوند من از بینندگان عزیزمان می خواهم خودشان فکر بکنند چقدر ما توانستیم در مراسم های این چنینی با فامیل مان جوری ارتباط برقرار بکنیم که اگر مشکلی دارند مطلع بشویم اگر حرفی دارند بشنویم انسی بین مان ایجاد بشود.

واقعاً انسی ایجاد نمی شود گاهی اوقات در حد 5 کلمه بین افراد در حد سلام علیک و احوال پرسی اولیه هیچ کلام دیگری نمی تواند رد و بدل بشود. چرا؟ به خاطر این که این مجلس، که همه این مجلس خیر است، یعنی اصل آن ولیمه خیر است جمع شدن فامیل کنار همدیگر و ... اما این را یک طوری برگزار می کنیم که آن خاصیت و فایده آن مجلس را داریم ضایع می کنیم و از بین می بریم.

مجری:

و کفران نعمت می کنیم خیلی متشکر اجازه بدهید یک میان برنامه باهم ببینیم ان شاء الله خدمت شما خواهیم رسید.

 (میان برنامه)

مجری:

 یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همّی/ بأبی انت و امی/ گوئیا هیچ نه همّی به دلم بوده نه غمّی/ بابی انت و امی!

جناب استاد در بخش قبلی رسیدیم به دسته نهم روایات و چند روایت هم مطرح فرمودید فکر می کنم یکی دو روایت از این دسته باقی مانده باشد بفرمایید

استاد عباسی:

روایت دیگری که باید در این موضوع خدمت تان عرض بکنم روایتی در مستدرک الوسائل، جلد 11، صفحه 373 در روایتی از پیامبر این گونه روایت آمده ابن عباس نقل می کند که حضرت در رابطه با تنبک آلات موسیقی، کنیزان خواننده، و آلات لهو و موسیقی و گرایش به نوازندگان تنبور و دف و نی و سایر آلات موسیقی آشکار و شایع می شود آگاه باش که هر کس یکی از آنان را با دینار و درهم و خوراکی و پوشاک و دیگر چیزها کمک و حمایت کند گویا در داخل کعبه مرتکب زنای با محارم برای هفتاد بار شده است.

دارند پیش گویی از آینده می کنند در آن هنگام بدان امت من عهده دار کارها می گردند. اشرار بر خوبان مسلط می شوند و حرمت ها شکسته خواهد شد.

«وَ تَظْهَرُ الْكُوبَةُ وَ الْقَيْنَاتُ وَ الْمَعَازِفُ وَ الْمَيْلُ إِلَى أَصْحَابِ الطَّنَابِيرِ وَ الدُّفُوفِ وَ الْمَزَامِير»

مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل؛ نورى، حسين بن محمد تقى، محقق/ مصحح و ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، بَابُ جُمْلَةٍ مِمَّا يَنْبَغِي تَرْكُهُ مِنَ الْخِصَالِ الْمُحَرَّمَةِ وَ الْمَكْرُوهَة‏، ج‏11، ص373

تمایل نسبت به این ها زیاد می شود و رونق بازار برای این ها می شود این پیش بینی که حضرت کردند و اتفاقاتی که می افتد که در این روایت هم کاملاً روشن و مشخص است که منفور بودن از نظر دین و ناپسند بودن از نظر دین آمده.

یک روایت دیگری در مستدرک الوسائل، جلد 13، صفحه 220 نقل شده است

«وَ نَقَلَ: أَنَّهُ سَمِعَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (علیه السلام) رَجُلًا»

نقل شده امیر المؤمنین دیدند مردی که:

«يُطْرِبُ بِالطُّنْبُورِ»

مردی دارد تنبور می زند.

 یکی از آلات موسیقی است که شبیه تار است، دارای یک دسته درازی است و یک کاسه کوچکی دارد در مجالسی استفاده می شود.

 حضرت به این شخص فرمودند:

«فَمَنَعَهُ وَ كَسَرَ طُنْبُورَهُ»

او را منع کردند و آن تنبوری که در اختیار او بود شکستند

«ثُمَّ اسْتَتَابَهُ فَتَابَ»

بعد حضرت فرمودند که توبه کن و او هم از این کاری که داشت انجام می داد توبه کرد.

حضرت سوال کردند:

 «أَ تَعْرِفُ مَا يَقُولُ الطُّنْبُورُ حِينَ يُضْرَبُ»

می دانی این تنبور چه می گوید وقتی که شما میزنی صدای این چه است؟

آن شخص گفت:

«وَصِيُّ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه واله وسلم) أَعْلَمُ»

وصی رسول الله اعلم است.

خوب است معرفت داشت که وصی رسول الله است.

«فَقَالَ إِنَّهُ يَقُولُ سَتَنْدَمُ سَتَنْدَمُ أَيَا صَاحِبِي سَتَدْخُلُ جَهَنَّمَ أَيَا ضَارِبِي‏»

حضرت فرمودند دارد این طور می گوید این صاحب من به سمت جهنم می رود به سمت جهنم می رود با یک ضرب خاصی می گوید پشیمان می شود، پشیمان می شود.

«أَيَا صَاحِبِي سَتَدْخُلُ جَهَنَّمَ أَيَا ضَارِبِي»

ای صاحب من، به زودی وارد جهنم می شوی. ای زننده من به زودی وارد جهنم خواهی شد.

مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل؛ نورى، حسين بن محمد تقى، محقق/ مصحح و ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، بَابُ تَحْرِيمِ اسْتِعْمَالِ الْمَلَاهِي بِجَمِيعِ أَصْنَافِهَا وَ بَيْعِهَا وَ شِرَائِهَا، ج‏13، ص220

 

 این روایتی که از امیر المؤمنین (صلوات الله وسلامه علیه) در این باب نقل شده و روایات فراوانی که در آن آمده. لذا یکی از حرف های عجیب و غریبی که آقایان در ماه های گذشته مطرح کردند که واقعاً باید از جایزه های جهانی در اختیارشان قرار داد گفتند مجلس غناء، هیچ ربطی به موسیقی ندارد.

این مجلس غناء یک چیزی بود مثلاً یک مجلسی بوده که در آن کفر گویی اتفاق می افتاد، اصلاً ربطی به موسیقی ندارد. موسیقی یک چیز مجزا است، در حالی که روایات فراوانی ما در این هفته ها خواندیم که در آن غناء به علاوه آلات موسیقی، غناء به علاوه عناوینی از موسیقی آمده، اصلاً مربوط به یک مجلس خاص غناء نیست. مجلس خاص غناء همان موسیقی به علاوه اتفاقات دیگر می تواند باشد در کنار هم می تواند باشد.

ولی این که این ها جدا کردند گفتند بنابراین موسیقی حلال است مجلس غناء حرام است، اما غناء ظاهراً یک مجلسی بوده که ما نمی توانیم از آن سر در بیاوریم زمان پیغمبر یک عده جمع می شدند یک چیز خاصی می گفتند که به آن غناء می گفتند مثلاً کفر یا چه می گفتند؟ مطلقا ربطی هم به موسیقی ندارد موسیقی را جدا کردند. واقعاً این جور جدا کردن جایزه است. ولی روایات، موسیقی را به علاوه مجلس غناء را به علاوه لهو و لعب را کنار هم آورده.

مجری:

احسنتم خیلی ممنون و متشکرم، یک مقدار روایات مشخص شد یک مقدار مصداقی تر صحبت کنیم و وارد جزئیات بشویم شاید از این روایات این چنین فهم بشود الان یک سوالی بینندگان ما مطرح کنند که پس در نتیجه تمام انواع موسیقی یعنی حرام است، آیا ما دیگر هیچ نوع موسیقی هم نمی توانیم گوش بدهیم؟ یا نه یک مصداق های دارد یک چیزهای مشخصی دارد که دین چارچوب مشخص می کند که این نوع از موسیقی حلال است این نوع حرام است و این که عواقب گوش دادن به این ها چیست؟

استاد عباسی:

آن چه که قدر متیقن از غناء و موسیقی حرام است را عرض می کنیم بیشتر از آن را باید هر کسی به مرجع تقلید خودش مراجعه کند نه من مرجع تقلید هستم نه می توانم حکم صادر بکنم. آن چیزی که از روایات و به نوعی فتاوا هم بر می‌ آید ما از قدر متیقن غناء عرض می کنیم این آن قطعی است که قطعاً حرام است و مشترک همه است.

بله ممکن است بعضی از مراجع تقلید احتیاط کرده باشند یا نه فتوایی وسیع تر از این داشته باشند آمده باشند موارد دیگری را هم بیان کرده باشند که آن را به مراجع مراجعه می کنیم. اولین مورد موسیقی که مناسبت دارد با مجالس لهو و لعب. یک عبارت کتابی برایش عرض می کنم بعد توضیح می دهم. غناء و آوازی که به گونه ای لهو یا لغو یا زور و باطل که با مجالس لهو مناسبت دارد باشد. یعنی آواز دارای ارزش صحیح و آثار نباشد خواه چنین آوازی همراه با قول و کلامی باشد یا نباشد و چه آن کلام هم لهو و لغو و باطل باشد یا نه لغو و باطل نباشد حتی آیات قرآن و احادیث باشد.

 یعنی چه؟ یعنی اگر یک موسیقی مناسب مجالس لهو و لعب است معمولاً بینی و بین الله همه ما تا حدودی این قصه را متوجه می شویم مثلاً این موسیقی را کجاها بیشتر استفاده می کنند؟ آن جای که می خواهند رقص مختلط داشته باشند از این موسیقی استفاده می کنند. آن جای که می خواهند مشروبات حرام الکلی استفاده بکنند (سرو بکنند) دارند از این موسیقی استفاده می کنند. آن جای که می خواهند قمار بازی بکنند دارند از این موسیقی استفاده می کنند. این اگر شد مناسب آن مجالس یعنی آن جا این موسیقی را بگذاری پسندشان است هوو نمی کنند بگویند این چه است گذاشتی، این موسیقی حال مان را گرفت استقبال می کنند می گویند مناسب با حالی که ما این جا داریم هست این حرام می شود.

حالا این اعم از این است شعری که شاعر دارد می خواند آن هم در رابطه با امور حرام باشد در رابطه با شراب و حرام صحبت کرده باشد یا نه اصلاً آن شعری که او دارد می خواند از بهترین اشعار فاخر دینی ما باشد، در این فرقی نمی کند. پس اولی شد موسیقی که مناسب با مجالس لهو و لعب با مجالس فسق و فجور و حرام که اگر در آن مراسم بگذاری یا غالباً این را آن جا استفاده می کنند یا نشانه اش این است اگر آن جا بگذاری هوو نمی کنند بگویند حال مان را گرفت این چه بود گذاشتی؟ می گویند این مناسبت است. این یکی از ملاک های مهم است. این قطعی است یعنی هیچ مرجعی را، هیچ عالمی را در بین شیعه پیدا نمی کنی گفته باشد این حلال است. این قطعی است که اگر مناسب با آن مجالس باشد.

نکته دیگر به محتوا بر می گردد. این به غالب بر می گشت که غالب این موسیقی اگر مناسب با آن مجالس است غالباً‌ در آن مجالس استفاده می شود حرام است ولو این که شما آن را در خانه خودتان، ماشین یا حسینیه یا ایستگاه صلواتی جشن امام زمان باشد هر جا باشد حرام است و نمی شود از آن استفاده کرد.

مورد بعدی به محتوا بر می گردد که محتوا، محتوایی باشد که دارنده الفاظ و مطالب و مفاهیم لهو و لغو و باطل باشد. این اگر مطابق با آواز اهل فسوق و عصیان بود مناسب با مجالس لهو و لعب بود که بود حتی اگر مناسب با آن هم نبود باز هم گوش کردن این حرام است. مثل این که یک نفر دارد با یک لحن خیلی خوب، ولی کفر گویی می کند. با یک لحن خیلی خوب دارد به اهل بیت العیاذ بالله توهین می کند. این ولو این که لحنش اشکالی ندارد در آن مجالس هم بگذاری پس می زنند می گویند حال ما را گرفتی این چه است؟ موسیقی اش، موسیقی خوبی است اما کلماتی که دارد ادا می کند شما به شعرش وقتی توجه می کنی می بینی دارد کفر می گوید و خلاف خدا و دین دارد صحبت می کند این دومین موردی است.

 بنابراین ممکن است سرودهای شهوانی و الفاظ و مفاهیم پست با یک صدای معمولی و متوسط و حتی صدای خشنی که اصلاً‌ برای کسی جذاب نیست خوانده بشود با این حال حرام است به خاطر این که محتوای آن حرام است و حرف های که در آن جا زده می شود حرام است.

 پس دو قِسم که قطعی قطعی است آواز و موسیقی ولو این که در آن احادیث استفاده شده باشد در آن حرف از اهل بیت زده شده باشد ولی دقیقاً مطابق با مجالس لهو و لعب و گناه باشد این قطعی است.

دومین مورد این که کلام، کلام نا مناسبی باشد یا تهییج شهوت افراد است یا لغو باطل است خلاف امر دین است، توهین است، کفر گویی و ... است ولو این که با موسیقی عادی و بدون مشکل خوانده شده باشد.

 سومین مورد غناء و آوازی که دارای لحن اهل فسوق و گناه باشد که این را مطرح کردند گاهی اوقات افراد معمولاً‌ این طور است اساساً اهل فسوق و عصیان از یک قالب ها و مدل های برای خواندن استفاده می کنند. این خواندن ولو بدون موسیقی باشد یعنی به خواندن بر می گردد یعنی به آواز است یعنی خودش شخص نحوه آواز خواندنش یک آوازی است که بیان آن آواز مانند آن چیزی است که اهل فسوق و اهل عصیان از آن استفاده می کنند.

 یعنی افراد را دارد به آن گناه و یادِ آن مجالس خاص می اندازد که می گویند فلانی این مدلی که می خواند مثل فلان خواننده قبل از انقلاب که این طوری در فلان جا می خواند افراد را یاد آن می اندازد این هم دارای اشکال است.

هم از باب لحن اهل فسوق و عصیان است که در روایات آمده هم از باب تشَبّه به کفار و منافقین است، یعنی اگر یک مدل خاصی خواندن را دشمنان دین آن مدلی دارند می خوانند مثل یک سبکی را آن شخصی که توهین به امام هادی (علیه السلام) کرد که دارد مثل آن سبک می خواند و هر که بخواند آدم ها یاد آن می افتند قطعاً خواندن این مدلی اشکال دارد چون یاد او در ذهن آدم ها زنده می شود می گویند مانند فلانی این کار را انجام داد.

روایت از امام صادق (علیه السلام) است البته در بحث اشاره به این روایت کردیم که در وسائل، جلد 6، صفحه 210 آمده که امام صادق (علیه السلام) از آقا رسول الله نقل کردند که:

«اقْرَءُوا الْقُرْآنَ بِأَلْحَانِ الْعَرَبِ وَ أَصْوَاتِهَا وَ إِيَّاكُمْ وَ لُحُونَ أَهْلِ الْفِسْقِ وَ أَهْلِ الْكَبَائِر»

قرآن را مانند آن لحن های که عرب و مسلمان ها می خوانند با آن اصوات بخوانید «وَ إِيَّاكُمْ» بر حذر باشید مراقب باشید که این کار را انجام ندهید که بر اساس لحن های اهل فسوق و اهل کبائر بخوانید.

الكافي (ط - الإسلامية)، نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج2، ص614،  بَابُ تَرْتِيلِ الْقُرْآنِ بِالصَّوْتِ الْحَسَن‏‏، ح3

اگر کسی بر اساس لحن های اهل فسوق و کبائر خواند این قطعاً جزء مواردی است که اشکال دارد این هم یک مورد، مورد چهارم صدا و آوازی که مثل اهل فسوق و کبائر نباشد مناسب با مجالس لهو و لعب نباشد این یک مقداری شخصی تر و فردی تر می شود.

ولی انسان را از یاد خدا دور بکند مانع از ذکر الله و یاد خدا بشود خود انسان این را متوجه می شود گاهی اوقات این شعر، این موسیقی مناسب با مجالس لهو و لعب نیست، ولی انسان را از حالت طبیعی خودش خارج می کند این حالت طبیعی، گاهی اوقات به حالت شادی مفرط و اَلکی است یک موقع شما یک کار خیری انجام دادی خوشحال هستی و از این کار خیر احساس شعف می کنی یک عبادتی انجام دادی خوشحال هستی. یک موفقیتی در کارت کسب کردی خوشحال هستی، شکر خدا هم به جا می آوری بخصوص در این موارد که نعمت به سمت شما می آید شکر خدا بیاورید الحمد لله بگویید.

ولی یک موقع این شادی اَلکی است یک حسی به شما می دهد (تهییج است) به محض این که قطعش بکنی باز دو مرتبه یاد گرفتاری و بدهی و ... می افتی و حالت گرفته می شود، گاهی اوقات هم غم فوق العاده و مصنوعی است یعنی یک آهنگ یا یک شعری که شما را از حالت عادی به حالت غمِ الکی می برد. یعنی یک موقع غم برای این است که ما برای اهل بیت (علیهم السلام) محزون می شویم گاهی اوقات برای گناهان مان که باید توبه بکنیم.

ولی یک موقعی غم الکی است. یک موقع یک نفر 10- 15 دقیقه دارد گریه می کند می گوییم چرا گریه می کنی؟ می گوید نمی دانم فلانی گریه کرد من هم گریه کردم اصلاً نمی داند چرا دارد گریه می کند. این طرف هم هست. این مورد چهارم موردی است که به شخص افراد بر می گردد اگر یک آهنگی شما را از حالت عادی غیر متعارف خارج می کند که شما با این آهنگ یک جوری محزون شدی که یک ساعت حزنت الکی ادامه پیدا کرد از کار و زندگی شما را انداخت و یک روزت را خراب کرد.

مجری:

یاد خاطرات بد افتادید

استاد عباسی:

فقط یاد خاطرات بد افتادی نه آهنگی دارد مناسب با مجالس لهو و لعب نه محتوایش، محتوای بدی است که بگوییم کفر و چه و چه است. ولی مدل آهنگ و سبک و سیاقش طوری است که شما را از زندگی عادی خارج می کند یک نصفه روز، یک روز وقت شما را دارد ضایع می کند. این به شدت شخصی است. یعنی یکی ممکن است با موسیقی یک نفر، یک خواننده یک احساس این مدلی پیدا بکند.

چه شادی الکی که هیچ تأثیری ندارد یعنی هیچ پایه و مبنایی ندارد فقط انسان را به حالت رقص وا می دارد ولو این که اهل گناه این را قابل رقص نمی دانند، این را موسیقی نمی دانند که می شود با آن رقصید. ولی من یک مشکلی در وجودم هست که با همین هم رقصم می گیرد و از حالت عادی خارج می شوم این جا برای من اشکال دارد.

بعضی ها می گویند شما زیادی حساس هستید ممکن است یک آدم های باشند که سریع به محض این که یک آهنگ معمولی گوش می دهند تهییج بشوند حالت رقص، طرب و لهو و لعب پیدا بکنند ولی ما نه، عادی داریم گوش می دهیم رانندگی هم می کنم اصلاً دستم تکان نمی خورد هیچ تغییری ایجاد نمی شود.

گاهی اوقات این کثرت گوش دادن است مثل دوزِ مصرفی می ماند می گوید من شراب استفاده می کنم مست نمی شوم شما ممکن است دوزِ مصرفت این قدر بالا رفته که دیگر با مقدار متعارفی از شراب مست هم نشوی این دلیل نمی شود شراب حلال باشد.

مجری:

یا یک زن بی حجاب و بد حجاب می بینم تهییج نمی شود در جاهای دیگر هم استفاده می کنند.

استاد عباسی:

بله فراوان استفاده می کنند. این ملاک نیست ملاک آن طبع سالم و زلال است. طبع سالم و زلال را بعضی از علماء گفتند شما به بچه های کوچک نگاه بکند، گاهی اوقات بچه های کوچک مثلاً 7 ساله ها، 10 ساله ها، 9 ساله ها خیلی ملاک خوبی هستند چون این ها هنوز طبع شان دست نخورده است با آن کسی که 5 سال، 10 سال است دارد موسیقی را حرفه ای گوش می دهد خیلی متفاوت است. آن ملاک برای این ها نمی تواند باشد که پس این موسیقی اشکال ندارد.

ملاک در همه این موارد عرف است عرفی که دست نخورده باشد یک موقع عرفِ کلاً یک شهر همه دست خورده است یعنی همه این قدر گوش کردند که می گویند این آهنگ یا موسیقی تهییج نمی کند برای مان عادی است. بعضی ها می گویند ما یک مورد را شک کردیم می گوییم حکم شرعیش این است آن موردی که در این دستگاه ها نیست حرام نیست. ولی شما در درجه اول حرام ها را مراعات کنید حرام ها را قطعی استفاده نکنید آن موارد دیگر، آن های که قطعی فکر می کنید حلال است هیچ، آن های که باز مشکوک هستید مرحله دوم بعد از این، این است که آن ها را هم احتیاط بکنید. اتفاقی نمی افتد اگر آدم 5 مورد اضافه تر احتیاط کند مثلاً روز قیامت بگوید دیدی این مورد اشکالی نداشت ما از دست دادیم این یکی را گوش نکردیم این 5 تا را گوش نکردیم.

حالا 5 تا گوش نکردی، 10 تای دیگر بود که گوش بدهی آن ها جایز بود حالا این ها را احتیاط کردی ولی اگر به هوای این که نه ولش کن اشکالی ندارد گوش کردی روز قیامت گفتند نه فقط روز قیامت در همین دنیا تأثیر مخرب در زندگیت داشت شما ضرر کردی. خدا، اهل بیت و پیامبر به ما فرمودند این مراعات را داشته باشیم این فقط و فقط به خاطر رشد و تعالی خود ما است.

خدمت خیلی از بزرگان رسیدند گاهی اوقات من می دیدم نماز حضرت آیت الله العظمی بهجت شرکت می کردند مثلاً جوان های با تیپ های خاصی از شهرهای دیگر مسجد حضرت زهرا (سلام الله علیها) در گذر خان می آمدند که نزدیک حرم است برای نماز می‌ آمدند دور ایشان را در راه می گرفتند از منزل که می آمدند یا موقع برگشت گاهی به آیت الله بهجت می گفتند یک توصیه ای به ما بکنید ما چه کار کنیم و چطوری عرفان پیدا کنیم؟

ایشان می فرمود و خیلی از بزرگان دیگر قریب به مضمون را می گفتند انجام واجبات، ترک محرمات خیلی خوب به این ها عمل کردی انجام مستحبات، ترک مکروهات. ما در رابطه با موسیقی همین کار را بکنیم مقداری که حرام و قطعی است این ها را کنار بگذاریم آن هم توجیه نکنیم مدام بگوییم ان شاء‌ الله این نیست آن ان شاء الله آن نیست این را صدا و سیما پخش می کند آن را فلانی گفته اشکال ندارد.

آنی که واقعاً در این 4 تا دسته ای که عرض کردیم 3 دسته اول مخصوصاً هست آن ها را کنار بگذاریم یک مواردی خیلی واضح است که اشکال ندارد هیچ. یک مواردی هم این وسط مشکوک است این ها را مراعات بکنیم طوری نمی شود. اگر این مورد احتیاطی را اول کار احتیاط نکردیم لااقل در ذهن مان باشد آن موارد قطعی حرام را قطعاً مراعات بکنیم یعنی در لیست سیاه برای ما برود این موارد هم سعی بکنیم ببریم به یک سمتی که آرام آرام مراعات بکنیم.

البته در کُل حتی مقداری که به عنوان حلال گفته شده که در آن مقدار حلال، آقایان می گویند صدای آب و بلبل و چه و چه باشد این ها موسیقی حساب می شود این ها که قطعاً حلال است این ها صدای طبیعت است. اما در آن موردهای که صدای طبیعت نیست ولی حلال است باز آن ها را هم هر مقداری آدم بتواند کنترل شده، مراعات شده گوش کند خوب است چون هر چیزی افراطش قطعاً بد است.

حالا در این اموری که ممکن است شبه ناک باشد تفریطش شاید بد نباشد من کمتر گوش بدهم اصلاً گوش ندهم غیر از چیزی که صدای طبیعت است آن وقت اتفاقاً استفاده از صداهای طبیعت را برای آدم خیلی دلنشین می کند. یعنی گوشی که آهنگ ها و ملودی های دیگر را کمتر شنیده است از آن صدای در طبیعت خیلی بیشتر لذت می برد.

لذا کسانی که می خواهند ستاره ها را در شب ببینند می روند جایی که کویر است، نور شهر نیست این لامپ ها همان طوری که در بینایی ما برای دیدن ستاره ها مضر است لذت بردن از ستاره های که در آسمان هستند در شنوایی ما هم مضر است برای شنیدن آن لذت های واقعی از آن صداهای که در طبیعت است. یک موقع هایی صوت قرآن کمتر حوصله داشته باشیم بشنویم.

مجری:

اثر خودش را می گذارد آن اثر درونی و تکوینی خودش را می گذارد.

استاد عباسی:

بله، آن لذتی که 20- 30 سال قبل خود ماها در کودکی و نوجوانی مان در مجلسی می رفتیم که یک قاری بین المللی آمده بود کیفی که می کردیم الان دیگر شاید نوجوان های ما کمتر انس بتوانند پیدا بکنند، چون گوش دیگر آن حالت خودش را ندارد. چرا این های که پای صوت قاری درجه یک نشستند این طور به وجد می‌ آیند؟ نوجوان های ما گاهی تعجب می کنند که این ها برای چه دارند به وجد می‌ آیند؟ اتفاق خاصی نیفتاده ما صدا بهتر از این فراوان دیده ایم. چون صداهای دیگر شنیده شده این صدا گاهی اوقات آن رنگ و جلوه خودش را ممکن است از دست بدهد.

مجری:

صدای خواننده زن آیا جزء این احکام است اشاره می فرمایید؟

استاد عباسی:

خواننده زن مواردش این می شود همین موارد شاملش می شود موردی باشد به صورت ویژه خود صدای زن اگر تهییج کننده و تحریک کننده باشد بر مرد حرام است. برای خانم ها مثل بقیه ویژگی ها است یعنی اگر مناسب با مجالس لهو و لعب است شنیدنش اشکال دارد اگر موسیقیش، موسیقی غنائی خاصی است اشکال دارد.

برای آقایان یک حکم اضافه تر دارد آن هم این که اگر با شنیدن این صدا آن حالت تهییج و تحریک به عنوان صدای نا محرم شنیدن باز یک ویژگی جدا پیدا می کند غیر از این که ممکن است خود آن صدا جزئی از همان دسته های حرامی باشد که شنیده می شود.

مجری:

خیلی متشکر اگر نکته ای باقی مانده بفرمایید یا در مورد عواقب گوش دادن به موسیقی های حرام روایاتی است بفرمایید

استاد عباسی:

چون عواقب، یک مقداری مفصل است این طلب بینندگان عزیزمان باشد هفته آینده در رابطه با روایاتی که خاص عواقب است به نظرم می آید یکی از مشکلات زندگی های معاصر ما همین باشد. یعنی گاهی اوقات در زندگی ها، توجه به عوامل حقیقی اتفاقات ما نداریم. آدم ها می گویند کاسبی مان بی برکت است. در زندگی مان این مشکل پیش آمده بی برکت است. اختلاف در خانواده پیش می آید چه و چه پیش می آید.

گاهی ما اگر سراغ روایات اهل بیت (علیهم السلام) برویم، مشکلات یک پس زمینه هایی در زندگی ما دارد یکی از مواردش موسیقی و غناء است که در روایات معصومین یک عواقبی برایش ذکر شده که آن عواقب مشکلات در زندگی های ما می شود. برای موارد دیگر هم داریم. زندگی فرد را وا کاوی می کنیم می بینیم مشکلات دارد و مشکلات را گردن اداره مالیات، شهرداری و چه و چه می اندازد وقتی با او صحبت می کنیم می بینیم مانع اصلی عاق والدین است.

یعنی این آقا عاق والدین است خبر هم ندارد نمی داند عاق والدین است فکر می کند همین که ایام عید 2 روز مانده به شب سال تحویل شهرستان رفت خانه پدر باز نشسته خراب شد او ناچار شد 20 کیلو برنج و مرغ و گوشت گرفت پذیرایی کرد 13 فروردین آمد همین کافی است. در حالی که 18 فروردین زنگ می زنند خدای نا کرده مادر نیاز به دکتر دارد می گوید بگویید فلانی ببرد من که آمدم و مشغول کار هستم و درگیر هستم.

می بینیم واقعاً مدل زندگیش یک مدلی است که در این مدل، عاقل والدین است همه اش گرفتاری ها و کسب و کارش را در این می سنجد که این جا این مشکل را برایم به وجود آوردند. گاهی فکر می کنیم اگر قرار باشد یک میوه فروشی خیلی رونق و برکت داشته باشد تعداد لامپ مدادی هایش باید بیشتر باشد. هر چه بیشتر باشد برکت بیشتر می آید نه برکت با این چیزها نمی آید یک چیزهای دیگری است.

چون یک مقداری مفصل است با این روایاتش کار دارم شاید شاید ان شاء الله حرف مان این است آن چیزی که ما از اهل بیت در روایات داریم آن را محضر بینندگان بیان کنیم عرض کردیم اگر به قول معروف ما دنبال فالوور بودیم این بحث را نباید مطرح می کردیم چون در جامعه معاصر ما موسیقی یک امر مطلوب و دوست داشتنی با علاقه فراوان است.

ولی ما می گوییم ولو در یک برنامه ای یک بار مفصل این قصه گفته شده باشد و امیدواریم خدا در کلام ما تأثیر قرار بدهد ما حرفی از خودمان نداریم کلام اهل بیت (علیهم السلام) تأثیری داشته باشد ولو این که یک عزیزی مدل زندگی خودش را تغییر بدهد به مدل زندگی اهل بیت (علیهم السلام) پایان عرائضم گاهی اوقات شیطان می گوید بقیه چیزهایت کجایش درست است که این جا بخواهد درست باشد.

می گوید وِل کن رزقت این طوری این است. کاسبی ات فلان است. جامعه و دولت و فلان این است فقط همین مانده یک موسیقی گوش می کردی آن هم می خواهی خودت را محروم بکنی این یک جورهای توطئه ای از شیطان است ما هر یک دستوری که از اهل بیت شنیدیم همان یک دانه را عمل کنیم ان شاء الله خدا توفیق دومی و سومی و صدمی و هزارمی و میلیونی را ان شاء الله به ما عنایت می کند.

مجری:

ان شاء الله خدا خیرتان بدهد این تلنگرها به نظر من لازم است باید در همچنین برنامه های این تلنگرها و این نهیب ها زده بشود که بدانید این قضیه، این موسیقی، این سبک گناه دارد و استمرار پیدا نکند. از حضرتعالی جناب استاد عباسی بزرگوار تشکر می کنم و همچنین از شما بینندگان و همراهان گرامی تشکر می کنم ان شاء الله ادامه بحث برای برنامه های آینده باشد. همه شما عزیزان را به ایزد منان می سپارم. والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته.

 


عصر ایمان>

نو اخباری ها حرمت و حلیت غنا و موسیقی احکام شرعیه حجت و دلیل قیامت شیعه استماع موسیقی