آفتاب یلدا

قسمت بیست و هشتم برنامه آفتاب یلدا به کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین رضوی


 

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ: 03/07/1401

برنامه: آفتاب یلدا

مجری:

بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم، بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج) عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت شما و امیدوارم که عزاداری های تان مورد قبول حضرت حق واقع شده باشد در شام شهادت حضرت رسول اکرم (ص) و امام حسن مجتبی با برنامه آفتاب یلدا مهمان خانه های شما عزیزان هستیم و ان شاءالله مباحثی که در این برنامه مطرح می شود مورد توجه حضرت صاحب الزمان قرار بگیرد، در خدمت استاد عزیز و ارجمندم کارشناس محترم برنامه استاد رضوی هستیم، استاد عرض سلام و ادب دارم و عرض تسلیت خدمت شما.

حجت الإسلام رضوی:

سلام علیکم و رحمة الله، بسم الله الرحمن الرحیم، سلامی هم دارم خدمت بینندگان عزیز این شبکه و تسلیت عرض می کنم، شهادت آقا رسول مکرم اسلام (ص) را و فرزند گرانقدر شان آقا امام حسن مجتبی کریم اهل بیت (ع) را.

مجری:

ان شاءالله امشب می خواهیم در مورد اهمیت و عظمت رسول اکرم (ص) با بینندگان عزیز گفت و گو کنیم، حضرت استاد در خدمت تان هستیم و  مقدمة مباحثی را بیان کنید تا ان شاءالله وارد بحث بشویم.

حجت الإسلام رضوی:

«قال الله تبارک و تعالی بسم الله الرحمن الرحیم إنک لعلی خلق عظیم»

این بیان خداوند تبارک و تعالی است نسبت به اشرف اولاد آدم، یا رسول الله تو دارای خلق و خوی عظیمی هستی، خداوند تبارک و تعالی از ایشان تعبیر می کند به عظیم وقتی خداوند اینگونه زبان به مدح رسول مکرم خود می گشاید یعنی ما از درک این عظمت عاجز هستیم، یک زیارتی آقا رسول مکرم اسلام دارند از بعید که خب شاید خیلی ها امروز خوانده باشند، آنهایی هم که فرصت نکردند و یاد شان رفته ان شاءالله امشب انجام بدهند، زیارت رسول اکرم از راه دور ،که مرحوم شهید اول در مزار خود آورده، در مفاتیح الجنان هم ظاهراً هست، عبارت نسبت به پیامبر مکرم اسلام این است که

«اوَّلِ النَّبِیِّینَ مِیثاقاً وَ آخِرِهِمْ مَبْعَثاً الَّذِي غَمَسْتَهُ فِي بَحْرِ الْفَضِيلَةِ لِلْمَنْزِلَةِ الْجَلِيلَةِ، وَ الدَّرَجَةِ الرَّفِيعَةِ، وَ الْمَرْتَبَةِ الْخَطِيرَةِ»

پیامبر اکرم کسی است که اولین نبیین است مثاقاً،

زیارت پیامبر اکرم

اولین کسی که بلی گفت «ألستُ بربّکم» را ایشان بودند، در آن روایت دارد که به ایشان عرض می کنند چرا شما افضل انبیاء شدید جواب حضرت این است که چون در آن عالم اولین کسی بودم که بلی گفتم در بین انبیاء، نکته دوم

«آخِرِهِمْ مَبْعَثاً»

و آخرین شان از نظر بعثت هست

یعنی انبیاء یکی پس از دیگری آمدند رسول مکرم اسلام که تشریف آوردند دیگر باب نبوت بسته شد، دیگر نیازی به انزال رسل و انزال کتب نبود، و آن وظایف رسول مکرم اسلام می افتاد به دوش امام معصوم، این جمله آن مد نظر ما است، این آقا کسی هست که

«الَّذِي غَمَسْتَهُ فِي بَحْرِ الْفَضِيلَةِ»

 خداوند رسول مکرمت خود را فرو برد، در اقیانوس فضائل

غَمَسَ یعنی فرو برد ، یعنی تمام فضائل را شما در نظر بگیر، تمام فضائل و خوبی هایی را که یک مخلوق می تواند داشته باشد، چه انسان، چه فرشته، چه جن فرقی نمی کند، هر خوبی که مخلوق خدا می تواند داشته باشد، تعبیر روایت این است، اقیانوس فضائل، خداوند فضائل خود را یکجا در نظر گرفته، به شکل یک اقیانوس تشبیه کرده و تعبیر این است که رسول مکرم خود را داخل این اقیانوس فرو برده و در آورده ، غرق در فضائل، فضائلی هم که رسول مکرم اسلام در آن غرق شدند یک برکه نیست دریا است، اقیانوس است، لذا این حرف مبالغه نیست که ما از درک اوصاف پیامبر مکرم اسلام عاجز هستیم، به کنه او نمی رسیم، این عظمت این آقا است، تمام فضائل آنچه را که زیبنده است و یک مخلوق می تواند داشته باشد ایشان دارد، از طرفی هم که قرآن کریم ایشان را دارای خلق و خوی عظیم معرفی می کند

«إنک لعلی خلق عظیم»

تو خلق و خوی عظیم داری

قلم/4

وقتی اینها را می گوییم این سؤال ممکن است تولید بشود، که اگر اینگونه است که ما می گوییم، حضرت تمام فضائل را دارند بهترین خلق و خو ها را دارند، پس باید تمام عالم بلا استثناء بیایند به طرف این منشاء خوبی، و جذب آن بشوند اما از آنجایی که خداوند به بشر اختیار داده، حق انتخاب داده، می تواند راه خوب را انتخاب کند راه بد را انتخاب کند و افراد را مجبور نکرده ما می بینیم که انسان ها در انتخاب شان آزاد بودند و متأسفانه آنطور که باید با این وجود مقدس و نازنین برخورد نکردند، حالا من نمی خواهم بگویم زمان حیات خود رسول مکرم اسلام، چه گذشت، حضرت فرمود هیچ پیامبری به اندازه من اذیت نشد، پیامبر مکرم اسلام وقتی آمدند تصدیق کردند انبیاء قبل را، تأیید کردند انبیاء قبل را، صحف و کتاب های آسمانی قبل را تأیید کردند، و معنای این تأیید این است که ما به جنگ ادیان نیامده ایم ما آمدیم کامل کنیم، منتهی تکمیلی که پیامبر مکرم اسلام به عهده داشتند یک پایه اش بیان انحرافات بود، باید انحرافاتی را که در ادیان گذشته رخ داده بود ایشان بیان می کرد تثلیث یک امری نیست که ما با عقل مان بتوانیم آن را بپذیریم نه اینه نمی توانیم بپذیریم بلکه عقل ما خلاف آن را ثابت می کند این بود هدف از بعثت

«لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ»

آمدند تا مکارم اخلاقی را تکمیل کنند

اگر گونه هست چرا دیگران قبول نکردند، اهل کتابی که در آن زمان بودند، مسیحیت یهود زرتشت، جوابش این است که اینطور هم نیست یعنی در همان زمان خیلی ها بودند وقتی اوصاف حضرت را دیدند پذیرفتند، یکسری روایات هست اینجا نشان بدهم خدمت شما عزیزان مثلاً این روایت را ببینید «روی عن ابی جعفر الباقر» دارد که زمان پیامبر مکرم اسلام عده ای از یهود بودند

«لیسوا من المعاندین»

اینها هیچ عنادی با پیامبر اکرم و اسلام نداشتند،

بحار الأنوار، مجلسی، ج9ص 65

ما این روایت را در این بحثی که در بحث بشارات داریم آورده ایم این عنوانی که اینجا خورده حالا بعداً شاید برسیم یک توضیح بدهیم، و دارد که بعضی از یهودی های زمان پیامبر اکرم از آن آدم هایی بودند که عناد نداشتند با حقیقت «لیسوا من المعاندین المتواطنین» اینها وقتی با مسلمان ها مواجه می شدند

حدثو هم بما فی تورات من صفة محمد (ص)»

اینها وقتی با مسلمان ها مواجه می شدند می گفتند ما یهودی هستیم، اما این پیامبر شما را و اوصاف او را ما در کتاب مان می بینیم، ما می بینیم اوصاف این آقا را، بعد دارد که

«فنهاهم کبراؤهم عن ذلک»

علمای یهود، عده ای که دنبال هوا و هوس بودند مذمت کردند این یهودی های غیر معاند را که چرا این کار را می کنید، شما نباید اوصاف پیامبر اکرم را که در تورات آمده، بشارت دادند به آمدن ایشان برای مسلمان ها بگویید تا آنها تقویت بشوند که بعد این آیه نازل شد

«فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَٰذَا مِنْ عِنْدِ اللَّه»

بقره/79

آمدند علمای کتاب آن زمان دست بردند در این کتاب مقدس شان چون در آئین یهود خصوصاً در آن زمان دسترسی به متن مقدس یک امر خیلی خاص بود هر کسی به این راحتی دسترسی نداشت، در عالم مسیحیت هم همینطور بود تا زمان شروع نهضت پروتستان بلکه قبل از آن، یعنی تا قرن15 تقریباً قضیه از همین قرار بود ترجمه به زبان های دیگر رایج نبود فقط به همان زبان اصلی باید می بود و لذا زبان اصلی را هم که فقط بعضی از علمای کلیسا بلد بودند لذا مردم می خواستند بفهمند کتاب مقدس چه گفته باید می رفتند پیش این عالم دین بعد از آن دیگر کم کم به زبان های مختلف ترجمه شد

مجری:

استاد رضوی یکی از دلایل انحراف هم همین بود تحریف چون انحصاری بود دچار تحریف شد، این تأثیر داشت یعنی وقتی انحصاری باشد باعث می شود که من و شما به آن دسترسی نداشته باشیم آن وقت صاحب آن کتاب هر طور می خواهد تفسیر می کند، هر طور می خواهد تأویل می برد، به تعبیر قرآن کریم «یکتبون الکتاب بأیدیهم» می رفتند خود شان می نوشتند، در روایات داریم می رفتند اوصاف پیامبر اکرم را که در تورات آمده جابجا می کردند و برای مردم می خواندند برای پیروان خود شان برای یهودی ها تا آنها بر پیامبر اکرم تطبیق ندهند، عرضی که من دارم این است که اگر عناد و تعصب را بگذاریم کنار اوصاف پیامبر اکرم به گونه ای است که  همه را جذب می کند هم در زمان ظهور شان و وجود شان روی کره خاکی، آنهای که عناد نداشتند حضرت را که می دیدند قبول می کردند، همین الآن هم اگر واقعاً ما عناد و دشمنی را بگذاریم کنار بدون تعصب برویم جلو آثار صدق رسول مکرم اسلام را ما می توانیم در همین کتاب مقدس پیدا کنیم، ببینید قرآن کریم یک آیه ای دارد خیلی جالب است، در آیه 157 سوره اعراف

«الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ»

اعراف/157

خیلی جالب است این آیه، ما با این آیه در بحث بشارات خیلی کار داریم به حکم این آیه آن اهل کتابی که در آن زمان مسلمان می شدند خیلی ها ممکن بود با مباحث کتاب مقدس مسلمان نشوند، معجزه می دیدند از پیامبر اکرم اخبار از غیب حضرت و کراماتی که می دیدند، خب متعدد داریم در احوالات حضرت زهرا (س) وقتی در آن مجلس عروسی شرکت می کنند، همسایه یهودی داشتند دعوت می کنند و در عروسی بی بی دو عالم می روند و شرکت می کنند، یا در آن جریانی که حضرت چادر شان را امانت می گذارند  پیش همسایه های یهودی شان  و گندم یا جو آقا امیرالمؤمنین قرض می کند در آن داستان، که باز به نور آن چادر کراماتی که می بینند، جالب است که نشان می دهد که حضرات تعامل داشتند با همسایه های مسیحی و یهودی شان و آنهایی را که تعصب نداشتند دست شان را می گرفتند و به دین اسلام مشرف می شدند، می خواهم بگویم بعضی های آنها با دیدن کرامت ها و معجزه ها ایمان می آوردند، بعد از اینکه ایمان می آوردند می رفتند دوباره سراغ کتاب مقدس شان باز می کردند می گفتند عجب حالا که تعصب ما نسبت به ایشان رفته کنار و شدیم پیرو او، بخاطر معجزه ای که دیدیم، بخاطر محبتی که دیدیم، نکاتی که هست، حالا که بدون تعصب و بدون لجاج داریم کتاب مقدس مان را دوباره نگاه می کنیم می بینیم عجب اینکه مکتوب بوده در کتاب مقدس ما، این را که داشتیم منتهی آن موقع چون تعصب داشتیم یا علما دست کاری می کردند این دقت ها نبوده به حکم این آیه بعد از اینکه از پیامبر اکرم تبعیت می کردند می رفتند سراغ کتاب شان می دیدند اوصاف پیامبر اکرم در کتاب شان آمده، و ایمان شان قوی تر می شد؛ عرضی که من در این قسمت دارم این است که ما وقتی به کتاب مقدس مراجعه می کنیم می بینیم کتاب مقدس برای پیغمبر صادق و راست گو یک نشانه هایی بیان کرده که اگر اهل کتاب تعصب را بگذارند کنار نمی توانند این نبی را انکار کنند در قدم اول، عدم انکار یعنی نمی توانند انکار کنند

مجری:

بگویند اصلاً نبوده است چنین شخصی

حجت الإسلام رضوی:

نه اصلاً نمی توانند بگویند ایشان نبی نیست، وجود او که غیر قابل انکار است نمی توانند بگویند نبی نیست در قدم دوم بلکه باید قبول کنند پیامبر آخر الزمان همین است، چرا ما این حرف را می زنیم؟ ما وقتی می رویم سراغ کتاب مقدس می بینیم یک ویژگی های عام برای انبیا بیان شده در کتاب مقدس مسیحیت و یهود که ما می بینیم آن ویژگی ها بر رسول مکرم اسلام هم منطبق هست، هفت تا ویژگی هست همه اینها بر رسول مکرم اسلام منطبق هست شما به چه دلیل نبوت ایشان را انکار می کنید؟

مجری:

در واقع ویژگی های که برای پیامبران خود شان بیان کردند

حجت الإسلام رضوی:

برای پیامبران شان بیان کردند؛ در مرحله دوم می بینیم به صورت مخصوص، به خصوصه درباره پیامبر مکرم اسلام کتاب مقدس صحبت کرده، یعنی آنجایی که اوصاف همین رسول مکرم اسلام آمده و قرآن کریم بیان می کند

«ذَٰلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ ۚ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنجِيلِ»

اوصاف مسلمان ها و پیامبر اکرم در تورات و انجیل آمده

فتح/29

 یا این آیه

«الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ»

بقره/146

اهل کتاب پیامبر مکرم اسلام مثل بچه های شان می شناختند، همانطور که بچه خودش را می شناسد، یا آن بشارت حضرت عیسی بن مریم

«وَ إِذْ قالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يا بَنِي إِسْرائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ»

صف/6

من عیسی مسیح تورات را تصدیق می کنم کما اینکه رسول مکرم اسلام انجیل و تورات را هر دو را تصدیق داشت

«وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ»

بعد از من یک پیامبری می آید که اسم او احمد است

یعنی این بشارت که معروف است به بشارت پاراکلیتوس یا فارقلیط هر دو تا تلفظ می شود در غیر زبان کتاب مقدس بین ما عربها و عجم ها هست، یعنی هم بخصوصه اوصاف پیامبر اکرم آمده یا آن بشارت جبل فاران ک در آن دعای عصر غیبت هم داریم، پیامبر و مردی که از جبل فاران ظهور می کند، هم بشارت هایی داریم مخصوص پیامبر اکرم خصوصیات حضرت به خصوصه آمده و هم خصوصیات انبیاء که به صورت کلی در کتاب مقدس بیان شده بر ایشان منطبق هست، عرض ما این است به حکم آن دسته اول یعنی اوصاف انبیاء ما نمی توانیم نبوت ایشان را انکار کنیم، خصوصاً با توجه به این ویژگی، قرآن کریم و روایات ما و تاریخ معتبر تأیید می کند که «إنک لعلی خلق عظیم» شما وقتی به خلق و خوی عظیم پیامبر اکرم مراجعه می کنی همه این خلق و خو را می پسندند، و دوست دارند البته این را هم بگوییم با کدام تفسیر با آن تفسیری که آن مستند ساز هلندی و امثالهم می آیند تفسیر می کنند قرآن را، آن آیاتی که دستور می دهد با کفار حربی بجنگید و می آیند یک معانی و برداشت های مغرضانه ای از این آیات می کنند و نتیجه می گیرند اسلام با همه افراد سر جنگ دارد و می خواهد همه را از دم شمشیر بگذراند، اگر ملاک این تفسیر ها باشد که بله اسلام دین عامه پسندی نیست، اگر ملاک سیره خلفای بنی امیه و بنی عباس باشد، اسلام یک دین عامه پسندی نیست

مجری:

ارجحیت عرب بر غیر عرب

حجت الإسلام رضوی:

آن دینی که بنی عباس و بنی امیه و خلفا شان ارائه دادند با خانه نشین کردن اهل بیت، آن دین اسلام یک دینی نیست که همه را جذب کند عالم را بگیرد، آن دینی که عالم را می گیرد دینی است که از زبان امام حسن مجتبی و در خیمه گاه امام حسن مجتبی است، نه دینی که در لشکر مقابل او که معاویه بود باشد، آن دین و مذهبی که معاویه برای اسلام به ارمغان آورد دینی نیست که شما بتوانی به دنیا بقبولانی، شما بروید احوالات معاویه را بخوانید، از منابع دست اول اهل سنت، مثلاً کتابی که یکی از علمای اهل سنت نوشته «النصائح الکافیه لمن یتولی معاویه» نصایح کافی و تمام کننده برای کسی که محب معاویه است، یک عالم اهل سنت نوشته خوب هم نوشته شما بروید اینها را نگاه کنید و کتاب های دیگر را، اما آن پیامبری که قرآن معرفی می کند با تفسیر اهل بیت این پیامبر با این خلق و خو همه عالم او را می خواهند، و ما باید سعی مان بر این باشد که یکی از قدم هایی که بر می داریم این است که این زیبایی ها را به مردم نشان بدهیم، امام رضا (ع) فرمودند

«لَوْ عَلِمُوا مَحاسِنَ کَلامِنا لاَتَّبَعُونا»

اگر مردم زیبای های کلام ما و معارف ما را بدانند می آیند دنبال ما

وسائل الشیعة، ج27، ص92

 نیاز به چوب و چماق نیست، نیاز به زور و اجبار نیست، الآن می بینید دیگر  در دنیا آمدند یک قضیه ای را علم کردند علیه اسلام خب ما الآن این را می دانیم که در عالم غیر اسلام چقدر دارند از این قضیه علیه اسلام استفاده می کنند، مثل همین قضیه ای که الآن رخ داده بابت این خانمی که در بحث حجاب این برخورد ها شده و مباحثی که پیش آمد که حالا ما کاری به صحت و سقم این قضایا نداریم فعلاً ما بحث مان درباره اسلام است، هر کس به متن دین عمل کند مسلمان است هر کس به متن دین عمل نکند بخواهد به زور خدای نکرده با حرکاتی که جان افراد را می گیرد برود سراغ آنها خب ما قبولش نداریم این حد ها و مرز بندی ها را باید جدا کرد، الآن دارند برخورد با یک زن را به اسم دین اسلام تمام می کنند، حالا ما نیامده ایم این بحث را اینجا مطرح کنیم ما بحث مان درباره متن دین است، آن مباحث باید به جای خود متولیان امر بیایند مرز بندی ها را مشخص کنند، برخورد بوده نبوده خوب بوده بد بوده، راست و دروغ اینها مباحثی است که من واقعاً اطلاعات لازم آن را ندارم بخواهم ورود کنم، من عرضم این است در مباحثی حتی مثل حجاب ما اینقدر حرف برای گفتن داریم، و چون من در بحث حجاب مفصل کار کردم عرض می کنم، شاید بینندگان ما  قبلاً برنامه های ما را در بحث حجاب دیده باشند، حجاب برتر کتاب مقدس، آنهایی که با نرم افزار کتاب مقدس سر و کار دارند میدانند پوشیه و چادر است، زنان انبیاء چادر داشتند، زنان انبیاء پوشیه می زدند، زنان انبیاء خود شان را از نامحرم در بعضی از داستان ها دارد پنهان می کردند، اینها هست و سفارشات حضرت عیسی بن مریم است که خود تان را به لباس حیا و عفت مزین کنید، لباس حیا و عفت چه لباسی است؟ شما می توانی نیمه برهنه بشوی بیایی بیرون بگویی من حیا و عفت دارم.

مجری:

کما اینکه سده اخیر هم که به لحاظ تاریخی بررسی می کنیم این پوشش بوده است، یعنی همین صد سال اخیر را هم که به لحاظ تاریخی بررسی می کنیم این پوشش بوده است، یعنی همین صد سال اخیر را نگاه می کنیم می بینیم که این پوشش بوده و مقید به حفظ این، حالا بعد از یک اتفاق فرهنگی یا ضد فرهنگی بود که این آزادی ها رخ داد.

حجت الإسلام رضوی:

در  قرون وسطی که مفصل مقید بودند ویل دورانت در تاریخ تمدن خود دارد گزارش می دهد، حالا بحث ما حجاب نیست، ویل دورانت گزارش می دهد از تعصبات علما و کشیش های مسیحی در دوران قرون وسطی نسبت به حجاب از تعصب علما و بزرگان یهود و متدینین نسبت به بحث حجاب، حتی ما تا اوایل قرن 20 ما داریم فیلم های مستندی که خیلی قدیمی و کم کیفیتی که با چه حجاب و پوشش خاصی در همین کشور های اروپایی زندگی می کردند، بعد به قول شما به مرور زمان، الآن شما فیلم های قدیمی کشورهای اروپایی انگلستان یک فیلم قدیمی از انگلستان بود چند وقت پیش من می دیدم، دیدم زنهای آنجا فقط سر و گردن شان برهنه است، آن هم بعضی های شان، بقیه پوشش تا روی پا، فقط سر و گردن بعضی های آنها، بعضی هم نه روی سر شان هم یک چیزی انداخته بودند، خب بعدها به مرور زمان متأسفانه حکومت های سکولار نه به معنای جدایی دین از سیاست، سکولار به معنای ضدیت سیاست با دین یک وقت می آیند جدا می کنند، می گویند می خواهی دین دار باشی باش، یک وقت می آیند به گونه ای جدا می کنند می آیند به جنگ دین، اصلاً دین نباشد، حق نداری چادر سرت کنی، قانون فرانسه هست و بعضی کشور ها، حق ندارد با چادر بیاید سر کلاس، تو اگر دینت از سیاست جدا است خب چکار داری به حجاب این خانم، پس جدا نیست، ضدیت دین از سیاست تعبیر بکنیم، یک تعبیر من هم این است که به گونه ای می شود گفت تعامل دین با سیاست است یعنی آنها می دانند اگر این حجاب اسلامی در این کشورها رواج بشود جایی برای بعضی ادیان دیگر باقی نمی ماند شاید یک نگرانی و ترس شان هم این است، نمی خواهند این شعار باقی بماند، پرانتز را اینجا ببندیم، خلاصه کلام در تمام مباحث ما بهترین استدلال ها و براهین و منطق را داریم نیاز به زور و چوب و چماق نداریم در هیچ موضوعی لذا قدم اول این است که معارف را خوب تبیین کنیم، این پیامبر اکرم با این همه خوبی ها به نظر ما اگر خوب تبیین بشود هم او را می پذیرند، کما اینکه همین الآن در همین دنیا هستند کسانی که حتی مسلمان نیستند اما اذعان می کنند به عظمت رسول مکرم اسلام، اگر اشتباه نکنم مؤلف کتاب صد چهره میشل هارت هست، سابق دیدم که درباره صد نفر وقتی می خواهد کتاب بنویسد اولین چهره ای که می نویسد رسول مکرم اسلام است، می گوید من مسیحی هستم به من نگویید چرا حضرت عیسی را نیاورده ای، چون حضرت عیسی فقط برای آخرت بیشتر برنامه داشت برای دنیا برنامه نداشت، بیشتر یک چیز روحانی بود، این کلمه ای که الآن به ما طلبه ها می گویند روحانی خیلی بخواهی دقت کنی کلمه دقیقی نیست، یعنی معرف ما نیست چون اسلام یک دین روحانی نیست فقط، همانطور که انسان از جسم و روح تشکیل شده برای هر دو بعد برنامه دارد، ولی این تعبیر روحانی ظاهراً از آن عالم مسیحیت آمده این طرف که به ما می گویند روحانی، شاید هم بخواهند تلقین کنند که تو روحانی هستی به امور دیگر کار نداشته باش بنشین نماز و قرآنت را بخوان، به هر حال چه استفاده هایی می خواهند بکنند بماند، عرض ما این است این رسول مکرم اسلام را اگر درست معرفی کنیم پذیرفتند خیلی ها پذیرفتند، این مؤلف کتاب صد چهره می گوید پیامبر اکرم را من اول آوردم چون هم برای دنیا مطلب دارد هم برای آخرت، برای تمام زوایای زندگی بشر حرف دارد برای گفتن لذا ایشان را مقدم کردم، اگر درست معرفی کنیم پذیرا می شوند، لذا یک اشکالی که من دارم به پیروان سایر ادیان یک وقتی با بعضی از عزیزانی که خیلی کورش کورش می کردند جایی مواجه شدیم، آنجا این حرف را من به آنها زدم، گفتم که گیرم که کورش شما پیغمبر هست که نیست، گیرم که این استوانه کورش طبق آن ترجمه غلط قبلی شما دال بر توحید ایشان و آدم خوب بودن ایشان بکند، سؤال من این هست کورش با محمد بن عبدالله (ص) که نبی الله هست دعوا دارد مگر؟ مگر شما نمی گویید آن آقا نبی خدا است؟، مگر نبی شما با نبی ما دعوا دارد، مگر انبیاء می توانند با همدیگر  دعوا داشته باشند؟ اگر واقعاً نبی هست خب باید بهترین معارف را بیاورد، بسم الله بیاورید بگذارید کنار معارف رسول مکرم اسلام ببینیم چطوری هست، اگر بالاتر از معارف اسلام است، اسلام را می گذاریم کنار می آوریم خدمت شما کاری ندارد شما از متن دین تان مطالبی بیاورید که ما را از این قرآن بی نیاز کند در اوستا و کتاب های زرتشت واقعاً محتوایی هست که ما را از قرآن بی نیاز کند؟ باشد ما می گذاریم کنار، بیاورید، توحیدی که آنجا دارد، توحیدی است که ما را از این معارف بی نیاز کند؟ حرام و حلال هایی که در آئین زرتشت هست و آنهایی که پیرو کورش هستند خب به این سمت مایل هستند به گونه ای هست که ما را بی نیاز کند یا نه احکام دین زرتشت به گونه ای هست که الآن بندگان خدا معترف هستند که، یعنی تنها توجیه شان این است که می گویند اینها نسخ شد، الآن دیگر دوران این احکام نیست، چرا؟ چون احکام شان احکام بسیار بعضی از آنها خشن و غیر معقول است، بینندگان عزیز ما بزنند اینترنت بزنید ببینید حکم کسی که یک سگ آبی را بکشد چیست در آئین زرتشت، بروید ببینید چه کفاره های  عجیب و خنده داری برای آن بیان کرده اند که الآن تمام علمای زرتشت می گویند اینها نسخ شده برای این دوران نیست، برای قدیم است، ما می گوییم همان زمان هم معقول نبود بروید ببینید احکام آن را، آنهایی که بیننده ما هستند همین الآن بزنند در گوشی نگاه کنند، کسی که یک سگ آبی را بکشد خدا با او چکار می کند، کفاره کشتن این سگ آبی چیست؟ ببینید در عصر حجر در عصر برنز ببینید در همان زمان هم معقول بوده این کفاره؟ ما می خواهیم بگویم هیچ وقت همچین دینی وجود نداشته، یعنی به عنوان دین الهی، چون احکام غیر معقولی است، پس خلاصه حرف ما در این قسمت این شد که این رسول مکرم اسلام را اگر خوب معرفی کنیم خوب توضیح بدهیم تمام عالم پذیرای او هستند و اشکال ما و پیروان بعضی از ادیان این است چرا ایشان را منکر هستید، حالا من اوصاف نبی واقعی را از کتاب مقدس مسیحیت و یهود برای شما می خوانم  بعد ببینیم کدام یک از اینها بر رسول مکرم اسلام منطبق نیست، اگر تمام اوصاف انبیاء به حق در انجیل و تورات بر رسول مکرم اسلام منطبق است چرا اینقدر دشمنی؟ من حرف اولم این است، اینقدر دشمنی نکنید، در قدم بعد حالا نمی گویم بیایید مسلمان بشوید ولی شما که می بینید این علائم صدق را قدم اول این است که اینقدر تضاد و دشمنی این خلاف شیوه عقلا است با توجه به کتاب مقدسی که در دست خود شما است.

مجری:

بسیار ممنون و متشکرم، در فرصتی که باقی داریم آن اوصافی که فرمودید استاد بفرمایید که ببینیم چقدر فرصت باقی می ماند.

حجت الإسلام رضوی:

پس عرض ما این شد که دو تا نکته داریم، اوصاف عامی که کتاب مقدس مسیحیت و یهود برای انبیاء صدق بیان کرده برای پیامبر ما هم صادق است، پس چرا اینهمه دشمنی با این پیامبری که به تعبیر قرآن خلق و خوی عظیم دارد، دوماً بشارات خاص کتاب مقدس درباره ایشان موجود است.

حالا ببینید اولین ویژگی در کتاب مقدس دارد هم مسیحیت هم یهود که اولین ویژگی نبی صادق این است که نهی از عبادت غیر خداوند، هم در اناجیل هست هم در تورات هست، عبارت را ببینید، اگر در میان تو نبی یا بیننده خواب برخیزد و یک معجزه بیاورد و آن معجزه هم واقع بشود در کتاب مقدس یک فرقی که با اسلام دارد این است که انبیاء کذبه معجزه هم دارند ولی در معارف ما معجزه فقط به دست نبی صادق جاری می شود، آنجا می گوید که اگر یکی آمد ادعای نبوت کرد معجزه هم آورد، معجزه اش هم درست شد، محقق شد، یک نشانه دیگر هست با آن تو می فهمی که آیا این پیغمبر، پیغمبر از جانب خدا هست یا نه؟ آن چیست؟ اگر شما را خبر داده گفت خدایان غیر را که نمی شناسید پیروی نماییم، اگر این آقایی که معجزه هم از او واقع شد آمد گفت بیا برویم غیر از خدا را بپرستیم، این نبی صادق از جانب خدا نیست، چرا؟ چون یهوه خدای شما، شما را امتحان می کند تا ببیند آیا با جان و دل در خدمت او هستید یا نه، پس اولین ویژگی  نبی صادق در کتاب مقدس مسیحیت و یهود این است که نهی کند از عبادت غیر از خدا، سرلوحه دعوت رسول اکرم چه بود؟ «قولو لا اله الّا تفلحوا» این اولین ویژگی؛ دومین ویژگی این است که اگر پیشگویی کرد یک حرفی زد نسبت به آینده آن پیشگویی محقق بشود، یک پیشگویی کرد محقق شد، خب این یکی از نشانه های نبی صادق  است، پیامبر مکرم اسلام پیشگویی های متعددی داشتند بعضی موارد آن در قرآن آمده، و بعضی از موارد فراوان در روایات آمده همه اش هم واقع شده، این یک نشان است، نیایید بگویید در بعضی روایاتی که در بعضی کتب اسلامی است دارد که پیامبر اکرم گفت بروید فلان کار را بکنید، مثلاً امسال درختان خرما را نمی خواهد تلقیح کنید، تلقیح نکردند و در کشاورزی مردم به مشکل خوردند و آمدند ناراحت که چرا اینطور گفتید درست در نیامد حضرت فرمود خب من بلد نبودم نعوذبالله، اینها روایاتی است که در بعضی منابع اسلامی هست اما به نظر ما این روایات جعلی است، در منابعی که با مبانی دقیق به مسائل و روایات نگاه می کند ما همچین نسبت هایی درباره پیامبر اکرم نداریم، این در کتاب ارمیا و سفر تثنیه آمده؛ نشانه سوم میوه خوب، میوه بد: یکی از نشان های یک نبی خوب این است که نتیجه کارش را ببین چیست، خب شما نتیجه کار رسول مکرم اسلام را ببین، عبارت انجیل متی است، از پیامبران دروغین بر حذر باشید که در لباس میش نزد شما می آییم ولی در واقعیت گرگ هستند، گرگ درنده، بعد اینجا حضرت عیسی می فرماید چطور بفهمید پیغمبر صادق است؟ حضرت می فرماید همانطور که درخت را از میوه اش می شناسید ایشان را نیز می توان از اعمالش شناخت، و فرق درخت انگور و خار بیابان را می دانید، درخت سالم میوه خوب می دهد، درخت فاسد میوه بد می دهد، شما همین ملاک و میزان را بر پیامبر مکرم اسلام تطبیق بدهید، نتیجه 23 سال زحمت مکرم اسلام چه شد؟ عرب جاهلی که خواندن و نوشتن بلد نبود داشتند خیلی کم، دختران شان را بعضی ها زنده به گور می کردند بت پرست بودند عریان می شدند دور خانه کعبه زن و مرد به طواف و کارهای دیگری که داشتند، خون و خونریزی هایی که سر غرور و تکبر بین قبایل شکل می گرفت همه اینها با آمدن پیامبر اکرم تبدیل به الفت و دوستی شد، عوس و خزرج سالها با هم دیگری بودند، به برکت پیامبر اکرم با هم دوست شدند، این یک نشانه شما بروید این نشانه را تطبیق کنید بر رسول مکرم اسلام، نشانه چهارم ظهور معجزه، همانطور که در آن اسلاید اول دیدیم که، اگر نبی از میان شما برخیزد و آیت یا معجزه ای برای شما ظاهر سازد، چرا؟ چون ظهور معجزه یکی از نشان های نبوت است اما عرض کردیم در کتاب مقدس ممکن است معجزه را نبی کاذب هم انجام بدهد، اگر یک معجزه ای از یک شخصی صادر شد، معجزه یعنی کاری که دیگران از آوردن آن عاجز هستند، اگر در آن زمان بودید، دیدید باید به او ایمان بیاورید، ان شاءالله زنده باشیم و حضرت حجت ظهور بفرمایند اگر لازم باشد حضرت برای یک عده ای معجزه می کنند تا یقین به صدق حضرت پیدا کنند، اگر لازم باشد مثل جد بزرگوار شان نقش پرده را تبدیل به شیر زنده می کنند، یا الآن خیلی از مسیحی ها و یهودی ها تقریباً همه مسیحی ها و یهودی های الان، اینها پیامبر اکرم را که ندیدند، اما معجزات حضرت به تواتر که نقل شده مگر مسیحی ها و یهودی های الآن معجزات حضرت عیسی را دیدند؟، مگر معجزات حضرت موسی را دیدند؟، اینها سینه به سینه برایشان نقل شده، خب معجزات رسول اکرم هم نقل شده و ما بجای خود ثابت می کنیم معجزات حضرت موسی و حضرت عیسی به صورت متواتر و قطعی نمی تواند برای مسیحیت و یهود ثابت بشود، چرا؟ چون در جای خود بحث کردیم که تواتر کتاب مقدس موجود در دست مسیحیت و یهود، کتاب مقدسی که با تواتر برسد به آن دوران های زمان انبیاء، خود شان هم اذعان دارند، متن دین شان است اذعان دارد غیر قابل اثبات است، یعنی اینطور نیست که این نسخه ها، یک نسخه های قطعی باشد که می رسد به زمان حضرت عیسی، می رسد به زمان حضرت موسی، یکی از آنها بحث بررسی اشکالات اسپینوزا است، پس عرض ما این است اگر این معجزاتی که مسیحیت و یهودیت معاصر از حضرت موسی و حضرت عیسی (ع) برای این بزرگوار ها نقل می کنند برای آنها یقین آور است و باعث شده ایمان بیاورند به آنها، معجزاتی که از پیامبر اکرم دارد نقل می شود که درجه اعتبار آن خیلی بیشتر است چون متواتر ما می توانیم ثابت کنیم، تواتر قرآن را ما می توانیم ثابت کنیم، یکی از معجزات پیامبر مکرم اسلام قرآن است، و معجزه های دیگر ایشان به تواتر نقل می شود، وقتی معجزه از رسول مکرم اسلام به صورت متواتر داریم مثل قرآن، چرا نبوت بر ایشان صادق نباشد؟ این نشانه چهارم؛ نشانی پنجم کوتاهی عمر و باقی نماندن نسب است یکی از نشانه های نبی صادق در کتاب مقدس این است که اولاد زیاد برایش می ماند، البته دقت کنید این پنج تا نشانه ای که ما گفتیم اینها هیچ کدام به تنهایی ثابت کننده نبوت نبی نیست در کتاب مقدس، یعنی در مسیحیت و یهودیت اما در  اسلام چرا، در اسلام معجزه به تنهایی ثابت کننده صدق نبی است، اما در آئین مسیحیت و یهود این پنج تا علامت همه باید باهم باشد، در اسلام نه، این فرق هست، یعنی در اسلام که می گوییم نه، یعنی بعضی از نشان ها به تنهایی کافی است که یکی از آنها همان معجزه است، حالا این کوتاهی عمر و باقی نماندن نسب دارد که اگر یک نفر آمد در همین متنی که می بینید، چونکه شمعیا برای شما نبوت می کند و من او را نفرستادم، این آقایی که آمده به نام شمعیا دارد نبوت می کند این رسول کاذب است از جانب من نیامده، خداوند می فرماید من بر زریة وی عقوبت خواهم رسانید و برایش کسی در میان این قوم بخواهد ساکن باشد نسلی از او بماند، نمی گذارم کسی از ایشان بماند

مجری:

استاد رضوی جسارتاً ما چون تقریباً 2 دقیقه  فرصت داریم تا پایان برنامه اگر دو مورد دیگر را عنوان بفرمایید

حجت الإسلام رضوی:

پنج مورد بوده من چند مورد گفتم؟

مجری:

فرمودید هفت مورد

حجت الإسلام رضوی:

همین پنج مورد بوده پس نتیجه حرف ما در این قسمت این شد که اوصاف انبیاء صادق که ما 5 تای آن را برشماردیم البته اوصاف دیگری هم هست، هفت تا هست دیگر من نیاوردم چون آنها یک مقداری إن قُلت دارد، مثل اینکه بنی اسرائیلی باشد، و نکاتی که هست در کتاب مقدس، یکی از ویژگی های انبیاء این است که مثلاً بنی اسرائیلی باشد، البته این هم غلبه ندارد چون انبیاء غیر بنی اسرائیلی هم دارند تک و توک، این اوصاف بر رسول مکرم اسلام صادق است پس باید ایشان را پذیرا بود، چرا اینقدر دشمنی چرا اینقدر انکار؟ حالا مسلمان نمی شوید نشوید ولی با این نشان های صدق نبوت رسول مکرم اسلام شما می خواهید چکار بکنید؟ این یک سؤال و یک مطلبی است که جا دارد محققین عالم مسیحیت و یهود با دقت بیشتری به آن نگاه کنند، بله ما یک سری اشکالات و انتقادات داریم، جدی هم داریم و ضمن اینکه می گوییم باید آنها بیایند به سمت اسلام، چرا؟ چون اوصافی که رسول مکرم اسلام دارد به گونه ای است که همگان را جذب می کند، ما به آنها می گوییم نباید ضدیت کنند ولی این نقد ها و اشکالاتی که ما داریم، این به معنای دشمنی نیست، ما در مقام تبیین حق از باطل هستیم، ما معتقد هستیم اگر تعصب کنار برود تثلیث قابل قبول نیست، اگر تعصب کنار برود در آئین یهود بسیاری از نسبت های زشتی که به انبیاء شان نسبت دادند در کتاب مقدس، نعوذبالله شرک، زنا، و... را به انبیاء نسبت دادند، اینها قابل قبول نیست، این انتقادات را می گویم چون متأسفانه فضا، یک فضایی شده که حق و ناحق باهم مخلوط شده.

مجری:

بسیار ممنون از شما مثل همیشه من که بهره بردم ان شاءالله بینندگان عزیز هم استفاده کافی و وافی را برده باشند، از شما تشکر می کنم جناب استاد رضوی عزیز از شما بینندگان عزیز که با ما همراه بودید، ان شاءالله تا برنامه دیگر شما عزیزان را به خدای بزرگ می سپارم و دعای پایانی مان دعای فرج حضرت حجت باشد،

اللهم عجل لولیک الفرج

التماس دعا و  خدا نگهدار.


آفتاب یلدا>

رسول خدا ص اشرف اولاد آدم زیارت انبیاء ادیان انحرافات تعصب قرآن بشارات کرامات تورات و انجیل محاسن کلام مسلمان متن دین حجاب لباس حیاء و عفت