اخلاق علوی سیره مهدوی

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم‏، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدلِلَّهِ رَبِّ العالَمين‏ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ

عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف).

الحمد لله این توفیق نصیبمان شد باز در شب جمعه ای دیگر برنامه سیره علوی و اخلاق مهدوی را تقدیم همه شما بینندگان عزیز و ارجمند کنیم.

ان شاء الله که بتوانیم در این برنامه هم نهایت بهره و استفاده را از محضر استاد حضرت آیت الله حسینی قزوینی ببریم.

مثل همیشه در ابتدای برنامه دلمان را زنگار زدایی بکنیم با نام نامی حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها). سلام عرض می کنم در خدمتتان هستیم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

سلام علیکم ورحمة الله وبرکاته.

السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِه،‏ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ اللَّهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ- السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَه‏، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الْمَرْأَى وَ الْمَسْمَع‏ فَمَا شَيْ‏ءٌ مِنَّا إِلَّا وَ أَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَ إِلَيْهِ السَّبِيل

خدمت بینندگان عزیز و گرامی خالصانه ترین سلامم را تقدیم می کنم، موفقیت روز افزون برای همه گرامیان از خدای منان خواهانم.

اشعاری جانسوز در بیان ذکر مصائب حضرت زهرا (سلام الله علیها)

طبق برنامه همیشگی مان یادی از صدیقه طاهره (سلام الله علیها) می کنیم تا دین و دنیا و آخرتمان را بیمه آن بانوی دو جهان بکنیم.

چنان در شهر خود گشتم غریب و بی کس و تنها * که غیر از چشم گریانم ندارم یار دلجویی

الهی انتقامم را از آن بیدادگر بستان * که نه دستی برایم مانده نه سینه نه پهلویی

فتادم زیر ضرب تازیانه بارها از پا * ولی نگذاشتم کم گردد از مولا سر مویی

گرفتم در میان کوچه پاداش رسالت را ...

خدای عالم نسبت به حضرت نوح، حضرت لوط و دیگران می گوید:

(وَيا قَوْمِ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيهِ مَالًا إِنْ أَجْرِي إِلَّا عَلَى اللَّهِ)

ای قوم! من به خاطر اين دعوت، اجر و پاداشی از شما نمی ‌طلبم؛ اجر من، تنها بر خداست!

سوره هود (11): آیه 29

ولی به رسول اکرم که می رسد می فرماید:

(قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى)

بگو: «من هيچ پاداشي از شما بر رسالتم درخواست نمي‌کنم جز دوست‌داشتن نزديکانم [= اهل بيتم‌]؛

سوره شوری (42): آیه 23

نزدیک تر از حضرت زهرا چه کسی است؟

گرفتم در میان کوچه پاداش رسالت را * چه پاداش گرانقدری چه بازوبند نیکویی

آن چنان با تازیانه بر بازوی حضرت زدند دارد مثل بازوبند سیاهی دور بازوی حضرت را گرفته بود از دور تصور می شد که حضرت بازوبند سیاه در دست دارد.

گرفتم در میان کوچه پاداش رسالت را * چه پاداش گرانقدری چه بازوبند نیکویی

به خون دیده بنویسید بر دیوار این کوچه * که این جا کشته راه ولایت گشته بانویی

مدینه ثبت کن این را که در امواج دشمن ها * حمایت کرد از دست خدا بشکسته بازویی!

(وَسَيعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَي مُنْقَلَبٍ ينْقَلِبُونَ)

آنها که ستم کردند به زودي مي‌دانند که بازگشتشان به کجاست!

سوره شعراء (26): آیه 227

مجری:

طیب الله انفاسکم. خیلی ممنون و متشکر بحمد لله این توفیق را داریم در ابتدای این جلسات که جلسات حقیقتاً معرفت افزایی است و ما اول نیاز داریم تا دلهای خودمان را یک مقدار از آن پلیدی ها از آن حجابها و از آن پرده هایی که سراسر این قلبها را ممکن است فرا گرفته باشد رهایی ببخشیم و این دل هایمان را آزاد بکنیم تا بتواند نور معرفت ان شاء الله به آن ها بتابد و چه بهتر از ذکر حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها) که بحمدلله حسن مطلع این برنامه ها است.

بعد از این ذکر مصیبت، قطعاً جا دارد بشنویم از حکومت جهانی حضرت ولی عصر آن منتقم حقیقی که قرار است ان شاء الله دنیا را پر از عدل و داد بکنند و آن ظلم و جورهایی که در ابتدا بر این خاندان و بر کل عالمیان روا شد جبران بشود. آماده هستیم به این فرمایشات گوش جان بسپاریم.

جلوه ای زیبا از حکومت جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

در رابطه با حکومت جهانی حضرت ولی عصر روایتی است که مرحوم علامه مجلسی در جلد 51 بحار الأنوار، از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) دارد که حضرت فرمود:

«إِنَّ خُلَفَائِي وَ أَوْصِيَائِي وَ حُجَجُ اللَّهِ عَلَى الْخَلْقِ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ»

جانشینان، اوصیاء و حجتهای خدا بر خلق بعد از من دوازده نفر هستند.

«أَوَّلُهُمْ أَخِي وَ آخِرُهُمْ وَلَدِي»

اول شان برادر من، آخرشان فرزند من است.

«وَ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنْ أَخُوكَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ»

عرض شد یا رسول الله برادر شما چه کسی است؟ فرمود علی ابن ابیطالب.

«قِيلَ فَمَنْ وَلَدُكَ قَالَ الْمَهْدِيُّ يَمْلَأُهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً»

عرض شد فرزند شما چه کسی است؟ فرمودند مهدی که تمام کره زمین را با عدالت پر می کند، همان طوری که از ظلم و جور پر شده است.

بعد حضرت فرمود:

«وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ وَاحِدٌ لَأَطَالَ اللَّهُ ذَلِكَ الْيَوْمَ حَتَّى يَخْرُجَ فِيهِ وَلَدِي الْمَهْدِيُّ فَيَنْزِلَ رُوحُ اللَّهِ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ فَيُصَلِّيَ خَلْفَهُ»

اگر از دنیا جز یک روز نمانده باشد خداوند این روز را به قدری طولانی می کند تا فرزندم مهدی خروج کند و عیسی روح الله از آسمان نازل می شود و پشت سر او نماز می خواند

«وَ تُشْرِقَ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ يَبْلُغَ سُلْطَانُهُ الْمَشْرِقَ وَ الْمَغْرِبَ»

کل کره زمین با نور پروردگارش روشن می شود و سلطنت و حکومت او تمام شرق و غرب عالم را می گیرد.

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج51، ص71

یعنی نقطه ای در کره زمین نمی ماند که حکومتی غیر از حکومت مهدوی، غیر از حکومت اسلامی و غیر از حکومت الهی باشد. تمام این حکومت ها، تمام این مذاهب، تمام این فرق، تمام این ادیان همه با آمدن حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) برچیده خواهد شد و یک اسلام و یک دین در سراسر عالم طنین انداز خواهد شد.

جلسه قبل هم اشاره داشتم اینهایی که می گویند حضرت می آید دست به شمشیر می برد و چنین و چنان می کند صحیح نیست؛ معجزه حضرت، معجزه علمی است. لذا عمده مردم و تحصیل کرده ها حکومت حضرت را می پذیرند. به همین جهت آمدن حضرت عیسی و نماز خواندنش پشت سر حضرت عموم یا قریب به اتفاق مسیحی ها همه ایمان می آورند.

یک سری اراذل و اوباشی مثل سردمداران آمریکا و اسرائیل هم که ان شاء الله به قول آقا قبل از آمدن حضرت ولی عصر ریشه کن خواهند شد، اگر آل سعودی، آل یهودی هم ماند اینها اگر بخواهند در برابر حضرت ولی عصر مقاومت بکنند حضرت با کسی شوخی ندارد، اینها را نابود می کند.

در مورد نحوه به سزای عمل رساندن اینها شاید یک جلسه ای را اختصاص بدهیم تا ببینیم کیفیت مقابله حضرت با زور مدارها و ستمکاران چگونه خواهد شد. آیا با شمشیر است یا نه مراد از شمشیر نماد نابودی طرف مقابل است. چرا که آن زمان عرب غیر از شمشیر و نیزه چیز دیگری نمی شناخت. مثلاً‌ بگوید با بمب اتمی می زند یا با موشک و پهپاد می زند؛ عربها اینها را نمی شناختند. آلت حرب و جنگ منحصر به نیزه، شمشیر و تیر بود، غیر از این چیز دیگری نبود.

ولی در بعضی از روایات داریم ان شاء الله مفصل اینها را می خوانیم ظاهر روایات آن چه که بنده استفاده کردم حضرت از مدرن ترین تجهیزات نظامی برای نابودی ستمکاران ان شاء‌ الله به حول و قوه الهی استفاده خواهد کرد.

دو هفته قبل بندر عباس رفته بودیم از ناو شهید سلیمانی دیدن داشتیم. در حقیقت ایران سومین کشوری است که توانست این ناو را بسازد، توضیحاتی که بچه سپاهی ها از قسمتهای مختلفش برای ما دادند، روشن بود که جز عنایت الهی و توجه خاص حضرت ولی عصر، جز کرامت و معجزه چیز دیگری نیست؛ آن هم با این همه تحریم!

من همانجا هم گفتم اینها را تکثیر کنید ان شاء الله حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) تشریف بیاورد از همین امکاناتی که شما دارید درست می کنید و می سازید برای نابودی ابرقدرت ها ان شاء الله استفاده خواهد کرد.

مجری:

«اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَه‏»

الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج3، ص421، ح6‏

ان شاء الله آن لحظه، آن شادی، آن لذت و آن مسرّت را بتوانیم ببینیم.

در برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی از ابتدا شروع کردیم بحث کاملاً مرتبط با همین عنوان است بدون مقدمه اگر امکانش است حضرت استاد مختصری از آن چیزی که در جلسات گذشته ذکر شده است بفرمایید ان شاء‌ الله وارد مبحث جدید بشویم.

مروری بر مطالب مطرح شده در جلسات گذشته!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم‏، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعين وَهُوَ خَيرُ نَاصِرٍ وَ مُعِينْ الْحَمْدُلِلَّه ‏وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِيَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِيَّةَ اللَّه‏ وَ الّلعنُ الدّائمُ‏ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ يَوم لِقَاءَ اللّه

در ذیل روایتی که هم اهل سنت و هم شیعه آوردند، یکی از ویژگیهای یاران حضرت مهدی این است که خدا را به آن گونه ای که شایسته است به وحدانیت حق و توحید واقعی می رسند:

«رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ عَرَفُوا اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِه‏ وَ هُمْ أَنْصَارُ الْمَهْدِيِّ آخِرَ الزَّمَان‏

الفتوح؛ نويسنده: أحمد بن أعثم الكوفي (وفات: 314)، تحقيق: علي شيري، ناشر: دار الأضواء للطباعة والنشر والتوزيع، 1411ق، ج2، ص320

ولذا وارد بحث توحید شدیم و راه رسیدن به توحید واقعی. گفتیم چگونه می شود انسان به حق معرفت و به آن توحید واقعی که منظور از خلقت هم همین است، برسد. فرمود:

«كنتُ كنزاً مَخفيّاً، فأردتُ أن اعْرف، فخلقتُ الخَلْقَ لِكَيْ أُعْرف»

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج84، ص199

این حدیث قدسی است که خدای عالم فرمود من گنج مخفی بودم می خواستم شناخته بشوم خلق را آفریدم - که مراد از خلق همان وجود نوری محمد و آل محمد (صلوات الله علیهم اجمعین) است و مابقی همه از شعاع وجود این بزرگواران هستند. - اینها را آفریدم تا شناخته بشوم.

یا به قول بعضی از عرفاء می گویند خدای عالم می خواست جلالِ‌ جمال خودش را نظاره و تماشا کند. سلسله جلیله محمدیین را آفرید و تمام کمالات خودش را در آنها قرار داد و با نظاره کردن آنها نظر و اراده ای که خدای عالم داشت محقق گردید.

برای این که ما بتوانیم به آن مرحله برسیم یعنی به مرحله توحید و معرفت واقعی برسیم اینها راهکارهایی دارد این طور نیست که هر کس از راه رسید وارد مرحله اسلام شد به مرحله توحید رسید نه. فرمود:

(قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ)

عرب های باديه‌ نشين گفتند: «ايمان آورده ‌ايم» بگو: «شما ايمان نياورده‌ ايد، ولی بگوييد اسلام آورده‌ ايم، اما هنوز ايمان وارد قلب شما نشده است!»

سوره حجرات (49): آیه 14

ایمان تا در قلبها وارد نشود مؤمن نمی شود آن هم مؤمنی که آخر سوره یوسف می گوید:

(وَمَا يؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ)

و بيشتر آنها که مدعي ايمان به خدا هستند، مشرکند!

سوره یوسف (12): آیه 106

یا در سوره نساء می فرماید:

(يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ)

ای کسانی که ايمان آورده ‌ايد! به خدا و پيامبرش و کتابی که بر او نازل کرده، ايمان (واقعی) بياوريد.

سوره نساء (4):‌‌ آیه 136

لذا در حق یاران حضرت مهدی (اواحنا فداه) فرمود:

«عَرَفُوا اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِه‏»

الفتوح؛ نويسنده: أحمد بن أعثم الكوفي (وفات: 314)، تحقيق: علي شيري (ماجستر في التاريخ الإسلامي)، ناشر: دار الأضواء للطباعة والنشر والتوزيع، 1411ق، ج2، ص320

ولذا برای رسیدن به این جایگاه، یک راهکارهای بعضی از بزرگان با استفاده از آیات قرآن و روایات اهلبیت (علیهم السلام) آورده اند که ما بخشی از اینها را در جلسات گذشته مفصل بحث کردیم که دین جز توجه به خدا چیز دیگری نیست. فرمود:

(إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِي لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ)

من روی خود را به سوی کسی کردم که آسمانها و زمين را آفريده؛ من در ايمان خود خالصم؛ و از مشرکان نيستم!

سوره انعام (6): آیه 79

ما بتوانیم:

خلیل آسا برو حق را طلب کن * شبی را روز و روزی را به شب کن

تا آن جایی که می گوید:

ستاره با مه و خورشید اکبر * بود حس خیال و عقل انور

بگردان زین همه ای راه رو روی * همیشه لا أحب العافلین گو

و یا چون موسی عمران در این راه * برو تا بشنوی إنی ان الله

تو را تا کوه هستی پیش باقیست * صدای لفظ أرنی لن ترانی است

ببینیم این انبیاء چه کار کردند

(وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِيكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ)

و اين چنين، ملکوت آسمانها و زمين (و حکومت مطلقه خداوند بر آنها) را به ابراهيم نشان داديم؛ (تا به آن استدلال کند،) و اهل يقين گردد.

سوره انعام (6): آیه 75

آیا این فقط مخصوص حضرت ابراهیم است یا دیگران هم می توانند به آن جا برسند؟ آیا این که:

(ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى فَكَانَ قَابَ قَوْسَينِ أَوْ أَدْنَى)

سپس نزديکتر و نزديکتر شد... تا آنکه فاصله او (با پيامبر) به اندازه فاصله دو کمان يا کمتر بود؛

سوره نجم (53): آیه 8 و 9

پیغمبر که به آن مقام رسید آیا مخصوص رسول اکرم است یا دیگران هم می توانند به آن مرحله برسند؟ با توجه به بعضی از روایات و آیات اگر کسی تلاش کند می رسد همان طوری که در زیارت عاشوراء می خوانیم

«وَ أَسْأَلُهُ أَنْ يُبَلِّغَنِي الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَ اللَّه‏»

كامل الزيارات؛ نویسنده: ابن قولويه، جعفر بن محمد، ناشر: دار المرتضوية، محقق/ مصحح: امینی، عبدالحسین، ص177

بله اگر بحث نبوت و امامت بود بحثی جدا است مخصوص آنها است ولی رسیدن به آن مقام بالا که انسان، انسان خدا گونه باشد که

(إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيئًا أَنْ يقُولَ لَهُ كُنْ فَيكُونُ)

فرمان او چنين است که هرگاه چيزی را اراده کند، تنها به آن می ‌گويد: «موجود باش!»، آن نيز بی ‌درنگ موجود می ‌شود!

سوره یس (36):‌ آیه 82

یا در حدیث قدسی که فرمود:

«عَبْدِي أَطِعْنِي أَجْعَلْكَ مِثْلِي...أَنَا مَهْمَا أَشَاءُ يَكُونُ أَجْعَلُكَ مَهْمَا تَشَاءُ يَكُونُ»

این حدیث درکتاب « الجواهر السنیة الحر العاملی»، که کلیات حدیث قدسى است در ص 361 وارد شده است و با عبارت های دیگری نیز در سایر کتاب های حدیثی مانند بحارالانوار، وسائل الشیعه و ... هم وارد شده است.

یا به قول حافظ:

ای بی خبر بکوش که صاحب خبر شوی * تا راه رو نباشی و کی راهور شوی

دست از مس وجود چو مردان ره بشوی * تا کیمیای عشق بیابی و زر شوی

گر نور عشق حق به دل جانت اوفتد * بالله کذا فتاده فلک خوب تر شوی

یک دم غریق بحر خدا شو گمان مبر * کز آب هفت بحر یک موی تر شوی

از پای تا سرت همه نور خدا شود * در راه ذو الجلال چون بی پا و سر شوی

وجه خدا اگر شودت منظر نظر...

(فَأَينَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ)

و به هر سو رو کنيد، خدا آنجاست!

سوره بقره (2): آیه 115

وجه خدا اگر شودت منظر نظر * زین پس شکی نماند که صاحب نظر شوی

گر در سرت هوای وصال است حافظا * باید که خاک درگه اهل هنر شوی

کسی بخواهد به آن مقام برسد باید زانوی ادب در محضر ائمه (علیهم السلام) و شاگردانشان به زمین بزند و از رهنمودهای اینها استفاده کند

مجری:

بسیار عالی. محو این فرمایشات بودیم و این مقدمات خیلی وقتها به این صورت دلنشین است آدم دلش نمی آید سراغ ذی المقدمه برود.

یک نکته ای که حضرتعالی جلسات پیش هم تأکید فرمودید راه های رسیدن به توحید واقعی بود که دوازده راه را مشخص فرمودید. بحمد لله این توفیق را داشتیم از فرمایشات حضرتعالی استفاده می کردیم.

لا به لای اینها بعضی از نکات است اصطلاحاً به نظر خیلی هم عام البلوی تر است همه به آن از یک طرف مبتلا هستیم،‌ از طرف دیگر در هر کدام از این مراحل ظاهراً باید حواس مان به آن نکته باشد.

مثلاً یکی از آنها این است که بزرگ ترین سرمایه عمر است همیشه باید حواس مان باشد از تک تک لحظات عمرمان استفاده کنیم.

یکی دیگر از آن نکاتی که به عنوان نکته هشتم بیان فرموده بودید این که انسان باید حواسش به نفسش باشد یعنی قطعاً همه ما به این مبتلاء هستیم می بینیم خیلی از اوقات احساس می کنیم آن وسوسه ها به ما اجازه نمی دهد به آن توحید اصلی که مسیرمان است برسیم. چه کار بکنیم که بتوانیم از اینها خلاصی پیدا کنیم؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

نکته خیلی خوبی است. واقعاً ما چه کار کنیم شیطان به ما راه و تسلط نداشته باشد. یک جمله ای حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه) دارد شاید سال 59- 60 داشتم کتابهای عرفانی امام را می خواندم یادم نیست در آداب الصلاة امام بود یا در پرواز ملکوت بود یک جمله خیلی زیبایی بود از آن وقت این جمله در ذهنم مانده است.

امام می فرماید شیطان، سگ در خانه خدا است، بعد می گوید: در خانه هایی که سگ نگه می دارند عزیزان می دانند در روستاها و ... اگر کسی وارد حیاط بشود سگ احساس کند با صاحبخانه آشنا است به این شخص عو عو نمی کند و متعرض نمی شود. یا اگر چنان چه غریبه ای بیاید صاحبخانه یک صدا کند یا با او صحبت گرم بکند این سگ می فهمد این فردی که آمده با صاحبخانه دوست است.

شیطان هم سگ در خانه خدا است. اگر احساس کند کسی با صاحبخانه (خدا) آشنا است و با خدا رابطه ای دارد قطعاً با او هیچ کاری ندارد.

ما مشکل مان این است که یک عمری دم از خدا زدیم دم از ائمه زدیم، ولی با صاحبخانه نتوانستیم آشنا بشویم.

خدا بیامرزد آقای کافی یک شعری می خواند بعضی از قسمت هایش یادم است

عشق چون آید بَرد هوش دل پروانه را * دزد عاقل می کشد اول چراغ خانه را

آن چه ما کردیم با خود هیچ نابینا نکرد * در میان خانه گم کردیم صاحبخانه را

جمله خیلی زیبایی است یادم است ایشان مسجد اعظم منبر رفته بود کل مسجد اعظم، حیاط، شبستان ها و حرم مملو از جمعیت بود. این را با آن صدای زیبای شان می خواندند:

آن چه ما کردیم با خود هیچ نابینا نکرد * در میان خانه گم کردیم صاحبخانه را

یک نکته بسیار عجیب از خواص سوره صاد!

قرآن خیلی زیبا افراد را دسته بندی کرده است شیطان می گوید:

(فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِينَّهُمْ أَجْمَعِينَ * إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ)

گفت: به عزتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم کرد، مگر بندگان خالص تو!

سوره ص (38): آیات 82 و 83

می گوید خدایا به عزتت قسم، بالاترین قسم است. من را از درگهت راندی من هم بندگانت را (لَأُغْوِينَّهُمْ) با لام تأکید و با نون مؤکد و «اجمعین» هم تأکید یعنی همه.

بعد شیطان یک دسته را استثناء کرد گفت به اینها زورم نمی رسد. یک دسته افرادی هستند شیطان از همان روز اول گفت خدایا همه بنده هایت را گمراه می کنم غیر از افراد خاص، دیگر زورم به آنها نمی رسد چون با شما آشنا هستند مثل همان سگ، کسی که با صاحبخانه آشنا باشد متعرض نمی شود.

این را هم خدمت عزیزان عرض کنم کسی شب جمعه بعد از نماز عشاء قبل از نافله عشاء که دو رکعت نشسته است سوره «ص» بخواند و خدمت حضرت ولی عصر هدیه کند این از آن کارهایی است که از تمام خیر دنیا و آخرت بیشتر است و خیلی از روزنه های عبودیت برای او باز می شود. خیلی از مقاماتی که دیگران در خواب هم نمی بینند به ذهن شان هم خطور نمی کند به آن جا می رسند.

البته بعضی از آقایان مثل مرحوم قاضی می گوید این را در خود نماز وتیره که نافه عشاء است به جای قل هو الله در یک رکعت سوره ص را بخواند.

ولی بعضی از آقایان که شاید از مرحوم قاضی هم یک مقداری جلوتر هستند ایشان می گویند قبل از خواندن وتیره که نافله عشاء است سوره ص را شب های جمعه قرائت کنید. دوستان یک مدتی این را شب های جمعه یادشان نرود با حضور بخوانند ببینند یک خبرهایی آن طرف است. یک روزنه هایی باز می شود یک پنجره هایی برای بعضی ها باز می شود.

افرادی که به تصریح قرآن، شیطان هرگز به آنها راه و تسلطی ندارد!

واقعاً ما چه کار کنیم شیطان به ما راه و تسلط نداشته باشد.

دسته اول: مخلَصین!

در سوره ص آیه 83 شیطان می گوید: (فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِينَّهُمْ أَجْمَعِينَ * إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ)؛ در سوره حجر ‌می فرماید:

(قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيتَنِي لَأُزَينَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَلَأُغْوِينَّهُمْ أَجْمَعِينَ * إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ)

گفت: «پروردگارا! چون مرا گمراه ساختی، من (نعمت های مادی را) در زمين در نظر آنها زينت می ‌دهم، و همگی را گمراه خواهم ساخت، مگر بندگان مخلصت را.»

سوره حجر (15): آیات 39 و 40

می گوید گناه را برای آن ها لذتبخش می کنم. بدون لباس،‌ بدون چادر و ... بیرون می آید احساس می کند کار خوبی دارد می کند. دزدی، غیبت، دروغ،‌ قتل و ... را (لَأُزَينَنَّ لَهُمْ) برایشان زینت می دهم.

اینهایی که می خواهند نوکری شان را برای آمریکا و اسرائیل اثبات کنند چقدر پای بست هستند و وطن فروشی شان را دارند اثبات می کنند. مسلمان ها و بی گناهان دختران و زن ها را به رگبار می بندند یعنی وجدان ندارد همه چیزش را فروخته است شیطان این آدم کشی، کودک کشی را برای این ها زینت می دهد تزیین می کند و لذتبخش می کند.

یعنی دارد انسانها را به رگبار می بندد ولی از این رگبار لذت می برد. چقدر باید به مرحله حضیض پستی و رذالت برسد کشتن انسان بی گناه در حرم حضرت شاهچراغ یا در خیابان و ... کشتن یک انسان برایش لذتبخش باشد.

جالب است هر کدام از این افراد را می گیرند همه می گویند فلان خوردیم! ظاهرا در غذا خوردن مشترک هستند و خوراکشان ظاهراً یک چیز است وقتی گیر می افتند باور نمی کردند یا یک سری مواد می خورند که عقل و هوش شان را از دست می دهند.

ویژگیهای جالب و شنیدنی «مخلَصین» در قرآن کریم!

شیطان گفت: (وَلَأُغْوِينَّهُمْ أَجْمَعِينَ) اینها را من اغوا می کنم از راه به در می کنم؛ یعنی عقل شان را سرد می کنم اینها را اسیر نفس می کنم. در سوره ص (عِبَادَكَ الْمُخْلَصِينَ) بود این جا دارد (عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ) هست.

کسی به مرحله اخلاص می رسد چند تا ویژگی دارد - عزیزان دقت کنند - ان شاء الله یادتان باشد بفرمایید فرق بین «مخلِص» و «مخلَص» چیست مفصل توضیح می دهم. بین مخلِص و مخلَص از زمین تا آسمان تفاوت است

1- عدم تسلط شیطان بر آنها

کسی که به مراتب مخلَصین می رسند اول خاصیت مخلَصین این است که دیگر شیطان به آنها مسلط نیست. این ها با خدای عالم رابطه شان به قدری قوی است دوست خدا هستند شیطان هم سگ در خانه خدا است کسی که با خدا دوست است اصلاً کاری به کار او ندارد.

از روز اول هم گفته است خدایا آنهایی که با تو رابطه دارند من با آن ها کار نداریم این یک ویژگی مختص است.

2- برخورداری از رزق معلوم در قیامت!

اما ویژگی دیگر مخلصین. خداوند می فرماید:

(فَمَنْ يعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيرًا يرَهُ * وَمَنْ يعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يرَهُ)

پس هر کس هموزن ذره ‌ای کار خير انجام دهد آن را می ‌بيند! و هر کس هموزن ذره‌ ای کار بد کرده آن را می ‌بيند!

سوره زلزله (99): آیات 7 و 8

آیات زیاد داریم که می گوید ما فردای قیامت شما را طبق اعمالتان پاداش می دهیم:

(جَزَاءً بِمَا كَانُوا يعْمَلُونَ)

اين ها پاداشی است در برابر اعمالی که انجام می ‌دادند!

سوره واقعه (56):‌ آیه 24

شما نماز بخوانید پاداش می دهیم، روزه بگیرید پاداش می دهیم زکات بدهید پاداش

می دهیم. ولی به مخلَصین که می رسد بحث جزاء در برابر عمل نیست. می فرماید:

(وَمَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ * إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ * أُولَئِكَ لَهُمْ رِزْقٌ مَعْلُومٌ)

و جز به آنچه انجام می ‌داديد کيفر داده نمی ‌شويد جز بندگان مخلص خدا (که از اين کيفرها بر کنارند)! برای آنان [= بندگان مخلص‌] روزی معين و ويژه‌ ای است

سوره صافات (37): آیات 39 - 40 - 41

تمام شما طبق اعمال تان پاداش می گیرید (إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ) مگر بندگان مخلَص که دیگر پاداش، در برابر عمل نیست کاری به عمل ندارند اینها (أُولَئِكَ لَهُمْ رِزْقٌ مَعْلُومٌ) اینها یک روزی، عنایت و عطای ویژه ای از طرف خدای عالم دارند کاری به عمل شان هم ندارند.

یعنی خدای عالم به این ها کرم می کند این کرم در برابر عمل نیست عنایت می کند مقام می دهد این مقام در برابر عمل نیست.

یک دفعه یک کارگر می آید صبح تا غروب کار می کند مزدش را می گیرد یک دفعه نه؛ صاحبخانه می آید نگاه می کند می بیند آدم خیلی بزرگواری است، سلامی می دهد و نگاهی می کند می بیند این بنده خدا سرش را پایین انداخته است به نامحرم نگاه نمی کند چنین و چنان است چند اسکانس صد هزار تومانی به او می دهد.

او کاری برای این نکرده است آمده دیده رفتار این با مردم و دیگران فرق می کند اخلاقش فرق می کند نگاهش فرق می کند اصلاً‌ این انسان یک انسان دیگری است. هدایایی به این شخص می دهد این هدایا برای چه است؟ برایش کاری انجام داده است؟ نه، از رفتار و اخلاقش خوشش آمد.

خدای عالم، یکسری بندگانی دارد که از اینها خوشش می آید اینها مخلَص هستند یعنی اینها نماز خواندند ولی نماز نخواندند برای این که پاداش بگیرند نماز نخواندند برای این که به جهنم نروند، غیبت نکردند به خاطر این که هر کس غیبت کند به جهنم می رود به خاطر ترس از آتش جهنم نیست.

ماه رمضان روزه گرفتند ولی به قصد پاداش نبوده چون خدای عالم دستور داده است یعنی این حداقل اقلش است خدا دوست دارد من نماز بخوانم خدا دوست دارد من روزه بگیرم خدا دوست دارد من ذکر بگویم چون خدا دوست دارد من ذکر می گویم حالا خدا فردای قیامت من را بهشت می برد ببرد جهنم می برد ببرد

(لِمَنِ الْمُلْكُ الْيوْمَ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ)

حکومت امروز برای کيست؟ برای خداوند يکتاي قهار است!

سوره غافر (40):‌ آیه 16

آن چه در کمالاتم از من است همه مِلک خدا است. همه ما مِلک خدا هستیم بارها گفتم ما (إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيهِ رَاجِعُونَ) را فقط یاد گرفتیم هر جا مصیبت بود بگوییم.

ولی عرفاء مخصوصاً امام (رضوان الله تعالی علیه) در کتاب آداب الصلاة در رابطه با (إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيهِ رَاجِعُونَ) چقدر توضیحات داده و چقدر زیبا صحبت کرده است. در اول کتاب سرّ الصلات مفصل توضیح داده است که ما نباید خودمان را مالک بدانیم.

بدبختی ما این است که من احساس می کنم این دست، دست من، چشم من، قلب من، لباس من، خانه من، ماشین من. به قول رسول اکرم یک کسی آمد در زد و گفت چه کسی هستی؟ گفت من؛ گفت تا کی من، من، من؟ اصلا از کلمه من رسول اکرم بدش می آمد. می گویند مرحوم علامه طباطبایی صاحب المیزان در عمرش از واژه «من» استفاده نمی کرد همیشه می گفت: « این حقیر بنده خدا.» ایشان می گفت من 30 سال در یک عالمی زندگی می کردم که اصلاً کسی از آن عالم خبر ندارد و مردم نمی دانستند من در چه عالمی هستم.

در هر صورت... این یکی از ویژگی مخلَصین است خدای عالم به مخلَصین مقامی می دهد که در برابر عمل نیست تفضل خدا است.

3- عدم حضور در دادگاه و محکمه عدل الهی در قیامت!

نکته سوم که درباره مخلَصین است در سوره صافات آیه 127 است:

(فَكَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ * إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ)

اما آنها او را تکذيب کردند؛ ولی به يقين همگی (در دادگاه عدل الهی) احضار می ‌شوند! مگر بندگان مخلص خدا!

سوره صافات (37): آیات 127 و 128

می فرماید تمام مردم در قیامت در محکمه حاضر می شوند باید حساب پس بدهند مگر بنده های مخلَص خدا که قیامت را نمی بینند. کاری به حساب کتاب ندارند. اینها عزیز دُر دانه خدا هستند. این ها نور چشمی خدا هستند.

به قول یکی از عرفاء امیرالمؤمنین از همان لحظه مرگ این مخلَصین را می قاپد پیش خودش می برد. اصلاً نه اینها عذاب قبر می بینند نه فشار قبر می بینند نه سوال نکیر و منکر می بینند نه احوالات عالم برزخ را می بینند.

اینها در خدمت حضرت امیر هستند شبانه روز نگاه می کنند کیف می کنند و لذت می برند عشق می کنند که آن یک لحظه به جمال امیرالمؤمنین را شما یک کفه بگذارید سلطنت بر کل کره زمین از اول خلقت تا آخر خلقت در یک کفه بگذارید والله،‌ تالله، ‌بالله یک چشم به هم زدن نگاه کردن به جمال حضرت امیر (سلام الله علیه) را با سلطنت بر کل کره زمین نمی توانید عوض بکنید. آن عشق است.

چون امیرالمؤمنین مظهر أتم تمام اسماء و صفات حق است، تمام جمال حق و جلال حق در وجود مقدس امیر المؤمنین تجلی کرده است. ولذا مخلَصین نه برزخی و نه عذاب قبری و نه قیامتی (فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ* إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ).

دوستان عزیز چه می شد ما هم تلاش کنیم به این جا برسیم. از اول قرآن تا آخر قرآن در رابطه با متقین، مجاهدین، شهداء، انبیاء ببینید این سه آیه ای که خواندم در رابطه با هیچ کس این تعابیر به کار نرفته است.

(وَلَأُغْوِينَّهُمْ أَجْمَعِينَ * إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ) آنی که به مخلَص رسیده باشد چه انبیاء، چه بندگان صالح، چه هر کسی باشد (وَمَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ * إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ)، (فَكَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ * إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ).

پس دسته اولی که شیطان به آن ها تسلط ندارد مخلَصین هستند؛ یعنی کسانی که دیگر با خدا رابطه پیدا کردند عزیز دُر دانه خدا هستند. کسی که عزیز دُر دانه خدا شد شیطان که هیچ پدر بزرگ شیطان هم نمی تواند چپ نگاه کند.

دسته دوم: متوکلّین!

دسته ای دومی که شیطان به آنها راه ندارد و نمی تواند اینها را اغواء بکند نمی تواند از راه به در کند کسانی هستند که به خدا توکل کردند:

(إِنَّهُ لَيسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يتَوَكَّلُونَ)

چرا که او، بر کسانی که ايمان دارند و بر پروردگارشان توکل می کنند، تسلطی ندارد.

سوره نحل (16): آیه 99

شیطان هیچ راهی برای متوکلین ندارد هیچ سلطنتی، وسوسه ای نمی تواند بکند. اینها هم در منطقه امن خدایی هستند شیطان اصلاً‌ به آنجا راه پیدا نمی کند.

حالا توکل چیست؟ شاید یک مقدار از مخلَصین پایین تر می آید. احساس کنیم ما هیچ هستیم هر چه داریم مال خدا است

«مَا شَاءَ اللَّهُ‏ كَانَ‏ وَ مَا لَمْ يَشَأْ لَمْ يَكُن‏»

هر چه خدای عالم بخواهد انجام می شود خدا نخواهد انجام نمی شود.

الكافي (ط - الإسلامية)؛ كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، دار الكتب الإسلامية - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق، ج‏2، ص572، بَابُ الْحِرْزِ وَ الْعُوذَة، ح10

اگر خدا اراده کند:

(وَإِنْ يمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَإِنْ يرِدْكَ بِخَيرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ يصِيبُ بِهِ مَنْ يشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ)

و اگر خداوند، (برای امتحان يا کيفر گناه،) زيانی به تو رساند، هيچ کس جز او آن را بر طرف نمی ‌سازد؛ و اگر اراده خيری برای تو کند، هيچ کس مانع فضل او نخواهد شد! آنرا به هر کس از بندگانش بخواهد می ‌رساند؛ و او غفور و رحيم است!»

سوره یونس (10): آیه 107

اگر خدا اراده کند تفضلی به ما بکند تمام دنیا جمع بشود 124 هزار پیغمبر جمع بشوند تمام جمعیت کره زمین جمع بشوند تفضل خدا را رد کنند نمی توانند و اگر خدای عالم بخواهد یک خطری به ما متوجه بشود تمام دنیا دست به دست هم بدهند نمی توانند جلوی آن ضرر را بگیرند.

اگر به این مرحله رسیدیم توکل مان درست است. می گوییم خدایا هر چه است تو هستی تو هم صاحب من هستی و هم وکیل من هستی.

فرض بفرمایید بلا تشبیه بلا تشبیه یک کسی کاری در یک وزارتخانه دارد وزیر می گوید این کارت به عهده من، چقدر قلبش آرامش می گیرد می گوید الحمدلله خود وزیر به من قول داد کار من درست بشود. با فکر راحت به وظیفه اش عمل می کند. یا رئیس جمهور می گوید رفع این مشکل با من. این درخواستی که دادی خودم بالای سرش هستم. چقدر اعتماد پیدا می کنیم.

خدایی که رب الأرباب، ملک الملوک، اله الآلهه است همه چیز به دست اوست:

(وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ)

خزاين آسمانها و زمين از آن خداست

سوره منافقون (63): آیه 7

(قُلْ مَنْ بِيدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيءٍ)

بگو: اگر می ‌دانيد، چه کسی حکومت همه موجودات را در دست دارد

سوره مؤمنون (23): آیه 88

ملکوت همه دست اوست خدایی که تمام زمین، زمان، دنیا و آخرت همه دست اوست اگر این بگوید

(وَمَنْ يتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ)

و هر کس بر خدا توکل کند، کفايت امرش را می کند

سوره طلاق (65): آیه 3

بگوید: اگر هر کس به من توکل کند من همه مشکلاتش را درست می کنم آیا بهتر از این می خواهید. خدا گلایه می کند می گوید:

(أَلَيسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ)

آيا خداوند برای (نجات و دفاع از) بنده‌ اش کافی نيست؟!

سوره زمر (39): آیه 36

ذکری مجرب برای رفع مشکلات مادی و معنوی!

خدا بیامرزد آیت الله کشمیری را. اوایل که خدمت ایشان مشرف شدیم ایشان به من توصیه می کرد اگر مشکلی پیدا کردید 174 مرتبه آیه (أَلَيسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ) بخوانید مشکل تان رفع می شود.

نمی دانم این عدد چه رمزی است بعضی از اولیاء خدا عددهای را می گویند خیلی هم مجرب است برای رفع مشکلات، مشکلات معنوی باشد یا مشکلات مادی باشد.

آنهایی که مخصوصاً‌ در نماز خطورات می آید نمی توانند حواسشان را جمع بکنند مدام تلاش می کند در نماز فکر و خیال نیاید ولی همین که تصمیم می گیرد فکر و خیال از زمین و زمان برایش می بارد خواندن آیه (أَلَيسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ) خیلی خوب است.

یکی از اولیاء خدا می گوید قبل از این که شما الله اکبر بگویید قامت ببندید با تمام وجود بگویید «السلام علیکَ یا ابا عبد الله» خودتان را در حصن حصین قلعه امن آقا امام حسین قرار بدهید آنجا شیطان جرأت نمی کند خطورات را به ذهن شما بیاورد.

در هر صورت در سوره نحل آیه 99 و آیه 100 خدای عالم می فرماید آن کسانی که به خدا توکل می کنند شیطان بر آنها راهی ندارد.

دسته سوم: شاکرین!

دسته سوم شاکرین هستند. یعنی کسانی که نعمتهای خداوند را قدر می دانند. خدایا به من چشم دادی الحمدلله؛ دست دادی الحمدلله. چقدر بندگانی هستند از نعمت چشم محروم هستند. خدایا به من گوش دادی الحمدلله چقدر انسانهایی هستند از این نعمت بی بهره هستند.

خدایا پا به من دادی الحمدلله چقدر افراد هستند که از این نعمت محروم هستند. خدایا به من خانه دادی الحمدالله چقدر افراد هستند از این نعمت محروم هستند.

خدایا ما را با اهلبیت آشنا کردی الحمدلله یا غذایی که ما می خوریم الحمدلله. به قول یکی از این بزرگان می گوید اول غذا بگویید بسم الله الرحمن الرحیم لقمه که تمام شد بگویید الحمد لله رب العالمین. به زبان هم نمی آورید قلباً بگویید.

خدا بیامرزد «آیت الله محسنی ملایری» را که از اولیاء الله بودند خیلی با ایشان مأنوس بودیم. ایشان در یک ناهار یا شامی که خدمت ایشان بودیم شاید 40، 50 بار الحمد لله رب العالمین می گفت. بلند هم می گفت. یعنی لقمه در دهانش می گذاشت الحمد لله اش قطع نمی شد. ولذا خود شکرگذاری یکی از چیزهایی است که شیطان را از ما دور می کند.

در سوره اعراف آیه 16 و 17 این تعبیر یک مقداری پیچیده است.

(قَالَ فَبِمَا أَغْوَيتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ * ثُمَّ لَآتِينَّهُمْ مِنْ بَينِ أَيدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيمَانِهِمْ وَعَنْ شَمَائِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ)

گفت: «اکنون که مرا گمراه ساختی، من بر سر راه مستقيم تو، در برابر آنها کمين می کنم! سپس از پيش رو و از پشت سر، و از طرف راست و از طرف چپ آنها، به سراغ شان می ‌روم؛ و بيشتر آنها را شکر گزار نخواهی يافت!»

سوره اعراف (7): آیات 16 و 17

شیطان می گوید خدایا من را که گمراه کردی و از درگاهت راندی در مسیر صراط مستقیم می نشینم نمی گذارم کسی وارد صراط مستقیم بشود. ما شاید بیست روایت داریم که مراد از صراط مستقیم، ولایت علی ابن ابی طالب است و رسیدن به این ولایت است.

(وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ) نمی گوید اینها را وادار می کنم زنا کنند دزدی بکنند، آدم بکشند غیبت بکنند دروغ بگویند نه، می گوید جلوی شکرگزاری شان را می گیرم.

پس یعنی اگر شکر کردند تمام آن نقشه های شیطان بر آب می شود. شاید تا به حال این آيه را صدها بار در قرآن خواندیم ولی به این آیه توجه نکردیم (وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ) می گوید از جلو، عقب، راست و چپ ول کن نیستم.

اگر بنده ات من را از در بیرون کند از پنجره می آیم از پنجره بیرون کند از بالای پشت بام می آیم یعنی جلوی صراط مستقیم و رسیدن به طرف تو می نشینم نمی گذارم این ها شاکر باشند. در آیه ای دیگر داریم:

(وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيثُ لَا يعْلَمُونَ * وَأُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيدِي مَتِينٌ)

و آنها که آيات ما را تکذيب کردند، به تدريج از جائی که نمی ‌دانند، گرفتار مجازات شان خواهيم کرد. و به آنها مهلت می ‌دهم (تا مجازات شان دردناکتر باشد)؛ زيرا طرح و نقشه من، قوی (و حساب شده) است. (و هيچ کس را قدرت فرار از آن نيست.)

سوره اعراف (7): آیات 182 و 183

می گوید بعضی وقت ها بنده ها گناه می کنند - دوستان عزیز به خوبی دقت کنند - گناه می کند ولی خدا ثروت می دهد. گناه می کند ماشین دار می شود. گناه می کند خانه دار می شود. گناه می کند بچه دار می شود. گناه می کند ازدواج می کند.

می فرماید: (وَأُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيدِي مَتِينٌ) نعمتهای زیادی می دهم یک دفعه می گیرم (سَنَسْتَدْرِجُهُمْ) یعنی دانه دانه نعمتها را می دهم یک دفعه خِرشان را می گیرم. مثل قضیه فرعون تمام نعمت ها را داد یک دفعه وسط رود نیل آورد خفه اش کرد.

راوی خدمت آقا امام صادق (سلام الله علیه) می آید می گوید یابن رسول الله من از خدای عالم خانه خواستم به من داد. زن خواستم زن خیلی خوب و صالح نصیبم کرد بچه خواستم داد. اسب و شتر خواستم داد می ترسم استدراج باشد می ترسم خدای عالم این نعمت ها را به من داده است یک دفعه خِر من را در بزنگاه بگیرد پدر صاحب بچه را در بیاورد.

حضرت فرمود:

«اما مع الحمد فلا»

اگر اینها توأم با حمد و شکر الهى است، «استدراج» نیست»، نعمت است.

تفسير نور الثقلين؛ نويسنده: عروسى حويزى عبد على بن جمعه‏، ناشر: انتشارات اسماعيليان، قم‏، 1415 ق؛‏ ج 5، ص 397

لذا خدای عالم این نعمتهایی که به ما می دهد اگر توفیق شکرش را هم به ما داد، استدراج نیست. مثلاً فکر بکن این لقمه برنج چه مراحلی گذرانده است؟ آقایی کاشت درو کرد کارخانه به صورت برنج آماده طبخ در آورد توسط تاجر به دست مغازه دار رسید خدا به شما پول داد رفتی خریدی خانمت خدا به او توفیق داد این برنج را پخت و جلوی شما گذاشت. چه مراحلی گذشت تا یک قاشق برنج می خوری.

چقدر خدای عالم برای این، سبب و اسباب گذاشته است خورشتی هم رویش می ریزی تمام مواد تشکیل دهنده خورشت ببینید از کجا شروع شده است تا به دست شما رسیده الان شما با این قاشق می خواهی در دهانت بگذاری.

بگو بسم الله الرحمن الرحیم همه نعمت ها مال توست بسم الله یعنی خدایا همه مال توست. همه اسم الله است. همین که می خواهی بخوری اگر دندان نداشته باشی چه بلایی به سرت می آید. یا آب دهانت کمک نکند یا دانه برنج در حلقت گیر کند یا معده ات نتواند این غذا را هضم بکند بیماری معده داشته باشی چقدر دچار مشکل می شوی.

همین یک لقمه را شما حساب بکنید خدای عالم برای این یک لقمه برنجی که شما می خورید یا یک لقمه نانی که می خورید خدای عالم چقدر سبب و مسبباتی فراهم کرده است تا شما این لقمه را بخورید.

خدا می گوید این لقمه را بر می داری بسم الله الرحمن الرحیم بگو لقمه را خوردی تمام کردی الحمدلله رب العالمین بگو، ولی ما این قدر سنگین و مغرور به خودمان هستیم این قدر احساس می کنیم خدا به ما بدهکار بوده است. وظیفه خدا بود اینها را انجام بدهد اصلاً در فکرمان نیست. لذا شیطان می گوید:

(وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ)

و بيشتر آنها را شکر گزار نخواهی يافت!

سوره اعراف (7):‌ آیه 17

من از جلو، عقب، راست و چپ می نشینم مدام وسوسه می کنم این شکر گزاری را از ذهنش می برم لقمه را می خورد غذا را هم تمام می کند به یاد خدا هم نیست خدا را هم شکر نمی کند.

پس دسته سوم کسانی هستند که توفیق شکرگزاری دارند اگر به کسی خدا توفیق شکرگزاری داد دیگر شیطان نمی تواند با او رابطه برقرار کند.

دسته چهارم: عابدین!

دسته چهارم خیلی پیچیده است. خدای عالم در دو تا آیه، آیه 65 سوره اسراء و در آیه 43 سوره حجر می گوید:

(إِنَّ عِبَادِي لَيسَ لَكَ عَلَيهِمْ سُلْطَانٌ وَكَفَى بِرَبِّكَ وَكِيلًا)

تو هرگز سلطه ‌ای بر بندگان من، نخواهی يافت (و آنها هيچ گاه به دام تو گرفتار نمی ‌شوند)! همين قدر کافی است که پروردگارت حافظ آنها باشد.

سوره اسراء (17): آیه 65

فرمود بندگان من از وسوسه تو در امنیت هستند تو سلطنت به بندگان من نداری! عبد خدا بودن یعنی چه؟ یک عبد در برابر مولی است هیچ اراده ای ندارد مولی می گوید بخواب می گوید چشم. می گوید پاشو می گوید چشم. برو بخور چشم نخور چشم فلان جا برو چشم. فلان جا نرو چشم. عبد در برابر مولی هیچ اراده ای از خودش ندارد. اراده اش تابع اراده مولی است.

اگر ما هم اراده مان تابع اراده حق شد عبدالله می شویم. در میان این همه اوصاف نبی مکرم می گوییم «أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ» اول «عبدُهُ» می گوییم بعد «ورسولُه»!

مجری:

بسیار عالی. آن مقامی که ابتدا:

(فَادْخُلِي فِي عِبَادِي * وَادْخُلِي جَنَّتِي)

پس در سلک بندگانم در آی، و در بهشتم وارد شو!

سوره فجر (89): آیات 29 و 30

نصیبشان می شود الحمدلله، شکر خدا که این معارف را می شنویم لذت می بریم و الحمدلله جزء آن افرادی نیستیم با کارهای شیطانی با وسوسه های شیطانی با زینت بخشیدن شیطان به یک سری کارهای اغوا گر، بخواهیم دلخوش و دلشاد باشیم.

خیلی استفاده کردیم لذت بخش بود از ساعت هم غافل شده بودیم، البته غفلت ما الحمدلله جای شکر دارد به خاطر زیبایی و شیوایی بیان حضرتعالی.

عرض سلام مجدد خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف). الحمدلله این توفیق را داشتیم در محضرتان بودیم و همچنان هم با تماس بینندگان برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی در خدمت شما هستیم.

جناب آقای فراهانی از آشتیان بفرمایید

تماس های بینندگان برنامه:

بیننده (آقای فراهانی از آشتیان – شیعه):

سلام عرض می کنم خدمت استاد قزوینی. حاج آقا سوال من چندان با موضوع برنامه تان سازگار نیست امکانش است بپرسم؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

عزیزم بفرمایید در خدمت شما هستم.

پاسخ به شبهه ای درباره حدیث «یوم الدار»!

بیننده:

بنده حدودا یک ماه پیش این سوال را از استاد پرسیدم که در روایت یوم الدار که سند صحیح هم دارد چرا عبارات «خلیفتی فیکم» و «خلیفتی فی أهلی» آمده است؟ تکلیف آن 40 نفر که قبلاً در دوران دعوت پنهانی ایمان آورده بودند چه می شود و چگونه خلیفه در این مرحله بر آنها معین شده است؟

شما اجمالاً پاسخ دادید آن 40 نفر از سران قریش و عرب بودند. یعنی نمایندگان کل عرب بودند شیعه اعتقاد دارد پیامبر در این مرحله هم خلیفه را برای کل امت معین کرده است، آن 40 نفر بنا به گفته شما نمایندگان مکه و کل عرب بودند. الان همه مسلمانان عرب نیستند تکلیف ما که ایرانی هستیم چه می شود؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

اگر این باشد، شما آیات قرآن را می خواهید چه کار بکنید؟ آیات قرآن برای عربها خوانده شده است مثلاً (یا ایها الناس أَقِيمُوا الصَّلَاةَ)؛ بنابراین فارسی زبانها یا انگلیس زبانها نباید نماز بخوانند چون قرآن در حقیقت برای «من خُوطب» است و مخاطب قرآن همان عربها بودند و پیغمبر هم برای آنها خوانده است اینها را چه کار کنیم؟

برادر بزرگوارم کل آنچه که رسول اکرم آورده است باید دیده بشود. عباراتی مثل «لِيَكُونَ لِلْعالَمينَ نَذيرا»، «رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ»، «هُدىً لِلْعالَمين‏» آنها را هم شما در کنار این آیات بیاور قرار بده. مثلا آیه:

(كُتِبَ عَلَيكُمُ الصِّيامُ)

روزه بر شما نوشته شده

سوره بقره (2): آیه 183

نه این که آی مردم مدینه فقط برای شما روزه واجب شده است. حضرت امام صادق می فرماید:

«نَزَلَ الْقُرْآنُ بِإِيَّاكِ أَعْنِي وَ اسْمَعِي يَا جَارَة»

الكافي (ط - الإسلامية)؛ كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، دار الكتب الإسلامية - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق، ج‏2، ص631

تمام آیات این است که به در می گویم دیوار بشنود. به عرب می گویم غیر عرب هم بشنود اگر می گوید:

«إن هذا أخي ووصي وخليفتي فيكم»

تاريخ الطبري؛ اسم المؤلف: لأبي جعفر محمد بن جرير الطبري الوفاة: 310، دار النشر: دار الكتب العلمية – بيروت، ج 1، ص 543

می خواهد بگوید شمایی که امروز مخاطب من هستید این خلیفه و وصی من در میان شما است. آی آنهایی که اینجا نیستید شما هم بشنوید من به در گفتم دیوار هم بشنود کلام پیغمبر همین است.

ولذا پیغمبر اکرم اگر خطابش حتی به زنهای خودش هم است این خطاب به ظاهر به زنهای خودش است ولی در حقیقت به تمام زنهای عالم است. به اصحاب خودش دستور می دهد این دستور برای تمام مردم عالم است.

مگر مواردی که خاص باشد و یک مطلبی است که به همسران پیغمبر اختصاص دارد. مثل قضیه حرمت ازدواج بعد از رحلت پیغمبر. در غیر این صورت اگر معلوم نشود که این حکم اختصاصی برای اینها است، برای عموم مسلمانهای دنیا از زمان رسول اکرم تا قیامِ قیامت است.

ولذا هر چه پیغمبر برای آنها فرموده است حکم برای عموم مردم تا قیامِ‌ قیامت است.

«حَلَالُ مُحَمَّدٍ حَلَالٌ أَبَداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ حَرَامُهُ حَرَامٌ أَبَداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة»

الكافي (ط - الإسلامية)، نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج1، ص58، ح19

مجری:

حضرت استاد تشکر می کنم. عزیز دیگری در فضای مجازی پیام فرستادند که آیا تشرف محضر حضرت ولی عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) در خواب هم حاصل می شود یا اینکه فقط در عالم بیداری برای آدم می تواند این تشرف حاصل بشود؟

آیا می شود در عالم خواب و رؤیا، محضر امام زمان (سلام الله علیه) رسید!؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

مرحوم میرزا جواد آقای ملکی از اساتید امام (رضوان الله تعالی علیه) که امام خیلی توصیه می کند کتابهای ایشان را بخوانید ایشان دو تا کتاب دارد یک کتاب به نام «لقاء الله» که این کتاب غوغا و معرکه است یعنی از آن کتابهایی است که انسان می خواند نه تنها خسته نمی شود بلکه سیر نمی شود.

مثل اینکه معذرت می خواهم بلا تشبیه انسان با معشوقه اش صحبت می کند شب تا صبح هم کنار معشوقه اش صحبت کند گویا متوجه ساعت نمی شود دوست دارد باز صحبت کند. کتاب لقاء الله مرحوم میرزا جواد آقای ملکی هم از آن کتابها است یعنی آدم از مطالعه کردنش سیر نمی شود.

یک کتابی هم دارد «المراقبات» که حضرت امام در طول عمرشان فقط اجازه داده بود از سهم امام یک کتاب چاپ بشود به طلبه ها داده بشود آن هم کتاب المراقبات میرزا جواد آقای ملکی است.

ایشان در یک جلسه ای گفت از افتخاراتم این است که در عالم رؤیا خدمت ائمه معصومین (سلام الله علیه) مشرف شدم. یک آقایی گفته بود شتر در خواب بیند پنبه دانه، گفت این پنبه دانه را هم به هر کس نمی دهند، هر شتری هم در خواب پنبه دانه را نمی بیند.

ائمه (علیهم السلام) خواب و بیداریشان یکی است. روایت داریم که هر کس پیغمبر را در خواب ببیند عیناً گویا در بیداری دیده است.

«مَنْ‏ رَآنِي‏ فِي‏ الْمَنَامِ‏ فَقَدْ رَآنِي فَإِنَّ الشَّيْطَانَ لَا يَتَمَثَّلُ بِي فِي نَوْمٍ وَ لَا يَقَظَةٍ»

كتاب سليم بن قيس الهلالي؛ هلالى، سليم بن قيس، محقق / مصحح: انصارى زنجانى خوئينى، محمد، ناشر: الهادى، ج‏2، ص823

در منابع اهل سنت هم داریم:

«مَنْ رَآنِي فِي الْمَنَامِ فَقَدْ رآني في الْيَقَظَةِ فإن الشَّيْطَانَ لاَ يَتَمَثَّلُ على صورتي»

مسند الإمام أحمد بن حنبل؛ اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشيباني الوفاة: 241، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج1، ص400

هیچ تفاوتی ندارد آقا ولی عصر (ارواحنا فداه) را هم کسی در خواب ببیند یا در بیداری ببیند فقط تفاوتش اینجا است اگر در خواب حضرت ولی عصر به کسی دستور بدهد این دستور مال خود آن فرد است این حجت برای او است برای دیگران حجت نیست. مگر این که انسان اعتمادش به این خواب بیننده به قدری بالا باشد که گفتار او را برای خودش حجت بداند.

مثل میرزا جواد آقای ملکی، مثل سید بحر العلوم، مثل سید ابن طاوس، مثل مقدس اردبیلی خوابی می بیند در عالم رؤیا دستوراتی می گیرد و نقل می کند. چون ما می دانیم فرمایشاتشان عین کلام معصوم است.

مثلاً یک بزرگواری نقل می کند می گوید من بیش از 5 هزار روایت از دو لبهای حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) شنیده ام بعضی از افراد هستند چه در عالم رؤیا، چه در عالم بیداری هیچ تفاوتی ندارد.

شیطان هم به صورت ائمه و معصومین نمی تواند در بیاید اگر ما یقین کنیم که امام را دیدیم. بعضی وقت آدم خیال می کند امام را دیده است.

من یک دفعه خواب دیدم وارد حرم امام رضا (سلام الله علیه) شدم حضرت بزرگواری کردند، حضرت را بغل کردم و بوسیدم و لذت می بردم. یک بنده خدایی کنار من دراز کشیده بود به من گفت حاجی این چه کسی است داری این همه می بوسی گفتم آقا امام رضا است. یک دفعه این طوری است یعنی آدم یقین می کند امام است در آن شکی نیست.

این خواب از خوابهای خیلی عجیب من بود. از آن خوابهایی است که شتر در خواب بیند پنبه دانه. بعد جالب این است وقتی که من از حضرت خداحافظی می کردم به من گفت فلانی منزل فلان عالم می خواهید بروید؟ گفتم بله آقا جان. گفت از قول من این پیام را به ایشان برسان. از خواب بیدار شدم یادداشت کردم. چون خواب از ذهن آدم می رود.

عجیب بود بعد از دو سه هفته به مشهد مشرف شدم. یک جایی مجلسی بود بغل همان عالم نشسته بودم یک دفعه یادم افتاد امام رضا همچنین پیامی داد به ایشان گفت خواب همچنین چیزی دیدم. دیدم اشک ایشان جاری شد. یک آقایی دم در نشسته بود گفت جلو بیا، آمد گفت عمره بودم فرودگاه به استقبال من آمده بودید شما گفتید رسول اکرم را خواب دیدم به من دستوراتی داد.

دیدم این خوابی که ایشان در مدینه از رسول اکرم دیده بود من هم از حضرت امام رضا عیناً‌ مو به مو فرق نداشت یک دفعه این طور خواب آدم می بیند آدم یقین می کند معصوم است ولی یک دفعه نه یک آدم نورانی آدم می بیند می گوید حدس می زنم امام رضا یا امام زمان بود حدس ها را باید کنار زد. خوابی که واقعاً پیام داشته باشد شواهد و قرائن داشته باشد که این معصوم است. این طور باشد یقیناً هیچ فرقی نمی کند شما خدمت امام زمان (سلام الله علیه) در بیداری مشرف بشوید یا در عالم رؤیا، خیالاتی باشد خیالاتی ها به درد نمی خورد.

مجری:

بسیار عالی!

«اللَّهُمَّ أَرِنِي طَلْعَتَهُ الرَّشِيدَةَ، وَ غُرَّتَهُ الْحَمِيدَة»

المزار الكبير (لابن المشهدي)؛ نویسنده: ابن مشهدى، محمد بن جعفر، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، محقق/ مصحح: قيومى اصفهانى، ص664

بسیار ممنون خوابش که بماند تشرف بیداری واقعی هم بماند صرف این گفتن ها و این گفتارها برای ما لذتبخش است. الحمدلله از محضرتان استفاده می کنیم.

از شما بینندگان عزیز و ارجمند تشکر می کنم که تا انتهای برنامه امشب همراه ما بودید ان شاء الله موفق و مؤید و منصور باشید تا دیدار آینده خدا نگهدار!

منتخب شبکه

موارد بیشتر