عصر انتظار

قسمت سی برنامه عصر انتظار با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین پور سید آقایی


 

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ:04/06/01401

برنامه: عصر انتظار

مجری:

به قطره قطره اعجاز رود ها سوگند

که این قبیله تو را هم به یاد میارند

 

همین قبیله که وقتی تو نیستی هر صبح

برای آمدنت عهد و ندبه می خوانند

 

تو یک طلوع سپید از خدا طلب داری

و این قبیله هزاران سحر بدهکارند

بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم، بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولی عصر عرض سلام و ادب و احترام دارم و عرض شب بخیر خدمت شما عزیزان و بسیار خوشحال و خُرسندم که با برنامه عصر انتظار از شبکه جهانی حضرت ولی عصر مهمان خانه های شما هستیم و به مسائل و موارد پیرامون انتظار و حضرت مهدی (عج) می پردازیم، خیلی خوشحال هستم که در خدمت استاد عزیز و ارجمند استاد پور سید آقایی عزیز هستیم، استاد عرض سلام دارم، عرض شب بخیر و ایام اسارت آزادی بخش آل الله را هم خدمت شما تسلیت عرض می کنم.

حجت الإسلام و المسلمین پور سید آقایی:

علیکم السلام و رحمة الله من هم عرض سلام و تسلیت دارم محضر مبارک همه بینندگان فرهیخته این شبکه جهانی، امیدوارم که ان شاءالله به برکت دعای خیر امام زمان ارواحنا فداه بتوانیم از کلام ائمه (ع) بهره مند بشویم و ما هم از کسانی باشیم که ان شاءالله اسم مان جزء عزاداران امام حسین (ع) ثبت بشود و ان شاءالله که مشمول ادعیه ذاتیه امام زمان ارواحنا فداه باشیم.

مجری:

بسیار ممنون  و متشکرم، همین سرآغاز برنامه استاد مثل همیشه من در این ایام از همه عزیزانی که تصویر ما را می بینند صدای ما را می شوند تقاضای دعای خیر دارم در هر مراسمی که شرکت می کنند در ایام محرم و سفر ما را از دعای خیرتان و بچه های عزیزی که دوستان خوبم هستند در اتاق فرمان و در سایر مراتب شبکه فراموش نکنید و محتاج دعای شما هستیم.

استاد قرار هست که امشب ان شاءالله در مورد پیوندهای بین انتظار و عاشورا به صورت کلی صحبت بکنیم و وارد مصادیق هم بشویم ان شاءالله سرآغاز برنامه را در خدمت تان هستیم اگر سؤالی هم بود من از محضرتان خواهم پرسید ان شاءالله

حجت الإسلام و المسلمین پور سید آقایی:

بسم الله الرحمن الرحیم، السلام علیک یا اباعبدالله و علی الأرواح التی حلت بفنائک

ما به لحاظ اینکه اربعین را پیش رو داریم و در این ایام البته اسرای آل الله (س) در مسیری هستند برای رسیدن به شام و خیلی سفارش شده به ما برای زیارت اربعین و اینکه ان شاءالله عزاداران حسینی بتوانند در اربعین حسین (ع) اربعین شهادت آن بزرگوار و یارانش بتوانند خودشان را برسانند به کربلا و ان شاءالله زیارت اربعین را که یکی از نشانه های مؤمن راستین هست در همانجا ان شاءالله بتوانند بخوانند، این مسیر، مسیر راهپمایی برای رسیدن به کربلا آن هم از نجف آغاز می شود، از راه های مختلف  از هر طریقی که به کربلا ختم بشود، منتهی ایرانی ها بیشتر از نجف حرکت می کنند، در حالی که همین سیل جریان را ما از بغداد و کاظمین به سمت کربلا شاهد هستیم، از طرق مختلف، یک عده ای هم که از راه های خیلی دور، از بصره از کردستان از هر طرف مثل یک رودهایی هست که همه متصل می شوند به یک دریا، این به نظر می رسد که از نشانه ها و زمینه های ظهور باشد ان شاءالله البته ما برای این نقل که مرحوم یزدی حائری نقل می کند در کتاب الزام الناصب، ما مأخذی پیدا نکردیم که ایشان نقل می کند که وقتی امام زمان ارواحنا فداه ظهور بکنند تکیه می دهند بر دیواره کعبه و ندا سر می دهند که

«أَلا يَا أَهلَ الْعالَم إِنَّ جَدِّيَ الْحُسَين قتل عَطشاناً، طرحوه عريانا»

و پنج تا جمله را حضرت مطرح می کنند، خب البته ما این را متأسفانه در هیچ منبعی نتوانستیم بیابیم و فقط صاحب إلزام الناصب نقل می کند، از کجا نقل می کند به چه صورت،

مجری:

ایشان هم سندی ندادند؟

حجت الإسلام و المسلمین پور سید آقایی:

نخیر فقط نقل می کند که امام زمان اروحنا فداه در آغاز ظهور شان تکیه به دیواره خانه خدا می دهند و این فریاد پنج جمله را مطرح می کنند، این شاید سندی ما برایش پیدا نکنیم، اما یک واقعیتی است داریم می بینیم آفتاب آمد دلیل آفتاب، الآن بسیار از طریق همین راهپیمایی بی نظیر که اصلاً خودش معجزه امام حسین (ع) هست، این راهپیمایی در دنیا بی نظیر است، همتایی ندارد، هر سال دارد تکرار می شود، قریب 5 میلیون فقط از ایران می روند، تمام جمعیت عراق را خیلی بخش معظم و مهم آن را شما می بینید می آیند و اربعین را درک می کنند می روند و حتی بعضی از بزرگان از مراجع این چنین اعلام کردند که کسانی که می رسند به کربلا به لحاظ اینکه این حجم جمعیت خیلی بالا هست دیگر منتظر اربعین نمانند حالا اگر 5-6 روز مانده به اربعین رسیدند یک زیارت بکنند بروند چون واقعاً این ظرفیت جمعیت 30 میلیون و 40 میلیون ندارد این شهر و از جهات متعدد ممکن است که با یک مشکلی مواجه بشوند، ولی به هر صورت پوشش رسانه ای، گرچه در رسانه های غربی می دانید اینها جزو خطوط قرمز است متأسفانه و این نشان می دهد که جریان استکبار و سهیونیست ها چقدر قوی هستند در حوزه رسانه که هرچه را بخواهند این را کاملاً نشان می دهند آن هم در حجم بالا و آنچه را که به ضرر شان هست به نفع مسلمین و شیعیان هست این را در نطفه می خواهند خفه بکنند، در حالی که کور خوانده اند، دیگر مردم دنیا بیدار شده اند به رغم همه این سیاست های خصمانه که آنها دارند و کشورهای استکباری، می بینیم این جای خودش را باز کرده من خودم سالهای متعددی این توفیق را داشتم که در این راهپیمایی باشم و از کشور های مختلف از آمریکا، از اروپا و عاشقان و افرادی را می بینم که خیلی صحنه های زیبایی خلق می شود هر سال هم بیشتر می شود خب ما برای این نقلی که صاحب إلزام الناصب نقل می کند، مرحوم یزدی حائری برایش نتوانستیم منبعی پیدا بکنیم ولی به نظرم نیاز به همچین چیزی نیست، ما الآن داریم می بینیم واقعاً این جریان، جریانی است که اگر ما بخواهیم به عالم شیعه را معرفی کنیم حسین را معرفی کنیم امام زمان را معرفی بکنیم، خیلی شفاف می توانیم بگوییم، به صورت راحت و قطعی بگوییم که اصلاً راه قدس از کربلا می گذرد، همان که امام راحل فرمودند، حقیقتاً راه ظهور از کربلا می گذرد و همین جریان خودش باعث این می شود که مردم بگویند چه خبر است چه شده یک نفر است که بیش از هزار و سیصد سال پیش به شهادت رسیده این چه کسی است که اینطور همه مسلمین دلها مشتاق آنجا است و عزاداری می کنند، یک تلنگر خیلی خوبی هست که مطالعه کنند فکر کنند چه هست چه شده، حسین کیست، و وقتی که راجع به امام حسین (ع) بخواهند مطالعه بکنند بدون تردید باید جریان امامت شیعه را مطالعه بکنند، چون در حقیقت آن بعثت و بعد غدیر و بعد عاشورا و بعد ظهور چهار تا نقطه عطف برای حیات اسلام و شیعه است، خیلی ها مستبصر شدند من به نظرم می آید اگر ما جست و جو بکنیم در این فضای مجازی ما یک مقداری این کار را انجام دادیم دیگران هم می توانند این کار را انجام بدهند، کسانی که از طریق همین راهپیمایی عظیم مستبصر شدند و شیعه ای که اثنی عشری است در واقع، به امام زمان رسیدند، و مستبصر می شوند پیوند می خورند، من یک موقع جست و جو می کردم کسانی که از طریق حدیث غدیر مستبصر شدند یک طایفه ای از بزرگان را پیدا کردیم، یک عده ای هستند از طریق حدیث منزلة، یک عده ای هستند، تعداد شان هم بالا است، از طریق حدیث ثقلین که متواتر بین شیعه و اهل سنت است، بعضی ها از طریق حدیث ائمه اثنی عشر که این هم متواتر بین شیعه و اهل سنت است، نوشتند در خاطرات شان در کتاب شان که خب شما چطور شد که شیعه شدید، از علمای برادران اهل سنت ما هستند، چطور شد که شما به شیعه گرایش پیدا کردید و مستبصر و شیعه شدید، بعضی ها می گویند ما با برخورد حدیث ثقلین، بعضی می گویند حدیث ائمه اثنی عشر، خیلی ها می گویند حدیث غدیر برخی از طریق کتاب الغدیر علامه امینی (رض) و خیلی ها را امروزه پیدا می کنیم که در این نسل جوان که شاید خیلی حال مطالعه این منابع را ندارند همین جریان راهپایی عظیم اربعین و اینکه انصافاً جای تقدیر و تشکر دارد از همه مسئولین که اینطور راه را هموار می کنند برای این راهپیمایی عظیم، و آنجا ان شاءالله شاهد خواهند بود که از دیگر کشورها، از افغانستان از پاکستان از اروپا از آمریکا می آیند تا خودشان را برسانند به این همایش بزرگ و معجزه امام حسینم (ع).

مجری:

استاد و لزوماً شیعیان هم نیستند

حجت الإسلام و المسلمین پور سید آقایی:

نه لزوماً شیعیان هم نیستند درست می گویید، ما غیر شیعه هم داریم، مسلمان هایی را داریم که در اینجا می آیند حتی ما در بعضی از سفر ها از مسیحی ها هم دیدیم، یعنی می آیند مثلاً فرق دیگری هستند، از مسیحیت، و فرق دیگر اسلامی و برادران اهل سنت ما فرق دیگری که مسلمان هستند ولی اعتقادات دیگری دارند، همه در این همایش بزرگ می آیند شرکت می کنند و بهره خودشان را می برند من به همین دلیل می گویم که ما باید یک فرصت گفت و گو بکنیم در رابطه با پیوندی که بین دو اندیشه انتظار و عاشورا هست، و این راهپیمایی که خودش یک زمینه سازی برای طرح اندیشه ولایت و در نتیجه امام زمان ارواحنا فداه و ظهور هست و واقعاً زمینه ساز ظهور است، عرض کردم نیازی به آن نقل روایی که مستندی هم برایش پیدا نکردیم نیست، واقعاً داریم می بینیم این حقیقتاً راه قدس از کربلا می گذرد راه ظهور از کربلا می گذرد، به دلیل اینکه آفتاب آمد، دلیل آفتاب را داریم می بینیم الآن

مجری:

استاد معذرت می خواهم این خیل عظیمی که حرکت می کنند به سمت کربلا از نواحی مختلف که فرمودید ما در دوره ظهور هم این را می بینیم که یک جمعیتی همراه می شوند با امام عصر و از بین این کسانی که در اربعین حضور پیدا می کنند قطعاً می توانیم متصور بشویم که این مسیر زیارت اربعین چه ما باشیم چه  نباشیم ادامه دار خواهد بود و قطعاً یک جمعیت عظیمی از بین این کسانی که این پیاده روی را انجام می دهند

حجت الإسلام و المسلمین پور سید آقایی:

زمینه فهم بهتر اندیشه شیعی می شود،  از اینجا می توانیم پلی بزنیم به غدیر، پلی بزنیم به ظهور، و یک مقداری سنگ های خودمان را وا بکنیم، که حقیقت اسلام چیست، و اگر حقیقت اسلام خط ولایت معصوم هست و این نص صریح قرآن است حرف ما نیست، نص صریح قرآن هست،

«الیوم الکملت لکم دینکم»

روز غدیر، یعنی خط ولایت، ولایت معصوم مکمل دین است، و متمم همه نعمت هایی که خداوند در این عالم گذاشته است، و خداوند در این آیه 3 سوره مائده

«وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا»

مائده/3

آن دینی که مورد پسند من است مرضی من است خدا هست، آن دینی است که همراه مقام ولایت است،  چون می دانید الیوم کار بزرگی کرده علامه طباطبایی رضوان الله علیه در کتاب گرانسنگ المیزان، ایشان آنجا حرفش این است می گوید الیوم به غیر از غدیر با هیچ روزی سازگار نیست، بعد می گوید اگر غدیر نباشد چه روزی ممکن است باشد، هر روزی را که احتمال داده بشود، یا برادران اهل سنت ما گفته باشند مطرح می کند از خود قرآن دلیل می آورد بر رد آن، که الیوم نمی تواند روز بعثت باشد، چون روز بعثت آغاز دین است نمی تواند اکمال دین باشد، روز خواندن آیات اولیه سوره برائت نیست، روز جنگ احد نیست، فلان روز نیست، همه اینها را یکی، یکی مطرح و رد می کند، خیلی هم قاطع و زیبا با ادله یعنی نمی توانی رد بکنی، بعد می گفت پس یک احتمال بیشتر نیست، اگر فرض بکنید، ما هیچ روایتی نداشتیم و هیچ شاهد تاریخی هم نداشتیم، که بگوید این آیه در غدیر خم نازل شده، چون بنابر قول تأخیر می دانید در غدیر خم نازل شده است نه در عرفات یا منا، اثبات می کند که بر فرض هم ما هیچ نقلی نداریم، نقل داریم خود این آیه به اعلی صوت فریاد می زند که این برای جریان غدیر است دین مرضی خدا پسند دین همراه با مقام ولایت است، اصلاً جای تردید ندارد این، اینقدر هم روایت داریم و آیات دیگر حتی سوره مثل سوره مبارکه قدر، که ما در روایت داریم که ما می توانیم با مخالفین اندیشه ولایت و شیعه با همین سوره قدر محاجِّه کنیم و از مناظره و مباحثه پیروز بیرون بیاییم،

«خاصموا بسورة إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ تفلجوا»

که اصلاً صریح است، تنزل الملائکه، که تنزل است، تتنزل بوده فعل مضارع است استمرار را می رساند تنزل الملائکه سؤال کنید ملائکه برای چه کسی می خواهد نازل بشود، و با رسول خدا، نگفته تنزل نازل شد، تنزل است، تنزل الملائکه استمرار دارد، در هر شب قدری باید چنین باشد، و بعد از پیامبر باید کسی باشد، چون وحی به کمال خودش رسید باید کسی باشد که شأن رسول خدا را داشته باشد در هدایت انسان وحی به کمال خودش رسیده، اما نیاز به مبین و مفسر دارد، مجری دارد حاکم

«ألَسْتُ أوْلَى بِكُمْ مِنْ أنْفُسِكُمْ»

«النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم»

اگر پیامبر بر جامعه و بر مردم ولایت دارد ولی معصوم هم ولایت دارد حاکمیت باید از آن، آنها باشد، به معنی اندیشه شیعه می شود و خیلی از  روایات، و این همه احادیث متواتر بین شیعه و اهل سنت، متواتر که بعضی وقت ها من می بینم در منابع آنها بیش از منابع ما است، همین حدیث ائمه اثنی عشر، همین حدیث ثقلین، همین حدیث غدیر که علامه امینی در کتاب گرانسنگ خودش الغدیر می گوید من منابعی که برای شما آوردم از منابع اهل سنت هست، و اگر کسی منصف باشد اصلاً دیگر جای تردید نیست، مگر علامه امینی همین کتاب الغدیر را نفرستاد برای جرجرداق مسیحی یک نامه ام رویش گذاشت تازه آن موقع همه مجلداتش منتشر نشده بود چند جلدش منتشر شده بود، یک نامه هم گذاشت من شنیدم که شما دکترای حقوق داری، مثلاً اهل قضاوت هستی، عدالت می دانی، یک درخواستی از شما داریم بین ما و برادران اهل سنت یک اختلافی هست، ما می گوییم غدیر جریان ولایت است، و امیرالمؤمنین را به مقام ولایت بعد از خودش نصب کرده است، برادران اهل سنت ما می  گویند نه من شما را به قضاوت می خوانم من در این کتابم هیچ چیز از شیعه نیاوردم هرچه هست از منابع معتبر اهل سنت آوردم، شما اینها را بخوانید بین ما قضاوت کنید، ببینید آیا این ادله گویای این هست که ما شیعیان می گوییم، یا نه آنچه که برادران اهل سنت ما می گویند، جرجرداق هم می گوید من دیدم یک عالم بزرگی از شیعه من را مخاطب قرار داده نامه نوشته و من را به قضاوت خوانده، من این کتاب را خواندم دیدم بله حق است، حق با شیعه هست، فلذا من اصلاً مطرح کردم بارها هم گفتم، در جاهای دیگر هم این را گفتم، من آماده هستم، یعنی پیشنهاد می کنم اصلاً یک گروهی از افراد متفکر منصف، که بلد باشند منصفانه قضاوت بکنند، پنج نفر ده نفر، سی نفر، یک عدد فرد، اصلاً نمی خواهد هم مسلمان باشند حتماً نه مسیحی هست باشد، بی دین اصلاً باشد، قاضی باشد، حکم کرده باشد، بلد باشد، اینها بیایند در یک جایی بنشینند، بگوییم اینها بشوند هیئت منصفه ما، قاضی های ما، مثلاً یازده نفر، هفده نفر، یک عدد فردی بعد می گوییم آقایان اهل سنت بیایند ما هم علمای مان می آیند ما طرح خلاف کنیم، طرح می کنیم غدیر این است، شواهد و قرائن این است، این است اسناد و اخبار ما، آقایان هم ما می گوییم آنها هم بگویند توجیحی دارند بگویند توضیحی دارند بگویند، در هر بخشش، ما بگوییم آنها هم بگویند، بعد آنها قضاوت کنند، من قول می دهم حاضرم اینجا بنویسم حاضرم در این قسمت با حرکت هایم مباهله کنم یک نفر پیدا نخواهد شد که بگوید حق با آنها است، حتی اگر که فردی باشد که دین ندارد، می گوید من بر اساس اسناد و مدارک می خواهم قضاوت بکنم، دینی که شما دارید، این یعنی حق با امیرالمؤمنین است و به شخص بعد از خلیفه بعد از پیامبر باید امیرالمؤمنین باشد و اصلاً اینجا مقام، مقام نصب است بحث انتخاب نیست، شواهد متعدد در غدیر و حتی غیر غدیر، حالا بخواهیم منحصرش بکنیم در غدیر همه کسانی هم که در غدیر بودند حاکمیت را فهمیدند خدا هم خلافت بعد از رسول را فرمود، هیچ کس نفهمید که بگوید دوستش داشته باشید، منتهی بعد توطئه شد دیگر، جریان سقیفه و توطئه ای که پیش آمد و کودتایی که پیش آمد، حالا از این بحث من صرف نظر می کنم من به نظرم می آید که این راهپیمایی یک مانور بزرگی است حقیقتاً هم رعشه به اندام مخالفین می اندازد حاضر هستند میلیارد ها هزینه بکنند، همانطور که فعلاً این کار را کردند، هر طور شده بترسانند، مثلاً بگویند اینجا مثلاً داعش إل می کند بل می کند که در همان متن تحدید آنها دیدیم چه جریانی راه افتاد قبل از جریان کرونا و چه راهپیمایی عظیمی و خدا رحمت کند حاج قاسم را که اجازه نداد که آنها بتوانند کوچکترین حرکتی بکنند، اگر کوچکترین حرکتی می کردند آنها را داغون شان می کردند، راه را امن کردند حتی اگر امنیت هم نداشته باشد، اینقدر شیعه و حتی مسلمان ها شیدای حسین هستند، عاشقان حسین هستند این راه را می روند و یک پیام را که دارند و آن این است که پیام مظلومیت حسین (ع) و مظلومیت شیعه در طول تاریخ و پیام حقانیت شیعه است و معجزه امام حسین (ع) هست، بنابر این بهترین راه این است که ما در این ایام سعی بکنیم معرفت افزایی کنیم، بیاییم یک مقداری در رابطه با اینکه بالأخره بین اندیشه ظهور و مهدویت با عاشورا و کربلا ببینیم چه پیوندهایی هست، من یک موقعی مثلاً این پیوند ها را، بعد این پیوند ها را باید تحلیل بکنیم و بعد هم طبیعتاً ره یافت هایی اگر برای امروز ما دارد اینها را به کار بگیریم که خواهم گفت یکی از مهمترین ره یافت ها یش همین بحث معرفت افزایی و فرصتی است برای معرفی حسین و خط ولایت و آن جریان اصیل اسلام و همان دین مرضی خدا که دین همراه مقام ولایت است. من در رابطه با این مشابهت هایی بین این دو اندیشه پیوندهایی که بین این دو اندیشه هست یک موقع بررسی کردم تا حدود سی تا شمردم همه اش را نمی خواهیم امشب بگوییم، چند تا از آنهایی که مهم است خدمت تان عرض بکنم؛ اولین وجه پیوند را می گویم بین این دو اندیشه انتظار و عاشورا، ما در روایات مان خیلی تأکید شده است که حضرت حجت (ع) قائم اهل بیت (ع) این بزرگوار «التاسع من ولد الحسین» است، خیلی روایت داریم و یک بخشی یک طایفه ای از این روایت ها را ما در کتاب گرانسگ منتخب الأثر فی الإمام ثانی عشر مرحوم آیت الله صافی رضوان الله تعالی علیه می توانیم ببینیم این تأکید از پیامبر از خود امام حسین از امیرالمؤمنین از دیگر ائمه و از معصومین (ع) فاطمه زهرا و همه این روایت ها که این فرزند امام حسین هست، حالا نهمین فرزند امام حسین، امام هفتم می فرماید که این ششمین فرزند است هر کدام از ائمه به آن فاصله ای که تا امام دوازدهم هست را مطرح می کنند، هفتمین، ششمین، پنجمین، خود پیامبر، «التاسع من ولد الحسین» یا خود حضرت امام حسین فرمود که «التاسع من ولدی» همینطور، امام هفتم هفتم همینطور، ششم، هشتم، نهم همینطور، دهم همینطور امام عسکری (ع) به عنوان اینکه این از نسل امام حسین و از فرزندان ما هست خب این خودش خیلی مهم است، چرا اینقدر تأکید که مثلاً از فرزندان امام حسین (ع) هست، این «التاسع من ولد الحسین» از ائمه (ع) نقل شده این تأکید یک مقداری ما را واقعاً برای مان می گوید این تأکید برای چه هست، یا مثلاً فرض بفرمایید که خیلی مطرح می شود که مهدی (ع) خونخواه حسین است، آنجا می گفت القائم نهمین فرزند از حسین (ع) هست، و بعد یک طایفه ای گفته بود خونخواه حسین (ع) هست، مهدی خونخواه حسین است، ما این را داریم که

«القائم منا اذا قام طلب بثار الحسین»

مطالبه خون به ناحق ریخته حسین (ع) را می کند، یا

«بهذا القائم أنتقم»

خداوند می فرماید که من با این قائم «أنتقم منهم» از این ستمگران من انتقام خواهم گرفت، خب باز علاوه بر اینها ما می بینیم که شعار اصلاً یاران امام زمان یالثارات الحسین است اصلاً، این را فضل بن شازان نقل می کند از امام صادق (ع) که حضرت می فرمایدکه شعار یاران مهدی (ع) یا لثارات الحسین است،

مجری:

همان شعاری که قیام مختار بود اینجا به صورت کامل و جامع جامعه عمل به آن پوشانده می شود

 

حجت الإسلام و المسلمین پور سید آقایی:

بله یا لثارات الحسین یعنی به خونخواهی امام حسین (ع)، اینکه شعار امام مهدی (ع) یا لثارات الحسین است خب ما را به تأمل وا میدارد که این چه پیوندی چه چیزی چه می خواهند به ما بگویند، چرا این دو تا اندیشه اینقدر به هم پیوند دارد حتی بعضی از القاب امام حسین و امام مهدی (ع) هردو سفینة النجاة هستند، هم جزو القاب امام حسین است هم القاب امام مهدی حتی ثار الله، ثار الله همان خون خدا، یعنی شرافتش را می رساند پاکی عظمت و اینکه هیچ عیب و آفتی در آن نیست و نقشی را که خون در بدن دارد که به لحاظ حیات انسان خب همین نقش را امام حسین در فضای جامعه دارد خونی است که در فضای جامعه تزریق می شود باعث حیات جامعه می شود، امام مهدی هم همینطور است، اگر این امید به آینده نبود، خب طبیعتاً یک حالت افسردگی و نا امیدی پیش می آمد، بالأخره با برخی از این القاب را می بینیم ثار الله سفینة النجاة وتر موتور حتی، برخی از القاب که اینطور مشابه هم هستند بعد عرض به خدمت تان که ما درخواست خونخواهی امام حسین را داریم در رکاب امام مهدی که در همان زیارت عاشورا همین هست که آنجا می گوییم «أن یرزقنی طلب ثاری مع امام منصور من اهل بیت محمد(ص)» یا «أن یرزقنی طلب ثاری مع امام هداً(مهدی)» چون به نقلی مرحوم قاضی طباطبایی رضوان الله علیه ایشان در نسخه زیارت عاشورای خودش مهدی را آورده بجای «هداً» «مع امام هداً (مع امام مهدی ظاهر ناطق بالحق منکم...» یک چیز جالب دیگر باز از جهت پیوندهای این دو تا آموزه گرانسنگ و اندیشه سترگ شیعی این است که اصلاً در روایت هایی داریم روز ظهور امام مهدی روز عاشورا است، چند روایت داریم که اصلاً روز ظهور امام مهدی روز عاشورا است، این باز خودش خیلی قابل توجه است،  ما اصلاً روز عاشورا خود مان می خواهیم به همدیگر مصیبت را تعزیت و تسلیت بگوییم، و روایتی که در ابتدای زیارت عاشورا هم هست قبل از نقل زیارت عاشورا همین که صحیح السند هم هست روایت همین است که

«أعظم الله اجورنا بمصابنا بالحسین (ع) و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه الإمام مهدی من آل محمد (ع)»

در ابتدا قبل از روایت زیارت عاشورا که به پنج سند نقل شده، و در این ها یکی بنا به همه مبانی صحیح السند است، آنهای دیگر هم برای ما معتبر هستند همه روایت های سند ها معتبر و یکی از آنها بنابر همه مبانی صحیح السند است، و آنهای دیگر هم در میانش باز صحیحه هست، در ان ابتدای آن روایت از امام باقر (ع) همین است دیگر که می گوید در روز عاشورا خودتان را اینگونه

«أعظم الله اجورنا بمصابنا بالحسین (ع) و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه الإمام مهدی من آل محمد (ع)»

این خودش نشانه پیوند است.

مجری:

در خدمت استاد عزیزم استاد پور سید آقایی هستیم با ادامه بحث و پیرامون مسأله پیوندهای بین عاشورا و مسئله انتظار صحبت می کنند استاد و ادامه پیوندها و مواردی که می خواهند مطرح بکنند را در خدمت تان هستیم استاد.

حجت الإسلام و المسلمین پور سید آقایی:

عرض کردم که عاشورا روز ظهور است به حسب برخی از روایاتی که داریم هم از امام باقر هم امام صادق (ع) داریم، در روایتی داریم که امام باقر می فرماید

«کأنی بالقائم یوم عاشورا، یوم ثبت قائم بین رکن و المقام»

الغیبه، شیخ طوسی، ص 274

و روایت ادامه دارد که «کأنی بالقائ» گویا من با حضرت قائم حجت هستم روز عاشورا که روز شنبه هست «قائماً بین رکن و المقام» بین رکن و مقام حضرت می ایستند و سخن می گویند، از امام صادق (ع) هست که

«إن القائم (صلوات الله علیه) ینادی باسمه لیلة ثلاث عشرین»

روز بیست و سه ماه مبارک رمضان که شب قدر است ماندی اسم ایشان را ندا می دهد،

«و یقوم عاشورا»

روز عاشورا حضرت قیام می کند

«یوم قتل فیه الحسین بن علی»

که این را هر دو در غیبت شیخ طوسی، هر دو روایت آمده در صفحه 274، و روایت هایی در این  زمینه ها داریم، باز یکی دیگر از وجوه پیوند را بهترین عمل در شب نیمه شعبان که شب ولادت امام زمان ارواحنا فداه هست زیارت سید الشهدا است، خب جا دارد واقعاً انسان تأمل می کند خب چه وجه پیوندی است اینگونه بین ظهور با عاشورا اینطور پیوند برقرار می کند، یعنی این حداقل ما را به این فکر می اندازد که ببینیم اینها چه تحلیلی دارد چه حرفی برای امروز ما دارد، بعد عرض خواهم کرد که مهمترین تحلیلش همین است که اصلاً عاشورا عقبه فرهنگی و پشتوانه ظهورا ست و کسانی می توانند در ظهور یار حضرت باشند که در کوره کربلا آبدیده باشند، و طبیعتاً ره یافتش هم این می شود که ما باید این دو اندیشه را به ویژه آنکه پشتوانه اندیشه ظهور است یعنی بحث عاشورا و کربلا را  باید که بسیار تازه و نو نگهداریم اجازه ندهیم با بعضی از مداحی های کم محتوا یا بی محتوا یا بعضی از حرف ها یا حرکاتی که بعضی ها می کنند مثل قمه زدن و چیز های دیگر بخواهیم این اندیشه گرانسنگ را یک مقداری بد نشان بدهیم، متأسفانه هر چقدر هم این اندیشه باعث معرفت افزایی است، باید یک کاری بکنیم همه جهانیان به این اندیشه گرایش پیدا بکنند، نه اینکه با یک حرکاتی مثل قمه زدن و یک حرکات اینگونه به رغمی که بعضی از فقها فتوای به حرمت می دهند یا بعضی ها هم سکوت می کنند به دلایلی ولی می بینیم که متأسفانه یک چهره ای به این حرکت می دهد، که من خودم به شخصه دیدم که کسانی وقتی این صحنه های قمه زنی را برایشان نشان می دهند به شدت اصلاً از اسلام فاصله می گیرند و این را حمل بر یک معانی برای خودشان می کنند، واقعاً چهره خوبی از ما اصلاً نشان نمی دهد، فلذا می بینیم که حتی سفارت انگلیس در دوره پهلوی خودش دو هزار تا قمه پخش می کند بین عزاداران خودش کفن پخش می کند، که مثلاً پارچه های سفید را بیندازند و قمه بزنند، یعنی مشخص است که یک دست شیاطینی در کار هست که بخواهند این اندیشه را لوس بکنند و وقتی که می خواهد با مردم غیر مسلمان ارتباط برقرار بکند این ارتباط را در نطفه خفه بکند، ولی گاهی انسان می بیند واقعاً این شیعه انگلیسی یک حقیقت است یک مفهوم درستی است یک عده ای تنور اختلاف بین شیعه و اهل سنت را داغ می کنند متأسفانه با حرف هایشان با نوع نیش هایی که می زنند با فیلمی که می سازند و یک عده هم با کارهایی که می کنند، خب شما حساب بکنید می خواهند عزاداری خوبی بکنند بعضی از کشورهای اجازه نمی دهند، اما همان ها قمه زدن را اجازه می دهند، خیلی عجیب است حتی شما می بینید پلیس انگلیس می آید مراقبت می کند از این کسانی که مثلاً می خواهند قمه بزنند با اینکه اصلاً آنجا خیلی با آن مخالف هستند چطور اجازه می دهند، بخاطر اینکه یک وهنی نسبت به شیعه پیدا می کند این را باید خیلی هوشیار باشیم، اینکه من می گویم این تحلیل ها این پیوندها ما را به تحلیل می رساند تحلیل ها ما را به ره یافت می رساند، این اندیشه باید که بسیار معظم بسیار عالی و زیبا مطرح بشود و هرچه هم در این راه هزینه بکنیم باز هم کم است.

مجری:

استاد من یک سؤالی که برای خودم پیش می آید در این مواقع این است که این شور و حرارت، حالا قمه زنی را نمی توانیم شور تلقی بکنیم، شاید در وجوه دیگر این شور و حرارت حسینی گاهی اوقات این شعور حسینی را به نظر می رسد که کمرنگ می کند، احساسم اینگونه است که در هیئات هم ما می بینیم متأسفانه از بیرون هیئات یک چیزهایی وارد هیئت ها می شود.

حجت الإسلام و المسلمین پور سید آقایی:

بله آسیب ها را باید بررسی کنیم آقای عرب نژاد، فلذا شما می بینید که در یک مقطعی وقتی که بعضی از مداح ها شروع کردند یک اشعاری را که در شأن اهل بیت نیست و یک حرکاتی را که در شأن عزاداری حسین نیست مطرح کردند بعضی از مراجع ما بلافاصله موضع گرفتند و بعضی از حرکات را در نطفه خفه کردند الحمد الله و این نشان می دهد که مرجعیت شیعه چقدر بیدار است. برویم ادامه بحث را که من می خواهم به آن تحلیل و ره یافت ها برسم؛ خب شب نیمه شعبان زیارت امام حسین (ع) باز از آن طرف داریم که از اعمال مستحبی در شب قدر باز زیارت امام حسین است، یعنی نیمه شعبان امام حسین، شب قدر متعلق به امام زمان است، اما آنکه روی اقدار انسان و قدر انسان مؤثر است، قدر انسان را قدر خوبی برایش رقم می زند و مؤثر است زیارت امام حسین است، همانطور که دعا و توسل و زیارت امام حسین (ع) خیلی تا اینجا این نکته دارد، و حالا بنا به نقلی که اگر ما زیارت دعای ندبه را احیاناً اگر از جانب امام زمان می دانیم بر حسب دو تا احتمال از امام صادق یا امام زمان در دعای ندبه این را داریم،

«أین طالب بدم المقتول بکربلا»

این حسین را در کلام امام مهدی (ع) در جاهای مختلفی می بینیم

«این الحسن این الحسین، این ابناء الحسین»

و همینطور، یا در آن زیارتی که منصوب به ناحیه مقدسه است لازم نیست که بگوییم حتماً این زیارت از امام زمان است، ناحیه مقدسه، ناحیه امام هادی و امام عسکری را هم در بر می گیرد ولی به هر صورت بنا به حسب این زیارت که منصوب به ناحیه مقدسه است آن بیان حضرت که در آن دعا آمده

«فلئن أخرتنی الدهور و عاقنی عن نصرک المقدور...»

الی آخر، که مقدرات باعث این شد که من نتوانم در کربلا باشم و شما را یاری بکنم،

«فلأندبنک صباحاً و مسآء و لأبکین لک بدل المدموع دماً»

به جای اشک خون می گریستم

 ما اینها را آنچه که منصوب به ناحیه مقدسه یا امام زمان (ع) هست اینها را می بینیم که چقدر حسین (ع) در کلام امام مهدی مطرح است؛ رجعت امام حسین در دولت امام مهدی، یعنی اینکه به حسب ادله، بحث رجعت می دانید از مباحثی است که مباحث مهم اعتقادی شیعه است، و در رجعت در عصر امام مهدی (ع) اولین امامی که رجعت می کند امام حسین (ع) هست، حالا آن جزئیاتش خیلی لازم نیست ما حتماً اعتقاد داشته باشیم اما اصل رجعت و اینکه امام حسین در رجعت بر می گردد این جزو اصول اعتقادی ما است، ای جای تردید در آن نیست، خب چرا امام حسین، چرا امیرالمؤمنین نه، چرا امام هادی نه، چرا اولین امامی که در رجعت بر می گردد امام حسین است، کأنه امام مهدی است که آن کار امام حسین را به نهایت می رساند حرکتی را که امام حسین آغاز کرد مهدی (ع) است که به تمامیت می رساند و خب این را هم عرض کردم، باز شما می بینید خود کوفه که می خواست مرکز حاکمیت امام حسین (ع) بشود مرکز حاکمیت امام مهدی هم همان کوفه است،

مجری:

این در روایات به صراحت بیان شده

حجت الإسلام و المسلمین پور سید آقایی:

بله اینکه تصریح شده که مقر حاکمیت امام مهدی (ع)  در کوفه است حتی آن مسجد کوفه که هزار درب می شود و چقدر گسترده می شود که چه جمعیت عظیمی آنجا حاضر می شوند و نماز می خوانند و چه توسعه ای پیدا می کند حتی این را در برخی از روایات ما داریم حالا من بخواهم باز خلاصه بکنم یک مقداری هم از این فضای خشک علمی یک مقداری خارج بشود برویم سراغ اینکه ما می بینیم خود امام مهدی (ع) اصرار دارند به اینکه یاد جد بزرگوار شان زنده نگه داشته بشود، آن داستانی که نقل می کند راجع به علامه بحر العلوم همین است که معروف هم هست وقتی که آن دسته عزاداری تویریجی ها نزدیک کربلا می شود و می خواهند وارد بشوند، بالأخره در یک فرصتی علامه بحر العلوم هم ایستاده اند و استقبال می کنند از دسته جات عزاداری که ناگهان این بزرگ مرجع و عالم شیعه با آن سن و سالی که دارند، عبا و قبا را در می آورند و پا برهنه می شوند و عمامه را کنار می زنند می آیند در جمعیت و شروع می کنند به عزاداری کردن، هرچه هم می خواهند جلوی شان را بگیرند بعضی از شاگردان اصحاب نمی گذارند، بعد که می پرسند حضرت می فرماید که، شاگردان گفتند چه شده یک دفعه اینطور منقلب شدید و رفتید داخل جمعیت، برای سن و سال شما خطرناک است یک مقدار ایشان فرموده بودند اگر آنچه که من دیدم شما هم می دیدید همین کار را می کردید، چشمم افتاد به مولایم امام زمان ارواحنا فداه که در میان همین دسته جات چطور عزاداری می کند، من هم به همین صورت سعی کردم که به حضرت اقتدا بکنم، این خودش خیلی قابل توجه است، و باز می بینیم که آن حکایتی که سید رشتی نقل می کند در مفاتیح هم هست، زیارت جامعه آن هم از استادش مرحوم علامه نوری صاحب مستدرک، رضوان الله تعالی علیهما بر این استاد و بر این شاگرد، ایشان باز نقل می کند در همانجا که حضرت فرمودند که نافله، نافله، نافله، عاشورا، عاشورا، عاشورا، جامعه، جامعه، جامعه، این هم خودش خیلی قابل توجه است که چطور اینقدر اصرار دارند تأکید به عاشورا و حتی قبل از جامعه، مثل اینکه یک پلی که ما را به این اندیشه گرانسنگ می رساند از همین زاویه پیام آن مظلومیت امام حسین و حرکت امام حسین (ع) هست

مجری:

درک عاشورا به درک جامعه ختم می شود

حجت الإسلام و المسلمین پور سید آقایی:

می تواند زمینه باشد برای همان بیانی که شما داشتید، و بالأخره ختمش بکنم من در این 20 -30 تا که اینها را تلاش کردم به همین آخرین 15 ختم می کنیم این تیکه را معروف است که حتی؛ این را علامه امینی در جلد 7 المیزان فکر کنم صفحه 14 می فرمایند همین حدود ها می فرمایند که در میان علمای شیعه مشهور است که اگر در مجلسی این اشعار ابن عرندس حلی را بخواند که صد و چند بیت است در رابطه با اهل بیت و به ویژه امام حسین (ع) که در راستای امام حسین (ع) گفته، مشهور است در میان شیعه اگر که در مجلسی این اشعار خوانده بشود زمان (ع) یک حضوری پیدا می کنند، حالا به هر صورتی که باشد، عنایتی توجهی یک اشراف و توجه خاصی خواهند داشت، حالا آنکه در همان جا آمده که حضرت در آنجا حاضر می شوند در آن مجلس حالا به هر صورت که خودشان صلاح بدانند؛ ایشان می گوید مشهور است و بعد حکایت هایی هم که نقل می شود همین را تأیید می کند، این حکایت را جناب آقای عبدالزهرای کعبی، عبدالزهرا کعبی از خطبا و سخنوران عراقی است یک فردی است مثل مرحوم آقای فلسفی ما، این خطیب نوارهایش هم هست، از ایشان نقل می کنند که ایشان خاطره ای نقل می کند می گوید من یک روزی وارد حرم امام حسین (ع) شدم تا وارد شدم یک آقایی بود کتاب می فروخت من دیده بودم دوره صدام ملعون که رفته بودیم برای زیارت خب مثل الآن نبود، که صحن باشد و سقف داشته باشد، همین وارد می شدی، هم بیرون حرم هم داخل حرم یک کتاب هایی می گذاشتند یک مفاتیح یا کتاب شعری کتاب های مذهبی، می گوید تا وارد شدم این آقایی که همیشه آنجا بساط پهن می کرد داخل همین یکی از حجره های درب ورودی تا من را دید دوید آمد سراغ من که آقای کعبی، این کتاب به درد شما می خورد، گفت نگاه کردم دیدم این کتاب را من مدتها دنبالش بودم، همین اشعار ابن عرندس حلی است،  گفتم بله بله، چند است قیمتش؟ این کتاب فروش به من گفت که من این را می خواهم به شما هدیه بدهم، و هیچ چیز از شما نمی خواهم ولی یک شرطی دارم، همینجا چون توی صحن که می ایستادی از آن دری که وارد می شدی خود قبر دیده می شد، همینجا رو بروی ضریح امام حسین (ع) که از اینجا هم دیده می شود شما همین اشعار را برای من بخوان، صد و چند بیت است، الغدیر هم نقل می کند همین اشعار را می آورد و آن ترجمه الغدیر هم که اشعار را ترجمه کرده، جاهای دیگر هم هست، خود آقای عبدالزهرا کعبی می گوید من شروع کردم این شعر ها را خواندن، خب خطیب است روضه خوان است، و خودش نقل می کند در همین اثنائی که این شعر را می خواندم یکی از این بزرگان عرب آمد کنار من ایستاد لباس عربی ولی من بر نگشتم ببینم، حالا شاید ظاهراً نمی توانسته ببیند، توان را نداشته، می گوید دیدم یکی از این شیوخ عرب بزرگانی که مشخص بود بزرگی و جلالتی دارد،  آمد کنار من ایستاد و من اینها را می خواندم و او هم گریه می کرد رسیدم به یک بیتی که دیدم این فرد بزرگوار ضجه می زند مثل یک فردی که جوانش را از دست داده، بد جور ضجه می زند و بعدش هم خودش نقل می کند وقتی که اشعار تمام شد دیدم این آقا نیست کنار من، دویدم اینطرف و آنطرف پرسیدم خب این کجا بود، چه کسی بود، دیدم کسی متوجه نشده بود و ندیده بود، خود ایشان می گوید برای من یقین حاصل شد که این امام زمان ارواحنا فداه است،  و بعید هم نیست البته، آن بیت شعرش این بود

« أیُقْتَلُ ظَمْآناً حُسَیْنٌ بِکَرْبَلا *** وَ فی کُلِّ عُضْو مِنْ أنامِلِهِ بَحْرُ؟»

آیا باید حسین در کربلا تشنه به شهادت برسد در حالی که در هر بند انگشت او دریایی هست؟

قصیده ابن عرندس

«وَ والِدُهُ السّاقی عَلَى الْحَوْضِ فی غَد»

پدر امیر المؤمنین ساقی حوز کوثر است

«وَ فاطِمَةُ ماءُ الْفُراتِ لَها مَهْرُ»

مادرش فاطمه زهرا (س) آب ها مهریه او هست

«فَوالَهْفَ نَفْسی لِلْحُسَیْنِ وَ ما جَنى»

ای دریغا به حسین و جنایت و جنایت هایی که بر او می کند شمر در روز عاشورا

خب می گوید وقتی اینجا به این چند بیت رسیدم که از اینجا شد

« أیُقْتَلُ ظَمْآناً حُسَیْنٌ بِکَرْبَلا *** وَ فی کُلِّ عُضْو مِنْ أنامِلِهِ بَحْرُ؟»

دیدم ضجه می زند حضرت، و خاطره های دیگر هم نقل می کند که در جاهای دیگری هم این اشعار را ما می خواندیم، مثل اینکه خیلی مورد توجه امام زمان ارواحنا فداه هست،

مجری:

شاید شبیه به همین اشعار محتشم ما که عنایت خاصی روی اشعار محتشم هم هست

حجت الإسلام و المسلمین پور سید آقایی:

بله خوب گفتید، چطور رسول خدا، برای محتشم همینطور برای عمان سامانی هم همینطور، خیلی در این قسمت ها جا دارد که؛ توجه خاص حضرت به جد بزرگوار شان علاوه بر اینکه می تواند دلایل متعددی داتشه باشد این نکته را هم به هر صورت دارد که بالأخره بین امام مهدی و امام حسین بین ظهور و عاشورا بین انتظار و کربلا یک پیوندی هست و ما این را خیلی می توانیم به وضوح ببینیم، شعار شان مقر حاکمیتش، روز ظهورش روز عاشورا باشد، التاسع من ولد الحسین و همینطور و همینطور، خب حالا اینها را ما چطور تحلیل می کنیم، تحلیلش همین است که عاشورا پشتوانه فرهنگی ظهور است، یعنی حقیقتاً یاران مهدی (ع) در این کوره ها آبدیده می شوند، حقیقتاً اگر اینها نبود چیزی از اسلام باقی نمانده بود، می دانید که

«لَعِبَتْ هاشِمُ بِالْمُلْکِ فَلاَ *** خَبَرٌ جاءَ وَ لاَ وَحْىٌ نَزَلْ»

اینکه کلام یزید ملعون است دیگر که صاف می گفت «لَعِبَتْ هاشِمُ بِالْمُلْکِ» اینها با حکومت بازی کردند، نه خبری نه وحی هیچ چیزی نیست دعوا،دعوای قدرت است. معاویه که اصلاً قبل از این می گفت من این دین را دفن می کنم، «دفناً دفنا» دفن کردنی، اصلاً بنا بود از بین ببرند، و دیدید تا حالا به یک گونه ای از انتخابات بود یک دفعه جریان این بود که ولی عهد و حاکم باید پسر من باشد،  به تعبیر امام حسین (ع) بدعت ایجاد شده و سنت هم از بین رفته، در این شرایط حقیقتاً اگر حرکت امام حسین و آگاهی بخشی حضرت نبود دیگر چیزی از اسلام باقی نمی ماند، آن هم به این صورت با این وضعیتی که حالا من همینجا یک گریز بزنم این وضعیتی که می گویم جدای از اینکه چطور یاران را به شهادت رساندند، فرزند امام حسین را علی اکبر را به شهادت رساندند، علی اصغر را به شهادت رساندند و وضعیت شان را، بعد خود امام حسین (ع) و چطور بر جنازه حضرت اسب تازاندند و بعد خط اسرا و بیایند در کوفه و بعد از کوفه، یعنی از کربلا بیایند کوفه و بعد از کوفه بروند شام در وضعیت در راه و خود جریان شام و خیلی مصیبت، مصیبت سنگینی است، حقیقتاً «لا یوم کیومک یا اباعبدالله»، حالا یک تیکه ای را هم می خواهم از این وضعیت بخوانم که شاید کمتر شنیدید، این روایت را مرحوم شیخ طوسی نقل می کند خیلی روایت قابل توجهی است به نظر من که امام صادق از پدرش امام باقر و امام باقر می گوید من از پدرم حضرت سجاد سؤال کردم

«سَأَلنی أبي عَلِيَّ بنَ الحُسَينِ عليه السلام عَن حَملِ يَزيدَله»

اینکه چطورری رفتنتد پیش یزید،

وضعیت به چه شکل بوده،

«فقال»

این را امام سجاد فرمودند دارند به امام باقر می گویند

«حَمَلَني عَلى بَعيرٍ يَطلُعُ‏»

من را بر یک شتری گذاشتند که لنگ بود

فاصله بین کوفه تا شام حداقل هزار کیلومتر است نهصد و چهل و چند کیلومتر، سه تا طریق داشته، یک طریق بادیه یک طریقه دجله یکی هم فرات، که آن را می گفتند سلطانی، خب کمترین مسیرش همان مسیر بادیه است، که نهصد و سی یا چهل کیلومتر است، یعنی هزار کیلومتر حساب بکنید شما،  چقدر اینها ظالم هستند، چقدر پلشت هستند چقدر پست هستند، چقدر حقیر هستند، حضرت سجاد می گوید

«حَمَلَني عَلى بَعيرٍ»

من را بر یک شتری سوار کردند

«یطلع»

لَنگ بود

«بِغَيرِ وِطاءٍ»

جهاز نداشت

یعنی حضرت سجاد را همینطوری گفتند آقا برو بالای پشت شتر بنشین، شتر لنگ، هزار کیلومتر، حالا همین؟ نه

«ورَأسُ الحُسَينِ عليه السلام عَلى عَلَمٍ»

سر امام حسین را روی یک علمی کردند

«ونِسوَتُنا خَلفي»

خانم هایی که با ما بودند پشت سر ما بودند

«عَلى بِغالٍ اكُفٍ‏»

خیلی بد است که بر یک استرانی آن هم بدون پالان

و فقط هم این روایت نیست، من چندین روایت دیگر و نقل تاریخ دیدم همین را می گویند،  آنها هم همین را تأیید می کنند، اینطور نبوده که از کوفه وقتی می خواهند بیایند به شام با یک جهازی شترهای همواری استر هایی، نخیر، حالا باز تمام شد؟ نه

«وَالفارِطَةُ خَلفَنا»

مأمور ها پشت سر ما بودند،

«وحَولَنا بِالرِّماحِ»

یک تعداد پشت سر ما بودند یک تعداد هم دور تا دور ما بودند با نیزه

«إن دَمَعَت مِن أحَدِنا عَينٌ»

اگر یکی از این دختر بچه ها و پسر بچه ها، اگر یکی از ما یک قطره اشک می ریخت

«قُرِعَ رَأسُهُ بِالرُّمحِ»

با همین سر نیزه می زدند به سرش

ساکت باش، تا چه زمانی؟

«حَتّى إذا دَخَلنا دَمِشقَ»

تا ما رسیدیم به دمشق

حالا اینجا چطور است مردم هلهله می کنند که این نقل نیست جای دیگر است جمع شدند هلهله می کنند خارجی ها را آورند، در مسیر هم اینها صورت هایشان باز مثل کفار، آفتاب مستقیم بتابد صورت ها همه سوخته پوست انداخته رسیدند به دمشق

«صاحَ صائِحٌ»

یک کسی که مأمور بود اعلام بکند فریاد زد

«يا أهلَ الشّامِ هؤُلاءِ سَبايا أهلِ البَيتِ المَلعون‏»

چطور این دین به دست آمده، چه کشیدند اهل بیت، این است که «فأبک للحسین (ع) یابن شبیب» که امام رضا (ع) می فرمایند اگر بنا هست بر کسی گریه بکنید، «فأبک للحسین (ع)»، اصلاً نمی دانم چطور می شود اینها را تحمل کرد، در یک نقل دیگر داریم، اینجا نیست، اینجا داریم فقط

«حَمَلَني عَلى بَعيرٍ يَطلُعُ‏ بِغَيرِ وِطاءٍ»

در چندین نقل دیگر داریم، نقلی که برو و برگرد ندارد،

«بغل إلی عنقه»

یعنی دست حضرت سجاد را بسته بودند به گردنش

اهل بیت هم همینطور همه را به غل بسته بودند، یک وضعیتی، خب اگر که اینها مطرح بشود، خب یک علقه عاطفی ایجاد می شود و بعد طبیعتاً یک پیوندی می خورد با آنکه ما بشناسیم که اینها چه کسانی بودند چه جایگاهی داشته حسین، اصلاً برای چه قیام می کند آن هم با آن وضعیت این خاندان اسرا و آن نحوه جنگ خود امام حسین(ع) پیام حرکت امام حسین که

«مثلی لا یبایع مثله»

خود حضرت فرمود، و اینطور هم نبود که حضرت اگر حرکت نکند نکشند او را، چون یزید آمده بود روی کار از کینه ها سرشار بود عقده حقارت کینه، خودش می گفت که «لعبت هاشم» اصلاً امام حسین را به کمتر از اینکه خونش را بریزد راضی نبود اینطور نبود که فکر کند اگر امام حسین بیعت می کرد در امان بود، اصلاً اینطور نبود مضاف بر اینکه اصلاً «مثلی لا یبایع مثله» همچین جانور پلید کثیفی این بخواهد باشد،

« الاِسْلامِ الْسَّلامُ اِذ قَدْ بُلِيَتِ الاُمَّةُ بِراعٍ مِثْلَ يَزيدَ»

اصلاً آنجا جای حرکت است، یعنی اعتراضش را باید بیان بکند فلذا بیعت نمی کند، بیعت نکردن هم جرم نبوده، خیلی ها بیعت نکردند با امیرالمؤمنین خیلی ها بیعت نکردند اسامه با امیرالمؤمنین بیعت نکرد مشکلی نیست، اسامه با خلیفه اول و دوم  هم بیعت نکرد، می گفت من فرمانده شما بودم، شما همه زیر نظر من بودید مگر پیغمبر نگفت

«انفذوا جيش اسامة لعن الله من تخلف عنها»

من حاکم بودم 17-18 سالم بود، حالا من بیایم با شما بیعت کنم؟ شما باید با من بیعت کنید، نکشتند او را،

مجری:

چنانچه عبدالله عمر هم بود

حجت الإسلام و المسلمین پور سید آقایی:

او هم همینطور عبدالله بن عمر هم، شما می بینید با امیرالمؤمنین بیعت نکرد، مشکل ندارد که، چطور شده خب حالا بیعت نمی کند، چرا باید بکشید او را، چون اصلاً اینها به چیزی کمتر از کشتن قانع نیستند، اصلاً خود امام حسین می گوید «من لحقنی استشهد» هر کس به من ملحق بشود شهید است، هر کس هم به من ملحق به پیروزی نمی رسد چون دوره، دوره ای است که جرثومه فساد روی کار آمده و معاویه سالها زحمت کشیده برای اینکه راه را برای خلافت یزید هموار بکند، و اینجا است که دانشمندی مثل ابن خلدون متأسفانه حرف هایی می زند که انسان اصلاً تعجب می کند که مسئله عصبیت را مطرح می کند، و اینکه اصلاً فکر می کند مثلاً خلافت حق اینها است، و به امام حسین می گوید امام حسین «اجتهد و اخطاء» اصلاً درکی ندارد متأسفانه، و حواس مان باشد اگر ما از اساس یعنی اضطرار به حجت و ضرورت یک حجت معصوم بعد از پیامبر اگر تحلیل نداشته باشیم به این نرسیم خیلی هم که دانشمند اگر باشیم نهایتاً ممکن است مثل ابن خلدون بشومی که گفت «قتل الحسین بسیف جده» اصلاً بیان او هست، در العبر خودش در آن تاریخ خودش که مقدمه ای که بر آن تاریخش دارد، که مقدمه اش معروف تر از خود کتاب است، نوشته «قتل الحسین بسیف جده» و بعد هم می گوید اصلاً این حق یزید بود، قدرت داشت، نیرو داشت زمینه را برایش فراهم کردند، حسین برای چه قیام کرد اصلاً؟ ولی خب عیب ندارد حسین آدم خوبی است و «اجتهد و أخطاء» یک اجتهادی کرده و اشتباهی کرده، اصلاً نمی فهمد مبانی حاکمیت، اصلاً نمی فهمد ولایت و غدیر یعنی یک تحولی در بینش نسبت به حاکم و حکومت، اصلاً حکومت دینی حکومتی است که معصوم باید در رأس آن باشد، و اگر که زمینه برای معصوم نبود، مثل در عصر غیبت فقیه عهده دار می شود و کارش هم زمینه سازی برای ظهور حضرت است، یعنی مثل حاکمیت دینی ما، حکومت به آن «لابد من امیر» است، باید باشد، حکومت دینی هم باید باشد، منتهی زمینه هایش را می خواهد زمینه هایش فراهم بود، باید حاکم دینی باشد، حاکم دینی هم روی کار آمد چون امام زمان حرکتش جهانی است، حکومت جهانی می خواهد برپا بکند، فقیه قدرتش را ندارد، باید زمینه های حاکمیت او را فراهم بکند که یکی از مهمترین زمینه هایش همین است که ما بتوانیم بحث ولایت را جا بیندازیم، اضطرار به حجت را نشان بدهیم، حکومت دینی را تفاوتش را با دیگر حکومت ها نشان بدهیم، حکومت دینی حکومت پرستار نیست حکومتی که پاسداری بکند بخواهد شما را، نه حکومت آموزگار است می خواهد به انسان بیاموزد چطور فکر کنی، چطور تربیت کنی، چطور راه بلند را از اینجا تا قرب خدا را طی بکنی، این است که اصلاً غدیر یعنی تحول در بینش و نگرش انسان نسبت به حکومت، حاکمیت، تحول در نگاه انسان است اصلاً همان ادامه بعثت است نه اینکه واگذار بکند به مردم هر کس خواست روی کار بیاید، فلذا اصلاً اساس تفکر شیعه همین است که حاکم باید معصوم باشد، و اگر که زمینه هایش نبود مثل در عصر غیبت، حتی در عصر حضور دیگران مکلف هستند زمینه ها را فراهم بکنند، خود حضرت هم همین کار را می کند، اصلاً یزید برای چه آمد سراغ امام حسین، چون می داند امام حسین کسی نیست که آرام بنشیند، یک سال یا دو سال قبل از مردن معاویه امام حسین همه را در منا جمع کرده است، حدود هزار نفر از مهاجرین و انصار و بنی هاشم و خطبه غرّای منا را دارد که اینها در تاریخ طبری هست، در جای دیگر هم هست، خدا اصلاً پیمان گرفته از اینها

«ان لا یقاروا علی کظه ظالم و لا سغب مظلوم»

حق ندارند آرام باشند، باید زمینه ها را فراهم بکنند، می داند اصلاً فلذا می خواهد در نطفه خفه بکند این است که امام حسین (ع) دید زمینه ای برای بیعت نیست، فلذا خیلی راحت از مدینه می آید بیرون می رود مکه بهترین جا هم امن است هم بار تبلیغی راحت تر است چون امام حسین که حق ندارد آرام بنشیند فقیه حق ندارد آرام بنشیند، در دل سیاهی ها باید چهل چراغی روشن بکنی نوری ایجاد بکنی، مثل امام راحل، در حوزه ها می آید شاگرد تربیت می کند، حرکتش را آغاز می کند، در یک موقعیت مناسب رهبری را به عهده می گیرد و اگر انقلابش می ماند تا الآن چون نیروهایش را ساخته چون پشتوانه اش حوزه های هزار ساله و هزار و چند صد ساله های شیعه است، اگر حوزه پشتوانه این انقلاب نبود که تا حالا هفت کفن پوشانده بود که چون هر انقلابی نفرات و نیرو می خواهد، پس من تحلیلی که می خواهم بکنم این است که عقبه فرهنگی ظهور می بینیم که عاشورا است، حالا جدای از اینکه مشابهت در زمانه دارد مشابهت در نوع فتنه ها دارد، مشابهت در یاران دارد که یاران حسین بهترین یاران هستند، یاران مهدی (ع) باید کسانی بانشد مثل یاران حسین، این گونه آماده جانفشانی باشند برای حرکت جهانی حضرت، ضرورت درگیری و نبرد بدون تردید بدون نبرد با آن یزیدیان امام حسین نمی توانست پیام خودش را منتقل بکند آنها به کمتر از کشتن حسین قانع نبودند حسین هم به گونه صحنه آرایی می کند که آنها ماهیت پلید خودشان را نشان بدهند، همین کاری که امام زمان (ع) می کند

مجری:

استاد آن جریان ترور را هم که قرار بود یزید انجام بدهد در مدینه و در مکه خنثی می کنند چون می دانند که باید این مجادله رخ بدهد

حجت الإسلام و المسلمین پور سید آقایی:

بله حضرت وقتی آمدند در مکه بعد خبر می دهند که می خواهد شما را ترور بکنند در مکه، خب یک مجلس عزا هم خود یزید برای امام حسین می گرفت که چه کسی بود کشت، بعد یک نفر هم پیدا می کنند و آن را هم می کشند و بعد خودش هم مجلس عزا بپا می کند، اینجا است که امام حسین می بیند دو تا مرگ یا مرگ در مکه بدون هیچ پیامی در سکوت یا اینکه باید حرکتی را آغاز بکند تا ماهیت پلید خودشان را اینها بتوانند نشان بدهند.

پس مهمترین آن همین است ما نیازمندیم به تبیین فرهنگ عاشورا هرچقدر حرف بزنیم هرچقدر کار بکنیم کم است، من دو سال مسئول پروژه تحقیق برای فیلم امام حسین بودم، که یک موقع اگر خواستند امام حسین را بسازند دهه هفتاد بود از صدا و سیما قرار دادی بستند با من که من هم یک تعداد پژوهشگر ها را جمع کردم دو سال کار سنگینی داشتیم درا ین رابطه، آنجا تازه فهمیدم ما برای امام حسین هم کم گذاشتیم  چقدر هنوز جای کار است، حتی تحلیل آن عظمت این حرکت، دست آورد ها و پیامد هایی که داشت نقشی که اصلاً در حیات شیعه دارد، خدا رحمت کند علامه عسکری کتاب دارند که تحت عنوان نقش ائمه در احیاء دین، خیلی مهم است نقش ائمه در احیاء دین، نقش ائمه در احیاء دین حقیقتاً اگر امام حسین نبود، چیزی از دین به دست ما نمی رسید، این شعر را شما شنیدید که امام حسین به حضرت سکینه فرمودند که «شیعتی مهما شربتم ماء عذب فاذکرونی» هر موقع آب گوارا می خورید یاد  من باشید، خب آب گوارا یک معنایش همین است آب گوارا است دیگر، اما در ادبیات دینی ما یک لایه های عمیق تری هم دارد معارف ناب را تشبیه می کنند به آب گوارا «شیعتی مهما شربتم ماء عذب» هر موقع آب گوارا، یعنی هرچه از این معارف ناب به دست شما رسید این به برکت خون من حسین است، این را جا دارد گفت و گو بکنیم که وقت مان تمام شده.

مجری:

متشکرم، اینقدر استاد شیرین بود که فرصت مان هم گذشت و من دوست نداشتم سخن شما را هم قطع بکنم ممنونم از شما که استفاده بردیم استاد پور سید آقایی عزیز و از شما بینندگان عزیز هم تشکر می کنم که با ما همراه بودید و ان شاءالله تا دیدار دیگر و تا عصر انتظار دیگر شما عزیزان را به خدای بزرگ می سپارم التماس دعا و خدا نگهدار.

 


عصر انتظار>

اربعین راهپیمایی کربلا شیعه راه ظهور امام حسین ع غدیر بعثت مستبصر دین اسلام تفسیر المیزان حقانیت شیعه مهدویت اندیشه ظهور خط ولایت یا لثارات الحسین ثار الله قمه زنی انگلیس شیاطین شور و شعور عزاداری شب قدر نیمه شعبان ناحیه مقدسه