آینه تاریخ
قسمت پنجاه و دوم برنامه آینه تاریخ با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین دکتر جباری
دیگر قسمت ها
بسم الله الرحمن الرحیم
تاریخ: 20/03/1401
برنامه: آینه تاریخ
مجری:
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستیعن، اللهم عجل لولیک الفرج؛ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى
میلاد حضرت امام رضا (علیه السلام ) را خدمت شما تبریک عرض می کنم بعد از عرض سلام و ادب و احترامی که خدمت شما عزیزان بیننده داریم، بیننده برنامه آینه تاریخ هستید از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج) برنامه ای که محور اصلی آن سؤالات تاریخی است، و اولویت با سؤالات شما عزیزان بیننده است و کارشناس محترم ما و راهنما و دلیل ما در این برنامه حضرت دکتر جباری استاد حوزه و دانشگاه هستند، و ان شاءالله بتوانیم از محضر ایشان بهرمند بشویم و ساعات خوبی را برای شما فراهم کنیم، حضرت استاد سلام وقت شما بخیر عید شما مبارک باشد در شب میلاد آقا امام رضا (علیه السلام )
استاد جباری:
بسم الله الرحمن الرحیم
متقابلاً عرض سلام و ادب دارم، عرض تبریک دارم، حضور حضرت عالی جناب آقای غضبانی و شما بینندگان عزیز این برنامه در هر جای این کره خاکی که شرف حضور دارید، عید بسیار مبارکی است ایام بسیار فرخنده ای است امیدواریم که امروز و امشب مشمول توجهات خاص مولا و سرور و ولی نعمت مان امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام ) قرار بگیریم و خلف صالح شان حضرت حجت (علیه السلام ) ان شاءالله توجه خاصی به ما داشته باشند، و عیدی ما ان شاءالله ظهور قریب الوقوع امام عصر (علیه السلام ) باشد ان شاءالله.
مجری:
الهی آمین اللهم عجل لولیک الفرج، در یک همچین شب مبارکی چه خوب که روز جمعه هم هست و متعلق به آقا امام عصر بزرگترین دعای همه ما دعایی است که از نظر مقدار کلمات خیلی کوتاه است ولی خیلی از نظر عظمت و شأن بالاتر است اللهم عجل لویک الفرج، عیدی ما باشد در شب میلاد امام رضا (علیه السلام ).
استاد عزیز ما هم به همین مناسبت که امشب شب عید آقا امام رضا (علیه السلام ) هست دوست داشتیم که امام زمان و امام عصر را از نگاه امام رضا (علیه السلام ) بیشتر بشناسیم، لذا بحثی هست که این اندیشه مهدویت از همان زمان پیامبر بوده و نمونه های زیادی را حضرت عالی در همین برنامه به ما نشان دادید که خیلی از شیعیان و خیلی از مسلمان ها بخاطر همین بحث مهدویت و انتظار امام زمان، خیلی مصیبت کشیدند، بعضی ها مدعیان دروغین بودند، و وقایع عجیب و غریب افتاد، در عصر آقا امام رضا (علیه السلام ) چگونه بوده اندیشه مهدویت و این انتظار از امام عصر به چه شکلی بوده و عملکرد آقا امام رضا (علیه السلام ) چگونه بوده.
استاد جباری:
همانطور که اشاره فرمودید هرچند ائمه (علیه السلام ) بیان می کردند اینکه مهدی (علیه السلام ) نهمین از فرزندان حسین، «التاسع من ولد الحسین» هست و تعابیر از این دست که مشخص می شد دوازدهمین هست، حتی در روایات رسول خدا (ص) آن حضرت اوصیاء و خلفای بعد از خودشان را دوازده نفر ذکر کردند، اهل سنت هم حتی روایات متعدد از صحیح بخاری بگیرید تا دیگر آثار شان، اینکه خلفاء بعد از پیامبر 12 نفر هستند را نقل کردند، اما با این وجود شیعیان در عصر ائمه (علیه السلام ) متوقع بودند که زودتر مسئله فرج حاصل بشود، این هم بخاطر اینکه به دنبال یک فرج کل برای عالم هستی بودند، به دنبال صلاح و سداد در ارتباط با انسان ها بودند، خب طبیعی است که هر انسانی به دنبال ظهور آن موعودی باشد که عدالت را می گستراند، و خود اینکه با وجود نقل روایات در ارتباط با اینکه حضرت مهدی (علیه السلام ) دوازدهمین هست و اما احیاناً فرقه هایی پیدا می شدند درباره برخی از ائمه ادعای مهدویت می کردند و طرفدارانی هم پیدا می کردند، خود این یکی از بحث ها است در مباحث فکری و کلامی و تاریخی عصر ائمه (علیه السلام ) که آیا به گوش این شیعیان نرسیده بوده، که ائمه 12 نفر خواهند بود، و مهدی آخرین آنها خواهد بود؟ می توان یکی دو نکته را در این باره مطرح کرد یک نکته این که گویا به گوش همه آنها این مسئله نرسیده بود، اینگونه روایات، توجه به این روایات نداشتند که 12 امام خواهد آمد، نکته دوم بحث بداء بود یعنی اینها احتمال می دادند که بله گفته شد که امام خواهند آمد اما اگر شرایط فراهم بشود در شرایط محیا خداوند زودتر امر فرج را مقدر می کند، این هم از خود روایات اهل بیت بعضی استفاده می شد، اینکه از امام صادق (علیه السلام ) نقل شده که در فلان سال بنا بود که فرج انجام بشود، اما بخاطر کوتاهی برخی شیعیان تأخیر افتاد فرج، از این گونه روایات گویا چنین استفاده می کردند که پس ممکن است که بحث فرج زودتر انجام بشود، و نکته دوم اینکه این روایاتی که ذکر نام ائمه (علیه السلام ) تا حضرت مهدی در آن آمده بود این روایات را گویا ائمه (علیه السلام ) تعمداً خیلی آفتابی نمی کردند خیلی تصریح نمی کردند، دلیلش این بود که صلاح در این نبود، اگر اینها را خیلی روشن دم دست همه بیان می کردند، طبیعتاً موقعیت خود ائمه به خطر می افتاد به تعبیری مشارب البنان می شودند، انگشت نما می شدند، یعنی منصور عباسی راحت می دانست که بعد از امام صادق طبق این روایاتی که از پیامبر نقل شده موسی بن جعفر خواهد آمد، خیلی زود می رفت سراغ موسی بن جعفر(علیه السلام ) یا مثلاً بعد از امام کاظم اگر خیلی تصریح می شد به اینکه امام رضا جانشین حضرت است، هارون و اینها خیلی زودتر می رفتند سراغ امام رضا (علیه السلام ) و امثال این لذا مصلحت در این نبود که خیلی این روایات برملا بشود، این زمینه ای بود برای این نکته ای که می خواهم عرض بکنم که، در عصر امام رضا (علیه السلام ) و اتفاقاً در آغاز امامت آن حضرت متأسفانه یکی از انشعابات و انحرافات در بحث اعتقاد به امامت و بحث مهدویت پدید آمد، و آن جریان واقفه بودند، همه عزیزان بیننده شنیدید مسئله واقفه را که فرقه ای بودند که متأسفانه هم انحراف در نگاه و اعتقاد و انحراف در اخلاق بعضی از کسانی که جزو رهبران جریان واقفه بودند اینها اموالی از امام کاظم دست شان بود، وکلای امام کاظم بودند در نواحی مثل کوفه عراق و امثال اینها و اموالی از وجوهات شرعی در دست شان بود، ضعف تقوی متأسفانه آن هوس های دنیوی وسوسه ها باعث شد که انکار بکنند، شهادت امام کاظم را، و اینکه آن حضرت زنده است و ظهور خواهد کرد و برای اینکه مجبور نشوند بروند این وجوهات شرعی که دست شان بود تحویل امام رضا (علیه السلام ) بدهند، در رأس اینها علی بن ابی حمزه بطائنی است، که متأسفانه در همان حالت انحراف هم از دنیا رفت که روایت تکان دهنده ای داریم که وقتی که از دنیا رفت امام رضا(علیه السلام ) به یکی از شیعیان خبر دادند که امروز علی بن ابی حمزه از دنیا رفت و او را در قبر مورد باز خواست قرار دادند و از خدا پرسیدند و از عقیده توحید و از رسالت پیامبر و امامت ائمه یک به یک گفت و اقرار کرد تا رسید به امامت من زبانش به لق لق افتاد و نتوانست چون امامت من را انکار کرده بود و عمودی از آتش بر او زده شد و او در عذاب خواهد بود تا قیامت، چون منشأ جریان انحرافی واقفه شد که ادامه هم داشت بعد از امام رضا، هرچند امام رضا با تبدیر خودشان خیلی جمع کردند این جریان را، یک نمونه بود از یکی از اصلی ترین انحرافات در بحث مهدویت در عصر امام رضا(علیه السلام )، یکی دوتا روایت را عرض می کنم برای اینکه ببینیم شیعیان از باب شتاب و تعجیل یا اشتیاقی که به بحث مهدویت داشتند بعضی شان از امام رضا(علیه السلام ) سؤال می کردند که آیا شما همان مهدی موعود هستید؟ و الآن که بخصوص بعد از بحث ولایت عهدی برای حضرت اسباب ظاهری هم فراهم شده بود، چنین سؤالی می کردند، یکی از آنها روایتی است که مرحوم شیخ صدوق در کتاب کمال الدین، صفحه 370 در باب مربوط به روایاتی که از امام رضا (علیه السلام ) رسیده در باره حضرت مهدی، مکرر در اینجا ما این کتاب شریف را معرفی کردیم، و این ابوابی که مرحوم شیخ صدوق دارند درباره روایات تک تک معصومان از پیامبر و حضرت زهرا و امیرالمؤمنین و همه ائمه درباره امام مهدی (علیه السلام ) در باب 35 مربوط به روایات امام رضا (علیه السلام ) اولین روایت این هست، ایوب بن نوح، یکی از وکلای عصر ائمه (علیه السلام ) هست، وکیل امام رضا (علیه السلام ) هست در نواحی کوفه، أرض سواد مناطق مرکزی عراق از وکلای حضرت است، و عصر امام جواد (علیه السلام ) را هم درک کرده او سؤال می کند می گوید
«قُلْتُ لِلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلاَمُ إِنَّا لَنَرْجُو أَنْ تَكُونَ صَاحِبَ هَذَا اَلْأَمْرِ»
ما امامی داریم که شما آن صاحب امر باشید
کمال الدین، ص370
«وَ أَنْ يَرُدَّهُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْكَ مِنْ غَيْرِ سَيْفٍ»
اینکه خداوند برگرداند این حکومت را به شما بدون اینکه نیاز به شمشیر پیدا کنید
چونکه ولایت عهدی آمده برای حضرت خیلی آسان،
«فَقَدْ بُويِعَ لَكَ»
با شما بیعت شد به عنوان ولایت عهدی
«وَ ضُرِبَتِ اَلدَّرَاهِمُ بِاسْمِكَ»
به نام شما سکه ضرب شده،
امید هست که شما مهدی باشید که وعده اش داده شده، فرمود که
«مَا مِنَّا أَحَدٌ اِخْتَلَفَتْ إِلَيْهِ اَلْكُتُبُ وَ سُئِلَ عَنِ اَلْمَسَائِلِ»
هیچ یک از ما ائمه نیست که مورد سؤال قرار بگیرد و پرسش از او بشود و مردم نزد او مراجعه داشته باشند
«وَ أَشَارَتْ إِلَيْهِ اَلْأَصَابِعُ»
مورد اشاره انگشتان قرار بگیرد
«وَ حُمِلَتْ إِلَيْهِ اَلْأَمْوَالُ»
اموال وجوه شرعی به سویش برود
«إِلاَّ اُغْتِيلَ أَوْ مَاتَ عَلَى فِرَاشِهِ»
جز اینکه مورد سوء قصد قرار می گیرد یا اینکه به صورت طبیعی از دنیا می رود
«حَتَّى يَبْعَثَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِهَذَا اَلْأَمْرِ رَجُلاًخَفِیَّ اَلْمَوْلِدِ»
آن مهدی که مورد وعده هست یک چنین ویژگی دارد توقع نداشته باشید که من باشم یا فرزندانم
مجری:
یعنی راهنمایی شان کرد که یکی از علائمش این است دیگر
استاد جباری:
احسنت تبیین می کند امام را، یکی از ویژگی های امام رضا (علیه السلام ) در بحث مهدویت روشنگر و تبیین ویژگی ها است می فرماید آن کسی که عهده دار این کار خواهد بود
«رَجُلاًخَفِیَّ اَلْمَوْلِدِ»
ولادتش می خفی خواهد بود
ما که این چنینی نیستیم، ما خیلی آشکار متولد شدیم و معروف شدیم، آن مهدی یک از ویژگی هایش این است که مخفیانه متولد می شود
«خَفِیَّ اَلْمَوْلِدِ وَ اَلْمَنْشَإِ غَیْرَ خَفیٍّ فِی نَسَبِهِ»
اما از جهت نسب مخفی نیست، کاملاً مشخص است که مهدی فرزند چه کس هست
هیچ تردید در آن نیست که مثلاً پدر او کیست، نام پدرش مشخص است اما ولادتش مخفی خواهد بود این اولین روایت در این باب که امام (علیه السلام ) پاسخ ایوب بن نوح را این چنینی می دهد و مشخص می کند ویژگی مهدی را؛ روایت دیگر که باز جالب است در همین باب، روایت پنجم همین باب هست حسین بن خالد هست یکی از اصحاب امام کاظم و همینطور امام رضا (علیه السلام ) نقل می کند که
«لاَ دِینَ لِمَنْ لاَ وَ رَعَ لَهُ»
کسی که ورع ندارد دین ندارد
خیلی تکان دهنده است یا نمی شود خود را دین دار بنامید اما اهل ورع و تقوا و خود نگهداری از حرام نباشید
«لاَ دِینَ لِمَنْ لاَ وَرَعَ لَهُ»
دین و ورع با هم چفت هستند، جفت هستند، متلازم با هم هستند،
«وَ لاَ إِیمَانَ لِمَنْ لاَ تَقِیَّةَ لَهُ»
ایمان ندارد کسی که اهل تقیه نیست،
تقیه را شما واژه اش را شنیدید شاید یک ذهنیتی از آن دارید، و اینکه ائمه (علیه السلام ) تأکید بر اصل تقیه داشتند
«اَلتَّقِیَّةُ دِینِی وَ دِینُآبائی»
روایت از امام صادق (علیه السلام ) هست، یا این تعبیر امام رضا که
«وَ لاَ إِیمَانَ لِمَنْ لاَ تَقِیَّةَ لَهُ»
کسی که تقیه ندارد ایمان ندارد
مراد از تقیه در اینجا آن اصل اساسی است که اصل قرآنی اصل روائی اصلی که در سیره همه معصومان بوده و آن این هست که تقیه در روایت باید به عنوان جنة المؤمن، حرز المؤمن، به عنوان یک سپر تلقی شده، و سپر در میدان جنگ بکار می رود، تقیه یعنی مؤمن از این سلاح استفاده می کند برا دفع خطر دشمن که خودش بتواند ضربه را به دشمن بزند، در دوره ای که مؤمنان دچار ضعف هستند، ائمه (علیه السلام ) تحت سیطره حاکمیت اموی یا عباسی بودند نمی توانستند بی گدار به آب بزنند، خود را در معرض شمشیر های دشمن قرار بدهند، باید سپر تهیه می کردند، سپر چیست؟ اینکه به شیعیان یاد دادند که بی گدار به آب نزنید، هر جایی هر حرفی را نزنید، هر کاری را نکنید، بسنجید، آنجایی که از خطر در امان هستید کارتان را انجام بدهید، کار فرهنگی کار اجتماعی و امثال اینها را، انجام بدهید، با سلاح تقیه ائمه (علیه السلام ) شیعیان را حفظ کردند در طول تاریخ، تا ظهور امام عصر، یعنی تقیه تا ظهور ادامه دارد الآن کسانی که در عربستان دارند زندگی می کنند مگر می توانند تشیع را به آن معنای کاملش اظهار بکنند مراسمش را کامل انجام بدهند یا هر حرفی را بتوانند بزنند، آن فساقی که در زمان پیامبر بودند از صحابه بودند امثال اینها را بتوانند، خیلی راحت مسائل را درباره آنها مطرح بکنند، اینها را باید تقیه کرد دیگر، همین بحث تقریب و اینها که مطرح می شود همه در قالب تقیه قابل تعریف است، و لذا فرمود که
«وَ لاَ إِیمَانَ لِمَنْ لاَ تَقِیَّةَ لَهُ إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اَلَّلَّهِ عَلْمَکِم بالتقیه»
برجسته شما گرامی ترین شما نزد خدا آن است که به تقیه بیشتر عمل می کند
یعنی زیرک است در رفتارهای اجتماعی سیاسی، بعد به حضرت عرض شد که
«یابن رسول الله إلی متی»
تا چه زمانی باید این تقیه انجام بشود
«إلی یوم الوقت المعلوم»
تا یک زمان مشخص
این یوم الوقت المعلوم چه زمان هست؟
«و هو یوم خروج قائمنا اهل البیت»
روز خروج قائم از ما اهل بیت هست
«فَمَنْ تَرَكَ تَقِيَّةً قَبْلَ خُرُوجِ قَائِمِنَا فَلَيْسَ مِنَّا»
اگر کسی خلاف تقیه عمل بکند از ما نیست
بعد سؤال شد از حضرت که
«فقیل له یابن رسول الله و من القائم منکم اهل البیت»
شخصش را برای ما معرفی کنید چه کسی هست آن قائم که می فرمایید
فرمود
«الرابع من ولدی»
چهارمین از فرزندان من
«ابن سیدة الإماء»
فرزند بهترین کنیزان
سرور کنیزان نرجس خاتون در میان کنیزانی که همسر ائمه شدند که هفت امام از کنیز متولد شدند، امام سجاد و از امام کاظم تا حضرت حجت (علیه السلام ) در میان این کنیزانی که همگی افتخار همسری ائمه را پیدا کردند، یا افتخار مادری ائمه را پیدا کردند سیدة الإماء تعبیر شده از جناب نرجس خاتون بخاطر این جایگاهی که دارد
«یطهّر اللَّه به الأرض من کلّ جور»
قائم ما کسی است که خداوند به وسیله او زمین را از هر جور و ظلمی پاک می کند
«و یقدّسها من کلّ ظلم»
از هر ظلمی پاک می کند
و او کسی است که مردم در ولادت او تردید می کنند، الآن بخشی از اهل سنت می گویند در زمان قبل از ظهورش متولد خواهد شد، یا کسانی که آن زمان بودند مخفی بود ولادت حضرت و شک می کردند که متولد شده یا خیر
«وهو صاحب الغیبة قبل خروجه»
قبل از خروجش غیبت خواهد داشت
«وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها»
زمین درخشان می شود و نورانی می شود با نور الهی
«وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ وُضِعَ میزان العدل بین الناس»
بین مردم میزان عدل برپا می شود
«فلا یظلم احد احدی»
کسی بر دیگری ظلم نمی کند
و اگر بکند جزا به او داده می شود
«وَ هُوَ الَّذِی تَطوی لَهُ الاَرضُ»
زمین برای او خاضع می شود و یا پیچیده می شود
حالا مراد از تطوی له الأرض اینکه حضرت می تواند در هر جای کره زمین می تواند با اراده ای حضور پیدا بکند که همان بحث طی الأرض باشد، یا خاضع شدن زمین در مقابل حضرت و خروج برکاتش،
«وَ لَا یَکُونُ لَهُ ظِلٌّ»
سایه نخواهد داشت
یکی از اوصافش این هست،
مجری:
خیلی جالب است این، یکی از علامت ائمه و معصومین همیشه این بوده که سایه ندارند،
استاد جباری:
اینکه چرا سایه ندارند خودش نکته ای هست، ممکن است برای بینندگان عزیز هم سؤال بشود که مثلاً چرا پیامبر گفته شده سایه نداشته یا برای امام عصر (علیه السلام ) اینطور بیان شده، ممکن است نکته ذوقی همین باشد که به هر حال خود سایه مقابل نور است، یعنی آن نوری که می تابد یک سایه و سیاهی ایجاد می شود، و امام سرتاسر نور است، سرتاسر برکت، است سرتاسر درخشندگی است، شاید نکته اش این باشد،
«وَ هُوَ الَّذِی یُنَادِی مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ بِاسْمِهِ یَسْمَعُهُ جَمِیعُ أَهْلِ الْأَرْضِ بِالدُّعَاءِ إِلَیْهِ»
آن صیحه و ندایی که از آسمان قبل از ظهور امام عصر زده می شود، حضرت مضمونش را امام رضا ع بیان کرده، و آن کسی است که از آسمان ندایی داده می شود، منادی ندا می دهد که همه اهل زمین آن را می شنوند که دارد دعوت می کند به سوی آن مهدی
«یَقُولُ أَلَا إِنَّ حُجَّهْ اللَّهِ قَدْ ظَهَرَ»
ای مردم آگاه باشید، که حجت الهی ظاهر شده
ای کاش ما این افتخار را داشته باشیم که این ندا را بشنویم در زمان حیات مان
«قَدْ ظَهَرَ عِنْدَ بَیْتِ اللَّهِ فَاتَّبِعُوهُ»
ندا می گوید ای مردم کنار خانه خدا حجت الهی ظهور کرده بروید به آن بپیوندید
چه ندای مقدسی
«فَإِنَّ الْحَقَّ مَعَهُ وَ فِیه»
حق با او است
همراه او است در او است، بعد امام رضا فرمود
«و هو قول الله عزوجل إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ»
شعراء/4
آیه 4 سوره شعراء، امام تأویل این آیه را این چنین بیان فرمودند که این ندا مصداق این آیه است که اگر بخواهیم که اگر بخواهیم بر اینها از آسمان آیه و نشانه ای نازل خواهیم کرد که گردن های اینها در مقابل آن خاضع بشود که امام تطبیق کردند این را بر آن ندایی که برای حضرت حجت (علیه السلام ) داده خواهد شد از آسمان؛ این یک روایت، که روایت دوم بود در این ارتباط و حالا می خواستم روایت سومی را هم اشاره بکنم اگر فرصت هست.
روایت هفتم همین باب 35 که عرض کردم باز روایت جالبی است که از لسان امام رضا(علیه السلام ) وصف بدنی و قوت بدنی حضرت حجت (علیه السلام ) بیان شده، روایت هفتم از صحابی معروف امام رضا هست ریان بن صلت که هم امام رضا را درک کرده هم بعدش دوباره امام جواد را درک کرده، می گوید به امام رضا (علیه السلام ) عرض کردم
«قال قلت لرضا(علیه السلام ) أنت صاحب هذا الأمر»
صاحب این امر شما هستید؟
مثل همان سؤال ایوب بن نوح، فرمود
«أنا صاحب هذا الأمر»
بله من صاحب این امر هستم
این امر امامت
«ولکنّی لست بالذی أملؤها عدلاً کما ملئت جورا»
اما آن نیستم که زمین را مملو از عدالت بکند بعد از جور
«و کیف أکون ذلک علی ماتری من ضعف بدنی»
من چگونه صاحب الأمر باشم به معنای مهدی در حالی که می بینید ضعف بدن من را
«و إنّ القائم هوالذی إذا خرج کان من سنّ الشیوخ»
مهدی ما وقتی که خروج می کند سن او سن شیوخ است،
خب عمر طویلی کرده،
«و منظر الشبّان»
چهره اش جوان هست
«قویّا فی بدنه»
قوی است از جهت بدنی
«حتّی لومدّ یده إلی أعظم شجرة علی وجه الأرض لقلعها»
بزرگترین درخت در روی زمین اگر باشد او با دست می تواند آن را جا بکند
اینقدر قدرت بدنی دارد آن مهدی
مجری:
و این طبیعی است در قرآن هم ما داریم حاکمی که خدا تعیین کرده بود جناب طالوت خب آن پیامبر به آن قم می گوید
«زادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ»
بقره/247
یعنی از نظر علم که جای خودش از نظر جسمانی هم در جایگاه بالایی است،
استاد جباری:
از آن آیه برمی آید که خود قوت جسمانی یک فضیلت است، که بیشترین آن را خداوند به مهدی (علیه السلام ) داده، یعنی آنها هم اگر بودند چنین قدرتی نداشتند، چون در دنبال آن می فرماید که
«ولو صاح بین الجبال لتدکدکت صخورها»
اگر بین کوه ها فریادی بزند صخره ها فرو می ریزند
«یکون معه عصا موسی»
مواریث انبیاء همراه او است، عصای موسی،
«و خاتم سلیمان علیهماالسلام»
خاتم سلیمان همراه او است
«ذاک الرابع من ولدی»
این چهارمین از فرزندان من هست
«یغیّبه اللّه فی ستره ما شاء»
خدا او را در پس پرده غیبت قرار می دهد در حدی که خداوند خودش می داند
«ثم یظهره»
بعد او را آشکار می کند
«فیملوء [به] الأرض قسطا و عدلاً. کما ملئت جورا و ظلما»
این هم روایت دیگری، هفتمین و آخرین روایت در باب کتاب کمال الدین نشان می دهد که امام (علیه السلام ) با ذکر ویژگی ها و شخص، دقیقاً می گوید چهارمین از فرزندان من، که شیعیان دیگر حواس شان جمع باشد، نروند گرد واقفه و امثال اینها.
مجری:
و می بینیم که بعد از امام رضا (علیه السلام ) دیگر این جریانات به طوری جا افتاده است، که انقطاعی نیست در امامت و کس دیگری نمی آید مثلاً همچین شبهه ای در ذهن شان باشد.
استاد خسته نباشید باز هم این عید را خدمت شما تبریک عرض می کنیم، شب میلاد آقا امام رضا (علیه السلام ) هست، لذا سؤالاتی که در این خصوص هست را در اولویت قرار دادیم، خواسته شده که از حضرت عالی در مورد دعبل بپرسیم شما در چند هفته پیش به مناسبت وفات دعبل و سالگرد وفات ایشان مباحث خیلی شیرینی را در مورد دعبل و اشعار ایشان برای ما ایراد فرمودید و ما استفاده کردیم، یکی از بحث های زیبایی که در شعر دعبل بود، اصلاً کلاً شعر و نظم و صحبت کردن همیشه جذاب هست برای همه، لذا شعر ها را همه حفظ می کنند، علاقه مند هستند به این بحث ها، و خیلی از معارف را از طریق شعر اصلاً منتقل می کنند، و نمونه های زیادی داشتید حتی در مورد خود ائمه بزرگوار (علیه السلام )، در اشعار دعبل حتی به ماجرای امام عصر و امام زمان هم اشاره شده، و این معرف و آگاهی مردم بخصوص دعبل را از روایات و معارف اهل بیت به ما می رساند، حضرت امام رضا(علیه السلام ) در مقابل همچین اشعار و مضامینی چه عکس العملی داشتند؟
استاد جباری:
اشعار دعبل همانطور که اشاره فرمودید قبلاً هم بحثی داشتیم واقعاً با دل محبین اهل بیت بازی می کند، چون اصلاً یک دوره بیان مصائب و سختی ها و مشکلات و ظلم هایی است که بر علویان رفته بر اهل بیت (علیه السلام ) رفته و با دلی امام رضا (علیه السلام ) هم بازی کرده، واقعاً از خود متن روایت این کاملاً برمی آید امام را به گریه انداخته و اوج گریه حضرت زمانی است که نام مهدی می آید، دعبل می رود سراغ امام عصر (علیه السلام ) که دعبل توصیف می کند. مرحوم شیخ صدوق هم در کتاب عیون اخبار الرضا (علیه السلام ) وارد شده و جریان را بیان کرده، و هم در همین بابی که الآن روایاتی از آن ذکر کردند، در کمال الدین و تمام النعمة باب 35 که روایات امام رضا درباره حضرت مهدی (علیه السلام ) هست اینجا هم وارد شده بخش هایی را از آن جریان نقل کرده، البته خود اشعار دعبل معروف به قصیده تائیه دعبل یا «مدارس آیات خلت من تلاوة» که با این شروع می شد، بیش از 100 بیت است، 123 بیت است، ذکر کردند در دیوان ها شعر آمده، و مرحوم صدوق هم اشاره به اصل جریان کرده که دعبل بعد از ولایت عهدی امام رضا (علیه السلام ) اشعار را گفت و اولین کسی که رفت بر حضرت انشاء بکند، این اشعار را خود حضرت بود، عهد کرده بود که بر خود حضرت انشاء بکند، بعد منتشر کند، رفت به مرو و خدمت حضرت رسید و اذن خواست و اشعار را اشاره کرد، و در بخش های از این شعر ها که امام منقلب شده چیزی اضافه کرده، اینها را مرحوم صدوق اشاره کرده، هم در عیون اخبار الرضا و هم در کمال الدین، از جمله این بیت که
«أری فیئهم فی غیرهم متقسما و أیدیهم من فیئهم صفرات»
می بینم که اموال بنی هاشم، علویان اهل بیت پیامبر در دست دیگران به بازی گرفته اند و دست اینها خالی است از این اموال شان، خمس شان وجوهاتی که باید اینها متصرف در امور باشند در بیت المال متصرف باشند در جای خودش توزیع کنند، دست شان از اینها خالی است، امام گریه کرد، می گوید
«بکی ابو الحسن الرضا (علیه السلام ) و قال صدقت یا خضائی»
راست گفتی بله دست ما از این اموال کوتاه است، و رسید به این بیت که
«إذا وتروا مدوا إلی واتریهم أکفا عن الأوتار منقبضات»
وقتی اینها مورد ظلم واقع می شوند دست شان کوتاه است از انتقام گرفتن، جزا دادن به آن کسی که ظلم در حق اینها کرده می گوید این را که خواند
«جعل أبو الحسن (علیه السلام) یقلّب کفّیه ویقول: أجل، والله منقبضات،»
بله دست مان بسته است از اینکه برویم و انتقام و ظلم هایی که در حق ما روا داشته شده، بگیریم بعد از آن می روند سراغ قبوری که در جاهای مختلف است، از علویان از جمله قبر امام کاظم (علیه السلام ) در بغداد
«و قبر ببغداد لنفس زکیة تضمنها الرحمان فی الغرفات»
«و هذا الموضع بیتین»
دو بیت امام اضافه می کند که قبر بالطوس، که اشاره می کند به قبر شریف خودش و اینکه زواری می آیند و چنین اجری دارند، که مورد بحث ما نیست، منتهی بد نیست برای عزیزانی که توفیق پیدا کردند در این ایام مشرف شدند برای زیاد امام رضا (علیه السلام ) که حضرت وقتی که اشاره به قبرشان کردند فرمودند که
«لا تنقضي الأيام و الليالي حتي تصير طوس مختلف شيعتي»
چیزی نمی گذرد که طوس محل رفت و آمد شیعیان من می شود،
«و زَوارَي فِي غُرْبَتِي»
در غربت من
امام غریب که می گوییم یکی اصلاً خود امام رضا خودش را غریب می نامیده در این تعبیر
«أَلَا فَمَنْ زَارَنِي فِي غُرْبَتِي بِطُوسَ کان مَعِي فِي دَرَجَتِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَغْفُوراً لَهُ»
اگر کسی من را در غربتم زیارت بکند در قیامت در درجه من خواهد بود در حالی که گناهانش آمرزیده است
اینها می گذرد تا می آید به اینجا این بیت که مربوط به آن هست
«فلولا الذی أرجوه فی الیوم أو غد»
دعبل با معرف می گوید اگر نبود آن امیدی که ما داریم برای آینده که مهدی ظهور خواهد کرد و حق را به حق دار برمی گرداند،
«تقطع نفسی إثرهم حسرات»
قلبم پاره پاره می شد از حسرت از این ظلم هایی که می بینم در ارتباط با اهل بیت و شیعیانش می رود،
«خروج امام لا محالة خارج یقوم علی اسم الله والبرکات»
امام بلا تردید خارج خواهد شد با نام خدا و برکات الهی خروج خواهد کرد
«یمیز فینا کل حق و باطل و یجزی علی النعماء والنقمات»
می آید بین حق و باطل جدایی می اندازد و جزای هر کسی را مطابق استحقاقش می دهد
می گوید وقتی که دعبل رسید به اینجا
«بکا الرضا بکاءاً شدیدا»
حضرت به گریه افتاد یک گریه شدیدی کرد
این نشان می دهد اشتیاق ائمه (علیه السلام ) به آن مهدی (علیه السلام ) که در روایت مربوط به امام صادق هم اشاره کردیم که حضرت چطور در خلوتش دارد مشتاقانه ذکر می کند مهدی را برای اینکه اگر من هم آن زمان را درک بکنم ای کاش در خدمت او باشم.
مجری:
حتی این عشق بازی ها را ما در مورد متعدد داریم از حضرت زهرا حضرت امام حسین در کربلا، موارد خیلی عجیب و جالب توجه هست
استاد جباری:
بله اینکه اما در این قسمت می گوید
«بکاء بکاءاً شدیدا ثم رفع رأسه إلیَّ»
حضرت بعد از این گریه شدید سربلند کردند به سوی من
«فقال لی: یا خزاعی! نطق روح القدس علی لسانک بهذین البیتین»
این دو بیت از خودت نبود جبرئیل بر زبان تو جاری کرد
عجیب است یعنی روح القدس کم وجودی نیست در عالم هستی، امام فرمود که این را روح القدس بر زبان تو جاری کرد، مثل همان اشعار حسان بن ثابت در غدیر که پیامبر شبیه این را درباره حسان فرمود، و اینجا هم اینطور، بعد حضرت فرمود
«فهل تدری من هذا الإمام ومتی یقوم؟»
می دانی این امامی که اشاره به آن کردی چه کسی هست؟ و چه زمانی ظهور خواهد کرد؟
«فقلت: لا یا مولای»
دعبل می گوید نه نمی دانم
خود این نکته مؤید آن عرضی که اوایل برنامه داشتم که شیعیان خیلی ها ممکن بود به اسم و اوصاف دقیق نشناسند آن مهدی را لذا ائمه گاهی برای افرادی که مورد اطمینان بودند بیان می کردن، اینجا دعبل می گوید نه نمی دانم
«لا یا مولای إلّا أنّی سمعت بخروج إمام منکم»
جز اینکه می دانم یک امامی از شما خروج خواهد کرد
«یطهّر الأرض من الفساد و یملأها عدلاً کما ملئت جورا»
دعبل می داند اجمالاً می دانم که امامی ظهور خواهد کرد فرمود
«یا دعبل! الإمام بعدی محمد ابنی»
امام بعد از من فرزندم محمد هست
« بعد محمد ابنه علیّ»
بعد از او فرزندش علی
«و بعد علیّ ابنه الحسن»
فرزندش حسن
«و بعد الحسن ابنه الحجّة القآئم المنتظر فی غیبته»
بعد از او فرزند او مهدی خواهد بود قائم خواهد بود، مورد انتظار در غیبتش خواهد بود
«المطاع فی ظهوره»
ظهور بکند مورد اطاعت قرار می گرد
جهان مطیع او خواهد شد
«لو لم یبق من الدنیا اِلاّ یوم واحد»
از دنیا اگر یک روز مانده باشد
«لطوّل اللّه ذلك الیوم»
خداوند این روز را طولانی خواهد کرد
«حتی یخرج»
تا اینکه آن مهدی ظهور بکند
«فیملأها عدلا كما ملئت جوراً»
زمین را پر از عدل و داد بکند
یعنی این از امور قطعی است سنت های لا یتغیر الهی است،
«و أما متی»
اما اینکه گفتی چه زمانی
«فإخبار عن الوقت»
این بیان وقت است
که ما ممنوع هستیم از بیان وقت، چرا؟
«فقد حدثني أبي،عن آبائه (علیه السلام )»
پدرم از پدرانش نقل کرد
«عن النبي صلّى اللّه عليه و آله و سلم»
به پیامبر عرض شد
«یا رسول الله متی یخرج القائم من ذریتک؟»
مهدی و قائم از ذریه شما چه زمانی ظهور خواهد کرد؟
فرمود
«مثله مثل الساعة»
مثل خروج مهدی مثل مَثَل قیامت هست،
قیامت را در قران توصیف کرده
«لا یُجَلِّیها لِوَقْتِها إِلَّا هُوَ ثَقُلَتْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا تَأْتِیکُمْ إِلَّا بَغْتَةً»
در قرآن گفته شده که قیامت به یکباره حادث خواهد شد
حضرت مهدی هم به همین ترتیب، لذا من گاهی این روایت را می خوانم و شبیه این را به نحوی مایه دلگرمی هم هست از طرفی، می گوییم خب الآن که می بینیم که خیلی به ظاهر اسباب ظهور شاید خیلی فراهم نشده مثلاً یاران کذایی و آن 313 نفر را ما نمی شناسیم حداقل اما اینکه می گوید بغتة یک مقدار مایه امیدواری می شود که چه بسا در همین سال و در همین ماه ها و امثال این ها خداوند ان شاءالله اسبابش را فراهم بکند.
مجری:
ان شاءالله که اسبابش فراهم بشود در شام روز جمعه دعای ما همین تعجیل فرج آقا امام عصر (عج) هست.
استاد خیلی متشکریم پرسیده شده از حضرت عالی، یکی از دوستان ارجمند مان این سؤال را کردند گاهی از اوقات شنیده می شود از برخی از مداحان که حضرت امام رضا (علیه السلام ) در مسیر شان به مرو خبر جنازه ای به ایشان می رسد و می روند سر آن جنازه و محبتی هم می کنند به آن جنازه، عادی اش اینطور است که در آن سن و سال و آن مسیر طولانی کسی انتظار ندارد اینگونه اهل بیت تفقد کنند، در این خصوص سند و اینها را خواستند که این چقدر در تاریخ مستند هست؟
استاد جباری:
بله من در حد بررسی که انجام دادم برای این روایت در ضمن گزارش های مربوط به حرکت امام به سمت مرو هست، امام به سمت مرو که در احضار مأمون که حضرت داشت حرکت می کرد به سمت مرو رسیدند به منطقه طوس، همان جایی که قبر حضرت در آنجا هست، شهری بوده ظاهراً چون در سندش هم مناقب آل ابی طالب ابن شهر آشوب هست، از علمای قرن 6 ما، جلد 4 صفحه 370 این را نقل کرده که
«وَ قَدْ أَشْرَفَ عَلَى حِيطَانِ طُوسٍ»
وقتی امام رسیدند در محدوده دیوارهای شهر طوس
مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب، ج4، ص 370
«أبصر جنازة»
یک جنازه ای را دیدند
که دارند تشریع می کنند، موسی بن یسار نقل می کند این جریان را می گوید
«کنت مع ابی الحسن (علیه السلام ) رأیت سیدی لما بصر بها»
دیدم آقا امام رضا وقتی ک آن جنازه را دید
«رَأَیْتُ سَیِّدِی فَلَمَّا بَصُرْتُ بِهَا»
دیدم آقایم را امام رضا (علیه السلام ) را وقتی که آن جنازه را دید
«ثَنَى رِجْلَهُ عَنْ فَرَسِهِ»
از مرکب شان پیاده شدند
«ثُمَّ أَقْبَلَ نَحْوَ الْجَنَازَة»
رفتند به سوی آن جنازه
«فَرَفَعَهَا»
زیر جنازه را گرفتند
«و أقبل علیَّ و قال لی یا موسی»
به من گفتند یا موسی
«مَنْ شَیَّعَ جَنَازَةَ وَلِیٍّ مِنْ أَوْلِیَائِنَا»
اگر کسی تشیع بکند جنازه یک دوستی از دوستان ما شیعه ای از شیعیان ما را
«خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ کَیَوْمٍ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ لا ذَنْبَ عَلَیْهِ»
از گناهان پاک می شود مثل روزی که از مادر متولد شده
خیلی روایت جالبی است و امیدوار کننده است، اینها دستورات اجتماعی ائمه (علیه السلام ) هست که مؤمنان بی اعتنا نباشند به همدیگر به جنازه هم بی اعتنا نباشند، وقتی به جنازه بی اعتنا بود دیگر به خود مؤمن در زمان حیاتش که به طریق اولی باید توجه داشت، و این اسلام است این تشیع است، و فرمود که
«فلما وضعت جنازة الرجال علی شفیر قبره»
جنازه را آوردند کنار قبر گذاشتند
«وضع سیدی یده علی صدر المیت»
امام دست شان را بر سینه آن میت گذاشتند
فرمودند
«یا فلان بن فلان أبشر بالجنة»
بر تو بشارت باد بهشت
«فلا خوف علیک بعد هذه الساعة»
از این به بعد دیگر خوفی بر تو نیست
حزنی نیست، ترسی نیست، بعد این موسی بن یسار می گودی که
«فلما صرفنا قلت له»
وقتی برگشتیم به حضرت عرض کردم
«جعلت فداک هل تعرف الرجل»
اینجا که جای غریبی بود شما تازه در مسیر رسیدید به این می شناختید این را؟
«فَوَ اللَّهِ إِنَّهَا بُقْعَةٌ لَمْ تَطَأْهَا قَبْلَ یَوْمِکَ هَذَا»
شما قبلاً به اینجا نیامده بودید،
فرمود
«یَا مُوسَى بْنَ سَیَّارٍ أَمَا عَلِمْتَ أَنَّا مَعَاشِرَ الْأَئِمَّةِ تُعْرَضُ عَلَیْنَا أَعْمَالُ شِیعَتِنَا صَبَاحاً وَ مَسَاءً»
نمی دانی ما ائمه اعمال شیعیان مان هر صبح و شام بر ما عرضه می شود؟
« فَمَا کَانَ فِی أَعْمَالِهِمْ مِنَ التَّقْصِیرِ سَأَلْنَا اللَّهَ تَعَالَى الصَّفْحَ لِصَاحِبِهِ»
اگر دیدیم گناه از آنها صادر شده از خداوند طلب عفو می کنیم
«وَ مَا کَانَ مِنَ الْعُلُوِّ سَأَلْنَا اللَّهَ الشُّکْرَ لِصَاحِبِهِ»
اگر دیدیم که کار خوب انجام داده و اهل طاعت بوده، شکر می کنیم از خداوند متعال
شکر یعنی جزا پاداش، پاداش این کار خوب را از خداوند متعال طلب می کنیم برای شیعیان مان یعنی شیعیان ما در هر جای کره خاکی که باشند از نگاه ما مخفی نیستند، اما می خواهد این را بفرماید، وقتی اعمال شان بر ما عرضه می شود مورد شناخت ما هستند، لذا امام فرقش با غیر امام در همین است، امام بنا است در روز قیامت از گواهان در صحنه محشر باشد و چطور می شود اعمال فرد مخفی باشد از امام و امام بتواند شهادت بدهد، لذا امام کاملاً می شناسد فرد را، چه زمانی از دنیا رفته چه جایگاهی دارد و این فرد پیدا است که فرد متقی بوده مؤمن بوده، و لذا امام به او بشارت می دهد، میت است دم قبر است می خواهند دفنش کنند، دست روی سینه اش می گذارد خطاب به او می کند که بر تو بشارت باد بهشت و دیگر خوفی بر تو نیست.
ان شاءالله که همه مشمول این عنایات و توجه امام رضا (علیه السلام ) در طول حیات مان و ان شاء الله دم مرگ باشیم، مشمول بشارت امام ان شاءالله باشیم.
مجری:
خیلی متشکریم جناب آقای دکتر جباری عزیز، ما زیاد هم داریم حتی در فقه شیعیه چقدر اهمیت می دادند به تشییع نجائز، حیف که وقت نیست و الّا از حضرت عالی خیلی شیرین بود همین مطالب را می شنیدیم که علمای ما چه مباحثی دارند در اینکه حتی من شنیدم حتی شهید ثانی در مباحثش هست که آیا برویم درس یا تشییع جنازه، من یک همچین عبارتی را شنیدم کاش وقت بود و بیشتر گفت و گو می کردیم، متشکریم از شما، الحمد الله این مباحث همیشه برمی گردد به روایت اهل بیت و فقه شیعه هم می شود از مرجعیت اهل بیت در مباحثش بسیار تأکید دارد و استفاده می کند لذا می بینیم که سنت اهل بیت در میان شیعیان و فقه شیعه همیشه بارز هست، و این یکی از نمونه هایی است که حضرت عالی اشاره فرمودید خیلی متشکریم ان شاءالله که بتوانیم در فرصت های دیگر بقیه سؤالات را مطرح کنیم و بهره مند بشویم از شما عزیزان بیننده تشکر می کنم ان شاءالله که این روزها برای شما مبارک و میمون باشد و از فضائل امشب بهره مند بشویم همه با هم با عنایت آقا امام عصر و توجه خاص آقا امام رضا (علیه السلام ) همه شما را به خدای منان می سپاریم و تا دیدار دیگر از خداوند خواستار سعادت روز افزون شما عزیزان بیننده را داریم.
اللهم عجل لولیک الفرج
خدا نگهدار.