مهدی یار

قسمت هشتاد و چهارم برنامه مهدی یار با کارشناسی استاد علی شریفی


 

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ: 04/05/1401

برنامه: مهدی یار

مجری:

بسم الله الرحمن الرحیم، اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم، السلام علی المهدی الذی وعد الله عزوجل به الأمم و علی آبائه الطیبین الطاهرین المعصومین

عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما بینندگان جان، منتظران جان جنان حضرت مهدی موعود ارواحنا فداه در هر نقطه ای از جهان، ان شاءالله که تحت توجهات و عنایات خاصه حضرت شان زندگی هایتان پر از خیر و نور و برکت و معنویت باشد و غمی جز غم دوری یار در دلتان برقرار نباشد.

سه شنبه ای دیگر آمد و در خدمت شما هستیم با برنامه مهدی یار ویژه نقد مدعیان دروغین و فرقه های انحرافی که از عُش آل محمد (ع) جوار کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه (س) و از شبکه جهانی حضرت ولی عصر(عج)، امشب در خدمت کارشناس ارجمند برنامه جناب استاد علی شریفی هستیم با یک موضوع چالشی دیگر، جناب استاد سلام علیکم خیلی خوش آمدید.

استاد شریفی:

عرض سلام و شب بخیر دارم خدمت شما جناب آقای صفایی همچنین بینندگان عزیز شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج)  و عزیزانی که از طریق برنامه اینستاگرامی دارند برنامه را می بینند و دنبال می کنند، حال جا دارد چون ایام غدیر بنده نبودم در خدمت شما و دیگر عزیزان این اعیاد گذشته را هم تبریک عرض کنم خدمت همه شما محبین و شیعیان آقا امیرالمؤمنان و ان شاءالله امیدوارم که با حب مولی بزرگ شدیم و با همین حب مولی هم ان شاءالله روزی که قرار شد بار خب ببندیم از این دنیا با همین حب و با همین ولایت هم بار این دنیای مان را ببندیم ان شاءالله.

مجری:

خیلی ممنون و متشکر بنده هم تبریک متقابل عرض می کنم خدمت جناب عالی و خوشحال هستم از اینکه مجدداً در خدمت شما هستیم، همانطور که استاد فرمودند خیلی هم دور نشدیم از ایام غدیر و فکر می کنم مناسب باشد هنوز بعضی از مباحثی که احیاناً جا مانده باشد را مطرح بکنیم، پیرامون آیه اکمال دین، و اصلاً خود این لفظ اکمال دین می خواهیم ببینیم که این چه وقتی  و چه تاریخی صادر شد و برای چه و به چه دلیلی، و اصلاً ببینیم سخن همه فرق شیعه همه مذاهب اسلامی در مورد این آیه چیست، بلاخره هر کدام از اینها باید یک دلیل و یک حادثه ای را اشاره کنند بگویند که این بخاطر فلان مورد نازل شده است، ما این را بررسی کنیم ببینیم که در میان مذاهب مختلف جایگاهش چیست و از همین اکنون هم عرض می کنیم که دوستان بینندگان عزیز می توانند تماس بگیرند پیرامون صحبت هایی که استاد ارائه می دهند سؤال و شبهات و هرچه که دارند می توانند مطرح بکنند، بفرمایید در خدمت تان هستیم.

استاد شریفی:

خیلی متشکرم، ما یک آیه در قرآن داریم که این آیه می شود گفت شاید مهمترین آیه است در قرآن به عنوان آیه اکمال که خدا فرمود، که کلمه «الیوم» امروز، من این را فعلاً می بوسم می گذارم کنار، کار به امروز ندارم، در این آیه قرآن چند تا نکته را مطرح می کند، که نعمت بر شما تمام شد و من از این دین شما امروز راضی شدم و دین شما کامل شد، این نکته خیلی مهمی است، نعمت تمام شد از دین شما راضی شدم و دین شما کامل شد، خب این آیه من می گویم مهمترین آیه در قرآن است که هر آنچه که در قرآن هست در این یک آیه جمع شده، من امروز حرفم این است، تمام مذاهب اسلامی که قرآن را قبول دارند، از چهار مذهب رسمی اهل سنت، جریان وهابیت و سلفیت، مدعیان دروغین مهدویتی که ما می گوییم، از جریان احمد گرفته تا منصور هاشمی و هر آن کسی که قرآن را قبول دارد، این چالش را مطرح می خواهیم بکنیم، که تشریف بیاورند در مورد آیه اکمال دو سه تا سؤال خیلی واضح داریم، آیه اکمال چه زمانی و به چه دلیلی نازل شد، چه موقعی، چه هنگامی چه وقتی و به چه دلیلی، آنچه که من دارم ادعا می کنم خیلی قرص و محکم اینجا دارم می گویم فقط شیعه اثنی عشری است که طبق قرآن و روایات خود شیعه نه، طبق روایات و اعترافات چه جریان احمد بصری چه سلفیت و وهابیت و اهل سنت می توانیم بیاییم ادعا کنیم که ما این آیه را راحت می توانیم به صورت صحیح و بدون اشکال پشتش حرف بزنیم و بگوییم عقیده ما طبق این آیه قرآن است، چرا؟ من الآن شروع می کنم این مسئله را، دقت کنید حرف اهل سنت را می زنم بیایند بگویند اشتباه است، ما سؤال می پرسیم آقای برادران اهل سنت آیه اکمال، نظر شما در مورد آیه اکمال چیست چرا دین کامل شده، دلیل اکمال دین چیست؟ اینها می گویند اکمال دین یعنی بیان تمام احکام و امور شریعت در کل 23 سال تبلیغ رسول خدا، یعنی مورد خاص نیست، این الیوم را می گویند منظور کل زمان رسال رسول خدا است، که معمولاً ما همیشه می گوییم طبق استدلالات خود این شبکه ها، خدا بی کار بود اینطور صحبت کند، خب می گفت کل 23 سال، این کلمه امروز را شما چطور در آیاتی که به امامت می رسد می گویید نه چرا خدا اینجا اینطوری نگفت، حالا ما می گوییم چرا خدا نگفت کل 23 سال که کلمه امروز را به کار برد، حالا اینها فعلاً بماند، پس می شود دلیل اکمال دین بیان احکام دین، هیچ مورد خاصی هم نبود، پس پیغمبر باید تمام احکام دین را گفته باشد طبق این تعریف روایتی است در بخاری، کتاب صحیح بخاری، در کتاب صحیح بخاری، جلد5، حدیث 45-44 از ابن عباس نقل می کند که

«آخرین آیه ای که بر پیامبر (ص)  نازل شد آیه ربا بود»

صحیح بخاری، ج5، ح 44-45

این پس آخرین آیه ای که طبق کتاب صحیح بخاری اهل سنت بر پیغمبر نازل شده آیه ربا است، این را چرا مطرح کردیم؟ به این دلیل که در منابع اهل سنت روایت صحیحی است، از آقای عمر بن خطاب خلیفه دوم اهل سنت که یک نکته مهمی را مطرح کرده، کتاب صحیح سنن ابن ماجه، با تصحیح جناب آقای محمد ناصر الدین البانی حدیث 1860،

«عن عمر بن خطاب»

صحیح سنن ابن ماجه، تصحیح محمد ناصر الدین البانی، ح 1860

می گوید آخرین آیه ای که نازل شد آیه ربا بود، رسول خدا از دنیا رفت ولی تفسیر این آیه و تفسیر ریبه را پیغمبر مطرح نکردند

حدیث هم صحیح و معتبر است، این کلام آقای عمر بن خطاب است، همین روایت در مسند احمد هم نقل شده، مسند آقای احمد بن حنبل جلد1، صفحه 350 این روایت را نقل می کند، محقق هم جناب آقای شعیب ارنعوط است که می گوید

روایت معتبر است، رجالش همه ثقه هستند و رجال صحیح بخاری و مسلم است

مسند احمد بن حنبل، ج1، ص 350،تحقیق شعیب ارنعوط

الآن آخرین آیه ای که بر پیغمبر نازل شد آیه ربا بود، عمر بن خطاب هم گفت پیغمبر از دنیا رفت دوتا موضوع را بیان نکرد، خب الآن دین کامل است یا دین ناقص است،

مجری:

با این تعریف دین ناقص می شود دیگر

استاد شریفی:

حداقل تا الآن، ما مورد های زیادی داریم که خودشان گفتند مثلاً پیغمبر این را نگفت، پیغمبر آن را نگفت، الآن ما از خلیفه دوم یک روایت آوردیم که پیغمبر از دنیا رفت در مورد آخرین آیه ای که بر پیغمبر نازل شد پیغمبر تفسیری تحلیلی، بیان ریز مجموعه این آیه، اینها را بیان نکرد، سؤال پیش می آید، یا عقیده اهل سنت در مورد اکمال دین باطل است، ربطی به این ادعایی که کردند ندارند، یا خلیفه دوم ایشان صادق نیست، و ایشان به پیغمبر دروغ بسته، یا پیغمبر فراموش کرده بگوید، کم کاری کرده، که اگر فراموش کرده و کم کاری کرده، باز خدا آیه اکمال را چطور نازل کرده، باز اشکال به خدا هم بر می گردد، چون پیغمبر انسان است فراموش کرده، خدا چی؟ چون اینها معمولاً می گویند وقتی جایی گیر می کنند، خود پیغمبر را هم زیر سؤال می برند، پیغمبر حالا فراموش کرد، خدا که فراموش کار نیست، خدا که می دانست پیغمبر نگفته، از دنیا رفته، چطور آیه اکمال نازل می کند، اگر هم خدا قبل از نزول، چون بعضی می گویند این آیه بعد از آیه اکمال آمده، می گوییم باشد خدا که علم غیب دارد که پیغمبر فراموش می کند، چرا خدا اشاره به اکمال دین کرده با این تعریف اهل سنت؟ و اگر بگوییم عمر بن خطاب راست گفته یعنی روایت ادعا از عمر بن خطاب درست است، اما پیغمبر بیان کرده، باید بگوییم یا عمر بن خطاب دروغگو است، یا اینکه نه عمر بن خطاب راست گفته باشد پیغمبر و خدا زیر سؤال هستند، کدام را می خواهند انتخاب کنند؟ یعنی هیچ راه برایش ندارند

مجری:

راه فرار ندارد چون اساساً خدا را و کار خدا را دارند می برند زیر سؤال

استاد شریفی:

چهار تا بحث است، اهل سنت، خلیفه دوم، رسول خدا، خدا، هر کدام را شما اهل سنت انتخاب کنید، یک جای کار می لنگد و اشکال دارد، یا عقیده شما اهل سنت باطل است، یا عمر بن خطاب دروغ گفته است، یا پیغمبر و خدا زیر سؤال هستند، کدام یکی را انتخاب می کنید، از آن طرف هم روایت دارند اینها الی ماشاءالله کسی حق تفسیر قرآن، تفسیر به رأی را ندارد، اینها روایت معتبر هم دارند ترمزی در سنن خودش روایت را نقل می کند که پیغمبر گفت اگر کسی تفسیر به رأی کرد نشیمنگاه او آتش جهنم است، از این بالاتر هم دارند، می گوید اگر حتی تفسیر او ، تفسیری که خودش هم ادعا کرد و آورد، حتی اگر تفسیرش صحیح با واقع هم اتفاق بیفتد، یعنی تفسیرش درست در آمد باز هم این شخص ذالّ مذل گمراه است، چرا؟ حق تفسیر به رأی شما ندارید، این آیه قرآن هست الآن پیغمبر هم بیان نکرده، خب اهل سنت این را می خواهند چطور تفسیر کنند؟ از این طرف هم حق اینکه خودشان سخنی بگویند ندارند، «مقعده فی النار» این هم روایت رسول خدا، چکار می خواهید بکنید حالا؟ پس این یک مورد، یک اشکال و یک چالش اساسی که به اهل سنت وارد یم شود.

اشکال بعدی: پیغمبر همه احکام دین را بیان کرد؟ آیه اکمال آمده، آیه اکمال برای این است؟ خیلی خب چرا اختلاف عقیدتی و فقهی دارید؟ حداقل چهار تا مذهب رسمی دارید سلفیت و وهابیت هم مدعی است پنج تا، اختلاف هم عقیدتی هم فقهی، همدیگر را تکفیر هم کردید، چرا دارید؟ اینها می گویند شما هم اختلاف فقهی دارید، این را ان شاءالله در مسیر جواب خواهم داد، چون ما تفسیر دیگری از آیه اکمال داریم، ما مدعی این مطلب نیستیم، ما تعریف دیگری داریم، شما که این تعریف را دارید، باید اینجا جواب بدهید اگر پیغمبر کامل بیان کرده است، چرا امروز اختلاف فقهی دارید، من همیشه این مثال را زدم دوباره این مثال را می زنم، بارزترین عمل رسول خدا و سنت رسول خدا چیست؟ که از صدر اسلام تا به امروز همه صحابه و کسانی که با پیغمبر بودند حتی دشمنان پیغمبر هم می دیدند، نماز رسول خدا است، درست است؟

مجری:

بله نماز خب خیلی بوده

استاد شریفی:

روزی پنج وعده رسول خدا نماز خواند چند سال، مکه را ببوسید بگذارید کنار بیایید مدینه، چند سال مدینه؟ 10 سال، روزی پنج وعده، ضرب در 10 سال کنید، چه رقمی می شود، هنوز چهار مذهب اهل سنت با سلفیت و وهابیت چون من آنها را جز مذاهب اهل سنت نمی آورم این پنج تا، هنوز سر دست بسته یا دست باز نماز خواندن اهل سنت این مذاهب باهم درگیر هستند.

مجری:

چطور اینها که همه دست بسته دارند نماز می خوانند

استاد شریفی:

الآن اینها را من اگر پیدا کنم، ببینید کتاب مجال قطب الإرشاد جناب آقای ملوی محمد عمر سربازی جلد1، چرا این را نشان بدهم، این یک نکته جالبی است من این را بیاورم،

محل بستن دست ها در نماز

مجال قطب الإرشاد جناب آقای ملوی محمد عمر سربازی جلد1

سؤال63: محل بستن دست ها در نماز کجا است؟

می گوید

این یک مسئله اختلافی است دو جنبه دارد یکی بستن و نبستن دوم جای بستن

پیغمبر روزی پنج بار نماز خوانده همه هم می دیدند منافق و کافر و یهودی و نصرانی و همه می دیدند نماز پیغمبر را، می گوید الآن ما دوتا مشکل داریم، یکی اصلاً پیغمبر دستش را می بست یا باز بود، باز مشکل بعدی این است که پیغمبر دست را  کجا می گذاشت، آدم یک زره فکر بکند که یعنی چه؟

جنبه اول اهل تشیع و امام مالک در روایتی می گویند ارسال بکنند (در حالت قیام دست ها را رها کند)

بعد هم ادعا می کند که اینها که دلیل مثبتی ندارند، هم مالکی ها و هم شیعه ها این دو تا که رفتند کنار

جنبه دوم احناف می گویند محل بستن دست ها زیر ناف است، شوافع می گویند محل بستن دست ها بالی سینه است،  غیر مقلیدن می گویند محل بستن دست ها گلو یا بالای سینه است، درباره محل بستن دست ها حدیثی صحیحی نیست

اعتراف می کند اصلاً درباره محل بستن دست ها هیچ حدیث صحیح وجود ندارد، ثابت نیست که پیامبر دست ها را  کجا بسته، زیر ناف، بالای ناف، روی سینه یا بالای سینه، بعد ادامه می دهد

صراحتاً سخنی درباره محل بستن دست ها وجود ندارد غیر مقلدین می گویند احناف در این مورد هیچ دلیلی ندارند

این یک نماز رسول خدا است که اینقدر در آن دعوا و اشکال وا ختلاف دارید، بعد شما می گویید دین به واسطه بیان احکام آیه اکمال به این دلیل بود، خب شما که الآن این را می فرمایید چرا این اختلافات فقهی و عقیدتی را دارید، حتی تکفیر هم کردید همدیگر را؟ پس این شد چالش دوم برای اهل سنت که باید این را پاسخگو باشند.

برویم سراغ مورد سوم، اشکال بعدی: دین کامل شد؟ باشد کامل شد، روایت دارید در منابع خودتان خلیفه اول و دوم تان تصریح کردند دین بعد از روس خدا دوباره ناقص شد، این هم روایت، این روایت از خلیفه اول کتاب تاریخ ابن الوردی، جلد1، با سند صحیح

«و نزلت»

تاریخ ابن الوردی، جلد1

آیه نازل می شود، کدام آیه؟ آیه اکمال می گوید

ابوبکر گریه کرد، گفتند چرا گریه می کنی؟ گفت چون این دین بعد از اکمال دوباره ناقص خواهد شد

پس این روایت از خلیفه اول برویم ببینیم خلیفه دوم چه می گوید، چون همین روایت هم از خلیفه دوم هم نقل شده، کتاب السیرة النبویة، آقای ابن کثیر، جلد4، صفحه 427، دوباره آیه اکمال، در حدیث صحیح از عمر بن خطاب، که آیه اکمال نازل می شود بعد دوباره روایت را می آورد به طریق جید، که عمر بن خطاب گریه کرد موقعی که این آیه نازل شد، به او گفتند چرا گریه می کنی؟ علت گریه ات چیست؟ ایشان یک پاسخی داد، پاسخش هم این بود

گفت چون بعد از  اکمال دوباره دین ناقص خواهد شد

پس این را ابن کثیر در کتاب دیگرش هم نقل می کند،  کتاب البدایة و النهایة خودش، آنجا هم این روایت را می آورد دوباره می گوید به طریق جلد، و سندی خوب آمده که عمر بن خطاب هنگام این آیه گریه کرد و بعد گفت که دین بعد از اکمال دوباره ناقص خواهد شد،  خب الآن دین اهل سنت کامل است یا ناقص هست

مجری:

با آن چیزی که خلفای شان گفتند ناقص است.

استاد شریفی:

اگر ناقص باشد خدا از این دین راضی نیست، نعمت تمام نشده و دین شان کامل نیست، خب چه پاسخی برایش دارند؟ یا مصداق آیه اکمال نیستند، یا آیه اکمال را باید انکار کنند، انکار آیه اکمال می شود کفر چون انکار کلام خدا است، اگر مصداق آیه اکمال هم نباشند یعنی آنها بر دین کامل نیستند، یا خلیفه اول و خلیفه دوم اینها به انحراف رفتند کدام یک؟ هم خلیفه اول و هم خلیفه دوم، کدام یک را می خواهید انتخاب کنید، چه برایش دارند؟

سه تا چالش مطرح شد برای بحث آیه ا کمال در نزد اهل سنت، ما دوست داریم اگر می توانند تشریف بیاورند نسبت به این مواردی که بیان کردیم پاسخی بدهند.

قسمت دوم بحث مان می رویم سراغ ادله خودمان در مسئله اکمال دین، و ارتباط او با بحث مهدویت در غدیر، چون اینها همه اش به هم ربط دارد.

مجری:

خیلی خوب هست، سؤالاتی که استاد مطرح کردند جای پاسخ دارد و عزیزان می توانند تماس بگیرند با شماره هایی که زیر نویس می شود واقعاً هر سؤالی هر نکته ای هر اعتراضی هم باشد ما حاضر هستیم که بشنویم و استاد هم پاسخ بدهند.

خب فرمودید این چالش را، این سه سؤال مهم و اساسی را پیرامون آیه اکمال دین و ارتباطش با موضوع مهدویت حالا بفرمایید اگر چیزی ناقص مانده

استاد شریفی:

ما سه تا چالش برای اهل سنت را مطرح کردیم که این تعریفی که آنها از اکمال دین دارند سه تا مشکل در آن هست، مورد اول این است که اگر اهل سنت بگویند، چون می گویند سیاق آیه قبل و بعدش را که نگاه می کنیم در رابطه با بحث حرام و حلال ها است و پاکی و نجاست ها پس برای این بوده، می گوییم خب اگر احکام دین است اگر این حرام و حلال ها و نجس و پاک ها است، طهارت و نجاست هست، آقای عمر بن خطاب می گوید پیغمبر از دنیا رفت در حالی که تفسیر دو آیه را اصلاً مطرح نکرد، دوم چرا اختلاف فقهی و عقیدتی دارید اگر بیان این موارد بوده، سوم روایت صحیح دارید خلیفه اول و خلیفه دوم تان تصریح کردند که دین بعد از اکمال دوباره ناقص خواهد شد، و امروز اهل سنت با یک دین ناقصی دارند زندگی می کنند که قطعاً خلاف منهجی است که خدا در قرآن مطرح کرده است، حالا یکی بیاید بگوید عقیده شما شیعه چیست؟ شما هم قائل به اکمال دین هستید، از آن طرف هم اختلاف فقهی علما و مراجع تان دارند، خب پس اینها را چطور می خواهید جواب بدهید، می گوییم ما ادعا می کنیم اکمال دین مربوط به بیان حرام و حلال ها و طهارت و نجاست نیست، اکمال دین نزد ما شیعیان یعنی خود حجت خدا، خود حجت خدا یا نبی یا امام یا وصی، این حجت خدا روی زمین این خودش اکمال دین است، اصلاً خود این دین است، یعنی اگر آن حجت خدا، آن امام، آن نبی نباشد دینی نیست، چون اصلاً دین یعنی این، و چرا می گوییم اکمال دین در غدیر اتفاق افتاد و این آیه نازل شد؟ چون بعد رسول خدا که از دنیا می خواست برود اگر زمین از حجت خدا خالی می ماند چه می شود؟ دین ناقص بود، لذا در غدیر خم پیغمبر ائمه اثنی عشر را معرفی کرد تا حجت ابن الحسن المهدی (عج) که گفت تا روز قیامت هرآنچه که امت نیاز دارند من بیان کردم، وقتی تا روز قیامت حجت های خدا بر روی زمین مشخص شد، خدا گفت الآن دین شما دیگر کامل شد، نقصانی بعد از اکمال و کمال وجود ندارد.

مجری:

ولو اینکه موضوعات جدید فقهی هم در آن بیاید،

استاد شریفی:

اصلاً آن بحث نیست، ما هیچ بحثی سر آن نداریم،

مجری:

تا وقتی حجت هست همه اینها می تواند حل کند

استاد شریفی:

الآن این را هم جواب می دهم، پس کمال دین و اکمال دین وجود خود حجت خدا است، حالا من یک شبهه ای را بگویم، بعضی وقت ها ما یک سری مطالبی را می گوییم دوستان سر کلاس ها می گویند این را ما از اهل سنت هم نشنیدیم، کسی که می خواهد در این فضا کار کند باید از هر سنی، سنی تر باشد، خیلی جلوتر باشد، مثلاً در آیه تطهیر گفتند، این آیه تطهیر که شما می گویید عصمت اهل بیت را ثابت می کند، خب اینها مگر قبلش معصوم نبودند؟ شما شیعیان می گویید این آیه در مورد عصمت اهل بیت است، شما از این طرف هم می گویید اینها از همان بدو خلقت در عالم نور همین ها معصوم هستند، پس این ادعایتان با این آیه، این است که اینها قبلش معصوم نبودند الآن معصوم شدند، این شبهه را آلوسی مطرح می کند، جوابش این است که یکجا رفع است یکجا دفع است، رفع چیست؟ انسان چک می کشد، چکش برگشت می خورد، می خواهد برود بانک به او می گویند رفع سوء اثر یا یک کاری انجام داده، یک پرونده ای دارد، حالا یک کاری می خواهد انجام بدهد که آن را رفع کند، یکجا دفع است، یک کسی دزدی می کند می برندش زندان بعد از چند سال می خواهد سوء ثابقه اش را پاک کند، یک جا هست تهمت دزدی می زنند می روی دادگاه دفاع می کنید که این تهمت را از خودت دفع کنی، این آیه تطهیر اینجا رفع نیست اینجا دفع است،  نه اینکه اینها قبلاً گناه کردند الآن خدا می خواهد پاک کند، نه خدا می خواهد این ادعای رجس که به اهل بیت می خواهند بچسبانند، این را دفع کند، فرق است بین دفع و رفع، حالا این شبهه را گفتم برای این قسمت، آیا کسانی که قبل از نزول آیه اکمال از دنیا رفتند، چون شبهه هم به شیعه بر می گردد هم به سنی، دقت کنید آیه اکمال امروز نازل می شود یعنی خب آخر عمر پیغمبر است احکام دین آمد تمام شد، صحابه ای که در محضر رسول خدا بودند که هم شیعه قبول دارد هم اهل سنت، به شهادت رسیدند، اینها با دین ناقص از دنیا رفتند یا با دین کامل؟

مجری:

اگر بخواهیم این مبنا را قرار بدهیم که خب ناقص بوده

استاد شریفی:

چون همه احکام دین کامل نشده، خب پس اینها ناقص از دنیا رفتند، از این طرف برای بچه شیعه ها هم بگویم، شما شیعیان می گویید امامت بوده خب تا آن موقع امامت ابلاغ رسمی در غدیر نبوده، پس شیعه هم می شود ناقص آن صحابه سنی هم می شود ناقص، پس آن صحابه ای که در زمان رسول خدا با دین ناقص از دنیا رفتند نه خدا از دین آنها راضی است، نه نعمت بر آنها تمام شده، خب علی القائده آن دنیا این صحابه کارش گیر است، از آن طرف هم جلوی خدا می آید ادعا می کند می گوید به من چه ربطی دارد من را که زودتر از آن تاریخ از دنیا بردی دیگر به من ربطی ندارد، چکار می خواهید بکنید الآن، خب اهل سنت می خواهد چه پاسخ بدهد، اگر احکام حرام و حالا است چه می خواهد بگوید؟ اما من بچه شیعه برایش جواب دارم، جواب چیست؟ من می گویم دین در همه مواقع کامل است، اصلاً ما دین ناقص نداریم، چرا؟ چون اکمال دین وجود خود حجت خدا است، در زمان رسول خدا، حجت خدا کیست؟ خود رسول خدا است، پس دین ناقص نیست، اینکه آیه اکمال می آید علتش این است که نقصان بعد وجود رسول خدا آنجا از بین رفت، اینکه در غدیر شیطان نا امید شد چون حجت خدا تا روز قیامت توسط پیغمبر منصوب شد، و مشخص شد، پس برای من شیعه شبهه وارد نمی شود اما برای اهل سنت می شود، همه آن صحابه ای که پای رکاب رسول خدا به شهادت رسیدند همه شان با دین کامل از دنیا رفتند چون وجود خود حجت خدا است، پس اکمال دین یعنی این مسئله حالا برای این ما ادله داریم؟ بله الی ماشاءلله ادله داریم، اول اینکه روایت صحیح السند داریم، در کتاب تاریخ بغداد برای آقای خطیب بغدادی، المجلد التاسع، صفحه 221 با سند معتبر و صحیح، حدیث 4345، از آقای ابو حریره که می گوید

روز غدیر هر کس روزه بگیرد ثواب 60ماه روزه را برده

تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، المجلد التاسع، ص 221، ح 4345

این یکی از آن مواردی که شیعه می گوید روزه روز غدیر فضیلت دارد،

درا ین روز رسول خدا دست امیرالمؤمنین را گرفت

«الست ولی المؤمنین»

آیا من ولی و سرپرست شما نیستم؟

تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، المجلد التاسع، ص 221، ح 4345

گفتم بله یا رسول خدا، حالا

«من کنت مولاه فعلی مولاه»

این علی هم همان مقام را دارد

«فقال عمر بن خطاب بخ بخ یابن ابی طالب»

که معروف است

«فنزل»

چه آیه ای نازل شد

«الیوم اکملت لکم دینکم»

دو تا روایت در منابع اهل سنت وجود دارد، نزول آیه اکمال در غدیر، نزول آیه اکمال در روز عرفه به نقل آقای عمر بن خطاب، آن روایت این هم به نقل آقای ابوهریره؛ انصافاً با این مطالبی که الآن ارائه کردیم کدام یکی با عقیده صحیح جور در می آید، نزول در روز عرفه به ادعای اهل سنت در باب حرام ها و حلال ها یا نزول آیه اکمال در غدیر با معرفی حجت بعد از رسول خدا، خب پس برای اولین پای که اساساً این آیه در روز غدیر نازل شده مدرک معتبر از کتب اهل سنت آوردیم.

حالا برویم سراغ مورد بعدی، می خواهیم قرینه ها را بگذاریم کنار هم تا این بحثی که امام همان دلیل اکمال دین است را بیان کنیم، یکی دیگر از آن مطالبی که در کتب برادران اهل سنت ما هم ذکر شده که پیغمبر در روز غدیر قبل از معرفی امیرالمؤمنان حدیث ثقلین خوانده، کتاب روح المعانی، جناب آقای آلوسی، جلد6، صفحه 194، می گوید ذهبی گفته با سند صحیح از زید بن ارقم که رسول خدا در حجة الوداع و زمانی که در غدیر خم رسید اول چه گفت

«إنی قد ترکت فیکم القثلین کتاب الله وعترتی...»

روح المعانی، آلوسی، ج 6، ص 194

بعد دست امیرالمؤمنین را گرفت

«من کنت مولا فهذا علی مولا...»

خب اینجا یک سؤال حدیث ثقلین چیست؟ من چون خیلی وقت نیست یک سند دیگر نشان بدهم که از باب محکم کاری که آقایان نگویند این را فقط آلوسی گفته، حدود 30 نفر از علمای اهل سنت را من جمع کردم که با تصحیح این روایت را نقل کردند، حالا اینکه در خیلی از کتب آمده بماند، اینها تصحیح کردند به صحت این روایت، المطالب العالیه بزوائد المساند الثمانیه، جناب آقای ابن حجر عسقلانی، جلد 16، حدیث 3943، آقای ابن حجر این روایت را نقل می کند و بعد می گوید

«هذا اسناد صحیح»

المطالب العالیه بزوائد المساند الثمانیه، ابن حجر عسقلانی، ج 16، حدیث 3943

در ادامه هم باز تصریح می کند پاورقی محقق کتاب در رابطه با تصحیح این روایت ها و این سندها و آخرش هم تصریح می کند شواهد کثیری بر این مسئله هست که این جمله رسول خدا قبل از معرفی امیرالمؤمنان در غدیر بیان حدیث ثقلین است، خب حالا حدیث ثقلین چیست، باز هم فهم علمای اهل سنت که این اثبات امامت و خلافت امیرمؤمنان و بقیه ائمه اثنی عشر هم هست، اینکه می گویند در غدیر دوستی امیر مؤمنان مطرح شده، این چه ربطی به حدیث ثقلین دارد، پیغمبر می خواست بگوید علی را دوست داشته باشید که خود این جسارت به صحابه و به پیغمبر است، چرا؟ اهل سنت می گویند دوستی امیرمؤمنان جزء ایمان ما است، واجب است، اصلاً هیچ اهل سنتی شما پیدا نمی کنی که این را مطرح نکند و این را نگوید، خیلی خب شما بعد از 1400 سال پیغمبر ندیده فقط این اعتقاد را اخذ کردید دارید که حب امیرمؤمنان جزء ایمان شما است، 1400 است از پیغمبر فاصله دارید این را فهمیدید و می گویید اگر خلافی باشد این نشان می دهد که شخص مؤمن و مسلمان نیست، سال آخر حیات رسول خدا است، چند ماه بعد رسول خدا از دنیا رفت، رسول خدا باید سال آخرش بعد از 23 سال تبلیغ، اینکه امیرمؤمنین شانه به شانه رسول خدا بوده است به اعتراف خودتان در جنگ ها در هر جایی که رسول خدا نیاز داشت به امیرمؤمنان، نیاز به یاری داشت امیرمؤمنان نفر اول بود، به اعتراف خود اهل سنت، بعد از 23 سال آخر حیات رسول خدا، رسول خدا صحابه را جمع بکند بگوید علی را دوست داشته باشید، خب اینکه اهانت به خود صحابه است، یعنی اینها بعد از 23 سال که پیغمبر هر روز با علی بود و علی هر روز با پیغمبر و این همه فضائل هنوز صحابه نمی دانستند باید علی را دوست داشته باشند؟ اصلاً اهانت به خود صحابه تان است، خیلی مهم است شما ببینید خود برادران اهل سنت بهتر درک می کنند چقدر اهل سنت مطالعه دارند به متون حدیثی شان کتب تاریخی شان، خیلی کم، یعنی شاید دو تا یا یک روایت هم بلد نباشند، اما عقیده حب امیرمؤمنان را بدون مطالعه و تحقیق دارند چون سینه به سینه رسیده، خب اینها این را دارند بعد آن صحابه ای که 23 سال سخن پیغمبر را می شنیدند در مورد امیر مؤمنان نفهمیدند که باید علی را دوست داشته باشند که پیغمبر آخر عمرش بیاید این را بگوید؟

مجری:

حب علی ایمان است و بغض او نفاق است

استاد شریفی:

بله الی ماشاءالله، من اصلاً می گوید توهین به خود صحابه است، پیغمبر حدیث ثقلین می خواند در غدیر بعد امیر مؤمنان را معرفی می کند و بقیه ائمه اثنی عشر که ان شاءالله اشاره خواهم کرد، حدیث ثقلین را علمای اهل سنت تصریح کردند مثل آقای مناوی، فیض الغدیر مطلبی را می آورد می گوید اینکه پیغمبر حدیثی را اشاره کرد این نشان دهنده این است که اینها مثل یک دو قلو کنار هم چسبیده به هم هستند، قرآن و عترت، و بعد پیغمبر بیانش کلامش و درایة روایت این است که با آنها رفتار نیکو داشته باشید، حق آنها را بر خودتان ترجیح بدهید و در دین به اینها چنگ بزنید، این چه ربطی به دوستی دارد، مرجعیت دینی در حدیث ثقلین فهم علمای اهل سنت است، چه ربطی به دوستی دارد، بعد می گوید از این حدیث استفاده می شود، خیلی نکته مهمی است بیننده ها خوب دقت کنید که در هر زمان باید فردی از اهل بیت و عترت پاک پیغمبر باشد که به او تمسک جسته بشود تا روز قیامت، این فردی از اهل بیت برادر اهل تسنن من که تا روز قیامت باید باشد، هر زمانی یک نفر الآن این اهل بیت که باید به آن تمسک بجویید چه کسی است؟ یک نفر باید در هر عصری تا روز قیامت باشد، آن هم از اهل بیت تا معنا پیدا کند حدیث رسول خدا، می گوید تا امر به تمسک در این حدیث معنا پیدا کند همانگونه که کتاب خدا قرآن هم این چنین است، می گوید تا روزی که قرآن وجود دارد، قرآن هست، یک نفر از اهل بیت کنار این قرآن باید باشد تا حدیث ثقلین معنی پیدا کند لذا اهل بیت در روایتی که بعداً می آید امان زمین معرفی شدند که هر گاه از روی زمین بروند اهل زمین نیز نابود خواهد شد، این را شیعه نگفته فیض الغدیر شرح جامع الصغیر برای آقای علامه مناوی در صفحه15 کتابش، ذیل روایت ثقلین این مطلب را ایشان مطرح می کند، خب الآن چه کسی است این نفر از اهل بیتی که باید باشد تا حدیث معنی پیدا کند، و اگر این اهل بیت نباشند دیگر زمین حیاتی وجود ندارد، ابن حجر هیثمی یکی دیگر از علمای اهل سنت است، او هم می گوید

آنچه که از این روایت به دست می آید این است که تمسک به کتاب و سنت و عالمان به این دو از اهل بیت رسول خدا تشویق وترغیب شده و از مجموع این سخن استفاده می شود که این امور (کتاب و عالمان از اهل بیت) تا قیامت باقی هستند و در احادیثی که سفارش به تمسک اهل بیت شده است به این نکته اشاره دارد که تا روز قیامت زمین از اهل بیتی که اهلیت هدایت دارند خالی نخواهد بود، همانگونه که کتاب خدا نیز چنین است لذا اهل بیت امان برای اهل زمین معرفی شدند، شاهد بر این مطلب روایاتی است

السوائق المحرقه، ابن حجر عسقلانی ص 150 و 151

روایات را اشاره می کند که

در هر قوم و دسته ای از امت من وجود دارند که باید به آن تمسک جست به حضرت علی (ع) که امام و عالم عترت پیامبر هست بخاطر علم و استنباط دقیق آن حضرت

این هم حرف جناب آقای ابن حجر در کتاب السوائق المحرقه ایشان، این کتاب هم جالب است ابن حجر در رد شیعه نوشته، این هم نکته خیلی مهمی است، ایشان در رد شیعه این نکته را نوشته و در صفحه150 و 151 ذیل روایت ثقلین این نکته را بیان می کند، خب حدیث ثقلین مرجعیت دینی را ثابت کرد، بعد این مرجعیت دینی استمرار دارد تا روز قیامت خالی هم زمین از حجت خدا نخواهد شد، آن حجت خدا هم باید از اهل بیت باشد که سرور و بزرگ آنها خود امیرالمؤمنین است، احسنت تا امیرالمؤمنین را رسیدیم بعد امیرالمؤمنین چه شد؟ اگر بگویم رسول خدا نگفته است هم دوباره آیه اکمال زیر سؤال می رود هم اینکه علت گمراهی امت به گردن رسول خدا است، پیغمبر می آید می گوید شما اگر می خواهی گمراه نشوید باید تمسک کنید به کتاب خدا، کتاب که مشخص است وا هل بیت من، خب رسول خدا اهل بیت شما چه کسانی هستند؟ اهل سنت زن هایتان را می دانند، می گویند زن ها هم هستند، بعد اهل بیت شما اقوام و قوم و خویش هایتان؟ پسر عمو، عمو، نوه، بعد اینها در طول تاریخ، پسر شما، نوه شما بعد نتیجه شما همه شما بیایید تا امروز چه کسانی هستند، پیغمبر اگر نگفته باشد یعنی ناقص حرف زده، من و شما می خواهیم امروز به کسی آدرس بدهیم می خواهی بیایی قم بروی جمکران اگر می خواهی در مسیر گم نشوی ماشین سوار می شویم از این خیابان می روی دیگر بعد هیچ چیز نمی گویم، خب طرف می آید از این خیابان می رود می رسد چهار راه، خب چهار راه چهار تا راه است کجا برود الآن، تازه هنوز چهار راه اولی است سه راه بعدی، میدان بعدی، بزرگراه است کوچه فرعی است، از آن طرف هم ما ادعا داریم که کامل این را رساندیم، چهار تا فحش به ما می دهد یا نمی دهد، فلان فلان شده با این آدرس دادنش، این را من و شما می فهمیم رسول خدا واقعاً نمی فهمید اینطور آدرس بدهد به امتش؟ که تازه فهم علمای اهل سنت صراحتاً گفتیم می گویند باید تا روز قیامت باشد یک کسی که اصلاً حدیث معنی پیدا بکند، یکی از اهل بیت آن هم هر زمانی یکی، این را پیغمبر یا گفته یا نگفته، اگر نگفته باز هم پیغمبر زیر سؤال است، و خدا هم زیر سؤال است، چرا؟ چون خدا اکمال دین را تأیید کرده، خب اگر پیغمبر نگفته آدرس ناقص است، بعد آدرس ناقص را خدا چطور اشتباه کرده و خطا کرده که این ناقص را به عنوان کامل معرفی کرده، خدا هم زیر سؤال رفته است و احتمالاً این خدای شاب امرد جوان بی ریش مو فرفری آن لحظه ای که کره زمین آمده بوده آنجا چون به کره زمین آمد شانه اش به شانه بشر خورد، شد یکی از گونه بشد سهو و خطا و اشتباه و فراموشی هم دچار شد، مگر بگوییم این اتفاق افتاده اگر این نیست خدا هم زیر سؤال است، چه می خواهند اهل سنت پاسخ بدهند، تماس بگیرند بیایند حرف شان را بگویند جواب شان را بدهم؛ اما باز هم ما شیعیان چه می گوییم، نه ما شیعیان حرف داریم برای گفتن، حرف ما بچه شیعه ها این است می گوییم در روز غدیر رسول خدا حجت های الهی را تا روز قیامت معرفی کرد، کتاب احتجاج مرحوم طبرسی حدیث را نقل می کند، داستان روز غدیر است

ای گروه مردم من نبی و علی وصی است، بدانید که خاتم امامان قائم مهدی از ما است،

احتجاج، طبرسی

روایت های مفصل داریم پیامبر 12 تا را اسم می برد

«اولهم امیرمؤمنان آخرهم...»

بدانید او حجت باقی خدا است و پس از او حجتی نیست

بعد از امام زمان،

ای گروه مردم قرآن معین نمود که امام پس از علی و فرزندان او هستند و من نیز به شما خبر دادم که آنان از صلب من و اویند

ای گروه مردم تعداد شما بیش از آن است

اینهایی که می آیند می گویند رسول خدا روز غدیر اگر می خواست بیعت بگیرد طول می کشید، یک کم مطالعه کنید، بروید یک کم کتاب بخوانید، چند نوع بیعت در روز غدیر مطرح شد، یکی این است، رسول خدا خودش گفت

تعداد شما بیش از این است که با من دست بیعت بدهید

پس چکار کنیم؟

آن جمله ای که من می گویم را همه تان تکرار کنید،

چه گفت رسول خدا؟ می گوید رسول خدا گفت

خب تعداد تان بیش از این است که با من دست بیعت بدهید، و خداوند مرا مأمور فرموده تا از شما درباره امارت علی بن ابی طالب و امامان پس از او که همه از صلب من و اویند اقرار زبانی بگیرم، پس همگی بگویید: گفته هایت را شنیدیم و به نصب علی بن ابی طالب و فرزندان او راضی شدیم... نه تغییری نه تبدیلی در آن ایجاد خواهیم کرد

پس تعداد همان 12 تا، که چون وقت نیست ما روایتش را نیاوردم، تعداد همان 12 تا، نه 13 نه 11نه 24 تا اینکه اولش اشاره کردم هم احمد هم جریان سلفیت و وهابیت برای این قضیه بود که احمد و اتباع او هم باید اینجا پاسخ بدهند، تعداد 12 تا نه یکی کم نه یکی زیاد در تعداد هست در مصداق هم هست بعد امام زمان دیگر حجتی وجود نخواهد داشت، او آخرین حجت خدا است به عنوان امام دوازدهم، پس آنچه که ما آمدیم مطرح کردیم این نکته بود که اکمال دین دلیلش خود  حجت خدا است و با این روایت که روایتی است با سند معتبر ابن حماد در کتاب الفتن خود نقل می کند، امیر مؤمنان رسید خدمت رسول خدا گفت آیا مهدی از ما پیشوایان و از ماه ائمه اهل هدایت است یا غیر از ما است، خب امیرالمؤمنان ادعا می کند من جزء ائمه هدایت هستم امام هستم، می گوید مهدی هم از ما است؟ خب اثبات امامت امیرمؤمنان در آن هست، اثبات امامت حضرت مهدی هم با توجه به این روایت هست،

رسول خدا فرمود بلکه از ما است خدا به وسیله ما دین را به آخر خواهد رساند،

الفتن، ابن حماد

این همان اکمال و انتها است،

همچنان که به وسیله ما آن را گشود، به وسیله ما مردم از گمراهی و فتنه نجات پیدا می کنند، به وسیله ما از شرک نجات پیدا می کنند ، به وسیله ما خداوند بین دل های آنها الفت ایجاد می کند، بعد از آنکه بخاطر فتنه فاصله گرفتند، همچنان که بعد از دشمنی ها و شرک به خدای متعال به وسیله ما بین قلوب و دین شان الفت برقرار می شود

به وسیله آقا امام زمان و ائمه اثنی عشر دین کامل خواهد شد، من این را هم بیاورم، این هم کتاب المعجم الأوسط آقای طبرانی، جلد1، حدیث 157، این روایت در چند منابع اهل سنت آمده یکی از الفتن ابن حماد بود، یکی طبراین بود در معجم الأوسط که

همانگونه که پیغمبر فرمود دین با ما شروع شده با ما هم که آخرین آنها حضرت مهدی است خاتمه خواهد یافت

المعجم الأوسط آقای طبرانی، ج 1، ح 157

پس جمع حرف جلسه امروز ما دین در غدیر کامل شد به علت و معرفی ائمه اثنی عشر، حجت های خدا بعد از پیغمبر تا روز قیامت اکمال دین هم خود حجت خدا است نه حرام ها و حلال ها و بدون این حجت خدا دینی کامل نیست، هر کس که تابع حجت خدا بود و آن حجت خدا را قبول داشت مصداق آیه است که دینش کامل شده خدا از او راضی است نعمت را هم بر او تمام کرده، آنچه هم که اهل سنت مدعی بودند آوردیم نقد کردیم سه تا اشکال اساسی به اهل سنت در تعریف شان به بحث اکمال دین وارد بود که حالا ان شاءالله جواب دارند ما منتظر شنیدن جواب شان هستیم، دستش ما درد نکند خیلی متشکر.

مجری:

خواهش می کنم احسنتم طیب الله انفسکم و همینکه جهان ادامه دارد استمرار دارد، همینکه حیات و مامت هنوز باقی است پس معلوم می گردد که حجت خدا بر روی زمین وجود دارد و زنده است و نفس می کشد.

تشکر می کنم جناب استاد علی شریفی ممنون و متشکرم استفاده کردیم و همچنین تشکر می کنم از شما بینندگان و همراهان عزیز و ارجمند پایان بخش برنامه این دعا باشد که

اللهم عجل لولیک الحجة ابن الحسن الفرج و العایة و النصر و جعلنا من خیر اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدیه

تا دیداری دیگر بدرود و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.


مهدی یار>

آیه اکمال حدیث ثقلین نقصان دین اختلافات دینی