کلمه طیبه

قسمت هشتاد و سوم برنامه کلمه طیبه با کارشناسی حجت الاسلام یزدانی


 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

 

عنوان برنامه:  کلمه طیبه

تاريخ:   14 / 06 / 1401

استاد: حجت الاسلام والمسلمین دکتر یزدانی

مجری: حجت الاسلام والمسلمین مرعشی

مجری:

أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ  وَصَلی الله عَلیٰ مُحَمدْ وَالِه الطَاهِرینْ

عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) الحمد لله این توفیق، نصیب مان شد باز به رسم دوشنبه شب ها محضر همه شما گرامیان برنامه کلمه طیبه را تقدیم بکنیم، برنامه ای که این افتخار را داریم در محضر حضرت استاد حجت الاسلام والمسلمین دکتر یزدانی باشیم ان شاء الله امشب هم بتوانیم از آن کلیپ هایی که پخش می شود از مطالبی که گفته می شود نهایت بهره و استفاده را ببریم.

آماده بشویم برای معرفت افزایی خودمان و ان شاء الله برای پاسخگویی به شبهاتی که از جوانب مختلف در این حریم ولایت وارد می شود ان شاء الله، استاد سلام عرض می کنم در خدمت هستم

استاد یزدانی:

سلام علیکم ورحمة الله اعوذ بالله من الشیطان اللعین الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمد الله الذی اظهر الوجود ومنه بدأ کل حمدٍ والیه یعود والصلاة والسلام علی الشاهد والمشهود لکل موجود محمد المحمود و علی آله آل الله الودود خلفاء الله علی عالم الغیب والشهود سیّما الحجة ابن الحسن المهدی المنتظر الموعود (عج الله تعالی فرجه الشریف)

من هم سلام و عرض ادب دارم خدمت حضرتعالی و خدمت همه بینندگان عزیز شبکه جهانی حضرت ولی عصر و ایام شهادت اهل بیت (علیهم السلام) را تسلیت عرض می کنم شهادت امام مجتبی (علیه السلام) که دیروز گذشت و همین طور ایام اسارت خاندان اهل بیت (علیهم السلام) در شام را امیدوار هستیم که خداوند ما را جزء عزاداران آن حضرت ثبت و ضبط بفرماید ان شاء الله که این عزاداری ها را از همه شیعیان قبول بفرماید

مجری:

ان شاء الله عزیزان بیننده حتماً مستحضر هستید این هفته ای که گذشت برنامه های مفصلی پیش آمد صحبت های زیادی شد یکی از مولوی ها گرفتار آتشی که خودش بر افروخته بود شد (مولوی انصاری) صحبت های که راجع به تطهیر یزید کرده بود و صحبت های زیادی شده ان شاء الله ما تا جایی که بتوانیم این هفته کلیپ هایشان را پخش می کنیم و به آن ها پاسخ می دهیم.

قبل از این که سراغ پخش کلیپ ها برویم همان طور که مستحضر هستید بالاخره بحث، بحث معرفت افزایی است نتیجتاً آن چیزی که نیاز هست ما اشتیاق مان را بیشتر بکنیم نسبت به وجود نازنین حضرت حجت (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) و آماده می شویم برای ورود در این بحث معرفتی قبل از ورود بشنویم از حکومت آن حضرت و از وجود نازنین آن حضرت. حضرت استاد در خدمت تان هستیم.

استاد یزدانی:

یک روایتی هست در کتاب شریف تفسیر عیاشی که از تفاسیر قدیمی شیعه است در جلد 2، صفحه 282 از حضرت امام صادق (علیه السلام) که می فرماید:

«إن أول من يكر إلى الدنيا الحسين بن علي (علیه السلام) و أصحابه- و يزيد بن معاوية و أصحابه- فيقتلهم حذو القذة بالقذة»

تفسير العياشي؛ نويسنده: محمد بن مسعود العياشي (وفات: 320)، تحقيق: الحاج السيد هاشم الرسولي المحلاتي، ناشر: المكتبة العلمية الإسلامية – طهران، ج2، ص282

اولین کسی که به این دنیا بر می گردد (یعنی بحث رجعت بعد از ظهور است) بعد از یک مدتی دوران رجعت سر می رسد و اولین کسی که رجعت می کند حضرت امام حسین (علیه السلام) و اصحابش هستند. و بعد یزید ابن معاویه و اصحابش. چون در بحث رجعت نظر شیعه این است که مخلص ترین و مؤمن ترین افراد بر می گردند از آن طرف هم شقّی ترین و منافق ترین افراد نیز بر می گردد این ها بر می گردند و انتقام کربلا را امام حسین (علیه السلام) از یزید و اصحابش می گیرد.

همان ها را دانه دانه همان طوری که در صحرای کربلا اتفاق افتاده همان طور عین همان طابق النعل بالنعل ان شاء الله انتقام را خواهد گرفت. روایت بسیار زیبایی است عجب دورانی خواهد بود آن دوران، دورانی که ببینیم آقای مان امام زمان هست امام حسین (علیه السلام) هست اصحابش تک تک هستند حبیب ابن مظاهر، مسلم ابن عقیل، مسلم ابن عوسجه و فلانی و فلانی همه اصحاب ائمه هستند و اگر ما این توفیق را داشته باشیم که این دوران را بتوانیم درک کنیم و با اصحاب ائمه باشیم چه دورانی خواهد بود و چه صحنه ای خواهد بود. امیدوار هستیم که خداوند ما را محروم نکند از دیدن آن صحنه های بسیار بسیار زیبا ان شاء الله.

مجری:

ان شاء الله انسان می شنوند صرفاً همین صحبت ها اشتیاقش لبریز می شود و سرشار این حالت دوست داشتن نسبت به آقا امام زمان آن حالت دل تنگی نسبت به آقا امام زمان به او دست می دهد به نظرم نیاز هست هر چند وقت یک بار اگر نتوانستیم هر روز در هفتگی این برنامه های که پخش می شود الحمد لله عزیزان و کارشناسان هم تأکید دارند حتماً بحث امام زمان، حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را مطرح بکنند و همین هم نیاز هست برای این که انسان بتواند آن دل تنگی را به دست بیاورد. ان شاء الله که بتوانیم پا در رکاب حضرتش باشیم.

 برویم سراغ کلیپ هایی که آماده شده و ان شاء الله تقدیم محضرتان می شود بر می گردیم بعد از آن به نقد تک تک این کلیپ ها می رسیم کلیپ اول را با هم ببینیم.

کلیپ شماره 1- مولوی انصاری:

اطراف امام حسین را می گیرند سیدنا امام حسین 3 پیشنهاد می دهند می گویند اجازه بدهید که به نزد یزید ابن معایه بروم و با او بیعت کنم. این پیشنهاد امام حسین است. (اجازه بدهید بروم با یزید، بیعت کنم) این جا معلوم می شود که یزید با امام حسین دشمنی نداشت اگر دشمنی می داشت این حرف را نمی زد امروز یگانه چیزی که من و شما از لحاظ عقیده اهل سنت و جماعت، ما یزید را نمی توانم نفرین کنیم. ما یزید را نمی توانیم دشنام دهیم. بله یگانه غفلتی که از یزید صورت گرفته در مقابل قاتلین امام حسین تصمیم جدی نگرفته؛ اما فرمان یزید نبود که امام حسین را بگیرید، بزنید، به قتل برسانید، بکشید. امام حسین می گوید اجازه بدهید به نزد یزید ابن معاویه بروم و با او بیعت کنم. دوم: بگذارید دوباره به مدینه بر گردم به طرف شهر جدم، مدینه رسول (صلی الله علیه وسلم) بروم. سوم: اجازه بدهید که به سنگر اسلام بروم همراه کفار جهاد بنمایم. ابن جریر به سند حسن این را بیان کرده در این حالت به امام حسین اجازه داده نمی شود در این حالت وقتی که اجازه داده نمی شود حر ابن یزید که یکی از فرماندهان آن سپاه بود گفت شما به نواده پیامبر و جگر گوشه پیامبر اجازه نمی دهید؟ به همین دلیل حر ابن یزید به صف امام حسین می پیوندد به دفاع از حضرت امام حسین چنان شمشیر می زند که در آن دشت جام شهادت را می نوشد.

مجری شبکه ولی عصر:

کلیپ را دیدیدیم آقای مولوی انصاری که در هفته گذشته، گرفتار آن آتشی شد که خودش خیلی تلاش می کرد جامعه خودش را با این فرهنگ تکفیری آشنا بکند و خودش هم مبتلای به همین آتش شد و به درک واصل شد؛ اما این افراد را بشناسید قطعاً بسیاری شما کلیپ های مختصری از این را در فضای مجازی مشاهده کردید اما مفصل ترش را تبیین و تحلیل این رویکرد را در خدمت حضرت استاد هستیم.

حضرت استاد اولین مطلبی که ایشان بیان کرد این بود که حضرت آقا ابا عبدالله الحسین پیشنهاد داد که من با یزید بیعت می کنم و این اولین مطلبی بود که این آقا ادعایش را داشت.

استاد یزدانی:

بینندگان عزیز با چهره ایشان آشنا هستند آن های که شبکه ما را دنبال می کنند قبلاً کلیپ های زیادی از این آقا پخش کردیم کارشناس یکی از خبیث ترین و ناصبی ترین شبکه های وهابی بود. آن جا همیشه برنامه داشت پسر عمویش هم از ناصبی ترین وهابی هایی است که در تاریخ دیده شده. این شخص ناصبی در افغانستان امام جمعه و جماعت یکی از مساجد بود و خیلی علیه شیعه کارهای زیادی کرد.

چه در زمان حکومت قبلی و چه بعد از این در دوران طالبان از طالبان به شدت حمایت می کرد، ایشان تئورسین تروریسم بود تئورسین و نظریه پرداز بحث انفجار، انتحار، قتل و کشتار بود کارهای زیادی ضد شیعه انجام داد فرصت نیست و ارزش ندارد که بیشتر به آن بپردازیم کسی که سخنرانی می کرد هر کس مخالف طالبان باشد باید گردنش زده بشود خودش گرفتار همان طالبان شد.

می گویند داعش ولی خیلی این مسئله قطعی نیست خود طالبان ایشان را کشتند و به درک واصلش کردند آن طوری که نقل کردند در مسجد می خواست قبل از نماز جمعه مردم می آمدند دستش را می بوسیدند، می گویند بوسیدن دست، حرام و شرک است ولی این آقا همیشه انجام می دادند همان کسی که آمد دستش را ببوسد همان لحظه خودش را منفجر کرده و هیچ اثری از این مولوی دیگر بعد از آن دیده نشد. (به قول معروف تکه بزرگش گوشش بود) تشییع جنازه و این مسائل از او پخش نشده خیلی خوشحال شدیم در روز شهادت حضرت رقیه (سلام الله علیها) خداوند این ناصبی پلید را به درک واصل کرد و به مولایش یزید ملحق شد.

 هفته قبلش ایشان از یزید دفاع کرده بود این کلیپی که الان پخش کردید مال هفته قبل از به درک واصل شدنش است که از یزید دفاع می کند کلیپ بعدی اش را پخش می کنیم می گوید چه کسی می گوید یزید، با امام حسین اختلاف داشت؟ امام حسین می خواست با یزید بیعت بکند کجا؟ طبری گفته سند روایت هم حسن است تو روایت حسن و ضعیف و صحیح را از کجا می فهمی؟ نه سوادش را داری نه درسش را خواندی فقط بلد است داد بزند و سخنرانی بکند اصلاً معنای سند حسن و صحیح و ضعیف و این ها را متوجه نیست. ببینیم روایتی که ایشان نقل کرده در کجای طبری آمده و بعد جوابش را از خود طبری خدمت تان عرض خواهیم کرد.

تاریخ طبری، چاپ دار الکتب العلمیة بیروت لبنان، جلد 3، چاپ اول چاپ 1407، صفحه 312 حوادث سال 61 روایت اول از فلانی از فلانی که همه روات مشکل دارند از ابو مخنف و ابو جناب و ... که همه این ها از نظر سندی مشکل دارند کاری به این نداریم روایت طولانی است من بعضی از بخش های روایت را می خوانم. امام حسین (علیه السلام) با عمر ابن سعد می خواست مذاکره و صحبت بکند

«فانكشفنا عنهما بحيث لا نسمع أصواتهما ولا كلامهما فتكلما فأطالا حتى ذهب من الليل هزيع ثم انصرف كل واحد منهما إلى عسكره بأصحابه»

هیچ کس مذاکره بین امام حسین و عمر سعد را نشنید که این ها با همدیگر چه گفتند؟ امام حسین (علیه السلام) با عمر سعد به گوشه ای رفتند و صحبت کردند مردم نشنیدند چه گفتند؟ طولانی با همدیگر صحبت کردند بعد هر کدام به طرف لشکر خودش بر گشتند

«وتحدث الناس فيما بينهما ظنا يظنونه»

مردم با هم حرف می زدند و تصور و خیال می کردند

«أن حسينا قال لعمر بن سعد اخرج معي إلى يزيد بن معاوية وندع العسكرين»

آمده به این روایت استدلال کرده چقدر آدم باید وقیح باشد که با همچنین روایتی بخواهد ثابت بکند یزید آدم خوبی بود، یزید آدم بدی نبود. اصلاً راوی این مطلب را نشنیده اصلاً هیچ کس نشنیده در این روایت حداقل با عمر سعد صحبت نکرده مردم فکر می کردند که امام حسین به عمر سعد گفته بیا با هم پیش یزید برویم.

«وشاع فيهم من غير أن يكونوا سمعوا من ذلك شيئا ولا علموه»

خود راوی هم می گوید این شایعه در بین مردم پخش شده بود بدون این که اصلاً‌ بدانند قضیه چه است؟ بدون این که یک کلمه از کلمات امام را شنیده باشند. این آقا با استناد به این روایت می گوید امام حسین می خواست با یزید بیعت بکند با هم اختلافی نداشتند. ببینید دین این ها بر چه اساسی استوار است؟ دین این جماعت ناصبی، دین این مدافعان یزید بر همچنین روایات ضعیفی استوار است.

روایت بعدی هم روایت جالبی هست باز همان روایت هست با این که روات، این ها را نشنیدند خبری هم از روایت نیست که من 3 چیز می گویم یکی از این ها انتخاب کنید، یا فلان جای دیگر برویم یا با یزید بیعت بکنیم و این مسائل، همان روایت هست ولی روات خودشان از امام حسین (علیه السلام) نشنیدند چه گفت؟روایت بعدی که این روایت هم روایت جالبی از عقبة ابن سمعان است.

«قال صحبت حسينا»

من با حسین همراه بودم

«فخرجت معه من المدينة إلى مكة ومن مكة إلى العراق ولم أفارقه حتى قتل»

از مدینه تا مکه با او رفتم از مکه تا عراق هم با او رفتم تا لحظه ای که به شهادت نرسید با او بودم.

«وليس من مخاطبته الناس كلمة بالمدينة ولا بمكة ولا في الطريق ولا بالعراق ولا في عسكر إلى يوم مقتله إلا وقد سمعتها»

هر زمان، هر جا که امام حسین (علیه السلام) با مردم صحبت کرد من شنیدم در مدینه، مکه، در راه، در عراق حتی تا لحظه شهادتش

«ألا والله ما أعطاهم ما يتذاكر الناس وما يزعمون من أن يضع يده في يد يزيد بن معاوية»

تاريخ الطبري؛ اسم المؤلف: لأبي جعفر محمد بن جرير الطبري الوفاة: 310، دار النشر: دار الكتب العلمية – بيروت، ج3، ص312

«ألا والله» به خدا قسم (راوی دارد قسم می خورد) هر دو روایت در یک صفحه هست نشنیدم که امام حسین (علیه السلام) این حرفی را که مردم خیال می کنند گفته باشد که بیا دست من را در دست یزید بگذار یا من را اجازه بده به یک مرزی از مرزهای مسلمین (به قول این آقا) آن جا بروم جهاد بکنم. همچنین چیزی را من نشنیدم.

ببینید دو تا روایت در یک صفحه نقل می کند روایت اولی در خود روایت آمده امام حسین با عمر ابن سعد یک گوشه ای رفتند و صحبت کردند هیچ کس حرف های آن ها را نمی شنید بعد شایعه شد که امام حسین همچنین حرفی زده.

روایت دوم خود راوی می گوید من هرگز نشنیدم که امام حسین همچنین حرفی زده باشد این تصور و تخیل مردم است. این آقای ناصبی که پیش یزید رفت و به جهنم واصل شد می آید به همچنین روایتی می گوید حسن است. کجای این روایت حسن است؟ این روایتی که هیچ کس نشنیده حسن شده؟ همه رواتش هم ضعیف است به هیچ کدام از این روات شما اعتماد ندارید ثابت هم می کردی فقط بلد هستی برای مردم بلند صحبت بکنی. خدا ان شاء الله با این روایات دروغینی که خوانده عذابی بر عذابش ان شاء الله بیافزاید.

این روایتی که ایشان که نقل کرده و بعد از این تعداد زیادی از علمای اهل سنت این روایت را تکذیب کردند من بعضی از این ها را خدمت تان بخوانم کتاب الصواعق المحرقه آقای ابن حجر هیتمی الصواعق المحرقه کتابی که ضد شیعه نوشته شده آقای شهاب الدین احمد ابن حجر مکی هیتمی متوفای 974 چاپ منصوره در مصر، چاپ اول، چاپ 1429، صفحه 538 چه می گوید؟ می گوید:

«وسبب مخرجه رضي الله عنه»

چرا امام حسین (علیه السلام) از مدینه خارج شد؟

«أن يزيد لما استخلف سنة ستين أرسل لعامله بالمدينة أن يأخذ له البيعة على الحسين»

برای چه امام حسین از مدینه خارج شد؟ وقتی یزید در سال 60 به حکومت رسید به فرماندار مدینه دستور داد که برای من از امام حسین بیعت بگیر 

«ففر لمكة خوفا على نفسه»

امام حسین به سمت مکه فرار کرد برای این که جانش را این جا از دست ندهد (برای حفظ جان خودش).

 اگر امام حسین قصد بیعت با یزید داشت چرا در همان مدینه بیعت نکرد؟ چرا مکه آمد؟ چرا از مکه به عراق رفت به خاطر این که با یزید بیعت نکند روایت خیلی واضح است. در صفحه 539 چه می گوید. روایت طولانی است من بخش هایی از این روایت را رنگی کردم خدمت بینندگان عزیز بخوانم

«فلما وصلوا إليه التمسوا منه نزوله على حكم ابن زياد وبيعته ليزيد»

لشکر ابن زیاد وقتی به کربلا رسید با امام حسین صحبت کردند به امام حسین التماس از امام حسین خواستند که بیاید حکم ابن زیاد را بپذیرد و با یزید بیعت بکند.

«فابى»

امام حسین نخواست با یزید بیعت بکند.

«فقاتلوه»

الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة؛ اسم المؤلف: أبو العباس أحمد بن محمد بن علي ابن حجر الهيثمي الوفاة: 973هـ، دار النشر: مؤسسة الرسالة - لبنان - 1417هـ - 1997م، الطبعة: الأولى، تحقيق: عبد الرحمن بن عبد الله التركي - كامل محمد الخراط، ج2، ص574 – 575 (نرم افزار الجامع الکبیر)

یک کم کتاب بخوان، یک کم تاریخ بخوان این علمای شما است که می گویند آن ها خواستند بیا با یزید بیعت بکن حضرت امتناع کرد به همین خاطر شهید شد. اگر بیعت می کرد دیگر چه مشکلی داشت؟ می رفت همان جا بیعت می کرد لازم نبود پیش یزید برود همان جا با عمر ابن سعد بیعت کرده بود انگار با ابن زیاد بیعت کرده بود بیعت با ابن زیاد انگار را یزید است. با نماینده اش بیعت کرده بود همان طوری که یزید به فرماندار مدینه دستور داده که برایش از طرف من از او بیعت بگیرد، ابن زیاد هم می توانست بیعت بگیرد، عمر ابن سعد هم می تواند بیعت بگیرد. امام حسین چون بیعت نکرد به شهادت رسید. این مطلب در کتاب الصواعق المحرقه بود.

 در کتاب "الردّ علی المتعصب العنید المانع من ذم یزید" که صراحتاً این کتاب در رد همین آقای ناصبی نوشته شد که هفته پیش به جهنم رفت. کتاب مال ابن جوزی است عالم بزرگ اهل سنت متوفای 597 کتاب نوشته بر آن کسانی که نسبت به یزید تعصب دارند، در برابر حق عناد دارند و این ها اجازه نمی دهند کسی یزید را مذمت بکند (این نواصب) تحقیق دکتر هیثم عبد السلام محمد یکی از محققین معاصر اهل سنت هست. چاپ دار الکتب العلمیه بیروت لبنان، چاپ اول، چاپ 2005،‌ صفحه 50 همین مطلب را می آورد که امام حسین به عمر ابن سعد گفت:

«إما أن تدعني فألحق بالثغور أو انصرف من حیث جئت أو الحق بیزید»

امام حسین به او گفت اجازه بده من به یکی از سرزمین ها بروم یا همان جایی که هستم بر گردم، یا پیش یزید بروم بحث از بیعت نیست ایشان جواب می دهد می گوید:

«ولابد من الإشارة إلی قول الحسین (علیه السلام) إما أن تدعني فألحق بالثغور أو انصرف من حیث جئت أو الحق بیزید»

این روایت در کتاب اخبار الطوال ابو حنیفه دینوری نیامده طبری نقل کرده، ابن اثیر نقل کرده و یک روایتی از پیروان امام حسین نقل کرده همان روایت عقبة ابن سمعان که خدمت تان خواندم که من از مدینه تا مکه از مکه تا عراق و تا لحظه شهادتش با آن حضرت بودم نشنیدم که امام حسین گفته باشد این حرف را بگذار به مدینه بر گردم یا پیش یزید بروم این روایت دروغ است. بعد نظر خودش را می دهد می گوید نظر و رأی صحیح همین است.

«لأن الحسین (علیه السلام) قد طلب منه في المدینة ذلک وکذلک کان بإمکانه البقاء في مکة معززا مکرما بین أهلها إما أن یطلب هو ذلک عندما جد الجد وهو في سوح الوغی فهذا لا یخلو من امرین: اما الخوف، أو لعبة من الاعب السیاسة وکلاهما بعیدان عن سنت وخلق الحسین (علیه السلام)»

امام حسین در مدینه بود از او خواستم بیا بیعت کن بیعت نکرد می توانست در مکه بماند بین خانواده اش عزیز و کریم باشد و با یزید بیعت بکند هیچ کس هم کاری به کارش نداشته باشد. بیعت نکرد آن حضرت را کجا آوردند؟ آن حضرت را یک جایی آوردند او را مجبور می کردند بین دو امر و امام حسین نپذیرفت می گوید یا این است اگر هم گفته باشد یا از روز خوف است یا این ها دست های سیاسی است که سیاستمدارها این ها را درست کردند.

هرگز اخلاق امام حسین چنین نیست که بخواهد با همچنین شخصیتی مثل یزید بیعت بکند. اگر امام حسین می خواست قبلاً بیعت می کرد چرا این جا؟ چرا در مکه یا مدینه بیعت نکرد؟ بنابراین این مطلب دروغ است و صحت ندارد. علاوه بر این روایات فراوان دیگری در کتاب های شیعه هست دیگر فرصت نیست به این ها بپردازم همان روایت طبری واضح و روشن است سندی ندارد یا سندش ضعیف است ایشان گفت حسن است ولی دروغ می گوید حسن نیست روایت قطعاً ضعیف است. ابو مخنف را شما قبول ندارید این همه حرف علیه ابو مخنف زدید اگر بخواهیم حرف های شما را علیه ابو مخنف بیاوریم و روات بعدی اش همه شان از دم ضعیف هستند ایشان می گوید حسن است.

 روایت مخالف در همان صفحه اول می گوید مردم نشنیدند این شایعه بود بر اساس یک شایعه ای که روایتش جعلی و دروغین است مخالف هم در همان صفحه دارد شما می خواهید دین خودت را بنا کنی از شخصیتی مثل یزید دفاع کنی که تمام عمرش را در فحشاء و منکرات و جنایات گذرانده شما می خواهید از او دفاع بکنید.

مجری:

خدمت عزیزانی که به تازگی همراه مان شدند سلام عرض می کنم، این کلیپی که پخش شد مولوی انصاری بود که اخیراً به درک واصل شد به واسطه همان فتاوایی که خودش می داد به قول استاد این تئورسین تروریسم بود و فتواهایی که می داد باعث آتش افروزی ها و جریانات تکفیری می شد برنامه های انتحار و ترورهای دسته جمعی را منجر می شد که خودش هم گرفتار همین آتش شد.

ادعایی که داشت عزیزان دیدند آن هایی که از ابتدا همراه ما بودند یکی این بود که حضرت آقا ابا عبد الله الحسین قصد بیعت با یزید را داشته و غیر از این نبوده، تاریخ اگر چیزی را نقل کرده همین بوده الان دیدیم حضرت استاد آوردند دیدیم که اصلاً نمی شود اسم آن خبری که آمده اسمش را حتی روایت بگذاریم چون که خود راوی دارد می گوید هیچ کس این را نشنیده و یک شایعه ای بوده است.

 دومین چیزی که مطرح شد ان شاء الله از محضر حضرت استاد استفاده می کنیم آقای مولوی انصاری ادعا کرد دستور یزید نبود این اتفاق افتاد. یزید از این چیزها بی خبر بوده تنها اشکالی که شاید بتوانیم به یزید بگیریم (به قول این آقا) یگانه اشکالی که می شود به او گرفت این است که با قاتلین امام حسین برخورد خاصی نکرده اما یزید به هیچ وجه دستور به قتل حضرت آقا سید الشهداء (علیه السلام) را نداده است.

استاد یزدانی:

وقتی آدم بخواهد چشم بسته از یزید دفاع بکند مجبور است این حرف ها را هم بزند یک مراجعه ای به کتاب های تاریخی، به روایات داشته باش آدم چه بگوید همچنین شخصیتی را و مردمی که پای منبرش نشستند سواد چندانی ندارند این مسائل را نمی فهمند فقط می شنوند. ببینیم علمای اهل سنت چه گفتند؟ از سلفی ها شروع می کنم ابن کثیر شاگرد ابن تیمیه است و سلفی است کتاب البدایة والنهایة یکی از مهم ترین و معتبرترین کتاب هایی است که سلفی ها قبول دارند. جلد 8، چاپ دولت قطر چاپ وزارت اوقاف قطر در سال 1436، صفحه 313 نظر ابن کثیر است می گوید یزید اشتباه بزرگی کرد که به مسلم ابن عقبه دستور داد که 3 روز شهر مدینه برایت حلال باشد، ایشان می گفت تنها اشتباهی که یزید داشت همین است که قاتلان امام حسین را مجازات نکرده این که به شهر مدینه حمله کردند مدت 3 روز همه مردم مدینه را بر لشکریانش حلال کردند آن با عرب هایی که از شام آورده بودند با آن وضعیت از همسران شان دور بودند 3 روز تا هر جنایتی توانستند بکنند.

طبق گفته ابن کثیر و بقیه به هزار دختر باکره تجاوز کردند و هزار تا بچه حرامزاده سال بعد به دنیا آمد (کاری به آن نداریم) می گوید خیلی اشتباه بزرگی کرد که به او همچنین چیزی را دستور داد بسیاری از صحابه و فرزندان شان آن جا کشته شدند.

«وقد تقدم أنه»

خود ابن کثیر می گوید:

«قتل الحسين وأصحابه على يدى عبيد الله بن زياد»

 البداية والنهاية؛ اسم المؤلف: إسماعيل بن عمر بن كثير القرشي أبو الفداء الوفاة: 774، دار النشر: مكتبة المعارف – بيروت، ج8، ص222

او بود که امام حسین را کشت به دست چه کسی کشت؟ به دست عبید الله ابن زیاد. این نظر شخص آقای ابن کثیر هست که خودش می گوید او قاتل بوده شما می گویی نه قاتل نبوده؟ این از ابن کثیر بود.

باز از ابن اثیر در کتاب الکامل فی التاریخ اش که معرف حضور همه بینندگان عزیز هست یکی از بهترین کتاب های تاریخی است. خودش هم در مقدمه اش گفته من هر چه آوردم سعی کردم روایات متواتر باشد جلد 3، چاپ دار الکتب العلمیه بیروت، چاپ 1، چاپ 1407، 474 یکی از افراد پیش ابن زیاد می آید و به او اعتراض می کند چرا امام حسین را کشتی؟ حرف های دیگری می زند بعد ایشان جواب می دهد می گوید چرا امام حسین را کشتم؟

«أما قتلي الحسين فإنه أشار علي يزيد بقتله أو قتلي»

یزید من را بین دو چیز مخیر کرده بود یا امام حسین را می کشی یا تو را می کشم در این وضعیت ایشان باید چه کار می کرد؟ می گوید:

«فاخترت قتله»

من کشتن امام حسین را انتخاب کردم تا جان خودم را نجات بدهم.

الكامل في التاريخ؛ اسم المؤلف: أبو الحسن علي بن أبي الكرم محمد بن محمد بن عبد الكريم الشيباني الوفاة: 630هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1415هـ، الطبعة: ط2، تحقيق: عبد الله القاضي، ج 3، ص 474

این کتاب ابن اثیر است کتاب معتبر، تاریخ معتبر و این روایت هم در این کتاب آمده و شما هیچ دلیلی هم ندارید که یزید، دستور نداده باشد.

مجری:

هم ابن کثیر هم ابن اثیر جالب است هر دو تای شان اهل شام هستند همشهری های خود یزید هستند

استاد یزدانی:

بله، ذهبی هم اهل شامات است، من سعی کردم معتبرترین هایش را بیاورم وگرنه غیر از این، کتاب های تاریخی دیگر هم نقل کرده تاریخ الإسلام آقای ذهبی، جلد 5، چاپ دار الکتاب العربی، چاپ 1، چاپ 1410، صفحه 30 حرف های ذهبی است می گوید:

«ولما فعل يزيد بأهل المدينة ما فعل»

آن کارهای که یزید با اهل مدینه کرد و چه کارهای که کرد

«وقتل الحسين وإخوته وآله، وشرب يزيد الخمر، وارتكب أشياء منكرة، بغضه الناس، وخرج عليه غير واحد»

تاريخ الإسلام ووفيات المشاهير والأعلام؛ اسم المؤلف: شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان الذهبي الوفاة: 748هـ، دار النشر: دار الكتاب العربي - لبنان/ بيروت - 1407هـ - 1987م، الطبعة: الأولى، تحقيق: د. عمر عبد السلام تدمرى، ج 5، ص 30

دیگر چه کار کرد؟ امام حسین و برادرانش را کشت شرب خمر کرد کارهای منکر و زشتی از او سر زد مردم از او متنفر شدند و علیه او خروج کردند. این واضح و روشن است این جا می گوید چه کسی امام حسین را کشت؟ یزید.

 باز در کتاب دیگرش در سیر اعلام النبلاء، جلد 4، صفحه 35 شرح حال یزید ابن معاویه تا در صفحه 37 آقای ذهبی نظر خودش را می گوید. می گوید خیلی قوی و شجاع بود (عجب)

«وكان ناصبيا»

ناصبی بود ناصبی کسانی هستند که منافق هستند و متدین به بغض امیر المؤمنین علی ابن ابیطالب (علیه السلام) هستند. این هم محقق در پاورقی می گوید

«فظا غليظا جلفا يتناول المسكر ويفعل المنكر»

بد اخلاق، بد خو، جِلف، شراب خوار ایشان می گفت تنها اشکالش چه است؟ این که قاتلان امام حسین را مجازات نکرد کارهای زشت انجام می داد.

«افتتح دولته بمقتل الشهيد الحسين»

دولتش را افتتاح کرد با چه جنایتی؟ با شهادت امام  حسین (علیه السلام)

«واختتمها بواقعة الحرة»

پایان حکومتش چه زمانی بود؟ داستان واقعه حرّه و آن جنایاتی که در واقعه حرّه اتفاق افتاد

«فمقته الناس ولم يبارك في عمره وخرج عليه غير واحد بعد الحسين كأهل المدينة...»

سير أعلام النبلاء؛ اسم المؤلف: محمد بن أحمد بن عثمان بن قايماز الذهبي أبو عبد الله الوفاة: 748، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بيروت - 1413، الطبعة: التاسعة، تحقيق: شعيب الأرناؤوط , محمد نعيم العرقسوسي، ج 4، ص 37

تا آخرش این هم حرف آقای ذهبی صریح و واضح می گوید قاتل امام حسین چه کسی بود؟ یزید.

 بعضی از علمای اهل سنت مثل آقای آلوسی (ایشان هم سلفی است) در کتاب روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم وسبع المسانید آقای آلوسی، جلد 13، چاپ دار الکتب العلمیه بیروت لبنان، چاپ 1، چاپ 1415 در ذیل آیه 20 تا 38 سوره مبارکه محمد (صلی الله علیه وآله) صفحه 228 جواب ابن عربی را می دهد که ابن عربی حرف هایی زده بود (کاری نداریم) هفته های گذشته به آن مفصل پرداختیم تا این جایی که می گوید:

«أنا اقول»

 نظر منِ آقای آلوسی این است

«الذي يغلب على ظني أن الخبيث لم يكن مصدقا برسالة النبي صلى الله تعالى عليه وسلم وأن مجموع ما فعل مع أهل حرم الله تعالى وأهل نبيه عليه الصلاة والسلام وعترته الطيبين الطاهرين في الحياة وبعد الممات»

نظر و ظن غالب من این است این خبیث، یزید خبیث، این هم سنی است. این آقا می گوید من سنی هستم نظر اهل سنت این است. تو یک ناصبی از طالبان هستی نظر من این است که این خبیث رسالت پیغمبر را قبول نکرد، و تمام کارهایی که با اهل حرم خدا انجام داد با اهل حرم پیغمبر خدا انجام داد و کارهای که با عترت طیبین و طاهرین پیغمبر انجام داد چه در زمان حیاتش و چه بعد از مماتش و کارهای زشت دیگری که انجام داد تا در ادامه می گوید:

«وأنا أذهب إلى جواز لعن مثله على التعيين»

نظر منِ آقای آلوسی این است که می شود کسی مثل یزید را علی التعیین لعن کرد «لعنت الله علی الیزید»

«ولو لم يتصور أن يكون له مثل من الفاسقين والظاهر أنه لم يتب واحتمال توبته أضعف من إيمانه ويلحق به ابن زياد وابن سعد وجماعة»

اصلاً نمی شود تصور کرد که فاسقی مثل یزید هم وجود داشته باشد. ظاهراً او توبه نکرد احتمال توبه اش ضعیف تر از ایمانش هست ابن زیاد و ابن سعد را هم می شود لعن کرد و تمام جماعتی که طرفدار این ها بودند.

 خودش نظر می دهد

«فلعنة الله عز وجل عليهم أجمعين وعلى أنصارهم»

لعنت خدا بر یزید و ابن زیاد و ابن سعد و تمام طرفدارانش و تمام انصارش (و علی الانصاری)

«وأعوانهم وشيعتهم»

همه یارانش، همه شیعیانش، همه شیعیان یزید

«ومن مال إليهم إلى يوم الدين»

هر کسی که طرفدار یزید تا روز قیامت باشد.

«ما دمعت عين على أبي عبد الله الحسين»

تا روزی که چشمی بر امام حسین بر گریه می کند لعنت خدا بر یزید و ابن زیاد و ابن سعد و تمام پیروانش.

ببینید در ادامه ایشان چه می گوید؟

«ومن كان يخشى القال والقيل من التصريح بلعن ذلك الضليل فليقل: لعن الله عز وجل من رضى بقتل الحسین...»

باز لعنت خدا بر کسانی که راضی بودند و حرف های که می زند و مطالب دیگری که او امام حسین را به شهادت رساند راضی بود و از این مسائل...

روح المعاني في تفسير القرآن العظيم والسبع المثاني؛ اسم المؤلف: العلامة أبي الفضل شهاب الدين السيد محمود الألوسي البغدادي الوفاة: 1270هـ، دار النشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت، ج26، ص73

این هم حرف آقای آلوسی. تفتازانی چه می گوید؟ تفتازانی را همه این ها دیدند شرح العقائد النسفية آقای سعد ابن مسعود ابن عمر تفتازانی متوفای 791 یکی از مهم ترین کتاب های کلامی اهل سنت هست، تفتازانی یکی از بزرگ ترین متکلم های این ها است. چاپ دار احیاء التراث العربی در بیروت لبنان، سال 1436 این کتاب چاپ شده تحقیق استاذ علی کمال، در صفحه 149 بحث لعن یزید که بعضی ها یزید را لعن می کنند به این دلیل که او کافر شده چون امام حسین را به شهادت رسانده و اتفاق دارند که می شود یزید را لعن کرد.

« والحق أن رضي يزيد بقتل الحسين وَاستبشاره بذلک وإهانته أهل بيت رسول الله (صلى الله عليه وسلم)»

حق، این است آقای انصاری که الان در جهنم هستی و همه طرفدارانش دقت کنید این آقای تفتازانی بزرگ اهل سنت است نظر اهل سنت را دارد می گوید، می گوید حق، این است که رضایت یزید به شهادت امام حسین، خوشحال شدنش از این قضیه و اهانتش به اهل بیت (علیهم السلام)

« مما تواتر معناه وإن كانت تفاصيله آحاداً»

این تواتر معنوی دارد اگر چه تک تک تفاصیلش، روایت واحد هستند.

«فنحن لا نتوقف في شأنه بل في إیمانه لعنة الله علیه وأنصاره وأعوانه»

ما متوقف نمی شویم که یزید کافر بوده در ایمان یزید و شک و شبهه ای نداریم که یزید ایمان ندارد لعنت خدا بر یزید، لعنت خدا بر انصاری و لعنت خدا بر همه اعوان یزید!

 این آقا می گوید متواتر است آقای انصاری می گوید نه همچنین چیزی نیست. زیاد است اگر بخواهم همه این ها را بخوانم فرصت مان می گذرد و به بقیه مطالب نمی رسیم.

مجری:

تحلیل بسیار مفصلی بود عزیزان، به نظرم حضرت استاد سنگ تمام گذاشتند این صحبت ها را با هم دیدیم و تنها راهی که برای شان می ماند شبیه به یکی دیگر از انصار و اعوان یزید بود که جلسه پیش پخش کردیم که:

(وَإِنَّ الشَّياطِينَ لَيوحُونَ إِلَى أَوْلِيائِهِمْ)

و شياطين به دوستان خود مطالبی مخفيانه القا می ‌کنند

سوره انعام (6): آیه 121

گفت در خواب به من وحی شده که یزید گفت من امام حسین را نکشتم این آقا هم به صورت دیگری می گوید حتی این وحی را هم شیاطن به او نکرده بودند که بخواهد این طوری بگوید شروع کرده بود از خودش چیز بستن که ملحش شد به همان شیاطینی که (لَيوحُونَ إِلَى أَوْلِيائِهِمْ) و قطعاً:

(وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ)

و جايگاه او جهنم، و پايان کار او بسيار بد است.

سوره آل عمران (3): آیه 162

هست. عزیزان بیننده ان شاء الله تماس بگیرید اگر مطلب خاصی هست دغدغه ای دارید تماس بگیرید و مستقیماً با کارشناس برنامه در ارتباط باشید. حتماً ان شاء الله ارتباط شما را وصل خواهیم کرد و صدای شما را در استودیو خواهیم شنید.

 (میان برنامه)

مجری:

یا ابا عبدالله الحسین، عرض سلام مجدد خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) الحمدلله این توفیق را داریم برنامه کلمه طیبه را تقدیم محضر مبارک تان می کنیم. طبق همان چیزی که در جریان هستید در همین هفته اخیر اتفاقاتی که افتاده کلیپ هایی که پخش شده همین جریانی که باعث به درک واصل شدن مولوی انصاری شد.

یکی از ادعاهای این آقا را با هم دیدیم و شنیدیم و مفصلاً حضرت استاد نقد کردند هر چند در نظر ما شاید مفصل به نظر بیاید آن چیزی که حق مطلب هست آن چیزی که جا دارد بیان بشود توماری خواهد شد که انتهاء ندارد، هر طرحات و هر کلام پوچی که این ها بخواهند بگویند قطعاً هزاران سند در ابطالش هست یک مختصری برای حق پویان و حق جویان مطرح می شود که اتمام حجتی شده باشد و مطلب واضح و روشن شده باشد کلیپ بعدی را ببینیم

کلیپ شماره 2- مولوی مراد زهی:

من اولاً یک نکته را در رابطه با جانشینی یزید که حضرت معاویه (رضی الله عنه) ایشان را به عنوان جانشین خودش قرار داد یک توضیحی را لازم می دانم عرض کنم. ببینید اولاً از دیدگاه اهل سنت والجماعة به جز پیامبران، احدی معصوم نیست نه خلیفه اول حضرت ابوبکر، نه حضرت عمر، نه حضرت عثمان، نه حضرت علی، نه حضرت امام حسن، امام حسین هیچ کس جزء پیامبر معصوم نیست حتی هیچ کدام از صحابه! اما یک مطلبی در پرتو نصوص قرآن و سیره پیامبر و احادیث ثابت است که اگر صحابه ای یا تعدادی از صحابه مرتکب خطائی، اشتباهی، گاهی گناهی بشوند توفیق توبه آن ها را نصیب خواهد شد توبه خواهند کرد و آن ها مورد مغفرت الهی قرار خواهند گرفت و پیشاپیش هم این اعلام رضایت و مغرفت را خداوند متعال در قرآن انجام داد. با توجه به جنگ جمل و صفین و وضعیت یک مقدار در هم ریخته جامعه اسلامی به خاطر این جنگ ها حضرت معاویه (رضی الله عنه) یک انسان خیلی مدیر و مدبری بودند و انسان سیاستمدار و دور اندیشی بودند ایشان احساس کردند که ممکن است آن ها ضمن این که مسلمان بودند صحابه هم زیاد بودند آن تعصب قبیله ای و عربی طبعاً در میان آن ها وجود داشت.

بعد احساس کرد که بعد از وفات من ممکن است این تعصب یک مقداری دو مرتبه شعله ور بشود اگر کسی دیگر به عنوان امیر مسلمانان و حاکم اسلامی تعیین بشود دوباره قتل و خونریزی و درگیری و مشکلات به وجود بیاید با توجه به مشورت های خصوصی که با بعضی از بزرگان صحابه و تابعین و بزرگان و سیاستمداران آن زمان انجام داد به این جمع بندی رسید که یزید را به عنوان جانشین خودش پیشنهاد بدهد برای بعد (مسئول بعد که نیست) در آن زمان هم هیچ جنایتی که مانع از جانشینی یزید بشود از طرف یزید صادر نشده بود بلکه یزید در جنگ ها بود در فتوحات بود حتی در روایات داریم که رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) فرمود اولین سپاه اسلامی که در جنگ های دریایی شرکت می کند و قسطنطنیه را فتح می کند رسول اکرم به آن ها بشارت بهشت داده قطعاً سپاه حضرت معاویه بود که قسطنطنیه را فتح کرد یزید هم به نظرم در آن سپاه قرار داشت. ایشان را تعیین کرد حالا بعداً اگر یزید بعد از وفات حضرت معاویه (رضی الله عنه) مرتکب جرمی شد گناهی انجام داد قتلی انجام داد جنایتی انجام داد به معاویه نیست ایشان که علم غیب نداشت در آینده مثلاً یزید چه کار می کند (كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ)، (لَا يكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا) بالاخره (وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى) یزید گناهی بکند حضرت معاویه مجازات بشود؟

مجری شبکه ولی عصر:

بینندگان عزیز دیدیم و شنیدم از این به قول خودشان این مولوی عزیز که خیلی هم سر و صدای زیادی کرد جلسه پیش کلیپ هایی را از ایشان پخش کردیم، خیلی جنجال آفرینی هم می کند در سایه حکومت اسلامی هم هست به اصل شبهات بپردازیم و به صورت موردی بگوییم شما بینندگان عزیز این سر نخ و این منشأ بحث از دست تان خارج نشود و هم این که بتوانیم پاسخش را خیلی روشن تر از حضرت استاد بگیریم.

یک گفت ما به جز پیامبر هیچ معصومی نداریم معاویه هم معصوم نبوده اما شامل صحابه می شود و قطعاً آن چیزی که برای همه صحابه ثابت هست برای معاویه هم ثابت هست.

استاد یزدانی:

این ها می خواهند از یزید و معاویه دفاع بکنند توجیه می کنند چه توجیه عجیبی؟ یزید مثلاً به مدینه حمله کرده این همه آدم کشته 3 روز همه لشکریانش را اجازه داده حلال هست هر کاری خواستید انجام بدهید خانه کعبه را آتش زد امام حسین را به شهادت رساند نوامیس پیغمبر را اسیر کرد و شهر به شهر گرداند (با آن وضعیت) می گوید حالا این کار را کرده باشد مگر معصوم است؟

این همه جنایت کرده همه این جنایات را فقط با یک کلمه می خواهد توجیه بکند مگر یزید معصوم بوده؟ مگر ما گفتیم معصوم بوده؟ بله یزید معصوم نبود. مگر فرعون معصوم بود؟ فرعونی که می گفت:

(فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى)

و گفت: «من پروردگار برتر شما هستم!»

سوره نازعات (79): آیه 24

 معصوم نبود هر کس باید بیاید توجیه بکند. هند جگر خوار معصوم نبود اما بالای پشت بام خودش پرچم داشت همه مردها می دانستند هند چه کاره هست رفت و آمد می کردند محل رفت همه این طور آدم ها بود معصوم که نبود. معاویه شراب می خورد معصوم که نبود. زنا می کرد معصوم که نبود. طبق گفته خود عبدالملک مروان «الخلیفةُ المأبون» مأبون بود معصوم که نبود (مثلاً‌ حالا چه می شود) این طوری و با این منطق بخواهید توجیه بکنید هیچ سنگی روی سنگ بند نمی شود و این توجیه فقط به درد پیروان یزید می خورد و توجیه بسیار سخیفی هست فکر می کنم ارزش نداشته باشد بیشتر از این به آن بپردازیم. بله یزید معصوم نبود ولی این قدر جنایت انجام داد که در تاریخ بی سابقه است.

مجری:

حضرت استاد خیلی شیوا و شیرین بیاد کردند یک نکته دیگری که در این کلیپ دیدیم این بود که معاویه کسی است که مدیر و مدبر است آینده نگری می کند دور اندیش است و به خاطر این که بعداً می خواهد قتل و غارت و این ها نیافتد می آید پسر خودش یزید را نه باز هم به عنوان جانشین (قول این آقا) این بود که می آید پیشنهادی هست که مردم این را انتخاب کنند. منشأ این جریانی که اتفاق می افتد یزید حاکم بعدی می شود دور اندیشی معاویه است.

استاد یزدانی:

یکی از مبانی شان در بحث امامت این است که حاکم قبلی می تواند تعیین بکند و اگر تعیین دیگر مردم وظیفه شان هست اطاعت بکنند. البته خودش هم متعارض حرف می زد یک بار می گوید پیشنهاد داد یک بار می گوید تعیین کرد. پیشنهاد داد یا تعیین کرد؟ چرا در دو دقیقه نمی توانی یک حرف متناقض نزنی و دروغ نگویی بالاخره پیشنهاد داد یا تعیین کرد؟

اینی که واضح است پیشنهادی نبود تعیین کرد هر کس هم مخالف کرد کشته شد. سعد ابن وقاص مخالفت کرد کشته شد، عبد الرحمن ابن ابی بکر مخالفت کرد کشته شد، عبد الرحمن ابن خالد ابن ولید کشته شد و خیلی های دیگر. هر کسی با بیعت یزید در زمان معاویه مخالفت کرد یا تهدید کرد یا کشته شد. تهدیدهایش به عبد الله زبیر و عبد الله عمر و امام حسین و همه شان مستند است.

می گوید دور اندیش بود این چه دور اندیشی هست؟ این دور اندیشی که یک فاسقی مثل یزید را به جای خودش گذاشت آن هم چه کارهای انجام داد این همه، نتیجه دور اندیشی معاویه بود! حمله به مدینه، واقعه حرّه که در تاریخ مدینه بی سابقه است. شهادت سید الشهداء نواده پیغمبر و اسارت نوامیس پیغمبر، آتش زدن خانه پیغمبر همه دور اندیشی معاویه بود!

شما می خواستی معاویه را تقبیح و مذمت بکنی یا می خواستی مدحش بکنی؟ این قدر سطح شعورتان هم پایین هست نمی دانید حرفی که دارید می زنید مذمت است یا مدح است؟ این که مدح نبود.

 مسئله بعدی اصل اصول مذهب این ها را هم زیر سوال می برد انتخاب الهی کجا و انتخاب مردمی کجا؟ ما می گوییم خلیفه را خدا انتخاب می کند، خدا به او عصمت هم می دهد و انتخاب می کند او را معصوم قرار می دهد که هیچ اشتباهی نکند و هیچ گناهی از او سر نزند.

خدا که خالق ماست انتخاب می کند اما این ها می گویند نه خدا چه کاره هست انتخاب بکند؟ مردم انتخاب می کنند این هم انتخاب مردمی و انتخاب معاویه، معاویه تعیین کرد و دیدید که چقدر فرق است بین انتخاب خدا و انتخاب مردم این نتیجه انتخاب مردم است این نتیجه انتخاب خلیفه قبلی است که جزء مبانی شما است. انتخاب خلیفه قبلی این است که شما می بینید این فجایعی که اتفاق افتاد و اساس مذهب شما را زیر سوال برد مردم هیچ کاره هستند.

اصلا من یک سوال دارم این سوال در ذهن من همیشه بوده و هست چرا خدایی که خالق من هست، خدایی که روزی دهنده ما هست حق انتخاب امام بر من را نداشته باشد آن وقت یک عده عربی که در عصر اسلام زندگی می کردند در آن عصر اول نه سواد داشتند نه قرآن بلد بودند بخوانند یک سوره بقره را می خواستند یاد بگیرند 12 سال طول می کشید، نمازشان را بلد نبودند تیمم شان را بلد نبود در تمام عمرشان حتی یک بار از آب برای استنجاء استفاده نکردند این ها بیایند برای ما امام انتخاب بکنند چرا؟ این ها چه کار هستند که بیایند برای من امام انتخاب بکنند؟

برای همه مردم تا عصر قیامت این ها بیایند امام انتخاب بکنند؟ چه کاره هستند چرا خدا انتخاب نکند؟ چرا مردم باید حق انتخاب داشته باشند آن هم برای من، من اصلاً آن مردم را قبول ندارم که بخواهند انتخاب بکنند من خودم می خواهم انتخاب بکنم. آن ها چه کاره هستند؟ خدا به آن ها حق داده؟ ما به او حق دادیم؟ هیچ کس به او حق انتخاب امام بر ما را نداده. این هم نتیجه دور اندیشی معاویه، چقدر دور اندیش بود که پسر فاسق و مأبون خودش را انتخاب کرد این فجایع هم اتفاق افتاد همه اش هم به گردن معاویه هست

(كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ)

(آری) هر کس در گرو اعمال خويش است،

سوره مدثر (74):‌ آیه 38

همین آیه را ایشان می خواند دقیقاً همه کارهای که یزید انجام داد به گردن معاویه است چون معاویه او را انتخاب کرد.

مجری:

بسیار عالی. این نکته های که الان در این جلسه دارد مطرح می شود هم درس برای خودی افرادی هست که دارند از معاویه و یزید طرفداری می کنند هم آن افرادی که شاید در جامعه خودمان ادعای شیعه بودن هم دارند اما در پرتو اسم وحدت و اسم صحبت های مثل توهین نکردن به مقدسات اهل سنت و این ها می آیند به یک سری از مقدسات خود ساخته و وهابی ساخته های نو کیسه می آیند به این ها هم بها می دهند آن ها را به اسم مقدسات می شمارند.

زمانی که معاویه را بخواهید تقدیس بکنید می رسد به این جا که این ها می گویند بهشت جای است که یزید هم واردش می شود یکی از شبهاتی که همین آقا داشت همین است که یزید هم وارد بهشت می شود.

استاد یزدانی:

از چنین آدمی تعجب کردم که در ایران و در سایه امنیت نظام جمهوری اسلامی زندگی می کند بعد می آید از یزید دفاع می کند یزید اهل بهشت بوده چرا؟ چون پیغمبر گفته پیغمبر به او بشارت بهشت داده به یکی مثل یزید. اگر قرار باشد یزید اهل بهشت باشد و به بهشت برود ما اصلاً همچنین بهشتی را نمی خواهیم. اصلاً چنین بهشتی شایسته نیست انسانی وارد بشود آن بهشتی که یزید در آن هست مال شما، ارزانی شما و پیروان شما.

روایتی که ایشان خواند مال چه کسی هست؟ حرفی که می زند مال خودش نیست حرف را از ابن تیمیه یاد گرفته ابن تیمیه در کتاب منهاج السنه برای دفاع از یزید دقیقاً‌ به همین روایت استدلال کرده منهاج السنة ابن تیمیه، جلد 4، چاپ اول، چاپ 1406 با تحقیق دکتر محمد رشاد سالم، صفحه 572 روایت می گوید از عبد الله ابن عمر نقل شده

«أول جيش يغزو القسطنطينية مغفور لهم»

اولین لشکری که در قسطنطنیه بجنگند خدا آن ها را بخشیده

«وأول جيش غزاها كان أميرهم يزيد»

اولین لشکری هم که آن جا جنگیده امیرش یزید بوده است.

منهاج السنة النبوية؛ اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728، دار النشر: مؤسسة قرطبة - 1406، الطبعة: الأولى، تحقيق: د. محمد رشاد سالم، ج 4، ص 544

جیش، عدد معین است و از این حرف ها و توجیهاتی که می آورد. محقق می گوید من همچنین روایتی پیدا نکردم این روایت در صحیح بخاری هست اما از عبد الله ابن عمر نیست و متنش یک چیز دیگر است من متنش را از صحیح بخاری خدمت تان بینندگان عزیز بخوانم ببینیم روایت چه هست؟ صحیح بخاری، چاپ وزارت اوقاف عربستان سعودی، چاپ اول، چاپ 1417، صفحه 592 کتاب الجهاد والسیر، حدیث 2924 که از ام حرام نقل می کند که:

«أنها سَمِعَتْ النبي صلى الله عليه وسلم يقول أَوَّلُ جَيْشٍ من أُمَّتِي يَغْزُونَ الْبَحْرَ قد أَوْجَبُوا»

اولین لشکری که از امت من، جنگ دریایی بکند «قد اوجَبُوا» این ها بهشت را بر خودشان واجب کردند.

«قالت أُمُّ حَرَامٍ قلت يا رَسُولَ اللَّهِ أنا فِيهِمْ»

ام حرّام می گوید به پیغمبر گفتم من در بین آن ها هستم؟

«قال أَنْتِ فِيهِمْ»

بله تو هم هستی چقدر خوب من که اهل بهشت هستم (دارد برای خودش بشارت بهشت می دهد) این بر خلاف آن عشره مبشره است (بحث دیگری است)

«ثُمَّ قال النبي صلى الله عليه وسلم»

 پیغمبر گفت:

«أَوَّلُ جَيْشٍ من أُمَّتِي يَغْزُونَ مَدِينَةَ قَيْصَرَ مَغْفُورٌ لهم فقلت أنا فِيهِمْ يا رَسُولَ اللَّهِ قال لَا»

اولین گروهی که در شهر قیصر بجنگند همه این ها بخشیده شده اند گفتم من جزء آن ها هستم؟ پیغمبر گفت نه تو جزء آن ها نیستی.

الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج 3، ص 1069، ح2766 (نرم افزار الجامع الکبیر)

روایتی که ام حرّام نقل کرده و بعد ابن تیمیه می گوید امیر این جیش چه کسی بود؟ یزید بود پس یزید بخشیده شده است!

 ببینیم ام حرّام چه کسی هست؟ روایت را بخاری جای دیگر مفصل تر نقل کرده این روایت، خلاصه ای روایت بود. جایی دیگر این روایت را بخاری در صحیح بخاری، چاپ وزارت اوقاف، چاپ اول، چاپ 1417، صفحه 1470 به صورت مفصل تر نقل کرده کتاب التعبیر، باب الرؤیا بالنهار، روایت خیلی جالب و قشنگی است. می گوید رسول خدا بر ام حرام بنت ملحان وارد می شد. ام حرام بنت ملحان چه کسی بود؟ همسر عبادة ابن صامت بود.

«فَدَخَلَ عليها يَوْمًا فَأَطْعَمَتْهُ»

یک روز بر ام حرام وارد شد و ام حرام به او غذا داد.

«وَجَعَلَتْ تَفْلِي رَأْسَهُ فَنَامَ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم ثُمَّ اسْتَيْقَظَ وهو يَضْحَكُ»

الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج 6، ص 2570، ح6600 (نرم افزار الجامع الکبیر)

نعوذ بالله، استغفر الله این توهین زشتی که این ها نقل کردند. پیغمبر نعوذ بالله سرش را در دامن این زنی که شوهر دار هست گذاشت و آن زن سرش را وارسی می کرد نعوذ بالله اگر سر پیغمبر شپشی چیزی دارد پیدا بکند. تعبیرات و روایات مختلف هست بعضی ها نقل کردند که موهای پیغمبر را ببافد (مطالبی که وجود دارد)

پیغمبر با یک زن نا محرم چه کار دارد که خانه یک زن نا محرم برود غذا بخورد و او با موهایش بازی بکند یا ببافد یا دنبال حشرات بگردد. این روایتی که به این رکیکی هست ارزش دارد؟ ادامه همان روایت، بحث امت من می جنگند و اهل بهشت هستند و این مسائل. در کتاب های دیگر هم نقل شده صفحه 556، کتاب الجهاد والسیر هم نقل شده همان داستان هست باز کتاب النکاح هم همان روایت را نقل کرده.

ابن حجر عسقلانی برای توجیه این مطلب چه می گوید؟ ابن حجر در شرح صحیح بخاری، جلد 11، چاپ دار الطیبه ریاض، چاپ اول، چاپ 1426 روایت را وقتی می‌ آورد تعجب می کند می گوید چطور ممکن است که پیغمبر با یک زن اجنبی خلوت کرده باشد؟ می گوید با دلائل قوی ما داریم که از خصائص پیغمبر است که با یک زن اجنبی می تواند خلوت بکند به او نگاه بکند. (از این قضیه چقدر بی ادب باید باشد)

هیچ راهی پیدا نمی کند که ثابت بکند خیلی هایشان تلاش کردند بگویند ام حرام محرم پیغمبر یا رضاعی بوده می گویند نه همچنین چیزی دروغ است آخرش چه کار می کند؟ می گوید از ویژگی های پیغمبر است می تواند با یک زن نا محرم خلوت بکند به او نگاه بکند آن زن نا محرم هم کنارش بخوابد.

«ونومه عندها»

فتح الباري شرح صحيح البخاري؛ اسم المؤلف: أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل العسقلاني الشافعي الوفاة: 852، دار النشر: دار المعرفة - بيروت، تحقيق: محب الدين الخطيب، ج9، ص203

کنار یک زن نا محرم بخوابد و او هم موهایش را وارسی بکند و محرمیت و زوجیت هم نباشد. چقدر رکیک است این روایتی که از ام حرام نقل شده چنین روایاتی است.

 این آقای ناصبی بنای اعتقاداش را بر همچنین روایتی از همچنین زنی گذاشته که همچنین دروغی را به پیغمبر بسته مگر می شود پیغمبر بزرگوار اسلام بر یک نا محرم وارد بشود کنار یک نا محرم بخوابد و او هم با موهایش بازی کند همچنین چیزی مگر می شود؟ از کجا فهمیدی این ویژگی های پیغمبر است؟ این هم روایتی که در صحیح بخاری هست.

جواب های علمای اهل سنت را ببینیم از این روایت چه گفتند؟ ابن حجر عسقلانی در شرح صحیح بخاری در همان فتح الباری که الان خدمت تان نشان دادم چاپ دار الطیبه ریاض، چاپ اول، چاپ 1426، صفحه 195 همین روایت را می آورد که پیغمبر گفت:

«أول جیش من أمتي یغزون مدینة قیصر مغفور لهم»

می گوید:

«والإسناد کله شامیون»

سند این روایت همه شان اهل شام هستند.

 خیلی واضح است که مردم شام همچنین روایت جعلی را برای دفاع از یزید نقل کنند برای این که بگویند شامی ها خیلی خوب هستند ما خیلی خوب هستیم و امیرمان هم آدم خیلی خوبی است. «والإسناد کله شامیون» تمام روات این روایت از مردم شام هستند و چنین مطلب دروغی را هم قطعاً نقل کردند.

در صفحه 196 از محلب نقل می کند مهلب هم یکی از نواصبی است که از پیروان یزید است مهلب می گوید این حدیث منقبتی برای معاویه است چون از اولین کسی است که جنگ دریایی کرده (که این دروغ است) و منقبتی برای فرزندش یزید است چرا؟ چون او اولین کسی است که در شهر قیصر جنگیده ایشان نقل می کند می گوید ابن تین و ابن المنیر از این قضیه جواب دادند می گوید:

«أنه لا يلزم من دخوله في ذلك العموم أن لا يخرج بدليل خاص إذ لا يختلف أهل العلم أن قوله صلى الله عليه وسلم مغفور لهم مشروط بأن يكونوا من أهل المغفرة حتى لو ارتد واحد ممن غزاها بعد ذلك لم يدخل في ذلك العموم اتفاقا»

این عام حتی اگر شامل یزید هم بشود ما دلیل خاص داریم که یزید از ذیل این عام خارج است چرا؟ چون اگر پیغمبر گفته «مغفورٌ لهم» برای کسانی گفته که اهلیت مغفرت را داشته باشند اگر کسی از این گروه مرتد شده باشد می توانیم بگوییم او هم بخشیده شده؟ نه داخل این عموم نمی شود

«فدل على أن المراد مغفور لمن وجد شرط المغفرة فيه منهم»

باید کسی باشد که اهل مغرفت باشد و یزید چنین شخصیتی نبوده است.

فتح الباري شرح صحيح البخاري؛ اسم المؤلف: أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل العسقلاني الشافعي الوفاة: 852، دار النشر: دار المعرفة - بيروت، تحقيق: محب الدين الخطيب، ج 6، ص 102

این جواب آقای ابن حجر عسقلانی. باز آقای قسطلانی ایشان هم در کتاب ارشاد الساری شرح صحیح بخاری، جلد 6، چاپ دار الکتب العلمیة بیروت، چاپ اول، چاپ 1416 همین روایت را می آورد می گوید این روایت همه شان به خاطر

«بأن هذا جار علی طریق الحمیة لبني أمیة»

این روایت چطوری درست شده؟ چه کسانی این روایت را نقل کردند آن های که نسبت به بنی امیه تعصب دارند این از آن طریق آمده، منشأ این روایت تعصب نسبت به بنی امیه است و هرگز این روایت و این عام شامل یزید نمی شود چرا؟ چون یزید به دلیل خاص خارج از این قضیه است. چون او اهل مغفرت نبوده او شرایط این که بخشیده بشود ندارد و بعد آن حرفی که از سعد الدین تفتازانی خواندیم که شک و شبهه ای نیست یقین داریم که یزید به کشتن امام حسین راضی بوده خوشحال شده و به خاندان پیغمبر اهانت کرده و این مسئله متواتر هست را ایشان نقل کرده است.

باز سبط ابن جوزی جواب داده و خیلی های دیگر هم جواب دادند اصلاً این که یزید فرمانده این لشکر باشد دروغ محض است چرا دروغ است؟ روایت صحیح داریم صحیح سنن ابی داود سجستانی با تحقیق آقای محمد ناصر الدین البانی، جلد 7، چاپ اول، چاپ غراس در کویت، چاپ 1423، صفحه 272 روایتی نقل می کند که ما به قسطنطنیه به جنگ می خواستیم برویم

«وعلى الجماعة عبدالرحمن بن الوليد»

فرمانده، یزید نبود فرمانده عبد الرحمان ابن خالد ابن ولید بود. این روایت خیلی واضح است اصلاً‌ یزید کجا بود؟ این روایت صحیح می گوید فرمانده جنگ قسطنطنیه، عبد الرحمان ابن خالد ابن ولید بوده است. آقا البانی هم می گوید:

«قلت: إسناده صحیح، وصححه الحاکم والذهبي»

سند روایت صحیح است هم حاکم تصحیح کرده هم ذهبی تصحیح کرده است.

 بنابراین با استناد به همچنین روایتی شما بخواهی یزید را اهل بهشت نشان بدهی واقعاً نا مردی است. تازه فرض کنیم بخشیده شده باشد در روایت آمده که هر کس قسطنطنیه را فتح کرد خدا او را می بخشد. کجا را می بخشد؟ آیا گناهان گذشته اش را می بخشد یا گناهان آینده اش را هم می بخشد؟ آن زمان فرض را بر این بگیریم که این روایت صحیح باشد دیدیم روایت دروغ است.

ام حرام را نقل کرده که رکیک ترین الفاظ را نسبت به پیغمبر در این روایت آورده. این روایت صحیح و درست هم باشد پیغمبر هم گفته باشد یزید هم واقعاً فرمانده این جنگ باشد این مال زمانی بود که 10- 20 سال پیش قبل از حکومتش بوده، گناهان گذشته اش بخشیده شده باشد گناهان آینده اش چه؟ شهادت سید الشهداء (علیه السلام) و 72 تن از یارانش، اسارت خاندان اهل بیت، اسارت نوامیس پیغمبر، چوب زدن به لب و دندان امام حسین، حمله به مدینه، کشتن اصحاب پیغمبر، تجاوز به نوامیس مردم، کشتن صحابه، حمله به خانه خدا، آتش زدن خانه خدا، شراب خواری، قمار بازی، این که با خواهران خودش، با مادر خودش، با دختران خودش فحشاء می کرد این ها چه این ها را هم بخشیده است؟!

یک کسی در یک جنگی فرمانده باشد (بر فرض) بعد هر چه بعد از آن جنایت کرد خدا او را بخشیده این چه منطقی است؟ با کدام منطقی شما این حرف را می زنی آقای مراد زهی واقعاً خجالت نمی کشی واقعاً حیاء نمی کنی؟ فرض کنیم بخشیده شده باشد گناهان آینده اش هم بخشیده شده؟ این جواب این داستان! خدمت تان هستم.

مجری:

خیلی ممنون و متشکر حضرت استاد کلیپ های زیادی هم بود اما متأسفانه فرصت نمی شود فرصت مابقی به شما بینندگان عزیز بدهیم که پشت خط هستید صدای شما را بشنویم آقا مجتبی از مشهد پشت خط هستند آقا مجبتی در خدمت تان هستیم بفرمایید

بیننده آقای مجتبی از مشهد:

سلام علیکم چند شب پیش شبکه وهابی نور، موحد بود و آقای حسینی کارشناس برنامه بود یک شیعه ای سوال کرد تکلیف یزید روز قیامت چه می شود بهشتی یا جهنمی است؟ این آقا جواب داد با خدا است مشخص نیست که یزید بهشت یا جهنم می رود. یعنی اگر به عقیده این ها باشد آن جا هم خدا باید اجتهاد کند که یزید بهشت برود یا جهنم برود استاد یزدانی نظر شما چه است؟ آیا خدا آن جا اجتهاد می کند؟

مجری:

بسیار خوب، سوال همین بود، حضرت استاد اگر پاسخ را صریحاً بفرمایید

آقای مجتبی:

مطلب بعدی امروز در مسجد با یک اهل سنت در رابطه با جانشینی بحث می کردیم این آقا گفت پیامبر کجا حضرت علی را به عنوان جانشین انتخاب کرد؟ گفتیم مگر می شود پیامبر همین طوری جامعه را به حال خودش رها کند بگوید هر که هر کاری دوست دارد برود انجام بدهد همه آزاد هستند. گفتم چطوری معاویه برای خودش جانشین انتخاب می کند آن هم یک فاسق العقیده، یک انسان اهل صالح و درستکاری می گذاشت باز مشکلی نبود، نه یک کسی که خودشان هم می گویند یزید، آدم صالح و سالمی نبود. جالب است که حتی این جانشین معاویه، یزید را جهنمی نمی دانند نه لعنش می کنند نه می گویند جهنمی است.

مجری:

تشکر می کنیم آقای مجبتی عزیز از تماس تان سلامت باشید و نائب الزیاره ما باشید. تماس بعد آقای بهادری پشت خط هستند آقای بهادری در خدمت تان هستیم بفرمایید.

بیننده آقای بهادری:

بسم الله الرحمن الرحیم عرض سلام و شب بخیر دارم خدمت جناب آقای دکتر یزدانی و جناب آقای مرعشی دو سید بزرگوار. آقای دکتر، جناب آقای مراد زهی یک افاضات دیگری هم فرمودند ایشان می گوید در کتاب ها روایتی نداریم معاویه دستور سب علی ابن ابیطالب داشته باشد همه این ها بی اعتبار است.

استاد یزدانی:

بله این را هفته پیش جواب دادیم

آقای بهادری:

من نبودم عذر خواهی می کنم امیدوارم جناب آقای مراد زهی خودش و خاندانش و اهل بیتش با ابو سفیان، هند جگر خوار، یزید ابن معاویه و خود معاویه ان شاء الله در عالم برزخ محشور بشوند. اما مسند احمد، جلد 5، صفحه 347 را می آورد که می گوید من و پدرم بر معاویه وارد شدیم ما را روی فرش نشاند برای ما غذا آورد یک مقدار شراب هم آورد، معاویه از این شراب خورد به پدرم تعارف کرد. پدرم فرمود از روزی که پیامبر، شراب را حرام کرده من دیگر لب به شراب نزده ام. آقای مراد زهی سوال از شما دارم شما حدیثی دارید که پیامبر گفته «مثل اصحابي کالنجوم» اصحاب من مثل ستارگان هستند به هر کدام چنگ بزنید هدایت شدید. آقا مراد زهی شما به معاویه چنگ زدی با این کار هدایت می شوی اگر شراب خوردن را عادت می داند که شما میل بفرمایید. کتاب انساب الأشراف بلاذری، جلد 5، صفحه 137، چاپ دار الفکر بیروت «حدثنا یوسف واسحاق» نقل می کند همراه با مسروق در یک منطقه ای بودیم به یک مرکب هایی برخورد کردیم که مجسمه های از مس بر این مرکب ها بار بود. از بار محموله سوال کردیم گفتند این ها بت است از سرزمین هندوستان به سفارش معاویه سفارش شده برای او بسازند و به شام ببرند. مسروق می گوید اگر مطمئن نبودم که معاویه مرا می کشد همه بت ها را غرق می کردم مسروق می گوید به خدا قسم نمی دانم معاویه چگونه انسانی است که از قیامت نمی ترسد تلاش می کند دنیا را از دست ندهد با این که این سوال و حرکات خودش را بخواهد نیکو جلوه بدهد.

سنن ترمذی، خبر 3379 معاویه می گوید احدی بی سوادتر من به سنت پیغمبر نبود، مکه رفت به سعد ابی وقاص گفت سعد تو جلو برو من پشت سرت بیایم تا اعمال حج را یاد بگیرم. بلد نبود اللهم لبیک بگوید یعنی طواف بکند. سعد ابی وقاص را جلو فرستاد تا او بگوید. تمام علمای محترم اهل سنت می دانند افضل ترین، شجاع ترین مرد بعد از رسول خدا، علی ابن ابی طالب است خود معاویه هم انکار کرده که بی سواد است. چطور این شخص خلیفه می شود و امام حسن خانه نشین می شود؟ اما یزید ابن معاویه، خودتان فرمودید زنا با محارم، سگ بازی، قتل فرزند پیغمبر همه این ها انجام می شود فسق هم به وجود نمی آورد جنایت هم محسوب نمی شود. آقای مراد زهی این چه دینی است؟ راجع به دین خودتان یک نرده بگذارید که ما بفهمیم چه کسانی حق هستند و چه کسانی باطل هستند؟ آقای مراد زهی به من بگو چه کسی جهنم می رود؟ اگر یزید ابن معاویه شرابی خواری می کند زنا با محارم می کند سگ بازی می کند قتل فرزند پیغمبر انجام می دهد اما مستحق لعن نیست این را به من جواب بده یک نفر می گفت سوال داریم اگر هر کسی به جنگ می رفت (آقای دکتر یزدانی) یک مدت نبود خانمی فرزندی به دنیا آورده بچه را پیش آقا امیر المؤمنین می بردند می گفتند صورت آقا امیر المؤمنین را ببین این آقا را دوست داری می گفت بله دوستش دارم می دانست این نسل خودش است. اگر هم می گفت نه دوست ندارم می دانست این بچه زنا زاده است. حالا آقای مراد زهی قضاوت کند والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته

مجری:

علیکم السلام طیب الله خیلی ممنون جناب آقای بهادری عزیز. جناب آقای فتحی از کرج تماس گرفتند اقای فتحی در خدمت شما هستیم بفرمایید

بیننده آقای فتحی از کرج:

سلام عرض می کنم خدمت شما و استاد گرامی. استادی که در زاهدان سخنرانی می کرد برای من خیلی عجیب بود به قول شما در امنیت جمهوری اسلامی زندگی می کند و یک حرف های می زد نمی دانم واقعاً خودش این حرف ها را باور دارد یا ندارد؟ یک: امام حسن (سلام الله علیه) را شهید کردند که از آن بند قرار دادی که معاویه حق ندارد کسی را جایگزین کند و بعدش امام حسن باید خلیفه باشد از آن رهایی پیدا کنند. اما قسمتی که حق ندارد کسی را جای خودش تعیین کند هنوز پا برجا بود این اولا.

 دوم: جناب معاویه کشتار و کثافت کاری های یزید را ندیده بود. اما مشروب خواری، میمون بازی، هرزگی و و و یزید را که دیده بود می گوییم بعدش را ندیده بود. یک موردی این آقا اشاره کرد حضرت رسول فقط معصوم است. اگر همین عبارت را ما به آقای هاشمی می گفتیم آقای هاشمی ما را می کشت من یکی دو بار با ایشان تماس گرفتم ایشان هیچ کس را معصوم نمی داند حتی حضرت رسول را و چند تا روایت هم دارند که حضرت رسول هم جزء معصومین نیست. اما جلوی این آدم هیچی نگفت ساکت ماند، چون داشت به نفع شان صحبت می کرد و برای من عجیب بود این آقا که در دسترس ما است و می شود در زاهدان با ایشان حرف زد امکان این هست که مناظره مستقیم با این آقا گذاشته بشود؟

استاد یزدانی:

مرد مناظره نیست

آقای فتحی:

در زاهدان هست

استاد یزدانی:

اگر در قم هم باشد مرد مناظره نیست. چند سال پیش (آن زمان من خیلی جوان بودم) با او مناظره کردیم خودش بعداً تماس گرفته بود گفت من در تاکسی دیگر نمی توانم سوار بشوم تاکسی هم سوار می شوم راننده تاکسی به من تکه می اندازد می گوید تو همانی بودی آن شب در مناظره آبرو ریزی کردی. این آقا هیچ وقت در تمام عمرش بعد از آن مناظره، مناظره نخواهد کرد. برنامه ما را می بیند اگر مرد مناظره هست بیاید ما حاضر به مناظره هستیم مشکل نداریم.

آقای فتحی:

خدا شاهده فعلاً هیچ جای دنیا اندازه جمهوری اسلامی دموکراسی وجود ندارد که هر امتی بتواند به همین راحتی حرفش را بزند، به همین راحتی به شیعه می تازد به همین راحتی هر چه دلش می خواهد به ما می گوید بعد در کشور ما هم زندگی می کند از تمام مزایای کشور ما استفاده می کند، ما حرفی نداریم مرام مان از مولای مان علی ابن ابیطالب گرفته شده. این آقا را اگر شده وادارش کنید بیاید مناظره کند.

مجری:

اگر عزیزان و دیگر افراد هم همچنین پیشنهادی داشتند، برنامه های شبکه را در شب های آتی پی گیری بکنید ان شاء الله برنامه های هست برای این که ببینیم به قول استاد این آقا اصلاً خودش را مرد مناظره می داند یا نمی داند؟ چه بیاید چه نیاید در هر دو صورت تکلیف واضح و روشن هست.

آقای فتحی:

کاش یک بندی بود تکلیف می کردید که برای مناظره بیاید این حرف را زدی باید دفاع کنی.

مجری:

بله کاش می شد، جناب آقای فتحی تشکر می کنیم. دیگر فرصت نداریم آقای فتحی از کرج بودند قبل از آن آقای بهادری و در ابتدا آقا مجتبی از مشهد که سوال بیشتر به صورت استفهام انکاری بود، اما این سوال را مطرح کردند که تکلیف یزید چه است طبق سوالی که در همین شبکه وهابی بیان شده گفتند که خداوند روز قیامت اجتهادی می کند ببیند به چه نتیجه ای می رسد که یزید را به بهشت یا جهنم بفرستد!

استاد یزدانی:

خدا در همین دنیا تکلیف فاسقین و منافقین را مشخص کرده تکلیف کسی قاتل باشد کسی که افساد در ارض بکند مشخص کرده آیه 93 سوره مبارکه نساء خداوند می فرماید:

(وَمَنْ يقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا)

و هر کس، فرد با ايمانی را از روی عمد به قتل برساند، مجازات او دوزخ است؛ در حالی که جاودانه در آن می ‌ماند؛ و خداوند بر او غضب می ‌کند؛ و او را از رحمتش دور می ‌سازد؛ و عذاب عظيمی برای او آماده ساخته است.

سوره نساء (4): آیه 93

هر کس یک مؤمنی را عمداً بکشد جایش در جهنم است برای همیشه در جهنم می ماند گرفتار غضب و لعنت خدا می شود و خدا برای او عذاب دردناکی آماده کرده و آماده خواهد کرد. یزید مگر یک نفر کشته این همه جنایت که اصلاً یک برنامه فقط بنشینیم تیترهای جنایات یزید را بخوانیم که دیگر مهم ترینش را همان عالم سنی گفت افتتاح دولتش با شهادت سلاله پیغمبر و ریحانة النبی حضرت سید الشهداء (علیه السلام) بود. آن همه جنایت در کربلا اتفاق افتاد بعد از آن، نوامیس پیغمبر را اسیر کرد شهر به شهر گرداند چه جنایاتی انجام داد چه کارهایی فاجعه آمیزی انجام داد که نمی شود گفت.

 یک مطلبی از ابن جوزی درباره صحنه ورود اهل بیت (علیه السلام) به شام بود کارهای که این ها انجام دادند من واقعاً نتوانستم بخوانم یعنی نمی شود خواند این قدر جنایت عظیم بود. کارهای که در مدینه و مکه انجام داد 3 سال بیشتر حکومت نکرد این همه جنایت انجام داد بعد ما می گوید ما نمی دانیم اهل بهشت یا جهنم هست؟ خدا تکلیف را مشخص کرده اگر یزید جهنم نرود اصلاً‌ جهنمی وجود ندارد مگر کسی در تاریخ داریم از یزید جنایتکارتر هم باشد؟ پیدا کنید هیچ کسی جنایتکار از یزید در تاریخ نبوده و کارهای زشتی که انجام داد. البته اشتباه کردم از او بدتر معاویه بود و بعضی های دیگر هم هستند اسم بقیه را نمی بریم تکلیف کاملاً مشخص است.

یزید قطعاً‌ اهل جهنم است و تمام طرفداران یزید همان طوری که آقای آلوسی گفته بود لعنت خدا بر یزید، لعنت خدا بر ابن زیاد، لعنت خدا بر ابن سعد و لعنت خدا بر تمام اعوان و انصار و پیروان یزید تا روز قیامت و تا روزی که چشمی بر سید الشهداء (علیه السلام) اشک می ریزد.

مجری:

احسنتم، طیب الله خیلی استفاده کردیم و این صحبت هم صحبت بسیار زیبایی بود اگر قرار است یزید به بهشت برود ما این بهشت را نمی خواهیم یزید هر جا رفت آن جا برای ما جهنم می شود شما اسمش را هر چه می خواهید بگذارید بگذارید. استاد تشکر می کنم از محضرتان استفاده کردیم همچنین تشکر می کنم از همه شما بینندگان عزیز و ارجمند که تا انتهای برنامه کلمه طیبه امشب هم همراه ما بودید ان شاء الله موفق و مؤید و منصور باشید تا دیدار آینده خدا نگهدار!

 



  
  • دکتر وحید رضایی

    29 فروردين 1402 - ساعت 21:06

    به حق امام حسین سیدالشهدا و حمزه سیدالشهدا صلوات الله علیهما ان شاء الله مرادزهی با هند جگرخوار پرچمدار و شوهرش و پسر و نوه ش و وحشی قاتل حمزه محشور بشه

    0 1
  • رضایی

    23 بهمن 1401 - ساعت 21:21

    ان شاء الله همکنون این مولوی ناصبی با یزید محشور شده

    0 2

کلمه طیبه>

پاسخ به شبهات امام حسین ع اسارت مولوی تکفیری ناصبی طالبان طبری عمرسعد یزید معاویه عبیدالله صحابه جانشین هند زنا زاده ابن تیمیه جنایات جنگ