تاریخ بدون روتوش

قسمت هفتاد و دوم برنامه تاریخ بدون روتوش با کارشناسی جناب آقای حسینی


 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

عنوان برنامه: تاریخ بدون روتوش

موضوع برنامه: واکاوی در مورد تاریخ ایران باستان «ایرانی‌ها و اعراب»

تاريخ: 29/ 04/ 1401

استاد: آقای دکتر حسینی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

عرض سلام و ادب خدمت شما بینندگان عزیز و ارجمند، شما که بیننده قسمت 31 از فصل 2 سلسله برنامه تاریخ بدون روتوش هستید و این قسمت قرار هست که مباحث فصل دوم را ان شاء الله یک جمع بندی بکنیم چون در آستانه فرا رسیدن ماه محرم هستیم ویژه برنامه ها آغاز خواهد شد البته برنامه تمام نمی شود به فصل 3 انتقال پیدا می کند و مباحث ها در فصل سوم هر وقت که شروع شد ان شاء‌ الله ادامه خواهیم داد.

هفته بعد یک ویژه برنامه ای داریم که می خواهیم به بعضی از موضوعات بپردازیم برخی از آقایانی که فکر کردند مطلبی توانستند بیاورند در مورد برنامه ما مطرح بکنند نشان می دهیم که چقدر این ها از لحاظ علمی از مباحث دور هستند و مطالبی که مطرح کردند چه تناقضاتی با همدیگر دارد و اصلا این ها چه کار کردند مثلاً برخی آقایان خواستند بیایند پاسخ بدهند.

یک گلایه بکنم ما 2 هفته قبل گفتیم چند نفر آمدند خواستند به بعضی از مطالب ما جواب بدهند یکی دو هفته هم به شما فرصت می دهیم الان هم عرض می کنم این یک هفته ای که پیش رو داریم به شما فرصت می دهیم هر آن چه که مسئله علمی دارید هر آن چه که ایراد دارید دقیق، علمی، مستند تا می توانید بیایید علیه برنامه مطرح کنید ما 2 هفته پیش این را گفتیم ظاهراً برنامه شان را کنسل کرده بودند کلاً برنامه نرفتند.

تا یک لایوی که پیش آمد یک شخصی با اسم رسانه ایش نیامد با یک اسم دیگری آمد به هر حال داستانی شد خودشان فهمیدند چه شد و پشیمان شدند، آن شخص که آقای امید دانا صراحتاً گفت ناراحت شدم آمدی (به آن خواهیم پرداخت) گفت از یک بابت خوشحال شدم در دام حسینی نیفتادی ولی ناراحت شدم نباید در لایوش می رفتی. آن هم داستانی است سر جای خودش در لایو گفته بود به آن شخصی که آمده بود باید کاملش را در صفحه یوتیوپت بگذاری هنوز که نگذاشته دوستان پیغام ندادند که گذاشته باز یکی دو روز به او فرصت می دهیم یک مقداری فضا برای شان آرام تر شد از زیر انتقادات توانستند بیرون بیایند باید منتشر کنند در لایو خودشان گفتند کاملش را منتشر می کنند باید کاملش را منتشر کنند. می پردازیم افراد دیگری هم بودند به بحث های ما پرداختند.

 انتقادی که می خواستم بکنم این بود ما گفتیم صغیر و کبیرتان اگر احساس می کنید گیر علمی، ایراد اساسی نسبت به برنامه دارید مطرح کنید البته این ادعا و ادبیات را نسبت به کسانی به کار بردیم که مدعی هستند وگرنه موبدان عزیزان زرتشتی خواستند تشریف بیاورند ما خدمت شان هستیم احترام این موبدان عزیز زرتشتی بر ما لازم هست تا آن جای که بحث و گفتگوی علمی است با ایشان دوست هستیم و تماس داریم صحبت می کنیم بعضی وقت ها یک سری مطالبی را به ما می گویند. انتقاد را به شما بگویم چه بود؟ انتقاد این بود ما صغیر و کبیر گفتیم 4 نفر کبیر هم حداقل بیایند که ما بتوانیم مطلبی که ارائه می دهیم جنبه های علمی پیدا بکند. اجازه ندهید ما وقتی می خواهیم شما را نقد بکنیم برویم بپردازیم به یک سری مسائل که خواهید دید این ها در این بحث های که آوردند چه کار کردند.

در فصل اول برنامه تاریخ بدون روتوش آن قسمت های که بود به بحث زرتشت پرداختیم 3 تا سوال اساسی مطرح کردیم اوائل برنامه برخی ها احساس کردند می توانند نسبت به این سوالات پاسخ بدهند تلاش کردند تلاش شان را هم شما دیدید دیگر خودتان قضاوت بکنید که مثمر ثمر در مورد زرتشت بود یا نبود؟ به 3 تا سوال باز هم خواهم پرداخت فصل اول تمام شد.

فصل دوم را شروع کردیم گفتیم ما آن 3 تا سوال را رها نمی کنیم دوباره در برنامه های فصل دوم سوالات را تکرار کردیم باز پاسخی دریافت نکردیم بعضی هایشان سعی نکردند جواب بدهند بعد از آن تجربه تلخی که برخی از آقایان نسبت به پاسخ دادن به این سوالات داشتند. فصل دوم بحث تاریخ را شروع کردیم از فضیه فتح بابل کوروش شروع کردیم متمرکز روی قضیه پیش آمدیم به مرگ کوروش رسیدیم بعد بحث کمبوجیه را مطرح کردیم بحث بردیا را مطرح کردیم بحث فتح مصر در زمان کمبوجیه را مطرح کردیم. قضیه به قدرت رسیدن داریوش را گفتیم و یک سال اول زمان داریوش را آن هم بر اساس کتیبه داریوش مطرح کردیم که قضیه از چه قرار بود و با مردمی که آن موقع در دایره ایران قرار می گرفتند در ایران زمان هخامنشیان قرار می گرفتند چه کار کرده است؟

بحث ها را پیش بردیم به داریوش رسیدیم قصدم این بود 2 قسمت راجع به داریوش برنامه داشته باشم برخی ها آمدند هتاکی و جسارت کردند به جای جواب دادن علمی توهین کردند. به جای این که در برنامه بیایند با همدیگر گفتگو بکنیم یا اگر شرایطش را داشتند وقت را مساوی تقسیم کنیم مناظره بکنیم، چون توهین کردند گفتم این 2 قسمت را 4 قسمت می کنم 4 قسمت برنامه راجع به داریوش رفتیم الان فکر می کنم قسمت 5 باشد اگر اشتباه نکنم راجع به بحث داریوش به صورت متمرکز می پردازیم دیدیم نخیر این ها هنوز دارند به این هتاکی ادامه می دهند من هم گفتم دنبال بهانه هستم گفتم اشکالی ندارد من که قرار بود هخامنشیان را فصل 2 جمع بکنم هخامنشیان فصل 2 تمام نمی شود. نه تنها هخامنشیان فصل 2 تمام نمی شود بلکه قضیه داریوش را که ما سال اول را گفتیم همین جا بحث را تکمیل می کنیم بعد نگه می داریم فصل 3 را از وسط قضیه هخامنشیان شروع می کنیم و ادامه می دهیم فکر کردید توهین بکنید ما چه کار می کنیم؟ بحث های علمی خودمان را ادامه می دهیم چون می دانیم اگر بنا است و اگر قرار است که بر شما سخت بگذرد این مباحث علمی باعث می شود که سخت بگذرد.

و اگر آن جای که بنا است برای بیننده ها و مخاطبین مان روشنگری بشود دارد روشنگری می شود ما می دانیم داریم چه کار می کنیم، حالا بنشینید نگاه کنید ببینید (من یک نفری در همین برنامه، چون این ادبیات را استفاده کردید شبیه به همان را می خواهم بگویم چون از این ادبیات استفاده کردید حرف من را می فهمید) من یک نفری که این جا نشستم با دستگاه رسانه ای شما چه کار می کنم؟ دستگاه علمی تان همان اول دستگاه علمی کلاً نابود شد و هنگ کرد تمام شد و رفت ولی حالا نگاه کنید ببینید چطوری در آن چیزی که من می خواهم قرار خواهید گرفت ان شاء الله. ببینیم روال چه می شود گفتید نمی پردازید بنا بر این نبود نپردازید بنا بود اسم من را نیاورید خواهید دید که چه اتفاقی می افتد؟ عرض کردم دوره ای که ما فقط بخواهیم جواب بدهیم گذشته الان شیعه می پرسد الحمد لله این هشتک هم راه افتاده، تولید محتوا راه افتاده صفحات مختلفی دارند کار می کنند بر اساس این سیاست، کار را پیش می برند.

در مورد ایران باستان در مورد زرتشت الحمد لله خیلی ها هوشیار شدند برخی از عزیزان، مسئولین تماس گرفتند با ما جلسه می گذارند با هم صحبت می کنیم فضائی را در اختیار ما قرار دادند که حرف مان به گوش برخی دیگر برسد که آن ها افراد اثر گذاری در کشور هستند یا فضاهای است که بعد از این اتفاقات متوجه شدند که باید به موضوع بحث باستان گرایی و زرتشتی گری پرداخته بشود امروز هم دانشگاه الزهراء با دانشجویان شان برنامه داشتیم. روزهای قبل با اساتید خانم حوزه جلسه داشتیم قبل از آن با اساتید آقای حوزه علمیه بحث و گفتگو داشتیم سعی می کردیم روشن گری بکنیم یک سری ابهامات را برای شان رفع بکنیم، دانشگاه دیگر هم همین روال را داشته؛ مراکز و نهادهای دیگری هستند کلاس داریم می رویم بحث آن جا مطرح می کنیم و در این موضوع سرمان خیلی شلوغ شده قبلاً‌ در موضوعات دیگر ورود پیدا می کردیم بیشتر وقت مان را روی این مسئله می گذاریم.

یک خبر هم برای تان خواهم داشت ان شاء الله روزهای آینده مقدماتش فراهم بشود در فضای مجازی اعلام بکنیم هفته بعد که ویژه برنامه هست آن خبر را هم به شما خواهم گفت یک خبر خیلی خوب است یک حرکت و جریان جدید است و ان شاء الله خواهید دید که خبر به چه شکل است و چه کار خواهید کرد. با شما راجع به این اتفاقات صحبت کردیم راجع به ایران باستان با شما صحبت کردیم مسائل و موضوعاتی که لازم بود مطرح بشود را گفتیم سعی کردیم که ادب را رعایت بکنیم در کمال ادب صحبت بکنیم. خیلی از موضوعاتی که می توانستیم همین طوری که آمدیم مستند صحبت کردیم و مطالبی را نشان دادیم آن ها را هم به شما نشان بدهیم با شما بحث بکنیم این قدر مطالب احساس می کردیم تند و تیز است اصلاً مطرح نکردیم و به آن موضوع اصلاً نپرداختیم ایرادی هم ندارد آن ها بماند شاید یک جایی لازم شد بالاخره بحث و مناظره ای شد آن جا مطرح خواهیم کرد.

آن چه که مطرح کردیم سعی کردیم که مسئله و موضوعات علمی باشد مستند باشد آن چه که خدمت تان عرض می کنیم. هفته بعد خواهید دید از پاسخی که برخی ها تلاش کردند به برنامه ما بدهند خواهید دید که جواب دادن شان به چه شکل و با چه کیفیتی بوده این فصل هم گذشت برخی از عزیزان زرتشتی با این که مسائلی را مطرح کردند سعی کرده بودند یک طرفه نکاتی را در مورد برنامه ما بگویند از ایشان دعوت کردیم در برنامه تشریف نیاوردند. از جمله جناب آقای فریدون راستی ایشان تشریف نیاوردند و ما را بلاگ کردند بعد که با ایشان صحبت کردیم در برنامه تماس گرفتیم نیامدند بعداً یک طرفه رفتند گفتند من در این برنامه حاضر می شوم ایشان در خارج از کشور بود این بهانه برخی از افرادی است که می گویند ما داخل کشور هستیم اگر بگوییم زرتشت، ایرانی بوده یا ایرانی نبوده برای مان مشکل ایجاد می شود که ادعای خنده داری هم هست این بهانه را هم نداشتند ولی نیامدند. خیلی از قضایا برای مخاطبین روشن شد که مسائل از چه قرار است.

به قضیه مصر رسیدیم و بحث کردیم در مورد مصر و تاریخ مصر یک جلسه با شما صحبت کردیم البته در همین فصل در مورد بحث خلیج فارس صحبت کردیم ریشه و بحث خلیج فارس را به شما گفتیم و استناداتی را که می شد در قالب یک برنامه ارائه کرد برای شما مطرح کردیم و گفتیم. در مورد عید نوروز صحبت کردیم سنت های باستانی عید نوروز و در مورد چهارشنبه سوری با شما صحبت کردیم بعضی از موضوعاتی که لازم بود در موردش شفاف سازی بشود آن ها را با شما عزیزان مطرح کردیم بالاخره این فصل هم به پایان رسید ولی پایان فصل دوم این برنامه شروع یک فصل جدی تر خواهد بود ان شاء الله پی گیر برنامه ها باشید خواهید دید.

باز هم تأکید می کنم ویژه برنامه هفته بعد را ان شاء الله ببینید که آن قسمت رسماً برنامه آخر فصل دوم تاریخ بدون روتوش می شود. اما در خلال برنامه هایمان گاهی گفتیم برخی از آقایان به جای این که بیایند پاسخ علمی بدهند شروع می کنند توهین کردن و جسارت کردن. ما وقتی روشن گری می کنیم برخی ها، بساط شان به هم می ریزد از لحاظ تبلیغاتی، از لحاظ رسانه ای یا از لحاظ مالی ممکن است این اتفاقات برای شان بیافتد به خاطر این که با روتوش و دروغ برخی از آقایان تجارت می کنند. وقتی ما این جا روشن گری می کنیم خیلی طبیعی است که مسائلی که اتفاق می افتد و اتفاقات بدی که برای آن ها رخ می دهد باعث بشود با بن بست برای پاسخ دادن علمی مواجه بشوند، این بن بست عصبی شان می کند و مدام برنامه ما دارد مطالب جدیدی را منتشر می کند، مدام داریم فعال تر می شویم مدام عزیزان بیشتری می پیوندند برای این که بخواهند ببینند موضوعاتی که مطرح می شود به چه شکل است؟ تبلیغات آقایان مبلغ زرتشتی که علیه اسلام فعالیت می کردند به صورت خیلی چشم گیری کاهش پیدا کرد یا اصلاً نیست شد باید بگردیم مسئله یا مطلبی را بخواهیم پیدا بکنیم.

در ادامه طرف به این نتیجه می رسد کاری نمی تواند بکند وقتی تحت فشار قرار می گیرد وقتی پاسخ علمی ندارد جز این که بخواهد بیاید فحاشی، جسارت و اهانت بکند. می خواهم یک بخشی از این توهین ها را پخش بکنم بقیه اش هم هست شاید هفته آینده هم باز یک بخشی دیگرش را منتشر کردیم می دانم که شما عزیزان آزرده خاطر می شوید چون آن های که با ما همراه و همدل هستند و اعتقادات شان نسبت به موضوعاتی که داریم می گوییم هم سان هست قائل به تاریخ بدون روتوش هستند. و چه کسانی که ممکن است نقد و انتقادی داشته باشند نسبت به مطالبی که ما داریم مطرح می کنیم به نظرم هر دو گروه ناراحت می شوند ولی اجازه بدهید حداقل یک کلیپ را پخش بکنم تا وقتی ما می گوییم توهین و جسارت کردند چه را داریم خدمت شما می گوییم کلیپ اول را با همدیگر ببینیم.

کلیپ شماره یک:

آن یارو سید حسینی هست که دو گانه ها را درست می کند سید حسینی تماماً‌ جماعت زنا زاده ای هستند به شما بگویم به ایمان رسیدم دارم به شما می گویم ببخشید در این برنامه ادبیاتم تند است فشار به من آمده!!

استاد حسینی:

حالا مثلاً این حرف را نسبت به من زدی بعد می گویی به ایمان رسیدم من که نمی توانم این حرف را نسبت به شما خدای نا کرده تکرار بکنم و حاشا که بخواهم همچنین حرفی را بزنم. شما ادعا دارید (گفتار نیک، کردار نیک، پندار نیک) این هم نمونه رفتارتان بود من به هیچ عنوان جرأت نمی کنم نسبت به شما که هیچی نسبت به هیچ زرتشتی، نسبت به هیچ مسیحی، نسبت به هیچ یهودی صرفاً‌ این که مخالف اعتقادات من فکر می کند بخواهم همچنین تعبیری را بگویم.

اصلاً شرعِ من اجازه نمی دهد همان شرعی که به آن مقید هستم اجازه نمی دهد بخواهم همچنین کاری بکنم، شرع تان اجازه می دهد یا گفتار و کردار و پندار نیک تان در قاموسش این تعابیر نهفته است که یک کسی این جا گفت داریوش چه گفت یا کوروش چه گفت بیایید این حرف ها را بزنید خودتان می دانید و خدای خودتان و در دنیا هم خارج از ایران هستید و دارید کار خودتان را می کنید ولی این هم به این معنا نیست که ما ندانیم چه کار بکنیم.

ما در موضوعات علمی می دانیم که چه بحث ها را مطرح کنیم اگر بنا باشد ما بخواهیم دست بگذاریم راجع به یک سری موضوعاتی که این چنینی که زنا زاده گفتی، خیلی اوضاع تان زار می شود نمی خواهم نسبت به این موضوع ورود پیدا بکنم پرونده بعضی از موضوعات را این جا باز بکنیم برای تان خیلی بد می شود چرا این کار را نمی کنیم نه که چون برای شما بد می شود این کار را نمی کنیم حرمت برخی از دوستان مان را نگه می داریم. برخی از بزرگواران، موبدان زرتشتی، بزرگوارانی که دوست هستیم هم وطن مان هستند دارند مؤدبانه زندگی می کنند بحثی هم گاهی ممکن است به ما مطرح بکنند اشکال و انتقادی به ذهن برسد بگویند شاید پاسخی بدهیم که بعدش بگویند قانع شدیم شاید هم قانع نشوند داریم حرمت آن ها را نگه می داریم. یک نمونه اش را دیدید می دانم حرف های که این آقا دارد می زند گزنده بود و احتمالاً شما ناراحت هم بشوید ولی به هر حال لازم بود که یک نمونه ای را برای شما پخش بکنیم.

اما 3 تا سوال اساسی پرسیدیم 3 سوال و این 3 سوال بی پاسخ، 3 سوال معروف و 3 سوال مشهور گفتیم زرتشت پیامبر بود یا نبود؟ خود زرتشتی ها هنوز به این نتیجه نرسیدند که پیامبر بود یا نبود؟ نه این که بگوییم فِرَق مختلفی دارند مثلاً یک فرقه شان می گویند پیامبر بود یک فرقه می گوید نبوده نه، انجمن هایشان در داخل کشور و خارج از کشور با همدیگر مشکل اساسی دارند و نتوانستند این مسئله را حل کنند زرتشت پیامبر بوده یا نبوده؟ و ادله شان را هم گفتید نقل بکنید دو طرف ادله ای را مطرح کردند (دلیل های را مطرح کردند) نتوانستند همدیگر را قانع بکنند و مخاطب ما هم نمی تواند قانع بشود با ادله ای که دو طرف دارند نکرده بود بیایند جواب بدهند این که ما داریم می گوییم قانع نمی شوند به خاطر این که ما یک بخشی از برنامه را به تماس های مخالفین اختصاص دادیم اگر بزرگواران خواستند بیایند در موردش صحبت بکنند.

مسئله بعدی این که گفتیم شما می گویید زرتشت پیامبر ایران باستان هست ایرانی بودنش را اگر کسی معتقد به اوستا باشد در اوستا نیامده زرتشت کجا به دنیا آمده در هیچ بخشی اش نیامده کجا به دنیا آمده، و در اوستا یک جایی به عنوان منطقه فعالیت زرتشت آمده ما همین را کلاً به کل زندگی زرتشت تعمیم می دهیم. ویژگی های که برای آن منطقه در اوستا آمده است با ویژگی های ایران باستان هم خوانی ندارد. در فصل اول در موردش مفصل صحبت کردیم مطالب مختلفی را نشان دادیم اسکن های را نشان دادیم و به آن پرداختیم.

 سوال بعدی ما این بود این قدر ابهام وجود دارد در مورد زمان زرتشت شما که آمدید ادعا کردید روزش هم متوجه شدید چه روزی به دنیا آمده برخی ها گفتند بالاخره در ایام سال (این را قبلاً هم خدمت شما گفتم) یک روزی زرتشت به دنیا آمده مشکلی نیست یک روزی را برای زرتشتی ها انتخاب بکنند. ولی این که ادعا بکنید دقیقاً در این روز به دنیا آمده در حالی که شما، زمان زیست زرتشت را حقیقتاً نمی دانید چه زمانی بوده؟ روزش که هیچ، هفته که هیچ، دهه که هیچ، سالش را نمی دانید، صده اش را نمی دانید هزاره اش هم محل اختلاف شدید است که شما نمی توانید بگویید چه دوره ای زندگی می کرد چنین شخصی قابلیت الگو برداری که شما به عنوان یک پیامبر بخواهید به او معتقد باشید. مثل سایر پیامبرانی که در جهان اسلام هستند زمان شان واقعاً مشخص نیست چه زمانی بوده ما پیرو آن ها نیستیم چون قابلیت الگو برداری ندارند مگر به واسطه ثقلین این را قرآن فرموده باشد او چه گفته است؟ که بود؟ چگونه رفتار کرد؟ یا در روایات مطلبی آمده باشد به تعالیم آن شخص دسترسی نداریم.

  در این جا تناقض های را برای شما نشان دادیم اعترافاتی را نشان دادیم هر چه بیشتر تلاش کنید در مورد این که زمان زرتشت چه موقعی بوده بیشتر در یک گردابی گرفتار می شوید که نمی توانید از آن بیرون بیایید متعدد برای تان سند نشان دادیم.

امشب می خواهیم یک کلیپ دیگر از همین آقا برای تان پخش کنم، فکر می کنید گفته زمان زرتشت چه موقعی بود؟ و فکر می کنید چرا گفته بعضی ها گفتند 3 هزاره زرتشت با هم ببینیم.

کلیپ شماره دوم:

زرتشتی که ما می دانیم مال 8 هزار سال پیش است، حتی بیشتر از 8 سال پیش هست تاریخ های دیگری که دارد حتی تاریخ جیروف مان که در آمد حتی مال 20 هزار سال پیش است آمدند جامعه زرتشتی را نفوذ کردند به جامعه زرتشتی گفتند مبدأ تاریخ زرتشت باید 3700 سال باشد.

استاد حسینی:

ایشان 8 هزار سال و حتی بیشتر از 8 هزار سال می گوید دلیل تان چه است؟ هیچی احساس کردم هر چه قدمت بدهم مثل اشیائی که بماند قدمت و ارزش پیدا می کند فکر کردند لزوماً این طوری است نه این گونه نیست اشخاص که عمق فکرشان، تعالیم شان لزوماً قدمت شان نیست این شخص اول شروع کردن راجع به برنامه ما صحبت کردن ما که صحبت نکرده بودیم ولی چون چند روز پیش گفته بود می خواهم علیه حسینی برنامه سازی بکنم ما نشان تان دادیم که من زودتر برنامه سازی می کنم و زودتر کلیپ هایت را پخش می کنم. فکر کردید که این جا ما منفعل خواهیم شد نه این طوری نیست اتفاقاً خیلی برنامه ریزی خوبی داریم و کارها دارد روی روالش پیش می رود بهتر از آن چیزی هم که فکر می کردیم خیلی جاها دارد پیش می شود و حالا شروع کار است اگر بنا است یک تنه جلوی تان بایستم ایستادیم و حالا شما بروید 10 نفری دست و پا بزنید بحث بکنید توهین بکنید بدون این که بخواهید بحث علمی مطرح بکنید ببینید نتیجه اش چه خواهد شد!

الان دارید می بینید نتیجه اش چه شده ما که از همان اول گفتیم نه به عنوان مخاطب جذب کردن هستیم نه به دنبال این هستیم که کسی بخواهد به ما آفرین بگوید نه، ما حق را می گوییم حالا یک کسی خوشش بیاید یا یک کسی خوشش نیاید اصلاً ملاک مان این نیست که مخاطب بخواهیم جذب بکنیم یا جذب نکنیم ولی همین که یک نفری آمدیم شما دارید این طور جسارت می کنید این طور توهین می کنید خیلی مسائل را دارد روشن و شفاف می کند.

امشب نمی خواهم خیلی اسکن نشان بدهم ولی می خواهم پاور پوینتی را که قبلاً نشان دادم دوباره سریع نشان بدهم که بحثش به خوبی برای شما مخاطبین عزیز جا بیافتد حالا که به روال کلیپ پخش کردن افتادم بگذارید چند تا کلیپ با هم ببینیم. همان اول گفتیم برخی از این آقایان در قالب اپوزیسیون دیدند نمی توانند کار بکنند شکست خوردند در گروه های مختلف رفتند بین منافقین رفتند دیدند نمی توانند کاری بکنند. روالی که در پیش گرفتند چه بود؟ گفتند ما در قالب اپوزیسیون نمی توانیم کار بکنیم ولی اگر بیاییم یک سری عناصر را حداقل به صورت اسم و نام بپذیریم یک مقدار بخواهیم در آن ها نفوذ بکنیم می توانیم یک جهتی را تغییر بدهیم، چه کار کنیم؟ در قالب ملی گرایی بیاییم ملی گرایی را بالاتر از اسلام مطرح کنیم. این عبارت در ذهن تان باشد این که ما ملی گرایی می گوییم ملی گرایی است که بر اسلام اولویت پیدا می کند. اگر ملی گرایی به معنای دفاع از کشور اسلامی ایران باشد جهاد هم در آن هست واجب هم ممکن است بشود باید جان داد هیچ حرف و بحثی در آن نیست خودتان هم می دانید مذهبی ها جلوتر از بقیه در این سال های اخیر بودند و خواهند بود بحث ملی گرایی قاطی نکنید که فراتر از اسلام بخواهد خودش را معرفی بکند یا قضیه دوست داشتن کشور اسلامی که بخواهی از آن دفاع بکنی البته این آقایان ملی گرایی را با باستان گرایی به صورت ناشیانه با همدیگر مخلوط کردند فعلاً نمی خواهیم آن 2 تا را تفکیک بکنیم چون با همین قضیه تلفیقی که آن آقایان انجام دادند کار داریم.

ولی یک سری کلیپ ها و مطالب داشتیم پخش نکردیم الان ما گفتیم یکی دو تایش را منتشر بکنیم ولی برخی دیگرش بماند به وقت خودش ان شاء الله پخش خواهیم کرد و هر وقت اگر موضوعی مشخص شد شخصی آمد شایستگی مناظره کردن داشت بنا شد وقت ها به صورت منظم تقسیم بشود با هم بحث بکنیم آن جا نشان خواهیم داد که قضیه از چه قرار است. پس کشور ایران اسلامی که از آن دفاع بکنیم متفاوت با ملی گرایی است. تفاوتش هم این است که این جا اسلام است وادار می کند که از این کشور دفاع بکنی و اسلام است که باعث می شود تو دوست داشته باشی از کشورت دفاع بکنی از مسلمان ها دفاع بکنی و از کسانی که هموطن بقیه مسلمان ها هستند چون در کشور طبیعتاً همه مسلمان نیستند هموطن ما هستند از آن دفاع بکنی دفاع بر حق هم بکنی دفاع ظالمانه نکنی دنبال کشور گشایی هم نباشیم.

از امام خمینی می خواهیم کلیپ بخش بکنیم و مطالب ایشان را ببینیم به نظر من خیلی صریح و واضح است ایشان دارد فکر ملی گرایی را می گوید یک سری جاها امام در مورد برخی از احزاب صحبت کردند که این ها ملی گرا بودند یک جایی مطلق امام در مورد فکر ملی گرایی صحبت کردند کلیپ بعدی را ببینیم

کلیپ شماره سوم - امام خمینی (رحمت الله علیه) :

این که من مکرر عرض می کنم که این ملی گرایی اساس بدبختی مسلمین است برای این است که این ملی گرایی ملتِ ایران را در مقابل سایر ملت های مسلمین قرار می دهد و ملت عراق را در مقابل دیگران و ملت کذا را در مقابل کذا. این ها نقشه های است که مستعمرین کشیدند که مسلمین  با هم مجتمع نباشند.

استاد حسینی:

به نظرم سخنان ایشان خیلی واضح و صریح بود بخش هایش را البته با همدیگر دیدیم یک کلیپ دیگر هم ببینیم چون فرمودند این قضیه ملی گرایی را کسانی که به دنبال چپاول ما بودند آمدند عَلَمْ کردند همان قضیه ادامه دارد حرف ها همان حرف ها است مبانی یکی است کاملاً مشخص است یک بار در قالب یک حزب سیاسی این ها ظهور و بروز پیدا کردند یک بار در قالب چند تا یوتیوپر می آیند بروز و ظهورشان را نشان می دهند. یک افرادی در قالب نوشتن برخی از مقالات آن های که یک سوادی داشته باشند و یک جایگاهی داشته باشند گاهی در قالب نوشتن مقاله و کتاب مطالب شان را مطرح می کنند کلیپ بعدی را ببینیم

کلیپ شماره چهارم - امام خمینی (رحمت الله علیه) :

در ایران از سال های طولانی اشخاص بی اطلاع از اساس مسائل، ولو فرض کنید بعضی شان مغرض نبودند این ها هم مدام طبل ملیّت را کوبیدند همان ملیّتی که می خواست اساس اسلام را در ایران بر بچیند. اسلام آمده است که همه نژادها با هم مثل دنده های شانه می مانند هیچ کدام بر هیچ کدام تفوق ندارند نه عرب بر عجم و نه عجم بر عرب و نه تُرک بر هیچ یک از این ها و نه هیچ نژادی بر دیگری و نه سفید بر سیاه و نه سیاه بر سفید هیچ کدام بر دیگری فضیلت ندارند فضیلت، با تقوا است. فضیلت با تعهد است با تعهد به اسلام است. این ها تبلیغاتی بوده است که تلقیناتی بوده است که از ابر قدرت ها که می خواستند ما را بچاپند شده است و مع الأسف بعضی اشخاص مسلمان صحیح هم باورشان می آید.

استاد حسینی:

این هم خیلی واضح بود کلام حضرت امام بود ملاحظه فرمودید که در مورد قضیه ملی گرایی، فکر ملی گرایی این تفکری که باعث می شود طرف، نژاد را بالاتر از دیگران بداند بگوید ما آریایی هستیم عرب نیستیم پس لزوماً برتر از آن ها هستیم و در طرف مقابلش هم هست طرف بگوید من عرب هستم پس برتر از ایرانی ها هستم، با این گونه شعارها اسلام کاملاً مخالف است

(إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ)

گرامی ‌ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست.

سوره حجرات (49): آیه 13

تقوا، ملاک برای اسلام است نه رنگ و نه نژاد و نه پوست و نه خون است بله ممکن است بگوییم در دوره های تمدنی، تمدن مان برتر از تمدن های دیگر بوده است بله، ولی این برتر بودنِ‌ جنس و نوع ما را نشان نمی دهد این هم خدمت تان عرض بکنم قبلاً‌ هم گفتم تعارفی در این مسئله ندارم تاریخ ایران باستان، دوره های تمدنی ایران باستان داشته است که در برخی از ابعاد خیلی بالاتر از تمدن های دیگر بوده. نمی گویم یک سر و گردن می گویم به اندازه قد آدمیزاد به اندازه دو سه نفر بالاتر بوده اصلاً‌ شبهه ای در این زمینه وجود ندارد، آدم باید انصاف داشته باشد اگر یک جایی اشتباه بوده ما داریم می گوییم این مسئله را هم داریم کنارش مطرح می کنیم در حوزه های تمدنی برخی از ابعاد تمدنی ما خیلی جلوتر از بقیه دنیا بودیم این واقعیتی است.

ولی این که بگوییم چون این اتفاق افتاده پس ما نژاد برتر هستیم مثل نژاد هیتلر بخواهیم صحبت بکنیم کتاب نبرد منِ هیتلر را نگاه بکنید ببینید چقدر مورد نژاد آریایی صحبت کرده و بحث های نژاد پرستانه این چنینی داشته نه ما همچنین چیزی را نمی پذیریم و همچنین مسئله ای را قبول نداریم به هر کسی می خواهد بر بخورد یا این که کسی می خواهد خوشش بیایید برای مان اهمیتی ندارد.

در این مورد حرف های امام را شنیدیم جستجو زدم حرف های آقا را هم به شما نشان بدهم بیانات آقا در دیدار میهمانان خارجی شرکت کننده در مراسم سالگرد ارتحال امام من این مطلب را از سایت «خامنه ای دات آی آر» خدمت تان نشان بدهم مطلب آقا چه هست؟ سال 71 در دیدار با میهمانان خارجی شرکت کننده در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی، آقا این جا یک قاعده ای را فرموده است چرا ما نمی توانیم از خودمان دفاع کنیم؟ می خواهیم از خودمان دفاع کنیم، چون متحد نیستیم این ها اتحاد، اتحاد هول داریوش و کوروش و ملی گرایی و نژاد آریایی و فلان می گویند یا نژاد عرب و کشورهای عرب و این ها ببینیم آقا چه فرموده است چون متحد نیستیم چرا متحد نیستیم؟ دلیل این که ما به اتحاد نمی رسیم از خودمان درست بخواهیم دفاع کنیم چه است؟ چون دولت هایی که باید اتحاد را تضمین کنند دارای هدف های مختلف هستند. چه هدف هایی؟ هدف های ملی گرایانه، هدف های کفر آلود، هدف های غیر اسلامی. اما ملت ها، دل هایشان با هم است کدام 2 ملت هستند که با هم کینه داشته باشند. یعنی چه؟ یعنی این که اگر شما به دنبال اهداف ملی گرایانه باشید به دنبال اهداف اسلامی که فراتر از آن است نباشید به این معنا نیست که کشور را کنار بگذارید مدام باید تذکر بدهم می دانید موضع من در این مباحث چه است؟ این به این معنا است که شما ملی گرایی را اولویت بدهید نسبت به تفکرات انقلاب اسلامی، تفکرات ایدئولوژی شیعه، ایدئولوژی اسلامی برای قرآن و ثقلین می گویید آن ها اول هستند بعد این ها دوم هستند.

خیلی جالب است کسانی که ملی گرا هستند لزوماً این طوری نیست که مثل این آقا رسماً اعلام بکند من از اسلام مرتد شدم و رفته باشند. برخی از آقایان می گفتند ما مسلمان هستیم ولی در درجه اول خودمان را مسلمان معرفی نمی کنیم، امام فرمود شما که در درجه اول خودتان را مسلمان معرفی نمی کنید در درجه بعدی هم مسلمان نیستید صریح کلام امام است این خیلی مسئله واضحی است که در سخنان ایشان وجود دارد.

باز حرف های دیگری از آقا و امام داریم فکر کنم زیاد به این نپردازم همین کلیپ های که پخش کردیم و مطالبی که گفتیم تا این جا کفایت بکند فیش ها و کلیپ های مختلفی در این زمینه و در این خصوص جمع آوری شده همین ها فکر می کنم کفایت می کند خیلی صریح و واضح بود مسئله از چه قرار است.

 یک مطلبی را مطرح کردم گفتم ما روی بحث کتیبه داریوش کار کردیم کتیبه داریوش در بیستون، کتیبه ای که در زمان داریوش نوشته شده خود داریوش دارد تاریخ 1 ساله خودش را نشان می دهد که به چه شکل است من از این پاور پوینتم به این راحتی ها نخواهم گذشت می خواهم خیلی خلاصه امشب همین را بگویم. برنامه قبل که 2 هفته قبل برنامه زنده پخش شد در مورد این پاور پوینت با شما مفصل صحبت کردم، می خواهم الان صریح تر این پاور پوینت را مطرح کنم و مطالبش را به شما بگویم و اگر دوستان خواستند کلیپ بکنند در فضای مجازی مناسب باشد.

ببینید گزارش داریوش در مورد قیام های که مردم علیه او داشتند برای این که به سلطنت رسیدن او را قبول نداشتند و دلایل مختلفی داشت در موردش صحبت کردیم برخورد آقای داریوش با ایرانی ها چه بوده است؟ این ها در داخل مرزهای سیاسی ایران قرار می گیرد یعنی مرزهای هخامنشیان تمام این قیام ها داخلی است تمام این قیام ها بعد از الحاق این مناطق به ایران بوده. گزارشی از برخوردهای داریوش با قیام ها در نقاط مختلف کشور که منظورمان ایران زمان هخامنشیان است. (بر اساس ترجمه پیر لوکوک و بر گردان که خانم دکتر نازیلا خلخالی داشتند زیر نظر خانم دکتر ژاله آموزگار) صفحه 249 و 250 بند 60 داریوش می گوید اکنون آن چه من کردم باید تو را باور آید. آن را به سپاه بگو آن را پنهان نکن (چشم آقای داریوش ما پنهان نمی کنیم داریم می گوییم دو سه بار هم می گوییم اشکال ندارد) اگر در این اعلامیه را پنهان نکنی و آن را به سپاه بگویی اهورامزدا دوست تو بادا و خاندان تو افزون بادا و زندگانی ات درازا بادا. داریوش شاه می گوید اگر تو این اعلامیه را پنهان کنی کاری که برخی از طرفدارانش دارند می کنند چه اتفاقی می افتد و آن را به سپاه نگویی باشد که اهورامزدا تو را بزند و تو را دودمان نباشد.

عقیم می شوید دودمان تان از بین می رود مگر این که کتیبه بیستون آقای داریوش را بگویید ما می خواهیم بگوییم چطوری است که اهورامزدا به قول ایشان نزدیک باشیم حداقل برای طرفداران شان خوب باشد. یک ردیف را آدرس بند دادیم از کتیبه بیستون به زبان مختلف مثلاً‌ فارسی میخی آوردیم بعد بابلی. اگر این جا عددها یکی بود ترجمه ها متفاوت است نمی شود لزوماً‌ عددها را با همدیگر جمع کرد به زبان های مختلف آمده. بعد تعداد کشته ها را آوردیم تعداد اسیر اگر در آن بند وجود داشته و ترجمه های مختلف را آوردیم منطقه قیام را که آن جا ذکر شده این یک ردیف.

 ردیف بعدی بند 25 بابلی، تعداد کشته ها در منطقه ماد 3827، تعداد اسیرها 4329 تا 25 بابلی که می گویم یعنی بند 25 از کتیبه بیستون که به زبان بابلی حکاکی شده در منطقه باند همین طور آمارهای بعدی را ملاحظه بفرمایید مثلاً در بند 31 به زبان آرامی که البته آرامی کتابت روی کتیبه بیستون نیست. به 3 زبان بابلی هست میخی باستان هست و عیلامی است این 3 تا زبان هستند. بند 31 آرامی هم بر گرفته از همان مطالب است منتها به زبان های مختلفی نوشته شده برخی ها گفتند فارسی اش خلاصه زبان های دیگری بود که نگاشته شده بود. مثلاً بابلی 31 می گوید 34425 نفر در ماد در یکی از قیام ها کشته شد تعداد اسیرها را می گوید 1801 یک علامت جلویش افتادگی دارد یا به زبان آرامی همان را تأیید و تکرار کرده 34425 این را می گویم به خاطر این که این دو تا را با هم جمع بکنید.

در مناطق مختلف این اتفاقات افتاده کشته های زیادی داشتیم اسراء زیادی از ایرانی ها در زمان آقای داریوش بوده که حالا دارید نمونه هایش را ملاحظه می فرمایید که این بر اساس کتیبه بیستون است. در اسلاید بعدی و باز در یک اسلاید دیگر آمده که چه اتفاقاتی افتاده؟ این فقط آمار کشته ها و اسیرانی است که در کتیبه آمده است اما نمونه های از شکنجه توسط داریوش در کتیبه بیستون (ببخشید تصاویر انتخاب شده یک مقدار دلخراش است) تصاویر طبیعتاً‌ سمبلیک است. آن موقع دوربین نبود که بخواهد عکس برداری بشود ولی بر اساس آن اتفاقی که خود آقای داریوش گفته ما داریم این تصاویر را به شما نشان می دهیم که در ذهن تان قرابتی بین متن و این تصویر به وجود بیاید.

 نمونه هایش چه بود؟ آقای داریوش گوش می برید گوش برخی از مخالفینش را می برید مثلاً‌ در کتیبه بیستون ترجمه پیر لوکوک، بند 32، صفحه 234 یا بند 33، صفحه 234 یا صفحه 235 این نبود که سر طرف را بریده باشد و تمام شده باشد.

کار بعدی بریدن زبان، زبان طرف را می برید مثلاً‌ در کتیبه بیستون، ترجمه آقای پیر لوکوک، بند 32، صفحه 234 و بند 33 به زبان بابلی، صفحه 234 و 235 زبان ها را قطع می کردند یا زبان را بیرون می آورند یا از ته زبان را قطع می کردند نمونه کارهای که آقای داریوش انجام داده و خودش گفته است. بریدن بینی، بینی این بندگان خدا را (ایرانی های‌) آن زمان را هم می بریده است بندگان خدا می گویم به عنوان مخلوق خدا دارم می گویم. کتیبه بیستون پیر لوکوک، بند 32، صفحه 234 و بند 33، صفحه 234 و 235 در مورد بریدن بینی فکر کنید گوش بریده بشود یک سری افراد زبان شان بریده بشود یک سری افراد بینی شان بریده بشود، آقا شکنجه ها به همین جا ختم شد و تمام شد؟ نخیر مانده در آوردن چشم، یک دانه چشم را کور می کردند تا با آن یکی چشمش عذاب بعدی که می خواهد از جانب دولت داریوش به او برسد را ببیند لابد به این خاطر بوده وگرنه چه دلیلی داشت یک چشم را کور بکند؟ یا شاید بگوییم لطف کرده داریوش خیلی بخشنده بوده گفته یک چشمت را در می‌ آوریم یک چشمت بماند تا وقتی که بخواهیم تو را بکشیم و از بین بروی. کتیبه بیستون، ترجمه پیر لوکوک، بند 32، صفحه 234 این مسئله آمده.

 اعدام ها چطور بوده؟ فقط همین بود گوش و زبان می بریدند و چشم در می آوردند نخیر غرق کردن به صلابه کشیدن، چهار میل کردن و سر بریدن. جلوتر می رویم نمونه های از روش های اعدام آقای داریوش علیه مردم ایران. نگاه کنید در ترجمه های آقای پیر لوکوک بین چاپ اول و چاپ سوم تفاوت های وجود دارد آن جاهای که جنایت است عموماً تعبیر شده از چهار میل به صلابه کشیدن خانم دکتر ژاله آموزگار گفتند ما اصلاحاتی در مورد این کتاب انجام دادیم و عرض کردم ایشان در قید حیات هستند خواستند تشریف بیاورند توضیح بدهند که چه شد به این اصلاحات رسیدند ولی ما این دو تا را به شما نشان می دهیم و به شما خواهیم گفت قضیه چهار میل کردن در همین متن اصلاح شده هم آمده. این نیست بگویید چاپ اول بوده اصلاح شده در چاپ جدید کتاب آقای پیر لوکوک قضیه چهار میل کردن آمده است ترجمه بیستون ترجمه پیر لوکوک و خانم نازیلا خلخالی که خانم نازیلا خلخالی متن آقای پیر لوکوک را زیر نظر خانم دکتر ژاله آموزگار ترجمه کردند مطلب آمده تصاویر متن 20 است تبدیل به صلابه کشیدن شده سراغ بعدی می رویم (نمونه تصویر چهار میل کشیدن دارید می بینید نمونه ای از تصاویری که اگر کسی بخواهد نگارگری بکند یک همچنین وضعیتی طرف پیدا می کند یا بدنش پایین تر بیاید.

اسلاید بعدی کتیبه بیستون، چاپ اول در اکباتان (همدان) با ایرانی ها، مردم همدان قدیم این کار را کردند و در چاپ جدید گفت به صلابه کشیدند اشکال ندارد بعدی می رویم باز چه اتفاق دیگری افتاده؟ جای دیگری همچنین تعبیری را به کار بردند در چاپ اول، در چاپ جدید آوردند که به صلابه کشیدند. این شخص چقدر دادگر بوده است! باز اسلاید بعدی بند 43 این تعبیر را به کار برده چاپ جدید یعنی چاپ 3 به بعد گفته به صلابه کشیدند.

ببینید داریوش چه کار کرد که این ها حاضر شدند تعبیر را به صلابه کشیدن بکنند؛ یعنی روتوش برای شان راه نداشته به صلابه کشیدند واقعاً آدم ناراحت می شود از چند بُعد ناراحت می شود این تاریخ را چطوری می خواهید روتوش کنید این را خود داریوش دارد می گوید دیگر هرودوت هم نیست که بخواهید به او ایراد بگیرید البته هر آن چه داشتید خیلی جاهایش به تاریخ های امثال هرودوت بر می گردد ولی مورخ هم نیست بگویید این جا دروغ گفت خود داریوش دارد می گوید.

اسلاید بعدی باز چاپ اول این تعبیر را به کار می برد در ترجمه سخن آقای داریوش این جا یک حرف دیگری می زند چاپ بعدیش به سلابه کشیدن می شود ولی اتفاقی این جا افتاد هنوز در این چاپ سوم که گفتند اصلاح کردند و تحقیق کردند و دقت کردند باز نوشته روی نیزه نوک تیز بگذارند همان چهار میل کردن است. این در چاپ جدید هم هست درست است این جا شده در بابل به صلابه کشیده شدند ولی تعبیر بالایش به زبان بابلی هست چه کار کردند؟ این بعد از تغییر دادن در ترجمه بود در همین کتابی که در استودیو هست این را می خواهید چه کارش کنید؟ چطور می خواهید روتوشش کنید؟ نمی شود عزیزانی که تصور می کنید می شود بعضی جاها روتوش کرد و از آن دفاع کرد نمی شود جنایت در تاریخ ایران از جانب برخی از پادشاهان بوده، جنایت در تاریخ اسلام از جانب برخی از خلفاء بوده آن ها شهادتین می گفتند و جنایت کردند چه کار کنیم؟ آیا می توانیم بیاییم روتوش بکنیم؟ چقدر می توانیم روتوش بکنیم اگر بخواهیم یک قضیه را روتوش بکنیم نمی توانیم اعلام برائت از آن ها می کنیم در ایران باستان هم بوده ایرانی هستیم پس روتوش بکنیم نه لزوماً نباید تاریخ را روتوش کرد واقعیت ها را بگوییم این ها را که روتوش می کنند هیچ الگو هم می خواهند قرار بدهند واقعاً نمی دانم کدام یک از طرفداران این ها دوست داشت آن زمان زندگی می کرده؟ دوست داشت به چهار میل بکشد یا او را به چهار میل بکشند؟ دوست داشته گوش ببرد یا گوشش بریده بشود؟ دوست داشت چشم کور کند یا چشمش کور بشود؟ حجم درگیری ها خیلی بالا بود یا شما می گویید این کاری که کرده کار خوبی بوده می خواستید در سپاه داریوش بیاستید و این کارها را بکنید یا ممکن بود بگویید نه من داریوش را قبول نداشتم با ایرانی ها تقابل داشته طرف مقابل بروم. می خواستید جنایت کنید یا مورد جنایت واقع بشوید؟ نمی خواهید اسم این را جنایت بگذارید؟

جلوتر برویم گفتیم نمونه های اعدام ها چهار میل کردن، به صلابه کشیدن بوده است و دیگری غرق کردن بود می گوید بقیه در آب انداخته شدند آب آن ها را برد. یکی از راه ها این بود غرق می کردند و در آب می انداختند. کتیبه بیستون، ترجمه پیر لوکوک بر اساس چاپ 3، صفحه 226. اسلاید بعدی این ترجمه بابلی را ببینید می گوید 47 نفر در دژ همدان سرشان را بیرون از کنگره ها قطع کردند یعنی آن موقع سر بریدن یک کار جزئی اش محسوب می شد. در قبال کارهای دیگری که انجام داده بود غرق کردن ها و آن شکنجه های که انجام می داده و چهار میل کشیدن به صلابه کشیدن سر هم می برید یک کار کوچکی این جا محسوب می شد خیلی جدی محسوب نمی شود.

 اسلاید بعدی این جالب است آقای داریوش بعد از این که این ها را می گوید چون بند 63 است این ها را گفته می گوید من خشن نبودم نه من، نه خاندانم من بنا به عدالت رفتار کردم من خشونت نکردم نه به ناتوان نه بر توانا. اصلاً این ها را لازم نمی دانست که بخواهد روتوش بشود یعنی خود آقای داریوش دارد افتخار می کند نسبت به کاری که انجام داد و نکته دیگر این است آقای داریوش می گوید این های که به شما گفتم یک جزئی از کارها بود باورتان نمی شود به شما بگویم چه کارها کردم؟ اصلاً‌ باورتان نمی شود به خاطر این، مطرح نمی کنم. بند 58 داریوش شاه می گوید به خواست اهورامزدا باز هم چیزی دیگری است که من کرده ام یعنی چه؟ یعنی کارهای که باز خیلی فراتر از این است. آن در این سنگ نوشته، نوشته نشده است به این دلیل مبادا آن چه من کردم به باور زیاد آید در نظر کسی که بعدها این کتیبه را خواهد خواند (برنامه تاریخ بدون روتوش بگذارند بیایند بگویند داریوش چه گفته؟) مبادا که او نتواند آن را باور کند مبادا بیاندیشد که دروغ است آقای داریوش می آوردید احتمالاً از شما می پذیرفتیم و نمی گفتیم که دارید دروغ می گویید. این هم از این پاور پوینتی که باید خدمت شما عزیزان تقدیم می کردیم باز هم لازم باشد مطالب و آمار را چندین بار تکرار می کنم ولی بحث ما با داریوش تمام نشده در فصل 2 قضیه داریوش ادامه خواهد داشت.

این برنامه منتظر هستیم مخالف اگر تماس بگیرد قطعاً روی خط تشریف خواهد آورد مطالبش را می تواند مطرح بکند، سوالات ما را اگر دید در این قسمت آخر که داریم جمع بندی می کنیم می تواند بیاید به سوالات ما پاسخ بدهد چون فکر می کنم ویژه برنامه هفته بعد به تماس ها نرسیم. با مسئولین شبکه صحبت کردم اگر بشود کنداکتور را آن موقع دستکاری بکنیم یک مقدار زمان برنامه طولانی تر بشود چون محتوای زیادی آماده شده است هفته بعد به تماس شما مخاطبین عزیز نرسیم همین هفته بحث را جمع کنید یعنی اگر می خواهید کار به هفته بعد نکشد می توانید تشریف بیاورید و به سوالات جواب بدهید 8 هزار سالی که آقای امید دانا گفته بود اگر خواستید بیایید بحث بکنید ببینیم مستنداتش بر 8 هزار سال و بیشتر از 8 هزار سال چه بوده است؟

اتاق فرمان میان برنامه پخش نکند چون اگر مخالف داریم مخالف روی خط بیاید با همدیگر صحبت و گفتگو بکنیم شاید پاسخ های بتوانیم دریافت بکنیم. این هم خدمت تان عرض بکنم تا اتاق با ایشان تماس بگیرد چون فکر می کرد میان برنامه می رویم. نمی گوییم هر آن چه داریم این جا مطرح می کنیم صد در صد درست است و وحی منزل است ولی ثابت کردیم وقتی شما نمی توانید نسبت به این موضوعات جواب بدهید و تلاش خودتان را هم کردید که هفته بعد خواهید دید و جوابی نسبت به موضوعات ندادید عزیزان، کسانی که دارید پی گیری می کنید یک مقداری تأمل بکنید شاید ما داریم راست می گوییم واقعاً این حرف های که ما داریم می گوییم راست باشد داریوش آن چهره دادگر را داشته یا بیداد گر خودتان می توانید بهتر قضاوت بکنید.

اتاق فرمان را گفتم اول مخالف را وصل بکند ببینیم مخالفی که وصل می شود چه وضعیتی هست آقا آرمین سلام علیکم

بیننده آقای آرمین:

درود بر شما آقای حسینی وقت تان بخیر، اقای حسینی اگر یادتان باشد 2 هفته پیش با برنامه تماس گرفتم بیرون از خانه بودم شرایط مناسب نبود که بتوانم صحبت کنم الان ادامه آن بحث را می خواستم با شما انجام بدهم اگر مشکلی ندارد.

استاد حسینی:

خواهش می کنم بفرمایید.

آقای آرمین:

در برنامه قبلی گفتم یک سری ابهاماتی راجع به برنامه تان دارم و یک سری سوالاتی نیز دارم اگر آن ها حل بشود در مورد کوروش بزرگ و داریوش گفتید من هم یک سری تحقیقاتی کردم. من هفته پیش از شما پرسشی کردم علت این که، این برنامه را ساختید چه بود؟ شما فرمودید یک عده از افراد در پوشش ملی گرایی پشت اسم آتئیستی و زرتشتی گری و این جور چیزها پنهان می شدند و شروع می کردند به تاخت و تاز به اسلام و توهین می کردند. ما هم برای این که جواب بدهیم بگوییم نه ایران باستان آن قدری هم گل و بلبل نبوده این برنامه را ساختیم یک نقدی کوچکی این بخش داشتم در مورد این که گفتید یک عده شروع کردند به تاخت و تاز ضد تاریخ اسلام. می خواستم بگویم از زمانی که اسلام وارد ایران شد به هر دلیلی بود با جنگ بود ایرانی ها به زور متوسل شدند یا با آغوش باز اسلام را پذیرفتند یک عده ای بودند که بین افراد مسلمان و غیر مسلمان خیلی تبعیض قائل می شدند به حدی که حتی ایرانی های که مسلمان شده بودند اجازه ورود به مدینه را نداشتند، تا این حد به ایرانیان آن زمان سخت می گرفتند نه فقط ایرانی ها افراد دیگری که در فتوحات دیگر، مناطق دیگر را گرفته بودند. این قدر سخت گرفته بودند که باعث مهاجرت خیلی از زرتشتیان و بودائیان شد. یک مقدار جلوتر می آییم تا به انقلاب مشروطه می رسیم از انقلاب مشروطه به این سو هر زمان که بحث ملی گرایی یک مقداری داغ شده بود یک عده از روشنفکران و ایرانیان می خواستند یک مقداری ملی گرایی را برجسته کنند اولین مخالفان مذهبییون بودند یعنی اولین مخالف انقلاب مشروطه شیخ فضل الله نوری بود تا جلوتر می آید به انقلاب 57 می رسد.

از شما ممنون هستم شما یک سری فیلم و ویدئوها از آقای خامنه ای گذاشتید از آقای سلیمانی گذاشتید که دارند ملی گرایی را نقد می کنند و به افرادی که در تاریخ ایران برجسته هستند به نوعی حمله می کنند. حالا صحبت های آقای خمینی هست می گوید ملی گرایی به درد ما نمی خورد حتی تا جایی پیش می رود می گوید مصدق، مسلمان نبود یک فرد ملی بود که به درد ما نمی خورد. تا همین امروز که ما شاهد تبعیض کاملی بین افراد ملی گرا و افراد مذهبی هستیم. این در همه بخش ها دیده می شود یعنی شما میزان اهمیتی که دولت به امامزاده ها و خیلی جاهای دیگر می دهد، آن میزان اهمیت را نسبت به آثار باستانی و آثار فرهنگی نمی دهد. سوالم از شما این است این که شما می فرمایید یک عده شروع کردند به تاخت و تاز به اسلام آیا حق نداشتند این کار را بکنند؟‌ آیا وقتی افراد مذهبی شروع کننده این کار بودند آیا آن ها حق همچنین عکس العملی نداشتند خیلی ممنون.

استاد حسینی:

چشم توضیح بدهم؟

آقای آرمین:

بله بفرمایید

استاد حسینی:

یکی این که فرمودید بعد از حمله اعراب به ایران، بین ایرانی ها و عرب ها تفاوت گذاشته شد من معتقد هستم که حرف شما تا حدود زیادی درست است و متأسفانه برخی از کسانی که به ایران حمله کردند هر چند که شهادتین می گفتند هر چند که مسلمان خودشان را معرفی می کردند و در تاریخ هم تحت عنوان مسلمان از جانب مورخین از آن ها یاد می شود این ها بین عرب و غیر عرب فرق می گذاشتند و این مسئله، دامن گیر سپاه امیر المؤمنین هم شده بود.

آن ها به امیر المؤمنین اعتراض می کردند که تو چرا فرق نمی گذاری؟ یعنی یک فرهنگی را آن ها ادامه دادند چون فرهنگ، فرهنگ جاهلی بود نه این که فرهنگ را پایه گذاری کرده باشند و این مسئله متأسفانه بوده مسلمان هستند چه کارش کنیم نمی توانم روتوش کنم بگویم نه نبوده است واقعاً معترف هستم به این که از جانب برخی از اعراب، بخصوص آن های که به ایران حمله کردند و از جانب حکومت های که بوده است تفاوت بین عرب و عجم قائل می شدند و ظلم در حق عجم هم داشته اند.

من کاملاً نسبت به این مسئله دارم اعتراف می کنم و دست تسلیمم در مقابل این حقیقت بالا است، نمی خواهم این جا بگویم نه این چنین نبوده و آن چنین بوده. مسئله بعدی این که شما فرمودید قضیه مشروطه و شیخ فضل الله نوری پیش آمد یک مقدار بحثش مفصل است و مربوط به این برهه تاریخی در برنامه داریم مطرح می کنیم نیست شاید آن جا هم یک سری نکاتی داشته باشیم بخواهیم خدمت شما بگوییم.

اما رسیدید به این که، فرمودید دولت اهمیتی که به امامزاده ها می دهد به آثار باستانی نمی دهد. موردی احتمالاً اتفاق افتاده و موردی داریم که به امامزاده ای اهمیت بیشتری داده شده باشد مردم هم طبیعتاً به امامزاده ها اهمیت بیشتری می دهند و جایگاهی که یک امامزاده دارد از جایگاه یک اثر تاریخی صِرف از لحاظ معنوی طبیعتاً نزد مسلمان ها بالاتر است؛ ولی این که نسبت به آثار تاریخی بی اهمیتی بشود آقا آرمین این را بدانید منی که این جا به عنوان نشستم به عنوان منتقد دارم به تاریخ نگاه می کنم خیلی جدی معتقدم که آثار باستانی باید حفظ بشود. اصلاً حفظ آثار باستانی می تواند به ما کمک بکند تاریخ واقعی را بفهمیم یعنی حفظ آثار باستانی در راستای تاریخ بدون روتوش است. و واقعاً اگر جایی رفتم دیدم صدمه ای وارد شده نگهداری ها درست نیست حرفی که می زنید درست یک سری جاها واقعاً این اتفاقات می افتد الان گنبدهای مسجدهای شیخ لطف الله را در اصفهان نگاه کنید چه اتفاقاتی افتاده است.

آقای آرمین:

دقیقاً موافقم هیچ اهمیتی اصلاً‌ به هیچ آثاری نمی دهند.

استاد حسینی:

کارهای کردند و پیگیری های کردند، اصلاً کار نباید به این جا کشیده می شد گفتند این ترمیم ها برای زمان دولت صفویه نبوده بعداً اتفاق افتاده بود این دلالت دارد که شما بیایید این طوری نقاشی بکنید و یک اثر تاریخی را خراب بکنید من واقعاً از این ها ناراحت می شوم و مطمئن باشید اگر در توانم بود یک جایی از یک آثار باستانی حفاظت بکنم در حفاظت آن می کوشیدم. پس در این قضیه من با شما هم نظر هستم ولی این که بگوییم چرا به برخی از امامزاده ها اهمیت داده می شد نه آن جا اهمیت داده بشود البته عموماً دولتی نیستند، وظیفه دولت هست مکان های فرهنگی و معنوی کشور را محافظت و مراقبت بکند ولی از آثار باستانی طبیعتاً دفاع بشود و حفاظت بشود ما هم در این قضیه با شما هم جهت هستیم حرفی در این قضیه نداریم.

سوال تان این جا بود این ها مقدمات بود فرمودید آیا با این وجود این ها حق حمله به اسلام را ندارند؟ نه ندارند، الان ما می توانیم به بهانه یک عملکردی که آن عمل کردن هم دیدید قابلیت بحث و گفتگو داشت قطعی نبود نسبت به یک عملکردی شروع بکنیم نسبت به مقدسات توهین بکنیم یعنی آیا اسلام حتی موافق بود عملکرد بت پرست ها و مشرکین باعث بشود مسلمان ها نسبت به بت های آن ها بخواهند فحاشی بکنند آن هم به صورت علنی نه. اگر با منطق اسلام باشد نه کارشان درست نیست ولی اگر با منطق، بی منطقی باشد هر کاری می توانند بکنند به هر چیزی می توانند حمله بکنند به خدا هم ممکن است بیایند حمله بکنند با حرف هایشان، با قلم شان با کارهای که انجام می دهند.

آقای آرمین:

یک نکته ای را بگویم اصلاً منظورم این نبود که امامزاده ها را خدای نا کرده رها کنند و فقط به آثار باستانی بچسبند.

استاد حسینی:

بله متوجه شدم می فرمایید نسبت به آثار باستانی در ایران کم اهمیتی شده حرف من هم همین است یعنی من هم قلباً به همین اعتقاد دارم، اصلا اتفاقاتی که در تاریخ ایران افتاده با حفظ این آثار باستانی با یک بخشش می شود به حقیقتش رسید نه این که بی اهمیتی و کم توجهی بشود، امیدواریم این قضیه اصلاح بشود و هر روز بگذرد دارد دیرتر می شود چون آثار باستانی یک چیزی نیستند بگویید امروز خراب شدند فردا دوباره درستش می کنیم. نه بعضی وقت ها این ها نیازهای به نگهداری دارند که اگر امروز از دست بروند فردا آثار تاریخی دیگر آن اثر قبلی خودشان را نخواهند داشت متن از بین رفته است آن اثر از بین رفته و حیف است!

آقای آرمین:

خیلی ممنون یک نکته ای هم شما فرمودید گفتید آیا اسلام جواز این را می دهد؟ نمی دانم واکنش خود اسلام که در دین اسلام یا در قرآن در رابطه با این که یک عده حمله می کنند چه است؟ بله من هم آن آیه قرآن را شنیدم که می گویند به بت های مشرکین توهین نکنید. صحبتم راجع به اشخاص بود. من شما را خیلی قبول دارم تاریخ بدون روتوش شما را نگاه نکردم برنامه های قدیمی تر شما را هم دیدم برای این که بیشتر با شما آشنا بشوم دیدم قابل ستایش است این میزان حفظ بودن یک سری کتبی که گاهی با سنی ها بحث می کند این خیلی خوب است.

اما بحث من اسلام نبود بحث من اشخاص بود به صحبت های آقای خمینی اشاره کردم که گفتند افراد ملی به درد ما نمی خورند کلی صوت هست شما شاید در آینده پخش کنید که ایشان به ایران باستان و ملی گرایی می تازد، صحبت های آقای سلیمانی هم خود شما پخش کردید در جبهه ملی گراها نبود و این صحبت ها؛ این جا یک پرسش و نقد می کنم آیا ما شهید زرتشتی، مسیحی، آشوری و از اقلیت های دینی تا حالا نداشتیم؟ بعد هم ملی گراها چطوری باید گردان تشکیل می دادند آیا سپاه که آن زمان مسئول بود اجازه این کار را می داد؟ آقای خمینی حتی در مورد آقای مصدق گفت ایشان مسلمان نبود وقتی یک همچنین جوی حاکمی است یک شخصی چطوری می تواند صاف بایستد بگوید من ملی گرا هستم و بیاید از کشور دفاع کند هر چند افراد ملی گرا بودند. این نکته را هم اگر توضیح بدهید ممنون می شوم.

استاد حسینی:

به روی چشم، این که فرمودید قضیه جهاد و حمله در اسلام و قرآن چه است؟ چون شما مسلمان نیستید این را عرض می کنم آقا آرمین بزرگوار. ما دو نوع جهاد داریم به صورت کلی جهاد را تقسیم بندی می کنند به جهاد ابتدایی و جهاد دفاعی، جهاد ابتدایی آن است که شما می خواهید حمله بکنید از لحاظ نظامی شبیه به آن اتفاقاتی که در ایران باستان افتاده است یا شبیه به همان اتفاقاتی که در صدر اسلام زمان خلیفه دوم نسبت به ایران اتفاق افتاد حمله می کردند.

قضیه چه بود بحثش مفصل است یک جلسه توضیح دادم ولی اگر لازم بشود باز توضیح می دهم برنامه های پیش برود به تاریخ اسلام صدر اسلام برسیم آن ها را دقیقاً مو شکافی می کنم همین طوری که قضیه فتح بابل را مو شکافی کردم؛ اما بر اساس فتوای یک شخصی مثل حضرت امام جهاد ابتدایی در زمان غیبت، توسط فقیه امکان پذیر نیست بله یک کسی مثل آیت الله العظمی خویی فتوا می دهد که فقیه می تواند جهاد ابتدایی هم داشته باشد. ولی حضرت امام این را برای فقیه جایز نمی داند یعنی فقیه را صرفاً محدود به این می داند در بحث جهاد، دستور به جهاد دفاعی بدهد نه جهاد ابتدایی برای حمله کردن به جایی دیگر این بر اساس فتوایی که امام داد.

 فرمودید آیا شهید زرتشتی نداشتیم؟ نه کسی منکر این نشده است که در بمباران ها یک شخص زرتشتی هم به شهادت رسیده باشد، دشمن که اصلاً فرق نمی گذاشت می خواست حمله بکند و بگوید من یک فیلتری می گذارم این های که شیعه هستند به شهادت برسند و بقیه کشته نشوند این طوری نبود. در مورد این که آیا داوطبانه به جبهه رفته اند یا نرفتند؟ جناب آقای موحد فاطمی دوست بزرگوار ما یک بحثی را داشتند به سایت راه راستی مراجعه بفرمایید آن جا یک توضیحاتی داده بودند اسامی چند نفر را آوردند که قضیه از چه قرار بوده؟ آیا سرباز بودند و به عنوان سرباز یا به عنوان پزشک سرباز به جبهه فرستاده شده بودند یا نه خودشان یک ساز و کاری برای جنگ و مقابله داشتند؟ نقش شان آن طوری که ادعایش وجود دارد پر رنگ نیست.

پاسخ کوتاه بخواهم به شما بدهم این که نقش شان، به اندازه ادعای شان پر رنگ نیست در مورد این که فرمودید چطوری گردان تشکیل می دادند؟ در مورد مصدق، امام آن گونه فرمودند ببینید آن چه که امام فرمودند این بود در همین کودتای نوژه ملی گراها دست داشتند امام این را فرمودند اگر کسی قرار هست این طوری همدستی بکند برای این که نظام را از بین ببرد طبیعتاً نمی رود بایستد در مقابل دشمنانی که می خواهند آن ها نظام را تضعیف بکنند. این یک منطقی بود که امام داشت از آن پیروی می کرد در مورد ملی گرایی قائل به این بود و من هم معتقد هستم که منطق درستی نسبت به ملی گرایان بود. ملی گرایی که ما می گوییم نسبت به این که شما جهاد بکنید از کشورتان دفاع بکنید اجازه تهاجم ندهید و از وطن تان باید حراست و حفاظت بکنید، کار به این جا رسید که باید در راه دفاع از کشور اسلامی جان بدهیم بله آن تعریفش ملی گرایی نیست. آن جا از طریق دین و اسلام هست که جهاد می کنیم.

 آقا آرمین یک دوست مخالف دیگری هم ظاهراً پشت خط هست گفتگوی مان به نظرم خوب بود و ممنونم از شما که ادب را رعایت می کنید ممنون از شما که زمان ها را در صحبت کردن رعایت می کنید و خداوند در بین مخالفین این برنامه امثال شماها را یعنی منطق شماها را بیشتر بکند.

آقای آرمین:

ممنون از برخورد گرم شما همه وقتی زنگ می زدند نقدی به برنامه داشتند هواداران یک احمقی مثل امید دانا بودند.

استاد حسینی:

این تعبیر را هم برای امید دانا به کار نبرید

آقای آرمین:

توهین نیست توصیف است

استاد حسینی:

باشد حالا لطفاً این جا به کار نبرید

آقای آرمین:

هوادار آن شخص بودند دو قطبی، دو قطبی می کردند، این که کار شما باعث دو قطبی می شود یا نه؟ بله صد در صد می شود کلاً جامعه ما دو قطبی خیز است هر کاری کنی دو قطبی می شود خیلی این اهمیت ندارد من از یک نگر به موضوع نگاه کردم

استاد حسینی:

بله اشکال تان از یک طریق دیگری بود نسبت به بحث ما

آقای آرمین:

خیلی ممنون از پاسخ شما

استاد حسینی:

موفق باشید، آقا آرمین شما که این قدر دوستدار ایران باستان هستید و ملی گرا هستید ایرادی ندارد با همدیگر هموطن هستیم مشکلی نیست جنگ بشود بر من واجب است که بروم از شما هم دفاع بکنم؛ ولی یک سوال از شما دارم در این برنامه داریم تاریخ را نقد می کنیم و خیلی شفاف داریم تاریخ را نقد می کنیم واقعاً این را صادقانه خودتان بفرمایید هر چه که دوست داشتید بگویید بعدش هم هیچ نکته ای را نمی گویم سراغ تماس بعدی می رویم. فضایی که در این برنامه داده می شود شما بیایید صحبت بکنید و آن ادبیاتی که ما با شما داریم این به همان گفتار و کردار و پندار نیک ادعایی نزدیک تر است یا آن کارهای که آقای امید دانا و امثال امید دانا انجام می دهند؟

آقای آرمین:

صد در صد کار شما آن ها که ... خیلی خودم را کنترل می کنم به همچنین آدمی توهین نکنم برنامه هایشان را دیدم برنامه نوچه اش کامیار و برنامه خودش را دیدم، یارو می گوید من خوبم هر که راجع به من نقد می کند یا مأمور سی آی اِی است یا جاسوس و فلان است همچنین آدمی احمقی است باز هم ممنونم از شما

استاد حسینی:

ممنونم از شما آقای آرمین در پناه باشید خدا نگهدار تماس بعدی آقا محمد از کرمانشاه سلام علیکم (تقریباً مخالف)

بیننده آقای محمد از کرمانشاه:

سلام ورحمة الله بنده برنامه شما را قبلاً در شبکه ولایت و حالا در شبکه ولی عصر دنبال می کنم، چند شب پیش برنامه شما را دیدم ابتدای برنامه تان را ندیده بودم نمی دانستم که از کجا آغاز شده چرا این برنامه درست شده چطوری بوده؟ به تبع یک دفعه دیدم که شما به تاریخ خودمان تاختید خیلی شوکه شدم که چرا آقای حسینی این طوری با پیشینیان خودمان برخورد می کند نمی دانستم این که چه علتی داشت و چطوری شد؟ در برنامه قبل و در این برنامه فرمایش کردید که چطوری شده و چرا این برنامه درست شد و بر چه منوالی است اولاً قبل از هر چیزی بگویم اگر قرار بر این بود که 8 هزار سال پیش هر چه بودیم الان 8 سال پیش برویم آندر سال بهتر باید ببینیم آندر سالها چه کار کردند ما هم مثل آن ها غذا می خوردیم و مثل آن ها عبادت می کردیم اگر عبادتی داشتند درست است.

استاد حسینی:

بله، لزوماً هر آن چه که در تاریخ خوب باشد بر گردیم زیست بشر یک موقعی ویژگی های خاصی داشته باید بشر تلاش کند به جای این که پیشرفت کند به همان زیست بر گردد طبیعتاً آن های که باستان گرا هستند دیدگاه شان این نیست ولی یک مثالی را شما زدید.

آقای محمد:

جمعیت های دیگر کارهای بدی داشتند گفتم من حالت مخالف ندارم ولی بربرها کارهای خیلی بدتری کردند انگلساکسون ها و بالاتر از آن ها دانمارکی ها یا آن های که در شمال انگلیس زندگی کردند و خیلی جاهای دیگر کارهای بدی داشتند. یک روزی حاج آقای جباری در شبکه ولایت داشتند صحبت می کردند می گفتند در زمان قدیم شاهانی که هخامنشی بودند (نمی دانم کدام شان بود) خانم های که دوره ماهیانه داشتند آن ها را در یک مسافتی و در یک اتاقکی قرار می دادند و رفتارهای بدی با آن ها می کردند و غذا از دور به آن ها می دادند. من می خواستم این را بگویم یک سری کارها باید انجام داد من باب مثال عرض می کنم آن زمان صابون، عطر و خوشبو کننده و چیزهای بهداشتی نبوده چیزهای دیگر که لازم بود مجبور بودند برای این که این خانم از چشم اطرافیان نیافتد او را دورتر نگه دارند تا آن حالت از بین برود این نمی شود باید ببینیم آن موقع چه اتفاقاتی افتاده چطوری بوده چرا این کار را می کردند؟ مثلاً بخواهیم به این آقا جواب بدهیم که این جسارت را کرده یا می کند گاهاً کلیپ هایش را می بینم این عنوان می کند من زرتشتی شدم بخواهی جواب یک الف بچه را بدهی بعد بیایی تمدن را کلاً زیر سال ببری به نظر بنده گفتم اسلام و حضرت علی و ائمه طاهرین را با هیچی عوض نمی کنم، یک لحظه اش را با هیچی عوض نمی کنم یک لحظه دوست داشتن شان را با هیچی عوض نمی کنم اما به نظر بنده شاید جایز نباشد که پَته تمام تاریخ مان را روی آب بریزیم به خاطر این که جواب یک الف بچه را بدهیم.

بعد این نقشه شومی است که کشیدند، یک عده را به این سمت و سو بکشند که شما تمدن داشتید قرار بر این باشد هر که هر تمدنی داشته باشد همان را ادامه بدهد ما تمدن داشتیم، اما اسلام را دیدیم خوب بود اسلام را قبول کردیم تنها کشوری که تمام جمعیتش تقریباً شیعه شده ایران بود چرا شیعه شد؟ فکر کرده نمی خواهم وارد این جزئیات بشوم اما فکر کرده که ببیند چرا پیامبر جانشین برای خودش تعیین نکرده؟ مگر می شود تعیین نکند؟ پس تعیین کرده در غدیر بوده که این ایام هم مربوط به آقا امیر المؤمنین است. این را قبول می کند که واقعاً تشیع باشد یعنی تمدن واقعی اسلام را قبول کردم اسلام واقعی را قبول کرده، یقین بدانید به زور نبوده اگر قرار بود تماماً به زور تشیع می شدند بالاخره بعد از چندین سال دوباره به همان تمدن 1300 ساله ای که داشتند، خلفای راشد را به عنوان سرپرست خودشان قبول داشتند اما دیدند این درست است. ایرانی این را می فهمد، می فهمد که دین اسلام بهتر است می فهمد که کدام مذهبش بهتر است می فهمد که دین اسلام پویا است و ادامه می دهد ایرانی این است نه ایرانیِ زرتشتی که بگوید برو زرتشت بشود مگر می شود؟!

استاد حسینی:

ممنونم از فرمایشات تان دوستان زیادی خیلی وقت هست که پشت خط هستند نکته ای که فرمودید به نظرم برنامه ما را نگاه کن اصلاً‌ دوست ندارم نسبت به آن سوالات جوابی نسبت به یک مسئله بدهم چرا؟ چون نسبت به آن پرداختم یک بار هم شما آمدید نقد کردید لزومی ندارد الان من بخواهم به آن پاسخ بدهم. در مورد بحث زرتشت، احکامی را داشته نتیجه گیری نهایی پس نمی شود به آن سنت عمل کرد ولی فصل اول بروید ببینید در قضیه گومیز و قضیه دشتان با خانم ها چه کار می کردند؟ ببینید اصلاً خوب بود یا نه؟ پس نمی شود الگو باشد (مال همان موقع است) جواب می دهم به دو طرف نمی آیم جواب بدهم یک فعال است ما داریم به او جواب می دهیم بقیه حرف هایمان هم در قالبش داریم مطرح می کنیم.

اقای محمد:

همه را زیر سوال بردن یک شاید خوشایند نباشد ببخشید

استاد حسینی:

ممنونم از شما آقا محمد عزیز در پناه حق باشید یا علی مدد. انتقادشان را هم فرمودند ممنونم از ایشان آقا ایمان سلام علیکم

بیننده آقای ایمان:

سلام علیکم آقا سید خسته نباشید آقا سید سریع سر صحبت هایم بروم اول یک تشکر کنم از برنامه خیلی خوب تان که جایش واقعاً خالی بود. یک صحبتی دوستان می کنند به عنوان منتقد می دانید دلیلش چه است آن خلائی که ما دیر انجامش دادیم (ساخت این برنامه ها) شما کتاب های درسی ما را نگاه کنید ببینید چقدر خلاء داشته من متولد 58 هستم یادم هست زمانی که به من می گفتند باید دانشگاه بروی می گفتم یوغ استعمار است. من وقتی می بینم اکثر کتاب های که من دارم می خوانم پشتش یک هدف از خواندن این مسئله هست. الان این برنامه ای که ساختید به شما قول می دهم نمی گویم دو سال دیگر، پنج سال دیگر ولی مطمئن باشید اکثر این دوستانی که به عنوان منتقد زنگ می زنند یواش یواش آشنا می شوند چون که الان دارند یکی یکی می خوانند آن جا را می رود فقط کتیبه را نگاه نمی کند دنبال ترجمه آن کتیبه می رود. می رود ببیند آن مورخی که آمد این جا کاووش کرده چه چیزی نوشته الحمد لله الان این همه پیشرفت هست فلان کلمه را در اینترنت سرچ می کند راجع به آن تمام تحقیقات را انجام می دهد، این چراغ را روشن کردید دستت درد نکند این خیلی عالی است. بحثی دیگری که داشتم راجع به آن مناظره ای بود که با آقای راستی گذاشتید (راجع به ذو القرنین) پی گیری نشد داستان چه شد؟

استاد حسینی:

آقا ایمان عزیز ایشان من را بِلاگ کردند، هنوز پیامی که دادم در گوشی من هست دوستان از اتاق فرمان به ایشان زنگ زدند گفتند ما از شما شکایت می کنیم چون با ما تماس گرفتید ایشان حاضر نشدند که ما با هم صحبت کنیم

آقای ایمان:

آقای رائفی پور؟

استاد حسینی:

آقای رائفی پور را می فرمایید؟ نه آقای فریدون راستی را فکر کردم عرض می کنید که ایشان زرتشتی است

آقای ایمان:

نه آقا رائفی پور منظورم است

استاد حسینی:

نسبت به بحث مان با آقای رائفی پور، برنامه ادامه دارد هر وقت ایشان امر بفرمایند ما خدمت شان هستیم بحث را ادامه می دهیم.

آقای ایمان:

می دانید چرا این را خدمت تان عرض می کنم این مسئله وقتی که با آقای رائفی پور، شما بنشینید، بیننده، شنونده منابع شناسی متوجه می شود به کجاها باید استناد کند این برایش روشن می شود چه چیزی سندیت دارد چه چیزی سندیت ندارد، چه چیزی می شود بگویی نقل قول است یا سندیت است؟ این را گفتم اگر هر طور شده پی گیری کنید خیلی از جواب ها داده می شود یک بحث دیگر این که گفتید بعضی از گفته های ابن سینا را شما رد می کنید. مثل بحث زرتشت و ادرار گاو، ابن سینا هم بعضی از نسخه های که نوشته بود یک همچنین چیزی از برنامه تان استنباط کردم درست است؟

استاد حسینی:

خاطرم نیست در برنامه چه گفتم ولی بعضی از حرف هایی آقای ابن سینا دارد مورد نقد قرار گرفته از ابعاد اسلامی هم مورد نقد قرار گرفته است.

آقای ایمان:

احسنت درست است. ادرار گاو آیا از لحاظ پزشکی هم مسئله کاملاً رد شده این را می گویم تا برای بیننده و شنونده روشن بشود.

استاد حسینی:

من چون پزشک نیستم بخواهم این نکته را بگویم بحثی که آقای ابن سینا آورده نکاتی که به ایشان انتقاد و ایراد گرفتند نکاتی است که تجویز به نجاست گاهی ادعا شده که ایشان داشته بر اساس آن بحث شده. در مورد قضیه ادرار گاو، فقط ادرار گاو و قضیه گومیز نبود موضوعات مختلفی را در مورد زن مطرح کردیم یکی این که به زور باید ادرار گاو بدهی. به آن خانمی که آن شرایط را داشت ادار گاو دادی که ما توضیح دادیم چرا فقط ادرار گاو با خاکستر قاطی کنی و به او بدهی؟ چرا نباید بگذاری آب بخورد؟ چرا می گویی لباسش باید با ادرار گاو شسته بشود؟ چرا می گویی باید از حیوانات و انسان ها دور باشد؟ اگر نهایت نهایتش می گویید خوب کاری کرده همچنین دستوراتی داده زرتشت یا هر کسی دیگر باشد از ایشان سوال می پرسیم این دستورات قابلیت پیروی دارد؟ می گوید نه ندارد. می گوییم تمام شد خوب یا بد بود خود شما می گویید تمام شد آن تعلیم، دیگر قابلیت این را ندارد که الان پیاده سازی کنیم. همین طور کارهای که پادشاهان هخامنشی انجام می دادند هر چقدر هم که بگویید خوب بوده واقعاً‌ الان نمی شود اجرایش کرد. کدام حاکمی می تواند مخالفین خودش را به صلابه بکشد؟ به خاطر این که علیه من ایستادی!

آقای ایمان:

آقای حسینی تقریباً 6 ماه است دارم روی این مسئله با بچه های زرتشتی کار می کنم می گویم به عنوان پایان نامه بنویسید مطمئن باشید که هر کجا بروید به شما منابعی اختصاص می دهند، یک تحقیق کلی از لحاظ علمی کنید این متن از لحاظ علمی ثابت شده است به صورت پایان نامه بنویسید به هیچ عنوان موفق نشدم هنوز هیچ کدام شان را قانع کنم

استاد حسینی:

بررسی کنند.

آقای ایمان:

بله، می گویم اگر مدرکی، چیزی دارند این مقوله بسته بشود و تمام بشود

استاد حسینی:

آقا ایمان آن هم تازه اول بحث است خودشان حاضر هستند از این ادرار گاو استفاده بکنند. بعد دانه دانه موارد دیگری پیش می آید متشکرم از شما به نکته خوبی اشاره فرمودید

آقای ایمان:

این را اگر پی گیری کنید ممنون می شوم تا بدانند شیعه دنبال حقیقت هست و حقیقت را هم می پذیرد نه این که روی حرفش پا فشاری کند. ممنون و متشکر از شما و تمام عوامل برنامه هم تشکر می کنم خدا حافظ

استاد حسینی:

ممنونم از شما در پناه حق باشید آقای پور مهدی از تهران سلام علیکم

بیننده آقای پور مهدی از تهران:

سلام استاد خسته نباشید

استاد حسینی:

آقای پور مهدی شما چند هفته قبل تماس گرفتید من به شما گفتم هفته بعدش تشریف بیاورید باز فرصت نشد اتاق فرمان 10 دقیقه به ما فرصت دادند

آقای پور مهدی:

یک سوال دارم بعد یک نکته ای هم سریع بگویم، در برنامه های قبلی یک آقایی گفتند معمولاً شاه ها خوبی هایشان را در کتیبه می گویند این که کشتارها در کتیبه داریوش ثبت شده یعنی این که دشمن هایش نوشتند. در حالی که در همان کتیبه داریوش از نظر خودش آن های که کشته، شورشی بودند نگفت که من انقلابی ها را کشتم پس از نظر خودش یک افتخار بوده است.

استاد حسینی:

بله درست است، اصلاً خودش صراحتاً گفته به این کارهای که کردم افتخار می کنم.

آقای پور مهدی:

دقیقاً. سوالم از اوستا است در صفحه 677 وندیداد آمده زرتشت می پرسد کجا است سومین جایی که زمین در آن جا به تلخ ترین اندوه دچار می شود؟ (اهورامزدا می گوید) آن جاست که در آن دخمه ها بسیاری بر پا کنند و مردارهای مردمان را در آن ها بیاورند در پاورقی گفته شده دخمه های که دیر زمانی بر پای می ماند و مردارهای بسیاری در آن انباشته می شود زمین را می آلاید در ادامه در همین وندیداد صفحه 738 زرتشت باز می پرسد چه وقتی این مرده ها را در دخمه می گذارند این زمین ها به همان پاکی اول بر می گردد؟ اهورامزدا می گوید هنگامی که خاک مردار با خاک زمین در آمیزد و همگان را در جهان به فرو ریختن دخمه وا دارد سوال من این جا است این دخمه های در یزد خیلی سال قبل باید نابود می شده است؟

استاد حسینی:

این را من باید جواب بدهم یا زرتشتی ها باید جواب بدهند این یک؟ ولی قضیه این است در همان بخشی که شما فرمودید صفحه چند فرمودید؟

آقای پور مهدی:

صفحه 738 و 739

استاد حسینی:

چون صفحه 700 است احتمالاً ترجمه آقای جلیل دوستخواه است درست است؟

آقای پور مهدی:

بله

استاد حسینی:

آن چه که منطق اوستا است. منطق اوستا می گوید دفن کردن مردگان توسط چه کسی آورده شده؟ توسط اهریمن. اوستا جناب آقای جلیل دوستخواه، صفحه 662 در این بخش اوستا آمده است که دهمین سرزمین و کشور نیکی که من اهورَمزدا آفریدم هره ویتی (هره ویتی زیبا بود) پس آن گاه اهریمینِ‌ همه تن، مرگ بیامد و به پتیارگی گناه نا بخشودگی خاکسپاری مردگان را بیافرید. این که بشر، مرده را دفن بکند این کار، کار اهریمن است و این روال ادامه داشت گفتند دفن نکنیم چه کار کنیم؟ به قضیه دخمه گذاری رسیدند دخمه گذاری انجام می دادند تا چند سال قبل همین طور اسکن ها را نگاه کنید کتاب زرتشت و مزد یسنان، جناب آقای موبد کوروش نیکنام سوال پرسیدند گفتند شیوه برخورد زرتشتیان با جسد در گذشتگان چگونه بوده؟ ایشان می گوید دخمه گذاری خیلی خوب بوده است. منتها ایشان یک مطلبی را می آورد صفحه 474 کتاب شان و با نگرش نا مناسب از این شیوه که با عکس و فیلم از دخمه ها روی داد از آن پس شیوه خاکسپاری برگزیده شد و شیوه دخمه گذاری دنبال نشد چه زمانی؟ در دهه 40 خورشیدی به دنبال کوچ همیشگی کرکس ها به سبب گسترش شهر نشینی، یعنی تا موقعی که دوربین اختراع شده (حداقل دیگر) به خاطر این که عکس هایش بیرون آمد دیگر این کار را نکردیم. این ها دخمه گذاری شان ادامه داشت بعد آمدند تغییر دادند همین الان هم در یزد دخمه هست یعنی دخمه های که زرتشتیان مرده هایشان آن جا می گذاشتند.

آقای پور مهدی:

این جا گفته دخمه ها را بگویید فرو بریزند این ها باید خراب می شدند؟

استاد حسینی:

باید متن را نگاه کنم ببینم متن چه است چون الان متن جلویم نیست بحث تاریخ مطرح را کردید کتاب اوستا این جا نیست آن را نگاه کنم به شما عرض می کنم اگر خواستید از طریق فضای مجازی با ما در ارتباط باشید، نگاه کنم ببینم متنی که شما فرمودید به چه شکل بود بعد خدمت تان عرض بکنم

آقای پور مهدی:

ممنونم استاد

استاد حسینی:

موفق باشید و در پناه حق باشید. آقا امیر حسین از خوزستان سلام علیکم

بیننده آقای امیر حسین:

سلام و درود بر شما آقای حسینی بزرگوار، چقدر وقت تا پایان برنامه هست؟

استاد حسینی:

فرمودند 3 دقیقه مخالف هستید یا موافق هستید

آقای امیر حسین:

من یک نقدی داشتم یکی دو دقیقه ای بیانش می کنم زود تمام می شود. آقای حسینی شما چند برنامه پیش یک مطلبی را نشان دادید از کتاب رنج های بشری آقای غیاث آبادی، آقای غیاث آبادی گفت استوانه کوروش، آخرین نمونه استوانه های میان رودانی بوده و بعدش استوانه به این سبک نداریم و مثل بسیاری از نمودهای دیگر تمدن بابل از بین رفت (به سبک استوانه ای که بود)

می خواستم بگویم این سخن آقای غیاث آبادی نادرست است الان سندم را مطرح می کنم یک مطلبی می خوانم، دکتر شاهرخ رزمجو کتابی به نام استوانه کوروش بزرگ دارد صفحه 47 این کتاب یک متنی را آورده می گوید استوانه کوروش از نظر شکل از همان رسم باستانی پیروی می کند یعنی مطابق نمونه های میان رودانی است و پس از هخامنشیان هم یکی از کتیبه های مربوط به آنتیو خوس فرمانروای سلوکی بابل نیز به همین شکل ساخته شده. این کتیبه متعلق به سال 268 قبل از میلاد است یعنی تقریباً 270 سال بعد از استوانه کوروش خواستم این نکته را مطرح کنم که بر اساس این، این سخن آقای غیاث آبادی نا درست است که می گوید ما بعد از کوروش دیگر استوانه به این سبکه نداریم.

استاد حسینی:

یک دانه پیدا شده؟

آقای امیر حسین:

بله

استاد حسینی:

بزرگوار سنت استوانه سازی از بین رفت با یک دانه استوانه بعد از کوروش، اصلاً نگاه نکنیم بحث چه است و محتوا چه بوده واقعاً آن بحث سنتی بابلی بوده یا نبوده همه را بپذیریم در این جا مسئله ای نیست با این وجود یک دانه دیگر بعد از آن سنت پیدا شد تمام شد دیگر یعنی سنت استوانه نویسی از بین رفت.

آقای امیر حسین:

ما دو مبحث داریم این که می گوییم استوانه فعلاً نیست خودتان هم در برنامه قبلی گفتید ممکن است یک پادشاه یا نساخته باشد احتمالش این است کلاً می گوییم نساخته باشند آن یکی مال دوره سلوکی است یا ممکن است ساخته باشند هنوز کشف نشده باشد یا ساخته شده باشد از بین رفته باشد این ها هم هست.

استاد حسینی:

این ها هم هست ولی الان چیزی نمی تواند ثابت بکند این رسم ادامه پیدا کرد. بله ممکن است فردا 10 تا استوانه پیدا بشود و نشان دهنده این باشد اصلاً‌ رسم استوانه نویسی ادامه پیدا کرده هخامنشیان دفاع کردند من بگویم این حرفی که از آقای غیاث آبادی آوردیم حرفی اشتباه بوده و من هم به این نتیجه رسیدم نه واقعاً سنت استوانه نویسی ادامه پیدا کرده یعنی این جا شما تصور نکنید که ما می گوییم نه هر آن چه ما می گوییم قطعاً دقیق است. به خاطر همین هنوز احتمال می دهم استوانه هایی شاید نوشته شده باشد ولی رسمی این قدر مرسوم نماند که روال داشته باشد چون اصلا بابل در حکومت هخامنشیان حل و هضم شد بعد هم 2 بار حداقل قیام اتفاق افتاد و داریوش با آن ها برخورد جدی کرد خیلی چیزها تغییر کرد ولی چه بسا استونه پیدا بشود اگر پیدا شد خودمان در برنامه اعلام می کنیم.

آقای امیر حسین:

قبلاً گفته بودید

استاد حسینی:

انصاف را رعایت کنیم، ممکن است استوانه های دیگری هم بعدش نوشته شده باشد

آقای امیر حسین:

چون آقای غیاث آبادی گفت دیگر استوانه ای نبود

استاد حسینی:

پاسخ تان به آقای غیاث آبادی بود یک دانه استوانه پیدا بشود یک دانه استوانه نشان دهنده این نیست که رسم استمرار پیدا کرد.

آقای امیر حسین:

چون ایشان گفته بود صرفاً کوروش آخرینش بود می خواستم بگویم نه کوروش آخرینش نبود بعدش هم استوانه بود ممنونم از شما

استاد حسینی:

موفق باشید در پناه حق باشید می گوید زمان تمام شده من خواستم در مورد دخمه گفتند پاسخ بدهم ولی فرصت تمام شد (اتاق فرمان می گوید کلاً مخالف نداشتیم) آقا لقمان را داشتیم که جدی مخالف نبوده آقا لقمان عذرخواهی می کنم ببخشید اگر فرصت نشد روی خط تشریف بیاورید.

 بینندگان عزیز و ارجمند فصل دوم برنامه تاریخ بدو روتوش جمع بندی شد خانم رضایی هم فرصت نشد تشریف بیاورند، خوب بود اگر می توانستند تشریف بیاورند تماس های دیگری هم بود که فرصت نشد بخواهند روی خط بیایند بتوانیم یک تدبیری بیاندیشیم که پیام های شما را بیشتر دریافت بکنیم و با شما بحث بکنیم. اولویت را چون به مخالفین می دهیم دو بزرگواری که آمدند مخالف بودند برنامه دیگر هم همین بود یک مقدار زمان برنامه گرفته می شود ان شاء الله موفق و مؤید باشید در پناه حق باشید. هفته بعد چهارشنبه یک ویژه برنامه داریم یک هفته ای این ها بترسند چه قرار است بشود جواب علمی که ندادند چه چیزهای قرار است در آن برنامه نشان بدهیم یک هفته فرصت دارند اگر احساس کردند اشتباه کردند یا اشتباهی گفتند بیایند اصلاح بکنند ما هم عذرخواهی شان را فقط پخش می کنیم. یا یک هفته ای تمام تلاش خودشان را بکنند سر تا ذیل برنامه ما را مباحث علمی اش را توانستند بیایند علمی جواب بدهند ببینیم که از مباحث شان چه باقی می ماند.

ان شاء الله در پناه حق باشید برنامه ما فصل دومش دارد تمام می شود چون به ایام محرم رسیدیم. فصل سوم ادامه خواهد داشت ان شاء الله پر قدرت تر از قبل ادامه می دهیم با ما همراه باشید فصل بعد هم ما را دنبال بکنید. یا علی مدد خدا نگهدار!

 

 


تاریخ بدون روتوش>

اسلام و ملی گرایی ملاک برتری تقواست شکنجه های داریوش کتیبه بیستون جهاد ابتدایی پاسخ به سوالات