عصر ایمان

قسمت هفتاد و پنجم برنامه عصر ایمان با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین عباسی


 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

عنوان برنامه: عصر ایمان ( نقد سخنان اقای سید حسن آقا میری در مورد روضه نخواندن و نام نبردن بعضی از فرزندان حضرت علی و حضرت امام حسن (علیهما السلام) در قضیه عاشورا و همچنین در مورد شغل انبیاء، امامان و علما و...)

تاريخ: 22/ 05/ 1401

استاد: حجت الاسلام والمسلمین عباسی

مجری: آقای علی سیرتی

مجری:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم؛ عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت شما بیننده های عزیز و سروران گرامی از این که بیننده برنامه عصر ایمان از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شدید، بسیار متشکر و سپاسگزارم. مجدداً تسلیت عرض می کنم خدمت همه شما عزیزان که در ایام حزن و اندوه شهادت جانسوز آقا جان مان ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) هم عزاداری کردید و این که بیننده برنامه خودتان شدید بسیار متشکر و سپاسگزارم امیدوار هستم که در این برنامه ان شاء الله ما را همراهی بفرمایید.

برنامه خودمان را با یاد و نام خدای بزرگ و مهربان آغاز کردیم خیلی خیلی متشکرم از همه شما که در این ایام که ما پشت سر گذاشتیم شبکه را تنها نگذاشتید و برنامه را نگاه کردید. پیامک ها و ارتباط های شما به شبکه بسیار عالی بود خیلی متشکرم از این جهت و این که به لطف خدا عصر ایمان بعد از حدود 2 هفته مجدداً روی آنتن قرار گرفت ان شاء الله خدمت شما خواهیم بود با حضور حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای دکتر عباسی عزیز که محبت فرمودند دعوت ما را پذیرفتند و در استودیوی برنامه حضور پیدا کردند. از همه شما بیننده های عزیز خواهش می کنم با ما در ارتباط باشید. دوستان عزیزم در اطاق فرمان شماره تلفن شبکه را زیر نویس می کنند ان شاء الله بتوانیم صدای گرم شما بینندگان عزیز را بشنویم نسبت به موضوعاتی که در این برنامه ان شاء الله صحبت خواهد شد. استاد عباسی گرامی خدمت شما سلام می کنم خیلی خوش آمدید و مجدداً خدمت شما عرض تسلیت دارم.

استاد عباسی:

سلام علیکم ورحمة الله بنده هم عرض سلام و ادب و احترام دارم محضر بینندگان عزیز و گرامی شبکه جهانی حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) و تسلیت عرض می کنم ایام شهادت سید و سرور شهیدان عالم حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) و اصحاب ایشان را و امیدوارم که خدا عزاداری های ما و شما را مورد قبول قرار داده باشد و ان شاء الله در ایام پیش رو از محرم خالصانه ترین عزاداری ها را محضر حضرت داشته باشیم. ان شاء الله دعای اصلی ما تعجیل در ظهور مولای مان حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) باشد.

مجری:

ان شاء الله، خیلی متشکرم امشب بحثی را می خواهیم آغاز کنیم خیلی تمایل دارم این بحث و موضوع را چون موضوع بسیار جالبی هست از جناب آقای دکتر بشنویم و ان شاء الله که بتوانیم خدمت شما بیننده های عزیز باشیم استاد امشب بحثی را که قرار هست آغاز کنیم از کجا شروع می شود؟

استاد عباسی:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وبه نستعین إنه خیر ناصر ومعین ثم الصلاة والسلام علی سیدنا و نبینا ابا القاسم مصطفی محمد وعلی اهلبیته الطیبین الطاهرین المعصومین المنتجبین سیما بقیة الله في الارضین روحی وارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء واللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین الی قیام یوم الدین.

نکته ای که در ابتدا لازم است عرض کنم نسبت به موضوع، بحث ما در ماه ها و شاید بیش از 1 سالی که بحث کردیم مسئله اخباری گری و نو اخباری گری با شبهاتی بود که این ها مطرح می کردند. در ضمن بحث هایمان نکات و موضوعات مختلفی را بررسی کردیم بحث اجتهاد و تقلید، بحث خمس، بحث کاری که طلاب و روحانیان دارند انجام می دهند مسئله ای که مربوط به رزق بود مسئله ای که مربوط به گرفتن حق الزحمه یا هدیه بود این ها را بحث کردیم.

در ضمن به بعضی از شبهات و نکاتی که آقایان مطرح کرده بودند پرداختیم از بعضی از افرادشان حتی در برنامه کلیپ پخش کردیم و پاسخ های را به ایشان دادیم. بعضی از همان افراد با دیگرانی مرتبط بودند و خروجی بحث می شد یک سری شبهات و نکاتی که بعضاً این افراد در جاهای مختلف مطرح می کردند رسانه دارند در فضای مجازی و این ها حرف هایشان را منتشر می کنند.

موضوعی که امشب می خواهیم به آن بپردازیم خاصتاً در رابطه با فردی است که در فضای مجازی سخنرانی های دارد نکاتی را مطرح می کند دو سه شبهه و نکته اصلی اش را ما می خواهیم از صحبت هایش امشب نقد کنیم که یک موردش مرتبط با موضوع گذشته برنامه ما هست در رابطه با شغل روحانیت، کار کردن و کار نکردن و ... یک موضوع هم مربوط به ایام ماه محرم هست که ایشان مطرح کرده می خواهیم این دو موضوع را از صحبت های این آقا پخش بکنیم و جواب بدهیم با توجه به پخشی که در فضای مجازی شد و خیلی از افراد درخواست داشتند که نسبت به این موضوع صحبت بشود.

این شخص چه کسی هست؟ این آقای سید حسن آقامیری گذشته ایشان روحانی بودند بعد مسائلی برای ایشان پیش آمد و دادگاهی پیش آمد و الان لباس روحانیت ندارند، اما سخنرانی می کنند. این از آن اتفاقاتی است که در دوران راحت این چیزها پیش می آید زمانی اگر کسی به عنوان طبیب باشد و جامعه پزشکی این را فاقد صلاحیت پزشکی بدانند و نظام پزشکی او را باطل کنند دیگر در حد یک استامینوفن هم اجازه ندارد نسخه و دارو دست کسی بدهد.

نه تنها اجازه ندارد مطلب و جراحی و ... داشته باشد حتی اگر خصوصی هم جای بخواهد طبابت بکند مانع می شوند. به هرحال می گویند نظام پزشکی و مجموعه پزشکی کشور ایشان را فاقد صلاحیت می دانند (تأیید نکردند). از این تعجب های روزگار است که ایشان از روحانی بودن توسط دادگاه ویژه روحانیت و این ها منع شده، خلع لباس شده ولی علاقمند هست که سخنرانی بکند و در حسینیه و مجموعه ای، جایی سخنرانی می کند و کلیپ های را از این سخنرانی ها منتشر می کند.

ما به این مسائلش کاری نداریم ایشان هر که هست هر جا هست هر سخنرانی می خواهد انجام بدهد الان خروجی صحبت های ایشان که بخشی از صحبت های ایشان هست و خودشان منتشر کردند و دیگران هم منتشر کردند این ملاک برای ما برای این گفتگو و این برنامه هست، صحبت های ایشان را پخش می کنیم و به صورت علمی پاسخ می دهیم چون یک موقعی ما جریان طرف مقابل مان وهابیت است می گوییم وهابیت است و اصلاً توقعی از آن ها نیست و ما هم جواب می دهیم و بحث می کنیم و ...

خیلی از مخاطبین هم موضع دارند یعنی خیلی از حرف های وهابیت در مخاطب ما اصلاً اثر نمی گذارد می گوید این وهابی است و دشمن اهل بیت است این گونه نگاه می کند. اما وقتی که یک نفر به اسم شیعه، به اسم روحانی شیعه، به اسم فعال شیعه حتی در عزاداری شرکت می کند یا در مجلس اهل بیت شروع به صحبت کردن می کند این آسیب زا هست. انحراف همین است یک بخشی از حق و یک بخشی از باطل را کنار هم بگذاری و شروع بکنی منتشر کردن و شبهه ایجاد کردن.

لذا اگر ایشان حقیقتاً حرفی برای گفتن دارد این حرف را باید در جای خودش مطرح بکند، در جای خودش هم مشخص است در بحث های علمی، گروه های علمی، گعده علمی بیاید و مطرح بکند این نشود یک زمانی مناظره ای با آقای دکتر رفیعی ایشان داشت، آن جا با شوخی می خواست بگذراند آقای دکتر رفیعی ما به شما ارادت داریم شما بزرگوار هستید بعداً گفته بود ایشان اگر می خواست من را زمین بزند میزد با اخلاق بود که نزد.

این طوری نمی شود یعنی شما هر حرفی بزنی و بعد هم خیلی ساده با یک خنده و تمسخری و این ها از کنارش بگذری نمی شود. وجوه انحرافی در کلام و صحبت های ایشان و کلیپ های ایشان خیلی زیاد است آن ماجرایی که در رابطه با بحث بخشندگی خدا، رحمان بودن خدا مطرح کردند آن جای خودش، موضوعات دیگر جای خودش، خاصتاً ما به دو موضوع از موضوعات ایشان این جلسه می پردازیم اگر هم کسی خواست در برنامه بیاید صحبت بکند و نظر بدهد با کمال احترام بیاید. ما به کسی بی احترامی و توهین نمی کنیم.

 حرف ما از نظر علمی این است که ما ایشان را در بسیاری از مواضع دارای انحراف می دانیم و وظیفه خودمان می دانیم که آن نقاط انحراف را تبیین بکنیم و پاسخ بدهیم ایشان اگر جوابی دارد می خواهد در برنامه ما شرکت کند من البته به خود ایشان هم پیام دادم اگر می خواهید شرکت بکنید برای ایشان محفوظ در این برنامه خواستند شرکت بکنند با شماره هایی که زیر نویس شده می توانند تماس بگیرند اگر احیاناً به موبایل شخصی من هم پیام بدهند من به دوستان اتاق فرمان خواهم گفت که با ایشان تماس بگیرند ایشان اگر می خواهد مطلبی بگوید بگوید. اگر احیاناً خواست مناظره هم بکند ما حاضر به مناظر هستیم به معنای گفتگوی علمی در این برنامه خواستند مناظره کنند مناظره کنند. خواستند از طریق صفحه شبکه در فضای مجازی این اتفاق بیافتد در فضای مجازی هم این آمادگی را داریم که مناظره و گفتگو کنیم اگر ایشان قائل نیست به این که هر چه می گوید حق است ولا غیر و خلاصه مرغ یک پا دارد گفتگوی علمی می کنیم هر جا که ایشان متوجه شد اشتباه کرده از بیننده ها عذرخواهی کند جواب صحیح و مطلب صحیح را بگوید.

اگر هم جایی ما به این نتیجه رسیدیم همین کار را خواهیم کرد پا فشاری نیست بگوییم الا و لابد هر چه ما می گوییم حق است و هر چه ایشان می گوید باطل است؛ اما آن مواردی که در سال های اخیر مخصوصاً اخیراً دارد از ایشان منتشر می شود در آن علامت سوال های فراوانی وجود دارد و اشکالات و ابهاماتی فراوانی از دیدگاه ما وجود دارد که این، نیازمند به صحبت کردن و مطرح کردن هست.

مجری:

استاد اگر جازه می فرمایید اولین حرکت مان دیدن این کلیپ باشد کلیپ را ببینیم. بیننده های عزیز اولین کلیپ را با همدیگر ملاحظه می کنیم و ادامه برنامه را خدمت شما خواهیم بود.

کلیپ شماره یک حسن آقامیری:

من اصلاً با مفهومش کار ندارم اطلاعات آماری مثلاً می گویم چند تا پسرهای امام مجتبی در کربلا شهید شدند؟ همه تان می گویید چند تا؟ 2 تا، قاسم و عبدالله، نه آقا جان چند تا دیگر هم پسر داشته در کربلا شهید شدند. مثلاً ابوبکر ابن حسن ابن علی ابن ابیطالب پسر امام حسن مجتبی است در کربلا شهید شده (اسمش هم نشنیدید) مخصوصا چون اسمش ابوبکر است روضه اش هم هیچ کس نمی خواند، چون ما سلیقه مان با اهل بیت فرق می کند. روی منبر ما عباس و داداشاش می گوییم چرا اسم برادران عباس را نمی گوییم؟ چون عثمان ابن علی ابن ابیطالب برادر اباالفضل است تا حالا روضه عثمان را برای تان خوانده بودند؟ نه! چرا نمی خوانند؟ سلیقه شان با علی نمی خورد، از نامگذاری های علی خوش شان نمی آید این چه محبین علی هستند؟ این طوری هستند این ها علی را قبول ندارند یک علی در ذهن شان ساختند آن را قبول دارند، آن وقت علی ذهن شان با علی واقعی یک علی بین شان فاصله است. جالب است امام مجتبی، پسرش ابوبکر ابن حسن ابن علی ابن ابیطالب در کربلا شهید شده، عموی همین آدم که پسر علی ابن ابیطالب می شود آن هم ابوبکر ابن علی ابن ابیطالب در کربلا شهید شده، عمر ابن علی ابن ابیطالب در کربلا شهید شده هیچ کس هم روضه این ها را برای تان نمی خواند. والله علامه مجلسی هم اسم هایشان را آورده روضه هایشان هم هست این نیست که روضه هایشان نیست نمی خوانند نه سلیقه شان با اهل بیت هم خوانی ندارد. علی ذهن این ها خیلی کوچک است این قدر کوچک است که مسئله شخصی با دیگران دارد!

مجری شبکه ولی عصر:

بیننده های عزیز این کلیپی بود که از جناب آقای حسن آقامیری ملاحظه فرمودید و دیدید، حالا قضاوت با خود شما، خدمت استاد عزیز هستیم ادامه بحث را خدمت ایشان خواهیم بود استاد نسبت به این کلیپ بفرمایید

استاد عباسی:

برای روشن شدن ماجرا باید این را عرض بکنم که اساساً تحریف یا انحراف ویژگی اش این است که در آن اطلاعات درست هست اطلاعات غلط هم هست، یعنی جمع بین این دو تا کار را خیلی مشکل می کند اصلاً شبهه و انحراف از کجا به وجود می‌ آید؟ از این که یک تکه از حق، یک تکه از باطل

«ضغث من الحق و ضغث من الباطل»

***

«وَ لَكِنْ يُؤْخَذُ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ وَ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ فَيُمْزَجَانِ فَهُنَالِكَ يَسْتَوْلِي الشَّيْطَانُ عَلَى أَوْلِيَائِه‏»

نهج البلاغة (للصبحي صالح)؛ نویسنده: شريف الرضى، محمد بن حسين، ناشر: هجرت، محقق/ مصحح: فیض الاسلام، ص88

به فرموده امیر المؤمنین تبدیل به شبهه می شود. این که مقابل امیر المؤمنین قرآن به نیزه می کنند می گویند «لا حکم الا لله» هم «لا حکم الا لله» درست است هم قرآن حجت است درست است، ولی این که قرآن را مقابل حضرت علی به نیزه بکنی «لا حکم الا لله» را مقابل فرمان امام بگویی فرمان قرآن مقابل فرمان امام هست این موضوع اصلی است؛ یعنی این انحراف را دارد ایجاد می کند. لذا بعضی از اطلاعاتی که ایشان می دهد اطلاعات درستی است. می گوید عثمان داشتیم چرا شما اسم او را نمی برید؟ ابوبکر داشتیم چرا اسم او را نمی برید؟ این که ابوبکر و عثمان در کربلا داشتیم درست است. همه این ها را بحث خواهم کرد دانه دانه اش را با همدیگر بحث می کنیم ولی این که شما می گویی چرا نام نمی برید؟ و می گویی نام نمی برند برای این که با این نام مشکل دارند پس سلیقه شان با سلیقه امیر المؤمنین معارض است. این ها آن موارد انحراف از قصه هست.

 اولاً که اگر شما اسم را پیدا کردید ما علت اسم گذاری را هم پیدا کردیم، اگر آقا امیر المؤمنین اسم فرزندشان را عثمان گذاشتند خودشان فرمودند:

«إِنَّمَا سَمَّيْتُهُ بِاسْمِ أَخِي عُثْمَانَ بْنِ مَظْعُون‏»

از صحابه پیغمبر کسی اسمش عثمان ابن مظعون بوده و دوست امیر المؤمنین بود و امیر المؤمنین نام فرزندش را به نام او گذاشتند هر گِردی گردو نیست، هر گردویی گرد است ولی از هر گِردی گردو نیست آقای آقامیری! این که اسم عثمان گذاشتند به نام عثمان ابن مظعون گذاشتند که از صحابه نیکوکار پیغمبر بودند نه به عنوان عثمانی که خلیفه سوم اهل سنت است که شما بگویی پس سلیقه شما نیست. نامگذاری امیر المؤمنین به این عنوان بود مقاتل الطابیین، صفحه 55 خود حضرت فرمودند:

«إِنَّمَا سَمَّيْتُهُ بِاسْمِ أَخِي عُثْمَانَ بْنِ مَظْعُون‏»

مقاتل الطالبيين؛ نويسنده: أبي الفرج الأصفهاني (وفات: 356)، تحقيق: تقديم وإشراف: كاظم المظفر، ناشر: منشورات المكتبة الحيدرية ومطبعتها - النجف الأشرف: 1385 - 1965 م، ص55

این عثمان نام گذاشتنی که مطرح شده ایشان خیلی شلوغ کردند برای برادرهای حضرت عباس روضه نمی خوانند اسم شان را نمی برند به خاطر این که اسم یکی از برادرها عثمان بوده. دو تا برادر دیگر داشتند عبدالله و جعفر شما اسم آن ها را هم نبردی شما که خودت می گویی چرا اسم نمی برند اسم های عبدالله و جعفر برادرهای حضرت عباس را نبردی، کاش به مخاطبین ات می گفتی که یکی دیگر از برادرانش عبدالله بود یکی هم جعفر بود.

اگر هم کسی روضه نمی خواند روضه هر سه را نمی خوانند، عبدالله و جعفر که اسم شان مشکلی ندارد کسی تا حالا روضه عبدالله برادر حضرت عباس شنیده؟ کسی روضه جعفر برادر حضرت عباس را شنیده؟ نه. چرا روضه این ها نیست؟ به خاطر این که نام این ها در مقاتل و در کتب تاریخی خیلی کم آمده توضیحی در رابطه با شهادت این ها داده نشده. از این هفتاد و خرده ای نفر در کربلا به شهادت رسیدند روضه شاید 10- 15 نفر این ها در مقاتل بیشتر نیست. توضیحی در رابطه با این ها داده نشده وقتی توضیح داده نشده بالطبع روضه ای هم از آن ها خوانده نمی شود اگر هم روضه خوانده نمی شود هم روضه جعفر خوانده نمی شود هم روضه عبدالله خوانده نمی شود هم روضه عثمان خوانده نمی شود نه به خاطر این که اسم این عثمان است نمی خوانند. این هم یک نکته.

 نکته دیگر یک قطعه کوچکی در سایت ولی عصر یادم هست آن موقع این سوال را من جواب دادم. شبهه ای ایجاد کرده بودند در رابطه با برادران حضرت عباس که حضرت عباس این ها را تشویق کرد این ها بروند به شهادت برسند به این معنا که حضرت این ها را فرستاد تا شهید بشوند. ما این را جواب دادیم منابع و مطالبش را آوردیم خودشان مشتاق بودند خودشان به کربلا برای دفاع سید الشهداء (علیه السلام) بکنند آمده بودند حضرت عباس (علیه السلام) هم این ها را به دفاع از امام تشویق کرد، وقتی برای ام البنین خبر آوردند اصلاً ام البنین اعتراضی نداشت چرا بچه های من باید در کربلا شهید بشوند؟

هر مردی در کربلا به یاری امام رفته بود به شهادت رسید برادران حضرت عباس هم این بودند، لذا آن جا اسم شان را هم آوردیم در سایت ما هم از سال ها قبل این اسم موجود است و اسم این ها هم آمده خیلی سایت های دیگر اسم برادران حضرت عباس بزنید اسم شان را آوردند و توضیح دادند، این نیست که مخفی باشد و کسی ندادند و کسی اطلاع نداشته باشد این خبرها نیست.

مجری:

مشکل ما اسم نیست که آقایان بعضی مواقع این شبهات را مطرح می کنند.

استاد عباسی:

بله، مشکل ما اسم نیست، یک اسم های آن ایام رایج بود عثمان و اسامی دیگر بود ممکن است اسم عمر و اسم های دیگر بوده باشد اصلاً اسم ها مربوط به یک نفر نبوده بعدها ممکن است در ذهن مخاطبین این باشد، والا در اصحاب اهل بیت (علیهم السلام) نام معاویه داریم، نام یزید داریم، نام عمر داریم اگر قرار بود کسی نباشد این اصحاب هم 100 سال بعد از امیر المؤمنین این اسامی را اسم فرزندشان نمی گذاشتند.

یا ما در کتب روایت حذف می کردیم هر جا می دیدیم عمر و یزید هست باید حذف کنیم، نه هست در جایی هم که سند روایت می خوانیم این اسم ها را می خوانیم اسامی که منحصر به یک نفر نبوده است. در میان برادران حضرت عباس از ام البنین فقط عثمان وجود دارد، دیگر عمر وجود ندارد آن در نام دیگر فرزندان امیر المؤمنین هست.

مجری:

یعنی برادر حضرت قمر بنی هاشم؟

استاد عباسی:

بله، 3 تا بودند عبدالله، جعفر و عثمان بود که حضرت فرمودند عثمان را هم من به خاطر اسم برادرم عثمان مظعون نامگذاری کردم. نکته دیگر ما از ایشان سوال می کنیم ایشان خیلی علاقمند به سوال است که سوال بپرسد، شما که این قدر حق طلب هستید چند بار آن زمانی که معمم بودی منبر می رفتی یا الان چند بار تا حالا روضه جناب عثمان ابن علی برادر حضرت عباس را خواندی؟ شما اگر چند جا روضه خواندی، تصویر و فیلمش موجود است بفرستید ما پخش کنیم ببینیم روضه عثمان ابن علی را چطوری باید خواند؟ شما که به همه اشکال می گیری می گویی به شما نگفتند یک جوری داری می گویی که مخاطب شما می گوید الان همه رفتند در پستو این اسم را پنهان کردند که نگویند واهمه دارند از این که معلوم بشود، شما چند بار این روضه را خواندی؟ همین مجلست را کامل منتشر کن ببینیم آخرش روضه خود حضرت عباس را می خوانی یا روضه برادرش عثمان ابن علی را می خوانی؟ از روضه های خواندی که بقیه نمی خواهند بخوانند و شما فقط می خواهی بخوانی یا از روضه های دیگر!

این نسبت به برادران حضرت عباس با یک چیز خیلی عجیب و غریبی می گوید نمی دانم پای منبر ایشان چه کسی می نشیند که این قدر کم اطلاع است که ایشان شکل یک معمای جنایی تعریف می کند بله به شما نگفتند یک برادری دارد اسمش عثمان است. چیز عجیب و غریبی نیست آنی که هیأتی است شهدای کربلا را از بنی هاشم دیده این اسامی را هم دیده هیچ تعجب خاصی هم ندارد چون علت نامگذاری مشخص است. اصلا نام هم ملاک این مباحث نبوده لذا سلیقه ما به سلیقه امیر المؤمنین باید این طور باشد که سلیقه مان فرق نکند، آقا امیر المؤمنین چطور با اصحاب شان بودند چطور با موضوعات برخورد کردند ما داریم از حضرت درس می گیریم، ما خودمان را شیعه و تابع و مطیع حضرت امیر المؤمنین می دانیم. بله اصلاً ادعا نداریم که ما دقیقاً هر چه می گوییم، هر چه می اندیشیم، هر کاری می کنیم عین امیر المؤمنین است.

عین شیعه بودن ما می گوییم ان شاء الله بشویم داریم تلاش می کنیم بشویم منتها این تلاش کردن با علم حاصل می شود، با منطق حاصل می شود با مغالطه و سوال نا جور مطرح کردن و سوال انحرافی مطرح کردن و ذهن مخاطب را مشوش کردن این به دست نمی آید بله این مدل حرف زدن فالوور می آورد ولی علم نمی آورد اندیشه نمی آورد.

مجری:

تنها فایده اش هم همان فالوورها است.

استاد عباسی:

بله، موضوع بعدی که ایشان گفتند در رابطه با فرزندان امام حسن مجتبی (علیه السلام) در کربلا بود، ببینید عبدالله ابن الحسن و قاسم ابن الحسن برای شما روضه می خوانند اما درباره فرزند دیگری که حضرت داشت به نام ابوبکر برای شما هیچ روضه ای نمی خوانند. ما می خواهیم عرض بکنیم که حضرت عبدالله و قاسم ابن الحسن برادر دیگری در کربلا داشتند به نام حسن ابن حسن معروف به حسن مثنی چرا شما اسم ایشان را نیاوردی؟ برای ایشان کسی روضه می خواند؟ اسمش هم حسن است نام پدرش هم حسن که امام حسن مجتبی (علیه السلام) است. کسی روضه برای حسن مثنی می خواند؟ نه. این را چرا نمی خوانند آن ابوبکر را نمی خوانند به قول شما، برای این هم کسی نمی خواند در کربلا حضور داشته ولی روضه ای هم برای ایشان خوانده نمی شود شما هم اسم ایشان را سانسور کردی اگر بخواهیم مثل خودت صحبت کنیم. می گوییم شما جناب آقای آقامیری اسم حسن ابن حسن معروف به حسن مثنی را سانسور کردی ایشان هم در کربلا حضور داشته اسمش را چرا در صحبت هایت نیاوردی؟ دو چرا روضه اش را نخواندی؟ روضه اش را بخوان دیگر.

 نکته دیگر نام ایشان به نام ابوبکر ابن الحسن در منابع شیعه و سایت ها آمده به عنوان حاضرین و شهداء در کربلا آمده علمای شیعه آوردند در قرن های مختلف هم آوردند معاصر هم آوردند کسی حذف و سانسور نکرد. اگر در منابر روضه ایشان گفته نمی شود چون روضه ای برایش موجود نبوده لذا در منبر اگر بخواهند اسم ببرند و بگویند روضه اش را هم باید بخوانند روضه ای موجود نبوده و اگر روضه موجود نبوده بالطبع از مکارم اخلاق ایشان، ویژگی های ایشان هم مطلبی در دست نیست. من گشتم مطلب خیلی خاصی پیدا نکردم که در تاریخ از این شخصیت نقل کرده باشند. لذا طبیعی وقتی من حرفی ندارم چه چیزی را در منبر بگویم؟ فقط اسم ببرم بگویم اسامی این و آن بود که همین هم برده می شود بسیاری از افراد هستند بالای منبر می گویند این فرزندان اما روضه قاسم ابن الحسن را می خوانند که رجز رسمی در کربلا داشته، به میدان رفته و رجز خوانده و رجز ایشان موجود است. از ابوبکر ابن الحسن رجزش موجود نیست و به خاطر همین خوانده نمی شود.

مجری:

امام حسین 72 تن یار با وفا داشتند، یعنی به نظر ایشان از 72 نفر از همه شان در روضه های ابا عبدالله یاد شده؟

استاد عباسی:

خیلی هایشان اصلاً‌ در روضه ها موجود نیستند به خاطر این که ما چیزی از آن ها در مقاتل نداریم و ننوشتند کوتاه نوشتند، بعضی ها را در حد یکی دو خط نوشتند. مثلاً ایشان به میدان رفت و فلانی ایشان را به شهادت رساند در این حد، برای بعضی ها همین هم نیست فقط اسم بردند گفتند فلانی در کربلا حضور داشت در همین حد بیان شده است. نسبت به نام ابوبکر ابن الحسن برخی از منابع این طور ذکر کردند که کنیه فرزندی به نام عبدالله است، همان عبدالله ابن الحسن است که آن لحظات آخر وارد گودی قتلگاه شدند و خودشان را در دفاع روی سینه ابی عبدالله انداختند و تیر و ضربه ای آمد و ایشان روی بدن سید الشهداء به شهادت رسید.

همان عبدالله ابن الحسنی که برای شان روضه خوانده می شود کنیه شان ابوبکر بوده نه یک نفر جدا باشد برخی این طور حتی مطرح کردند، اگر این طور باشد که روضه اش هم خوانده می شود منتها به اسم عبدالله خوانده می شود. این نکات با مدلی که شما برخورد می کنید متوجهش نمی شوید این ها را مطالعه به دست می‌ آید اگر شما مطالعه نکنید و بروید همین طوری یک سخنرانی بکنید و یک لایوی بدهید فقط بخواهید پرسش از دیگران بکنید پرسش اشکالی ندارد، ولی به شرط این که یک دانه بپرسی یک دانه هم جواب بدهی دو تا بپرس، پنج تا بپرس یک دانه هم جواب بده.

شما همیشه خودت را در معرض فقط پرسشگری قرار داید فقط مسئول پرسشگری می دانی چه زمانی می خواهی جوابگو باشی؟ جوابگو باش، ما در این برنامه داریم اعلان می کنیم شما جوابگو باش اگر شما یک روزی از افراد سوال پرسیدی این فقراء را آدم می بیند دلش به درد می آید چرا به فکر فقراء نیستید؟ اگر تو سر سیر بر بالین می گذاری ولی فقراء این مدلی هستند، یک بار از خودت سوال نکردی که من با چه ماشینی دارم تردد می کنم؟ وسیله نقلیه من چه است؟ خورد و خوراک من چه است؟ لباسی که من می پوشم چه مارکی دارد و چه قیمتی دارد؟ آیا می شود از این ها به دیگران کمک کرد یا خیر؟ این پاسخگویی می شود تو یک سوال مطرح می کنی یک جایی هم باید پاسخگو باشی ای کاش شما همان لایوهای عادی گذشته ات را از کشورهای مختلف لب ساحل، فلان جا که می رفتی خرابکارهایش هم منتشر می شد و چه ویژگی دارد همان ها را ادامه می دادی وارد مسائل مربوط به اهل بیت نشوید، بهتر بروید همان مطالب عادی تان را بزنید گپ و گفتی بکنید به یک حیوانی میوه بدهید مثلاً یک بزی را بیاورید یک گاز به خیار شما بزنید یک گاز اون بزند

نیایید وارد این محدوده بشوید که شهدای کربلا را، روضه خوانی ها را، سید الشهداء این ها را بخواهید زیر سوال ببرید، چه داعیه ای دارید برای این که بخواهید ورود پیدا بکنید الان محرم است می طلبد شما در رابطه با امام حسین حرف بزنی و فالوورهایت از حرف های شما کِیف بکنند، نشستیم سوال کردیم از این سوال، از آن سوال و از آن سوال 10 تا سوال مطرح کردیم.

بنابراین در رابطه با نامه های که در کربلا وجود دارد اولین سوال ما از خود شما چند بار روضه شان را خواندی؟ روضه هایشان را بیاور در صفحه ات بگذار مال گذشته باشد، آن زمانی که معمم بودی منبر می رفتی (فراوان در قم منبر می رفت ما دیده بودیم) تازه ما الان وارد این موضوعات نشدیم در خیابان سمیه قم نزدیک مجموعه ما ایشان منبر رفت، در منبرش گفت فقیر و فلان داریم برای چه زیارت اربعین می روید؟ این همه جمعیت می روید زیارت امام حسین نروید زیارت امام حسین که چه؟ همان جا وسط منبرش بلند شدم به ایشان اعتراض کردم خودش هم می داند دقیقاً کجا را دارم می گویم! آن زمان که شما منبر می رفتی روضه های که می گویی کسی نمی خواند به خاطر اسم نمی خواند سلیقه اش فرق می کند اگر شما سلیقه ات با امیر المؤمنین یکی است روضه آن ها الان را بخوان آن موقع خواندی به ما فیلمش را نشان بده بدانیم که انصاف داری یا نداری؟ ثانیاً مطالب علمی از این ها برای ما بیان کن. یک مقدار برو تحقیق کن و یک کم برو کتاب های تاریخ را زیر و رو کن ببینم شما چند دقیقه می توانی در رابطه با این ها صحبت بکنی؟

صحبت بکن در رابطه با زندگی شان بگو در رابطه با شخصیت وجودی شان بگو و ... این که شما بروی سراغ این که (خیلی بچه گانه است) بروی سراغ این که ما اسم عثمان ابن علی برادر حضرت عباس را نمی آوریم به خاطر این که اسمش عثمان است. مگر شما عثمان ابن مظعون را نشنیدی؟ روایت امیر المؤمنین را نشنیدی که می گوید به نام برادرم عثمان ابن مظعون فرزندم را نامگذاری کردم لذا قصه نامگذاری بارها و بارها در شبکه ولی عصر پاسخ دادیم و کاملاً مسئله واضح شد.

این از آن حرف های خیلی کهنه هست که شما تازه الان رفتی گشتی پیدا کردی بگویی من یک چیزی پیدا کردم که خیلی استثنائی و خاص باشد آن هم نام فرزندان امام حسن و امام حسین در کربلا بودند چرا نام این ها برده نمی شود؟ ابوبکر، کنیه هست خیلی ها ممکن است کنیه شان ابوبکر باشد اسم نیست عثمان که اسم است به نام برادرش عثمان ابن مظعون هست عمر هم عمرو در بعضی از منابع بوده که واوش افتاده حتی اگر عمر هم باشد باز هم یک نامی هست که در آن ایام متعارف بوده به نام یک نفر ثبت نشده بود بگوییم به خاطر دشمنی با این شما حاضر نیستید روضه او را بخوانید.

این خلاصه ای در رابطه با این موضوعی که ایشان مطرح کرد شبهه ای که تلاش کرد وارد کند.

مجری:

استاد بسیار عالی خیلی متشکرم، ما هدف مان در ایام محرم این است که قلب های مردم را متوجه ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) بکنیم لب کلام این است از 1400 سال تا به الان همین بوده هر کسی که می رود پای روضه امام حسین (علیه السلام) می نشیند دلش می خواهد حسینی بشود و هر کسی هم پای منبر می نشیند دلش می خواهد دل های مردم را به سمت امام حسین ببرد نه این که هزار نفر یا چند صد نفر بنشینند در دل مردم شبهه ایجاد بکند که حس بکند بله من نسبت به این منبر خیلی خیلی توانستم فعالیت داشته باشم و اهداف و سلایق خیلی عجیب و غریبی داشته باشد. ان شاء الله که بتوانیم در راه اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) ثابت قدم باشیم مهم این است که نگاه امام حسین (علیه السلام) از ما گرفته نشود ان شاء الله میان برنامه کوتاهی را ببینیم و بر گردیم

 (میان برنامه)

مجری:

 بینندگان عزیز با ادامه برنامه عصر ایمان خدمت شما هستیم بحث بسیار جالبی را استاد عزیز در مورد جناب آقای سید حسن آقامیری انتخاب کردند که شبهاتی را در فضای مجازی برای مردم ایجاد کرده. بینندگان عزیز با ما در ارتباط باشید ان شاء‌ الله اگر صحبتی هست ما در خدمت شما خواهیم بود. استاد در خدمت تان هستم با ادامه بحثی که در مورد آقای آقامیری مطرح کردید.

استاد عباسی:

نسبت به فرزندان آقا امیر المؤمنین در کربلا این نکته را باید عرض بکنم تعداد زیادی از فرزندان امیر المؤمنین در کربلا بودند تا 18 نفر از فرزندان امیر المؤمنین را در مقاتل نام بردند، از همسرانی که در دوره ها و زمان های مختلف داشتند امام حسین (علیه السلام) فرزند ایشان از حضرت زهرا (سلام الله علیها) بود. حضرت عباس فرزند ایشان از جناب ام البنین بوده و دیگر فرزندان این ها در منابع موجود هست حتی الان هم اگر کسی در سایت های مختلف سرچ کند موجود هست.

18 برادر امام حسین (علیه السلام) که در کربلا شهید شدند عبدالله ابن علی، جعفر ابن علی، عباس ابن علی، از پسران شهید حضرت علی از دیگر زنان حضرت مثل محمد ابن علی معروف به محمد الأصغر بود در نام مادر وی این که مادرش کنیز بود یا آزاد حره بوده گزارش های هم سانی وجود ندارد گزارش های متعددی نقل شده. ابراهیم ابن علی، عبید الله ابن علی، عباسٍ الاصغر (عباس کوچک تر از حضرت عباس علیه السلام) محمد الأوسط از فرزندان حضرت بود ذکر کردند نام مادرش اُمامه دختر ابی العاص نوه دختری پیامبر بعضی ذکر کردند بود عون ابن علی، عتیق ابن علی بود.

این ها را باید به آقای آقامیری عرض بکنیم این همه افراد هستند چرا این ها را نام نمی برید؟ الان خود این تبعیض نیست که شما به کار بردید؟ گفتید چرا روضه ابوبکر ابن علی و عثمان ابن علی خوانده نمی شود؟ از شما سوال می کنم چرا روضه عتیق ابن علی خوانده نمی شود؟ الان که می خواستی اعتراض کنی باز شما تبعیض گذاشتید. چرا نام جعفر را چرا نام عتیق را چرا نام محمدٍ‌ الأصغر را چرا نام محمدٍ الأوسط را چرا نام عون ابن علی را چرا نام این ها را نبردی؟

مجری:

کاملاً درست است و حرف تان متین است.

استاد عباسی:

پس سلیقه شما با سلیقه امیر المؤمنین خیلی متفاوت است شما دلت می خواهد نام آن کسانی را ببری که دعوا درست بکنی که بگویی ما به خاطر این که شیعه هستیم با اهل سنت مشکل داریم نمی خواهیم نام عثمان و ابوبکر را ببریم می خواهی این را بگویی، وسط عزاداری سید الشهداء، ایام عزاداری سید الشهداء که شما گفتید همه هدف شان این است در این ایام دل ها را متوجه کربلا و سید الشهداء (علیه السلام) بکنند. شما بر عکس می خواهی دل ها را آن جا بکنی بگویی ببینید تا الان داشتند به شما دروغ می گفتند (العیاذ بالله) تا الان برای شما نمی خواندند آن روضه های که باید بخوانند. الان موقع اعتراض نبود الان هم که اعتراض کردی اشکال ندارد چرا همه را نمی گویی؟ از این 18 تایی که در منابع نقل شده که فرزندان امیر المؤمنین در کربلا بودند روضه چند تایش را شما می خوانی؟ روضه بقیه را ما بلد نیستیم شما که بلد هستی برای مان بخوان!

شما که داری به ما اعتراض می کنی چرا نمی خوانیم به علمای شیعه که چرا نمی خوانند چرا در منابع نمی گویند چرا در مرثیه ها نمی گویند چرا برای همه شان اعتراض نمی کنی؟ فقط مشکل ابوبکر ابن علی و عثمان ابن علی است؟ یعنی اگر روضه عتیق ابن علی، عون ابن علی، جعفر ابن الأصغر اگر عبد الرحمن خوانده نشود اشکال ندارد؟ فقط آن های که نام های خاص دارند آن ها مشکل دارند؟ وقتی ما می گوییم: «ضغث من الحق و ضغث من الباطل»؛ می گوید روضه افرادی در کربلا بودند خوانده نمی شود چرا خوانده نمی شود چون اسم شان، اسم خاصی است که علمای شیعه نمی خواهند آن اسم ها بیان بشود. می گوییم چرا بقیه را شما نگفتی چرا در رابطه با بقیه اعتراض نکردی؟ بگویی این ها اسم جعفر را نمی برند، مثلاً با فلان جعفر مشکل دارند یا اصلاً این ها مشکل دارند چرا از 18 نفر اسم دو سه نفر را ذکر می کنید از بقیه شان هیچ مطلبی نمی گویید؟

خب این نحوه بیان، نحوه بیان شبهه بر انگیز است. بینندگانی که این کلیپ را از آقای آقامیری دیدند جوابش این است که عرض کردم بقیه کلیپ هایش هم همین طور است. یعنی خدا شاهد است ما این جا بنشینیم هر برنامه مطالب و کلیپ های ایشان را نقل بکنیم همین قصه است. یعنی ایشان یا به خاطر (البته نمی توانم بگویم ایشان اصلاً و ابداً متوجه حرف زدنش نیست از روی ندانم کاری است) ان شاء الله که این باشد ان شاء الله که ندانسته باشد الان هم برنامه ما را دید متوجه قصه بشود بگوید این حرف من اشتباه بود. بپذیرد اشتباه بوده و اشتباه حرف زدی، حرف نادرستی زدی نا بجا صحبت کردی اطلاعاتت ناقص بوده بر اساس نقصان اطلاعات آمدی یک مطلبی را بیان کردی. بگذری از این که من فلان کلیپم 200 هزار تا ویو خورده بعد بگویی من نمی توانم الان بگویم زشت می شود، به خاطر امیر المؤمنین پا روی دلت بگذار و بگذر بگو من این کلیپ را اشتباه کردم کلیپ را از صفحه ام حذف می کنم یک توضیحاتی می دهم می گویم من اشتباه کردم. اگر این شد یعنی واقعاً دنبال حق هستی والا نه به همین روش ادامه بدهم دوباره فردا یک چیز دیگری مطرح بکنم نه این مدلی نمی شود حق طلب بود. این مدلی نمی شود حقایق را بیان کرد.

شما حقایقی را داری بیان می کنی که هم نقصان اطلاعات داری هم نحوه بیانت، بیان شبهه بر انگیز است، هم با یک چیزهای دیگری قاطیش می کنی که اشتباه هست یعنی آن موارد، موارد اشتباهی هست که چه؟ که حرفت جذاب باشد. آدم می خواهد حرف جذاب بزند می رود می گردد حرف درستِ جذاب پیدا می کند چرا حرف اشتباه جذاب پیدا می کنی؟ این چه اصراری هست که مدام روی نقاط اشتباه انگشت بگذاری و مطالبی که گه گداری (خودش برود بگردد متوجه می شود) از حلقوم دشمن های ما شنیده شده. از گلوی وهابی ها این مطالب شنیده شده. اگر تو آن ها را قبول نداری تو با آن ها دشمن هستی نیا حرف آن ها را دو مرتبه تکرار بکن این بخش اول عرائض بنده است.

مجری:

پاسخ های که استاد عزیز جناب آقای دکتر عباسی در این برنامه فرمودند بسیار متین و خیلی روی دل می نشیند این که آدم متوجه می شود شبهاتی که بعضی از آقایان در فضای مجازی مطرح می کنند، استاد خیلی زیبا بیان می کنند و انسان را روشن می کند. کلیپی را مجدداً از جناب آقای آقامیری با هم ببینیم و دوباره بر گردیم ادامه برنامه را خدمت تان باشیم.

کلیپ شماره دوم از آقای حسن آقامیری:

یک بار ما را به هیئت دعوت کرد، اتفاقا رؤسای هیأت قم هم آمده بودند صبح جمعه بود به من گفتند صحبت کن گفتم بسم الله الرحمن الرحیم می خواهم یک کاری کنم در گینس ثبت بشود دست کردم در جیبم 100 هزار تومان پول در آوردم گفتم منِ یک آخوند می خواهم یک چیزی بدهم پول نمی گیرم یک چیزی هم می دهم. گفتم یکی به من بگوید شغل آقا ابا الفضل چه بوده؟ 100 هزار تومان هم جایزه می دهم هیچ کس نمی دانست. گفتم شما برای چه کسی عزاداری می کنید؟ اندازه سن من شماها جلسه اداره کردید رئیس هیأت هستید چرا نمی دانید؟ گفتم نمی دانید چون نمی دانید آن سخنرانی هم که می آید برای شما صحبت می کند شغلش چه است؟ یک ابا الفضلی در ذهن تان ساختید بی کار است مثل تمام ادیان دیگر، در تمام ادیان شما مثلاً می گویی شغل حضرت موسی چه بوده؟ هیچی ظاهراً بی کار بود حضرت مسیح چه؟ بی کار بوده حضرت لوط، حضرت نوح، حضرت ادریس، خود پیغمبر ما شغلش چه بوده؟ انگار از زمانی که پیغمبر شده یک دفعه بی کار شده تا قبلش معلوم بوده تجارت می رفته و کار می کرده وقتی پیغمبر شده یک دفعه بی کار شده علتش این است که متولیان امر دین مان بی کار هستند منِ آخوند بی کار هستم یک ابا الفضل بی کار در ذهن تو درست کردم، آقا ابا الفضل معمار بوده شما فرض کن در یک بازاری رفتی مثلاً در ماشین زمان شما را گذاشتند به گذشته بر گرداندند. مثلاً بازار مدینه است بعد شما می بینی یک آقایی یک باری از یمن آورده یک آقایی هم از مدینه نشسته آن جا دارد با این چانه می زند، می گوید این جنس این قدر خوب است می گوید نه این ارزان تر از این است گران داری به من می دهی قیمتش این نیست. می گوید نه آقا شما بخر می گویی نه چرا بخرم مگر آدم در کاسبی ضرر می کند پدرم گفتم در کاسبی ضرر کنی ثواب ندارد من گران بخرم باید گران بفروشم نه آقا ارزان بده. شما باورتان می شود این طور حرف ها را دارد می زند امام حسین است؟ امام حسین از یمنی داشت جنس می خرید می خواست به حضرت گران بدهد آقا فرمود این قدر نمی خرم. گران داری می دهی گران بخرم باید گران بفروشم نه نمی خرم. گران خریدن ثواب ندارد اصلاً کاسبی بلد بوده اصلا کاسب بوده

مجری شبکه ولایت:

بینندگان عزیز این کلیپ را دیدم برای من هم جای سوال است این که ما بدانیم شغل حضرت قمر بنی هاشم ابو الفضل العباس (علیه السلام) چه بوده؟ چه دردی دوا می کند من ماندم یا شغل حضرت موسی چه بوده؟ شغل حضرت عیسی چه بود؟ آقای حسن آقامیری اصل مطلب و هدف امام حسین و حضرت عباس چه بود؟ ما شغلش را چه کار داریم استاد بفرمایید در خدمت تان باشیم.

استاد عباسی:

این صحبت را که گفت من یک روز صبح جمعه ای مطرح کردم باز در آن یکی صحبت هایش همین نکته را دو مرتبه گفته با یک باز نگری و مدل دیگر مثلاً گفته حضرت عباسی که الان در ذهن بچه های ما، جوان ها و نوجوان های هست این که یک نفری با یک کلاه خودی هست و یک مقداری خون از پیشانی آمده اگر با ماشین زمان بر گردیم اصلاً حضرت عباس را نمی شناسیم به خاطر این که به ما نگفتند حضرت عباس بقیه عمر چه کار می کرده است؟

ابتدا نکته اول حرفش را جواب بدهم در تکه حرفش نکات دیگری هم دارد نکته اولش را جواب بدهم که آقای آقامیری من فکر نمی کنم شما متوجه مسائل هنری نباشی، متوجه برش تاریخی از زندگی یک شخص نباشی، شما که خودت سال ها منبر رفتی بالای منبر خودت چه بخش های از زندگی امام حسین را و اهل بیت را بیان می کردی؟ آن چیزی که مربوط به این برش از زندگی هست (ما داریم حماسه کربلا را می گوییم) مربوط به حرکت سید الشهداء از مدینه به مکه، از مکه به کربلا به سمت کوفه و اتفاق های که این جا افتاده که منجر به شهادت حضرت شده این را داریم می گوییم. این برش از زندگی سید الشهداء (علیه السلام) را داریم می گوییم بله جایی که داریم در رابطه با وضو صحبت می کنیم، آن ماجرای کودکی سید الشهداء (علیه السلام) را عرض می کنیم بینندگان عزیز ما، چند نفر شنیدند ماجرای پیره مردی که داشت اشتباه وضو می گرفت و امام حسن و امام حسین (علیه السلام) می خواستند او را امر به معروف و نهی از منکر بکنند می خواستند به او بگویند وضویت اشتباه است روی شان نمی شد بگویند اشتباه است. با همدیگر یک نقشه ای ریختند گفتند جناب اقای فلانی آقای پیره مرد ما وضو می گیریم شما به ما بگو کدام مان درست وضو می گیریم؟ با همدیگر مسابقه گذاشتیم بعد که وضو گرفتند آن پیره مرد متوجه اشتباهش شد هر دو را بغل گرفت شما دو تا نوه های پیغمبر هستید وضوی هر دوی تان درست است وضوی من اشتباه بوده. وقتی می خواهیم بحث وضو را مطرح بکنیم این را از امام حسین (علیه السلام) مطرح می کنیم.

وقتی که می خواهیم بعضی از نکات را در رابطه با شخصیت سید الشهداء (علیه السلام) مطرح بکنیم بحث جود و کرم سید الشهداء، بحث ملاطفت شان با افراد، بحث روابط شان با پیامبر، روابط شان با امیر المؤمنین مطرح می شود، چرا مطرح نمی شود؟ ولی شما توقع داری در دهه محرم وقتی داریم روضه سید الشهداء می خوانیم بگوییم امام حسین (علیه السلام) با بیل و کلنگ کربلا رفت؟ با شمشیر بود. با شمشیر بودن جزئی از زندگی افراد در آن دوره بوده این طور نبوده بگوییم مثلاً یک حکومتی بوده این حکومت یک ارتشی داشته آن ارتش وظیفه اش ارتش بوده من معلم بودم آن نانوا بوده، همه افراد اهل رزم بودند اهل جنگ بودند چون وقتی به شهر حمله می شد به همه افراد حمله می شد و یک ارتش منظمی نداشتند که این ها بروند مقابل او بایستند. این ها زندگی شان را بکنند آن ها بروند بجنگند نه همه مردان مدینه باید به جنگ بدر، جنگ احد می رفتند همه کسانی که اصحاب پیغمبر بود. بله کسی علیل بود کسی مشکل داشت کسی بیمار بود پیره مرد بود این ها معاف بودند.

لذا جزئی از زندگی مردم در آن زمان این بود که به جنگ بروند و جنگجو باشند و جنگ را بلد باشند همین برش از زندگی شان الان دارد مطرح می شود به این علت دارد مطرح می شود، حضرت عباس (علیه السلام) اگر این برش از زندگی شان دارد مطرح می شود به خاطر کربلا است ما داریم این برش از زندگی را می گوییم به خاطر این که واقعه کربلا را برای مخاطب مان توضیح می دهیم. فداکاری حضرت در رکاب سید الشهداء را داریم توضیح می دهیم.

اگر قرار باشد که از زندگی شان در دوره های دیگر یاد بکنیم بله بگوییم مثلاً‌ چه بوده این طبیعی است مثل این می ماند بگوییم شما از حضرت عباس می گویید حضرت عباس نماز نمی خواند؟ معلوم است نماز می خواند چرا شما تا حالا از روزه حضرت عباس نگفتید؟ ماه رمضان می شد حضرت عباس چه کار می کرد؟ دارید تاریخ را تحریف می کنید آقای آقامیری چند بار از روزه حضرت عباس گفتید؟ معلوم است مسلمان، پسر امیر المؤمنین، برادر سید الشهداء معلوم است نماز می خواند و روزه می گرفته است.

 نسبت به شغل ایشان قرار بر این بود که کار انجام بشود اتفاقاتی انجام بشود فعالیتی در زندگی شان داشتند چه کسی گفته در زندگی شان فعالیت نداشتند؟ مگر ما به مناسبت وقتی می گوییم آقا امیر المؤمنین خرما در خانه فقرا و ایتام می بردند مگر نمی گوییم آقا امیر المؤمنین در 25 سالی که حاکمیت در اختیارشان نبود 25 سالی که خانه نشینی حضرت بود در آن 25 سال در مدینه چقدر چاه کندند و وقف کردند چقدر نخلستان راه انداختند و وقف کردند. آبار علی تا امروز آثارش هست (آبار یعنی چاه ها) چاه های امیر المؤمنین که حضرت از چاه بالا می آمدند هنوز بالا نیامده می گفتند قلم و کاغذ بیاورید، می گفتند صبر کنید عرق تان بنشیند می گفتند نه کاغذ و قلم بیاورید من تا بالا نیامدم همین ورودی چاه دارم بالا می آیم برای فقراء وقف کنم. نمی خواهم در ملک من بماند این ها را مگر منبری ها در منبرهایشان نگفتند؟ مگر تا حالا هیچ کس این ها را بیان نکرده؟ به خدا بیان کردند. کسی اهل منبر باشد این ها را شنیده از کار امیر المؤمنین شنیده از رفتار پیغمبر شنیده از کار امام باقر (علیه السلام) شنیده.

 آن طرف قصه مرحله بعد که شما می گویی این ها به خاطر این که خودشان کار نمی کنند کلیپ کامل تری هم ایشان دارد مفصل تر این را مطرح کرده این ها به مردم نمی گویند این ها کار می کردند که خودشان کار نکنند. کشیش های مسیحی، علمای یهودی، علمای شیعه، روحانیت آن جا اسم می برد می گوید آیت الله ها که نمی خواهند کار بکنند. اولاً که قیاس ات مع الفارق است آقا امیرالمؤمنین و امام حسن و ... نیاز به علم آموزی نداشتند برای این که به مردم چیزی بخواهند یاد بدهند، منِ طلبه باید پدر خودم را در بیاورم که یک چیزی یاد بگیرم تا بروم ارائه بدهم دهه اول محرم شهر دیگری منبر داشتم باید بروم بنشینم مطالعه کنم برای مردم صحبت کنم. روایات را نگاه بکنم بعد روایات را نگاه بکنم باز ما به گرد پای شاگردان حضور امام صادق نمی رسیم.

چون آن ها دو مرتبه علم رجال، علم درایه نمی خواستند منظور حضرت را بفهمند پدر خودشان را در نمی آوردند حضوری بود هر گیری داشتند دوباره، سه باره و چند باره سوال می کردند و می آمدند لذا می شود میثم تمار می شود، زید شّحام می شود آن روغن فروش بوده و فلان بوده به خاطری که نیم ساعت می رفتند لب مطلب را از امام صادق یا از امیر المؤمنین می گرفتند و می آمدند و تمام شد. ما باید کلی کار بکنیم تا بفهمیم روایات واقعاً از امام معصوم هست که می خواهیم به مردم بگوییم روایت یک موقع جعلی نباشد، ضعیف نباشد، مشکل دار و مسئله دار نباشد. لذا آن ها نیاز به وقت گذاشتن برای مطالعه نداشتند ما نیاز به وقت گذاشتن برای مطالعه داریم.

 نکته دیگر این که بی کار می گوید در خیلی از موارد حرفش اشتباه است ممکن است یک نفری باشد واقعاً حالت بی کاری داشته باشد الان سوال می کنم آنی که در دانشگاه دارد تاریخ ایران باستان درس می دهد، این شغل دارد یا ندارد؟ شما به من بگو شغلش چه است؟ مطالعه می کند تدریس می کند، استاد دانشگاه شد فیش حقوقی هم دارد به خاطر تدریسش از دانشگاه هم دارد حقوق می گیرد. خود علم، آموختنش و یاد دادنش یک از شغل ها است یک نفر جامعه شناسی کار می کند یک نفر روان شناسی کار می کند مدرس دانشگاه می شود یک نفر مؤلف است در طول زندگی اش هر یک سال دو سال یک کتاب و رمان می نویسد مردم از این کتاب استقبال می کنند کتاب چاپ می شود هزینه ای هم از چاپ آن کتاب به نویسنده تعلق می گیرد.

 خود این حرف مغالطه است بگویی روحانیت، علماء بی کار هستند. چون بی کار هستند (العیاذ بالله) دارند اهل بیت را بی کار نشان می دهند که بی کاری خودشان را توجیه بکنند کجا بی کار هستند؟ یعنی یک مرجع تقلیدی یک مرتبه 50 عنوان کتاب نوشته این بی کار است؟ به این بی کار می گویند؟ در سن 85 سالگی روزی دو سه تا درس دارد اگر این، در رشته جامعه شناسی داشت تدریس می کرد به او پدر جامعه شناسی ایران می گفتند حقوق هیئت علمی دانشگاه تهران یا دانشگاه فلان را هم به او می دادند بعد هم که بازنشست می شد حقوق بازنشستگی به او می دادند.

مگر زندگیش آن جا تأمین نبود مگر الان کسانی نیستند در آمریکا و اروپا عضو هیئت علمی یک دانشگاهی هستند فقط کارشان این هست که بروند مطالعه کنند بیایند مطالعات شان را ارائه بدهند و به دیگران یاد بدهند (تعلیم و تعلم) این خودش شغل و کار است، اگر قرار بود این ها کار به حساب نیاید خود درس خواندن (الان به نظرم یک حرف انحرافی ایشان همین است روی بعضی ها هم ممکن است این حرف اثر گذاشته باشد) ما در کنار درس خواندن برویم کار هم بکنیم. مگر طلبه نیستیم؟ اگر این کار، کار اداری است که یک نفر وقتی 7 و نیم صبح تا 3 بعد از ظهر می رود کار اداری انجام می دهد، دیگر بعد از ظهر تا بیاید خانه استراحت بکند ناهار بخورد 5 و 6 بعد از ظهر می شود عملاً درس ضعیف می شود، عزیزانی که در لباس ما هستند رفتند جایی مشغول به کار اداری شدند حتی کار اداری شان در موضوعات طلبگی هست خودشان وقتی ما را می بینند می گویند خوش به حال شما کار اداری ندارید فقط کار علمی انجام می دهید برای ما فاصله افتاده.

بالاخره خانواده ام سهمی دارند 2 و نیم 3 خانه میرسم یک ناهاری بخورم و استراحتی بکنم 5 و 6 بعد از ظهر یک خریدی با خانواده داشته باشیم یک ساعتی برسم مطالعه کنم دو تا روایت و ... بخوانم، واقعاً کار جامعه ما با این مقدار حل می شود؟ یا نه ما نیاز به روحانی داریم که مطالعه کند، کار کند، تلاش کند، تحقیق کند بعد هم بتواند برای مردم وقت بگذارد یک موقعی یک نفر تماس می گیرد 1 ساعت دارد سوال می پرسد.

این 1 ساعت سوال را من به او بگویم تایم اداری ام هست؟ به او بگویم تایم خانواده ام است؟ به او چه بگویم؟ اگر قرار باشد بروم کار کنم. اگر کار اداری باشد که این است اگر کار کاسبی هم منظورش هست مثل این که خود ایشان یک کاسبی راه انداخته البته درآمد آن کاسبی اصلش از فالوورهای هست که از زدن این حرف ها متأسفانه جذب کرده، آن جا دارد تبلیغات می کند. اگر منظورش است یا باید من هم حرف ها ناجور بزنم که فالوور زیاد جذب بکنم بتوانم آن جا تبلیغاتش کنم درآمد داشته باشم.

یا اگر رفتم یک مغازه ای یا کسب و کاری راه انداختم با روزی دو سه ساعت نمی شود کسی اگر روزی دو سه ساعت کار بکند زندگی خانوده اش می گذرد؟ اگر رفت افتاد در این که مغازه اجاره کند در برنامه بحث کردیم مستأکل به اهل بیت به چه کسی می گویند؟ به چه کسی می گویند سوء استفاده کردن از اهل بیت، رزق خوردن از اهل بیت، به چه کسی می گویند این کار، کار درستی است در آرشیو برنامه هست می توانند بروند مراجعه کنند.

حالا اگر کسی رفت یک کاسبی و مغازه ای راه انداخت این مغازه را می تواند بگوید من طلبه هستم هشت صبح می آیم تا یازده، یازده می خواهم سر درس بروم یا نه صبح سر درس می روم ساعت یازده در مغازه ام را باز می کنم. اگر ساعت یازده باز کنم دوباره 3 ببندم 5 سر درسم تا 8 شب بروم مالیات و اجاره این جا را چطوری بدهم؟ آب و برق و گازش را چطوری بدهم؟ چطوری زندگی زن و بچه ام را تأمین کنم؟ این منجر به ورشکستگی است.

یک نفر بخواهد واقعاً زندگی خانواده اش را بگذراند هر کاسبی، هر شغلی راه بیاندازد باید 8 تا 10 ساعت در آن شغل کار کند واقعاً سوال می کنم اگر انسان 8 تا 10 ساعت در آن شغل کار کرد دیگر وقت و حال و حوصله و انرژی برایش می ماند که بیاید بنشیند کار طلبگی هم بکند؟ کسی هم مشورت دارد مشورت او را هم پاسخ بدهد سوال های او را هم پاسخ بدهد در فضای مجازی هم سوال ها را پاسخ بدهد.

اساساً آیا این کار ظلم نیست؟ حالا یک نفر استاد تمام دانشگاه در موضوع جامعه شناسی است این یک مغازه یا سورپر مارکتی راه بیاندازد بگوید من نمی خواهم از جامعه شناسی و درس و علمم پول در بیاورم می خواهم مغازه داری کنم آدم ها نمی آیند به او بگویند ما حاضر هستیم همه جوره زندگی ات را تأمین کنیم بنشین فقط کار علمی ات را بکن کشورمان را بالا ببر تو بنشین مقاله و آی اِس آی بنویس چه بنویس و چه بنویس بگذار در دنیا ارتقاء پیدا بکنیم در این علم ما صاحب نظر باشیم.

علم دین هم همین است اگر کسی قرار است تأثیر گذار باشد اگر کسی قرار است به این حجم از سوال به این حجم از شبهه پاسخ بدهد، اگر قرار است کسی به نیازهای مردم پاسخ بدهد یارو می گوید الان زندگی من مشکل دارد الان می خواهم نیم ساعت با شما صحبت کنم شاید زندگی ام حل شد شاید مشکلم حل شد. الان می خواهم بیایم سوالات اعتقادی ام را بپرسم دینم در خطر است جواب این را باید چه داد؟

من بگویم الان گرفتار کسب و کارم هستم عذرخواهی می کن.م در واتساپ از گرجستان کسی به من پیام داده می گوید این جا الان شبهات در رابطه با محرم فراوان است من می خواهم این سوال و این سوال را از شما بپرسم بگویم ببخشید من وقت ندارم. چرا؟ می گویم به خاطر این که می خواهم برای زن و بچه ام کار بکنم یک مغازه ای راه انداختم الان دم مغازه هستم دیگر نمی شود در مغازه باشم مدام بخواهم جواب این و آن را بدهم یا جواب مشتری ام را بدهم.

ببینید زدن این حرف ها این مدل برخورد کردن ها  ایشان در صحبت هایش می گوید شغل حضرت عیسی و حضرت موسی چه است؟ سوال می کنم چرا قرآن نگفته شغل این ها چه است؟ چرا قرآن نگفت شغل حضرت عیسی چه است؟ چرا قرآن نگفت شغل حضرت یعقوب چه است؟ اشکالت را به قرآن بگیر علمای شیعه می خواهند کار نکنند پنهان می کنند قرآن چرا پنهان می کند؟ قرآن چرا بیان نمی کند؟

اشکالی داری اشکالت را به قرآن بگیر، همین سوال شما را ما از قرآن می پرسیم سوره حضرت یونس این همه آیه، سوره حضرت یوسف این همه آیه دارد چرا آن جا نگفت شغل حضرت یعقوب چه است؟ بقیه حرف هایش را نیاوردیم توهین های دیگری دارد مثلاً شما فیلم درست کردید درفیلم یعقوب (العیاذ بالله) یک پیر ه مرد غر غرو هست فقط بچه به دنیا آورده و بچه ها می روند کار می کنند و ... واقعاً همچنین چیزی هست؟

یعنی شما توقع داری یعقوب در سن 70- 80 سالگی کار کند در فیلم می خواهند نشان بدهند اول نشان بدهند حضرت یعقوب دارد کشاورزی می کند بعد نشان بدهند دارد بیل می زند. بعد نشان بدهند دارد چیزی می کارد بعد نشان بدهند در فراق حضرت یوسف هم ناراحت است. حالا اصلا در فیلم حضرت یوسف بد به تصویر کشیدند چه ربطی به شیعه دارد؟ یک فیلمسازی (خدا رحمت کند آقای سلحشور را) فیلمی ساخته ممکن است اشکالی هم به آن وارد باشد.

او می خواست آن حزن شدید حضرت یعقوب را به تصویر بکشد ناچار بوده چهار تا سکانس گریه و ناراحتی ایشان را به تصویر بکشد دیگر وقت هم در فیلم نداشت بگوید من می خواهم زندگی ایشان را نشان بدهم، اساساً نمی شود این مدلی مطرح کرد. چون ما داریم یک برش از زندگی را بررسی می کنیم ابعاد و جهات مختلف دارد. مثل این که یک نفر از کربلا بُعد احساسی و مظلومیت حضرت را بررسی می کند یکی بُعد سلحشوری را مطرح می کند.

اگر کسی بُعد مظلومیت را بررسی کرد یعنی دیگر حضرت آن حالت سلحشوری و رزمندگی نداشت؟ اگر یکی روی منبر رجزهای حضرت عباس و حضرت قاسم را خواند یعنی این ها دیگر مظلوم واقع نشدند فقط رجز می خواندند و آدم ها را می کشتند، به دشمن حمله می کردند نه هر کدام از این ها یک بُعدی از زندگی حضرت عباس، حضرت سید الشهداء، اهل بیت (علیهم السلام) بوده هم آن حرفی که می گوید این ها نشان نمی دهند به خاطر این که بی کاری هست خودشان می خواهند بی کار باشند آن ها را هم دارند بی کار نشان می دهند هم این حرفت اشتباه است.

هم این حرف اصلی که فرض کردی دیگر از آن گذشتی یعنی گفتی قطعاً این حرف درست است که این ها بی کار هستند. کجا علمای شیعه بی کار هستند انکار نمی کنم یکی دو نفر افرادی یا کسانی ممکن است لباس ما را پوشیدند (این افراد کاری دیگری انجام می دهند) کار دیگری انجام می دهند اشتباه می کند. تو لباس پیغمبر را پوشیدی باید تبلیغ دین پیغمبر را بکنی باید بروی علم آموزی بکنی.

اگر قرار باشد تو روزی 10 ساعت بروی درِ مغازه بایستی فلان کار را انجام بدهی پس چه موقع درس می خوانی؟ خدا وکیلی چه موقع فرصت می کند درس بخواند؟ بعضی ها فکر می کنند هنر است. بعضی کارها، کارهای مقطعی است یکی دو ساعت یک موقعی انجام می دهد همان هم اگر خاطرتان باشد در برنامه نقد کردیم مثلاً طلبه ای فوتبالیست هم باشد، داور فوتبال هم باشد یا فلان چیز هم باشد تو یک وظیفه ای داری او یک وظیفه ای دارد.

همان طوری که اگر فوتبالیست بیاید وقتش را به جای این که در فوتبال بگذارد که رشد پیدا بکند که بتواند برای کشور مقامات و ... به دست بیاورد موفق باشد برود یک کار نا مربوطی بکند مردم ملامتش می کنند می گویند تو قرارداد داشتی در اختیار تیم ملی بودی و تیم فلان بودی این همه پول گرفتی برای چه رفتی داری 10 تا کار دیگر مخالف با آن شغل اصلی ات داری انجام می دهی؟ این هم همین است اگر قرار است طلبه، طلبه باشد باید دنبال طلبگی باشد.

بعد جالب است روایات متعدد داریم که تضمین رزق برای طلبه، نمی دانم این ها را آقای آقامیری این ها را دیده یا نه یا اصلاً‌ ایشان مراجعه به کتب روایی دارد یا ندارد؟ بعید می دانم مراجعه جدی به کتب روایی داشته باشد حداقل این سال های اخیر همه فکر و ذکرش این بود کار اقتصادی بکند کار چه انجام بدهد فضای مجازی چه انجام بدهد که چقدر فالوور اتفاق بیافتد چه جمعیتی بیایند چه جمعیتی نیایند واقعاً اگر مراجعه کردید روایت های که برای طالب علم، تضمین روزی شده عنوان «من حیث لا یحتسب» آمده است.

اگر قرار باشد مثل بقیه کار بکند که درآمد داشته باشد برای چه؟ کفالت روزی گفته، چون خدای متعال، اهل بیت (علیهم السلام) این روایت های که این طور آمده یعنی می دانند وقتی کسی رفت عمده ای وقتش را در علم آموزی گذاشت دیگر وقت نمی کند مثل بقیه برود کارهای دیگر انجام بدهد. مثل این که اگر کسی همه عمرش را دارد می گذارد در رابطه با تاریخ ایران باستان دارد تلاش می کند در رابطه با جامعه شناسی دارد تلاش می کند دیگر وقت نمی کند.

اگر دیدید دارد آن کار دیگر را هم انجام می دهد، پس دارد از این کم می گذارد این قرار بود خروجی اش سالی 10 تا مقاله باشد کنفرانس علمی، سخنرانی و ... داشته باشد، یک طلبه علم غیب ندارد سخنرانی بکند ما این جا برنامه می آییم باید ساعت ها برای یک برنامه وقت بگذاریم. اگر قرار باشد من هر چه از 20 سال پیش می دانم بیایم این جا بگویم بیننده اصلاً نمی نشیند نگاه بکند می گوید چه دارد می گوید دارد برای خودش حرف می زند.

شما از من در برنامه چه توقعی دارید؟ توقع دارید سند و مدرک ارائه بدهم حدیث و مطلب بیاورم خیلی هایش کار نشده باید بروم جدید کار بکنم مطالعه طولانی دارد و این ها دارد به همان نسبت پله های پایین تر یا بالاتر کسی که می خواهد برای مردم سخنرانی بکند اگر بخواهد سخنرانی خوبی باشد اگر بخواهد مورد استفاده مردم قرار بگیرد از وقتی که من می گذارم بالاتر یک عالمی، مجتهدی یک کنفرانس علمی برگزار بکند یک مرجع تقلیدی بخواهد یک صحبتی بکند حرف او را میلیون ها نفر می خواهند بخرند. اگر قرار است بخرند باید مناسب باشد بخرند باید مناسب باشد گوش بدهند گوش مردم مجانی نیست همین طوری یک چیزی گفته باشیم لذا واقعاً هم بی انصافی است هم در حق افراد جفا است که ذهن آدم ها به هم بریزد به مردم نگفتند شغل حضرت عباس چه است؟ معلوم است در مدینه آن ایام در کوفه آن ایام شغل مردم چه بود؟ یا دام و احشام داشتند یا کشاورزی داشتند یا باغداری داشتند. واقعاً شغل شان چه بود؟ همین بوده این ها هم داشتند بین مردم زندگی می کردند چرا آن ها فقط کارشان چیز دیگری نبود؟

چون امیر المؤمنین وقتی می خواهد تفسیر قرآن بگوید خودش قرآن است خودش مفسر قرآن است فرمودند هر آیه ای را بپرسی می گویم کجا نازل شد؟ چه زمانی نازل شد؟ در شأن چه کسی نازل شد؟ مکه بود مدینه بود داخل شهر بود بیرون شهر بود، همه این ها را به شما می گویم. ولی منِ بیچاره اگر بخواهم یک آیه قرآن را برای مردم در سخنرانی ام بگویم آیه را باید بروم ببینم ترجمه اش را ببینم ترجمه های مختلف را ببینم تفسیرهای مختلف و روایت ها و این ها را ببینم آن یک آیه را در سخنرانی ام بگویم چقدر باید وقت بگذارم؟

مگر می شود با 5 دقیقه نگاه کردن به این طرف و آن طرف شما یک سخنرانی مفید و درست انجام بدهی که مرضی اهل بیت باشد این 500 یا هزار نفر گوش شان را دارند در اختیار من قرار می دهند، من روز قیامت مسئول هستم به من می گویند 1 ساعت ضرب در هزار نفر، هزار ساعت تو هدر دادی چه جوابی باید بدهم؟ وقتی مطالعه نکرده باشم نتوانم حق مطلب را از روایات معصومین ادا بکنم به کتاب های مختلفی باید مراجعه بکنیم.

یک روضه آدم می خواهد بخواند پدرش در می آید 5 - 6 تا کتاب مقتل و این ها این طرف،‌ آن طرف نگاه کند سند داشته باشد درست باشد متقن باشد ایرادی به آن وارد نباشد این طوری نیست بله اگر شما بگویید بعضی ها سوء استفاده می کنند بله بعضی ها به این حرف که شما می گویی عمل نمی کنند به اینی که من دارم می گویم عمل نمی کنند بله، بعضی ها برای منبر وقت نمی گذارند بله این که کُل نشد. شما می گویی کلاً روحانیت شیعه، علمای شیعه، علمای همه ادیان این بازی را درست کردند که بی کاری خودشان را توجیه کنند در رابطه با شغل انبیاء صحبت نمی کنند.

جالب است در یک عبارتی می گوید کوروش و این ها مال 3- 4 هزار سال قبل بودند می دانیم شغل شان چه بوده شما برای امام معصوم مال هزار سال قبل را نمی دانید گفتم والله اگر ایشان شغل کوروش و داریوش را می داند چه بود بگوید ما هم بدانیم ما هر چه گشتیم پیدا نکردیم واقعاً کسی از شغل این ها خبر داشته باشد که شغل این ها چه بوده؟ مثلاً شغل زرتشت و کوروش و داریوش چه بوده؟ امیر المؤمنین آیا در زمان حکومت هم می رفتند چاه حفر می کردند؟ آن 18 ماه که امیر المؤمنین در جنگ با معاویه بودند در صفین بودند شغل امیر المؤمنین چه بود؟ زندگی اهل بیت امیر المؤمنین چطوری تأمین می شد؟

الان کوفه، حکومت کل کشورهای اسلامی دست امیر المؤمنین است حکومت دارند آن موقعی که خانه نشین بودند بله کار می کردند، خدا از آدمی که بی کار باشد بیزار باشد، اهل بیت از کسی که بی کار باشد بیزار است خدا نگذرد از کسی که بی کار هست در هر شغل و صنفی هست طلبه باشد یا غیر طلبه باشد، اگر تو از طلبه بی کار بیزار هستی من صد برابر تو از طلبه بی کار بیزار هستم که وقتش را به بطالت بگذراند الکی وقت بگذراند.

واقعاً همه طلبه ها این طوری هستند؟ نه همه جور آدمی در همه صنفی داریم کارمندی که از زیر کار در برود نداریم؟ داریم، کسی که از کارش بدزد در کاسبی نداریم؟ داریم، طلبگی هم همین طور او باید روز قیامت جواب بدهد ولی این که شما می گویی کلاً همه بی کار هستند فکر می کنی قرار است یک طلبه ای 10 روز محرم عمامه سرش بگذارد برود برای امام حسین در یک روستایی در یک شهری صحبت بکند روضه بخواند بر گردد تمام شد بقیه سال هم همین طوری دارد زندگی می کند.

دارد از بیت المال می خورد از خمس و زکات استفاده می کند همین طوری دارد زندگی می کند این طور نیست این بی انصافی است کارهای که انجام می شود کارهای دینی و این ها  که دارد انجام می شود خود این ها هم شغل هست و دارد زحمت کشیده می شود اگر کسی زحمت بکشد حتی برای صرفاً درس خواندنش سال های اول که طلبه ها منبر هم نمی توانند بروند هنوز توانایی منبر ندارند زندگیش باید تأمین بشود واقعاً اگر دارد درس می خواند زندگیش باید تأمین بشود.

بله با حداقل حداقل تأمین می شود با کمترین مقدار هم دارد تأمین می شود این مدل حرف زدن هم نسبت به حضرت عباس هم نسبت به سید الشهداء (علیه السلام) به اهل بیت و هم نسبت به علمای شیعه و روحانیت شیعه واقعاً بی انصافی است ما همین جا اعلام می کنیم برای هر کدام از این ها می خواهد حرف بزند می خواهد مدرک و دلیل بیاورد حاضر هستیم با او مناظره کنیم، همین جا من دعوت رسمی می کنم با آقای سید حسن آقامیری حاضر هستیم مناظره کنیم در برنامه حاضر هستیم مناظره کنیم در فضای مجازی صفحه شبکه با صفحه ایشان (ما این طرف ایشان هم آن طرف) مناظره کنیم.

اسمش را می خواهی گفتگوی علمی بگذاری می خواهی مناظره بگذاری هر چه می خواهی بگذاری مناظره می گوییم به خاطر این که مناظره، روشن کننده است. شما سه دقیقه صحبت می کنی من هم سه دقیقه صحبت می کنم، شما پنج دقیقه صحبت می کنی من هم پنج دقیقه صحبت می کنم. و داریم روی یک موضوع بحث می کنیم، این که حالا بشینیم و گپ و گفتی داشته باشیم مثل برنامه ای که با آقای دکتر رفیعی داشتید و تعارف کنیم وقت گرفته می شود، وقت را ننویسیم و مشخص نباشد نه.

یک چیزی باشد که آخرش معلوم باشد حرف شما اشتباه است یا حرف من اشتباه است. ده تا موضوع، صد تا موضوع هم خواستی باهم مناظره می کنیم بحث می کنیم اولینش هم همین باشد نام فرزندان امیر المؤمنین و امام حسن مجبتی در کربلا و قصه ای شغل انبیاء و شغل اهل بیت و شغل روحانیت، حاضریم باهم مناظره کنیم. در برنامه و خارج برنامه اعلام آمادگی کنید به خود ایشان هم گفتم، من از ایشان دو تا شماره داشتم به هردو شماره ایشان پیام دادم که ما قرار است امشب شما را نقد کنیم می خواهی در برنامه حضور پیدا کن و پاسخ بده.

شاید ندیدند گرفتار بودند، هرچه بودند بعدا می بینند، بعدا به من پیام بدهند بعدا به شبکه پیام بدهند ما در خدمت ایشان هستیم از الان اعلام می کنیم هفته آینده هم این آمادگی را داریم، ایشان هم که در جای خاصی نیستند یا قم هستند یا در تهران هستند بالاخره در ایران هستند. هرجا هستند به ما خبر بدهند. اگر کسی هم بیننده است می تواند به ایشان برساند، برساند به ایشان ما پیام هم که دادیم. اگر خواستند ما حاضریم با ایشان مناظره کنیم. تا این ها روشن بشود که آقا حرف زدن آسان است، حرف درست و متقن زدن سخت است. و الا زبان در دهن می چرخد و حرف زده می شود. بگوییم این نیست این نیست.

سوال کردن هم آسان است جواب دادن سخت است، ایشان همه اش دارد سوال می کند، حالا باید جواب بدهد ما داریم از ایشان سوال می کنیم بیاید جواب سوال های ما را بدهد. می گوییم آقا خودت روضه ای عثمان ابن علی خواندی یا نخواندی؟ اگر روضه این ها را نخواندی حق هم نداری اعتراض بکنی. چه در گذشته نخواندی و چه الان نخواندی. بیاید این ها را به ما پاسخ بدهد باهم صحبت بکنیم تا برای بینندگان روشن بشود.

این قدر شیعیان امیر المؤمنین را در آخر الزمان با صد تا فتنه و با هزاران مشکل و گرفتاری دچار چالش فکری، دچار چالش اعتقادی نکنیم. ایام عزای سید الشهداء است الان وقت عزا است ما در دهه ای محرم نیامدیم این مطالب را بگوییم و جدی به این مسئله بپردازیم گفتیم بگذار بگذرد مردم عزاداری هایشان را بکنند. تا بعد که الان است ما بیاییم پاسخ بدهیم. الان وقت صحبت کردن و پاسخ گویی از جانب ایشان است.

مجری:

بسیار عالی خیلی متشکر استاد. صحبت های که در برنامه شد خیلی جالب است که آقای آقا میری گفتند که شغل اهل بیت، شغل انبیاء، شغل امام حسین چرا مطرح نشده است؟ باور کنید هرکسی یک سنی برای خودش دارد پای روضه امام حسین (علیه السلام) هرکسی بشیند آن کسی که بیراهه باشد راهش انحراف داشته باشد در روضه اهل بیت بخصوص امام حسین (علیه السلام) نشستن درست می شود.

کسی که شغل نداشته باشد پای روضه امام حسین بشیند می فهمد، امام حسین (علیه السلام) از عاشورا درس دینداری، درس زندگی و درس انسانیت و آدمیت به ما یاد داده است. مگر می شود کسی پای روضه امام حسین بشیند و از شغلش ندانسته باشد. استاد عزیز چقدر زیبا صحبت فرمودند این که هستند کسانی که از کارشان در اداره و در هر جای که شغل داشته باشند می دزدند ولی کسی که در مسیر اهل بیت باشد بخصوص امام حسین باشد پای روضه امام حسین بشیند هیچ وقت گمراه نمی شود؛ پس امام حسین (علیه السلام) روز عاشورا و این ایام که در ماه محرم است و امام حسین (علیه السلام) به ما گفته شده این هم درواقع مسیر بسیار خوب و عالی است که ما را بتواند به خدای بزرگ و متعال ان شاء الله که برساند.

بحث دیگری که در این برنامه شد نسبت به اسم فرزندان گرامی اهل بیت عصمت (علیهم السلام) است خیلی استاد زیبا بیان فرمودند این که اگر احیانا این ها خیلی مهم هستند در تاریخ گفته شده ما ذکر نکردیم شما جناب اقای سید حسن آقا میری عزیز چرا در گذشته زمانی که منبر می رفتی و لباس روحانیت داشتی این ها را نگفتی و مطرح نکردی؟ الان نمی دانم هدف شما و امثال مثل شما که می آیید در فضای مجازی یا این که یک جا منبر می روید صحبت می کنید مردم دورتان جمع هستند این حرف ها را می زنید چه است؟ دنبال چه می گردید؟ دنبال این می گردید که بکوبید آن های که در مسیر اهل بیت هستند، شما می دانی و خدای خودت، شما می دانی و امام حسین (علیه السلام).

باز استاد زیبا بیان کردند، هر حرفی که در این عالم ما بزنیم چه حقیر مجری برنامه باشم یا استاد عزیز کارشناس برنامه باشد در این برنامه گفته بشود بیننده گان عزیز که پای برنامه هستند زمان شان برای شان طلا است فردای قیامت باید پاسخ بدهیم. می پرسد سیرتی تو چه گفتی؟ آقای عباسی عزیز شما چه حرف های در برنامه ات زدی وقت بیننده را برای چه گرفتید؟ آیا تأثیر داشت یا تأثیر نداشت؟

خیلی متشکرم از شما بینندگان عزیز که با ما همراه بودید، استاد عزیز وقت برنامه به پایان رسیده است. لحظات پایانی برنامه است خیلی متشکرم و کلام آخر این که جناب اقای سید حسن آقا میری عزیز اگر پای برنامه بودید و برنامه را دیدید اگر ندیدید این برنامه ان شاء الله در سایت گذاشته می شود برنامه را ببینید. استاد شما را پای مذاکره دعوت کردند ان شاء الله که بتوانند مناظره ای با شما داشته باشند و همه ای ما درواقع پای این برنامه بشینیم.

خدا را به حق ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) قسم می دهیم دعای ما را بپذیرد و یک دعای که ان شاء الله همه ما در مسیر اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) ثابت قدم و هم رکاب اهل بیت پیغمبر خدا ان شاء الله باشیم. خدایا به حق محمد و آل محمد بحق ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) اللهم عجل لولیک الفرج الهی آمین. تا جلسه آینده شما بینندگان عزیز و خودم را به خدای بزرگ و مهربان می سپارم یا علی مدد خدا نگهدار همه شما.


  
  • رضایی

    8 ارديبهشت 1402 - ساعت 10:02

    حسن آقامیری=ان الشیاطین لیوحون الی اولیائهم دلارهای آل سعود

    0 1

عصر ایمان>

سخنان انحرافی حسن آقامیری برادران حضرت عباس فرزندان امام حسن فرزندان امیرالمومنین شغل طلاب و روحانیت جذب فالوور فتنه های آخرالزمان