24/09/1401

موضوع: «یاد مرگ» عاملی مهم برای نابودی و بخشش گناهان!

برنامه اخلاق علوی سیره مهدوی

فهرست مطالب این برنامه:

سه رویداد جالب توجه، همزمان با ظهور حضرت امام زمان (سلام الله علیه)

خلاصه ای جالب و خواندنی از مطالب مطرح شده در جلسات گذشته!

«یاد مرگ» عاملی مهم برای نابودی و بخشش گناهان!

تماس بینندگان برنامه

مجری:

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم‏، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدلِلَّهِ رَبِّ العالَمين‏ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ

عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف).

الحمد لله این توفیق نصیبمان شده باز در شب جمعه ای دیگر در سید اللیالی خدمت شما باشیم و برنامه اخلاق علوی سیره مهدوی را تقدیم شما بکنیم، ان شاء الله که بتوانیم در این ایامی که به حضرت زهرای مرضیه صدیقه شهیده (سلام الله علیها) منسوب است بتوانیم اندکی از دین خودمان را به آن بزرگوار ادا کرده باشیم.

همان طور که مطلع هستید در این برنامه این افتخار را داریم در محضر حضرت آیت الله حسینی قزوینی هستیم ان شاء الله امشب هم بتوانیم از محضرشان نهایت بهره و استفاده را ببریم.

در این ایام خاص قطعاً دلها معطوف است قطعاً آن شفاعتی اگر قرار است حاصل بشود اگر قرار نظر و نگاهی به دلهای زنگار گرفته ما باشد در این ایام به صورت ویژه تر است. ما هم خودمان را برای ورود به بحث آماده تر بکنیم.

در ابتدای مبحث مثل همیشه در فضایل حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها) ذکری از ایشان بشود ان شاء الله که این غبارها و آلودگیها از دلهای ما کنار برود حضرت استاد سلام عرض می کنم در محضرتان هستیم و استفاده می کنیم

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

سلام علیکم ورحمة الله وبرکاته.

السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِه،‏ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ اللَّهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ- السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَه‏، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الْمَرْأَى وَ الْمَسْمَع‏ فَمَا شَيْ‏ءٌ مِنَّا إِلَّا وَ أَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَ إِلَيْهِ السَّبِيل السَّلَامُ عَلَيْكَ یَا مَنْ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاء

خدمت بینندگان عزیز و گرامی خالصانه ترین سلامم را تقدیم می کنم موفقیت روز افزون برای همه گرامیان از خدای منان خواهانم. ایام شهادت صدیقه طاهره پاره وجود نبی مکرم را به پیشگاه مقدس مولایمان بقیة الله الأعظم (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) و همه علاقمندان به اهل بیت عصمت و طهارت و شما بینندگان گرامی تسلیت و تعزیت عرض می کنم.

خدا را به آبروی صدیقه طاهره سوگند می دهیم پاداش ما را فرج موفور السرور مولایمان بقیة الله الأعظم قرار بدهد ان شاء الله.

طبق برنامه همیشگی ما یادی از صدیقه طاهره داشته باشیم باشد که گوشه چشمی به ما بکند دین، دنیا و آخرت مان را بیمه کند.

دلم از خون شده دریا و چشمم چشمه جویی * خدا را تا بگیرم بیشتر ای اشک نیرویی

چنان در شهر خود گشتم غریب و یکه و تنها * که غیر از چشم گریانم ندارم یار دلجویی

الهی انتقامم را از آن بیدادگر بستان * که نه دستی برایم مانده نه پهلو نه بازویی

فتادم زیر ضرب تازیانه بارها از پا * ولی نگذاشتم کم گردد از مولا سر مویی

به خون دیده بنویسید بر دیوار این کوچه * که این جا کشته راه ولایت گشته بانویی

گرفتم در میان کوچه پاداش رسالت را * چه پاداش گرانقدری چه بازوبند نیکویی

مدینه ثبت کن این را که در امواج دشمن ها * حمایت کرد از دست خدا بشکسته بازویی

اشاره ای داشته باشیم به منتقم خون مظلومان بویژه منتقم صدیقه طاهره (سلام الله علیها).

سه رویداد جالب توجه، همزمان با ظهور حضرت امام زمان (سلام الله علیه)

در روایت مفصلی که مرحوم شیخ صدوق در کمال الدین آورده که حضرت امیر در بالای منبر در رابطه با حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) صحبت کرد، بعد از اشاره به مشخصات ظاهری حضرت فرمود:

«إِذَا هَزَّ رَايَتَهُ أَضَاءَ لَهَا مَا بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِب‏»

وقتی پرچم مهدی بر افراشته می شود شرق و غرب عالم روشن می شود.

مراد این نیست که پرچم حضرت ولی عصر یک نوری از خودش تلألو می کند همه جا روشن می شود نه، مراد این است که با بر افراشته شدن پرچم حضرت ولی عصر تاریکیهایی که در اثر فساد اقتصادی، سیاسی، مالی و اخلاقی در روی زمین شده از بین می رود و نور توحید، نور اخلاق، نور صفا، نور صمیمیت، آسایش و رفاه در زمین تابیده می شود. بعد می فرماید:

«فَلَا يَبْقَى مُؤْمِنٌ إِلَّا صَارَ قَلْبُهُ أَشَدَّ مِنْ زُبَرِ الْحَدِيدِ»

انسانها از نظر اعتماد به نفس به یک مرحله ای می رسند که قلب آنها مثل آهن محکم و قوی است.

یعنی از هیچ کسی باکی ندارند چون مطمئن هستند کسی در حق آنها ظلمی نمی کند. یا شاید کنایه از این باشد مردم در عصر ظهور یک اعتماد به نفسی پیدا می کنند هیچ دغدغه ای در وجود آنها پیدا نمی شود.

معمولاً یک کسی می خواهد یک کاری انجام بدهد یک کارگاهی می خواهد راه بیاندازد هزاران دغدغه دارد آیا به ما مجوز می دهند، پول قرض می دهند! حالا کارگاه را درست کردیم محصول کارگاه مان فروش می رود یا نمی رود، با کارگرها چه کار کنیم. هزار و یک مشکل برای کارگاه کوچک در قلب یک انسان ایجاد می شود.

ولی در حکومت حضرت مهدی خود باوری و اعتماد به نفس به یک مرحله ای می رسد که کسی دغدغه و دلهره ای ندارد، از هیچ کسی واهمه ای ندارد و می داند کاری که دارد انجام می دهد کسی مزاحم او نیست کسی مشکلی برای او درست نمی کند. فرآورده های محصولش به نحو احسن بدون مزاحمت به فروش می رسد و به آن مقصد عالی خودش خواهد رسید.

«وَ لَا يَبْقَى مَيِّتٌ إِلَّا دَخَلَتْ عَلَيْهِ تِلْكَ الْفَرْحَةُ [فِي قَلْبِهِ‏] وَ هُوَ فِي قَبْرِهِ وَ هُمْ يَتَزَاوَرُونَ فِي قُبُورِهِمْ وَ يَتَبَاشَرُونَ بِقِيَامِ الْقَائِمِ»

تمام مرده ها وقتی خبر آمدن حضرت ولی عصر را می شنوند در قبرها اظهار خوشحالی می کنند. در قبر همدیگر را زیارت می کنند و به قیام حضرت مهدی به همدیگر بشارت می دهند.

كمال الدين و تمام النعمة؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق/ مصحح: غفاری، علی اكبر، ناشر: اسلاميه، ج2، ص653

یعنی یک مسئله ای رؤیایی که:

«لَا عَيْنٌ رَأَتْ وَ لَا أُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لَا خَطَرَ عَلَى قَلْبِ بَشَر»

نه چشمی دیده نه گوشی شنیده نه قلبی خطور کرده

من لا يحضره الفقيه؛ نویسنده: ابن بابويه، محمد بن على، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم مصحح: غفاری، علی اكبر، ج1، ص 295

امیدواریم که ان شاء‌ الله خدا به حق حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) فرج مولایمان را زودتر نزدیک کند و ما بتوانیم آن صلح، آسایش، رفاه و امنیت جهانی را مشاهده کنیم.

مجری:

الهی آمین، همواره بالاترین دعا همین است که ان شاء الله بتوانیم آن روز را ببینیم و بتوانیم پا در رکاب حضرتش باشیم و چه ایامی بهتر از این ایام که با توسل به مادرشان حضرت صدیقه شهیده (سلام الله علیها) بتوانیم یک گوشه چشم و نظری از ایشان کسب بکنیم تا در آن مسیر حقیقی که برای ما قرار داده شده گام بر داریم.

همان طوری که در جریان هستید ما پنج شنبه شب ها را به همین موضوع اختصاص دادیم چه کار بکنیم سیره ما سیره مهدوی بشود. باید سراغ اخلاق علوی برویم تا بتوانیم به سیره مهدی پی ببریم.

الحمدلله در محضر استاد بودیم یکی از نکاتی که بسیار مهم بود اخیراً آغاز کردیم این بود که اگر ما بخواهیم حقیقتاً یار و یاور حضرت بشویم نیاز داریم تا به توحید حقیقی دست پیدا بکنیم تا بخواهیم خداوند را آن گونه که حق معرفتش است بشناسیم.

عزیزانی که همراه ما بودند مشاهده کردند 12 مرحله را حضرت استاد برای رسیدن به آن کمال حقیقی در توحید بیان فرمودند و این که ما بخواهیم توحید واقعی را به دست بیاوریم. اگر امکانش است مختصری از آن مطالب بیان بفرمایید ان شاء الله وارد مبحث جدید امشب بشویم.

خلاصه ای جالب و خواندنی از مطالب مطرح شده در جلسات گذشته!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم‏، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعين وَهُوَ خَيرُ نَاصِرٍ وَ مُعِينْ الْحَمْدُلِلَّه ‏وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِيَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِيَّةَ اللَّه‏ وَ الّلعنُ الدّائمُ‏ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ يَوم لِقَاءَ اللّه

در رابطه با رسیدن به مرحله بالای توحید، رسیدن به مرحله ای که انسان، خدا گونه باشد

«عبدى اطعنى حتّى اجعلك مثلى»

بحار الأنوار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج102، ص 165

خدای عالم در حدیث قدسی می گوید من خدایی هستم که در خارج هر چه اراده کنم به وقوع می پیوندد اگر به من بندگی کنی آن گونه ای که شایسته است تو را هم مثل خودم قرار می دهم؛

«كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِي يَنْطِقُ بِهِ وَ يَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا»

الكافي ( ط- الإسلامية)؛ نويسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق‏؛ محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد؛ ناشر: دار الكتب الإسلامية، تهران‏: 1407 ق‏؛ ج2، ص 352، ح7

دست، گوش، چشم و پای او دست و گوش و چشم الهی می شود. برای رسیدن به این مرحله، بالاترین مرحله توحید به معنای واقعی است. بارها عرض کردیم خودمان در یک گوشه ای هستیم، خدای در حاشیه را عبادت می کنیم. تصور می کنیم ما چیزی هستیم خدا هم یک چیز دیگری است، دستمان را بلند می کنیم احساس می کنیم خدا آن بالاها است می خواهیم رحمت برای ما بیاورد. این توحید نیست این اصل شرک است

(وَمَا يؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ)

و بيشتر آنها که مدعی ايمان به خدا هستند، مشرکند!

سوره یوسف (12): آیه 106

توحید یعنی چه؟ یعنی یکی شدن و غیر از خدا چیز دیگری ندیدن؛

(وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَينَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ)

مشرق و مغرب، از آن خداست! و به هر سو رو کنيد، خدا آنجاست! خداوند بی ‌نياز و داناست!

سوره بقره (2): آیه 115

ما خودمان را مستقل از خدا نبینیم خودمان را جلوه خدا ببینیم مثل بلا تشبیه بلا تشبیه نور آفتاب که برای خودش استقلالی قائل نیست چون هر چه دارد از خورشید دارد. بله با چشم کثرت نگاه کنیم خورشید یک چیزی است نور هم یک چیزی است. ولی اگر با چشم توحید نگاه کنیم ما فقط خورشید و نور خورشید می بینیم. این را دقت کنید. از بالا به پایین نگاه کنیم نه از پایین به بالا. اگر نور را ببینیم و خورشید سر از شرک در می آورد، ولی اگر خورشید را ببینیم و نور این توحید می شود.

اگر ما خدا را ببینیم و جلوه خدا را ببینیم (فَأَينَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ) هر کجا نگاه کنید وجه الله است نمی گوید به وجه نگاه کن به خدا بپیوند نه:

«مَتَى غِبْتَ حَتَّى تَحْتَاجَ إِلَى دَلِيلٍ يَدُلُّ عَلَيْكَ وَ مَتَى بَعُدْتَ حَتَّى تَكُونَ الْآثَارُ هِيَ الَّتِي تُوصِلُ إِلَيْكَ»

خدایا تو چه زمانی از نظرها غایب شدی که نیازمند دلیلی باشی تا به تو دلالت کند و چه زمان دور بودی تا این موجودات تو را ظاهر کند!

«عَمِيَتْ عَيْنٌ لَا تَزَالُ [تَرَاكَ‏] عَلَيْهَا رَقِيباً وَ حَسَرَتْ صَفْقَةُ عَبْدٍ لَمْ تَجْعَلْ لَهُ مِنْ حُبِّكَ نَصِيباً»

کور باد آن چشمی که تو را نمی بیند.

إقبال الأعمال (ط - القديمة)؛ ابن طاووس، على بن موسى، محقق/ مصحح: ندارد ناشر: دار الكتب الإسلاميه، ج1، ص349

همان تعبیر حضرت امیر (سلام الله علیه) که فرمود:

«ما رَأَيْتُ شَيْئاً اِلاّ وَ رَأَيْتُ اللهَ قَبْلَهُ وَ بَعْدَهُ وَ مَعَهُ»

اگر انسان به این مرحله رسید، می شود توحید! یعنی در جهان یک چیز است خدا و جلوه خدا این که صوفی های احمق بحث وحدت را پیش می کشند نه خدا و نه جلوه خدا را شناختند. حرفهای اینها را باید در زباله دان تاریخ ریخت.

برای این توحید باید درب خانه امیر المؤمنین، خانه امام صادق (سلام الله علیه) و بعضی از عرفای بزرگ رفت که از سرچشمه علوم اهل بیت توحید را فرا گرفتند مثل مرحوم قاضی بزرگ، ملا حسینقلی همدانی، مرحوم بهاری، مثل مرحوم کربلایی، مثل امام راحل (رضوان الله تعالی علیه) اینهایی که واقعاً مراحل توحیدی را از اهل بیت فرا گرفته اند نه از چهار تا صوفی!

رسیدن به این مرحله دو راه دارد یک راه علمی است در فلسفه، عرفان و ... یک سری مراحل علمی را بگذارنیم و به یک توحیدی برسیم. این راه اولاً‌ برای همه میسر نیست اضافه آنهایی که از این کانال رفتند در سنگلاخ های زیادی گیر کردند یک سری مطالبی گفتند که با روح روایات اهل بیت همگام نیست. ولی یک دفعه می گوییم:

(وَاتَّقُوا اللَّهَ وَيعَلِّمُكُمُ اللَّهُ)

از خدا بپرهيزيد! و خداوند به شما تعليم می ‌دهد

سوره بقره (2): آیه 282

این را در نظر بگیرید تقوا داشته باشید خدا به شما علم می دهد این علم لدنی است

(فَوَجَدَا عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا آتَينَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا)

(در آن جا) بنده ‌ای از بندگان ما را يافتند که رحمت (و موهبت عظيمی) از سوی خود به او داده، و علم فراوانی از نزد خود به او آموخته بوديم.

سوره کهف (18): آیه 65

این علم توحید ارزش دارد مرحوم علامه طباطبایی (رضوان الله تعالی علیه) صاحب المیزان علم توحیدش را با ریاضت نگرفته بود با توسل و اعطائی بود و بعضی از بزرگان دیگر مثل ابن فهد حلی و دیگران اینگونه بودند.

در هر صورت برای رسیدن به این مرحله یکی این که گناهانی که مانع پرواز ما است یک سری گناهان و مسائلی است که باعث می شود ما به آن مرحله توحید نرسیم. (اتَّقُوا اللَّهَ) در ما تحقق پیدا نکند.

یک مرحله ای را گذراندیم یک سری معصیتهایی از ما سر می زند قلب ما را سیاه و کدر می کند و قلب کدر دیگر آنجا خدا را نمی بیند آیینه ای که رویش گرد و خاک نشسته است، پارچه سیاه کشیده هر چه نگاه کنی صورتت را در آیینه نمی بینی. اول باید گرد و غبار و یا پارچه این آیینه را بر طرف کنی تا تصویر را ببینی.

قلب ما هم همین طور است یعنی قلب اگر بخواهد خدا را ببیند به توحید واقعی برسد که در وصف یاران حضرت ولی عصر قرار بگیرد؛ خواندیم:

«رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ عَرَفُوا اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِه‏»‏

كشف الغمة في معرفة الأئمة (ط - القديمة)؛ نویسنده: اربلى، على بن عيسى، محقق / مصحح: رسولى محلاتى، هاشم‏، ناشر: بنى هاشمى - تبريز، ج‏2، ص478

خدا را به آن گونه ای که هستند شناختند و توحید را به بالاترین مرحله رساندند. در این جا ده نکته وجود دارد که ما را به طرف توحید می رساند بعد از اینکه ما گناهان را کنار گذاشتیم و از معاصی فاصله گرفتیم توجه داشته باشیم کل دین و کل شریعت برای این است که ما به خدا توجه کنیم. نماز، روزه، زکات، حج، مسائل اخلاق و ... همه اینها مقدمه برای یک چیز است برای این که ما به توجه به خدا برسیم:

(إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي)

من «الله» هستم؛ معبودی جز من نيست! مرا بپرست، و نماز را برای ياد من به پا دار!

سوره طه (20): آیه 14

این همه (وَأَقِمِ الصَّلَاةَ، وَأَقِمِ الصَّلَاةَ، وَأَقِمِ الصَّلَاةَ) ولی یکجا خداوند به خال می زند می گوید (وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي) تا به یاد من باشی!

غرض این همه نماز خواندن ها یک چیز است؛ اینکه ما به یاد خدا باشیم؛

(فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ)

پس به ياد من باشيد، تا به ياد شما باشم! و شکر مرا گوييد و (در برابر نعمتهايم) کفران نکنيد!

سوره بقره (2): آیه 152

به یاد من باشید نماز می خوانی به یاد من باش. روزه می گیری به یاد من باش. مکه می روی به یاد من باش. درس می خوانی، مطالعه می کنی، غذا می خوری، می خوابی به یاد من باش اگر به یاد من بودی من هم به یاد تو هستم.

یکی از بزرگان جمله ای زیبایی دارد از این جمله اش خیلی خوشم آمد می گوید این که شما به یاد امام حسین می افتید، یقین بدان آقا امام حسین به یاد تو هست که تو به یاد او هستی.

تا که از جانب معشوق نباشد کششی * کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد

(ثُمَّ تَابَ عَلَيهِمْ لِيتُوبُوا)

سپس خدا رحمتش را شامل حال آنها نمود، (و به آنان توفيق داد) تا توبه کنند؛

سوره توبه (9): آیه 118

توبه اول از طرف خدا سرچشمه می گیرد توجه از طرف خداست این توجه از طرف خدا آمد ما متوجه خدا می شویم. وقتی متوجه خدا بشویم آن جا (فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ) خواهد آمد.

این که بعضی وقت ها می بینیم بی اختیار به یاد حضرت ولی عصر می افتیم بی اختیار به یاد حضرت زهرا، حضرت امیر می افتیم و بی اختیار به یاد خدا می افتیم این ها بدون حساب و اتفاقی نیست، از جانب آنها یک نگاهی به ما شده که ما هم متوجه این بزرگواران شدیم. تمام دین برای این است که (وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي).

بعد گفتیم این توجه باید از نوع احدی صمدی باشد قول دادیم ان شاء الله - گرچه قضیه یک مقداری پیچیده است – توضیح بدهیم که توجه احدی و صمدی چیست؟ یک مقدار بالا پایینش زیاد است دوستان را ارجاع دادیم آنهایی که اهل دل هستند به کتاب آداب الصلاة حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه) شرح سوره توحید.

آنجا ایشان سه چهار صفحه در رابطه با توجه احدی و صمدی از دیدگاه عرفا مطالبی آورده است. عرفای گذشته مثل عرفای اشراق و عرفای مشاء بعد هم احادیث اهل بیت را آورده است آدم وقتی مطالعه می کند قلب و روحش به پرواز در می آید. مطالعه می کند دوست دارد دوباره بر گردد مطالعه کند

ان شاء الله یک روز خدای عالم اگر توفیق بدهد تلاش می کنم با زبان ساده بیان کنم. چون بعضی از عبارت هایی که امام آن جا نقل کرده است شاید برای همه عزیزان بیننده ما قابل درک و قابل هضم نباشد.

یک نکته این که تمامی اینها در قالب عمل صالح صورت می گیرد، بعد روی عمل صالح آمدیم گفتیم عمل صالح ما را به خدای عالم برساند هفت چیز عمل صالح است این ها را برای دوستان عرض کردیم توسل به سید الشهداء (سلام الله علیه) که در رأس عمل صالح است گناهان را محو می کند راه را برای پرواز به ملکوت آماده می کند.

احترام به پدر و مادر راه برای پرواز در ملکوت آماده می کند. بیماری هایی است که برای ما اتفاق می افتد تصور می کنیم این بیماری در حقیقت یک بلایی است و حال آن که روایت امام سجاد را عرض کردیم حضرت می فرماید: خدایا نمی دانم سلامتی و صحت من نعمت بزرگی است شکر کنم یا بیماری که به من دادی بدون آن که عملی از من سر بزند تمام گناهانم محو بشود بدون این که کاری از من صادر شود درجات من بالا می رود به کدامش شکر کنم؟ این خلاصه بحث در جلسات قبلی بود.

مجری:

تشکر خیلی ممنون، مشتاقانه آماده هستیم ان شاء الله ادامه این مباحث را بشنویم بالاخره مطلب، مطلبی است که قطعاً هر چه باشد خیلی از ماها ممکن است دچار این ابتلائات باشیم. احساس بکنیم دوست داریم واقعاً پرواز بکنیم به آن کمالات برسیم اما این گناهان طوری ما را بسته است و طوری ما را در غل و زنجیر کشیده است که امکان رهایی از آن وجود ندارد.

ان شاء الله در ادامه از حضرت استاد خواهیم خواست تا این مطالب را تکمیل بکنند ببینیم دیگر چه کارهای باید انجام بدهیم تا از شر این گناهانی که انجام شده خلاص بشویم

الحمدلله این توفیق را داریم که برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی را در شب جمعه خدمت شما بینندگان عزیز و ارجمند تقدیم می کنیم. این نکته را عرض کردم بگویم شب جمعه است الحمد لله بسیاری از شما توفیق دارید دعای کمیل بخوانید دعای کمیل ذکری است که شب های جمعه از زبان و دل تان خارج نمی شود برنامه ریزی هفتگی شما است بخوانید به این فراز می رسید که:

«إِلَهِي فَاقْبَلْ عُذْرِي وَ ارْحَمْ شِدَّةَ ضُرِّي وَ فُكَّنِي مِنْ شَدِّ وَثَاقِي‏»

مصباح المتهجد و سلاح المتعبد؛ طوسى، محمد بن الحسن‏؛ ناشر: مؤسسة فقه الشيعة ، ج‏2، ص 846

همچنان با ما همراه باشید تا ببینیم چه کار بکنیم تا عذرمان مورد قبول خداوند واقع بشود خداوند به این ضعف و ذلت ما رحم بکند و چه کار بکنیم تا رهایی بیابیم از شدت این سلسله ها، غل ها و زنجیرهایی که دست و پای ما را بسته است و به ما اجازه پرواز نمی دهد.

حضرت استاد فرمودند اینها حاصل نمی شود مگر این که در قالب عمل صالح باشد. خداوند عمل صالح را برای ما قرار داده است و ما به واسطه این می توانیم خودمان را رها بکنیم و به سمت خداوند کشیده بشویم و پرواز بکنیم.

اینها از چه راهی به دست می آید؟ حضرت استاد اشاره فرمودند به وجود نازنین حضرت سید الشهداء (علیه السلام) توسل بکنیم دومین راه این که به والدین مان احترام بگذاریم سومین عامل نابودی گناهان و محو شدن آن ها ممکن است یک سری وقت ها ابتلائات و بیماریهایی پیش بیاید همین بیماری خودش باعث می شود تا این «فُكَّنِي مِنْ شَدِّ وَثَاقِي‏» انجام بشود این زنجیرها از ما جدا بشود.

اما مطلب جدید از حضرت می خواهیم ببینیم دیگر چه راهی است تا ما به آن سمت و سو کشیده شویم چه کار بکنیم تا این گناهان ان شاء الله محو بشوند و از ما جدا بشوند؟

«یاد مرگ» عاملی مهم برای نابودی و بخشش گناهان!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

یکی از راههایی که بزرگان و عرفا تکیه دارند زمینه پرواز انسان فراهم بشود این است که به یاد مرگ باشید. یکی از عوامل گناه و معصیت غفلت از مرگ است ماها در زندگیمان طوری عادت کردیم که تصور می کنیم همیشه در این دنیا هستیم هیچ نشد بنشینیم فکر کنیم یک روزی هم عزرائیل به سراغ ما خواهد آمد قبض روح ما، شب اول قبر ما، سوال نکیر و منکر ما، برزخ ما، قیامت ما، پل صراط ما، بهشت و جهنم ما ولذا شب خیلی راحت سرمان را می گذاریم و می خوابیم به فکر این هستیم صبح بلند شویم کجا و کجا برویم!

ائمه (علیهم السلام) شب ها را با گریه، زاری و ناله می گذراندند، اینها نه این که خواب و استراحت را دوست نداشتند یک مثالی بزنم مثلاً یک کسی جرمی مرتکب شده است خودش را در این خانه و آن خانه مخفی می کند، اضطراب دارد آرامش ندارد می داند دنبالش هستند او را بگیرند و به زندان ببرند این آدم چه حالی دارد؟

مؤمن باید نسبت به مرگ این چنین باشد، عزرائیل دنبال من است امروز، فردا من را از مخفیگاه بیرون می آورد چنگال به من می اندازد و روحم را از بدنم جدا می کند قبر دنبال من است فشارم بدهد نکیر منکر آن جا ایستادند مثل مأمورین دولتی کوچه به کوچه و خانه به خانه می گردند مجرم را پیدا کنند یک همچنین حالتی برای آدم بیاید.

این حالت یکی از نعمت های بزرگ خدا است. این حالت باعث می شود گناهان و معصیت ها از بین برود در روایت داریم رسول اکرم فرمود:

«أَكْثِرُوا ذِكْرَ الْمَوْتِ فَإنَّهُ يُمَحصُ الذُّنُوبَ‏»

زیاد به یاد مرگ باشید به یاد مرگ بودن گناهان را می شوید

كنز العمال في سنن الأقوال والأفعال؛ اسم المؤلف: علاء الدين علي المتقي بن حسام الدين الهندي الوفاة: 975هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1419هـ-1998م، الطبعة: الأولى، تحقيق: محمود عمر الدمياطي، ج 15، ص 231

زیاد به یاد مرگ باشید به یاد مرگ بودن گناهان را می شوید مثل آب و تاید کثیفی لباس را می شوید لباس تمیز می شود همین که شما به یاد مرگ هستید می دانید آقای عزرائیل مثل مأمور جلب پشت سرت است برگ جلب هم گرفته است، قاضی هم امضاء کرده است برو فلانی را جلب کن. البته اینکه امروز یا فردا بیاید ما را بگیرد الله اعلم ولی همه اش دنبال ما است.

در روایت دارد هر روز عزرائیل به تمام خانه ها نگاه می کند، مثل تشتی است که تمام خلایق داخل آن تشت هستند همه را نگاه می کند می گوید سراغ همه تان خواهم آمد حواستان را جمع کنید خیلی بی خیال نباشید. این خودش یک نعمتی است که خدا به هر کس داده باشد او یقیناً گناه و معصیت نمی کند به یاد خدا است.

روایتی در جامع صغیر سیوطی، جلد 1، صفحه 208؛ کنز العمال، جلد 15، صفحه 523؛ و مستدرک وسائل مرحوم میرازی نوری (رضوان الله تعالی علیه) آمده که از پیامبر اکرم می پرسند:

«هَلْ يُحْشَرُ مَعَ الشُّهَدَاءِ أَحَدٌ»

عزیزان خوب دقت کنند این روایت طلا است. اگر یک کسی بگوید من یک میلیارد یا صد میلیارد پول می دهم یک روایت خوب برایم بگو این از آن روایت ها است. می گویند یا رسول الله آیا با شهدا کسی غیر از شهداء هم محشور می شود؟

در روایت داریم هر عملی که انجام می شود بالاتر از آن یک درجه ای است تا انسان به مرحله شهادت می رسد دیگر بالاتر از آن درجاتی نیست.

«قَالَ نَعَمْ»

حضرت فرمود بله با شهداء عده ای محشور می شوند.

 چه کسانی؟

«مَنْ يَذْكُرُ الْمَوْتَ بَيْنَ الْيَوْمِ وَ اللَّيْلَةِ عِشْرِينَ مَرَّة»

هر کسی که از صبح تا شب بیست مرتبه مرگ را یاد کند.

مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل؛ نورى، حسين بن محمد تقى، محقق/ مصحح و ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ج‏2، ص104

چقدر هزینه دارد؟ نه وضو گرفتن، نه نماز خواندن، قیام، قعودی و تشهدی و ... است فقط به یاد مرگ بود. می گوید کسی که به یاد مرگ است این با شهداء محشور می شود.

باید در شبانه روز احساس کنیم که یک روزی خواهیم مرد. لذا بعضی از اولیاء خدا برای خودشان قبری می کندند شبانه یا روزانه به قبر می رفتند می خوابیدند می گفتند خدایا آخر مسیر ما همین جا است هر کاری بخواهیم بکنیم عاقبت جایگاه ما همین یک وجب تنگنا است. خودشان را با این وضع متنبه می کردند تا خیلی به دنیا وابسته نباشند.

 در روایت دیگر امیرالمؤمنین می فرماید:

«لَا تَعْلَمُ مَتَى يَفْجَؤُكَ يَنْبَغِي أَنْ تَسْتَعِدَّ لَهُ قَبْلَ أَنْ يَغْشَاك‏»

غرر الحكم و درر الكلم؛ نویسنده: تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، محقق/ مصحح: رجائى، سيد مهدى‏،  ناشر: دار الكتاب الإسلامي، ص 225

نمی دانی چه زمانی مرگ به سراغت می آید الان،‌ پنج دقیقه دیگر، ده دقیقه دیگر، ده روز دیگر، ده سال دیگر خبر نداری شاید الان ما حرف می زنیم ده دقیقه دیگر مرگ ما رسید. کسی که خبر ندارد تا چه زمانی زنده است چه زمانی مرگ به سراغش می آید باید آماده مرگ باشد. اگر مرگ آمد از تو چه می خواهد؟ عمل صالح، از تو چه می خواهد؟ توبه، از تو چه می خواهد؟ پاکی از گناهان.

روایت دیگر از رسول اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) است که می فرماید:

«أصلحوا دنياكم و اعملوا لآخرتكم كأنّكم تموتون غدا»

دنیای خود را اصلاح کنید برای آخرتتان عمل کنید گویا فردا می خواهید بمیرید.

نهج الفصاحة؛ نويسنده: پاينده، ابو القاسم‏ (تاريخ وفات مؤلف: 1363 ش‏)، محقق / مصحح: ندارد، ناشر: دنياى دانش‏، تهران: 1382ش، ص216

البته این هم در نظر داشته باشید معنای این روایتها این نیست که از دنیا دست بر داریم رهبانیت انتخاب کنیم فقط به قبرستان برویم به مرده ها باشیم شبانه روزمان به یاد مرگ باشیم و از دنیا دست بکشیم. ما که می خواهیم فردا بمیریم چه کار داریم برویم برای زن و بچه کار کنیم، نه.

در روایتی احتمالاً از آقا امام سجاد باشد این روایت را سال 49 یا 50 این روایت را دیدم تابستان به قزوین رفته بودیم آنجا این روایت را دیدم از آن زمان به یادم ماند حضرت می فرماید:

«اعْمَلْ لِدُنْيَاكَ كَأَنَّكَ تَعِيشُ أَبَداً»

برای دنیایت آنچنان کن که گویا جاودانه در دنیا هستی!

کارها دنیویت را خراب نکن نماز،‌ عبادت و روزه ات را انجام بده دنبال روزی رفتن و کارهای روزمره ات باش کاسب هستی دنبال کاسبی باش، کارمند هستی دنبال کارمندی باش، ببین کارهای دنیویت باید منظم منظم باشد. گویا تو همیشه در دنیا می خواهی بمانی؛

«وَ اعْمَلْ لآِخِرَتِكَ كَأَنَّكَ تَمُوتُ غَداً»

برای آخرتت هم آن طور کار کن گویا فردا می خواهی بمیری!

من لا يحضره الفقيه؛ نویسنده: ابن بابويه، محمد بن على، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسين حوزه علميه قم مصحح: غفاری، علی اكبر، ج3، ص156

اگر یک بنده این طوری زندگی کرد بین خوف و رجا برای دنیا کار می کند یک کسی می خواهد بمیرد حوصله کار کردن، سر کار رفتن و کشاورزی ندارد می گوید فردا می خواهم بمیرم چه کار دارم، یک هفته دیگر بناست بمیرم کشاورزی و مغازه و ... را ول کن گور بابای دیگران هر کس می خواهد بعد از من تصاحب کند بیاید بگیرد.

می گوید اگر شما 5 روز دیگر می خواهی بمیری کار دنیویت باید منظم باشد، خدا دوست دارد کاری که مؤمن انجام می دهد کار خوب باشد.

رسول اکرم دیدند یک عده در حال دفن یک نفر هستند قبر را خوب و محکم درست نمی کردند گل ها روی جنازه می ریزد حضرت فرمود این چه کاری است؟ خودش آمد آستینش را بالا زد اگر آشغالی روی جنازه ریخته بود پاک کرد مثل یک معمار و بنای ماهر سنگ ها را گذاشت گِل ریخت دست کشید صاف کرد روی قبر را صاف صاف کرد.

عرض کردند یا رسول الله این قبر زیر خاک می ماند چرا این همه خودت را به زحمت انداختی؟ حضرت فرمود خدا دوست دارد مؤمن کارش را زیبا انجام دهد. خدا زیباست دوست دارد مؤمن هم کارش زیبا باشد ولو قبر درست کردن باشد. ما اینها را در نظر داشته باشیم.

یک روایت از امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) بخوانم این روایت را خیلی دوست دارم شاید این روایت را 500 بار با کم و زیادش در منبر گفتم. خطبه 204 نهج البلاغه دارد:

«و من كلام له (علیه السلام) كان كثيرا ما ينادي به أصحابه»

آقا امیرالمؤمنین خیلی زیاد با اصحابش صحبت می کرد.

 یعنی در حقیقت از جملاتی است که امیرالمؤمنین زیاد در منبرها تکرار می کرد:

‏ «تَجَهَّزُوا رَحِمَكُمُ اللَّهُ فَقَدْ نُودِيَ فِيكُمْ بِالرَّحِيلِ»

آماده باشید، خدا شما را رحمت کند، ندای الرحیل در میان شما کشیده شد.

آن زمانی که به کربلا می رفتند چاوش می خواند: هر که دارد هوس کرببلا بسم الله! یعنی هر کس آماده است بیاید. وقتی پدر، جد، عمو و دوستت مُرد هر که دارد سفر آخرتی بسم الله! «فَقَدْ نُودِيَ فِيكُمْ بِالرَّحِيلِ»، اینهایی که رفتند همه ندای بر پا و آماده باش زدند.

«وَ أَقِلُّوا الْعُرْجَةَ [الْعَرْجَةَ] عَلَى الدُّنْيَا»

و این قدر به دنیا وابسته نباشید

 این قدر تکیه گاه تان به دنیا نباشد این قدر کارها را فقط برای دنیا انجام ندهید

«وَ انْقَلِبُوا بِصَالِحِ مَا بِحَضْرَتِكُمْ مِنَ الزَّادِ»

از کارهای دنیوی خود مقداری هم برای آخرتتان زاد و توشه ای درست کنید.

قبرتان احتیاج به فرش و چراغ دارد. فردای قیامت احتیاج دارید عبادت، نماز و حتی غذا خوردن تان، آب خوردن، خوابیدن و کار کردن تان برای خدا باشند. حضرت می فرماید:

«فَإِنَّ أَمَامَكُمْ عَقَبَةً كَئُوداً»

بدانید پیشاپیش شما گردنه های خیلی سختی است.

گردنه سوال نکیر و منکر، گردنه فشار قبر، گردنه آتش ها، گردنه مارها و عقرب ها، گردنه عالم برزخ، گردنه های قیامت، گردنه نماز، روزه، زکات، حج، غیبت، دروغ الی ماشاء الله به تعداد واجبات و به تعداد گناهان گردنه ها است.

«وَ مَنَازِلَ مَخُوفَةً مَهُولَةً»

شما در پیشاپیش تان منزل های مخوف، ترسناک و هولناکی دارید

این گردنه های سخت و منزل های ترسناک و وحشتناک چیزی نیست که شما میانبر بزنید یا از جاده فرعی بخواهید بروید نه!

«لَا بُدَّ مِنَ الْوُرُودِ عَلَيْهَا وَ الْوُقُوفِ عِنْدَهَا.»

نهج البلاغة (للصبحي صالح)؛ نویسنده: شريف الرضى، محمد بن حسين، ناشر: هجرت، محقق/ مصحح: فیض الاسلام، ص321، خطبه 204

این گردنه های سخت این منزل های مخوف و وحشتناک، منزل هایی است که قطعاً باید وارد این منزل ها و گردنه ها بشوید و در این منزل های ترسناک و گردنه های وحشتناک متوقف بشوید حساب پس بدهید.

در ادامه باز فرمایشات دیگری دارد که برای یک وقت دیگر بماند. ما یک استادی داشتیم خیلی این شعر را می خواند

گرگ اجل یکایک از این گله می برد * این گله را بِنه که چه آسوده می چرد؟

پدر رفت از خواب بیدار نشدیم، مادر رفت، عمو رفت، عمو زاده رفت، جد و جده رفتند، رفیق و دوست مان رفت هیچ کدام ما را بیدار نکردند.

گرگ اجل یکایک از این گله می برد * این گله را بِنه که چه آسوده می چرد؟

مجری:

ان شاء الله که بتوانیم همواره یاد مرگ را با خودمان داشته باشیم که این همراه، چه خوب همراهی است انسان را جاودانه در بهشت خواهد کرد در همین دنیا انسان می داند دارد چه کار می کند در آخرت هم حسابش مشخص است چون در همین دنیا به فکر آخرتش بود.

تماس بینندگان برنامه

بیننده (آقای نبوی از جیرفت – شیعه):

خدمت استاد عزیزم جناب اقای قزوینی و همچنین سید بزرگوار اقای مرعشی سلام عرض می کنم. سوالم را دو سه بار از طریق پیامک فرستادم ولی جوابی نگرفتم چون خودم سید هستم می خواستم بدانم در رابطه با شهادت حضرت مادرم فاطمه آیا در کتب اهل سنت ذکر شده است با ذکر نام کتاب و صفحه بگویید ممنون می شوم

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

همینجا عرض کنم کتاب فرائد السمطین نوشته آقای جوینی که استاد ذهبی است و ذهبی در حق او می گوید استاد بی همتا، جلد 2، صفحه 34 قضیه شهادت حضرت زهرا مطرح شده است این کتاب در اینترنت است می توانید دانلود کنید.

بیننده (آقای منادی از قم – شیعه):

سلام عرض می کنم خدمت حضرت آیت الله حسینی قزوینی و مجری خوب برنامه، چند سوال داشتم یکی این که آیا پیامبری یا امامی داریم که زن را زده باشد یعنی زدن فیزیکی. حتی زن هایی که امامان و پیامبران را شهید می کردند.

دو: چرا خدا بدترین عذاب را برای زبان گذاشته است؟

سه: حدیثی که می گوید: «علماء امتی شرار» برای کدام علماء است؟

چهار: آیا می شود روزی که به نماد شیطان سنگ می زنند علماء فتوا بدهند نماد شیطانی که در کشورهای اروپایی به نام اُبلیس درست کردند اینهایی که نمی توانند به مکه بروند آن جا بروند و سنگ بزنند که تمام شیطان صفت ها را بگزد آیا می شود این فتوا را داد؟ چون هیچ کدام از نمادهای شیطان سنگ نمی خورند. تشکر می کنم

مجری:

تشکر می کنیم جناب اقای منادی تا جایی که فرصت بشود به پاسخ های شما هم خواهیم پرداخت.

بیننده (آقای اسماعیلی از گناباد – شیعه):

سلام عرض می کنم سوال من درباره جبر و اختیار است. من سواد آن چنانی ندارم ولی هر چه شنیدم از شبکه های مذهبی است. درباره تولد حضرت صالح، فرشتگان وقتی می آیند قوم لوط را از بین ببرند پیش حضرت ابراهیم (علیه السلام) می آیند وقتی می خواهند بروند می گویند شما دارای فرزندی به نام صالح خواهید شد. پیامبری از پیامبران، ایشان هنوز متولد نشده است جبر کامل است چون فرزندی که به دنیا نیامده است.

دوم پیامبر است وارد بهشت خواهد شد آیا این پیامبر مثل ما آدم های معمولی است؟ نه پس حتماً وارد بهشت خواهد شد جبر کامل. سوال دیگرم چرا وقتی فرشتگان به خانم حضرت ساره مژده دادند شما صاحب فرزندی خواهید شد تعجب کرد با این که فرشته گفت باید یقین می کرد دیگر تعجب ندارد. فرشته بود از طرف خودش نگفت از طرف خدا گفت آدم طبیعی نیست، گفت فقط شوهرم پیر است. (شَيْخاً كَبيراً) و من هم زن عقیمه هستم.

این دیگر سوال ندارد خداوند می خواهد می شود دیگر این تعجب ندارد مخصوصاً از طرف خدا و فرشتگان باشد دیگر جای سوال نیست. یا حضرت زکریا وقتی در بیت المقدس بودند گفتند خدایا اقوام من آدم های درستی نیستند فرزندی به من عطا کن اولاً سوالم این است چرا حضرت زکریا خودشان مهربان تر از خداوند قرار داده است خداوند می داند بندگانی دارد چرخ دنیا در دست اوست.

بعد که خداوند می گوید تو دارای فرزندی خواهی شد نامش یحیی است باور نکرد، گفت به من علائمی بده گفت 3 روز نمی توانی صحبت کنی.

منظور این است که همه اش در شک و شبهه هستند حتی پیامبر خدا این چه دلیلی دارد؟ الان من باور کنم یک فرشته است به من بگوید فردا از آسمان می خواهد نان ببارد دیگر نمی پرسم چرا؟ سعی می کنم کیسه جمع کنم کسانی را ببرم نان جمع کنم دیگر نمی پرسم چطور از آسمان می خواهد آرد و نان بشود. لطف کنید درباره جبر، اختیار و تجربه هایی که از طرف خداوند به پیامبران و رسولان می شد دلیلش چه بود؟

بیننده (آقای محمدی از اصفهان – شیعه):

سلام به دو سید جلیل القدر و همکاران شما در شبکه حضرت ولی عصر (صلوات الله علیه). عرض تسلیت شهادت حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها)

نُه بیت شکوایه به صورت منظوم بر سر مضجع مبارک حضرت رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) دارند اینها را به فارسی منظوم ترجمه کردم سه دقیقه طول می کشد خدمت شما عرض کنم:

ای پدر ای رحمةً للعالمین * ای امام اولین و آخرین

ای مبارک مهبط الطاف حق * پرتوی تابنده رب الفلق

ماه رخشان روشنی بخش وجود * گرمی و فیضت به ما چون تار و پود

تا تو بودی عرض و شوکت داشتیم *  ... مهبط رسالت داشتیم

از افاضات خداوند جلیل * مونس ما بود وحی و جبرئیل

آن ملک از جانب یکتا خدا * سوی ما می خواند آن آیات را

عزت ما حشمت و شأن تو بود * خانه ما روضه امن تو بود

حکم رب آمد چون وقت مقتضی * رخت بر بستی سوی دار بقیع

پر کشیدی آن چنان کز نزد ما * خشک شد آب همه جوبارها

بعد تو حرمت به ما نگذاشتند * گو که ما را اجنبی انگاشتند

در غروبت توطئه پیشی گرفت * جان ما آفات و دل ریشی گرفت

این جماعت غافل از پیمان شدند * جمله خوبی های ما پنهان شدند

زان شقاوت کاری و رنگ و ریا * وز فشار و خدعه بی انتهاء

آشکارا شد ز شیطان آن چه شد *  عقده های مانده از بدر و احد

محور حق را رها کردند زود * پشت سر انداختند هر چه بود

آن سرایی را که بود امر خدا * تا سویش آیند با عشق و وفا

بارها گفته که آن والا بود * افضل از جنات ما فیها بود

یورش آوردند خصمان بدان * با عناد و کینه ای دور از بیان

کرده بر تحقیر ما سعیی بلیغ * از قساوت جان شکار و بی دریغ

کس نشد چون ما دچار تاب و تب * زین مصائب در عجم ننگر عرب

چون فدک شد امر ما غصب عدو * از تمیم و از عدی و ازناب او

آری آمد بر سر ما آن چه بود * گر تو بود حادثه این سان نبود

گشت فتنه آتشین بر قوم تو * باز شاهد بر نفاق نو به نو

با گواهی هایت ای فخر مبین * شکوه آرم نزد رب العالمین

این بود اجر و سپاس و مکر و مدح * بهر ذی القربیٰ ختمی مرتب

کاش پیش از رفتنت از این سرا * بر گرفتی پیک حق جان مرا

«وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین»

مجری:

احسنتم، طیب الله اقای محمدی عزیز خیلی تشکر می کنیم همراه ما بودید، و این اشعار را به همه بینندگان عزیز و ارجمند تقدیم کردید ان شاء الله که مأجور خواهید بود.

بیننده (آقای بهادری از کرج - شیعه):

عرض سلام و شب بخیر دارم خدمت حضرت آیت الله حسینی قزوینی و جناب آقای مرعشی دو سید بزرگوار. من در این شبکه در برنامه استاد شریفی یک کلیپی از جناب آقای مولوی نقش بندی دیدم غیرت دینی خیلی خوب است اگر ایشان صدای من را بشنود به من جواب بدهد.

غیرت دینی خیلی خوب است اما غیرت دینی درست. ایشان یک داستانی تعریف کرد در جریان جنگ جمل، به دستور عبد الله ابن سبأ یهودی به جناب آقای عبد الله ابن زبیر 40 تیر زدند و ایشان 40 تیر را تحمل کرد به سینه اش خورد و از شتر خانم عایشه دفاع کرد.

اولاً جناب آقای نقش بندی در تاریخ طبری که این را آورده است آقای عبد الله ابن سبأ یک آدم مجعولی هست علامه عسکری کتابی دارد به نام افسانه عبد الله ابن سبأ یهودی. آقای ذهبی در میزان الأعتدال،‌ جلد 2، صفحه 117 از یحیی ابن سعید نقل می کند آقای عاصم ابن عبد الله همدانی اولین راویش کذاب و سارق حدیث است دومی که حدیث را نقل کرده است شعیب ابن ابراهیم کوفی است ایشان کذاب و سارق حدیث است. سوم: سیف ابن عمر در جلد 2، صفحه 275 ایشان می گوید احادیث و تاریخ مجعول را جا به جا می کرد این که هیچ!

شما این قدر دم از عبد الله ابن سبأ یهودی می زنید این را بعداً به شما خواهم گفت به من جواب بدهید آقای ولید ابن عتبة ابن أبی محیط، زید ابن ثابت، کعب الأحبار یهودی، اسد اسم مطلقش آمده است ولید ابن...، سعید ابن عمر، قیس ابن زید این 8 نفر در کابینه جناب خلیفه بودند چه کار می کردند؟ سوالم این است مگر پیغمبر اسلام نفرمودند:

«مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»

هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلی مرده است.

كمال الدين و تمام النعمة؛ ابن بابويه، محمد بن على‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ج‏2، ص 409، ح9

به من بگو امام زمان خانم عایشه چه کسی بود؟ مگر خود شما جناب آقای نقش بندی کتاب نمی خوانید: خدایا حق را بر مدار علی بگردان پیغمبر گفته هر جا که او باشد تفسیر کبیر، جلد 1، صفحه 108 حدیث از ام السلمه، حاکم نیشابوری نقل می کند

«علي مع القرآن والقرآن مع علي لن يتفرقا حتى يردا علي الحوض هذا حديث صحيح الإسناد»

علی همراه قرآن است و قرآن نیز همراه علی است هیچگاه از هم جدا نمی شوند تا در کنار حوض کوثر بر من وارد بشوند.

المستدرك على الصحيحين؛ اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة: الأولى، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا، ج3، ص134، 6428

چند حدیث دیگر برایتان بخوانم کتاب عقد الفرید ابن عبد ربه، جلد 5، صفحه 79، چاپ دار الکتب العلمیة،‌ کتاب اصحاب جمل پیامبر بارها به عایشه گفت یا حمیراء گویا من می بینم که سگهای حوأب به تو پارس می کنند در چه حال؟ در زمانی که به جنگ علی می روی و تو در این جنگ ظالم هستی.

قرآن هم می گوید ظالمین را لعن کنید مستدرک علی الصحیحین حاکم نیشابوری، جلد 2، صفحه 119 کتاب فضائل الصحابه می نویسد حضرت ام السلمه همسر پیامبر جنگ با عایشه را جایز می دانست و پسر خود را همراه حضرت علی به جنگ جمل فرستاد. شرح ابن ابی الحدید، جلد 9، صفحه 190 آورده است خانم عایشه، حضرت زهرا را اذیت می کرد و بعد از شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) در مجلس عزا حاضر نشد.

صحیح بخاری، جلد 4، صفحه 321، حدیث 7100 کتاب فِتن آورده است اعتراف کرده اطاعت از عایشه، اطاعت از شیطان است. جناب آقای نقش بندی! همه اینها از کتاب های خودتان است این خزعبلات چه است شما می گویید. الان دوره اینترنت و ماهواره است عزیزان اهل سنت اگر بخواهند در کتابهای خودشان سرچ کنند تمام حقایق را می فهمند امیدوارم دیگر از این چیزها گفته نشود. والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته.

مجری:

تشکر می کنیم جناب اقای بهادری عزیز که مثل همیشه مقتدر و با صلابت صحبت کردید. حضرت استاد آقای نبوی تماس اول ما بود الحمد لله پاسخ شان را مستقیماً گرفتند آقای منادی 4 سوال پرسیدند چون 4 تا است اگر هر کدام را بتوانید مختصر جواب بدهید ان شاء الله بتوانیم به سوالات ما بقی عزیزان هم برسیم. سوال اول این بود که آیا پیامبر یا امامی داریم یک زنی را کتک زده باشند؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

در صحیح مسلم دارد که انس ابن مالک که خادم پیامبر بود می گوید:

«ما رأيت أَحَدًا كان أَرْحَمَ بِالْعِيَالِ من رسول اللَّهِ»

در عمرم کسی مهربان تر از پیغمبر به عیالش ندیده بودم

صحيح مسلم؛ اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ج4، ص1808، ح2316

عایشه می گوید:

«ما ضَرَبَ رسول اللَّهِ خَادِمًا له ولا امْرَأَةً»

سنن ابن ماجه؛ اسم المؤلف: محمد بن يزيد أبو عبدالله القزويني الوفاة: 275، دار النشر: دار الفكر - بيروت، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ج1، ص638، ح1984

سوال زیبایی کردند. ما روایت زیاد داریم همین دو تا کفایت می کند چون سوالات ایشان زیاد بود

مجری:

سوال دوم اینکه چرا بدترین و شدیدترین عذابها برای زبان شمرده شده است؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

زبان سر دسته تمام کارها است در روایت داریم حضرت رسول اکرم به معراج رفته بود پیامبران جمع بودند مثلاً حضرت گفت اگر هر کس فلان کار را انجام بدهد به تمام کتاب من عمل کرده است. حضرت عیسی گفت هر کس فلان کار را انجام بدهد به تمام انجیل عمل کرده است تا نوبت به رسول اکرم رسید فرمود هر کس زبانش را اصلاح کند به تمام قرآن عمل کرده است.

چون این زبان است که با یک جمله فتنه درست می کند با یک جمله انسان ها را به کشتن می دهد با یک جمله افترا می بندد، با یک جمله دروغی می گوید که زمین و زمان را به هم می زند. یعنی گناه تمام اعضای بدن یک طرف، گناه زبان یک طرف است. لذا دارد اگر کسی زبان خودش را اصلاح کند به تمام قرآن عمل کرده است یعنی زبان اصلاح شد چشم هم قطعاً اصلاح می شود چون که صد آید نود هم پیش ماست. انسان قویترین دشمن را زمین زد دشمن های کوچک فرار می کنند می روند.

مجری:

سوال سوم ایشان تعبیر «علماءُ امتی» به کار بردند در مجموع این تعبیر که علمائُهُم ظاهراً بعضی جاها است این ها شِرار خلق الله (بدترین مخلوقات) هستند.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

علماء دو دسته هستند یک سری از علمای عامل هستند که ملائکه پرهای خودشان را زیر پای علماء پهن می کنند. ملائکه می گویند شما پای تان را روی زمین نگذارید روی پر ما بگذارید ملائکه به وجود این علما افتخار می کنند.

«علماء أمّتي أفضل‏ من‏ أنبياء بني إسرائيل»

علمای امت من از انبیاء بنی اسرائیل، افضل هستند.

بحار الأنوار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج 35، ص304

ولی اگر یک عالمی مفتون به دنیا بود: «عَالِماً مَفْتُوناً بِالدُّنْيَا» در اینصورت:

«إِذَا رَأَيْتُمُ الْعَالِمَ مُحِبّاً لِدُنْيَاهُ فَاتَّهِمُوهُ عَلَى دِينِكُم‏»

اگر یک عالمی شیفته دنیا شد، مسائل دینی خود را از او نگیرید.

الكافي ( ط- الإسلامية)؛ نويسنده: كلينى، محمد بن يعقوب‏؛ محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد؛ ناشر: دار الكتب الإسلامية، تهران‏: 1407 ق‏، ج1، ص 46، بَابُ الْمُسْتَأْكِلِ بِعِلْمِهِ وَ الْمُبَاهِي بِه‏، ح4

یک عالِم فاسد، ده ها نفر را هم به فساد می کشد. تعبیر حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه) است. دقیقاً در ذهنم نیست در چهل حدیث است یا در جای دیگر تقریباً سال 59- 60 بود کتاب های امام را یک دوره مطالعه می کردیم از آن زمان در گوشه حافظه ام مانده است. ایشان می فرماید در قیامت یکی از بدترین عذاب اهل جهنم بوی گندیده عالمی است که به علمش عمل نکرده است.

این البته خاص به عالِم هم نیست در عالِم شدیدتر است ولی افراد عادی هم همین طوری هستند افراد عادی اگر مسیر حق مخصوصاً آنهایی که در جامعه صاحب نفوذ هستند تأثیر پذیر و تأثیر گذار در جامعه هستند اینها هم همین طوری هستند.

مجری:

سوال آخرشان نسبت به این که یک سری نمادها در بعضی از کشورها می بینیم به اسم اُبلیس بعضی جاها شناخته می شوند نمادهای مثل جمرات هستند آیا کسی فتوا داده است امکانش است اینها رمی جمرات را آنجا خودشان مستقیماً انجام بدهند؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

جمرات آنها سنگ زدن نیست، حضرت امام صادق (سلام الله علیه) می فرماید وقتی می بینید یک فردی بدعت گزار است و جمعیت را گمراه می کند، اینها را اولاً رسوای علمی کنید از نظر علمی اینها را خلع سلاح کنید.

اینها معمولاً از خودشان یک مسائلی درست می کنند یک برنامه هایی درست می کنند یک رفتارهایی از خودشان صادر می کنند از نظر علمی با اینها بحث و خلع سلاح علمی کنید. بعد هم بیایید این ها را که به مسیر غلط می روند برای مردم معرفی کنید و در جامعه رسوا کنید.

این تعبیر امام (علیه السلام) است این افرادی که دارند راه را عوضی می روند و دیگران را هم گمراه می کنند کاری کنید که در جامعه بی آبرو باشند. طرف می آید یک مسئله ای را به نام دین مطرح می کند اینها را برای مردم بیان کنید و بگویید.

مثلاً مسعود رجوی خبیث لعنه الله چه جنایتها به نام دین و شریعت کرد؟ ابریشمچی یک مقداری زبان دان و سخنران خوبی بود گفت بله از نظر دینی اگر یک زن مرتبه و درجه علمیش از مرد بیشتر شد این را باید طلاق بدهد، مجبور کرد این را طلاق داد آنجا گفت طلاق ندادم بعد خودش گرفت. اینها چیزهایی خود در آوردی است.

آن چیزی که خودشان می گویند ما که خبر نداریم. در فضای مجازی پر است زن و مردی که آن جا بودند مردها را وادار می کرد شما باید زنهایتان را طلاق بدهید تا بیایند با من ازدواج کنند. حرمسرا درست کرده بود. در اثر حرامسرایی هم رفت نمی دانیم رفت یا او را بردند. خانمش کاری کرد از این حرامسرا برای همیشه خلاص شود نمی دانیم. الله اعلم. اینها را باید به مردم معرفی کرد و گفت.

یا احمد الحسن که تجسم واقعی ابلیس و شیطان است. اینها را باید به مردم گفت و معرفی کرد. اینهایی که دم از دین می زنند مطالبشان ضد دین است، بارها گفتیم حاضر هستیم مناظره کنیم این آقا در مورد مناظره و گفتگو نامه برایم نوشته بود 24 سال قبل. ما گفتیم حاضر هستیم مناظره و مباهله کنیم و ثابت کنیم تو کافر و مرتد هستی نه این که فرزند امام زمان هستی! چرا نیامد؟

رسماً از همین جا به مکتب نجف پیام فرستادیم همه مردم هم دیدند باید اینها را برای مردم معرفی کرد سنگ زدن نمی خواهد. وقتی اینها را به مردم معرفی و مفتضح کردید سنگ که هیچ، از آتش زدن هم بدتر است؛ از شمشیر زدن و گلوله زدن هم بدتر است.

مجری:

ان شاء الله این عزیزمان که این سوالات را مطرح کردند قطعاً در راستای پاسخگویی و فعالیت های اینچنینی هم قدم بر دارند. آقای اسماعیلی از گناباد راجع به جبر و اختیار و مژده هایی که داده شده است سوال داشت.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

آقای اسماعیلی جان! ائمه (علیهم السلام) در دنیا مکلف بودند طبق سنتهای الهی عمل کنند، سنت الهی این بود که اگر مرد و زنی از 50 سال گذشت عقیم می شود.

وقتی فرض بفرمایید به همسر حضرت زکریا بشارت می دهد می گوید بر خلاف سنت خدا است سنت الهی این است که زن از 50 سال گذشت بچه دار نمی شود از این جهت دارد تعجب می کند نه این که از قدرت الهی تعجب کند.

یعنی این یک خلاف سنت ثابت الهی است تعجب می کند. می گوید این که طبق سنت الهی امکان پذیر نیست. بعد آن فرشته می گوید نه خدای عالم اراده کند بر خلاف سنتش هم عمل می کند. این به معنای شک نیست به معنای این که این خلاف سنت الهی است. چطوری است آيا می خواهد خدای عالم بر خلاف سنتی که جاری است عمل کند یا نه؟ آن ملک می گوید خداوند همچنین اراده ای کرده است.

طبق سنت الهی شما عصا را به زمین بیاندازی تبدیل به اژدها نمی شود ولی خدای عالم اراده می کند این عصا تبدیل به اژدها می شود. طبق سنت الهی کسی مُرد، رفت «ماتَ فاتَ» ولی بر خلاف سنت الهی حضرت عیسی مرده را زنده می کند. طبق سنت الهی اگر کسی در آتش افتاد می سوزد ولی حضرت ابراهیم بر خلاف سنت الهی خداوند آتش را برایش گلستان می کند. اینها نه با جبر مشکل دارد و نه با اختیار و نه چیز دیگر.

(إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيئًا أَنْ يقُولَ لَهُ كُنْ فَيكُونُ)

فرمان او چنين است که هرگاه چيزی را اراده کند، تنها به آن می ‌گويد: «موجود باش!»، آن نيز بی ‌درنگ موجود می ‌شود!

سوره یس (36): آیه 82

(وَقَالَتِ الْيهُودُ يدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيدِيهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا)

و يهود گفتند: «دست خدا (با زنجير) بسته است.» دستهای شان بسته باد! و به خاطر اين سخن، از رحمت (الهی) دور شوند!

سوره مائده (5): آیه 64

یهود گفتند دست خدا بسته شده است بنا نیست هر چه طبق سنت الهی است انجام بشود تمام شد رفت (غُلَّتْ أَيدِيهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا) اینها دستشان بسته است خداوند مسلوب الإراده نیست هر چه بخواهد اراده کند اراده خدا محقق خواهد شد.

مجری:

حضرت استاد از محضرتان تشکر می کنیم بسیار استفاده کردیم همچنین تشکر می کنم از همه شما بینندگان عزیز و ارجمند که تا پایان برنامه ما را همراهی کردید. تا دیدار آینده و برنامه دیگر خدا نگهدار!