راه روشن

بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم؛ عرض سلام، ادب و احترام دارم خدمت شما همراهان گرامی شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف). امشب هم به رسم سه شنبه شبها با برنامه راه روشن در خدمت شما هستیم. قبل از هر سخن لازم می دانم عرض کنم که امشب مهمان عزیزی در استدیو داریم، جناب حجت الاسلام والمسلمین توحیدی. حاج آقا سلام علیکم وقت شما بخیر.

استاد توحیدی:

وعلیکم السلام ورحمة الله، عاقبت شما هم بخیر، خوشحالم در خدمت شما و بینندگان عزیزتان هستم.

مجری:

همچنین در خدمت کارشناس محترم برنامه حجت السلام والمسلمین دکتر ابو القاسمی هستیم، حاج آقا سلام علیکم شب شما بخیر.

استاد ابو القاسمی:

سلام ورحمة الله افتخاری است که خدمت حضرت استاد توحیدی باشیم لطف کردند و منت سر ما گذاشتند این شاگرد خودشان را که چندین سال قبل ابتدا این بحث را خدمت شان بودیم تا الان ایشان ما را مورد تفقد قرار دادند، در خدمت تان هستم.

مجری:

سلامت باشید، بحث را با استاد توحیدی آغاز می‌ کنیم، استاد موضوع برنامه وحدت است و مباحثی که می‌ خواهید مطرح بفرمایید در خدمت تان هستیم.

استاد توحیدی:

خدمت از ما است، خوشحالم که خدمت شما هستم و خدمت عزیزی بزرگوار جناب حجت الاسلام دکتر ابو القاسمی و از ابراز حسن ظن ایشان هم تقدیر و تشکر دارم، الحمدلله ایشان از افراد فضلای حوزه و از شخصیت‌ هایی کاملا قابل استفاده و مفید حوزه هستند که افتخار می‌ کنیم در خدمت ایشان هستیم و در خدمت شما.

مجری:

در خصوص مسئله وحدت چون در برنامه های گذشته در خدمت استاد ابو القاسمی بودیم، امشب شاید سوال اولم به این بر گردد که اصلا وحدت به لحاظ واژگانی به چه معنا است؟

استاد توحیدی:

ببینید وحدت یک واژه عربی است، به همان معنایی که در عربی به کار می‌ رود، در زبان فارسی هم به کار می‌ رود. و در زبان اردو و این‌ ها هم استعمال می شود. به معنای یکی بودن، اصل واژه به معنای یکی بودن است.

در برابر مثل واژه های اتحاد که آن جا به معنای یکی شدن معنا می شود. و از همین ریشه و ماده واژه های مثل توحید به کار می رود که واژه ای توحید هم به معنای یکتا پرستی است و هم به معنای یکی ساختن. توحید کلمه که می گوییم یعنی یکی ساختن سخن امت اسلام.

این واژه‌ ها فراوان در مباحث مربوط وحدت به کار می‌ رود و خوب است که به نظر من به معانی این ها کالا دقت بشود اگر در معانی این ها درست دقت بشود خیلی از مشکلاتی که در رابطه با بحث وحدت است با توجه به همین معانی مشکلات بر طرف می شود و حل می شود.

مجری:

یعنی شما می فرمایید که عدم شناخت حتی معنای لفظی وحدت ما را به سوء تعبیرها مواجه می کند.

استاد توحیدی:

آری، گاهی بی توجهی‌ ها یا مثلا واژه های مثل تقلید، مثل واژه ای اخوت این ها باید کاملا روشن بشود. اصل واژه چه است و مقصود از واژه ها در مباحث وحدتی و تقریبی چیست.

مجری:

استاد ابو القاسمی اگر در این خصوص نکته ای است در خدمت شما هستیم.

استاد ابو القاسمی:

بسم الله الرحمن الرحيم ما در هفته اول برنامه که به موضوع وحدت پرداختیم یکی از مشکلات اساسی که است یعنی همین فهم اشتباه از مسئله وحدت و اختلاف را اجمالا به آن پرداختیم. یک کلیپی هم الان آماده است اگر حضرت استاد فرصت بدهند این کلیپ در شبکه چهار پخش شده مستندی به نام تقریب است. اگر بشود این کلیپ را باهمدیگر ببینیم.

راجع به مقوله های تقریب چه دیدگاههای ترویج می شود؟ یکی از دیدگاههای که الان ترویج می شود همان دقیقا فرمایش شما است که ما بعضی از الفاظ را درست برای دیگران تبیین نمی کنیم و معنا و مقصود از آن لفظ بد بیان می شود. کلیپ را باهم ببینیم شاید روشن تر بشود.

مجری:

باشه همان طور که استاد ابو القاسمی فرمودند برویم کلیپ شماره اول را باهم تماشا کنیم.

(کلیپ شماره 1)

جهان ما، جهان تضادها است شاید پدیده ای نباشد که مشمول قانون تضاد و تقابل نباشد. به گونه ای که حتی اتم به عنوان کوچک ترین واحد غیر قابل تشخیص جهان از دو بخش تشکیل شده است. شب و روز، زمین و آسمان، روشنی و تاریکی، همه نمونه هایی از تضادها هستند. دو بخش متضاد پدیده ها همیشه در حال به هم آمیختن بوده و در مخیله شدن قرار دارند. چرا که سیر تکاملی بیشتر پدیده ها نیازمند نوعی تضاد درونی است. این نیاز در پدیده ای اسلام که با پیدایش خود یک انقلاب معنوی را در جهان رقم زد به صورت قهری در قالب دو مذهب شیعه و سنی بروز کرد. اگر چه هرگونه سخن از تقابل و تفاوت شیعه و سنی القاء انحطاط، شکست و انحراف می کند؛ اما مطالعه ای پدیدار شناختی اسلام چیز دیگری می گوید. چرا که هر کدام از دو مذهب شیعه و سنی زاویه ای نسبتا متفاوت را در گستره ای معرفتی خود پوشش می دهد که دیگری توان پوشش آن را ندارند. چنین شیوه ای در ارتباط میان مغز و چشم انسان هم وجود دارد. چشم انسان به خاطر محدودیت و ناتوانی در دیدن تمام جهات یک شیء کروی شکل تصویر یک کره را به صورت دو نیم کره به مغز ارسال می کند، به عبارتی شیعه و سنی با وجود تفاوت هایی که ظاهرا نقطه افتراق و مایه اختلاف است مکمل یکدیگر در تصویر نهایی شریعت نبوی می باشند. اما تصویر نهایی که ادیان و گروههای دیگر به ویژه یهودیت دریافت می کردند ترکیبی از این دو بود تصویری که آنها را به شدت نگران از دست دادن پیروان و قلمرو معنوی جغرافیای خود می کرد. پدیده هایی متضاد و متقابل در مسیر تاریخی خود و یا صرفا در ذهن انسانها درهم می آمیزند و از درهم آمیختن آنها چرخ تاریخ به حرکت در می‌ آید. درهم آمیختن دو ثمر دارد نخست دست یافتن به ستوه بالاتر یا مراتب عمیق تر آگاهی و دوم تکامل جهان هستی. اوج آگاهی در رسیدن به یگانگی است. آنگاه که در اثر تضاد و درهم آمیختن وجود مردم یکی شوند. آگاهی در قالب یک روح واحد و نیرومند بروز می کنند. بنابراین اندیشه ای امت واحده اسلامی این واژه ای دیر آشنا که امروزه کاملا به فراموشی سپرده شده است بدون چنین تضادی درونی به دست نخواهد آمد اساسا وقتی از اختلافات گله گونه و بگو مگوهایی فرقه پردازانه درون اسلام فاصله می گیریم و تمام پهنای جهان تاریخ را پیش چشمان خود قرار می دهیم به ذهن هر پژوهشگر زیرک خطور می کند که شاید حکمت دو شاخه شدن جامعه مسلمانان با وجود این همه مشترکات ذاتی بالنده شدن آن باشد. به راستی آیا ممکن است برای خداوندی که دین اسلام را دین آخر الزمان و پیامبر آن را آخرین فرستاده قرار داده و تأکید کرده که مسلمانان و مستضعفین آخرین حکمرانان زمین و وارثان جهان خواهند بود نتواند از ایجاد چنین دو پارگی ظاهرا خطرناکی جلوگیری کند.

کارشناس شبکه چهار سیما:

(إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً)؛‌ ما یک امت واحده هستیم، مسلمان هستیم اختلاف را ما به عنوان اختلاف نظر و اختلاف سلیقه و می گوییم یک روایت داریم که می گوید: «اختلاف امتي رحمة»؛ ما این اختلاف را به رحمت تعبیر می کنیم؛ چون اگر این اختلاف نظر و اراء علما و مجتهدین نبود مشکلاتی زیادی پیش می آمد و ما بعضی جاها بن بست می رسیدیم.

کارشناس دیگر شبکه چهار سیما:

باید اختلاف هم باشد، اگر همه یک جا باشند مثلا دیگر نمو و رشد ندارد. رشد ندارد باید حتما «اختلاف امتی رحمة» که پیامبر این حدیث را فرمودند باید نظریات متفاوت باشد تا رقابت هم باشد.

مجری:

بینندگان عزیز به اتفاق کارشناس و مهمان برنامه به تماشای این کلیپ نشستیم از مهمان برنامه خواهش می کنم اگر می خواهید استاد معطوف به کلیپ یا به مباحث گذشته تان بحث را ادامه بدهید.

استاد توحیدی:

در خدمت تان هستم، در رابطه با آشنایی با واژگان من یکی دو نکته ای دیگر عرض می کنم و بعد هم نکاتی را در رابطه با این مستندی که پخش شده خدمت تان و خدمت عزیزان بیننده عرض می کنم. از واژه هایی که در رابطه با مباحث وحدت مطرح می شود یکی بحث اخوت است، بحث تقریب است این واژه ها هم باید کاملا مشخص بشود. مقصود از اخوت همانندی است، اخوت یعنی همانندی! در چه چیزی؟ ممکن است دو نفر، دو گروه در یک سری چیزها کاملا همانند باشند و در یک سری چیزها هم کاملا تفاوت داشته باشند.

اخوت گاهی از اوقات مثلا در این که از یک نژاد هستند، از یک زبان هستند، از یک قبیله هستند از این جهت باهم اخوت دارند. ممکن است دیدگاههایشان کاملا متفاوت باشد لذا می بینیم خداوند متعال مثلا می فرماید:

(وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا)

و به سوي (قوم) ثمود، برادرشان صالح را (فرستاديم).

سوره اعراف (7): آیه 73

ما به سوی قوم ثمود برادرشان صالح را فرستادیم؛ قوم حضرت صالح، قوم ثمود افراد فاسد بودند؛ ولی چون پیامبرشان حضرت صالح با آنها از یک قبیله بود خداوند حضرت صالح را برادر آنها معرفی کرد در این جهت برادر هستند.

یا:

(وَ إِلى‏ عادٍ أَخاهُمْ هُودا)

(ما) به سوي (قوم) عاد، برادرشان «هود» را فرستاديم

سوره هود (11): آیه 50

بنابراین اخوت را باید ببینیم در چه چیزی است؟ این را خواهیم گفت. شما گویندگان شهادتین اخوت در اسلام دارند؛ یعنی همانند یکدیگر دین اسلام را قبول دارند، دین حق می دانند، دین خدا می دانند، پیامبر اسلام را قبول دارند، قرآن را قبول دارند در این جهت اخوت دارند اما ممکن است در بعضی از مسائل باهم تفاوت داشته باشند.

شیعیان اعتقاد به امامت و عصمت ائمه اهل بیت دارند، ایمان به این مطلب دارند، برادران اهل سنت اعتقادی به این مطلب ندارند. در اینجا همانند هم نیستند، در اعتقاد به عصمت و امامت اهل بیت ایمان به این مطلب، هر مطلبی را انسان قبول دارد ایمان به او دارد. اگر قبول ندارد ایمان به او ندارد. شیعه و سنی هردو ایمان به خداوند متعال دارند، ایمان به اسلام و قرآن دارند اما اگر روایتی می گوید ایمان ندارند یعنی ایمان و اعتقاد به عصمت و امامت اهل بیت ندارند. آقایان اهل سنت خودشان هم قبول دارند که ایمان به این مطلب ندارند، اگر در بعضی از روایات آمده به این معنا است. این واژه ها باید روشن بشود.

یا تقریب، تقریب یعنی نزدیک نمودن، مقصود از نزدیک نمودن این نیست که ما مذاهب را به یکدیگر نزدیک کنیم. ما اختیار دار مذهب نیستیم نه شیعیان اختیار دارند که در مذهب کم و زیاد کنند و نه اهل سنت در مذهب خودشان اختیار دارند که کم و زیاد بکنند. اینها یک سری مشترکات دارند یک سری تفاوت ها دارند.

ما حق نداریم به خاطر هیچ جهتی یک چیزی از مذهب را کم کنیم و یا زیاد کنیم، اهل سنت یک پیرو مذهب حنفی حق ندارد مذهب حنفی را از خودش کم و زیاد کند. مذهب شافعی و سایر مذاهب همچنین؛ پس مقصود از تقریب مذاهب ایجاد تغییر در مذاهب نیست مقصود تقریب اتباع المذاهب است تقریب و علماء المذاهب است. بزرگان مذاهب باهمدیگر ارتباط داشته باشند این بسیار خوب است. وقتی که از نزدیک ارتباط داشته باشند اگر برداشتهای غلطی و خلاف واقعی از اراء یکدیگر از منطق یکدیگر دارند اینها از بین می رود و برکات زیادی دارد. بسیاری از سوء تفاهمات در این ارتباطات از نزدیک از بین می رود. اگر احیانا به یک مذهبی نسبت ناروایی داده شود و یک تصور غلطی نسبت به آن مذهب است از بین می رود.

موقعی که باهم ارتباط پیدا کردند، منطق و استدلال یکدیگر را می فهمند متوجه می شود که طرف مقابل نیامده به خاطر لجاجت با او این نظر را انتخاب کند دلیلی داشته بر اساس آن دلیلی که از نظر خودش درست بوده به این عقیده و به این رأی معتقد شده در حالی که ممکن است آن نظر و آن دلیل از نظر طرف مقابل درست نباشد.

این را ما می پذیریم قبول و درست است، علما و شخصیت های مذاهب با یکدیگر ارتباط داشته باشند و گفتگو کنند. دیدگاههای یکدیگر را تبیین کنند، استدلال‌ ها را ذکر کنند برای ایجاد یک وحدت عمیق و سرنوشت ساز تأثیر گذار است.

اما این مطلبی که هم اکنون پخش شد و توضیحاتی که دادند چه بسا افرادی که سازنده فیلم بودند حسن ظن داشتند اما در عین حال نمی شود که به خاطر حسن ظنی که داریم نسبت به مطالب دیدگاههایمان را نگوییم، چه بسا حسن ظن داشتند قطعا حسن ظن داشتند و این فیلم تهیه شده نکات مثبتی دارد اما بعضی از نکاتی که در این جا بیان شد یک مقداری قابل ملاحظه و اشکال است.

این که ما تصور کنیم این اختلاف حتما یک چیز لازم و ضروری بوده مثل این که شب و روز مکمل یکدیگرند و لازم است معنای این مطلب این است که اگر امت اسلام، اگر از اول همه متحد بودند چیزی بدی بود. ما همیشه در استدلال برای وحدت می گوییم وحدت موجب قدرت است، یک شیء مطلوب است. خداوند متعال از اختلاف مذمت کرده بعد ما بیاییم برای تثبیت این مطلب بیاییم بگوییم نه اصلا اختلاف لازم و ضروری است. اگر اختلاف چیز خوبی است همان طور که در ابتدا بوده در ادامه هم باید باشد ما چرا در صدد از بین بردن این مطلب باشیم اگر خوب است بگذاریم باشد. یک برکت است مثل این که ما بگوییم ما در صدد این هستیم که شب و روز را کاری بکنیم که همیشه شب باشد اگر برای تکامل شب و روز لازم است بعد ما چرا بهمش بزنیم چیز خوبی است باشد، یعنی روز همیشه یک سره آفتاب بتابد در این صورت هیچ موجود زنده ای باقی نمی ماند و یا دائم شب باشد.

این نگرانی که پیامبر اسلام (صلی الله علیه واله وسلم) از اختلاف داشتند، هشدار می دادند برای این است که یک چیز مطلوبی نیست ما گاهی از اوقات هدف خوبی داریم ولی برای رسیدن به یک هدف درست گاهی اوقات یک راههای اشتباهی را می رویم و در رابطه با حدیثی هم که نقل شد مسئله ای روایتی که از پیامبر گرامی (صلی الله علیه واله وسلم) نقل شده:

«اختلاف أمتي رحمة»

الجامع لأحكام القرآن؛ اسم المؤلف: أبو عبد الله محمد بن أحمد الأنصاري القرطبي الوفاة: 671، دار النشر: دار الشعب – القاهرة، ج4، ص159

روایت داریم از ائمه اهل بیت (علیهم السلام) پرسیدند توضیح فرمودند که مقصود از اختلاف چیست؟ حضرت می فرمایند اگر مقصود از اختلاف آن باشد که شما فکر می کنید اختلاف در مقابل اتحاد، اگر اختلاف رحمت باشد ضد رحمت نقمت است. اختلاف رحمت است؛ پس اگر اختلاف مقصود همین اختلاف ضد اتحاد است، اتحاد نقمت و عذاب می شود. ما چرا دنبال عذاب باشیم؟ چرا دنبال اتحاد باشیم؟ حضرت می فرماید آن که شما فکر می کنید نیست. این که گفتم واژه‌ ها باید روشن بشود همان طور که واژه وحدت باید روشن بشود واژه ای توحید روشن بشود واژه ای اخوت روشن بشود واژه ای اختلاف همچنین روشن بشود.

این واژه در ادبیات عرب دو معنا دارد گاهی اوقات اختلاف به معنای جانشینی رفت و آمد است چیزی برود و چیز دیگری جانشین او بشود. اختلف یعنی جانشین او شد. اختلف یعنی جانشین و خلیفه او شد روز می رود شب جانشین او می شود. شب می رود روز جانشین او می شود. اختلاف به این رفت و آمد است حضرت فرمودند مقصود از اختلاف رفت و آمد امت من است. همان طور که در قرآن کریم این واژه به کار رفته است.

(وَاخْتِلَافِ اللَّيلِ وَالنَّهَارِ)

آمد و رفت شب و روز

سوره آل عمران (3): آیه 190

یعنی رفت و آمد شب و روز نه این که شب و روز باهم اختلاف دارند باهم مشکل دارند، باهم مثلا دعوا دارند این نیست. حالا نخواستم خدای ناکرده اهانت به کسی بشود بلکه خواستم دیدگاه ائمه اهل بیت در این مورد که یک دیدگاه بسیار روشن و منطقی و عقل پذیر است روشن بشود فرمودند مقصود از اختلاف امتی رحمه این است که امت من با یکدیگر رفت و آمد داشته باشند. باهمدیگر قهر نباشند همان سفارشی که مولا امیر مؤمنان علی (علیه السلام) بعد از این که توسط ابن ملجم خبیث ضربت خوردند در وصیت نامه ای که داشتند فرمودند:

«وَ عَلَيْكُمْ بِالتَّوَاصُلِ وَ التَّبَاذُل‏»

بر شما باد که با یکدیگر مرتبط و وصل باشید.

«وَ إِيَّاكُمْ وَ التَّدَابُرَ وَ التَّقَاطُعَ»

بترسید بپرهیزید از این که از یکدیگر ببرید و ارتباطات را قطع کنید به یک دیگر پشت کنید.

نهج البلاغة (للصبحي صالح)؛ نویسنده: شريف الرضى، محمد بن حسين، ناشر: هجرت، محقق/ مصحح: فیض الاسلام، ص422

مقصود از این حدیث هم این است، لذا ما در مباحث وحدت اگر واقعا به بحث وحدت و اتحاد معتقدیم و اصل درستی می دانیم دیگر خیلی صحیح نیست که ضدش بگوییم هم وحدت بسیار خوب است و هم بگوییم در عین حال اختلاف هم بسیار خوب است و ضروری است این ها خیلی قابل پذیرش عموم مردم هم نیست و از نظر منطقی زیاد صحیح به نظر نمی رسد.

مجری:

خیلی ممنون استاد همان طور که شما فرمودید پس اختلاف درست نیست. اختلاف فی نفسه اگر بنا بود درست باشد و مطلوب باشد همین مناط می توانست در ادیان دیگر وجود داشته باشد؛ یعنی ما بگوییم پس مسیحیت هم به جای خودش باشد، یهودیت هم باشد پس این همه بحث و دعوا معنا ندارد.

استاد توحیدی:

اصلا اگر مطلوب است ما برای چه اگر مطلوب است از بین ببریم، بگذاریم باشد بلکه رحمت که است رحمت هرچه بیشتر بهتر است. رحمت که بد نیست رحمت هرچه بیشتر پس ما با این نگاه کاری کنیم اختلافات یک مقدار گسترده تر بکنیم تا رحمت بیشتری شامل حالمان بشود.

مجری:

اما سوالی که این جا مطرح می شود این است با وجود این که اختلاف مطلوب نیست اصلا فلسفه مسئله طرح وحدت چیست؟

استاد توحیدی:

طرح مسئله وحدت، فلسفه اش این است که امت اسلام همه گویندگان شهادتین که امت اسلام و پیامبر اسلام محسوب می شوند این ها به یک قدرتی تبدیل بشوند که بتوانند در مقابل دشمنان اسلام و دشمنان خودشان بی ایستند، آنها از اینها حساب ببرند وقتی که خداوند متعال می فرماید:

(وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ)

هر نيرويي در قدرت داريد، براي مقابله با آنها [= دشمنان‌]، آماده سازيد! و (همچنين) اسبهاي ورزيده (براي ميدان نبرد)، تا به وسيله آن، دشمن خدا و دشمن خويش را بترسانيد!

سوره انفال (8): آیه 60

هرچه می توانید برای مقابله با دشمن نیرو تهیه کنید، هیچ قوت و قدرتی همانند قدرتی اتحاد نیست. مسلمانان جهان همه باهم متحد باشند بزرگترین قدرت را تشکیل می دهند و بعد این قدرت هم فرمود می گوییم قدرت نه برای این که شما آغازگر به جنگ و درگیری با دیگران باشید این برای این است که دشمنان دین، دشمنان خدا، دشمنان خودتان از شما حساب ببرند. (تُرْهِبُونَ بِهِ)؛ بترسانید با این قدرتی که ایجاد کردید (عَدُوَّ اللَّهِ) دشمن خدا، یعنی دشمن دین را، (وَعَدُوَّكُمْ) و دشمنان خودتان را تا از شما حساب ببرند. مقصود این است لذا هرچه امت اسلام نزدیک‌ تر بشوند آن زمانی که زمان حاکمیت علی الاطلاق دین الهی است زمان ظهور حضرت بقیة الله الاعظم (ارواحنا فداه) یک جهت برجسته این است که دیگر یک حکومت تشکیل می شود آن زمان دیگر اختلافی نیست و الا اگر ما بگوییم در دنیا دارند همه تبلیغ می کنند دنبال این هستند که اتحادیه هایی بزرگ درست کنند بعد ما منطق مان این باشد که نه اتحاد و اتحادیه ها چیز خوبی نیست، نه آن زمانی که اسلام به اوج می رسد و پیاده می شود حکومت واحده اتحاد کامل میان مسلمانها به وجو می آید.

مجری:

استاد می شود خیلی خلاصه قبل از این که میان برنامه برویم این سوال را بپرسم می شود این طور گفت که درواقع طرح مسئله ای وحدت می خواهد ما را به نقاط مشترک بیشتری برساند تا این که بخواهیم از عقایدمان دست برداریم.

استاد توحیدی:

اصلا وحدت معنایش یکی بودن است می خواهیم مشخص کنیم که ما در چه اموری وحدت نظر داریم، در اموری ما وحدت نظر داریم که می تواند همه گویندگان شهادتین را در مقابل دشمنان اسلام، در برابر دشمنان قرآن متحد کند که آنها نتوانند سوء استفاده کنند مقصود این است.

اما این که مقصود این باشد که اندکی ما از اعتقادات و باورهایمان به خاطر وحدت دست برداریم هرگز این حرف منطقی نیست. این مطلب را نه شیعه می پذیرد، نه اهل سنت می پذیرد. اگر به آقایان اهل سنت هم شما بگویید که آقا شما بیایید به خاطر وحدت یک مقداری از عقاید تان دست بردارید هرگز حاضر نیستند، لذا یک تفسیر این چنینی از بحث وحدت یک تفسیر بسیار غلط است. ما در یک سری چیزها وحدت نظر داریم کاملا شفاف می گوییم و یک جاهایی تفاوت نظر داریم کاملا شفاف می گوییم؛ ولی همان طور که قرآن کریم فرموده اگر در جایی اختلاف نظر داریم

(وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا)

و نزاع (و کشمکش) نکنيد، تا سست نشويد.

سوره انفال (8): آیه 46

با یکدیگر نزاغ و جنگ درگیری نداریم، با جنگ و درگیری مخالفیم؛ اما با گفتگوهایی علمی مودبانه و محترمانه کاملا موافقیم و معتقدیم که این گفتگوهایی علمی بهترین راه رسیدن به یک قدرت بزرگ و یک وحدت ریشه ای و عمیق است.

مجری:

استاد خیلی ممنون و متشکرم، استاد ابو القاسمی اگر فرمایشی است در خدمت شما هستیم.

استاد ابو القاسمی:

من در تکمله همین آخرین فرمایش حضرت استاد عرض کنم این کلیپ را من از این جهت پخش کردم که یکی از زیر بنایی‌ ترین تفکراتی که الان در باب وحدت دارد متأسفانه پخش می شود همین مسئله است؛ یعنی همین تفکر به عنوان وحدت دارد در کشور ما پخش می شود.

هدف شان چیست؟ هدف این است که تا یک شخصی می آید در خارج از مقوله وحدت اجتماعی صحبتی مطرح می کند، همان طوری که شما فرمودید حالا ما بنشینیم در باب عقاید هم گفتگوهایی دوستانه ای داشته باشیم. تا پای گفتگوهایی دوستانه می شینیم می گویند اصلا نیاز به این حرف ها نیست. چون می خواهند جلوی این گونه صحبت ها، جلوی این نشستن ها و جلوی این طرح بحث های علمی، جلوی این رسیدن به آن محور اصلی که:

(وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا...)

و همگي به ريسمان خدا [= قرآن و اسلام، و هرگونه وسيله وحدت‌]، چنگ زنيد، و پراکنده نشويد!

سوره آل عمران (3): آیه 103

آن حبل الله واقعی باشد. برای این که جلوی آن را بگیرند مجبورند یک مرحله قبل تر بیایند بگویند نه ما اصلا در این جا نیاز نیست باهمدیگر بشینیم همه شان خوب هستند؛ پس چرا بنشینیم؟

استاد توحیدی:

بله، ببینید ما در واقع می دانیم که دین الهی که برای نجات بشر آمده دین یکی است. شیعه و سنی در تعریف آن دین یک سری دیدگاههای مشترک دارند چه در مسائل اعتقادی و چه در مسائل فقهی. مواردی که اختلاف نظر دارند قطعا آن حکم واقعی خداوند که صلاح و مصلحت بندگان را قطعا او تأمین می کند اون یک چیز است. باید دوستانه و محترمانه بنشینند آن واقعیت حکم خدا را آن باورهای واقعی را که انسان ساز است آنها را باهمدیگر با تشریک مساعی شناسایی کنند نه این که این را بگذارند اصلا حرفش زده نشود؛ ولی در این گتفگوها در این حتی تشریک مساعی برای رسیدن به آن چیزی که قرآن فرموده و پیامبر فرموده کاملا با رعایت ادب و احترام کامل با یکدیگر گفتگو داشته باشند.

آن که بد هست یک موقع یک بحث اختلافی را یک نفر مطرح می کند به گونه ای که احساسات گروه مقابل را تحریک می کند مثل این که امروزه متاسفانه این روزها ما شاهد این قضیه بودیم. یک جنجالی درست کردند، یک نفر می خواهد یک حرفی بزند، می خواهد یک استدلالی بیاورد، استدلال به گونه ای می آورد که یک بلوایی درست می کند. این روش غلط است اما اگر با رعایت احترام کامل که از سوی شیعه و سنی و کل مذاهب اسلامی با رویکرد محترمانه گفتگو داشته باشند مودبانه باشد هیچ مشکلی ندارد بلکه ضرورت هم دارد، گاهی از اوقات اگر مطرح نشود طرف مقابل یک دیدگاههایی منفی و بسیار منفی ممکن است در دلش داشته باشد که بر اساس آن ارتباطش با شما یک ارتباط صوری ظاهری باشد؛ اما در دلش یک دنیا تنفر باشد.

آن که کار ساز است و پیامبر گرامی انجام دادند:

(فَأَلَّفَ بَينَ قُلُوبِكُمْ)

و او ميان دلهاي شما، الفت ايجاد کرد.

سوره آل عمران (3): آیه 103

الفت بین الاجسام اگر همراه با الفت بین القلوب نباشد، مشکلی را حل نمی کند. ببینید در جلساتی که سازمان ملل بر گذار می کند، رئسای کشورهای مختلف جهان می آیند اینها کنار هم نشسته اند؛ اما قلوب اینها چه است؟ همه باهم مختلف هستند، گاه اوقات دشمنان سرسخت یکدیگرند.

ما اگر بخواهیم امت اسلام به آن وحدتی که پیامبر خدا ایجاد کرد: (فَأَلَّفَ بَينَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا)؛ حضرت تلاشش بر این بود که بین القلوب بعد آن اخوتی که بر اساس بین القلوب باشد آن اثر دارد. یک عده ای این الفت بین القلوب ایجاد شد یک عده ای هم فقط ظاهر بود. لذا با این گفتگوهایی علمی زمینه درست می شود که آن الف بین قلوبکم یک موقع این تشخیص می دهد حرف آن درست است، آن یکی تشخیص می دهد حرف این درست است به یک وحدت بهتری می رسند.

مجری:

استاد خیلی ممنونیم از بیانات شیوایتان، استاد ابو القاسمی اگر اجازه بدهید یک تماسی داریم.

استاد ابو القاسمی:

بله در همین راستای فرمایشات شما که اگر حرف های همدیگر را ندانند این مشکلات بیشتر می شود، با توجه به اتفاقاتی که این چند روز رخداده است برای این که مبادا کسی گمان بکند که اهل سنت دشمن اهل بیت هستند یکی از علمایی معروف به محبت اهل بیت (علیهم السلام) در اهل سنت امشب ما با ایشان تماس گرفتیم که یک مقدار راجع به دیدگاه اهل سنت در مورد اهل بیت صحبت کنند. بعد هم من یک سوال از ایشان دارم باهم صحبت می کنیم.

مجری:

خیلی ممنونیم پس در خدمت مهمان برنامه جناب ناصر محمد آخوند قزل مدیر و مدرس حوزه، کارشناسی ارشد فقه و اصول و امام جمعه ای شهرستان مراوه تپه هستیم سلام علیکم شب تان بخیر.

ناصر محمد آخوند قزل:

وعلیکم السلام ورحمة الله و برکاته.

مجری:

سلامت باشید در خدمت تان هستیم

ناصر محمد آخوند قزل:

بسم الله الرحمن الرحیم. امام وقتی انقلاب اسلامی را به پیروزی رساند یک دیدگاهی اصیلی در مورد وحدت همه مسلمانان داشت که ابتدائا شیعه و سنی برادر و برابر اعلام کرد. با توجه به این که ما در تاریخ فراز و نشیب هایی زیادی داشتیم بعد از این که اسلام توسط پیامبر در مدینه تمدن بزرگ اسلامی بنیانگذاری شد سپس توسط اصحاب به تمام جهان نشر داده شد در اثر بعضی از شکاف هایی که میان مسلمانان افتاد و اختلافات و سر درگمی هایی که فرهنگ اصیل اسلامی را از دست دادند و بعضی از سردمداران و حکومتی ها باعث شدند که این تمدن بزرگ از بین برود و فرو بریزد. بعد امام این تمدن نوین را پایه گذاری کرد و مقام معظم رهبری هم تمدن نوین اسلامی را علنا اعلام کردند و پایه ها و اساس های این تمدن را هم بر اساس اخوت و برادری میان مسلمانان قرار دادند.

ما می توانیم در این میان آن چه که واقعا اصل است و می تواند باعث وحدت تمام فرق اسلامی باشد این است که ما یک پیامبر واحد داریم این پیامبر را همه از صمیم قلب دوست داریم و کسانی را که این پیامبر دوست دارد و محبت به ایشان کرده را ما از صمیم قلب همه مسلمان ها دوست داریم، این می تواند منشأ و مرکز وحدت همه فرق اسلامی باشد که فرزندان علی ابن ابی طالب به عنوان اهل بیت به پیامبر معرفی شده و در احادیث مختلف به این نکته هم اشاره شده که پیامبر فرزندان علی ابن ابی طالب را خیلی دوست داشتند.

حالا فرزندان از حضرت علی که واقعا جزء اصحاب بودند خب فضیلت اصحاب را درک کردند و آنهایی هم که درک نکردند فضیلت نسبی پیامبر را که اهل سنت معتقد هستند که پیامبر گفته فرزندان ما را یعنی سیدها را که اصطلاحا ما ترکمن ها خوجه می گوییم اگر خوب هستند به خوبی شان احترام بگذارید، اگر خوب هم نباشند به خاطر نسبی که با من دارند به ایشان احترام بگذارید یعنی ما تنها به همین دوازده نفر نه بلکه به تمامی کسانی که اولاد پیامبر و از نسب حضرت علی و فاطمه زهرا هستند احترام قائلیم و محبت آنها را بر خودمان لازم می دانیم. بر این اساس در تمدن جدید و نوین اسلامی که مقام معظم رهبری مطرح کردند این می تواند مرکز ثقلی باشد بر مرکز محبت اهل بیت ما همه اهل سنت و شیعه و تمام فرق اسلامی می توانیم وحدت بزرگی را ایجاد کنیم و جهان را و مردم جهان و مسلمانان را به تمدن جدید رهنمود کنیم

استاد ابو القاسمی:

احسنتم! جناب اقای ناصر محمد من یک سوال از شما دارم چون من در شرح حال خود گفته ای شما خواندم که شما یک کرامتی هم از امام رضا (علیه السلام) دیدید.

ناصر محمد آخوند قزل:

بله

استاد ابو القاسمی:

می شود آن را هم برای ما تعریف بکنید.

ناصر محمد آخوند قزل:

بله، پانزده سال قبل بود چشمم یک خورده تار می دید به خاطر این که مداوا بکنیم به شهرستان گنبد رفتم دکتری در آنجا من را راهنمای کرد که به مشهد بروم استادش در آنجا بود گفت آن چشم پزشک دکتری است که فوق تخصص دارد اگر به ایشان نشان بدهی منفعت می بینی. من با دو تن از دوستانم راهی مشهد شدیم، به مشهد مقدس که رسیدیم آنجا سراغ آقای دکتر موسوی را گرفتیم و پیش ایشان رفتیم، ایشان معاینه کردند و گفتند کمیسیون پزشکی باید شما را ببیند فردا فلانجا در دانشگاه بیا کمیسیون پزشکی شما را ببیند، وقتی کمیسیون پزشکی دیدند نظرات مختلفی داشتند ولی آقای موسوی گفت نه این یک بیماری نادری است که کمتر اتفاق می افتد شاید از صد هزار دویست هزار نفر یک نفر به این مبتلا می شوند این تارکُبیدوز می گفتند التهاب چشمی است. و چشمم خیلی تار می دید بعد آن جا گفتند که درمانش هم سخت است معمولا عود می کند شاید به جاهایی دیگرت هم سرایت کند. آن شب ما زیارت امام رضا رفتیم، امام رضا را زیارت کردیم دو رکعت نماز خواندیم به روح ایشان متوسل شدیم خواستیم که از این بیماری ما را شفاء بدهد تقریبا تا نصفه های شب در آنجا بودم دوستان من را در آنجا گذاشته بودند و خودشان رفتند یعنی این قدر حال خودم را توصیف کنم که من وحشت داشتم که از جلوی من این دوستان من رد بشوند من نبینمشان، دیدم این قدر ضعیف شده بود فردای همان روز البته یک نسخه ای نوشتند که من از گنبد داروهایش را بگیرم بعد از توسل جستن فردا موقع برگشتن من احساس کردم که یواش یواش دارد چشم هایم بینایی خودش را به دست می آورد؛ یعنی طوری که من پلاک ماشین های جلو را می خواندم، خودم تعجب می کردم که چطوری شد هنوز داروی اینها را مصرف نکردم به من ارائه دادند که از گنبد دارو بگیرم؛ ولی چشم هایم یواش یواش دارد باز می شود و کرامت امام رضا را آنجا من خودم مشاهده کردم.

مجری:

خیلی ممنونیم. استاد اگر نکته ای نیست با مهمان عزیزمان خدا حافظی کنیم. تشکر می کنیم از تماس شما جناب ناصر محمد آخوند قزل، خیلی ممنونیم و ان شاء الله بتوانیم در برنامه های دیگر هم در خدمت شما باشیم. اگر صلاح بدانید یک فاصله کوتاهی داشته باشیم دوباره در خدمت شما هستیم. دوستان می گویند کلیپ شماره دوم آماده است برویم باهم تماشا کنیم.

(کلیپ شماره دو- مواضع علمای اهل سنت نسبت به مواضع تفرقه افکنانه)

1) آخوند اونق امام جمعه ای اهل سنت بندر ترکمن:

هرچه داریم از پیامبر و آل پیامبر است، محبت اهل بیت جزو اعتقادات ما بوده و ما اهل سنت از جان و دل اهل بیت را دوست داریم.

2) آخوند میرزا علی امام جمعه اهل سنت آق قلا:

نماز جمعه کانون وحدت مسلمین، نه جای طرح مباحث سلیقه ای و اختلافی، شیعه و سنی باید به مقدسات یکدیگر احترام بگذارند و این احترام دستور قرآن کریم و پیامبر (ص) و امام راحل و مقام معظم رهبری است.

3) آخوند مراد محمد کسلخه امام جمعه اهل سنت روستای قره ماخر داشلی برون:

اگر ادعای محبت به اهل بیت (علیهم السلام) را دارید چرا با تشکیک نسب اهل بیت پاک پیامبر (صلی الله علیه واله) باعث جریحه دار شدن قلوب مسلمین می شوید. علمای اهل سنت و مردم اهل سنت مشتاق و محب اهل بیت (علیهم السلام) و ائمه اطهار هستند و امام حسین (علیه السلام) و امام حسن (علیه السلام) را دوست می دارند و به آن عزیزان محبت و ارزش قائل هستند.

4) آخوند فرهمند مدرس علوم دینی شرق استان گلستان:

اهانت به اهل بیت (علیهم السلام) اهانت به رسول الله است. در حال حاضر دشمنان دوست ندارند جهان اسلام و مسلمانان در کنار هم باشند، ما نباید با حرف هایی تفرقه افکنانه این آتش را افزون تر کنیم.

5) آخوند صفری امام جمعه اهل سنت شهر فراغی استان گلستان:

دشمنان به دنبال ایجاد اختلاف و تفرقه بین تشیع و اهل تسنن هستند. امروز ما به تحکیم وحدت و همدلی نیاز داریم چون دشمنان با هر بهانه و ترفندی به دنبال ایجاد اختلاف و تفرقه بین شیعه و تسنن هستند.

6) آخوند دردی محمد یزدانی امام جمعه مسجد النبی شهر بجنورد:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم (وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا)؛ اهل سنت و علمای سنی به اهل بیت عشق می ورزند، با توجه به واقعه ای که اخیرا در فضای مجازی منتشر گردید از توهین به اهل بیت رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) لازم می دانم این هتک حرمت را محکوم نمایم الحمدلله اهل سنت بنا به آیه شریفه ای: (قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‏)؛ همیشه اهل سنت مرید اهل بیت عصمت و طهارت بوده و محبت آن بزرگواران را جزء ضروریات می دانند و در تشهد نماز و خطبه های نماز جمعه و بسیار از موارد دیگر آن را اظهار می دارند و در مناسبت های مختلف این محبت و مودت را نشان داده اند از جمله در ایام تاسوعا و عاشورای حسینی با پخت و پز و دادن صدقات به روح طیبه اهل بیت هر سال ارادت خود را نشان می دهند. همچنین در ایام رحلت پیغمبر عظیم الشأن اسلام به ساحت مقدس امام رضا (علیه الصلاة والسلام) عرض ادب می نمایند. علمای اهل سنت همیشه در سخنرانی های خود از کرامات و رشادات و فضائل اهل بیت سخن گفته و مردم را توصیه به پیروی از ایشان دعوت می کنند. در پایان تاکید می گردد همان طوری که مقام معظم رهبری همیشه توصیه به وحدت و برادری می کنند علمای شیعه و سنی با حفظ وحدت و احترام به مقدسات یکدیگر باعث تفرقه امت اسلامی نگردند زیرا بنا به فرموده حضرت امام خمینی (رحمة الله علیه) تفرقه از شیطان و وحدت کلمه و اتحاد از رحمان می باشد. در پایان این جانب حاجی دردی محمد یزدانی امام جمعه مسجد النبی شهر بجنورد. والسلام علیکم ورحمة الله و برکاته.

***

در تاریخ نوزدم آذرماه 1400 سخنانی از مولوی محمد حسین گرگیج امام جمعه ای اهل سنت آزاد شهر در فضای مجازی منتشر شد که عکس العمل‌های بسیاری در پی داشت و احساسات مذهبی بسیاری از مردم را جریحه دار کرد. این در حالی است که بسیاری از علمای اهل سنت بارها بر وحدت همه مسلمین تاکید داشتند و ارادت خود به اهل بیت (علیهم السلام) را به طور علنی بیان نموده اند. از جمله سخنان علمای اهل سنت می توان به موارد زیر اشاره کرد:

علمای اسلام چه شیعه و چه سنی باید به موضوع وحدت توجه داشته باشند و در سخن و بیان و نوشتار خود دقت کنند. محبت اهل بیت پیامبر اسلام جزء لا ینفک ایمان اهل سنت است و اگر کسی محبت اهل بیت را نداشته باشد مؤمن نیست. اهل بیت یکی از ارکان مهم وحدت بین شیعه و سنی می باشد و هرکس که به خدا، پیامبر، کعبه و قرآن اعتقاد دارد محبت اهل بیت را هم دارا است. بیان انتقادات نباید اهانت آمیز باشد و علما باید در بیان های خود این نکته ظریف را رعایت کنند. کسی که به اهل بیت (علیهم السلام) شک دارد اهل سنت و مسلمان نیست. مطرح کردن سخنان تفرقه افکن در محافل عمومی و تریبون های نماز جمعه جایز نیست. محبت و ارادت به اهل بیت (علیهم السلام) در قلب اهل سنت وجود دارد دشمنان با هر بهانه و ترفندی به دنبال ایجاد اختلاف و تفرقه بین تشیع و تسنن هستند. ایجاد اختلاف های قومی و مذهبی نشان از بی عقلی و جاهلیت افراد دارند در حال حاضر کشورهای اروپایی، صهیونیسم و امریکا کسانی هستند که دوست ندارند جهان اسلام و مسلمانان در کنار هم باشند و نباید با حرف ها و قلم های تفرقه افکن شعله های این آتش را افزون تر کنیم امروز ما هرچه داریم از پیامبر گرامی اسلام و آل پیامبر (صلوات الله علیه) است.

مولوی گرگیج نیز در بیانیه ای از سوء تفاهم ایجاد شده پیرامون سخنان روزهای اخیر خود عذر خواهی و بر ضرورت وحدت شیعه و سنی تاکید کرد و گفت اهل سنتی که محبت رسول الله و خاندان پاک ایشان در دلش نباشد و از اعمال شان پیروی نکند اهل سنت نیست!

مجری:

بینندگان عزیز با ادامه برنامه راه روشن در خدمت شما هستیم، و در خدمت مهمان گرامی برنامه استاد توحیدی عزیز! استاد یک سوالی اینجا مطرح می شود آن هم این است که خیلی ها این سوال را می پرسند چرا عده ای از شیعیان یا اهل سنت مخالف با مسئله وحدت هستند؟

استاد توحیدی:

من گمان می کنم آن افرادی که حسن نیت دارند و در عین حال با این بحث موافق نیستند علت این است که هدف از بحث وحدت را نمی دانند. شیعیانی که تصور می کنند مقصود از وحدت این است که این ها یک مقداری از عقایدشان دست بردارند هرگز حاضر نیستند. اهل سنتی هم که یک چنین برداشتی از بحث وحدت دارند آنها هم بر همین اساس است. اما اگر ما بیاییم توضیح بدهیم قرار نیست که افراد از مواضع اعتقادی خودشان به خاطر وحدت دست بردارند، بله یک موقع به این نتیجه می رسد که حرف دیگری درست است، آن باور قلبیش و با ور قبلیش درست نبوده چون درست نبوده عوض می کند این اشکال ندارد.

اما یک کسی نه با این که همان باور قلبی را می داند ولی به خاطر طرف مقابل بگوید حرف شما درست است خب این یک کار غلط و غیر منطقی است کسی هم حاضر نیست. این است این که آن افرادی که مغرض نیستند این است. اما یک سری هم مثل گروههای وهابی آنها که مخالف هستند به خاطر این است که بعضی از اینها دروغ ها گفته اند تهمت ها زده اند برای ایجاد تفرقه میان امت اسلام، اینها کاملا مخالف هستند مثلا می گویم اگر مردم شیعه و سنی باهم ارتباط داشته باشند عقاید یکدیگر را بشناسند بعد می بینند خیلی حرف هایی که وهابی ها پخش کردند دروغ است.

به عنوان مثال دارم عرض می کنم کتاب های وهابی ها آمدند خیلی مطالب خلاف واقعی را در کتاب ها نوشته اند و پخش کرده اند اگر شیعه و سنی باهم ارتباط داشته باشند بعد می بینند حرف های این ها دروغ است و آبرویشان می رود لذا طبیعی است که آن ها کاملا مخالف باشند نه اصلا هیچ ارتباطی نباید باشد. آن مغرضین روی این جهت می گویند هیچ وحدت و ارتباطی نباشد لذا شخصی مثل ناصر عبدالله علی الغفاری آمده کتاب نوشت التقریب بین الشیعة والسنة و کاملا مخالفت کرده که ما هرگونه ارتباطی را مخالفیم. اما چرا؟ این آقا مثال بگویم همین اقا به عنوان نمونه در کتابش برداشته یک تهمت بزرگی زده، رهبر انقلاب ایران بعد از پیروزی نام خودشان را در اذان نمازها داخل کرده، در ایران تمام مساجد ایران اذان که می گویند این گونه اذان می گویند الله اکبر، خمینی رهبر اشهد ان لا اله الا الله. خب کسی که چنین دروغی را می گوید و از این قبیل مطالب در کتاب های وهابی ها زیاد است این طبیعی است نگران از این است که یک ارتباطی باشد از نزدیک بیایند ببینند احیانا از کشورهای مثل عربستان در ایران بیایند ببینند همچنین چیزی است یا نیست. اگر ببینند دروغ او و مشتش باز می شود لذا طبیعی است که این افراد کاملا با این گونه ارتباطات مخالف هستند.

مجری:

خیلی ممنونیم در این خصوص استاد ابو القاسمی اگر نکته ای است بفرمایید در خدمت شما هستیم.

استاد ابو القاسمی:

من یک نکته ای خدمت حضرت استاد دارم، فرمایش شما دقیق است بعضی افراد واقعا مخالف وحدت هستند اینها یا از روی جهالت است یا از روی غرض است. اما گاهی اوقات بعضی افراد متهم به مخالفت با وحدت می شوند و حال آن که اینها مشکلی با اصل وحدت ندارند نگران اصل وحدت هم هستند، نگرانی آنها یا از سوء استفاده هایی از وحدت است یا تعبیرهای اشتباه از وحدت است. مثل همین کلیپی که الان دیدیم الان یک کسی بیاید بگوید من با این کلیپ مخالفم بگوید من با آن چه که در این کلیپ گفته شد مخالف هستم هفته قبل جناب دکتر رهدار این جا بودند. ایشان گفتند من را بعضی ها آمدند گفتند، بعضی از آقایانی که در این فضاها کار می کنند آمدند یک بولتنی درست کردند و آقای رهدار را به عنوان یکی از مخالفین وحدت معرفی کردند. بعد اقای نواب گفته بود که اقای رهدار که دیگر از خودمان است چرا اسم ایشان را اینجا گذاشتید؟ یعنی این مشکل است این مشکل را چطور می شود حل کرد؟ اگر گاهی اوقات مشکلاتی پیش می آید بعضی از افراد متهم به مخالفت با وحدت می شوند این را ما چطوری می توانیم حل کنیم؟

استاد توحیدی:

ببینید ما باید لازمه ای وحدت و اخوت؛ یعنی این لوازم را کاملا توضیح بدهیم، باید روشن بشود و این طور نباشد که باز عرض کنم که مسئله حفظ وحدت و اختلاف و این ها یک چماقی نشود که هرکس از آن سوء استفاده کند. اگر یک کسی حرف منطقی گفت این چون با سلیقه اون جور در نمی‌ آید این را بخواهد یک چماقی درست کند که شما اختلاف ایجاد کردید وحدت را از بین بردید یا از هر طرف این باید روشن بشود. ببینید مثلا طرح مباحث که اختلاف نظر بین مذاهب وجود دارد. خب می دانیم که وجود دارد بین مذهب حنفی و شافعی وجود دارد گاهی اوقات در درون یک مذهب اختلاف وجود دارد، گاهی اوقات حتی اختلاف رأی در یک فرد در دو زمان است اقای شافعی در سراسر فقه در بسیاری از مسائل دو نظر دارد. می گویند نظر قدیم اقای شافعی یا نظر جدیدش.

یک کسی این گونه مسائل را به صورت علمی مطرح کند این را نباید متهم کنیم. حالا یا باید افرادی که در این وادی حرف می زنند موضعشان را مشخص کنند. یک موقع یک نفر بر این باور است که اگر مباحث علمی به صورت مودبانه مطرح بشود منافاتی با وحدت ندارد، اگر بر این باور است اگر طرف مقابل هم مطرح کرد نباید ناراحت بشود اگر فکر می کند که بحث های اختلافی را نباید مطرح کرد، خودش هم نباید مطرح کند گاهی از اوقات من در اینجا این موضوع را مطرح کرده ام گفتم ببینید گاهی یک درگیری خیابانی بین دو نفر یا دو تا گروه پیش میاید. دو تا گروه باهم درگیر می شوند و گلاویز می شوند، یک نفر واقعا می خواهد اصلاح کند با یک دست این را می گیرد با یک دست آن دیگری را می گیرد می گوید آقا دعوا نکنید؛ اما یک نفر گاهی اوقات مغرض است طرفدار یکی از اینها است به عنوان مصلح میاید دو تا دست یکی را می گیرد می گوید بروید دعوا نکنید، این دو دست این را می گیرد آن دیگری هم یک سره به سر این می زند. خب این اسمش اصلاح است درواقع مفسد به اسم مصلح است.

حالا گاهی اوقات افراد این طوری هستند، یک سری شخصیت ها همین طور که عده ای عزیزان اهل سنت امشب بیان کردند پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) و اهل بیت پیامبر شخصیتهای مشترک جهان اسلام هستند. عموم مسلمانان همه اینها را قبول دارند.

در این رابطه در مجالس مشترک هرچه صحبت بشود، در مشترکات بحثی نیست؛ اما اگر کسی آمد یک جایی بحث اختلافی را مطرح کرد، حالا چه شیعه باشد و چه سنی! اگر مطرح کرد نباید ناراحت بشود اگر طرف مقابل آمد جواب داد. گاهی اوقات ما می بینیم در مورد شخصیتهایی که مسلمانان درباره آنها وحدت نظر ندارند، یکی قبول دارد و یکی قبول ندارد.

یکی شروع می کند یک سره دیدگاههای خودش را بیان می کند، مدح می کند تعریف می کند، از همین فرد و شخصیت مورد اختلاف، اگر طرف مقابل آمد جواب بدهد و نقد کند آن موقع می گوید شما می خواهید اختلاف درست کنید، این که زشت است این حکایت همان مفسد و مغرضی است که اسمش را مصلح قرار می دهد، فرض کنید اگر شخصیتی در تاریخ اسلام مورد اختلاف است اگر شما آمدی شروع به مدح و تعریف او کردی یک نفر در او به جای مدح قدح دارد اون هم باید آزاد باشد حرف های شما را نقد کند.

اگر شما توان و حوصله ای شنیدن اون نقد را نداری؛ پس شما هم سخن نگو، این طوری نباشد که یک فرد مورد اختلاف است یکی مدحش می کند، یکی ذمش می کند آن یکی که معتقد به مدح است حرف هایش را بزند اگر طرف مقابل خواست حرفی بزند بگویید اقا شما دارید اختلاف می کنید و شاید دارید به عقاید ما توهین می کنید، اگر قرار است که سکوت باشد هر دو طرف در مسائل اختلافی سکوت کنند.

این را که عرض کردم هم برای شیعه می گویم و هم برای اهل سنت می گویم، فرد مورد اختلاف یا هر موضوع مورد اختلافی اگر کسی مطرح کرد طرف مقابل هم پاسخ علمی داد نباید ناراحت بشود و اگر معتقد به سکوت است به کلی مطرح نشود.

استاد ابو القاسمی:

این که شما فرمودید قضیه یکی از مصادیق بین مذهبی است؛ یعنی مثلا فرض کنید یکی از اون مذهب مطلبی گفت خودش توقع داشته باشد که جواب بشنود اگر ما در مذهب خودمان چیزی گفتیم توقع داشته باشیم جواب بشنویم؛ اما گاهی اوقات این مسائل بیشتر درون مذهبی می شود یک مثالی خدمت حضرت استاد عرض کنم در همین اتفاق اخیر جناب حجت الاسلام والمسلمین آقای کاشانی این مسئله را استوری کردند که این اتفاق رخ داده است. بعضی اقایان آمدند گفتند اقا چرا شما این را استوری کردید، چرا شما این را پخش کردید. شما بیشتر ایجاد درگیری دارید می کنید. حالا این یک جنبه اش است این که جواب دارد یا ندارد این را شما بفرمایید.

اما جنبه ای دومش همین طیفی که گفتند چرا این را پخش کردید؟ دقیقا همین که می گوید شما ایجاد تفرقه می کنید. سال قبل در مسئله ای بنرهای گنبد خودشان آمدند شروع کردند نشر دادن این قضیه. یکی از مداح ها یکی از روحانیون یک سخنرانی در جلسه خصوصی کرده بود، آمدند ایشان را منتشر کردند که آقا فلان مداح این طوری گفته است و چرا همچنین حرفی زده است؟ یک جایی یک جشنی گرفته بودند اقا چرا فلان جشن را گرفته اند؟ این که ما می بینیم حتی در درون خودمان ممکن است آن طرف اهل سنت هم باشد، ممکن است آن ها هم در درون خودشان همچنین چیزی داشته باشند؛ اما در این طرف که ما هستیم این دو گانگی هایی که شما فرمودید این ها را چطور می شود بر طرف کرد؟

استاد توحیدی:

یعنی باید ما کلا یک سیاست ثابت داشته باشیم، که همه بر اساس او عمل کنند، خودمان هم همیشه رعایت کنیم اگر گفتیم که یک مسائلی این چنینی جایی رخ می دهد بهتر این است که اصلا مطرح نشود، نه این طرف مطرح کند و نه آن طرف سیاست بر این باشد؛ اما اگر آمدیم گفتیم نه اگر مطرح کرد اشکال ندارد. اگر بنده مطرح کردم اشکال ندارد شما هم مطرح کردید اشکال ندارد. این سیاست ثابت به قول قدیمی ها می گفتند یک بام و دو هوا نباشد. در همه موارد می خواهم عرض کنم نمی خواهم در مورد خاصی قضاوت کنم؛ ولی باید برخوردهایمان همیشه براساس یک سیاست روشن باشد همه افراد هم بدانند که تا این جا آزاد خط قرمز هم مشخص این طور نباشد که یک چیزی برای یکی خط قرمز باشد و برای دیگری آزاد باشد. این قابل تحمل نیست که در اختلافات بین مذاهب چه در درون یک مذهب این که یکی آزاد باشد یکی نباشد، این یکی حرفش را بزند طرف مقابل اگر خواست حرف بزند بگویند شما اختلاف درست می کنید طبعا این قابل پذیرش نیست و غیر منطقی است.

مجری:

خیلی ممنون استاد، البته استاد ابو القاسمی این هم بر می گردد به همان بحثی که در این چند جلسه داشتیم، به نظر می رسد معنای وحدت درست فهم نشده؛ اما اگر اجازه بدهید یک فاصله ای کوتاهی داشته باشیم به همراه بینندگان عزیز یک میان برنامه ببینیم ان شاء الله دوباره در خدمت تان هستیم.

(میان برنامه)

مجری:

بینندگان عزیز با ادامه برنامه راه روشن مهمان دیدگان شما هستیم و در خدمت استاد توحیدی عزیز و دکتر استاد ابو القاسمی. استاد توحیدی سوالی که مطرح می شود به عنوان نکته ای بعدی این است که عده ای این طور ادعا می کنند که ایران شعار وحدت می دهد و متعینا جمهوری اسلامی شعار وحدت می دهد و اصلا دنبال وحدت نیست آیا این درست است و اگر درست نیست چرا؟

استاد توحیدی:

ببینید افرادی که این طور اشکالی را مطرح می کنند یک چیزهای می گویند که حالا من به عنوان نمونه عرض می کنم، نشان این است که یا دقت و توجه ندارند یا نمی دانند بر چه اساسی این را می گویند. مثلا یک موقع یک نفر می آید مطرح می کند که آقا اگر وحدت است بنده می خواستم فلان جا مسجد بسازم آمدند جلوگیری کردند خواستم مسجدم را توسعه بدهم مدرسه را توسعه بدهم جلوگیری کردند. این ها می گویند این چه وحدتی است؟ پاسخ مطلب این است که در هر کشوری شما باشید باید قوانین آن جا را رعایت کنید، هرکس شیعه و یا سنی می خواهد مسجدی بسازد باید برود یک مجوز بگیرد، آیا شما رفتی مجوز گرفتی، اصلا به اهل سنت مجوز ندادند و نمی دهند؟ شما ببینید صدها مسجد و هزاران مسجد در کشور داریم رفتند مجوز گرفتند ساختند.

حالا یک موقع یک کسی می آید غیر قانونی می رود همین طوری شروع به ساختن می کند بعد تا می آیند جلویش را می گیرند می گوید اهل سنت را محدود می کنند، اگر رعایت قانون، بحث محدودیت باشد خب شیعیان را هم محدود می کنند این محدودیت نیست. یا مثلا می خواهد توسعه بدهد غیر قانونی یک کاری انجام می دهد بعد وقتی آمدند جلویش را گرفتند می گوید آقا این چه وحدتی شد؟ چطور معنای حرف این است که شیعیان رعایت بکنند؛ اما اگر مثلا ما از یک مذهب دیگری هستیم آزادیم ما اگر حرف بزنیم و هر کاری کردیم خواستیم مسجد غیر قانونی بسازیم حق ندارید جلوگیری کنید، خواستیم توسعه بدهیم اجازه هم نمی گیریم کارمان را هم انجام می دهیم تا کسی ایراد گرفت ما می گوییم آقا چه وحدتی است؟ اصلا معنای وحدت این نیست که شما غیر قانونی عمل کنید.

یک کسی می آید مدرسه علمیه می سازد، مجوز نمی گیرد، آقا یک آموزشگاه زبان می خواهد بزند باید برود مجوز بگیرد. کسی که نانوایی یا لبنیاتی می زند باید بروند پروانه و مجوز بگیرد. بعضی ها کار غیر قانونی که انجام می دهند یک موقع که جلویش را می گیرند و می گویند این کار شما غیر قانونی است این جا می آیند می گویند این چه وحدتی است؟ این ها دیگر توجه ندارند وحدت معنایش این نیست که یک گروه از قوانین کشور کلا مستثنا باشند. قوانین را باید همه رعایت کنند.

یا مثلا بعضی افراد تفرقه افگن مطرح می کنند که آقا این چه وحدتی است نمی دانم فلان فرد سنی بوده فلان آخوند یا مولوی، یا ماموستا سنی بوده الان در زندان است چرا اهل سنت یا فلان عالم ما در زندان باشد؟ من مکرر گفتم در جمهوری اسلامی تسنن جرم نیست هیچ کس را به خاطر سنی بودن نگرفتند. این همه برادران و خواهران اهل سنت دارند زندگیشان را می کنند. اگر یک کسی را گرفتند هیچ موقع کسی را به خاطر سنی بودن نگرفتند الان این که مثلا یک کسی خلاف قانون عمل کند مثلا قاچاق داشته باشد اگر شیعه باشد قاچاق فروش را بگیرند نمی گوید بنده چون شیعه بودم؛ اما اگر یک کسی حمل قاچاق کرد و گرفتند بعد نمی آید بگوید بنده قاچاق فروش بودم می آید می گوید من چون اهل تسنن بودم من را گرفتند.

مجری:

یعنی گاها از این اقلیت بودنشان سوء استفاده می کنند.

استاد توحیدی:

بله سوء استفاده می کند، کار غیر قانونی، غیر قانونی است. یا مثلا می گویم عالم اهل سنت بودن هرگز جرم نیست آقا مولوی است یا ماموستا است احترام هم دارد؛ اما یک نفر یک موقع خلافی انجام می دهد قوانین برای همه است اگر یک روحانی شیعه هم بخواهد یک کار تفرقه امیز و مشکلی داشته باشد دادگاه ویژه ای روحانیت با او برخورد می کند. اگر روحانی اهل تسنن هم باشد همچنین با او بر خورد می شود. حالا اگر روحانی شیعه باشد نمی گوید بنده چون روحانی شیعه بودم من را گرفتند دستگیر کردند. اگر این فرد اهل تسنن باشد بیاید بگوید من چون عالم تسنن بودم من را گرفتند زندان انداختند.

خب افراد عاقل می فهمند اگر عالم تسنن بودن جرم باشد که شما تنها نیستی چرا بقیه آزاد هستند؟ هزاران عالم، مولوی، ما موستا از علمای اهل سنت تشریف دارند محترم هم هستند و دارند زندگی شان را می کنند. چرا در این بین با شما یک نفر برخورد شده است؟ یک خلافی کرده حاضر نیست بگوید بنده خلاف کردم می آید می گوید بله چون بنده عالم اهل سنت بودم با من برخورد شده است. البته به قول قضات می گویند که هیچ گاه متهم برای قاضی قرآن نمی خواند و برایش دعا نمی کند طبیعی است کسی که با او برخورد می شود بیاید قضیه را وارونه جلوه بدهد که بله من هیچ جرمی نداشتم فقط جرم این بوده که عالم اهل تسنن بودم. خب این دروغ بسیار واضحی است که می گویند.

گاهی اوقات مقصودم یک سری افراد یک مطالبی این چنینی را به عنوان این که بله کارهای خلاف وحدت انجام می شود، گاهی اوقات مثلا خیابانی را تعریض می شود وقتی خیابان تعریض می شود یک موقع در مشهد و یا در جاهای دیگر در تعریض خبایان یک مسجدی هم از بین رفته، من به بحث مشروع بودن و این ها اصلا کار ندارم؛ ولی خب کار انجام شده حالا یک موقع مسجد اهل تشیع که صدها مورد بوده تخریب شده عقب نشینی کردند هیچی هم نگفته چون مسجد اهل تشیع بوده خراب شده. حالا اگر یک جایی به مسجد اهل تسنن برخورد کرد اگر طوری شد نمی گویند مثل بقیه ای مساجدی که طرح تعریض خیابان بوده تخریب شده این هم تخریب شده فوری فریاد وا اسلاما بلند می کنند اقا مسجد اهل سنت خراب شده.

یا بعضی موقع بحث تعریض نیست، یک موقع یک جایی یک کسی در پوشش مسجد شیعه یا سنی می خواهد سوء استفاده کند یک پایگاهی برای یک سری اهداف سیاسی منفی در قالب مسجد بزند، اگر این باشد با او برخورد می شود. حالا چه دست اندرکارانش اهل تشیع باشند چه اهل تسنن باشند.

زمان پیامبر خدا (صلی الله علیه واله وسلم) یک عده ای آمند به اصطلاح در مدینه یک مسجد ساختند؛ ولی هدف این ها مسجد مسجدا اسس علی التقوی نبود.

(لَا تَقُمْ فِيهِ أَبَدًا لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ يوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجَالٌ يحِبُّونَ أَنْ يتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ يحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ)

هرگز در آن (مسجد به عبادت) نايست! آن مسجدي که از روز نخست بر پايه تقوا بنا شده، شايسته‌تر است که در آن (به عبادت) بايستي؛ در آن، مرداني هستند که دوست مي‌دارند پاکيزه باشند؛ و خداوند پاکيزگان را دوست دارد!

سوره توبه (9): آیه108

نبود. برای این که یک پایگاه و پاتوقی درست کنند و مخالفان در آن جا جمع بشوند و یک تفرقه ای هم ایجاد بشود یک عده ای نروند یک عده ای در این مسجد و یک عده ای در آن مسجد هدف این چنینی داشتند قرآن اشاره کرد و پیامبر خدا تخریب کردند.

(وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَينَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَيحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ يشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ)

(گروهي ديگر از آنها) کساني هستند که مسجدي ساختند براي زيان (به مسلمانان)، و (تقويت) کفر، و تفرقه‌افکني ميان مؤمنان، و کمينگاه براي کسي که از پيش با خدا و پيامبرش مبارزه کرده بود؛ آنها سوگند ياد مي‌کنند که: «جز نيکي (و خدمت)، نظري نداشته‌ايم!» اما خداوند گواهي مي‌دهد که آنها دروغگو هستند!

سوره توبه (9): آیه 107

خداوند اشاره کرد که عده ای برای ضرر زدن و امت اسلامی مسجد می سازند، مسجد برای تفرقه میان مسلمان ها می سازند، برای این که رصدی و کمینگاهی برای دشمنان درست کنند. پناهگاهی برای آن ها درست کنند. پیغمبر فرمود خرابش کنید این مسجد نیست.

گاهی از اوقات در قالب مسجد افرادی می خواهند یک پایگاه به اسم مسجد بزنند، پایگاهی برای مسائل سیاسی حتی ممکن است به اسم حوزه علمیه بزنند با آن‌ ها برخورد می شود، این ها را به عنوان نماد این که آقا وحدت رعایت نشد نه، افرادی که منصف هستند می دانند، عموم برادران و خواهران اهل سنت هم الحمدلله آگاه هستند، روشن هستند خودشان متوجه هستند می گویند ما هم اهل سنت هستیم چرا با ما برخورد نکردند. اما یک عده ای هم که دنبال این هستند که سیاه نمایی چهره جمهوری اسلامی کنند این گونه مطالب را مطرح می کنند.

مجری:

خیلی ممنون، استاد ابو القاسمی اگر در این خصوص نکته ای است بفرمایید

استاد ابو القاسمی:

مطلبی که حضرت استاد فرمودند خیلی نکته ای زیبایی بود من فقط یک سوال از حضرت استاد دارم این فرمایش شما یعنی این که گاهی اوقات آن چیزی که ممکن است در نظر ابتدایی وحدت به نظر بیاید در باطن اشتباه باشد. یعنی در ظاهر ما فکر می کنیم چون اهل سنت است این جا مسجد باید داده بشود و حال آن که در باطن این جا مثل شیعیان باید خیابان از آن رد می شده این که چه مواردی است که ممکن است که چنین اشتباهاتی پیش بیاید چگونه می شود مردم را آگاه سازی کرد؟ در چه مواردی است که ما باید برای وحدت حد و حدود قائل بشویم؟

استاد توحیدی:

عرض کردم یک معیار اصلی خود قانون است در کشور باید قانون برای همه افراد شیعه، سنی یکسان رعایت بشود همه مسائلی قانونی را بپذیرند و هیچگاه نخواهند قانون را تحت بحث‌ های وحدتی و تقریبی و این طور چیزها دور بزنند. وحدت مسلمان ها در جای خودش محفوظ این که رعایت قوانین بشود هم جای خودش محفوظ است همه رعایت کنند. بعضی اوقات ببینید حالا من نمونه هایی دیگری را عرض می کنیم گاهی اوقات مثلا یک نفری می آید می گوید در جمهوری اسلامی چطوری مثلا رئیس جمهور باید شیعه باشد؟ این چه قانونی است؟ بابا مگر شما رأی مردم نمی گویید! رأی مردم محترم است یا نیست؟ رأی مردم یک موقع مستقیم است یک موقع غیر مستقیم به وسیله خبرگان و نمایندگان است. مردم ایران به نمایندگانی رأی دادند یک قانون اساسی بنویسند مردم خواسته اند که رئیس جمهورشان هم مذهب خودشان باشد اکثریت مردم این رأی را دادند. این جا که ما نمی توانیم بگوییم شما حق ندارید بی خود همچنین رأی دادید. چطوری همیشه رأی مردم، رأی مردم می گوییم، خب این هم رأى مردم است، این رأى با واسطه مردم بوده است همان طور که همه قوانین در مجلس شورای اسلامی می گذرد این ها رأی با واسطه مردم است.

مردم نماینده تعیین می کنند و آن ها هم می آیند قانون می گذارند، در همه دنیا هم این قضیه محترم است. حالا برای قانون اساسی هم مردم به این نمایندگان رأی دادند، این نمایندگان هم آمدند این را تصویب کردند خواسته مردم و موکلان خودشان را بیان کردند ما نمی توانیم بگوییم مردم بی خود همچنین نظری داشتند نمایندگان مردم حق نداشتند چنین نظری بدهند باید این قانون عوض بشود این حرف‌ها منطقی نیست.

استاد ابو القاسمی:

حالا در غیر قانون، من یک نمونه ای به ذهنم می رسد از مرحوم آیت الله بروجردی نقل شده، ایشان خیلی حریص بر وحدت امت اسلامی هم بودند بخصوص وحدت بین کشورها، آن دورانی که پادشاه عربستان به ایران آمده بود به خدمت ایشان عرض کردند که آقا اگر اجازه بدهید پادشاه عربستان به قم بیاید یک دیداری هم با شما داشته باشد. شما بزرگ علمای شیعه هستید به دیدن شما بیاید. ایشان فرموده بودند من به هیچ وجه قبول نمی کنم، مجدد تأکید کردند ایشان مجدد قبول نفرمودند. بعد که علت را گفته بودند ایشان فرموده بود اگر ایشان به قم بیاید و طبق فتوای وهابی خودش بخواهد عمل کند که طبیتعا همین می شود و به زیارت حضرت معصومه (سلام الله علیها) نرود، این شأن و جایگاه را من برای خودم قائل بشوم که پیش من بیاید پیش حضرت معصومه (سلام الله علیها) نرود این توهین به حضرت معصومه (سلام الله علیها) حساب می آید.

خب بعضی ها دیدشان است وحدت این است که پادشاه عربستان به دیدن شما بیاید شما هم دیدن کنید ایشان که بزرگ مسئله وحدت است می گوید نه این مصداق، مصداق وحدت نیست. در چنین مواردی تا کجا ما باید وحدت را حفظ بکنیم؟

استاد توحیدی:

ببینید عرض کنم نه آن ها باید از ما توقع داشته باشند که از مواضع مان کوتاه بیاییم و از اعتقادات مان بگذریم و نه ما همچنین توقعی از آن‌ ها داریم که از اعتقاداتشان بگذرند حالا افرادی مثل مرحوم آیت الله بروجردی توجه به این نکته داشتند آن نهایت دقت ایشان است که احتمال دادند این یک نوع بی احترامی محسوب بشود به این جهت آن رفتار را داشته اند.

گاهی ممکن است افرادی واقعا توجهی به این قضیه نداشته باشند این طور نباشد که در ذهن آن ها بیاید این ها احترام حضرت معصومه...

استاد ابو القاسمی:

بحث این است اصلا نمی خواهیم بگوییم که آن ها قصد احترام و یا بی احترامی داشته اند بحث سر این است که آیا مثلا ما ضرورتی دارد به خاطر این که وحدت اسلامی تا یک حدی یک قدم زیادتر جلو برود آن ها این طور می گفتند اگر شما با پادشاه عربستان دیدار کنید یک قدم خیلی بلند در این قضیه برداشته می شود، ایشان گفتند ما وحدت را همین مقداری که الان هست متناسب می دانیم و آن یک قدم زیادی که شاید منجر به بی احترامی به حضرت معصومه بشود همین مقدار متناسب است

استاد توحیدی:

البته من گمان می کنم شاید مرحوم آیت الله بروجردی علاوه بر این که این جهت مورد نظرشان بوده که شاید این یک نوع بی احترامی به حضرت معصومه محسوب بشود علاوه بر این در نظرشان این بوده که این ها آمدنشان آثار چندانی ندارد اگر واقعا عرض کنم که آثار مهمی برای جهان اسلام داشت شاید ایشان می پذیرفت ولی می دانند خیلی از این ها چیزهای صوری است اگر این ها باور درستی به مسائل دینی و این چیزها داشتند اهل بیت پیامبر همان طور که عزیزان هم گفتند مورد احترام همه مسلمان ها هستند شما هم که این جا آمدی، این که این جا بیاید حالا مخصوص زیارت نیامدی از نظر اهل سنت و از نظر وهابی ها هم موقعی که برای زیارت در یک جایی رفت مانعی نیست، احتمال می دادند این ها اصلا در این فازها نیستند در فکر مسائل مذهبی نیستند و الا از دیدگاه وهابیت هم اصل سفرش که برای زیارت نبوده آمده می توانست زیارت هم بیاید ولی می دانستند این ها آدم های هستند که اصلا احترامی برای اهل بیت قائل نیستند لذا نپذیرفتند.

استاد ابو القاسمی:

این که ما تشخیص بدهیم طرف مقابل در قضیه ای وحدت خودش جدی است یا نیست.

استاد توحیدی:

بله بحث مهمی است.

مجری:

خیلی ممنون با توجه به این دو سه دقیقه ما زمان داریم استاد ابو القاسمی به عنوان جمع بندی در خدمت شما باشیم یا در خدمت استاد توحیدی باشیم

استاد ابو القاسمی:

در خدمت حضرت استاد هستیم

استاد توحیدی:

من در پایان فقط کوتاه می خواهم تکمیل عرایضم را بگویم ببینید در جمهوری اسلامی این قدر رعایت شده که اگر کسی انصاف داشته باشد واقعا می داند آن گونه که در این جا بحث وحدت رعایت شده در هیچ جایی این گونه رعایت نمی شود. ببینید مثلا جمهوری اسلامی بیشترین حمایت را از مردم فلسطین دارد آیا مردم فلسطین اهل تشیع هستند؟

مجری:

خیر.

استاد توحیدی:

می گویند چون مسلمان هستند و گوینده شهادتین هستند ما باید از این ها دفاع کنیم و دفاع می کند. مردم بوسنی و هرزگوین بیشترین حمایت را جمهوری اسلامی از این ها کرد این ها آیا اهل تشیع بودن یا اهل تسنن بودند؟ این ها اهل تسنن حنفی بودند.

مجری:

هزینه های سنگینی هم پرداخت شد

استاد توحیدی:

بله، هزینه های سنگین، الان آمریکا می گوید شما به اسرائیل و فلسطین کار نداشته باشید مشکلات شما حل می شود، این ها را نادیده گرفتند باز بیایند شعار بدهند فقط هر موقع بحث وحدت می شود بگویند فقط شعار داده می شود این خیلی بی انصافی است در کدام کشوری آمدند بیایند رعایت کنند در آموزش و پرورش کتاب است باز بعضی از قسمت ها ریاضی و فیزیک و زبان که شیعه و سنی ندارد بحث توحید و نبوت و این ها هم که شیعه و سنی ندارد. فقط می ماند بحث امامت و خلافت و بعضی از مسائل احکام آمدند یک کتابی ضمیمه ای درسی برای دانش آموزان اهل سنت نوشتند این جا که تفاوت است درس خودشان را بخوانند. کجا کشورها این کار را انجام می دهند. در دادگاههای مدنی خاص بحث ازدواج و طلاق چون یک مقداری احکامش متفاوت است برای اهل سنت قاضی اهل سنت گذاشتند. باید این ها را برادران اهل سنت توجه کنند البته خیلی ها توجه دارند خوب است که بیشتر بازگو کنند تا افراد فریب این افرادی را که دائم می گویند نه اقا این جا فقط شعار است فریب این ها را نخورند انصاف را رعایت کنند این اندازه حتی شهرهای مرزی ما که غالبا مناطقی است که برادران اهل تسنن هستند حتی از نظر عمران و آبادی گاهی از اوقات بیشتر از مناطق شیعی رشد کرده و آبادتر شده است. این ها را باید بگویند و آن حدیث معروفی هم است کسی که از بندگان خدا تشکر نمی کند از خدا هم تشکر نمی کند این ها نباید نادیده گرفته بشود.

مجری:

استاد توحیدی عزیز! خیلی ممنون از محضرتان استفاده کردیم. همچنین از محضر شما جناب دکتر ابو القاسمی اگر نکته ای است که در خدمت شما هستیم.

استاد ابو القاسمی:

من تشکر می کنم از جناب استاد توحیدی که منت سر ما گذاشتند قدم رنجه فرمودند و ان شاء الله ما این جا بیشتر خدمت شان باشیم.

مجری:

ان شاء الله

استاد توحیدی:

بنده هم تشکر دارم از جنابعالی و از مجری محترم برنامه و از همه دست اندرکاران که در تشکیل این جلسه و پشت برنامه تلاش می کنند از همه این عزیزان هم تقدیر و تشکر دارم.

مجری:

خیلی ممنون از حضور شما و ممنونیم از شما بینندگان عزیز و محترم که تا به این لحظه با ما همراه شدید تا برنامه دیگر خدا نگهدار یا علی مدد!

منتخب شبکه

موارد بیشتر